نتايج جستجو مطالب برچسب : جملات خنده دار

جدیدترین جمله های طنز ” یه زنم نداریم که… “ عنوان این مطلب از سایت میهن فال است که امیدواریم از خواندن این متن ها لذت ببرید. د رادامه با ما همراه باشید.

جدیدترین جمله های طنز ” یه زنم نداریم که… “

یه زنم نداریم ،این متاهلای فامیل کم سر به سرمون بزارن بگن یواش یواش داره بوی ترشیت بلند میشه!!!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم بریم وام ازدواج بگیریم

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم به این دخترای دانشگاهمون نشون بدیم بگیم توروخدا دست از سرکچلم بردارین

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن نداریم بهمون بگه:
.
.
.
من پول و ماشین و خونه نمیخوام من تورو میخوام عشقم!!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم توی این هوای سرد و بارونی با هم بریم قدم بزنیم و لذت ببریم،یهویی خانومی لرزش بگیره و بگه عجیجم چقد هوا سرده،منم عینهو این مردهای عاشق پیشه کُتمو در بیارم بندازم روی شونه هاش و بگم بیا قربون برم بپوشش سرما نخوری.

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن هم نداریم ، موبایلمونو هی چک کنه ببینه با کی صحبت کردیم و به کی اس ام اس فرستادیم . بعد ببینه هیستوریش رو پاک کردیم بعد حرص بخوره !

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم وقتی می افتیم زندان بهمون بگه منتظرت میمونم تا برگردی عزیزم !!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن هم نداریم برق رفته باشه و ما هم کلید رو جا گذاشته باشیم ، خودش بدوه بیاد در رو باز کنه !
…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم تا نامزدیم هواشو داشته باشیم بعد که عروسی کردیم به طینت خبیثانه ی مان پی ببرد!!!
یوهاهاهاهاهاها

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه خانوم نداریم
وقتی کارمون گیره بهش بگیم دعا کن
اونم بگه ایشالا دست به خاکستر بزنی طلا شه آآآآآقااااا

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن ندارن ۱ کیلو سبزی بخره بره تو کوچه با پری جون و شمسی جون ۱۰ ساعته پاکش کنن،
امار همه کوچه رو هم به همدیگه بدن تا شب با خیال راحت برن بخوابن!!!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن هم نداریم ، روز تولدش یادمون بره ، بهش بر بخوره ، قهر کنه بره ، دیگه برنگرده از دستش راحت بشیم.

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن هم نداریم چندتا بچه قد و نیم قد برامون بیاره یکم یارانه بگیریم !

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم هر وقت بهش بگیم شام میخوام بگه تو که همش فکر شکمی
اگه شام نخواستیم بگه معلوم نیست رفتی با کی شام کوفت کردی !!!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زنم نداریم بگه عجیجم…
بگیم مثه آدم حرف بزن بیمزه
اون لک و لوچش آویزون بشه
بگیم بیخیال دیگه دیوونه جون بگو
اونم بگه میخواستم بگم خیلی دوستت دارم!

…::: طنز یه زن هم نداریم که … :::…

یه زن هم نداریم ، دو کلاس بیشتر از ما درس خونده باشه ، تا دهنمون باز شه بگه :
هیس ! شما وقتی سواد دار شدی می تونی نظر بدی !

ادامه مطلب / دانلود

جدیدترین جمله های طنز “یه شوهرم نداریم که…” عنوان این مطلب از سایت میهن فال است که امیدواریم با خواندن این متن ها لحظات خوبی داشته باشید.

جدیدترین جمله های طنز “یه شوهرم نداریم که…”

یه شوهرم نداریم وقتی دلمون گرفته یه دهن آواز بخونه واسمون سقف ترک برداره، همسایه‌ها بیان شکایت! بعدش دعوا بشه، کتک‌کاری تا توی کوچه ادامه پیدا کنه، از کلانتری بیان ببرنش یه شبم آب‌خنک بخوره، مام زنگ بزنیم به دوستامون بیان همه دور هم باشیم بل‌که دلمون وا شه

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم تا قبل از ازدواج با ما اصن نمدونسته صبرو صبوری چیه ! ولی بعد از ازدواج با ما به ایوب معروف بشه  !

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم بهش بگیم در ِ قوطی رب گوجه رو باز کن ، احساس قدرت کنه مرد مون .

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

ی شوهرم نداریم ک….
بیخیال نداریم دیگه….
مجردی رو عشقه

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم بشینیم من باب کشک شدن وام ازدواجمون اشک ها بریزیم و رویاها بر خواب ببریم..

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم وقتی بچه ی سرتقمونو دعوا کرد، بچه مون که حرصش گرفته و ناراحت شده، با بغض (الهی باباش فداش شه) بهمون بگه، مرد قحط بود زن این شدی؟ و وقتی رفت تو اتاقش از خنده ریسه بریم، شوهرمونم بغض کنه !

