نتايج جستجو مطالب برچسب : خرید کردن

۸ دلیل برای اینکه تنها خرید کردن بهتر است

افرادی که عاشق خرید کردن هستند فرض می شود این عمل برایشان باید یک هنر باشد. آنها تکنیهایی برای یافتن بهترین معامله دارند، با دقت بهترین زمان را به خرید اختصاص می دهند، و دارای قدرتی فوق بشری هستند تا بتوانند همه کیسه های خرید را به خانه برسانند. آنها همچنین می دانند که وقتی اسم خرید می آید، بهترین کار این است که تنها برای این کار بروند.

۸ دلیل برای اینکه تنها خرید کردن بهتر است

گشتن توی پاساژها و مغازه ها با افراد خانواده و دوستان کار جالبی است. و یکی از مزایای آن این است که افراد دیگر هم می توانند در حمل ساک های خرید بهتان کمک کنند.
اما به خاطر این هشت دلیل بهتان می گوییم که تنها به خرید بروید:

۱- شما از برنامه خودتان پیروی می کنید
شما فقط چند ساعت وقت می گذارید و می توانید در مدت زمان کمتری خرید خوبی داشته باشید. مجبور نیستید برای خرید کردن دیگران هم وقتتان را تلف کنید.

۸ دلیل برای اینکه تنها خرید کردن بهتر است


۲- شما می توانید در هر مغازه ای هرقدر می خواهید بمانید

هرآدمی به مغازه های خاصی علاقه دارد. وقتی با افراد دیگر هستید نمی توانید آنها را مجبور کنید در مغازه ای که مورد نظر شماست معطل شوند و یا شاید مجبور شوید وقتتان را در مغازه هایی که کاری با آنها ندارید تلف کنید. اینها به نظرتان استرس زا نیست؟

۳- کسی نیست که شما را به شک بیندازد که جنسی را بخرید یا نخرید
فرض کنید جلوی یک مغازه تخفیف ۵۰ درصدی کتانی می بینید! اگر ببینید این کفش ها پایتان را اذیت می کنید در برابر وسوسه خرید مقاومت می کنید. اما دوستتان که فقط جذب زیبایی کفش ها شده بهتان اصرار می کند کفش ها را بخرید.  از طرف دیگر اگر چیزی ببینید که واقعا به آن نیاز دارید، ولی دوست شما از آنها خوشش نیاید می تواند روی تصمیم گیری شما تاثیر بگذارد.

۴- و کسی نیست که در موردتان قضاوت کند
گاهی اوقات دلتان نمی خواهد کسی بهتان یادآوری کند پولی که برای لباس جدید پرداخت کرده اید باید برای اجاره خانه کنار می گذاشتید؛ درسته؟!

۸ دلیل برای اینکه تنها خرید کردن بهتر است


۵- یک مزیت مهم: حواستان پرت نمی شود.

۶- مجبور نیستید لباسی که پروو کرده اید را به دیگران نشان دهید
وقتی که در اتاق پروو در حال پوشیدن لباس هستید؛ این جمله معمولا اعصاب خرد کن است: بیا بیرون تا من هم ببینم!

۷- یا اینکه مجبور می شوید انتخاب ها یا ایرادگیری های همراه خود را تماشا کنید
شاید ناراحت نشوید، اما گاهی اوقات شنیدن ایرادگیری ها و یا نظرات بی پایان دوستتان که از اتاق پروو بیرون می آید خسته کننده می شود.

۸ دلیل برای اینکه تنها خرید کردن بهتر است


۸- مدام باید به یکدیگر زنگ بزنید

آیا از بعضی مغازه هایی که دوستتان علاقه دارد متنفرید؟ مساله ای نیست هرکس می تواند به مغازه مورد علاقه خود برود. منتها به دفعات زیاد دوست خود را گم کرده و مدام باید به هم تلفن بزنید.

ادامه مطلب / دانلود

چراغ قرمزهای زندگی مشترک

بر خلاف تصور برخی از خانم‌‌ها، مردها از زن‌هایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامک‌های شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمی‌آید.

