نتايج جستجو مطالب برچسب : ترس

این سه مورد برای زنان سودمند و برای مردان مضر است

این سه مورد برای زنان سودمند و برای مردان مضر است

امام علی (ع) سه مورد از اوصاف انسان را ذکر می کند و می فرماید این سه مورد برای زنان سودمند و برای مردان مضر است.

از امیر مؤمنان علی (ع)در مورد این اوصاف نقل شده است که

ادامه مطلب / دانلود

چطوری بر ترس خود غلبه کنیم؟ همان احساسی که ما را از ریسک کردن و به طبع موفقیت دور میکند. غلبه بر ترس یکی از عادات افراد موفق و ریسک‌پذیر است. منظور از ترس می‌تواند ترسیدن از انجام کارها و تفریحات خارق‌العاده مانند بانجی جامپینگ، کلبه‌ی وحشت، پرش از ارتفاع یا انجام ریسک‌های کاری و شخصی باشد. برخی افراد به دلیل ترس از مواجه شدن با اتفاقات جدید، هیچ‌گاه در زندگی ریسک نمی‌کنند یا به دلیل ترس از مرگ، تفریحات هیجان‌انگیز را امتحان نمی‌کنند. خانم مارجی کر Margee Kerr، روانشناس و استاد دانشگاه پیتزبورگ، در کتاب جدید خود با نام “جیغ: ماجراهای جالب در ارتباط با علم ترس (Scream: Chilling Adventures in the Science of Fear)، تجربیات خود از مطالعه بر روی ترس افراد و رفتار آنها در زمان ترسیدن را منتشر کرده است.مارجی کر برای انجام تحقیقات خود در کلبه‌های وحشت شهر بازی‌ها کار کرده و رفتار افراد را در زمان ترسیدن مطالعه کرده است. وی در مصاحبه‌ای که اخیرا با وبسایت Inc داشته است، راه‌هایی را برای غلبه بر ترس برای خوانندگان توضیح داده است.
۱. پیش‌بینی‌های دقیق از ترس جلوگیری می‌کنند

مطمئنا هیچ‌کس نمی‌تواند خودش را قلقلک دهد یا بترساند. چرا که مغز می‌داند قرار است چه اتفاقی بیفتد. ترس‌ها زمانی رخ می‌دهند که شما اطلاع کاملی از رخداد پیش رو نداشته باشید یا پیش‌بینی‌های شما دقیق نباشند. به طور مثال در شهربازی شما بر روی دستگاه‌ها با سرعتی حرکت می‌کنید که هرگز پیش‌بینی نمی‌کردید یا در حالت عادی نمی توانستید با این سرعت حرکت کنید. پس عدم اطلاع از آینده و یا اتفاق غیر قابل پیش‌بینی می‌تواند ترسناک باشد.

 

چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟

۲. آمار و اطلاعات تاثیری بر کم شدن یا زیاد شدن ترس ندارند

هر چقدر هم که اطلاعات و آمار دقیقی از مرگ و میر در اثر سوانح هوایی منتشر شود و عنوان شود که سالانه در جهان تعداد کمی از افراد در سفرهای هوایی جانشان را از دست می‌دهند، باز هم افراد از سفر با هواپیما به خاطر سرعت زیاد و غیر عادی بودنش ترس دارند. در زمینه‌های کاری هم هرچقدر آمار دقیقی از موفقیت یک نوع کسب و کار منتشر شود، باز هم شروع آن کسب و کار به خاطر جدید بودنش می‌تواند ترسناک باشد.
۳. اگر می‌خواهید اتفاق ترسناکی را فراموش کنید، بازی فکری انجام دهید

بازی‌های فکری مانند TETRIS، که ذهن شما را به تصاویر و رنگ‌ها مشغول می‌کنند، برای فراموش کردن اتفاقی ترسناک بسیار مفید هستند. پروفسور امیلی هولمز استاد دانشگاه آکسفورد، عنوان می‌کند که اگر تا ۶ ساعت پس از یک اتفاق ترسناک، یک بازی فکری تکراری و جذاب انجام دهید، به احتمال زیاد می‌توانید آن اتفاق را فراموش کنید.
۴. جیغ زدن، ترس را خالی می‌کند

شما انرژی زیادی برای کنترل ترس خود مصرف می‌کنید. گاهی اوقات بسیار تمرکز می‌کنید تا در موقعیت های ترسناک جیغ نکشید. حال اگر فضا و مکانی برای جیغ کشیدن (مانند شهربازی) پیدا کنید، می‌توانید این انرژی نهفته را رها کنید و با تجربهی ترس‌های هیجانی و جیغ کشیدن، فشارهای روحی خود را تخلیه کنید.

 

چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟

۵. ترسیدن در کنار دوستان و خانواده، به استحکام روابط کمک می‌کند

نتایج تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که جمع‌های خانوادگی و دوستانه، پس از تجربه‌ی یک اتفاق هیجان‌انگیز در کنار یکدیگر، پایدارتر خواهد شد. احساسات افراد در کنار یکدیگر تشدید می‌شود. به طور مثال اتفاقات خوشحال‌کننده، شادتر می‌شوند و اتفاقات ترسناک، ترسناک‌تر. اما همین تجربه مشترک ترس، می‌تواند استحکام روابط را بیشتر کند.
۶. تصویرسازی و صحبت کردن با خودتان، ترس شما را کاهش می‌دهد

مارجی کر در جریان تحقیقاتش، راه رفتن بر روی لبه بلند یک ساختمان در تورنتو را امتحان کرد. او می‌گوید که در ابتدا ترس زیادی از این کار داشت؛ اما بعد از آن تصویر سازی را امتحان کرد و با خودش تکرار کرد که او هرگز نخواهد افتاد و به جای افتادن پرواز خواهد کرد. او می‌گوید:

احساسی شبیه به سواری روی یک سورتمه را داشتم و قلبم خالی شده بود. اما با خودم تصور کردم که من هرگز نمی‌افتم و پرواز خواهم کرد. دستانم را با قدرت باز کردم و با تکرار این جمله که من پرواز می کنم، به راحتی این کار را انجام دادم. تصویرسازی و صحبت کردن، برای غلبه بر ترس به من کمک کرد.

۷. می‌توانید برای فراموش کردن بدترین خاطراتتان، با خود تمرین کنید

تصور کنید که یکتجربه‌ی ترسناک از اتفاقی ناگوار شما را عذاب می‌دهد. همین اتفاق برای نویسنده‌ی کتاب نیز افتاده است و او می‌گوید که با انجام کارهای ترسناک دیگر و موفق شدن در آنها، ترس اتفاق قبلی را به کلی فراموش کرده و موفقیت در تجربیات هیجان‌انگیز، جای آن را در ذهنش پر کرده است.

از نکات و تجربیات بالا می‌توان این نتیجه را گرفت که انجام کارهای هیجان‌انگیز و امن، می‌تواند اعتماد به نفس و قدرت ریسک پذیری افراد را افزایش دهد و به آنها در تجربه‌ی اتفاقات جدید کمک کند.

ادامه مطلب / دانلود

کنترل و برخورد با همسر عصبی

رفتار با شوهر بداخلاق، کار ساده ای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه می دارند و با گریستن آن را نشان می دهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیکترین فرد به شوهرش می باشد.

خشمی که از طرف شوهرتان سر می زند، مستقیماً شما را هدف قرار نمی دهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد می کند، باعث می گردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.

استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می کند. می توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می دانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشویی تان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت و گو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.

۶ نکته برای آرام کردن شوهران خشمگین

۱- نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می کنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان می شود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.

۲- عصبانیت به آسیب های فیزیکی و عاطفی می انجامد. با شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راه هایی برای درک و حمایت او بیابید.

۳- شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجه ای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.

۴- طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفت و گو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت و گو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.

۵- شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر می کند. در ضمن شنونده خوبی باشید.

۶- اگر متوجه شده اید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی می شود، می توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامه های مدیریت خشم نماید.

به شوهرتان بگویید که وقتی خشمگین می شود، چقدر شما اذیت می شوید. شاید او از اینکه دارد به شما آزار می رساند، آگاهی ندارد. اگر او شما را دوست دارد باید تلاش کند تا برای جلوگیری از ناراحت شدن شما، عبارات مناسب و لحن متمایزی را یاد بگیرد.

