نتايج جستجو مطالب برچسب : حریم شخصی

افرادی که اتفاقات زندگی‌شان را در فضای مجازی منتشر می کنند!

 فضای مجازی در کنار مزایایی دارد برخی معادلات شرعی، عرفی و قانونی را نیز بهم زده است که حریم خصوصی یکی از این موارد است. وقتی که ما فردی را(چه آشنا و چه غیر آشنا) به‌عنوان دوست در فضای مجازی به لیست دوستان خود اضافه کردیم، معنایش آن است که به او اجازه داده‌ایم در حریم شخصی ما وارد شود. معنای حریم شخصی را ما در فضای مجازی تعیین می‌کنیم.

برخی عادت دارند تا کوچک‌ترین اتفاقات زندگی‌شان را در فضای مجازی منتشر کنند. از این گذشته برخی حتی از خصوصی‌ترین احساسات و صحنه‌های زندگی خود پیامی برای لایک‌گرفتن می‌سازند.

در دین ما برخی موارد با محدودیت مواجه است. این مطلب به ویژه برای زنان اهمیت بیشتری دارد. انتشار خصوصی‌ترین چیزها از خودمان در معرض دید افرادی که نمی‌شناسیم، در واقع اجازه دادن به آن‌ها برای دیدن این مطالب است؛ اما آیا همه نیت خیر دارند؟ پس باید توجه داشت فضای مجازی برای استفاده ما در روابط اجتماعی ماست ولی روابط خصوصی، حریم شخصی ماست که خود باید از آن پاسداری کنیم. لذا فضای مجازی اتاق شخصی ما نیست که هر طور بخواهیم در آن رفتار کنیم.

ادامه مطلب / دانلود

نکاتی درباره ی رعایت حریم شخصی دیگران

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم.«من و خانواده همسرم در یک ساختمان زندگی می کنیم و گرچه واحدهای جداگانه ای داریم اما متاسفانه از نظر آنها واحد جداگانه و حریم شخصی معنایی ندارد؛ چون آنها اعتقاد دارند هر موردی که برای افراد خانواده اتفاق می افتد، حتی اگر رخدادی بسیار ساده و پیش پا افتاده باشد، بقیه هم باید بی کم و کاست از آن باخبر شوند؛ آنها حتی در جزیی ترین گفتگوهای میان من و همسرم یا کوچکترین رفتارم برای تربیت فرزندم دخالت و اظهارنظر می کنند و بی شک توقع حرف شنوی دارند.

ساده ترین نکته های آداب اجتماعی را که برای بسیاری از افراد عادی و پذیرفته شده است، رعایت نمی کنند؛ مثلا در زدن برای آنها هیچ معنایی ندارد چون خودشان کلید دارند و هر وقت که دلشان بخواهد، در منزل را باز می کنند و وارد می شوند! درِ اتاق ها، کشوها و کمدها که دیگر جای خود دارد. فقط کافی است چند ساعت از خانه بیرون بروم؛ چون وقتی برمی گردم، همه خانه ام را زیر و رو شده می بینم. یادداشت های شخصی، دل نوشته ها، فایل های داخل لپ تاپم و حتی کشوهای اتاق، آشپزخانه و … همه و همه بازرسی می شوند. به هر زبان التماس و تقاضا می کنم و حتی تذکر می دهم که حریمی برای ما قائل شوند، نه تنها قبول نمی کنند بلکه آن را نوعی توهین به بزرگترهای خانواده می دانند و معتقدند اینها همه نشانه موذی گری و آب زیرکاهی من است.

همه این رفتارها، تعرض ها، دخالت ها و اظهارنظرهای مستبدانه اعتماد به نفسم را از من گرفته است. دخالت هایشان حتی به محل کارم هم کشیده شد و مجبور شدم شغلم را که خیلی هم دوستش داشتم و دارم و بابتش سال ها درس خوانده و تجربه کسب کرده ام، کنار بگذارم تا شاید کمی دست از سرم بردارند. می دانم گفتنش چندان مودبانه نیست اما باور کنید از دید آنها فقط سرویس بهداشتی حریم شخصی و خصوصی من به حساب می آید.»

