نتايج جستجو مطالب برچسب : جمله های غمگین

دلنوشته غمگین قرار نبوده…

دلنوشته غمگین قرار نبوده...

قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم

قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا …

تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …

من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده!

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند

ادامه مطلب / دانلود
اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست


اس ام اس غمگین و دلشکسته


چقدر باورش سخت است
باوراین که روزهای من بدون مواظب خودت باش های تو
شب میشود
چه کسی میداند عمق این فاجعه را؟


گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند
و نقاب خنده ات را بیندازد
آن وقت در آغوشت بگیرد یک دل سیر گریه کنی
گریه ات که تمام شد در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم دیگه هیچوقت گریه نکن


بیا جایمان را عوض کنیم
دلم تنگ شده برای اینکه کسی عاشقم باشد


من ازت خاطره دارم
چجوری یادت بیارم
ما روزای خوبی داشتیم
همشون رو جا گذاشتیم
چند روز میشه که نیستی اما انگاری یه ساله
بیشتر از این نمیتونم بی تو خوشبختی محاله


به حریم من که پا میگذاری
کفشهایت را در بیاور
اینجا مطهر است
اینجا انسانیت حکم فرماست
پا به حریم من که میگذاری مرد باش
منظورم نر نیست
منظورم مرداست
زن قداست دارد
برای بودن با او باید مرد باشی نه
نر


ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

لبخند بزن
عکاس مدام این جمله را تکرار می کند
اصلا برایش مهم نیستکه در وجودت
حتی یک بهانه برای لبخند نیست


بگو از کدام راه برخواهی گشت ؟ می خواهم گل بگیرمش آسوده از انتظار دست در جیب و سوت زنان به زندگیم برگردم


توی خواب و خیالم
هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای
ولی من برات میمیرم


اس ام اس غمگین و دلشکسته


اس ام اس غمگین93

شبیه مه شده بودی
نه میشد در آغوشت گرفت
ونه آنسوی تو را دید
تنها میشد در تو گم شد
که شدم



یک شب آنقدر با خودکار ودفترم کلنجار رفتم
که خودکار دیگر نای نوشتن نداشت
ودفتر جای نوشتن
ومن هنوز نتوانستم با چه زبانی بنویسم که تنهایم


دلی که شکسته شد رو گچ چاره نکردگل گرفتمش


دوست عزیزم
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها تنها ترت می کند


اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اخرش خاطره هاجداییه
نفرین بی گناهی وفریادبی صداییه
نفرین به من که عشقت ازیادم نمیره
کاشکی بی تابت نبودم
کاشکی احساسم بمیره


درد من تنهاییم نیست
درد من این است
که هرروز از خودم میپرسم
مگر خودش مرا انتخاب نکرد؟



اس ام اس غمگین


هرآمدنی رفتنی داردقبول
آمدنت قشنگ بوداماچراانقدربیرحمانه رفتی


گاهی چقدردلت
برای یک خیال راحت تنگ میشود


سخت نیست پیشش باشی و بدونی که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی بهش نمیرستی؟؟؟
این بدترین درد دنیاس

یه وقتایی که یه جور دیگه ای دوست دارم
وقتایی که لج می کنی و می خوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی
خود به خود یه تای ابروم بالا می ره و زل می زنم به چشای وحشیت
نمی دونی اذیت کردنت توی این مواقع چه حالی می ده که به دو ساعت منت کشی بعدش می ارزه


لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه



روز

تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری ، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد !



یکی بود ، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته !

من خستم و اون…



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ” میدهی ؟؟؟

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳

در کنار ساحل دریای غم

قایقی میسازم از دلواپسی

بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت

یک مسافر از دیار بی کسی



کدام خیابان را بگردم؟ کدام کوچه را؟

بر کوبه ی کدام در بکوبم تا بر چارچوبش ظاهر شوی تو؟

و بازم بشناسی مرا از من به آغوشم بگیری و نپرسی هرگز که

چه به روزگارم آورده است روزگار بی تو ماندن های بسیار!



امشب شب تولدم من است

ولی چیزی برای ترکاندن ندارم جز بغض!


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



به مرگ گرفتی مرا تا به تبی راضی شوم

کاش “میفهمیدی” به مرگ راضی بودم وقتی که تب می کردم از ندیدنت!



به من شلیک کن

قبل از آنکه به دیگری بگویی: دوستت دارم!



قلبی خاکی داشتم، آدما خیسش کردند

گِل شد، بازی کردند، خشک شد، خسته شدند

زدند شکستند، خاک شد، پا رویش گذاشتند، رد شدند…


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



سخت است بغض داشته باشی

و بغضت را هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست!



