نتايج جستجو مطالب برچسب : سوالات خطرناک خواستگاری

دختر بی خواستگار !

 

دختر بی خواستگار !

دختر برای اینکه از شر حرف های اطرافیان خلاص شود، شروع به دعا کردن، دخیل بستن، دعا گرفتن و حتی رو به کارهایی مانند عمل جراحی و دست بردن به قیافه ی خود می برد. شاید در فامیل به کسانی برخورده باشیم که بنا به دلایلی خواستگاری ندارند، تنها چیزی که به ذهنمان می آید این است که “دختر بیچاره! حتما بختش را بسته اند، حتما مشکلی دارد، حتما …”

 

این سوال همیشه مطرح است که: ” چرا برخی دختران اصلا خواستگار ندارند و برخی دیگر مدام در حال رد کردن خواستگارهایشان هستند؟”

 

متاسفانه در جامعه ما قانون نانوشته ای در میان مردم باب شده که خوبی دختر را می توان از تعداد خواستگارانش فهمید. یعنی هر دختری که تعداد خواستگاران زیاد باشد معلوم می شود که دختر خوبیست و اصل و نسب دار است اما اگر دختری در زمان متعارف جامعه ازدواج نکند یا خواستگار زیادی نداشته باشد این طور تعبیر می شود که حتماً مشکلی دارد که کسی سراغش نمی رود!

آن وقت است که دختران و خانواده هایشان روز به روز ناامیدتر، نگران تر و دستپاچه تر می شوند و اعتماد به نفس خود را در زمینه ازدواج از دست می دهند.

معمولاً افراد در مقابل این مشکل (نداشتن خواستگار) به دو نحو برخورد می کنند. برخی با آن کنار آمده و منتظر فراهم شدن شرایط خوب می شوند ولی برخی دیگر مدام در تلاشند تا از طرق مختلفی چون برقراری آشنایی های نادرست، دعانویسی و… خود را از این مهلکه نجات دهند.

اما به واقع علت اصلی نداشتن خواستگار چیست؟

به طور کلی علل و عوامل نداشتن خواستگار را می توان در دو دسته تقسیم کرد:

1- عوامل فردی: عللی که خود فرد باعث ایجاد آنها شده است.

2- عوامل بیرونی: عللی که عامل ایجاد آن ها خود فرد نبوده است.

1. عوامل فردی

-گاهی دختر دچار خطا یا انحراف اجتماعی، اخلاقی و… شده که تمام اهل محل آن را می دانند. این امر از سویی باعث سلب اعتماد مردم محل و از سوی دیگر باعث مردود شدن وی در تحقیقات محلی افراد غریبه می شود. به همین دلیل کسی به خواستگاری ایشان نمی رود که البته باید تا حدودی در این رابطه به مردم حق داد. تنها راه رهایی از این مشکل توبه حقیقی دختر به درگاه خداوند و کمک خواستن از او برای تغییر و اصلاح است. اگر فرد واقعاً توبه کرده و درستکار شود، مردم با دیدن رفتار تغییر یافته اش، به مرور زمان دوباره به وی اعتماد می کنند.

– گاه برخی از دختر خانم ها به علل مختلفی چون خجالتی بودن، کمرویی و… از حاضر شدن در جمع های خانوادگی یا دوستان سر باز می زند و به قولی انزواجو می شود. در این حالت نیز اولاً به دلیل این مشکل شخصیتی شان و ثانیاً به خاطر دیده نشدن توسط واسطه ها دچار تاخیر در ازدواج می شوند. راه چاره این مشکل، توسعه روابط اجتماعی دختر و خانواده او است. شرکت در جمع های جدید به شما فرصت دیده شدن می دهد و در محیط های جدید می توانید عقاید خود، شخصیت و ظرفیت اداره یک زندگی را به دیگران نشان دهید. به عبارتی، پختگی شما تا زمانی که پشت پرده باشد، کسی را به سوی شما جلب نمی کند. شما باید در محیط های اجتماعی سالم رفت و آمد داشته باشید و قابلیت های خود را نشان دهید. حتما منظورمان را از قابلیت متوجه می شوید. یعنی آن چه که احترام دیگران را نسبت به شما برمی انگیزد و نشان می دهد شما یک سر و گردن از دیگران دختران بالاترید و آمادگی یک زندگی واقعی را دارید.