نکاتی درباره ی رعایت حریم شخصی دیگران

درد دل دوست و هموطنمان را خواندیم. آیا چنین تجربه ای برای خود ما هم به نوعی آشنا و ملموس نیست؟ بسیاری از ما عادت داریم انتقادها، دخالت ها و کنجکاوی هایمان را در قالب دلسوزی، خیرخواهی، محبت، صمیمیت، انجام وظیفه اجتماعی و اخلاقی و … بر سر شخص مقابل آوار کنیم و دست آخر هم برای تبرئه کردن خودمان بگوییم: «اصلا به من چه مربوط! از ما گفتن بود که گفتیم. باقی اش، دیگه با خودت» یا «بیا و محبت کن! کو کسی که قدر بدونه؟!» یا «بد دورانی شده. صفا و صمیمیت از بین رفت و همه می خوان زندگی شون رو از همدیگه پنهان کنن» یا مواردی از این دست. ای کاش کار به همینجا ختم شود…

مقوله حریم شخصی، موضوعی است که بسته به فرهنگ، آداب و رسوم، باورها و حتی پیشینه تاریخی هر گروه از مردم، نمودهای بسیار گوناگون و چه بسا متضادی دارد؛ رفتاری که در یک کشور، شهر، شهرستان، روستا یا میان افراد یک قوم و عشیره بسیار مقبول و پسندیده است، شاید در جایی دیگر موجب حیرت، سرزنش یا حتی برانگیختن خشم و ایجاد کدورت و کینه شود.اصلا شاید بتوان پا را از این هم فراتر نهاد و به جرأت گفت که به تعداد آدم های روی کره زمین و به تعدادس لایق و علایق آنها می توان برای حریم شخصی تعریف ارائه داد اما میان همه این تعریف ها یک نکته مشترک است: «هیچ کس دوست ندارد از دیگران آزار ببیند یا آرامش و آسایشش را بر هم بزند.»

نکاتی درباره ی رعایت حریم شخصی دیگران

در این مقاله قصد نداریم وارد مباحث حقوقی شویم یا موضوع را از دیدگاه قوانین شرع بررسی کنیم یا بایدها و نبایدهایی قاطعانه درباره «رعایت حریم شخصی دیگران» ارائه بدهیم بله هدف این است که نگرشمان را در این زمینه بازبینی کنیم و به چگونگی رفتارهایمان با دیگران نگاهی منصفانه و صادقانه بیندازیم؛ زیرا تا هنگامی که شخصا به این باور و برداشت نرسیم که در رفتارمان با دیگران و دررعایت حریم آنها نقص هایی وجود دارد که نیازمند تغییر و اصلاح است، اگر همه جهانیان هم بسیج شوند، نمی توانند ما را متقاعد و وادار به تغییر رفتار کنند. اولین گام برای برطرف کردن هر ضعف اخلاقی، شناختن و یافتن نمودهای گوناگون آن در «خود» است.

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم؛ سپس بی آنکه به خاطر اشتباهات گذشته مان ناامید شویم، در جهت تغییر رفتار به سوی تعادل، گام برداریم.در ادامه، برخی عادت های رفتاری را برای ژرف اندیشی و کمک به خودشناسی مطرح می کنیم. اگر عقل سلیم، ندای وجدان و اخلاق اصیل الهی را معیار سنجش قرار دهیم، شاید تعمق و تفکر درباره مفهوم هر یک از رفتارهای زیر، به تغییر رفتارمان برای رعایت حریم شخصی دیگران کمک کند:

نکاتی درباره ی رعایت حریم شخصی دیگران

1- پرس و جو درباره میزان درآمد یا پس انداز اشخاص.

2- کندوکاو درباره شغل، حرفه و تخصص افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

3- پرسیدن درباره میزان تحصیلات افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

4- کنجکاوی و پرسش درباره سن افراد.

