نتايج جستجو مطالب برچسب : دروغ

این گناه کبیره حتی از نوشیدن شراب بدتر است و باعث می شود باب همه فتنه ها و شر و بدی ها گشوده شود.

این گناه کبیره حتی از نوشیدن شراب بدتر است!

از گناهان کبیره که در آیات قرآن، سنت نبوی و روایات ائمه معصومین (ع) به شدت از آن نهی و از عوامل فساد و انحراف از حق معرفی شده است، دروغ یا کذب است که

ادامه مطلب / دانلود

آثار سخن چینی

آثار سخن چینی

سخن‌چین کسى است که حرف دیگران را به آن کسی که سخنی درباره‌اش گفته شده، می‌رساند. انسان سخن‌چین، در مجالس و محافل سراپا به گوش می‌نشیند؛ سپس به دنبال اغراض نابخردانه، آن سخنان را به ‌گونه‌اى دلخواه در گوشه و کنار نقل ‌کرده و زمینه‌های تفرقه را در جامعه فراهم می‌سازد.

این عمل ناپسند – که در بیشتر موارد، مصداقی از غیبت است – در ‏اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و در قرآن کریم نیز به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، پیامدهاى دنیوی و اخروی نامطلوبى مانند: دشمنى و تفرقه، دشمنی با خدا، پذیرفته‌نشدن دعا و عذاب قبر نیز از آثار سخن‌چینی است.

دقت در پیامدهای منفی سخن‌چینى و نقش ویرانگر آن در جامعه و خانواده‌ها، و همچنین عذاب‌ها و مجازات‌هاى الهى که در دنیا و آخرت بر آن مترتب است، می‌تواند نقشی بازدارنده در برابر سخن‌چینی داشته باشد.

در مواردی که نقل سخن توطئه‌آلود دیگران بتواند از بروز حادثه و فاجعه‌ای برای فرد و یا اجتماع جلوگیری کند، نقل این سخنان برای آماده‌سازی تدبیرات لازم حرام نبوده بلکه گاه واجب می‌شود، اما این حالت استثنایی را نباید بهانه‌ای قرار داد تا هر سخن‌چینی مذمومی را با آن توجیه کنیم.

پاسخ تفصیلی

صلح و صفا از ارکان یک جامعه مطلوب بوده و پیوند میان انسان‌ها را محکم‌تر می‌کند. از طرف دیگر؛ آنچه انسان‌ها را نسبت به یکدیگر بدبین کرده، الفت و علاقه آنها را از بین ببرد، زشت و ناپسند بوده، با سرشتشان نیز سازگار نیست. از جمله رفتارهایى که پیوندهاى مثبت موجود در جامعه انسانى را تهدید می‌کند، «نمامى» یا «سخن‌چینى» است که از نظر عقل، زشت و

ادامه مطلب / دانلود

گناه بزرگی که اسلام آن را محکوم می‎کند

گناه بزرگی که اسلام آن را محکوم می‎کند

از گناهان بزرگ نزد خداوند متعال که اسلام آن را محکوم می کند، تهمت و بهتان زدن به دیگران است.

آنچنان که خداوند در آیه ۵۸ سوه مبارکه احزاب در این باره می فرماید: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ ما اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتانا وَ إِثْما مُبِینا»؛ «و کسانى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بى آن که گناهى کرده باشند مى آزارند بهتان و گناه آشکارى را به دوش مى کشند».

علاوه بر تصریحات قرآن، روایات ما نیز بر زشتی و

ادامه مطلب / دانلود

آیا غیبت کردن پشت سر میت گناه است؟

سوال: آیا غیبت کردن پشت سر مرده گناه است؟

پاسخ:

گاه تصوّر می‌شود که مفهوم غیبت و همچنین روایاتى که درباره غیبت وارد شده ناظر به افراد زنده است و مردگان را شامل نمی‌شود، و غیبت کردن پشت سر مرده اشکالى ندارد، ولى این اشتباه بزرگى است؛ زیرا طبق روایات؛ احترام مرده مسلمان همچون احترام زنده او است.[۱]

بلکه می‌توان گفت؛ غیبت مرده از جهاتى زشت‌تر و ناپسندتر است؛ زیرا زندگان ممکن است روزى غیبت را بشنوند و به دفاع از خود برخیزند، ولى مرده هرگز قادر به دفاع از خود نیست، به علاوه؛ شخص غیبت کننده ممکن است افراد زنده را ببیند و

ادامه مطلب / دانلود

دروغی که روزه را باطل می کند

دروغی که روزه را باطل می کند

بنده های خوب خدا بسیار با ادب هستند،خصوصا در مقابل خداوند متعال…در فصل وصل و در ۶۰ قسمت احکام و آداب بندگی خدا را باهم مرور خواهیم کرد.

با ما همراه باشید و روزانه زیبایی های آداب بندگی در ماه ضیافت را از این منظر ببینید.

روزه گرفتن یعنی این که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم، از اذان صبح تا مغرب از انجام چیزهایى که روزه را باطل مى‌کند، خوددارى نماید.

دروغ بستن به خدا و پیغمبر (ص)

دروغی که روزه را باطل می کند اگر روز‏ه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها، به خدا و پیغمبر(ص) و

ادامه مطلب / دانلود

۱۲ دروغی که نباید به پزشک خود بگویید!

۱۲ دروغی که نباید به پزشک خود بگویید!

اگر جایی باشد که همیشه باید در آنجا در مورد عادات و سلامت خود صادق باشید، آنجا مطب دکتر است. خجالت را فراموش کنید پزشک به شما کمک می کند، و اگر او اطلاعات بیشتری داشته باشد، بیشتر قادر خواهد بود به شما کمک کند..

سیگار را ترک کردم

گفتن این دروغ ممکن است برای جلوگیری از سرزنش شدن بی ضرر به نظر برسد، اما اگر سیگار می کشید پزشک شما باید این مسئله را بداند. سیگار کشیدن می تواند با داروهای خاصی تداخل داشته باشد، و

ادامه مطلب / دانلود

میهن فال به نقل از جام : پیامبر اکرم(ص) در خانه اُمّ سلمه نشسته بودند.کسی از همسر ایشان اجازه ورود خواست.حضرت رسول(ص) فرمودند:ابلیس است، در را به روی او نبندید نمی خواهم راهش ندهید در را باز کنید و بگذارید بیاید .

شیطان در مورد حضرت علی ع به پیامبر چه گفت؟

وقتی ابلیس رو به روی پیامبر (ص) نشست، گفت من به اختیار خودم به اینجا نیامده ام، دو فرشته از جانب خداوند من را مأمور کردند تا جلسه ای با تو داشته باشم. حضرت فرمودند: من سؤالاتی دارم که تو باید به آنها جواب بدهی

حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: در این دنیا با چه کسی دشمن هستی؟

با تو! نسبت به شما دشمنی بسیار دارم. حضرت پرسیدند: چرا؟
شیطان پاسخ داد: تو با این قدرت معنوی،مردم را هدایت می کنی و به آنها وعده قطعی می دهی که آنها را در قیامت نیز شفاعت خواهی کرد. تو مانع و مخل کار من هستی و زحمت مرا به باد می دهی.

حضرت رسول (ص) از شیطان پرسیدند: آیا با کس دیگری هم دشمن هستی، شیطان گفت:من با یاران و دوستان تو هم دشمن هستم. آنها وقتی گناه می کنند عاشق توبه هستند و از عذاب الهی دلهره دارند و به پدر و مادرشان احترام می گذارند. همچنین دشمن عالمی هستم که به علمش عمل می کند و دشمن کسی هستم که از کار خیر روگردان نیست.

نظر شیطان درباره حضرت علی(ع )

پیامبر اکرم(ص) از شیطان پرسیدند: نظرت درباره علی بن ابیطالب(ع)، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسول الله امکان دستیابی به علی(ع) وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست نیافتنی است؛چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی توانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می کند

حضرت رسول(ص)فرمودند:شیطان! رفقای تو در این دنیا چه کسانی هستند؟ شیطان گفت:کسانی که پشت سر مردم غیبت می کنند و پایبند به نماز نیستند. حضرت رسول(ع)فرمودند: همنشینان تو چه کسانی هستند؟ شیطان گفت: شرابخواران و همچنین تمام زنا کاران در آغوش من هستند.
پیامبر(ص) پرسیدند: وکیلان تو چه کسانی هستند؟ شیطان گفت:وکیلان من کم فروشان، و خزانه داران من کسانی هستند که خمس و زکات خود را پرداخت نمی کنند

پیامبر اکرم (ص) در ادامه پرسیدند: شیطان! سرور و شادی تو در چیست؟ شیطان پاسخ داد در این است که مردم قسم دروغ می خورند. حضرت فرمود چشم تو را چه چیزی کور می کند؟ شیطان گفت کمکی که به مستمند در تنهایی می شود. پیامبر فرمود گوش تو را چه چیزی کر می کند؟ شیطان گفت وقتی امت تو دستانشان را به سوی پروردگار بلند کرده و یا الله و یا رب می گویند

مسجد شیطان کجاست و چه کسانی مؤذن او هستند؟

پیامبر (ص) از شیطان پرسیدند: مسجد تو کجاست؟ شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد.

پیامبر خدا(ص) فرمود :با چه کسی هم غذا هستی؟

شیطان گفت:زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمی برند.

رسول خدا(ص) فرمود:چه کسی پیش تو عزیز است؟

شیطان گفت:کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظه ای تعطیل و رها نمی کند .

حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: آیا تو مؤذنی هم داری؟

شیطان گفت: کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست؟
شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می ریزد

شیطان از چه کسانی رضایت کامل دارد؟

پیامبر(ص) فرمود:شیطان از چه کسی رضایت کامل داری؟ شیطان گفت:از زنانی که با روی و موی باز با لباس و پوشش خود جلب توجه کرده، با آرایش بیرون آمده و دین مردم را غارت می کنند. (شیطان در حالی این سخنان را می گفت که آن زمان بدحجابی در شهر مدینه وجود نداشت)

منبع از کتاب انوار المجالس به نقل از کتاب سراج القلوب

ادامه مطلب / دانلود

هرگز به این آقایان وابسته نشوید

هرگز به این آقایان وابسته نشوید

زندگی پیچیده امروز شناخت افراد را به ویژه برای ازدواج و آغاز زندگی مشترک بسیار دشوار کرده است. اگر چه با مطالعه و مشورت گرفتن از افراد متخصص و با تجربه و با همراهی و حمایت خانواده ها تا حدی می توان این فرایند را به خوبی طی کرد، اما همواره مسائل مهمی در شخصیت افراد وجود دارد که ناشناخته می ماند. در این بین وقتی جوانان در حال گذراندن دوره آشنایی با طرف مقابل هستند، ممکن است این رابطه آشنایی به وابستگی آن ها منجر شود و اجازه ندهد بتوانند با چشمانی باز و هوشیارانه به شناخت طرف مقابل و انتخاب درست نهایی اقدام کنند.

می خواهیم که با معرفی نشانه ها و مسائلی به جوانان کمک می کند بدانند چه زمانی وقت آن است که یک وابستگی عاطفی را تمام کنند. چون سرانجامی در چارچوب ازدواج موفق ندارد. این جور وقت‌ها شکست عاطفی خوردن، بسیار بهتر از ماندن در یک رابطه با یک تلخی مزمن است.

تحقیر مردم حتی اعضای خانواده و دوستان شما

کسی که با عناوین زشت یا تمسخرآمیز از اعضای خانواده و

ادامه مطلب / دانلود

گناهی که باعث فقر می شود!

گناهی که باعث فقر می شود!

دروغ از گناهان کبیره و منشاء بسیاری از گناهان دیگر است از این رو در آموزه های اسلام بشدت از آن نهی شده و عقوبت های سختی برای فرد دروغگو تصریح شده است.

پیامبر اکرم (ص) در نکوهش دروغ می فرمایند: «شما را سفارش مى کنم به راستگویى، که راستگویى با نیکوکارى همراه است و هر دو در بهشت اند و از دروغگویى بپرهیزید که دروغگویى همراه با بدکارى است و هر دو در جهنم اند.»

علاوه بر این، رسول گرامی اسلام (ص) فرموده اند: «آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم؟ بزرگترین گناه شرک به خدا و

ادامه مطلب / دانلود

۵ دروغ مردان به همسرانشان

در این‌ مقاله‌ به‌ دلایل‌ عمده‌ دروغ ‌مردان‌ به‌ همسرانشان‌ خواهیم‌ پرداخت‌. ازطرفی‌زنان‌ به‌ دلیل‌ احساسات‌ لطیف‌شان‌ زودرنج‌تر ازمردان‌ هستند آنان‌ با تلنگری‌ کوچک‌ روحیه‌شان‌به‌ هم‌ ریخته‌ می‌شود و حالت‌ افسردگی‌ واضطراب‌ در چهره‌شان‌ به‌ خوبی‌ مشاهده‌ خواهدشد.

لذا مردان‌ برای‌ گفتن‌ بیاناتشان‌ باید دقت‌بیشتری‌ داشته‌ باشند. به‌ دروغ‌های‌ مردان‌ که‌ به‌همسرانشان‌ می‌گویند توجه‌ کنید:

۱ – بسیاری‌ از مردان‌ از این‌ که‌ احساس‌می‌کنند زنان‌ تحمل‌ شیندن‌ دروغ‌ را ندارند، به‌سادگی‌ دروغ‌ می‌گویند. شاید دروغ‌گویی‌ آنهافقط به‌ خاطر ناراحت‌ نکردن‌ همسرشان‌ باشد. امااین‌ را بدانند که‌ هر چقدر هم‌ که‌ همسران‌شان‌ ازبیان‌ حقیقت‌ نگران‌ و مشوش‌ می‌شود اما بهتر ازگفتن‌ دروغ‌ می‌باشد. زیرا روزی‌ حقیقت‌ در نزدزن‌ فاش‌ شده‌ و آن‌ زمان‌ است‌ که‌ دنیا در برابرچشمان‌ زن‌ و شوهر سیاه‌ خواهد شد و کار به‌جاهای‌ باریک‌ خواهد کشید. پس‌ اجازه‌ ندهیدچنین‌ شود.

و اما یک‌ توصیه‌ به‌ زنان‌; در صورتی‌ که‌ احساس‌کردید همسرتان‌ به‌ دلیل‌ مصلحت‌ زندگی‌اش‌ به‌شما دروغ‌ گفته‌ و این‌ دروغ‌ تاثیر چندانی‌ دروضعیت‌ زندگی‌ زناشویی‌ و عشق‌ و محبت‌ میان‌تان‌ندارد. پس‌ بهتر است‌ به‌ روی‌ خود نیاورید و ازکنار آن‌ بگذرید. مطمئن‌ باشید همسرتان‌ خواهدفهمید و شرمنده‌ شما خواهد شد.

 ۲- تعریف‌ و تمجید را به‌ پای‌ دروغ‌ نزنید.بعضی‌ از مردان‌ تصور می‌کنند اگر از همسرشان‌تعریف‌ کنند دچار دروغ‌گویی‌ شده‌اند. اگر این‌مسئله‌ را دروغ‌گویی‌ فرض‌ می‌کنید، بهتر است‌ به‌این‌ دروغ‌گویی‌ ادامه‌ دهید. زیرا همسر شما ازتشویق‌ و تحسین‌ شما خشنود شده‌ و به‌ زندگی‌امیدوارتر خواهد شد و با نیرو و انرژی‌ بیشتری‌ به‌زندگی‌ ادامه‌ می‌دهد. برای‌ مثال‌ در برابرخانواده‌ خودتان‌ شروع‌ به‌ تعریف‌ از همسرتان‌کنید. کفش‌هایش‌ را جلوی‌ پای‌ او جفت‌ کنید.برایش‌ میوه‌ پوست‌ بکنید. حتی‌ اگر فکر می‌کنیدهمه‌ این‌ کارها را از روی‌ تملق‌ و دروغ‌ انجام‌می‌دهید با انجام‌ چنین‌ کاری‌ نزد خانواده‌تان‌،نتیجه‌اش‌ را ببینید، همسرتان‌ پروانه‌واربه‌ دور شماخواهد چرخید، احترام‌ دو صد چندان‌ به‌ شماخواهد گذاشت‌ پس‌ ارزشش‌ را دارد که‌ دست‌ به‌چنین‌ تملق‌ و دروغی‌ بزنید.

 ۳- بعضی‌ از مردان‌ سیاست‌ خوبی‌ را اززندگی‌شان‌ دارند. آنان‌ بدون‌ این‌که‌ خود راخسته‌ کارخانه‌ کنند به‌ نحویی‌ با همسرشان‌ برخورددارند و خود را درگیر کمک‌ به‌ وی‌ می‌کنندکه‌ او واقعا احساس‌ می‌کند همسرش‌ در کارهای‌ خانه‌ او را همراهی‌ کرده‌ است‌. البته‌ بد نیست‌ که‌ همسرتان ‌را کمک‌ کنید و دست‌ یاری‌ به‌ او بدهید. زندگی‌یعنی‌ همکاری‌ و همیاری‌، وقتی‌ مهمانی‌ به‌ خانه‌شما می‌آید روی‌ صندلی‌ ننشینید و به‌ همسرتان‌دستور ندهید. بلکه‌ ظاهرا هم‌ که‌ شده‌ او را کمک‌کنید. حتی‌ از لحاظ لفظی‌ مثلا بگویید کمک‌می‌خواهی‌. من‌ در انجام‌ هر کاری‌ آماده‌ هستم‌.ولو این‌ که‌ روی‌ صندلی‌ بنشینید و با دوستانتان‌مشغول‌ به‌ حرف‌ زدن‌ شوید. هر چندوقت‌ یک‌باراو را صدا بزنید و از او سوال‌ کنید! بیایم‌ کمکت‌کنم‌؟ این‌ نوع‌ دروغ‌گویی‌ نیز می‌تواند تاثیر خوبی‌بر همسرتان‌ بگذارد و در برابر مهمان‌ها سربلندباشد.

