نتايج جستجو مطالب برچسب : روانشناسی کودکان

با ریخت و پاش کودکان چه کنیم؟

با ریخت و پاش کودکان چه کنیم؟

بسیاری از والدین از دست فرزندان کـوچـک‌شـان در عـذاب‌انـد زیـرا ایـن فـرزنـدان بـه طـور مرتب ریخت‌وپاش می‌کنند و تمایلی هم برای جمع‌وجور کردن آن ندارند. نام‌گذاری زلزله برای ایـن کودکان چندان بی‌ربط نیست اما راه‌هایی برای مطیع کردن این قبیل فرزندان نیز در فضای خانه وجود دارد.

فرزندان خردسال هر چه‌قدر وسایل بیشتری برای بازی کردن در اطراف‌شان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند بنابراین آنها هرگز فکر نمی‌کنند این وسایل را به هم ریخته‌اند و بعد از مدتی خانه‌تان شبیه بازارشام می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که وسایلی را کـه ریخته است، جمع‌وجور کند و یا اینکه خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت شما باز هم مسوولیت دیگری را که بر عهده فرد دیگری بوده، پذیرفته‌اید و از همه بدتر اینکه کودک می‌فهمد کسی هست که پشت‌سرش چیزهایی را که به هم ریخته، جمع کند.

فراموش نکنیم کـه هر فردی در خانه مسوول ریخت‌وپاش خودش است بنابراین به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوص‌شان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است. گاهی هم لازم است که شما خیلی جدی بگویید: <این خانه باید این طور باشه که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم> و اگر چنین اتفاقی روی نداد، از روش‌های زیر استفاده کنید.

برنامه ریزی قبلی

مـرتب بودن باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که

ادامه مطلب / دانلود

با کودکی که بزرگتر از سنش حرف می زند چگونه برخورد کنیم؟

با کودکی که بزرگتر از سنش حرف می زند چگونه برخورد کنیم؟

گاهی اوقات، بچه‌های کوچک حرف‌های ما بزرگ‌‌ترها را تکرار می‌کنند؛ حرف‌هایی که زیاد مناسب سن و سالشان نیست و به نوعی گنده‌گویی محسوب می‌شوند؛ اما ممکن است ما در همان لحظه، پاداش‌هایی مانند خندیدن به بچه‌ داده باشیم.

بهتر است بدانید که بچه‌ها متوجه این خنده ما نمی‌شوند و

ادامه مطلب / دانلود

پیشگیری از اعتیاد کودکان به تبلت

احله فلاح، کارشناس ارشد روانشناسی : وقتی «آن» را در دستان کودکانه اش می گیرد، چشمان زیبا و انگشتان ظریفش دوان دوان در میان صفحات رنگارنگ «آن» به جستجوی چیزی تازه و سرگرم کننده می دود و وقتی آن چیز را پیدا می کند، مغزش را با تمام نورون های سرزنده و کنجکاوش دو دستی به «آن» تقدیم می کند. تبلت را می گویم که امروز، از همان بدو تولد، تاثیرش را در زندگی فرزندان ما آغاز می کند.

نمونه عینی آن را دور و برمان زیاد دیده ایم : از نوزدانی که با صدای لالایی ضبط شده در تبلت به خواب می روند و چند ماهه هایی که فقط با دیدن فلان کلیپ انیمیشن از صفحه تبلت آرام می گیرند تا کوچکترهایی که با ادای کلمه تبلت زبان باز می کنند.

راهکارهایی که می توانند در کاهش اولیه احساس نیاز کودکان به تبلت، موثر باشند

از چند سال پیش که تبلت برای نخستین بار به دنیای کودکان ما راه پیدا کرد، دیری نپایید که به داستان آنها چسبید؛ کمی بعد پای نگرانی های جدید مانند اعتیاد فرزندانمان به این وسیله هم به زندگی ما باز شد؛ نگرانی هایی که خیلی زود شدّت و حدّت خودشان را به رخ مان کشیدند و ما را واداشتند تا داد کمک خواهی مان را بلندتر فریاد بزنیم.

به فرزندانمان تبلت بدهیم؟

البته که یک پای این قضیه هم افراط گری های خودمان در آشنا کردن فرزندان مان با فن آوری های روز بوده اما حذف کامل آنها از زندگی کودکان هم راهی نزدیک به سمت هدف نیست. آخر مگر می شود در عصر فن آوری که در و دیوار آن با تبلیغات با شکوه انواع وسایل ارتباطی پر شده است، انتظار داشت که کودک چشمانش را به روی همه چیز ببندد؟ یا مگر می شود وقتی کودک این وسایل را در مهمانی و کوچه و بازار در دست همه اطرافیانش می بیند، برای سر در آوردن از این دنیای نو وسوسه نشود؟!