من نمی دانستم معنیِ هرگز را…

تو چرا بازنگشتی دیگر؟


اس ام اس غمگین



درخت احساسم سالهاست خشکیده است

دیگر تشنه ی هیچ محبتی نیست!



من سرم درد میکند برای “دعواهایی” که با هم “نکردیم”

لعنتی، چقدر مهربان رفتی!



دریا را بی خیال

زمین جواب نمی دهد

دیگر دل به آسمان زده ام!



هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته:

ساده بودم، باختم!


اس ام اس غمگین 93



انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند!

نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند

بختک جان دیوارهای این شهر


اس ام اس غمگین جدید 93



سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند

سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند

سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند

سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند!


اس ام اس دلشکسته



بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…



جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم

اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 93



درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود

خودت را به طوفان بزنی!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 1393



این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند

و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد!


پیامک غمگین



ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ

ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ!



نگران نباش، حال من خوب است، بزرگ شده ام

دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم

آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست

آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود

راستی، بهتر از قبل دروغ می گویم…

“حال من خوب است”، خوبِ خوب…



تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند

تو بر نمی گردی!



خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی

از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی!


پیامک غمگین 93



یه آهنگ خاص

یه خاطره ناب

یه یاد کهنه

یه نفر تنها

یه عاشق

یه عکس یادگاری

یه عطر مشترک

یه حس ساده

چه معجونی میشود برای گریه امشب؟!



ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ…

ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!

ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ…


پیامک غمگین اردیبهشت 93



و سکوت چه زیباست

وقتی میدانی همه دروغ می گویند…



هنوز کمی عشق در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستم داشته باشد

هنوز کمی دلتنگی در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستش داشته باشم

هنوز کمی اندوه در من مانده است

آنرا برای خود نگه میدارم…



شبی دست از سرم بردار

و سر بر شانه ام بگذار لطفا!



عشق کوتاه است

و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی؟!



من آدمِ نرفتنم

آدمِ دوست موندن

یا اصلا آدمِ دیر رفتنم ولی خیلی دیر!

اما وقتی برم

دیگه آدمِ برگشتن نیستم

آدمِ مثل قبل شدن نیستم

باور کن!



تو رفتى

اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى

ادامه مطلب / دانلود

 اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…



هر صبح که سپیده سلام می دهد

یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند

چه مانوس شده ایم ما

من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان

حیران مانده ام

کجا بالهایت بسته شد

که دیگر به انتظار دلم مشتاقانه سر نزدی؟



کسی چه می داند؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود

هوا خوب شود، عشق خوب شود و تو خوب من شوی



کاش میدانستی هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم

عجب نفسگیر است هوای بی تو؟



نگاه تو تلخ

اشک های من شور

یادت شیرین

زندگی بامزه ای دارم


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



برای من همانقدر که خواستنی هستی

دست نیافتنی هم هستی



بی خیال خیالت میشوم

همان خیالی که هیچوقت سهم من نبود



سخته واسه خوشبخت شدن کسی دعا کنی

که یه روز واسه خوشبخت کردنت قسم میخورد



گفتند فراموشت کنم

اما به یاد آوردنت هر روز

درد آورترین شکل فراموشیست



در تمام داروخانه ها موجود است

نرم کننده موی سر

نرم کننده پوست دست

کاش میشد برای نرم کردن دل تو هم نسخه ای گرفت



حالا ما که هیچ

اما امیدوارم عکس های شما

توی سال جدید ۲نفره باشه


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



صدایت در گوشم زمزمه می شود

نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را



رو به رویم سراب

پشت سر خاطرات

نازنینم، کدامین طرف سوی توست؟



هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن

نمیدانی چه درد بدی است

پیر شدن در خم کوچه های انتظار…



جانم باش تا به لبم برسی

می خواهم همه ببیند

با تو جان به لب شدم لعنتیِ دوست داشتنی



یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم

دلخوشی ها کم نیست



روزی که این عکس ۲نفره را گرفتیم

نمیدانستیم کدامیک از ما

آن را با چشم های خیس تماشا میکند



پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را می گویم

و نمی آیی!؟



امشب یک جمله ی تلخ مهمان من باش
بگذار یادم نرود

که مرا در شبی رو به انتهای زمستان

به هیچ خدایی نسپردی و رفتی



میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد


یکی بود، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته

من خستم و اون



چه جمله ی غریبی است“فراموشت می کنم”

