نتايج جستجو مطالب برچسب : ترس از ازدواج

۴ ترس جوانان در ازدواج

۴ ترس جوانان در ازدواج

ترس از ازدواج یا گاموفوبیا GAMOPHOBIA اصطلاحی است که برای توصیف ترس های غیر عادی از تعهد و ازدواج به کار می رود. دلایلی که می توان برای آن برشمرد عبارتند از:

ابهام در تصویر آینده

فرد نمی داند در ازدواج با چه چیزی مواجه خواهد شد. خانواده جدید، روابط جدید همه و همه برای کسی که برای خودش خلوتی داشته، مثلا سال ها تنها زندگی کرده، درونگرا است یا شخصیت اجتنابی دارد، کابوس است. برای چنین فردی معمولا ازدواج پیشنهاد نمی شود، مگر آنکه با فردی درست به اندازه خودش درونگرا یا اجتنابی ازدواج کند تا در

ادامه مطلب / دانلود

خواستگاری و مراحل قبل از ازدواج

خواستگاری و مراحل قبل از ازدواج یکی از لذت بخش ترین مراحل زندگی به شمار می رود. اما، بعد از اتمام آن شور و شوق اولیه، اضطراب پدیدار می شود. این اضطراب می تواند آنقدر رشد کند که بعد از ازدواج هم ادامه پیدا کند.که قصد ازدواج دارد باید به خوبی با مسئله ازدواج کنار آمده باشد و اگر بخواهد که جزئی از این آمار نباشد باید بر این اضطراب غلبه کند.

اضطراب قبل از ازدواج می تواند مشکلاتی بین زوج ها تا زمان ازدواج ایجاد کند. فردی که احساس اضطراب می کند بسیار حساس و آسیب پذیر می شود. طرف مقابل او ممکن است این احساس را درک نکند و همین مسئله منجر به جنگ و جدال بین آنها شود و ایجاد رنجش کند. همچنین اگر این جدال ها حاد شود که قابل حل نباشند، می تواند موجب برهم خوردن رابطه آنها شود.

اضطراب قبل از ازدواج کنار آمدن با آن را دشوار می کند چون دوره آماده سازی ازدواج مشکلات و استرس های خاص خود را دارد. اکثر زوج ها کاملاً درگیر برنامه ریزی های عروسی و ماه عسلشان می شوند. آنقدر مشکلات و مسائل مالی و خانوادگی پیش می آید که باید آنها را هم در برنامه ریزی ها مد نظر قرار دهند. این مسائل اضطراب قبل از ازدواج را تشدید می کند چون فرد مضطرب هیچوقت فرصت استراحت کامل و کنار آمدن با مشکلاتش را پیدا نمی کند.

اضطراب می تواند علائم فیزیکی و احساسی مختلف داشته باشد. این علائم شامل مشکل در خوابیدن، تمرکز کردن و غذا خوردن می شود. فرد مضطرب معمولاً تند نفس می کشد و ضربان قلبش بالا است. همچنین احساس سرگیجه و حالت تهوع دارد. ممکن است بدون هیچ دلیلی از دیگران عصبانی شود و از نظر احساسی و اجتماعی احساس طردشدگی داشته باشد. این مسئله در دوران قبل از ازدواج که تاثیرات احساسی می تواند دو نفر را از هم جدا کند، بدتر می شود.

چرا ازدواج استرس زا است؟
خیلی ها بیشتر از اینکه به عشق و محبت درون ازدواج فکر کنند به طلاق احتمالی و رنج و عذاب ناشی از آن فکر می کنند. خیلی ها از تعهد همیشگی می ترسند و عده ای از سرانجام ازدواج که یک روی سکه آن ممکن است طلاق باشد، وحشت دارند. عده ای هم با زیاد شدن مشکلات خانوادگی، فرایندهای قضایی، مشکلات مالی، خیانت و… چشم انداز خوبی از ازدواج ندارند.

