نتايج جستجو مطالب برچسب : افسردگی

با سوزاندن این گیاه در خانه افسردگی را درمان کنید

با سوزاندن این گیاه در خانه افسردگی را درمان کنید

کندر برای هزاران سال، بخش مهمی از مراسم مذهبی و فرهنگی بوده است. بسیاری از عبادت کنندگان معتقد بودند، که عطر آن منجر به آگاهی معنوی می شود. البته در سال های اخیر، سوزاندن کندر در مراسم مذهبی به یک حرکت نمادین تبدیل شده است.

خواص کندر

امروزه این طور به نظر می رسد، که در گذشته مردم نظر درستی در مورد خواص کندر داشته اند. در حال حاضر، دانشمندان بر اهمیت اثر مثبت کندر روی مغز تاکیید داشته و

ادامه مطلب / دانلود

افسردگی پاییزی

افسردگی پاییزی

افراد زیادی در اطراف ما هستند که با شروع فصل پاییز و سرد شدن هوا اخلاق و رفتارشان تغییر می کند و شادی کمتری نسبت به گذشته دارند که این موضوع یک اختلال روانی نیز محسوب می شود.

دکتر حامد محمدی کنگرانی، روانپزشک در باره این نوع اختلال می گوید: علت دقیق این اختلال کاملا مشخص نیست. اما محیط بسیار روی خلق و خوی آدم ها تاثیر می گذارد حتی میزان ترشحات هورمن ها نیز با تغییر فصول دچار تغیییر می شوند از طرفی دیگر با تغییر نور خورشید وکاهش آن متابولیسم بدن هم نیز تغییر می کند وبرای همین هم افراد بیشتر مایلند که خواب طولانی تری داشته باشند .وی معتقد است با کاهش نور خورشید، ساعت بیولوژیکی که خلق و خوی افراد، خواب و هورمون‌های آنان را تنظیم می‌کند، در زمستان به نوعی عقب می‌ماند و کندتر می‌گذرد.

این روانپزشک در پاسخ به این سوال که خیلی از افراد در این فصل ناراحت و غمگین هستند آیا این مسئله نشانه ای از افسردگی می تواند باشدیا خیر این طور توضیح می دهد: بله اما صدر صد نیست اگر کسی فکر می کند دچار علائم افسردگی است باید حتما به پزشک مراجعه کند چرا که گاهی مشکلات جسمی باعث افسردگی می‌شوند. اما گاهی هم نشانه‌های افسردگی فصلی بخشی از یک مشکل روانی پیچیده‌تر هستند.

نور درمانی یک عامل تاثیر گذار است

در خیلی از کشورهای دنیا با نور درمانی سعی می کنند به افرادی که

ادامه مطلب / دانلود

5 موردی که نشان می دهد همسر شما افسرده است!

5 موردی که نشان می دهد همسر شما افسرده است!

افسردگی در مراحل اولیه دارای نشانه ها و علائم مخفی و پنهانی است که می‌توانید با دقت در برخی تغییرات رفتاری افراد وقوع این احساس ناخوشایند را در آنان شناسایی کنید و کمک کنید تا به حالت عادی بازگردد. تصور اشتباه عموم این است که فرد افسرده به طور مداوم گریه می کند و رفتارهایی نا به هنجار از خود نشان می دهد؛ در صورتی که علائم افسردگی حاد که در مواردی انگیزه خودکشی را در فرد فراهم می‌کند به شرح زیر است:

انزوا؛ سکوت سنگین و تمایل به تنهایی

از جمله مواردی که نشان دهنده بروز افسردگی در یکی از زوجین است می توان زیاد شدن زمان خواب و تماشای بیش از حد تلویزیون و بی علاقگی برای شرکت در فعالیت های اجتماعی و

ادامه مطلب / دانلود

این جملات را به افراد افسرده نگویید!

این جملات را به افراد افسرده نگویید!

همه ما می‌خواهیم به کسانی که افسرده هستند، کمک کنیم؛ اما بعضی جملات را اصلا نباید به افراد افسرده گفت، چون واقعا عواقب خوبی ندارد و باعث ناراحتی طرف مقابل خواهد شد، حتی اگر قصد شما آزار او نباشد.

یکی از جمله‌هایی که احتمال دارد استفاده شود، این است: «همه این‌ها فقط در سر تو وجود دارد!».

شاید در نظر اول فکر کنید که حرف درستی زده‌اید و چه اشکالی دارد که از این جمله استفاده کنید، اما این جمله واقعا باعث آزار فرد افسرده خواهد شد. بله، درست است که افسردگی از نظر علمی به دلیل بر هم خوردن تعادل عناصر شیمیایی در مغز اتفاق می‌افتد، اما این جمله باعث می‌شود که

ادامه مطلب / دانلود

8 دلیل افسردگی

8 دلیل افسردگی

افسردگی در اشکال مختلف ظاهر می شود؛ از طیف خفیف گرفته تا بسیار شدید و ناتوان کننده. افسردگی قادر است هر کسی را درگیر کند و نادیده گرفتن این اختلال آن را برطرف نمی کند. در برخی موارد بروز این اختلال مربوط به عوامل محیطی نیست و به شیمی مغز، هورمون ها، وراثت و ژنتیک بازمی گردد با این حال برخی علل ابتلا به افسردگی وجود دارند که شاید تا به حال چندان با آنها آشنا نشده باشیم.

بیماری های مزمن

برخورد با بیماری های مزمن تنها از نظر جسمی سخت نیست بلکه روان را نیز درگیر خود می کند. افرادی که از یک بیماری مزمن مانند بیماری های قلبی، سرطان و

ادامه مطلب / دانلود

خطرات ناشی از عدم مصرف میوه و سبزی

خطرات ناشی از عدم مصرف میوه و سبزی

افزایش خطر ابتلا به سرطان یک رژیم غذایی غنی از میوه‌ها و سبزیجات به کاهش خطر ابتلا به سرطان به واسطه وجود آنتی اکسیدان هایی مانند ویتامین ای، ویتامین ث، کاروتنوئیدها، و … کمک می‌کند؛ آنهم با حفاظت از سلول‌های سالم در برابر رادیکال‌های آزاد. مواد مغذی به نام کاروتنوئیدها، می‌تواند رشد تومور را در سرطان سینه کاهش دهد. کاروتنوئیدها در هویج، اسفناج، کلم پیچ، گوجه فرنگی، فلفل، سیب زمینی شیرین و سبزیجات دیگر، یافت می‌شود. در مقابل پرهیز از مصرف کافی میوه و سبزی و مصرف بیش از حد چربی‌ها و مواد غذایی ناسالم، با افزایش خطر ابتلا به انواع سرطان‌ها در ارتباط است.

افزایش وزن:

مصرف کم میوه‌ها و سبزیجات مساوی است با افزایش مصرف غذاهای با چربی و کالری بالاتر. یک مطالعه که

ادامه مطلب / دانلود

بیماری واگیردار شبکه های اجتماعی

بیماری واگیردار شبکه های اجتماعی

بنابر تحقیقات انجام شده، استفاده مکرر از شبکه های اجتماعی با علائم افسردگی در ارتباط است. در اصل خلق و خوی شما توسط پست های دوستان در فضای مجازی تحت تاثیر قرار می گیرد که در نتیجه مقایسه خود با دوستان می تواند موجب افسردگی شما شود.

همان طور که می دانید احساسات، هم مثبت و

ادامه مطلب / دانلود

این تست به شما می گوید افسرده هستید یا نه!

این تست به شما می گوید افسرده هستید یا نه!

برخی از کسانی که به این تست پاسخ می دهند، تنها چند ساعت یا چندروز از سالشان را با این حال گذرانده اند و بسیاری از کسانی که به این سوالات پاسخ می دهند، روزها و حتی ماه هایی از عمرشان را با حال ناخوشایند که گاهی خودشان هم نمی دانستند اسمش افسردگی است، گذرانده اند.

۱- کارهایتان را خیلی کند انجام می دهید؟

نه، هرگز  فقط گاهی 

تاحدی  نسبتا 

اغلب

ادامه مطلب / دانلود

ایجاد تومور مغزی به دلیل افسردگی!

ایجاد تومور مغزی به دلیل افسردگی!

خانم ۵۴ ساله‌ای از لحاظ جسمی ضعیف و نسبت به علاقه‌مندی‌های پیشین خود بی‌تفاوت شده بود. او زمان بیشتری را در اتاقش سپری می‌کرد. در آخر اما مورد او کمی عجیب از کار درآمد!

به گزارش هافینگتن پست، این خانم گفت که کمی زودرنج شده و اراده قبلی خود را ندارد. او حتی مدام خودش را به خاطر عدم کارایی مناسب سرزنش می‌کرد. شوهر این خانم همچنین به سابقه مشکلات حافظه‌ای در همسرش اشاره کرده بود.

پزشکان معالج این خانم پس از انجام آزمایش‌های مربوطه و عدم تشخیص هرگونه مشکلی به این نتیجه رسیدند که مشکل روانی است و چند داروی ضد افسردگی را به او تجویز کردند. اما این داروها یکی پس از دیگری از درمان او عاجز ماندند. در نهایت اما مشخص شد که این خانم، که پیش از آن به مدت شش ماه از نوعی افسردگی غیر قابل تحمل رنج می‌برد، چند تومور در سرش – به ویژه در لوب پیشانی چپ -دارد.

این تومورها با علائم افسردگی نیز در ارتباط هستند. پس از عمل جراحی و

ادامه مطلب / دانلود

نکته‌های مهم برای سلامت عمومی خانم ها

اضطراب عبارت است از احساس دلواپسی، به علت انتظار خطر که ممکن است درونی یا بیرونی باشد.

زنان، نیمی از جمعیت کشور، مدیران و مربیان خانواده‌ها و فعالان جامعه‌اند و سلامت آنان، پایه سلامتی نیمی از جمعیت، خانواده و جامعه را تشکیل می‌‌دهد. اهمیت جایگاه زن در جامعه و نقش آنها در توسعه همه جانبه کشور بر کسی پوشیده نیست و اطلاع از وضعیت بهداشت و سلامت آنها و نیز عوامل موثر بر آن، می‌‌تواند مبنای برنامه‌ریزی‌ها و سیاست گذاری‌های مناسب جهت اصلاح وضعیت پیشرفت آنها قرار گیرد.

سلامت عمومی عبارتست از پاسخ سه گانه جسمی، روانی و اجتماعی نسبت به محرک‌های داخلی و خارجی در جهت نگهداری ثبات و راحتی. توانایی انجام نقش‌های اجتماعی به عنوان سلامتی در نظرگرفته می‌‌شود. سلامت عمومی را می‌‌توان با استفاده از پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی اندازه‌گیری کرد. این پرسشنامه از جمله شناخته‌ترین ابزار غربالگری اختلالات روانی است که تأثیر به سزایی در پیشرفت پژوهش‌های علوم رفتاری و روان پزشکی داشته است.

ابعاد سلامت عمومی

شکایات جسمی، اضطراب و اختلالات خواب، عملکرد اجتماعی و افسردگی می‌‌باشد. شکایات جسمی مانند درد، تجربه‌ای حسی و روحی از ناراحتی است که معمولاً با آسیب واقعی یا تهدیدکننده بافت‌ها ارتباط دارد. همه مردم در گروه‌های سنی مختلف، درد را به نحوی احساس کرده‌اند؛ به‌طور مثال: درد زایمان، درد دندان درآوردن، درد زخمی شدن و…

عوامل اضطراب و تشویش خاطر

گذشته مبهم و نامطلوب، آینده مبهم و تاریک، تصور و احساس پوچ بودن در زندگی، دل بستن به دنیا، وحشت و ترس از مرگ، سوءظن و توهم.

علائم و نشانه‌های افسردگی

از دست دادن علاقه به امور روزمره طبیعی و خلق افسرده
اختلالات خواب، اختلال در فکر کردن یا متمرکز شدن
کاهش وزن یا وزن‌گیری قابل توجه
پرخاشگری یا کاهش حرکات بدن
خستگی، کاهش علاقه به فعالیت جسمانی
اعتماد به نفس پایین، تحریک‌پذیری، بی‌قراری و افکار مرگ
گوشه‌گیری اجتماعی، احساس بی ارزش بودن مورد نیاز نبودن
دردهای مختلف مثل سردرد، درد قفسه سینه بدون شواهدی از بیماری جسمی

علل درد

۱- علل جسمی: سوختگی‌ها، درد التهاب مفاصل و …

۲- علل روانی: درد میگرنی و …

۳- ترکیبی از عوامل جسمی و روانی: سردردهای ناشی از انقباض ماهیچه‌ها که افراد در هنگام تنش احساس می‌‌کنند.
از روش‌های کاهش درد می‌‌توان انحراف ذهن و تصویرسازی را نام برد.

اضطراب عبارت است از احساس دلواپسی، به علت انتظار خطر که ممکن است درونی یا بیرونی باشد. از نظر عاطفی، احساسی است نامطبوع، پراکنده، مبهم و غالباً احساسی غیر قابل توصیف از تشویش، عدم اطمینان و بیچارگی که در تفکر و تمرکز فرد مداخله می‌‌کند.

نکته‌های مهم برای سلامت عمومی خانم ها

شیوه‌های کاهش اضطراب

۱- تشویق فرد به صحبت در مورد مسائل خود که در اکثر موارد منجر به آرامش قابل توجه می‌شود.
۲- آموزش آرام‌سازی، در این روش به افراد یاد داده می‌شود که در حالت خوابیده یک صحنه آرامبخش مثل دریا را تصور کند، به آرامی نفس بکشد و عضلات بدن را یکی یکی منقبض و منبسط نماید.

زنان در تمام جنبه‌های زندگی با مردان متفاوتند و خواب هم از این قاعده مستثنی نیست. در همه دنیا تحقیقات نشان می‌‌دهد بی‌خوابی در زنان شایع‌تر از مردان است. معمولا زنان دو برابر مردان در به خواب رفتن یا در خواب ماندن دچار مشکل می‌‌شوند. شایع‌ترین اختلال خواب در زنان بیخوابی است.

عوامل متعددی بر خواب زنان تاثیر می‌‌گذارند، از قبیل تغییرات هورمونی و جسمانی ناشی از قاعدگی، حاملگی، استرس‌های روانی ـ اجتماعی، یائسگی، افسردگی و اضطراب و چاقی زنان. زنان دچار نشانگان بیش قاعدگی علائم مختلفی مثل مشکل خوابیدن، تحریک‌پذیری، تغییر خلق‌وخو و پف‌کردگی را پیش از شروع قاعدگی از خود نشان می‌‌دهند و تغییر در کارکرد هورمون‌های جنسی در چرخه قاعدگی چه منظم و نامنظم یا بودن آن می‌‌تواند تاثیرات عمیقی بر خواب زن داشته باشد.

چند توصیه برای خواب بهتر

اگر خوابتان نمی‌برد، بعد از ۱۵ یا ۲۰ دقیقه از رختخواب خارج شده و به کار آرام کننده دیگری بپردازید. از هر فعالیت که ممکن است مغز را بیدارتر کند، بپرهیزید (مثلا فکرکردن به گرفتاری‌های مالی). روزانه بیشتر ورزش کنید، غروب قدم بزنید و قبل از خواب ورزش نکنید. غذاهای سنگین و پر ادویه نخورید، با معده سنگین یا گرسنه به رختخواب نروید. اگر وظیفه مراقبت شبانه (از کودک، والدین سالمند و فرد بیمار) را به عهده دارید، آن را با دیگران تقسیم کنید یا کمک بگیرید. از چرت زدن‌های روزانه یا سر شب بپرهیزید. اگر لازم است چرتی بزنید نباید بیش از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه طول بکشد.

مصرف کافئین را پایین بیاورید، چون عملا زمان خواب را مختل می‌‌کند. اگر دارویی می‌‌خورید و دچار بیخوابی هستید، با پزشک‌تان صحبت کنید و مطمئن شوید، دارو عامل بیخوابی‌تان نیست. زمانِ بودن در رختخواب را محدود کنید. صرف وقت بیش از حد مورد نیاز در رختخواب، خوابیدن را دشوارتر می‌‌کند.

اصول کلی برای درمان

صحبت کردن با دوستان و خانواده
ورزش کردن به‌طور مرتب و منظم
داشتن یک رژیم غذایی متعادل و کم چرب
انجام کارهای عادی زندگی
تماشای فیلم‌های خنده‌دار و شاد
نوشتن احساسات خود در یک دفترچه خاطرات روزانه
پیوستن به گروه‌های حمایتی افسردگی

نظم واقعی برای حفظ سلامتی

۱- فعالیت: هنگامی است که کار می‌‌کنیم، به خانه و خانواده می‌‌رسیم، ورزش و نرمش می‌‌کنیم یا به نوعی سرگرمی مشغول هستیم.
۲- خواب: خواب مناسب و طبیعی شبانه.
۳- بازیابی خود: تفکر و اندیشیدن، فکر کردن به خود و اطرافیان.

