نتايج جستجو مطالب برچسب : استان کرمان

استان کرمان با سه میلیون نفر جمعیت، در جنوب شرقی ایران قرار گرفته است. کرمان از استان‌های مهم و تاریخی ایران به حساب می‌آید. در این گالری تنها گوشه‌ای از زیبایی‌های این استان به تصویر کشیده شده است.

ارگ بم

ارگ بم قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین بنای خشتی جهان است که درشهر بم واقع شده است. این بنا که در زلزله مرگبار پنجم دی ماه ۱۳۸۲، نیمه ویران شد. از آن زمان بازسازی این مجموعه عظیم آغاز شد.

زیبایی‌ های استان کرمان
زیبایی‌ های استان کرمان

باغ شاهزاده ماهان

این باغ در سال ۱۲۹۷ هجری قمری توسط عبدالحمید میرزا ناصرالدوله، شاهزاده قاجار و حاکم کرمان، طی یازده سال (۱۲۹۸ه.ق تا ۱۳۰۹ه.ق) بنا شد. اما با مرگ وی بنای آن نیمه‌تمام رها شد. به همین علت جاهای خالی کاشی‌ها را بر سردر ورودی می‌توان دید. تاریخ بنای باغ ۱۲۷۶ خورشیدی است.

زیبایی‌ های استان کرمان

روستای میمند

میمند در ۳۶ کیلومتری شهرستان شهربابک قرار دارد و مجموعه‌ای از ۴۰۰ خانه، مسجد، حسینیه، حمام و مدرسه است که همگی در دل کوه کنده شده‌اند فصول مناسب برای بازدید از این روستا بهار و تابستان است.

زیبایی‌ های استان کرمان

حمام گنجعلی‌خان

این حمام یکی از شاهکارهای معماری عصر صفویه است. سردر این حمام، به خط علیرضا عباسی خوش‌نویس معروف عصر صفویه است. این حمام از سرسرا، دالان، رخت کن، هشتی و گرم‌خانه تشکیل شده است.

زیبایی‌ های استان کرمان

میدان گنجعلی‌خان

این میدان محوریت مجموعه گنجعلی‌خان را برعهده دارد که در سه طرف آن بازار مسگری و بازار گنجعلی‌خان واقع شده و در گذشته به عنوان بارانداز و محل خرید و فروش کالاهایی بود که از اطراف و اکناف به کرمان وارد می‌شد.

زیبایی‌ های استان کرمان

گنبد جبلیه

این گنبد که به گنبد گبری نیز معروف است در عصر ساسانی و قبل از اسلام بنا شده است. گنبد جبلیه که تنها بنای سنگی کرمان است بر اساس یک افسانه با خمیر شیر شتر ساخته شده و در شرق شهرکرمان قرار دارد.

زیبایی‌ های استان کرمان

باغ سنگی سیرجان

این باغ که از شاهکارهای تاریخی است، در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار دارد و به دست فردی ناشنوا به نام درویش خان گنگ اسفندیارپور حدود ۳۵ سال پیش ساخته شده است.

زیبایی‌ های استان کرمان

آبشار راین

شهر راین یکی از ییلاق‌های دیدنی استان کرمان است که در فاصله ۱۱۰ کیلومتری مرکز این استان قرار دارد. این ییلاق در دامنه کوه هزار بلند‌ترین قله استان و سومین قله بلند ایران قرار دارد که یکی از جاذبه‌های آن، آبشار این شهر است.

زیبایی‌ های استان کرمان

ارگ راین

ارگ رایِن یکی از بزرگ‌ترین بناهای خشتی جهان است. این بنای تاریخی بزرگ با مساحتی بیش از ۲۲ هزار مترمربع، دومین بنای خشتی بزرگ جهان بعد از ارگ بم است که هرساله میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی است. ارگ راین در جنوب غربی شهر کنونی راین در استان کرمان ایران قرار دارد.

زیبایی‌ های استان کرمان

بازار بزرگ کرمان

بازار کرمان یکی از مهم‌ترین بازارهای ایرانی به شمار می‌رود که مجموعه‌های با ارزشی را در خود دارد از جمله مجموعه گنجعلی خان، ابراهیم خان، وکیل و…

زیبایی‌ های استان کرمان

قلعه دختر

قلعه دختر یا آتشکده آناهیتا (ناهید) که به قلعه کهنه نیز مشهور است، بر فراز تپه های مرتفع شرقی شهر کرمان قرار دارد و از دوران پیش از ورود اسلام به ایران به یادگار مانده است. مصالح به کار رفته در این قلعه تنها خشت خام و گل رس است. بقایای قلعه دختر دورنمای گذشته دراز این شهر و نام آن (آتشکده آناهیتا) یادآور پرستش آناهیتای باستانی، ایزد آب و باروری است.