سوءـتفاهم نشود؛ اصلا نمی خواهم از عصر فن آوری و تحفه های آن دفاع کنم، ( اگر چه با این هجمه ضد فرهنگ، مصرف گرایی، که بلای جان زندگی مان شده، نیازی به دفاع امثال من نیست!) و یا استفاده از تبلت برای بچه ها را توصیه و توجیه کنم؛ فقط می خواهم این را بگویم که ما وقتی می توانیم از فرزندانمان محافظت کنیم که بپذیریم حذف کامل مخاطرات از زندگی خودمان و دیگران غیرممکن است.

آنچه در عوض ممکن و مفید است، آشنایی خودمان و به تبع کودکانمان با تهدیدهای پیش رو و مهارت های تبدیل کردن آنها به فرصت هایی برای خلق یک زندگی خوب و سالم است. تبلت مانند تلویزیون و رایانه به طور کلی بد نیست و در کنار معایبش، خوبی هایی هم دارد؛ بخصوص که به تازگی تبلت هایی خاص کودکان نیز به بازار آمده است.

آنچه بد یا شاید خیلی بد است، اعتیاد به تبلت است؛ پدیده ای که اگر گریبانگیر کودکمان شود، کودکی کردن را از او می گیرد، درست مثل دیگر انواع اعتیاد.

تبلت را چگونه از کودک مان جدا کنیم؟

چه کار کنیم؟

وقتی می گوییم تبلت باشد ولی اعتیاد به آن نباشد، منظورمان سخن گفتن از یک رویکرد کمی متفاوت، نسبت به پیشگیری از این پدیده شوم است. رویکردی که مانند گذشته، تنها درصدد اثبات تاثیری عرضه محصولات بر رفتار مصرف کننده نیست، بلکه به راهکارهای مدیریت تقاضا توجه می کند. در ادامه با تمرکز بر رویکرد مدیریت تقاضا، راهکارهایی را برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان، بررسی می کنیم.

روش هایی برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان

۱ – هر چه زودتر بهتر

یک اصطلاح خوب درباره پیشگیری، اصطلاح «هر چه زودتر، بهتر» است. می توان گفت، پیشگیری از انواع اعتیاد و از جمله اعتیاد به تبلت، به زمان قبل از تولد و حتی قبل تر، یعنی ازدواج والدین او برمی گردد.

اگر آنطور که در عوامل خطرساز اعتیاد به تبلت گفته می شود، این وسیله گذشته از جنبه سرگرمی و جذابیتی که برای کودک دارد، جبران کننده نبودن ها و کم حوصلگی های پدر و مادرها باشد که این هم نست، باید گفت که دوران اصلی پیشگیری، دورانی است که والدین یکدیگر را به همسری انتخاب می کنند.

انتخاب همسری که به مهارت های همسرداری و فرزندپروری آشناست یا دست کم به آن علاقه کافی دارد، پیش آگهی مثبتی را در رویارویی با مخاطرات آینده نشان می دهد.

۲ – خودمان معتاد تبلت نباشیم

اعتیاد نداشتن خود پدر و مادر به تبلت، عامل مهمی است که در پیشگیری موثر است. بدیهی است والدینی که حاضرند هوا ازشان گرفته شود اما تبلت شان نه، فرزندانی به همین سبک و سیاق پرورش خواهند داد.

۳ – از « حوصله ام سر رفت » کودک تان نترسید تا او به تبلت اش وابسته نشود

عامل دیگری که برای پیشگیری از اعتیاد به تبلت در کودکان مفید است، نترسیدن والدین از «سر رفتن حوصله» بچه هاست. بعضی پدر و مادرها که حوصله بلند شدن صدای بچه یا به هم ریختگی اثاثیه خانه را ندارند، به محض اینکه کودک از سر رفتن حوصله اش شکایت می کند یا حتی پیش از آن، تبلت را به دست او می دهند، او را ساکت می کنند و به این ترتیب این پیام را به او می رسانند که «تو برای پرهیز از سر رفتن حوصله ات که خیلی هم چیز بدی است، نیازمند تبلت هستی!» غافل از اینکه «سر رفتن حوصله» موهبت بزرگی برای خلاقیت کودک است و او بدون نیاز به تبلت هم قادر به آرام کردن این احساس است.

۴ -برای جلوگیری از اعتیاد کودک تان به تبلت، با او حرف بزنید

ارتباط عاطفی بین اعضای خانواده و توجه آنها به مهارت های گفتگو، عامل مهم دیگری در پیشگیری از اعتیاد به تبلت است. والدینی که هر روز با کودکان خود حرف می زنند (یعنی فقط سوالات بله یا خیر از آنها نمی پرسند، بلکه از آنها می خواهند احساسات شان را بیان کنند) و با حوصله به آنها گوش می کنند، این شانس را دارند که ضمن پیشگیری از به وجود آمدن خلأ روانی در کودک شان، با او درباره عوامل اعتیادزا از جمله تبلت و مضرات آن صحبت کنند.

این والدین می توانند در قالب قصه، نمایش، شعر یا بازی اطلاعات لازم را به کودک شان بدهند. البته شرط اولیه این مسئله آن است که پدر و مادر در این زمینه از آگاهی کافی برخوردار باشند.