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی



روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک

ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود

من کاناپه ای پوسیده در باران

تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو

چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد



اگر خبری از من نشد نگران نشو

یک فاتحه بخوان



از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای

بلاتکلیفی بین ما موج میزند

مثلا همین دل من

نمیداند با تو بیاید؟ یا پیش من بماند؟



پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد

من پشت این عکس با تو قدم زده ام


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



دیروز دستش تو دستت بود

امروز بغضش تو گلوت



گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست



تداعی نشو اینقدر در این همه خیابان

در این همه آدم



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ”میدهی؟



روزهایم با یاد تو

و شب هایم با خواب تو سر میشوند



پای رفته را میتوان برگرداند اما دل رفته را هرگز



ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻤﯿﺮﺩ

و ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻧﺪ

و ﮔﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ زندگی

ﺩﻟﺶ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ



هیچ اتفاقی نیفتاده

ستون حوادث هنوز خالیست

زنده ام بی تو! باورت میشود؟

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس تنهایی فروردین 93

احمقانه تر از دوست داشتن های یک نفرِه

تنهایی های دو نفره است



دلم خوش نیست غمگینم…

کسی شاید نمیفهمد کسی شاید نمیداند…

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی:

عجب احساس زیبایی…! تو هم شاید نمیدانی…!



فصل ها پشت سر هم می آیند می روند و تمام می شوند

اما تمام شدنی نیست فصلِ رفتن تو و تنهاییِ من…



چه کسی گفته که من تنهایم؟

من، سکـوت، خاطرات، بغض و اشک همیشه با همیم…

بگذار تنهایی از حسودی بمیرد!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام

که به اندازه ” تنهایی ” شایسته رفاقت باشد…



تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی

تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن…



دستای من سرده یعنی که من تنهام

یعنی ازت دورم , یعنی تو رو میخوام…



تکان می دهد خانه را سالی که می آید…

سرگرمیِ خوبی ست:

تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم

و آغاز می شود سال تنهایی…



من زیر ِ باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های ِ بهار است،

نیامده دیوانه می کند

کوچه را از تنهایی…



تـَـنــهــایـــے خـــوبــه…

ولــے ۲ نــَـفـَـرش…!



حالا همین تنهایی بى رحم

با من رفیقى دل وفاداره

نون و نمک خوردیم، یه جورى که

دست از سر من بر نمى داره



نشستم، خسته شدم؛ دیگر قایق نمیسازم…

پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد؛

وقتی از تو خبری نیست قایق میخواهم چکار؟

مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام

گاهی لباسِ برگ میپوشد و گاهی لباسِ برف اما همیشه هست



زندگی چه اتفاق غم انگیزیست،

وقتی تنهاییت سالها از تو بزرگتر باشد…



تنهایی

تنها سهمی بود که از من دریغ نشد…



من از این تنهایی

از این که دیر می آیی

از این که روزی به من بگویی

تو به من نمی آیی می ترسم…

چرا نمی دانی تو چگونه بی تو زمان میگذرد

بارها این را از خودم می پرسم

من می ترسم…می ترسم…



گاهی “تنهایی” یعنی خیلیا در “حدت” نیستن!



برای دل خودم می‌نویسم…

برای دلتنگی‌هایم

برای دغدغه‌های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست!

برای دلی که دلتنگم نیست…

برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست…

برای خودم می‌نویسم!

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



من تنهـــــــایی را دوســــت دارم…

تنها کِ باشی ۱۰۰ سال یه بار موبایلت رو می زنی تو شارژ…

تنهآ کِ بآشی قهوه ات هرگز سرد نمی شود…

تنهآ کِ بآشی نور زیآد است…

تنهآ کِ بآشی دیرتر شب می شَود…

تنهآ کِ بآشی همه خُوشحآلنَد…

تنهآ کِ بآشی موهایَت رآ مُرتب نمی کنی…

تنهآ کِ بآشی شیشه عَطرِت پربآقی می ماند ..

تنهآ کِ بآشی بهمن هم مارلبروست…

تنهآ کِ بآشی هیچ چیز خنده دآر نیست…!

تنهایی خوبـــــــــــه…

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین فروردین 1393

شب هایم بروز شده اند

دردهایم آنلاین

به مغزم کلیک که می کنم بالا نمی آید!



می خواهم نباشم

کاش سرم را بردارم و برای یک هفته

در گنجه ای بگذارم و قفل کنم!

در تاریکی یک گنجه خالی

و روی شانه هایم در جای خالی سرم چناری بکارم

و برای یک هفته در سایه اش آرام بگیرم



ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ!

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی…!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ…



در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

حتی وقتی دستشان را میگیرم

دلت برای من نسوزد ؛

من عادت کرده ام که همیشه

دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد



دل استــ دیگر خسته میشود…

بی حوصله میشــود…

از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ

از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح

از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد


اس ام اس غمگین فروردین 93



آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم

علتش پـول نبود

انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود

علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یڪ دلقڪ,

یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود…

من بهِ « من » خندیدم!

ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج

نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید…!



نمیدانم چه کسی

دست اتفاق های خوب زندگی ام را گرفته است

که دیگر نمی افتد!



این روزها، تلخم

دست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم ها

پرهیز می‌‌کنم از ثبتِ

وجود‌هایی‌ که ماندگاری ندارند…

این روزها، تلخ تر از همیشه

از همه ی آدم‌ها بریده ام!



گذاشتــم به دارم بکشنــد . . .

بــی گنــاه بـــودم اما،

حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم . .!



لعنت به این روزها!

این روزها که اسم دارند، شماره دارند، تعطیلی دارند،

هفته و ماه و سال دارند اما افسوس که روح ندارند…



خــستــہ امـ…

از صبورے خــستـــہ ام…

از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد…

از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב…

و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم

آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را،

در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے…

ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ…

بدون تو برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ



کاش زندگی من هم

مثل دوست داشتنهای تو کوتاه بود . . .



سخت است اتفاقی را انتظار بکشی

که خودت هم بدانی در راه نیست!



خوابهایم گاهی زیباتر از زندگیم می شوند

کاش گاهی برای همیشه خواب می ماندم



خسته اونــے نیســتــ ڪہ خـوابــیــده ‬

اونـــیـــه ڪہ نـمـیـتـونـه بـخــوابــه …!



زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن!

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد

بـــرای ضـربــه بـعــد…!

کـمـی خـسـتــگـی در کــن، لـعـنـتـــی…

خـیــالـت راحـت!

خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود…


اس ام اس غمگین فروردین 93



دیگر حوصله ای نمانده است!

راستی، مگر حوصله هم جزء آن چیزهایی بود

که تو آورده بودی که موقع رفتنت همه اش را بردی؟



کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…



کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!

ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی: خوب نیستم…!



به آیینه نگاه میکنم…

لبخند میزنم…

لبخند نمیزند…



خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم!

هر تمام شدنی که مرگ نیست!؟

گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید”…



دیگر هیچ چیز “شیرین” نیست

جز خوردن یک قهوه “تلخ” با تــــو . . .

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین اسفند 1392

چه جمله ی غریبی است فراموشت می کنم

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی!



جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …

الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم!



چه رسم بدیست در عاشقی

فرهاد به خاطر عشقش کوه کند

ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم!



از یه جایی به بعد

توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی!



روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند!



هرچه احساس داشتم

نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد!



مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست

من انگار لکنت فصلِ بودنم!



سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست

نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …



یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو

و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …



نمی دونم چرا هرجا میرم

“فکرت” منو پیدا میکنه؟!!!



بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید

اما زندگی هم پیش نمی رود!



نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم

اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …

بازگـــــــــــــــرد!



خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد!

خسته ام از تکرار ندیدنت …



گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی

بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری

به همین سادگی!



باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد

بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی!



تو رفته ای اما یادت هنوز چه پابرجاست اینجا!



در قحطی تو چه دل خوشی دارند!

بیهوده می آیند و می روند این نفسهای من …



آدم فقط در مورد بقیه خیلى راحت میتونه بگه:

فراموشش کن!



تعطیل است مثل جمعه ها

تمام حوصله ی من!



من بازمانده یک قصه ام

همان “یکی” که نبود …



خدایا ببخش ، امانت دار خوبی نبودم

دلی که داده بودی شکست!



آنکه جان داد مرا عشقت بود

آنچه لرزاند مرا هجرت بود …



آدم گاهی میخواهد حرف بزند اما نمیداند با چه کسی

پس لال می شود، خفه می شود

وقتی که هرکه هست نمیفهمدت و هرکه “میفهمدت” نیست!



از جان دادن هم سخت تر است

این خنده های مصنوعی!



چه فرقی می کند بهشت یا جهنم؟ شاد یا غمگین؟

دنیای بی تو سراسر جهنمی غمگین است!



تو هنوز با تمام نبودنت ، تمام بودن منی!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 92 (2)

خدا تو را برای عاشقانه زیستن به من نداد

برای شاعرانه زیستن ز من گرفت

عشق یعنی وقتی هزار دلیل برای رفتـن هست

هنوز دنبال یه بهــــونه ای که بمـونـی !

عبور تو از حوالی چشم های من

تنها اتفاق غیر منتظره ی زندگیم بود

چرا که من  همیشه منتظر نیامدنت بودم

هم آشوبگری و هم خاموش

کولی وار می توان دوستت داشت

همین که باد را به آغوش می کشی

دگر حس شقایق را نداری

هوای قلب عاشق را نداری از آن

چشمان خون سرد تو پیداست

که قلب تنگ سابق را نداری

دلتنگى حس نبودن کسی است که

تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند

فاصله خط عابر پیاده ندارد

دست مرا بگیر و از آن رد کن

قرار دیدار ما هر نیمه شب

خیالت که نمی گذارد بخوابم

از ساعت متنفرم !