رفاه یکی از پایه ها و ارکان اساسی در بحث ازدواج است و فردی که ثبات اقتصادی ندارد و در اطراف خود ازدواج های ناموفقی را می بیند که به دلیل مسائل اقتصادی و رفاهی دچار مشکلات عدیده ای شده اند، از ازدواج صرف نظر می کند.عده ای از جوانان ازدواج را محدودیت می پندارند و فکر می کنند زن و شوهر و یا پدر و مادر شدن نقش ها و الگوهای عملی آن ها را تغییر می دهد و دچار وحشت از ازدواج می شوند.

از سوی دیگر ناسازگاری والدین موجب بدبینی فرزندان به موضوع ازدواج می شود؛ به طوری که آن ها در دوران بزرگسالی از ازدواج سر باز می زنند. این در حالی است که احساس مسئولیت، داشتن شغل و به فکر کسب درآمد بودن از مزایای ازدواج است و آرامش و نظم و قرار و ثباتی که از ازدواج حاصل می شود، مزیت هایی هستند که در هیچ رابطه دیگری به دست نمی آیند.

یکی دیگر از دلایل ترس از ازدواج، ترس درونی شده از ناکامی است. در صورتی که فرد از حمایت خانواده محروم و در خانواده ای بزرگ شده باشد که مهارت چگونه زندگی کردن را در آن نیاموخته باشد، دچار شکست ها و ناکامی های مختلفی خواهد شد و ترس از ازدواج و فاصله گرفتن از آن یکی از پیامدهای آن است.

وقتی همدیگر را نمی شناسیم
یکی از ترس های شایع درباره ازدواج این است که آدم ها هیچ وقت نمی توانند همدیگر را به طور کامل بشناسند و به همین دلیل ممکن است از پیش بینی طرف مقابل و زندگی با کسی که همه چیز را درباره او نمی دانند واهمه پیدا کنند. در ابتدای رابطه ترجیح می دهیم نیازها و انتظارات دیگران که برایمان مهم هستند را منعکس کنیم تا جایی که مجبور شویم خودی واقعیمان را نشانشان دهیدرنتیجه، هر رابطه جدیدی براساس یک دروغگویی بین دو غریبه که به سختی چیزی هستند که نشان می دهند برای راضی کردن طرف مقابلشان ایجاد می شود. به همین دلیل است که بعد از ازدواج یا بعد از سالها زندگی با هم دو طرف کاملاً افرادی متفاوت می شوند.

یک ضرب المثل می گوید که مردها با این امید با زنها ازدواج می کنند که تا آخر همانطور بمانند درحالیکه زنها با این آرزو ازدواج می کنند که بتوانند بلافاصله بعد از ازدواج شوهرانشان را تغییر دهند! از همان روز ازدواج این طریقه از جانب هر دو طرف پیش گرفته می شود اما هر دو طرف مراقب هستند که طرف مقابل چیزی در این مورد متوجه نشود. فقط با گذشت زمان و رو شدن شخصیت طرف مقابل مخصوصاً وقتی که از اهداف شخصیشان دلسرد شده باشند، مشخص می شود.

آیا استقلالتان را از دست می دهید؟
کسانی که ازدواج می کنند ممکن است کمی درمورد تغییراتی که از مجرد بودن به عضوی از یک زوج بودن باید داشته باشند احساس نگرانی کنند. این یعنی باید کمی از استقلال خود بگذرند و تمایلات و نیازهای فردی دیگر را هم در نظر بگیرند.افراد با ازدواج کردن شأن و منزلت اجتماعی بالاتری می یابند و به طور معمول مشورت با افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد است.

ادامه مطلب / دانلود
چه بپذیرید و چه نه، هر اتفاقی بهاری دارد و بهار ازدواج هم گل سال های جوانی، یعنی دهه سوم یا اوایل چهارمین دهه زندگی است.

دخترانی که از ازدواج می‌ ترسند بخوانند!

نمی گوییم تمام زوج هایی که قبل یا بعد از این سن به خانه بخت رفته اند، شکست خورده برگشته اند اما این واقعیت را هم انکار نمی کنیم که آنها لذت چند سال بیشتر خوشبخت بودن در کنار یک شریک واقعی را از دست داده اند. نگاهی به شناسنامه تان بیندازید. اگر بیش از تعداد انگشتان یک دست از این دهه بهاری گذشته است باید به شما هشدار دهیم.

