نتايج جستجو مطالب برچسب : جدایی

این ۹ کار را بعد از جدایی انجام ندهید

این ۹ کار را بعد از جدایی انجام ندهید

جدایی و طلاق تجربه تلخی است که عبور از دوران سخت اولیه آن برای هر کسی راحت نیست و بسیاری از کارهایی که شما می کنید می تواند شرایط را به مراتب بدتر کند. صرف نظر از دلیل شما برای جدایی و اینکه کدامیک از شما مقصر هستید یا درخواست طلاق کرده اید، از انجام کارهایی که در ادامه به آن ها می پردازیم باید پرهیز کنید تا گذر از این دوران برایتان آسان تر شود.

۱- سرزنش کردن

همه افراد بعد از جدایی به دلایل مختلف خودشان را مقصر برخی کارها می دانند و دائما در حال سرزنش خودشان هستند که

ادامه مطلب / دانلود

وقتی عشقتان بخاطر کس دیگری ترکتان میکند

وقتی عشقتان بخاطر کس دیگری ترکتان میکند

چطور باید با دلشکستگی که با رفتن عشقتان به سمت فردی دیگر و جایگزین کردن شما با او ایجاد میشود کنار آمد

واقعاً احساس بدی است — اما بارقه هایی از امید وجود دارد.

این اتفاق یک ضربه دوطرفه است: نه تنها احساس تنهایی خواهید کرد بلکه احساس جایگزین شدن هم دارید. این یک ویژگی بیولوژیکی انسانهاست که دوست دارند عشقشان فقط متعلق به خودشان باشد و حالا میبینید که او با کس دیگری است و شما مجبورید با حس بد تنهایی سر کنید و به این فکر کنید که کسی که دوستش دارید کس دیگری را دوست دارد. وقتی طرفتان شما را به خاطر کس دیگری ترک میکند گاهی با حس خجالت هم همراه است: احساس کمبود و ناکافی بودن میکنید که نتوانسته اید طرفتان را نگه دارید. و خصوصیات و ویژگیهای آن مرد یا زن جدید هرچه که باشد، احساس خاص، جالب و جذاب بودن کمتری خواهید کرد.

راه هایی وجود دارند که شما می توانید بخاطر نفری دیگر ترک شوید، گرچه همه آنها سخت و دشوارند اما برخی غیر قابل تحمل تر می نمایند. در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:

۱) فریبکاری

طرفتان مدت زمانی بوده که به شما خیانت میکرده است. او به شما بعنوان یک تور امنیتی نگاه می کند که به آن آویزان میشود تا زمانی که تصمیم بگیرد ارزشش را دارد بماند یا خیر. یا شاید هم برای ترک شما برنامه ای نداشته باشد اما بعد از خیانت به این نتیجه رسیده است. در هر دو حالت، علاوه بر اینکه احساس میکنید به شما خیانت شده است، احساس میکنید مورد سوءاستفاده احساسی هم قرار گرفته اید.

2) با صداقت

طرفتان تصمیم گرفته است با فرد جدید آشنا شود. قبول کرده است که در رابطه خود با شما خوشحال نیست و تصور میکند که این فرد جدید برای او خوشبختی می آورد. این یک قطع ارتباط صادقانه است اما با وجود صداقت طرفتان، حس مورد خیانت قرار گرفتن در شما اوج میگیرد. این واقعیت که طرف شما فرصت بررسی این جابجایی را داشته است بیشتر به نفع او بوده تا شما. بااینکه بررسی این تجربه باعث می شود بفهمید عصبانی تر هستید و نسبت به نتیجه کار آگاهتر میشوید، صداقت طرفتان باعث میشود حس کنید عصبانیتتان دلیل چندان موجهی ندارد. اما یک مسئله وجود دارد: احساسات شما احساسات شما هستند و نیاز به هیچ توجیهی ندارند.

