نتايج جستجو مطالب برچسب : اشتباهات ازدواج

۵ اشتباه خانم ها در ازدواج

۵ اشتباه خانم ها در ازدواج

خانم‌های متاهل توجه کنید: چیزهایی که درمورد ازدواج نمی‌دانید ممکن است ایجاد مشکل کند. بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که می‌خواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خراب‌تر کند. ازدواج کردن کار ساده‌ای است. اما متاهل ماندن سخت‌ است. در زیر به توصیه‌های متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانم‌ها در ازدواج مرتکب می‌شوند که باعث سست شدن پایه‌های زندگی‌شان می‌شود، اشاره می‌کنیم.

۱- همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید

بعضی از خانم‌ها برای چیزهایی که می‌خواهند سریع عقب می‌کشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگی‌شان را وقف شوهرشان می‌کنند و

ادامه مطلب / دانلود

نمی خواهیم دراین نوشتار کام تان را تلخ کنیم ،اما گاهی تلخی یک دارو، شفابخش است و شیرینی خیلی از خوراکی ها، زهر.

4 علت غلط برای ازدواج

هرچند هدف اصلی این نوشتار، توضیح درباره نکاتی است که شما برای سنجیدن شریک آینده زندگی تان باید آنها را در نظر داشته باشید، اما یادتان باشد هدف ما از اطلاع رسانی، ازدواج به هر قیمتی نیست بلکه می خواهیم شما، ازدواجی موفق و پایدار داشته باشید و هرگز رنگ دادگاه خانواده را نبینید. به همین خاطر ناچاریم پیش از آغاز آموزش مسایل اصلی، درباره ازدواج‌هایی که بر اساس دلایل اشتباه رخ می‌دهد، توضیحاتی بدهیم.

بر اساس آخرین آمارها در ایران به طور متوسط از هر پنج ازدواج، یکی به طلاق قانونی می‌انجامد و البته تخمین زده می شود شمار طلاق های عاطفی، یعنی زندگی زوج ها بدون عشق و ارتباط زیر یک سقف، بیشتر از این باشد و با این حال آمار دقیقی در این باره در دست نیست. خیلی وقت ها علت واقعی طلاق زوج ها این است که دلایل درستی برای ازدواج نداشته‌اند و پس از ازدواج که اهمیت آن دلایل در نظرشان کمرنگ شده است، از ادامه زندگی مشترک منصرف شده‌اند!

به همین علت اصرار داریم پیش از ازدواج، صادقانه با خودتان حساب و کتاب کنید و بپرسید هدف واقعی تان از ازدواج چیست؟ اگر مقصد نهایی شما فقط یکی از عللی است که ما در این یادداشت به آن اشاره می کنیم فعلا دست نگه دارید تا دلایل قوی تر و منطقی تری برای دو تا شدن پیدا کنید:

پیر شدم، رفت که رفت

اگر تنها بهانه تان برای آغاز زندگی مشترک این است که سن تان از حد متوسط ازدواج گذشته است، دست نگه دارید. طبیعتاً وقتی ما سن متوسط ازدواج را بدون شریک زندگی رد می کنیم، حق داریم نگران باشیم که مبادا جزو همان آمار پنج تا هفت درصدی مجردهای قطعی جامعه شویم اما این دلیل خوبی نیست که شتابزده عمل کنیم و چشم مان را رو به اشکالات طرف مقابل ببندیم فقط به این خاطر که می ترسیم مجرد بمانیم.

لعنت به تو تنهایی

می خواهید ازدواج کنید فقط به این خاطر که وقتی هوا دو نفره می شود شما یک نفرید؟ این دلیل هم کافی نیست. اگر طرف مقابل برای تان مناسب نباشد و ازدواج کنید به هر حال تنها خواهید شد منتها فرقش این است که آن زمان، قلبی شکسته هم در سینه دارید! بهتر است تنهایی تان را با فعالیت های دیگر پر کنید و پی علت های خوب و عمیق برای ازدواج بگردید.تا ازدواجی موفق داشته باشید.