زمان شما برای تجربه یک آرامش متفاوت هر روز کمتر می شود. پس تا دیر نشده، یک بار این مطلب را مرور کنید و ببینید که در گروه کدام یک از زنان ازدواج گریز جا می گیرید.

قصه‌های شکست، دیده و شنیده‌اید

هم دیده‌اید و هم شنیده‌اید که زندگی بعضی از زوج‌ها یا به طلاق رسمی رسیده است یا طلاق عاطفی! می‌ترسید به روز دیگران بیفتید و مبتلا به دردشان شوید! پس دور ازدواج را خط قرمز می‌کشید. این ساده‌ترین راه نیست؟

راه‌ حل

چشم‌هایتان را بشوئید و جور دیگر نگاه کنید. فقط کافی است مدبرانه و عاقلانه انتخاب کنید و تجربه زندگی خود را بالا ببرید. بهتر است دست به کار شوید، مهارت‌های همسرداری را بیاموزید و فنون حل مسئله و مدیریت بحران را فرا‌گیرید.

از زمین خوردن می‌ترسید

همه زن ها به یک شکل به شکست عاطفی پاسخ نمی دهند. برخی زود فراموش می کنند و سرگرم کار و زندگی می شوند اما برای بعضی ها فراموشی کار سختی است. آنها روی نام عشق برچسبی منفی می چسبانند و تصمیم می گیرند دیگر سراغش نروند. شما هم یکی از این دو دسته اید؟

راه‌ حل

اگر بیش از شش ماه است که جدایی را پشت سر گذاشته اید و هیجان های منفی تان تا حدودی فروکش کرده است، می توانید با مشاوره و واکاوی ارتباط قبلی، نقش خودتان را در بحران هایی که پشت سر گذاشته اید پیدا کنید. شاید شما به انتخابی نامناسب دست زده بودید و شاید هم در زمان نامناسب و در مکان نادرست در یک رابطه قرار گرفته بودید. از قانون همه یا هیچ استفاده نکنید و با تعمیم دادن تجربه هایتان به موقعیت های دیگر، خود را از لذت عاشق شدن و زندگی در کنار فردی که می تواند به شما آرامش دهد محروم نکنید.

وقتی حس تعهد کم‌رنگ است

گاهی گمان می‌کنید شما حتی نمی‌توانید با خودتان کنار بیائید و وظایف مربوط به خودتان را انجام دهید، چه برسد که بخواهید یکی دیگر را رتق‌و‌فتق کنید، در مقابلش از خودگذشتگی نشان دهید، آرزوهایش را برآورده کنید، خلاصه آن‌که همسرداری کنید! بی‌رودربایستی شما از متعهد شدن می‌ترسید.

راه‌ حل

منتظر معجزه و یا زمان مناسب و یا خاص نباشید. سعی کنید نسبت به خودتان متعهد شوید! آستین بالا بزنید و برای پذیرش مسئولیت، کاری کنید. در اولین گام توانایی‌هایی خود را بشناسید و نقاط ضعف‌تان را کشف کنید. با اطلاع از ویژگی‌های مثبت و منفی خود خواهید توانست مهارت‌های جدیدی یاد بگیرید. در دومین گام، با زنانی که ازدواج موفق داشته‌اند، هم‌کلام شوید و از آنان راجع به مسئولیت‌های یک زن متعهد و وظیفه‌شناس پرس‌و‌جو کنید

منتظر گزینه‌های بهترید

اگر با وجود روبرو شدن با مردانی که گمان می کردید توان خوشبخت کردنتان را داشته اند، باز هم به خاطر از دست ندادن گزینه های بهتری که احتمالا در آینده سراغتان می آیند، پاسخ منفی داده اید، به شما مشاوره با یک روانشناس را توصیه می کنیم. چرا که این مدل تفکر می تواند زمینه بروز وسواس فکری در شما باشد.یادتان نرود که در هر زمینه ای ممکن است انتخاب بهتری وجود داشته باشد.