این اختراع غریب بشر که مدام

جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!

در شب آسایش ماه

کنج پستوی خیس از عطر شب بوها

پشت نقاب غبار آلود خاطره ها

تصویری از درنگ را نقاشی می کنیم

تو را طلب نمی کنم

نه اینکه بی نیازم

صبورم…

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 1392

تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت

از ته دل داد میزنم می میرم از نبودنت

می نالم از جدایی، ای نازنین کجایی؟

سوزم ز درد هجرت، ای بهترین کجایی؟

در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده

در حسرت گل هستم بهار من کجایی؟

چه کردی با دل من نازنینم

که هر شام و سحر اندوهگینم

مرا دعوت بکن در باغ چشمت

که از باغ دلت چند گل بچینیم

بهترینم

در دنیای کوچک اندیشه هایم کلامی را که شایسته ی توست نمی یابم

جز آنکه بگویم در قلب کوچکم به اندازه وسعت آسمان جای داری

توی برگ برگ وجودم  همش از تو مینویسم

تا جدا نشی ز قلبم من بدون تو میمیرم

تمام می شود زندگی ام

آن روز که قاب چشمانت بر دیوار دل دیگری باشد

بهانه های دنیا

تو را ازیادم نخواهد برد

من تورا درقلبم دارم.نه در دنیا

زندگى با تو برایم بوى ریحان میدهد

بى تو اما بوى ریحان بوى زندان میدهد

نم نم عشقت را

با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم

حتی اگر در طوفان غمت بمیرم

در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد

اگر دیدی دنیا برات مفهومی نداره

تحمل کن  شاید خودت دنیای کسی باشی

درخت هم که باشی

من دارکوبی می شوم که

هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد

فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

قسم به تین و عنکبوت

به مرغ باغ ملکوت

از ته دل بهت میگم

دنیا فدای تار موت

شب را دوست دارم

چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست

و هر لحظه این امید در درونم ریشه می زند

که آمده ای ولی من ندیده ام

هیچ بارانی جای پای دوست را

از کوچه خاطره ها نخواهد شست

دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که

در دسترس هیچ دستی نباشم

بعد رفتنت ، من که هیچ

این همه دیواری که به عکست تکیه دادند ، ویرانه شدند

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین و پرمعنی آبان ماه 1392

غربت آن نیست که تنها باشی

فارغ از فتنه فردا باشی

غربت آن است که چون قطره ی آب در پی دریا باشی

غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی

گر بدانم نیستی غمی نیست ز تنهایی

اینکه هستی و تنهایم غم دارم

باتو بودن همیشه پرمعناست

بی تو روحم گرفته و تنهاست

باتو یک کاسه آب یک دریاست

بی تو دردم به وسعت صحراست

دلی بستم به آن عهدی که بستی

تو آخر هردو را باهم شکستی

اگه یه وقت توپت افتاد خونه همسایه اونم پارش کرد

اصلا ناراحت نباش چون هنوز یه رفیق داری

که حاضره دلشو بندازه زیرپات تا باهاش بازی کنی

دلم تنگه برای گریه کردن، کجاست مادر کجاست گهواره من؟

نگو بزرگ شدم نگو گریه به من نمیاد!

بیا نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه می خواد

کجاست مریم ناجی اون مریم پاک؟

چرا به یاد این شکسته دل نیست؟

به حق اون خداوندی که یکتاست

وجودش باعث گرمی دل هاست

دلم در عاشقی به قد دریاست

ولیکن مثل دریا تک و تنهاست

نگران نبودنت نباش نفرینت نمی کنم!

همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست برایم کافیست!

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار

منو از خاطره کم کن خدانگهدار

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی

دیگر نفسی برای ماندن درکنار او باقی نخوهد ماند

وقتی کسی دیربه دیر ازم یاد می کنه

نگرانش نمی شم حتما شاد بوده از یادش رفتم!

چوپان قصه ی ما دروغگو نبود

او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد

افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد

و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند

بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

شمع، این مساله را بر همه کَس روشن کرد

که توان تا به سحر، گریه ی بی شیون کرد

من همان برگم که بر روی درخت

لرزم از برد چنین پاییز سخت

در نهایت باید افتاد و گریست

به درخت گفت خداحافظ و رفت

من از اعدام نمی ترسم

نه از چوبش نه از دارش

من از پایان بی دیدار می ترسم

۴تا دوست صمیمی دارم

حسرت، غم، ماتم، تنهایی

بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرند

هیچوقت نفهمیدم که چرا درست همان کسی که فکر می کنی

باهمه فرق داره یک روز مثل همه تنهات می زاره!

