نتايج جستجو مطالب برچسب : حسادت

اگه تازه ازدواج کردید از این خطاها پرهیز کنید

اگه تازه ازدواج کردید از این خطاها پرهیز کنید

زوج ‏های جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک.اند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج می‏تواند کمک کند که مانع بروز آنها شویم. در پیچ و خم دل.دادگی و حرف.های نگفته جوانی، واقعیت.های یک عمر زندگی در کنار یکدیگر و تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارت.های لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش می.شود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک می.کند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازی.های عاشقانه را مشاهده کنیم…

فکر نکردن به فردای ازدواج

بعضی از همسران جوان آنچنان سرگرم جشن ازدواج می.شوند که نمی.دانند درگیر چه مسایلی شده.اند. شما متاهل شده.اید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و خانواده خودتان را تشکیل دهید. از برنامه.های جشن و

ادامه مطلب / دانلود

چرا نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟

چرا نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟

وقتی از خودتان راضی نیستید و مدام خودتان را با دیگران مقایسه می کنید، دچار نوعی بیماری و ضعف هستید. در واقع شما یادتان رفته است که خودتان را با ابزارهای خودتان قضاوت کنید. حال ببینیم چگونه می توانیم خودتان را ارزشمند ببینید و کمتر برای خودتان خط و نشان بکشید؟

نخستین گام برای رهایی شما از احساس ناتوانی و داشتن اعتماد به نفس این است که خود را دست کم نگیرید و واژه مقایسه را از فرهنگ لغات خود حذف کنید، زیرا با قرار دادن خودتان در معرض مقایسه، خود را ناتوان تر احساس می کنید. به علاوه بهتر است از آنچه دارید راضی باشید، زیرا در غیر این صورت نمی توانید احساس آرامش و رضایت خاطر داشته باشید.

چگونه مقایسه خودمان را با دیگران متوقف کنیم؟

شناخت ویژگی های خود

قبل از هر چیزی باید درک کنید که شما یک فرد مستقل هستید با مجموعه ویژگی های منحصر به فرد که

ادامه مطلب / دانلود

چرا از موفقیت دیگران ناراحت می شویم؟

چرا از موفقیت دیگران ناراحت می شویم؟

من همیشه می‌دانستم که می‌خواهم یک نویسنده شوم، بخاطر همین وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، آماده بودم که کارم را شروع کنم. موفقیت یک‌شبه من آنطور که برنامه‌ریزی شده بود پیش نرفت و تقریباً یک دهه در تلاش برای چاپ شدن نوشته‌هایم بودم. بااینکه مطمئن بودم که این تجربه‌ کاملاً طبیعی است ولی واقعیت ناراحت‌کننده روبه‌رویم بود:

افراد دیگری بودند، که خیلی‌هایشان را هم می‌شناختم، که بدون هیچ مشکلی پیشرفت کردند. هر روز خبر موفقیت فروش کتاب یک زن را می‌شنیدم. آیا این زن‌ها به اندازه من نگاه دقیقی به زندگی داشتند؟ آیا به اندازه من بامزه، جذاب و متواضع بودند؟ نه نبودند! البته من اصلاً نمی‌دانم که این زن‌ها چطور آدم‌هایی بودند. فقط می دانستم که

ادامه مطلب / دانلود

حسی که زندگی زوج ها را تهدید می کند

حسی که زندگی زوج ها را تهدید می کند

آدم های زیادی با حسادت زندگی می کنند. یک پژوهش علمی نشان داده است که بیش از یک سوم آدم ها به ویژه در رابطه زناشویی حسود هستند. حسادت یکی از دلایل مهم مراجعه زنان و مردان به مراکز روان درمانی و مشاوره است.

شاید برایتان این سوال پیش می آید که چرا حسادت می کنید یا چرا او به شما حسادت می کند؟ می خواهید بدانید چطور باید آن را کنترل یا متوقف کنید و عکس العمل درست در برابر حسادت بی دلیل دیگری چه باید باشد.

حسادت از چه و برای چه؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید حسادت بیشتر از اینکه یک خصلت باشد یک واکنش عاطفی است در برابر نگرانی واقعی یا غیر واقعی که فرد گمان می کند رابطه اش را در معرض تهدید قرار داده است یا موقعیت اش را خراب خواهد کرد. می گویند کمی حسادت برای حفظ چیزی که داریم یا برای به دست آوردن یک رابطه و بهبود رابطه لازم است. اما به نظر نمی آید این توجیه درستی برای وجود چنین احساسی و ابراز آن در یک رابطه باشد. حسادت باعث نمی شود چیزی را حفظ کنید یا مراقب آن باشید. اگر کسی را دوست دارید و