تا چشم شان در بیاید

دخترخاله نوه عموی تان از شما 10 سال کوچکتر است اما ازدواج کرده؟ دختر دایی ها هم از شما کوچکترند اما رفتند خانه بخت؟ از حرف مردم دلخورید؟ از این که می‌پرسند چرا شوهر نمی کنید عصبانی شده‌اید و می خواهید زودتر رخت عروسی تن کنید که نشان بدهید چیزی از آن ها که ازدواج کرده اند کم ندارید؟ کدام کاری از سر چشم و همچشمی به نتیجه رسیده است که این یکی برسد؟

مسئولیتم زیاد است، بخشی را روی دوش شریکم می اندازم

این دلیل هم بویژه از زبان برخی پسرها زیاد شنیده می شود. آنها معتقدند همسرشان می تواند تعداد زیادی از مسئولیت‌های شان را در خانه کم کند و این موضوع را به عنوان دلیل اصلی ازدواج مطرح می کنند حال آنکه شریک کردن دیگری در زندگی تان، مسئولیت های مهم تازه‌ای را برای شما به دنبال دارد پس اگر هدف تان از ازدواج به جای تعالی و خوشبخت شدن در کنار انسانی دیگر، صرفاً انداختن بخشی از وظایف تان روی دوش اوست در اشتباهید.

برگرفته از جام جم

ادامه مطلب / دانلود
انتخاب موفقیت آمیز همسر مستلزم عوامل بسیاری از جمله داشتن شناخت است. سیر منطقی این انتخاب شامل مراحل: انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم‌گیری نهایی در مورد اوست.
مهمترین اشتباهات در ازدواج

کم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امکان اشتباه در تصمیم‌گیری نهایی است. برای نزدیک شدن به کیفیت و کمیت مطلوب دوره شناخت همچنان شاهد موانع فرهنگی‌‌ای هستیم که هرقدر به شهرهای کوچک و نقاط دور افتاده کشور نزدیک شویم آن موانع را عظیم‌تر خواهیم یافت‌.

عقد برای راحتی خیال‌

هنوز هم خانواده‌هایی هستند که پس از انجام مرحله خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر‌، با حذف مرحله شناخت‌، مهر عقد دائم بر انتخاب اولیه ایشان زده و دوره نامزدی را تبدیل به دوره عقد می‌کنند. استدلال این‌گونه خانواده‌ها چنین است: می‌خواهیم عقدشان کنیم خیالمان راحت شود؛ به بیان دیگر، تن سپردن به دوره آشنایی پیش از ازدواج فرزندان برای این پدر و مادرها اسباب ناراحتی خیال است.

از نتایج احتمالی این شتاب والدین برای رسیدن به آرامش آن است که اگر انتخاب، اشتباه بود و ناهمخوانی و مشکلاتی در رابطه زوج وجود داشت با عقد زودهنگام‌، ناچار شوند به زندگی نامطلوب تن داده و یا درصورت از کف دادن طاقت‌، پس از سال‌ها رنج و تحمل و مدارا به‌دنبال طلاق رفته و تبعات و پیامدهای آن را پذیرا باشند؛ چنین است که تعجیل برای رسیدن به آرامش خیال لزوماً ایشان را به هدف مطلوب نخواهد رساند. از این رو بهتر است خانواده‌ها بعد از آشنایی اولیه اقدام به رفت و آمد خانوداگی کرده و در چارچوب شرع و عرف جامعه اجازه دهند دختر و پسر زیر نظر والدین با خصوصیات یکدیگر بیشتر آشنا شوند تا هم این آشنایی باعث کاهش تضادهای بعدی گردد و هم خانواده ها با رعایت عرف مرسوم راه آشنایی بیشتر را فراهم کنند.