نیمکت باهم بودن من تنهاست

من دل نشستن ندارم تو دلیل نشستن باش

چه عاشقانه نوشت دکترشریعتی

که من تو را دوست دارم

تودیگری را،دیگری دیگری را و دراین میان همه تنهاییم

فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم، گذشتیم و رفتیم …

روزگار حافظه خوبی دارد، هرگز فراموش نمی کند!

ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!

کسانی که از خود می رنجانیم

مثل ساعت هایی می مانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند

و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

هیچوقت حال اونی که هست

رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید…

پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند

و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود

پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند

پدر در تمام آینه ها فریاد می زند: حال من خوب است

پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است

پدر، سایبان لحظه های بارانی

چشمان پدر، شعری است مردانه

پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار

پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی

فراموش می کنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند!

مادربزرگ می گفت: دل هر آدمی دری دارد

می گفت: باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها

می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند

می گفت: کلید دل آدم دست خود آدم نیست

می گفت: انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند

بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش

می گفت بلند شو برو بگرد

بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت؟

ببین کلید قلبت کجاست؟

همیشه میشه تموم کرد

فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد…

مواظب همدیگه باشیم !

اکبر عبدی می گوید: یک روز سر سریال بودیم

و هوا هم خیلی سرد بود، حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن!

گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟

نگفتی سرما می خوری؟ کاپشن خوشگلت کو؟

گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟

گفتم: آره!

گفت: من هم خیلی دوسش داشتم

ولی سر راه یکی رو دیدم که اون هم دوسش داشت

و هم احتیاجش داشت ولی من فقط دوسش داشتم!

گفت: اگه این یکی هم دختر بشه دستاشو قطع می کنم

خدا بهشان پسری داد که دست نداشت…

سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ:

ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ!

به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه؛

امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره

که گفت: آخه ماشینش جون بچشو می گیره!

حواستون به بعضی حرف ها و بعضی کارا باشه

چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمی کنه!

یادش بخیر یه کوچه ۸متری

۴تا آجر، یه توپ پلاستیکی ۲ لایه…

دلخوشیامون خیلی ساده بود!

و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست!

کبریت های سوخته هم روزی درخت های شادابی بوده اند

مثل ما که روزگاری می خندیدیم قبل از اینکه عشق روشنمان کند!

پای معرفت میاد وسط

دست خیلیا کوتاه میشه…

دل یک زن تمای دنیای اوست…

شاه دنیایش باش ای مرد نه سردار سپاهی

که احساسش را در هم می شکند!

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام…

مگر دلبستگی همین نیست؟

آنانی که تو را به خاطرِ هیچ خواسته ای دوست دارند به خاطر بسپار …

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس عاشقانه و احساسی شهریور 92

قلبم آسمون می شه به شوق خوابیدن ستاره ی وجودت

کاش از میون همه ی ستاره ها تو سهیل نشی!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم

در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

برای پریدن لازم نیست پرنده باشم

همین که تو بخندی بال در می آورم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

کاش می توانستم تورا آنگونه بخندانم

تا سیر شوی از خندیدن با کسانی که لیاقت لبخندت را ندارند!

تقصیر من چیست که نمی توانم نقش بازی کنم؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

اینجا همانجاست که نباید باشی

غم انگیز است اگر تو را نخواهد

مسخره است اگر نفهمی

احمقانه است اگر اصرار کنی

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

عشق از میدان مین خطرناک تر است

مین عمل نکرده پایت را از کار می اندازد

خاطره ی عمل نکرده قلبت را

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

آمده بودم به‌ تو بگویم هنوز دوستت دارم

اما بر زبانم این‌ طور آمد که هر وقت دلت خواست حرف بزنی تماس بگیر!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ماهی اسیر تنگ باشی و یارت در دریا

باله ات زخمی و گریه ی بی صدا واویلا

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

وقتی نیستی یا دلم می گیرد یا باران

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

این پیام فقط جهت زدن حاضری در دفتر رفاقت بود تا بدونی بیادتم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنند

اما گفتند اجازه ی صاحبش لازمه اجازه می دی؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ناز آن چشمی که سویش مال ماست

ناز آن زلفی که تارش مال ماست

ناز آن چوپان که سازش مال ماست

ناز آن دوستی که قلبش یاد ماست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

از تنهایی پرسیدم برای عشقم چه بنویسم

گفت: بنویس ما را چون روزگار فراموش مکن

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دلم دل نیست، دریا نیست ، مرداب است

که موجی هم سراغش را نمی گیرد

نه میل زیستن دارد نه می میرد…

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

بس است
 میهمان داریم
 بیا و آبروداری کن

نگذار بفهمند پشت این نقاب خندان خیس می شوی

با چشمانم هستم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

زندگی تلخ ترین خواب من است

خسته ام خسته ازاین خواب بلند. . .