ادامه مطلب / دانلود

چه شما آدم حسودِ رابطه باشید یا کسی که به شما حسادت می‌شود، وقتی درگیر چنین رابطه‌‌ای هستید نمی‌توانید از زندگی‌تان راضی باشید. چیز آزاردهنده‌ای وجود دارد که زندگی شخصی و روابط شما را خراب می‌کند و نمی‌توانید آرام باشید. حسادت موضوع پرسش برانگیزی است. برایتان این سوال پیش می‌‌آید که چرا حسادت می‌کنید یا چرا او به شما حسادت می‌کند؟ می‌خواهید بدانید چطور باید آن را کنترل یا متوقف کنید و عکس‌العمل درست در برابر حسادت بی‌دلیل دیگری چه باید باشد. ‏

حسادت مخرب رابطه زناشویی است

حسادت از چه و برای چه؟‏

شاید برایتان جالب باشد که بدانید حسادت بیشتر از اینکه یک خصلت باشد یک واکنش عاطفی است در برابر نگرانی واقعی یا غیر واقعی که فرد گمان می‌کند رابطه‌اش را در معرض تهدید قرار داده است یا موقعیت‌اش را خراب خواهد کرد. آدم‌های زیادی با حسادت زندگی می‌کنند. یک پژوهش علمی نشان داده است که بیش از یک سوم آدم‌ها به ویژه در رابطه زناشویی حسود هستند. حسادت یکی از دلایل مهم مراجعه زنان و مردان به مراکز روان درمانی و مشاوره است.‏

می‌گویند کمی حسادت برای حفظ چیزی که داریم یا برای به دست آوردن یک رابطه و بهبود رابطه لازم است. اما به نظر نمی‌آید این توجیه درستی برای وجود چنین احساسی و ابراز آن در یک رابطه باشد. حسادت باعث نمی‌شود چیزی را حفظ کنید یا مراقب آن باشید. اگر کسی را دوست دارید و از نظر شما رابطه عاطفی عمیقی وجود دارد دلیلی ندارد که با حسادت از آن مراقبت کنید. کمی حسادت یا حسادت شدید هر دو آسیب زننده و خطرناک هستند و اصلا اینطور نیست که حسادت در طول رابطه و یا به مرور زمان بیشتر شود چون این چیزی است که در عمق وجود یک نفر ریشه دارد. اگر می‌بینید حسودتر شده‌اید یا به شما بیشتر حسادت می‌کنند فقط به این دلیل است که این واکنش رفتاری با مشکلات دیگری در آمیخته شده است.‏

آیا حسادت طبیعی است؟‏

حسادت برآمده از احساسات است؛ یک احساس منفی است و با غبطه خوردن فرق دارد. ممکن است شما زیبایی، موفقیت و جایگاه شریک زندگی‌تان را ببینید و دوست داشته باشید شما هم چنین موقعیتی را تجربه کنید. تا زمانی که جایگاه دیگری را تحسین می‌کنید و برایش خوشحال هستید و بخشی از این موفقیت را سهم خودتان می‌دانید شما حسود نیستید. وقتی دیگری انگیزه‌ای را در شما تقویت می‌کند تا تغییری ایجاد کنید شما حسود نیستید. اما زمانی که تحمل موقعیت دیگری را ندارید، دچار احساس خود کم بینی می‌شوید، گمان می‌کنید موقعیت‌تان متزلزل شده است و تهدید شده‌اید شما آدم حسودی هستید و معمولاً برای نشان دادن این احساس هر رفتار نامعقول و نامتناسبی را از خود نشان می‌دهید. کمتر پیش می‌آید که آدم حسود خوددار باشد. آدمها حسادت را با لحن کلام، نوع نگاه و رفتارهای تند و عصبی نشان می‌دهند و دیگران هم به خوبی متوجه این رفتارها می‌شوند.‏

حسود چه حالی دارد؟‏

آدم‌های حسود در یک زمان درگیر چندین احساس هستند. آنها هم می‌ترسند و هم خشمگین هستند، احساس شکست می‌کنند و در عین حال فکر می‌کنند تهدید شده‌اند، سو ظن دارند، غمگین و متأسف هستند، دچار بی اعتمادی، شک، دردمندی و تردید هستند و خود را آدمی ناقابل و کم ارزش می‌دانند. حسادت ناامیدی و ترس و حقارت ایجاد می‌کند. باعث افسردگی شدید می‌شود و احساس از دست دادن را بیشتر می‌کند. بیان چنین احساسات عمیقاً سخت و درگیر کننده‌ای برای دیگران و یا حتی یادآوری شخصی آن غیرممکن و دشوار است. آدم حسود همیشه در موقعیت از دست دادن است هرچند که سعی می‌کند برای آرام کردن این احساس دیگری را کنترل و هدایت کند اما در نهایت او یک بازنده است چون همیشه نگران و مضطرب است. حسادت مثل سم ذره ذره اثر می‌کند و شیره یک رابطه را می‌کشد.‏

