نتايج جستجو مطالب برچسب : اسمس

دلنوشته غمگین قرار نبوده…

دلنوشته غمگین قرار نبوده...

قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم

قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا …

تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …

من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده!

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند

ادامه مطلب / دانلود
اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست


اس ام اس غمگین و دلشکسته


چقدر باورش سخت است
باوراین که روزهای من بدون مواظب خودت باش های تو
شب میشود
چه کسی میداند عمق این فاجعه را؟


گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند
و نقاب خنده ات را بیندازد
آن وقت در آغوشت بگیرد یک دل سیر گریه کنی
گریه ات که تمام شد در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم دیگه هیچوقت گریه نکن


بیا جایمان را عوض کنیم
دلم تنگ شده برای اینکه کسی عاشقم باشد


من ازت خاطره دارم
چجوری یادت بیارم
ما روزای خوبی داشتیم
همشون رو جا گذاشتیم
چند روز میشه که نیستی اما انگاری یه ساله
بیشتر از این نمیتونم بی تو خوشبختی محاله


به حریم من که پا میگذاری
کفشهایت را در بیاور
اینجا مطهر است
اینجا انسانیت حکم فرماست
پا به حریم من که میگذاری مرد باش
منظورم نر نیست
منظورم مرداست
زن قداست دارد
برای بودن با او باید مرد باشی نه
نر


ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

لبخند بزن
عکاس مدام این جمله را تکرار می کند
اصلا برایش مهم نیستکه در وجودت
حتی یک بهانه برای لبخند نیست


بگو از کدام راه برخواهی گشت ؟ می خواهم گل بگیرمش آسوده از انتظار دست در جیب و سوت زنان به زندگیم برگردم


توی خواب و خیالم
هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای
ولی من برات میمیرم


اس ام اس غمگین و دلشکسته


اس ام اس غمگین93

شبیه مه شده بودی
نه میشد در آغوشت گرفت
ونه آنسوی تو را دید
تنها میشد در تو گم شد
که شدم



یک شب آنقدر با خودکار ودفترم کلنجار رفتم
که خودکار دیگر نای نوشتن نداشت
ودفتر جای نوشتن
ومن هنوز نتوانستم با چه زبانی بنویسم که تنهایم


دلی که شکسته شد رو گچ چاره نکردگل گرفتمش


دوست عزیزم
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها تنها ترت می کند


اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اخرش خاطره هاجداییه
نفرین بی گناهی وفریادبی صداییه
نفرین به من که عشقت ازیادم نمیره
کاشکی بی تابت نبودم
کاشکی احساسم بمیره


درد من تنهاییم نیست
درد من این است
که هرروز از خودم میپرسم
مگر خودش مرا انتخاب نکرد؟



اس ام اس غمگین


هرآمدنی رفتنی داردقبول
آمدنت قشنگ بوداماچراانقدربیرحمانه رفتی


گاهی چقدردلت
برای یک خیال راحت تنگ میشود


سخت نیست پیشش باشی و بدونی که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی بهش نمیرستی؟؟؟
این بدترین درد دنیاس

یه وقتایی که یه جور دیگه ای دوست دارم
وقتایی که لج می کنی و می خوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی
خود به خود یه تای ابروم بالا می ره و زل می زنم به چشای وحشیت
نمی دونی اذیت کردنت توی این مواقع چه حالی می ده که به دو ساعت منت کشی بعدش می ارزه


لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه



روز

تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری ، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد !



یکی بود ، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته !

من خستم و اون…



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ” میدهی ؟؟؟

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه

عشق تو
عبور ماه است از خیابان
در شب حکومت نظامی!
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
و چه زیبا گفت فروغ:
تنها صداست که میماند
و امان از صدای او که ابدی شد در گوش من . . .
.
.
.
دستمو ول نکن هنوز بدجوری من دوستت دارم
نگو دیگه میون راه میرم و تنهات میذارم
دستمو ول نکن هنوز یه ذره از نگاه تو
مونده تو چشمای من ساده ی چشم به راه تو
.
.
.
مـــردانـــــــه تر عاشقــــــــــم بـــــاش…
تابـــــبیــنے برای دیــــــوانگــــــے ھایـــت چقــــــدر زنـــــــــــم!
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
هوا هر چقدر هم زمستان باشد
مهم نیست،
آغوش تو تابستانِ من است. . .
.
.
.
از هرچه می ترسیدم
سرم اومد…
کـــــــــــــــــــــــــــــاش
تو هم
ترسناک بودی….!
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳
.
.
گاهی
در اتاقی کوچک
دره هایی ست عمیق
جاده هایی طولانی
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
چقـــدر زیـــادی!
آنقــــدر ..
که نمـــیتوان ..
تمــــام ِ تـــو را “خیـــال” کــــرد!

.
.
.

ﯾﮑـــــﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻪ!!
ﯾﮑـــــﯽ ﮐﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻪ،
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼــﯿﮑﺶ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻪ…
ﯾﻪ ﺟــــــﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺏ ﮐﻨﻪ؛
ﯾﻪ ﺟـــــﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭽــــﮑﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﺒــﺎﺷﻪ…
ﯾﮑــــــﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﻪ!
.
.
.
دلم کمی تو را…
دروغ چرا؟؟!!
خیلی تو را می خواهد…
.
.
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳

.
زیبایی ات
دیکتاتوری است
که کلمات را در من به گلوله می بندد!
هر لحظه،
شعری در من شهید می شود ❤
.
.
.
وَقـتیـــ کِنـــارَمیـــ ـــ،
جــــایــیـــــ بـَــــرای ِ هیــچ شِتـابـیـــ ـــ نـیستـ ـــ ..
مَقـصَـــــد،
هَمـــــینـــ حُضـــ ـــور ِ مـَــــن و تـُـــوسـتـــــــ
.
.
.
مدتهاست چهره ات را
عاشقانه در ذهنم نقاشی میکنم
کارم را خوب بلدم
هیـــــــــــــس
بین خودمان باشد
بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام . . .
.
.
.
دوست داشتن یه نفر دیوونگیه،
دوست داشته شدن توسط یه نفر یک هدیه ست
دوست داشتن کسی که دوست داره وظیفست،
اما دوست داشته شدن توسط کسی که دوسش داری زندگیه . . .
.
.
.
وقتے دو قلــ♥ــب برای یڪـدیگر بتپد…
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــــاد نیسـﭞ…
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند
آن دو را از هم دور کند!
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق…
اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ…
.

.
.

