1- أخسر النّاس صفقه رجل أخلق یدیه فی آماله و لم یساعده الأیّام على أمنیّته فخرج من الدّنیا بغیر زاد و قدم على اللَّه تعالى بغیر حجّه.
زیانکارترین مردم آن کس است که که عمرى بآرزو گذارند و روزگار وى را بمنظور نرساند و از دنیا بىتوشه برون رود و در پیشگاه خداوند دلیلى نداشته باشد.
2- أخوف ما أخاف على أمّتی الهوى و طول الأمل.
بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوى دراز بیم دارم.
3- أربع خصال من الشّقاء: جمود العین و قساوه القلب و بعد الأمل و حبّ البقاء.
چهار چیز نشان بدبختى است خشکى چشم و سختى دل و آرزوى دراز و حب بقا (بیش از حد لزوم)
4- إنّ آدم قبل أن یصیب الذّنب کان أجله بین عینیه و أمله خلفه فلمّا أصاب الذّنب جعل اللَّه تعالى أمله بین عینیه و أجله خلفه فلا یزال یؤمّل حتّى یموت.
آدم پیش از آنکه مرتکب گناه شود مرگش جلو چشمش و آرزویش پشت سرش بود و همین که مرتکب گناه شد خداوند آرزوى او را جلو چشمش و مرگش را پشت سرش قرار داد بدین جهت پیوسته آرزو میکند تا بمیرد.
5- إیّاکم و التّسویف و طول الأمل فإنّه کان سببا لهلاک الامم.
از اهمال و طول امل بپرهیزید که موجب هلاکت اقوام است.
6- ستّه أشیاء تحبط الأعمال:
الإشتغال بعیوب الخلق، و قسوه القلب، و حبّ الدّنیا، و قلّه الحیاء، و طول الأمل، و ظالم لا ینتهی.
شش چیز است که اعمال خوب را نابود میکند، اشتغال به عیب خلایق، سنگدلى و دنیاپرستى و بىشرمى و درازى آرزو و ستمگرى که بس نکند.
7- الکیّس من دان نفسه و عمل لما بعد الموت و العاجز من اتّبع نفسه هواها و تمنّى على اللَّه الأمانی.
هوشیار آن است که بر خویش مسلط است و براى پس از مرگ عمل کند و ناتوان آنست که هوسهاى خویش را تبعیت کند و از خدا آرزوهاى بسیار دارد.
8- من تأنّى أدرک ما تمنّى.
هر که صبورى کند به آرزوى خویش برسد.
9- من أراد السّلامه فلیحفظ ما جرى به لسانه و لیخرس ما انطوى علیه جنانه و لیحسن عمله و لیقصّر أمله.
هر که سلامت خواهد مراقب گفتار خویش باشد و از آنچه در دل دارد چیزى بزبان نیارد عمل نیک کند و آرزو کوتاه دارد.
10- نجاء أوّل هذه الامّه بالیقین و الزّهد و یهلک آخرها بالبخل و الأمل.
متقدمان این امت بیقین و زهد نجات یابند و متأخرانش به بخل و آرزو هلاک شوند.
11- یهرم ابن آدم و یبقى معه اثنتان الحرص و الأمل.
فرزند آدم پیر مىشود و دو چیز با وى میماند حرص و آرزو.
منبع: نهج الفصاحه
ادامه مطلب / دانلود