3) جنگ و دعوا

میتوانید بدون جنگ و دعوا موضوع را فیصله دهید. آیا این روش طرفتان برای آماده شدن برای جدایی است؟ یا شاید هم این جنگ و دعواها را بخشی طبیعی و عادی رابطه میدانید اما تصور میکنید که رابطه تان آنقدر قوی هست که بتواند در برابر این مشاجرات مقاومت کند. احتمالاً با انواع احساسات و تجربیات مختلف روبه رو خواهید شد. حتی باوجود این جنگ و جدالهای پشت سر هم باز هم وقتی طرفتان بخاطر کس دیگری شما را ترک کند، بی اندازه ناراحت خواهید شد.

4) “آن فرد جدید” دوست شماست

وقتی بخاطر کسی که میشناسید یا به شما نزدیک است ترک شده اید، یک مشکل دیگر هم افزوده میشود: خیانتی روی خیانتی دیگر. شما به طرفتان اعتماد کرده اید. به دوستتان اعتماد کرده اید اما حالا، مخصوصاً اگر خیانت در زمان انتهای رابطه شما رخ داده باشد، دیگر نمیدانید به چه کسی میتوانید اعتماد کنید. این تجربه میتواند نظر شما را به دنیا عوض کند. درجه عصبانیت شما از دوستتان و عشق سابقتان هر چقدر که باشد، داستانی بسیار زشت و ناراحت کننده است که برای برگرداندن توانایی خود به دوباره اعتماد کردن، باید سخت تلاش کنید.

5) فاصله خودتان

شاید میدانید که رابطه تان مشکلی دارد و شاید خودتان هم کمی پایتان را از این رابطه بیرون گذاشته باشید اما وقتی طرفتان به شما خیانت میکند، برایتان مثل یک فاجعه میماند. خودتان هم دوست داشته اید که رابطه تان تمام شود اما شک داشته اید و برای آن آماده نبوده اید. چون نمیتوانید روند تمام شدن رابطه را کنترل کنید، احساساتتان پیچیده تر میشود. شاید هم دلایل خوبی برای زودتر تمام کردن رابطه تان داشته اید. شاید از تنها ماندن میترسیده اید یا برای جدایی آمادگی نداشته اید. شما از بیرون به مشکلات داخل رابطه نگاه میکرده اید اما حالا با این تجربه تلخ روبه رو شده اید. جالب اینجاست که هرچه طرفتان از شما دورتر میشود، شما را بیشتر به سمت خود میکشاند. این هم مثل بقیه داستانها دردناک و ناراحت کننده است.

دلیل آن هرچه که باشد، تمام شدن رابطه تان به این دلیل که طرفتان الان با کس دیگری است، بسیار ناراحت کننده است و میتواند موجب عصبانیت، خجالت و عذاب وجدان شما شود. تردیدهای پیچیده که با خیانت همراه میشوند، وضعیت را برای اعتماد کردن به دیگران در آینده سختتر میکند. بدتر از آن شبهای بیخوابی یا دیدن کابوسهای از عشق قبلیتان با فردی دیگر است. احساس خجالت و عذاب وجدان باعث میشود احساس خواری و ذلت کنید.

اما در همه این داستانهای ناراحت کننده، چند درس مثبت هم برایتان وجود دارد. اول اینکه، ترک شدن بخاطر فردی دیگر، پنجره امید به بازگشت دوباره طرف مقابلتان و برقراری مجدد رابطه با او را به رویتان میبندد و این باعث میشود بیهوده منتظر نمانید. این نوع جدایی روند بهبودی شما را بسیار سریعتر خواهد کرد.

دوم اینکه، میتوانید بفهمید که چون این اتفاق برای شما و طرفتان افتاد، بهتر است که رابطه تان را با او تمام کنید. این باعث میشود وقتی موقعیتی جدید پیش آمد، بتوانید دوباره اعتماد کنید. شدید بودن علت برهم خوردن رابطه تان کمکتان میکند قطعیت بیشتری پیدا کنید و برای گذشتن از رابطه قبلی ور فتن به سمت یک رابطه جدید آماده باشید.