چگونه با شوهر عصبانی خود برخورد کنیم؟

در آغاز نکته‌ای‌ کلی‌ را یادآوری‌ می‌کنیم‌ و سپس‌ به‌ مطالب‌ دیگر خواهیم‌پرداخت‌. در حدیث‌ آمده‌ است‌:

سه‌ گروه‌ از زنانند که‌ خداوند عذاب‌ قبر را از آنان‌ برطرف‌ کرده‌ و با فاطمه‌زهرا(س‌) در قیامت‌ محشور خواهند شد؛ یکی‌ از آن‌ سه‌ گروه‌ زنانی‌ هستند که‌بر بداخلاقی‌ همسرشان‌ صبر می‌کنند.

با توجه‌ به‌ این‌ احادیث‌ و اجر و پاداشی‌ که‌ برای‌ صابران‌ به‌ویژه‌ صبر بر اذیت‌ همسر وجود دارد شما با صبر و تحمل‌ و به‌ کار گرفتن‌روش‌های‌ مناسب‌ سعی‌ در اصلاح‌ وضعیت‌ موجود داشته‌ باشید. چگونگی برخورد با یک شوهر عصبانی، به میزان شکیبایی شما و میزان آسیبی که به شما وارد می گردد، بستگی دارد. آزارهای عاطفی و روحی امری واقعی اند و افراد مختلف میزان صبر متفاوتی دارند.

تحمل شوهر بداخلاق

ممکن است همسر خشمگین شما در خانواده ای رشد کرده باشد که اینگونه رفتارها طبیعی بوده است و بیان احساسات درونی با چنین راه های خشن، بدون توجه به آسیبی که به شما وارد می آید، به نظرش عادی می آید. اگر شما در خانه ای با عشق فراوان بزرگ شده اید، به طور قطع توقع محبت بیشتری از شوهرتان دارید و عصبانی شدن او شما را به میزان فراوانی ناامید و دلگیر می کند.

به شوهرتان بگویید که وقتی خشمگین می شود، چقدر شما اذیت می شوید. شاید او از اینکه دارد به شما آزار می رساند، آگاهی ندارد. اگر او شما را دوست دارد باید تلاش کند تا برای جلوگیری از ناراحت شدن شما، عبارات مناسب و لحن متمایزی را یاد بگیرد. در حقیقت برخی از مردها بسیار خودخواهند و از درک دیدگاه های شما سرباز می زنند. اما حداقل سعی کنید زمانی که او آرام است، در این مورد با او به گفت و گو بنشینید.

بیشتر مردان متأهل قادرند تا با احترام سخن بگویند، پس تلاش کنید درمورد آنچه بیش از همه شما را آزار می دهد، با او صحبت کنید و از او بخواهید تا بیشتر ملاحظه احساسات شما را بنماید. برای داشتن یک زندگی زناشویی کامیاب، در جهت شاد و خشنود کردن یکدیگر تلاش کنید.

درصورتی که شوهر شما به احساساتتان اهمیتی نمی دهد و به صراحت اقرار می کند که می خواهد شما را بیازارد ، ممکن است خودش هم عمیقاً آسیب دیده باشد. از او درمورد آنچه که او را آزار می دهد سؤال کنید و به او قول دهید این مسئله را طوری تغییر خواهید داد که دیگر اذیت نشود. برخی افراد دوست دارند وقتی خودشان آزرده خاطر می شوند، دیگران هم مثل آنها باشند.

اگر شما باعث آزردگی او شده باشید، ممکن است او بخواهد کار شما را تلافی کند. بنابراین، درباره آنچه باعث شده تا شما او را اذیت کنید با او حرف بزنید و سعی کنید تا دیگر با این روش او را نیازارید.

سعی‌ کنید همواره‌ در منزل‌ و در برابر شوهر و فرزندانتان‌ نکات‌ مثبت‌همسرتان‌ را یادآور شوید؛ مثلاً همین‌ که‌ مراقب‌ لوازم‌ خانه‌ است‌ و یا این‌ که‌ایشان‌ به‌ خویشان‌ خود بسیار احترام‌ می‌گذارد و… این‌ کار موجب‌ خواهد شدنقاط‌ مثبت‌ در ایشان‌ تقویت‌ گردد.

محیط‌ زندگی‌ را به‌ گونه‌ای‌ در آورید که‌ رغبت‌ همسرتان‌ برای‌ گفتگو بافرزندان‌ بیشتر شود و حتی‌ الامکان‌ از تشنجات‌ و بگومگوها دوری‌ کنید هرچند حق‌ به‌ جانب‌ شما باشد.

پذیرفتن‌ ریاست‌ شوهر در خانه‌ کار بدی‌ نیست‌ و پذیرفتن‌ ریاست‌ایشان‌ در خانه‌ ضرری‌ ندارد و از نظر روانی‌ ایشان‌ را تامین‌ کرده‌ و آرامش‌ را به‌خانه‌ باز می‌گرداند.

کارهای‌ بد او را به‌ خوبی‌ پاسخ‌ دهید؛ مثلاً اگر انسان‌ حرف‌ زشت‌ زدشما ذکر خدا بگویید و عکس‌ العمل‌ نشان‌ ندهید.

از زندگی‌ خود برای‌ اطرافیان‌ چیزی‌ نگویید و سخن‌ دل‌ خود را تنهابرای‌ خدا بگویید و با گفتگوی‌ با او دل‌ خود را آرام‌ سازید.

محیط‌ زندگی‌ را به‌ گونه‌ای‌ در آورید که‌ رغبت‌ همسرتان‌ برای‌ گفتگو بافرزندان‌ بیشتر شود و حتی‌ الامکان‌ از تشنجات‌ و بگومگوها دوری‌ کنید هرچند حق‌ به‌ جانب‌ شما باشد.

اگر به وضوح همسرتان دوست داشت شما را اذیت کند، با اینکه شما همواره رفتار خوبی با او داشته اید، باید به دنبال راه حل عاقلانه ای باشید.

تحمل شوهر بداخلاق

بله، بسیاری از مردها نسبت به دیگر مردها مهربان ترند. اگر نمی توانید با او کنار بیایید و رفتارهای بد او را تحمل کنید، به او گوشزد کنید که اگر نتواند رفتارش را تغییر دهد، او را ترک خواهید کرد. برخی از مردها به رابطه زناشویی بها نمی دهند و دوست دارند که هرطور که هست، از آن خلاص شوند. شاید از نظر آنها این راهی برای جدایی از شما باشد.

به خاطر داشته باشید درصورتی که هر دو شما برای یکدیگر اهمیت داشته باشید و درصورتی که دوست داشته باشید یکدیگر را خوشحال ببینید، می توانید برای یادگیری درست رفتار کردن با یکدیگر تلاش کنید. افراد متأهل باید بیاموزند که چگونه با هم رفتار کنند. هر دو شما باید برای یافتن راهی برای سازش و شاد نگاهداشتن یکدیگر تلاش کنید.

تا وقتی شوهرتان صادقانه برای کمتر عصبانی شدن تلاش می کند، و تا وقتی تلاش می کند تا به شما آسیبی نرساند، زندگی زناشویی شما به طور قطع شادتر می گردد. عشق و محبت را به هم بیاموزید. به او آن چیزی که بیشتر خواهان آن است را تقدیم کنید. ممکن است او محبت و حمایت بیشتری را از شما بخواهد هر آنچه که خواهانش است را فقط با مهربانی به یکدیگر بدهید. اگر او عشق و محبت را از طرف شما دریافت کند، امیدوار باشید که سعی در پس دادن محبت شما، بیشتر خواهدشد.

ادامه مطلب / دانلود
چه بپذیرید و چه نه، هر اتفاقی بهاری دارد و بهار ازدواج هم گل سال های جوانی، یعنی دهه سوم یا اوایل چهارمین دهه زندگی است.

دخترانی که از ازدواج می‌ ترسند بخوانند!

نمی گوییم تمام زوج هایی که قبل یا بعد از این سن به خانه بخت رفته اند، شکست خورده برگشته اند اما این واقعیت را هم انکار نمی کنیم که آنها لذت چند سال بیشتر خوشبخت بودن در کنار یک شریک واقعی را از دست داده اند. نگاهی به شناسنامه تان بیندازید. اگر بیش از تعداد انگشتان یک دست از این دهه بهاری گذشته است باید به شما هشدار دهیم.

زمان شما برای تجربه یک آرامش متفاوت هر روز کمتر می شود. پس تا دیر نشده، یک بار این مطلب را مرور کنید و ببینید که در گروه کدام یک از زنان ازدواج گریز جا می گیرید.

