نتايج جستجو مطالب برچسب : شکست عاطفی

اتفاقاتی که در پایان یک رابطه می افتد، ممکن است کل خاطرات انسان از یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین لازم است به هنگام خاتمه دادن یک رابطه…

رها شدن از احساسات منفی پس از طلاق (2)

همواره شادی و غم، سرخوشی و رنج با هم و در کنار هم است. پیوند دو انسان در امر مقدس ازدواج، بسیار میمون و مبارک است اما جدایی و قطع شدن رشته آشنایی هم به همان اندازه دشوار و دردناک است.

قطع آشنایی در دوران نامزدی یا وقوع طلاق پس از ازدواج، بدون شک سلامت روان دو طرف را به شدت به خطر می اندازد و لازم است زن و مرد مدت زمانی تحت حمایت عاطفی اطرافیان و حتی مشاور و روان شناس قرار بگیرند.

نکته بااهمیتی که در بسیاری از موارد مغفول می ماند این است که آنچه از رابطه در ذهن انسان باقی می ماند، چگونگی خاتمه یافتن آن است.

زیرا اتفاقاتی که در پایان یک رابطه می افتد، ممکن است کل خاطرات انسان از یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین لازم است به هنگام خاتمه دادن یک رابطه نکات مهمی را مدنظر قرار داد.

جدایی و فقدان

جدا شدن از نامزد یا همسر در واقع شبیه مردن است. یعنی فرد با پدیده فقدان روبه رو می شود. وقتی فردی می خواهد به هر دلیلی یک رابطه را خاتمه دهد، گویی طرف مقابل مرده است و باید برای وی عزاداری کند و مراحل سوگواری را پشت سر بگذارد. یعنی در مرحله اول آن را انکار می کند. سپس چانه زنی می کند تا دچار فقدان نشود. سپس تسلیم می شود و فرد وارد مرحله افسردگی می شود. فرد در این مرحله به اوج عزاداری برای رابطه ای که تمام شده است می رسد و باید این مرحله را نیز طی کند تا به آرامش برسد.

بهترین درمان غم در دوره فقدان، عزاداری است و اگر این عزاداری انجام نشود، سلامت روان فرد دچار خدشه جدی خواهد شد.

علایم شکست عاطفی

علایم شکست عاطفی شباهت بسیاری با افسردگی دارد؛ ناتوانی در لذت بردن از زندگی، کاهش شدید انگیزه، اختلال در خواب و بیداری صبحگاهی و احساس خستگی و کوفتگی شدید در صبح ها از علایم شکست عاطفی است. کاهش یا افزایش شدید اشتها، گرایش به رفتارهای اشتباه مثل استعمال سیگار، افت شدید میل جنسی در مردان و برهم خوردن سیکل قاعدگی در زنان، بی هدف بودن و افزایش میل به خودکشی یا دیگرکشی از علایم بیماری محسوب می شود.

درمان یک شکست عاطفی

در درجه اول شما باید افکار خود را کنترل کنید. به عبارت علمی تر ، در روانشناسی افکار به دو دسته شناور و شناگر تبدیل می شود. شما زمانی می توانید ایشان را فراموش کنید که افکار خود را از حالت شناور به حالت شناگر تبدیل نمایید.

افکار شناور چیست؟

بعضی افراد قدرت مدیریت افکار خود را از دست داده اند. به عبارت دیگر ذهنشان به هر جایی می رود و به هر چیزی فکر می کند . این افکار را افکار شناور می گویند.

افرادی وجود دارند که افکار خود را مدیریت می کنند. یعنی تنها به چیزهایی فکر می کنند که خودشان می خواهند . و اگر در طول شبانه روز ذهنشان ناخودآگاه خواست به چیزی فکر کند سریع آن را کنترل می کنند. به عبارت واضح تر این گونه افراد افکار خود را مدیریت می کنند. این افکار را اصطلاحا افکار شناگر می گویند.

رها شدن از احساسات منفی پس از طلاق (2)

با این توضیحات وظیفه ی شما در چنین مواردی این است که افکار خود را به حالت شناگر در اورده تا با مدیریت ذهن خود ، به محض فکر کردن به شکست عاطفی آن را کنترل کرده و نگذارید یاد و خاطره ی آن دوران برایتان زنده شود.

شما می توانید به خودتان یاد بدهید که چگونه الگوهای اشتباه فکر کردن را بشناسید، افکار خود را روی کاغذی بنویسید و برای اینکه بفهمید که چه عواملی شما را از لحاظ هیجانی تحریک می کند آنها را امتحان کنید.