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم تو همه جمع‌ها، هرجا که می‌شینه چپ و راست بهمون بگه: “عزیزم تو عشق اول و آخر منی!” بعدشم همه خانومای جمع در یک اقدام هم‌آهنگ واسه شوهراشون چشم‌غره برن!

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

ی شوهرم نداریم که ….
غذا درست کنیم….
بسوزه….جزغاله بشه
بعدغربت بازی دربیاریم …ک وای چرا اینجوری شد
بعد اون برا از بیرون غذا بگیره….
آخرش هم بگه:نمیخواد دیگه غذا درست کنی و خودتو عذاب بدی
بــــــــــــــــــــــله…..اینجوریاس…..این شوهرا رو بــــــــــــــــــآس اینجوری ادبشون کرد

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم روزای تعطیل که تو خونسو همش خواب , پروسه ی بادکنک بازی کردنمون روال باشه , خب هر از گاهی یه سوزن بزنم به یکیشون انقد نخوابه خب چه معنی میده یروزم که خونس همش خوابه

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

ی شوهرم نداریم ک خواستگارای قبلی مونو  بزنیم تو سرش………..

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم قبل از ازدواج چون ما بهش جواب مثبت نمی دادیم می خواسته خودش رو از پشت بوم پرت کنه ، بعد از ازدواج وقتی با اخلاقش آشنا شدیم و دیدیم نمی تونیم تحمل کنیم، خودمون این لطف رو در حقش کنیم !

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم پسر عمومون باشه اگه یه وقتی بد اخلاقی کرد دلمون خوش باشه عقدمونو تو آسمونا بستن!

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم که یه خواهر داشته باشه هم سن و سال خودمون که یه وقتایی که دوست داریم با یکی حرف بزنیم بشینیم دو کلوم با هم دردل کنیم.

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم که توی مهمونی های خونوادگی مجبور نشیم کنار ِ دخترای ترشیدۀ فامیل بشینیم !

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم بهش زنگ بزنیم عزیزم شام چی دوست داری؟! قیمه یا قرمه ؟
اونم بگه قرمه !
بگیم آره اتفاقا منم چند وقته که هوس کردم .. اومدنی از مطبخ سر کوچه دو پرس بگیر بیار !

…::: یه شوهرم نداریم که :::…

یه شوهرم نداریم سیبیل داشته باشه  بعد صبح بیدارشه ببینه نصف سیبیلی که به جونش بسته  نیس ، خون جلو چشاشو بگیره بیاد سراغمون ماهم یه لبخند موزیانه بزنیم بگیم عجیجم من که گفته بودم سیبیل دوس ندارم تو منو باور نکردی!

ادامه مطلب / دانلود

اعتراف های تکان دهنده خنده دار تیر ماه 1393

اعتراف های تکان دهنده خنده دار تیر ماه 1393

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ:
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف می کنم سوم ابتدایی که بودم وقتی قرار بود سر کلاس مشق بنویسیم
دستمو خودکاری می کردم و به معلمم می گفتم خانم دستم خون اومده نمیتونم بنویسم
معلمم می گفت باشه ننویس
گودزیلایی بودمااا
ولی خدایی معلم هیچوقت به روم نیورد

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های تکان دهنده خنده دار تیر ماه 1393

اعتراف می کنم بچه که بودم فکر می کردم
این برچسب های تبلیغاتی که روی در خونه ها می چسبونن
یه چیزی توی مایه مدال ژنرالهاست و هر کی بیشتر داشته باشه وضعش بهتره
هی می رفتم برچسب همسایه ها رو می شمردم که یه وقت اضافه تر از ما نباشه!!!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های تکان دهنده خنده دار تیر 1393

اعتراف میکنم از وقتی که رمز دوم عابر بانک بابام رو فهمیدم
دیگه یه کارت شارژ نخریدم هیچ دارم پول تو جیبی هامم پس انداز میکنم

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

یه مدت جوگیر شده بودم جلو بابام پامو دراز نمیکردم
یه کم که با خودم فکر کردم دیدم قدیما خیلی کارا میکردن
ولی با پیشرفت علم دیگه اون کارارو نمیکن

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

یکی از بزرگترین آرزوهای من در دوران تحصیل:
کاش فردا بارون نیاد، آخه ما ورزش داریم…

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های تکان دهنده خنده دار تیر 93

اعتراف میکنم خیلی پیش بود خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم…
اما من هنوز موندم اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت:
مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت تا خوب بشم
مدرکشو از کجا گرفته بود!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با داداشم توپ پلاستیکی رو که به زور واسم خریده بودن پاره کردیم ببینیم توش چه شکلیه!!!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

بچه که بودم وقتی کیوی میخوردم به اون قسمت وسطش که زرده می گفتم این موزه
بعد با کلی کشمکش با آبجی و داداش نصیبم می شد با ولع میخوردمش!!!!
خو چیه؟؟!!بچه بودم دااا!!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های تکان دهنده خنده دار 1393