چیزی که باعث حسادت می‌شود‏

حسادت به دلایل متفاوتی تحریک می‌شود. گاهی انتظارات غیر معقول و ناممکن از یک رابطه باعث ایجاد حسادت می‌شود ممکن است از فرد درگیر رابطه انتظارات نامتعارف یا نامعقولی داشته باشید. یا احساس مالکیت و سلطه به دیگری حسادت را در وجودتان برانگیزد. تجربه‌های آزاردهنده در گذشته و ناکامی‌های قبلی، احساس عدم امنیت در رابطه، ترس از خیانت و یا کنار گذاشته شدن، ترس از دست دادن کسی که دوستش دارید، حس مالکیت شدید، غیرت و تعصب و تمایل به کنترل دیگری همگی می‌توانند حسادت را تحریک کنند.‏

معمولاً عدم تحمل موفقیت دیگری و تمایل به سلطه گری در رابطه و کنترل فرد با عنوان غیرت و تعصب دو عامل مهم برانگیزاننده حسادت هستند.‏

حسادت با رابطه چه می‌کند؟‏

حسادت شما را از احترام، توجه و محبت تهی می‌کند. اگر در رابطه‌ای هستید که دیگری به شما حسادت می‌کند حتما به خوبی متوجه شده‌اید که چقدر گاهی خودتان را تهی از عشق و علاقه می‌بینید و چقدر از اینکه در معرض تهدید‌های فرد حسود هستید رنجیده‌اید.‏

‏ با وجود حسادت رابطه پر از گلایه‌مندی، خشم، جنگ و درگیری، بحث‌های بی پایان،

بی اعتمادی، افسردگی، حس انتقام جویی متقابل، جوابگویی‌های غیر لازم، واکنش‌های جسمی، تغییرات خلقی شدید دو طرف و رنجش‌های بی پایان است.

به مرور زمان احساس می‌کنید بی خواب شده‌اید، علاقمندی‌هایتان را از دست داده‌اید و حتی ذائقه غذایی‌تان تغییر کرده است. به عنوان کسی که به او حسادت می‌شود شاید مجبور شوید برخی از روابط‌تان را محدود کنید، کارتان را رها کنید، موفقیت‌ها و علاقمندی‌هایتان را دنبال نکنید فقط به این دلیل که حسادت برانگیز نباشید. این یعنی قرار گرفتن در یک موقعیت خشونت‌آمیز و پایان رابطه.‏

با حسادت چه کنید؟

آیا می‌توان بر حسادت غلبه کرد؟ بله، می‌شود اما این نیاز به تلاش و صبر زیادی دارد. مثل احساسات درگیر کننده و پیچیده دیگری که تجربه کرده‌اید حسادت هم پیچیده است. اما اگر توانسته باشید بخشی از احساسات‌تان را مدیریت کنید می‌توانید بر حسادت هم غلبه کنید. برای کنترل و درمان حسادت شدید ابتدا باید بپذیرید که چنین احساس و تمایل شدیدی در شما یا دیگری وجود دارد و چنین واکنش منفی‌ای از شما یا شریک زندگی‌تان سر می‌زند. تا زمانی که نپذیرفته‌اید که خشم شما از دیگری ناشی از حسادت است حال خودتان و رابطه بهتر نمی‌شود.‏

گام به گام پیش بروید

ـ بپذیرید که حسود هستید و این به دیگران به ویژه شریک زندگی‌تان آسیب می‌زند.‏

ـ درباره ریشه و دلیل حسادت‌هایتان با هم حرف بزنید.‏

ـ هر طور که می‌توانید عادت کنترل، جاسوسی و مراقبت بی وقفه از همسرتان را ترک کنید.‏

ـ بخواهید تا تغییر کنید..‏

ـ بپذیرید که نباید دیگران را کنترل کنید.‏

ـ به محدودیت‌های یک رابطه اهمیت بدهید. شما نمی‌توانید به اسم شریک زندگی مالک دیگری باشید. آدم‌ها مستقل از هم زندگی می‌کنند و زندگی زیر یک سقف شما را مالک کسی نمی‌کند زندگی زناشویی تعهد می‌آورد اما مالکیت نه.‏

ـ در جایگاه کسی که به شما حسادت می‌شود سعی نکنید چیزهایی که به حریم خصوصی‌تان ربط ندارند را از دیگری پنهان کنید. اطمینان و حسن نیت‌تان را نشان بدهید.‏

ـ از یک مشاور و رفتار درمان کمک بخواهید.‏

ادامه مطلب / دانلود

درد بی درمان!

حسادت، یک واکنش هیجانی است و که از دوران کودکی در تمام افراد دیده می شود. همین که یک کودک ۳ ساله از دادن وسایلش به دیگران امتناع می کند و می خواهد همه چیز برای خودش باشد، حس حسادت ایجاد شده است. این واکنش در کودکان کاملا طبیعی است ولی اگر در افراد بزرگسال دیده شود ممکن است مشکلات زیادی را در فرد ایجاد کند. در دوران کودکی، این واکنش نا آگاهانه می باشد ولی در بزرگسالی کاملا آگاهانه ایجاد می شود.

