نتايج جستجو مطالب برچسب : تربیت کودکان

فرزندان خود را اینگونه تربیت کنید

فرزندان خود را اینگونه تربیت کنید

عادات سالم در افراد از سنین ابتدایی زندگی شکل می‌گیرند، در سال جدید به فرزندانتان کمک کنید زندگی بهتری داشته باشند.

الگوی خوبی باشید تا فرزندانتان بیاموزند از خشونت دوری کنند

کتک زدن، سرزنش کردن و تحقیر کردن به کودکان می‌آموزد که می‌توانند با دیگران چنین رفتارهایی داشته باشند و

ادامه مطلب / دانلود

10 نکته ضروری که باید به کودکان آموزش دهید

10 نکته ضروری که باید به کودکان آموزش دهید

برخی مسایل هستند که باید حتماً به فرزندان عزیز خود بیاموزید. کودکان آسیب‌پذیر، ساده و ترسو هستند. این وظیفه والدین است آنها را برای رویارویی با برخی مشکلات و بلاها آماده کنند.

1- حرف زدن با غریبه ها

آموزش و هشدار دادن به کودکان در مورد ارتباط با غریبه ها از جمله مواردی است که پدر و مادرها باید آن را جدی بگیرند. باید در این مورد با دقت و تاکید بسیار با فرزندان خود صحبت کنید. البته مراقب باشید این مساله را طوری مطرح نکنید که موجب ترس کودک از غریبه ها بشود. باید به جای ترساندن آنها، اطلاعات مفید که

ادامه مطلب / دانلود

چهار مرحله مهم در تربیت فرزندان

 چهار مرحله مهم در تربیت فرزندان

در اینجا برای شما پدران و مادران، دوره های زندگی کودکان را بخش بندی کرده ایم که در هر مرحله باید فرزند شما متناسب با سنی که در آن است، تربیت شود… تنها دلیل اینکه بچه‌ها یکدیگر را می‌زنند این است که آنها نمی‌توانند جواب دهند.

دورهٔ اول، تا پنج سالگی: تا پنج سالگی فعالیت، کنجکاوی و علاقهٔ به زندگی در کودک شکل می‌گیرد. به جای ممنوعیت و تنبیه، توجه بچه‌ها را به چیز دیگری سوق دهیم. تنها دلیل اینکه بچه‌ها یکدیگر را می‌زنند این است که

ادامه مطلب / دانلود

چگونه الگوی خوبی برای فرزندان‌ باشیم؟

چگونه الگوی خوبی برای فرزندان‌ باشیم؟

برای اینکه الگوی خوبی برای فرزندان‌تان باشید، باید صداقت را تمرین کنید. اگر فرزندتان از شما سواات سخت و تکان دهنده می‌پرسد، به آنها صادقانه پاسخ دهید. فقط آن پاسخ‌ها را طوری بیان کنید که فرزندتان متوجه آن بشود.

والدین نمی‌دانند که چه تاثیری بر فرزندانشان دارند. از زمانی که به دنیا می‌آییم، شروع به یادگرفتن از کسانی می‌کنیم که بیشتر از در اطراف خود می‌بینیم که معمولاً هم پدر و مادرمان هستند. الگو بودن کمی ترس دارد اما باید بدانید که

ادامه مطلب / دانلود

آشنایی با نکات صحیح تربیتی در کودکان

آشنایی با نکات صحیح تربیتی در کودکان

آشنایی با نکات صحیح تربیتی پیش شرط تربیت اصولی در کودکان است و عدم آگاهی اولین و مهمترین ضربه تربیتی است که والدین مرتکب می‌شوند؛ متخصصان ومشاوران تربیتی معتقد هستند: آگاهی از زمان درست ارائه نکات تربیتی به کودک، توازن میان تشویق وتنبیه،برخورد مناسب درمواجه با شیطنت کودکان وبه طور کلی آشنایی با رمز و رموز تربیت از مواردی است که تمامی والدین باید نسبت به آن واقف باشند تا بتوانند فرزند پروری صحیحی داشته وافراد موثر وموفقی تربیت کنند.

متأسفانه عدم آگاهی خانواده‌ها از این نکات وراهکارهای تربیتی موجب می‌شود کودک از ابتدا با تربیت صحیح آشنا نشود وبه مرور رفتارهای نادرست در او نهادینه شود وزمانی که به سنین بزرگسالی می‌رسد در معرض بسیاری از آسیب‌های اجتماعی قرار گرفته ونسلی را قربانی کرده وجامعه را دستخوش آسیب کند؛ لذا تربیت کودک بیش از آنچه به نظر می‌رسد حائز اهمیت بوده وضرورت دارد والدین نسبت به آن بی تفاوت نباشند.

تربیت کودک از چه سنی باید اعمال شود؟

دکتر الهه میرآخورلی روان شناس تربیتی در این خصوص گفت: طبیعی است که تا یک سالگی تربیت کودک ضرورت ندارد زیرا تا این سنین تنها کودک نیاز به رفع نیازهای اولیه از جانب والدین خصوصا مادر دارد و تا این سن کودک متوجه امر و نهی و آموزش نکات تربیتی نمی‌شود ونیازمند حمایت مادر است و

ادامه مطلب / دانلود

4 مرحله برای تربیت کودک

4 مرحله برای تربیت کودک

در اینجا برای شما پدران و مادران، دوره های زندگی کودکان را بخش بندی کرده ایم که در هر مرحله باید فرزند شما متناسب با سنی که در آن است، تربیت شود… تنها دلیل اینکه بچه‌ها یکدیگر را می‌زنند این است که آنها نمی‌توانند جواب دهند.

دورهٔ اول، تا پنج سالگی:

تا پنج سالگی فعالیت، کنجکاوی و علاقهٔ به زندگی در کودک شکل می‌گیرد. به جای ممنوعیت و تنبیه، توجه بچه‌ها را به چیز دیگری سوق دهیم. تنها دلیل اینکه بچه‌ها یکدیگر را می‌زنند این است که آنها نمی‌توانند جواب دهند. اگر فرزند شما کار خطرناکی انجام می‌دهد، حالت صورت و صدای خود را به شکل وحشت زده و هشدار دهنده کنید. فرزند چنین زبانی را خوب می‌فهمد. اگر قبل از پنج سالگی، فرزند را محدود و

ادامه مطلب / دانلود

میهن فال:از کسانی نباشید که همیشه باب صحبت را با کودکان درباره ظاهر باز می کنید. روانشناسان خانواده معتقدند که حتی یک جمله ناغافلانه می تواند تاثیر منفی بسیار قوی بر ذهن یک کودک بگذارد. به همین دلیل بسیار مهم است که وقتی با کودک در تعامل هستید روی جملاتی که به او می گویید دقت کنید و از گفتن بعضی جملات خاص شدیدا پرهیز کنید. در اینجا لیستی از جملاتی آورده شده است که باید اغلب والدین به فرزندان خود بگویند تا غیر مستقیم آموزش ببینند و بهترین احساس ها را در زندگی تجربه کنند.

جملاتی که باید والدین به فرزندان خود بگویند تا غیر مستقیم آموزش ببینند

عجب دختر مهربانی هستی

از کسانی نباشید که همیشه باب صحبت را با کودکان درباره ظاهر باز می کنید. به جای تعریف مدام از ظاهر کودک، خاصه دختربچه ها که اغلب به دلیل ظاهر بانمک شان مورد توجه و استقبال قرار می گیرند، خوب است از صفات اخلاقی خوب آنها تعریف کنید؛«عجب دختر مهربانی هستی»،«چقدر مودبی»،«چقدر خوش اخلاقی»، «تو چه تصمیم های عاقلانه ای می گیری» و…

نگذارید کار به جیغ بکشد

کودکان از شخصی که با او قیاس شده اند متنفر می شوند. بچه ها از اینکه با دیگران مقایسه شوند به شدت بدشان می آید و این مسئله باعث می شود که کودک همیشه خودش را با دیگران مقایسه کند و این رفتار سالمی نیست .به بیان جملات خودتان در رابطه با بچه ها حساس باشید و هوشمندانه از اینکه آنها را در دام بروز عکس العمل های منفی بیندازید پیشگیری کنید.