و آخر اینکه، وقتی طرفتان را از دست میدهید، یکی از بدترین تجربه های مربوط به روابط برایتان اتفاق افتاده است. اما وقتی از این تجربه بیرون می آیید (که هیچ چارهای جز آن ندارید)، ظرفیت مقاومت دربرابر چالشهای روابط تا این درجه را پیدا میکنید. قدرتتان چندبرابر شده است و توانسته اید از بدترین ترسهایتان عبور کرده و برای داشتن یک رابطه بهتر در آینده آماده شوید.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه غم عشق را فراموش کنیم؟

در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود. اگر شما هم درگیر چنین مسئله‌ای هستید ما به کمک‌تان آمده‌ایم.

ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر می‌رسد به هر جا که نگاه می‌کنید، ازدواج‌های بسیار بـادوامــی را می‌بینید که در حال فروپاشی است. در واقع می‌توان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کرده‌اید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دل‌کندن از کسی که دوستش دارید سخت‌ترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحله‌ای هستید شاید توصیه‌های ما به کارتان بیاید.

1. همه چیز را به خاطر بیاورید

به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواج‌تان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامی‌ها و تنش‌هایی که برایتان به وجود می‌آورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواج‌تان را قطع کنید، علت‌ها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق می‌افتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید می‌توانید اشتباه‌های خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطه‌های دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.

2.وقتی تمام شد تمام شده

دائم به تصمیمی که گرفته‌اید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفته‌اید به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است یا حتی خیالاتی به ذهن‌تان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلی‌تان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمی‌آیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.

3. به این مکان‌ها نروید

از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ای‌میل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش می‌کند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانت‌ها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.

4. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید

سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبوده‌اید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شده‌است. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطه‌ها حتما پیش می‌آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته‌اید.

5. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می‌شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلی‌تان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده ‌است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلی‌تان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می‌آورد که می‌تواند برایتان دردسر ساز شود.

6. یک شبکه بسازید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می‌توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می‌کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.

7. شما می‌توانید نویسنده شوید

سعی کنید آنچه درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آید که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و همین شناخت عمیق باعث می‌شود که رابطه‌های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده‌است.

8. تابلوهای یادآور نصب کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن نامزد قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده ‌است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمی‌خواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشت‌ها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوری‌کننده‌ها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من می‌خواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبه‌نفس کمی دارید و گمان می‌کنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمی‌تواند برای تو خوب باشد.

9. چیزهای جدید پیدا کنید

یک جدایی می‌تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی‌تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات‌تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می‌تواند شما را افسرده کند و فقط استرس‌ها و اضطراب‌های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می‌کند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول می‌کنند و به شما انرژی می‌دهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایل‌های اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقی‌های آرامش‌بخش را هم جایگزین آهنگ‌های غمگین قبلی کنید.

10. چیزهایی که باید دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلی‌تان بیندازد را دور بریزید، مثل‌ آهنگ‌ها، بوها، صداها، وسیله‌ها و… در این زمان که درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره‌ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می‌کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می‌دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می‌توانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمی‌خواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد می‌کنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.

11. خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید

شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام‌تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاس‌های آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبت‌نام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده‌است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه‌های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می‌توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که می‌توانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که می‌توانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.

12. تا می‌توانید ورزش کنید

تا جایی که می‌توانید سراغ ورزش و فعالیت‌های بدنی بروید چرا که حال شما را عوض می‌کند و افسردگی را از بین می‌برد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلی‌تان دور می‌کند، صبح‌ها پیاده‌‌روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیاده‌روی کنید. با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان می‌آید تا بتوانید بر درد‌های خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.