اعــــتراف میکــــنم وقتـــی بچـــه بــــودم انــــقده حســـودیـــم مـــیشد بـــه اون بچـه هایی
کـــه بلـــد بـــودن بـــا دوتـــا انگـــشتاشون ســــوت بزنـــن^

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف می کنم امروز داشتم دانلود می کردم
دیدم سرعت داره همینطور زیاد می شه تا سرعت به یک مگ رسید
داشتم سکته می کردم که یه مرتبه…
دیدم دارم حجم دانلود شده رو نگا می کنم

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف میکنم دیروز ماشین بابامو بردم تو شهر۴۰ هزارتومن جریمه شدم
بعد ظهرش بابام ماشینو برد تو شهر ۴۰ هزار تومن جریمه شده بود
مدیوننین اگه فکر کنیین من اون قبضو گذاشتم براش

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های تکان دهنده خنده دار 93

اعتراف میکنم هر وقت که خودکار جدید خریدم انگیزم واس نوشتن بیشتر شده…
شما هم مثل من هستین؟؟

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های خنده دار 1393

اعتراف میکنم اون زمونا که از این نوشابه شیشه ای ها بود
یه روز خواستم یه شیشه که اضافه اومده بود رو بذارم تو در یخچال دیدم بلنده و جا نمی شه
درش آوردم یه کمش رو خوردم دوباره گذاشتم
و در کمال تعجب دیدم نه بازم جا نمی شه!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های خنده دار تیر 1393

اعتراف میکنم چند روز پیش فهمیدم زی زی گولو نمیگفته:
زی زی گوله تا به تا،می گفته: درازکوتاه تا به تا!!
اصلا بغض تو چشمام حلقه زد!
اصلا یه شکستی خوردم کمرم شکست!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف های خنده دار تیر 93

اعتراف میکنم که:
وقتی که کوچولو بودم میترسیدم تو کامپیوتر موزیک ویدیو نگاه کنم!
اخه فکر میکردم الان خواننده منو میبینه!!!
خو دیوونه ام دیگه
چیه خل و چل ندیدی؟؟

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

ﺍﻣﺮﻭﺭ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﻮﺵ ﺭﻧﮓ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ
ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺧﻂ ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ: خاک برمخت,ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﺍ ﺍﯾﻦﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ, ﻻ ﯾﺴﻮﺩ,لامرض
هیچى دیگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ باهم ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ
که یهو ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪیم فرار کردیم!!

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

اعتراف میکنم بچه بودم وقتی بارون میومد تو راه برگشت از مدرسه
با چکمه هام از جاهایی رد میشدم که آب بیشتری جمع شده بود
کلی هم ذوق میکردم که پاهام خیس نمیشه…
عجب روزایی بود.

ادامه مطلب / دانلود

اعتراف های جالب و خنده دار

یه بار مجبور شدم برم یه مجلس ختمی که مسجدش صندلی نداشت
موقعی رسیدم که روضه خون داشت خودشو میکشت.
همون موقع یه نفر از کنار دیوار بلند شد و من جاشو گرفتم
و تکیه دادم یه لحظه دنیا دور سرم چرخید
و سقف مسجد اومد جلوی نظرم و صدای خنده رفت هوا!
دیوار نبود. برزنت بود تو زنونه فرود اومده بودم!

 •

تو دوران دانشگاه با بعضی از بچه ها بد جور تیریپ مرام و معرفت داشتیم
و هی تعارف به هم تیکه پاره میکردیم.مثلاً دوستم رد میشد میگفت غلامم……
منم میگفتم خاک پاتم و این حرفا.این قضیه هی بالا گرفت و تیکه ها دیگه از حد خارج شده بود
که من دیگه به انتها رسوندمش.از پنجره کلاس داشتم محوطه رو نگاه میکردم
که رفیقم حسن بین همه دخترا و پسرا داد زد:
داش ایمان…..نوکر خر پدرتم……
منم هول شدم گفتم پدرم خودش خرته…..

 •

دوستم اومده بود خونمون موقع رفتن بهم گفت زنگ بزنم
براش اژانس بیاد منم گفتم خودش زنگ بزنه و از من اصرار و از اون انکار
خلاصه زنگ زدم به اژانس کلی هم مواظب بودم که خراب کاری نکنم که
یه دفعه یه اقایی باصدای کلفت مردونه در حد تیم ملی گفت بله
منم که از شنیدن یه همچین صدای کلفتی شوکه شده بودم
یه دفعه برگشتم گفتم سلام خانوم ببخشید….
و یه دفعه فهمیدم چی گفتم و خودمو دوستمو اون اقا پشت تلفن از خنده ترکیدیم.
و من اصلا دیگه نمی تونستم ادرس خونه مون رو بدم از خجالت و خنده
کلی ضایع شدیم رفت دیگه



یه بار رفته بودم خیابون یه پیراهن مردونه تن یه مانکن دیدم خیلی
خوشگل بود دست زدم ببینم جنسش چیه یه دفعه مانکنه تکون خورد
منم حالا جیغ نزن کی جیغ بزن.مانکن نبود که یه پسره جلو مغازه وایساده بود!!!