اگر شما بتوانید این تفکرات اشتباه را، که شما را در یک باتلاق عاطفی قرار می دهد بشناسید ، می توانید با اطمینان و آگاهی از کنار آنها عبور کنید و در نتیجه به شما آسیبی نرسد.

**دفترچه ای را که برای خود درست کرده اید را چندین بار بخوانید و آن را بازخوانی کنید، . طوری مطالب را در آن بنویسید که انگار این دفتر متعلق به فرد دیگری است و شما در حال راهنمایی کردن آن فرد هستید. برای نمونه بنویسید که چگونه و چطور یک شکست عشقی رخ می دهد ؟ چه توصیه هایی به آن فرد می کنید ؟ آن فرد از چه چیزهایی باید دوری کند ؟

**دور کلمات و عباراتی که در دفترچه تان زیاد تکرار شده است، خط بکشید. زمانی که متوجه شدید نسبت به کلمه یا عبارت خاصی (ممکن است اسم فرد مزبور باشد، یا مکان خاصی باشد که با هم بوده اید ) زیاد فکر می کنید و حساس شده اید، فکرتان را قطع کنید. برای این کار شعری را که حفظ هستید بخوانید یا به آهنگی گوش دهید، این کارها به شما کمک می کند که فکر اشتباه تان را قطع کنید و در انتها اگر در این کار موفق شدید به خودتان پاداش دهید.

– به خودتان وقت دهید. گریه کردن و ماتم کردن در این حالت طبیعی است. به خودتان اجازه دهید که گریه کنید، و تجربیات خود را در این زمینه به یاد بیاورید، و این را بپذیرید که این اتفاق افتاده است:

**این زمان را به فکر کردن اختصاص دهید. احساسات خود را در یک دفترچه کوچک بنویسید و این مطالب را با اینکه چرا الان در این وضعیت هستید ارتباط دهید.

**به خودتان وقت دهید، این فرصت به شما کمک می کند تا سریعتر از این ارتباط احساسی خلاص شوید. بعضی از افراد برای این هدف زمانی را مشخص می کنند. البته این بدین معنی نیست که شما در تاریخ معینی از این ناراحتی فارغ می شوید – اما این نشان می دهد شما برای رسیدن به یک حالت هشیار منطقی حرکت رو به جلو را آغاز کرده اید.

– به خودتان یاد آوری کنید که چرا این رابطه تمام شده است. لذا:

**تفکر ممکن است آسیب ببیند، سعی کنید درمورد یک صحنه از رابطه تان که در آن لحظه عمیقاً ناراحت بودید فکر کنید. آن لحظه را بر روی یک کارد کاغذی بنویسید یا بر روی گوشی همراهتان ذخیره کنید و آن را همیشه و همه جا همراه خود داشته باشید. زمانهایی که از تصمیم خود در تمام کردن رابطه پشیمان شده اید، به  این کارت نگاهی بیندازید.

ادامه مطلب / دانلود

ممکن است برای هر دختر و پسری اتفاق بیفتد که در دوران آشنایی یا نامزدی با شکست عاطفی مواجه شود. اتفاقی که می تواند پیش زمینه یک ازدواج موفق یا ناموفق در آینده شود. اگر در چنین شرایطی قرار گرفته اید، ممکن است بازخوردهای متفاوتی از اطرافیان تان ببینید. با پرهیز از موارد زیر سعی کنید به خودتان کمک کنید.

توصیه های اشتباه پس از شکست عشقی!

نصیحت و سرزنش

به طور کلی، اطرافیان در تمام این مراحل که نباید از 6 ماه بیشتر طول بکشد، تنها کاری که باید انجام دهند، «حمایت» است ولی خیلی‌‌ها آن را با «نصیحت» اشتباه می‌گیرند یا با بیان جمله‌هایی مثل «تقصیر خودت بوده»، «چرا این کار را کردی؟» فرد را سرزنش می‌کنند اما کسی که دچار شکست عشقی شده، مخصوصا در دوران افسردگی و خشم، به کسی نیاز دارد که بتواند با او صحبت کند و خیالش راحت باشد در موردش قضاوت نمی‌کند، تقصیرها را گردنش نمی‌اندازد یا حرف‌هایش را علیه خودش به کار نمی‌برد. حتی بیان جمله‌هایی مانند تو حیف بودی و او لیاقت تو را نداشت، باعث آزردگی‌اش می‌شود چون می‌فهمد اغراق است و دیگران برای اینکه دل او را خوش کنند، این حرف‌ها را می‌زنند. در این شرایط، فقط یک شنونده خوب نیاز است، کسی که نخواهد راه‌حل بدهد؛ وقتی رابطه‌ای تمام شده، اصولا راه‌حلی وجود ندارد که بخواهد ارائه شود.