کـسـی چـه مـی دانــد؟!
شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود …
هــوا خـــوب شـــود …
عــشــق خــوب شــود…
و تـــــو …
خــــوب مــن شـــوی!
.
.
.
عاقبت یک روز که نزدیک است،
از دنیایی که در آن بی تو مرده ام زنده خواهم شد،
به سویت خواهم دوید و تا ابد در آغوشت جان خواهم داد!
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
دلم “آرامش” وارونه میخواهد:
“ش م ا ر ا ” . . .
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳
.
.
باران ببار
اینبار،
او را خواهم دید
این شهر بی در و پیکر
حریف اراده من نیست
.
.
.
گاهی خیالت آنقدر واقعیت دارد که…
داغ می شود پیشانی ام!
از داغی لبانت!
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺁﺩﻡ ﻛﺴﯽ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﻭ ﻃﺮﻓﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻧﺠﺎﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ،
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻛﻨﺪ،
ﺑﺎﺯﯼ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ!
.
.
.
در سایه درختی که یه نفر جا دارد تو بمان!
من به زیر آفتاب ماندن در کنار تو راضیم
.
.
.
تا می خواهم از تو دل بکنم
صبر می آید!
چقدر این عطسه های پاییزی را دوست دارم . . .
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳
.
.
عزیـز کرده ی ِ شعرهایــم
خواستـم بگویـم ” بی تو …”
نفس ِ شعر  بنـــد آمد!
من که دیگــر
جـای ِ خود دارم …
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
من – تو = هیچ!
تبصره هم نداره
.
.
.
مینویسم عشق
بخوان قلب
می نویسم عشق
بخوان نفس
می نویسم عشق
بخوان روح
می نویسم تو
بخوان من
می نویسم ما
بخوان عشق
.
.
.
خواهـــش میکنم اینــو بفهــم
هیچ وقـــــــــــــت
آرزوی خوشبختی نکن برای مـــن
بــی خــــــــــودت. . .
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳
.
.
بیا تا فارغ از تقدیر فردا دمی هم صحبت پیمانه باشیم
چه میدانیم شاید لحظه ای بعد کنار هم ولی بیگانه باشیم
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
.
حتی برکه ای کوچک هم نیستم که قرص ماه خوبم کند
تب تو گرفته ام، پزشک چه میداند ویرووس نبودنت را؟
.
.
.
ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻢ ..
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻮﺩ، ﻧﻪ ﺗﻠـــﻔﻦ
ﻓﻘﻂ ﻧـــﮕﺎﻩ ﺑﻮﺩ،
ﺭﻭﺑﺮﻭ … ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ،
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻠﻮﺹ
ﺑﻪ ﻫﻤــﯿﻦ ﮐﯿــﻔﯿــﺖ..
ﺑﻪ ﻫﻤﯿـــﻦ ﺳــــﺎﺩﮔﯽ …
.
.
.
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺑﻬﺖ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﻩ…
ﺍﺯﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ…
ﺣﺴﻮﺩﯾﺶ ﮐﻼﻓﺖ ﮐﺮﺩﻩ…
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ!!
ﭼﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘﺘﻪ …
ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻪ…
ﺍﻣﺎ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ …
ﺳﺎﮐﺖ ﺷﻪ…
ﺍﻭﺝ ﮔﯿﺮﺩﺍﺩﻧﺶ ﺑﺸﻪ ﯾﻪ ﮐﻠﻤﻪ:
ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ…
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻝ ﮐﻨﺪﻩ…
ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱِ ﺧﻄﺮ…
.

اس ام اس عاشقانه ۹۳
.

اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
.
ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯿﻢ
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﻢ,
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺩﺍﻏﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ..!
ﺷﮑﺎﮐﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛
ﺑﺪ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ
ﺑﺪ ﺧُﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﺸﻪ؛
ﺑﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﯽ ﻣﯿﺸﻪ
ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﺩﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ …
ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺗﺮﺱِ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ…

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس بسیار زیبای عاشقانه و احساسی شهریور 92 (2)

