نتايج جستجو مطالب برچسب : شکست

شکست عشقی را چگونه درمان کنیم؟

شکست عشقی را چگونه درمان کنیم؟

دوره نوجوانی یکی از مهمترین دوران زندگی هر انسانی است، دوران کشف و بازسازی هویت خود و جنس مقابل. نوجوان با تجربه بلوغ یا در آستانه ی آن بتدریج علاقه مند می شود تا ویژگی ها، شباهت ها و تفاوت های جنس مقابل خود را از زاویه ای دیگر کشف و با خود مقایسه کند. این جستجو و تعاملِ طبیعی بسیاری از اوقات به روابطی منجر می شود که متناسب با حال و هوای این دوران سرشار از شوریدگی و هیجان است، اما کوتاه و فاقد استحکام لازم.

شکست عشقی

روابط دوران نوجوانی صرفا تمرینی برای دوران بزرگسالی ست و به دلیل فقدان یک پایه ی شناختی صحیح و

ادامه مطلب / دانلود

آیا به رابطه شکست خورده مان برگردیم؟

آیا به رابطه شکست خورده مان برگردیم؟

فردی که شریک زندگی اش ترکش کرده، هر کاری می کند تا او را باز گرداند. در واقع این رفتار طبیعی است زیرا او با این کار می خواهد جلوی آسیب های وارده بر خودش را بگیرد. اما آیا این کار عاقلانه است؟

اگر شما هم از طرف شریک زندگی تان رانده شده اید، قبل از هر تلاشی برای بازگرداندن او، خوب با خودتان فکر کنید. اگر نظر ما را بخواهید، پیشنهاد می کنیم که دور او را خط بکشید. می پرسید چرا؟ 5 دلیل این پیشنهاد را در اینجا برایتان آورده ایم.

دلیل 1

شما شوکه شده اید، عصبانی هستید، ناراحت و دل شکسته اید و از این که

ادامه مطلب / دانلود

هرگز با این جملات موفق نمی شوید!

هرگز با این جملات موفق نمی شوید!

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا بعضی از افراد در اکثر کارهای خود بسیار موفق عمل می‌کنند، اما در حالی که دیگران با شرایط مشابه به آنها با شکست مواجه می‌شوند.

برای دستیابی به موفقیت در هر کاری لازم است مجموعه‌ای از رفتارهای ضروری را برای خلق یک شخصیت موفق رعایت کنید.

در ادامه به جمله‌هایی که برای پیشرفت و موفقیت در کارتان باید آنها را از فهرست مربوط به شغلتان حذف کنید، اشاره شده است.

اگر در کارها و زندگی روزمره خود از این جملات استفاده می‌کنید، می‌توانم به جرأت بگویم که

ادامه مطلب / دانلود
وقتی یک رابطه یا ازدواج بر هم می‌خورد هیچ‌وقت آسان نیست. دلیل این بر هم خوردن رابطه هر چه که باشد،و اینکه می‌خواسته‌اید یا نه، اتمام رابطه ممکن است کل زندگیتان را از این رو به آن رو کند و همه جور احساسات دردناک و پریشان‌کننده برایتان به ارمغان آورد. اما برای کنار آمدن با این وضعیت دشوار و ادامه راهتان کارهای مختلفی می‌توانید انجام دهید. حتی می‌توانید از این تجربه درس بگیرید و به فردی قوی‌تر و هوشیارتر تبدیل شوید.

چگونگی برخورد با روزهای بعد از جدایی

التیام یافتن بعد از بر هم خوردن رابطه یا طلاق

چرا حتی بااینکه رابطه‌تان دیگر آنقدرها خوب نیست، بر هم خوردن رابطه اینقدر دردناک است؟ طلاق و جدایی به این دلیل دردناک می باشد که نشانگر فقدان است و نه فقط از رابطه بلکه از آرزوها و تعهدات مشترک. روابط عاشقانه با هیجانی وصف‌ناپذیر و امید به آینده شروع می‌شوند. وقتی چنین روابطی بر هم می‌خورند، دچار ناامیدی، استرس و فقدان شدید می‌شویم.

طلاق و جدایی ما را به ورطه‌ای نامعلوم می‌کشاند. همه چیز بر هم می‌خورد: برنامه زندگی و مسئولیت‌هایتان، خانه‌تان، روابط خانوادگی و دوستی‌هایتان و حتی هویت تان. جدایی، تردید نسبت به آینده را می‌آورد. بدون داشتن همسر زندگی چه شکلی خواهد بود؟ آیا می‌توانید کس دیگری را پیدا کنید؟ آیا تا آخر عمر تنها خواهید ماند؟ این تردیدها گاهی بدتر از یک رابطه بد به نظر خواهد رسید. التیام یافتن و بهبودی از جدایی و طلاق بسیار سخت است. اما، خیلی مهم است که بدانید و مرتب به خودتان یادآور شوید که می‌توانید و باید به جلو بروید. اما التیام یافتن زمان می‌برد، پس باید صبور باشید.

اما چطور می توان روزهای پس از طلاق را با آسیب های کمتری سپری کرد؟!

 – علت واقعی طلاق را بشناس!