قصه‌های شکست، دیده و شنیده‌اید

هم دیده‌اید و هم شنیده‌اید که زندگی بعضی از زوج‌ها یا به طلاق رسمی رسیده است یا طلاق عاطفی! می‌ترسید به روز دیگران بیفتید و مبتلا به دردشان شوید! پس دور ازدواج را خط قرمز می‌کشید. این ساده‌ترین راه نیست؟

راه‌ حل

چشم‌هایتان را بشوئید و جور دیگر نگاه کنید. فقط کافی است مدبرانه و عاقلانه انتخاب کنید و تجربه زندگی خود را بالا ببرید. بهتر است دست به کار شوید، مهارت‌های همسرداری را بیاموزید و فنون حل مسئله و مدیریت بحران را فرا‌گیرید.

از زمین خوردن می‌ترسید

همه زن ها به یک شکل به شکست عاطفی پاسخ نمی دهند. برخی زود فراموش می کنند و سرگرم کار و زندگی می شوند اما برای بعضی ها فراموشی کار سختی است. آنها روی نام عشق برچسبی منفی می چسبانند و تصمیم می گیرند دیگر سراغش نروند. شما هم یکی از این دو دسته اید؟

راه‌ حل

اگر بیش از شش ماه است که جدایی را پشت سر گذاشته اید و هیجان های منفی تان تا حدودی فروکش کرده است، می توانید با مشاوره و واکاوی ارتباط قبلی، نقش خودتان را در بحران هایی که پشت سر گذاشته اید پیدا کنید. شاید شما به انتخابی نامناسب دست زده بودید و شاید هم در زمان نامناسب و در مکان نادرست در یک رابطه قرار گرفته بودید. از قانون همه یا هیچ استفاده نکنید و با تعمیم دادن تجربه هایتان به موقعیت های دیگر، خود را از لذت عاشق شدن و زندگی در کنار فردی که می تواند به شما آرامش دهد محروم نکنید.

وقتی حس تعهد کم‌رنگ است

گاهی گمان می‌کنید شما حتی نمی‌توانید با خودتان کنار بیائید و وظایف مربوط به خودتان را انجام دهید، چه برسد که بخواهید یکی دیگر را رتق‌و‌فتق کنید، در مقابلش از خودگذشتگی نشان دهید، آرزوهایش را برآورده کنید، خلاصه آن‌که همسرداری کنید! بی‌رودربایستی شما از متعهد شدن می‌ترسید.

راه‌ حل

منتظر معجزه و یا زمان مناسب و یا خاص نباشید. سعی کنید نسبت به خودتان متعهد شوید! آستین بالا بزنید و برای پذیرش مسئولیت، کاری کنید. در اولین گام توانایی‌هایی خود را بشناسید و نقاط ضعف‌تان را کشف کنید. با اطلاع از ویژگی‌های مثبت و منفی خود خواهید توانست مهارت‌های جدیدی یاد بگیرید. در دومین گام، با زنانی که ازدواج موفق داشته‌اند، هم‌کلام شوید و از آنان راجع به مسئولیت‌های یک زن متعهد و وظیفه‌شناس پرس‌و‌جو کنید

منتظر گزینه‌های بهترید

اگر با وجود روبرو شدن با مردانی که گمان می کردید توان خوشبخت کردنتان را داشته اند، باز هم به خاطر از دست ندادن گزینه های بهتری که احتمالا در آینده سراغتان می آیند، پاسخ منفی داده اید، به شما مشاوره با یک روانشناس را توصیه می کنیم. چرا که این مدل تفکر می تواند زمینه بروز وسواس فکری در شما باشد.یادتان نرود که در هر زمینه ای ممکن است انتخاب بهتری وجود داشته باشد.

راه‌ حل

به جای چنین فکر و خیال های بی نتیجه ای، بهتر است نیازهایتان را خوب بشناسید و نسبت به جنسیت روانی خود و جنسیت روانی جنس مخالف، اطلاعات مفیدی به دست بیاورید. هنگامی که بعد از ایجاد شناخت مناسب دست به انتخاب بزنید و گزینه پیش رو ا برای ازدواج با خود مناسب ببینید، دیگر جای نگرانی باقی نخواهد ماند. پس عجله نکنید و با شناخت و گام به گام جلو بروید. از همه مهمتر این است که مسئولیت این تصمیم را به عهده بگیرید و با یک بام و دو هوا بودن،خود را در شک و شبهه نگه ندارید.

زیاد از حد عشق کارید

شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلیتان شده اید که نمیتوانید فکری اساسی برای زندگی عاطفیتان کنید. ممکن است فکر کنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت کاری راضی نمیکند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفکر شدهاید، که حتی فکر تغییر هم در سرتان چرخ نمیزند. نگاهی به محیط کارتان بیندازید. افرادی که مثل شما عشق کارند کم نیستند.

کسانی که حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگیشان، تنها با پروندههای روی میزشان زندگی میکنند. حالا کمی دقیقتر به آنها نگاه کنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟

راه حل

شمایی که کارتان همه زندگیتان بوده، قرار نیست یک شبه خانهنشین شوید. پس باید مردی را انتخاب کنید که توان پذیرش محدودیتهای شما را داشته باشد. او باید با نوع کار شما و شرایطی که دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشکلات احتمالی که در این مسیر پیش میآید را در ذهنش شکل دهد.

اگر نمیخواهید که در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید کنید پس سعی کنید تصویری دقیق از اهداف و شرایطتان را برای خواستگارتان شکل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید که چقدر اهدافتان در یک راستا هستند و تا چه حد میتوانید با محدودیتهای یکدیگر کنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست.

شما نمیتوانید بدون هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشتهباشید که همسر آیندهتان شما را درک کند. شما باید بپذیرید که بعد از ازدواج، شرایط کاریتان هم شکل دیگری بهخود میگیرد و شما دیگر نمیتوانید تمام لحظههای زندگیتان را با پروندههای کاریتان بگذرانید.

دخترانی که از ازدواج می‌ ترسند بخوانند!

لذت مجردی، شیرینی دیگری دارد

آسایش و آرامش خانه پدری با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست. می‌خواهید تا آن‌جایی که ممکن است از آن لذت ببرید و استفاده کنید. نمی‌خواهید خیلی زود خود را اسیر مسئولیت ازدواج کنید و با نگرانی‌های ممکن‌الوجود آن خود را بیازارید؛ به دیگر سخن، از مصائب تاهل می‌ترسید.

راه‌ حل

بپذیرید لذت بردن از مجردی طرز‌ فکر امروز شماست‌، ممکن است چند سال بعد آرزوی تاهل داشته باشید، اما بسیار دیر شده باشد. بدانید بسیاری مثل شما اندیشیده‌اند ولی اکنون پشیمانند. سبک زندگی آزادانه و غیر‌معقول خود را سر و ‌سامان دهید و اندکی خود را محدود کنید، چرا که محدودیت منطقی، شرط اول در ازدواج است. وظیفه‌شناسی و متعهد بودن را تمرین کنید. این تغییر را هر چه سریع‌تر تا دیر نشده، شروع کنید.

با خانواده‌تان کنار نمی‌آئید

خانواده‌تان پرتوقع هستند و مدام شما را وارد رقابت با دیگر دختران دم‌بخت فامیل می‌کنند؟ ممکن است در مورد ازدواج و معیارهای انتخاب همسر دیدگاهی متفاوت از خانواده داشته باشید! و به هزاران دلیل دیگر می‌ترسید و نمی‌توانید به خواستگاران‌تان جواب «بله» بدهید.

راه‌ حل

اگر چه ممکن است مرد رویاهای شما با مرد رویایی که خانواده‌تان ترجیح می‌دهند توفیر بسیاری داشته باشد، اما هرگز به انتخاب فردی که تنها مورد تائید خانواده‌تان است بله نگوئید، این شمائید که قرار است با خواستگارتان زیر یک سقف بروید نه خانواده‌تان. برای مقابله با این مشکل، سعی کنید آگاهانه انتخاب کنید و جایی برای شک و شبهه خانواده باقی نگذارید. در صورت مخالفت منطقی و با دلیل و برهان، آن را پذیرا باشید و دوباره با نگاهی عمیق‌تر خواستگارتان را بکاوید. اما در صورت سخت‌گیری و بهانه‌گیری، پای انتخاب‌تان بایستید. اما بدون تنش و با جملات منطقی و یا حتی متوسل شدن به فردی عاقل و بالغ از انتخاب‌تان دفاع کنید.