5- جستجو درباره مالک یا مستاجر بودن افراد.

6- پرس و جو درباره میزان رهن و اجاره پرداختی دیگران یا متراژ و قیمت منزل.

7- پرسیدن قیمت و محل خرید هر چیزی که به نظر می آید اطرافیان به تازگی خریده اند.

8- کندوکاو درباره نوع، مدل و قیمت خودروی افراد و نقد یا اقساط بودن آن.

9- سرک کشیدن داخل یخچال، فریزر و کابینت های آشپزخانه منزل دیگران.

10- پرس و جو درباره مارک، قیمت موبایل وتبلت و لپ تاپ دیگران.

11- پرسش درباره وزن دیگران و اظهارنظر درباره رژیم غذایی مناسب شان.

12- پرسیدن درباره علت نقص های جسمانی ظاهری افراد و اظهارنظر درباره آنها.

13- پرسیدن و اصرار برای دانستن نوع و قیمت درمان های زیبایی که احیانا افراد انجام داده اند.

14- پرسش درباره زیر و بم رابطه شخص با خانواده همسرش.

15- نگاه انداختن و سرک کشیدن درون خانه مردم از پنجره، درِ باز منزل یا از درِ باز پارکینگ.

16- کندوکاو میان اطلاعات درون تلفن همراه، رایانه یا تبلت دیگران.

17- پرسیدن درباره دولتی یا غیرانتفاعی بودن مدرسه فرزندان افراد و نیز پرسش درباره مبلغ شهریه.

18- خواندن پیامک ها، ایمیل ها، قبض ها، یادداشت ها و همچنین گوش دادن به مکالمات تلفنی افراد.

19- سر زده رفتن به منزل دیگران، حتی اگر از نزدیکانمان باشند.

20- تجسس درباره گرایش های اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افراد.

21- کندوکاو درباره وضعیت تاهل یا تجرد افراد؛ مثلا پرسش در مورد اینکه رابطه ات با همسرت چطور است؟ چطور با هم آشنا شدید؟ یا اینکه مجردی؟ چرا ازدواج نمی کنی؟

خوب است برای دو هفته آینده درباره این رفتارها یا رفتارهایی مشابه، منصفانه بیندیشیم و به یاد داشته باشیم تجسس در کار دیگران، چنان ذهن مان را مشغول می کند که فرصت های طلایی زندگی خودمان را نمی بینیم و از دست می دهیم.

ادامه مطلب / دانلود

مرز گذاشتن برای حریم شخصی

مرزها خطوطی خیالی هستند که به شما کمک می‌کنند از خودتان هم از نظر فیزیکی و هم احساسی محافظت کنید. این خطوط اعمال و رفتارهای دیگران را طوری کنترل می‌کنند که به شما آسیبی نرسد، اذیتتان نکند و به چیزی وادارتان نکند. مرزها محدودیت‌هایی هستند که برای طریقه برخورد دیگران با خودتان قائل می‌شوید. دیگران طوری با شما رفتار می‌کنند که خودتان اجازه می‌دهید؛ اما با قوی یا ضعیف بودن مرزهایتان می‌توانید به دیگران یاد دهید چطور با شما رفتار کنند.

داشتن مرزهای قوی برای محافظت از بدن، ذهن و روحتان خیلی مهم است. مرز گذاشتن  می‌تواند تاثیر شگرفی بر کیفیت زندگی شما داشته باشد. این قدم مهمی برای به دست گرفتن کنترل زندگیتان و قبول کردن مسئولیت خودتان و زندگیتان است. این مهارتی است که برای ایجاد آن زندگی که می‌خواهید لازم دارید. اما معمولاً همه در این حیطه مشکل دارند.

ایجاد مرزهای قوی به شما کمک می‌کند روی پای خودتان بایستید، دیگر به زور کارهایی که دوست ندارید را انجام ندهید و از اولویت دادن به نیازهای خودتان احساس گناه نکنید. این بخشی از فرایند تعریف خودتان و چیزهایی که برایتان قابل‌قبول است، می‌باشد. وقتی مرزی تعیین نکنید، دیگران ممکن است بدون اینکه بدانند پا را از خط فراتر بگذارند.