ادامه مطلب / دانلود

علت افسردگی پس از زایمان چیست؟

علت افسردگی پس از زایمان چیست؟

افسردگی پس از زایمان با علائمی همچون سستی و بیحالی، حس ناخوشایند به زندگی، ناامیدی، داشتن افکار منفی به زندگی، پایین آمدن آستانه تحمل و پرخاشگری همراه است.با اینکه وزارت بهداشت تلاش های گسترده ای برای ترغیب زنان به زایمان طبیعی آغاز کرده، اما هنوز هم کش و قوس بر سر اینکه زایمان طبیعی بهتر است یا سزارین،

عوارض کدامیک کمتر است و کدام مزایای بیشتری دارد، ادامه دارد. در این میان عارضه جدیدی که به عوارض متعدد سزارین نسبت داده شده افسردگی پس از زایمان است و پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی ادعا کرده اند که این اختلال در زنانی که سزارین کرده اند، بیشتر مشاهده می شود.

 تردید ما در مورد اینکه این ادعا تا چه حد مبنا و پایه علمی دارد و می توان آن را به همه زنان تعمیم داد، بهانه ای شد تا موضوع را با چند متخصص مطرح کنیم. این کارشناسان که نظرهای متفاوت شان را در ادامه خواهید خواند، برای تان روشن می کنند که آیا قرار است با زایمان سزارین خود را در معرض خطری جز مشکلات جسمی قرار دهید یا خیر.

سزارینی ها افسرده ترند؟

نه! درست نیست

دکتر رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه آزاد:افسردگی پس از زایمان با علائمی همچون سستی و بیحالی، حس ناخوشایند به زندگی، ناامیدی، داشتن افکار منفی به زندگی، پایین آمدن آستانه تحمل، پرخاشگری، اختلال در خواب (کم خوابی یا پرخوابی)، اختلال در روابط جنسی، اختلال در نوع تغذیه، زود گریه کردن

، عدم تمایل به حضور در اجتماع و عدم رعایت نظافت شخصی و عمومی درخانه همراه است. اما در اینکه افسردگی پس از زایمان در سزارین بیش از زایمان طبیعی دیده می شود، باید بگوییم که دلیل محکم تری از نشانه های پزشکی کلینیکی وجود دارد تا وقوع افسردگی پس از زایمان را در زنانی که به روش سزارین نوزادشان را به دنیا آورده اند، رد کنیم. زیرا اصطلاح و شناسایی افسردگی پس از زایمان،

در گذشته و دورانی مطرح شده است که میزان زایمان طبیعی در زنان بیش از سزارین بود. این در حالی است که امروزه زایمان سزارین در دو دهه گذشته شکل و رواج بیشتری به خود گرفته است. پس نتیجه می گیریم که احتمال بروز افسردگی در زنان سزارینی با دلایل محکم و قوی همراه نیست. از سوی دیگر هیچ ارتباط معناداری نیز بین خروج زودهنگام بچه از شکم در سزارین و بروز افسردگی در مادر وجود ندارد.

مادری که به روش طبیعی قرار است زایمان کند و ساعت هشت صبح می آید و در بیمارستان بستری شده و چهار بعد از ظهر نوزادش را به دنیا می آورد و مادری که تصمیم گرفته به روش سزارین زایمان کند و زایمانش مدت زمان کوتاهی طول می کشد، از نظر زمانی هیچ تفاوتی با هم ندارند.

اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت وجود زمینه افسردگی در مادر است. یعنی اگر زنی زمینه ارثی افسردگی دارد یا تجربه افسردگی در گذشته را داشته است، معمولا ما احتمال بیشتری می دهیم که پس از سزارین مبتلا به افسردگی شود یا افسردگی پنهانی که سال های سال به همراه داشته اما تا به حال فرصت ظهور پیدا نکرده است را نشان دهد.

نه رد می کنم و نه تایید

دکترناظمی، روانشناس:تاکنون هیچ تحقیق مستندی که نشان دهد افسردگی در زنانی که سزارین کرده اند، بیش از کسانی که طبیعی زایمان داشته اند بروز می کند، وجود ندارد؛ چراکه افسردگی پس از زایمان را من در هر دو گروه چه در سزارینی ها و چه در طبیعی ها دیده ام. البته ممکن است در خارج از کشور تحقیقی در این مورد صورت گرفته باشد که از آن اطلاعی ندارم.

با این حال و به اعتقاد من بروز افسردگی پس از زایمان به ویژگی های شخصیتی افراد و خودآگاهی شان برمی گردد. به این معنی که نگاه فرد به پدیده زایمان چگونه بوده است؟ چه برنامه ریزی برای آینده کرده است؟ میزان تاب و تحمل او در برابر پدیده زایمان چقدر است؟

از نظر شخصیتی منفی گر است یا دید مثبتی به وقایع دارد؟ آیا آستانه تحمل بالایی دارد یا پایین است؟ آیا رابطه خوب و مطلوبی با همسرش دارد یا تنش بین او و شوهرش حکمفرماست؟ بنابراین این ادعا را نه رد می کنم و نه تایید. مگر اینکه یک گزارش آماری بیاید و بگوید ۷۰ درصد زنانی که به روش سزارین زایمان کرده اند، پس از زایمان دچار افسردگی شده اند.

بله! درست است!

دکتر چایچیان، متخصص زنان و زایمان و دانشیار دانشگاه آزاد:من این موضوع را کاملا تایید می کنم. مسئله ای که مطرح می کنید، یک باور نبوده و یک کشف علمی و حقیقت است و زنی که به روش سزارین زایمان کرده، با به دنیا آمدن بچه احساس می کند عضوی از بدن او کنده شده است، به خصوص اگر زمینه افسردگی در او وجود داشته باشد و احتمال اینکه دچار افسردگی پس از زایمان شود، بیشتر است. در روند زایمان طبیعی، مادر نقش مستقیمی در به دنیا آمدن کودکش دارد،

چراکه درد و فشار زیادی را تحمل می کند، پاره شدن کیسه آبش را می بیند، خروج لحظه به لحظه نوزادش را حس می کند و تحمل تمام این رنج ها، باعث می شود تا مادر به دام افسردگی پس از زایمان نیفتد. همین دردی که مادر تحمل می کند، برایش لذت بخش است، چراکه شوق مادر شدن را دارد. اما در سزارین اوضاع چطور است؟

وقتی مادر بیهوشی عمومی می گیرد، برخلاف زایمان طبیعی، هیچ دخالت مستقیمی در روند زایمان ندارد. پس از به هوش آمدن وقتی نوزاد را در آغوش مادر قرار می دهند، او به فرزندش به چشم موجود غریبه ای نگاه می کند و نمی تواند او را قبول کند و افکار مبهمی درخصوص کودکش به ذهنش هجوم می آورد.

چنین افکاری است که به بروز افسردگی در مادر دامن می زند. از سوی دیگر دردی که مادر پس از به هوش آمدن تحمل می کند، درد طبیعی نبوده و مصنوعی است، مادر هیچ دخالتی در روند زایمان ندارد، فعال نبوده و منفعل است؛ درست برعکس زایمان طبیعی که مادر در تمام مدت فعال است و تلاش می کند تا نوزادش را با فشار و درد خارج کند و خودش روند زایمان را جلو ببرد.

دقیقا به همین علت است که برای جلوگیری از بروز این مشکلات ما به مادران توصیه می کنیم به روش طبیعی زایمان کنند. ازسوی دیگر دوران نقاهت را هم باید در نظر بگیریم. در سزارین به دلیل جراحت هایی که جسم مادر برمی دارد، دوره بهبودی اش نسبت به مادری که به شکل طبیعی زایمان کرده طولانی تر است؛

چون دردهای شدیدی را تحمل می کند. اما در زایمان طبیعی لحظات دردناک همان لحظات زایمان است و پس از چند روز زائو می تواند حرکت کند؛ چیزی که در مادر سزارین شده دیده نمی شود. برای پیشگیری از بروز افسردگی به مادرانی که تصمیم گرفته اند سزارین کنند، توصیه می کنیم در دوران بارداری حتما با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنند،

چون متخصص زنان و زایمان نمی تواند تشخیص دهد مادری که سزارین کرده آیا مبتلا به افسردگی می شود یا نه؟ احتمال دارد خانمی که به ما مراجعه کرده، دقیقا جزو گروهی باشد که پس از سزارین مبتلا به افسردگی شود، اما نمی توان نقش اختلالانی که فرد پیش از زایمان به آنها دچار بوده را نادیده گرفت. بنابراین خانمی که اختلال روانی دارد، قبل از بارداری حتما باید با یک متخصص روانشناس یا روانپزشک صحبت کند.

هرگز فراموش نکنید!

دکترجعفریان، متخصص تغذیه :اگر تازه به جمع مادران وارد شده اید، با رعایت این توصیه ها از افسردگی پس از زایمان رها شوید.امگا۳: مصرف غذاهای دریایی مثل ماهی های چرب، سالمون، قزل آلا و ماهی تن هم در حفظ سلامت روان تاثیر دارند.ویتامین D: قرار گرفتن در معرض نور خورشید و مصرف غذاهای دریایی و لبنیات به دریافت بهتر ویتامین D کمک می کند.

ویتامین های گروه B: مادران می توانند با مصرف گوشت قرمز و ماهی حال بهتری را در روزهای بعد از زایمان تجربه کنند.مایعات: مادر اگر به اندازه کافی نتواند شیر تولید کند، نگران شده و دچار افسردگی می شود، بنابراین توصیه می کنیم مادر با مصرف غذاهای آبکی، تولید شیر را بالا ببرد زیرا با افزایش شیر طبعا استرس او نیز کاهش پیدا می کند.

غلات: توصیه می کنیم مادران از غلات سبوسدار استفاده کنند، زیرا شیر تولید شده منبع غنی از ویتامین های گروه B و املاح است.سبزیجات: مادری که به اندازه کافی سبزیجات برگ دار، اسفناج وکلم بروکلی مصرف می کند، ویتامین C ،A کلسیم و آهن بیشتری به بدنش می رساند.آنتی اکسیدان ها: این ماده را در میوه هایی همچون تمشک، انار، پرتقال، سبزیجات برگ دار و انواع توت ها می توان یافت.

انواع افسردگی و علائم آن

افسردگی دو نوع است ،‌ یک قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریک پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان کمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از:

 ۱) اندوه ، اضطراب ، احساس پوچی و بی ارزشی.
۲) کاهش سطح هیجانات.
۳) تحریک پذیری ، گریهیزیاد ، بی قراری.
۴) احساس گناه ، ناامیدی ، ‌منفی گرایی.
۵) پُرخوابی ، کم خوابی و بیدار شدن زود هنگام.
۶) اشتهای زیاد ،‌ کاهش وزن ، پُرخوری ، کاهش اشتها.
۷) کاهشتوان و انرژی فرد ، کم شدن احساسات.
۸) تفکردر باره ی مرگ و حتی خودکشی.
۹) دشواری در به یاد آوردن ، تمرکز پیدا کردن و تصمیم گرفتن.
۱۰) علائم فیزیکی ماندگار که به درمان پاسخ نمی دهند ،‌مانند سردرد ، دردهای مزمن و اختلالات گوارشی.

بررسی علت های افسردگی
الف) ارث

امکان بروز افسردگی در فردی که سابقه‌ ابتلایبه اینبیماری را در خانواده خود داشته ، زیاد است ( به ویژه نوع دو قطبی )با توجه به اینکه افرادی که سابقه ژنتیکی ندارند نیز ممکن است به این بیماری دچار شوند .

 ب) محیط

عوامل ایجاد کننده ی فشار روانی در زندگی همه یما وجود دارد که از جمله ی آنهامی توان بهاز دست دادن عضوی از خانواده و دارایی ، اشکال در برقرار کردن ارتباطبا اطرافیان ، مشکلات مالی و تغییر چشمگیر در شیوه و سبک زندگیاشاره کرد که این هااز جمله عوامل مهم تلقی می شوند. به علاوه ، اعتیاد در۳/۱ مواردمنجر بهبیماری افسردگی خواهد شد .

 ج) عامل های روانی – اجتماعی

یک انسان منفی باف ، از اعتماد به نفس پائینی برخوردار است و نمی تواند وقایع زندگی خود را در دست بگیرد . دیدگاه و نگرش منفی سببمی شود که اثر عوامل استرس زا بیشتر شده و تندرستی فرد به خطر بیفتد . پژوهشگران معتقدند که منفی بافی در کودکی شکل گرفتهو پرورش دختران به شیوه های سنتی سبب بروز این گونه تفکر و دیدگاه خواهد شد .

آنچه زنان درباره افسردگی باید بدانند:

تنوع عوامل موجود در زندگی یک زن نفش مهمی در بروز افسردگی ایفا می کند . عوامل خاصی مانند تولید مثل ،‌ هورمون های ژنتیک و شخصیت ، عوامل بیولوژیکی و رنج هایی که زنان در زندگی خود متحمل می شوند قابل توجه اند . البته زنان بسیاری هستند که با این عوامل روبه رو شده اما هیچکدام از عوامل بیماری افسردگیدر آنها مشاهده نمی شود.

بلوغ و افسردگی

پیش از بلوغ ، دختران و پسرانکمتر دچار افسردگی می شوندواین نسبتدر سنین ۱۱ تا ۱۳ سالگی تغییر می کند . در سن ۱۵ سالگی دختران دو برابر پسران به این بیماری مبتلا می شوند؛ البته در دوره‌ بلوغ، نقش ها و انتظارهای فرد به طور چشمگیریتغییر پیدا می کند و فشار روانی ناشی از بلوغ ، شکل گیری هویت فرد ، تشکیل اندام های جنسی ،

جدا شدن از خانواده واستقلال در تصمیم گیری ،پسران و دختران را درگیر می سازد . تغییرات هورمونی ، ذهنی و جسمی نیز فشار روانی خاص خود را ایجاد خواهد کردو به علت ظرافت های خاص دختران بیش از پسران علائم افسردگی ، اضطراب و اختلال های گوارشی را نشان می دهند.

دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی

پژوهشگران معتقدند که علت بروز افسردگی در زنان ، آسیب پذیرتر بودن آنان نیست بلکه بیشتربستگی به فشاری دارد که با آن روبه رو می شوند . مسئولیت بیش از حد در محیط کار یا در منزل ، جدا شدن از همسر و به تنهایی مسئولیت پرورش فرزند یا فرزندان را به عهده گرفتن ،‌ مراقبت از والدین یا فرزندان از جمله فشارهایی هستند

که زنان را متأثر می سازد . کیفیت زندگی مشترک نیز تأثیر قابل توجهی بر ابتلا بهاینبیماری دارد . اگر زن وشوهر روابط دوستانه ، محکم و همراه با اعتماد دو جانبه نداشته باشند ، از زندگی مشترک خود احساس رضایت نمی کنند و در نتیجه میزان خطر ابتلا به افسردگی افزایش خواهد یافت.

دوره های تولید مثل

دوره های تولید مثل زنان مانند تخمک گذاری ، ‌دوره قاعد گی ، دوره بعد از وضع حمل ، یائسگی و حتی عقیم شدن ، نوسان هایی را در روحیه و خُلق زنان ایجاد می کند و ممکن است در دوره های کوتاه مدت به بروز افسردگی منجر شود . بنا به نظر محققین ، هورمون ها بر مغز اثر گذاشته ، روحیه و احساسات فرد را تغییـر می دهد و رابط های شیمیایی مغز تحت تأثیر هورمون ها قرار می گیرند . بیشتر زنان در دوره قاعد گی با تغییرهای جسمی و رفتاری زیادی مواجه می شوند

که گاه به صورت احساس افسردگی و تحریک پذیری بروز می کنند .این تغییرها پس از تخمک گذاری ایجاد شده و تا زمان شروع قاعد گی شدیدتر می شوند . تغییر روحیه ، پس از وضع حمل نیز به صورت گذرا بروز می کند . علاوه بر این ،‌ دوره نگهداری از فرزند به دلیل دشواری ها و استرس های خاص خود می تواند خطر ابتلا به بیماری راافزایش دهد ، به ویژه در افرادی که سابقه ابتلا به دوره های کوتاه مدت افسردگی را ذکر می کنند .