مقاومت در برابر حقیقت

گرچه خانواده‌ها پس از مراسم خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با معاشرت آنها برای شناخت بیشتر موافقت می‌کنند اما همیشه انصراف و پشیمانی ایشان از انتخاب را به‌سادگی نمی‌پذیرند، غافل از آنکه پس از دوره شناخت با 2گزاره منطقی روبه‌رو هستیم که یکی تایید و دیگری رد انتخاب است و دلیل منطقی وجود ندارد که لزوما در انتظار تایید انتخاب باشیم، در حالی که برخی انگیزه‌های احساسی و فرهنگی والدین را به انتظار تایید انتخاب می‌نشاند و پشیمانی فرزندشان از انتخاب را گونه‌ای ناکامی و شکست می‌دانند؛

به‌ویژه اگر این پشیمانی (پشیمانی از انتخاب فرد خاص پس از دوره نامزدی) چندبار تکرار شود‌.چه بسا همین انگیزه‌ها و تمایلات احساسی و فرهنگی و شتاب برای عروس یا داماد‌کردن فرزند و نیز هراس از به‌هم خوردن نامزدی فضای تصمیم‌گیری عاقلانه را برای زوج جوان تنگ کند. چه خوب است اگر پدر و مادر پس از دوره شناخت به فرزند خود بگویند: اگر به انتخاب خود باور و اطمینان بیشتر یافته‌ای از انتخاب درست تو خوشحالیم و اگر از انتخاب خود پشیمان شده‌ای باز هم خوشحالیم که به موقع متوجه مشکلات احتمالی شده و از یک زندگی مشترک ناموفق‌، برکنار مانده‌ای.

پخش اخبار:

یکی از اشتباهات و عادات ناپسند فرهنگی برخی والدین آن است که پیش از قطعی شدن مسئله انتخاب همسر‌، در حالی‌که فرزندشان دوره شناخت نامزد را می‌گذراند دوست و فامیل را از انتخاب اولیه فرزندشان باخبر می‌سازند، همین امر سبب می‌شود که اگر زن یا مرد جوان از انتخاب خود پشیمان شوند فضای مناسبی برای بیان آنچه در دل دارند، نیابند. گویی باید دلیل پشیمانی و نتایج شناخت نامزد را برای همه اطرافیان توضیح دهند. قدری خودداری در بیان مسائل خصوصی خانواده و پرهیز از شتاب برای خبرکردن دیگران از پیامد منفی رنج و فشار روحی برای فرزندان خواهد کاست.

گاه پیچیدگی و بزرگی این اشتباه در حدی است که برخی خانواده‌ها شروع آشنایی و نامزدی زوج جوان را با یک مهمانی مفصل اعلام می‌کنند. دوستی می‌گفت: پس از قدری معاشرت و شناخت نامزدم، از انتخاب خود پشیمان شده و خانواده را از پشیمانی و تغییر تصمیمم آگاه کردم، پس از آن از مادرم شنیدم: « نمی‌خوام چیه؟ من 200نفر را شام دادم! » سخن این مادر به خوبی نشانگر کاستی‌هایی است که در آن حرف مردم، همچنان پیشتاز است و بر سعادت فرد ترجیح داده می‌شود.

شتاب برای تدارکات ازدواج‌

اگر هنگامی‌که زوج نامزد شده در حال شناخت یکدیگر هستند‌، خانواده‌ها را در تدارک جشن و تهیه جهیزیه و گرفتن وام و… ببینند خود را در معرض یک عمل انجام شده می‌یابند و دوره نامزدی عملاً کارکرد واقعی و اصلی خودش (شناخت) را از دست داده و تبدیل به مقدمه ازدواج می‌شود. مفیدتر است اگر در دوره شناخت نامزد، رفتار والدین‌، همواره به زوج نامزد‌شده نشان دهد که بیش و پیش از هر چیز در انتظار نتیجه شناخت و تحقیق زوج از یکدیگر هستند‌.

