نتايج جستجو مطالب برچسب : قلب همسر

به آسانی سلطان قلب همسرتان شوید

به آسانی سلطان قلب همسرتان شوید

هر خانمی که ازدواج می کند دوست دارد سلطان همیشگی قلب همسرش باشد. برای این کار نیاز به تخصص خاصی ندارید فقط کافی است چند ترفند مهم زندگی را بدانید.

خانم ها، به آسانی سلطان قلب همسرتان شوید

بسیاری از بانوان بخصوص تازه عروس‌ها دوست دارند همسرشان روز به روز بیشتر از قبل، عاشق‌‌شان شود و صد‌البته این موضوع بی‌اهمیتی نیست. همه بانوان تلاش می‌کنند با حرف‌ها و رفتارهایشان یک قدم به همسرشان ‌ نزدیک‌تر شوند، اما همیشه ماجرا این‌طور پیش نمی‌رود.

گاهی هر قدم رو به جلوی بانوی خانه، مرد را ده‌ها قدم به عقب می‌راند. برای بانویی متفکر‌ که حساب همه چیز را داشته و تمام تلاشش را خرج کرده، کنارآمدن با این موضوع، بسیار سخت و دردناک است. اگر شما همچنین احساساتی را تجربه کرده‌اید، لازم است بار دیگر گذشته‌تان را مرور و بازنگری کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان به عنوان یک بانوی ایده‌آل جلوه نکرده‌اید؟

اگر می خواهید سلطان قلب همسرتان شوید، مانند یک پرنسس خاص باشید

معمولا همسر ایده‌آل مردان، بانویی است که شباهت زیادی با کلیشه تعریف شده همسر در خانواده و عرف جامعه دارد. آنان غالبا بانویی را ستایش می‌کنند که خاص است و از همه مهم‌تر مورد توجه و ستایش خانواده و اطرافیانشان قرار می‌گیرد. مردان گر چه شاید خودشان هم از این واقعیت مطلع نباشند، اما به‌ طور کاملا تلویحی در ناخودآگاه‌شان چنین تعریفی از همسر ایده‌آل خود دارند. مردان به‌دنبال بانویی فرهیخته هستند که

ادامه مطلب / دانلود

۷ کلید برای باز کردن قلب همسر

۷ کلید برای باز کردن قلب همسر

اساسا همه افراد، حتی اگر بسیار هم با یکدیگر همراه باشند، می توانند از نکات کوچکی که برای بهتر کردن روابط وجود دارند، استفاده کنند کسانی که در روابط خود مشکل دارند، ممکن است پیش از بهبودبخشی، به برخی تغییرات جدی نیاز داشته باشند.

افرادی که خوب رابطه برقرار می کنند، همیشه با استفاده از تغییراتی جزئی می توانند ارتباطشان را با دیگران بهتر کنند.از سوی دیگر، این مسائل کوچک است که جمع شده و کیفیت و صفات این رابطه را تعیین می کنند. بنابراین، حتی اگر رابطه شما را نمی توان به عنوان نمونه ای کاملا مناسب توصیف کرد، انجام نکات ریز لیست شده در این مطلب یا نکاتی از این دست که ممکن است بتوان آنها را از حاشیه بیرون آورد و از سیم به زر تبدیل کرد را عادت خود سازید.

۱- بیان احساسات

شما به طور حتم همسرتان را دوست دارید و او هم این را می داند، اما این بدان معنا نیست که او نیاز به شنیدن آن ندارد. «اساسا دریافته ام که میزان ابراز علاقه به همسرم با میزان صمیمیت من با او کاملا متفاوت است. اگرچه فکر می کنم احساس صمیمیت است که

ادامه مطلب / دانلود

چگونه مالک قلب همسر خود شویم؟

همه آدم‌ها، چه کسانی که تازه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند و چه زوج‌هایی که ۲۰-۱۰ سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، همه نیازمند آموزش مهارت‌های زندگی هستند و متاسفانه اطلاع‌رسانی در این زمینه در کشور ما بسیار کم و محدود است؛ بیشتر خانواده‌ها عقیده دارند که فرزندشان باید شنا، زبان، خطاطی و نقاشی یاد بگیرد اما هیچ‌کس به این فکر نمی‌کند که «زندگی کردن» را به فرزندش آموزش دهد!

