نتايج جستجو مطالب برچسب : حسادت به یک دختر 15 ساله

اسارت وحشتناک دختر ۱۵ ساله در کالبد ۹۰ ساله +عکس

ماجرای غم انگیز اسارت یک دختر ۱۵ ساله در کالبد یک پیرزن ۹۰ ساله همه را انگشت به دهان گذاشت !!

«ماگالی گونسالس» مانند هر دختر نوجوان دیگری عاشق بازی کردن، موسیقی، رنگ صورتی و آرایش کرده است، اما شرایط او متفاوت است.  او بر خلاف دوستانش در بدن پیرزنی ۹۰ ساله گیر افتاده است و از پیش‌بینی طول عمرِ ۱۳ ساله نیز عبور کرده است.

ماگالی گونسالس (Magali Gonzalez) اهل کلمبیا است و جزو معدود افرادی است که در جهان از بیماری پیری زودرس رنج می‌برند. پیری زودرس، پیر کودکی یا پروجریا که همچنین با عنوان «سندرم هاچینسون-گیلفورد پروجریا» نیز شناخته می‌شود، یک وضعیت بسیار نادر ژنتیکی است که در آن علائم و نشانه‌های پیری و کهولت در سنین بسیار کم تجلی می‌نمایند.

پدر و مادر ماگالی بیم دارند که روزی از خواب بیدار شوند و دخترشان جانش را از دست داده باشد. او توانایی راه رفتن خود را از دست داده است و به مراقبت‌های پزشکی نیاز دارد. او اما این ماه دست به کار بزرگی زد: رسیدن به سن ۱۵ سالگی بر خلاف نظر پزشکان که طول عمر ۱۳ سال را برای او پیش‌بینی کرده بودند.

همین اتفاق موجب شد تا جشن تولد ۱۵ سالگی او به یاد ماندنی‌تر از همیشه شود.

 

 اسارت وحشتناک دختر ۱۵ ساله در کالبد ۹۰ ساله +عکس

اسارت وحشتناک دختر ۱۵ ساله در کالبد ۹۰ ساله +عکس

 

او نیز مانند دختران هم سن و سال خود برای جشن تولد آماده می‌شود

ماگالی حالا آماده مراسم تولدش است و در کنار یکی از اعضای خانواده‌اش، عکس سلفی می‌گیرد.

ماگالی مانند شاهزاده‌ها لباس پوشیده و منتظر ورود دوستانش است. تعدادی از دوستانش برای این مراسم دعوت شدند تا جشن تولد ماگالی باشکوه‌تر از همیشه برگزار شود.

سوفیا مادر ماگالی است و ۳۵ سال سن دارد. او در مصاحبه‌ای با وبسایت محلی پوبلیمترو گفت: «ماگالی می‌خواهد که ۱۵ ساله شود. او به من گفت با اینکه نمی‌تواند برقصد، اما دوست دارد که جشن بگیرد او در مراسمش بادکنک هم می‌‌خواهد.»

سه نوع پیری زودرس وجود دارد. نوع کلاسیک آن سندرم پروجریا هاچینسون-گیلفورد نام دارد که به پاس زحمات دو پزشک بریتانیایی به نام‌های دکتر جوناتان هاچینسون و دکتر هاستینگ گیلفورد نام‌گذاری شده است. آن‌‎ها به ترتیب در سال‌های ۱۸۸۶ و ۱۸۹۷ میلادی به علائم شناسایی این بیماری پرداختند.

گفتنی است پیری زودرس از نوع سندرم پروجریا هاچینسون-گیلفورد (HGPS) به دلیل جهشی در ژن LMNA رخ می‌دهد.

 

اسارت وحشتناک دختر ۱۵ ساله در کالبد ۹۰ ساله +عکس

اسارت وحشتناک دختر ۱۵ ساله در کالبد ۹۰ ساله +عکس

 

ژن LMNA پروتئین لامین A را تولید می‌کند که این پروتئین شالوده هسته سلول را نگه می‌دارد. محققان امروزه بر این باورند که پروتئین معیوب می‌تواند هسته را نااستوار کند. گفته می‌شود که همین بی‌ثباتی در نهایت منجر به بروز پیری زودرس می‌شود.

این کودکان در بدو تولد کاملا عادی به نظر می‌رسند، اما علائم پیری زودرس در فاصله ۱۸ تا ۲۴ ماه پس از تولد نمایان می‌شود. کودکان مبتلا به پروجریا یا همان نوع کلاسیک پیری زودرس در سن ۱۳ یا ۱۴ سالگی به دلیل بیماری قلبی جان خود را از دست می‌دهند.