 ۴-  بعضی‌ از مردان‌ در برابر غر زدن‌ زنان‌شان‌مجبور به‌ گفتن‌ دروغ‌هایی‌ می‌شوند که‌ در انجام‌ وبرآورده‌ ساختن‌ آن‌ ناتوان‌ هستند. این‌ چنین‌زنان‌ باید گفت‌ که‌ هیچ‌ گاه‌ همسر خود را تحت‌فشار نگذارید و از او درخواست‌های‌ ناشدنی‌نخواهید. مردی‌ که‌ زیر بار فشار سخن‌های‌همسرش‌ باشد، دست‌ به‌ دروغ‌ گویی‌ می‌زند و به‌همسرش‌ وعده‌هایی‌ می‌دهد که‌ خودش‌ هم‌می‌داند از عهده‌ آن‌ برنمی‌ آید اما به‌ خاطر ساکت‌کردن‌ همسرش‌ و جلوگیری‌ از کشمکش‌ و جنگ‌اعصاب‌ مجبور به‌ دروغ‌ گویی‌ می‌شود. در این‌ جازن‌ مقصر است‌. او سبب‌ این‌ دروغ‌ شده‌ است‌. هرزنی‌ باید شرایط همسرش‌ را بداند و بیش‌ از آن‌ ازهمسرش‌ توقع‌ نداشته‌ باشد.
غرور و شخصیت‌ مرد نباید زیر پا لگدمال‌ شود.یک‌ زن‌ باید همسرش‌ را آن‌قدر دوست‌ داشته‌باشد که‌ اگر زندگی‌ کمی‌ و کاستی‌ به‌ وجود آمدهمراه‌ و در کنار همسرش‌ با مشکلات‌ دست‌ و پنجه‌نرم‌ کند. نه‌ این‌ که‌ سبب‌ لاف‌زنی‌ و اغراق‌گویی‌ ودروغ‌گویی‌ همسرش‌ شود.

 ۵-  مردان‌ برای‌ این‌ که‌ در برابر همسر خود به‌قول‌ معروف‌ کم‌ نیاورند، سعی‌ می‌کنند دروغ‌بگویند. بعضی‌ از زنان‌ عادت‌ دارند مزایای‌ مردان‌دیگر را به‌ رخ‌ همسر خود بکشند. برای‌ مثال‌می‌گویند شوهر دوستم‌ مرد بسیار شجاعی‌ است‌ ویا این‌ که‌ بسیار دست‌ و دلباز است‌ و همه‌ مال‌ واموالش‌ را در اختیار همسرش‌ گذاشته‌ است‌.مردان‌ به‌ این‌ مسئله‌ حساسیت‌ نشان‌ می‌دهندوآنان‌ دوست‌ ندارند همسرشان‌ مرد دیگری‌ را برتراز او ببیند شاید یک‌ حس‌ حسادت‌ ناخودآگاه‌باشد که‌ زنان‌ باید به‌ این‌ حس‌ توجه‌ کنند. گاهی‌مردان‌ در برابر تمجید همسرشان‌ از مرد دیگردست‌ به‌ گفتن‌ دروغ‌هایی‌ می‌زنند. مثلا می‌گویندامروز در خیابان‌ با پسری‌ جوان‌ هیکل‌مندی‌ دعواکردم‌ و او را به‌ شدت‌ زدم‌. او چنین‌ دروغی‌ را به‌همسرش‌ می‌گوید تا اظهار دارد که‌ او هم‌ شجاع‌است‌.

زنان‌ نباید محیطی‌ فراهم‌ کنند که‌همسرشان‌را وادار به‌ دروغ‌هایی‌ شاخدار کنند.هر فردی‌ یک‌ حالت‌ و روحیه‌ و شخصیت‌ خاص‌ به‌خودش‌ را دارد. شما نباید شوهر خود را با مرددیگری‌ مقایسه‌ کنید. بلکه‌ او را همان‌طور که‌ هست‌دوست‌ داشته‌ باشید. همان‌ طور که‌ مشاهده‌می‌کنید بعضی‌ از دروغ‌ها بار منفی‌ و گاهی‌ هم‌ بارمثبت‌ دارد. البته‌ یک‌ زن‌ و شوهر باید حقیقت‌ گراباشند و در هر شرایطی‌ راست‌گویی‌ را سرلوحه‌زندگی‌ خود بدانند و حتی‌ اگر در گذشته‌ رخ‌دادناگواری‌ داشته‌اند، همچون‌ دوست‌ واقعیت‌ رابگویند.

در زندگی‌ زناشویی‌ بیان‌ حقیقت‌ ولو این‌که‌ منجر به‌ دلخوری‌ شود باارزش‌ و مهم‌ نیست‌.البته‌ همان‌طور که‌ در مقاله‌ فوق‌ درج‌ شده‌ گاهی‌ دروغ‌ و تملق‌ در زندگی‌ سبب‌ ایجاد اعتماد به‌نفس‌ در فرد مقابل‌ می‌شود و او را به‌ زندگی‌امیدوارتر و سرزنده‌تر می‌کند. پس‌ زن‌ و شوهرباید در زندگی‌ محتاطانه‌ عمل‌ کنند و در جهت‌ایجاد یک‌ زندگی‌ مستحکم‌تر و پرمحتواتر سعی‌ وتلاش‌ خود را به‌ کار گیرند.

ادامه مطلب / دانلود

اگر شما در یک روند یکنواخت و عادی کاری مألوف گیر کنید، هرگز به موفقیت نخواهید رسید.

انکار کردن دروغ های روزمره در زندگی

دیگر به خودتان دروغ نگویید. وقتی ما حقیقت خود را انکار می کنیم، درواقع قابلیت های خود را نیز انکار کرده ایم. بسیاری از ما خود را توجیه می کنیم و گاهی با خودمان روراست نیستیم. همه ما تاحدی این کار را انجام می دهیم که از تلاش و اشک و مشقت احتمالی دوری کنیم. این کار واقعا انتخاب راحت ترین راه است. اما با این کار فرصت کسب شهرت و قدرت واقعی را از خود می گیرم. دروغ گفتن مانعی برای موفقیت و انجام دقیق کار است. پس به ۹ دروغی اشاره می کنیم که احتمالا به خودتان می گویید و در اثر آنها، از موفقیت حقیقی دور می شوید.

۱ – هرگز نباید شکست بخورم

مردم همیشه نگران شکست خوردن هستند. حق هم دارند، زیرا شکست همه چ یز را خراب می کند. شما به خودتان می گویید که نباشد شکست بخورم. واقعیت این است که بهترین موسسان شرکت ها همگی با شکست آشنا هستند و همه آنها تجربه اش کرده اند، هرچند ممکن است خیلی در مورد آن صحبت نکنند، اما آنهایی که در موردش صحبت می کنند همگی یک پیغام مشترک دارند: شکست، یک تجربه آموزنده بوده است.

جی کی رولینگ، نویسنده مجموعه کتاب های هری پاتر، از ترس اینکه نتواند حتی خوراک فرزندانش را تامین کند تا حد خودکشی پیش رفته بود، اما ایستادگی کرد و اکنون با فروختن بیش از ۴۰۰ میلیون جلد از کتابش، دومین زن ثروتمند انگلستان است، پس به هر شکستی به عنوان یک آجر برای بنای موفقیت بنگرید.

۲ – فقط به یک شانس نیاز دارم

به محض آنکه این دروغ را بگویید، موفقیت را فقط تجسم می کنید. مشکل اینجاست که احتمال رخ دادن این موقعیت براساس شانس، برنده شدن در یک قرعه کشی است. یک نکته دیگر نیز در اینجا وجود دارد؛ شما خودتان را با این فکر که همه برنده ها به راحتی برنده شده اند و هیچ تلاشی برای دستیابی به آن نکرده اند، فریب می دهید.

فکر می کنید آنها شانس آورده اند و هرگز مجبور نبوده اند با فقر فلج کننده، رقابت ناعادلانه و کار سخت و کمرشکن دست و پنجه نرم کنند، اما واقعیت کاملا چیز دیگری است. برای موفقیت، صبر و طاقت، اراده، پشتکار و بصیرت لازم است. شاید براساس شانس ممکن باشد یک موقعیت مناسب و قابل توجه برای تان اتفاق بیفتد، اما همین طور نشستن و دست روی دست گذاشتن باعث نمی شود نتیجه ای حاصل شود.

محال است که بدون شکست زندگی کنید، مگر اینکه در زندگی خیلی محتاط باشید، اما درواقع، در این صورت نسبت به آن قوتی که شاید تصادفا شکستی هم متحمل می شدید، اصلا زندگی نکرده اید.

۳ – جرئتش را ندارم

ترس را به ذهن خودتان راه داده اید و نمی توانید یک جهش شجاعانه انجام دهید. شما به دروغ به خودتان می گویید که ترس شما را به عقب می کشد. اگر شما مدیر هستید از مشکلات کارکنان تان دوری می کنید، زیرا شجاعت مواجهه با آن را ندارید، پس ممکن است به کارتان صدمه بزنید یا وقتی که در یک رابطه عاطفی برای ازدواج هستید، ممکن است ترس اجازه ندهد احساس واقعی تان را به طرف مقابل ابراز کنید و همین باعث شود آن فرد را از دست بدهید.

شما در هر تجربه ای که دیگر ترس را در مقابل خود نبینید، قدرت، جرئت و اعتماد را به دست می آورید. شما می توانید به خود بگویید من با وجود این ترس، زندگی کرده ام، پس می توانم بر هر چیز دیگری که پیش بیاید، غلبه کنم.

۴ – باید همه چیز را خودم انجام بدهم

اگر با این سخن خودتان را فریب بدهید، دیگر نمی توانید افراد درجه یک گروه را که واقعا موثر هستند در کنار خود داشته باشید. اگر بر این کار اصرار کنید، در نهایت به دخالت افراطی در امور دیگران محکوم می شوید. شما هیچ گاه بر اهیمت وفاداری، اعتماد و اطمینان آنها غلبه نخواهید کرد. این فقط در مورد افراد گروه تان نیست، بلکه در مورد ارتباطات بیرونی کاری تان نیز صدق می کند. برای اینکه در کارتان موفق باشید باید ارتباط برقرار کنید، همکاری کنید و تقسیم وظایف و کار کرده و بخشی از امور را به دیگران محول کنید.