اسدی، روان‌شناس بالینی در هفته نامه ای نوشت: تازه ازدواج کرده‌اید یا چند سال از زندگی مشترک‌تان می‌گذرد و هنوز رگ خواب شوهرتان دستتان نیامده است؟! نمی‌دانید چطور خواسته‌تان را به همسرتان بگویید که به او بر نخورد و غرور مردانه‌اش جریحه‌دار نشود؟! خسته‌اید از بس حسرت رابطه خوب دوستتان با همسرش را خورده‌اید؟

نیازها یکی‌ است؛ زبان آدم‌ها متفاوت است
اصلی به عنوان «اصل تفاوت‌های فردی» در روانشناسی وجود دارد که بر این اساس، نیازهای انسان‌ها تفاوت چندانی با هم ندارد بلکه آدم‌ها به خاطر تفاوت در فرهنگ‌های متفاوت، به شیوه‌های مختلفی رشد می‌کنند و مثل هم نیستند، بنابراین نیازهایشان به شیوه‌های مختلفی بیان می‌شود و تفاوت آنچنانی با هم ندارد. در واقع همه آدم‌ها نیازهای زیستی، روانی- اجتماعی و عاطفی دارند اما به‌دلیل سبک متفاوت زندگی‌شان، نحوه بیان نیازهایشان هم با هم متفاوت است. وقتی آدم‌ها با خصوصیات و هیجان‌های دیگران، با شیوه و سبک زندگی که در آن بزرگ شده‌اند، آشنا نباشند، در روابط بین‌فردی خود دچار مشکل می‌شوند و این اتفاق به‌صورت پررنگ‌تری در روابط بین زن و شوهرها خود را نشان می‌دهد. برای جلوگیری از این مشکلات، باید چند نکته را به خاطر بسپاریم: در بحث‌های مختلف زندگی، مهارتی به عنوان حل مساله وجود دارد و اولین اصل حل مساله این است که بپذیریم «من و همسرم دو آدم متفاوت هستیم و دلیلی ندارد مثل هم باشیم» و این تفاوت ناشی از سبک‌های زندگی و شیوه‌های متفاوت تربیتی است.

شما زنانه می‌بینید و او مردانه!
دومین اصل حل مساله این است که بپذیریم من و همسرم دو جنسیت متفاوت داریم و بسیاری از ویژگی‌های رفتاری افراد، مرتبط با جنس‌شان است، جنس زنانه و جنس مردانه. به همین دلیل نوع نگاه افراد در قالب جنسیت بسیار متفاوت از یکدیگر است و مساله‌ای که برای یک خانم بسیار جذاب است ممکن است برای همسرش جذاب نباشد یا ماجرایی که برای یک آقا جالب است، لزوما مورد پسند همسرش نیست! پس باید دقت کنیم که جنسیت در نوع نگاه، بیان و ابراز احساسات‌مان متفاوت است. اما همه اینها آموختنی است و تمام این رفتارها از بروز عواطف و احساسات، نحوه صحبت کردن، ابراز وجود، درک کردن دیگران و همچنین نحوه مذاکره همه مهارت‌های آموختنی هستند، بنابراین مسائل ژننتیکی نقشی در آنها ندارند و غیرقابل‌حل نیستند.

اصولا مردها به‌دلیل فرهنگ تربیتی که در جامعه ما رایج است، همیشه فکر می‌کنند که باید از جنس زن حمایت کنند و مسئولش باشند به همین دلیل دوست ندارند جمله‌های دستوری و تحکمی از خانم‌ها بشنوند و با همین فرهنگ بزرگ می‌شوند، بنابراین توصیه به خانم‌های عزیز این است که وقتی وسیله جدید یا خودروی تازه‌ای خریده‌اند و می‌خواهند این موضوع را در جمع دوستان یا خانواده‌ها مطرح کنند، نگویند: «دیروز رفتم بازار و یک یخچال جدید خریدم!» چراکه بیان این جمله‌ها با فعل مفرد، باعث واکنش منفی همسرشان می‌شود و آقا تصور می‌کند که خانمش خود را برتر می‌داند و نقش او را در این میان نادیده گرفته! از آنجا که این دو نفر با هم زندگی مشترک دارند، بنابراین بهتر است خانم بگوید: «با هم رفتیم بازار، یک یخچال جدید خریدیم.» وقتی با این نگاه به مسائل بپردازیم و کارهای مشترک‌مان را با «ما» شروع کرده و با فعل «جمع» تمام کنیم، نیاز عاطفی و اجتماعی مردها را درک کرده و پاسخ داده‌ایم.