ادامه مطلب / دانلود

دختر ۱۵ ساله ام را با بیل کشتم

قتل نوعروس ۱۵ ساله با دسته بیل

ماجرای این جنایت از آنجایی فاش شد که ساعت ۱۱و ۵ دقیقه روز شنبه مرد ۲۱ ساله‌ای با حضور در کلانتری ۱۲ نگین‌شهر ، شهرستان آزادشهر از مرگ مرموز نوعروسش خبر داد.او به ماموران گفت: من چهار ماه پیش با همسرم که ۱۵ ساله است ازدواج کردم. در طول این چهار ماه زندگی مشترک اختلاف‌نظر و مشاجره‌هایی با هم داشتیم؛ اما باز به او علاقه‌مند بودم تا این‌که یک روز پیش پدرزنم به خانه‌مان آمد و در غیاب من دخترش را به خانه خودش در آزادشهر برد. به گفته همسایه‌ها، او به زور همسرم را با خود برده است. گمان کردم اختلافی میان پدر و دختر پیش آمده و نباید دخالت کنم و همسرم دوباره به خانه بازمی‌گردد.

قرار بود همسرم امروز به خانه بیاید، اما خبری از او نشد تا این‌که خانواده‌اش ساعاتی پیش با من تماس گرفتند و مدعی شدند همسرم با خوردن قرص خودکشی کرده و برای دفن جسدش هر چه سریع‌تر باید به خانه آنها بروم.

وی اضافه کرد: مرگ همسرم را باور نکرده بودم تا این‌که در تماس با برادر همسرم متوجه شدم موضوع صحت دارد؛ اما علت مرگش خودکشی نیست و پدرزنم او را کتک‌زده است. حالا هم خواستار رسیدگی به موضوع هستم.

ماموران کلانتری ۱۲ نگین‌شهر همراه کارآگاهان پلیس آگاهی آزادشهر برای بررسی موضوع به خانه پدر نوعروس رفتند، اما آنها برای مراسم خاکسپاری به غسالخانه رفته بودند. این در حالی بود که ماموران در بررسی این خانه دسته بیل خون‌آلود را که روی آن چند تار موی زنانه چسبیده بود، پیدا کردند. همین سرنخ کافی بود که کارآگاهان احتمال دهند نوعروس خودکشی نکرده و به قتل رسیده است.

در این مرحله ماموران به گورستان رفتند و با یافتن خانواده مقتول مانع دفن جسد شدند. با گزارش موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرا، با دستور او جسد نوعروس برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

پدر مقتول هم بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.

وی ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را درباره مرگ دخترش عنوان کرد و مدعی شد او با خوردن قرص به زندگی‌اش پایان داده، اما در ادامه تحقیقات زمانی که متوجه شد ماموران در بررسی خانه‌اش دسته بیل خون‌آلود کشف کرده‌اند، به‌ناچار سکوت خود را شکست و در حالی که بشدت از این کار پشیمان شده و دچار عذاب وجدان شده بود، به قتل دخترش اعتراف کرد.

متهم به قتل در اظهاراتش گفت: در حالی که فقط چهار ماه از ازدواج دخترم گذشته بود از او شنیدم که با شوهرش مشاجره کرده و دیگر به او علاقه‌ای ندارد و می‌خواهد از وی جدا شود. با شنیدن این حرف‌ها از او خواستم به زندگی‌اش ادامه دهد چون که اختلاف و دعوا در میان همه زوج‌ها وجود دارد.

اما او همچنان اصرار به جدایی داشت و به حرف‌هایم توجهی نمی‌کرد. با شنیدن این حرف‌ها تصمیم گرفتم او را به خانه‌مان بیاورم و دوباره با او حرف بزنم شاید از تصمیمی که گرفته منصرف شود. روز حادثه او را به زور به خانه‌ام بردم. با او حرف زدم، اما دوباره حرف‌های پیشین خود را تکرار کرد.

وی اضافه کرد: از رفتار دخترم عصبانی شده بودم. بنابراین با برداشتن دسته بیل او را آن‌قدر کتک زدم که زخمی شد.می‌خواستم او را با این کار مجبور کنم نزد شوهرش بازگردد و به زندگی‌اش ادامه دهد. گمان نمی‌کردم او را بکشم.