-مشکل دیگر برخی از دختران ایراد گرفتن های زیاد از خواستگاران است. البته هیچ دختری در خودآگاهش خود را یک آدم سخت گیر نمی داند. پای صحبت بیشتر این دخترها که بنشینید می شنوید: «مگر من چه توقعی دارم؟ من که خانه و ویلا و مهریه و شیربها نخواستم. همین قدر که پسری مرد زندگی باشد برای من کافی است.» اما خیلی از همین دختران پای انتخاب که می رسد، دچار وسواس های بیهوده می شوند: «نکند تک پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد؟ نکند پرجمعیت بودن خانواده او بعدها برایم مشکل تراشی کند؟ این خواستگار را نمی پسندم چون چاق است… این یکی پدرش را از دست داده و باید سرپرست خانواده خودش هم باشد… مگر می شود با پسری که دانشجو است ازدواج کرد؟ و…» همین وسواس هایی که به نظر خیلی از خانواده ها منطقی به نظر می رسد، باعث بالا رفتن سن دخترها و در نهایت نبود خواستگار می شود.

دختر بی خواستگار !

2. عوامل بیرونی

– اما همه انتقادها به دختر خانم ها مربوط نمی شود. خیلی وقت ها این پسران و خانواده آنها هستند که این مشکلات را دامن می زنند. مثلا با عرض تاسف یکی از مهمترین ملاک های انتخاب همسر در این روزها چه از سوی پسر و چه از سوی خانواده او داشتن زیبایی بسیار دختر است. یک دختر همه چیز تمام دختری است که زیبا، خوش ظاهر، مقید باشد و خانواده داری او با تمکن مالی خانواده تعبیر می شود. همین امر باعث شده که دخترانی که از زیبایی کمتری برخوردارند یا متمکن نیستند با مشکل عدم خواستگار مواجه باشند.

– گاهی مشاهده می شود که برخی از دخترها به دلیل وجود نقض عضو یا مشکل جسمی با این مشکل درگیر می شوند که یقیناً این امر نوعی آزمایش از جانب خداوند برای محک فرد می باشد. البته افراد این دو دسته می توانند با گسترش استعدادها و توانمندی های خود در زمینه های متفاوت علمی، هنری و… نواقص خود را جبران و توانمندی هایشان را به رخ دیگران نکشانند.

– مشکل دیگر برخی از دخترهای جوان بزهکاری و شرایط نامساعد اخلاقی پدر، مادر، برادر و دیگر افراد خانواده شان است. والدین باید بدانند که اشتباه هریک از اعضا و بدنامی خانواده ابتدا به پای جوانان در شرف ازدواج آن خانواده به خصوص دخترهایشان نوشته می شود. به همین دلیل باید تمام سعی خود را برای اجتناب خود و اعضای خانواده از مشکلات اجتماعی و اخلاقی بکنند.

-نداشتن هم کفو و همتا معضل دیگر برخی از دختران است. مثلاً دختری تحصیل کرده که در محیطی کوچک و روستایی زندگی می کند و همتایی برایش وجود ندارد.

-گاه دیده می شود که خانواده ای محترم در محله ای که معروف به فساد است زندگی می کنند. یقیناً دختر این خانواده با مشکل نبود خواستگار مواجه می شود. زیرا هر کسی که قصد ازدواج با وی را داشته باشد ابتدا وارد محله می شود تا از همسایه ها تحقیق کند و اگر ببیند که محل سکونت دختر در محله ای بدنام می باشد گمان می کند که خانواده یا خود دختر نیز مشکل دارند. راهکار مقابله با این مشکل ترک محل است. هجرت حرکتی مقدسی است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.

-فرهنگ های اشتباه و کوته نظرانه، عامل بیرونی دیگری است در ایجاد نبود خواستگار برای برخی از دختران. فرهنگ هایی چون «دختر کوچک ازدواج کرده و دختر بزرگتر مانده. حتماً ایراد و اشکالی دارد که کسی دختر اول را نگرفته است.»، «سطح مالی پایین خانواده دختر و عدم تامین جهیزیه از طرف آنها» و… همه و همه فرهنگ هایی غلطی هستند که متاسفانه مثل قارچ های سمی در جامعه ما رشد یافته اند و کسی به بیهودگی شان نمی اندیشد.

ادامه مطلب / دانلود

سوالات خطرناک در خواستگاری!