نقش عوامل نژادی ، اجتماعی و فرهنگی

نژادهای مختلف از نظر ابتلا به افسردگی متفاوت اند . از نظر اجتماعی و فرهنگی ، زنانی که در دوره ی‌کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، بیش از سایرین به افسردگیمبتلا می شوند چنانچه این آزارها باعث تخریب اعتماد به نفس شدهو احساس پوچی در فرد ایجاد می کند . به علاوه احساس گناه ، ‌سرزنش خویشتن و انزوای اجتماعی را نیز به دنبال دارد .

پرورش یافتن در یک خانواده بی کفایت نیز از جمله عوامل مهم ابتلا به افسردگی در سالهای بعدی عمر به حساب می آید .فقر و پائین بودن سطح زندگی نیز دستاوردهایی جز فشارهای روانی ، انزواطلبی ، عدم دستیابی به منابع جدید را به همراه نخواهد داشت . در بین افراد کم درآمد ناامیدی ، ناراحتی و نارضایتیبه ویژه کسانی که مورد حمایت اجتماعی قرار نگرفته اند ، رواج دارد .

سالخوردگی و افسردگی

در دوره ی‌سالخوردگی ، زمانی که فرزندان یکی پس از دیگری خانه و خانواده را ترک می کنند، زن با یک خانه ی تهی مواجه خواهد شد . برخی از زنان که مستعد ابتلا بهبیماریافسردگی هستند، با از دست دادن هویت و هدف زندگی روبه رو می شوند . البته بسیاری از سالمندان از زندگی خود رضایت دارند و آنچه اهمیت دارد این است که نباید افسردگی را با واکنش های طبیعی ناشی از مشکلات اقتصادی ، جسمی و اجتماعی اشتباه کرد .

ادامه مطلب / دانلود

افسردگی بعد از زایمان ویژه چه نوع زایمانیست؟

افسردگی پس از زایمان با علائمی همچون سستی و بیحالی، حس ناخوشایند به زندگی، ناامیدی، داشتن افکار منفی به زندگی، پایین آمدن آستانه تحمل و پرخاشگری همراه است.

با اینکه وزارت بهداشت تلاش های گسترده ای برای ترغیب زنان به زایمان طبیعی آغاز کرده، اما هنوز هم کش و قوس بر سر اینکه زایمان طبیعی بهتر است یا سزارین، عوارض کدامیک کمتر است و کدام مزایای بیشتری دارد، ادامه دارد. در این میان عارضه جدیدی که به عوارض متعدد سزارین نسبت داده شده افسردگی پس از زایمان است و پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی ادعا کرده اند که این اختلال در زنانی که سزارین کرده اند، بیشتر مشاهده می شود. تردید ما در مورد اینکه این ادعا تا چه حد مبنا و پایه علمی دارد و می توان آن را به همه زنان تعمیم داد، بهانه ای شد تا موضوع را با چند متخصص مطرح کنیم. این کارشناسان که نظرهای متفاوت شان را در ادامه خواهید خواند، برای تان روشن می کنند که آیا قرار است با زایمان سزارین خود را در معرض خطری جز مشکلات جسمی قرار دهید یا خیر.

سزارینی ها افسرده ترند؟

نه! درست نیست
دکتر رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه آزاد:افسردگی پس از زایمان با علائمی همچون سستی و بیحالی، حس ناخوشایند به زندگی، ناامیدی، داشتن افکار منفی به زندگی، پایین آمدن آستانه تحمل، پرخاشگری، اختلال در خواب (کم خوابی یا پرخوابی)، اختلال در روابط جنسی، اختلال در نوع تغذیه، زود گریه کردن، عدم تمایل به حضور در اجتماع و عدم رعایت نظافت شخصی و عمومی درخانه همراه است. اما در اینکه افسردگی پس از زایمان در سزارین بیش از زایمان طبیعی دیده می شود، باید بگوییم که دلیل محکم تری از نشانه های پزشکی کلینیکی وجود دارد تا وقوع افسردگی پس از زایمان را در زنانی که به روش سزارین نوزادشان را به دنیا آورده اند، رد کنیم. زیرا اصطلاح و شناسایی افسردگی پس از زایمان، در گذشته و دورانی مطرح شده است که میزان زایمان طبیعی در زنان بیش از سزارین بود. این در حالی است که امروزه زایمان سزارین در دو دهه گذشته شکل و رواج بیشتری به خود گرفته است. پس نتیجه می گیریم که احتمال بروز افسردگی در زنان سزارینی با دلایل محکم و قوی همراه نیست. از سوی دیگر هیچ ارتباط معناداری نیز بین خروج زودهنگام بچه از شکم در سزارین و بروز افسردگی در مادر وجود ندارد.

مادری که به روش طبیعی قرار است زایمان کند و ساعت هشت صبح می آید و در بیمارستان بستری شده و چهار بعد از ظهر نوزادش را به دنیا می آورد و مادری که تصمیم گرفته به روش سزارین زایمان کند و زایمانش مدت زمان کوتاهی طول می کشد، از نظر زمانی هیچ تفاوتی با هم ندارند. اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت وجود زمینه افسردگی در مادر است. یعنی اگر زنی زمینه ارثی افسردگی دارد یا تجربه افسردگی در گذشته را داشته است، معمولا ما احتمال بیشتری می دهیم که پس از سزارین مبتلا به افسردگی شود یا افسردگی پنهانی که سال های سال به همراه داشته اما تا به حال فرصت ظهور پیدا نکرده است را نشان دهد.

افسردگی پس از زایمان با علائمی همچون سستی و بیحالی وحس ناخوشایند به زندگی همراه است

نه رد می کنم و نه تایید
دکترناظمی، روانشناس:تاکنون هیچ تحقیق مستندی که نشان دهد افسردگی در زنانی که سزارین کرده اند، بیش از کسانی که طبیعی زایمان داشته اند بروز می کند، وجود ندارد؛ چراکه افسردگی پس از زایمان را من در هر دو گروه چه در سزارینی ها و چه در طبیعی ها دیده ام. البته ممکن است در خارج از کشور تحقیقی در این مورد صورت گرفته باشد که از آن اطلاعی ندارم. با این حال و به اعتقاد من بروز افسردگی پس از زایمان به ویژگی های شخصیتی افراد و خودآگاهی شان برمی گردد. به این معنی که نگاه فرد به پدیده زایمان چگونه بوده است؟ چه برنامه ریزی برای آینده کرده است؟ میزان تاب و تحمل او در برابر پدیده زایمان چقدر است؟ از نظر شخصیتی منفی گر است یا دید مثبتی به وقایع دارد؟ آیا آستانه تحمل بالایی دارد یا پایین است؟ آیا رابطه خوب و مطلوبی با همسرش دارد یا تنش بین او و شوهرش حکمفرماست؟ بنابراین این ادعا را نه رد می کنم و نه تایید. مگر اینکه یک گزارش آماری بیاید و بگوید ۷۰ درصد زنانی که به روش سزارین زایمان کرده اند، پس از زایمان دچار افسردگی شده اند.

بله! درست است!
دکتر چایچیان، متخصص زنان و زایمان و دانشیار دانشگاه آزاد:من این موضوع را کاملا تایید می کنم. مسئله ای که مطرح می کنید، یک باور نبوده و یک کشف علمی و حقیقت است و زنی که به روش سزارین زایمان کرده، با به دنیا آمدن بچه احساس می کند عضوی از بدن او کنده شده است، به خصوص اگر زمینه افسردگی در او وجود داشته باشد و احتمال اینکه دچار افسردگی پس از زایمان شود، بیشتر است. در روند زایمان طبیعی، مادر نقش مستقیمی در به دنیا آمدن کودکش دارد، چراکه درد و فشار زیادی را تحمل می کند، پاره شدن کیسه آبش را می بیند، خروج لحظه به لحظه نوزادش را حس می کند و تحمل تمام این رنج ها، باعث می شود تا مادر به دام افسردگی پس از زایمان نیفتد. همین دردی که مادر تحمل می کند، برایش لذت بخش است، چراکه شوق مادر شدن را دارد. اما در سزارین اوضاع چطور است؟ وقتی مادر بیهوشی عمومی می گیرد، برخلاف زایمان طبیعی، هیچ دخالت مستقیمی در روند زایمان ندارد. پس از به هوش آمدن وقتی نوزاد را در آغوش مادر قرار می دهند، او به فرزندش به چشم موجود غریبه ای نگاه می کند و نمی تواند او را قبول کند و افکار مبهمی درخصوص کودکش به ذهنش هجوم می آورد. چنین افکاری است که به بروز افسردگی در مادر دامن می زند. از سوی دیگر دردی که مادر پس از به هوش آمدن تحمل می کند، درد طبیعی نبوده و مصنوعی است، مادر هیچ دخالتی در روند زایمان ندارد، فعال نبوده و منفعل است؛ درست برعکس زایمان طبیعی که مادر در تمام مدت فعال است و تلاش می کند تا نوزادش را با فشار و درد خارج کند و خودش روند زایمان را جلو ببرد.

دقیقا به همین علت است که برای جلوگیری از بروز این مشکلات ما به مادران توصیه می کنیم به روش طبیعی زایمان کنند. ازسوی دیگر دوران نقاهت را هم باید در نظر بگیریم. در سزارین به دلیل جراحت هایی که جسم مادر برمی دارد، دوره بهبودی اش نسبت به مادری که به شکل طبیعی زایمان کرده طولانی تر است؛ چون دردهای شدیدی را تحمل می کند. اما در زایمان طبیعی لحظات دردناک همان لحظات زایمان است و پس از چند روز زائو می تواند حرکت کند؛ چیزی که در مادر سزارین شده دیده نمی شود. برای پیشگیری از بروز افسردگی به مادرانی که تصمیم گرفته اند سزارین کنند، توصیه می کنیم در دوران بارداری حتما با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنند، چون متخصص زنان و زایمان نمی تواند تشخیص دهد مادری که سزارین کرده آیا مبتلا به افسردگی می شود یا نه؟ احتمال دارد خانمی که به ما مراجعه کرده، دقیقا جزو گروهی باشد که پس از سزارین مبتلا به افسردگی شود، اما نمی توان نقش اختلالانی که فرد پیش از زایمان به آنها دچار بوده را نادیده گرفت. بنابراین خانمی که اختلال روانی دارد، قبل از بارداری حتما باید با یک متخصص روانشناس یا روانپزشک صحبت کند.

هرگز فراموش نکنید!
دکترجعفریان، متخصص تغذیه :اگر تازه به جمع مادران وارد شده اید، با رعایت این توصیه ها از افسردگی پس از زایمان رها شوید.

امگا۳: مصرف غذاهای دریایی مثل ماهی های چرب، سالمون، قزل آلا و ماهی تن هم در حفظ سلامت روان تاثیر دارند.

ویتامین D: قرار گرفتن در معرض نور خورشید و مصرف غذاهای دریایی و لبنیات به دریافت بهتر ویتامین D کمک می کند.

ویتامین های گروه B: مادران می توانند با مصرف گوشت قرمز و ماهی حال بهتری را در روزهای بعد از زایمان تجربه کنند.

مایعات: مادر اگر به اندازه کافی نتواند شیر تولید کند، نگران شده و دچار افسردگی می شود، بنابراین توصیه می کنیم مادر با مصرف غذاهای آبکی، تولید شیر را بالا ببرد زیرا با افزایش شیر طبعا استرس او نیز کاهش پیدا می کند.

غلات: توصیه می کنیم مادران از غلات سبوسدار استفاده کنند، زیرا شیر تولید شده منبع غنی از ویتامین های گروه B و املاح است.

سبزیجات: مادری که به اندازه کافی سبزیجات برگ دار، اسفناج وکلم بروکلی مصرف می کند، ویتامین C ،A کلسیم و آهن بیشتری به بدنش می رساند.

آنتی اکسیدان ها: این ماده را در میوه هایی همچون تمشک، انار، پرتقال، سبزیجات برگ دار و انواع توت ها می توان یافت.

ادامه مطلب / دانلود

چگونگی کاهش افسردگی در سالمندان

یک روانپزشک با تاکید بر اهمیت توجه به سالمندان گفت: با راهکارهای ساده می‌توان از افسردگی دوران سالمندی پیشگیری کرد.

دکتر مظاهری ، با بیان اینکه سالمندان افسرده به مرور زمان مشکلات زیادتری را تجربه می‌کنند، گفت: اگر سالمندان حاضر به قبول بیماری خود نباشند یا به سبب خجالت و غرور از کمک خواستن خودداری کنند، شرایط برایشان پیچیده‌تر می‌شود.

وی اضافه کرد: بی‌تردید از میان برداشتن چنین موانعی، ما را در بهبود هرچه بیشتر این افراد یاری می‌کند. اگر از سالمندی مراقبت می‌کنید که دچار افسردگی است، می‌توانید حمایت عاطفی خود را به او ابراز و به سخنانش با صبر و حوصله گوش کنید.

مظاهری یادآور شد: سالمند را به خاطر احساساتش سرزنش نکنید و به واقعیت‌هایی اشاره کنید که در او ایجاد امید می‌کند. همچنین می‌توانید در تشخیص به موقع و تسریع روند درمانی او نظارت داشته باشید. او را نزد پزشک آگاه و باتجربه ببرید و در طول دوره درمان او را همراهی کنید.

این روانپزشک درباره راهکارهای کمک به سالمندانی که دچار افسردگی شده‌اند، گفت: به وی پیشنهاد قدم زدن کنید؛ چراکه وقتی ذهن و بدن فرد فعال است، افسردگی او کاهش می‌یابد. به او فعالیت‌هایی را پیشنهاد کنید که از انجام آن لذت می‌برد. قدم زدن، فعالیت های هنری، دیدن فیلم، رفتن به موزه و هر آنچه باعث فعال نگه داشتن ذهن و جسم او شود، در کاهش افسردگی فرد سالمند موثر است.

مظاهری تاکید کرد: برنامه منظم و روزانه برای سالمندان طراحی کنید. بیرون رفتن گروهی، ملاقات با دوستان و آشنایان، رفتن به اجتماعات و گروه‌های همسالان می‌تواند او را در مقابله با تنهایی و انزوا یاری دهد. اگر وی در مقابل برنامه‌های شما مقاومت کرد، با ملایمت با او برخورد و او را به بودن با جمع ترغیب کنید.

این روانپزشک در پایان یادآور شد: فرد را ترغیب به تکمیل دوره درمان خود کنید. افسردگی با ناقص گذاشتن دوره درمان، باعث عود مشکل می‌شود.

ادامه مطلب / دانلود

افسردگی بعد از زایمان می تواند باعث شود که شما احساس غمگین بودن، نا امیدی و پوچی کنید. همچنین ممکن است در مراقبت و برقراری ارتباط عاطفی با نوزادتان با مشکل مواجه شوید.افسردگی بعد از زایمان با احساس غم و اندوه بچه دار شدن متفاوت است. احساس غم و اندوه بچه دار شدن در بسیاری از زنان در دو هفته ی اول بعد از زایمان رخ می دهد. حس غم و اندوه بچه دار شدن ممکن است باعث اختلالات خواب، بدخلقی، گریه و درگیری شدید فکری شود. ممکن است این احساس ها را همزمان با احساس خوشحالی ناشی از بچه دار شدن داشته باشید. اما این احساس غم و اندوه بعد از بچه دار شدن معمولا بعد از دو هفته بهبود می یابد. علائم افسردگی بعد از زایمان ممکن است تا ماه ها بعد از زایمان نیز وجود داشته باشد.

نتایج افسردگی بعد از زایمان چیست؟

در مواردی نادر، ممکن است بعد از زایمان شخص به نوع شدیدی از افسردگی بعد از زایمان که به آن جنون بعد از زایمان گفته می شود دچار شود. او ممکن است اعمالی عجیب و غریب انجام دهد، چیزهایی ببیند و یا بشنود که وجود ندارند و یک خطر برای خود و نوزاد محسوب شود. این حالت یک حالت اورژانسی بوده زیرا ممکن است به مرور بدتر شده و به خطری برای خود بیمار و یا دیگران بدل شود.اقدام برای درمان افسردگی بعد از زایمان بسیار مهم است. هر چه سریعتر درمان افسردگی بعد از زایمان آغاز شود، افسردگی سریعتر بهبود می یابد و می توانید از بچه دار شدنتان لذت ببرید.

علل افسردگی بعد از زایمان

به نظر می رسد که افسردگی بعد از زایمان به علت تغییرات در سطوح هورمون ها بعد از بارداری به وجود می آید. هر زنی می تواند به افسردگی بعد از زایمان مبتلا شود و این بیماری می تواند بعد از سقط جنین و مرده زایی نیز بروز کند. در موارد زیر احتمال بیشتری برای ابتلا به افسردگی بعد از زایمان وجود دارد:شما قبلا بیماری افسردگی و یا افسردگی پس از زایمان را تجربه کرده باشید.شما از حمایت ضعیفی از طرف همسر، خانواده و یا دوستانتان برخوردار باشید.نوزاد شما بیمار باشد و یا گریه های طولانی مدت ( کولیک شیرخواران) داشته باشد.استرس بسیار زیادی در زندگی شما وجود داشته باشد.اگر در خانواده ی شما سابقه اختلال دو قطبی وجود داشته باشد، احتمال ابتلای شما به جنون پس از زایمان بیشتر می شود.