۵ – باید منتظر بمانم تا بهترین لحظه فرابرسد

تصور می کنید یک موقعیت بسیار عالی وجود خواهد داشت که شما به آن چنگ می زنید و از آن یک موفقیت فوق العاده خواهید ساخت. شما مجبورید که همین طور منتظر بمانید تا آن لحظه موعود فرا برسد. اگر گوتنبرگ بر این نگاه و رویکرد اصرار کرده بود، ما هیچ وقت ماشین چاپ نداشتیم!

به تعویق انداختن امور، به امید یک موقعیت خاص، عادت بسیار بدی است که باعث می شود کاری را که باید پریروز انجام می دادیم، به پس فردا موکول کنیم!

۶ – به اندازه کافی باهوش نیستم

آیا شما فکر می کنید انسان های موفق واقعا باهوش بوده اند؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید که فقط ۲۵ درصد موفقیت این افراد به خاطر ضریب هوشی آنها بوده است، ۷۵ درصد بقیه به دلیل خوش بینی، هوش هیجانی و توانایی شان در ارتباط برقرار کردن با افرادی بوده که در حیطه کاری شان موفق محسوب می شدند.

اگر شما هم این دروغ را به خود می گویید، ابتدا سعی کنید توانایی های ارتباطی و هوش هیجانی تان را بسنجید، سپس خود را به خاطر نداشتن هوش و شایستگی های رسمی سرنزش کنید. توانایی کاربردی در روابط اجتماعی باعث موفقیت یک مدیر اجرایی می شود. امیدواری نیز یک استعداد به حساب می آید.

۷ – شخصیت متناسبی ندارم

اگر فکر می کنید شخصیت تا این حد مهم است، دوباره فکر کنید! به بهترین داستان های موفقیت در این سیاره نگاهی بیندازید. نگرش های بسیار جالبی در مورد شخصیت افرادی که موفقیت های فوق العاده داشته اند، وجود دارد. فرقی نمی کند درون گرا هستید یا برون گرا، فقط اعتماد به نفس تان را بسنجید؛ این چیزی است که واقعا اهمیت دارد.

۸ – هرگز پول کافی نداشته ام

شاید شما به خودتان این دروغ را می گویید که همه افراد موفق پول بسیاری برای شروع داشته اند و به همین خاطر انجام دادن و دست یافتن به همه چیز برای شان راحت بوده است، اما پول فراوان نمی تواند باعث موفقیت یک پروژه شود. به جای اینکه از کمبود موجودی مالی تان شکایت کنید، به سایر عواملی فکر کنید که باعث موفقیت یک پروژه می شود. برنامه ریزی، تعیین هدف کردن و تشکیل گروه، بعضی از این عوامل هستند.

۹ – کاری که من انجام می دهم خوب است، پس همین را ادامه می دهم

این استدلال از اساس نادرست است، زیرا می تواند منجر به رکود شود. این هم یک دروغ خطرناک دیگر است. جهان هر لحظه در حال تغییر است و نتایجی را برای رقیبان شما در بازار کارتان به همراه دارد. این امر، درآمد شما را که می تواند نتیجه یک راه حل موثرتر و نوآورانه تر باشد، کاهش می دهد. این پویایی دنیای کسب و کار است.

موفقیت برای افراد خنثی و بی حرکت کمتر رخ می دهد، حتی اگر آنها در خانواده ای ثروتمند متولد شده باشند، بنابراین این مورد هم تضمینی برای موفقیت نیست. تجربه نشان داده اراده، پشتکار، شجاعت و بصیرت، عواملی هستند که واقعا در موفقیت موثرند. زمان آن رسیده که دیگر به خودتان دروغ نگویید. اگر مسیرتان را تغییر ندهید، مدام در همین موقعیتی که هستید، درجا می زنید.

ادامه مطلب / دانلود

آسیب زدن به ۱۰۷ قسمت بدن با دروغ گفتن!

محمدرضا میثاقی درباره دروغ گفتن برخی افراد گفت: ریشه دروغ ترس از دست دادن وکم بودن امتیازات شخصیتی فرد است و اساس دروغ گفتن به طور معمول کمتر بودن و دیده شدن فرد است و این در حالی است که فرد در پی به دست آوردن چیزی به طور آسانی از ر اه تقلب است.

این روان‌شناس درباره دروغگویی و عوارض آن در بدن اظهار کرد: بدن انسان بر اساس صداقت طراحی شده است و

ادامه مطلب / دانلود

جلوگیری از دروغ کودک و راه بالا بردن اعتماد به نفس

جلوگیری از دروغ کودک و راه بالا بردن اعتماد به نفس

جلوگیری از دروغ کودک و راه بالا بردن اعتماد به نفس از روزی که کارتون پینوکیو رو دیده، تا دروغ می‌گه، خودش می‌ره جلوی آینه، به دماغ‌اش نگاه می‌کنه، اندازه‌اش رو می‌گیره و می‌پرسه: مامان، دماغ‌ام کوچیکه؟ من هم فقط بهش می‌خندم.گاهی بچه‌ها، در مورد مسواک زدن قبل از خواب، ننوشتن تکالیف، جمع و جور کردن اتاق و …،

دروغ می‌گویند و اولین واکنش پدر و مادرها هم سرزنش کردن آنها با گفتن جملاتی مثل «چرا دروغ می‌گی؟»، «دروغ‌گویی کار بدیه»، «اگه همه‌اش دروغ بگی»، «کسی حرف‌ات رو باور نمی‌کنه» و «صداقت داشته باش» است.اما شما مامان‌ها و بابا‌های مهربونی که هم‌دوره پینوکیو و پدرژپتو هستید، تا‌به‌حال فکر کردید که چرا کودک شما دروغ می‌گوید؟

کودکان وقتی دروغ می‌گویند که:

۱) پیش از این به خاطر راست گفتن در مورد یک مساله خاص‌، تنبیه شده باشند.
۲) قصد حفظ آبرو دارند یا می‌خواهند جلب توجه کنند.
۳) می‌خواهند راحت‌تر به مقصودشان برسند.
اما مهمتر از همه اینکه
بچه‌ها دروغ می‌گویند چون از والدین الگوبرداری می‌کنند.

چه کنیم که زندگی بر مدار دروغ نچرخد؟
۱) به بچه‌ها جرات بدهیم

بچه‌ها باید جرات راستگویی داشته باشند. اگر والدین، نسبت به آن‌چه کودک انجام داده، واکنش شدیدی نشان دهند، او، کم‌کم می‌آموزد که راست نگوید و این ذهنیت برایش بوجود می‌آید که «شاید اصلا مامان و بابا نفهمند و من هم مجازات نشوم.»

البته جرات دادن به کودک به معنای تنبیه نکردن او نیست اما مجازات، باید با عملی که کودک انجام داده، هم‌خوانی داشته باشد. اگر پدر و مادر، جزو آن دسته از والدینی باشند که در برابر کوچک‌ترین کار کودک، واکنش شدید نشان دهند، او، جرات راست گفتن را از دست می‌دهد.

۲) تشویق و تنبیه هم‌زمان

کودک باید بداند که در قبال کار بد یا اشتباهی که انجام داده، به‌طور قطع، مجازاتی وجود دارد، اما این مجازات، متناسب با عمل اوست، نه کم‌تر و نه بیش‌تر و مهم‌تر این‌که او باید بیاموزد که اگر دروغ بگوید، دو بار تنبیه می‌شود؛ چون به هر حال، پدر و مادر، هم متوجه کار بد و هم دروغگویی اش می شوند و او ر به خاطر هر دو مورد، تنبیه می کنند.مجازاتی که برای کار بد تعیین می‌کنید، باید

با مجازاتی که برای دروغ‌گویی تعیین می‌کنید، متفاوت باشد؛ چون دروغ‌گویی، اتفاقی جدید و رفتاری جداگانه است.البته نباید به خاطر راست‌گویی، کودک را از تنبیه در قبال کار بدش، معاف کنید. نگران نباشید؛ این سبب نمی‌شود که او به دروغ‌گویی روی بیاورد، بلکه می‌فهمد مجازات، با عمل، متناسب است و حالت جبران دارد و حتی والدین، از او به خاطر راست‌گویی، تشکر هم می‌کنند.

۳) مچ گیری نکنید

گاهی پدر و مادر مطمئن هستند که فرزندشان، کار اشتباهی انجام داده است، اما باز هم درباره‌اش از او سوال می‌کنند. مثلا می‌دانند که او شکلات خورده، دور دهان‌اش هم هنوز شکلاتی است، باز هم از او می‌پرسند «تو شکلاتا رو خوردی؟» و او می‌گوید: «نه».وقتی والدین درباره مساله‌ای اطلاع دارند، نباید طوری سوال کنند که بچه‌ها وادار به دروغ گفتن شوند. در چنین موقعیتی می توانید از یک جمله خبری کوتاه استفاده کنید:

«بدون اجازه شکلات خوردی.»این، یعنی شما می‌دانید که او، این کار را انجام داده است. به عبارت دیگر، رفتار والدین باید طوری باشد که نشان دهند متوجه دروغگویی کودک شده اند، اما مچ‌گیری نکنند.هرگز کودک را تحقیر نکنید و به او برچسب نزنید که «تو دروغ‌گو هستی»؛ این کار سبب می‌شود او، هویت خود را به‌عنوان یک آدم دروغ‌گو بپذیرد، به‌خصوص این‌که این مساله در جمع مطرح نشود، چون ممکن است جمع، او را سرزنش کرده و او، احساس خجالت و حقارت کند.

