نتايج جستجو مطالب برچسب : زندگی افراد موفق

چرا نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟

چرا نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟

وقتی از خودتان راضی نیستید و مدام خودتان را با دیگران مقایسه می کنید، دچار نوعی بیماری و ضعف هستید. در واقع شما یادتان رفته است که خودتان را با ابزارهای خودتان قضاوت کنید. حال ببینیم چگونه می توانیم خودتان را ارزشمند ببینید و کمتر برای خودتان خط و نشان بکشید؟

نخستین گام برای رهایی شما از احساس ناتوانی و داشتن اعتماد به نفس این است که خود را دست کم نگیرید و واژه مقایسه را از فرهنگ لغات خود حذف کنید، زیرا با قرار دادن خودتان در معرض مقایسه، خود را ناتوان تر احساس می کنید. به علاوه بهتر است از آنچه دارید راضی باشید، زیرا در غیر این صورت نمی توانید احساس آرامش و رضایت خاطر داشته باشید.

چگونه مقایسه خودمان را با دیگران متوقف کنیم؟

شناخت ویژگی های خود

قبل از هر چیزی باید درک کنید که شما یک فرد مستقل هستید با مجموعه ویژگی های منحصر به فرد که

ادامه مطلب / دانلود

موفق شدن به شرط انجام این کارها ....

برخیزید و بدرخشید ! ساعات اولیه روز تبدیل به یکی از دوستان شما شده است. چه بخواهید، چه نخواهید، استفاده کردن از ساعات اولیه صبح، درست قبل از کار، شاید کلید زندگی و کار موفق باشد. درست است؛ سحرخیزی ویژگی مشترک مدیران، کارمندان و افراد موفق و با نفوذ دیگر شده است.

مارگارت تاچر هر روز صبح ساعت ۵ بیدار میشد، آرتور کاستلر ساعت ۴، رابرت ایگر (مدیرعامل دیزنی) ساعت ۴:۳۰ و …

می‌دونم به چی فکر می‌کنید_ شب ها بهتر کار می‌کنید…
به عقیده مجله اینک؛ افراد سحرخیز حرفه ای تر و پر حاصل ترند. به اضافه، زندگی هدف داری نیز دارند و همین امر باعث داشتن انگیزه و شور و اشتیاق برای شروع کارشان نیز می‌شود.

ورزش
قبلا هم گفتم، باز هم میگم. اغلب افرادی که هر روز تمرین می‌کنند، صبح ها تمرین می‌کنند. حالا می‌خواهد یوگای صبح باشد یا باشگاه بدنسازی. ورزش کردن قبل از کار، انرژی بیشتری به شما می‌دهد برای کار کردن در طول روز؛ هر کسی می‌تواند بعد از دمبل زدن ۶۰ کیلویی، پشت میز بنشیند و کارهای اداری را انجام دهد اما حتی گرم کردن بدنتان برای شروع تمرین بعد از ساعات کاری خیلی بر روی تمرین‌تان تاثیر می‌گذارد.

حتی اگر دوست ندارید صبح ها برای ورزش، ساعت ۵ ، ۶ صبح بیدار شوید، حداقل ۱۵ دقیقه زودتر بیدار شوید و کمی حرکات کششی انجام دهید؛ کمک می‌کند بدن‌تان نرم تر و چابک تر باشد در طول روز.

نقشه روزتان را رسم کنید!از حداکثر ظرفیت روزتان استفاده کنید؛ با رسم نقشه روزتان. نقشه روز یعنی امروز چه کارهایی باید انجام دهید و چه چیزهایی باید بدست آورید. اهداف و باید انجام دهید-هایتان است. سحرخیزی باعث می‌شود بتوانید فعالیت‌هایتان را بهتر اولیت بندی کنید. با ذهن بازتر. اینکار حتی باعث می‌شود تا بتوانید مشکلات مسلسل شده تان را بهتر در همان ساعات اولیه روز، بر روی برنامه روزانه تان حل کنید.

وقتی دارید برنامه ریزی روزانه تان را انجام دهید، سلامتی فکری تان فراموش نشود. بعد از سپری شدن وقت‌تان در ملاقات های چالش زا، برخورد با مشتری های منفی و یا تسفیه حساب های استرس زا حتما ۱۰ دقیقه برای آرامش فکری‌تان برنامه بگذارید. یک قدم زدن دور میدان یا حتی یک مراقبه ی فعال می‌تواند شما را از فرسودگی فکری رها کند.