13. این بار حق دارید به منفی‌ها فکر کنید

به هر صورت فردی که شما از او بریده‌‌اید خصوصیات منفی‌ هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کرده‌است؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگی‌های منفی‌اش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشته‌است یا اخلاقش تند بوده‌است یا غرور زیادی داشته‌است. وقتی او به یادتان می‌آید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگی‌های بدش را به یاد بیاورید.

14. این منفی‌ها را دور بریزید

باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی‌کند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد.

به یاد داشته ‌باشید که این روزها طی می‌شوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلی‌تان خیلی ویژه بوده‌است ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شده‌است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته‌ باشد اما در این زمان دیگر عشق نمی‌تواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.

ادامه مطلب / دانلود

مردان خیانت کار را بشناسید!

 امروزه یکی از بزرگترین دغدغه‌های فکری بشر در تمامی جوامع بی‌وفایی در ارتباطات زناشویی است. مسئله‌ای که بازهم باوجود پنهان‌گری هریک از زوج‌ها مثل سوهانی روح آنها را می‌خراشد و گاهی حتی پس از سال‌ها زندگی مشترک و مونس یکدیگر بودن به نابودی آن زندگی منجر می‌‌‌شود.

 بی‌وفایی در رابطه زناشویی ابعاد و بحث‌های مختلفی را شامل می‌شود که برای آگاهی از آنها در این شماره «نسل‌امروز» پای صحبت‌های «سارا منصفی»، روانشناس، نشستیم. در این مطلب قصد داریم ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی را معرفی کنیم و اگر قصد آشنایی و شناخت مردی را برای ازدواج دارید، باتوجه به آنها می‌توانید تصمیم بهتر و صحیح‌تری را بگیرید. هرچند امروزه مشکل وفادار نبودن همسر هم از سوی زنان و هم از سوی مردان دیده می‌شود. همچنین یک‌سری از این ویژگی‌های شخصیتی کلی است و به‌‌طور متقابل وجود آنها در زنان نیز، آنان را مستعد خیانت نسبت به طرف مقابل می‌کند.

عوامل زمینه‌ساز بی‌وفایی

به‌طور کلی برای بی‌وفایی در زندگی مشترک نمی‌توان یک عامل را برشمرد، بلکه فردی که نسبت به زندگی مشترک خود وفادار نیست و به عبارتی خیانت می‌کند، ترکیبی از ویژگی‌های فردی و اجتماعی را داراست. هرچند گاهی تنها یک اتفاق باعث این موضوع می‌شود و فرد را در شرایطی قرار می‌دهد که ناگزیر دست به خیانت بزند، اما اگر ریشه‌یابی‌های لازم در این زمینه صورت بگیرد به مجموعه‌ای از عوامل چون کمبودهای شخصیتی، محیط خانواده، جامعه و آموزش‌هایی که فرد از جامعه دریافت کرده، تجربه‌های فردی و ویژگی‌های شخصیتی می‌رسیم. همچنین نباید فراموش کرد که همیشه چند عامل فرد را مستعد خیانت کردن می‌کند و نمی‌توان تنها به یک عامل یا ویژگی استناد کرد؛ بنابراین اگر فردی که قصد ازدواج با او را دارید، یکی از این ویژگی‌‌ها را دارا بود، نمی‌توانید به‌راحتی این احتمال را بدهید که او حتما به شما خیانت خواهد کرد.

1. مردان بی‌صبر

این مسئله که آیا ویژگی صبوری و خویشتن‌داری در فردی شکل گرفته است یا نه، از دیگر نکته‌های مهم در مسئله سنجش احتمال بی‌وفا بودن یک فرد است. البته در این مسئله تاحدودی عوامل تربیتی و جامعه نیز تاثیرگذار هستند. برای مثال باید دید آیا فرد تحمل شرایط نامطلوبش را دارد و اگر در جمعی خیلی به او خوش نمی‌گذرد، بازهم حاضر است آن جمع را تحمل کند یا نه.