فقط پسرها قوی نیستند

به کودکتان برچسب نزنید. هر نوع برچسبی کمکی به هویت یابی نمی کند. اینکه مدام در مقابل احساسات پسر بچه تان بگویید«مثل دختربچه ها رفتار نکن»، «پسرها قوی هستند مثل دخترها ضعیف نیستند» و جملاتی از این دست باعث می شود او را دچار احساسات متناقض کنید.

بچه ها را مجبور نکنید که دیگران را ببوسند

خودتان را به جای او بگذارید و ببینید چقدر دلتان می خواهد مدام مجبور به بغل کشیدن و بوسیدن دیگران شوید. گاهی والدین بچه ها را مجبور می کنند که دیگرانی را نیز ببوسند و بغل کنند؛آن هم با تعابیری مثل خاله و عمو: «خاله رو بغل کن»، «عمو رو ببوس» و… بچه ها باید بدانند که چنین رفتارهایی در چه زمانی مجاز و در چه زمانی غیر مجاز است و می توانند در برابر خواسته های دیگران «نه» بگویند.

به او بگویید چرا باید عذرخواهی کند

به جای اجبار کودک به عذرخواهی ، آن هم به صورت نمایشی، راه درست را به او پیشنهاد کرده یا شرایط را برایش توصیف کنید. «اینکه بدون اجازه اسباب بازی های علی رو برداشتی، اونو ناراحت می کنه»، «اینکه بی هوا رو سر پدربزرگ بپری، بهش آسیب می رسونه» و اینگونه جملات می تواند او را متوجه عواقب کار بدی که انجام داده بکند و بداند که چرا باید عذرخواهی کند.

تو میمون کوچولوی من هستی

وقتی این کلمات را برای کودک به کار می بریم آن ها را تبدیل به موجودی غیرانسانی می کنیم. به یک عروسک که هر چه دلمان خواست می توانیم با او انجام دهیم. در ابتدای زندگی، کودک این کلمات را مثبت تعبیر می کند چون به شما اعتماد کامل دارد. حتی اگر چیز بدی هم بگویید به دلیل اعتمادی که به شما دارند سعی می کنند آن را تکرار کنند. بنابراین باید بسیار مراقب کلماتی که به کار می برید باشید.

بهتر است که وقتی او را خطاب قرار می دهید به جای اسم های مستعار بامزه نامش را به زبان بیاورید. در واقع کودک با نام اصلی خود به دنیا معرفی می شود، با نام اصلی خود خودش را در دنیا می شناسد و با نام اصلی خود درک می کند که چقدر در دنیا به عنوان یک شخصیت ارزش دارد.

دوستت در امتحان بهتر از تو بود

هر نوع برچسبی کمکی به هویت یابی نمی کند. اینکه مدام در مقابل احساسات پسر بچه تان بگویید«مثل دختربچه ها رفتار نکن»، «پسرها قوی هستند مثل دخترها ضعیف نیستند» و جملاتی از این دست باعث می شود او را دچار احساسات متناقض کنید

جمله ای که می تواند تجربه ای آزار دهنده برای کودک باشد و تلخی ان را حتی تا دوران نوجوانی هم به دوش بکشد این است: چرا او در امتحان بهتر از تو بود؟ کودکان از شخصی که با او قیاس شده اند متنفر می شوند. بچه ها از اینکه با دیگران مقایسه شوند به شدت بدشان می آید و این مسئله باعث می شود که کودک همیشه خودش را با دیگران مقایسه کند و این رفتار سالمی نیست.

اگر یکبار دیگر این کار را انجام دهی دیگر دوستت نخواهم داشت

کودک تقلا می کند که ببیند والدینش دقیقا چه چیزی از او می خواهند و امیال و آرزوهای درونی خودش را نادیده می گیرد. وقتی این اتفاق بیفتد او دیگر بچه نیست چون لازمه بچگی بیخیالی و سبکبالی است. این ذهنیت که همیشه خود را در رده دوم اهمیت قرار دهد به آسانی تا دوران نوجوانی هم همراه او می ماند.

تو همیشه تلاشت رو می کنی

به جای تشویق کردن دائمی کودک بابت کارهای ریز و درشتش بهتر است تلاش او را تشویق کنید. «تو بهترینی»، «تو همیشه موفق می شی» و… این جملات باعث می شود که کودک ارزش خود را در گرو درست و کامل انجام دادن کارها بداند و حتی دچار اعتماد به نفس کاذب شده یا اضطراب و استرس کامل بودن تا ابد رهایش نکند چون گمان می کند اگر این کار را به بهترین نحو ممکن انجام ندهد دیگر ارزشی نزد شما نخواهد داشت.

عوض این جملات بگویید؛ «تو همیشه تلاشت رو می کنی»، «اینکه اینقدر تلاش می کنی خیلی برای من ارزشمنده». با این جمله ها ارزش تلاش کردن را به او می فهمانید نه صرفا برنده شدن و جلوافتادن از بقیه را.

ادامه مطلب / دانلود

کلمات ممنوعه در تربیت کودکان

کلمات ممنوعه در تربیت کودکان

«من هر چه قدر به فرزندم می گویم وسایل شخصی ات را سر جایش بگذار، هر روز صبح تختت را مرتب کن یا اتاقت را همیشه مرتب نگه دار، انگار تاثیری ندارد. خیلی از راهکارها را امتحان کرده ام، خیلی شرط و شروط برایش گذاشته ام؛ اما دست آخر هم، آن گونه ای که می خواستم نشده است.»

حسین سلیمان پور، روان شناس تربیتی در این باره و به عنوان اولین جمله می گوید: «بچه هایی که خیلی مرتب و منظم هستند، ممکن است در آینده رفتارهای وسواسی از خود نشان دهند. پس تاکید زیاد و افراطی بعضی والدین بر منظم بودن کودک شان، می تواند مشکلات روان شناسانه ای مانند وسواس برای آن ها به وجود آورد.» با این حال، توصیه هایی برای تحقق این هدف به والدین مطرح می شود.

اعتماد به نفس کودکتان را از بین نبرید

سعی کنید نصیحت، تذکر و امر و نهی را کاهش دهید و به موقع و اصولی از آن استفاده کنید؛ زیرا امر و نهی زیاد اعتماد به نفس کودک را از بین می برد. در ضمن از راهکار «تقویت دوبل» بهره ببرید. یعنی هرگاه فرزندتان، وسایلش را مرتب کرد، هم او را تشویق کنید و هم جلوی همسرتان این موضوع را بازگو کنید تا او هم تشویقش کند و

ادامه مطلب / دانلود

چگونه کودکی با ادب تربیت کنیم؟

چگونه کودکی با ادب تربیت کنیم؟

مهمترین کاری که والدین باید برای تربیت فرزندشان انجام دهند آموختن ادب و نزاکت در مقابل دیگران به وی است. روش هایی وجود دارد که شما بتوانید کودک مودبی را تحویل جامعه دهید.

به رفتار محترمانه پاداش دهید

تا حد امکان رفتار مؤدبانه کودک‌تان را تقویت کنید. اما این کار را به طور جزئی و خاص انجام دهید. تشویق باید رفتار خوب را به صورت جزئی توصیف کند؛ «دختر خوب»، «پسر خوب» و «بچه خوب» مناسب نیست. به جای این جمله‌های کلی برای نمونه بگویید: «ممنونم که وقتی کوکی می‌خواستی «لطف کنید» گفتی». واضح و روشن صحبت کنید و

ادامه مطلب / دانلود

۲۵ رفتار مهمی که باید به کودکانتان آموزش دهید!