 •

دشیب انقدر مقاله خوندم از میکروسافت و اپل، ساعت 2 خوابیدم… وقتی خوابیدم خوابم دیدم زنگ زدم به استیو جابز گفتم امروز بریم بستنی بخوریم گفت باشه میام. بعد زنگ زدم رئیس شرکت سونی با اونم هماهنگ کردم. بعدش یه زنگی هم با بیل گیس (بلقیس) زدم گفتم ساعت 4 بیا فلکه دوم.
بعدش 3 تایی بیل گیس رو پیچوندیم رفتیم تجریش. بیل گیس زنگ زده میگه دیگه ادم حسابت نمیکم. اگه اومدم باهات بیرون . منم تو خواب دارم میخندم
صبح پاشدم مامانم میگه با کی قرار میذاری تو خواب



یادش بخیر بچه بودم یه مورچه از کنارم رد شد… بعد با مشت کوبیدم روش. دیدم بعد چند ثانیه دوباره راه افتاد. از ذوقم یهو به مامانم گفتم: اِ مامان داره کار میکنه!!!!!



اعتراف میکنم همیشه جوجه هام رو میدادم به گربه خودم که بخوردشون سیر بشه…عجب بچه ای بودم

 •

اعتراف میکنم تو بچگی فکر میکردم خوابای من رو بقیه هم میبینن
مثلا به بابام میگفتم اون مرده که دیشب تو خواب بود رو یادته؟

 •

اعتراف میکنم یه روز که سوم راهنمایی بودم
دقیقا بعد از عید هم بود و همه مانتوهای معلم ها نــــــو و تازه !!
منم نه برداشتم نه گذاشتم پاشدم رفتم پشت سر معلمه (مانتوش هم سفید بود)
این هر جا میرفت من پشت سرش میرفتم و مانتوشو با خودکار آبی و قرمز خط خطی می کردم!!
درسته اولش من شروع کردم حالا بعدش بچه های کلاس با این ماژیک هایلایت ها خط خطیش کردن
یادمه تا آخر سال بامن حـــــــرف نزد ولی خدایی نمره مو کـــم نکرد!!!



یک روز استاد میخواست برنامه نویسی فلش درس بده… منم که حوصله این بچه بازیارو ندارم، رفتم یه فیلم باز کردم…
یهو دیدم موسم خودش تکون خورد و رفت فیلمو بست! فهمیدم که مهندسمون از یه اتاق دیگه داره کامپیوتر منو میبینه و کنترل میکنه…. دوباره فیلمو رو باز کردم… دیدم دوباره بست و رفت برنامه فلش رو باز کرد و قلموش رو انتخاب کرد و رو صفحه نوشت: فلش کار کن!
منم با یه رنگ دیگه زیرش نوشتم: دهنتو ببند!
بعدش سریع جامو با دوستم عوض کردم…
دوستمم که از همه جا بی خبر بود نشست جای من. بعدش یهو مهندس اومد تو کلاس و دوستمو برد بیرون…

 •

یه نفر زنگ زد رو گوشیم با یه لحن حق به جانبی گفت شما؟
منم هول شدم گفتم ببخشید اشتباه گرفتم

 •

بچـه که بـودم قـارچـخور بـازی میکردم ، بعدش فک میکردم قـارچ بخورم بـزرگ میشم !
واسه همین مدتـها راه میرفتم و سرم رو میزدم زیـره تاقـچه ی خونمون که ازش قارچ دربیاد بخـورم !!!
دیگـه داشتـم ضربه مغـزی میشدم که بـابام کارگـر گـرفت تـاقچـه رو خـراب کرد !!!



خدا از سر تقصیراتم بگذره. وقتی 4 سالم بود، یه روز رو پشت بوم داشتم بازی میکردم. دیدم یه نفر تو کوچه داره راه میره و یه چک دستشه. خیلی ذوق داشت. فوری رفتم یه ظرف آب آوردم از اون بالا ریختم روش. گوشه های چکش تو دستش موند بقیش خمیر شد و رفت! دیدم نشسته لب جوب و داره گریه میکنه
امیدوارم بخشیده باشه منو

 •

یه بار رفته بودیم خونه مامان بزرگم مهمونی همه بودم از عمه کوچولو تا عمو بزرگه دختر عمو پسر عمو حدودا 20 نفری می شدیم خیلی خسته بودم نیاز فراوون به یه شیطنت داشتم تا خستگیم در بیاد کمی (3قاشق) تو قوری نمک ریختم اعتراف می کنم کلی حال کردم

