نتايج جستجو مطالب برچسب : ازدواج با دختران

آمارهای ازدواج طی چند سال اخیر حاکی از آن است که بخشی از فرهنگ ازدواج در ایران دست‌خوش تغییر شده و برای بخشی از پسران جامعه ایرانی این مسئله که همسرشان حتماً از خودشان چند سالی کوچک‌تر باشد، حائز اهمیت نیست.
چه پسرانی با دختر بزرگتر از خود ازدواج می‌کنند؟
انگیزه‌های ذهنی- روانی پسران برای ازدواج با دختران بزرگ‌تر

در جامعه امروز ازدواج‌هایی با فاصله سنی معکوس، یعنی بزرگ‌تر بودن زن از مرد بسیار زیاد شده است. معمولاً مردها از اقدام به چنین

ازدواج‌هایی انگیزه‌هایی دارند از قبیل؛ داشتن پشتوانه‌ای قوی در همه مسائل تا بتوانند روی نظر و فکرش حساب کنند و خود را به دست تجربه او بسپارند. گاه انگیزه دریافت محبت مادرانه هم این مردان را جذب زنانی می‌کند که فاصله سنی‌های چشم‌گیری با خودشان دارند.

به‌طور کلی افرادی که به ازدواج با زنی بزرگ‌تر از خود اقدام می‌کنند را می‌توان در چند گروه دسته‌بندی کرد:

** یک دسته مردانی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارند و در زندگی نیازمند حمایت‌های اطرافیان به خصوص خانواده مثل پدر و مادر و در نهایت همسر هستند؛ اگر چه غرور مردانه آنها اجازه نمی‌دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا بیان نمایند و از اطرافیان کمک بخواهند، اما آنها به صورت غیرمستقیم و از طرق مختلف حمایت فرد مقابل را جلب نموده و با چنین ازدواج‌هایی سعی می‌کنند همسرشان را با روش‌های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند و نکته شایان توجه در باره گروه‌هایی این چنینی از مردان این است که معمولاً پس از ارائه خدمات همسر، دلخوری خود را به عناوین مختلف مبنی بر گرفتن استقلال و آزادی، ایجاد محدودیت و… به همسرشان ابراز می‌دارند.

** گروه دیگر، مردانی هستند که نتوانسته‌اند بخش والد و بالغ خود را رشد دهند و به‌خوبی از عهده مسئولیت‌های زندگی‌شان برنمی‌آیند. این مردان برای اداره امور شخصی خود نیازمند کمک هستند؛ چراکه بدون کمک نمی‌توانند کارها را به ثمر برسانند و از مهارت‌های یک زندگی معمولی محروم خواهند ماند. آنان اغلب از کودک بی‌تدبیر و احساساتی و بی‌تأمل وجودشان استفاده می‌کنند و با شکست‌های پی‌درپی روبه‌رو می‌شوند. به همین دلیل عادت کرده‌اند تا برای مواجه نشدن بیشتر با نتایج نامطلوب، همواره از شخصی کمک بگیرند و حمایتش را بطلبند که می‌توان گفت این شخص در دوران مجردی، مادر و در دوران تأهل، همسر آنهاست.

** گروه سوم، را مردانی تشکیل می‌دهند که مادرانی قدرت‌طلب دارند و همواره در زندگی آموخته‌اند که برای کلیه امور با نظر و تصمیم‌های او هماهنگ باشند و طبق میل و اراده مادرشان رفتار کنند. در نظر این مردان، زنان مدیریت اصلی خانه را بر عهده دارند و تصمیم‌گیرنده نهایی آنها هستند. بنابراین در گستره زیادی از زندگی خود اختیارات فراوانی را به همسرشان می‌سپارند. در زندگی این مردان زن‌سالاری عمیقی حاکم است. افرادی که در این دسته قرار می‌گیرند با چنین ازدواج‌هایی سعی می‌کنند همسرشان را با روش‌های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند.