در هیچ طلاقی یک نفر صد در صد مقصر و یک نفر کاملا بی گناه نیست. طلاق حاصل انتخابی غلط یا شیوه ارتباطی نادرست است. بنابراین دو نفر در این ماجرا سهم دارند. این که به عنوان یک فرد مطلقه بتوانیم سهم خودمان را در طلاق معلوم کنیم و شیوه های ارتباط غلط مان را بشناسیم، قدم اول را برای تغییر برداشته ایم. تا وقتی دیگری را صد در صد مقصر می دانیم در یک کینه همیشگی باقی می مانیم و لزومی برای تغییر نمی بینیم. وقتی هم کاملا سهم خودمان را صد در صد می دانیم تا آخر عمرمان فقط احساس گناه می کنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس مان کاهش می یابد. کشف این که کجای راه را غلط رفته ایم البته چیز ساده ای نیست. یک مشاوره خانواده که در مشاوره بعد از طلاق تخصص دارد حتما در این زمینه می تواند کمک های بسیار ی ارائه دهد.

– شرایط بعد از طلاق را بشناس

هر کسی بعد از طلاق شرایط خاص خود را دارد. یک خانم ممکن است به زندگی با خانواده پدری برگردد، یکی ممکن است مستقل با فرزندانش زندگی کند، مردی ممکن است زندگی مجردی در پیش گیرد. هر کدام از این ها شرایط خاص خودش را دارد. اگر این شرایط را نشناسیم، ممکن است هر ناکامی ریز و درشت را به طلاق ربط دهیم. اما شناخت شرایط باعث می شود آن را مدیریت کنیم و زندگی کمتر روی بدش را به ما نشان دهد.

– مستقل باش

بعضی ها قبل از ازدواج هم با خودشان مشکل حل ناشده ای داشته اند که در زندگی مشترک بروز کرده و نقش مهمی در بروز طلاق هم بازی کرده است. همچنین کسی که قبل از طلاق نسبت به تنهایی، طرد دیگران یا نه شنیدن حساس باشد بعد از طلاق هم دوباره با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند. کسی که هنوز به استقلال مالی (درآمد مستقل بر پایه شغل)، استقلال عاطفی (وابستگی نداشتن به خانواده چه به شکل وابستگی و چه به شکل کینه) و استقلال فکری (عقاید مستقل برای خود که انتخاب خود فرد است نه خانواده) نرسیده باشد، بعد از طلاق مشکلات بیشتری خواهد داشت. اما در صورتی که فرد از همان ابتدا استقلال داشته یا حداقل در ماه های ابتدایی ازدواج به این استقلال رسیده باشد، بعد از طلاق هم با مشکلات کمتری دست و پنجه نرم می کند. یادتان باشد وابستگی عاطفی یا مالی یا فکری می تواند بعد از ازدواج از والدین به همسر هم منتقل شود و کسی که همه چیزش به همسرش منوط بوده است بعد از طلاق ناگهان با یک خلاء بزرگ رو به رو می شود. اما برعکس کسی که استقلال عاطفی و مالی و فکری دارد بعد از طلاق می تواند گلیم خودش را از آب بکشد.

– حمایت مناسب بگیر!

بعضی از افراد طلاق گرفته، یا حاضر نیستند هیچ حمایت فکری و عاطفی بگیرند یا به تله حمایت های نامناسب می افتند. در صورتی که دوستان یا خانواده فرد اصول حاکم بر روابط زوجین را بدانند یا حداقل خودشان افراد موفق و آگاهی در این زمینه باشند، احتمال حمایت خوب بیشتر است. البته بهترین حمایت فکری را یک روان شناس یا مشاور می تواند ارائه دهد. اما اگر برای فرد حمایتی وجود نداشته باشد یا خودش نخواهد از دیگران حمایت بگیرد، گذشتن از دوره سوگ بعد از طلاق بسیار سخت می شود. از همه بدتر زمانی است که دیگران حمایت های نامناسب می کنند. مثلا تقصیر را کاملا به گردن همسر سابق، دوست یا عضو خانواده شان می گذارند. وقتی خود فرد طلاق گرفته را کاملا مقصر می دانند و با جملاتی مثل «اون که زن/ مرد خوبی بود چرا طلاق گرفتین؟» یا «خوشی زده بود زیر دلت» بیشتر باعث آزار روحی می شوند تا حمایت عاطفی و فکری. این که فرد طلاق گرفته بداند شرایطش به گونه ای است که حتی با وجود استقلال بهتر است از یک متخصص باتجربه درباره مشکلاتش راهنمایی بگیرد و از مشکلاتش بگوید و هیجان هایش را خالی کند، عبور از روزهای بعد از طلاق را راحت تر می کند.

چگونگی برخورد با روزهای بعد از جدایی

– با معنا زندگی کن!

جمله مشهوری وجود دارد که «هر کسی چرایی برای زندگی خود دارد با هر چگونه ای خواهد ساخت.» کسانی که معنایی برای زندگی خود نیافته اند بعد از طلاق بیشتر از همیشه می توانند به وادی بی معنایی بیفتند.

