نتايج جستجو مطالب برچسب : داستانک

داستانک زیبای نمره ده نقاشی

داستانک زیبای نمره ده نقاشی

داستانک زیبای نمره ده نقاشی

پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین!

بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه!

مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه.

دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود!

پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی

ادامه مطلب / دانلود

داستانک شاهین چنگیزخان مغول

داستانک شاهین چنگیزخان مغول

داستانک شاهین چنگیزخان مغول

یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند.

همراهانش تیر و کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند.

شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود.

چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

اما با وجود تمام شور و

ادامه مطلب / دانلود

داستانک زیبای سقراط و رمز موفقیت

داستانک زیبای سقراط و رمز موفقیت

مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست.

سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید.

هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود.

وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را

ادامه مطلب / دانلود

داستانک شاخه گلی برای مادر

داستانک شاخه گلی برای مادر

داستانک شاخه گلی برای مادر

مردی در راه برگشت به خانه، جلوی یک گل‌فروشی توقف کرد تا برای مادرش که در شهری حدود ۳۰۰ کیلومتر دورتر زندگی می‌کرد یک دسته گل سفارش دهد تا ارسال کنند.

وقتی داشت از ماشین پیاده می‌شد متوجه شد که دختر کوچکی گوشه‌ای ایستاده و در حال گریه کردن است.

مرد از دختر پرسید که چرا گریه می‌کند و دختر جواب داد: «من میخواهم یک شاخه گل رز برای مادرم بخرم. اما پولم کافی نیست.»

مرد لبخندی زد و

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل از آنهاست که نان را پشت در می مالند چیست؟

معنی ضرب المثل از آنهاست که نان را پشت در می مالند چیست؟

یکی بود یکی نبود، مردی بود که هم فقیر بود و هم خصیص. تصمیم گرفت که با پسرش به شهری رفته و به کارهای ساختمانی مشغول شوند. پدر تصمیم گرفت که پول زیادی خرج نکند و دست فردش را پس انداز کند.

و به پسرش هم گفت باید خیلی صرفه جویی کنیم حتی در غذا خوردنمان، پسر گفت باشد، چلو، پلو نمی خوریم. اما نان و

ادامه مطلب / دانلود

قصه کودکانه فرشته نگهبان

قصه کودکانه فرشته نگهبان

یکی بود یکی نبود یه دختر کوچولویی بود به نام صبا. صبا کیف مدرسه اش را برداشت و از مامان خداحافظی کرد تا به سمت مدرسه حرکت کنه.

صبا بسم الله گفت و از خانه بیرون رفت.

باد می آمد. باد در را محکم به هم زد صبا دستش را عقب کشید و

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل شکم را پهنش کنی دشت است

معنی ضرب المثل شکم را پهنش کنی دشت است

روزی بود. روزگاری بود. روزگار اسکندر بود. کار لشگر کشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. امابر خلاف انتظار او نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرمانده ای به جنگش آمد. خاقان چین که فرمانده بزرگ مردم چین بود،دستور داد اسکندر ولشگریانش را با احترام به پایتخت چین ببرند. اسکندر و سربازانش خوشحال بودند که بدون جنگ و

ادامه مطلب / دانلود

ضرب المثل گر رَستم از دست تیرزن من و کنج ویرانه ی پیرزن

ضرب المثل گر رَستم از دست تیرزن من و کنج ویرانه ی پیرزن

یکی بود یکی نبود. پیرزن فقیری بود که توی کلبه ی کوچکش یک گربه داشت. گربه همدم پیرزن بود امّا پیرزن غذای به درد بخوری نداشت که به گربه بدهد پیرزن گربه را خیلی دوست داشت.

گربه هم گاه گاهی موشی شکار می کرد و می خورد امّا چون در خانه ی پیرزن چیز ی پیدا نمی شد، موش ها هم کمتر به کلبه ی پیرزن رفت و آمد می کردند گربه هم همیشه گرسنه بود و رنج می کشید یک روز گربه اطراف کلبه ی پیرزن گربه ی چاقی را دید. آن گربه آن قدر تپل بود که به سختی راه می رفت. گربه ی پیرزن به گربه ی چاق گفت: «سلام رفیق تا حالا تو را ندیده بودم» گربه ی چاق گفت: «حق داری مرا ندیده باشی من مال این طرف ها نیستم آمده ام به یکی از آشنایانم سری بزنم. من در قصر حاکم زندگی می کنم آن جا خوردنی های زیادی پیدا می شود. آن قدر غذا هست که هم موش ها بخورند، هم گربه ها.

گربه ی پیرزن آهی کشید و

ادامه مطلب / دانلود

داستان جالب مورچه بازنشسته نمی شود

داستان جالب مورچه بازنشسته نمی شود

توی شهر مورچه ها،هیچ کس بیکار نبود و هر کس کاری می کرد. عده ای از مورچه ها مشغول کشاورزی بودند. کوشا یکی از مورچه های کشاورز بود. او همراه بقیه ی مورچه ها، برگ های گیاهان را می چید تا از آنها برای پرورش قارچ استفاده کنند.

کوشا با آرواره های قوی و دندان های تیزش، برگ ها را خیلی راحت می چید و از ساقه جدا می کرد و دوستانش هم آن برگ ها را به لانه می بردند و روی آنها قارچ پرورش می دادند تا همه ی ساکنان شهر از آن قارچ ها تغذیه کنند.