فیلترهای‌ محدود‌کننده دارید

معیارهای سفت و سختی دارید چون نمی‌خواهید بی‌گدار به آب بزنید. می‌ترسید با انتخاب‌تان مورد تمسخر دیگران قرار گیرید. به دنبال کسی هستید که گل بی‌خار باشد و دیگران او را برترین ببینند و بدانند. این مسئله انتخاب‌تان را سخت‌تر کرده و دل‌تان را ناراضی به هر کس!

راه‌ حل

این درست است که نباید به هر کسی بله بگوئید. اما باید بدانید همسر آینده شما، انسانی است با ویژگی‌های مثبت و منفی همچون خود شما. خود و معیارهای‌تان را بشناسید. در گام بعدی معیارهایی که شما را تا همین امروز تنها نگه داشته است، از نظر بگذرانید. سپس فهرست معیار انتخاب‌تان را از ویژگی‌هایی که می‌توانید از آنها چشم‌پوشی کنید، پاک‌سازی کنید. حالا وقت آن است که خواستگارتان را با معیارهای جدید بررسی کنید اگر 50 درصد شرایط را دارد، بهتر است کمی بیشتر در مورد این انتخاب فکر کنید.

ادامه مطلب / دانلود
انسان همواره علاقمند به ترس بوده است و همواره علاقمندی به اسرار آمیز ترین پدید های جهان نظیر ارواح، زامبی ها، خون آشام ها و موارد دیگر را با ساختن فیلم های سینمایی و کتاب ها و داستان های مختلف نشان داده است. اما در این مقاله سعی داریم 10 موجود ترسناک و خطرناک دنیا را معرفی نماییم.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

 چتر دریایی جعبه‌ای

این گونه از چتر های دریایی دارای 24 چشم هستند و شاخک های پر پیچ و تاب و در هم برهم دارند و هر کدام از این شاخک ها نزدیک به 5000 سلول گزنده دارند. این گونه از چتر های دریایی از کشنده ترین موجودات جهان هستند که سم بسیار خطرناکی دارند. این سم از ترکیبات شیمیایی ساخته شده است که در صورت ورود به به بافت های ماهی ها و سخت پوستان و انسان می تواند باعث ایست قلبی و فلج سیستم عصبی بشود و این باعث می شود که قربانیان با سرعت باور نکردنی از پای در بیایند.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

مارسیاه زهردار مناطق گرمسیری؛ماری سریع با زهر کشنده

حتی افراد بی باکی که با مارها زندگی می کنند نیز باید در مقابل مارهای سیاه مناطق گرمسیری مراقب باشند. این گونه از مار ها اغلب در کشور های جنوب صحرای آفریقا ساکن هستند و تا 4.5 متر رشد می کنند و سرعت آنها نیز بیش از 20 کیلومتر بر ساعت می باشد. خوشبختانه مارهای سیاه خجالتی هستند! و چندان تمایلی به ورود به قلمرو انسان ها ندارند. اما در صورت مواجهه شدن و دفاع با پرتاب سم بسیار کشنده خود دفاع می نمایند. این گونه از مار ها نام خود را از رنگ داخل دهان خود گرفته اند.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

تمساح آب شور؛ متخصص در خوردن انسان ها!

تمساح های آب های شور برخلاف پسر عموهای تمساح آمریکای شمالی خود تمایل فراوانی به خوردن انسان ها دارند. آنها در ورودی آب های شور و آب شیرین رودخانه ها و مرداب های محدوده شمال استرالیا تا جنوب شرقی آسیا زندگی می کنند. بزرگترین آنها تا نزدیک به 1 تن وزن دارند و پوزه دندانه دار و سخت آنها نزدیک به 6 متر می باشد و این آنها را به بزرگترین خزندگان جهان تبدیل کرده است.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

خرس قطبی

اگرچه خرس های قطبی نمادی برای گروه های فعال محیط زیست برای جلوگیری از گرم شدن کره زمین شده اند اما در واقع این همه تصویر زیبای آنان نیست! چراکه خرس های قطبی یکی از خطرناکترین موجودات کره زمین هستند. خرس های نر تا 700 کیلوگرم وزن دارند و دارای ناخن های 5 سانتی متری قدرتمندی هستند. هرچند قربانی شدن انسان توسط خرس قطبی به ندرت گزارش شده است اما به طور قطع خرس قطبی یکی از خطرناکترین حیوانات جهان می باشد.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

گرگ خاکستری

جدای از اینکه برخی افراد گرگ ها را مورد تقدیر و تحسین قرار می دهند و برخی نیز با ترس از آن ها یاد می کنند، گرگ های خاکستری بزرگترین و قوی ترین سگ سانان جهان هستند. آنها دارای آرواره های قوی و دندان های تیز می باشند.

این گونه از گرگ ها که در آمریکای شمالی زندگی می کنند توانایی بالقوه در شکار گوزن شمالی و گاومیش های کوهان دار آمریکایی و گاو های وحشی دارند. متاسفانه به دلیل شکار فراوان شکارچیان نسل این گونه از گرگ ها در حال انقراض می باشد.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

شیرها

در سال 1898 یک جفت شیر 135 نفر از کارگرانی که در راه آهن کنیا کار می کردند را مورد حمله قرار دادند و از آنجا بود که ترس از شیرها گسترش پیدا نمود. اما در واقع شیرها در صورت عدم دخالت انسان کاری به انسان ها ندارند. متاسفانه شیرها نیز همانند گربه سانان به دلیل شکار فراوان شکارچیان در معرض خطر انقراض قرار دارند.

خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

کوسه های سفید؛ در عین اینکه به ندرت است اما بسیار دلهره آور است

شاید فیلم “آرواره ها” محصول سال 1975 باعث شده است که ترس از کوسه ها و حملات آنها گسترش پیدا کند اما در هر حال کوسه های سفید را می توان بزرگترین ماهی درنده در اقیانوس ها دانست. این غول های ترسناک تعداد زیادی دندان تیز دارند و طول آنها نیز به 6 متر نیز می رسد و اغلب بالای 2 تن وزن دارند. هر چند که خطر حمله کوسه به انسان ها کم می باشد اما در صورت مواجه شدن با این موجودات می تواند یکی از خطرناکترین موجودات جهان برای انسان باشد.

 خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

عنکبوت گوشه نشین (Recluse)

دانشمندان معتقدند که بسیاری از عنکبوت های بزرگ و پرمو برای انسان ها بی ضرر هستند اما عنکبوت قهوه ای گوشه نشین به واقع خطرناک می باشد. این عنکبوت دارای 6 چشم و سری ویولن شکل است و نیش بسیار سمی دارد که می تواند منجر به نکروز (تحلیل و نابودی استخوان ها) بشود. خوشبختانه این عنکبوت همانند نام خود گوشه نشین می باشد و مواردی بسیار کم از گزیده شدن توسط این عنکبوت گزارش شده است.

  خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

پشه مالاریا

پشه ها خون آشامانی هستند که در بسیاری از نقاط جهان سبب بیماری هایی نظیر مالاریا و تب دانگ و ویروس غرب نیل می شوند که سالانه نزدیک به 3 میلیون نفر را در سراسر جهان بر اثر این بیماری ها فوت جان خود را از دست می دهند. در این میان نقش پشه مالاریا پر رنگتر از سایر بیماری ها می باشد و سالانه تعداد بسیاری از ساکنین حومه صحرای آفریقا بر اثر این بیمای کشته می شوند. در حال حاضر بسیاری از سازمان های بین المللی برنامه هایی برای جلوگیری از گسترش این بیماری کشنده دارند.

 خطرناکترین موجودات جهان +تصاویر

خفاش های خون آشام

خفاش های خون آشام موجوداتی ترسناک و خطرناک هستند که شب هنگام فعالیت خود را آغاز می کنند. اغلب این پستانداران 20 سانتی متری شب هنگام شروع به آشامیدن خون اسب ها و گاو ها می نمایند اما در این میان نیز گزارش های بسیاری از آشامیدن خون انسان نیز شده است. این گونه از خفاش ها با دارا بودن سنسور هایی در بینی خود می توانند جریان خون را پیدا نمایند و سپس با دندان های نیش دار خود قربانی را مورد حمله قرار بدهند.

ادامه مطلب / دانلود

همیشه موافق، بدبین، نداشتن اعتماد به نفس، درماندگی و پرکاری، از حالت های روحی است که دختران حداقل در فاصله سنی 20 تا 35 سال با آن زیاد روبرو می شوند.