برای کودکم تبلت بخرم یا نه؟

۵ – برای پیشگیری از اعتیاد کودک تان به تلبت اعتماد به نفس او را تقویت کنید

اگر نیاز کودک به احساس اعتماد به نفس و خود ارزشمندی، پیش از آنکه توسط تولیدکنندگان تبلت تأمین شود، مورد توجه والدین قرار بگیرد، اعتماد به نفس و عزت نفسی را در او پرورش می دهد که بدون نیاز به تبلت هم تامین می شود.

برای مثال والدین می توانند قبل از هر کس دیگری زمینه های مناسبی را برای احساس موفقیت فرزندانشان، در حوزه های مختلف هنری، ورزشی و فکری پیدا کنند و موفقیت های کوچک او را ارزشمند بدانند.

۶ – برای پیشگیری از وابسته شدن کودک تان به تبلت رفت و آمد کنید

مسئله آخر توجه بیشتر به رفت و آمدهای فامیلی است، گردهمایی هایی که رقم زدن خاطرات خوب در زندگی، بدون وجود تبلت را به بچه ها یاد می دهد.

وظایف بیرون از خانه والدین برای پیشگیری از اعتیاد کودک تان به تبلت

سهم آموزش و پرورش در وابسته نشدن کودکان به تبلت کم نیست

برای پیشگیری از اعتیاد کودکان به تبلت، نهادهای آموزشی و پرورشی به اندازه خانواده بلکه به موازات آن، اهمیت زیادی دارند. اجرای قانون جهانی ممنوعیت موبایل و تبلت در مدارس، گام مفیدی در کاهش احساس رقابت و نیاز کاذب کودکان نسبت به این وسیله است. گذشته از این، جذاب سازی محیط های آموزشی و تقویت علاقه کودکان نسبت به مدرسه، راه خوبی برای باز کردن مسیرهای گفتگو با دانش آموزان است.

ارائه اطلاعات به آنها درباره فواید استفاده درست و مضرات استفاده نادرست از هر وسیله ای از جمله تبلت هم به دانش آموزان کمک می کند تا در راه انتخاب سرگرمی، صحیح تر قدم بردارند.

به علاوه مهد کودک و مدرسه محیط مناسبی برای آموختن راه های برقراری ارتباط اجتماعی، حل مسئله، شناخت هیجانات خود و شیوه مدیریت کردن آنهاست؛ طوری که کودک برای تامین نیازهای فکری و عاطفی خود کمتر به تبلت احساس نیازمندی کند.

ادامه مطلب / دانلود

راهکارهایی برای مبارزه با بددهنی کودکان

یکی از نگرانی های همیشگی والدین در اغلب خانواده ها بددهنی کودکان (گاهی مواقع نوجوان) می باشد و نوعا به دنبال راهی برای رفع این مشکل می باشند. ما سعی نموده ایم در این مقاله به عوامل ایجادکننده و راه حل های آن بپردازیم.

بددهنی در کودک و نوجوان علل مختلفی دارد که متأسفانه در اغلب موارد متأثر از رفتارهای نابهنجار والدین در مقابل کودکان می باشد و پدر و مادرها خود در به وجود آمدن آن نقش عمده ای دارند.

مهم ترین عوامل بددهنی کودکان عبارتند از:
– گاهی کودک آن زمان که به سن نوجوانی نزدیک می شود برای تثبیت استقلال خود، به این کار دست می زند.

– الفاظ رکیک و زشت در فرهنگ خانواده مرسوم بوده که در این صورت طفل با تقلید مستقیم بدین رفتار ناپسند گرایش یافته و آن را در خویش پرورش خواهد داد.

– برخی از وابستگان خانواده همچون عمو، دایی و حتی خود پدر و مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکی جهت تفریح قرار داده و تقلید الفاظ رکیک توسط وی، آنان را به خنده و شادی وامی دارد و پرواضح است که بعدها رفع یک عادت کاملاً مستقر شده در ذهن طفل تا چه اندازه با سختی همراه خواهد بود و معمولاً در حدود سن ۶ ۵ سالگی، توجه پدر و مادر به قبح و زشتی آن جلب شده و تازه آن زمان است که به فکر چاره می افتند، در این زمان پدر و مادر از اینکه کودک خردسال بدون هیچ گونه ابایی به فحاشی و ناسزاگویی می پردازد، متعجب و نگران می شوند در حالی که توجه به زیربنای موضوع جای هیچ گونه شگفتی بجا نخواهد گذاشت.

– گاهی علت بدزبانی، وجود گروهی از دوستان است که کودک یا نوجوان از آنها تأثیر جدی می پذیرد، در این خصوص چاره ای نیست جز آنکه با نرمی و عطوفت اعتماد کودک را جلب نمود و از طریق آگاهی دادن غیر مستقیم درباره رفیقان بد و جایگزین کردن دوستان خوب مشکل را حل نمود.