حتماً شنیده‌اید که بسیاری از کتب و مقالات به خانم‌‌ها توصیه می‌‌کنند که همسرشان را دست کم نگیرند، او را نادان تصور نکنند و گمان نکنند می‌‌توانند همسرشان را گول بزنند و از انجام برخی رفتارها و گفتن بعضی حرف‌‌ها جلوی او خودداری کنند! اما چرا؟ آیا واقعا خانم‌‌ها گاهی باید صمیمیت و یکرنگی را با همسر خود کنار بگذارند و خود را طور دیگری به همسرشان نشان بدهند؟ مسلم است که تظاهر در زندگی زناشویی، چه از طرف مرد باشد و چه از طرف زن معنا ندارد و دروغ گفتن به همسر نیز هیچ سودی نخواهد داشت. اما این توصیه‌‌ها، گاه برای این هستند که هم خانم‌‌ها و هم آقایان بتوانند بیش از پیش خود را به جای همسر بگذارند و درک متقابل آنها از همدیگر بیشتر شود. در این مقاله بعضی از چراغ قرمزهایی که خانم‌های متاهل در جاده‌ی زندگی مشترک نباید از آنها عبور کنند برایتان انتخاب کرده‌ام. به آنها توجه کنید.

چراغ قرمز اول: زیاد شاعرانه نباشید!

بر خلاف تصور برخی از خانم‌‌ها، مردها از زن‌هایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامک‌های شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمی‌آید. آنها زن‌های معمولی با نیازهای عادی را ترجیح می‌‌دهند. زنی که سرد و بی‌عاطفه است به اندازه‌ی زنی که بیش از حد وابسته و عاطفی باشد برای مردها منزجر کننده است. مردها نمی‌خواهند نقش یک تکیه‌گاه عاطفی بزرگ را بازی کنند که همیشه ناچار به حمایت از یک زن است. آنها دوست ندارند هر روز پیامک‌های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی‌وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمی‌آید.یک زن داتاً سعی می‌‌کند موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کند و به همسر این فرصت را بدهدکه درکنار عاشق بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد وگرنه به زودی همسرش را خسته و فراری خواهد کرد. خانم‌هایی که همسر خود را آغاز و پایان جهان می‌‌دانند و برای هر کاری می‌‌خواهند به آنها تکیه کرده یا زندگی را تبدیل به یک فیلم عشقی کنند بهتر است خودشناسی خود را بیشتر کنند، ریشه‌ی کمبودها و کاستی‌های خود را بشناسند و در صدد تغییر چنین رفتارهایی باشند.

چراغ قرمز دوم: بیماری خرید کردن نداشته باشید!

بیشتر مردها در مورد خرید کردن، رفتار هدفمند دارند. یعنی تا نیاز به خرید نداشته باشند دوست ندارند در پاساژها و مراکز خرید پرسه بزنند. در واقع مرد‌‌ها با زن‌هایی که تمام زندگی‌شان به فکر خرید کردن هستند راحت کنار نمی‌آیند. همچنین از زن‌هایی که سخت خرید می‌‌کنند و به اصطلاح در خرید وسواسی یا سختگیر هستند هم رضایت ندارند. این دسته از مردها هدفمند وارد مغازه‌‌ها می‌‌شوند و تا وقتی ندانند که کالای مورد نظرشان را کجا پیدا می‌‌کنند، سراغ خریدنش هم نمی‌روند. زن‌هایی که دوست دارند تمام شهر را برای پیدا کردن یک کیف یا کفش بگردند، باب میل این مردها نیستند. گرچه جا دارد که مردها عادت برخی خانم‌‌ها به خرید کردن یا گشتن در مراکز خرید را درک کنند اما خرید کردن بیش از حد برای هیچ کس قابل درک نیست و نشان از نوعی اختلال روانی دارد. خانم‌هایی که زیاد خرید می‌‌کنند و تازه از همسر هم انتظار دارند که در این خرید‌‌ها همراهی‌شان کنند باید از خود بپرسند چه خلاء یا نگرانی یا اضطرابی را با خرید می‌‌خواهند پر کنند و اگر لازم شد به متخصص مراجعه کنند. خرید بیش از حد نه تنها همسرتان را از شما دور می‌‌کند بلکه اسراف و هرز منابع مالی و انرژی نیز هست.