قلب و روحمان را ارزان نفروشیم،
در فروشگاه هستی روی قلب انسان نوشته اند:
قیمت = خدا
.
.
.
از پیراهن نه!!!
از خون و اکسیژن به من نزدیک تر باش…
.
.
.
ما عاشق نیستیم،
ما عاشق ِ ماجراهای ساده ی عاشقانه ایم…
.
.
.
بعد از آن ھمه سرگردانی روی وجب به وجب خاک،
بعد از آن ھمه جستجو روی نقشه ھای جھان دانستم،
دستان توست، وطنِ من!
.
.
.
مـیــدونــیــن دِلــَــم چـــی مـــیـــخـــواد!
خــُــــدا بــــیــــاد بــِــهــِـم بــِــگــــه:
دیـــــوونــَــم کـــَـردی بـــیــــا ایــنـــَـم هـــَـمــونــی کـــه مـــیــخــــواســــتـــــی…
.
.
.
و چه زیبا گفت فروغ:
تنها صداست که میماند. . .
و امان از صدای ” تو ” که ابدی شد در گوش من!
.
.
.
دیگر نه باز با باز است، نه کبوتر با کبوتر!
این روزها زاغ هم برای مرغ عشق لاف عاشقی می زند…
.
.
.
زمین به آسمان بیاید
آسمان به زمین
حواسم نه پرت شیطنت های ستاره ها می شود
نه دلربایی گنجشگکان باغ
محو چشم های توام هنوز. . .
.
.
.
تمام سربازانم سفید پوشیده‌اند و منتظر حرکت تو هستند،
گام بردار در صفحه شطرنجی دلم؛
میتوانم تمامش کنم با یک حرکت،
حیف اما شاه این بازی از چشمان سیاه تو فرمان می‌پذیرد
نه از انگشتان بی رمق من. . .
.
.
.
من قصه با تو بودن را تا ابد اینگونه آغاز میکنم ، یکی بود…
هنوزم هست!
.
.
.
ورق ورق کن “خاطرات” خاک گرفته را…
شاید غبارش “احساست” را به سرفه بیندازد
.
.
.
رویاهایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند
اما همیشه شیرین اند
مثل رویای داشتن تـــــــو…
.
.
.
آواز عاشقانه ی ما، در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست
آن روزهای خوب که دیدم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
(قیصر امین پور)
.
.
.
بعد از باران نگاهم آفتابی شو…!
رنگین کمان بودنت را دوست دارم…!
.
.
.
ببین گوش کن:
فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم،
مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم. . .
.
.
.
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
.
.
.
هزار تابلوی مونالیزا
به روی لب
و هزاران موزه هنر
درون چشمت داری. . .
.
.
.
ﺑﺨﺪﺍ !
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ…
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ…
ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ…
ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،
ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت. . .
.
.
.
شعر قافیه نمی خواهد
سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام،
تو فقط بیا. . .
.
.
.
می آیی قایم باشک بازی کنیم؟
من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو. . .
.

.
.
در مسابقه زندگی گل زدن مهم نیست، گل شدن مهم است!
تقدیم به سرور گل ها…
.
.
.
ﮔﺎﻫـــــﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟـــــﻢ ﻫﻮﺱ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ…
ﺍﺯ ﻫﻤـــــﺎﻥ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮎ ﺣــــــﺮﻑ ﺗﻮ ﭘﺸــﺖ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ که ﻣﯿﮕﻮﯾــــﯽ:
ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺘـــــﻢ ﺑﻬــــﺖ ﻧﺮﺳـــــﻪ. . .
.
.
.
گرما یعنی نفس های تو، دست های تو،
آغوش تو. . . !
من به خورشید ایمان ندارم!
.
.
.
هر پنجره ای زیباست اگر “تو” میان قاب آن طلوع کنی…
.
.
.
قفس
یعنی دهان من
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود. . .
.
.
.
با هم که قدم می زنیم
حسودی اش می شود آفتاب
نه که هیچگاه
قدم نزده است با ماه!
.
.
.
دستم را بگیر
دارم به یادت
می افتم!
.
.
.
دیشب قصه ات را برای کسی میگفتم، باز عاشقت شدم…
.
.
.
نگاه تــــــو..
مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..
چه معجــــــــونی می شود..
زندگــــــی..
با لمس دستانِ تـــــــو..
با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..
.
.
.
تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من در آن لحظه که هیچ کس نیست،
با من از تو می گوید…
ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد!
.
.
.
پله ها را بالا رفتم
پایین آمدم،
عطرت یک جا
بَند نمی شود!
.
.
.
عشق بی نظیر من بی تو زنده میتوان ماند،
اما زندگی نمیتوان کرد. . .
.
.
.
امروز انگار کسی آمد

و هوای دلتنگی ات را هی در آسمان اتاقم پاشید
.
.
.
یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم

چه تو باشی چه نباشی از سر دلتنگی

نگهش می دارم
.
.
.
دلتنگم برای کسی که

مدت هاست

بی آن که باشد

هــر لحــظه

زنــدگی اش کــرده ام
.
.
.
شب را دوست دارم

چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست

و هرلحظه این امید در درونم ریشه می زند

که آمده ای ولی من ندیده ام
.
.
.
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست

که خیال کوچ کردن نداشته باشد
.
.
.
دلتنگ ترین آدما کسایی هستن

که با زیر پا گذاشتن دل آدما

دستشونو به میوه های رسیده می رسونن

من فقط برای دلی که زیر پا افتاده دلتنگم
.
.
.
رفت و همه دنیای منو با خودش برد

و یادشو برام گذاشت

حالا یه یاد برام مونده که شده همه دنیای من
.
.
.
چگونه می توان به تاول های پا گفت

که تمام مسیر طی شده اشتباه بود؟
.
.
.
عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم

پس خاکش می کنم زیر چهره ی خندانم تا همه فکر کنند

نه دردی دارم نه قلبی امان از این عادت ها
.
.
.
چشم در چشمانم گفتی

من هر شب در خواب می بینمت

خواستم بگویم

نمی شود تو هم به بی خوابی من بیایی؟
.
.
.
گل یا پوچ؟

دستت را باز نکن

حسم را تباه مکن

بگذار فقط تصور کنم

که در دستانت برایم کمی عشق پنهان است
.
.
.
تا چند نظر به روی مهتاب کنم

خود را به هوای دیدنت آب کنم

یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست

تا در دل بی قرار خود قاب کنم
.
.
.
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید

دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید

دل من گرچه شکسته گوهری ناب شده

عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده
.
.
.
باز هم از چشمه لب های من

تشنه ای سیراب شد سیراب شد

باز هم در بستر آغوش من

رهروی در خواب شد در خواب شد

.
.
.
هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر

با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر

تکرار شو حوالی دستان خسته ام

شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر
.
.
.
ای داد دوباره کار دل مشکل شد

نتوان ز حال دل غافل شد

عشقی که به چند خون دل حاصل شد

پامال سبکسران سنگین دل شد
.
.
.
زندگی سخت است تو آسان بگیر

زندگی درد است تو درمان بگیر

زندگی مار است تو جانش بگیر

زندگی جام است تو کامش بگیر
.
.
.
تو ای روحم عزیز دلنوازم

ز پیغامت نمودی سرفرازم

تو در یاد منی من شرمسارم

صفای قلب پاکت را بنازم
.
.
.
هیچ چیز دلنشین تر از این نیست که

مدام نامت را صدا بزنم با یک علامت سوال…؟

و تو با حوصله جواب بدهی جـــــــــــون ِدلــــم!؟
.
.
.
این بار می خواهم صدایت را ضبط کنم

دور که می شوی دلم برای خنده هایت تنگ می شود
.
.
.
من آن عاشق ترین پروانه هستم

که عهدی بر سر جان با تو بستم

تو آن شمع خرامان سوز هستی

که چون آتش به جان من نشستی

ندارم هیچ باک از آتش عشق

که این آتش ز مرهم خوشتر آید
.
.
.
یک نفر امد قرارم را گرفت

برگ و بار و شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهار بود، حیف

باد پائیزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق

با نگاهی اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود

آمد و دار و ندارم را گرفت
.
.
.
آغوشت علم را زیـر سوال می برد!

آنقدر آرامم می کند که هیچ مُسکنی جایش را نمی گیرد
.
.
.
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری

ولی انگار همین جا و همین دور و بری

ماه می تابد و انگار تویی می خندی

باد می آید و انگار تویی می گذری

.
.
.

چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی…
یکی که بهش اعتماد داری…
بهت اعتماد داره…
از دلتنگی هاش برات میگه…
از دلتنگی هات براش میگی…
آروم میشه…
آروم میشی…
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه…
این حس مثل قطره های باران پاکه….
.
.
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻪ:
ﺩﻭﺳﺘـــــــــــــــــــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ!
ﺑـﺎﺯﻡ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ:
ﺩﻭﺳـــــــــــــــﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﻠﺮﺯﻩ!
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺎﺷﯽ، ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﺸﻦ!
ﻫــﺮ ﻭﻗﺖ ﮐــﻪ ﺻﺪﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ:
ﺧﻮﺷـــــــــﮕﻞﻡ
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺯﯾﺒﺎﯾــﯽ!
ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐــﻪ ﺑـﺎﺷــﯽ
ﻫﻤـــﻪ ﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧــــــــﮕﯽ ﻫــﺎﯼ ﻋﺎﻟــﻢ ﺭﻭ ﺑـــــــــﻠﺪﯼ. . .