حسادت کاملا آموختنی است و اگر در فردی دیده شود، قطعا ریشه در نوع تربیت والدینش دارد. همین که والدین به طور مداوم کودکشان را با دیگران مقایسه می کنند در واقع به او این مساله را می فهمانند که همه خوبی باید برای تو باشد و این امر به مرور زمان در فرد تثبیت می شود.

حسادت یعنی آرزو کردن زوال نعمت از کسی که آن را به دست آورده است، یعنی دوست داشتن گرفته شدن نعمت ها و پیشرفت های دیگران و رسیدن آنها به خود. شخصی که حسود است، از وجود هر گونه شادی، موفقیت و

ادامه مطلب / دانلود

اگر همکار حسود دارید بخوانید! موفقیت، موفقیت می آورد و متاسفانه حسادت! خیلی سخت است که وقتی همکارانتان با حسادتشان ناراحتتان می کنند از موفقیتتان لذت ببرید.

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به بیماری حسادت دچار شده اید و برچسب «همکار حسود» روی شما خورده است، بهتر است هرچه زودتر خود را از این حس آزاردهنده رها کنید. چون حسادت باعث تحلیل شما شده و به واسطه آن نمی توانید به خوبی از عهده وظایف خود در محیط کار بر بیایید. این جمله را با خود تکرار کنید: «خدا هرآنچه به دیگران داده، 2 برابرش را به من خواهد داد!» موفقیت ها و شادی های دیگران را با همه وجود بخواهید تا واکنش چنین حس خوبی  همه زندگی تان را غرق شادی و برکت کند.

اگر همکار حسود دارید بخوانید!

اما اگر چنین همکاران حسودی در محیط کارتان دارید، نکات زیر می تواند در برخورد با آنها برایتان مفید باشد:

ادامه مطلب / دانلود

اشتباهات همسران جوان

اشتباهات همسران جوان

زوجهای جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک هستند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج میتواند کمک کند که مانع بروز مجدد آنها شویم. در پیچ و خم دلدادگی و حـرفهای نگفته جوانی، واقعیتهای یک عمر زندگی درکنار یکدیگر، تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارتهای لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش میشود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک میکند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازیهای عاشقانه را مشاهده کنیم.

۱) فکر نکردن به فردای ازدواج:

بعضی از همسران جوان آنچنان سرگرم جشن ازدواج میشوند که نمیدانند درگیر چه مسائلی شدهاند. شما متاهل شدهاید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و تشکیل خانواده دهید. از برنامههای جشن و بازتاب آن، از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان لذت ببرید، اما تمام مدت، تصویر بزرگتری را در ذهن داشته باشید.

۲) تلاش برای عوض کردن خلقیات همسر:

به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاید که عاشقش بودهاید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرز چشمگیری تغییر نمیکنند. پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوتهایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحهدار کرده و زندگی مشترک شما را خراب میکند.

۳) رابطه بد با خانواده همسر:

اگر تا این لحظه به رابطه شما با خانواده همسرتان لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود ببخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار میکند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر میشود، همسرتان است که احساس میکند بین شما گیر افتاده است.

۴) مشاجره بهجای گفتگو:

پرخاشگری و فریاد زدن وجیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمیکند. گفتگوی آرام و منطقی، شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خود را کنترل کنید، زندگی تان را به مخاطره میاندازید. پس هر کاری را که شامل این موارد است از استراحت در میانه بحث تا طلب کمک به وسیله روشهای درمانی انجام دهید.

۵) کوتاه بودن افق دید:

هیچکس دوست ندارد درباره مسائل سنگینی مثل کنترل مسائل مالی، راههای ممکن در صورت بچهدار نشدن و نحوه آمادگی برای اتفاقات پیشبینی نشدهای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شدهاید چارهای جز صحبت درباره این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسائل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسائل با همسر خود صحبت کنید و درصورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما آن را نادیده نگیرید. زندگی، تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست. درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگتر را داشته باشید.

۶) دعواهای بیهوده:

هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسائلی بحث میکند، از باز گذاشتن سر خمیردندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در که در نظر دیگران بی معنی است. بحثهای خود را برای مسائل مهمتری نگه دارید. این دلخوریها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جورابهای کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوششانس بدانید.

۷) حسادت:

همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان میشود که تصور میکند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این کار میتواند سمی در رابطه شما با همسرتان باشد.

۸) زندگی کردن مانند مجردها:

اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که مجرد بودید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبود. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما میدانید درست و غلط چیست، پس کار درست را انجام دهید.