– این چند سوال، که باید از خودت بپرسی: – عقب بایستید و به کل تصویر نگاه کنید. سهم شما در مشکلات به وجود آمده در رابطه‌تان چه بوده است؟

– آیا می‌خواهید همان اشتباهات را دوباره تکرار کنید یا در روابط بعدی هم آدم‌های نامناسبی برای خودتان انتخاب کنید؟

– به اینکه چطور به استرس واکنش می‌دهید و با تعارضات و تردیدهایتان کنار می‌آیید فکر کنید. آیا می‌توانید بهتر برخورد کنید؟

– ببینید آیا می‌توانید دیگران را آنطور که هستند بپذیرید، نه آنطور که می‌توانند باشند یا باید باشند.

– احساسات منفی‌تان را نقطه‌ای برای شروع تغییر ببینید. آیا کمتر احساساتتان دستتان است یا آنها کنترل شما را به دست گرفته‌اند؟

با خودتان صادق باشید. سعی نکنید که مقصر را پیدا کنید یا همه تقصیرها را گردن خودتان بیندازید. وقتی به گذشته رابطه نگاه کنید، فرصتی برای یادگیری درمورد خودتان، چگونگی ارتباطتان با دیگران و مشکلاتی که باید روی آنها کار کنید پیدا خواهید کرد. اگر بتوانید انتخاب‌ها و رفتارهای خود، از جمله دلیل اینکه چرا همسر سابقتان را انتخاب کردید، را بی‌تعصب بررسی کنید، می‌توانید بفهمید که اشتباهتان کجا بوده و در آینده انتخاب‌های بهتری داشته باشید.

ادامه مطلب / دانلود

بدترین دروغ دروغی است که ناخودآگاهانه به خودمان می گوییم، در ذهنمان ریشه می دواند و تأثیرات بیرونی بد و تفکرات منفی بر جای می گذارد. پس دفعه بعدی که تصمیم گرفتید زندگیتان را خانه تکانی و دور و برتان را خلوت کنید از ذهن شروع کنید ، دروغ های قدیمی و حدیث نفس های منفی را که با خود می گفتید از فکرتان بیرون کنید.

 دروغ گفتن اشتباه است اما دروغ گفتن به خود گناهی است نابخشودنی!

در ادامه به ۱۲ مورد از این دروغ های مخرب که هر چه زودتر باید ترک شود اشاره می کنیم

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۱- هنوز دلیلی برای شادی در زندگی ام ندارم

در هر اشتباه یا درگیری ای پیامی نهفته است. بعضی از مردم پیام را در نمی یابند چون یا در حال پرخاشگری با خودشان هستند که چرا اشتباه کرده اند یا از آن مسئله و درگیری بیش از حد ناراحت شده اند. وقتی از نداشتن ها در زندگی عصبانی می شوی در واقع خود را از لذت آن چه داری محروم می کنی. شادترین مردم لزوماً خوشبخت ترین آن ها نیستند و از هرچیزی بهترینش را ندارند آن ها فقط از آن چه دارند نهایت استفاده را می برند. دلیل آن که بسیاری از مردم دست از تلاش و کوشش می کشند آن است که یا به آن چه از دست رفته خیره شده اند! یا به درازی راهی که در پیش دارند فکر می کنند درحالیکه می توانند به حال و مسافتی که پیموده اند بیاندیشند.

۲- رؤیاها غیر ممکن اند!

هرگز اجازه ندهید کسانی که خودشان دست از رؤیاهایشان کشیده اند شما را تحت تأثیر قراردهند. بهترین کاری که می توانی انجام دهی آن است که پیرو قلبت باشی! ریسک کن! به دنبال انتخاب های امن و راحت نباش، از آن چه ممکن است اتفاق بیافتد نهراس. هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. اگر به راهت ادامه دهی به آن چه می خواهی می رسی. بگذار رؤیاهایت بزرگتر از ترس هایت باشند و عملت از سخنت گویاتر. هرروز کاری انجام بده که بعدها به خاطرش از خودت ممنون باشی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۳- افرادی هستند که مرا آزار می دهند

زندگی کوتاه است. مراقب خودت باش. اگر کسانی هستند که دائماً آزارت می دهند باید آنقدر برای خودت ارزش قائل باشی که آن ها را ترک کنی. ممکن است در ابتدا ضربه بخوری ولی درست خواهد شد. گاهی دوری گزیدن نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه نشانه ی نهایت قدرت است. دور نشده ای که دیگران ارزشت را بدانند، از آن ها دور شده ای چون سرانجام خودت ارزش خودت را دانسته ای.

۴- ناکامی هایم همه اتلاف وقت بوده اند

افرادی هستند که در زندگی تو نگنجیده اند، اما هیچ کدام از آن ارتباطات اتلاف وقت نبوده. اگر آن چه می خواسته ای از آن ها به دست نیاورده ای در عوض آن چه نمی خواسته ای را به تو آموخته اند. دوستانمان را از دست نمی دهیم فقط کم کم یاد می گیریم که چه کسانی به دردمان می خورند. هرگز کسی را وادار نکن که جایی برایت در زندگی اش باز کند چون اگر ارزشت را بداند خودش مطمئناً این کار را خواهد کرد. به خاطر داشته باش وقتی شرایط خوب است دوستان تو را می شناسند و هنگامی که اوضاع ناجور می شود این تو هستی که دوستان واقعی ات را می شناسی.