از این تیپ دخترها نباشید!

مردان اغلب به دنبال چیزی می روند که نمی توانند داشته باشند از این رو دختران باید خود واقعی شان را پیدا کنند و بروز دهند و از تقلید کاری بپرهیزند.

گفتنی است، تمام دختران اغلب و با برنامه رابطه ای را آغاز می کنند و تمام رویاها و آرزوهای خود را به دنبال آن می خواهند بدست بیاورند اما نباید تصمیم های عجولانه گرفت زیرا ممکن است این رابطه به هم بخورند.

زنان اغلب باید از انتقاد دوری کند و حرف ها و سخن هایی را به زبان بیاورند که مردان دوست دارند و باعث خوشحالی شان می شود، تعریف و تمجید از پسرها و آقایان باعث افزایش روحیه و وابستگی آنها به شما می شود و به دنبال آن اعتماد به نفس شما افزایش خواهد یافت.

سعی کنید با شجاعت با واقعیت ها روبرو شوید و از هیچ چیزی نترسید نباید اجازه دهید که دیگران یا اطرافیانتان بفهمند شما از چیزی می ترسید زیرا این نشانه ی ضعف وسستی شماست و بزنگاه به عنوان نقطه ضعف شما از آن یاد می کنند.

ادامه مطلب / دانلود

دلایل دل سرد شدن همسران

یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند.

بسیاری از زوج‌ها علی رغم حسن نیتشان، به روش‌های متفاوتی باعث دلسردی همسرشان می‌شوند. گاهی به یکدیگر احترام نمی‌گذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمی‌گیرند، گاهی قدرت‌طلبی می‌کنند و گاهی تحقیر و سرزنش.

نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنکه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشکلات ارتباطی ناشی از مشکلات درونی نباشد، مهارت‌های ارتباطی پیشقدم می‌شوند.
یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند. مشاوره خانواده

در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد کننده اشاره می‌کنیم:

سلطه پذیری
گاهی احساس می‌کنیم، برای اینکه کار‌ها خوب پیش رود باید ما کار‌ها را انجام بدهیم. برای همین هم است که نظر همسرمان یا پیشرفت‌های او را نمی‌بینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیرکانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار می‌دهند.

ترساندن
کمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس می‌شود. همسرانی که توقع دارند همسرشان بر اساس ملاک‌های کمالگرایانه آن‌ها عمل کنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال می‌دهند.

تصدیق نکردن پیشرفت
وقتی پیشرفت‌های همسرتان را تصدیق نمی‌کنید باعث دلسرد شدن همسرتان می‌شوید. تصدیق کردن پیشرفت‌های همسر باعث تشویق آن‌ها برای تغییر می‌شود.

حساسیت بیش از حد
وقتی همسری می‌خواهد بر‌تر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس می‌شود، چرا که این اعتقاد اشتباه را دارد که وقتی کسی می‌شوم که از دیگران سر‌تر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یک دوست خود صحبت می‌کند یا از لباس قشنگ کسی حرف می‌زند، طرف مقابل این صحبت‌ها را کنایه از نواقص خود می‌بیند و واکنش نشان می‌دهد. این نوع رفتار‌ها ممکن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا که هم منظور او را بد تعبیر کرده‌اید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستاده‌اید.

مشکلات زندگی زناشویی

آگاهی از رفتار‌ها و تاثیر آن بر طرف مقابل می‌تواند ما را در بهبود یک رابطه کمک کند. دلسرد کردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش کردن آتش یک زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است که بر اثر دقت و تمرین به دست می‌آید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی که به روابط و در ‌‌نهایت به زندگی ما لطمه می‌زنند برنامه‌ای داشته باشیم.

ادامه مطلب / دانلود

میدونی چرا بیقرارم!؟

اگر دوست دارید به کودکتان کمک کنید تا زودتر آرام شود باید دلایل گریه‌ها و بهانه‌های کودک را بشناسید.

بیشتر کودکان نگرانی و اضطرابشان را با گریه نشان می‌دهند و به یکی از دلایل زیر گریه می‌کنند:

ترس: تاریکی، حشرات، حیوانات و تخیلات ترسناک.‏

اضطراب: ترس از جدایی و تنها ماندن یکی از دلایل اضطراب و نگرانی‌های مهم کودکان است. ‏

ناکامی و ناامیدی: ناتوانی در انجام دادن کارها و مدیریت خواسته‌ها.‏

جلب توجه: وقتی کودک به توجه و حمایت خاص پدر و مادر برای بازی یا درس خواندن نیاز دارد. ‏

درد و صدمه: واکنش طبیعی در برابر آسیب‌های جسمی و روحی.‏

علاوه بر این کودک ممکن است گرسنه یا بیش از حد خسته باشد، بدخوابی و بیماری و فشارهای جسمی می‌توانند باعث بهانه گیری و گریه کودک بشوند و یا ممکن است کودک بخواهد به این شیوه استقلال و خودمحوریش را اثبات کند.‏

ناله و زاری کردن

*اگر کودکتان شیون و زاری به راه می‌اندازد توجه و تلاش شما برای آرام کردنش کاملا بی فایده است مگر اینکه او از شدت گریه و زاریش کم کند و آنوقت شما می‌توانید با مهربانی و جملات مثبت آرامش کنید. ‏

*اگر کودک هنوز نمی‌تواند خوب حرف بزند باید حواس کودک را به موضوعات جالب تری پرت کنید. این بهترین راهی است که کودک را آرام می‌کند. ‏

* همیشه پدر و مادرها وسوسه می‌شوند تا برای آرام شدن کودک در برابر خواسته‌های نامعقولش تسلیم شوند. این بدترین شیوه رفتاری در برابر کودک است. ‏

واکنش‌های درست چیست؟

* به کودک پاداش ندهید. نباید تسلیم گریه‌های کودک بشوید و خواسته‌های نادرستش را برآورده کنید. این روش فقط به او یاد می‌دهد تا با این شیوه کارهایش را پیش ببرد. ‏

*گریه‌های کودک را در یکی از این دسته بندی‌ها قرار دهید و متناسب با آن رفتار کنید: گرسنگی، خستگی و بی حوصلگی. ‏

* وقتی کودک خوشرو و خوش خلق است به کودک توجه بیشتری کنید و خواسته‌های درست و مناسبش را برآورده کنید. ‏

* به خواسته‌های منطقی کودک سریع توجه کنید و اجازه ندهید کودکتان بخاطر انتظار کشیدن گریه و زاری کند. ‏

* کودک را با فعالیت‌ها و بازی‌های مناسب سرگرم کنید.‏

* اگر به کودک قولی داده‌اید آن را عملی کنید. مثلاً بگویید «اگه کمی صبر کنی برات شیرینی میارم» «کارم که تموم شه باهم نقاشی می‌کنیم». ‏
به کودک توضیح بدهید که چرا همه خواسته‌هایش را برآورده نمی‌کنید «الان نمی‌تونی شیرینی بخوری چون باید نهار بخوری»، «الان وقت تماشای کارتون نیست چون باید بخوابی و فردا صبح زود بری مهد کودک». ‏

*وقتی کودک می‌گوید: «من می‌خوام…» اغلب نشان‌دهنده نیاز او به توجه شما است. کمی کودک را به آغوش بگیرید، کنارش بنشینید، برایش کتاب بخوانید و باهم حرف بزنید. همین توجه‌های کوچک برای آرام شدن کودک کافی است تا دیگر به دنبال بهانه گیری و گریه و زاری نباشد. ‏

چرا کودکم به هر بهانه کوچکی گریه می‌کند؟

«کودک سه ساله من خیلی راحت و بخاطر موضوعات کوچک و بی‌اهمیت گریه می‌کند به همین دلیل همه او را بچه‌ای نق نقو می‌شناسند و حتی اگر دلیلی هم برای گریه‌هایش داشته باشد کسی به آن اهمیت نمی‌دهد. چطور می‌توانم این عادت را تغییر بدهم؟»

درباره‌اش فکر کنید

وقتی کودکتان یک نوزاد بود با گریه‌هایش توجه و محبت شما را جلب می‌کرد. او هنوز یاد نگرفته است که به چه شیوه‌های عاقلانه و بهتری می‌تواند این توجه را از اطرافیانش بخواهد. به کودک کمک کنید تا خواسته‌هایش را با شیوه‌های مناسب دیگر بیان کند. ‏

دستور ندهید

نگویید: «دیگه گریه نکن» چون کودک دستورتان را اجرا نمی‌کند و وقتی باتحکم و عصبانیت شما روبه‌رو می‌شود بیشتر و بلندتر گریه می‌کند. از او بپرسید «چی می‌خوای؟»‌، «چرا گریه می‌کنی؟»، «به من بگو چی شده». همین که جملات شما مثبت، مهربانانه و تسکین دهنده باشند کودکتان گریه را فراموش می‌کند.