2. مردان آزادی‌طلب

به‌طور کلی هر فردی یک‌سری نیازهای طبیعی مانند نیاز به تفریح، آزادی و رعایت حریم شخصی‌اش از سوی دیگران را دارد، اما اگر لذت‌جویی و آزادی‌ فردی بیش از اندازه بالا باشد و نخواهد هیچ‌ چیز او را محدود کند و حتی به همسرش هم نسبت به مسائلی مانند اینکه کجا می‌رود، چه می‌‌کند یا چرا کاری را انجام می‌دهد، توضیحی ارائه کند، بازهم چنین افرادی مستعد خیانت کردن هستند.

3. مردان غیرمطمئن

شک داشتن به رابطه از همان ابتدا، مطمئن نبودن فرد نسبت به انتخاب همسر یا اصولی که برای ازدواج در نظر گرفته هم می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که فردی مستعد خیانت کردن به همسر خود است.

4. مردان ریسک‌پذیر

این مسئله که فرد در زندگی ریسک‌پذیر باشد یا نه، او را مستعد خیانت و بی‌وفایی می‌کند. در حقیقت افرادی هستند که ریسک‌پذیرترند و حتی به این موضوع هم می‌اندیشند که اگر قضیه بی‌وفایی آنها برای همسرشان فاش شود، چه چیزهایی را از دست می‌دهند.

به بیان دیگر این زندگی تا چه اندازه برایم ارزشمند است و با بی‌وفایی نسبت به همسرم چه چیزهایی را از دست می‌دهم یا اصلا نسبت به زندگی‌ام بی‌تفاوت هستم. به‌طور کلی می‌توان گفت وابستگی زوج‌ها نسبت به یکدیگر، رابطه آنها را حفظ می‌کند و منظور از این وابستگی‌ها، وابستگی‌های مثبت است. گاهی هم افراد خیانت می‌کنند، چراکه فکر می‌کنند، چیزی را در این زندگی از دست نمی‌دهند یا اصلا چیزی ندارند که بخواهند آن‌ را از دست بدهند.

نیازهای بنیادی

در زندگی زناشویی بسیاری از مشکلات بر سر نیازهای اصلی انسان است. نیازهایی که اگر با ازدواج و در زندگی زناشویی ارضاء نشوند و انسان برای آنها پاسخی دریافت نکند، می‌توانند احتمال خیانت کردن به همسر را افزایش دهند. یکی از این نیازها، نیاز جنسی است، اما نباید دیگر نیازهای بنیادی افراد را نادیده گرفت. اگر نیاز فرد برطرف نشود، شاید یک سال با فکر و منطق و یک سال با اصول اخلاقی بتوان مقابل آن مقاومت کرد، اما به هر روی نیازهایش او را از پای درمی‌آورد و به سوی بی‌وفایی سوق می‌دهد.

5. مردان بی‌تربیت!

جامعه‌ای که فرد در آن پرورش پیدا می‌کند، ارزش‌های جامعه، جایگاه فرد در خانواده، نوع تربیت خانوادگی، نوع تعامل‌های اجتماعی و ارتباطات فرد از عواملی هستند که در این حوزه مطرح می‌شوند. مردانی که در تربیت خانوادگی آنها کم گذاشته شده، مستعد خیانت هستند.