۵- شرایط هرگز بهتر نمی شود

هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که بدون هرگونه اشتباهی با همه مسائل زندگی روبرو شود. اصلاً شیوه ی آفرینش ما این گونه نیست. در عوض انسان برای عصبانیت، ناراحتی، آزار، خطا و زمین خوردن ساخته شده است. این ها همه بخشی از زندگی هستند، رویارویی با مشکلات، آموختن، تغییر و حل آن مشکلات. در گذر زمان این ها چیزهایی هستند که سرانجام آن چه باید باشیم را از ما می سازند.

وقتی خودت را در تنهایی محبوس می بینی و نمی توانی خودت را از ظلمت رها کنی به خاطر داشته باش که آن ظلمت همانند مکانی است که بال های کرم ابریشم در آن رشد می کند و پروانه می شود. امروز روز خوبی نیست این به این معنی نیست که فردا نمی تواند بهترین روز زندگیت باشد. فقط باید بخواهی تا به آن برسی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۶- شکست بد است

گاهی باید بارها شکست بخوری تا سرانجام پیروز شوی. مهم نیست چندبار اشتباه کرده ای یا چقدر آرام به جلو می روی تو از تمام کسانی که تلاش نمی کنند جلوتر هستی.

وقتی شکست می خوری آن چنان درگیر آن نشو که فرصت های بعدی را هم از دست بدهی. ایده هایی که به کار نمی آیند سنگریزه هایی هستند در مسیر ایده ای که به بار خواهد نشست. و به خاطر داشته باش شکست زمین خوردن نیست شکست یعنی زمین نشستن درحالیکه می توانی بلند شوی و ادامه دهی. همیشه سریع بلند شو و به راهت ادامه بده!

۷- اتفاقات خوب بدون هیچ تلاشی رخ خواهند داد!

همانی هستیم که انتخاب می کنیم باشیم! قرار نیست کسی ما را نجات دهد، خودت ناجی خودت باش. قرار نیست چیزی به ما بدهند، باید بیرون بروی و آن را بدست آوری. هیچ کس جز خودت نمی داند چه می خواهی و اگر به دستش نیاوری هیچ کس به اندازه ی خودت شرمگین نمی شود. کلید خوشبختی را در جیب دیگران نگذار و منتظر نباش دیگران زندگی رؤیائیت را بسازند. معمار و نگهبان شادکامیت باش. هرچه بیشتر در مقابل گذشته و حال مسئول باشی به همان اندازه قادر خواهی بود آینده ی دلخواهت را بسازی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۸- گذشته ام ۱۰۰ درصد گواه بر آینده ام است

همه ی ما در برهه هایی از زندگی اشتباهاتی کرده ایم. گاهی به دیگران اجازه می دهیم از ما سوء استفاده کنند یعنی پذیرفته ایم که بی ارزش باشیم، سنگفرش دیگران شده ایم از ما عبور کرده اند و به راحتی فراموش شده ایم.  ولی نباید از هیچ لحظه ی آن پشیمان یا شرمگین باشیم، زیرا از هریک از انتخاب های غلطمان نکته ای آموخته ایم. یاد گرفته ایم که به چه کسانی اعتماد کنیم و از چه کسانی روی گردان باشیم، معنای دوستی را آموخته ایم بلدیم با دروغ گوها چگونه رفتار کنیم! و با دوستان مخلص چگونه کنار بیاییم. می دانیم چگونه خودمان باشیم میدانیم چگونه از افراد بزرگ و اتفاقات نیک در زندگیمان استقبال کنیم. اگرچه چیزهایی هستند که هرگز درنمی یابیم، اکنون برای دفعه بعد و آن چه در آینده رخ خواهد داد آماده تر هستیم.

۹- نیازی به ملاقات با افراد جدید نیست

شاید این تفکر آزاردهنده باشد اما نمی توانیم تا ابد همه ی دوستانمان را حفظ کنیم. افراد و همچنین اولویت های ما تغییر می یابند. برخی ارتباطات رنگ می بازند و برخی جان می گیرند و رشد می کنند. به استقبال ارتباطات جدید برو و بگذار افراد قدیمی که دیگر به کارت نمی آیند دورتر و دورتر شوند. به قضاوت هایت اعتماد کن. با آغوش باز به آدم های جدید در زندگیت خوشامد بگو و بدان با این کار به قلمروهای جدید و ناشناخته پا می گذاری! بیاموز! برای مقابله با چالش های پیش رو آماده باش و آماده باش روزی کسی را ملاقات کنی که زندگی ات را برای همیشه تغییر خواهد داد.

۱۰- بدون رفتگانم نمی توانم به زندگی ادامه دهم

اگر کسی وارد زندگیت شد و حضورش اثرات مثبتی داشت ولی به علتی در کنارت نماند بیش از حد عجز و لابه نکن! خوشحال و شکرگزار باش که برای مدتی مسیر زندگیتان در هم گره خورده است و از حضورش لذت برده ای حتی اگر این مدت کوتاه بوده است. زندگی یعنی تغییر. مردم می آیند و می روند برخی بازمی گردند و برخی نه! و باز هم همه چیز آرام و عادی است. چون یک نفر بازگشته است دلیلی ندارد که بقیه افرادی که در کنارت هستند را فراموش کنی و نبینی. قدر آن چه داری را بدان و به خاطراتت لبخند بزن.