چراغ قرمز سوم : مدام همسرتان را چک نکنید!

مردها از این که به صورت مداوم تحت نظر باشند بیزارند. برای آنها گرفتن رمز عبور رایانه‌هایشان، چک کردن تلفن‌‌ها یا حساسیت نسبت به همکاران، می‌‌تواند نشانه نابود شدن رابطه با همسر و نابود شدن زندگی باشد. چیزی که بیشتر از همه مردها را از ازدواج فراری می‌‌دهد، ترس از محدودیت و همین کنترل شدن‌هاست. به جای اینکه با شوهرتان مانند بازپرس‌‌ها رفتار کنید و زندگی‌تان را وارد همان چالش‌هایی کنید که از آنها می‌‌ترسید، سعی کنید با ایجاد فضایی گرم و با محبت در خانه، پایه‌های زندگی مشترک‌تان را محکم‌تر کنید. متاسفانه برخی خانم‌‌ها با مردهایی ازدواج می‌‌کنند که به هر دلیلی نسبت به آنها شک دارند. آنها بعد از ازدواج با اعمال کنترل‌های بیش از اندازه می‌‌خواهند شک خود را بیازمایند. این کار نه تنها اشتباه است بلکه نشان از اختلال‌های روانی و رفتاری خود خانم‌‌ها دارد. اگر واقعا نسبت به کسی شک دارید اصلا با او ازدواج نکنید چون هیچ زندگی موفقی را نمی‌توان روی شک و تردید بنا کرد. اگر همسرتان به هر دلیلی قابل اعتماد نیست، خدای ناکرده دنبال زن‌های دیگر است یا مثلاً بدون مشورت با شما پولش را به هدر می‌‌دهد یا… او نیز دچار اختلال است و چنین اختلال‌هایی با کنترل شما رفع نخواهد شد. اگر زندگی شما دچار مشکل یا مسئله است این مسئله را با کمک متخصص رفع کنید. چک کردن، کنترل کردن و گوش ایستادن روش موثری برای درمان نیست!

چراغ قرمز چهارم: نوار ضبط شده نباشید!

همه می‌‌دانیم که گفتگوی متقابل در زندگی مشترک، لازم و روش مناسبی برای حل اختلافات و رسیدن به راه حل است و حتی اگر کمرنگ شود، می‌‌تواند بقای یک زندگی را به خطر بیندازد. اما این به این معنا نیست که مانند نوار ضبط شده به شکایت یا حرف زدن مدام و تکراری بپردازیم. بسیاری از مردها به مشاور یا دوستان خود می‌‌گویند همسرم به من اجازه حرف زدن نمی‌دهد. آنها وقتی که همسرشان به جای آنها اظهارنظر می‌‌کند و به سۆالاتی که از آنها پرسیده شده جواب می‌‌دهد، عصبانی می‌‌شوند و اگر چنین اتفاقاتی پشت سر هم تکرار شود، خیلی زود از همسرشان دلسرد می‌‌شوند. اگر می‌‌خواهید در مورد موضوعی با شوهرتان گفت‌وگو کنید، اجازه دهید که آزادانه نظرش را بگوید و هیچ‌وقت با حدس زدن جمله‌هایش و کامل کردن آنها رابطه کلامی‌تان را خدشه‌دار نکنید.

چراغ قرمز پنجم : شوهرتان را تهدید نکنید!

بخواهید یا نخواهید، مردها از زن‌هایی که برای رسیدن به خواسته‌هایشان از در تهدید وارد می‌‌شوند بیزارند، پس اگر می‌‌خواهید رابطه‌تان یکطرفه نشود و زندگی مشترکتان قوام و دوام داشته باشد، برای همسرتان خط و نشان نکشید و مدام همسرتان را تهدید نکنید. ضمن اینکه مردها بر این باورند که تهدید‌های زنانه در بیشتر موارد عملی نمی‌شود. پس به جای اینکه همسرتان را تحت فشار بگذارید یا به شکل توهین‌آمیزی او را تهدید کنید، برایش اهمیت مسئله را توضیح دهید و تلاش کنید با گفت‌وگو به یک نظر مشترک برسید. توجه داشته باشید که اگر همسر شما به خواسته شما اهمیت نمی‌دهد، مشکل‌تان بزرگ‌تر از آن است که با تهدید حل شود. در این مورد بهتر است از متخصص کمک بگیرید.