حتی او را به مرکز درمانی نبردم. نیمه‌شب حالش بد شد و قبل از این‌که بتوانیم کاری کنیم، او جان باخت. روز بعد جسد او را به غسالخانه بردیم تا هر چه سریع‌تر جسد دخترم را دفن کنیم که کسی متوجه ماجرا نشود. از طرفی در تماس با شوهرش با صحنه‌سازی وانمود کردیم او با خوردن قرص خودکشی کرده و مرده است. اما پیش از دفن جسد دخترم، ماجرا لو رفت و دستگیر شدم.سرهنگ محمدرضا اصلانی، فرمانده انتظامی شهرستان آزادشهر در این باره گفت: مرد فرزندکش با قرارقانونی بازداشت شده تا بزودی پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شود.

ادامه مطلب / دانلود

همسر بهاره رهنما از حسادت به یک دختر 15 ساله می‌گوید + عکس

باور می‌کنید جوانک پر شور و حال و مسئولیت‌گریز فیلم «سن پترزبورگ» یک پدر مسئول، همیشه نگران و البته خیلی حسود باشد؟! پدری که چشم دیدن دوست فرزندش را ندارد. پیمان قاسم‌خانی چنین پدری است.

پیمان قاسم‌خانی که با دختر 15 ساله‌اش فیلم‌ اکشن می‌بیند، یک رقیب خیلی جدی دارد. او نویسنده‌ ی موفقی است، تجربه بازیگری خوبی هم دارد، معروف و مشهور هم هست اما رقیب او یک دختر نوجوان 15 ساله است. همان دختری که پریا (دخترش) ساعت‌ها با او تلفنی حرف می‌زند…:«رقیب من یک دختر 15 ساله است که به او حسادت می‌کنم وقتی می‌بینم پریا ساعت‌ها با او تلفنی حرف می‌زند و چیزهایی به او می‌گوید که به من نمی‌گوید. وقتی این دختر به خانه ما می‌آید، چپ‌چپ به او نگاه می‌کنم و دوست دارم کاری کنم که زودتر برود.»

روز پدر است و می‌خواستیم با یک پدر گفت وگو کنیم ، پدری که هنوز موهایش سیاه باشد، باانرژی باشد، هنرمند باشد، برای بچه‌اش وقت بگذارد و درباره تجربه پدر شدن بگوید و پیمان قاسم‌خانی گزینه خیلی خوبی بود. البته سرش خیلی شلوغ است.

شاید برخی از هنرمندان بویژه نسل جدیدتر با این استدلال که اثر هنری مثل بچه آن هنرمند است، از خیر بچه‌دار شدن بگذرند و ترجیح بدهند بیشتر وقت و انرژی‌شان را صرف آفرینش اثر هنری بکنند اما پیمان قاسم‌خانی و بهاره رهنما جزو زوج‌هایی هستند که بچه‌ای واقعی دارند؛ «پریا» تنها دختر این زوج هنرمند متولد 1377 است و حالا 15 سال دارد.

قاسم‌خانی که در 32 سالگی پدر شده می‌گوید:«تا وقتی واقعا بچه نداشته باشی، هیچ تصوری از پدر شدن یا مادر شدن نداری. خود من تا قبل از 32 سالگی که پریا به دنیا آمد، هیچ تصوری از پدر بودن نداشتم.آدمی بودم که فکر می‌کردم مطلقا برای پدر بودن زاده نشده‌ام. فکر می‌کردم ممکن است در قبال بچه‌ بی‌مسئولیت باشم ولی از وقتی بچه‌دار شدم، حس‌ام این است که در وهله اول پدر هستم و بعد هرچیز دیگری‌.»

همسر بهاره رهنما از حسادت به یک دختر 15 ساله می‌گوید + عکس
پیمان قاسم‌خانی و دخترش

بازیگرانی داریم که می‌گویند وقتی نقش پدر یا مادر را بازی کنی انگار واقعا این تجربه را داری، حتی اگر هرگز بچه نداشته باشی، اما پدر گفت وگوی ما که اتفاقا هم نویسنده است و هم بازیگر معتقد است: «حتی اگر نقش پدر را بازی کنی، باز هم با اصل پدر بودن در دنیای واقعی قابل مقایسه نیست. نمی‌دانم شاید همان اعتقاد قدیمی باشد که می‌گوید رابطه پدر و فززندی کشش خونی دارد و این جور چیزها اما به هر حال تا بچه نداشته باشی، این حس را درک نمی‌کنی.»

