نتايج جستجو مطالب برچسب : درونگرا

درونگرا هستید یا خجالتی؟

شاید تصور کنید که خجالتی هستید، زیرا همیشه اینطور به شما تلقین شده است . امادرونگرا بودن به معنای  خجالتی بودن  نیست !

بله این دو متفاوتند اگرچه اغلب این دو واژه به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند، اما روانشناسان معتقدند که این دو واژه مشابه و یکسان نیستند.

دکتر لورا هلگو، استادیار روانشناسی در کالج دیوید و الکینز و همچنین مٔولف کتاب ” قدرت درونگرایی: چرا زندگی درون شما، قدرت پنهان شماست” می‌گوید، از آنجایی که برونگرایی در فرهنگ ما چارچوبی از رفتارهای طبیعی تلقی می‌شود، فرض بر آن قرار می‌گیرد که اگر خوش‌برخورد و معاشرتی نیستید، پس خجالتی هستید. در واقع، افراد درونگرا ابدا خجالتی نیستند، بلکه ترجیح می‌دهند اغلب اوقاتِ خود را در تنهایی سپری کنند. چنانچه خود را خجالتی تصور می‌کنید، پس تنها نیستید. تقریبا ۴۰٪ مردم خود را خجالتی تصور می‌کنند.

وجه اشتراک افراد خجالتی با افراد برونگرا بیش از وجه اشتراک آنها با افراد درونگراست.

براندو جی. کاردوسی معتقد است که افراد خجالتی دوست دارند که اجتماعی باشند، اما اضطراب و کمرویی این اجازه را به آنها نمی‌دهد و این دردسر کمرو و خجالتی بودن است. به عبارت دیگر، افراد خجالتی به جمع علاقه دارند، اما در تعاملات اجتماعی احساس خوشایندی پیدا می‌کنند، زیرا ابزارهای اجتماعی مناسبی در اختیار ندارند. اما مادامی که به جمع خو بگیرند، از آنها انرژی گرفته و رفتارهایی همچون افراد برونگرا از خود بروز می‌دهند.

در واقع، افراد بیشماری خجالتی، در عین حال برونگرا هستند، که برخی از آنها در قالب هنرپیشه، خواننده، کمدین یا روزنامه‌نگار فعالیت می‌کنند، از جمله این افراد می‌توان به باربارا استراسند، جانی دپ و کریسین استوارت اشاره نمود. کاردوسی می‌گوید، دستنوشته یا متن فیلمنامه به هنرمندِ خجالتی اجازه می‌دهد تا شرایط را تحت کنترل در بیاورد، اما برخوردهای بی‌مقدمه آنها را در سکوت فرو می‌برد. برخی افراد فقط در موقعیت‌های خاص، به عنوان مثال هنگامی که در محضر فردی قدرتمند قرار می‌گیرند یا مواقعی که شکست می‌خورند، خجالتی هستند.

افراد خجالتی و درونگرا متفاوت می‌اندیشند.

افراد خجالتی و درونگرا در یک مهمانی در کناره‌گیری از جمع همانند یکدیگر به نظر می‌رسند. اما آنچه این دو تیپ شخصیتی را از اساس از یکدیگر متمایز می‌سازد، نحوه‌ی تفکر و آنچه درون مغز آنها می‌گذرد، است. فرد خجالتی از اینکه خارج از معرکه است احساس سرخوردگی می‌کند، با این وجود از پیوستن به جمع می‌هراسد. دائم در ذهنش زمزمه می‌کند که، چطور می‌توانم با فلانی همکلام شوم؟ یا اگر سر صحبت را با فلانی باز کنم احمق به نظر می‌رسم؟
حال آنکه، شخص درونگرا اینچنین می‌اندیشد که، ای کاش الان در روی کاناپه لم داده بودم، ای‌ کاش هرچه زودتر از این موقعیت خلاص می‌شدم. هلگو معتقد است اغلب، اولین واکنشی که فرد پس از دعوت به یک رویدار بزرگ از خود نشان می‌دهد، احوالات وی را آشکار می‌کند. اگر علاقمند اما بیمناک باشد، پس احتمالا خجالتی است. اما اگر واکنش فرد آهی طولانی همراه با زمرمه‌هایی دال بر اینکه چطور می‌تواند از این موقعیت خلاص شود، پس احتمالا درونگرا و بیزار از هیاهو و جنجال مهمانی.

افراد خجالتی و درونگرا هر دو ساکتند، اما نه به دلایل مشابه.