«دستکاری عاطفی» ممنوع!
این مورد فقط مخصوص آقایان نیست و در مورد خانم‌ها هم صادق است: همه ما ایرانی‌ها به شدت به خانواده‌هایمان وابسته‌ایم و به اعضای خانواده‌مان علاقه‌مندیم. بنابراین وقتی یک خانم از خواهرشوهر، برادرشوهر یا مادرشوهر گله‌مند است، نباید به محض ورود همسرش به منزل بگوید: «امروز مادرت زنگ زد و فلان حرف را به من گفت!» اصولا یکی از عواملی که باعث بروز اختلال در روابط بین‌فردی می‌شود، «گزارش‌دهی» یا همان «راپورت» است. دلیلی ندارد که یک خانم تمام اتفاقاتی که در روز برایش می‌افتد، برای همسرش بازگو کند که «خواهرت فلان گفت و خاله‌ات بهمان!» چراکه شوهرش به خاطر وابستگی عاطفی که به اعضای خانواده‌اش داشته، دچار «دستکاری عاطفی-روانی» می‌شود و در واکنش به این مساله، گارد می‌گیرد و سعی می‌کند از خانواده‌اش، دفاع و حمایت کند. این فرد ممکن است خودش از خانواده‌اش به‌دلیل رفتارهایشان بازخواست کند اما وقتی دیگری از خانواده او انتقاد می‌کند، نمی‌تواند پذیرای حرف‌هایش باشد. به همین دلیل نیاز نیست گزارش‌های این چنینی را در روابط زن و شوهری منتقل کنیم.

غرور مرد را نشکنید
در مقایسه‌های بین مردها، مسائلی به خصوص مثل جربزه، عرضه داشتن و لیاقت داشتن را نباید دستکاری کرد. فرض کنید خانمی بعد از یک مهمانی، به همسرش می‌گوید: «ما و فلانی، هر دو همزمان ازدواج کردیم؛ اما ببین وضع زندگی آنها چطور است و زندگی ما چطور!» نباید فراموش کنیم که توانمندی، هوش و امکانات آدم‌ها با هم متفاوت است و همین تفاوت‌هاست که باعث ایجاد فاصله‌های اجتماعی، اقتصادی و طبقاتی می‌شود. اگر همیشه قرار باشد یک خانم همسرش را سرزنش کند، این حرف‌ها نه‌تنها کمکی به رشد همسرش نمی‌کند، که اعتماد به‌نفس او را کاهش داده، از توانایی‌هایی که هم که دارد کم می‌کند و به شدت احساس خشم و کینه نسبت به فردی که با او مقایسه شده از خود نشان می‌دهد و این رفتار را در قالب بی‌احترامی، پرخاشگری و… نسبت به کسی که با او مقایسه شده، بروز می‌دهد. در ضمن، وقتی آقایی ببیند که مدام با دیگران مقایسه می‌شود، اول از همه از همسرش منزجر می‌شود چون فکر می‌کند خانم برایش ارزش قائل نیست و داشته‌هایش- مهربانی و… – را نادیده می‌گیرد و فقط امکانات مادی زندگی دیگران را به رخش می‌کشد، سایه‌اش بر روابط عاطفی بین فرد و همسرش می‌افتد: محبتش کم می‌شود، واژه‌های سردی در روابط با همسرش به کار می‌برد و به تدریج شکاف عاطفی بین فرد و همسرش و همچنین بین فرد و کسانی که با آنها مقایسه می‌شود، شکل می‌گیرد. افرادی که این کار را انجام می‌دهند و همسرشان را با دیگران مقایسه می‌کنند، فکر می‌کنند با این کار به غیرت فرد برمی‌خورد و برای رسیدن به هدف دلخواه‌شان تلاش بیشتری می‌کند اما فرد دچار آسیب‌های روانی می‌شود.