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته

ما گول خوردیم وقتی گفتند “سلام سلامتی می آورد”
ما از همان روز که به عشق گفتیم “سلام” تا به امروز تب کرده ایم!
چه سلامی؟ چه علیکی؟ ما جوابی هم از عشق نگرفتیم…
.
.
.

پر از اشکم ولی میخندم به سختی
به قول فروغ که میگفت:
شهامت میخواهد سردباشی و گرم بخندی!.
.
.

ﻫﻤــــﻮﻥ ‫‏ﭼﻨﺪ‬ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ
ﺑﻔﻬـــــــــﻤﻢ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺍﻣـــــــﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿـــــــﺎﻡ
ﺑــــــﺎﻭﺭﮐﻦ . . .
.
.
.
تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم:
باشد، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست …
.
.
.
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو…!
.
.
.
از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو
بگویم یا نگویم؟
.
.
.
هیچکس بعد هیچکس نمرده
ولی …
خیلیا بعد از خیلیا ، دیگه زندگی نکردن. . .
.
.
.
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ،
ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ،
ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺶ!
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﯽ، ﻧﯿـﺴﺖ!
ﻫﺮﮔﺎﻩ،
ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ،
ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ،
ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ
.
.
.
آنقدر از حادثه پرم که وقتی به خانه می رسم،
تلویزیون لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند !
.
.
.
سخت است . . .
“او” کردنِ “تویى” که همه زندگى “من” بود!
.
.
.
می خوآهی بـــــــروی؟
بـَهآنه می خــــــواهی؟
بگذار مـَن بهانه رآ دستت بدهم
برو و هر کس پرسید چــــــــــــرآ
بگو: لجــــــوج بود, همیشـــــه سـَرسختآنه عآشــــــقم بود
بگو: فـَریآد می کرد,  همه جآ فریـاد می کرد که مرآ می خوآهد
.
.
.
یـــه حرفهائیــم هســت توی زندگـــی کـه فقط میتونی به دیــوار اتاقــت بگــی!
.
.
.
در شهری که بوی عید نیست…
چه فایده…
جوانه ی درختان…
نور خورشید…
لباس نو…
من تنها با تو عید را می خواستم…
.
.
.
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﮕﻴﺮی ﺑﻴﺎیی ﻭ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎی ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ کنی؟
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍی ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ یک ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎبی بکشی ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ…
راستی ﻣﻦ ﺭﻭی ﺻﻮﺭﺗﻢ ﻫﻢ یک ﺧﻨﺪﻩ می ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﻧﺮﺥ ﺧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ؟
.
.
.
حــال و روز زنــدگــی مـن را،
وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــد
الـفـــاتحه…
.
.
.
گاهی بی صدا نگاهت میکنم…
مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی،
شاید اگر بغضم فرو نشیند
صدایت کنم…
.
.
.
او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .
.
.
.
بهش گفتم دیگه نمی خوامت!
خندید و رفت!
تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود. . .
.
.
.
حالا که رفتهــ ای،
ساعتهــــا به این می اندیشم
که چرا زنــــده ام هنـــوز؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟
خدا یادش رفته استــــــ مرا بکشــــد،
یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!
.
.
.
دست سرنوشت را…
بـایـــــــد قطــــــــع ڪـــــــرد…
او دزد ” آرزوهـــــــای ” مـن اســــــت
.
.
.
تلخ میگذرد این روزها!