علائم افسردگی پس از زایمان

شخصی که به بیماری افسردگی پس از زایمان دچار می شود ممکن است علائمی شبیه به موارد زیر داشته باشد:

احساس غم و اندوه، نا امیدی و پوچی.

این احساس در برخی از زنان ممکن است به صورت اضطراب باشد.

لذت نبردن از کارهای روزمره

عدم احساس گرسنگی و احتمالا کاهش وزن (در برخی موارد این حالت برعکس بوده و این احساس به صورت گرسنگی بیش از حد و افزایش وزن بروز می کند.)

مشکلات خواب

عدم توانایی در تمرکز کردن

نتایج افسردگی بعد از زایمان چیست؟

این علائم ممکن است در اولین و یا دومین روز پس از زایمان بروز کنند و یا ممکن است بعد از اتمام علائم احساس غم و اندوه بعد از بچه دار شدن که دو هفته به طول می انجامد، بروز کند.شخصی که به جنون پس از بارداری مبتلا می شود ممکن است احساس کند که از نوزادش دور نگه داشته شده است و یا صداهایی را بشنود و یا چیزهایی را ببیند که وجود ندارند. برخی از زنان مبتلا به بیماری افسردگی بعد از زایمان، ممکن است به خودکشی و یا آسیب رساندن به نوزادشان نیز فکر کنند اما افراد مبتلا به جنون پس از زایمان ممکن است حس کنند که این کار را کرده اند.اگر فکر می کنید که ممکن است به خودتان، نوزاد و یا کسی دیگر آسیب بزنید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید و یا با مرکز فوریت های پزشکی تماس بگیرید.

تشخیص افسردگی پس از زایمان

در صورت مشاهده ی علائم افسردگی بعد از زایمان به پزشک مراجعه کنید. پزشک پس از انجام معاینات بالینی، سوالاتی را در مورد علائم این بیماری از شما خواهد پرسید.حتما در مورد تمام علائم غم و اندوه بعد از زایمانی که تجربه کرده اید و یا می کنید به پزشکتان توضیح بدهید. پزشک شما تمام احساس های شما را پیگیری می کند تا بتواند مشکل احتمالی شما را تشخیص دهد.

درمان افسردگی بعد از زایمان

درمان افسردگی بعد از زایمان به کمک دارو های ضد افسردگی و مشاوره انجام می شود. زنانی که افسردگی بعد از زایمان آنها خفیف است ممکن است تنها با مشاوره درمان شوند. اما در بسیاری از موارد هر دو روش مشاوره و دارو های ضد افسردگی لازم می شود. تصور می شود که برخی از دارو های ضد افسردگی برای مادرانی که به نوزاد شیر خودشان را می دهند، بی خطر باشد.

برای اینکه بتوانید سریعتر بهبود بیابید حتما رژیم غذایی مناسب و سالم داشته باشید، هر روز کمی ورزش کنید و به اندازه کافی بخوابید. از خانواده و دوستانتان بخواهید که از شما حمایت کنند.سعی کنید از این قضیه که شما به این بیماری مبتلا شده اید نسبت به خودتان احساس بدی نداشته باشید. این به این معنی نیست که شما مادر بدی هستید. بسیاری از زنان از افسردگی بعد از زایمان رنج می برند. کمی زمان می برد اما شما با استفاده از روش های درمانی به مرور بهبود می یابید.

اگر شما دچار افسردگی پس از زایمان هستید …

افسردگی پس از زایمان بر خلاف تصور برخی از افراد، یک بیماری و وضعیت پزشکیست نه نشانه ای از ضعف بعد از زایمان. با خودتان و افرادی که از شما مراقبت می کنند صادق باشید. در مورد مشکلتان با آنها صحبت کنید. شما، پزشکتان، خانواده و دوستانتان می توانید با هم برای درمان این بیماری یک تیم شوید و همکاری داشته باشید.

و اما کارهایی که باید در خانه انجام دهید تا با افسردگی پس از زایمان مقابله کنید:

برای بیرون رفتن و ملاقات با دوستانتان یک برنامه منظم ترتیب دهید و از آنها بخواهید که به صورت منظم با شما تماس گرفته و به ملاقات شما بیایند. دور بودن از جمع می تواند افسردگی را بدتر کند مخصوصاً اگر با استرسِ بزرگ کردن یک نوزاد نیز همراه باشد.رژیم غذایی متعادل داشته باشید. اگر اشتهایتان کم است می توانید در طول روز از میان وعده های سبک استفاده کنید. میتوانید از پزشکتان بخواهید که در صورت لزوم برای شما مکمل های غذایی تجویز کند.

ورزش منظم روزانه داشته باشید به عنوان مثال در فضای باز قدم بزنید. ورزش به شما کمک می کند که خلق و خوی شما بهتر شده و سرحال شوید.تا جایی که امکان دارد در معرض نور خورشید قرار بگیرید. پرده های خانه را کنار بزنید و تا جایی که امکان دارد در طول روز از خانه بیرون بروید.برای تهیه غذا و سایر کارهای خانه، از دوستان و یا اعضای خانواده و همسرتان کمک بگیرید. دوستان و اعضای خانواده معمولا از کمک کردن به شما خوشحال می شوند.

خود درمانی ممنوع، از مصرف کافئین و همچنین مصرف خودسرانه دارو برای بهبود وضعیتتان اکیدا خودداری کنید. اگر علائمی از افسردگی بعد از زایمان دارید به پزشک مراجعه کرده و با ایشان مشورت کنید.بیش از اندازه کار نکنید. تا جایی که می توانید استراحت کنید و بخوابید. خستگی می تواند افسردگی بعد از زایمان را بدتر کند.اگر گروهی را برای حمایت از کسانی که تازه مادر شده اند، می شناسید در آن عضو شوید. هیچ کس به اندازه ی کسی که مثل شما تازه مادر شده است نمی تواند حال شما را درک کند و از شما حمایت کند.

پتانسیل بروز خشونت های خانگی زمانی که زن خانه باردار است و یا بعد از تولد نوزاد افزایش می یابد. در صورتی که همسر شما نسبت به شما خشونت اعمال می کند و یا از شما سوء استفاده عاطفی می کند بدانید که شما و نوزادتان به لحاظ جسمی نیز در خطر قرار دارید و این برخورد احتمال بروز افسردگیِ پس از زایمان را در شما افزایش می دهد. در چنین وضعیتی بیش از هر موقعیت دیگری شما و نوزادتان نیاز به کمک و حمایت دارید. در این زمینه با پزشک و یا مشاور خانواده مشورت کنید.

ادامه مطلب / دانلود

افسردگی پنهانِ مردان

افسردگی پنهانِ مردان

افسردگی با آنکه به بیماری زنان شهرت یافته است ولی نقش آن در زندگی مردان بیش از آن است که گمان می رود. اما مردان معمولاً بر افسردگی خود سرپوش  می گذارند چون اقرار به داشتن افسردگی را دور از شان و خصلتِ مردانه می دانند.

تحقیقات، متاسفانه حکایت از آن دارد که مردها در تلاش خود در این زمینه موفق هستند. بر طبق آمار معلوم شده است که ۷۰ درصد مواقع، دکترهای عمومی قادر به تشخیص بیماری افسردگی مردان نیستند.

بررسی ها نشان داده است که زنان معمولاً قادر به درونی ساختن فشارهای روحی هستند و ضمن پذیرش مشکلات درونی، سعی در ابراز آن و گفتگو در باره آن دارند. مردان تحمل کمتری برای دردهایی که وجودشان را می آزارد دارند برای همین دست به واکنش هایی می زنند که یا از آن بگریزند یا آن را در محفظه جدیدی به غیر از درون خود منتقل کنند.ً

 پنهان نگه داشتن افسردگی مردان ۳ عارضه دارد:

۱ – مردان برای گریز از افسردگی به «اعتیاد» مواد مخدر یا مشروب پناه می برند، یا با پرکاری به فراموش کردن بیماری خود تن می دهند. ۲ – گوشه گیری و «تنهایی» اختیار می کنند و با دنیای بیرون از خود قطع رابطه می کنند. ۳ – دست به طغیان رفتاری می زنند و به قدری حساس می شوند که همه چیز غیر قابل تحمل می گردد و تحت این موقعیت شکننده طبیعتاً به «خشونت» هم متوسل می شوند.

دلائل افسردگی نیز در بین زنان و مردان می تواند متفاوت باشد. زنان وقتی غمگین و افسرده می شوند احساس ضعف و از دست دادن قدرت را تجربه می کنند. مردان از وقتی میل به زندگی و شور و شعف  را از دست می دهند احساس قطع رابطه با نزدیک ترین عزیزان را بروز می دهند و عزلت گزینی را انتخاب می کنند.

برای مردان و برای مبارزه شان با افسردگی، پیوند و تماس دوباره بسیار ضروری است. معالجه مردان افسرده، مقدمتاً با حل عوارض جانبی بیماری پنهان نگه داشته شده شان شروع می شود. مردان افسرده مشخصاً خوب است متوجه شوند که اعتیاد به مواد ظاهراً آرامشبخش نه تنها راه حل نیست بلکه لایه های جدیدی از ناهنجاری را بر بدن آنها تحمیل خواهد کرد.

کنده شدن از اعتیادهایی که مردان افسرده برای «خود درمانی» بر می گزینند به آنها فرصت می دهد تا به ریشه ناهنجاری روحی خود نزدیکتر شوند. بازگشت به جمع و ایجاد رابطه دوباره با دنیای بیرون، یکی از پایه ایی ترین واکنش های ضد افسردگی مردان می تواند باشد. برای مردان منزوی، تجربهِ صمیمیت و تماس عاطفی، شاید می تواند ماندگارترین علاج باشد.

ادامه مطلب / دانلود

نکاتی درباره ارتباط رژیم غذایی و افسردگی

نکاتی درباره ارتباط رژیم غذایی و افسردگی

محققان امریکایی ارتباط بین رژیم غذایی و افسردگی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها حاکی از این بود که افسردگی در بسیاری از جنبه ها مشابه بیماری قلبی است. هر دو این بیماری ها با التهاب، اختلال در عملکرد اندوتلیال (سلول های پوشاننده دیواره عروق) و عدم تعادل چربی های بدن همراهند. همچنین رژیم غذایی سرشار از چربی های ترانس یکی از علل ایجاد کننده این بیماری ها به شمار می رود. محققان اظهار داشتند که فست فودها خطر افسردگی را افزایش داده در حالی که رژیم غذایی مدیترانه ای که سرشار از سبزیجات، میوه ها، ماهی و روغن زیتون است، احتمال ابتلا به این بیماری  را کاهش می دهد.به طور قطع نمی توان رژیم غذایی را مسئول بروز افسردگی دانست اما از آن جایی که اغلب بیماران افسرده رژیم غذایی مناسبی ندارند، اصلاح عادات غذایی می تواند به بهبود علایم افسردگی کمک کند.

ادامه مطلب / دانلود

خطرات احساسی رابطه جنسی پیش از ازدوج (2)

خطرات احساسی رابطه جنسی پیش از ازدوج (۱)

دکتر کارسون دالی می‌گوید وقتی در دانشگاه درس می‌داده، دانشجویان بسیاری –بیشتر زنان جوان و گاهی هم آقایان– برای دیدن او می‌آمدند و درمورد مقاله‌ای که برای آن درس نوشته بودند با او حرف می‌زدند. وقتی بحث آنها شروع می‌شد، حرفشان به مشکلاتی که در روابطشان داشتند کشیده می‌شد. و تقریباً در اکثر آن مشکلات روابط‌جنسی نیز درگیر بود. او می‌گوید:

«یادم نمی‌آید دختر یا پسری را دیده باشم که بخاطر عقب انداختن رابطه‌جنسی پشیمان بوده باشند، اما دختر و پسرهای بسیار زیادی را دیدم که شدیداً بخاطر روابط‌جنسی خود پشیمان بودند. هیچکس جوانان را برای عواقب بعدی روابط‌جنسی آماده نمی‌کند: پایین آوردن اعتمادبه‌نفس، حس ناامیدکننده مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، عذاب‌وجدان سوءاستفاده از دیگران، ناراحتی برای دروغ گفتن و پنهان‌کاری از خانواده، مشکل در ترک اعتیاد به رابطه‌جنسی، حس تنفر از خود بخاطر دنبال فردی دیگر گشتن به جای زنده کردن نفس خود بعد از هر بر هم خوردن رابطه. هیچکس به جوانان نمی‌گوید که حتی ممکن است سال‌ها طول بکشد تا از تاثیرات این تحربیات جنسی آزاد شوند.

۱۰ فایده صبر کردن برای شروع رابطه‌جنسی

خیلی مهم است که با خطرات رابطه‌جنسی پیش از ازدواج آشنا شوید اما به همان اندازه هم مهم است که بتوانید فواید به تعویق انداختن شروع رابطه‌جنسی را بشناسید. در زیر به ۱۰فایده آن اشاره می‌کنیم:

۱) صبر کردن برای شروع رابطه‌جنسی باعث بهتر شدن رابطه می‌شود زیرا زمان بیشتری را صرف شناختن همدیگر خواهید کرد.

۲) صبر کردن احترامی که برای خودتان قائل هستید را بیشتر خواهد کرد.

۳) صبر کردن باعث می‌شود بخاطر شجاعتی که در غلبه بر نفس دارید به خودتان احترام بیشتری بگذارید.

۴) صبر کردن به شما یاد می‌دهد به دیگران احترام بگذارید –دیگرانی که می‌خواهید وسوسه‌شان کنید یا تحت فشارشان قرار دهید.

۵) صبر کردن فشار را از روی شما برمی‌دارد.

۶) صبر کردن باعث می‌شود هیچ عذاب‌وجدانی نداشته باشید و ذهن و فکری آرام داشته و احساس پشیمانی نکنید.

۷) صبر کردن به شما کمک می‌کند طرف مناسب برای خودتان پیدا کنید — کسی که بخاطر همانی که هستید برایتان ارزش قائل باشد.

۸) صبر کردن باعث داشتن یک رابطه‌جنسی بهتر بعد از ازدواجتان می‌شود — رابطه‌ای خالی از مقایسه‌ها و بر مبنای اعتماد. با صبر کردن حتی قبل از آشنایی، به همسرتان وفادار خواهید بود.

۹) با تمرین فضایل اخلاقی که در صبر کردن وجود دارد — مثل ایمان، قضاوت درست، کنترل نفس و خودداری، فروتنی، احترام برای خود و دیگران — شخصیتی برای خود خواهید ساخت که باعث می‌شود در آینده همسری فوق‌العاده شوید.

۱۰) با شخصیت دادن به خودتان، فردی با شخصیتی مشابه — کسی که دوست دارید با او ازدواج کنید و از او صاحب فرزند شوید — را به سمت خود خواهید کشاند.

تصور نکنید «برای من خیلی دیر شده است»

نوجوانان و جوانان بسیاری که وارد روابط‌جنسی شده‌اند دچار این اشتباه می‌شوند که دیگر برای آنها دیر شده و نمی‌توانند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند. اما واقعیت این است که همه ما، در هر سنی که باشیم، در هر نقطه‌ای از زندگی‌مان برای تصمیم‌گیری آزادیم.

نوجوانان به داستان‌های واقعی از زندگی دیگرانی نیاز دارند که قبلاً روابط‌جنسی داشته اما شروعی تازه برای خود رقم زده‌اند. می‌توانیم به تحقیق دانشگاه هاروارد اشاره کنیم که فواید ایجاد قانون و نظم در روابط جنسی خود را بعد از اینکه مدتی بی‌بندوباری جنسی داشته‌اند را نشان می‌دهد. می‌توانیم به دانش‌آموزی اشاره کنیم که می‌گفت بعد از اینکه در دوران دبیرستان با دختری رابطه‌جنسی داشت، اینکار را ترک کرده و هنوز هم در دانشگاه با همین سبک زندگی جلو می‌رود. و کتی دانشجویی که اشتباهات خود را پشت سر گذاشته می‌گوید:

«من با مردان زیادی رابطه‌جنسی داشته‌ام اما در همه آن زمان‌ها مست بوده‌ام و آن زمان فکر نمی‌کردم که اصلاً مهم است. الان می‌فهمم که به هرکدام از آن مردها بخشی از خودم را داده‌ام. دیگر آن دردها را نمی‌خواهم. می‌خواهم زندگی جدیدی را شروع کنم و دیگر تا زمان ازدواجم رابطه‌جنسی نداشته باشم.»