راه رسیدن به هدفتان اینجاست!
اصولا خوب است اگر خواسته‌ای از همسرتان دارید و مثلا می‌خواهید داشته‌هایتان را رشد دهید، اول به نقاط قوت، قدرت و مثبت او، چه به لحاظ رابطه عاطفی و چه از نظر موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشاره کرده، پررنگشان کنید و در موردش صحبت کنید. مثلا اگر خانمی از همسرش می‌خواهد خودرویشان را به‌روزتر کنند، اول باید بگوید: «تو مرد خیلی مهربان و مسئولیت‌پذیری هستی و همه این‌ها تاثیرات مثبتی در زندگی من دارد.» وقتی این حرف‌ها را واضح و روشن و با آب و تاب به همسرتان بگویید و به جای اینکه: «داداشم‌ اینا یک ماشین جدید خریده‌اند»، انتقادمان را در قالب یک نیاز (نه یک مقایسه) به این ترتیب مطرح کنید: «کاش بتوانی یک وام ۵ میلیون ‌تومانی بگیری، من هم طلاهایم را می‌فروشم تا بتوانیم خودرویمان را عوض کنیم.» به این ترتیب شما از نقاط قوت همسرتان گفته‌اید، انتقاد و به رخ‌کشیدنی در کار نبوده و نیازتان را همراه با راهکار ارائه کرده‌اید. پس مطمئن باشید از دل چنین مکالمه‌ای، حتما یک اتفاق مثبت بیرون خواهد آمد و نه تنشی ایجاد خواهد شد. همچنین رابطه عاطفی- احساسی بهتری با همسرتان خواهید داشت و به خواسته‌تان هم می‌رسید، تنش‌هایتان به حداقل می‌رسد، از کسی هم کینه به دل نمی‌گیرید!

همه باید یاد بگیرند
همه آدم‌ها، چه کسانی که تازه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند و چه زوج‌هایی که ۲۰-۱۰ سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، همه نیازمند آموزش مهارت‌های زندگی هستند و متاسفانه اطلاع‌رسانی در این زمینه در کشور ما بسیار کم و محدود است؛ بیشتر خانواده‌ها عقیده دارند که فرزندشان باید شنا، زبان، خطاطی و نقاشی یاد بگیرد اما هیچ‌کس به این فکر نمی‌کند که «زندگی کردن» را به فرزندش آموزش دهد! بچه‌ها باید گوش کردن، ارتباط گرفتن، تفکر انتقادی، کنترل خشم و هیجان و… یاد بگیرند و به تازگی در مدارس کارهای کوچکی در این زمینه آغاز شده اما کمرنگ است و باید با سرعت بیشتری فراگیر شود. حتی بهتر است آموختن این مهارت‌ها از مهدکودک‌ها آغاز شود چون ارتباط بین آدم‌ها از دوران کودکی شکل می‌گیرد. بنابراین وجود این همه اشکال در روابط بین زوج‌ها به خاطر عدم آگاهی افراد و نبود ابزار و امکانات آموزشی است. تمام رسانه‌ها از جمله تلویزیون باید در این زمینه تلاش کنند و دولت هرقدر در این زمینه هزینه کند، سود خواهد کرد چراکه میزان آسیب‌های اجتماعی کاهش می‌یابد. علاقمندان می‌توانند به کلاس‌ها و کارگاه‌ها و سمینارها ی مرتبط با این حوزه شرکت کرده، مهارت‌های خود را تقویت کنند و سطح کیفیت روابط فردی و زناشویی خود را ارتقا دهند.

ادامه مطلب / دانلود

رمز ورود به قلب همسر

یکی از عوامل مهم برای همزیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است که در زندگی زناشویی خودش را بیشتر نشان میدهد.

حولا از پیغمبر ( ص ) پرسید : زن چه حقی بر مرد دارد ؟

آن حضرت فرمود :

جبرئیل همواره سفارش زنها را می کرد ، چنان که خیال کردم مرد حق ندارد حتی کوچکترین کلمه توهین آمیزی مثل « اوه » به او بگوید .1

یکی از عوامل مهم برای همزیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است. احترام به مۆمن به طور عام، زمینه‏ای مناسب برای سازگاری در زندگی اجتماعی است.

در روایتی، امام صادق(ع) می‏فرماید: «المۆمن اعظم حرمهً من الکعبه؛ احترام مۆمن از احترام کعبه بیشتر است».2

بر این اساس، بی‏احترامی به مۆمن از بی‏احترامی نسبت به کعبه ناپسندتر است. به قدری این مسئله از اهمّیّت برخورداراست که بدن فاقد روح مۆمن را نیز باید احترام کرد؛ چرا که روزگاری این بدن با روح یک مۆمن ارتباط داشته است. گرچه اکنون بی‏جان بر زمین افتاده است. امام رضا(ع) می‏فرماید: «کان ابی یقول انّ حرمه بدن المۆمن میّتا کحرمته حیّا؛ پدرم امام کاظم(ع) می‏فرمود: احترام بدن مۆمن پس از مرگ همانند احترام آن در زمان حیات است».٣

شناخت جایگاه هر یک از زن و شوهر در زندگی مشترک، حقوقی که هر یک بر دیگری دارند و فضایلی که برای آنان مطرح است، معنای احترام به همسر را مشخص می‌سازد.