راه‌ حل

به جای چنین فکر و خیال های بی نتیجه ای، بهتر است نیازهایتان را خوب بشناسید و نسبت به جنسیت روانی خود و جنسیت روانی جنس مخالف، اطلاعات مفیدی به دست بیاورید. هنگامی که بعد از ایجاد شناخت مناسب دست به انتخاب بزنید و گزینه پیش رو ا برای ازدواج با خود مناسب ببینید، دیگر جای نگرانی باقی نخواهد ماند. پس عجله نکنید و با شناخت و گام به گام جلو بروید. از همه مهمتر این است که مسئولیت این تصمیم را به عهده بگیرید و با یک بام و دو هوا بودن،خود را در شک و شبهه نگه ندارید.

زیاد از حد عشق کارید

شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلیتان شده اید که نمیتوانید فکری اساسی برای زندگی عاطفیتان کنید. ممکن است فکر کنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت کاری راضی نمیکند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفکر شدهاید، که حتی فکر تغییر هم در سرتان چرخ نمیزند. نگاهی به محیط کارتان بیندازید. افرادی که مثل شما عشق کارند کم نیستند.

کسانی که حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگیشان، تنها با پروندههای روی میزشان زندگی میکنند. حالا کمی دقیقتر به آنها نگاه کنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟

راه حل

شمایی که کارتان همه زندگیتان بوده، قرار نیست یک شبه خانهنشین شوید. پس باید مردی را انتخاب کنید که توان پذیرش محدودیتهای شما را داشته باشد. او باید با نوع کار شما و شرایطی که دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشکلات احتمالی که در این مسیر پیش میآید را در ذهنش شکل دهد.

اگر نمیخواهید که در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید کنید پس سعی کنید تصویری دقیق از اهداف و شرایطتان را برای خواستگارتان شکل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید که چقدر اهدافتان در یک راستا هستند و تا چه حد میتوانید با محدودیتهای یکدیگر کنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست.

شما نمیتوانید بدون هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشتهباشید که همسر آیندهتان شما را درک کند. شما باید بپذیرید که بعد از ازدواج، شرایط کاریتان هم شکل دیگری بهخود میگیرد و شما دیگر نمیتوانید تمام لحظههای زندگیتان را با پروندههای کاریتان بگذرانید.

دخترانی که از ازدواج می‌ ترسند بخوانند!

لذت مجردی، شیرینی دیگری دارد

آسایش و آرامش خانه پدری با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست. می‌خواهید تا آن‌جایی که ممکن است از آن لذت ببرید و استفاده کنید. نمی‌خواهید خیلی زود خود را اسیر مسئولیت ازدواج کنید و با نگرانی‌های ممکن‌الوجود آن خود را بیازارید؛ به دیگر سخن، از مصائب تاهل می‌ترسید.

راه‌ حل

بپذیرید لذت بردن از مجردی طرز‌ فکر امروز شماست‌، ممکن است چند سال بعد آرزوی تاهل داشته باشید، اما بسیار دیر شده باشد. بدانید بسیاری مثل شما اندیشیده‌اند ولی اکنون پشیمانند. سبک زندگی آزادانه و غیر‌معقول خود را سر و ‌سامان دهید و اندکی خود را محدود کنید، چرا که محدودیت منطقی، شرط اول در ازدواج است. وظیفه‌شناسی و متعهد بودن را تمرین کنید. این تغییر را هر چه سریع‌تر تا دیر نشده، شروع کنید.

با خانواده‌تان کنار نمی‌آئید

خانواده‌تان پرتوقع هستند و مدام شما را وارد رقابت با دیگر دختران دم‌بخت فامیل می‌کنند؟ ممکن است در مورد ازدواج و معیارهای انتخاب همسر دیدگاهی متفاوت از خانواده داشته باشید! و به هزاران دلیل دیگر می‌ترسید و نمی‌توانید به خواستگاران‌تان جواب «بله» بدهید.

راه‌ حل

اگر چه ممکن است مرد رویاهای شما با مرد رویایی که خانواده‌تان ترجیح می‌دهند توفیر بسیاری داشته باشد، اما هرگز به انتخاب فردی که تنها مورد تائید خانواده‌تان است بله نگوئید، این شمائید که قرار است با خواستگارتان زیر یک سقف بروید نه خانواده‌تان. برای مقابله با این مشکل، سعی کنید آگاهانه انتخاب کنید و جایی برای شک و شبهه خانواده باقی نگذارید. در صورت مخالفت منطقی و با دلیل و برهان، آن را پذیرا باشید و دوباره با نگاهی عمیق‌تر خواستگارتان را بکاوید. اما در صورت سخت‌گیری و بهانه‌گیری، پای انتخاب‌تان بایستید. اما بدون تنش و با جملات منطقی و یا حتی متوسل شدن به فردی عاقل و بالغ از انتخاب‌تان دفاع کنید.