ادامه مطلب / دانلود

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی‌ از فانتزیام اینه که

بزنم یکی رو بکشم
(البته نه بی خودی طرف به دخدر همسادمون متلک گفته )
ما رو هم که همه میدونن عاشق دخدر همساده
بعد که خواستن اعدامم کنن بهم بگن اخرین جملت چیه
منم با افتخار بگم :من با این کارم دنیا رو از وجود دو… نجات دادم
(یکی خودم یکی هم مقتول)
شما هم دیگه از شر من خلاص می شید
اگه همه ما این کارو بکنیم بچه هایمان زندگی بهتری خواهند داشت
و بعد روحم تو افق محو بشه

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که‎…

تو تاکسی نشسته باشم ۴ تا دختر داف سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شن
بعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرف
بعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لا لیگا و مسی صحبت کنم
بعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشم
وقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشن
اونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشم
منم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:
شرمنده من بیژن نیستم من نیما هستم ولی‌ می‌تونم شمارمو بدم فقط بعد از ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه :عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم” بعد من ندونم باید احساسِ “خاص ” بودن بکنم، یا “خر” بودن !
افق مفق ام نمیرم همینه که هست !

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینکه:

در نظر دارم یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم…
هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: “چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی…”
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآه mellowsmiley
لامصب عنده کلاسه!

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …
به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم
در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون …
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،
بگم برو از جیبم وردار بابایی
به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم و بعدشم تو افق محو!

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که یه روز ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺸﻢ؛
ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ:
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭘﮋﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ!
ﻣﮕﺎﻥ!!
ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ!ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻱ!؟
ﻣﺎﮐﺴﻴﻤﺎﻱ ﻣﺸﮑﻲ ﺷﻴﻄﻮﻥ داری چبکار میکنی اون گوشه واستادی؟!
؟۲۰۶ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭ
ﺁﻫﻨﮕﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺪﻳﻤﻴﻪ…ﻋﻮﺿﺶ ﮐﻦ…
ﺑﻨﺰ ﻣﺸﮑﻲ
ﺑﻨﻨﻨﻨﻨﻨﻨﺰ…
پسته میخوریو ﻓﺨﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﻲ!!?
ﺑﺰﻥ بغل کصافت

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که‎…

با دوست پسرم برم بیرون بعد بابام مارو بیرون ببینه
بعد من و دوست پسرم سریع بدوییم تو افق محو شیم
بعد بابام بیخیال نشه اونم بیاد تو افق دوست پسرمو زیر مشت و لقط(لگد) بزنه بترکونه
بعد دوست پسرم عمر با عزتشو بده به شما.
بعد چون شگون نداره مرده رو زمین بمونه همون تو افق با سوز و گداز فراوان خاکش کنم
و دیگه آخر هر هفته بدون فانتزی برم تو افق سر خاکش

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که‎…

درگیر یه بازی کثیف بشم (مواد مخدر) بعد دوستم بهم بگه نیما بکش بیرون از این جریان لعنتی بعد من رو به پنجره به افق خیره بشم و در حالی که دارم سیگار میکشم بهش بگم میخوام از این بازی کثیف بکشم بیرون اما یه کاره ناتموم دارم! این لعنتیا دختر همسایمونو واسه تضمین خیانت نکردن من به گروه گروگان گرفتن !
بعد دوستم با یه لبخند ملیح دستشو بزاره رو شونم و بگه برو تا اخرش رفیق
بعد من برم سر قرار تو یه سوله خارج از شهر داد بزنم کجایید من اینجام !
بعد یه دفعه چراغ‌ها روشن بشن من نتونم جایی ببینم دستمو بگیرم جلوی صورتم
بعد ریس باند بگه نیما من رو تو یه حساب دیگه ای باز کرده بودم هنوزم وقت هست برگرد به گروه ! علاوه به حقوق بیشتر یه پراید هم بهت پاداش میدیم بعد من با عصبانیت بگم زِر نزن نفله اون دخترو آزاد کنید جاش منو بگیرید !
بعد طرف دست به جیب بشه تنفگو در بیاره ۳ تا گلوله شلیک کنه به سمت من
بعد منم همونجوری که دستم جلوی صورتم بود تیرهارو رو هوا نگه دارم بعد بگم دشواری نداره
که فقط پرایدو به من نشان بدید بعد پراید و بگیرمو برم سمت افق محو بشم

یکی‌ از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که:
تو کوچه دارم رو پایی میزنم سیگارم هم دستمه.از دور میبینم مسی و رونالدو دارن میان سمتم…منم بدوم برم سمتشون با یه حرکت به جفتشون لایی بزنم بعد کف کنن بگن تو چجوری این کارو کردی
بگم من شاگرد استاد تهامی هستم بعدشم این که چیزی نیست توپو بندازم بالا که بخوام مثله سوباسا برگردون بزنم
اما اون بالا همینجوری وایسم یهو یه صدایی بیاد بگه ادامه داستان هفته آینده..
بعدش تا هفته آینده همینجوری تو هوا باشم تا اینکه توپو شوت کنم…
همینجوری که توپ داره میره تو افق محو بشه منم یه کام سنگین از سیگارم بگیرم بعدش یه دفعه پووووووووف تو دود سیگارم محو بشم!!!