6.مردان جست‌وجوگر

مهمترین مسئله‌ای که باید بررسی شود این است که طرف مقابل تا چه اندازه دارای حس جست‌وجوگری است، چراکه گاهی افراد به‌دلیل کنجکاوی و تازه‌جویی دست به خیانت می‌زنند. چنین افرادی مدام در حال جست‌وجو کردن و جذب چیزهای نو و جدید شدن هستند و مسائل تکراری یا قدیمی به سرعت جذابیت خودش را در برابر آنها از دست می‌دهد. این موضوع در زبان عامیانه به همان تنوع‌طلبی معروف است و سبب می‌شود فردی با روحیه‌ای هیجان‌خواه، جست‌وجوگر و تنوع‌طلبش نسبت به موضوع بی‌وفایی به همسرش آسیب‌پذیرتر باشد. این افراد ثبات ندارند و دائما با تغییر روبه‌رو هستند. برای مثال تغییر گوشی تلفن‌همراه یا تغییر شغل و اتومبیل از سوی این افراد بیشتر است. نکته دیگری که باید بررسی کرد، عمر رابطه‌های قبلی طرف مقابل است. آیا این رابطه‌ها عمیق بوده و تنها تجربه رابطه دوستی با چند نفر و هریک برای مدت طولانی را داشته یا پس از یک یا دو هفته رابطه‌های او به پایان رسیده و دوستان متعدد بسیاری داشته است. به‌عبارت دیگر ثبات و پایداری شخصیتی فرد و اینکه تا چه حد روی رابطه‌اش باقی می‌ماند، بسیار مهم است.

7. مردان در کانون توجه

اینکه فردی در جامعه همیشه کانون توجه باشد و همه را جذب خودش کند، می‌تواند بر شخصیت و رفتار او تاثیر منفی بگذارد. هرچند گاهی نوع تربیت، فرد را به سمتی سوق می‌دهد که عزت‌نفس پیدا کند و هرگز به فکر خیانت به همسر خود نیفتد.

8. مردانی با سبک زندگی غیرثابت

یکی از فاکتورهای موثر در بحث خیانت سبک زندگی افراد است، البته باید توجه داشت که این مسئله در بستر زمان بررسی شود. به عبارت دیگر گاهی افراد در زندگی تغییر می‌کنند و سبک زندگی خود را تغییر می‌دهند. اما به‌طور کلی باید ببینید خواستگار شما چه شیوه‌ای از زیستن را در پیش گرفته است. چگونه زندگی کردن یا چه نوع زندگی را دوست داشتن، همگی از بحث‌هایی است که در سبک زندگی افراد مطرح می‌شود یا مسائل دیگری مانند اینکه فرد تا چه اندازه‌ای به تفریح اهمیت می‌دهد، اهل کار است، خانواده برای او چه جایگاهی دارد و آیا‌ از رفتن به مسافرت استقبال می‌کند، همگی از فاکتورهای مهم سبک زندگی افراد هستند. گاهی یک‌سری از ویژگی‌های شخصیتی به سبک زندگی فرد تبدیل می‌شوند، مانند اینکه فرد تا چه اندازه به دنبال تلفن‌همراه جدید، ماشین، تکنولوژی یا شغل جدید است یا اهل دوستی‌های متعدد و مهمانی‌های شبانه پیاپی است.

9. مردان محو بقیه

در مواقعی که با مرد موردنظر خود به یک رستوران یا کافی‌شاپ می‌روید بهتر است به این نکته هم توجه داشته باشید که آن مرد تا چه اندازه محو شماست و با شما ارتباط چشمی دارد. آیا مستقیم به چشمان شما نگاه می‌کند یا بالای سر و شانه‌هایتان را، یا مدام می‌چرخد و به پشت سرش نگاه می‌کند. در هر جمعی تمامی حواس او متوجه شماست یا حضور شما برای او فرقی ندارد.

10. مردانی با پدر خیانتکار

عوامل ژنتیکی نیز در بحث خیانت موثرند، چراکه بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی که برشمردیم همگی ژنتیکی هستند، اما احتمال دارد فاکتور ژنتیک تحت‌تاثیر محیط زندگی فرد تعدیل شود. برای مثال اگر در خانواده‌ای تربیت صحیح و اصول اخلاقی حرف نخست را بزند، به‌طور حتم فرد راه دیگری را برای زندگی مشترک خود در پیش خواهد گرفت و در مقابل اگر از کودکی شاهد خیانت‌های پدر به مادر باشد، این احتمال وجود دارد که راه پدر را ادامه دهد.