انگیزه‌های مالی، اجتماعی و جمعیت‌شناختی روی آوردن جوانان به این نوع ازدواج

اما در کنار دلایل روان‌شناختی ازدواج پسران با دختران بزرگ‌تر از خود، باید به یاد داشت که انگیزه‌های دیگری نیز به تشویق پسران به این امر دامن می‌زند.

ازدواج‌هایی که امروزه میان پسران کوچک‌تر با دختران بزرگ‌تر صورت می‌گیرد، مانند ازدواج زنان جوانی است که با مردان مسن‌تر با اختلاف سنی زیاد انجام می‌گرفته و می‌گیرد. معمولاً دلیل این ازدواج‌ها وضعیت خوب اقتصادی مردان است که زنانی حاضر می‌شوند با تفاوت سنی زیاد با آنها ازدواج کنند. گرچه این قضیه همیشه استثنائاتی نیز داشته و گاهی ناشی از جهل خانواده‌ها بوده است.

همچنین پدیده‌ای که امروزه در مورد ازدواج دختران بزرگ‌تر با پسران کوچک‌تر شاهد آن هستیم، ناشی از بهم ریختگی بازار کار و درآمد برای زنان و مردان است. بیکاری مردان مسئله‌ای است که منجر به این مبادله اقتصادی و اجتماعی شده است؛ یعنی این مردان ترجیح می‌دهند با دخترانی که مسن‌تر هستند، اما شاغلند و یا به طور کلی دارای وضعیت اقتصادی خوبی هستند، ازدواج کنند. این همان مبادله میان سن و وضعیت شغلی و درآمد و مانند ازدواج مردان با دختران بسیار کوچک‌تر از خودشان است.

این نوع ازدواج‌ها در درازمدت به نفع زنان نیست؛ چراکه با توجه به از دست رفتن سرمایه فیزیکی زن نسبت به مرد، مرد این خانواده‌ها ممکن است مورد توجه قرار گرفته و زندگی بیشتر در معرض خطر است.

در میان این نوع از ازدواج‌ها شاهد تعداد زیادی از ازدواج‌هایی با فاصله سنی بسیار کم (مردانی که فقط 1 یا دو سال از همسر خود کوچک‌تر هستند) هستیم، که این دسته معمولاً بیشتر به دلایل جمعیتی به این نوع از ازدواج‌ها روی می‌آورند. در واقع انفجار جمعیتی دهه 60 و برهم خوردن نسبت‌های جنسی، باعث شده که دختران و پسران در این گروه‌های سنی، بعضاً به همسن‌همسری روی بیاورند و لزوماً نتوانند همسر مورد نظر خود را از بین دختران کوچک‌تر یا پسران بزرگ‌تر پیدا کنند. به همین دلیل در این میان برخی نیز دارای اختلاف سن یکی دو سال هستند و دختر از پسر بزرگ‌تر است. همچنین این دختران نیز بر همین اساس نسبت به این ازدواج‌ها تمایل نشان می‌دهند.

در واقع این ازدواج‌ها ناشی از بر هم خوردن نسبت‌های سنی، تحصیلی و شغلی جوانان دهه 60 است که امروزه در امر ازدواج خود را نشان داده است. اما وقتی این فاصله سنی از 3 و 4 سال می‌گذرد و بیشتر می‌شود و بعضاً به 10 و 20 سال هم می‌رسد، ناشی از همان مسائل اقتصادی و وضعیت برتر مالی دختر است که در واقع با فیزیک خوب پسر و سن کمتر وی مبادله شده است.

در این مبادله اقتصاد با سن و ظاهر، شاهد بازتولید همان وضعیتی هستیم که قبلاً در مورد دختران صدق می‌کرد و هنوز هم وجود دارد؛ یعنی دخترانی که به دلیل وضع مالی خوب یک مرد حاضر به ازدواج با وی با تفاوت سنی 20 و 30 سال می‌شدند و حتی حاضر بودند زن دوم شوند؛ مسئله‌ای که امروزه به پسران نیز تسری پیدا کرده است.

راهکارهای تداوم و پیشگیری از بروز اختلاف در این ازدواج‌ها چیست؟

در این‌گونه ازدواج‌ها باید به نکات زیر توجه کرد تا از بروز اختلاف و جدایی جلوگیری شود:

1- قدرت مدیریت را به مرد بدهید.