با کودکان، در مسیر راست‌گویی

برای از بین بردن عادت بچه‌هایی که به دروغ گفتن روی آورده‌اند، باید روش تشویق کردن را در پیش گرفت.در مورد آن کارهایی که مطمئن هستید انجام داده، از کودک سوال کنید و وقتی جواب راست شنیدید، هم در قبال راست‌گویی و هم برای کاری که انجام داده ، از او تشکر کنید.از نمایش و داستان کمک بگیرید و به روش غیرمستقیم راست‌گویی را به او آموزش دهید. برایش داستان‌هایی تعریف کنید که شخصیت اصلی ،

در قبال راست‌گویی یا دروغ‌گویی، به سرنوشت‌های متفاوتی دچار شده و با او درباره داستان و راست و دروغ‌هایی که در آن اتفاق افتاده است، صحبت کنید.زندگی بدون داشتن اعتمادبه‌نفس تقریبا غیرممکن است. اگر تمام توانایی‌های لازم برای شروع کاری را در اختیار داشته باشید اما نتوانید به خودتان اعتماد کنید، بازده کمی خواهید داشت. برای اینکه فرزندانتان به بزرگسالانی با اعتمادبه‌نفس پایین تبدیل نشوند و ترسو بار نیایند، از همین حالا باید به فکر باشید.

کنترل نامحسوس

جرات به خرج دهید و فرزندتان را درگیر تجربه?های و ریسک‌های جدید کنید. بگذارید فرزندتان از همان سن پایین بعضی از کارهای به‌ظاهر دشوار را خودش انجام دهد و اگر اشتباهی نیز مرتکب شد راهنمایی‌اش کنید. برای مثال اگر فرزند کوچکتان خواست یک بطری شیشه‌ای را خودش به تنهایی جابجا کند

و با این کار می‌خواهد به شما کمک کند اصلا مانع او نشوید. فرض را بر این می‌گیریم که محتویات داخل بطری به زمین ریخت. به جای سرزنش کردن، همراه با فرزندتان آثار لکه و کثیفی را پاک کنید و باز هم به او فرصت امتحان کردن مجدد را بدهید. با این کار فرزندتان را از سنین پایین در مقابل اشتباه و شکست قوی بار آورده‌اید.

انتخاب

به فرزندتان اجازه دهید قدرت انتخاب داشته باشد و تبعات انتخاب خود را از نزدیک حس کند. در یک روز برفی اجازه بدهید از بین شال، کلاه و پوشیدن کت یا تمام این موارد خودش گزینه‌ای را انتخاب کند. اگر تنها کلاه را برداشت و با وجود توضیحاتتان همچنان روی انتخابش اصرار داشت، مانعش نشوید

اما شال و کتش را با خود همراه داشته باشید. در این شرایط کمی احساس سردی باعث مرگ فرزندتان نمی‌شود بلکه به او درسی بزرگ خواهد داد؛ درسی که در بزرگسالی‌اش آن را خوب در خاطر خواهد سپرد. بگذارید فرزندتان با تمام وجودش از تاثیر انتخاب در زندگی شخصی‌اش آگاه شود و محتاطانه‌تر و با دقت بیشتری گزینه‌های مختلف را انتخاب کند و به کار بگیرد.

وظایف کوچک اما حیاتی

این شانس را به فرزندتان بدهید تا در کارهای خانه یا بیرون از منزل به شما کمک کند. با درونی کردن این حس در همین سنین پایین روحیه همکاری را در فرزندتان می‌پرورانید و این موضوع باعث استقلال شخصیتی فرزندتان خواهد شد و از او یک شخص با اعتمادبه‌نفس قوی خواهد ساخت. بخش کوچکی از کارهای منزل را به عهده‌اش بگذارید اما یادتان باشد

خیلی در این کار زیاده‌روی نکنید و متناسب با توانایی‌های فرزندتان وظیفه‌ای مشخص به او بسپارید. این کار می‌تواند کمک گرفتن از او در چیدن میز شام یا آب دادن به گلدان داخل خانه‌تان یا برداشت نامه‌ها و بسته‌های داخل صندوق پستی‌تان باشد. این وظایف کوچک اما مهم باعث می‌شود فرزندتان احساس قدرت کند و همین موضوع اعتمادبه‌نفس او را تقویت خواهد کرد.

اتمام کارها

مطمئنا فرزند شما به تفریحاتی خاص علاقه دارد، مثل شنا، بازی با رایانه، نقاشی و… در همه این فعالیت‌ها به او بیاموزید کار را به اتمام برساند. اگر او در این سنین پایین یاد بگیرد نسبت به چیزهایی که دوست دارد تعهد داشته باشد

و آنها را به صورت کامل انجام دهد، به همین ترتیب در آینده به خوبی از عهده انجام تصمیم‌ها و به سرانجام رساندن آنها برخواهد آمد و حس کامل کردن یک فعالیت باعث افزایش روحیه اعتمادبه‌نفس در او خواهد شد. پس بگذارید کارهای مورد علاقه فرزندتان به خوبی به پایان برسد و در این کار تشویقش کنید.

نظرخواهی را فراموش نکنید

منظور از این کار این نیست که در همه کارها با فرزندتان مشورت کنید بلکه دخالت دادن نظر فرزندتان در بعضی از اموری که مربوط به او می‌شود روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان را تقویت می‌کند و باعث تاثیرات خیلی خوبی در زندگی شخصی و شغلی آینده‌اش می‌شود. برای مثال اگر قرار است به منزل یکی از اقوامتان بروید قبل از این کار این تصمیم را با فرزندتان در میان بگذارید و از او بخواهید

خودش را برای مهمانی آماده کند. اگر می‌خواهید دکوراسیون اتاق فرزندتان را تغییر دهید، این موضوع را با او در میان بگذارید. شاید نظر او را به عنوان نظر نهایی برای این کار انتخاب نکنید اما نتیجه این کار بسیار مثبت است و تاثیرات بلندمدتی بر روحیه فرزندتان خواهد گذاشت.

هوش احساسی را دست کم نگیرید

حتما شما هم با کودکانی برخورد کرده‌اید که قادر به ارتباط با همسن و سال‌های خودشان نیستند و از جمع فاصله می‌گیرند. این گروه از کودکان در سنین بالا نیز این مشکل را با خود یدک خواهند کشید چون در کودکی نتوانسته‌اند در این زمینه شخصیت خود را به درستی کامل کنند. برای اینکه فرزندان امروز شما بزرگسالان کم‌رو و فاقد مهارت‌های اجتماعی بار نیایند، سعی کنید تا می‌توانید روحیه گروهی فرزندتان را تقویت کنید و به او اجازه دهید با دوستان و همسن و سال‌های خود ارتباط داشته باشد.

از اینکه فرزندتان ممکن است تحت‌تاثیر الگوهای بد قرار بگیرد، نترسید چون اگر کنترل زیادی هم بر روابط او داشته باشید باز هم ممکن است فرزندتان تحت‌تاثیر حرف‌ها و رفتارهایی قرار بگیرد که خوشایند شما نباشد. برای بالا بردن روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان، سعی کنید او را در گروه‌های دوستان وارد کنید و خودتان بر روابط نظارت داشته باشید. در مورد بایدها و نبایدها با او صحبت کنید و الگوی خوبی برایش باشید.

ادامه مطلب / دانلود

یکی از عوامل شایع دروغ گفتن، خجالت کشیدن بیجا یا همان تعارف است!

در مجلسی برایمان چایی آورده اند، هنگام جمع کردن استکان ها از ما می پرسند، چایی میل دارید و ما می گوییم نه؛ میل ندارم. در حالی که میل داریم!

و یا در مهمانی هنگام رفتن به ما می گویند: امشب بمانید و ما می گوییم نه کار داریم. در حالی که کار نداریم!

و …

تعارف با طعم دروغ و نفاق!

بسیار راحت است که هم تعارف کنیم و هم دروغ نگوییم مانند:

در مثال اول که گفتند چایی میل دارید بگوییم: ممنون صرف شد!

و یا در مثال دوم که گفتند: شب بمانید بگوییم: نه به اندازه کافی زحمت داده ایم!

ادامه مطلب / دانلود

داستان کوتاه راست یا دروغ

تقدیم به اون عاشقایی که ……!

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.

دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..

حال دختر خوب نبود..

نیاز فوری به قلب داشت..

از پسر خبری نبود..

دختر با خودش میگفت:

میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..

ولی این بود اون حرفات..

حتی برای دیدنم هم نیومدی…

شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم..

آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..

دکتر بالای سرش بود.

به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟

دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.

شما باید استراحت کنید..

درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.

اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد.

بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.

الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.

از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم

میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..

پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..

امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.

(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..

اون این کارو کرده بود..

اون قلبشو به دختر داده بود..

آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..

و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…!

ادامه مطلب / دانلود

بدترین دروغ دروغی است که ناخودآگاهانه به خودمان می گوییم، در ذهنمان ریشه می دواند و تأثیرات بیرونی بد و تفکرات منفی بر جای می گذارد. پس دفعه بعدی که تصمیم گرفتید زندگیتان را خانه تکانی و دور و برتان را خلوت کنید از ذهن شروع کنید ، دروغ های قدیمی و حدیث نفس های منفی را که با خود می گفتید از فکرتان بیرون کنید.