آسان‌گیری نابه‌جا

بارها شاهد بوده‌ایم که زن یا مرد جوان از برخی رفتار ناشایست نامزد و یا مشکلات ارتباطی‌اش با او نزد پدر و مادر شکایت‌می‌برد و از ایشان می‌شنود که «خوب می‌شه. وقتی رفتید زیر‌یک‌سقف درست می‌شه.»روشن است که نمی‌توان در رۆیا و تخیل و آرمان خواهی مطلق زیست و توقع انسان کامل از همسر داشت اما هشدارهایی چون گرایش فرد به مواد‌مخدر، وابستگی‌های بسیار به خانواده، خسّت، عدم‌کنترل خشم، داشتن همنشینان ناشایست و تفاوت‌های عمیق و وسیع فرهنگی و فردی و… مواردی نیست که به‌سادگی قابل چشم پوشی باشد و تنها زیر یک سقف رفتن مشکلی را حل نمی‌کند. گاه دیده شده که برخی خانواده‌ها توقع دارند اختلالات روحی و مشکلات اخلاقی و رفتاری فرزندشان نیز با ازدواج برطرف شود‌! به بیان دیگر ازدواج را جایگزین مراجعه به روانپزشک و مشاور می‌دانند.

مهمترین اشتباهات در ازدواج

نداشتن توانایی تفکیک مسائل

معاشرت محدود زن و مرد جوان در دوره نامزدی‌، گونه‌ای وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می‌کند (هر قدر هم که برای خود تکرار کنند در دوره شناخت به‌سر می‌برند‌)این وابستگی و تعلق خاطر‌، زمانی دردسر ساز می‌شود که زوج متوجه می‌شوند مشکلات جدی در رابطه‌شان دارند اما به‌دلیل بندهای احساسی قادر به تصمیم‌گیری عاقلانه نیستند‌. در این گونه شرایط برعهده والدین است که فرزند را در تفکیک مسائل احساسی و عقلی یاری داده و به او یادآور شوند که برای ‌تن ندادن به زندگی فرسایشی و قربانی نشدن به‌دلیل ازدواج اشتباه، باید دوره نقاهت روحی و احساسی و رنج دل کندن را تاب آورد.

به تأخیر انداختن آزمایش‌های پزشکی‌: شایسته است انجام آزمایش‌های پزشکی‌، پیش از آغاز مرحله شناخت مورد توجه قرار گیرد‌. گاه غفلت از این امر پیامدهای رنج آور و یا جبران‌ناپذیری را به‌دنبال می‌آورد و آن زمانی است که زوج جوان پس از اطمینان یافتن از هماهنگی و توافق فکری و فرهنگی و ایجاد وابستگی و باور به یکدیگر‌، نتیجه منفی آزمایش را مانع ازدواج خود می‌بینند.

ادامه مطلب / دانلود
باورهای نادرست درباره ازدواج، یکی دوتا نیستند و معدودی که به آن اشاره شد، تنها مشتی نمونه خروار است. در «ازدواج و سلامت جنسی» این هفته، نگاهی می‌اندازیم به برخی از رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج.

رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج

ازدواج کند، خوب می‌شود!

یکی از باورهای نادرست درباره ازدواج این است که ازدواج می‌تواند به بهبود بیماران روان‌پزشکی کمک کند. منشاء شکل‌گیری این باور، این تصور نادرست است که مشکلات جنسی، علت بروز بیماری‌های روان‌پزشکی هستند بنابراین اگر فرد از نظر جنسی ارضا و خلاء ناشی از نیاز جنسی او پر شود، شفا خواهد یافت!

معمولا خانواده‌هایی که چنین باور نادرستی دارند، فرزندان بیمار خود را به ازدواج تشویق می‌کنند و اگر در این کار موفق نشوند، به زور و اجبار متوسل خواهند شد درحالی که بروز بیماری‌های روان‌پزشکی علل متعددی دارند؛ عوامل ژنتیکی، تجربه‌های زندگی، یادگیری و عوامل اجتماعی می‌توانند دست به دست هم دهند و باعث بروز بیماری شوند. دارودرمانی و روان‌درمانی بهترین گزینه‌های درمانی هستند، نه ازدواج.

ازدواج نوعی تغییر است و هر تغییری چه مثبت و چه منفی، استرس‌زاست. ازدواج به‌عنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی به بار می‌آورد. اگر والدین با این دید به ازدواج نگاه کنند، متوجه خواهند شد ازدواج نه‌تنها به درمان بیماری‌های روانی کمکی نمی‌کند بلکه به عنوان یک عامل استرس‌زا می‌تواند این بیماری‌ها را تشدید کند بنابراین اگر قرار است ازدواجی انجام شود، بهتر است زمانی باشد که بیماری روانی فرد درمان شده باشد. در این‌گونه موارد برای ازدواج فرد بهتر است نظر نهایی درمورد بهبود بیمار را پزشک اعلام کند، نه خانواده‌.