رفتارهای بی‌ادبانه فرزندتان همیشه عمدی نیست. گاهی اوقات بچه‌ها تشخیص نمی‌دهند که پریدن وسط حرف دیگران، دست کردن در بینی‌شان یا بلند درمورد عیب دیگران در خیابان حرف زدن کار بی‌ادبانه‌ای است.

رفتارهای بی‌ادبانه فرزندتان همیشه عمدی نیست. گاهی اوقات بچه‌ها تشخیص نمی‌دهند که پریدن وسط حرف دیگران، دست کردن در بینی‌شان یا بلند درمورد عیب دیگران در خیابان حرف زدن کار بی‌ادبانه‌ای است. و پدرها و مادرها هم با این زندگی پرمشغله امروز همیشه فرصت نمی‌کنند که زمان کافی برای آموزش این مسائل بگذارند. اما اگر این ۲۵ رفتار مهم را در فرزندتان تقویت کنید، او را به کودکی فوق‌العاده مودب، مهربان و باتربیت تبدیل خواهید کرد.

رفتار ۱: وقتی چیزی از کسی می‌خواهید، بگویید، «لطفاً».

رفتار ۲: وقتی چیزی از کسی می‌گیرید، بگویید، «متشکرم».

رفتار ۳: اگر نیاز است که

ادامه مطلب / دانلود

تاثیر تعلیم و تربیت پدر در آینده فرزندان

ضرب‌المثل یک دست صدا ندارد در مورد تربیت فرزند هم صدق می‌کند. نه شما و نه هیچ‌کس دیگری به تنهایی نمی‌تواند نیازهای عاطفی و روانی فرزندش را برآورده کند. مادر و پدر هیچ‌یک نمی‌توانند به تنهایی و بدون همکاری دیگری کودک سالمی را بار بیاورند. کیانی‌نژاد،  روانشناس می‌گوید: پدر و مادر هر کدام  ویژگی‌هایی دارند که حذف‌شان باعث می‌شود همه‌چیز به خوبی پیش نرود و به اصطلاح یک جای کار بلنگد. اگر شما هم تصور می‌کنید با تمام وقت مادری کردن و حذف پدر از گردونه تربیت و وقت‌گذرانی با کودک، همه دین‌تان را به کودک خود ادا کرده‌اید، این مطلب را بخوانید تا بدانید با این تصور چقدر به فرزندتان آسیب می‌رسانید.

تیر خلاص را به پدر نزنید
حضور موثر و مشارکت پدر در امور تربیتی باعث می‌شود کودک پدر را صاحب قدرت بداند و به او تکیه کند. وقتی پدر کنار می‌کشد یا کنار گذاشته می‌شود، ناخودآگاه این تصور برای کودک ایجاد می‌شود که پدرش ضعیف است و از پس کارها برنمی‌آید. در نتیجه به‌طور طبیعی نمی‌تواند به یک فرد ضعیف تکیه کند و رابطه سالم او با پدر مخدوش می‌شود و برایش خلأهایی می‌سازد که با هیچ چیزی پر نمی‌شود. لازم به یادآوری است که اولین الگوی هر فردی پدر و مادر اوست و در مقاطع سنی مختلف و در مواجهه با دنیای بیرون آنها همیشه پشت و پناه هستند پس نباید اجازه داد یکی از این پایگاه‌های مهارت‌آموزی نابود شود.

با هم هماهنگ باشید
مرد و زنی که از یکدیگر جدا شده‌اند و کودک یکی از آنها را هفته‌ای یک‌بار می‌بیند، به مصلحت تربیت کودک باید در امور فرزندپروری با یکدیگر تعامل صحیحی داشته باشند؛ مثلا اگر کودک پیش مادر زندگی می‌کند، از پدر خواسته شود در همان یک روز که از کودک نگهداری می‌کند به اصول تربیتی مادر وفادار باشد؛ یعنی اگر بچه عادت دارد هر شب ساعت ۹ بخوابد، این نکته در آن یک شب پیش پدر هم رعایت شود. در صورتی که کودک از حضور یکی از والدین محروم شده‌ است، ارتباط با بستگان نزدیک و هم‌جنس کودک و بزرگسالان هم‌جنس او، تاثیر بسیار خوبی بر تربیت و رشد او می‌گذارد؛ مثلا برای یک پسر حضور دایی، عمو و پسرهای‌شان و برای یک دختر معاشرت با خاله، عمه و دخترهای‌شان می‌تواند از نظر احساسی تا حد کمی خلأهای او را جبران کند.

چرا پدرها در تربیت مشارکت نمی‌کنند؟
کودکانی که همزمان نمی‌توانند حمایت پدر و مادر را داشته باشند به دو گروه گفته شده محدود نمی‌شوند. در حالت سوم هر دو والد زنده هستند و با هم زندگی می‌کنند ولی یکی از آنها دخالتی در تربیت فرزند ندارد. معمولا این پدرها هستند که به اجبار یا اختیار مشارکتی در فرزندپروری ندارند درحالی‌که حضور موثر پدر در فرزندپروری باعث می‌شود کودک تربیت سالم‌تری داشته باشد. علاوه بر این حضور پدر در تربیت فایده مهم دیگری هم دارد؛ اینکه کودک به این وسیله ارتباط بهتری با پدر برقرار کرده و به او تکیه می‌کند. مادرانی که در مسیر سرنوشت‌ساز تربیت کودک به هر دلیلی پدر را حذف می‌کنند، ناخواسته به کودک‌شان آسیب می‌رسانند. پیش از هر چیز باید علت عقب‌نشینی مشخص شود تا بر اساس آن راهکار متناسب با مشکل را بیابیم.

 پدرهای بی‌مسوولیت
پدری که وظایفش را به‌درستی انجام نمی‌دهد و  نمی‌تواند آن‌طور که باید، از کودک مراقبت کند، در این صورت مادر ترجیح می‌دهد فرزندش را دست چنین پدری نسپارد تا کمتر آسیب ببیند. گاهی مساله چیزی بیش از بی‌مسوولیتی است و تنها ماندن کودک پیش پدر برایش خطر دارد. پدرهایی که نمی‌توانند خشم‌شان را کنترل کنند و در حالت عصبانیت به اشیا و دیگران آسیب می‌زنند، قابل اعتماد نیستند. علاوه بر این گاهی پدرهای ناسالمی هم هستند که کودک‌ را آزار جنسی می‌دهند. طبیعی است مادر برای حفظ جان و سلامت روح و تن کودک نه‌تنها حاضر نیست پدر را وارد بازی کند بلکه ترجیح می‌دهد هرچه بیشتر از کودک فاصله بگیرد.

چه باید کرد؟

اگر بی‌مسوولیتی شامل بی‌دقتی در یکی، دو مورد باشد، مادر می‌تواند در فضایی دوستانه، حساس بودن کودک را به پدر یادآوری کند و به اتفاق راه‌حلی برای این مشکل پیدا کنند اما اگر مادر می‌داند که پدر کودک‌آزاری می‌کند باید به نحوی او را راضی کند تا برای درمان به متخصص مراجعه کند. اگر هم راضی به درمان نشد، بهترین راه این است که کودک را با پدر تنها نگذارد.