چراغ قرمز ششم : همسرتان را محدود به خود نکنید!

متاسفانه برخی زن‌‌ها فکر می‌‌کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه‌ای که از محل کارش خارج می‌‌شود، دربست در اختیار‌شان باشد و با این کار عشقش را به زندگی مشترک ثابت کند! خود این زن‌‌ها هم زندگی‌شان را محدود به همسرشان می‌‌کنند و چون از همه فرصت‌‌ها و خواسته‌هایشان می‌‌گذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصت‌هایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی می‌‌کند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمی‌خورد.

چراغ قرمز هفتم: از زن‌های دیگر بدگویی نکنید!

برخی از خانم‌‌ها گمان می‌‌کنند توجه همسرشان به زن‌های دیگر، تقصیر آن زن‌هاست، در نتیجه می‌‌خواهند با بدگویی از آن زن‌‌ها و تلاش برای تخریب چهره آنها، آن زن‌‌ها را از چشم شوهرشان بیاندازند و به خیال خود، زندگی مشترک خود را نجات دهند. متاسفانه این زن‌‌ها فکر می‌‌کنند، تحقیر خانم‌های دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیب‌های آنها می‌‌تواند تصور همسرشان را نسبت به زن‌های دیگر تغییر دهد. اما این جملات منفی، دقیقاً همان حرف‌هایی است که مردها از شنیدن‌شان بیزارند. در واقع مردها اهمیت نمی‌دهند که شما چه نظری در مورد خانم‌های دیگر دارید. آنها دنیا را همانطور که خودشان می‌‌خواهند می‌‌بینند؛ پس با انتقال این قضاوت‌های اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمی‌تواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. بنابراین اگر به محبت همسرتان شک دارید، یا گمان می‌‌کنید نظر او به سمت زن دیگری جلب شده است، به‌جای تخریب و ابراز تنفر از آن زن، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط خود با همسرتان را بازسازی کنید.

ادامه مطلب / دانلود

چرا مردان از خرید رفتن با زنان بیزارند؟

تعداد همسرانی که عادات مشابهی برای خرید دارند و این کار را با هم انجام می‌دهند، زیاد نیست حتی پژوهشگران هم این موضوع را تایید می‌کنند که زنان و مردان یک دنیا تفاوت در خرید کردن دارند و حتی نگاه آنها به این موضوع، زمین تا آسمان متفاوت است. این تفاوت‌ها گاهی دلیل بحث‌های زن و شوهری می‌شود و گاهی باعث می‌شود که مهر «دل‌مرده»، «خسیس» یا «بی‌حوصله» را روی همسرتان بچسبانید. اگر می‌خواهید همسرتان را در خریدها با خود همراه کنید، باید با این تفاوت‌ها بیشتر آشنا شوید و قبل از بردن او به مراکز خرید به این موضوع از دریچه دید او نگاه کنید.

برای مردها خرید رفتن تفریح نیست، وظیفه است

وقتی چند روز تعطیل هستید و حوصله‌تان در خانه سر رفته است، معمولا نخستین راهی که برای آرام کردن خودتان به آن فکر می‌کنید پاساژگردی است. احتمالا برای شما هم مثل بیشتر زنان خرید کردن یک تفریح و راهی برای بیرون آمدن از فشار است. بسیاری از زن‌ها در زمانی که استرس زیادی را تجربه می‌کنند، دوست دارند با خرید کردن خودشان را آرام کنند و خوشحالی از دست رفته را، حتی به شکلی موقت به زندگی‌شان برگردانند.