قیافه عادی می‌شود!

خیلی‌ها به دختر و پسری که در شرف ازدواج هستند، می‌‌گویند: «قیافه را جدی نگیر»، «قیافه اصلا مهم نیست چون پس از گذشت زمان برایت عادی می‌شود». البته این درست است که معیارهای زیبایی نسبی هستند و هرکس بنا به سلیقه شخصی خود معیارهای متفاوتی دارد. این هم درست است که اگر زیبایی و جذابیت جسمانی به عنوان مهم‌ترین ملاک یا تنها ملاک مدنظر قرار گیرد، انتخاب همسر مشکل خواهد بود. اما نباید منکر این حقیقت شد که زوج‌ها باید تا اندازه‌ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح ظاهر همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. گرچه این باور که با گذشت زمان، قیافه و زیبایی طرف مقابل عادی می‌شود، تا اندازه‌ای درست است؛ اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که چهره زیبا و جذاب به مرور عادی می‌شود درحالی که چنین چیزی در مورد قیافه زشت صدق نمی‌کند.

با چادر سفید برو با کفن بیا

بسیاری از والدین در شهرها و روستاهای کشورمان هنوز هم به این باور پایبندند که اگر دختری را با چادر سفید به خانه بخت فرستادند، باید به هر روشی با هر موقعیت دشواری کنار آید و فقط مرگ باید او و همسرش را جدا کند. این اعتقاد نادرست در بسیاری از مواقع باعث می‌شود عروس در یک وضعیت نابسامان و آزاردهنده، تنها راه نجات خود را خودکشی، خودسوزی، ‌فرار از خانه یا تسلیم و پذیرفتن این نوع زندگی بداند.

تا عاشق نشدی، ازدواج نکن!

ابتدا لازم است بین عشق و علاقه تفاوت قائل شد. عشق، به معنای علاقه شدید و خواستن بی‌اندازه‌، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است. چنین چیزی می‌تواند به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت، شعف و سرخوشی منتهی شود. توجه بیش‌ازحد به عشق، مانع دیدن واقعیت‌ها می ‌شود. افراد عاشق اغلب تحت‌تاثیر عواطف مثبت و شدید و خطاهای شناختی، دچار تحریف اطلاعات می‌شوند.

رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج

در چنین وضعیتی برخی اطلاعات مربوط به معشوق رنگ می‌بازند، برخی پررنگ‌تر و برخی کمرنگ می‌شوند. درنتیجه می‌توان گفت عشق قبل از ازدواج می‌تواند تا اندازه‌ زیادی مشکل‌آفرین باشد درحالی که علاقه‌مندی قبل از ازدواج مانعی ایجاد نمی‌کند. چه بسا افرادی که به دیگری علاقه‌مند هستند اما با وجود علاقه از توانایی قضاوت درست برخوردارند یعنی طرف مقابل را با امتیازها و ضعف‌هایش در نظر می‌گیرند. این گروه می‌توانند انتخاب مناسبی داشته باشند.

شانس فقط یک بار در خانه را می‌زند!

اعتقاد به این باور نادرست باعث می‌شود فرد در فرایند تصمیم‌گیری، تحت فشار الزام درونی «شانس» قرار گیرد زیرا داشتن چنین باوری همواره این احساس را در فرد ایجاد می‌کند که مبادا با رد کردن پیشنهاد ازدواج فرد موردنظر، شانس ازدواج را برای همیشه از دست بدهد…

ترس و اجتناب حاصل از اعتقاد به این باور، باعث می‌شود فرد عجولانه به کسی که شناخت کافی از وی ندارد، پاسخ مثبت بدهد زیرا نگران است این موقعیت را از دست بدهد و مورد مناسبی هم سر راهش قرار نگیرد.

ادامه مطلب / دانلود
css.php