 دروغ گفتن اشتباه است اما دروغ گفتن به خود گناهی است نابخشودنی!

در ادامه به ۱۲ مورد از این دروغ های مخرب که هر چه زودتر باید ترک شود اشاره می کنیم

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۱- هنوز دلیلی برای شادی در زندگی ام ندارم

در هر اشتباه یا درگیری ای پیامی نهفته است. بعضی از مردم پیام را در نمی یابند چون یا در حال پرخاشگری با خودشان هستند که چرا اشتباه کرده اند یا از آن مسئله و درگیری بیش از حد ناراحت شده اند. وقتی از نداشتن ها در زندگی عصبانی می شوی در واقع خود را از لذت آن چه داری محروم می کنی. شادترین مردم لزوماً خوشبخت ترین آن ها نیستند و از هرچیزی بهترینش را ندارند آن ها فقط از آن چه دارند نهایت استفاده را می برند. دلیل آن که بسیاری از مردم دست از تلاش و کوشش می کشند آن است که یا به آن چه از دست رفته خیره شده اند! یا به درازی راهی که در پیش دارند فکر می کنند درحالیکه می توانند به حال و مسافتی که پیموده اند بیاندیشند.

۲- رؤیاها غیر ممکن اند!

هرگز اجازه ندهید کسانی که خودشان دست از رؤیاهایشان کشیده اند شما را تحت تأثیر قراردهند. بهترین کاری که می توانی انجام دهی آن است که پیرو قلبت باشی! ریسک کن! به دنبال انتخاب های امن و راحت نباش، از آن چه ممکن است اتفاق بیافتد نهراس. هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. اگر به راهت ادامه دهی به آن چه می خواهی می رسی. بگذار رؤیاهایت بزرگتر از ترس هایت باشند و عملت از سخنت گویاتر. هرروز کاری انجام بده که بعدها به خاطرش از خودت ممنون باشی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۳- افرادی هستند که مرا آزار می دهند

زندگی کوتاه است. مراقب خودت باش. اگر کسانی هستند که دائماً آزارت می دهند باید آنقدر برای خودت ارزش قائل باشی که آن ها را ترک کنی. ممکن است در ابتدا ضربه بخوری ولی درست خواهد شد. گاهی دوری گزیدن نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه نشانه ی نهایت قدرت است. دور نشده ای که دیگران ارزشت را بدانند، از آن ها دور شده ای چون سرانجام خودت ارزش خودت را دانسته ای.

۴- ناکامی هایم همه اتلاف وقت بوده اند

افرادی هستند که در زندگی تو نگنجیده اند، اما هیچ کدام از آن ارتباطات اتلاف وقت نبوده. اگر آن چه می خواسته ای از آن ها به دست نیاورده ای در عوض آن چه نمی خواسته ای را به تو آموخته اند. دوستانمان را از دست نمی دهیم فقط کم کم یاد می گیریم که چه کسانی به دردمان می خورند. هرگز کسی را وادار نکن که جایی برایت در زندگی اش باز کند چون اگر ارزشت را بداند خودش مطمئناً این کار را خواهد کرد. به خاطر داشته باش وقتی شرایط خوب است دوستان تو را می شناسند و هنگامی که اوضاع ناجور می شود این تو هستی که دوستان واقعی ات را می شناسی.

۵- شرایط هرگز بهتر نمی شود

هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که بدون هرگونه اشتباهی با همه مسائل زندگی روبرو شود. اصلاً شیوه ی آفرینش ما این گونه نیست. در عوض انسان برای عصبانیت، ناراحتی، آزار، خطا و زمین خوردن ساخته شده است. این ها همه بخشی از زندگی هستند، رویارویی با مشکلات، آموختن، تغییر و حل آن مشکلات. در گذر زمان این ها چیزهایی هستند که سرانجام آن چه باید باشیم را از ما می سازند.

وقتی خودت را در تنهایی محبوس می بینی و نمی توانی خودت را از ظلمت رها کنی به خاطر داشته باش که آن ظلمت همانند مکانی است که بال های کرم ابریشم در آن رشد می کند و پروانه می شود. امروز روز خوبی نیست این به این معنی نیست که فردا نمی تواند بهترین روز زندگیت باشد. فقط باید بخواهی تا به آن برسی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۶- شکست بد است

گاهی باید بارها شکست بخوری تا سرانجام پیروز شوی. مهم نیست چندبار اشتباه کرده ای یا چقدر آرام به جلو می روی تو از تمام کسانی که تلاش نمی کنند جلوتر هستی.

وقتی شکست می خوری آن چنان درگیر آن نشو که فرصت های بعدی را هم از دست بدهی. ایده هایی که به کار نمی آیند سنگریزه هایی هستند در مسیر ایده ای که به بار خواهد نشست. و به خاطر داشته باش شکست زمین خوردن نیست شکست یعنی زمین نشستن درحالیکه می توانی بلند شوی و ادامه دهی. همیشه سریع بلند شو و به راهت ادامه بده!

۷- اتفاقات خوب بدون هیچ تلاشی رخ خواهند داد!

همانی هستیم که انتخاب می کنیم باشیم! قرار نیست کسی ما را نجات دهد، خودت ناجی خودت باش. قرار نیست چیزی به ما بدهند، باید بیرون بروی و آن را بدست آوری. هیچ کس جز خودت نمی داند چه می خواهی و اگر به دستش نیاوری هیچ کس به اندازه ی خودت شرمگین نمی شود. کلید خوشبختی را در جیب دیگران نگذار و منتظر نباش دیگران زندگی رؤیائیت را بسازند. معمار و نگهبان شادکامیت باش. هرچه بیشتر در مقابل گذشته و حال مسئول باشی به همان اندازه قادر خواهی بود آینده ی دلخواهت را بسازی.

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۸- گذشته ام ۱۰۰ درصد گواه بر آینده ام است

همه ی ما در برهه هایی از زندگی اشتباهاتی کرده ایم. گاهی به دیگران اجازه می دهیم از ما سوء استفاده کنند یعنی پذیرفته ایم که بی ارزش باشیم، سنگفرش دیگران شده ایم از ما عبور کرده اند و به راحتی فراموش شده ایم.  ولی نباید از هیچ لحظه ی آن پشیمان یا شرمگین باشیم، زیرا از هریک از انتخاب های غلطمان نکته ای آموخته ایم. یاد گرفته ایم که به چه کسانی اعتماد کنیم و از چه کسانی روی گردان باشیم، معنای دوستی را آموخته ایم بلدیم با دروغ گوها چگونه رفتار کنیم! و با دوستان مخلص چگونه کنار بیاییم. می دانیم چگونه خودمان باشیم میدانیم چگونه از افراد بزرگ و اتفاقات نیک در زندگیمان استقبال کنیم. اگرچه چیزهایی هستند که هرگز درنمی یابیم، اکنون برای دفعه بعد و آن چه در آینده رخ خواهد داد آماده تر هستیم.

۹- نیازی به ملاقات با افراد جدید نیست

شاید این تفکر آزاردهنده باشد اما نمی توانیم تا ابد همه ی دوستانمان را حفظ کنیم. افراد و همچنین اولویت های ما تغییر می یابند. برخی ارتباطات رنگ می بازند و برخی جان می گیرند و رشد می کنند. به استقبال ارتباطات جدید برو و بگذار افراد قدیمی که دیگر به کارت نمی آیند دورتر و دورتر شوند. به قضاوت هایت اعتماد کن. با آغوش باز به آدم های جدید در زندگیت خوشامد بگو و بدان با این کار به قلمروهای جدید و ناشناخته پا می گذاری! بیاموز! برای مقابله با چالش های پیش رو آماده باش و آماده باش روزی کسی را ملاقات کنی که زندگی ات را برای همیشه تغییر خواهد داد.

۱۰- بدون رفتگانم نمی توانم به زندگی ادامه دهم

اگر کسی وارد زندگیت شد و حضورش اثرات مثبتی داشت ولی به علتی در کنارت نماند بیش از حد عجز و لابه نکن! خوشحال و شکرگزار باش که برای مدتی مسیر زندگیتان در هم گره خورده است و از حضورش لذت برده ای حتی اگر این مدت کوتاه بوده است. زندگی یعنی تغییر. مردم می آیند و می روند برخی بازمی گردند و برخی نه! و باز هم همه چیز آرام و عادی است. چون یک نفر بازگشته است دلیلی ندارد که بقیه افرادی که در کنارت هستند را فراموش کنی و نبینی. قدر آن چه داری را بدان و به خاطراتت لبخند بزن.

۱۱- آماده نیستم! هنوز به اندازه ی کافی خوب نیستم

وقتی فرصتی به انسان رو می کند بدان که هیچ کس ۱۰۰ درصد آماده ی بهره برداری از آن نیست. زیرا بیشتر فرصت ها در زندگی، ما را به رشد و نمو  در فضاهایی غیر از راحتی و آرامش وامیدارند. و این یعنی در زمان رویارویی با آن فرصت آرامشی وجود ندارد. خودت را سرزنش نکن همه چیز در آینده درست خواهد شد. به استقبال این رشد و تعالی برو! اینکه در آینده بهتر می شوی به این معنی نیست که الان خوب نیستی این یعنی اینکه در آینده پیشرفت خواهی کرد، خودت را عاشقانه دوست خواهی داشت و به زندگی خواهی پرداخت. باید قلبت را مداوا کنی ذهنت را بازتر و بازتر کنی و آن چه داری با دیگران تقسیم کنی. تو آماده ای! فقط شروع کن!