اما همسرتان احتمالا مثل مردهای دیگر به این موضوع نگاه کرده و با این تفاوت شما را آزرده می‌کند. مردها ترجیح می‌دهند روز تعطیل‌شان را با خانواده، دوستان یا حتی تنها بگذرانند و به معنای واقعی استراحت یا تفریح کنند. برای آنها خرید کردن وظیفه و راهی برای برطرف کردن نیاز است و نه یک فعالیت تفریحی. اگر از یک مرد بپرسید که دوست دارد آخر هفته‌اش را چطور بگذراند، احتمالا پیشنهاد بازی کردن فوتبال، فیلم دیدن یا خوابیدن را مطرح می‌کند، درحالی که برای زنان پاساژگردی و خرید کردن، می‌تواند یکی از اولین گزینه‌ها باشد. زنان گمان می‌کنند در مسافرت، حتما باید زمان قابل‌توجهی را به خرید کردن اختصاص دهند درحالی که مردها دوست دارند به دیدن آثار باستانی یا رفتن به مکان‌های تفریحی بپردازند.

مردها کمتر از زنان خرج نمی‌کنند

درحالی که بسیاری از مردها همسرشان را به ولخرج بودن متهم می‌کنند، بررسی‌ها نشان می‌دهند که مردها کمتر از همسرشان پول خرج نمی‌کنند، بلکه تنها به شیوه‌ای متفاوت خرید می‌کنند. درحالی که شما در 6 ماه ممکن است 4 میلیون برای خریدن لباس خرج کنید، همسر شما در پایان این مدت، با خریدن یک سینمای خانگی، مقدار زیادی آچار و ابزار یا تعویض اتومبیلش ممکن است بیشتر از میزان پول خرج کند. روانشناسان می‌گویند تفاوت زنان و مردان در میزان خرج کردنشان نیست، بلکه در نوع آن است. از نظر آنها مردها در تمام مدتی که همسرشان به خریدن چیزهای کوچک مشغول است، برای خرید کالای گران‌قیمتی که به آن احتیاج دارند تحقیق و پس انداز می‌کنند و معمولا دوست دارند حسابی صبر و پس‌انداز کنند و بعد گزینه‌ای که در بازار موجود است را بخرند.

مردها به برچسب قیمت نگاه می‌کنند

بله! برای همسرتان مهم است که شما چقدر پول خرج می‌کنید. اگر چنین برخوردی را از او دیدید، عصبانی نشوید و به خساست متهمش نکنید، درحالی که شما قبل از دیدن برچسب، به زیبایی و تناسب آن لباس توجه می‌کنید، همسرتان قبل از دیدن خود لباس، به این فکر می‌کند که آیا قدرت خریدش را دارد یا نه، درحالی که شما ممکن است برای خریدن چیزی که دوستش دارید، از احتیاجات ضروری دیگرتان صرف‌نظر کنید، مردها معمولا برای خریدن یک کالای گران‌قیمت، مدتی پس‌انداز کرده و از چند ماه قبل مقدمات تهیه آن را فراهم می‌کنند. شاید همسرتان به این دلیل دیگر با شما خرید نمی‌آید که پیش از این با دیدن این رفتار، او را به خساست متهم و بساط قهر و دعوا را فراهم کرده‌اید.

مردها برای خریدهای کوچک وقت زیادی نمی‌گذارند

اگر به همسرتان بگویید «امروز برویم خرید! به یک گوشواره بدلی سیاه احتیاج دارم» قطعا شوکه می‌شود. از نظر یک مرد، وقت گذاشتن برای خرید، یعنی تهیه کالاهای ضروری. کمتر مردی حاضر می‌شود تنها برای دیدن مغازه‌ها و نشان کردن جنس‌ها برای آینده به مغازه برود. اگرچه شما تهیه یک جوراب را هم خرید به حساب می‌آورید، همسرتان ترجیح می‌دهد نیازهایش را روی هم جمع کند و بعد برای خرید کردن وقت بگذارد. شاید شما برای خرید یک دست لباس، چندین روز وقت صرف کنید اما همسرتان معمولا کل خرید‌هایش را روی هم جمع می‌کند و در یک یا 2 روز آنها را انجام می‌دهد.

مردها معمولا اولین چیزی که چشمشان را گرفته است را می‌خرند و به اینکه ممکن است انتخاب‌های بهتری هم وجود داشته باشد، فکر نمی‌کنند. مردها خرید گروهی را دوست ندارند و از اینکه نظرهای متفاوت آنها را گیج کند و به خریدن چیزی که دوستش ندارند مجبورشان کند، بیزارند.