ادامه مطلب / دانلود

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم مدتی پیش در حال رانندگی به سمت منزل بودم و می خواستم بپیچم تو خیابون که دستم از روی فرمون سر خورد
هل شدم می خواستم فرمون رو بگیرم دستام به هم پیچ خورد همزمان برف پاک کن خورد
تا فرمون رو گرفتم نزدیک بود برم عقب یه ماشین که پارک بود
زدم رو ترمز ماشین خاموش کرد
اومدم روشن کنم به ماشین تا استارت زدم یه متر پرید جلو خورد عقب ماشین جلویی
کلاج گرفتم روشن کردم زدم دنده عقب گفت خررررررررررررت
کلاج رو محکم فشار دادم زدم دنده عقب افتادم تو جوب !!!
خلاصه هرچی ذره ذره آبرو جمع کرده بودم یه لگد زدم و همش رو ریختم

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم با دوستم دعوام شد
در اولین اقدام انتقام جویانه شماره موبایلشو دادم به عنوان فروشنده گوسفند زنده تو نیازمندی ها چاپ کنن

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم چند وقت پیش کامبیز دیرباز رو تو ماشینش دیدم
اومدم بگم شما کامبیز دیربازی؟
گفتم شما کامباز دیربیزی !!!
خودش از خنده با کله رفت تو فرمون !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم تا 14 سالگی فکر می کردم
اگه مغز حیوانات رو بخورم باهوش می شم و آی کیوم می ره بالا !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم بچه که بودم فکر می کردم
این برچسب های تبلیغاتی که روی در خونه ها می چسبونن یه چیزی توی مایه مدال ژنرالهاست !!!

هر کی بیشتر داشته باشه وضعش بهتره هی می رفتم برچسب همسایه ها رو می شمردم که یه وقت اضافه تر از ما نباشه !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم بچه که بودم کلید خونمونو بر می داشتم رو یه کاغذ هم یه نقشه می کشیدم
می بردم تو باغچمون خاک می کردم بعدا خودم می رفتم پیداشون می کردم میگفتم نقشه گنجه اینم کلید صندوقشه !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم
همین الان مهمونا ریختن تو خونه مون
من اومدم تو اتاقم قایم شدم دارم اینا رو می نویسم

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم در دوران کودکی و جاهلیتم فکر می کردم
مو خوره یه جور حشره است که تو سر زندگی می کنه و مو رو می خوره !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم یه بار رفتم دستشویی شروع کردم به باز کردن دکمه های پیراهنم
دیگه داشتم می رسیدم به دکمه ی آخر پیرهنم که یادم افتاد نباید پیراهنم رو در بیارم !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم بچه که بودم تا 6 سالگی وقتی سرمو می ذاشتم رو بالش که بخوابم
نبض روی شقیقه هام صدای تیک تیک می داد و منم نمی فهمیدم که نبضم داره می زنه
فک می کردم بالشتم کرم داره وقتی سرمو میذارم روش کرم ها اون تو رژه می رن !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم تو تاکسی نشسته بودم
نزدیکای مقصد به جای اینکه بگم ممنون پیاده می شم بلند گفتم : خسته نباشید !!!
اینقدر تابلو بود دیگه نتونستم کاری کنم جز اینکه سریع پیاده بشم !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم تو مجلس ختم شوهر عمم به عمم به جای اینکه بگم غمه آخرتون باشه

گفتم : ایشالا آخر عمرتون باشه !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم وقتی خیلی کوچیک بودم موقع دستشویی رفتن بخاطر ترس در و تا آخر باز می ذاشتم
روز اول مدرسه طبق عادت همیشگی رفتم دستشویی مدرسه و در هم باز گذاشتم
یه لحظه برگشتم دیدم نصف مدرسه به اضافه ناظم جمع شدن جلوی دستشویی دارن بهم می خندن

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم رفتم مغازه سیگار بگیرم
گفتم : آقا یه بسته وینستون بده
مغازه دار گفت : لایت باشه ؟
یهو یکی از پشت سرم گفت : آره لایت باشه بچم گلوش اذیت نشه
برگشتم دیدم بابام پشت سرمه !

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم با رفیقم وایستاده بودیم سر خیابون یکی رد شد به دوستم سلام داد
گفتم : این اسکول مشنگ کی بود ؟
گفت : دامادومونه !!!