– در بعضی مواقع خانواده به طور ناخواسته زمینه ای ایجاد می کند که در آن کودک یا نوجوان دچار عصبانیت و خشم شدید می شود و همین امر اعصاب او دچار اختلال کرده و ناخودآگاه الفاظ زشت و قبیح بر زبان وی جاری خواهد شد بنابراین تا آنجا که امکان دارد باید کوشید زمینه های عصبانیت را از بین برد.

– گاهی مواقع کودکان ما فکر می کنند که صحبت صریح و بی پرده در مورد کارکردهای بدن و ادرار و مدفوع خنده دار است و نوعی شوخی به حساب می آید که البته عکس العمل ما می تواند تا حدود زیادی او را متوجه اشتباهش نماید.

– مواقعی پیش می آید که کودکان تنها وقتی با دوستان شان گرم صحبت می شوند از عبارات زشت و ناپسند استفاده می کنند که این امر باعث ناراحتی و رنجش خاطر والدین می گردد و ایشان را متوجه وجود رفتار دوگانه فرزندشان در جمع خانواده و دوستان می سازد و برایشان مشخص نیست که ایراد و اشکال از کجاست و چه باید کرد؟

یکی از نگرانی های همیشگی والدین در اغلب خانواده ها بددهنی فرزندان می باشد

راه حل های اصلاح بدزبانی
– اگر کودک بزرگتری حرف های زشت می زند و معنی آنها را نیز می داند، می توانید با آرامش بگویید: «این نوع حرف زدن غیر قابل قبول است. می دانم آنقدر باهوش هستی که عبارت قابل قبولی به جای آنها پیدا کنی.»

– بچه های کوچک، درست مثل «مینا(۱)» هستند آنها چیزهایی را که می شنوند، حتی وقتی معنای آن را نمی دانند، تکرار می کنند اگر فرزندتان کوچک است و معنی کلمه زشتی را نمی داند، اما به تقلید از دیگری آن را گفته است فقط بگویید:
«آدم های خوب نباید چنین کلماتی را به کار ببرند. در عوض می توانی بگویی …» و کلمه قابل قبولی را جایگزین کنید. بهتر است از همان لحن و همان میزان صدایی استفاده کنید که او برای بیان کلمه زشت به کار برده است.

– هنگام مواجهه با بددهنی نوجوان فقط روترش کنید و در موقعیت های عاطفی، با سخنی نرم، او را از این عمل بازدارید. (کودک یا نوجوان هراز چندگاهی، احساس علاقه شدیدی به پدر و مادر پیدا می کند، آنان را در آغوش می گیرد و می بوسد و اظهار محبت می کند. این رفتار به این دلیل است که شاید شب قبل کابوسی درباره از دست دادن پدر یا مادر دیده یا در مدرسه، شنیده است که یکی از همسالان، پدر یا مادرش را از دست داده است و یا فیلمی از این قبیل دیده است این موقعیت عاطفی، بهترین زمان برای نهی فرزند از رفتارهای ناپسند است، زیرا مقاومت روانی اش به پایین ترین حد می رسد.) به او بگویید فحش دادن و بددهنی، احساسات دیگران را جریحه دار می کند و آنها را از ما متنفر می سازد و دوستی ها را از بین می برد.

– وقتی فرزند خردسال و شیرین زبان شما، کلمه زشتی را بر زبان جاری می کند، شادمانی نکنید و مغلوب احساسات خود نشوید و همان لحظه با آرامش به او بفهمانید که سخنش ناپسند است.

– اگر شوخی بی ادبانه به هنگام غذا خوردن، مطرح شد، یکبار به فرزندتان هشدار بدهید که این کار را انجام ندهد اگر بار دوم تکرار شد، از جایتان بلند شوید، بشقاب غذای کودک تان را بردارید و بگویید «ما از بودن کنار تو لذت نمی بریم پس وقت غذا خوردن تو تمام شده است لطفا به اتاقت برو.» از او بخواهید غذایش را به تنهایی و در اتاقی دیگر (انباری یا پارکینگ) تمام کند، (نه جلوی تلویزیون)

– به برنامه های تلویزیونی که کودکتان مشاهده می کند، دقت کنید ممکن است این رفتارها را از این منابع یاد گرفته باشد. در این صورت به او بگویید که بین آن برنامه و رفتار او ارتباط نزدیک وجود دارد و اگر این الفاظ و کلمات ادامه پیدا کند دیدن این برنامه را ممنوع می کنید.

– اگر ناسزایی برایش عادت شده است، به او بیاموزید که تا مدتی، واژه های زشت را در ذهن خود یا زیرلب و آرام بگوید و در صورت استمرار بددهنی، از سازوکارهای بازدارنده و به ویژه کاستن از پول توجیبی استفاده کنید و بگویید که در برابر هر کلمه زشت، مقدار پول جیبی اش کم خواهد شد

– به فرزندتان بیاموزید که چه کارهایی از نظر اجتماعی صحیح است وقتی جوکی بی ادبانه گفته می شود، آرامش خود را حفظ کنید، به چشمان فرزندتان نگاه کنید و با صدایی جدی بگویید: «این کار درست نیست» یا «در این خانه در مورد این مسائل شوخی نمی کنیم» به یاد داشته باشید که احتمالاً همچنان این کلمات را به دوستانش می گوید، چرا که همه آنها در مرحله ای یکسان از رشد قرار دارند.