مردها برای خرید کردن غرورشان را نمی‌شکنند

اگر از همسرتان بخواهید چند عدد گوجه بخرد و تاکید کنید که به میزان بیشتری نیاز ندارید، مطمئن باشید اتفاقی که انتظارش را دارید، نمی‌افتد. همسر شما این بار هم با 2 کیلو گوجه و چند پاکت میوه دیگر به خانه برمی‌گردد و به اینکه به آنها نیازی ندارید، توجهی نمی‌کند. اگر با او به مغازه‌ای که حسابی تخفیف می‌دهد هم بروید، هیچ تلاشی برای چانه‌زدن نمی‌کند و در ایده‌آل‌ترین شرایط به گفتن اینکه «تخفیفش را هم لحاظ کنید» اکتفا می‌کند. با دیدن این اتفاق‌ها عصبانی نشوید و بیهوده تنش ایجاد نکنید. مردها گمان می‌کنند کم خریدن به معنای بی‌پولی و چانه زدن به معنای شکستن غرور است. آنها گاهی به دلیل رودربایستی با مغازه‌داری که بسیاری از لباس‌ها را برایشان از قفسه بیرون کشیده، لباسی که نه به آن علاقه و نه نیاز دارند را می‌خرند تا شرمنده صاحب مغازه نشوند. در مقابل شما هنگام میوه خریدن، قطعا نیاز خود را بررسی می‌کنید و هنگام لباس خریدن، تنها چیزی را می‌خرید که با دل و جان دوستش دارید و معمولا اهمیتی به احساسات مغازه‌دار هم نمی‌دهید.

مردها به تنهایی خرید می‌روند

درحالی که شما برای خرید یک مانتو، گروهی از دوستانتان را جمع می‌کنید و از این اتفاق به عنوان یک برنامه تفریحی یاد می‌کنید، همسرتان معمولا دوست دارد به تنهایی یا تنها با حضور شما به خرید برود. اگرچه شما دوست دارید چند نظر را برای لباسی که امتحان کرده‌اید، بپرسید و مطمئن شوید که بهترین انتخاب را کرده‌اید، همسرتان معمولا اولین چیزی که چشمش را گرفته است را می‌خرد و به اینکه ممکن است انتخاب‌های بهتری هم وجود داشته باشد، فکر نمی‌کند. مردها خرید گروهی را دوست ندارند و از اینکه نظرهای متفاوت آنها را گیج کند و به خریدن چیزی که دوستش ندارند مجبورشان کند، بیزارند.

مردها به فصل حراج توجهی نمی‌کنند

اگر به خاطر حراج‌های پایان فصل، همسرتان را موظف کرده‌اید که هر روز با شما در پاساژ‌ها قدم بزند، احتمالا تنش‌های زیادی را در این چند روز به او وارد کرده‌اید. واقعیت این است که مردها به فصل حراج اهمیتی نمی‌دهند. آنها فقط زمانی خرید می‌روند که به چیزی احتیاج داشته باشند و این تفکر که شاید در یکی از پاساژ‌ها یک جنس غیرضروری ارزان پیدا کنند و بعد از چند روز گشتن همراه با سرگردانی آن را بخرند را نادرست و حتی آزاردهنده می‌دانند، پس اگر همسرتان در مقابل این خواسته شما، واکنش ناخوشایندی نشان داد، ناراحت نشوید. مردها از خرید بی‌هدف و غیرضروری بیزارند.

مردها از پاساژ رفتن بیزارند

درحالی که شما دوست دارید برای انتخاب یک لباس یا کالا، مغازه‌های بسیاری را ببینید و تک‌تک چیزهایی که از نظرتان ارزش خریدن را دارد امتحان کنید، همسرتان دوست دارد ساده‌ترین و کوتاه‌ترین راه را برای خرید کردن انتخاب کند. او ترجیح می‌دهد وسایل موردنیازش را آنلاین بخرد یا به مغازه‌ای که همیشه از آن خرید می‌کند، برود و با اینکه انتخابش محدود باشد هم مشکلی ندارد. آنها حاضر نیستند با این «احتمال» که ممکن است کالای موردنظرشان را پیدا کنند، یک روز تمام را به خریدن یک وسیله اختصاص دهند.

ادامه مطلب / دانلود
css.php