۱۱- آماده نیستم! هنوز به اندازه ی کافی خوب نیستم

وقتی فرصتی به انسان رو می کند بدان که هیچ کس ۱۰۰ درصد آماده ی بهره برداری از آن نیست. زیرا بیشتر فرصت ها در زندگی، ما را به رشد و نمو  در فضاهایی غیر از راحتی و آرامش وامیدارند. و این یعنی در زمان رویارویی با آن فرصت آرامشی وجود ندارد. خودت را سرزنش نکن همه چیز در آینده درست خواهد شد. به استقبال این رشد و تعالی برو! اینکه در آینده بهتر می شوی به این معنی نیست که الان خوب نیستی این یعنی اینکه در آینده پیشرفت خواهی کرد، خودت را عاشقانه دوست خواهی داشت و به زندگی خواهی پرداخت. باید قلبت را مداوا کنی ذهنت را بازتر و بازتر کنی و آن چه داری با دیگران تقسیم کنی. تو آماده ای! فقط شروع کن!

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۱۲- هنوز وقت هست

در پایان از انجام آن چه انجام داده ای به اندازه ی آن چه انجام نداده ای اظهار ندامت نکن. به این خطوط اعتماد کن. به عقب برگرد و بگو “باور کردنی نیست! من انجامش دادم!” نه “ای کاش…” همیشه بگو” چه خوب…” نه ” اگر…”. چه بهتر که عمری داشته باشی سراسر خطا و از هر خطا تجربه و درسی گرفته باشی تا اینکه قلبی داشته باشی پر از ندامت و خالی از رؤیاهای زیبا!

ادامه مطلب / دانلود

عبور از جاده هولناک شکست

اگه هزار سال هم عمر کنیم نمی‌تونیم یکی رو پیدا کنیم که ادعا کنه هیچ وقت تو زندگی‌ش شکست نخورده. حتی برای یه بچه ۲ ساله هم شکست اتفاق افتاده. وقتی کسی دست رد به سینه عشق ما می‌زنه، همون احساسی بهمون دست می‌ده که یه روز تو مهدکودک با گم شدن اسباب‌بازی‌مون تجربه‌ش کردیم. اصلا زندگی همینه، یه سری شکست که مسیر حرکت ما رو تغییر می‌دن. بسته به اینکه چطوری با شکست‌هامون مواجه بشیم این مسیر می‌تونه مسیر تکامل و پیشرفت یا پسرفت باشه.
شکست خوردن تو عشق، روابط انسانی، کار، یا رسیدن به اهداف بزرگ با هر کیفیتی که باشه یه سری واکنش‌ مشابه از طرف ما داره. واکنش آدما در قبال شکست‌هاشون خیلی وقتا از یک الگو پیروی می‌کنه.
بعضی از ما اول انکار می‌کنیم، بعد عصبانی و زود غمگین می‌شیم و در نهایت این اتفاق رو می‌پذیریم. بعضی‌هامون ژست یک قربانی رو به خودمون می‌گیریم و شاید نخواهیم حالا حالا این ژست ترحم برانگیز رو رها کنیم، ولی خیلی از ما بعد از پذیرفتن شکست می‌دونیم که یه راه بیشتر نداریم. چون خورشید هنوز می‌تابه و ما هنوز نفس می‌کشیم راهی نداریم جز اینکه پیش بریم. اگه نخواهیم از گذشته فرار کنیم، هر شکستی یه پله است واسه پیشرفت‌مون تومسیری که شاید یه جایی‌ش رو اشتباه رفته بودیم. مسیری که تا یه جایی‌ش رو خوب اومدیم بعد از شکست تبدیل به یه جاده ترسناک و تاریک می‌شه، هیچی به اندازه پذیرش شکست و اشتباهات‌مون این جاده رو روشن نمی‌کنه.
هر وقت چیزی که داشتید می‌ساختید آوار شد و رو سرتون ریخت، فقط به صدای قلب‌تون گوش کنید. اگه همچنان می‌تپید بدونید که داره بهتون یه پیام می‌ده: بلند شو! چیزی که تو رو نکُشه قوی‌ترت می‌کنه. تو قوی‌تر شدی. بلند شو و نذار زیر آوار یه شکست له بشی.

ادامه مطلب / دانلود

10 روش موثر برای ایجاد انگیزه در خود

هیچ کس نمی تواند به فرد دیگری انگیزه بدهد. تنها کاری که دیگران می کنند تشویق ما برای انجام دادن کارهاست. این خود انسان است که بهترین مشوق و انگیزه دهنده برای خودش است.

در این مطلب 10 راه موثر برای ایجاد انگیزه در خود را برایتان نام برده ایم تا کمک کند از استعدادها و توانایی های درونی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.

1. همیشه در آسایش و آرامش نباشید. از اینکه کمی به خود سختی دهید نهراسید. بزرگ ترین مانع برای رسیدن به استعدادهای درونی همین راحت طلبی است. اتفاق های مهم زمانی رخ می دهند که شما کمی هم تلاش و سختی را تحمل کنید.