هیچ وقت شده از بچه‌دار شدن پشیمان شوید و فکر کنید به دردسرش نمی‌ارزید؟ وقتی صحبت پشیمانی به میان می‌آید، می‌خندد و می‌گوید: «گاهی پیش می‌آید اما نه به این دلیل که بچه گرفتاری درست می‌کند. خوشبختانه ما بچه خوب و بی‌دردسری داریم . مثلا وقتی کوچک بود، برخلاف بعضی از بچه‌ها، به جای اینکه ساعت‌ها گریه کند، می‌خوابید؛ حتی بیشتر از ما می‌خوابید و ما سختی بچه‌داری را خیلی حس نکردیم اما آنچه گاهی باعث پشیمانی است، نگران دائمی و ترس همیشگی‌ من است. وقتی بچه بود از تب کردنش می‌ترسیدم و حالا که نوجوان شده است دردسرهایش هم عوض شده‌اند، بچه هرچه بزرگتر می‌شود، نگرانی پدر و مادر هم بیشتر می‌شود. »

اگر به جای «پریا» یک پسر داشتید، باز هم چنین پدری بودید؟ «نمی‌شود تصورش کرد اما دختر ما خیلی هم مثل بقیه دخترها نیست که مدام احساساتش را بروز دهد، خیلی از سروکول آدم بالا نمی‌رود. انگار بیشتر تحت تاثیر من است تا مادرش، مثل من طرفدار فیلم‌های اکشن و جنگ ستارگان است. به همین دلیل فکر می‌کنم اگر پسر هم بود، موضوع خیلی متفاوت نمی‌شد.»

شنیده‌ایم برخی ازهنرمندان گاهی می‌گویند برای کار هنری بیشتر از خانواده‌شان وقت می‌گذارند اما نویسنده «مارمولک» چنین پدری نیست: «راستش فکر می‌کنم نه به اندازه کافی بلکه بیشتر از حد کافی برای پریا وقت گذاشته‌ام به خاطر شغلم بیشتر از مادرش در خانه هستم تا جایی که آنقدر ماجرا شور شده بود که روزی می‌خواستم از خانه بیرون بروم و پریا گفت “تو دیگه کجا می‌ری؟!” بعضی وقت‌ها نگران می‌شوم که انگار بیشتر به مادر تبدیل شده‌ام. حتی کمی بیش از حد به او رسیدگی می‌کنم، انگار مزاحمش شده‌ام و در دست و پایش هستم. شاید با توجه به روحیه مستقلش، دوست داشته باشد که بیش از حد از او مواظبت نکنم.»

پریا قاسم‌خانی همین دختر نوجوان که موضوع گفت وگوی ماست، دختر یک زوج هنری است، مادرش را همه می‌شناسند و پدرش را هم. شاید هر نوجوان دیگری بود، مدام به دوستانش فخرفروشی می‌کرد که بچه یک زوج هنرمند مشهور است اما پریا چنین نیست؛ آنچنانکه پدرش توضیح می‌دهد: «شاید تصور شود به عنوان پدر و مادری که شغل‌مان خیلی معمول نیست و بیشتر اوقات مردم ما را می‌شناسند، این موضوع در ارتباط‌مان با بچه‌مان تاثیر بیشتری می‌گذارد و الگویش خواهیم بود ولی چنین اتفاقی نمی‌افتد. شما هر که باشید و شغل‌تان هرچه باشد، تاثیر چهار تا بچه مدرسه‌ای، چهار تا دوست، بر بچه‌ شما بیشتر خواهد بود.»

و ادامه می‌دهد: «رییس جمهور هم که باشید، اشتباه است اگر فکر می‌کنید بت بچه‌یتان خواهید بود. اصلا اینطور نیست. رقیب من یک دختر 15 ساله است که به او حسادت می‌کنم. وقتی می‌بینم پریا ساعت‌ها با او تلفنی حرف می‌زند و چیزهایی به او می‌گوید که به من نمی‌گوید، وقتی این دختر به خانه ما می‌آید چپ چپ به او نگاه می‌کنم و دوست دارم زودتر برود.»

«پریا» هیچ وقت از شهرت پدر و مادرش استفاده نکرده است، تازه برعکس بعضی وقت‌ها دوست ندارد مردم متوجه شوند پدر و مادرش آدم‌های معروفی هستند. نه اینکه با این موضوع مشکل داشته باشد اما این ویژگی پریا است که علاقه‌ای به شهرت بویژه از طرف پدر و مادرش ندارد. همین روحیه است که خاطره‌ای را در ذهن پیمان قاسم‌خانی زنده می‌کند: «چند سال پیش وقتی پریا اول راهنمایی بود، عکسش روی جلد مجله‌ای چاپ شد، مادرش به او گفت این را ببر مدرسه بچه‌ها ببینند اما پریا دوست نداشت کسی عکسش را ببیند. پریا چنین دختری است.»

 

ادامه مطلب / دانلود
css.php