زیبایی‌ های استان کرمان

مسجد ملک

این مسجد که در بافت قدیم شهر کرمان در محله‌ای موسوم به شاه عادل بنا شده است، یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مساجد ایران و کرمان است که سابقه تاریخی آن به قرن پنجم می‌رسد. این مسجد با شبستان‌های متعدد و صحن وسیع جاذبه تاریخی خود را حفظ کرده است. وجود برج آجری و سه محراب گچ‌بری شده حکایت از قدمت و دیرینگی این مسجد دارد.

زیبایی‌ های استان کرمان

یخدان‌های کرمان

یخدان مویدی در اواخر دوره صفویه بنا شده و قنات مؤیدی آب آن را تأمین می‌کرده است. یخچال زریسف نیز مربوط به دوره قاجار است و در کرمان در خیابان زریسف واقع است. عناصر تشکیل‌دهنده‌ی یخدان‌ها عبارت‌اند از: مخزن، حصار، استخر و چاله یخ.

زیبایی‌ های استان کرمان

آتشکده و موزه زرتشنیان

تنها موزه¬ مردم¬‌‌شناسی زرتشتیان جهان در آتشکده¬ شهر کرمان جای دارد.از کهن‌ترین اشیاء این موزه یک جلد کتاب دست¬نویس گات‌ها با پیشینهٔ بیشتر از دویست سال و یک آتشدان دستی با تاریخ حک شده ۱۲۰۷ است. بخشی از این موزه به انواع آتشدان، روغن‌سوز، پیه¬سوز و چراغ لاله اختصاص داده شده است.

زیبایی‌ های استان کرمان

آرامگاه مشتاق‌علی‌شاه

گنبد مشتاقیه که به سه گنبد نیز شهرت دارد، از آثار دوران قاجار در شهر کرمان است که در گذشته در جوار قبرستان کهنه و خارج از حصار شهر قرار داشته است. درویش مشتاق در سال ‪ ۱۲۰۶‬هجری قمری به جرم آن‌که قرآن را با نوای سه‌تار مى‌خواند، سنگسار شد و جسد او را در کنار مقبره میرزا حسین خان دفن کردند. در سال ۱۲۶۰ قمری سه گنبد بر روی قبور مشتاق علی‌شاه، شیخ اسماعیل و کوثرعلی‌شاه بنا گردید.

زیبایی‌ های استان کرمان

آثار و بقایای دایناسورها در کرمان

استان کرمان یکی از معدود نقاط ایران است که در آن بقایای جانداران خشکی‌زی دوران‌های گذشته زمین‌شناسی مشاهده شده‌است. در جریان پی‌جویی دایناسورها توسط تیم مشترک ایران-برزیل که در نواحی شمال کرمان صورت گرفت، نخستین آثار اسکلتی دایناسورها شامل یک دندان دایناسور گوشت‌خوار مورد شناسایی قرار گرفت. قبل از آن هم، نزدیک به ۴۰ سال پیش، محققان فرانسوی مقداری از بقایای یک دایناسور را در حوالی کرمان کشف کردند.

زیبایی‌ های استان کرمان

حمام وکیل کرمان

یکی دیگر از حمام‌های سنتی و تاریخی شهر کرمان، حمام وکیل است که اولین بخش از مجموعه وکیل به حساب می‌آید. این بنا براساس معماری زندیه ـ قاجاریه و با تقلید از حمام گنجعلی‌خان در سال ۱۲۷۰ هجری قمری ساخته شد. سرامیک و کاشیکاری‌های زیبای این حمام که از کف تا سقف امتداد یافته است، فضای داخلی حمام را بسیار زیبا و چشم‌نواز کرده است.

زیبایی‌ های استان کرمان

آرامگاه شاه نعمت‌الله

آرامگاه یا آستانهٔ شاه نعمت‌الله ولی در ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمان در شهر ماهان واقع شده است. هستهٔ اولیهٔ این بنا گنبدی منفرد بود که در سال ۸۴۰ هجری و به دستور احمدشاه دکنی ساخته شد و به تدریج گسترش یافت. این بنا ۳۲۰۰۰ مترمربع مساحت دارد و از چندین صحن تشکیل شده است، شامل صحن‌های اتابکی، وکیل الملکی، حسینیه، میرداماد و بیگلربیگی.