2. از اشتباه کردن نهراسید. عقل به ما کمک می کند تا اشتباه نکنیم و در نتیجه هزاران اشتباه به وجود می آید.

3. فکر خود را به مسایل معمولی محدود نکنید. سعی کنید بزرگ و وسیع فکر کنید.

4. شاد بودن را در زندگی خود انتخاب کنید. افراد شاد همیشه انگیزه بیشتری برای انجام امور دارند. شادی حق مسلم شماست و آن را با چیز دیگری عوض نکنید.

5. حداقل یک ساعت در روز را به خودشناسی اختصاص دهید. کتاب های مفید مطالعه یا موسیقی الهام بخش گوش کنید. رانندگی بهترین فرصت برای گوش کردن به کتاب های صوتی در مورد پرورش روح و خودشناسی است.

6. به خود یاد بدهید که کاری که آغاز کرده اید را باید تمام کنید. بسیاری از ما پیش از پایان یک کار یا انجام یک تصمیم، سراغ کار دیگری می رویم. این خوب نیست. همیشه کارهای خود را تمام کنید.

7. در حال زندگی کنید. وقتی در گذشته ها گیر کرده اید یا در آینده ای که نیامده سیر می کنید، نمی توانید از لحظه های کنونی خود استفاده و تصمیمات درست اتخاذ کنید.

8. خود را مجبور کنید تا از زندگی لذت ببرد. لذت بردن بهترین شغل بهشت است.

9. وقتی درمانده می شوید یا شکست می خورید، هرگز عقب نشینی نکنید. شاید موفقیت در چند قدمی شما ایستاده باشد.

10. همیشه آرزوهای بزرگ در سر بپرورانید. اگر چیزی فراتر از سطح انتظار باشد ما همه تلاش خود را می کنیم تا آن آرزو و خواسته را برآورده کنیم.

 

ادامه مطلب / دانلود

چگونه غم عشق را فراموش کنیم؟

در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود. اگر شما هم درگیر چنین مسئله‌ای هستید ما به کمک‌تان آمده‌ایم.

ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر می‌رسد به هر جا که نگاه می‌کنید، ازدواج‌های بسیار بـادوامــی را می‌بینید که در حال فروپاشی است. در واقع می‌توان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کرده‌اید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دل‌کندن از کسی که دوستش دارید سخت‌ترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحله‌ای هستید شاید توصیه‌های ما به کارتان بیاید.

1. همه چیز را به خاطر بیاورید

به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواج‌تان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامی‌ها و تنش‌هایی که برایتان به وجود می‌آورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواج‌تان را قطع کنید، علت‌ها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق می‌افتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید می‌توانید اشتباه‌های خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطه‌های دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.

2.وقتی تمام شد تمام شده

دائم به تصمیمی که گرفته‌اید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفته‌اید به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است یا حتی خیالاتی به ذهن‌تان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلی‌تان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمی‌آیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.

3. به این مکان‌ها نروید

از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ای‌میل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش می‌کند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانت‌ها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.

4. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید

سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبوده‌اید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شده‌است. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطه‌ها حتما پیش می‌آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته‌اید.

5. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می‌شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلی‌تان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده ‌است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلی‌تان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می‌آورد که می‌تواند برایتان دردسر ساز شود.

6. یک شبکه بسازید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می‌توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می‌کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.

7. شما می‌توانید نویسنده شوید

سعی کنید آنچه درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آید که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و همین شناخت عمیق باعث می‌شود که رابطه‌های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده‌است.

8. تابلوهای یادآور نصب کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن نامزد قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده ‌است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمی‌خواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشت‌ها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوری‌کننده‌ها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من می‌خواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبه‌نفس کمی دارید و گمان می‌کنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمی‌تواند برای تو خوب باشد.

9. چیزهای جدید پیدا کنید

یک جدایی می‌تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی‌تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات‌تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می‌تواند شما را افسرده کند و فقط استرس‌ها و اضطراب‌های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می‌کند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول می‌کنند و به شما انرژی می‌دهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایل‌های اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقی‌های آرامش‌بخش را هم جایگزین آهنگ‌های غمگین قبلی کنید.

10. چیزهایی که باید دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلی‌تان بیندازد را دور بریزید، مثل‌ آهنگ‌ها، بوها، صداها، وسیله‌ها و… در این زمان که درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره‌ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می‌کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می‌دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می‌توانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمی‌خواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد می‌کنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.

11. خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید

شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام‌تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاس‌های آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبت‌نام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده‌است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه‌های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می‌توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که می‌توانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که می‌توانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.

12. تا می‌توانید ورزش کنید

تا جایی که می‌توانید سراغ ورزش و فعالیت‌های بدنی بروید چرا که حال شما را عوض می‌کند و افسردگی را از بین می‌برد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلی‌تان دور می‌کند، صبح‌ها پیاده‌‌روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیاده‌روی کنید. با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان می‌آید تا بتوانید بر درد‌های خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.

13. این بار حق دارید به منفی‌ها فکر کنید

به هر صورت فردی که شما از او بریده‌‌اید خصوصیات منفی‌ هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کرده‌است؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگی‌های منفی‌اش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشته‌است یا اخلاقش تند بوده‌است یا غرور زیادی داشته‌است. وقتی او به یادتان می‌آید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگی‌های بدش را به یاد بیاورید.