برایم عجیب است که چرا با وجود احادیث بسیار در مورد «احترام شوهر به زن»، از این مسئله‌ی مهم صحبت چندانی به میان نمی‌آید و گاه عملا مسئله‌ی اصلی را تأکید بر «احترام زن به شوهر» قرار می‌دهند (که البته آن هم در جای خود قابل بحث است، اما نکته‌ی اساسی، احترامِ بسیار به زن توسط شوهر می‌باشد که بی‌توجهی به آن می‌تواند ریشه‌ی بسیاری از درگیری‌های خانوادگی باشد).

بنابراین، با توجه به مظلوم و کم‌رنگ واقع شدن اصل مطلب، یعنی احترام شوهر به زن، در برخی سخنرانی‌های مربوطه در جامعه‌ی کنونی، لازم به نظر می‌رسد در این‌جا نکاتی در این رابطه ارائه شود:

واضح است که هر انسانی باید به انسان‌های دیگر احترام بگذارد و زن و شوهر هم هر دو باید به یک‌دیگر احترام بگذارند؛ اما در این میان، اکرام و احترام نسبت به زن جایگاه خاص و ممتازی دارد . این‌که به‌طور خاص بر «احترام شوهر به زن» سفارش شده، به این دلیل است که احترام به زن، نه از جنس و نه به میزان احترام‌های دیگر است؛ بلکه سطحی بسیار بالاتر دارد، که البته آن هم به دلیل نوع آفرینش و ویژگی‌های خاص زن و شخصیت ویژه‌ی اوست.

انسان شخصیت دارد، اما در زنان این شخصیت و شأن، بسیار ویژه‌تر و به نوعی مضاعف می‌باشد (به همین دلیل حتی مردانی که کم‌ترین بویی از انسانیت برده‌اند نیز، به‌طور بدیهی و بدون نیاز به استدلال و منطق خاصی، در درون خودشان یک حس احترام ویژه نسبت به زنان احساس می‌کنند).

افرادی که این مسئله (احترام ویژه‌ی شوهر به زن) را نادیده می‌گیرند یا کم‌رنگ می‌نمایانند، مشکلشان این است که آن قابلیت احترام ویژه‌ی زن را نمی‌بینند یا از آن اطلاعی ندارند و فکر می‌کنند همان احترامی که به مردها و به انسان‌ها به‌طور کلی گذاشته می‌شود، برای زن‌ها کافی است! حال آن‌که زن به دلیل ویژگی‌های خاصی که دارد، احترام بیش‌تر و ویژه‌تری را نیز می‌طلبد و تنها در این صورت است که در جایگاه واقعی خود دیده شده است.

نمونه‌ی عمده‌ی این نگاه اشتباه را در جوامع غربی می‌توان دید که مدام از تساوی حقوق زن و مرد دم می‌زنند و در واقع با این کار، در بسیاری از موارد، شأن و جایگاه واقعی زنان را پایین می‌آورند. نگاهی به جوامع غربی نشان می‌دهد که زن به‌طور کلی از چندان احترام و ارزش خاصی (آن‌طور که باید) برخوردار نیست (گاهی با دیدن برخی صحنه‌ها در جوامع غربی حالم بد می‌شود. مثلا رفتار عده‌ای از مأموران پلیس با برخی زنان و مواردی از این قبیل)؛ دلیلش این است که آن‌ها تفاوتی میان دو مقوله‌ی «نوع رفتار با زنان» و «نوع رفتار با مردان» نمی‌بینند و میزان احترام به زن و مرد را یکسان می‌پندارند (که همان‌طور که گفته شد، هر دو محترم هستند، اما زنان قابلیت احترام بیش‌تری را دارند).