2- مردان خودساخته، می‌توانند مرکز ثقل خانواده باشند؛ اگر پسری در شرایط خاصی رشد کرده باشد، به طوری که متکی به خود و خودساخته باشد، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری نداشته باشد، خوب فکر کند و عاقلانه تصمیم بگیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچک‌تر باشد، باز می‌تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده شود.

3- رضایت خانواده‌ها مهم است.

4- زن باید دغدغه حفظ شادابی و جوانی خود را داشته باشد.

5- سن مناسب برای این نوع ازدواج برای پسران در بالای 25 سالگی است.

قطعا اگر پسر هستید و در سن 21-22 سالگی به سر می‌برید و تصمیم دارید با دختری در سن 24-25 سال ازدواج کنید؛ در حال اقدامی ‌پر چالش و خطرناک هستید. دختر و پسر در این مقطع سنی بسیار لجوج و منفعت‌گرا هستند. پسران در این سنین هنوز در حال و هوای نوجوانی به‌سر می‌برند، اما دختران در سن 24-25 سالگی وارد سن بزرگسالی شده و بلوغ فکری و عقلی‌شان تکمیل شده است، اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سال‌های بعد اتفاق بیفتد، مثلاً دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می‌شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.

6- زن باید ادبیات آمرانه خود را تصحیح کند.

7- توجه و محبت مرد به زن ضروری است.

8- حفظ حریم مبتنی بر احترام.

9- مادر همسرتان نباشید.

10- صحبت همسرتان را قطع نکنید.

ادامه مطلب / دانلود
امام رضا علیه السلام می فرمایند: «جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای محمد (ص) پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: دختران شما همانند میوه های درخت می باشند.

نقش والدین در تاخیر ازدواج دختران

امام رضا علیه السلام می فرمایند: «جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای محمد (ص) پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: دختران شما همانند میوه های درخت می باشند. هرگاه میوه درخت رسید چاره ای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین می برد. و همانا وقتی دختران به آن حدی رسیدند که زنان دیگر پیشترآن موقعیت را دریافته اند چاره ای جز اختیارکردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آن ها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند. رسول خدا (ص) به منبر تشریف بردند. در ضمن خطبه ای، پیام خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ فرمودند.»

در رابطه با فرمایش امام رضا(ع) باید گفت: منشاء تغییر اخلاق اجتماعی و خیلی از ناهنجاری ها را باید در رابطه با تاخیر ازدواج در جامعه مطرح کرد. ولی یکی از عوامل در تاخیر ازدواج دختران، پدران و مادران هستند و آن ها در این باره مقصرند چون غرایز جوانان سالم است و زود می تواند تحت قید و بند درآید ولی پدران محتاط و مادران سخت گیر نخست از درآمد خواستگار می پرسند.

خرسندی برخی پدران در پول دار بودن خواستگار است، این درحالی است که این پدران فراموش می کنند و نمی دانند که جوانان ممکن است دلایلی داشته باشند که پیران از درک آن ناتوان باشند. این دسته از بزرگسالان اند که خیر نوع و اجتماع را در نظر نمی گیرند و به اوامر طبیعت بی اعتنا می مانند و در حقیقت خود مشوق سال های هرزه گردی و عیاشی جوانان می شوند.

یکی از حقوق فرزندان بر عهده والدین، ساماندهی امر ازدواج آن ها است. پدر و مادری که در تمام دوران کودکی و نوجوانی فرزندشان دلسوزانه در رشد و بالندگی او تلاش کرده و از جان و دل بزرگش کرده اند، اکنون هم که یک جوان برومند شده و به سن ازدواج رسیده، باز هم از هیچ تلاشی برای فراهم شدن اسباب خوشبختی او فرو گذار نمی کنند.