هرگز این دروغ ها را به خودتان نگویید!

۱۲- هنوز وقت هست

در پایان از انجام آن چه انجام داده ای به اندازه ی آن چه انجام نداده ای اظهار ندامت نکن. به این خطوط اعتماد کن. به عقب برگرد و بگو “باور کردنی نیست! من انجامش دادم!” نه “ای کاش…” همیشه بگو” چه خوب…” نه ” اگر…”. چه بهتر که عمری داشته باشی سراسر خطا و از هر خطا تجربه و درسی گرفته باشی تا اینکه قلبی داشته باشی پر از ندامت و خالی از رؤیاهای زیبا!

ادامه مطلب / دانلود

این 5 کار عمر انسان را کوتاه می کند

برخی از اعمال و رفتار ما موجب غضب الهی می شود و مرگ زودرس را برای انسان به همراه دارد.

امام سجاد (علیه السلام) در گفتاری به پنج کار اشاره می کند که مرگ انسان را تسریع می بخشد .

ایشان می فرمایند:

(پنج خصلت از )گناهانی است که مرگ انسان را زودتر می رساند

1- قطع روابط خویشاوندی

2- قسم دروغ

3- سخنان دروغ

4- زنا

5- جلوگیری از راه و روش مسلمانان

(وسائل الشیعه ج16ص 281)

دروغ گویی و زنا از صفات زشت و گناه کبیره محسوب می شود که با مروری در پیرامون خود، متوجه آثار زیانبار این گناه در افرادی که گرفتار و عامل به آن هستند می شویم.از سوی دیگر قطع رحم و دروری گزینی از اقوام وخویشان نیز مشکلات عدیده ای برای انسان به همراه دارد.

 

ادامه مطلب / دانلود

چرا انسان ها به هم دروغ می گویند؟

 

اگر به افرادی که دراطرافتان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که بسیاری از آنها در طول روز دروغهای فراوانی می گویند. در واقع این مسئله گویای این است که تقریبا همه افراد دراین سیاره به شیوه های متفاوتی درزندگی دروغ می گویند.

آنها بر این باورند که غالب شدن شرایطی درآن لحظه افراد را وادار به دروغگویی می نماید. دربسیاری از موارد، افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند. اما افرادی هم هستند که برای گول زدن دیگران دروغ می گویند. گروه دیگری از افراد نیز به دروغگویی معتاد شده اند. خیلی ها هم به این دلیل دروغ می گویند که از هرگونه مورد انتقاد قرار گرفتن دراجتماع دور باشند.

● چه کسانی درمورد روابط خود دروغ می گویند؟

شاید درک این موضوع که چرا افراد درهنگام برقراری ارتباط با دیگران، درمورد خود دروغ می گویند، کمی دشوار باشد.

ممکن است دلیلی اصلی این مسئله این باشد که آنها می ترسند اگر رازهای خود را فاش کنند، آن شخص آنها را ترک کند. افراد در روابط خود دروغ می گویند تا مسائل منفی شخصیتی شان را پنهان کنند. بسیاری از افراد اشتباهات خود در روابط گذشته یا لجبازی خود را نپذیرفته اند، دوست ندارند طرف مقابلشان در فعالیتهای روزمره آنها دخالت کند. علت دروغگویی و خیانت اشخاص این است که آنها اغلب دارای عقده حقارت بوده و تمایلی ندارند تا شخصی که با او رابطه ای را برقرار می کنند درمورد آن چیزی بداند. ترسی که در ذهن آنها نقش بسته است مسئول دروغگویی این افراد می باشد. برای نمونه، یک مرد برای اینکه رابطه خود را با نامزدش پایدار نگاه دارد، ممکن است در بیان مسائلی همچون موقعیت مالی، درآمد سالیانه و سرمایه های خود به دروغ متوسل شود.

بدین جهت ممکن است در صورتی که نامزدش بخواهد بیشتر درباره حقایق اطلاع کسب کند، برای مرد ترس امتناع ناگهانی زن از ازدواج به وجود آید. نکته متحیرکننده این است که با این که همه می دانند بعدها بسیاری از مسائل درزندگیشان آشکار خواهد شد، باز هم دروغ می گویند. با وجود این، فرد دروغگو به نوعی به آرامشی موقتی و یک حس پیروزی دروغین و نابغه بودن دست می یابد که آنها را غرق در لذت می کند. اما غافل از آن که یک دروغ، دروغ های دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت.

● چرا افراد درمحل کار خود دروغ می گویند؟

برای این پرسش دلایل زیادی وجود دارد. اغلب میانبر زدن به گلوگاه رقابت برای تکمیل وظایف و دستیابی به ارتقای مقام، افراد را مجبور به دروغگویی می کند. همچنین بسیاری از افراد برای خوار کردن کارمندان رقیب و برداشتن آنها از سر راه خود از دروغ کمک می گیرند تا سمت مورد نظر خود را بدست آورده و از دیگران پیشی بگیرند. در بسیاری از مکانها، آوردن دلایل ساختگی برای به اثبات رساندن اهداف شخصی نیز مشاهده گردیده است. افراد برای بالا بردن تصویر بد شغلی خود درمحل کار نیز دروغ می گویند. بسیاری هم به دلیل به دست آوردن سودهای مالی سریع دروغ می گویند.برای نمونه، ممکن است فروشنده ای در مورد کیفیت کالایی که به فروش می رساند به مشتری خود دروغ بگوید.

● برخی دلایل دیگر دروغگویی

شاید دلایل دروغ گفتن افراد و اقدام به بیان آن همیشه جنبه منفی نداشته باشد. در برخی موارد به خاطر مصلحت یک شخص دروغی گفته می شود. در بسیاری از شرایط، وقتی کسی وقت کافی برای تشریح موقعیت به فردی و متقاعدکردن او برای مسائلی که رخ داده است، ندارد، به دروغ پناه می آورد. در خیلی از مواقع نیز یک دروغ می تواند به کنترل شرایطی خاص کمک کند تا درآن لحظه موقعیت دشوار نگردد.

¤ دروغ اجباری به خاطر بیماریها

¤ دروغ اجباری به خاطر مجموعه علائم ذهنی و جسمی

¤ دروغ اجباری به خاطر ناهنجاریها

¤ دروغ اجباری به خاطر رفتارها

پس نتیجه می گیریم که درک این که چرا از نظر روانشناسی افراد دروغ می گویند، بسیار دشوار است. با این حال، نباید در مورد شخصی که هدف خوبی برای دروغ گفتن دارد به عنوان شخصی که رفتاری غیرصادقانه دارد، قضاوت کرد. باز هم تا آنجا که امکان دارد باید از دروغ گفتن بپرهیزیم زیرا سبب ایجاد تأثیرات بدی در زندگی گشته و اعتماد دیگران نسبت به ما را کاهش می دهد.

● وابستگی

پایه و اساس وابستگی، روابط بسیار نزدیک است. وابستگی به تأثیرگذاری دوطرفه اشاره دارد. حرکات و رفتارهای شما اثر شدیدی بر روی رفتار طرف مقابلتان دارد و برعکس.

وابستگی سبب ایجاد حقوق زیادی می گردد. افراد با برقراری ارتباط با سایر اشخاص در زندگی پیش می روند. هر قدر وابستگی بیشتر شود، بازگویی حقایق ضروری تر می گردند. برای دستیابی به نتایج مثبت در طول روابطمان، زوجها باید بیشتر درباره یکدیگر بدانند و همدیگر را درک کنند.

ازسوی دیگر، وابستگی قید و بندهای فراوانی نیز بوجود می آورد. هرچه وابستگی زیادتر باشد، افراد، دیگر آزادی زیادی برای انجام کارهایی که خواهان آن هستند، در زمانی که دوست دارند یا با کسی که می خواهند، ندارند.

پس هرچه به کسی نزدیک تر می شویم، بیان حقایق مهم تر می شوند اما ریسک بیشتری نیز دارند. همسران صمیمی بیشتر در مورد این که درباره چه فکر می کنند، چه احساسی دارند یا چطور رفتار می کنند، نگران هستند. البته اندیشه ها، احساسات و رفتارهای ما تأثیر مستقیمی در خوشحالی و خوشبختی یک زوج دارند.

● همه اینها به چه معناست؟

هنگامی که وابستگی ها کمتر هستند، بیان حقایق ساده ترین کار است، مانند آشکارساختن اطلاعات خیلی خصوصی، به شخص غریبه ای که در صندلی کناری شما در هواپیما نشسته است. در چنین شرایطی بیان واقعیت مشکلی ایجاد نکرده و همچنین نه هیچ نتیجه حقیقی ای برای انجام آن وجود دارد و نه حتی منفعتی در کار است.

زمانی که وابستگی ها زیاد شد، به همان اندازه بیان واقعیتها نیز با اهمیت می شوند. بیان واقعیت به افراد این اجازه را می دهد تا رفتارها و فعالیتهایشان را هماهنگ ساخته تا در نتیجه آن صمیمیت و نزدیکی بوجود آید وابستگی به احتمال زیاد، باعث ایجاد نیرنگ نیز می شود. زیرا دوطرف از همدیگر توقع و تقاضاهای زیادی دارند که با بیان حقیقت ریسک بیشتری می پذیرد. گفتن واقعیت ها در یک ارتباط نزدیک می تواند سبب کاهش کشمکش ها و منفی نگری ها گردد و اهداف کلی را مهار کند. با این اوضاع، هم بیان واقعیت ها و هم فریبها و نیرنگها برای به نتیجه رساندن رابطه مهم هستند.