اعتراف های تکان دهنده خنده دار شهریور ماه

اعتراف می کنم رفته بودم دیدن یکی از فامیلامون که تازه فارغ شده بود
بچه رو بغل کردم می خواستم بگم ایشالله زنده باشه گفتم ایشاالله زنده می مونه !!!

ادامه مطلب / دانلود

قوانین جالب و خنده دار

*کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن !

*ﺍُﺩﮐﻠﻦ ۲۰۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ۳ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ ۲۰۰ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ . . . !

*دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی ، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه درمورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین ! کلی هم به خانواده ها توصیه میکنه

*همیشه توی تاکسی اون کسی که اون ته نشسته ، زودتر پیاده میشه !!

*1هفته رژیم حرفه ای شما با ۱ ساعت پرخوری بر می گرده !

*هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد دو دقیقه گره میخوره !

*اگه اسمت میرزا پشمک الدین گل کلمیان هم باشه ، وقتی میخوای ایمیل یاهو درست کنی میگه قبلا با این اسم ساخته شده!

*اگر همه دنیا تأییدت کنن اون یه نفری که باید تأیید کنه نمی کنه !

*سایز سنگ فرش های پیاده رو یه جوریه که نمی تونی توشون منظم راه بری . . .

*کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمیخورین !
اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده ! دلت میخواد با کلید درش بیاری !!!

*اگه تنها باشی همه ماشینا خالیه ، اما اگه دونفر باشید ۶۰ تا ماشینم بیاد فقط جا برای ۱ نفر دارن ! چرا ؟!

*وقتایی که با خودت تقلب می‌بری ، امتحان مثه آب خوردنه ، وقتی نمی‌ بری امتحان میشه در حد آزمون دکتری !

*موقع رایت کردن سی دی یا ۳۰۰ مِگ خالی می مونه یا ۵ مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریشم نمی تونی کنی !

*یک ساعت اضافه میخوابی تا دو روز خوابت نمیاد ، یک ساعت کمتر میخوابی تا دو روز خواب آلودی !

*زمانی اون چیزی که آرزومون بوده رو به دست میاریم که دیگه آرزومون نیست !

ادامه مطلب / دانلود

جملات طنز جالب و خواندنی

جملات طنز جالب و خواندنی

شما هم قبل از خاموش کردن لامپ وامیستین مسیر برگشت به جای خوابتون و جای گوشیتون رو از حفظ میکنین یا فقط من اینجوریم !؟

********** جملات طنز **********

خدا کنه تا بیشتر از ۹ ساله دیگه زنده بمونیم و بریم تو سال ۱۴۰۰ . بعد هی بگیم: شماها یادتون نمیاد ما صده سیصدیا… خیلی فاز میده؛ حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده !

********** جملات طنز **********

یه بار رفتم خونه یه بنده خدایی ویندوز عوض کنم، دختره بهم گفت اگه میشه مای کامپیوتر رو هم نصب کنید گفتم اونجوری هزینتون بیشتر میشه ها:)) گفت:چاره ای نیس! هیچی دیگه، پول تک تک آیکونا رو جداگونه ازش گرفتم!

********** جملات طنز **********

مرغ عشقه داریم!صدای ترمز دستی میده:|

********** جملات طنز **********

ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ اوﻧﻘﺪﺭ ﺑﻬﺎ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩت هم ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺨﺮﯾﺶ !

********** جملات طنز **********

بدترین شکستمو وقتی خوردم که…

با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم ولی…

دیدم گوشیم شارژ نداره…

هنوز کمر راست نکردم!!!

********** جملات طنز **********

یه آدمایی رو توی زندگیمون راه دادیم که مادراشونم به زور تو خونه راشون می دادن !:|

********** جملات طنز **********

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ … ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺮﺍﻡ ﭘﻮﻝ ﻭ ﻣﺎﺭﮐﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ:|

ﻓﻘﻂ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺴﻪ

ﮐﺴﯽ ﮔﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻪ؟

********** جملات طنز **********

امروز سر جلسه امتحان … از ۵ تا سوال استاد، زیر ۲ تاش کامنت گذاشتم و ۳ تای دیگه را هم فقط لایک کردم:|

********** جملات طنز **********

یه رفیق دارم وقتی تو سانتافه اش به دخترا تیکه میندازه ۸۰% با لبخند جوابشو میدن. یه بار اومد تو پراید من و تیکه انداخت به چند تا دختر خانم … و تازه اونجا بود که فهمید کچله:))

********** جملات طنز **********

بعد عمری یه خبرنگار اونم خانوم , داشت باهام مصاحبه میکرد تو محلمون

منم بادی به غبغب انداخته بودم و خیلی شیک داشتم جوابشو میدادم

یهو یکی از اون طرف خیابون داد زد با این مصاحبه نکنید بابا

این اسگل محلمونه !