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مرا دوست داشته باش اما تجربه ام نکن

برای آموختن ابزار مناسبی نیستم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

نمى دانم چرا بعد از تو

آسمان چشم هایم همیشه ابرى است

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

کاش تو که آسمان شدی

من مث دریا می شدم

عکست می افتاد روی موج هام

من با تو تنها می شدم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

از آدمها بگذر!

ناراحت این نباش که چرا جاده ى رفاقت با تو همیشه یک طرفه است !

مهم نیست

 اگر همیشه یک طرفه اى شاد باش که چیزى کم نگذاشته اى و بدهکار خودت ، 

رفاقتت و خدایت نیستى

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

قسمتى ازمتن موجود نیست

بقیه ى متن هم موجودنیست

اصلأ متنی درکارنیست

فقط خواستم بگم بیادتم!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

یادمان باشد که قصه ى کودکمان را با یکى بود یکى نبود آغاز نکنیم

از ابتدا بیاموزیمشان اگر یکى نباشد دیگرى هم نیست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

نمی دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای بی توحساسم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دلتنگی هایم را با کدام قایق خیالی روانه دل دریاییت کنم تا بدانی دلتنگتم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دوستی ها کمرنگ

بی کسی ها پیداست

راست گفتی سهراب

آدم اینجا تنهاست

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ازمن دلیل دوست داشتنت رامی پرسند!

آخر چطور عظمت روحت را برایشان شرح دهم؟

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته

ما گول خوردیم وقتی گفتند “سلام سلامتی می آورد”
ما از همان روز که به عشق گفتیم “سلام” تا به امروز تب کرده ایم!
چه سلامی؟ چه علیکی؟ ما جوابی هم از عشق نگرفتیم…
.
.
.

پر از اشکم ولی میخندم به سختی
به قول فروغ که میگفت:
شهامت میخواهد سردباشی و گرم بخندی!.
.
.