14. این منفی‌ها را دور بریزید

باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی‌کند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد.

به یاد داشته ‌باشید که این روزها طی می‌شوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلی‌تان خیلی ویژه بوده‌است ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شده‌است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته‌ باشد اما در این زمان دیگر عشق نمی‌تواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.

ادامه مطلب / دانلود

بعد از شکست عاطفی چیکار کنیم؟

در هر جدایی شما از مراحل متفاوتی می گذرید، وضعیت های روحی مختلفی را تجربه می کنید که هر کدام برای مدتی شما را درگیر خود می کنند. اگر بخواهیم این مراحل را دسته بندی کنیم، باید از سه فرآیند روانی کندن و جدا شدن، انطباق و در نهایت التیام نام ببریم.

شکست عاطفی

هر جدایی ای مانند از دست دادن یک عزیر دردناک و سخت است؛ به خصوص اگر این جدایی از کسی باشد که شما با اشتیاق و علاقه، آینده ایده آل خود را با او ترسیم کرده بودید. بنابراین عجیب نیست اگر بعد از بهم خوردن یک نامزدی، ببینیم که فرد برای کاهش درد و رنجش، رفتارهای خاصی را انجام می دهد. رفتارهایی که طبیعی هستند اما در دراز مدت می توانند خطرآفرین شوند.

به این رفتارها که برای کاهش درد هر فردی به آنها روی می آورد، مکانیزم دفاعی گفته می شود. مکانیزم های دفاعی اگر از شش ماه بیشتر استفاده شوند ممکن از مشکلات فراوانی را برای فرد ایجاد کند. این مکانیزم ها عبارتند از:

1) انکار:

در این مکانیزم، فرد سعی می کند وجود مشکلات پیش از جدایی را انکار کند. خاطره های مبهمی از زندگی مشترکش به یاد می آورد، سعی می کند روابطش را محدود کند و اجازه ندهد دیگران از وضعیت فعلی او با خبر شوند. اگر این مکانیزم به طول بینجامد فرد تعامل های عاطفی اجتماعی اش را نسبت به دوستانش از دست خواهد داد.

2) دست کم گیری:

این که افراد مطلقه می گویند که طلاق آن طور که می گویند چیز بدی نیست. این افراد از درون در حال متلاشی شدن هستند. در برخی موارد دچار بیماری های جسمی و روحی شدیدی می شوند.

3) خردگرایی:

در یک عبارت اگر بخواهیم خردگرایی را تعریف کنیم، باید بگوییم: حذف کردن جنبه های عاطفی یک ماجرای دردناک و نگاه کردن به آن با منطق و استدلال. کسی که از این مکانیزم استفاده می کند، جنبه احساسی مشکل جدایی اش را نادیده می گیرد و فقط به تجزیه و تحلیل آن می پردازد. او سعی می کند حرف های فلسفی و منطقی در باره طلاقش بگوید. مثل این که: با این تصمیم هردویمان راحت هستیم. در کوتاه مدت این خردگرایی خوب است اما نباید از التیام زخم های احساسی غافل شد.

4) خشم:

فرد در همه جا و در همه حال و شرایط همه خشمش از همسرش را به زبان می آورد. از او بدگویی می کند، سعی در انتقام جویی دارد و می گوید من نمی گذارم فراموش کند که با من چه کرده است، نمی گذارم آب خوش از گلویش پایین برود. اما غافل از اینکه خشم خشم می آفریند و با این کار در یک دور باطل خصومت گرفتار می شود.

5) جابجایی:

فرد بجای تمرکز بر همسر سابقش اشخاص دیگری را مانند دوستان، خانواده، شغل، تحصیل و… جایگزین او می کند. به کارهایی روی می آورد که وقتش را می گیرند و خود را وقف فرد، جمعیت، گروه یا کار خاصی می کند.

6) برخورد کردن:

در چنین مکانیزمی فرد بیش از قبل به سر و وضع ظاهری اش می رسد. او وارونه سازی می کند. سعی می کند نشان دهد خیلی سرحال است، هیچ مشکلی ندارد و از همیشه خوشحال تر است. اگر این مکانیزم ادامه پیدا کند خانواده و اطرافیانش از او دور می شوند.

وقتی همه چیز را می پذیرید…

یکی دیگر از فرایند های روانی طلاق انطباق است. در این مرحله فرد دیگر طلاق را پذیرفته و در پی کشف اشتباهاتش است. او می گوید که از این پس باید چه کارهاییی را انجام دهد تا در زندگی مشترک بعدی اش اشتباهاتش را تکرار نکند. او دیگر از بیان اینکه شکست خورده واهمه ندارد.

در مرحله آخر به التیام می رسد. در این مرحله فرد واقعیت را می پذیرد و برای آغاز یک زندگی جدید آماده می شود. او می کوشد تا در این زندگی مشترک کمترین اشتباه را انجام دهد.