یک هفته است که منتظرید! به همه چیز فکر کرده اید. حتی به رنگ لباس و جورابتان هم اندیشیده اید. یک دوره کامل مشاوره از افراد خانواده اعم از عمه، خاله، عمو و دایی‌جان گرفته اید. از دوست تان که در زمینه خواستگاری چند پیراهن بیشتر از شما پاره کرده است، کلی سۆال پرسیده اید که چطور می شود از اسرار و رموز خواستگارتان و یا دختری که به خواستگاری اش می روید، سر در بیاورید.

اگر تصمیمتان را برای تهیه انواع میوه، شیرینی، لباس و … گرفته اید، بد نیست درباره نحوه پرسیدن سوال در جلسه خواستگاری به چند توصیه ما نیز توجه کنید:

از فرد کلی گو، سۆال جزئی بپرسید!

تعجب نکنید، شیوه درست پرسیدن سۆال تنها محدود به کلاس علوم دوره ابتدایی نیست! یکی از مهم ترین عرصه های کاربرد آن، جلسات پر نقل و نبات خواستگاری است. برای تحقق این امر مهم امیدوارم شما در شمار کسانی باشید که به هر مسئله‌ای با کنجکاوی برخورد می کنند، عادت دارند پیش از تصمیم‌گیری، مطالعه، بررسی و مشورت کنند، زود اعتماد نمی کنند، ساده لوح و زودباور نیستند، شکاک نیستند اما کمی موشکافی را چاشنی نگاهشان می کنند و … اگر این گونه باشید، بزرگ ترهایتان می توانند کمی نفس راحت بکشند که احتمالا هنگام گفت و گو با فرد مورد نظر در جلسه خواستگاری نیز با نگاهی منطقی، متعادل و واقع نگر برخورد خواهید کرد. چگونه؟ ادامه مطلب را بخوانید: از کنار موضوعات با سرعت عبور نکنید، یعنی تا زمانی که مفهوم و معنای موضوع کاملا برایتان روشن نشده است، دست بردار نباشید. به این گفت‌وگوی فرضی در جلسه خواستگاری توجه کنید:

– برای من مهم است که همسرم (خانم) فعالیت اجتماعی داشته باشد.

– منظورتان از فعالیت اجتماعی چیست؟

– یعنی خودش را در خانه و کارهای خانه محدود نکند.

– لطفا بیشتر توضیح دهید

– مشخص است دیگر، یعنی در اجتماع حضور داشته باشد!

– منظورتان این است که دوست دارید همسرتان شاغل باشد؟

– بله، بله دقیقا!

– ولی خیلی از خانم ها شاغل نیستند اما باز هم فعالیت اجتماعی دارند!

– من اصولا موافقم که خانم ها حضور اجتماعی داشته باشند و در خانه محدود نشوند …

احتمالا در ادامه این گفت وگو جناب خواستگار به شدت احساس گرما می کند، چرا که اصلا گمان نمی کرد که جهت صحبت ها به این سو تغییر کند، اما واقعیت این است که خود او هنوز نمی داند منظورش از فعال بودن همسر آینده اش در جامعه چیست و طرح روشنی برای این امر ندارد.

در مقابل، سۆالات دختر خانم از خواستگار برای دریافت پاسخ دقیق تر و تلاش برای یافتن یک نظر و پاسخ واقعی است. به یاد دارم که آقایی در مراسم خواستگاری ضمن موافقت با اشتغال همسر آینده اش، تاکید کرده بود که او در زندگی مشترک حتی از هرگونه حمایتی نیز در این باره دریغ نخواهد کرد. ولی وقتی دختر خانم پرسیده بود: “آیا حمایت شما تا حدی هست که اگر من به مدت یک هفته هر روز در محل کارم برای انجام اضافه کاری اجباری بمانم، شما مشکلی برای ناهار ندارید و حاضرید هر روز تخم مرغ نیمرو بخورید؟” جناب خواستگار صادقانه گفته بود: نه دیگر تا این حد!

این سۆالات را نپرسید!