صبحانه ی سالم بخورید!
همه ما می‌دانیم خروج از خانه با یک لیوان چایی و یک معده خالی ، چقدر باعث می‌شود ساعت ناهار دیر فرا برسد! خوب نیست، اصلا. این کار را باید حتما صبح زود انجام دهید، باک تان را با سوخت پر کنید و بعد به یک روز کاری با نهایت انرژی وارد شوید. اینکار باعث می‌شود فکرتان به چیزی که دارید کار می‌کنید متمرکز شود نه به معده خالی تان.

صبحانه ی صبح نه تنها برای سلامتی‌تان خوب است، بلکه می‌تواند باعث بهبود زندگی اجتماعی‌یتان نیز شود. ۵ دقیقه بیشتر وقت با فرزندان، همسرتان بگذرانید برای روحیه هر دویتان برای طول روز خوب است.

تجسم
این روزها ما درباره ی سلامت جسمانی‌مان بیش از حد صحبت می‌کنیم، اما بعضی وقت ها سلامت فکری‌مان نادیده گرفته می‌شود. صبح ها بهترین ساعات برای وقت گذاشتن برای فکر کردن، تجسم و مراقبه است. ۱۰ دقیقه وقت بگذارید در صبح و روزتان را در ذهنتان مجسم کنید، موفقیت هایتان را تصویر سازی کنید. حتی یک دقیقه تصویر سازی ذهنی و تفکر مثبت می‌تواند روحیه تان را و چشم انداز روزانه تان را برای یک روز پربار شارژ کند.

قورباغه را قورت دهید !
همه مان یک کار سخت در کار های روزانه مان داریم که دوست نداریم اصلا انجام دهیم اما باید انجام شود. این کار مانند قورت دادن قورباغه است ! این کار مانند خوره ذهنتان را مشغول میکند و تمام حواستان را بهش جلب میکند.یک راهکار ساده برای رهایی از آن برای شما داریم: بدترین کار روزانه تان را که دوست ندارید انجام دهید همان اول انجام دهید. در صبح زود بیشترین انرژی و فکر آزاد را داریم، پس اولین کاری که باید انجام دهید این است که اول قورباغه را قورت دهید. اینکار را که کردید شاهد آن خواهید بود به صورت نزولی به ترتیب از سخت تر به سبک تر خواهد آمد و در انتهای روز که انرژیتان در حال نزول است، حجم و سختی کارهای‌تان نیز کم می‌شود و دیگر از خستگی های مفرط جسمی و فکری خبری نیست؛ موفقیت!

ادامه مطلب / دانلود

مثبت اندیشیدن آدمی را در رسیدن به اهداف زندگی یاری می کند و سبب افزایش شور ، نشاط و کارآمدی و سازندگی می شود. به گزارش خبرآنلاین، برای رشد و گسترش نگرش مثبت به آینده در خود باید:

چگونه در زندگی مثبت اندیش باشیم؟

۱ – جایگاه های سودمند و خوشایند را در ذهن خود مجسم کنید.

۲ – هنگام سخن گفتن از واژگان مثبت بهره ببرید.

۳ – همواره کوشش کنید اندیشه های منفی و خطا را از ذهن خود دور کنید.

۴ – به جنبه های مثبت و سازنده زندگی تان نگاه کنید.

۵ – با دارندگان اندیشه های مثبت، رفت و آمد کنید.

۶ – از فیلم ها و داستان های الهام بخش سود جویید.

۷ – آن چیزی را در ذهن خود ببینید که دوست دارید رخ دهد.

۸ – بیاموزید که بر اندیشه های خودتان چیره باشید.

۹ – کارهایی را در ذهن خود تکرار کنید که در شما انگیزه می آفریند.

۱۰ – تمرکز و مراقبه را بیاموزید و تمرین کنید.

۱۱ – مهارت شاد بودن و شاد زیستن را بیاموزید.

۱۲ – توجه داشته باشید که حتی برداشتن یک گام به سوی مثبت اندیشی، سبب رفتارهای نو و شادی آفرین در زندگی تان می شود.

۱۳ – ورزش را فراموش نکنید.

۱۴ – به خنده و خوشی اهمیت بدهید.

۱۵ – به جای ناتوانایی های تان، توانمندی های تان را ببینید.

۱۶ – در برابر ناداشته های تان، داشته های تان را ببینید.

۱۷ – در کنار نگاه واقع بینانه به زندگی، منفی بافی را از خودتان دور کنید.

۱۸ – باور به « نمی توانم » را فراموش کنید.