ادامه مطلب / دانلود

نیاز کودکان به روانشناس از چه سنی شروع می شود؟

ه دلیل باورهای غلطی که در مورد سلامت روان وجود دارد، بسیاری از کودکان توجه و مراقبت لازم را دریافت نمی‌کنند. در واقع خانواده‌ها باید بدانند که اگر در مواقع ضروری از روان‌شناس کمک بگیرند نشانه ضعف و ناتوانی آن‌ها نخواهد بود.

کودکان در مسیر رشد و زندگی خود موانع بسیاری نظیر اضطراب، استرس، غم و غیره را تجربه می‌کنند و بسیار دشوار است که بدانیم چه هنگام کودک می‌تواند روی پای خود بایستد و چه زمانی نیاز به کمک یک متخصص دارد. در بسیاری از موارد والدین تا آنجا که ممکن باشد از مراجعه به پزشک و روان‌شناس خودداری می‌کنند.

اگر دست کودکتان شکسته باشد، مراجعه به پزشک اولین کاری است که انجام خواهید داد؛ پس چرا زمانی که روح کودکتان آسیب دیده است، از مراجعه به متخصص دوری می‌کنید؟!

خبر بسیار خوب آن است که متخصصین می‌توانند کمک‌های بسیاری خوبی به کودک شما برسانند. کودکان از سن ۴ سالگی می‌توانند به راحتی از این‌گونه درمان‌ها بهره ببرند.

اگر در کودک خود به موارد زیر برخورد کردید، حتماً به متخصص مراجعه کنید:

* کودکتان ناگهان شروع به فاصله گرفتن از دوستان خود کرده است
روابط دوستی به مرور زمان تغییر می‌کنند و برخی از کودکان گروهای دوستی بزرگ‌تری را می‌پسندند. اما اگر کودکتان از دوستان خود دوری می‌کند، می‌تواند برای شما زنگ خطری باشد. حواستان به این جملات باشد: همه از من متنفر هستند، من یک بازنده هستم، من هیچ دوستی ندارم.

*  کودکتان در خانه، مدرسه و اجتماع با مشکل روبه‌رو است
اگر کودکی از لحاظ احساسی با مشکل روبه‌رو باشد، بسیار بد رفتار خواهد شد. به طور مثال جواب معلم خود را می‌دهد، خواهر و برادرش را می‌زند و به حرف مربی خود گوش نمی‌دهد.

* کودکتان پسرفت کرده است
یک اصل وجود دارد: هنگامی‌که کودکان با یک تغییر عمده در زندگی خود مواجه می‌شوند نظیر تولد نوزاد جدید، تغییر محل زندگی یا طلاق والدین، ممکن است دچار پسرفت شوند. اما رفتارهایی نظیر شب‌ادراری، وابستگی شدید، ترس بیش‌ازحد، و کج‌خلقی‌هایی که به تغییر مربوط نمی‌شوند و یا ماه‌ها پس از تغییر همچنان باقی می‌مانند، نشانه‌هایی از مشکل هستند.

اگر کودکتان همیشه مضطرب است حتما به متخصص مراجعه کنید

 

* کودکتان رفتارهای خود-مخربی از خود نشان می‌دهد
این مسئله می‌تواند بسیار سخت باشد، زیرا گاهی کودکان ممکن است بدون آنکه بخواهند به خود آسیب برسانند، سر خود را به چیزی بکوبند. اما رفتارهای خود-مخرب تکرارشونده، می‌تواند نگران‌کننده شوند؛ نظیر کندن ناخن‌ها از ته به نحوی که درد بگیرد، زدن یا بریدن خود.

*  عادت‌های خواب و اشتهای کودکتان تغییر کرده است
علامت‌های نگران‌کننده می‌تواند شامل اختلالات خواب، کابوس، پرخوری یا کم خوری بیش‌ازاندازه و سردرد و دل‌درد شدید را شامل شود.

* کودکتان به شدت ناراحت و نگران است
همه کودکان نگرانی‌هایی داشته و همگی ممکن است گریه کنند و این بخشی از کودکی است؛ اما نگرانی‌هایی که مانع از به مدرسه رفتن او و یا مراقبت از خودش شود، می‌تواند غیرعادی باشد.

کودکتان درباره مرگ زیاد سخن می‌گوید
هنگامی که کودک با مفهوم مرگ آشنا می‌شود، بسیار طبیعی خواهد بود که در مورد آن صحبت کند. اما صحبت مکرر از مرگ می‌تواند زنگ خطر باشد. مراقب جملاتی که در مورد خودکشی و یا دیگر کشی هستند باشید. هرگونه صحبت در مورد خودکشی و یا کشتن دیگران نیاز فوری به کمک متخصص دارد.