چقدر درگیر خواهید بود؟

مرحله اول شش تا یکسال به طول می انجامد و مراحل دوم و سوم هر یک سه تا شش ماه به طول می انجامند. در مجموع پس از هر جدایی باید یک تا 2سال زمان سپری شود تا فرد بتواند به ازدواج مجدد برسد. البته این زمان ها قطعی نیست و در برخی از افراد می تواند بیشتر و کمتر باشد. یعنی به کوتاهی و بلندی زمان با هم بودن زوج ها، نوع جدایی نیز در این میان نقش مهمی دارد.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه بر شکست غلبه کنیم؟

باید بدانید این موانع و شکست های ما هستند که فرصت های بزرگ رشد و موفقیت را در زندگی مان ایجاد می کنند. ۶ راز مهم وجود دارد که با آگاهی از آنها دوباره می توانید به مسیر پیشرفت خود برگردید، با شهامت در این مسیر به پیش روید و در نهایت به قله موفقیت برسید.
۱- به خود برچسب «یک فرد ناموفق» نزنید
بدون شک هر انسانی در زندگی اشتباه می کند. مهم این است که به جای سرزنش خود با این جملات که: «ای کاش اینطور می شد، باید اینگونه می شد و …» از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم. باور داشته باشید که شما انسان بدبخت و بی ارزشی نیستید، فقط شاید مسیر و اقدام هایتان چندان که تصور می شد، اثربخش نبوده است.
در هر حال ناکامی ها و نقایص و خطاها هم بخشی از روند یادگیری و رشد ما در زندگی هستند. نگاهی به زندگی افراد موفق بیندازید، بی اغراق، بیشتر آنها قبل از رسیدن به جایگاهی که امروز در آن هستند، شکست های بی شماری را تجربه کرده اند و موانع زیادی را پشت سر گذاشته اند.
۲- بررسی کنید که چه اشتباهی کرده اید
به جای انتقاد از خود، نگاهی به اوضاع بیندازید تا بتوانید آن را بهبود بخشید. چرا همه چیز خراب شد؟ چه چیزی یاد گرفتید؟ چه کاری بود که می شد به طریقی دیگر آن را انجام داد؟
۳- اهدافتان را از نو بنویسید
حالا که از تجربه های ناخوشایند خود درس گرفته اید و آگاه شده اید آیا هنوز هم می خواهید به آنچه همیشه آرزوی آن را داشته اید، برسید؟ چرا آری و چرا نه؟ زمانی را به نوشتن اهدافتان اختصاص دهید تا به درستی بفهمید که چه چیزی می خواهید و به کارهایی بیندیشید که می توانید برای نزدیکتر شدن به اهدافتان انجام دهید.
۴- هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید
هر چند اغلب ما، گاهی وسوسه می شویم به زندگی دیگران نگاه کنیم و اینگونه تصور کنیم که مرغ همسایه غاز است، همواره باید بدانیم که هر شخصی در مسیر زندگی خود گام برمی دارد. اهمیتی ندارد که زندگی افراد از بیرون و از نظر ما چقدر مرفه و پرزرق و برق به نظر می رسد.
واقعیت این است که ما به هیچ وجه از دغدغه ها و آنچه در ذهن آنها می گذرد، خبر نداریم. شاید زندگی آنها آنگونه که ما تصور می کنیم شگفت آور و فوق العاده نباشد. بنابراین تنها باید بر خودمان و رسیدن به اهدافمان تمرکز کنیم. از موفقیت های الهام بخش دیگران، فقط برای افزایش انگیزه خود بهره ببرید.
۵- بگذارید افراد مثبت و انرژی بخش وارد زندگی تان شوند
بسیاری از مردم، مدام از همه چیز در دنیا شکایت می کنند و فقط نیمه خالی لیوان را می بینند. این افراد منفی، انرژی مثبت شما را می ربایند. یک راه بهتر، یافتن افرادی است که تا به حال شما را در رسیدن به اهدافتان دوستانه یاری کرده اند و همواره مشوق شما بوده اند. به دنبال یک مشاور و راهنما باشید. تمام این تاثیرات منفی را از زندگی خود کنار بزنید و افرادی را که حامی و همراه شما هستند به زندگی خود دعوت کنید.
۶- همواره برای رسیدن به اهدافتان مصمم و با اراده باشید
با وجود اینکه بسیاری از فروشندگان کاری می کنند که تا باورمان شود اگر محصول های آنها را بفروشیم در یک چشم به هم زدن فوق العاده موفق و ثروتمند خواهیم شد، باید بدانیم که بسیار بعید است بتوان یک شبه به موفقیت رسید. خودتان را آماده کنید و برای رسیدن به آنچه می خواهید با تمام وجودتان تلاش کنید.
بنابراین اگر به راستی خواهان غلبه بر موانع و ناکامی های زندگی هستیم باید روش هایی را که برای رسیدن به خواسته هایمان مؤثر نبوده اند، اصلاح کنیم و ببینیم برای گرفتن نتیجه ای دلخواه و متفاوت کدامیک از اقدام های قبلی را دیگر نباید انجام داد.
شاید هنوز هم درست نمی دانید که چطور باید مسایلتان را حل کنید و گام بعدی یا بهترین راهکار چیست. با این وجود، حالا درک بیشتری از اوضاع و مسایل زندگی خود دارید که به شما کمک می کند راهتان را به سوی آینده ای روشن پیش گیرید.

ادامه مطلب / دانلود
css.php