11. مردان «نه» نگو!

افرادی که عزت‌نفس ندارند، محکم نیستند، نمی‌توانند نه بگویند و برای شخصیت خود احترامی قائل نیستند به همین نسبت مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند. گاهی فرد حتی اگر در شرایط ویژه‌ای قرار بگیرد که امکان خیانت کردن به همسرش برای او فراهم باشد، بازهم هرگز خیانت نمی‌کند، چراکه شخصیتش به او چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد یا به بیان دیگر ارزش‌های انسانی و چارچوب و اصولی که برای خود تعریف کرده، هرگز به او اجازه نمی‌دهد که دست از پا خطا کند.

 

12. مردان خوش‌تیپ و برنزه!

این‌ موضوع که یک آقا تا چه اندازه دنبال جلب توجه دیگران است، یک زنگ خطر به‌حساب می‌آید. البته این ویژگی شخصیتی در زنان هم دیده می‌شود و چنین افرادی مدام به‌دنبال باشگاه‌های بدنسازی و پرورش اندام، برنزه کردن و نوع لباس و پوشش خود هستند. به بیان دیگر افرادی که بیش از حد معمول مطابق مد روز ظاهر می‌شوند و توجه دیگران برای آنها مهم است یا حتی اگر خودش هم به نظر دیگران اهمیت ندهد بازهم دیگران به سرعت جذب او می‌شوند و همیشه به وی توجه نشان می‌دهند، مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند.

13. مردان کمتر از همسر

گاهی یک زن نسبت به مرد از نظر موقعیت‌های اجتماعی و مالی برتری‌هایی دارد، این مسئله ممکن است در مرد احساس کمبودهایی را ایجاد و او را مستعد خیانت به همسر کند، چراکه در پی ثابت کردن خود و توانایی‌هایش هم به خود و هم به همسرش است.

14. مردان بی‌اعتقاد

آیا خواستگار شما به حرف‌هایی که می‌زند اعتقاد دارد یا اگر پای منافعش در میان باشد، آنها را فراموش می‌کند؟

اگر فرد در جامعه برای خود یک‌سری اصول اخلاقی، باورها، ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را تعریف کند، به آنچه او را شکل داده‌اند اهمیت دهد، خط‌قرمزها را بشناسد و برای خودش خط‌قرمزهایی را تعریف و حریم‌هایی را که نباید هرگز وارد آنها شود مشخص کند، پس از ازدواج نیز به خوبی می‌داند مسئولیت هرکاری که انجام دهد با خودش است و این ارزش‌های اخلاقی به‌عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل بحث خیانت در این فرد عمل می‌کنند. گاهی افراد حریم‌های زندگی را برای خودشان هم تعریف و تعیین نکرده‌اند و این قضیه آنها را آسیب‌پذیر می‌کند. این در حالی است که افراد در حرف همیشه از اعتقادات خود سخن می‌گویند، اما دخترخانم‌ها باید ببینند خواستگار آنها در عمل تا چه اندازه به اعتقاداتش عمل می‌کند.

15. مردهای شوخ و شنگ

برخی از مردها در قالب شوخی و با حرف‌های طنزآمیز از خیانت و بی‌وفایی سخن می‌گویند و به‌نوعی این کار را عادی جلوه می‌دهند. اغلب چنین مردانی با این کار دو هدف را دنبال می‌کنند، یکی آنکه حساسیت‌زدایی کرده باشند و به طرف مقابل خود بگویند خیلی مسئله مهمی نیست و اگر من چنین کاری انجام دادم تو هم به روی خودت نیاور، یا اینکه می‌خواهند حرف جدی خود را در قالب شوخی و طنز بیان کرده باشند.