مرز گذاشتن به معنی تغییر دادن آدمها نیست (بااینکه در ابتدای کار ممکن است آنطور به نظر برسد). معنی آن این است که تصمیم بگیرید چه چیزهایی را می‌توانید یا دیگر نمی‌توانید در زندگیتان تحمل کنید و بعد این را قاطعانه در مواقع لزوم بیان کنید. مرزها برای اینکه به یک فرد سالم تبدیل شوید و کار و زندگی شخصیتان را به خوبی متعادل کنید، ضروری هستند. این مرزها هستند که تعهد شما به احترام به خودتان را نشان می‌دهند.

اولین قدم برای ایجاد مرز، هوشیاری از خود است؛ باید بفهمید کجاها به فضا، احترام، انرژی و قدرت شخصی بیشتری نیاز دارید. این فرایند را با تشخیص اینکه چه زمان عصبانی، خسته، خشن یا کینه‌ای می‌شوید شروع کنید. در این موارد، احتمالاً یک رد شدن از مرز اتفاق افتاده است، با آگاه شدن از موقعیت‌هایی که لازم است محدودیت‌های شدیدتری داشته باشید، می‌توانید ایجاد مرزهای جدیدتان و بیان آن برای دیگران را شروع کنید.

ایجاد مرز برای کار و خانه به شما کمک می‌کند به خودتان بیشتر احترام بگذارید. اشکالی ندارد که از دیگران تقاضای احترام کنید و به خودتان احترام بگذارید. لحن صدای یک نفر، منفی بودن، انتقاد،  زبان یا هر نوع شکل بی‌احترامی دیگر شما را وا می‌دارد مرزهایی ایجاد کنید تا از خودتان و اهدافتان درمقابل تاثیرات مخرب دیگران محافظت کنید.

به خودتان اجازه دهید که به طریقی جدید به خودتان و دیگران احترام بگذارید. مرزها راه مهمی برای احترام گذاشتن به نیازهای دیگران و همچنین نیازهای خودتان است. به طور کنایه‌آمیزی وقتی از مرزهای خودتان آگاه می‌شوید (و به‌ آنها احترام می‌گذارید)، کم‌کم مرزهای دیگران هم برایتان محترم می‌شوند. احترام گذاشتن به مرزهای دیگران شما را به فرد جذاب‌تری تبدیل می‌کند.

خیلی مهم است که بدانید در ایجاد مرزها:

نیازهای شخصی شما معتبر هستند. نیازی به دفاع کردن، بحث کردن یا توضیح بیش از حد آنها نیست.

در صورت لزوم، روی حمایت یک دوست برای قبل و بعد از تعیین مرزهایتان حساب کنید.

مرز گذاشتن را با ساده‌ترین آنها شروع کنید و کم‌کم به سخت‌ترها برسید. قبل از اینکه به سراغ مرزهای سخت‌تر بروید، اجازه دهید ارتباطات و رفتار شما قوی‌تر شود.

وقتی کسی کاری که به مرزهای شما تجاوز می‌کند، انجام داد، فوراً به او بگویید،

خیلی ساده به آنها بگویید که کدام کارشان باعث عصبانی، خسته، خشن، کینه‌ای و ناراحت شدن شما شده است. دقت کنید که نحوه حرف زدنتان توام با احترام و آرامش باشد.

یک درخواست روراست و مستقیم برای متوقف کردن آن رفتارشان که برای شما ناراحت‌کننده بوده، مطرح کنید. خیلی دقیق بگویید که چه می‌خواهید.

به انجام کاری که خواسته‌اید توسط طرف‌مقابل دقت کنید.

برای ایجاد تغییر از آنها تشکر کنید.

و اگر تمایلی به همکاری نشان ندادند:

عواقب احتمالی ادامه بی‌احترامی‌شان را به آنها گوشزد کنید.