ادامه مطلب / دانلود

اگر شما در یک روند یکنواخت و عادی کاری مألوف گیر کنید، هرگز به موفقیت نخواهید رسید.

انکار کردن دروغ های روزمره در زندگی

دیگر به خودتان دروغ نگویید. وقتی ما حقیقت خود را انکار می کنیم، درواقع قابلیت های خود را نیز انکار کرده ایم. بسیاری از ما خود را توجیه می کنیم و گاهی با خودمان روراست نیستیم. همه ما تاحدی این کار را انجام می دهیم که از تلاش و اشک و مشقت احتمالی دوری کنیم. این کار واقعا انتخاب راحت ترین راه است. اما با این کار فرصت کسب شهرت و قدرت واقعی را از خود می گیرم. دروغ گفتن مانعی برای موفقیت و انجام دقیق کار است. پس به ۹ دروغی اشاره می کنیم که احتمالا به خودتان می گویید و در اثر آنها، از موفقیت حقیقی دور می شوید.

۱ – هرگز نباید شکست بخورم

مردم همیشه نگران شکست خوردن هستند. حق هم دارند، زیرا شکست همه چ یز را خراب می کند. شما به خودتان می گویید که نباشد شکست بخورم. واقعیت این است که بهترین موسسان شرکت ها همگی با شکست آشنا هستند و همه آنها تجربه اش کرده اند، هرچند ممکن است خیلی در مورد آن صحبت نکنند، اما آنهایی که در موردش صحبت می کنند همگی یک پیغام مشترک دارند: شکست، یک تجربه آموزنده بوده است.

جی کی رولینگ، نویسنده مجموعه کتاب های هری پاتر، از ترس اینکه نتواند حتی خوراک فرزندانش را تامین کند تا حد خودکشی پیش رفته بود، اما ایستادگی کرد و اکنون با فروختن بیش از ۴۰۰ میلیون جلد از کتابش، دومین زن ثروتمند انگلستان است، پس به هر شکستی به عنوان یک آجر برای بنای موفقیت بنگرید.

۲ – فقط به یک شانس نیاز دارم

به محض آنکه این دروغ را بگویید، موفقیت را فقط تجسم می کنید. مشکل اینجاست که احتمال رخ دادن این موقعیت براساس شانس، برنده شدن در یک قرعه کشی است. یک نکته دیگر نیز در اینجا وجود دارد؛ شما خودتان را با این فکر که همه برنده ها به راحتی برنده شده اند و هیچ تلاشی برای دستیابی به آن نکرده اند، فریب می دهید.

فکر می کنید آنها شانس آورده اند و هرگز مجبور نبوده اند با فقر فلج کننده، رقابت ناعادلانه و کار سخت و کمرشکن دست و پنجه نرم کنند، اما واقعیت کاملا چیز دیگری است. برای موفقیت، صبر و طاقت، اراده، پشتکار و بصیرت لازم است. شاید براساس شانس ممکن باشد یک موقعیت مناسب و قابل توجه برای تان اتفاق بیفتد، اما همین طور نشستن و دست روی دست گذاشتن باعث نمی شود نتیجه ای حاصل شود.

محال است که بدون شکست زندگی کنید، مگر اینکه در زندگی خیلی محتاط باشید، اما درواقع، در این صورت نسبت به آن قوتی که شاید تصادفا شکستی هم متحمل می شدید، اصلا زندگی نکرده اید.

۳ – جرئتش را ندارم

ترس را به ذهن خودتان راه داده اید و نمی توانید یک جهش شجاعانه انجام دهید. شما به دروغ به خودتان می گویید که ترس شما را به عقب می کشد. اگر شما مدیر هستید از مشکلات کارکنان تان دوری می کنید، زیرا شجاعت مواجهه با آن را ندارید، پس ممکن است به کارتان صدمه بزنید یا وقتی که در یک رابطه عاطفی برای ازدواج هستید، ممکن است ترس اجازه ندهد احساس واقعی تان را به طرف مقابل ابراز کنید و همین باعث شود آن فرد را از دست بدهید.

شما در هر تجربه ای که دیگر ترس را در مقابل خود نبینید، قدرت، جرئت و اعتماد را به دست می آورید. شما می توانید به خود بگویید من با وجود این ترس، زندگی کرده ام، پس می توانم بر هر چیز دیگری که پیش بیاید، غلبه کنم.