توصیه به ترک رابطه

متاسفانه گاهی به شخصی که شکست عشقی داشته توصیه می‌شود دیگر هرگز رابطه‌ای را شروع نکند و حتی قید ازدواج را هم بزند در حالی که درست این است که فرد دوره سوگواری را با حمایت اطرافیان بگذراند و بعد خود در مورد اینکه می‌خواهد رابطه‌ای را شروع کند یا نه، تصمیم بگیرد و هیچ‌کس، حتی مشاور، نباید و نمی‌تواند به او بگوید چه کند یا نکند. البته اگر شدت اختلال در فرد به حدی باشد که دچار پرخاشگری، اضطراب یا افسردگی شدید شود، گاهی به درمان‌های دارویی، حمایتی و مشاوره هم نیاز است تا فرد صحبت کند، تخلیه شود، خودش به اشتباه‌هایش اعتراف کند و بدون قضاوت، حرف‌هایش شنیده شود.

امر و نهی

هرکس براساس تجربه‌های خود، دیگران را راهنمایی می‌کند. گاهی رابطه تمام‌شده ولی فرد اصلا علت آن را نمی‌داند بنابراین اشکالی ندارد اگر برای برقراری دوباره آن تلاش کند یا اگر اشتباهی مرتکب‌شده، برای عذرخواهی پا پیش بگذارد و اطرافیان نباید مانع او شوند. در این موارد معمولا خواهش‌های بیش از حد فایده‌ای ندارد و اگر هم داشته باشد، موقتی است و دوباره امکان گسستن روابط وجود دارد ولی خواهش و تمنا در صورتی که آگاهی کامل در مورد رابطه باشد، فرد را کوچک نمی‌کند. در غیر این صورت، علاوه بر فشار ناشی از قطع رابطه، این ناراحتی که چرا خودش را کوچک کرده، به مشکلاتش افزوده می‌شود. در چنین شرایطی توصیه‌هایی مثل خودت را کنترل کن و پیامک نده، تماس نگیر و حتی توصیه برای رفتن به مسافرت برای دور شدن از محیط و فراموش‌کردن اتفاق‌ها نیز تاثیر چندانی ندارد چون شخص آنقدر به هم ریخته است که نمی‌تواند به آنها عمل کند. فقط حضور یک دوست در کنارش می‌‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد تا هر وقت احساس کرد می‌خواهد با طرف مقابلش تماس بگیرد، اول با او صحبت کند؛ به شرط اینکه این دوست دخالت نکند یا پیشنهادهای نادرست مثل شروع رابطه با دیگری ندهد. حتی اگر شخص با طرف مقابل تماس گرفت، اطرافیان نباید او را سرزنش کنند چون کاری است که انجام شده و در شرایطی قرارداشته که این کار را انجام داده است. فقط می‌توان گفت اگر این کار را انجام دهی، ممکن است طرف برخورد درستی نداشته باشد و نباید ناراحت شوی و احساس کوچک شدن کنی.

واسطه شدن

اینکه اطرافیان بپذیرند به‌عنوان واسطه عمل کنند، غیر از موارد خاص که سوءتفاهم ایجاد شده‌باشد، اصلا توصیه نمی‌شود بنابراین نه خود آنها باید چنین پیشنهادی را مطرح کنند و نه بپذیرند چنین کاری را انجام دهند.

توصیه بدتر از بد

بدتر از همه اینها، توصیه برخی افراد است که به شخص دچار شکست عشقی می‌گویند اگر می‌خواهی رابطه‌ات را قطع کنی و آسیب نبینی، اول یک نفر دیگر را پیدا کن و بعد رابطه‌ات را قطع کن. این بدتر از آن است که در دوره سوگ کسی را برای فرد پیدا می‌کنند. متاسفانه خیلی وقت‌ها فرد با پشت‌گرمی کسی که پیدا کرده، رابطه‌ قبلی‌اش را تمام می‌کند و طرف مقابل هم به هر دلیلی رابطه را به هم می‌زند و اینجاست که دوطرفه احساس شکست خواهد کرد و بیشتر صدمه می‌بیند.

ادامه مطلب / دانلود

بعد از شکست عاطفی چیکار کنیم؟

در هر جدایی شما از مراحل متفاوتی می گذرید، وضعیت های روحی مختلفی را تجربه می کنید که هر کدام برای مدتی شما را درگیر خود می کنند. اگر بخواهیم این مراحل را دسته بندی کنیم، باید از سه فرآیند روانی کندن و جدا شدن، انطباق و در نهایت التیام نام ببریم.