  حضور پدر در تربیت کودک، باعث می شود کودک ارتباط بهتری با پدر برقرار کند

مادرهای وسواسی
بعضی مادرها فقط خودشان را دارای صلاحیت می‌بینند و فکر می‌کنند پدر هر کاری که انجام می‌دهد، اشتباه است بنابراین برای اینکه اشتباهات خیالی به تربیت کودک خدشه‌ای وارد نکند به پدر اجازه‌ مداخله در امور فرزند را نمی‌دهند یا در یک حالت دیگر آن قدر از رفتار پدر با کودک انتقاد می‌کنند و ایراد می‌گیرند که پدر ناچار می‌شود کناره‌گیری کند چون در این شرایط هم تحقیر می‌شود و هم خسته و نمی تواند بیش از این وضعیت را تحمل کند.

چه باید کرد؟

مادران وسواسی باید بدانند هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که دچار اشتباه نمی‌شود و خود آنها هم ضعف‌هایی دارند و اشتباهاتی مرتکب می‌شوند. اولین اشتباه همین نگاه غلط به تربیت فرزند است! راهکار ساده این است که مادر بدون اینکه به همسرش انگ نابلدی بچسباند، با او صحبت و انتظاراتش را مطرح کند تا به یک روش مشخص در تربیت فرزندشان برسند. همچنین بسیار مهم است که والدین همیشه در پی مطالعه و کسب آگاهی در زمینه فرزندپروری باشند. کتاب‌ها و مقالات بسیار زیادی در این‌باره وجود دارد که به‌راحتی قابل تهیه هستند. اگر کسی نمی‌تواند مطالعه کند، در عوض می‌تواند از متخصص مشورت بگیرد یا در دوره‌های فرزندپروری شرکت کند. نفس بالا بردن آگاهی می‌تواند این مشکل را از بین ببرد.

مادرهای همه‌فن حریف
حتما مادرانی را که به‌تنهایی همه کارها را انجام می‌دهند، دیده‌اید. اینها مادرهایی هستند که دل‌شان می‌خواهد بهترین باشند و برای رسیدن به این هدف، سخت تلاش می‌کنند. یک مادر کامل مرتب به خورد و خوراک کودک می‌رسد، او را به مدرسه و کلاس‌های مختلف می‌برد و به خانه برش می‌گرداند، خریدها را خودش انجام می‌دهد، برای اینکه کودک او را بهترین بداند وظایف طبیعی کودک را انجام می‌دهد و  اجازه نمی‌دهد خود کودک کمترین زحمتی بکشد حتی به جایش فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد و خلاصه در رسیدگی به کارهای کودک و به‌طور کلی در فرزندپروری هیچ سهمی را برای پدر در نظر نمی‌گیرد؛ ضمن اینکه اگر پدر هم اصرار به مشارکت داشته باشد، این اجازه را نمی‌دهد و سعی می‌کند او را دور نگه دارد. این مادران چون می‌خواهند بهترین باشند (چه در نظر دیگران و چه پیش کودک) حاضر نیستند مسوولیت‌ها را با پدرها قسمت کنند.

چه باید کرد؟

لازم است مادران کامل بدانند این همه فشار آوردن به خود برای بهترین شدن، فایده‌ای ندارد. مادری برای کودکش بهترین است که در وهله‌ اول حال خودش خوب باشد. مادری که همیشه به فرزندش رسیدگی می‌کند، برای او جذاب نخواهد بود. برای اینکه مادر جذاب و بهتری باشید، لازم است ساعاتی از روز را به امور شخصی‌تان اختصاص دهید. همسرتان را فراموش نکنید و برای با هم بودن زمان بگذارید. اگر همسرتان را در تربیت فرزند شریک کنید و مسوولیت‌هایی را هم به او بسپارید، برای انجام همه این کارها فرصت خواهید داشت.

به بابای جدید سلام کن
بسیاری از افرادی که بعد از فوت همسر یا طلاق دوباره ازدواج می‌کنند، برای پر کردن خلأ عاطفی و تربیتی کودک حاضر به ازدواج می‌شوند. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند نقش پدر یا مادر از دست رفته را بازی کند و این جای خالی هرگز قابل پر کردن نیست.  در صورت ازدواج مجدد مادر، مردی که وارد زندگی می‌شود صرفا همسر اوست و وظیفه تربیت کودک را ندارد.

ادامه مطلب / دانلود

فرزند شما به تازگی از الفاظی استفاده می کند که چندان مناسب نیست. برای اولین بار که حرف زشتی از دهانش درآمد چه رفتاری با او داشتید؟ در عین متعجب بودن از لحن کودکانه او خنده تان گرفت یا تنبیهش کردید؟ گرچه فرزندتان منظوری از بیان الفاظ نامناسب ندارد اما به هر حال هر والدی ترجیح می دهد فرزندش مودبانه برخورد کند.

با حرف زشت زدن کودکان چه رفتاری نشان دهیم؟

اگر نمی دانید چطور باید با این موضوع کنار بیایید و به فرزندتان بفهمانید نباید فحش بدهد، توصیه های دکتر خوشابی فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوانان را بخوانید.

چرا گاهی بچه ها از کلمات نامناسبی استفاده می کنند که گاه حتی معنی آن را نمی دانند؟
فحش دادن نوعی پرخاشگری کلامی است و در بسیاری از موارد جنبه یادگیری دارد. کودک از والدین یا در مهد و حتی از فیلم ها و برنامه های کودک الفاظ زشت را می آموزد و برای جلب توجه اطرافیان و ابراز خود یا تحریک احساسات دیگران و به خشم آوردنشان و حتی برای لجبازی و شکستن محدودیت ها، از آن استفاده می کند.

با کودکی که فحش می دهد چطور برخورد کنیم؟
این موضوع به سن کودک بستگی دارد. ۲ تا ۳ سالگی سن لجبازی کودکان است وکودک بدون اینکه مفهوم الفاظ را بداند، ممکن است این کلمات را به زبان بیاورد. مواهه تند و قاطعانه یا برعکس تعجب کردن و خندیدن به کودک می تواند باعث این رفتار شود. در این سن نادیده گرفتن رفتار بهترین عملکرد است و به تغییر آن کمک می کند. این نوع رفتارها در کودکان دوره ای است. در سنین نوپایی مدت کوتاهی ممکن است کودک الفاظ نامناسب را استفاده و بعد رفتار دیگری را جایگزین آن کند.

در سنین بالاتر مثل ۶-۵ سالگی چطور؟ والدین چه رفتاری باید داشته باشند؟
در سنین بالاتر کودک متوجه معنی دشنام می شود و برای بزرگ نشان دادن خود در مقابل دوستان ممکن است مخصوصا در مدرسه از این کلمات استفاده کند یا آنها را از دوستانش بیاموزد و به خواهر و برادرهایش بگوید. نادیده گرفتن رفتار کودک در این سن کمک کننده نیست و والدین باید نارضایتی خود را اعلام کنند.

وقتی کودک از این الفاظ استفاده می کند، اگر والدین از لحن کودکانه فرزندشان خوششان بیاید و به او بخندند یا واکنش خیلی تند نشان دهند این رفتار در کودک تثبیت می شود. در این شرایط اقوام درجه یک و حتی دو باید هماهنگ با هم برخورد مناسبی نشان دهند یعنی روشی مشابه والدین را انتخاب کنند. باید به کودک فهماند که این الفاظ نامناسب است و نباید از آنها استفاده کند. اگر با وجود تذکرات رفتار تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد.

منظور از تنبیه چیست؟
منظورم از تنبیه محرومیت است. مثلا والدین وقتی کودک حرفی نامناسب زد، به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه او را به اتاق دیگری بفرستند و نیم ساعت بعد از پایان محرومیت به او بی توجهی کنند و نارضایتی خود را اعلام کنند یا اسباب بازی مورد علاقه اش را برای چند ساعت از کودک بگیرند و بعد از آن بدون آنکه کودک متوجه شود، به اتاقش بفرستند یا مثلا از بردن کودک به پارک یا جایی که دوست دارد، خودداری کنند.