به کودک کمک کنید تا احساساتش را بشناسد

«تو خیلی ناراحت و عصبی هستی اونم فقط برای یه بیسکویت کوچولو» یا «من می‌دونم که این گریه‌ها برای رفتن به پارکه…» گاهی گریه، تلاش برای فهم علت ناکامی‌هاست. کودک ممکن است خودش هم نداند چرا گریه می‌کند. آگاهی از احساسات به او کمک می‌کند تا خودش را آرام کند و از مرز عصبانیت و احساس غم بگذرد. ‏

پاسخ ندهید

اگر گریه کودک برای رسیدن به خواسته‌های نامعقول است مثلاً برای خریدن بستنی بیشتر یا لجبازی‌های دیگر کودکانه است نباید به آن توجه کنید. بدون نگرانی از کودکتان فاصله بگیرید و به گریه‌هایش توجهی نکنید. ‏

آیا دلیلی وجود دارد؟

اگر گریه‌های کودک به دلیل خواب، بیماری، خستگی و… است تنها راه درست برای آرام کردن او، فراهم کردن نیازهای کودک است. اگر همیشه مطابق با برنامه‌های روزانه پیش بروید بهانه گیری و گریه‌های بی وقفه کودک را متوقف می‌کنید. ‏

مرحله‌ای برای تغییر

رشد پله‌ای کودکان تغییرات روحی متفاوتی در آنها ایجاد می‌کند نیاز به توجه، تغییر رفتار، نیاز به استقلال‌طلبی در هر مرحله‌ای از رشد کودکان، ممکن است همراه با کمی بی‌تابی، بهانه‌گیری و گریه‌های ناگهانی باشد. در گذر از هر مرحله رشد همراه کودکتان باشید. ‏

سخت‌گیری نکنید

اگر احساس می‌کنید کودکتان روحیه حساسی دارد اصول تربیتی سخت‌گیرانه را کنار بگذارید. برای این دسته از کودکان تن صدای معمولی برای فهماندن یک موضوع کافی است و نیازی نیست صدایتان را بلند کنید. چند تذکر ساده برای کودک شما کافی است. او نیازی به هیچ سطحی از خشونت و تهدید ندارد. ‏

صورت شاد، صورت غمگین

10 کارت با چهره آدمهای شاد و با رنگ‌های صورتی، زرد و نارنجی بسازید و 10 کارت با چهره‌های غمگین و رنگ‌های آبی و سفید بسازید.

هربار که کودکتان گریه می‌کند یکی از این 10 کارت را نشانش بدهید و هر وقت که خوشحال و خندان است از کارت‌های آدمهای شاد استفاده کنید. کودک شما به همین روش ساده توجه می‌کند و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. می‌توانید نمایش بازی کنید و برای هر کارت یک شخصیت نیز در نظر بگیرید. ‏

با کودک همیشه عزادار چه کنید؟

«کودک نه ساله من همیشه در حال گریه است. هر بار به بهانه اینکه معلم دعوایش می‌کند، دوستانش اذیتش کرده‌اند و یا به هر بهانه دیگری شروع به داد و دعوا و گریه و زاری می‌کند. وقتی خیلی بچه‌تر بود این مسأله باعث نگرانیم نبود چون به نظرم طبیعی بود یک بچه نوپا برای ابراز ناراحتی‌اش گریه کند اما حالا کودکم به مدرسه می‌رود و نگرانیم از این است که دیگران او را یک بچه نق نقو وگریه کن بشناسند.»

15 تا 20 درصد کودکان شرایطی مشابه این کودک را دارند و به راحتی گریه می‌کنند. این کودکان از همان دوران تولد این حساسیت و وابستگی را نشان می‌دهند. شما نمی‌توانید کودکتان را تغییر بدهید. نمی‌توانید از کودک بخواهید واکنش‌های احساسی که او آن را با گریه نشان می‌دهد تغییر بدهد و یا مجبورش کنید تا گریه نکند. اما این نگرانی کاملاً قابل درک است که واکنش گریه در هر موقعیتی در مدرسه و در اجتماع برای خودش مشکل فراهم می‌کند. ‏

‏ شما باید بفهمید علت این گریه‌ها چیست و می‌توانید به او کمک کنید تا احساساتش را درست مدیریت کند تا اشک‌هایش را کنترل کند. ‏

چرا این اتفاق می‌افتد؟

اگر کودکتان همیشه در حال گریه است ممکن است بیمار یا مضطرب باشد. خستگی بیش از اندازه در کودکان می‌تواند بهانه گریه باشد.

همینطور گرسنگی، زیاد درس خواندن، کم خوابی و بی‌تحرکی و ورزش نکردن می‌توانند کودک را حساس کنند. کودکی که ورزش می‌کند، به اندازه کافی می‌خوابد و بیش از اندازه خودش را خسته نمی‌کند، معمولاً انرژی کافی برای کنترل احساساتش را دارد. ‏

جابجایی و نقل مکان خانه، مشکلات اقتصادی خانواده، مرگ عزیزان و اختلافات خانوادگی نیز کودک را حساس می‌کنند. اختلالات هورمونی در این سنین نمی‌توانند دلیل حساسیت کودک باشند زیرا به طور طبیعی هورمون‌های جنسی در این سنین فعال نیستند. ‏

با این حال باید در نظر بگیرید بعضی از کودکان به شدت احساساتی هستند و آنها را ابراز می‌کنند. هر وقت احساس خشم، افسردگی، ناامیدی، یاس و تنهایی کنند ممکن است بدون اینکه هیچ کدام از مشکلات گفته شده را داشته باشند یکهو شروع به گریه و زاری کنند. ‏

چه کنید؟

همدردی کنید. خیلی راحت به او بگویید احساساتش را درک می‌کنید: «من خوب می‌فهمم که تو خیلی ناراحتی بخاطر کاری که خواهرت کرد خیلی عصبی شدی». به او راه را نشان بدهید و بگویید چه کارهایی می‌تواند به جز گریه کردن انجام بدهد تا ناراحتی اش را ابراز کند. یادش بدهید که مثلا قبل از اینکه بغضش بترکد تا 10 بشمارد.

نفس عمیق بکشد و یک لیوان آب خیلی خنک بنوشد. یادش بدهید تا هر زمان ناراحت شد خودش را با کاری مشغول و سرگرم کند و اشک‌هایش را کنترل کند. ‏

هرگز کودک را بخاطر گریه کردن سرزنش نکنید. نگویید «مرد‌ها گریه نمی‌کنند» «باز هم مثل بچه‌ها زدی زیر گریه» «تو بزرگتر از اونی که اینطوری گریه کنی». هیچ وقت با انتقادهایتان درد جدیدی برای کودکتان فراهم نکنید و باعث گریه بیشتر او نشوید. همین احساس درک نشدن می‌تواند ناراحتی کودک را چندین برابر کند. ‏

یادتان باشد که گریستن یک واکنش احساسی طبیعی است. خیلی از انسان‌های بالغ و کامل نیز به راحتی اشک می‌ریزند. اما اگر احساس می‌کنید گریه‌های کودکتان همراه با افسردگی، ناامیدی و اضطراب است باید برای درمان از مشاورها و رفتاردرمانگرها کمک بگیرید. ‏

نکته‌های بیشتر!

مردها هم گریه می‌کنند و افسرده می‌شوند

این تصور سنتی را کنار بگذارید و اجازه بدهید پسر کوچکتان گریه کند. شاید مردها بتوانند احساساتشان را بهتر از زن‌ها مدیریت کنند اما این اصلا به این معنا نیست که آنها نباید گریه کنند. پس تابوهای پوسیده را کنار بگذارید و اشک‌های پسر 10 ساله‌تان را طبیعی بدانید. ‏

اشتباهات اجتناب ناپذیرند

تحقیقات نشان می‌دهند کودکانی که در 2 سالگی بخاطر اشتباهات ناشیانه به شدت تنبیه شده‌اند و مورد انتقاد پدر و مادر قرار گرفته‌اند در سال‌های بعد نیز همیشه احساس خطاکار بودن را درخود دارند. از اشتباهات ساده کودک بگذرید و اگر ریشه گریه‌های کودک را در دو سالگی‌اش یافته‌اید با او حرف بزنید و حتی بخاطر آن از فرزندتان عذرخواهی کنید.