داستان‌هایی مثل این یک درس زندگی می‌دهد: درست است که نمی‌توانیم گذشته را تغییر دهیم اما هنوز برای شکل دادن به آینده‌مان آزادیم.

رابطه‌جنسی می‌تواند منبع لذت و شادکامی باشد. اما مشخص است که می‌تواند منبع درد و زخم‌های عمیق هم شود. فرق آن رابطه‌ای است که در آن شکل می‌گیرد. رابطه‌جنسی اگر در یک رابطه‌ متعهد و عاشقانه باشد که از قدیم به آن ازدواج می‌گفته‌ایم، حس لذت‌، خوشبختی، معنا و مفهوم به زندگی می‌دهد.

ادامه مطلب / دانلود

خطرات احساسی رابطه جنسی پیش از ازدوج (1)

«من باکرگی‌ام را در ۱۵ سالگی از دست دادم. من و دوست‌پسرم فکر می‌کردیم عاشق هم هستیم اما وقتی رابطه‌جنسی ما شروع شد، همه عشقی که به هم داشتیم خراب شد. من احساس می‌کردم که او دیگر علاقه‌ای به وقت گذراندن با من ندارد — او فقط می‌خواست با بدن من وقت بگذراند.» — سارا، دانشجو
«کاش کسی بود که وقتی دبیرستانی بودم در گوشم بخواند که خودداری کنم. از آن دوران بود که فعالیت جنسی من شروع شد، حتی نمی‌خواهم دیگر به سال‌های دبیرستان و دانشگاه فکر کنم. کاش می‌توانستم آن را برای همسرم نگه دارم.» — علی، یک شوهر ۲۶ ساله

در مباحث مربوط به فعالیت جنسی نوجوانان، بیشتر به خطرات بارداری و بیماری‌های مقاربتی پرداخته شده است و کمتر به خطرات احساسی آن اشاره می‌شود. این یک مشکل است زیرا عواقب مخرب روانی روابط موقت جنسی بسیار جدی و واقعی هستند. آگاهی از آنها می‌تواند به جوانان کمک کند تصمیمات بهتری بگیرند و از فعالیت جنسی پیش از ازدواج خود جلوگیری کنند.

این به آن معنا نیست که باید عواقب فیزیکی روابط‌جنسی ناپایدار را کوچک بشماریم، بارداری اتفاقی است که زندگی افراد را تغییر می‌دهد. بیماری‌های مقاربتی — که الان تعداد آنها به بیشتر از ۲۰ بیماری می‌رسد — سلامت و حتی زندگی را از افراد می‌گیرد. درست است که استفاده از کاندوم این خطرات را کاهش می‌دهد اما قادر به از بین بردن آنها نیست. حدود ۱۵ درصد از بزرگسالانی که برای پیشگیری از بارداری از کاندوم استفاده می‌کنند، طی یکسال با بارداری مواجه می‌شوند. استفاده مداوم و درست از کاندوم می‌تواند تا ۸۵ درصد از ابتلا به بیماری‌های مقاربتی مثل ایدز جلوگیری کند اما این فقط به شرطی است که در ۱۰۰ درصد مواقع فرد از آن به درستی استفاده کند. استفاده مداوم از کاندوم می‌تواند تا ۵۰ درصد ابتلا به کلامیدیا — که علت بخش عمده‌ای از ناباروری‌ها در خانم‌هاست — را کاهش دهد. و تعداد کمی از افراد هستند که استفاده مداوم و درست از کاندوم داشته باشند.

بااینکه شواهدی وجود دارد که ۱۰۰ درصد استفاده از کاندوم خطر پاپیلوماویروس انسانی — علت تقریباً کلیه سرطان‌های رحم در خانم‌ها — را کاهش می‌دهد، اما خطر عمده‌ای باقی می‌ماند. بعضی بیماری‌های مقاربتی فقط از طریق تماس پوست با پوست در کل ناحیه تناسلی که فقط بخش بسیار کوچکی از آن با کاندوم پوشانده می‌شود، قابل انتقال هستند.

رابطه‌جنسی و قلب انسان

برای انسان‌ها رابطه‌جنسی چیزی بیشتر از جسم است. بُعد احساسی و روانی رابطه‌جنسی است که آن را برای انسان‌ها خاص‌تر می‌سازد. همه موجودیت انسانی ما — ذهن، جسم و احساسات — در رابطه‌جنسی درگیر می‌شود. به همین دلیل است که صمیمیت جنسی عواقب بسیار قدرتمند احساسی به دنبال دارد.

چرا حرف زدن درمورد آسیب‌های احساسی روابط‌جنسی اینقدر سخت‌تر است؟

وقتی دانشجویان هاروارد، یک قانون و نظام سرسخت جنسی به زندگی خود دادند، روابط و عملکرد تحصیلی آنها بهبود یافت.

از یک طرف، بیشتر ما قبلاً هیچ نوشته‌ای در این جنبه از رابطه‌جنسی مطالعه نکرده‌ایم. والدینمان هیچ حرفی در این باره با ما نزده‌اند. رسانه‌ها عواقب احساسی رابطه‌جنسی را نشان نمی‌دهند و درواقع در فیلم‌های غربی رابطه‌جنسی بدون هیچ عواقبی معرفی می‌شود. و دسترسی نوجوانان به کاندوم و قرص‌های ضدبارداری هیچ محافظتی از آنها دربرابر عواقب احساسی رابطه‌جنسی به عمل نمی‌آورد.

خیلی از بزرگسالان وقتی می‌خواهند درمورد اینکه چطور رابطه‌جنسی زودهنگام می‌تواند شخصیت و سلامت نوجوانان را به خطر بیندازد، صحبت کنند، حرف کم می‌‌آورند و با کلی‌گویی‌هایی مثل «تو خیلی بچه‌ای»، «هنوز برای آن آمادگی نداری» یا «به اندازه کافی بالغ نشده‌ای» حرفشان را تمام می‌کنند.

بعضی از عواقب احساسی رابطه‌جنسی زودهنگام — مثل احساس پشیمانی — این روزها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در یک تحقیق که در سال ۲۰۰۴ انجام گرفته بود، از نوجوانان سوال شد «اگر قبلاً رابطه‌جنسی داشته‌اید، آرزو می‌کنید که کاش کمی دست نگه می‌داشتید؟» پاسخ دو سوم این نوجوانان مثبت بوده است.

زمان زیادی است که عواقب احساسی رابطه‌جنسی شناخته شده است. دکتر آرمند نیکولی، پروفسور روانشناسی در دانشکده پزشکی هاروارد در مورد تحقیقی که در دهه ۶۰ میلادی انجام گرفته بود، اینطور می‌گوید:

«زمان زیادی بعد از انقلاب جنسی نبود که متخصصین پزشکی متوجه شدند که این آزادی جنسی جدید منجر به فاجعه‌ای روانشناختی می‌شود. ما شروع به تحقیق بر روی دانشجویان هاروارد کردیم که از پوچی و ناامیدی شکایت می‌کردند.

بین هوشیاری اجتماعی آنها و اخلاقیاتی که در زندگی خصوصی خود رعایت می‌کردند، شکافی وجود داشت. آزادی جنسی جدید موجب پوچی روابط و احساس حقارت نفس می‌شد. بسیاری از این نوجوانان درگیر روزمرگی و مرگ شده بودند.

وقتی بعضی از آنها از نسبی‌گرایی اخلاقی به یک سیستم از ارزش‌های مشخص — که شدیداً بر سبک زندگی بدون موادمخدر و روابط‌جنسی تعریف‌شده تکیه داشت — تغییر جهت دادند، گزارش کردند که روابط آنها با جنس مخالف و همچنین روابط آنها با همسالان خود، والدینشان و همچنین عملکرد تحصیلی آها بسیار تقویت شده است.»

تحقیق هاروارد، در کنار نشان دادن تاثیرات منفی روابط‌جنسی بدون تعهد، همچنین نشان می‌دهد که افراد می‌توانند تصمیم به تغییر رفتار جنسی خود گرفته و از فواید و مزایای آنها بهره‌مند شوند.

۱۰ خطر احساسی

خطرات روابط‌جنسی زودهنگام و بی‌تعهد چیست؟ این خطرات در افراد مختلف متفاوت است. بعضی از عواقب احساسی کوتاه‌مدت اما بااینحال جدی هستند. بعضی از آنها طولانی‌مدت‌تر هستند و حتی به ازدواج و بچه‌دار شدن افراد نیز کشیده می‌شود. تصور بسیاری از این خطرات روانی تا زمانیکه خود فرد تجربه نکند دشوار است. در همه موارد، تاثیرات احساسی تحربیات جنسی نباید سبک شمرده شوند. لحظه‌ای فکر کردن به ما یادآوری می‌کند که مشکلات احساسی می‌تواند تاثیرات مخربی در توانایی افراد برای داشتن یک زندگی شاد و مفید داشته باشد.

اجازه بدهید به ۱۰ مورد از بدترین خطرات احساسی از فعالیت جنسی زودهنگام اشاره کنیم:

۱. نگرانی از بارداری و بیماری

برای خیلی از جوانانی که فعالیت جنسی خود را آغاز کرده‌اند، ترس از بارداری یا ابتلا به بیماری‌های مقاربتی یک استرس احساسی جدی به شمار می‌رود.

یک دختر دبیرستانی در این رابطه می‌گوید:

«خیلی از دوستانم را می‌بینم که تست بارداری از داروخانه تهیه می‌کنند. آنها خیلی نگران هستند و هر ماه دلهره دارند که مبادا باردار شده باشند. من که تابحال رابطه‌جنسی نداشته‌ام خیلی از این بابت راحت و‌ آسوده‌ام.»

راسل هانکه، پزشک، در این رابطه می‌گوید:

«خیلی از نوجوانان را می‌بینیم که بعد از اولین تجربه جنسی خود با نگرانی و استرس بسیار پیش دکتر می‌روند و می‌خواهند که ‌آزمایش ایدز برای آنها انجام شود. برای خیلی‌ها همین مسئله کافی است که دیگر سراغ اینگونه روابط نروند.»

۲. پشیمانی و متهم کردن خود

هم پسرها و هم دخترها ممکن است بعد از رابطه‌جنسی دچار پشیمانی شدید شوند اما دخترها در این رابطه آسیب‌پذیرتر هستند.

«وقتی دختری با پسری رابطه‌چنسی برقرار می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟ احساس نزدیکی دختر به پسر بیشتر می‌شود. ممکن است فکر کنید برای پسر هم باید همین اتفاق بیفتد، اما نه. لزوماً اینطور نیست.»

تحقیقات یک تفاوت جنسیتی را در این زمینه نشان می‌دهد: «زن‌ها معمولاً برای تقویت رابطه خود و بالا بردن صمیمیت آن رابطه‌جنسی برقرار می‌کنند درحالیکه مردها اکثراً برای لذت جنسی این کار را می‌کنند.»

دختری که به رابطه‌جنسی به چشم توجه و محبت نگاه می‌کند، وقتی ببیند که پسر موردعلاقه او بعد از اولین تجربه جنسی‌اش با او هیچ علاقه عاشقانه بیشتری به او نشان نمی‌دهد، احساس خواهد کرد که مورد خیانت قرار گرفته است. یک دختر ۱۵ ساله می‌گوید: «من انتظار نداشتم که آن پسر با من ازدواج کند اما هیچوقت انتظار نداشتم که حتی در دانشگاه هم از من دوری کند.»

باب بارلت که در مورد روابط‌جنسی انسانی در دانشگاه ریچفیلد در مینسوتا درس می‌دهد، داستان «سندی» را با ما در میان می‌گذارد:

«سندی دختری بسیار زیبا و باهوش بود که از من خواست موقع ناهار من را ببیند. برایم توضیح داد که هیچوقت تابحال دوست‌پسری نداشته است و وقتی یکنفر بزرگتر از خودش از او دعوت کرده قرار بگذارند بسیار هیجان‌زده شده است. بعد از اینکه هفته‌ها با هم رابطه داشتند، آن مرد از سندی خواسته که با هم رابطه‌جنسی داشته باشند. سندی بی‌تمایل بوده اما مرد مدام اصرار می‌کرده است. ترس سندی این بوده که خام و بی‌تجربه به نظر برسد و به همین دلیل آن مرد را از دست بدهد به همین دلیل با او موافقت کرده است.

من از او پرسیدم که موفق شده و توانسته آن مرد را نگه دارد؟

سندی جواب داد که یک هفته بعد، دوباره با هم رابطه‌جنسی داشته‌اند و بعد او را ترک کرده است. مرد به او گفته بوده که به اندازه کافی برای او خوب نیست و نتوانسته عاشق او شود. حالات احساس حماقت به او دست داده بود چون فهمیده بود که آن مرد به هیچ وجه علاقه‌ای به او نداشته است.»

رابطه‌جنسی بسیار خاص است. خانه‌ای خاص می‌خواهد. وقتی بخشی از چیزی بزرگتر — یک رابطه دائمی عاشقانه بین دو انسان — باشد، بسیار پرمفهوم‌تر و راضی‌کننده‌تر می‌شود. وقتی ازدواج می‌کنید، صمیمیت جنسی شما تعهدتان به همدیگر را نشان می‌دهد. شما با بدنتان به هم می‌گویید که «من همه خودم را به تو می‌دهم». از این دیدگاه، همانطور که وارد زندگی همدیگر شده‌اید، وارد جسم همدیگر هم می‌شوید. صمیمیت متکی به تعهد است.

حتی وقتی «قوانین تازه‌»‌ای درمورد رابطه‌جنسی وجود دارد — مثل قانون جدیدی که ابتدا در دانشگاه‌ها باب شد و الان به سنین پایین‌تر هم کشیده شده است و رابطه‌جنسی بدون هیچ احساس با کسی که اصلاً نمی‌شناسید را تایید می‌کند — دخترها در آخر آسیب‌پذیرتر بوده و بعد از اتمام رابطه هنوز به این امید می‌مانند که شاید آن پسر دوباره به آنها زنگ بزند. گاهی‌اوقات این پشیمانی جهتی مخالف پیدا می‌کند: وقتی رابطه جنسی تمام می‌شود، احساس می‌کنید به دام افتاده‌اید. کارن ۱۶ ساله می‌گوید:

«من واقعاً پشیمانم که اولین رابطه‌جنسی‌ام با پسری بود که چندان دوستش نداشتم. هنوز هم با او در ارتباط هستم که دیگر تبدیل به یک مشکل شده است. از همان اولین باری که با او بودم، دیگر در هر قرارملاقاتی که با او دارم انتظار رابطه‌جنسی از من دارد. حتی وقتی تمایلی به آن کار ندارم کارمان به بحث و جدل می‌کشد. دوست دارم این رابطه را تمام کنم و با افراد دیگری آشنا شوم اما بعد از اینکه اینهمه به هم وابسته شده‌ایم خیلی سخت است.»

پشیمانی جنسی ممکن است سال‌ها طول بکشد. چندی پیش نامه‌ای از یک زن ۳۳ ساله که الان روانشناس شده بود دریافت کردیم که گفته بود خیلی نگران فشارهای جنسی و وسوسه‌های جوانان امروزی است. می‌خواست درس‌هایی که خود آموخته بود را در میان بگذارد. گفته بود که بعد از اتمام دوران دبیرستان، یک سال را در خارج از کشور گذرانده بود:

«وقتی از کشور خارج شدم باکره بودم، اما تصور می‌کردم همین از من محافظت می‌کند. میخواستم تصمیمات جنسی‌ام را خودم به تنهایی بگیرم. نمی‌خواستم وارد هیچ تعهدی شوم. نمی‌خواستم ازدواج کنم یا بچه‌دار شوم. می‌خواستم ادامه تحصیل داده و شغل موفقی داشته باشم. طی آن یکسالی که خارج از کشور بودم، در مسائل جنسی بسیار بی‌قید و بی‌تعهد بودم.

اما واقعیت این است که به قیمت جدا شدن از خودم تمام شد. طولانی‌ترین زخمی که به خودم زدن با قلبم لمس شد. آن احساس بیمار دادن بخشی از خودم –روحم– به خیلی‌ها و برای هیچ، هنوز دردناک است. هیچوقت تصور نمی‌کردم اینقدر زیاد و اینقدر طولانی آسیب می‌بینم. این زن گفته بود که الان ازدواج کرده است و زندگی موفق و رابطه‌جنسی خوبی با همسر خود دارد. اما هنوز زخم‌های آن تجربیات اولیه خود در زمینه جنسی را حس می‌کند. دوست داشت جوانان بدانند که رابطه‌جنسی بدون تعهد بسیار برای قلب و روحشان خطرناک است.»