زیبایی‌ های استان کرمان

مقبره پیرجارسوز

تاریخ ساخت این بنا مربوط به قرن هشتم هجری قمری است و در بردسیر و در ۴۳ کیلومتری کرمان قرار دارد. این مقبره دارای گنبد دو پوشه آجری و پلان مربع شکل می‌باشد. در درون بنا تزئینات گچ‌بری مقرنس کاری و خطوط کوفی دیده می‌شود. اصل بنا سه طبقه ساخته شده و نمای کلی آن آجر است.

زیبایی‌ های استان کرمان

کویر شهداد

یکی از کویرهای زیبای دنیا با کلات‌های منحصربه فردش در منطقه شهداد کرمان قرار دارد. قدیمی‌ترین پرچم فلزی جهان در کاوش‌های سال ۱۳۵۰ در این منطقه یافت شد. کویر شهداد بخشی از کویرلوت به شمار می‌رود.

زیبایی‌ های استان کرمان

تخت درگاه قلی‌بیگ

تخت درگاه قلی‌بیگ، مقبره یکی از نوادگان بهرام بیگ به نام درگاه قلی بیگ است. درگاه قلی بیگ از امرای اواخر دوره صفویه و رییس ایل افشار در کرمان بوده‌است. عمارتی است که در جنوب شرقی شهر کرمان و در زاویه جنوبی کوه قلعه دختر قرار دارد.

زیبایی‌ های استان کرمان

ارگ ساسانی انار

شهرستان انار در شمال استان کرمان قرار دارد. در مرکز این شهر کهن یک ارگ تاریخی قرار دارد. مساحت این ارگ ۱۱هزار و ۱۷۹ متر مربع است. تاریخ احداث این بنا بر اساس گزارش ثبتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به دوره‌های پیش از اسلام برمی‌گردد. این ارگ در دوره صفویه بازسازی شده و مورد استفاده مجدد قرار گرفته است.

زیبایی‌ های استان کرمان
ادامه مطلب / دانلود
تاریخچه چهارشنبه سوری در فرهنگ ایرانیان
درباره تاریخچه چهارشنبه سوری در فرهنگ ایرانیان یکی از آئین های سالانه و دیرینه ی ایرانیان جشن سوری، چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد که مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد و “سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای “جشن”،”مهمانی“و “سرخ” آمده است.جشن سور از زمان های بسیار دور در ایران مرسوم بوده است. قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه به ۳۰ روز بوده که هر کدام از این ۳۰ روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن اضافه شد. در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پای کوبی با نام سور مرسوم بوده است. مختار برای کشتن یزید که در شهر کوفه که اکثر آنان ایرانی بوده اند از این فرصت استفاده کرده و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود یزید را قصاص نمود. بعد از گذشت چند سال بعد از ورود اسلام به ایران به آرامی جشن سور در ایران کم رنگ و به آخرین چهارشنبه سال محدود شد. جشن سور از مراسم اصیل ایرانی است و منشا خارجی ندارد. آتش از عناصر چهارگانه است و تنها عنصری است که آلوده نمی شود به همین منظور از گذشته های بسیار کهن تاکنون این آداب مرسوم بوده است.

با امید به چهارشنبه سوری زیبا، فرهنگ ساز و بدور از هر گونه خطر احتمالی

و با آرزوی عیدی سرشار از سرور، همراه با جشنی پر از نشاط و شادمانی

 
مراسم چهارشنبه سوری
آخرین سه شنبه ی آخر سال را شب چهار شنبه سوری می گویند. شبی است که امروزه فقط بوته افروزی آن مانده است. این کار را عصر سه شنبه ی آخر سال که آخرش چهارشنبه است انجام می دهند. بدین ترتیب که کوپه های هیزم را روی هم می گذارند خورشید که غروب کرد هیزم را در حیاط خانه یا در کوچه یا در میدان باز آتش می زنند.
تاریخچه چهارشنبه سوری در فرهنگ ایرانیان
ظهور آتش بازی :آتش بازی در شب چهار شنبه سوری در زمان ناصرالدین شاه و به وسیله ی فرانسوی ها در ایران رواج پیدا کرد. در ابتدا فقط برای سرگرمی شاه این نمایش انجام می شد پس از آن مردم هم در این سرگرمی سهیم شدند و دستور نمایش آن در میدان توپ خانه صادر شد و مردم در آن جا به تماشای آتش بازی می ایستادند و کم کم به شکلی که امروزه اجرا می شود در آمد.
تاریخچه چهارشنبه سوری در فرهنگ ایرانیان
بوته افروزی :در ایران رسم است که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت “گله” کپه می کنند. با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی را به هستی خود ببخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی می خوانند :