از آنها بخواهید که دست از رفتارشان بکشند.

بدون عصبانی شدن یا جنگ کردن دور شوید.

یا در صورت لزوم عواقبی که قبلاً هشدار داده بودید را عملی کنید.

مرز گذاشتن مثل هر مهارت دیگری نیاز به یاد گرفتن اصول اولیه آن، برنامه ریختن برای اجرای مهارت جدیدتان و سپس دنبال کردن آن و سیستم حمایتی دارد. به مرور زمان و با تمرین، مرز گذاشتن برایتان راحت‌تر خواهد شد.

یادتان باشد که مرز گذاشتن راهی برای احترام گذاشتن کامل به خودتان است. شما می‌توانید واکنش خودتان را با رساندن محترمانه خواسته‌هایتان به دیگران کنترل کنید اما نمی‌توانید واکنش آنها را به خواسته‌تان کنترل کنید. کسانیکه بطور مداوم از احترام گذاشتن به مرزهای شما سر باز می‌زنند، تمایلی به تغییر ندارند. تغییری که دوست دارید ببینید ممکن است از خودتان ناشی شود. مطمئن شوید که درخواست‌های مستقیم داشته و مرزهایتان را قاطعانه مطرح‌ کرده‌اید. اگر با تمام این حرف‌ها باز به مرزهایتان احترام نگذاشتند، دیگر به خودتان بستگی دارد که تصمیم بگیرید چطور پیش روید. در این موارد، ممکن است نیاز باشد بیشتر رفت‌و‌آمد کنید یا رابطه را تمام کنید.

تمرین: جملات زیر را تمام کنید:

آدمها هیچوقت دیگر ….

من حق دارم بخواهم ….

برای محافظت از زمان و انرژی‌ام، اشکالی ندارد اگر …

بعد هر جمله را با حداقل ۱۲ مثال از مرزهایی که می‌توانید برای احترام گذاشتن به خودتان ایجاد کنید، به پایان برسانید. افکارتان را سانسور نکنید. طی یکی رو هفته بعد افکارتان را جمع کرده و یادداشت کنید. سپس، ساده‌ترین آنها را انتخاب کرده و شروع به بیان کردن مرزهایتان کنید.

مراحل مهم در تعیین مرز

۱. خودآگاهی: باید ببیند مرزهایتان کجاها قوی و کجاها ضعیف هستند و کجاها اصلاً وجود ندارند. چند مرز تازه برای خودتان بگذارید. چه کارهایی را دوست ندارید اطرافیانتان در برخورد با شما انجام بدهند یا چه حرف‌هایی را بزنند؟

۲. آگاهی دهید: دیگران را درمورد رفتارها و حرف‌های غیرقابل‌قبولشان مطلع کنید. به آنها کمک کنید بفهمند چطور می‌توانند به مرزهای جدید شما احترام بگذارند. بدون مقصر کردن کسی حرف‌هایتان را بزنید. مرزهایتان را به زبان بیاورید.

۳. درخواست کنید: به دقت و با آرامش به هر فرد بگویید که دوست دارید چه بگویند یا چه کاری کنند. آنها را به احترام گذاشتن به خودتان متعهد کنید.

۴. پیگیری کنید: پیشرفت آنها در برخورد با خودتان را به اطلاع آنها برسانید. به یاد دادن و تشویق آنها ادامه دهید. به آنهایی که به مرزهایتان احترام می‌گذارند، پاداش دهید.

۵. هشدار دهید: به آنها درمورد عواقب احتمالی نادیده گرفتن مرزهایتان هشدار دهید.

۶. عواقب: اگر آنچه انتظار داشتید انجام نشد، عواقب کار را اجرا کنید. عواقبی تعیین کنید که بر فرد مقابل اثر بیشتری داشته باشد تا خودتان.

۷. به مرزهای دیگران احترام بگذارید: به مرزهای دیگران تجاوز نکنید. مرزهای آنها را شناخته و به آنها احترام بگذارید.

ادامه مطلب / دانلود
css.php