۹) غرور در زندگی مشترک:

زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار میکند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمیدهد. او اجازه میدهد غرور و روشهای حل مشکلات و عشق و علاقه او، به همسرش راه پیدا کند و رابطه آنها به نتیجه برسد. باید ملایمتر باشید و راهی پیدا کنید که مسئولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.

۱۰) با هم نبودن:

باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامهریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.

منبع : موسسۀ روانشناختی کاریزما مشاور

ادامه مطلب / دانلود
بیماری من...!

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم

خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.

زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج ۴۰ درجه اضطراب نشان داد.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگ هایم رامسدود کرده بود …و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.

به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.براثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم …

فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم !

خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم:

هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.

قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم.

هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.

زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم.

و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم…

ادامه مطلب / دانلود
عشق آتشین روزهای اول آشنایی، بعد از گذشت چند ماه یا چند سال جایش را به رابطه ای آرام و حتی کسالت آور می دهد. اگر ارتباط عاشقانه شما هم گرفتار روزمرگی شده، باید بیشتر از قبل مراقب آسیب دیدنش باشید.

عاشقانه‌های خطرناک در رابطه نامزدها

یکی را انتخاب کن!

برای نامزدم خانواده یعنی همه چیز. از توجه بی اندازه ای که به مادر و خواهرانش دارد و تاثیری که آنها روی تصمیم گیری هایش می گذارند کلافه شده ام. دلم می خواهد نفر اول زندگی اش باشم و مطمئن شوم هنوز دوستم دارد. شاید اگر مجبورش کنم که بین خانواده اش و من یکی را انتخاب کند، کمی آرام بگیرم و از ترس زندگی با مردی که دوستم ندارد خلاص شوم.

تصور می کنید در زندگی همسرتان فقط یک فرد عزیز وجود دارد و آن هم شما هستید؟ باید باور کنید که در زندگی او هر کسی جایگاه خودش را دارد و از یاد نبرید که آدم ها مهره شطرنج نیستند که هر طور دوست دارید آنها را حرکت دهید. اگر به دنبال توجه و محبت همسرتان هستید، بیرون کردن دیگران از زندگی او و گرفتن جایشان شما را به نتیجه ای که انتظار دارید نخواهد رساند. مردها دوست دارند با کسی زندگی کنند که حقوق و آزادی هایشان را به رسمیت می شناسد و به شعور و اختیاراتشان اهمیت احترام می گذارد.

شاید ریشه این خواسته اعتماد به نفس پایین شما باشد یا در تنگنا قرار دادن همسرتان به دنبال پوشاندضعف های خود هستید. البته فراموش نکنیدمردی که به این خواسته شما تن می دهد یا کمبودهایی دارد که با باج دادن به همسرش به دنبال پنهان کردن آنهاست یا اینکه خودش از خانواده اش دل خوشی نداشته و به دنبال بهانه ای برای فاصله گرفتن از آنها است.

مزاحم تلفنی‌اش می شوم!

یک سال است که نامزدیم. می ترسم خیلی چیزها را در موردش نفهمیده باشم. هر وقت در مورد گذشته عاطفی اش از او سوال می پرسم، از جواب دادن طفره می رود. می خواهم تلفنش را به یکی از دوستانم بدهم تا به عنوان یک ناشناس با او تماس بگیرد. می خواهم امتحانش کنم و مطمئن شوم جز من سراغ هیچ زن دیگری نمی رود.

مراقب باشید! شما با این کار به حریم خصوصی او وارد می شوید. باور کنید محک زدن نامزد با قرار دادن کسی سر راه او، حاصلی جز بالا گرفتن تردیدهایی که شما را آزار می دهد نخواهد داشت. به جای چنگ زدن به این راه ها، نگاهی به خودتان و رفتارهایتان بیندازید. آیا شما همینطور که هستید برای نامزدتان ارزشمندید؟ آیا آنقدر به زندگی اش انگیزه و آرامش می دهید که نیاز به حضور فرد دیگری را احساس نکند؟ آیا در لحظات بحرانی این ارتباط، به دنبال راهی تازه برای رسیدن به آرامش می گردید؟ شایدمیل شما به امتحان کردن او، از ضعف هایتان ناشی شده باشد. پس به جای تهدید کردن این رابطه فکری به حال ضعف های خود کنید.

یادتان نرود که این وسوسه وارد شدن به یک ارتباط تازه نیست که آینده مشترک شما را تهدید می کند بلکه خلأهایی که در رابطه شما ایجاد شده و فکری به حال پر کردنشان نکرده اید، دیر یا زود به جان این رابطه می افتد و شما را از هم دور می کند. دور کردنی که گاهی تنها به یک رابطه آزاردهنده منجر می شود و گاهی هم پای شخص سومی را به زندگی شما وارد می کند.

می‌گویم می‌خواهم ترکت کنم!