  اگر با وجود تذکرات بد دهانی کودک تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد

اگر کودک در محلی عمومی یا در مهمانی حرف نامناسب زد، چطور برخورد کنیم؟
اگر کودک در مهمانی یا در محیط عمومی از الفاظ نامناسب استفاده کرد، باید او را کنار بکشید و بخواهید به این رفتار خود پایان دهد. قبل از مهمانی هم والدین باید از روش های تشویقی استفاده کنند و مثلا به کودکشان گوشزد کنند اگر از این الفاظ استفاده نکند، به او جایزه می دهند. روش های تشویقی باید تا حد ممکن کلامی و غیرمادی باشد تا کودک شرطی نشود. لبخند محبت آمیز یا آفرین گفتن یا نهایتا جایزه دادن به کودک کافی است. در صورتی که کودک به این روش توجه نداشت و رفتار خود را تکرار کرد، باید والدین به همراه او محیط را ترک کنند. اگر این رفتار چند بار تکرار شود، کودک متوجه حد و مرز کلامی می شود و رفتارهای پرخاشگرانه کلامی خود را کنترل خواهدکرد.

از تشویق و تنبیه برای اصلاح رفتار و کلام نوجوانان هم می توان استفاده کرد؟
نه، استفاده از این روش ها در سنین پایین موثر است. از ۱۰ سالگی به بعد روش های رفتاری جوابگو نیست و باید از روش های دیگری استفاده کرد. در سنین بالا باید روی خود کودک کار کرد و برنامه های رفتاردرمانی داشت.

وقتی کودک ناسزا می گوید، به او چه بگوییم؟
۱- می دانم که از رفتار دوستت (خواهرت یا برادرت) عصبانی هستی اما ناسزاگفتن کار صحیحی نیست.

۲- اگر عصبانی هستی، نفس عمیقی بکش و بدون اینکه از الفاظ نامناسب استفاده کنی به کمک الفاط درست و مناسب مشکلت را بیان کن.

۳- فحش دادن شخصیت تو را خراب می کند. اگر می خواهی به دوستانت نشان دهی از آنها برتری، باید با آنها موقر و باادب صحبت کنی.

ادامه مطلب / دانلود

نکات مهم و خواندنی درباره ی تربیت کودکان

نکات مهم و خواندنی درباره ی تربیت کودکان

نکات مهم و خواندنی درباره ی تربیت کودکان ,طبق مطالعه ای که تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای کودکان بررسی کرده است، مشخص شده کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار می‌کنند و خود را با شرایط تطبیق می‌دهند.در مطالعه ای که بر روی بیش از 16 هزار کودک که بیشتر آنها در سال‌های اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی کنند که کودک چه‌قدر بر خود کنترل دارد، چند وقت یک‌بار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان می‌دهد و آیا به‌خوبی به همسالانش احترام می‌گذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات به‌دست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر این‌که چند وقت یک‌بار به مکان‌های مذهبی می‌روند، آیا در مورد دین با کودکشان صحبت می‌کنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره می‌کنند یا نه، مقایسه کردند.

نتیجه این بود:

کودکانی که والدینشان به‌طور مرتب در مراکز دینی شرکت داشتند (به‌خصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراکز می‌رفتند) و با کودکشان در مورد دین صحبت می‌کردند، نسبت به کودکانی که والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد کنترل بر خود، مهارت‌های اجتماعی و تمایل به یادگیری کسب کردند.همچنین این پژوهش نشان داد هنگامی که والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره می‌کردند، کودکان بیشتر مشکل داشتند.محققان در توجیه این یافته‌ها می‌گویند: آموزش‌های مذهبی و تربیت اسلامی کودکان به سه دلیل می‌تواند برای کودکان خوب باشد؛ اول این‌که گروه‌های مذهبی از والدین حمایت اجتماعی می‌کنند و این برای رشد مهارت‌های آنان مفید است. کودکانی که بـه این گروه‌های مذهبی آورده می‌شوند وقتــی همـان حرف‌های والدین شــان را می‌شنوند که بزرگســـالان دیگر هـم آنها را تأیید می‌کنند، حرف‌های والدین شـان را در خانـه عمـیق‌تر درک می‌کنند.دوم این‌که در تربیت اسلامی کودکان انواع ارزش‌ها و هنجارهایی که در گروه‌های مذهبی مبادله می‌شود، اغلب به فداکاری و طرفــداری از خانـواده گرایش دارند. این ارزش‌ها در شکل‌گیری ارتباط والدین با کودکان و در نتیجه رشد کودکان در واکنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .در آخر سازمان‌های مذهبی مهارت‌های والدین را با معانی مقدس عجین می‌کنند.

تربیت اسلامی کودکان چگونه باید انجام پذیرد؟

والدین در راستای پرورش مذهبی کودکان باید از برخی رفتارها که به ظاهر برای پرورش مذهبی، ولی در واقع مانع چنین هدفی هستند، پرهیز کنند که موارد ذیل نمونه ای از راههای تربیت اسلامی کودکان می باشد می باشد:

 پرهیز از به کارگیری مفاهیم منفی:

به منظور پرورش کودک و تربیت اسلامی کودکان باید به حلاوت ها و زیبایی های دین تأکید کرد. کودکان باید با محبت و عشقی که خداوند به همه انسان ها مخصوصاً کودکان دارد، آشنا شوند. چون تصویر اولیه ای که والدین از بالاترین موضوع مذهبی، یعنی خداوند ایجاد می کنند، در گرایش کودک به مذهب اثر شگرفی دارد. بسیاری از والدین در برابر شیطنت های کودکان، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای طبیعی آن ها که خارج از حوصله خودشان است، به استفاده ابزاری از مفاهیم مذهبی روی آورده و خداوند را متهم می کنند که کودکان شلوغ را عذاب می کند و تصویر یک موجود شکنجه گر را از خداوند در ذهن کودک ترسیم می کنند؛ در حالی که عذاب خداوند برای مکلف گناه کار است نه کودکان.

 

نکات مهم و خواندنی درباره ی تربیت کودکان

تربیت اسلامی کودکان با پرهیز از اجبار در رفتارهای مذهبی:

بررسی ها نشان می دهد که بیش تر مخالفان مذهب، از دو گروه می باشند، گروه اول: کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی از آگاهی و تربیت مذهبی مناسب برخوردار نبوده اند. گروه دوم: کسانی هستند که تربیت مذهبی آن ها در کودکی با خشونت و سخت گیری همراه بوده است و در حالی که مساله ای را نمی فهمیده اند، آن ها را وادار به عمل کردن به آن می کردند. لذا والدین متدین نباید فرزندان خود را در انجام عبادات و رفتارهای دینی تحت فشار قرار دهند. آن ها باید کلیات دین را بگویند و رفتارها را به او آموزش دهند و در امور جزئی نیز به طور نامحسوس، رفتار و اعمال فرزندان خود را کنترل کنند.

 پرهیز از انتقاد و سخت گیری:

برای دست یابی به تربیت اسلامی کودکان، نباید کودکان و نوجوانان را در معرض انتقاد و ایرادهای فراوان قرار داد و آن ها را به صورت منفی با مذهب و ارزش ها آشنا کرد. شخصیت مذهبی کودک زمانی شکل می گیرد که متناسب با خواسته ها و روحیات و کشش های درونی او رفتار شود و آن در صورتی است که انگیزه های مذهبی به همراه امید و احساس های مثبت به او منتقل شود، نه سخت گیری و انتقاد؛ چرا که انتقاد زیاد از آن ها در هر زمینه ای که باشد، آنان را به سرکشی وامی دارد و تذکر فراوان، موجب پیدایش لجاجت و مقاومت می شود.حضرت علی (علیه السلام): الا فراط فی الملامه یشب نیران اللّجاج؛ زیاده روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله ور می کند.انتقاد و سخت گیری بی مورد نه تنها تربیت اسلامی کودکان را مورد خدشه قرار می دهد، بلکه موجب مشکلات روحی و روانی نیز می گردد.