نتیجه آن که، برای دستیابی به دیدگاه واقعی طرف مقابل، سۆال های کلی نپرسید تا پاسخ های کلی دریافت نکنید، بر این اساس پرسیدن این سۆالات در جلسه خواستگاری توصیه نمی شود: نظر شما درباره میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی در زندگی مشترک چیست؟ نظر شما در باره حجاب چیست؟ شما چگونه فردی هستید؟ و…. اما چطور می شود موضوعات مهم و اساسی را در قالب سوالات جزئی پرسید؟ به این مثال توجه کنید:

مثال) فرض کنید در مراسم عروسی یکی از دوستان تان شرکت کرده اید و فرصت اقامه نماز را پیدا نکرده اید، این مسئله چقدر برایتان مهم است؟

طرح این گونه سۆالات دارای دو حسن است؛ نخست آن که شما فضایی کاملا عینی را ترسیم کرده اید که فرد به راحتی می تواند خود را در آن شرایط تصور کند و یا حتی آن را قبلا تجربه کرده است. حسن دوم آن است که با آوردن عبارت “واقعا برایتان مهم است” او را نسبت به دیدگاه خود در فضایی مبهم نگاه می دارید (توجه دارید که شیوه و لحن پرسش نیز در تحقق این مسئله مهم است). این ابهام به آن دلیل مفید است که فرد نمی تواند با حدس زدن دیدگاه شما نظر خود را مطابق با نظر شما بیان کند تا نتیجه نهایی خواستگاری مطابق میلش شود و شما را فریب دهد بلکه مجبور است پاسخ صادقانه خود را مطرح کند.

مچ گیری کنیم یا نکنیم؟

نکته: ایجاد ابهام مداوم و در تمام سۆالات اصلا توصیه نمی شود. فراموش نکنیم مراسم خواستگاری از قداست، اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار است و برخورد صادقانه و شرافتمندانه در آن از ضروریات اخلاقی و و جدانی است که نتیجه آن به طور مستقیم به آینده و حتی سرنوشت شما ربط دارد؛ بنابراین یادمان باشد که قرار نیست از طرف مقابل بازجویی کنیم و با طرح سۆالات کلی و مبهم او را در محاق و فشار قرار دهیم.

چطور از شخصیت فرد مقابل سر در بیاوریم؟

خیلی از افراد بر اساس تجربه های شخصی، خانوادگی و اجتماعی شان گاهی نگرانند که فرد مقابل دارای یک ویژگی منفی باشد مثلا “دروغ گو” باشد. توجه این گونه افراد را به این نکته جلب می کنیم که مراقب باشید، تأکید بر داشتن یا نداشتن یک ویژگی مثبت یا منفی شما را از توجه به دیگر ویژگی ها باز ندارد. هر فردی در شاکله و مختصات جامعی شناخته می شود نه تنها با یک یا چند خصلت و صفت. شناخت شخصیت افراد مستلزم صرف زمان قابل توجه و تجربه شرایط خاص و متفاوت است. انتظار نداشته باشید در گفت و گوهای معین و گاهی کوتاه خواستگاری به این شناخت دست پیدا کنید. پرسیدن از خود فرد درباره ویژگی های شخصیتی اش کمک کننده است ولی به هیچ وجه کافی نیست. از فرصت پرسش و پاسخ در جلسات خواستگاری با روش هوشمندانه‌تری بهره بگیرید تا شاید کمی با شخصیت فرد آشنا شوید.

پرسیدن این سوالات را فراموش نکنید:

1- به نظر شما بزرگترین اشتباهی که هر فرد می‌تواند در رابطه خود با همسرش مرتکب شود چیست؟ (پاسخ این سوال اطلاعات زیادی را در مورد اینکه چه چیزهایی باعث ناراحتی و غمگینی او شده و نیز در مورد طرز برخوردش نسبت به مسایل مختلف در اختیار شما قرار خواهد داد.)

2- فکر می‌کنید مردها (زن‌ها) گرایش به بی‌احساسی و سردی زیاد دارند یا محبت و عاطفه زیاد؟

3- معیارهای یک رابطه ایده‌آل به عقیده شما چیست؟

4- مهمترین چیزی که یک مرد (زن) در مورد یک زن (مرد) درک نمی‌کند ولی باید درک کند چیست؟

5- آیا تا به حال قلبتان شکسته است؟ (با این سوال می توانید بهتر بفهمید که چه تجربیات تلخی در زندگی داشته و چه چیزهایی بیشتر او را ناراحت می کند.)

6- هدف تان از ازدواج چیست؟

7- بیشترین هراس شما در ازدواج و شروع رابطه عاطفی به خاطر چیست؟

8- فکر می‌کنید تا به حال یک ارتباط موفق ( با دوستان و یا آشنایان) داشته‌اید؟

9- علت شکست شما (در صورت وجود) چه بوده است؟

10- در مورد شروع یک زندگی تازه چه احساسی دارید؟

ادامه مطلب / دانلود

css.php