زردی من از تو ، سرخی تو از من غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده

خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود “زردی من از تو ، سرخی تو از من “ در هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.
در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد.گرد آوردن بوته، آتش زدن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت “زردی من از تو، سرخی تو از من” شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است. مراسم دیگری مانند کوزه شکنی، فال گوش نشینی، آش نذری پختن، آب پاشی، بخت گشائی دختران، دفع چشم زخمها، کندرو خوشبو، قاشق زنی، فال گرفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد.

مراسم کوزه شکنی :
مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: “درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه” و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.

فال گوش نشینی :

در شب چهار شنبه سوری فال گوش ایستادن و گوش کردن به حرف های رهگذران یک رسم است که سرنوشت ما در این شب تشکیل می شود البته می توانیم بگوییم که این یک اعتقاد است زیرا فال گوش َایستادن کار خوبی نیست. زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو می ایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده می پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.

قاشق زنی :

از کارهای شب چهار شنبه سوری قاشق زنی بود که زنان و مردان این کار را انجام می دادند. زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

آش چهارشنبه سوری :

خانواده هایی که بیمار در خانه داشتند یا اینکه حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال “آش ابودردا” یا “آش بیمار” می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری :

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام “آجیل چهارشنبه سوری” از یک دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.

ریشه ی فرهنگی چهارشنبه سوری :

بطور کلی فرهنگ مردم را باید در درون زندگی مردم و از لابلای باورهای مردم جستجو کرد، از آنجا که چهارشنبه سوری از آئین های دیرینه ی ایرانیان است جدای اینکه امروزه آنچه درشهرهای بزرگ ایران، به خصوص تهران در این شب انجام می گیرد بیشتر به جنگ و نزاع شبیه است تا سور و شادی! ولی میتوان با بازگشت به زمانی حدود بیست و چند سال پیش، دریافت که شب چهارشنبه ی آخر سال مراسم متنوعی داشت که در استانهای مختلف ایران مراسمی با اشکال گوناگون و با سبک های سنتی صورت می پذیرفت که اکنون نیز برخی از آن رسوم در بعضی از استانهای ایران برگزار می شود که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود :

:: استان آذربایجان شرقی
تبریزی ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین می کند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. در این خنچه معمولاً میوه، شیرینی، گلدانهای پرگل، ماهی و خلعت (پارچه) برای خانواده ی عروس و خود عروس گذارده می شود. دختران دم بخت تبریزی هنگام پریدن از روی آتش می خوانند:
“بختم آچیل چهارشنبه” یعنی: چهارشنبه! بختم را بازکن.

:: استان آذربایجان غربی
خانواده های ارومیّه ای در این شب به خانه ی مسن ترین فرد فامیل می روند و به خوردن آجیل سرگرم می شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع خوراکی می تواند از بین خوراکیهای زیر باشد: انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک (برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود.

:: استان اردبیل
در مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعی به کنار رودخانه می  روند، آتشی بر می افروزند و جوانان در آنجا به سوارکاری می پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هایشان را از آب رودخانه پر می کنند و به خانه می آورند و آب آن را به دور و برخانه می پاشند که با این کار، سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی خواهد بود.

:: استان بوشهر
بوشهری ها پس از آتش افروزی در خانه هایشان و پریدن از روی آن، با قایق از روی آب می گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین می رود. در ضمن کوزه ی نویی را که تا آن زمان استفاده نکرده اند، به دیوار می زنند تا شکسته شود تا بلا و بدبختی، مثل کوزه شکسته شود.

:: استان خراسان
در خراسان مراسم کوزه شکستن به این طریق است که درون کوزه های کهنه مقدار نمک که علامت شور بختی است و مقداری ذغال که علامت سیاه بختی است و یک سکه کم ارزش پول می ریزند و تمام افراد خانواده آن را به دور سر می چرخانند و آخرین نفر کوزه را از پشت بام به کوچه پرت می کند و می گوید:
“درد و بلام توکوزه راه بیفته بره تو کوچه” در بعضی از نقاط خراسان در این شب به جای آش، چهار نوع پلو می پزند. این پلوها عبارتند از: رشته پلو، عدس پلو، زرشک پلو و ماش پلو که معمولاً به فقرا، نزدیکان و همسایگان می دهند. در آجیل خراسانی ها مطلقاً نمک وجود ندارد، چون نمک را علامت شوربختی می دانند.