 پرهیز از استدلال های فراتر از توانایی های ذهنی کودک و نوجوان:

شیوه تبلیغ انبیا این بود که با هر فردی به اندازه درک و فهم خود او سخن می گفتند، توجه به این مساله لازم است که کودکان هنوز به دوره تفکر مذهبی شخصی نرسیده اند و ذهن آن ها قدرت کافی برای درک مسائل و ادله پیچیده را ندارد و از هر استدلالی برای اثبات خداوند و یا هر جنبه ای از دین که فراتر از توانایی های ذهنی آن ها باشد، برداشت های ساده، مطلق و غیرواقعی خواهند داشت و اغلب از معنای ظاهری جملات فراتر نخواهد رفت. وقتی هم که در درک مساله شکست بخورند این شکست را متوجه استدلال و بطلان اصل مساله می دانند.

جلوگیری از ادامه و تثبیت تفکر خام مذهبی برای تربیت اسلامی کودکان:

کودکان در سنین خردسالی از طریق تخیل، نمادسازی و الگوسازی به تفکر می پردازند. آن ها برای بیان احساس ترس و اضطراب خود، آن را به شکل غول و هیولا به تصویر می کشند و موجودات خوب و دوست داشتنی را به صورت فرشته و امثال آن ترسیم می کنند، به منظور نزدیک تر کردن درک و تفکر کودکان به حقایق چنین مفاهیمی، باید آن ها را به تجارب محدود کودکانه خودشان ارجاع داد؛ به عنوان مثال وقتی کودک از والدین خود درباره مکان، اندازه و شکل خداوند سوال می کند باید در پاسخ او با بیان های سلبی گفته شود: خدا مثل ما نیست که دست و پا داشته باشد، در خانه ای زندگی کند یا قابل دیدن و لمس کردن باشد.چنین پاسخی هم به زدوده شدن مفاهیم خام موجود در ذهن کودک کمک می کند و هم سوال و کنجکاوی و میل درونی کودک به کشف حقایق دینی باقی مانده و ادامه آن به کشف درونی دین منجر خواهد شد.تربیت کردن بچه‌ها، کار درستی است و اتمام حجت کردن، بعضی وقت‌ها، خیلی هم لازم است، اما قرار نیست همیشه، شما دستور بدهید و او هم گوش به فرمان‌تان باشد.- «همین الان لباست رو بپوش؛ وگرنه اصلا بیرون نمی‌ریم»- «باشه، پس خونه می‌مونیم!»مکالمه عجیب و غریبی نیست. ممکن است شما هم از دو، سه سالگی فرزندتان به بعد، چندین و چند بار در همین موقعیت قرار گرفته باشید و وقتی می‌خواستید با پسر و دختر بازیگوش‌تان اتمام حجت کنید، آن‌ها با واکنش‌شان، شما را حیرت‌زده کرده باشند. تربیت کردن بچه‌ها، کار درستی است و اتمام حجت کردن، بعضی وقت‌ها، خیلی هم لازم است، اما قرار نیست همیشه، شما دستور بدهید و او هم گوش به فرمان‌تان باشد. در ادامه، با بزرگ‌ترین اشتباه‌هایی که هنگام تربیت فرزندان مرتکب می‌شوید و هم‌چنین روش درست جایگزین آن، آشنا می‌شوید.

نکات مهم و خواندنی درباره ی تربیت کودکان

دروغ گفتن

یکی از تله‌های تربیتی که والدین در آن می‌افتند، دروغ گفتن برای ترساندن بچه‌هاست. شاید شما هم برای این‌که فرزندتان، کاری را که از آن سرپیچی کرده، انجام دهد، به دروغ، محلی ترسناک را برایش توصیف کنید که همه بچه‌های بد و حرف‌گوش‌نکن به آن‌جا می‌روند. بعد، تهدید کنید که اگر آن کار را انجام ندهد، او را به آن مکان می‌فرستید. این موضوع، ذهن کودک شما را پر از ترس می‌کند و باعث می‌شود تا مدت‌های طولانی، از نزدیک شدن به بعضی مکان‌ها یا آدم‌های خاص، واهمه داشته باشد.  مادری را در نظر بگیرید که مجبور است سر کار برود و چون نمی‌خواهد دختر خواب‌آلودش، صبح زود و قبل از رسیدن به خانه مادربزرگ، یک گریه و زاری درست و حسابی راه بیندازد، به او می‌گوید: «اگر همین حالا ساکت نشی، می‌گم آقاپلیسه بیاد و ببردت زندان»! واضح است که از آن به بعد، دختر او، از تمام پلیس‌های شهر می‌ترسد.روش درست: دروغ‌های مصلحتی، ممکن است گاهی به یاری‌تان بیایند و ترساندن کودک، به شما کمک کند تا او، حرف‌شنوی بیش‌تری داشته باشد، اما توصیه همیشگی کارشناسان تربیت کودک این است که با کودک‌تان صادق باشید. به‌عنوان مثال، این مادر می‌توانست به دخترش بگوید: «می‌فهمم که دلت نمی‌خواهد صبح زود بیدار شوی و تا خونه مادربزرگ، توی اتوبوس سرپا بایستی، من هم دوست ندارم سر کار بروم، اما مجبورم و چاره دیگری ندارم.» این روش باعث می‌شود او، احساس بهتری درباره صبح زود بیدار شدن و… داشته باشد.

تهدید کردن

یکی دیگر از اشتباهات رایجی که والدین مرتکب می‌شوند، تهدید کردن بچه‌هاست. به او نگویید «اگر دوباره زبانت را دربیاوری، تنبیه‌ات می‌کنم»؛ زیرا وقتی کودک را در چنین شرایطی قرار می‌دهید، علاقه او را برای لجبازی با خودتان، دوبرابر می‌کنید و مطمئن باشید او، کار بدش را تکرار خواهد کرد.روش درست: تکرار جمله «اگر باز هم به خواهرت لگد بزنی، دیگه هیچ وقت نمی‌آییم پارک»، رفتار کودک شما را تغییر نمی‌دهد، بلکه باعث می‌شود فکر کند هنوز تا قبل از این‌که او را از محل بازی بیرون کنید، می‌تواند با چندتا لگد حسابی دیگر، خدمت خواهرش برسد. پس، بهتر است به او تذکر بدهید که اگر رفتارش را درست نکند، به خانه برمی‌گردید و در صورتی که آن را نادیده گرفت، بدون درنگ، به حرفی که زده‌اید، عمل کنید. این موضوع باعث می‌شود او، از جدیت شما مطمئن باشد.

خراب کردن وجهه پدر ومادر توسط یکدیگر

پشت هم را خالی کردن مقابل خواسته‌های بچه‌ها، یکی دیگر از خطاهایی است که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند. به‌عنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستنی خوردن را تمیز کردن اتاق قرار داده، شما هم پیرو این شرط باشید و از روی دل‌سوزی، در صورتی که فرزندتان، اتاقش را مرتب نکرده، به او بستنی ندهید.روش درست: متحد بودن پدر و مادر، یکی از مهم‌ترین مسایلی است که باید توسط والدین رعایت شود. ممکن است شما روش‌های مختلفی برای تربیت و تنبیه کردن فرزندتان داشته باشید و می‌توانید در مورد آن‌ها با یکدیگر صحبت کنید، اما هرگز سعی نکنید مقابل فرزندتان، تلاش دیگری را کم‌تر جلوه دهید.