فیلترهای‌ محدود‌کننده دارید

معیارهای سفت و سختی دارید چون نمی‌خواهید بی‌گدار به آب بزنید. می‌ترسید با انتخاب‌تان مورد تمسخر دیگران قرار گیرید. به دنبال کسی هستید که گل بی‌خار باشد و دیگران او را برترین ببینند و بدانند. این مسئله انتخاب‌تان را سخت‌تر کرده و دل‌تان را ناراضی به هر کس!

راه‌ حل

این درست است که نباید به هر کسی بله بگوئید. اما باید بدانید همسر آینده شما، انسانی است با ویژگی‌های مثبت و منفی همچون خود شما. خود و معیارهای‌تان را بشناسید. در گام بعدی معیارهایی که شما را تا همین امروز تنها نگه داشته است، از نظر بگذرانید. سپس فهرست معیار انتخاب‌تان را از ویژگی‌هایی که می‌توانید از آنها چشم‌پوشی کنید، پاک‌سازی کنید. حالا وقت آن است که خواستگارتان را با معیارهای جدید بررسی کنید اگر 50 درصد شرایط را دارد، بهتر است کمی بیشتر در مورد این انتخاب فکر کنید.

ادامه مطلب / دانلود

دلشوره و استرس‌، یکی از دغدغه‌های بزرگ ذهنی است که شاید برای همه‌ی ما بارها به دلایل مختلفی در زندگی اتفاق افتاده باشد. نگرانی‌هایی که فکر و ذهن هر فرد را درگیر کرده و بر فعالیت روزانه‌ی او تاثیر‌گذار بوده است. اما یکی از پرفشارترین استرس‌هایی که هر شخصی در زندگی تجربه خواهد کرد، استرس برای انتخاب همسر است. به‌خصوص که امروزه با زیاد شدن آسیب‌های اجتماعی و موانع ازدواج، تصمیم‌گیری درباره‌ی این مسئله مشکل‌تر شده و همین امر فشار‌های عصبی و استرس را در افراد به وجود آورده است.

ترس از ازدواج

چه عواملی در فرایند انتخاب همسر باعت ایجاد استرس می شوند؟

بالا رفتن سن ازدواج:

شاید بتوان گفت از مهم‌ترین دلایل استرس در انتخاب همسر بالا رفتن سن ازدواج است. افرادی که در سنین بالاتری ازدواج می‌کنند از بلوغ فکری کامل‌تری بهره‌مند می‌شوند و خواسته‌ها و معیارهای خود را بهتر می‌شناسد، خوش‌بختی و بدبختی را در زندگی افراد زیادی می‌بینند و سعی می‌کنند کمبود‌هایی که در زندگی اطرافیان دیده‌اند را در زندگی خود جبران کنند. بنابرین در چینش معیارهای انتخاب همسر آینده‌شان دچار وسواس می‌شوند و همین امر باعث می‌شود که در حین تصمیم‌گیری دچار استرس شده و به راحتی نتوانند برای آینده‌ی خود تصمیم‌گیری کنند.

افزایش سن ازدواج، مشکلاتی از قبیل افسردگی و از بین رفتن نشاط در جوانان، مبتلا شدن به وسواس زیاد در انتخاب همسر و افزایش اضطراب و نگرانی خصوصاً در دختران را باعث می‌شود.