آثار ترس والدین در تأخیر ازدواج دختران

این که تأخیر ازدواج دختران را مطرح می کنیم به این معنا نیست که پسران از این بابت هیچ مشکلی ندارند و ترس والدین برای ازدواج آنها هیچ نقشی برایشان ندارد! اما چون فرهنگ جامعه ما به گونه ای است که دختران باید عزت نفس خویش را حفظ کنند تا فرد مورد نظر از راه برسد؛ تأخیر زمان و ترس از تنها ماندن را بر خانواده و دختر تحمیل می کند و باعث معضلات متعددی می گردد.

دردناک ترین احساسی را که برای یک دختر و والدین او می توان تصور نمود ؛ احساس خواستگار کم داشتن است که وحشت و اضطراب را در وجود آنها شعله ور می کند و می تواند پیامدهای ناگواری داشته باشدکه چند مورد از آنها عبارت اند از:

1_ ازدواج به خاطر احساس تنهایی

2_ فرار از خانه که بازتاب آن را در این مقاله بررسی می کنیم.

وقتی که شما از اینکه دخترتان در خانه بماند و خواستگاری پیدا نکند؛ وحشت زده می شوید و ترس بر دل شما غالب می شود. بازتاب این ترس در رفتار شما به شکل های مختلفی مثل بهانه تراشی، غرغر کردن و… ظاهر می شود و ناخودآگاه به دخترتان انتقال می یابد و هر دو پس از چندی احساس بدی نسبت به هم پیدا می کنید.

این عمل باعث فرار دختران از خانه می گردد که به 3 صورت است

1_ دختر به اولین خواستگار با هر شرایطی جواب مثبت می دهد که به احتمال قوی انتخاب مناسبی نیست.

2_ دختر در خانه کمتر حضور پیدا می کند و با حرف هایی مثل: دانشگاه، کار، کلاس های هنری و… عدم حضور خود را موجه جلوه می هد.

دخترانی که احساس اضافه بودن و حقارت حضورشان را در خانواده کمرنگ می کند، گاهی در بیرون از خانه به اولین پیشنهاد از طرف یک مرد جواب مثبت می دهند که عاقبت آن بسیار روشن است.

چند توصیه برای والدین

بدانید هر چه زودتر تلاش کنید تا پس از بلوغ (جسمی، عاطفی، اجتماعی و…) فرزندانتان از نعمت داشتن همسر بهره مند شوند این کار به نفع آن ها است؛ چرا که آن ها را از خیلی از خطرات و مفاسد محفوظ داشته و سلامتی جسمی و روحی آن ها را تأمین می کنید. هر اندازه در فراهم شدن زمینه های ازدواج دختر و پسرتان گام های مثبت بردارید، به همان اندازه سعادت و خوشبختی آن ها را فراهم کرده اید.

به دختر و پسرتان هم در انتخاب همسر شایسته کمک کنید و هم در تأمین اقتصادی تشکیل زندگی مشترکشان یاری رسانید. تا کار از کار نگذشته، زودتر به فکر ازدواج فرزندتان باشید. خود را از قبل برای ازدواج آبرومندانه او آماده کنید؛ به خصوص اگر فرزندتان دختر باشد که باید زرنگی به خرج دهید و مثل آن هایی نباشید که دخترشان را کنج خانه پشت پرده می نهند و دست روی دست می گذارند تا شاید یک خواستگاری پیدا شود. کمک از واسطه راز دار، آموزش مهارت های هنری زنانه، فراگیری مهارت های ارتباطی و حضور فعال در جمع زنان، با سر و وضع مناسب زمنیه ساز خوبی اند.

به خاطر خوشبختی فرزندتان در انتخاب همسر شایسته، نهایت دقت خود را به کار گیرید و ببینید که فرد مورد نظر دارای ملاک ها، معیارها و شرایط مناسب برای ازدواج را دارا می باشد. با عقل و درایت و تجربیات خود، خوب تحقیق کنید و نتایج و نظرات خود را در اختیار فرزندتان قرار دهید. ایشان را کمک کنید تا با مشاور ازدواج در این باره گفتگو کند.

برگرفته از خراسان، هرگز ازدواج نکنید! (نوشته محمد اثنی عشری)، اندیشه قم

 

ادامه مطلب / دانلود
css.php