مردانی که درگیری جنسی و احساسی با دختری پیدا می‌کنند هم ممکن است ضربه بخورند. این از زبان یک مرد پشیمان نوشته شده است:

«یک سال پیش با دختری دو سال کوچکتر از خودم وارد رابطه شدم. شدیداً عاشق هم شده بودیم. والدین ما به ما آزادی کامل داده بودند. وقتی به خانه آنها می‌رفتم، پدر و مادرش زودتر برای خواب می‌رفتند که من و او بتوانیم تنها باشیم.

فوق‌العاده بود. با هم تنها بودیم، حتی گاهی شش شب در هفته. رابطه‌جنسی ما کم‌کم شروع شد. ابتدا او مقاومت کرد اما بخاطر ترس از دست دادن من تسلیم شد. قبل از اینکه بدانیم بیش از اندازه پیش رفته بودیم.

به خودمان می‌گفتیم که عاشق هم هستیم و به محض اینکه او درسش تمام شود با هم ازدواج می‌کنیم. واقعاً چه تفاوتی می‌کرد؟ بعد یک شب دعوای وحشتناکی داشتیم، و بااینکه هیچ ارتباطی با مسائل جنسی نداشت، می‌دانستم که اگر اینقدر در مسائل جنسی پیش نمی‌رفتیم این دعوا اتفاق نمی‌افتاد.

به هر حال، او من را زد و من هم در جواب او را زدم. هیچوقت نمی‌توانم خودم را بخاطر این کار ببخشم. او به سمت خانه‌شان فرار کرد و همه چیز را به مادرش گفت. احتمالاً می‌تونید تجسم کنید که بعد از آن چه اتفاقی افتاد.

من آن موقع دانشگاه می‌رفتم. اصلاً نمی‌توانستم روی درس‌هایم تمرکز کنم. فقط می‌خواستم دراز بکشم و بمیرم. همان موقع‌ها بودم که دانشگاه را ترک کردم و به نیروی دریایی پیوستم. قبل از اینکه برای آموزش‌های مقدماتی بروم، یکبار او را در خیابان دیدم. گریه کرد و گفت که هنوز همان احساس سابق را به من دارد و بخاطر کاری که کرده است پشیمان است اما آن موقع دیگر خیلی دیر شده بود.

واقعاً آرزو می‌کنم که او می‌توانست همانطور دربرابر من برای خواسته رابطه‌جنسی مقاومت کند و من هم اینقدر پافشاری نمی‌کردم. هر دختری که فکر می‌کند برای نگه داشتن یک پسر باید تسلیم خواسته‌های اینچنینی او شود احمق است. مطمئناً من با او می‌ماندم و با او ازدواج می‌کردم.»

۳. عذاب‌وجدان

عذاب‌وجدان شکلی از احساس پشیمانی است — حسی قوی از انجام کاری که از نظر اخلاقی نادرست است. عذاب‌وجدان اگر بعنوان نشانه‌ای برای زنده‌ بودن هوشیاری خود و دلیل خودداری از انجام دوباره ‌آن رفتار در آینده قلمداد کنید، می‌تواند یک تجربه سالم اخلاقی باشد.

احتمال عذاب‌وجدان گرفتن دخترها درمورد اولین تجربه جنسی بیشتر از پسرهاست و اگر این تجربه تحت‌تاثیر موادمخدر یا الکل صورت گرفته باشد، این عذاب‌وجدان شدیدتر خواهد شد. هم پسرها و هم دخترها اگر اولین رابطه‌جنسی‌شان با فردی عادی صورت گرفته باشد، می‌گویند که عذاب‌وجدان گرفته‌اند.

جورج ایگار در کتابی که برای نوجوانان نوشته است، به نام «عشق، رابطه و سکس» به خانم‌های جوان توصیه می‌کند، «وقتی رابطه‌تان بر هم می‌خورد، برای دخترها خیلی سخت‌تر از پسرها خواهد بود. این چیزی نیست که در خودآگاهتان می‌خواسته‌اید. اینکه دختری را دچار مشکل احساسی عمیق کنید.»

یک پسر 20 ساله می‌گوید وقتی متوجه دردی شده که در دخترها ایجاد می‌کند و عذاب‌وجدان گرفته است، دست از رابطه‌جنسی برداشته است، او می‌گوید: «می‌بینیم که گیج شده‌اند و مدام گریه می‌کنند. می‌گویند دوستت دارند اما تو آنها را دوست نداری.»

عذاب‌وجدان بعد از رابطه‌جنسی می‌تواند از اعتقادات مذهبی افراد نیز نشات بگیرد. مهمترین مذاهب دنیا، از جمله اسلام، مسیحیت و یهودیت، همه آنها رابطه‌جنسی را بعنوان هدیه‌ای از جانب خداوند معرفی می‌کنند که برای زوج‌ها بعد از ازدواج فرستاده شده است.

در مقاله‌ای درمورد داستان مرد جوانی خواندیم که از اینکه درمورد روابط‌جنسی مخالف با اعتقادات مذهبی خود رفتار کرده بود، احساس پشیمانی می‌کرد. او نوشته بود که والدین او اهمیت باکرگی و شروع رابطه‌جنسی فقط بعد از ازدواج را برایش توضیح داده بودند. اما یک شب گرم تابستانی، خود را با دختری بسیار مشتاق دید و همان موقع اولین رابطه‌جنسی خود را برقرار کرد. آن رابطه بسیار عجله‌ای بودن و هیچ حس صمیمیتی در آن وجود نداشته است. او می‌گوید:

«وقتی در فیلم‌ها رابطه‌جنسی را به تصویر می‌کشند، بسیار عاشقانه است. از نظر فیزیکی حس بسیار خوبی بود اما از نظر احساسی اصلاً اینطور نبود. من نگران بودم که رابطه‌مان از این به بعد خیلی جدی‌تر از گذشته شود و نمی‌دانستم چه انتظاراتی می‌خواست از من داشته باشد؟»

این پسر بخاطر کاری که انجام داده بود احساس عذاب‌وجدان می‌کرد. همچنین نگران بارداری و بیماری بود. به خودش قول داده بود که دیگر هیچوقت اینکار را تکرار نکند و از آن موقع تا حالا که دانشجو شده است، به قول خود وفادار بوده است. او می‌گوید، «من به دنبال صمیمیت به همسرم هستم. کسی که واقعاً دوستش داشته باشم و بخواهم که ادامه زندگی‌ام در کنار او باشم. شاید به نظر خیلی‌ها مسخره بیاید اما واقعیت دارد.»

سقط‌ جنین

بسیاری از نوجوانان در مواجهه با بارداری به سقط‌جنین روی می‌آورند. همانطور که هر دو طرف بحث سقط‌جنین الان تایید می‌کنند که سقط‌جنین به زندگی یک موجود زنده پایان می‌دهد (جنین بعد از ۱۸ روزگی قلبی تپنده و بعد از ۶ هفتگی مغز دارد). زنان بسیاری عواقب ناراحت‌کننده احساسی را بعد از سقط‌جنین گزارش کرده‌اند — مثل افسردگی، کابوس‌های شبانه، از دست دادن ارزش نفس و عذاب‌وجدان.

دیوید راردون در کتابش از نتایج تحقیقات خود گزارش می‌کند که بیش از ۷۰ درصد از زنانی که سقط‌جنین داشته‌اند می‌گویند احساس می‌کنند کار اشتباهی انجام داده‌اند –گرفتن جان یک موجود زنده — اما به این دلیل مخالف این حس عمل کرده‌اند که هیچ انتخاب دیگری پیش رویشان نبوده است. گاهی‌اوقات سوءتفاهمات اخلاقی درمورد تصمیمات سقط‌جنین تا چند سال بعد از آن اتفاق نمی‌افتد. بعنوان مثال در زیر داستان مادری جوان است که الان در دهه ۳۰ زندگی خود به سر می‌برد و درمورد سقط‌جنینی که داشته است صحبت می‌کند:

«سال دوم دانشگاه بودم. از تعطیلات تابستانی برگشته بودم و واقعاً مریض بودم. دکتر یک آزمایش ادرار از من گرفت و اعلام کرد که باردار هستم. بعد پرسید می‌خواهی چه بکنی؟

من گفتم می‌خواهم هر چه سریعتر از شر آن خلاص شوم.

او هم آدرس و شماره تلفن یک کلینیک زنان را برایم یادداشت کرد. عمل بسیار ساده بود، دل‌درد شدیدی داشتم اما می‌توانستم آن را تحمل کنم. اگر آن موقع کسی از من می‌پرسید که نسبت به کاری که کرده‌ام چه حسی دارم، می‌گفتم بهترین کار ممکن را انجام داده‌ام چون هم سلامتی و هم زندگی‌ام را پس گرفته‌ام.

اما الان هر وقت یاد آن زمان می‌افتم گریه‌ام می‌گیرد. به این فکر می‌کنم که چقدر بیرحم بودم، واقعاً بچه بودم، خودرای و سطحی‌نگر.

الان با به دنیا آوردن دو فرزند فوق‌العاده، خیلی تغییر کرده‌ام و بسیار افتاده‌تر شده‌ام.»

مردها هم خیلی وقت‌ها ممکن است تحت‌تاثیر عواقب احساسی سقط‌جنین قرار گیرند. یکبار یکی از سال‌اولی‌های دانشگاه داشت برای چند نفر درمورد احساس گناهی که از سقط‌جنینی که دوست‌دخترش را به آن وادار کرده بود، گرفته بود صحبت می‌کرد، که نه می‌توانسته بخوابد و نه درس بخواند.

خط آخر اینکه: هر حسی هم که به قوانین مربوط به سقط‌جنین داشته باشید، باید قبول کنید که سقط‌جنین یک راه‌حل سریع نیست. تاثیرات آن ممکن است سال‌ها با شما بماند. شبکه‌های ملی این روزها برای زنان و مردانی که اقدام به چنین کاری می‌کنند، جلسات مشاوره روانپرشکی ترتیب می‌دهد.

۴. از دست دادن اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس

خیلی افراد بعد از اینکه متوجه می‌شوند به یک بیماری مقاربتی مبتلا شده‌اند، اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهند. …سعید یکی از خوانندگان ما قبل از ارتباط‌جنسی با دوست‌دخترش، چیزی درمورد ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) نشنیده بود. خیلی زود بعد از آن، متوجه غده‌های ریزی روی آلت تناسلی خود شده بود. دکتر به او گفته بود که دچار زخم‌های تناسلی شده است که با ویروس HPV ایجاد می‌شود. این زخم‌ها خوب به درمان اسیدی، تکنیک لیزر یا جراحی پاسخ ندادند و بعد از این درمان‌های مداوم بی‌نتیجه، سعید واقعاً نگران شده است که آیا با وجود این زخم‌ها می‌تواند ازدواج کند.

گاهی‌اوقات از دست دادن اعتماد‌به‌نفس بعد از رابطه‌جنسی بی‌تعهد فرد را به سمت روابط‌جنسی بی‌تعهد بیشتر می‌کشاند و همین مسئله منجر به از دست رفتن بیشتر اعتمادبه‌نفس می‌شود که جلوگیری از آن بسیار دشوار خواهد شد. همین مسئله را می‌توانید در داستان زندگی زن جوانی ببینید که در زیر برایتان عنوان می‌کنیم:

دخترهایی در خوابگاه ما بودند که بارها باردار شده و سقط‌جنین کرده بودند. مسئله جالب اینکه تقریباً همه این دخترها وقتی با من حرف می‌زدند می‌گفتند که از کل این داستان متنفرند: میهمانی‌ها، خیابان‌ها و انتظارات و رفتارهای جنسی مردان. اما چون اعتمادبه‌نفس خیلی پایینی دارند، هر نوع توجه از طرف مردان برای آنها کافی است و به همین دلیل باز به موقعیت‌هایی برمی‌گردند که قبلاً برای آنها ایجاد مشکل کرده است.

در هر دو سوی روابط‌جنسی بی عشق، از دست رفتن ارزش نفس را می‌بینیم. یک پسر دانشجو می‌گوید، «خیلی بد است وقتی بخاطر مقدار بالای الکلی که خورده‌ای آن شب با دختری می‌خوابی و فردای آن حتی آن دختر را به خاطر نمی‌آوری.»

حقیقت رابطه‌جنسی دهانی

– هیچ پسری که واقعاً دختری را دوست داشته باشد یا برای او ارزش قائل باشد از او نمی‌خواهد که اینکار را برایش انجام دهد.

– این کار خیلی وقت‌ها توسط دخترها شروع می‌شود زیرا تصور می‌کنند می‌توانند با جلوگیری از باردار شدن چیزی که پسر می‌خواهد را برای او انجام دهند اما بعدها می‌فهمند که رابطه‌جنسی دهانی صمیمیت بین دو طرف را کاهش می‌دهد.

– بسیاری بیماری‌های مقاربتی، ازجمله تبخال تناسلی، کلامیدیا ، ویروس پاپیلومای انسانی، از طریق رابطه‌جنسی دهانی نیز منتقل می‌شوند.

– اگر دختری هستید که رابطه‌جنسی دهانی دارید، ممکن است باز همان آسیب‌های احساسی — مثل احساس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن و بی‌ارزش شدن — که به دنبال روابط‌جنسی بی‌تعهد می‌آید را تجربه کنید.

– اگر پسر هستید و از دوست‌دخترتان می‌خواهید که اینکار را برایتان انجام دهد، با این کار به آن دختر بی‌احترامی می‌کنید. آیا دوست دارید کسی با خواهر شما این کار را بکند؟

یک دانشجوی دیگر از دست رفتن ارزش فردی که بعد از اولین تجربه جنسی او ایجاد شده بود عنوان می‌کند:

«بالاخره موفق شدم دختری را به تختخواب بکشانم –البته در ماشین بود. من 21 سالم بود. فکر می‌کردم این تحریک‌کننده‌ترین اتفاقی است که می‌توانست بیفتد اما بعد آن دختر شروع به ابراز علاقه کرد و اصرار کرد که با من بماند. بعد از چهار هفته رابطه‌جنسی آن هم فقط زمان‌هایی که من می‌خواستم، از او خسته شدم. بالاخره شر او را کندم که اینکار باعث شد حس حتی بدتری هم پیدا کنم چون می‌دیدم که ضربه بدی به او زده‌ام.»

رابطه‌جنسی دهانی و شرافت نفس

تحقیقات نشان می‌دهد که جوانان بسیاری امروز رابطه‌جنسی دهانی دارند و آن را اصلاً مسئله بزرگی نمی‌بینند. بعضی پسرها درمورد دخترهایی صحبت می‌کرد که بخاطر رابطه‌جنسی دهانی شدیداً آسیب احساسی دیده و به روانشناس مراجعه می‌کنند.

در پاسخ به این نگرانی‌ها، می‌بینیم که در برنامه اپرا (Oprah Winfrey) و دکتر فیل (Dr. Phil) هرکدام یک برنامه کامل را به موضوع رابطه‌جنسی دهانی اختصاص می‌دهند. در برنامه دکتر فیل، یک دختر ۱۳ ساله با چشمانی اشکبار به دوربین نگاه می‌کند و رو به سایر نوجوانانی که ممکن است آن برنامه را نگاه کنند می‌گوید:

«اینکار را نکنید…خواهش می‌کنم این کار را نکنید. همه عزت نفس و ارزشی که برای خودتان قائل هستید را از دست خواهید داد. همه چیز برایتان بدتر خواهد شد.»

در زیر به شش نکته‌ای که لازم است جوانان درمورد رابطه‌جنسی دهانی بدانند اشاره می‌کنیم:

۱) این کار مطمئناً یک عمل جنسی است. همانطور که یک پسر ۱۵ ساله می‌گوید، «فکر می‌کنی چرا به آن سکس دهانی می‌گویند؟»

۲) اینکار چیزی است که معمولاً پسرها از دخترها می‌خواهند که برایشان انجام دهند. دخترهایی هم هستند که تصور می‌کنند برای جلوگیری از بارداری بهتر است این کار را انجام دهند اما بعدها می‌فهمند که رابطه‌جنسی دهانی صمیمیت بین دو طرف را کاهش می‌دهد.

۳) هیچ پسری که واقعاً دختری را دوست داشته باشد یا برای او ارزش قائل باشد از او نمی‌خواهد که اینکار را برایش انجام دهد.

۴) بسیاری بیماری‌های مقاربتی — مثل تبخال تناسلی، کلامیدیا و ویروس پاپیلومای انسانی — از طریق رابطه‌جنسی دهانی نیز منتقل می‌شوند.