کمبود اعتماد‌ به نفس:

کسانی که از اعتماد‌به‌نفس کافی برخوردار نیستند نه تنها در انتخاب همسر بلکه در بسیاری از تعاملات اجتماعی دچار استرس و نگرانی می‌شوند. بسیاری از افراد به این دلیل ‌که خود را پایین‌تر از دیگران می‌بینند و تصور می‌کنند نسبت به دیگران از نقاط مثبت کم‌تری برخوردار هستند، در انتخاب‌هایشان دچار مشکل شده و نمی‌توانند به درستی خواسته‌های خود را در زندگی بشناسند و همسر مورد علاقه‌ی خود را برگزینند. این افراد از ترس این‌که فرد مقابل، او را نپذیرفته و به علت‌هایی مانند ضعف مالی‌، مشکلات خانوادگی و غیره به او جواب رد دهد‌، دچار استرس می‌شوند. بسیاری از این افراد حتی حاضر نیستند هیچ موردی را برای ازدواج بپذیرند و شانس خود را امتحان کنند.

توقعات بیش از حد خانواده:

بسیاری از ما از ترس این‌که نتوانیم توقعات و خواسته‌های طرف مقابل‌مان را برآورده سازیم‌، از انتخاب می‌ترسیم. ندانستن رسم‌و‌رسومات و یا نداشتن توان مالی، ما را نگران خواهد کرد. امروزه همین امر باعث شده است که بسیاری از ما اصلا به ازدواج فکر نکنیم.

درگیری عاطفی:

ممکن است با کسی رابطه‌ی عاطفی برقرار کنید که هیچ خصوصیات مشابهی با او نداشته باشید. اما با این‌که می‌دانید ازدواج با فرد مورد‌نظر شما را به خوشبختی نخواهد رساند، فراموش کردن او نیز برای‌تان مشکل بوده و نمی‌توانید فرد دیگری را به عنوان همسر خود بپذیرید. حال دچار استرس عجیبی خواهید شد و تصمیم‌گیری برای شما بسیار مشکل می‌شود.

استرس‌های موقت و ضروری:

با وجود این بسیاری از استرس‌های دوران انتخاب همسر، موقت و حتی ضروری خواهند بود‌. گاهی استرس باعث می‌شود که جوانان در انتخاب شریک آینده‌ی‌شان دقت و احتیاط بیش‌تری به عمل آورند، زمان بیش‌تری را برای شناختن طرف مقابل خود اختصاص داده و با توجه بیش‌تری برای آینده‌شان تصمیم‌گیری کنند.

وقتی دچار استرس می‌شوید:

دکتر اصغری‌پورگفته است؛ «جوانی که دارای هدف واقع‌بینانه است و اهداف بلندپروازانه برای خود در نظر نمی‌گیرد متفاوت از جوانی است که زیاده از حد گوشه‌گیر است و حاضر نیست اراده کافی به خرج دهد و در مسیر رشد هدف‌های خود قرار گیرد. جوانی که خودآگاهی و خودشناسی داشته و توانایی‌های خود را بشناسد و در مقابل نیز با ضعف‌های خود آشنایی داشته باشد و دچار غرور و خودبینی نشود، فردی متعادل است که به اندازه خود پیشرفت می‌کند. از طرفی باید در زندگی یک نکته را مد نظر داشت و آن این است فردی که به خدا توکل دارد و او را یاور خود می‌داند و زندگی‌اش توأم با تلاش فردی است، کمتر به استرس دچار می‌شود و موفق‌تر است.»

بنابراین:

قبل از هر تصمیمی، امید به خداوند متعال را فراموش نکنید.

-تصمیم‌گیری عجولانه نداشته باشید. جلسات خواستگاری متعددی بگذارید و با طرف مقابل صحبت کنید و نقاط مشترک خود را بسنجید. گفتن و شنیدن خصوصیات اخلاقی، وجوه مشترک و خواسته‌ها، از استرس و نگرانی‌های شما کم خواهد کرد.

در انتخاب‌تان دقت کنید و سعی کنید تصمیم نهایی‌ را در وضعیتی بدون استرس و کاملاً منطقی، بگیرید.

-از کمبودهای خود نترسید و بدانید خداوند هیچ موجودی را کامل نیافریده است و زن و مرد در کنار یکدیگر کامل خواهند شد.

توقعات را کم کنید تا آرامش را هم به خود و هم به همسر آینده‌تان هدیه کنید. همان‌گونه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بهترین ازدواج‌ها آن است که آسان‌تر انجام گیرد‌.» (نهج الفصاحه، ح248)

ادامه مطلب / دانلود
css.php