احساس می کنم نامزدم به اندازه روزهای اول آشنایی شور و هیجان ندارد. از روزی که مطمئن شده متعلق به او هستم دیگر تلاشی برای راضی نگه داشتنم نمی کند. شاید اگر به او بگویم که همیشه در کنارش نمی مانم و اگر این رابطه من را راضی نکند، رهایش می کنم، مثل قبل برای حفظ کردنم تلاش کند.

تهدید کردن شریک زندگی برای دیدن التماس ها و تلاش هایش شیوه ای تاریخ گذشته برای جلب علاقه اوست. شما با این رفتار خودر ا به بازی خطرناکی وارد می کنید که ممکن است توان کنار آمدن با عواقبش را نداشته باشید. شاید اگر کمی از نامزدتان فاصله بگیرید، به خاطر عشق به شما چند قدم جلو بردارد اما باور کنید نتیجه ای که از این تهدید می گیرید موقت است. شاید مردی که به خاطر ترس از دست دادن به شما باج می دهد، ضعف هایی دارد و می خواهد با کوتاه آمدن درمورد برخی موضوعات، آن ضعف ها را بپوشاند اما خشم او نسبت به زنی که به جای قرار دادنش در یک رابطه عادلانه او را به چنین موقعیتی وارد می کند، پاسخ های به تاخیر افتاده ای را ایجاد می کند تا در آینده دور یا نزدیک همه آسیب هایی که در جریان این رابطه دیده را به شکلی شدیدتر به شریک زندگی اش وارد کند.

حسادتش را قلقلک می‌دهم!

جلب توجه نامزدتان با تحریک کردن حسادتش، عشق او را به شما بیشتر نمی کند. در چنین شرایطی شما تنها عصبانیت او را تحریک می کنید و با بیشتر کردن تردیدهایش نسبت به صداقت یا وفاداری تان، پای شک و سختگیری های آزاردهنده را به رابطه خود باز می کنید.

عاشقانه‌های خطرناک در رابطه نامزدها

شریک زندگی تان زمانی که توجه مردهای دیگر را به شما می بیند، به جای آنکه احساس کند همسری جذاب و پرطرفدار دارد، تصور می کند فرد مقابلش رفتار مناسبی در مقابل دیگران و در محیط کار ندارد و با خود می گوید «شایددر گذشته او هم اتفاقات ناخوشایندی افتاده که من از آنها بی خبرم!»

باور کنید کنترل بی حد و مرز نشانه عشق نیست بلکه شروع وارد شدن شما به یک رابطه بیمارگونه و آزاردهنده است. پس با دست خود این رابطه را بیمار و فرسوده نکنید. همسر شما کودکی 6 ساله نیست که با جلب شدن توجه دیگران به داشته هایش قدرشان را بیشتر بداند؛ بلکه مردی است که با شروع زندگی مشترک، به دنبال یک همراه و یک رابطه اطمینان بخش می گردد؛ رابطه ای که یکی از اعضای آن خود خواسته تهدیدش نمی کند و آن را به میدان مسابقه تبدیل نمی کند.

ادامه مطلب / دانلود

کی گفته خانم ها حسودند؟!

قرن هاست آقایان می گویند زن خطرناک ترین دشمن زن است اما عامل این دشمنی کسی جز مردان نیستند.

آگاتاکریستی، نویسنده معروف رمان های پلیسی می گوید: خیلی خوشحالم که مرد نیستم چون در آن صورت مجبور بودم برای یک عمر، یک زن را کنارم تحمل کنم! این جمله نشان دهنده این است که زن ها همجنسان خود را دوست ندارند.

به عبارت دیگر زن ها تحمل یکدیگر را ندارند و خیلی از آنها به هم حسادت می کنند.

اما ما با این نظریه موافق نیستیم و تصور می کنیم بسیاری از خانم ها هم با ما هم عقیده هستند.

به عنوان مثال یک جامعه شناس فرانسوی از آماری که در فرانسه به دست آمده بود می گفت: طبق آخرین آمار در انتخابات فرانسه، تقریبا هیچ زنی به یک کاندیدای زن رای نداده بود!

از طرفی مسلما هیچ زنی از اینکه یک وزیر زن مدافع حقوق او در مملکتش باشد بدش نخواهد آمد و برای تصمیم گرفتن درباره سرنوشت همجنسانش مسلما یک وزیر زن را به مرد ترجیح خواهد داد

به این دلیل که او هم انسانی است مثل من و شما و کم و بیش همان مسائل و مشکلاتی را دارد که زن های دیگر دارند.

تقصیر مردان است

قرن هاست آقایان می گویند زن خطرناک ترین دشمن زن است اما عامل این دشمنی کسی جز مردان نیستند.

این مردان هستند که همیشه حس حسادت و رقابت را در زن به وجود می آورند تا به این وسیله وابستگی زن را نسبت به خودشان حفظ کنند.