آن‌ها نمی‌خواهند بپذیرند که احترام به زن، مقوله‌ای بسیار ویژه و نه از جنس احترام کلی به همه‌ی افراد جامعه است. اما اسلام بر این جایگاه واقعی زن تأکید دارد و دستورات اسلام درمورد زنان کمک می‌کند که آن احترام ویژه‌ی زن حفظ شود؛ یعنی همه بدانند که نگاه به زن باید نگاهی فوق‌العاده ممتاز و با احترام ویژه باشد.

برخی‌ها را می‌بینیم که فقط بلدند بگویند وظیفه‌ی مرد محبت است (و نه احترام خاص)، و اتفاقا بر این تأکید دارند که وظیفه‌ی زن احترام است، به علاوه‌ی سایر موارد (مسلما آن هم در جای خود باید بحث شود، اما نه این‌که جای صحبت بر سر مسائل مهم‌تر را بگیرد). البته آن‌ها بعضا بحثشان بر سر این است که زن نباید غرور مرد را بشکند و باید از او یک قهرمان بسازد. این صحیح است، اما نه این‌که بیایند و تا این حد تأکید را از وظیفه‌ی مهم مرد یعنی «احترام به زن» بردارند و بدون ذکر آن به موارد دیگر بپردازند؛ در حالی که در روایات بسیاری مشاهده می‌شود که احترام به زن، از وظایف مهم شوهر ذکر شده است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند:

«من اتّخذ زوجه فلیکرمها»؛ کسی که زنی را به همسری برمی‌گزیند، بر وی واجب است که او را احترام کند.

هم‌چنین امام جعفر صادق (علیه السلام) نیز در بخشی از روایتی، چنین جمله‌ای فرموده‌اند.

امام سجّاد (علیه السلام) در بیان حقوق زن بر شوهر می‌فرمایند:

حق همسر تو آن است که بدانی خدا او را مایه‌ی آرامش و الفت تو قرار داده و این را از جمله نعمت‌های بزرگ خدا بشماری و از این رو او را احترام کرده و نسبت به او مهربان باشی.

برایم جای تعجب است که چطور مسئله‌ی مهم احترام شوهر به زن، از سوی برخی کارشناسان مربوطه این‌قدر نادیده گرفته می‌شود، و فقط بر مهربان بودن مرد نسبت به همسر تأکید دارند؛ در حالی که واقعیت این است که محبت بدون احترامی که در شأن زن باشد، به هیچ وجه کافی نیست و هرگز آن فایده‌ای را که باید داشته باشد، ندارد. احترام (در حد بسیار)، شرط لازم و اساسی است و به نظر من مهم‌ترین وظیفه‌ی مرد نسبت به زن، در درجه‌ی اول احترام است و در کنار آن محبت و مهربانی.

به هر حال، یک حقیقت وجود دارد و آن این‌که زن به دلیل ویژگی‌های زن بودنش قابلیت احترام بیش‌تری دارد و هر مردی که فطرت خود را بیدار نگاه داشته باشد، این حقیقت را در درون خود می‌یابد. همان‌طور که از برخی روایات هم استفاده می‌شود، احترام به زنان از نشانه‌های بالا بودن سطح انسانیت مردان است (نقل به مضمون).

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: «فقط انسان‌های بزرگوار زنان را گرامی می‌دارند.»

زن مانند گوهری است که مرد برای خود می‌پسندد و باید قدر این گوهر را دانسته و ارزشش را بشناسد و او را گرامی بدارد. به‌طور خلاصه، اگر مردان همواره موقعیت خاص و شأن بالای زن خود را بشناسند، و با حالت شکوه و احترامی که شایسته‌ی زن است، به او بنگرند (که همه‌ی این‌ها بسته به میزان انسانیت در مرد است و عمل به آن‌ها برای مردان سخت نیست؛ بلکه مطابق با فطرت آن‌هاست)، زنان نیز در این شرایط که در جایگاه واقعی خود قرار گرفته‌اند، به خودی خود وظایف بی‌شمار خود را در مقابل همسر به بهترین شکل ممکن و بدون هیچ توقعی از او انجام می‌دهند، و در این حالت است که همه چیز در جای خود قرار می‌گیرد.

این بحث حتی درمورد آن‌هایی که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند، جواب می‌دهد. البته یک زن مۆمن و برخوردار از انسانیت، حتی در صورتی که همسر او هیچ یک از وظایفش را در مقابل او انجام ندهد، باز هم وظایف بی‌شمار خود را در مقابل همسر به بهترین شکل ممکن به انجام می‌رساند.

 

ادامه مطلب / دانلود
css.php