به طور کلی شناخت شما از کودکتان بیشتر است. برخی از کودکان می‌توانند به راحتی احساسات خود را بروز دهند. رفتار آن‌ها را به‌دقت تحت نظر بگیرید. اگر رفتاری در او می‌بینید که شما را نگران می‌کند حتماً از یک متخصص کمک بگیرید.

ادامه مطلب / دانلود

فرزند شما به تازگی از الفاظی استفاده می کند که چندان مناسب نیست. برای اولین بار که حرف زشتی از دهانش درآمد چه رفتاری با او داشتید؟ در عین متعجب بودن از لحن کودکانه او خنده تان گرفت یا تنبیهش کردید؟ گرچه فرزندتان منظوری از بیان الفاظ نامناسب ندارد اما به هر حال هر والدی ترجیح می دهد فرزندش مودبانه برخورد کند.

با حرف زشت زدن کودکان چه رفتاری نشان دهیم؟

اگر نمی دانید چطور باید با این موضوع کنار بیایید و به فرزندتان بفهمانید نباید فحش بدهد، توصیه های دکتر خوشابی فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوانان را بخوانید.

چرا گاهی بچه ها از کلمات نامناسبی استفاده می کنند که گاه حتی معنی آن را نمی دانند؟
فحش دادن نوعی پرخاشگری کلامی است و در بسیاری از موارد جنبه یادگیری دارد. کودک از والدین یا در مهد و حتی از فیلم ها و برنامه های کودک الفاظ زشت را می آموزد و برای جلب توجه اطرافیان و ابراز خود یا تحریک احساسات دیگران و به خشم آوردنشان و حتی برای لجبازی و شکستن محدودیت ها، از آن استفاده می کند.

با کودکی که فحش می دهد چطور برخورد کنیم؟
این موضوع به سن کودک بستگی دارد. ۲ تا ۳ سالگی سن لجبازی کودکان است وکودک بدون اینکه مفهوم الفاظ را بداند، ممکن است این کلمات را به زبان بیاورد. مواهه تند و قاطعانه یا برعکس تعجب کردن و خندیدن به کودک می تواند باعث این رفتار شود. در این سن نادیده گرفتن رفتار بهترین عملکرد است و به تغییر آن کمک می کند. این نوع رفتارها در کودکان دوره ای است. در سنین نوپایی مدت کوتاهی ممکن است کودک الفاظ نامناسب را استفاده و بعد رفتار دیگری را جایگزین آن کند.

در سنین بالاتر مثل ۶-۵ سالگی چطور؟ والدین چه رفتاری باید داشته باشند؟
در سنین بالاتر کودک متوجه معنی دشنام می شود و برای بزرگ نشان دادن خود در مقابل دوستان ممکن است مخصوصا در مدرسه از این کلمات استفاده کند یا آنها را از دوستانش بیاموزد و به خواهر و برادرهایش بگوید. نادیده گرفتن رفتار کودک در این سن کمک کننده نیست و والدین باید نارضایتی خود را اعلام کنند.

وقتی کودک از این الفاظ استفاده می کند، اگر والدین از لحن کودکانه فرزندشان خوششان بیاید و به او بخندند یا واکنش خیلی تند نشان دهند این رفتار در کودک تثبیت می شود. در این شرایط اقوام درجه یک و حتی دو باید هماهنگ با هم برخورد مناسبی نشان دهند یعنی روشی مشابه والدین را انتخاب کنند. باید به کودک فهماند که این الفاظ نامناسب است و نباید از آنها استفاده کند. اگر با وجود تذکرات رفتار تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد.

منظور از تنبیه چیست؟
منظورم از تنبیه محرومیت است. مثلا والدین وقتی کودک حرفی نامناسب زد، به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه او را به اتاق دیگری بفرستند و نیم ساعت بعد از پایان محرومیت به او بی توجهی کنند و نارضایتی خود را اعلام کنند یا اسباب بازی مورد علاقه اش را برای چند ساعت از کودک بگیرند و بعد از آن بدون آنکه کودک متوجه شود، به اتاقش بفرستند یا مثلا از بردن کودک به پارک یا جایی که دوست دارد، خودداری کنند.

  اگر با وجود تذکرات بد دهانی کودک تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد

اگر کودک در محلی عمومی یا در مهمانی حرف نامناسب زد، چطور برخورد کنیم؟
اگر کودک در مهمانی یا در محیط عمومی از الفاظ نامناسب استفاده کرد، باید او را کنار بکشید و بخواهید به این رفتار خود پایان دهد. قبل از مهمانی هم والدین باید از روش های تشویقی استفاده کنند و مثلا به کودکشان گوشزد کنند اگر از این الفاظ استفاده نکند، به او جایزه می دهند. روش های تشویقی باید تا حد ممکن کلامی و غیرمادی باشد تا کودک شرطی نشود. لبخند محبت آمیز یا آفرین گفتن یا نهایتا جایزه دادن به کودک کافی است. در صورتی که کودک به این روش توجه نداشت و رفتار خود را تکرار کرد، باید والدین به همراه او محیط را ترک کنند. اگر این رفتار چند بار تکرار شود، کودک متوجه حد و مرز کلامی می شود و رفتارهای پرخاشگرانه کلامی خود را کنترل خواهدکرد.