کدام یک از ما زن ها هنگام معرفی شدن به زنی زیباتر، خوش پوش تر و تحصیلکرده تر ازخود، نوعی فشردگی در قلب مان احساس نکرده ایم؟

به خصوص اگر شوهر یا نامزدمان هم همراه ما باشد. این عدم اعتمادبه نفس را مردان در زنان به وجود آورده اند.

چون زن به محض روبه رو شدن با زنی برتر از خود وحشت دارد که مبادا با برتری این زن تجاوزی به سرزمین کوچک عشق او شود یا زلزله ای در آن پدید آید!

در صورتی که خارج از دخالت های مرد، زن ها با یکدیگر دوستان بسیار خوبی هستند؛ از بچگی دخترها با هم بزرگ می شوند.

از دبستان تا دبیرستان با هم درس می خوانند و… ولی انگار از زمانی حسادت بر قلب آنها ریشه می اندازد که مسئله مردان به میان کشیده می شود.

نقش مادرها در ایجاد حسادت

مادرها در ریشه دواندن این حسادت در قلب دخترها نقش اساسی بازی می کنند.

بسیارند مادرانی که مرتب به دخترهایشان می گویند: «شوهرت را برای خودت نگه دار و دوستانت را به همراه خودت در گردش هایتان نبر…» یا بسیاری از زن ها از بدو ازدواج تحت تاثیر سخنان مادرشان سعی می کنند از رفت و آمد با همکاران تان زن شوهرشان پرهیز کنند و بدین ترتیب، این قرار دوستی و اتحاد فقط بین مردها دیده می شود و آنها اتحادیه مردانه خود را مثل یک قلعه حفاظت می کنند در حالی که زن ها از ترس مردها بین خودشان نفاق و جدایی می اندازند!

باز هم میگرن همیشگی سراغتان آمده؟

بسیاری چیزهاست که هنوز زن ها را از راحت زندگی کردن، فعالیت داشتن و آزاد فکر کردن باز می دارد.

همین قدر که زن می داند عصر، هنگام بازگشت از سرکار باید با بچه اش که در درس هایش دچار اشکال شده سر و کله بزند و سعی کند دل همسرش را که با رئیسش دعوا کرده و عصبانی است به دست آورد و در عین حال کارهای خانه را انجام دهد زن را در یک نوع حصار قرار می دهد.

وقتی این زن شاغل صبح زود پس از کار پرزحمت و بی خوابی شب قبل که احیانا با جنگ و دعوا همراه بوده با چشمان پف کرده به سرکار می رود، فکر می کند باید در برابر سؤال همکار زن خود به جای اینکه حقیقت را بگوید مدعی شود که میگرن همیشگی دوباره سراغش آمده و این سردرد نتیجه زندگی خراب و ناراحت نیست، زیرا وحشت دارد از اینکه تراژدی زندگی اش را برای او بازگو کند.

مسلما دوستش او را دلداری خواهد داد و آنچه هم این زن به آن نیاز دارد همان دلداری است.

پس ترس او از گفتن حقیقت به یک زن دیگر در چیست؟

فرق زن های امروزی

زن ها از وقتی خود را شناختند در بین مادرشوهر، خواهرشوهر و همسایه ای که نباید از اسرار زندگی آنها مطلع شود احاطه می شدند و وقتی همه دور هم جمع می شدند برای بافتنی یا خیاطی کردن بوده است.

اما از وقتی زن ها درس می خوانند و کار می کنند وضع تغییر کرده است و زن دریافته که ایجاد تفرقه در بین زنان عادات و رسومی بوده که جامعه مردانه آنها را ساخته و به دنیای او تحمیل کرده است.

صورت خود را با سیلی سرخ نگه دار!

علت پرده پوشی های زن ها در مقابل دوستان خود این است که همیشه چه در خانه پدر و چه در منزل شوهر شنیده اند که زن اگر در باطن خون هم می خورد، باید صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد تا مبادا بدبختی او باعث خوشحالی دیگر زن ها شود.

همین بدبینی عدم صداقت و تظاهر باعث می شود خلأیی در روابط بین او و همجنسان دیگرش به وجود آید و او را از دیگر زن ها جدا سازد و حال آنکه اگر بیشتر معاشرت کند و دوستی اش بی شائبه باشد حس خواهد کرد که زن ها همه قابل معاشرت و اعتماد هستند و موردی برای حسادت و احتیاط وجود ندارد و به هیچ وجه آنطور که شایع است جنس زن بد نیست.

بحث زن ها حداقل فایده دارد

فرض کنید در جمعی نشسته اید که تعدادی از مردان در آن حضور دارند و راجع به مسائل مهم جهانی صحبت می کنند.