کوشا کارش را خیلی دوست داشت.او یکی از پرکارترین افراد شهر مورچه ها بود.

روزها یکی پس از دیگری گذشتند.کوشا دیگر نمی توانست به راحتی برگ ها را بچیند. او پیر شده بود و آرواره هایش دیگر قدرت و توانایی سابق را نداشتند.

شهردار شهر مورچه ها به او گفت:« تو در روزهای جوانی خیلی خوب کار می کردی و زحمت زیادی می کشیدی؛ حالا بهتر است بازنشسته شوی و استراحت کنی.به جای کارکردن، به باغ برو و گردش کن و از دیدن آسمان آبی و خورشید درخشان و گل های زیبا لذت ببر.»

کوشا جواب داد: «شهردار عزیز، من دوست دارم تا وقتی زنده هستم در کنار دیگران کار کنم. حالا که نمی توانم برگ بچینم، اجازه بدهید به کارحمل و نقل برگ ها بپردازم. وقتی مورچه های جوان برگ ها را می چینند، من برگ ها را برمی دارم و به لانه می آورم. من می توانم برگی را که پنجاه برابر من وزن دارد، با خودم حمل کنم و به لانه بیاورم. از امروز کارم می شود جمع کردن و آوردن برگ ها به لانه برای پرورش قارچ.»

شهردار لبخندی زد و گفت:«آفرین به تو مورچه ی سخت کوش و پرکار! واقعاً کوشا و زحمتکش هستی. حالا که دلت می خواهد کارکنی، من حرفی ندارم.»

کوشا با خوشحالی پیش دوستانش رفت و به آنها در جابه جا کردن برگ ها کمک کرد.او می گفت:« یک مورچه همیشه باید مفید باشد و به دوستانش کمک کند، حتی اگر یک مورچه ی پیر باشد. یک مورچه هرگز بازنشسته نمی شود.

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل شامت را اینجا بخور و دهن گیره ات را جای دیگر

معنی ضرب المثل شامت را اینجا بخور و دهن گیره ات را جای دیگر

یکی بود یکی نبود. مردی بود که همراه خانواده اش مشغول خوردن شام بودند. نه قرار بود جایی بروند نه با کسی قول و قراری داشت. ناگهان صدای در بلند شد. مرد نگاهی به همسرش انداخت و

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل نه ناخویشش به ناخوشی آدم می بره و نه...

یک حکیم باشی بود که به معاینه ی بیماران می پرداخت. روزی که صدای آه و ناله ی بیماری توجهش را جلب کرد وقتی از مطب خارج شد. دید که بیماری هست که از درد گلایه می کند و می خواهد که خارج از نوبت معاینه بشود. بیماران دیگر هم قبول کردند که

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل خر برفت و خر برفت و خر برفت چیست؟

معنی ضرب المثل خر برفت و خر برفت و خر برفت چیست؟

این مثل را در مورد افرادی می گویند که از دیگران تقلید نابه جا و کورکورانه می کنند و خیر و صلاح خویش را در نظر نمی گیرند.

روزی بود؛ روزگاری بود؛ درویش پیر و شکسته ای بود معروف به درویش غریب دوره گرد که

ادامه مطلب / دانلود

قصه کودکانه آقا غوله و بزهای ناقلا

قصه کودکانه آقا غوله و بزهای ناقلا

داستان ما در یک روز سرد، در یک چمنزار سبز و زیبا اتفاق افتاد. سه بز برادر بودند که با هم در یک چمنزار بزرگ زندگی می کردند.یک روز بز بزرگ به دو تای دیگر گفت “خسته شدم از این که هر روز به این چمنزار اومدم، دلم می خواد چمن های اون طرف نهر رو هم مزه مزه کنم.”

برادر کوچکتر گفت “ما نمی تونیم به اون طرف بریم، چون نهر خیلی عمیقه و

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل جنگ زرگری چیست؟

معنی ضرب المثل جنگ زرگری چیست؟

در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکان‌های زرگری می‌شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می‌کرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می‌کرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر می‌کرد تا وارد معرکه شود. زرگر دوم که

ادامه مطلب / دانلود

قصه کودکانه ماجرای یک کلاغ، چهل کلاغ

قصه کودکانه ماجرای یک کلاغ، چهل کلاغ

ننه کلاغه صاحب یک جوجه شده بود. روزها گذشت و جوجه کلاغ کمی بزرگتر شد. یک روز که ننه کلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت: عزیزم تو هنوز پرواز کردن بلد نیستی نکنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری و ننه کلاغه پرواز کرد و رفت.

هنوز مدتی از رفتن ننه کلاغه نگذشته بود که جوجه کلاغ بازیگوش با خودش فکر کرد که

ادامه مطلب / دانلود

معنی ضرب المثل شکم را پهنش کنی دشت است چیست؟

معنی ضرب المثل شکم را پهنش کنی دشت است چیست؟

روزگار اسکندر بود. کار لشگر کشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. امابر خلاف انتظار او نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرمانده ای به جنگش آمد. خاقان چین که

ادامه مطلب / دانلود

داستانک زیبای هنر درست قضاوت کردن

داستانک زیبای هنر درست قضاوت کردن

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:

پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.

سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 1 از 18 123 بعدی 10...»
css.php