از تشویق و تنبیه برای اصلاح رفتار و کلام نوجوانان هم می توان استفاده کرد؟
نه، استفاده از این روش ها در سنین پایین موثر است. از ۱۰ سالگی به بعد روش های رفتاری جوابگو نیست و باید از روش های دیگری استفاده کرد. در سنین بالا باید روی خود کودک کار کرد و برنامه های رفتاردرمانی داشت.

وقتی کودک ناسزا می گوید، به او چه بگوییم؟
۱- می دانم که از رفتار دوستت (خواهرت یا برادرت) عصبانی هستی اما ناسزاگفتن کار صحیحی نیست.

۲- اگر عصبانی هستی، نفس عمیقی بکش و بدون اینکه از الفاظ نامناسب استفاده کنی به کمک الفاط درست و مناسب مشکلت را بیان کن.

۳- فحش دادن شخصیت تو را خراب می کند. اگر می خواهی به دوستانت نشان دهی از آنها برتری، باید با آنها موقر و باادب صحبت کنی.

ادامه مطلب / دانلود

به عنوان پدر یا مادر، ممکن است بارها با رفتارهایی از کودکتان مواجه شده باشید که از نظر شما رفتارهای غلط و نادرستی بوده اند.

نحوه رفتار با کارهای بد کودکان

در اینگونه موارد، والدین معمولاً سعی می کنند با تنبیه، سرزنش، محروم کردن و… نارضایتی خود را به کودکشان ابراز کنند ولی آیا تا به حال به این فکر کرده اید که «چرا» این رفتار از کودکتان سر زده و «هدف او» چیست؟

آخه چرا این کارها را میکنی؟
واقعیت این است که وقتی کودکان احساس می کنند با رفتار مفید نمی توانند به تعلق خاطر برسند، دلسرد می شوند و دلسردی خود را با رفتارهای نادرست بروز می دهند. در واقع، کودکان برای رسیدن به چهار هدف عمده، مرتکب رفتارهای نادرست می شوند:

یک- جلب توجه
اگرچه کودکان به توجه نیاز دارند ولی سوال این است که چقدر؟ و از چه نوع؟
گاهی اوقات، کودک برای جلب توجه است که کار خوبی را انجام می دهد. در اینگونه موارد اگر کودک به توجه مورد نظر خود نرسد، دیگر آن کار خوب را انجام نمی دهد! یعنی اگر کودک فوراً به توجهی که مورد نظرش است نرسد، به رفتار نادرست متوسل می شود.

راه حل: وظیفه پدر و مادر این است که به کودک خود یاد بدهند اگرچه همه به قدری از توجه نیاز دارند ولی رفتار نادرست، راه رسیدن به توجه نیست! به همین دلیل بهتر است والدین زمانی به رفتار مثبت کودک توجه کنند که او انتظار توجه را ندارد! مثلاً وقتی او به شدت مشغول حل کردن مسائل ریاض خود است به او بگویید: «عزیزم میبینم که حسابی روی دَرست تمرکز کردی و از آن لذت می بری! آفرین!»

دو- قدرت
بچه ها نیاز دارند احساس قدرت کنند. هرکس دوست دارد حداقل روی برخی از جنبه های زندگی خود کنترل داشته باشد. برخلاف تصور عموم، پدر و مادرها با «ممانعت» از اینکه بچه ها بیش از حد روی آنها اعمال قدرت کنند، می توانند کودکان مقتدری پرورش دهند. ما با دعوا یا تسلیم شدن، در واقع قدرت طلبی کودکان را تقویت می کنیم اما اگر با بچه ها دعوا نکنیم و در برابر آن ها تسلیم نشده و درگیر جنگ قدرت نشویم بچه ها می فهمند این راه به قدرت رسیدن نیست!

راه حل: بهتر است به بچه ها حق انتخاب بدهید و بگذارید پیامد انتخاب های خود را تحمل کنند. به این ترتیب، فرزند شما احساس قدرت خواهد کرد و شما نیز کنترل اوضاع را در دست خواهید داشت. مثلاً اگر فرزندتان عادت دارد لباسهای کثیفش را کف اتاق بیندازد و شما مدام مجبورید آنها را جمع کرده و در سبد لباسهای کثیف بیندازید، همین امروز به او بگویید: «سهیل! من فقط لباس های داخل سبد را می شویم!» و واقعاً هم لباسهای کثیفی که او داخل سبد نینداخته است را – حتی اگر احتیاج فوری به آنها دارد- نشویید!