مسائل موجود در خاورمیانه، گرسنگی در جهان و… در حالی که اگر این تعداد زن در کنار هم جمع شده باشند در مورد مسائلی از قبیل مشکلات زن های خانه دار صحبت می کنند، آن هم با سر و صدای زیاد و جیغ و داد و… این تفاوت موضوع بحث و همچنین نوع بحث کردن در میان زنان با آقایان باعث ایجاد حصاری بین زن ها و مردها می شود.

اما نکته مهمی که باید آن را در نظر گرفت این است که گفت وگوهای زنان در مورد مسائل و مشکلات مربوط به زن های خانه دار، نتیجه ای در بر دارد که باعث می شود آنها در این زمینه پیشرفت کنند اما فریاد مردها در مود مسائل جهان و سیاست گوش کسی نمی رسد و هنوز هم دردی از گرسنگان دنیا دوا نکرده است.
مردها چی فکر می کنند؟

یک دور هم جمع شدن پرسروصدا برای صرف چای در خانه همسایه یا دوست یا خاله و عمه و صحبت از قیمت لباس، خوراک، روش تهیه ترشی و مربا بیماری های بچه ها یا غیبت کردن، از دید مردها فکر زن از این حد تجاوز نمی کند و…

ایجاد حس حسادت ریشه در کودکی دارد

در بسیاری از فرهنگ ها از همان ابتدای دوران کودکی، خانواده، محیط مدرسه و… دختران را به رقابت با دختران فامیل، هم کلاسی ها و… تشویق می کنند.

دختران در دوران کودکی به یاد دارند مادرشان برای اینکه آنها را راضی کنند که موهایشان را شانه بزنند به آنها می گفتند، تو باید از همه بچه ها خوشگل تر باشی.

در مدرسه خانم معلم یا خانم مدیر وقتی با یکی از دختر بچه های مدرسه صحبت می کند از او قول می گیرد که شاگرد اول شود و از لحاظ درس و مشق باید از باقی همکلاسی های خود جلوتر باشد، بنابراین به طور ناخودآگاه دختران در محیطی رشد می کنند که آنها را تشویق به رقابت می کنند و این تشویق باعث می شود دختران سعی کنند از همه بهتر باشند و در غیر این صورت حسادت های زنانه سراغ آنها خواهد آمد.

حس عدم اطمینان به همجنس

حس عدم اطمینان در بعضی از آدم ها وجود دارد و ربطی به زن یا مرد بودن ندارد اما آنچه حائز اهمیت است این قضیه است که اصولا مردان سعی می کنند این حس عدم اطمینان و اعتماد را در وجود خود کنترل کنند اما در نقطه مقابل زنان در مقابل این احساس شروع به فکر و خیال می کنند و همین فکر و خیال ها موجب می شود به این احساس ناخوشایند دامن زده شود و روز به روز این حس قوی تر شود.

در نتیجه وقتی کوچک ترین مسئله ای مبنی بر همین حس عدم اطمینان رخ دهد زنان واکنش های غیرمنطقی از خود نشان می دهند…..

حرف های به ظاهر مهم مردها بسیاری از اوقات کم اهمیت تر از حرف های به ظاهر کوچک و کم اهمیت زن هاست زیرا زن از مسائل جزئی، قابل عمل، مفید و مربوط به زندگی روزمره حرف می زند و مرد از مسائل بزرگ، تئوری و غیرعملی!

به خاطر جامعه مردسالاری که ما داریم زن ها احتیاج به اعتمادبه نفس بیشتری داشته و نیاز به فضایی برای دیده شدن توانایی هایشان دارند تا بتوانند خود واقعی شان را بشناسند و در نهایت پذیرفته شوند.

به جایگاه خود مطمئن باشید

خانم ها باید سعی کنند به جایگاهی که در زندگی اجتماعی و شخصی و خانوادگی خود دارند مطمئن باشند.

این اطمینان تنها به کمک خود شخص ایجاد می شود و در صورتی که فرد به جایگاه خود اطمینان حاصل کند نیمی از مشکلات حسادت او رفع خواهد شد.

در اینجا برای ایجاد حس اطمینان راهکاری را به شما پیشنهاد می کنیم:

اینکه شما نگران جایگاه تان در چه شرایطی هستید مهم نیست.

اگر سعی کنید وظایف تان را به خوبی انجام دهید دیگر لزومی ندارد نگران این قضیه باشید.

زن ها متواضع و قانع هستند

به طور کلی، زن ها متواضع و قانع تر هستند و درباره مسائلی که اهمیت شان ظاهرا کمتر است سخن می گویند چون امکان و امید به حل آن موجود است.

همچنین زن ها ملایم تر هستند و همین تواضع، ملایمت و کم ادعایی زن باعث می شود همیشه بگویند مرد در زمینه مسائل مهم و وسیع که نیاز به تفکر عمیق دارد استعدادش بیشتر است و زن فقط قادر به بررسی مسائل پیش پا افتاده است.

 

ادامه مطلب / دانلود
css.php