نیگا کردم دیدم داداشمه:|

********** جملات طنز **********

دقت کردین درست وقتی که عجله داری یا هوا سرده یا جیش داری

کلیدت تو غیر قابل دسترس ترین سوراخ کیف و جیبت مدفون شده !؟

********** جملات طنز **********

شاید دل من عروسکی از چوب است، مثل قصه ی پینوکیو محبوب است

اما چه دماغی داره این بیچاره، از بس که نوشته ” حال من هم خوب است ” !

********** جملات طنز **********

در پاک بودن فوتبال‌ ما همین بس که: یکی به یکی میگه کیسه کش ! اونم به اون یکی میگه لنگی ! که هردو مظهر پاکی و نظافت هستن !

********** جملات طنز **********

یه کشف جدید: شما میتوانید با زدن راهنما سرعت ماشین کناریتون را تا چندین برابر افزایش دهید!

********** جملات طنز **********

همه را صدا زدم جز خدا

هیچ کس جوابم را نداد جز خدا . . .

********** جملات طنز **********

ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻔﮕﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺭم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ: ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﭼﺮﺍ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ پوﺷﯿﺪﯼ ؟

********** جملات طنز **********

دوستان عزیز بهم مشاوره میدید لطفا؟

به نظرتون بعد از این که فوق لیسانسم رو گرفتم

فلافلی بزنم یا آب هویجی؟!؟!

********** جملات طنز **********

ﯾﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﯿﺐ ﻧﺒﻮﺩ ؛ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﻡ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻮﺩ !

********** متن های خنده دار **********

یادش بخیر یه زمانی تلویزیون تبلیغ سس و رب رو میکرد و بعد میگفتن:

هزاااااااااااار سکه تمام بهار آزادی دو هزااااااااار نیم سکه…

الان دستمال توالت هم نمیتونن جایزه بدن !

********** جملات طنز **********

یکی دیگه از دستاوردهای نسل ما این بوده که ترمز دستی پیکان رو از کنار در راننده به بین صندلی راننده و شاگرد انتقال دادن !

********** جملات طنز **********

یکی از فانتزیام همیشه این بود تو سیستم عامل ویندوز یک مشکلی پیدا کنم بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش خونه ماشین پول همه چی میدم بهت بعد یک دقیقه سکوت بگم دلم میخواد اما من متعلق به این مردم!

********** جملات طنز **********

بعضی از آدما “خوب نمی بینن” اما بدتر از اون اینه که: “بعضی دیگه، خوبی رو نمی بینن” !

********** جملات طنز **********

یادتونه؟؟

بچه ک بودیم وقتی پاکنمون کثیف میشد میکشیدیمش به

دیوار یا قالی تا تمیز بشه؟

اینو چی؟؟

وقتی معلم واسه درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمونو میخوند

یجورایی حس معجزه بهمون دست میداد:)

********** جملات طنز **********

این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh مثلا خواستن بگن

ما خیلی مبتکریم

اما قهرمانان ایران زمین با ابداع

خخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! )

نقشه دشمنان رو نقش بر آب کردند !

********** جملات طنز **********

داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود

و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.

رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.

آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم:

پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟

یدفعه دو دستی زد تو سرشو گفت:

اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!

********** جملات طنز **********

ﻓﺮﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﯿﺎﯼ؟؟؟

ﻣﯿﮕﻢ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﻣﯿﺎﻡ !!!.

ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﺎﺭﯾﺎ ﻭ ﺩﻟﻘﮏ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ !

ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ …ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ …

********** جملات طنز **********

دختر: مامان خواستگاری که میخواد بیاد ازم ۲۳ سال بزرگتره

مادر: چی میگی؟ میخوای با یکی همسن بابات ازدواج کنی ؟

دختر: بهم گفته میخواد زنشو طلاق بده

مادر: مگه زنم داره ؟

دختر: آره سه تا هم بچه داره

مادر: وای خدای من، آخ قلبم !

دختر: ولی خیلی پولداره، چند تا برج ساخته که یکی از اونا برج میلاده !

مادر: بگو ببینم خیلی دوستش داری ؟!

********** جملات طنز **********

اسممون و گذاشتن:ملیکا

خاله و دخترخاله ها بهم می گن: mel mel

دایی تا بهم میرسه میگه: مَلَکا ذکر تو گویم که تو پاکیو خدایی…

پسردایی کوچیکه ام بلد نبود بگه ملیگا میگفت: پیتیلا

بهنوش میگه: پیتیکا

عطیه میگه:ملی

استاد زبانمون آقای چمنی می گفت:میلیکا

بعضی از فامیل های بابام میگن: مَلیکا

بعضی از دوستان عنایت دارن میگن: مِلیک

دخترخاله کوشولوم میگفت: میخا

حالا شده: میکا

بعد عمه ام امشب اس داده: چطوری پولیکا؟؟!!!:))

اینجور اسم با مسما و انعطاف پذیری دارم من

ادامه مطلب / دانلود
css.php