حرف‌های خودمانی، تیپ‌های شخصیتی را مشخص نمی‌کند. جالب توجه اینکه، افراد درونگرا می‌توانند اجتماعی باشند، اما اغلب تنهایی را بر می‌گزینند، ترجیح می‌دهند تنها باشند و با افراد معدودی بحث‌های عمیق نمایند. درونگراها اطلاعات را درون ذهن خود تجزیه تحلیل می‌کنند و موقعیت‌های بسیار مهیج و محرک بر نحوه‌ی اندیشیدن آنها تاثیر می‌گذارد. از طرف دیگر، برونگراها تمایل دارند در حین سخن گفتن، بیاندیشند. هلگو می‌گوید، به عنوان شخصی درونگرا، در حین جلسه معمولا به ساعت‌ها بعد که می‌خواهم به خانه بازگردم، می‌اندیشم به همین دلیل در طول جلسه حرفی برای گفتن ندارم.
کاردوسی اینچنین تشریح می‌کند، از طرف دیگر، تجربیات افراد خجالتی بیشتر توهماتی زنجیروار است. چنانچه فرد خجالتی قادر به واکنشی صحیح در موقعیتی اجتماعی نباشد، دچار هراس می‌شود، ضربان قلبش بالا می‌رود، کف دستانش عرق می‌کند و عضلاتش منقبض می‌گردند. این واکنش‌های روانی اضطراب فرد را دردناک‌تر می‌کنند و همین امر علائم را بیش از حد معمول نشان می‌دهد.

درونگرایی با سرشت فرد عجین است؛ اما خجالتی بودن را می‌توان فراموش نمود.

هلگو معتقد است که مردم از لحاظ زیستی به درونگرایی و برونگرایی پیوند خورده‌اند. شاید فرد درونگرا بتواند نقش برونگرا را ایفا کند و استادانه جمعی را تحت تاثیر قرار دهد. اما نمی‌تواند از این واقعیت اجتناب کند که پس از این نمایش اجتماعی باید با خود خلوت کرده تا نیروی خود را بازیابد.

اما افراد خجالتی می‌توانند خود را تعلیم داده و این حس را از خود دور نمایند تا این کمرویی اجتماعی با تمرین کم و کمتر شود. کاردوسی می‌گوید، رمز آن، درک و تلاش برای غلبه بر کمرویی است. به عنوان مثال، افراد خجالتی اغلب دیر به مهمانی می‌روند، اما همین امر اضطراب را در آنها افزایش می‌دهد. کاردوسی خاطر نشان می‌کند که، تا آن زمان محفل دیگر مهمان‌ها گرم شده است. همین امر موجب می‌شود تا به جای تمرکز بر رابطه با دیگران، خودتان و اعصابتان کانون توجه قرار گیرد. مد نظر داشته باشید که گپ‌های خودمانی از فشار واکنش‌های اجتماعی می‌کاهد.

ادامه مطلب / دانلود

 

 

آزمون روانشناسی : درونگرا یا برونگرا؟

 

ما انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستیم، تفاوت این ویژگی‌ها در افراد موجب می‌شود که مادر موقعیتی یکسان رفتارهای متفاوتی از دیگران داشته باشیم….

 

 

یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر همه جنبه‌های زندگی ما توجه زیادی را به خود جلب کرده است، «درون‌گرایی» و بعد دیگر آن «برون‌گرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این ویژگی بر زندگی در آغاز بهتر است با تعریف این مفاهیم آشنا شویم.

 

 

«درون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درون‌گرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت‌های ذهنی انفرادی می‌گذرانند.

 

 

«برون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برون‌گرا» از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند.

 

 

در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درون‌گرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. در جدول زیر مهمترین تفاوت های افراد «برون‌گرا» و «درون‌گرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، مطرح شده است.

 

 

«برون‌گرایی»

 

 

حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل

 

 

ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی

 

 

تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی

 

 

تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد

 

 

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم

 

 

نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر

 

 

نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن

 

 

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع

 

 

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.

 

 

«درون‌گرایی»

 

 

حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر

 

 

ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت

 

 

تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت

 

 

تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق” زمان مخصوص به دیگران”

 

 

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم

 

 

نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن

 

 

نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل

 

 

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران

 

 

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند.

 

 

آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.

 

 

آزمون «برون‌گرایی»

 

 

آزمون زیر به شما کمک می‌کند تا حدس و گمان‌هایی را که در مورد این جنبه از شخصیت‌تان دارید به یقین تبدیل کرده و با توجه به شناخت و آگاهی که در مورد خودتان به دست آورده‌اید، در انتخاب شریک زندگی معقولانه تر عمل کنید.

 

 

عبارات زیر را با دقت خوانده و با انتخاب یکی از گزینه های بلی یا خیر به آنها پاسخ دهید.