که قرار است از تو…
که آرام جانمی برای دلم یک رهگذر معمولی بسازم…!
.
.
.
به پای هم پیر شدیم!
من ، و خیال تو. . .
.
.
.
دلـــم چه کــودکــانــه بَهــانــه ی تــو را میگیـــرد،
امـــا تــو بـــزرگـــانــه بِــه دِل نگیـــر…
فقـــط بگــــو: کــــودکـــ استـــ، نـِـمی فهمــد…
.
.
.
ﭼﻪ ﺣﻤﺎﻗﺘﯽ . . .
ﻣﯽ ﺭﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ،
ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ..
.
.
.
بــ ـی هـَــوا رَفـتــی !
بــی” نـفـس ” مـــانــدَم. . .!
.
.
.
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …
.
.
.
دیوانه امـ میخـوانیـد
گاهــــی که از سـر بغـضـــ
گریـــه میکنمــــ
مجنـونـمـــ میخوانیــد
ای جـــماعـــــــت!
سازهایـــتــــان را کــــوکـــــ کنـــــید
تا به هر سـازی که شــما میخواهــید برقصمــــــ…
.
.
.
یه وقتایی باید رفت…!
اونم با پای خودت…!
باید جاتُ تو زندگی بعضی ها خالی کنی…!
درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه…!
ولی بدون…
یه روزی…
یه جایی…
بد جوری یادت می افتن که دیگه خیلی دیر شده خیلی…
.
.
.
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را زیر و رو میکنــم
میدانــم بالاخره
یک روز
به مــن لعنتی نیاز پــیدا میکنـــی. . .
.
.
.
شب را دوستـــ ــ ـ دارم…!
چرا که در تاریکـــ ـی..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست!
و هر لحظــــــــ ـه..
این امیـــــ ـد..
در درونــــــ ــم ریشه می زند…
که آمده ای..
ولی من ندیده ام!
.
.
.
نمیدانم به مسافر دل بستم
یا
مسافر شد آنکه به او دل بستم. . .
.
.
.
با کسی باش که…
وقتایی که دلت گرفته…
حوصله نداری…
ناراحتی…
حس میکنی یه دنیا غم داری…
بلد باشه شادت کنه!
راه قلبتو بلد باشه!
تنهات نذاره!
.
.
.
مدت هاست …
بی آن که باشی؛
با تو زندگی کرده ام!
تلخ تر از این؟
.
.
.
گراهام بـــل عــــزیز!
تلفنی که زنـــگ نمی خورد که نیـــازی به اخــــتراع نداشت!!
حوصـــله ات ســـر رفته بود،
چــــسب قلـــــب اختراع می کردی
می چسباندیم روی ایـــن ترک های قلب صاحب مـــــرده مان
و غصـــه زنـــگ نخوردن تلفـــــنی که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم!
.
.
.
وقتی نیست نباید اشک بریزی
باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند
تا کوه شوند، تا سخت شوند،
همین ها  تو را میسازد
سنگت می کند درست مثل خودش!
باید یادت باشد حالا که نیست
اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند…میدانی؟
آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد
.
.
.
می دونی
باید بفهمی وقتی دلت می گیره…
تنهایی!
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی!
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی!
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره!
باید بفهمی وقتی
ناراحتی…
دلتنگی…
یا بی حوصله ای…
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره!
دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ وقتای خوشی اند!
.
.
.
مـے ترسم از نبوבنت و از بوבنت بیشتر…!
نـבاشتنت ویرانم میڪنـב وבاشتنت متوقفم…!
وقتـے نیستـے ڪسـے را نمـے خواهم و وقتـے هستے تورا میخواهم..!
رنگهایم بے تو سیاه است وבر ڪنارت خاڪسترے ام…!
خـבاحافظے ات به جنونم میکشـב و سلامت به پریشانے ام…!
بے تو בلتنگم وباتو بیقرار…
بے توخسته ام وباتو בر فرار…!
בرخیال مــלּ بمان… از ڪنار مــלּ برو…!!
مــלּ خو گرفته ام به نبوבنت…!
از سڪوتم بترس …
وقتی ڪـﮧ ساڪـــت می شوم ….
لابـב همـﮧ ے בرב בل هایم را بـرבه ام پیش خـــבا … !
.
.
.
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانه‌های پوچ!
به بی‌بهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که…!

ادامه مطلب / دانلود
css.php