 رشوه دادن

رشوه دادن به کودکان، آن هم وقتی باید وظیفه‌شان را انجام دهند، باعث می‌شود همیشه، از شما توقع جایزه داشته باشند. مادر یک دختر دو ساله، در این‌باره می‌گوید: «دختر من، هیچ وقت خوب غذا نمی‌خورد. به همین دلیل، یک بار به او پیشنهاد دادم که اگر غذایش را کامل بخورد، به او شکلات می‌دهم. از آن پس، او، هر بار پس از اتمام غذایش، از من انتظار شکلات یا آب‌نبات دارد.»روش بهتر: گاهی کار خوب،  مستحق جایزه است، اما تشویق کردن بچه‌ها برای خوب رفتار کردن، بهتر از دادن وعده جایزه است. بهتر است به‌جای به کار بردن جمله «اگر امروز که رفتیم خانه خاله، پسر خوبی باشی، برایت اسباب‌بازی می‌خرم»، از جمله «من واقعا به تو افتخار می‌کنم که امروز، خانه خاله، پسر خوبی بودی و من را خوش‌حال کردی» استفاده کنید.

راه‌کارهای پیشنهادی ما

اگر فرزندتان، هنگام صحبت با شما، فریاد بزند و شما هم در مقابل، فریاد می‌زنید یا به او هشدار می‌دهید و عصبانی می‌شوید؟همه اشتباه می‌کنند. به همین دلیل، خودتان را سرزنش نکنید و در مقابل، به فرزندتان بگویید از کاری که انجام داده‌اید یا حرفی که زده‌اید، پشیمان هستید و از این پس، قانون‌های جدید در خانه بگذارید.حتی اگر شما فکر می‌کنید که روش تربیتی که داشته‌اید، باید به‌طور کل تغییر کند، در ابتدا، با دو قانون جدید شروع کنید و فرزندتان را با 20 قانون جدید، غافل‌گیر نکنید.برای فرزندتان، بیش‌تر از دو یا سه حق انتخاب نگذارید. به این ترتیب، می‌توانید همیشه او را در کنترل‌تان داشته باشید.به خودتان و فرزندتان زمان دهید. تغییر یک رفتار بد، همیشه، زمان می‌خواهد.

فنری که گاهی درمی‌رود!

وقتی دختر خردسالم، از سفر جادویی به خانه پدربزرگ و مادربزرگش برمی‌گردد، مثل فنری می‌شود که از جا در رفته؛ باید با همان تقلا، او را به زندگی برگردانیم. در این سفر جادویی، او هر کاری می‌خواهد، می‌تواند انجام دهد؛ حتی می‌تواند برای چندین ساعت غذا و خوراکی نخورد، کسی هم با قاشق دنبالش ندود. حالا من و همسرم را تصور کنید که باید با تلاش بسیار، او را دوباره به قوانین زندگی خودمان عادت دهیم.این حرف‌های تکراری، دردسرهای همیشگی همه والدین است؛ چون همه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها فکر می‌کنند که بچه‌هایشان، با روش‌های تربیتی که در پیش گرفته‌اند، حتما نوه‌های عزیزتر از جان‌شان را می‌کُشند. این وسط، نوه‌ها، از موقعیت پیش آمده نهایت سوءاستفاده! را می‌کنند و حسابی، پنبه پدر و مادر را پیش پدربزرگ و مادربزرگ می‌زنند.تنها راه والدین برای بهتر کردن اوضاع، نه درست کردن آن، حرف زدن است؛ آن هم با احترام، اما قاطعانه. ما هم همین راه  را در پیش گرفته‌ایم و هم‌چنان تلاش می‌کنیم تا  این دو جبهه! را به تعادل برسانیم. هیچ‌وقت از حرف زدن خسته نشوید؛ سرانجام، نتیجه خواهد داد.

ادامه مطلب / دانلود

همه والدین کم و بیش تصویری آرمانی و اید ه آل از فرزندان خود دارند. مبنی بر اینکه چگونه باید باشند؛ چه اطلاعاتی را کسب نمایند و ارزش های اخلاقی و معیار های رفتاری را چگونه به کار ببرند.

نکاتی مهم در مورد تربیت فرزندان

نکاتی مهم در مورد تربیت فرزندان

والدین جهت سوق دادن فرزندانشان به سوی اهداف خویش ، روش های مختلفی را به کار می گیرند و رفتارهایی را در مقابل کودکانشان ارائه می دهند.

به طور کلی وقتی با  چند روش متفاوت به نتایج یکسانی می رسیم، بیشتر از به کار بردن یک روش احساس اطمینان خاطر می کنیم. بدین خاطر در این مقاله ، برآنیم تا روش های مختلف تربیتی را مورد بررسی قرار دهیم ، تا نوع و شیوه ی روش تربیتی خود را بهتر بشناسیم . از بین روش های مختلف ، دو جنبه ی مهم در فرزندپروری اهمیت دارد:

ادامه مطلب / دانلود
این ده قانون تربیت مهم ترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند.

نکات کلیدی در تربیت کودکان

1- تحسین و پاداش

بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.

استفاده از اسباب بازی و خوراکی های متنوع برای پاداش به کودکان الزامی نیست. شاید استفاده از تابلوی ساده ای که در آن ها رفتار خوب فرزندتان را با یک ستاره پاداش دهید، موثرترین تمجید از وی باشد.

2- ثباتِ قدم و استمرار

وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید.

اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند. اگر در جامعه امروزین ما رعایت قانون نهادینه نشده به علت این است که والدین قواعد مناسبی تعیین نکرده اند و آن ها را زیر پا گذاشته اند.

3- برقراری روال معین

نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهم ترین اصل در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری می توانید کمی انعطاف به خرج دهید.

تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید چرا که بی شک خانه پادگان نیست.

4- حدو حدود و خط قرمزها

کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته  و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.

5- نظم

حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. برای برقراری نظم راه های متفاوتی مانند قاطعیت در صحبت کردن یا هشداری ساده با حرکت انگشت سبابه وجود دارد، اما نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.

6- هشدارها

هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، در واقع به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.

7- انتظارها

بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.

8- محدودیت ها

خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند

نکات کلیدی در تربیت کودکان

9- مسئولیت پذیری

کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.

10- آسودگی خیال و آرامش

وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او هستند.

به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.

ادامه مطلب / دانلود

 

2قانون مهم برای تربیت کودکان

داشتن کودکان مودب و با تربیت واقعا لذت بخش است… شما با یادگیری عشق و منطق و دانستن تنها 2 قانون ساده می توانید به این لذت دست یابید!

اما چرا فقط 2 قانون؟

چون تربیت کودکان به اندازه کافی سخت است. بیشتر والدین و معلمان معتقدند در تربیت کودکان بیش فعال بخاطر سپاری قانون های متعدد کار مشکلی است.

ابراز علاقه و محبت به کودکان باید حد و مرزی داشته باشد و این وظیفه ماست که این حد و مرز هارا برای کودکان دلبندمان مشخص کنیم.

نکته جالب اینجاست که بسیاری از کودکان این حد و مرزها را امتحان می کنند! چون آنها قصد دارند بفهمند که شما چقدر در تعیین این حد و مرزها جدی هستید.

گروهی از والدین معتقدند که ما نمی خواهیم با این کار (یعنی تعیین حد و مرز بصورت جدی) عشق و احترام فرزندمان را از دست دهیم و به همین جهت از این حد و مرزها و قوانین دست می کشند…

تحقیقات نشان می دهد اگر والدین فرزندانشان را طوری تربیت کنند که آنها هیچوقت والدین خود را جزو انسانهای جدی و سخت گیر ندانند، هرگز احترام، مسئولیت و نظم و انضباط را یاد نمی گیرند و در محیط اجتماعی زمانی که با جدیت معلمان یا حتی جامعه مواجه می گردند، دچار مشکل می شوند.