شما با این کار، قدرت بیشتری به او و خودتان داده اید تا اینکه یکسره به او غُر بزنید که باید لباسهایش را داخل سبد بیندازد و با دعوا و جنجال، خودتان آنها را از زمین جمع کنید! در نهایت، اگر او نریختن لباسها در سبد را «انتخاب» کرد مجبور است لباسهای چرک بپوشد. راه دیگر برای قدرت بخشی به فرزندتان، کمک گرفتن از او در کارهای مورد علاقه اش است. مثلاً می توانید بگویید: «زینب! من در …… مشکل دارم، می خواهی به من کمک کنی؟» به این ترتیب، او می فهمد نقش مهمی در خانواده دارد و این موضوع، به او احساس قدرت می دهد.

سه- انتقام
کودک وقتی درصدد انتقام گرفتن بر می آید که عمداً یا سهواً او را رنجانده باشید.

راه حل: با تلافی نکردنِ عمل کودک رنجیده، و ساختن رابطه ای مثبت، به کودک رنجیده دلگرمی بدهید. همچنین با رعایت عدالت و بدون پذیرفتن اتهام «تو بی انصاف هستی»، احساس حاکم بودنِ عدالت و انصاف را در کودک ایجاد کنید. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «در میان فرزندان خود عدالت را رعایت کنید همانگونه که دوست دارید آنها در نیکی و لطف به شما به عدالت رفتار کنند ».

چهار- عاجز جلوه دادن خود
کودک وقتی تظاهر به عجز می کند که به توانمندی خود ایمان نداشته باشد. او در انجام تکالیف درسی، در روابطش با همسالان، در ورزش و امور خانوادگی و خلاصه در هر کار مهمی ممکن است این هدف را دنبال کند.

راه حل: پدر و مادر با تجدید نظر در معیارهای خود (اگر خیلی متوقع هستند)، با تحسین تلاشها یا پیشرفت های جزئی کودک و با اشاره کردن به قابلیت های کودک می توانند به کودکانی که خود را عاجز جلوه می دهند دلگرمی بدهند. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «فرزندان خود را گرامی بدارید… که موجب مغفرت شماست .»

توجه طلبی، قدرت، انتقام و عاجز جلوه دادن خود، چهار هدف رفتار نادرست کودکان هستند

 نحوه رفتار با کارهای بد کودکان

پی بردن به هدف فرزندتان:
توجه طلبی، قدرت،  انتقام و عاجز جلوه دادن خود، چهار هدف رفتار نادرست هستند ولی از کجا بفهمید هدف فرزندتان چیست؟ برای آنکه بفهمید فرزندتان کدام هدف را دنبال می کند، «احساس خودتان» و بعد هم «واکنش فرزندتان به رفتار شما» را مشخص کنید! برای این منظور از خودتان، این سوالها را بپرسید:
۱- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟
۲- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟
۳- چه واکنشی نشان دادم؟
۴- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟
بر اساس پاسخ های خود به سوالات ۲، ۳ و ۴، هدف فرزندتان را شناسایی کنید. سپس از خودتان بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» و بر اساس راه حلهایی که در این مقاله گفته شد، تصمیم بهتری برای اصلاح رفتار نادرست کودکتان بگیرید!

نحوه رفتار با کارهای بد کودکان
مثال: فرض کنید کودکتان از انجام کاردستی مدرسه اش سرباز می زند و می گوید: «سخته! من نمیتونم!». براساس سوالات بالا پاسخ می دهیم:
۱- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟ برای انجام تکالیف مدرسه احساس ناتوانی می کند.
۲- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟ احساس می کنم که نمی تواند این کار را انجام دهد چون هنوز خیلی بچه است!
۳- چه واکنشی نشان دادم؟ کاردستی اش را برایش درست کردم.
۴- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟از اینکه کارش انجام شده بود خوشحال بود ولی احساس ناتوانی و تسلیم شدن را دارد.
بر اساس پاسخهای ارائه شده به سوالات ۲، ۳ و ۴ مشخص می شود که هدف این کودک، «عاجز جلوه دادن خود» است و به دلیل اینکه والدین نیز این تفکر را دارند که او «نمی تواند»، نتیجه این می شود که: کودک پیشرفتی نمی کند، والدین احساس می کنند که بار تکالیف فرزندشان بیشتر بر دوش آنهاست و لذا از مدرسه و معلم عصبانی می شوند، کودک با تصورِ بی مصرف بودن و ناتوان بودن خود، بزرگ می شود.

راه حل: از خود بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» بر اساس راه حلهایی که در بالا گفتیم، پاسخ این سوال به این صورت است؛ بابت کوچکترین تلاش ها و پیشرفت ها به کودکتان دلگرمی بدهید و او را تشویق کنید، زمینه هایی که کودکتان در آنها احساس توانمندی و موفقیت می کند را پیدا کنید، او را تشویق کنید که انجامشان بدهد و بابت هر پیشرفت –ولو بسیار جزئی- او را تحسین کنید و آهسته آهسته مشوق او برای انجام کارهای سخت تر و موفقیتهای بزرگتر باشید!

ادامه مطلب / دانلود
css.php