:: استان خوزستان
در اهواز، پس از پریدن از روی آتش، مراسم قاشق زنی انجام می گیرد که خانواده ها، خوراکی یا آجیل شور و شیرین در ظرف قاشقزنان می ریزند.

:: استان سیستان و بلوچستان
در سیستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در می آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می زنند و معتقدند که نحوست این شب با این عمل از بین می رود.

:: استان فارس
در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهارشنبه سوری به سعدیه می روند و از آب استخر سعدیه بر سر وروی دختران می  ریزند. زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجاتشان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می پزند.

:: استان کردستان

مردم کردستان مخصوصاًروستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه سارها می روند و پس از مدتی که به شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هرکسی مقداری سنگریزه جمع می کند و بدون آنکه به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می کند و بدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می سازد.از دیگر مراسم این شب، شال اندازی است که عده ای از جوانان بالای پشت بام خانه ها و کنار درها و پنجره های همسایگان و ثروتمندان می روند و ضمن خواندن سرود و تصنیف، از دریچه ای، شال را آویزان می کنند. اهل خانه هدیه ای را به شال می بندند که معمولاً سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخودچی و کشمش است.:: استان کرمان
در کرمان مقداری ذغال، نمک، سکه ی کم ارزش پول و کمی نان درکوزه خالی می ریزند و شب چهار شنبه سوری آن را از بالای بام به کوچه پرتاب می کنند تا بلا و کمبود از همه چیز مخصوصاً از آنچه در کوزه است دور شود.:: استان گیلان
در روستاهای اطراف رشت، غروب شب چهارشنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم می چینند، سپس آنها را آتش می زنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش می ریزند و افراد هر خانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن می پرند و این ترانه را به گویش گیلکی می خوانند:
“گل گل چهارشنبه ، به حق پنجشنبه ، نکبت بی شه ، دولت بی یه ، زردی بی شه ، سرخی بی یه”
یعنی: آتش سرخ چهار شنبه! به حق پنجشنبه نکبت برود، دولت بیاید. زردی برود، سرخی بیاید.
پس از پریدن از روی آتش ترقه در می کنند به این معنی که از نحوست چهارشنبه در امان باشند. در این شب خورشت”ترشه تره” می پزند و آن را با کته، ماست و دوغ می خورند. صبح فردا (روز چهارشنبه) خاکستر برجای مانده از آتش شبانه را جمع می کنند و پای درختان میوه می ریزند به این نیّت که درختان بارورشوند و میوه ی بیشتری بدهند.

:: استان لرستان
در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می کنند و با فاصله های معینی در یک ردیف می چینند و آتش می زنند و با خواندن :

“زردی مه د تو، سرخی تو د مه”
یعنی: زردی من از تو و سرخی تو از من و از روی آن می پرند.:: استان مازندران
در روستاهای مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه بر کشتی گرفتن و اسپند دودکردن، انواع آشها پخته می شود از جمله “آش هفت ترشی” که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می شود و نیز “گزنه آش ” که یکی از سبزی های مصرفی در آن، گزنه است. اعتقاد براین است که خوردن این آش بسیاری از بیماریها و کسالتها را از بین می برد.:: استان مرکزی
در این استان، علاوه بر مراسم آتش بازی، برای آمرزش اموات مقداری خرما یا شکر پنیر تهیه می کنند و یا حلوا درست می کنند و سرگذر می ایستند و به عابران تعارف می  کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن، برای آمرزش اموات خیرات دهنده، حمد و سوره ای بخواند و سپس خوراکی را بخورد.

تحریف آیین چهارشنبه سوری :

یافته های پزوهشی نشان می دهد که تمامی آیین ها و یادمان هایی که مردم ایران در هنگامه های گوناگون بر پا می داشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است، با منش، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها، اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان، در قالب نمادها، نمایش ها و آیین های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود. رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نطیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم، در هیچکدام از این آیین ها دیده نمی شود. بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می گیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی، آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند. پس امیدوارم دوستان عزیز با خواندن این مطالب، قشنگی این رسم کهن ایرانی را با انجام کارهای خطرناک و استفاده از ترقه های غیر مجاز خراب نکنند …

ادامه مطلب / دانلود
css.php