شکست عاطفی

هر جدایی ای مانند از دست دادن یک عزیر دردناک و سخت است؛ به خصوص اگر این جدایی از کسی باشد که شما با اشتیاق و علاقه، آینده ایده آل خود را با او ترسیم کرده بودید. بنابراین عجیب نیست اگر بعد از بهم خوردن یک نامزدی، ببینیم که فرد برای کاهش درد و رنجش، رفتارهای خاصی را انجام می دهد. رفتارهایی که طبیعی هستند اما در دراز مدت می توانند خطرآفرین شوند.

به این رفتارها که برای کاهش درد هر فردی به آنها روی می آورد، مکانیزم دفاعی گفته می شود. مکانیزم های دفاعی اگر از شش ماه بیشتر استفاده شوند ممکن از مشکلات فراوانی را برای فرد ایجاد کند. این مکانیزم ها عبارتند از:

1) انکار:

در این مکانیزم، فرد سعی می کند وجود مشکلات پیش از جدایی را انکار کند. خاطره های مبهمی از زندگی مشترکش به یاد می آورد، سعی می کند روابطش را محدود کند و اجازه ندهد دیگران از وضعیت فعلی او با خبر شوند. اگر این مکانیزم به طول بینجامد فرد تعامل های عاطفی اجتماعی اش را نسبت به دوستانش از دست خواهد داد.

2) دست کم گیری:

این که افراد مطلقه می گویند که طلاق آن طور که می گویند چیز بدی نیست. این افراد از درون در حال متلاشی شدن هستند. در برخی موارد دچار بیماری های جسمی و روحی شدیدی می شوند.

3) خردگرایی:

در یک عبارت اگر بخواهیم خردگرایی را تعریف کنیم، باید بگوییم: حذف کردن جنبه های عاطفی یک ماجرای دردناک و نگاه کردن به آن با منطق و استدلال. کسی که از این مکانیزم استفاده می کند، جنبه احساسی مشکل جدایی اش را نادیده می گیرد و فقط به تجزیه و تحلیل آن می پردازد. او سعی می کند حرف های فلسفی و منطقی در باره طلاقش بگوید. مثل این که: با این تصمیم هردویمان راحت هستیم. در کوتاه مدت این خردگرایی خوب است اما نباید از التیام زخم های احساسی غافل شد.

4) خشم:

فرد در همه جا و در همه حال و شرایط همه خشمش از همسرش را به زبان می آورد. از او بدگویی می کند، سعی در انتقام جویی دارد و می گوید من نمی گذارم فراموش کند که با من چه کرده است، نمی گذارم آب خوش از گلویش پایین برود. اما غافل از اینکه خشم خشم می آفریند و با این کار در یک دور باطل خصومت گرفتار می شود.

5) جابجایی:

فرد بجای تمرکز بر همسر سابقش اشخاص دیگری را مانند دوستان، خانواده، شغل، تحصیل و… جایگزین او می کند. به کارهایی روی می آورد که وقتش را می گیرند و خود را وقف فرد، جمعیت، گروه یا کار خاصی می کند.

6) برخورد کردن:

در چنین مکانیزمی فرد بیش از قبل به سر و وضع ظاهری اش می رسد. او وارونه سازی می کند. سعی می کند نشان دهد خیلی سرحال است، هیچ مشکلی ندارد و از همیشه خوشحال تر است. اگر این مکانیزم ادامه پیدا کند خانواده و اطرافیانش از او دور می شوند.

وقتی همه چیز را می پذیرید…

یکی دیگر از فرایند های روانی طلاق انطباق است. در این مرحله فرد دیگر طلاق را پذیرفته و در پی کشف اشتباهاتش است. او می گوید که از این پس باید چه کارهاییی را انجام دهد تا در زندگی مشترک بعدی اش اشتباهاتش را تکرار نکند. او دیگر از بیان اینکه شکست خورده واهمه ندارد.

در مرحله آخر به التیام می رسد. در این مرحله فرد واقعیت را می پذیرد و برای آغاز یک زندگی جدید آماده می شود. او می کوشد تا در این زندگی مشترک کمترین اشتباه را انجام دهد.

چقدر درگیر خواهید بود؟

مرحله اول شش تا یکسال به طول می انجامد و مراحل دوم و سوم هر یک سه تا شش ماه به طول می انجامند. در مجموع پس از هر جدایی باید یک تا 2سال زمان سپری شود تا فرد بتواند به ازدواج مجدد برسد. البته این زمان ها قطعی نیست و در برخی از افراد می تواند بیشتر و کمتر باشد. یعنی به کوتاهی و بلندی زمان با هم بودن زوج ها، نوع جدایی نیز در این میان نقش مهمی دارد.

ادامه مطلب / دانلود
css.php