 

 

عبارت

 

 

1.آیا شمار سرگرمی های متنوعی دارید؟

 

2.آیا فرد پرحرفی هستید؟

 

3.آیا نسبتا با نشاط و سرزنده هستید؟

 

4.آیا می توانید در یک مهمانی شاد شرکت کرده و لذت ببرید؟

 

5.آیا از ملاقات با افراد جدید لذت می برید؟

 

6.آیا معمولا در موقعیت های اجتماعی، حضور غیرفعال دارید؟

 

7.آیا علاقه زیادی به گردش کردن دارید؟

 

8.آیا مطالعه را به ملاقات با مردم ترجیح می دهید؟

 

9.آیا دوستان زیادی دارید؟

 

10.آیا خود را فرد بی قیدی می دانید؟

 

11.آیا معمولا در پیدا کردن دوستان تازه پیشقدم می شوید؟

 

12. آیا وقتی با دیگران هستید، اغلب ساکت می مانید؟

 

13. آیا می توانید به آسانی به یک مهمانی نسبتا کسل کننده، جان ببخشید؟

 

14. آیا دوست دارید برای دوستان خود لطیفه و داستان های خنده دار تعریف کنید؟

 

15.آیا معاشرت با مردم را دوست دارید؟

 

16. آیا در گفتگو با مردم، معمولا حاضرجواب هستید؟

 

17.آیا دوست دارید کارهایی را که سرعت عمل لازم دارند، انجام دهید؟

 

18. آیا اغلب فعالیت هایی بیشتر ازآنچه وقت در اختیار دارید، به عهده می گیرید؟

 

19.آیا می توانید یک مهمانی راه بیندازید؟

 

20.آیا هیجان و شلوغی زیاد در اطرافتان را دوست دارید؟

 

21.آیا دیگران فکر می کنند شما فرد با نشاط و دل زنده ای هستید؟

 

 

نمره گذاری:

 

 

برای به دست آوردن نمره نهایی به هر گونه بلی یک امتیاز و هر گزینه خیر، امتیاز بدهید. البته در سوالات 6، 8 و 12 نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود، یعنی به گزینه بلی، امتیاز و به گزینه خیر یک امتیاز تعلق می گیرد. در پایان، امتیاز همه 21 عبارت را با هم جمع کنید.

 

 

تفسیر نتایج

 

 

نمره بالاتر از 14:

 

 

احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها ومحرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.

 

 

نمره پایین تر از 14:

 

 

امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.

 

 

گاهی وقت ها، بعضی از ما به دلیل زندگی با افرادی که از نظر این ویژگی شخصی با ما تفاوت دارند، دچار تعارض هایی می شویم. از آنجایی که همیشه تغییردادن خودمان، راحت تر از تغییر دادن دیگران است، راهکارهای زیر می توانند به ما کمک کنند تا از میزان برونگرایی یا درونگرایی خود بکاهیم و بدین ترتیب با دوست یا اعضای خانواده مان صمیمت و سازگاری بیشتری داشته باشیم.

 

 

راهکارهایی برای «درون‌گرا»

 

 

1-شرکت در فعالیت های جمعی مورد علاقه

 

 

ممکن است از اینکه به مهمانی یا گردش برویم خوشمان نیاید. اما به هر حال هر یک از مابه موضوعاتی مانند یک فعالیت هنری (مانند نقاشی) یا ورزشی (مثل والیبال) و … علاقه مندیم و از انجام دادن آنها لذت می بریم بهتر است که این کارها را به صورت گروهی انجام دهیم. در نظر داشته باشیم که منظور از ارتباط اجتماعی فقط شرکت در مهمانی نیست.

 

 

2-بالا بردن اطلاعات

 

 

گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما در جمعی حضور داریم، همه در حال حرف زدن هستند و ما احساس می کنیم که هیچ حرفی برای گفتن نداریم. بهتر است قبل از حضور در جمع موضوعات احتمالی مورد بحث را پیش بینی کرده و در مورد آنها اطلاعاتی به دست آوریم.

 

 

3-ابراز احساسات در خانواده

 

 

برای اینکه بتوانیم احساسات مثبت و منفی خود را به دیگران ابراز کنیم، باید این کار را از صمیمی ترین عضو خانواده یا دوستمان شروع کنیم. اگر ما خود را موظف کنیم که هر روز حداقل یک بار در مورد احساساتمان با شخصی صحبت کنیم، کم کم به این کار عادت خواهیم کرد.

 

 

راهکارهایی برای «برون‌گراها»

 

 

1-شمردن اعداد

 

اگر ما افراد برونگرا هستیم با خود تمرین کنیم که قبل از زدن حرفی یا انجام عملی تا 10 بشماریم، واکنش های معقول تر و سنجیده تری خواهیم داشت، چه بسا در بعضی موارد تصمیم بگیریم که صحبت نکنیم و به دیگران نیز اجازه دهیم تا نظراتشان را مطرح کنند.

 

 

2-فرصت دادن به دیگران

 

می توانیم از یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی مان تقاضا کنیم که هر گاه در جمعی زیاد صحبت می کنیم و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهیم، با یک کلمه رمزی ما را متوجه این موضوع کند.

 

3-شناختن علاقه فردی

 

یک انسان هرقدر هم برونگرا باشد، باز هم فعالیت انفرادی هست که از انجام آن لذت ببرد. شناسایی این علاقه و پرداختن به آن کمک می کند تا افراد برونگرا لذت بردن از تنهایی را نیز تجربه کنند و از تنهایی بی تاب نشوند.

ادامه مطلب / دانلود
css.php