۴ – باید همه چیز را خودم انجام بدهم

اگر با این سخن خودتان را فریب بدهید، دیگر نمی توانید افراد درجه یک گروه را که واقعا موثر هستند در کنار خود داشته باشید. اگر بر این کار اصرار کنید، در نهایت به دخالت افراطی در امور دیگران محکوم می شوید. شما هیچ گاه بر اهیمت وفاداری، اعتماد و اطمینان آنها غلبه نخواهید کرد. این فقط در مورد افراد گروه تان نیست، بلکه در مورد ارتباطات بیرونی کاری تان نیز صدق می کند. برای اینکه در کارتان موفق باشید باید ارتباط برقرار کنید، همکاری کنید و تقسیم وظایف و کار کرده و بخشی از امور را به دیگران محول کنید.

۵ – باید منتظر بمانم تا بهترین لحظه فرابرسد

تصور می کنید یک موقعیت بسیار عالی وجود خواهد داشت که شما به آن چنگ می زنید و از آن یک موفقیت فوق العاده خواهید ساخت. شما مجبورید که همین طور منتظر بمانید تا آن لحظه موعود فرا برسد. اگر گوتنبرگ بر این نگاه و رویکرد اصرار کرده بود، ما هیچ وقت ماشین چاپ نداشتیم!

به تعویق انداختن امور، به امید یک موقعیت خاص، عادت بسیار بدی است که باعث می شود کاری را که باید پریروز انجام می دادیم، به پس فردا موکول کنیم!

۶ – به اندازه کافی باهوش نیستم

آیا شما فکر می کنید انسان های موفق واقعا باهوش بوده اند؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید که فقط ۲۵ درصد موفقیت این افراد به خاطر ضریب هوشی آنها بوده است، ۷۵ درصد بقیه به دلیل خوش بینی، هوش هیجانی و توانایی شان در ارتباط برقرار کردن با افرادی بوده که در حیطه کاری شان موفق محسوب می شدند.

اگر شما هم این دروغ را به خود می گویید، ابتدا سعی کنید توانایی های ارتباطی و هوش هیجانی تان را بسنجید، سپس خود را به خاطر نداشتن هوش و شایستگی های رسمی سرنزش کنید. توانایی کاربردی در روابط اجتماعی باعث موفقیت یک مدیر اجرایی می شود. امیدواری نیز یک استعداد به حساب می آید.

۷ – شخصیت متناسبی ندارم

اگر فکر می کنید شخصیت تا این حد مهم است، دوباره فکر کنید! به بهترین داستان های موفقیت در این سیاره نگاهی بیندازید. نگرش های بسیار جالبی در مورد شخصیت افرادی که موفقیت های فوق العاده داشته اند، وجود دارد. فرقی نمی کند درون گرا هستید یا برون گرا، فقط اعتماد به نفس تان را بسنجید؛ این چیزی است که واقعا اهمیت دارد.

۸ – هرگز پول کافی نداشته ام

شاید شما به خودتان این دروغ را می گویید که همه افراد موفق پول بسیاری برای شروع داشته اند و به همین خاطر انجام دادن و دست یافتن به همه چیز برای شان راحت بوده است، اما پول فراوان نمی تواند باعث موفقیت یک پروژه شود. به جای اینکه از کمبود موجودی مالی تان شکایت کنید، به سایر عواملی فکر کنید که باعث موفقیت یک پروژه می شود. برنامه ریزی، تعیین هدف کردن و تشکیل گروه، بعضی از این عوامل هستند.

۹ – کاری که من انجام می دهم خوب است، پس همین را ادامه می دهم

این استدلال از اساس نادرست است، زیرا می تواند منجر به رکود شود. این هم یک دروغ خطرناک دیگر است. جهان هر لحظه در حال تغییر است و نتایجی را برای رقیبان شما در بازار کارتان به همراه دارد. این امر، درآمد شما را که می تواند نتیجه یک راه حل موثرتر و نوآورانه تر باشد، کاهش می دهد. این پویایی دنیای کسب و کار است.

موفقیت برای افراد خنثی و بی حرکت کمتر رخ می دهد، حتی اگر آنها در خانواده ای ثروتمند متولد شده باشند، بنابراین این مورد هم تضمینی برای موفقیت نیست. تجربه نشان داده اراده، پشتکار، شجاعت و بصیرت، عواملی هستند که واقعا در موفقیت موثرند. زمان آن رسیده که دیگر به خودتان دروغ نگویید. اگر مسیرتان را تغییر ندهید، مدام در همین موقعیتی که هستید، درجا می زنید.

ادامه مطلب / دانلود

css.php