ادامه مطلب / دانلود

کنکور پایان زندگی نیست!

امروزه متناسب با پیشرفت همه جانبه جهان هستی، بویژه پیشرفت های علمی، تکنولوژی، فرهنگی و اجتماعی راه یابی به دانشگاه و آشنایی با یکی از علوم و فنون روز نیازی مبرم برای جوانان است.
جوانان ودانش آموزان ایرانی به علت پیشینه علمی و فرهنگی ایران زمین که مهد بزرگترین دانشمندان بوده است میل زیادی برای ورود به دانشگاه دارند.
اما مشکلی که در این راه وجود دارد کلمه اضطراب آور کلمه و واژه آشنا به نام« کنکور» است.
به علت زیاد بودن متقاضیان و ظرفیت مشخص و محدود دانشگاه ها، آزمون ورودی به نام کنکور بوجود آمده است.
با این شرایط بسیاری از دانش آموزان کنکور را، منعی بزرگ برای رسیدن به دانشگاه می دانند که عبور از آن کاری بس دشوار جلوه می کند.
اما با تغییر نگرش به کنکور و جایگزین کردن علم محوری و دانش پژوهی، به جای مدرک گرایی و تغییر نگاه برخی از خانواده ها به دانشگاه، می توان موانع و اضطراب های مربوط به کنکور را کاهش داد.
باید دانست که عبور از سد کنکور و ورود به دانشگاه نقطه کمال و اوج سعادت نیست و از طرفی عدم پذیرش در این آزمون، به معنای پایان زندگی و پایان آرزوهای زیبا نیست. هر چند تحصیل در دانشگاه بسیار مفید و سازنده است اما می توان به دانشگاه نرفت و دانش پژوه بود،می توان به دانشگاه نرفت و مخترع و مبتکر بودو در پایان می توان به دانشگاه نرفت و خوشبخت بود.اما این دلیل بر نفی جایگاه مثبت و والای دانشگاه به عنوان شریان اصلی علم مداری در کشور نیست.
ما باید در ابتدا تمام تلاشمان را برای ورود به دانشگاه به کار بگیریم. اما در غیر این صورت نباید برخود خرده گرفت و زانوی غم بغل گرفت.
فراموش نکنید که دانشمندان ایرانی چون خوارزمی و ابن سینا به دانشگاه نرفتند اما ملاصدرا شدند.

 

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در زندگی به بن بست می رسیم؟

زندگی مدام در حال تغییر و تحول است. گیر کردن در زندگی یک انتخاب است. خودت ناآگاه این گزینه را در زندگی دنبال می کنی. انتخاب توست که سرنوشتت را تعیین می کندو ربطی به بخت و اقبال ندارد.

جاده زندگی طویل است حتی سفر هزار کیلومتری هم با یک گام شروع می شود. اگر در همین لحظه هم مسیر زندگی ات را دوست نداری، این شانس را داری که تغییر مسیر بدهی. تو مسوول هستی که مسیر زندگی ات را متحول کنی ولی باید این تغییر و تحول گام به گام باشد.

به عبارتی دیگر، برای عبور از دشوارترین ایام زندگی، لازم است گام های کوتاه و کودک وار برداری و به راهت ادامه دهی.

اگر همین حالا احساس می کنی دست به هر کاری می زنی، موفق نمی شوی و به مانع برمی خوری که تو را به شدت سرخورده می کند، به این مفهوم است که در زندگی جا زده ای و اصلا گام برنمی داری و شاید به خاطر دلایل زیر باشد که باید در آنها تجدید نظر کنی.

در برابر شرایط موجود در زندگی ات، آنطور که لازم است، احساس مسوولیت نمی کنی

شاید تو هم مثل بیشتر مردم عادت کرده ای مرتب شرایط موجود در زندگی ات را ملامت کنی و اشتباهات خودت را ناشی از بدشانسی بدانی ولی باید توجه کنی که شرایط زندگی تو حاصل گزینش های خودت است. لازم است بیشتر روی این امر مهم تمرکز کنی و برای رشد و پیشرفت، اصلاحات ضروری را انجام دهی. تو باید وضعیت فعلی ات را بپذیری و در قبال آن، احساس مسوولیت کنی. از آن درس عبرت بگیری تا بتوانی تحول و دگرگونی را که موجب موفقیت و پیشرفت توست، ایجاد کنی.

در زندگی دچار ترس و وحشت شده ای

اگر دست به اقدامی بزرگ زده ای و به شدت تلاش می کنی که رویاهایت به حقیقت بپیوندد، خواه ناخواه با شرایطی روبرو می شوی که باعث ترس و اضطراب تو می شود. چه باید بکنی؟ دل به دریا بزن و با شجاعت پیش برو، یادت باشد به هیچ وجه نباید اجازه دهی که دودلی و ترس بر تو غلبه کند چون این واهمه ناشی از قوه تجسم خودت است و واقعیت ندارد.

به ندای درونت بی توجه هستی

توجه کن که شم و شهود، زبان خاص روح و روانت است. تو با حس قوی آگاهی درونی به دنیا آماده ای، که موهبتی الهی است و تو را به خود برتر و روح الهی متصل می کند. تو به نحوی شم و شهودت را تجربه کرده ای یعنی همان تلنگرهای آرامی که اغلب آنها را نادیده می گیری و صرفا خیال می کنی به نظرت آمده است. علایمی شهودی هستند. از حالا به بعد سعی کن با راهنمای درونی ات ارتباط برقرار کنی تا موهبت الهی را به زندگی ات بیاوری.

به منفی گری عادت کرده ای

مشکل کار در اینجاست که تو می بینی ولی دیدن تو جنبه بصیرتی و بینشی ندارد بلکه سرسری است. بزرگترین دیواری که باید از آن بالا بروی، دیواری است که در ذهن خودت ساخته ای. اگر تو نتوانی نگرش و ذهنیت خودرا کنترل کنی، در این صورت آنها تو را کنترل می کنند. احساسات منفی دقیقا مثل علف های هرز هستند که اگر آنها را از ریشه درنیاوری باز هم رشد می کنند. پس کنترل سرنوشتت را در دست بگیر. خودت را باور داشته باش، به افرادی که می خواهند تو را دلسرد کنند، محل نگذار. از افراد، اماکن و عادت های منفی دوری کن، هرگز مایوس نشو و در برابر زباله های منفی ذهنی که تلاش می کنند خودشان را به خورد تو بدهند، تسلیم نشو.

قدر نعمات الهی را که داری نمی دانی

یک لحظه صبر کن. نفسی عمیق و آهسته بکش. اعجاز تنفسی ات را احساس کن و با هر عمل دم و بازدم خدا را شکر کن. شاید امروز با کمی درد و رنج از خواب بیدار شدی، ولی به هر حال بیدار شدی. تو در زندگی ایام خوش و ناخوش را فراوان دیده ای. شاید هم اکنون هر آنچه را که دلت می خواهد نداری، ولی با همان چیزهایی که فعلا داری می توانی به جلو حرکت کنی. زندگی بی عیب و نقص نیست ولی مواهب الهی فراوانی دارد که باید به تک تک آنها توجه کنی.

ذهنت را درگیر نگرانی هایی که فعلا وجود ندارد کرده ای

تو نمی توانی «امروز» بهتری داشته باشی، اگر فکرت متوجه «دیروزت» باشد، هر چه بود گذشته است. زمان حال را دریاب و در آن زندگی کن. به سیر و سفرت ادامه بده، حواست را روی زمان حال متمرکز کن. نهایت تلاشت را بکن و به روند الهی توکل داشته باش. امدادهای غیبی در راه است.

در بیرون خودت دنبال شادی می گردی

بینش و بصیرت، به مفهوم مجموعه آگاهی ها نیست، بلکه پی بردن کامل و درک هویت خودت است. ثروت واقعی تو ربطی به مادیات، خانه، ماشین، ملک و تجملات ندارد.

ثروت اصلی، درون خودت نهفته است. درون تو اقیانوسی وسیع نهفته است، چرا آب را از دیگران گدایی می کنی؟ هر چقدر بیشتر به دنبال خوشی، خارج از وجود خودت باشی، همان خوشی بیشتر از نظر تو پنهان می شود. پس یادت باشد که منشأ عمیق ترین دلخوشی هایت در وجود خودت است. بگذار با شکوفایی آن به سر حد کمال برسی.