ﻫﻤــــﻮﻥ ‫‏ﭼﻨﺪ‬ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ
ﺑﻔﻬـــــــــﻤﻢ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺍﻣـــــــﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿـــــــﺎﻡ
ﺑــــــﺎﻭﺭﮐﻦ . . .
.
.
.
تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم:
باشد، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست …
.
.
.
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…!
.
.
.
از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو
بگویم یا نگویم؟
.
.
.
هیچکس بعد هیچکس نمرده
ولی …
خیلیا بعد از خیلیا ، دیگه زندگی نکردن. . .
.
.
.
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ،
ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ،
ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺶ!
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﯽ، ﻧﯿـﺴﺖ!
ﻫﺮﮔﺎﻩ،
ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ،
ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ،
ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ
.
.
.
آنقدر از حادثه پرم که وقتی به خانه می رسم،
تلویزیون لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند !
.
.
.
سخت است . . .
“او” کردنِ “تویى” که همه زندگى “من” بود!
.
.
.
می خوآهی بـــــــروی؟
بـَهآنه می خــــــواهی؟
بگذار مـَن بهانه رآ دستت بدهم
برو و هر کس پرسید چــــــــــــرآ
بگو: لجــــــوج بود, همیشـــــه سـَرسختآنه عآشــــــقم بود
بگو: فـَریآد می کرد,  همه جآ فریـاد می کرد که مرآ می خوآهد
.
.
.
یـــه حرفهائیــم هســت توی زندگـــی کـه فقط میتونی به دیــوار اتاقــت بگــی!
.
.
.
در شهری که بوی عید نیست…
چه فایده…
جوانه ی درختان…
نور خورشید…
لباس نو…
من تنها با تو عید را می خواستم…
.
.
.
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﮕﻴﺮی ﺑﻴﺎیی ﻭ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎی ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ کنی؟
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍی ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ یک ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎبی بکشی ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ…
راستی ﻣﻦ ﺭﻭی ﺻﻮﺭﺗﻢ ﻫﻢ یک ﺧﻨﺪﻩ می ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﻧﺮﺥ ﺧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ؟
.
.
.
حــال و روز زنــدگــی مـن را،
وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــد
الـفـــاتحه…
.
.
.
گاهی بی صدا نگاهت میکنم…
مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی،
شاید اگر بغضم فرو نشیند
صدایت کنم…
.
.
.
او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .
.
.
.
بهش گفتم دیگه نمی خوامت!
خندید و رفت!
تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود. . .
.
.
.
حالا که رفتهــ ای،
ساعتهــــا به این می اندیشم
که چرا زنــــده ام هنـــوز؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟
خدا یادش رفته استــــــ مرا بکشــــد،
یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!
.
.
.
دست سرنوشت را…
بـایـــــــد قطــــــــع ڪـــــــرد…
او دزد ” آرزوهـــــــای ” مـن اســــــت
.
.
.
تلخ میگذرد این روزها!
که قرار است از تو…
که آرام جانمی برای دلم یک رهگذر معمولی بسازم…!
.
.
.
به پای هم پیر شدیم!
من ، و خیال تو. . .
.
.
.
دلـــم چه کــودکــانــه بَهــانــه ی تــو را میگیـــرد،
امـــا تــو بـــزرگـــانــه بِــه دِل نگیـــر…
فقـــط بگــــو: کــــودکـــ استـــ، نـِـمی فهمــد…
.
.
.
ﭼﻪ ﺣﻤﺎﻗﺘﯽ . . .
ﻣﯽ ﺭﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ،
ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ..
.
.
.
بــ ـی هـَــوا رَفـتــی !
بــی” نـفـس ” مـــانــدَم. . .!
.
.
.
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …
.
.
.
دیوانه امـ میخـوانیـد
گاهــــی که از سـر بغـضـــ
گریـــه میکنمــــ
مجنـونـمـــ میخوانیــد
ای جـــماعـــــــت!
سازهایـــتــــان را کــــوکـــــ کنـــــید
تا به هر سـازی که شــما میخواهــید برقصمــــــ…
.
.
.
یه وقتایی باید رفت…!
اونم با پای خودت…!
باید جاتُ تو زندگی بعضی ها خالی کنی…!
درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه…!
ولی بدون…
یه روزی…
یه جایی…
بد جوری یادت می افتن که دیگه خیلی دیر شده خیلی…
.
.
.
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنــم
میدانــم بالاخره
یک روز
به مــن لعنتی نیاز پــیدا میکنـــی. . .
.
.
.
شب را دوستـــ ــ ـ دارم…!
چرا که در تاریکـــ ـی..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست!
و هر لحظــــــــ ـه..
این امیـــــ ـد..
در درونــــــ ــم ریشه می زند…
که آمده ای..
ولی من ندیده ام!
.
.
.
نمیدانم به مسافر دل بستم
یا
مسافر شد آنکه به او دل بستم. . .
.
.
.
با کسی باش که…
وقتایی که دلت گرفته…
حوصله نداری…
ناراحتی…
حس میکنی یه دنیا غم داری…
بلد باشه شادت کنه!
راه قلبتو بلد باشه!
تنهات نذاره!
.
.
.
مدت هاست …
بی آن که باشی؛
با تو زندگی کرده ام!
تلخ تر از این؟
.
.
.
گراهام بـــل عــــزیز!
تلفنی که زنـــگ نمی خورد که نیـــازی به اخــــتراع نداشت!!
حوصـــله ات ســـر رفته بود،
چــــسب قلـــــب اختراع می کردی
می چسباندیم روی ایـــن ترک های قلب صاحب مـــــرده مان
و غصـــه زنـــگ نخوردن تلفـــــنی که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم!
.
.
.
وقتی نیست نباید اشک بریزی
باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند
تا کوه شوند، تا سخت شوند،
همین ها  تو را میسازد
سنگت می کند درست مثل خودش!
باید یادت باشد حالا که نیست
اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند…میدانی؟
آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد
.
.
.
می دونی
باید بفهمی وقتی دلت می گیره…
تنهایی!
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی!
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی!
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره!
باید بفهمی وقتی
ناراحتی…
دلتنگی…
یا بی حوصله ای…
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره!
دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ وقتای خوشی اند!
.
.
.
مـے ترسم از نبوבنت و از بوבنت بیشتر…!
نـבاشتنت ویرانم میڪنـב وבاشتنت متوقفم…!
وقتـے نیستـے ڪسـے را نمـے خواهم و وقتـے هستے تورا میخواهم..!
رنگهایم بے تو سیاه است وבر ڪنارت خاڪسترے ام…!
خـבاحافظے ات به جنونم میکشـב و سلامت به پریشانے ام…!
بے تو בلتنگم وباتو بیقرار…
بے توخسته ام وباتو בر فرار…!
בرخیال مــלּ بمان… از ڪنار مــלּ برو…!!
مــלּ خو گرفته ام به نبوבنت…!
از سڪوتم بترس …
وقتی ڪـﮧ ساڪـــت می شوم ….
لابـב همـﮧ ے בرב בل هایم را بـرבه ام پیش خـــבا … !
.
.
.
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانه‌های پوچ!
به بی‌بهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که…!

ادامه مطلب / دانلود
css.php