16. مردان آسیب‌پذیر

ویژگی شخصیتی اجتناب از آسیب که البته یک ویژگی ژنتیکی هم به‌حساب می‌آید، در برخی از افراد بالا و در برخی دیگر پایین است. افرادی که اجتناب از آسیب آنها پایین است، رفتارهای پرخطر بیشتری را تجربه می‌کنند و یکی از این رفتارها می‌تواند بی‌وفایی نسبت به همسر و زندگی مشترک باشد. از سوی دیگر اگر این اجتناب از آسیب پایین در فردی با حس تازه‌جویی بالای او همراه ‌شود، احتمال اینکه چنین فردی نسبت به همسر خود بی‌وفا باشد، بیشتر است.

17. مردان با بینی عمل کرده

مردهایی که یک دفعه رمانتیک می‌شوند یا نسبت به ظاهر خود حساسیت‌هایی را نشان می‌دهند، برای مثال ناگهان تصمیم می‌گیرند عمل زیبایی بینی انجام دهند، به تعهدات خود در دروه نامزدی عمل نمی‌کنند، حرف و حدیث مردم برایشان مهم نیست و در حقیقت به بازخوردهایی که از اجتماع دریافت می‌کنند اهمیتی نمی‌دهند، در ارتباط با مسئله خیانت آسیب‌پذیرتر هستند، چراکه اگر جامعه و بازخوردی که از آن دریافت می‌کردند برایشان مهم بود، هرگز به همسر خود خیانت نمی‌کردند.

18. مردان بی‌حرمت

برخی از آقایان هم حتی در سخن گفتن خود حرمت‌ها را می‌شکنند و تمامی اصول اخلاقی و مذهبی را زیرپا می‌گذارند. بالاخره باید انسان به چیزی اعتقاد داشته باشد و به آن منبع متصل باشد، حال این منبع می‌تواند اخلاق باشد یا مذهب یا هر دو. برای مثال گاهی غریزه انسان را به سوی خیانت سوق می‌دهد، اما پایبندی به اصول اخلاقی یا مذهبی می‌تواند یک عامل بازدارنده باشد که خطا نکند یا به گناه آلوده نشود.

19. مردانی با گوشی رمزدار

اگر مردی همیشه برای صفحه کلید گوشی‌اش رمزی درنظر بگیرد، یا آن ‌را از خودش حتی برای یک لحظه هم جدا نکند، اغلب اوقات در دسترس نیست و گوشی‌اش خاموش است، یا مردهایی که همیشه در سفرهای کاری هستند، تمامی این علائم را باید به‌عنوان یک هشدار در نظر داشت. البته اغلب چنین افرادی با بهانه‌های مختلف این کارهای خود را توجیه می‌کنند، اما همگی این موارد یک زنگ خطر هستند.

آیا بی‌وفایی قابل پیشگیری است؟

آموزش مهارت‌های زندگی مشترک به زوج‌ها پیش از ازدواج یکی از نکته‌های کلیدی در این زمینه است. البته هر فردی پیش از هر چیز باید خود و نیازهایش را بشناسد.

این‌ موضوع که از زندگی چه می‌خواهد و مطابق اصول دیگران ازدواج نکند، اهمیت بسزایی دارد. پس از آنکه خود را شناخت در صورت بروز هر مشکلی، می‌تواند با طرف مقابلش صحبت کند تا به یکدیگر در حل آن مسئله کمک کنند و اگر مشکل قابل حل شدن نبود پیش از آنکه کار به خیانت بکشد از یکدیگر جدا شوند. به‌عبارت دیگر بی‌وفایی زوج‌ها نسبت به یکدیگر هم مسئله‌ای قابل پیشگیری است، بنابراین مشاوره و آموزش مهارت‌های زندگی مانند مهارت ابراز علاقه کردن و شناخت ویژگی‌های جنس مخالف امری ضروری است. گاهی حتی با آموزش مهارت‌ها دو نفر حتی باوجود تفاوت‌های زیاد می‌توانند برای همیشه در کنار هم باشند و به خوبی زندگی کنند.

ادامه مطلب / دانلود
css.php