هنوز به دنبال راه بی دردسر می گردی

روزی به عقب برمی گردی و می فهمی که برای هر آنچه تلاش کردی و به موانع برخوردی، همان ها تو را متحول کرده و از تو آدمی دیگر ساخته است. تلاش و تقلاهای شدید، موجب موقعیت های فوق العاده ات می شود. هر کوشش و تقلایی که می کنی باعث کسب تجربه ات می شود یا اگر شکست خوردی، از آن درس عبرت می گیری.

سیر و سفر عظیم زندگی آنقدرها هم آسان نیست، خیال نکن مشکلات سر راه، باعث اتلاف وقت تو شده است، بلکه همین درد و رنج های زندگی است که موجب رشد معنوی و کمال تو می شود. پس با توجه به موارد بالا بر زندگی غلبه کن و با شهامت رو به جلو حرکت کن.

این را بدان که تو هرگز نمی توانی به طور کامل و صددرصد بر مشکلات زندگی غلبه کنی، بهترین کار این است که بن بست ها و موانع زندگی را تشخیص دهی و آهسته آهسته مسیرهای الهی و پربار را جایگزین آنها کنی و با مدیریت خردمندانه و دیدن زیبایی طی مسیر، به راهت ادامه دهی.

ادامه مطلب / دانلود

اشتباهات تکراری روزانه


ضایع کردن وقت و زمان

آنچه که شیرازه زندگی انسان‌ها را تشکیل می‌دهد وقت است و مطمئنا بارها این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که «وقت طلاست»؛ با این تفاوت که طلا را می‌توان ذخیره و جمع‌آوری کرد و در صورت از دست دادنش، آن را دوباره به دست آورد در حالی‌که این موضوع برای زمان صدق نمی‌کند. روانشناسان بر این باورند که عوامل بسیاری باعث تباهی وقت انسان‌ها می‌شود که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: برنامه‌ریزی غلط، در لحظه تغییر دادن کارها و وظایف از قبل برنامه‌ریزی شده، زیاده‌روی در تماشای برنامه‌های تلویزیون، نیمه‌کاره گذاشتن کاری و شروع کردن کار دیگر و عدم آمادگی لازم برای انجام کارها. زمان از جمله نعمت‌های گران‌بها و ارزشمندی است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است که به آن «مدیریت زمان» گفته می‌شود.

مدیریت زمان به معنای مسلط بودن بر زمان است که وقت را تحت کنترل خود در می‌آورد. آمادگی بهتر برای روز کاری، تصویری روشن و فراگیر از اهداف روزانه، نظم شخصی، کاهش هیجانات و فشارهای عصبی، کاهش عوامل حواس‌پرتی، تصمیم‌گیری براساس اولویت‌ها، پراکندگی کمتر در انرژی، تمرکز روی مسایل اساسی از جمله مزایای مدیریت زمان است. البته باید توجه داشت که پیش‌فرض مدیریت زمان، برنامه‌ریزی است.

منظور از برنامه‌ریزی آن است که فرد برنامه‌های روزانه خود را روی کاغذ پیاده و از فهرست آن استفاده کند. متخصصان مدیریت زمان اظهار دارند که برنامه زمانی افراد شامل سه دسته است: الف-60‌درصد برای برنامه‌ریزی فعالیت‌ها (برنامه روزانه) ب- 20‌درصد برای فعالیت‌های غیرمنتظره (دزدهای زمان) ج- 20‌درصد برای فعالیت‌های بی‌سابقه و فعالیت‌های اجتماعی (زمان خلاق). آشنایی با مدیریت زمان و راهکارهای آن به افراد فرصت آن را می‌دهد که از حداقل زمان، حداکثر استفاده را ببرند.


توجه بیش از اندازه به مسایل پیش پا افتاده از جمله شایعات

تبادل اندیشه و افکار، احساسات و اطلاعات اساسی‌ترین عامل ارتباط بین‌فردی و شاخص پویایی حیات اجتماعی انسان است. بدون تردید در این ارتباطات اجتماعی بخش قابل توجهی از گفته‌ها و شنیده‌ها و محاورات روزانه را شایعات و مسایل بیهوده تشکیل می‌دهد که بخش اعظمی از ساعات روزانه افراد را درگیر خود می‌کند. روانشناسان این‌گونه مسایل را به بمب ویرانگر تشبیه می‌کنند که باعث ایجاد اضطراب در افراد می‌شود با این حال نمی‌توان منکر این قضیه شد که بخشی از محاورات اجتماعی و گفت‌وگوهای دوستانه افراد را شایعات و خبرهای ساختگی تشکیل می‌دهد.

افراد برای اینکه از این‌گونه مسایل دوری کنند باید بزرگ‌اندیشی را سرلوحه خود قرار دهند؛ 1-بلندنظر باشند 2-کارها را از دید بزرگ‌اندیشان بنگرند 3-خود را دست‌کم نگیرند 4- فراتر از مسایل پیش پا افتاده بیندیشند.

نگرانی و ترس از آینده

افراد باید به این مساله آگاهی داشته باشند که تمام دارایی‌هایشان در لحظه حال است. میزان آرامش و کارآیی براساس میزان توانایی‌هایشان در زیستن در لحظه حال مشخص می‌شود، صرف‌نظر از آنچه دیروز رخ داده و آنچه که فردا ممکن است پیش آید، زمان حال جایی است که فرد در آن ایستاده و متعلق به آن است.

انسان‌ها به مشکلات گذشته و مسایل آینده اجازه تجمع در زمان حال را می‌دهند، به این ترتیب حال را از دست می‌دهند و شادی‌های خود را به تعویق می‌اندازند و همواره در ترس از آینده به سر می‌برند. هراس و نگرانی از آینده چنان فلج‌کننده است که انجام هر عمل سازنده‌ای را برای فرد ناممکن می‌کند.

محققان معتقدند که اگر جزو افرادی هستید که برای آینده نگرانید و در ترس به سر می‌برید هر صبح که از خواب بیدار می‌شوید با خود این جمله را زمزمه کنید: «امروز در اختیار من است باید آن را به خوبی به پایان برسانم.» نگران فردا نباشید چراکه فردا همان امروزی است که از راه رسید و نگرانش بودید.

ادامه مطلب / دانلود

ترس از ریاضیات منجر به...!

در یک آزمایش جدید معلوم شد که ترس از ریاضیات می‌تواند شبکه‌های درد را در مغز فعال کند.

به گزارش ایسنا، متخصصان علوم پزشکی دانشگاه شیکاگو در این آزمایشات دریافته‌اند اضطراب ناشی از کلنجار رفتن با ریاضیات می‌تواند مناطقی را در مغز فعال کند که با تجربه به احساس دردهای جسمی و تشخیص تهدید غریزی، مرتبط هستند.

به گزارش سایت اینترنتی فیزورگ، این مطالعه به سرپرستی دکتر یان لیونز نشان داد در افرادی که هنگام مواجهه با مسائل ریاضی اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند، مناطقی از مغز که با احساس درد فیزیکی ارتباط دارند به فعالیت می‌افتند و هرچه این اضطراب و دلشوره بیشتر باشد این فعالیت عصبی نیز شدیدتر می‌شود و بنابراین احساس درد افزایش می‌یابد.

این متخصصان در بیانیه‌ای یادآور شدند: ما در این آزمایشات اولین مدرک عصبی را ارائه کرده‌ایم که نشان‌دهنده طبیعت تجربه فیزیکی مرتبط با ترس از ریاضیات است.

در مطالعات قبلی نیز نشان داده شده بود که سایر انواع استرس‌های روانی مانند انزوای اجتماعی و یا شکست عاطفی نیز می‌توانند احساس دردهای جسمی را در انسان بروز دهند اما در مطالعه جدید درواقع برای اولین بار واکنش درد مرتبط با حضور در یک موقعیت ایجاد اضطراب به جای خود حادثه استرس‌زا، آزمایش شده است.

در این آزمایش معلوم شد که حتی حضور در یک موقعیت ناخوشایند و نگران‌ کننده نیز پیش از اینکه حادثه‌ای رخ بدهد می‌تواند مناطق عصبی را با ایجاد درد جسمی ارتباط داده‌اند را فعال سازد و عملا احساس درد بدنی در انسان بوجود آورد.

ادامه مطلب / دانلود
css.php