۵) اگر دختری هستید که رابطه‌جنسی دهانی دارید، ممکن است باز همان آسیب‌های احساسی — مثل احساس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن و بی‌ارزش شدن — که به دنبال روابط‌جنسی بی‌تعهد می‌آید را تجربه کنید.

۶) اگر پسر هستید و از دوست‌دخترتان می‌خواهید که اینکار را برایتان انجام دهد، با این کار به آن دختر بی‌احترامی می‌کنید. آیا دوست دارید کسی با خواهر شما این کار را بکند؟

۵. فساد شخصیت

وقتی با دیگران مثل ابزارهای جنسی برای لذت خودخواهانه خود رفتار می‌کنیم، نه تنها احترام خود را از دست می‌دهیم، بلکه شخصیتمان را عوض می‌کنیم. هر انتخابی که در زندگی داریم بر شخصیت ما اثر می‌گذارد و آن را بدتر یا بهتر می‌کند. انتخاب‌های خوب شخصیتمان را قوی‌تر می‌کند و انتخاب‌های بد شخصیت‌مان را بدشکل می‌کند.

وجدان ما بخشی از شخصیت ماست که درست را از غلط تشخیص داده و به ما کمک می‌کند انتخاب‌های بهتری داشته باشیم. در محیط جنسی آسان‌گیر کنونی، افراد جوان بسیاری رفتارهایی را «بی‌اشکال» می‌بینند که شدیداً نادرست است. بعنوان مثال، در یک تحقیق از ۱۷۰۰ دانش‌آموز و دانشجو درمورد «رابطه‌جنسی اجباری» سوال شد: «آیا برای مرد قابل‌قبول است که زنی را که بیشتر از شش ماه است با او ارتباط دارد، مجبور به رابطه‌جنسی کند؟» تقریباً دو سوم پسرها پاسخ مثبت دادند. عجیب‌تر اینکه پاسخ ۴۹٪ از دخترها هم مثبت بود.

رابطه‌جنسی همچنین با وادار کردن افراد به دروغ‌گویی برای به دست آوردن آن می‌تواند موجب فساد شخصیت شود. دروغ‌های متداول عبارتند از: «دوستت دارم»، «قبلاً هیچوقت هیچ بیماری‌جنسی نداشته‌ام» و از این قبیل.

مرد جوانی درمورد فعالیت جنسی خود مثل اعتیاد یاد می‌کند و کنترل نفس خود را زیر سوال می‌برد:

«برای من رابطه‌جنسی مثل یک ماده‌مخدر شده بود. هرچه بیشتر انجام می‌دادم، بیشتر می‌خواستم. اصلاً نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم و هیچوقت هم راضی نمی‌شدم.»

پورنوگرافی. با به وجود آمدن اینترنت، پورنوگرافی بیشتر از گذشته قابل‌دسترس شد و درنتیجه به یکی از متدول‌ترین اعتیادهای جنسی تبدیل گشت.

دکتر ویکتور کلین، روانشناسی که بیش از ۲۵ سال صدها مرد را بخاطر پورنوگرافی و اعتیادهای جنسی درمان نموده، می‌نویسد:

«من متوجه شده‌ام که مشکلات همه این معتادین به رابطه‌جنسی، با قرارگیری در معرض عمل جنسی در کودکی یا نوجوانی آغاز شده است.»

۶. از دست رفتن اعتماد

افراد جوانی که احساس می‌کنند بعد از بر هم خوردن رابطه‌شان، مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند یا به آنها خیانت شده، در روابط بعدی خود دچار مشکل در اعتماد کردن می‌شوند. نمی‌خواهند دوباره ضربه بخورند. برایان درمورد تجربه خود می‌گوید:

«من اولین بار وقتی 19 سالم بود با دوست‌دخترم رابطه‌جنسی داشتم. تقریباً یک سال بود که با او در ارتباط بودم و واقعاً دوستش داشتم. آن دختر بسیار صمیمی، شاد و مهربان بود. تا قبل از آن همه کاری با هم کرده بودیم به جز رابطه‌جنسی و آخر یک شب او از من خواست که با هم رابطه‌جنسی داشته باشیم.
چند روز بعد، رابطه ما بر هم خورد. این دردناک‌ترین زمان زندگی من بود. من از هر کسی بیشتر به او نزدیک بودم، حتی از والدینم هم به من نزدیک‌تر بود. بسیار افسرده و عصبی شده بودم. ورزش را ترک کردم و احساس ناامیدی و شکستگی داشتم. بعدها که وارد دانشگاه شدم، روابط جنسی‌ام بیشتر از یک شب طول نمی‌کشید. دیگر نمی‌توانستم برای یک رابطه طولانی‌مدت و عاشقانه به کسی اعتماد کنم.»

۷. افسردگی و خودکشی

این روزها نوجوانان بیشتری دچار افسردگی می‌شوند اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد که این واکنش اتوماتیک نوجوانی نیست. نوجوانانی که از رفتارهای خطرناک –مثل رابطه‌جنسی، موارمخدر و نوشیدن الکل– خودداری می‌کنند کمتر دچار افسردگی می‌شوند. هم دخترها و هم پسرها که این رفتارهای خطرساز را تجربه می‌کنند، بیشتر دچار افسردگی می‌شوند. و احتمال ابتلا به افسردگی در دخترها بسیار بالاتر است.

«خیلی از دوستانم را دیده‌ام که بعد از اینکه رابطه‌هایشان حالت فیزیکی پیدا می‌کند، بر هم می‌خورد. وقتی خیلی زود از رابطه‌جنسی استفاده کنید، راه های ارتباطی دیگر بین دو طرف بسته خواهد شد و رشد متوازن رابطه بر هم می‌خورد.»

در برخی موارد، افسردگی به تراژدی خودکشی منجر می‌شود. خودکشی سومین دلیل شایع مرگ بین ۱۵ تا ۲۴ سال است. تقریباً یکی از هر ۵ نفر نوجوان در زمان گذشته به خودکشی فکر کرده‌اند.

کران سایر در کتاب خود می‌نویسد:

«هرچه رابطه‌ای بیشتر شبیه به عشق واقعی باشد، فرد نوجوان بیشتر در آن عشق سرمایه‌گذاری کرده و اگر آن رابطه بر هم بخورد، دچار درد و آسیب شدیدتری خواهد شد.»

باتوجه به آنچه درمورد عواقب احساسی به هم خوردن روابط جنسی می‌دانیم، منطقی است که تصور کنیم درد ناشی از چنین قطع رابطه‌هایی می‌تواند دلیل افسردگی و مرگ ناشی از خودکشی در برخی جوانان باشد.

تحقیقات این مسئله را تایید می‌کنند. در تحقیقی مشخص شد که نرخ اقدام به خودکشی برای دختران بین ۱۲ تا ۱۶ ساله‌ای که تجربه جنسی داشته‌اند نسبت به آنها که باکره بوده‌اند شش مرتبه بیشتر است.

۸. خراب شدن روابط

رابطه‌جنسی می‌تواند یک رابطه خوب را به یک رابطه بد تبدیل کند. ابعاد دیگر رابطه دیگر رشد نمی‌یابند. احساسات منفی وارد داستان می‌شوند. در آخر رابطه را مسموم می‌کند. اینها را مرد جوانی که خود را در ۲۲ سالگی باکره معرفی می‌کند عنوان می‌کند:

«خیلی از دوستانم را دیده‌ام که بعد از اینکه رابطه‌هایشان حالت فیزیکی پیدا می‌کند، بر هم می‌خورد. وقتی خیلی زود از رابطه‌جنسی استفاده کنید، راه های ارتباطی دیگر بین دو طرف بسته خواهد شد و رشد متوازن رابطه بر هم می‌خورد.»

جنیفر، ۲۴ ساله داستان خود را مطرح می‌کند:

«درخواست رابطه‌جنسی دوست‌پسر من بعد از هر قرار ملاقات توجیه‌پذیرتر می‌آمد و بعد از دو ماه تسلیم شدم. رابطه‌جنسی به نقطه مرکزی ارتباط ما تبدیل شد و مثل سرطان کل رابطه ما را گرفت. چیزهای جدیدی وارد رابطه‌مان شد مثل عصبانیت، حسادت و خودخواهی. دیگر حتی نمی‌توانستیم با هم حرف بزنیم. از هم خسته شدیم و ناامیدانه یک تغییر می‌خواستم.»

ارتباط با والدین

رابطه‌جنسی می‌تواند تاثیرات منفی بر ارتباط فرد با افراد دیگری به جز کسی که با او رابطه دارد هم داشته باشد. اکثر والدین می‌گویند دوست ندارند فرزندانشان درگیر روابط‌جنسی شوند. با بیرون رفتن از آن استاندارد موجود، بین آنها و نوجوانانشان درگیری ایجاد خواهد شد. نوجوانان بسیاری که رابطه‌جنسی دارند هر کاری می‌کنند که والدینشان از آن بی‌خبر بمانند زیرا می‌دانند که چقدر ناراحتشان خواهد کرد. در زیر به داستان یک دختر جوان اشاره می‌کنیم:

«وقتی 19 سالم بود برای اولین بار با یک پسر 22 ساله رابطه‌جنسی برقرار کردم. می‌دانستم که اگر والدینم از موضوع باخبر شوند بی اندازه ناراحت خواهند شد. وقتی عادت‌ماهیانه‌ نشدم، دچار وحشت شده بودم. حتی به فکر خودکشی هم افتاده بودم. وقتی تست بارداری نشان داد که باردار نیستم واقعاً آسوده شد. همان جا تصمیم گرفتن دیگر خودم را درگیر چنین دردی نکنم و با دوست‌پسرم به هم زدم.»

۹. توقف رشد فردی

فعالیت جنسی پیش از ازدواج نه تنها رشد رابطه را متوقف می‌کند، بلکه رشد فردی شخص را نیز کند می‌کند.

نوجوانانی که درگیر و جذب یک رابطه شدید می‌شوند، در زمانی از زندگی خود که باید برون‌گرا باشند — روابط جدید ایجاد کنند، وارد تیم‌ها و گروه‌های مفید شوند، علایق و مهارت‌های خود را شکل دهند و مسئولیت‌های سنگین‌تر اجتماعی قبول کنند– درون‌گرا می‌شوند. دوران نوجوانی زمانی بسیار مهم و بحرانی برای یادگیری و رشد است که پایه و اساس آینده را می‌سازد. فرصت‌هایی که در این دوران از دست می‌رود، بعدها به هیچ عنوان به دست نمی‌آید. اگر جوانان نتوانند از این فرصت‌ها استفاده کنند، هیچوقت نمی‌توانند به رشد کامل و کافی برسند.

خطر برای دخترانی که درگیر فعالیت جنسی می‌شوند بیشتر است زیرا با این کار در علایق و روابط دیگر را به روی خود می‌بندند. روانشناس دکتر ساموئل کاف‌من از نیویورک می‌گوید:

«دختری که خیلی زود وارد یک رابطه جدی می‌شود، بعدها متوجه می‌شود که فردیت خود را از دست داده است. او به بخشی از آن پسر تبدیل می‌شود و دیگر قادر نخواهد بود علایق خود را بسازد و حس استقلال داشته باشد.»

۱۰. تاثیرات منفی بر ازدواج

بیشتر نوجوانان می‌گویند که آرزو دارند یک روز ازدواج کرده و خوشبخت و موفق باشند. ما باید آنها را ترغیب کنیم از خود سوال کنند «چه تصمیمات جنسی در این نقطه از زندگی می‌تواند بر آرزوی من برای داشتن ازدواجی موفق تاثیر داشته باشد؟ با زود وارد روابط‌جنسی شدن چه مشکلاتی را برای خودم یا همسر آینده‌ام ایجاد خواهم کرد؟» در زیر به برخی از این مشکلات اشاره می‌کنیم:

مقایسات و یادآوری گذشته. اگر با کسی به جز همسر خود رابطه‌جنسی داشته‌اید، این میل خارج از کنترل شما وجود خواهد داشت که همسرتان را با شرکای جنسی سابق خود مقایسه کنید. یک شوهر جوان می‌گوید: «وقتی با همسرم رابطه‌جنسی دارم، با خودم فکر می‌کنم که دوست‌دختر قبلیم خیلی بهتر من را می‌بوسید یا این دختر فلان کار را بهتر انجام می‌دهد. اصلاً نمی‌توانم از شر این مقایسه کردن‌های مداوم خلاص شوم.» هم خانم‌ها و هم آقایان دچار این یادآوری‌های جنسی می‌شوند که می‌تواند بر صمیمیت جنسی زندگی مشترکشان تاثیری به شدت منفی داشته باشد.

«گاهی اوقات طی سال‌های دانشجویی دچار عفونتی می‌شدم که داخل لوله‌های فالوپ‌م را تخریب می‌کرد و این مسئله باعث نابارور شدن من شد. الان با مرد فوق‌العاده‌ای ازدواج کرده‌ام که خیلی دوست دارد بچه‌دار شود و احساس گناهی که دارم غیرقابل‌تصور است. تصمیم گرفته‌ایم یک بچه به فرزند‌خواندگی بگیریم اما واقعاً شرایط دشواری است.»

بی‌وفایی. خیانت می‌تواند منجر به ختم یک ازدواج شود. آمار درمورد درصد کسانی که به همسر خود خیانت می‌کنند متفاوت است اما متخصصین بسیار عقیده دارند که این بی‌وفایی‌ها در سال‌های اخیر بیشتر شده است. یک دلیل احتمالی آن: بالا رفتن فعالیت جنسی قبل از ازدواج. توانایی مقابله با وسوسه‌ها بخشی از شخصیت ماست — چیزی که به مرور زمان در ما ایجاد می‌شود. اگر «نه» گفتن به وسوسه‌های جنسی را قبل از ازدواج شروع نکنیم، انجام آن بعد از ازدواج بسیار دشوارتر خواهد شد.

ناباروری. اخیراً آمار بچه‌دار نشدن در زوج‌هایی که به تازگی ازدواج کرده‌اند بیشتر شده است. ناباروری می‌تواند استرس و فشاری زیاد بر زندگی زناشویی ایجاد کند. اگر دلیل آن یک بیماری مقاربتی مثل کلامیدیا باشد، این استرس حتی بیشتر هم خواهد شد. یک زن ۳۳ ساله می‌گوید:

«گاهی اوقات طی سال‌های دانشجویی دچار عفونتی می‌شدم که داخل لوله‌های فالوپ‌م را تخریب می‌کرد و این مسئله باعث نابارور شدن من شد. الان با مرد فوق‌العاده‌ای ازدواج کرده‌ام که خیلی دوست دارد بچه‌دار شود و احساس گناهی که دارم غیرقابل‌تصور است. تصمیم گرفته‌ایم یک بچه به فرزند‌خواندگی بگیریم اما واقعاً شرایط دشواری است.»

بالا رفتن احتمال طلاق. محققان دریافته‌اند که با هم زندگی کردن قبل از ازدواج با بالا رفتن احتمال طلاق همراه است. در یک تحقیق که در سال ۲۰۰۳ روی زنان انجام گرفت، مشخص شد که احتمال طلاق برای زنانی که قبل از ازدواج با همسرانشان یا مردان دیگر زندگی مشترک داشته‌اند بسیار بالاتر است.

این تحقیقات نمی‌گوید چرا با هم زندگی کردن یا داشتن رابطه‌جنسی قبل از ازدواج می‌تواند باعث بالا رفتن احتمال طلاق شود. یک دلیل احتمالی آن این است که رابطه‌جنسی باعث می‌شود نتوانید شناخت عمیقی از فرد مقابل به دست آورید و ببینید آیا اعتقادات، اهداف و ارزش‌های یکسان دارید یا خیر. جان و کتی کولیگان که سال‌ها برای زوج‌های بسیاری مشاوره پیش از ازدواج داشته‌اند، مشاهدات خود را با ما در میان می‌گذارند:

«این روزها زوج‌های زیادی را می‌بینیم که بدون اینکه ازدواج کرده باشند با هم زندگی می‌کنند. با حرف زدن با آنها دریافته‌ایم که نقاط اشتراک بسیار کمی دارند. آنها اصلاً درمورد اعتقادات و اهدافشان با هم حرف نزده‌اند. اما جذابیت جنسی بین آنها بسیار زیاد بوده است. پیشنهاد ما به آنها این بوده که با هم زندگی نکرده یا رابطه‌جنسی نداشته باشند، به دوستانی تبدیل شوند و سعی کنند همدیگر را بیشتر بشناسند تا بفهمند با هم سازگاری دارند یا خیر.»