و حالا انجمن عشق و منطق با ارائه 2 قانون ساده به شما کمک می کند تا به راحتی و بدون از دست دادن علاقه فرزندتان، آنها را تربیت کنید:

قانون اول

والدین باید به صورتی کاملا منطقی حد و مرزهای محکمی را بدون هر گونه عصبانیت، غرغر، تهدید و هشدارهای تکراری برای کودکان تعیین کنند.

والدین می توانند حد و مرزی تعیین کنند که بدون تنش و درگیری قابل اجرا باشد.

والدین باید در برابر غرغر کردن و عکس العمل های کودکان صبور باشند.

این مرزها در هر خانواده با فرهنگ مختلف متفاوت است و من در اینجا نمی توانم نمونه دقیقی از آن را عنوان کنم ولی به طور کلی، بایدها و نبایدهایی که در هر خانه و خانواده جهت آسایش و راحتی اعضا وجود دارد، این حد و مرزها را میسازد.

بطور مثال: فرزند شما تمایل به انجام کاری دارد که به صلاحش نیست… کافیست با ملایمت به او بگویید: من تو را دوست دارم و می دانم که این کار به تو ضرر می رساند. لازم نیست هیچ گونه خشونتی در کار باشد.

فرزند شما تمامی راه های ممکن را یکی یکی امتحان می کند تا شما را راضی کند. کارهایی مثل خواهش کردن، گریه کردن، فریاد کشیدن، قهر کردن و در مرحله آخر تحریک احساسات شما با جملاتی چون تو من را دوست نداری و غیره … . تنها کاری که شما در تمامی این مراحل باید انجام دهید این است که یک جمله برای خود انتخاب کنید و در اینجور مواقع با یک لبخند مهربان آن را بر زبان بیاورید. جملاتی مثل من دوستت دارم یا حتی خواندن یک شعر … یا اصلا سکوت مطلق به همراه لبخند محبت آمیز!

هنگامی که فرزندتان خشمگین است، بحث می‌کند یا بی‌حوصله است، او را در آغوش بگیرید، نوازش کنید، یا کارهای محبت‌آمیزی را که دوست دارد، انجام دهید

گاهی کودک شما با فریاد و گریه درخواست خود را به زبان می آورد، مهم نیست شما تنها با همان جمله مخصوص و لبخند به او بگویید تا زمانی که صدای تو به اندازه من ملایم نشده نمی توانم خواسته ات را درک کنم و سپس صبور باشید تا کودکتان تمامی راه های ممکن را برای راضی کردن شما امتحان کند. فقط صبور باشید پس از تمام گریه های و فریادها و … آرام می شود و دقیقا همان کاری را انجام می دهد که باب میل شماست.

شاید فقط 2 یا 3 بار لازم باشد این حرکات پرطنش مثل فریاد و گریه را از او تحمل کنید ولی در مراتب بعدی فرزندتان باور می کند که اینگونه حرکات در تصمیم شما هیچ اثری ندارد.

قانون دوم

زمانی که کودکان مشکل ایجاد می کنند والدین باید عواقب آن را به شیوه درستی به خودشان واگذار کنند.

والدین برای اینکه کودکان مشکل را حل کنند باید آنها را تشویق نموده البته به شرطی که حل مشکل توسط خود آنها، باعث دردسر دیگران نشود. همدردی والدین با کودک به این صورت است که قبل از مشاهده عواقب کارشان باید مساله را حل کنند.

مهم‌ترین هدیه‌ والدین به فرزندان

به‌ عنوان پدر و مادر، یکی از مهم‌ترین هدیه‌های شما به فرزندتان این است که به بهبود اعتماد به نفس او کمک کنید. فرزندتان به پشتیبانی و تشویق همیشگی شما نیاز دارد تا بتواند نیرومند شود، لذا شما موظف هستید پیرو دو قانون مطرح شده در بالا، عشق خود را به فرزندتان نشان دهید:

1 – کلمات مثبت زیادی برای فرزندتان به کار ببرید.

2 – به نیازهای احساسی و فیزیکی آنها با عشق پاسخ دهید و از کلمات سرزنش‌آمیز دوری کنید.

3 – بسیار تلاش کنید تا در خانه و جامعه، نمونه و الگوی خوبی باشید. از کلماتی مانند « متأسفم »، « لطفاً » و « متشکرم » استفاده کنید.

4 – هنگامی که فرزندتان خشمگین است، بحث می‌کند یا بی‌حوصله است، او را در آغوش بگیرید، نوازش کنید، یا کارهای محبت‌آمیزی را که دوست دارد، انجام دهید.

5 – شکل‌های خشونت‌ آمیز تنبیه را به کار نبرید. پدر و مادر باید سال‌ها پیش از نوجوانی، قانون تشویق و تنبیه را همزمان آغاز کنند.

6 – هنگامی که بچه‌ها به نوجوانی می‌رسند، اجازه دادن به آنها برای شکستن قوانین مهم، تنها خشونت را بیشتر می‌کند.

2قانون مهم برای تربیت کودکان

 

7 – برنامه‌ریزی کنید تا بخشی از روز را با کودکان یا نوجوانانتان سپری کنید و کارها یا بازی‌هایی را انجام دهید که دوست دارند.

8 – برای برخی شب‌ها، بازی خانوادگی در نظر بگیرید، به‌ گونه‌ای که افراد خانواده بتوانند با هم باشند. برای هر شب، نام یک نفر را بنویسید که می‌تواند بازی را انتخاب کند.

9 – یکی از بهترین راه‌های آشنایی فرزندتان با گزینش و انتخاب درست، تشویق او به آشپزی با شما است. به او اجازه دهید در همه مراحل، از تهیه لیست خرید تا پختن و سرو غذا، همکاری کند.

10 – همانطور که فرزندتان بزرگ می‌شود، برای گسترش و بهبود مهارت‌ها و توانایی‌های گوناگون در محدوده زندگی‌اش، وقت بیشتری را صرف می‌کند. باید تا جایی که ممکن است با تشویق و فراهم‌ کردن تجهیزات، ابزارها و آموزش‌های مورد نیازش، به او کمک کنید.

11 – سلامتی و تندرستی فرزندتان به مراقبت و توجه شما در سال‌های نخست وابسته است. با معاینه منظم فرزندتان توسط پزشک، حفظ او از تصادفات و اتفاق‌ها، فراهم کردن رژیم غنی غذایی و تشویق او به ورزش در زمان کودکی، کمک می‌کنید بدنش را حفظ و نیرومند کند.

12 – برای القای ارزش‌ها و باورهای خود به فرزندتان باید آنها را در زندگی با شما می‌بیند. به این توجه می‌کند که سر کار چگونه توبیخ می‌شوید، چگونه به باورهای‌ خود پایبند هستید و اینکه آیا به پندها و نصیحت‌هایتان عمل می‌کنید یا نه.

13 – به‌ عنوان پدر و مادر، یکی از مهم‌ترین هدیه‌های شما به فرزندتان این است که به بهبود اعتماد به نفس او کمک کنید. فرزندتان به پشتیبانی و تشویق همیشگی شما نیاز دارد تا بتواند نیرومند شود. دوست داشتن او، سپری کردن با او، گوش دادن به حرف‌هایش و ستایش از هنر و برتری‌هایش، همگی بخشی از هدیه‌های شما هستند.

14 – فراموش نکنید که در هر سنی به فرزندتان بگویید : « دوستت دارم ».

ادامه مطلب / دانلود
css.php