صمیمیت نیازمند صداقت است، اما صداقت کامل، زوجین را از هم می پاشد. یافتن تعادل مناسب، ممکن است برای بسیاری از زوجین امری دشوار باشد.

● صداقت در رابطه

صداقت در رابطه چقدر حائزاهمیت است؟

آیا صداقت در رابطه شما نقش مهمی دارد؟ آیا واقعا مسئله ای جدی محسوب می شود؟

بسیاری از افراد در مورد اهمیت صداقت در روابطشان سخن می گویند. اما چندنفر از زوجها به آن پرداخته اند؟ به راستی چند نفر از ما با طرف مقابلش صادق بوده است؟

برای برخی از افراد صداقت تنها واژه ای زینتی است که آنها صرفا از روی چاپلوسی به آن توجه می کنند و از این رو یکی از ابتدایی ترین مسائلی است که به شکل یک بحران درحال سقوط است.

اما صداقت در رابطه ارزشی واقعی دارد که ما باید هر اندازه که در توان داریم برای پایدار نگاه داشتن آن تلاش کنیم. سلامت و طول عمر این رابطه به این مسئله بستگی دارد.

● عشق بدون اعتماد چیست؟

ارزش واقعی درستکاری در رابطه این است که به اعتماد روح می بخشد. اگر در روابطمان اعتماد و خلوص نیت را درنظر نگیریم، جراحت ها ظهور پیدا می کنند.

چرا؟

زیرا اگر ما نتوانیم به نزدیک ترین افراد در زندگی مان اعتماد کنیم، در زمان های سختی و بحران ها هم نمی توانیم به آنها تکیه نماییم. آنها به جای این که ما را از اعتماد و اطمینان اشباع کنند، با تردید فراوان ما را رها می کنند و به تدریج رابطه را فرسوده می کنند تا این که از بین برود.

آشکار است که این نوع بنیانگذاری آن چیزی نیست که ما برای یک رابطه ابدی می توانیم درنظر بگیریم. پس صداقت در رابطه اساسا بسیار بااهمیت است زیرا نشانه تضمینی است که می توانیم به شخصی که دوستش داریم اعتماد و تکیه کنیم. این بنیان عشق و دوست داشتن است.

وقتی از زوج های موفق که مدت طولانی است که با هم هستند بپرسید که ریشه اصلی موفقیت آنها چه بوده، درخواهید یافت که پاسخ هر نه نفر از ده نفر آنها شامل برخی از جنبه های اعتماد و صداقت خواهد بود.

● اصلی ترین مسائلی که افراد در روابط شان در مورد آن دروغ می گویند.

۱) احساسات منفی خود نسبت به خانواده یا دوستان طرف مقابل. افراد درباره دوست داشتن افرادی که برای طرف مقابل شان مهم هستند، دروغ می گویند

۲) در مورد سن، وزن و وضعیت سلامت خود.

۳) وقت گذاشتن برای با هم بودن. افراد در مورد دلیل این که چرا نمی توانند باهم باشند یا یکدیگر را ببینند، دروغ می گویند. مثلا می گویند: «سرم خیلی شلوغ است، کارهای زیادی دارم، درحال حاضر وقت ندارم.»

۴) چقدر پول درمی آورند، درآمدشان، ارثیه ای که به آنها رسیده و یا سرمایه هایشان و گاهی حتی در مورد میزان بدهی های خود نیز به دروغ متوسل می شوند.

۵) احساس خود نسبت به همسر قبلی خود. آنها اغلب بیزاری های خود نسبت به آنها را بزرگ جلوه می دهند. آنها درباره احساسات و علایق خود نسبت به دوستان و همکاران خود نیز دروغ می گویند.

۶) درباره مصرف موادمخدر، سیگار کشیدن.

۷) فعالیت هایی که از آن لذت می برند. آنها در مورد چیزهای لذتبخشی که طرف مقابل شان دوست دارد آنها را انجام دهد، دروغ می گویند.

۸) احساسات منفی درباره ظاهر فیزیکی طرف مقابل. کسانی که عاشق می شوند در مورد علاقه خود به قیافه، سن و طرز لباس پوشیدن طرف مقابل به او دروغ می گویند.

۹) احساسات منفی خود در مورد شغل او. افراد به دروغ شغل، رشته، حرفه و انتخاب های طرف مقابل خود را دوست دارند و به آنها احترام می گذارند.

● ۵ دلیل اصلی که زوج ها به هم دروغ می گویند

صداقت یکی از ویژگی هایی است که ما در روابط سالم به دنبال آن هستیم. این ویژگی پسندیده ای است که در هر دو طرف وجود داشته و می تواند بین آنها اعتماد را پایه گذاری نماید. رابطه بدون اعتماد می تواند سبب سوءتفاهم های فراوان، رنج عاطفی، عدم اطمینان و شکست در ارتباط گردد. این مسئله حتی در صورتی که کشمکش پایدار عدم اطمینان و عدم صداقت در میان باشد، می تواند به طور پنهانی موجب از هم پاشیدن رابطه شود.

همان طور که می دانیم، روراست بودن در روابط از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این همیشه بدان معنا نیست که همه زوج ها با هم صادق هستند. همه ما به احتمال زیاد در برخی موارد در زندگی مان دروغی گفته ایم یا حداقل سعی کرده ایم که از بیان حقیقت سرباز زنیم. این یک مکانیسم دفاعی است که ما از آن برای جلوگیری از ایجاد مشکل یا مقابله با آن استفاده می کنیم. اگرچه، درک و فهم دلایل ترس از صادق بودن به طور شگفت انگیزی می تواند به زوج ها کمک تا به واسطه آن عدم اطمینان و کمبود اعتماد در روابط شان را از بین ببرند.

● این هم چند دلیل برای دروغگویی افراد

۱) ترس از به دردسر افتادن. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به طور خودکار طرف مقابل تان را مورد انتقاد قرار می دهید تا با او روراست باشید، فرصت خوبی است تا آنها را وادار کند تا نخواهند با شما صادق باشند و همه چیز را به شما بگویند. این یک تقویت کننده منفی است که سبب ایجاد مانعی برای به اشتراک گذاری احساسات و واکنش ها آنها گشته و در نتیجه موجب پنهان شدن و در لاک خود فرو رفتن آنها می شود.

۲) ترس از آزار دادن طرف مقابل. اغلب مواقع، افراد به دلیل محافظت از احساسات فردی که برایشان مهم است، دروغ می گویند. در این شرایط، عدم صداقت مسئله را درست یا قابل قبول نمی کند، اما منطقی است که آنها نخواهند شما حقیقت را کشف کنید. زیرا این موجبات ناراحتی و ایجاد احساسات بد در شما را فراهم می آورد.

۳) آنها می خواهند دیگران آنها را تأیید کنند. بسیاری از افراد دوست دارند طرف مقابل شان احساسات آنها را صادقانه تأیید کرده و دوست شان بدارند و این همان موضوعی است که آنها همیشه با آن در کشمکش هستند. این موضوع می تواند باعث گردد تا افراد طوری دروغ بگویند که شاید درباره واقعیت مبالغه شود یا آنها مجبور شوند به خاطر این که دوست دارند موافقت شما یا شخص دیگری را جلب کنند، داستانی را از خود بسازند.

۴) جدا شدن از یک عادت ناپسند. ممکن است برای شخصی که همیشه با عدم صداقت یا سرپوش نهادن بر عواطف واقعی خود با مشکل مواجه بوده است، کنترل دروغگویی بسیار دشوار باشد. به محض بیان نکردن حقیقت، این مسئله تبدیل به یک عادت و الگو می گردد و ممکن است برای شخصی که تصمیم گرفته دست از این کار بردارد و درستکار و راستگو باشد، مشکلاتی به وجود آورد.

۵) ناتوانی در بیان احساسات. برای برخی، گفت وگو در مورد احساسات شخصی کاری بسیار دشوار است. وقتی دوست نداشته باشیم درباره این احساسات صحبت کنیم یا این که ندانیم چگونه باید به طور موثری رابطه برقرار کنیم، صحبت نکردن در مورد آنها یا پنهان کردن احساسات واقعی برای برخی افراد ساده تر می گردد.

اکنون که دلایل بی صداقتی افراد با همسران یا طرف مقابل شان را متوجه شدیم، به طور قطع این تصدیقی برای خوب بودن دروغ و پنهان کردن حقایق نیست. با وجود این، مطالب ذکر شده می تواند نوعی بینش بر این مسئله باشد که هر دو طرف چگونه می توانند بر برقراری حقیقت و رابطه ای آشکار و صادقانه موثر واقع شوند. زوجین می توانند بر مهارت های برقراری ارتباط که آنها را در بیان حقیقت یاری می کند، بدون این که خطر یا پیامدی برایشان به وجود آورد، کار کنند. مشاوره های فردی هم می تواند به آنها کمک کند تا بر احساس عزت نفس یا شناخت و بیان عواطف خود تأثیر بگذارند. فهم علت دروغگویی هم می تواند در افزایش صداقت و تقویت روابط موثر باشد.

ادامه مطلب / دانلود
css.php