منبع : پورتال مردمان

ادامه مطلب / دانلود
شما را نمی‌دانم، اما پاییز که می‌رسد خیلی‌ها احساس خستگی و افسردگی می‌کنند. همین که خورشید زود غروب می‌کند و نور کمتر می‌شود افسردگی نیز سراغ آدم را می‌گیرد. انگار پاها جان ندارند و صبح که می‌شود چشم‌ها به زور باز می‌شوند.

با فرا رسیدن پاییز و فصل سرما همه‌ی این چیزها طبیعی است. در واقع اسمش را «افسردگی فصلی» گذاشته‌اند که خستگی زیاد هم یکی از علائم همین افسردگی است. خوشبختانه برای این کاهش انرژی و خستگی راه‌حل‌های خوشمزه‌ای وجود دارد. باید راه چاره را در بشقاب‌هایتان جستجو کنید. با ما باشید تا با چند ماده‌ی غذایی نیروبخش و ضدخستگی آشنا شوید.

غذاهای ضد افسردگی پاییزه را بشناسید

بفرمایید کیوی

بارها در همین بخش خودمان گفته‌ایم که ویتامین C موجود در کیوی حتی از پرتقال هم بیشتر است.

باید بدانید که ویتامین C برای اینکه در فصل سرما احساس شادابی و نشاط کنید لازم و ضروری است. در واقع این ویتامین یک ویتامین ضد خستگی فوق‌العاده است. ویتامین C برای جذب آهن نیز لازم است. برای همین باید مواد غذایی سرشار از آهن را به همراه مواد غذایی حاوی ویتامین C میل کنید. باید بدانید که آهن نیز نقش موثری در تولید انرژی و شادابی بدن دارد. کیوی علاوه بر ویتامین C حاوی ویتامین E و B6 نیز می‌باشد برای همین هم یک میوه‌ی انرژی‌بخش و نیروزا محسوب می‌شود.

 بفرمایید موز

میزان ویتامین‌های زیاد موز مانند ویتامین B6، C و منیزیم و گلوسیدها باعث شده است که این میوه نیز در بین مواد غذایی نیروزا و انرژی‌بخش جا داشته باشد. بهتر است موزهای نسبتا سبز را انتخاب کنید چون هر چه موز رسیده‌تر باشد میزان ویتامین‌های آن کاهش می‌یابد و قندهای دیر جذب موجود در آن به قندهای زود جذب تبدیل می‌شود. اگر نمی‌خواهید چاق شوید نباید در مصرف این میوه زیاده‌روی کنید چون یکی از میوه‌های پرکالری محسوب می‌شود.

اگر اهل ورزش هستید باید بدانید که مصرف موز قبل از شروع کلاستان فوق‌العاده است به خاطر اینکه انرژی‌تان را دو برابر می‌کند. البته توصیه می‌کنیم موز را شب‌ها میل نکنید چون همان طور که گفتیم پرکالری است.

در نهایت اینکه باید بدانید موز حاوی تریپتوفان است. این پروتئین در بدن به سروتونین تبدیل می‌شود. سروتونین نیز باعث ایجاد نشاط و سرزندگی می‌شود و خلق و خویتان را بهتر می‌کند.

غذاهای ضد افسردگی پاییزه را بشناسید

 بفرمایید پرتقال

گفتیم که ویتامین C پرتقال کمتر از کیوی است اما با این حال همین پرتقال 80 درصد نیاز روزانه‌ی ما به این ویتامین را تامین می‌کند. برای همین نباید از آن صرف‌نظر کنید. بهتر است یک روز پرتقال و روز دیگر کیوی میل کنید و البته مرکبات دیگر را نیز فراموش نکنید تا پاییز و زمستان امسال شاداب و پر انرژی باشید.

 بفرمایید شکلات سیاه

آدم‌های خوش‌خوراک خیلی خوب می‌دانند که شکلات سیاه سرشار از منیزیم است. منیزیم هم یک ماده‌ی ضدخستگی بسیار قوی محسوب می‌شود. باید بدانید که این شکلات نشاط‌آور است و افسردگی را از شما دور می‌کند. البته باید در انتخاب شکلات سیاه دقت کنید. هر چه میزان کاکائوی موجود در آن بیشتر باشد بهتر است چون در این صورت چربی کمتری هم دارد.

 بفرمایید گوشت قرمز

کمبود آهن، شما را دچار خستگی زودگذر و یا حتی خستگی مزمن می‌کند و باعث می‌شود مدام احساس ضعف کنید. برای اینکه نیازتان به آهن را تامین کنید گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوشت بوقلمون را دریابید. آهن موجود در این مواد غذایی بهتر جذب بدن می‌شوند. افراد گیاه‌خوار نیز باید با مصرف حبوباتی مانند عدس یا سبزیجات برگ سبز، آهن مورد نیاز خود را تامین کنند.

غذاهای ضد افسردگی پاییزه را بشناسید

 بفرمایید ماهی

ماهی آزاد مانند ماهی‌های چرب دیگر سرشار از امگا 3 ها می‌باشد. این اسیدهای چرب نیز هم یار سلامتی و خوش‌اندامی هستند. ماهی آزاد همچنین حاوی پروتئین، ویتامین D، ویتامین B12، B6 و پتاسیم می‌باشد. همه‌ی این ویتامین‌ها با خستگی مقابله می‌کنند و انرژی‌تان را در طول روز بالا می‌برند.

 بفرمایید یک مشت آجیل

تمام میوه‌های صدفی، حاوی امگا 3 و سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی هستند. در واقع آجیل‌ها تامین کننده ویتامین‌های E،B1 و B6 و همچنین پتاسیم و آهن می‌باشند. البته آجیل از پروتئین نیز بی‌بهره نیست. این انجمن مواد مغذی باعث می‌شود که بدنتان نیروی مضاعف کسب کند. اما حواستان باشد که آجیل‌ها سرشار از چربی بوده و کالری بالایی دارند برای همین هم اگر دغدغه‌ی اضافه‌وزن دارید بهتر است در مصرف آن زیاده‌روی نکنید.

بفرمایید میوه‌های خشک

اگر می‌خواهید در طول روز به اصطلاح «بمب تکانتان ندهد» زردآلوی خشک، آلوی خشک یا کشمش را دریابید. میوه‌های خشک سرشار از آهن هستند و خواص ضد خستگی دارند. این میوه‌ها مواد معدنی بیشتری نسبت به انواع تازه‌شان دارند. در واقع با خوردن میوه‌های خشک منیزیم، کلسیم و پتاسیم خوبی جذب خواهید کرد. اگر این روزها بی انرژی و کسل شده‌اید حتماً به سراغ این میوه‌ها بروید. البته باید بدانید که میوه‌های خشک سرشار از قند هستند و نباید در مصرف آن‌ها زیاده‌روی کنید. در واقع میوه‌های خشک انرژی و کالری زیاد را با هم دارند.

غذاهای ضد افسردگی پاییزه را بشناسید

بفرمایید پاستاها و غلات کامل دیگر

پاستاها و دیگر غلات کامل مانند گندم، برنج، کینوا و غیره سرشار از کربوهیدرات‌های پیچیده هستند یعنی جزو قندهای دیر جذب می‌باشند. برای همین هم به تدریج جذب بدن می‌شوند و انرژی طولانی مدتی ایجاد می‌کنند. یعنی اینکه با مصرف این مواد غذایی در طول روز انرژی خواهید داشت.

توجه داشته باشید که باید انواع کامل و سبوس‌دار این مواد غذایی را انتخاب کنید نه انواع تصفیه‌شده که فاقد ویتامین‌ها و مواد معدنی هستند.

 در نهایت اینکه توصیه می‌کنیم هر روز، زمانی که هوا روشن است زیر نور آفتاب پیاده‌روی کنید.

ادامه مطلب / دانلود

اگر احساس می‌کنید حال و حوصله ندارید و مدام زانوی غم بغل گرفته‌اید یک سۆال از خودتان بپرسید: آیا مواد غذایی متنوعی مصرف می‌کنید؟

 اگر همیشه غذاهای تکراری می‌خورید تعجبی ندارد که دچار افسردگی و بی‌حوصلگی بشوید. به خاطر اینکه بدنتان از دریافت ویتامین‌های مختلف و مورد نیاز محروم می‌شود. اگر می‌خواهید احساسات منفی و افسردگی‌های روزمره را از خودتان دور کنید این مواد غذایی را در برنامه‌ی غذایی‌تان بگنجانید. با ما همراه باشید.

این ها دشمنان افسردگی هستند!دل و جگر

بعضی‌ها کلا چشم دیدن کله‌پاچه و دل و جگر را ندارند اما باید بدانید که این مواد غذایی سرشار از ویتامین B12 می‌باشند. نتایج پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که کمبود این ویتامین خطر افسردگی را بالا می‌برد. به دل طبیعت بزنید و کمی کباب دل و جگر میل کنید. خواهید دید کلی حال و هوایتان عوض خواهد شد.

این ها دشمنان افسردگی هستند!

 قارچ

قارچ‌ها با آن شکل و شمایل دوست‌داشتنی و کوچکشان سرشار از سلنیوم هستند. باید بدانید که کمبود این ماده‌ی معدنی شما را به دام افسردگی و اضطراب می‌کشاند. اگر دنبال یک منع غذایی برای ویتامین D می‌گردید قارچ را دریابید. محققان معتقدند با جذب ویتامین D بیشتر مشکلاتی مانند افسردگی فصلی کمتر می‌شود. برای اینکه میزان ویتامین D قارچ را بالا ببرید بهتر است آن‌ها را به مدت پنج دقیقه زیر آفتاب پهن کنید.
این ها دشمنان افسردگی هستند! زعفران

این تارهای نازک قرمز رنگِ مثقالی خیلی گران تومان، باارزش‌ترین ادویه‌ی هر آشپزخانه‌ی ایرانی است که نه تنها عطر و رنگ غذاها را از این رو به آن رو می‌کند بلکه حال و هوای شما را هم عوض می‌کند. بدانید و آگاه باشید که زعفران قادر است پیری را از شما دور کند.

 اصلاً این بار که یک کاسه شله زرد پرملات زعفران دار حسابی به دستتان رسید با تمام وجود بویش کنید. خواهید دید اولین عکس‌العملتان یک لبخند پت و پهن خواهد بود. اصلاً اجداد طبیب ما برای بهتر کردن خلق و خو و رفع خستگی و کسالت همیشه به بیماران خود زعفران تجویز می‌کردند. چای زعفرانی و یا برنج پوشیده شده از این ادویه‌ی باارزش کلی شادتان می‌کند.

 نتایج پژوهش‌هایی که محققان وطنی انجام داده‌اند نشان می‌دهد که زعفران حاوی خواص ضد افسردگی است که کم از داروهای ضد افسردگی مانند فلوکستین و ایمی‌پرامین ندارد. به عقیده‌ی این محققان زعفران میزان ترشح سروتونین را در مغز بیشتر کرده و افسردگی را از بین می‌برد.

کلم‌ها می‌توانند با استرس، عفونت‌ها، بیماری‌های قلبی عروقی و همچنین بیشتر سرطان‌ها مقابله بکنند به خاطر اینکه حاوی ویتامین C و اسیدفولیک می‌باشند

 این ها دشمنان افسردگی هستند! املت

خوردن یک املت خوشمزه با زرده‌ی تخم‌مرغ برای صبحانه شما را سرحال و قبراق می‌کند. توصیه می‌کنیم کمی قارچ هم به املتتان اضافه کنید. زرده‌ی تخم‌مرغ سرشار از ویتامین ب کمپلکس و پروتئین می‌باشد. باید بدانید که ویتامین‌های ب کمپلکس شدت علائم افسردگی را کاهش می‌دهد.

 در بین ویتامین‌های خانواده‌ی B ویتامین‌های B6 و B12 بیش‌ترین کمک را به بهبود عملکرد سلول‌های مغزی کرده و اثر مثبتی روی خلق و خوی ما دارد. پروتئین‌های موجود در تخم‌مرغ احساس سیری طولانی مدتی ایجاد می‌کند و قند خون را ثابت نگه می‌دارد. پس سعی کنید حتماً در برنامه‌ی غذایی‌تان نیمرو، املت و تخم‌مرغ آب پز را بگنجانید. داخل سالادهایتان هم تخم‌مرغ آب پز رنده کنید.

 این ها دشمنان افسردگی هستند!ماهی‌های آب‌های سرد

به محض اینکه اولین علائم احساسات منفی و افسردگی را در خود دیدید به سراغ ماهی بروید. ماهی‌ها سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند که افسردگی را از شما دور می‌کنند. ماهی آزاد، قزل‌آلا، ساردین، شاه ماهی، ماهی کولی و ماهی تن بیش‌ترین میزان امگا 3 ها را دارند. اگر ماهی دوست ندارید حتماً مکمل‌های روغن ماهی استفاده کنید.

 مصرف گردو نیز کمک کننده است چون این ماده‌ی غذایی نیز حاوی اسیدهای چرب امگا 3 می‌باشد. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهند که اسیدهای چرب امگا 3 کیفیت غشا و عملکرد سلول‌های مغزی را بالا می‌برند. از این گذشته باید بدانید که ماهی‌ها منبع فوق‌العاده‌ی پروتئین‌های کم چرب نیز می‌باشند که باعث ایجاد سیری طولانی مدت شده و قند خون را ثابت نگه می‌دارند. اگر می‌خواهید خلق و خویتان بهتر شود حتماً هر هفته دو تا سه مرتبه ماهی میل کنید.

این ها دشمنان افسردگی هستند!چغندر

اگر مدام احساس خستگی، افسردگی و بی‌خوابی می‌کنید احتمالاً کمبود فولات دارید. خوشبختانه چغندر خام و تازه یکی از منابع طبیعی فولات محسوب می‌شود. باید بدانید که بیشتر داروها مانند داروی ضدکلسترول، ضدالتهاب، ضددیابت و یا قرص‌های ضدبارداری باک فولات بدن را خالی می‌کنند.

ویتامین‌های ب کمپلکس شدت علائم افسردگی را کاهش می‌دهد. در بین ویتامین‌های خانواده‌ی B ویتامین‌های B6 و B12 بیش‌ترین کمک را به بهبود

 عملکرد سلول‌های مغزی کرده و اثر مثبتی روی خلق و خوی ما دارد
برای همین اگر مشغول مصرف این داروها هستید باید فولات بیشتری جذب کنید. بهتر است چغندر را کمی بجوشانید و اجازه ندهید مدت زمان طولانی بپزد. به خاطر اینکه حرارت طولانی مدت حدود 40 درصد فولات آن را از بین می‌برد. ساده‌ترین راه مصرف چغندر این است که رنده‌اش کرده و به سالادهایتان اضافه کنید.

 این ها دشمنان افسردگی هستند! برنج قهوه ای‌

برنج قهوه ای‌ حاوی ویتامین‌های B1 و B3 و همچنین اسیدفولیک یا همان ویتامین B9 می‌باشد. این ماده‌ی غذایی شاخص گلیسمی پایینی دارد برای همین هم به تدریج قند خون را بالا می‌برد، از افتادن قند خون جلوگیری کرده و نمی‌گذارد بدخلق شوید. اگر دنبال یک ماده‌ی غذایی برای مقابله با افسردگی هستید برنج قهوه ای‌ را امتحان کنید.

 این ها دشمنان افسردگی هستند! کلم

کلم‌ها می‌توانند با استرس، عفونت‌ها، بیماری‌های قلبی عروقی و همچنین بیشتر سرطان‌ها مقابله بکنند به خاطر اینکه حاوی ویتامین C و اسیدفولیک می‌باشند. روش‌های مختلفی وجود دارد که کلم را وارد برنامه‌ی غذایی‌تان بکنید. می‌توانید کلم را به سالادهایتان اضافه کنید. آش یا سوپتان را پر از کلم کنید. با برگ‌های کلم دلمه درست کنید.

 کلم‌پلو را دریابید. آب کلم میل کنید. اگر بعد از خوردن کلم دچار نفخ معده می‌شوید می‌توانید قبل از پخت کمی رازیانه و یا زیره به آن اضافه کنید. باید بدانید که کلم سرشار از فیبرهایی است که میزان قند خون را ثابت نگه می‌دارند و برای همین هم نمی‌گذارند بد خلق و کسل شوید. آب کلم نیز یک درمان طبیعی فوق‌العاده برای مقابله با زخم معده می‌باشد.

 علاوه بر مواد غذایی ذکر شده مواد غذایی دیگری مانند موز، آجیل، غلات کامل، شکلات سیاه، میوه‌ها و سبزیجات سرشار از ویتامین C، اسفناج و غیره نیز حال و هوای شما را بهتر کرده و یاس‌هایتان را به دست باد می‌سپارد.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 1 از 2 12 بعدی
css.php