نتايج جستجو مطالب برچسب : آمار طلاق

پدیده طلاق از جمله معضلاتی است که متاسفانه در دهه اخیر بسیار شیوع یافته است. در این مطلب از سایت میهن فال این خبر را برای شما در نظر گرفته ایم که  دهه هفتادی ها بیشترین آمار طلاق را دارند! با ما در ادامه این خبر همراه باشید.

دهه هفتادی ها بیشترین آمار طلاق را دارند!

چند روز پیش شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان- آمار ازدواج دختران زیر سن قانونی را در ایران نگران‌کننده خواند. وی همچنین گفته در یکی دو سال اخیر و باتوجه به آماری که به دستمان رسیده شاهد ازدواج دختران کمتر از ده سال نیز بوده‌ایم.

مولاوردی همچنین بیشتر این ازدواج‌ها را در استان‌های مرزی و به‌دلیل فقر دانسته است. به گزارش فرارو، بنابر قانون، سن ازدواج دختران و پسران در ایران ۱۳ و ۱۵ سال است. اما چنان‌چه پدری بنابر تشخیص یا مصلحت بخواهد فرزند دخترش را به ازدواج مردی دربیاورد، قانون این اجازه را به او می‌دهد.

ازدواج در سنین پایین هرچند در دهه‌های اخیر بنابر تغییرات اجتماعی کاهش داشته و در شهرهای بزرگ کمتر شاهد آن هستیم، اما هنوز در بسیاری از شهرهای مرزی و در استان‌های جنوبی کشور بیش از سایر نقاط شاهد این ازدواج‌ها هستیم. براساس آمارهای ارائه‌شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور، سال ۹۱، ۷۵ کودک زیر ۱۰ سال به عقد دائم مردان درآمدند و دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله‌ای که در کل سال ۱۳۹۱ ازدواج کرده‌اند ۲۹ هزار و ۸۲۷ نفر بوده است. همچنین در ۹ ماهه اول سال ۹۲ ازدواج ۳۱ هزار دختربچه زیر ۱۵ سال در ایران ثبت شده است. این در حالی است که ایران کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک را امضا کرده و در آن تمامی افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب می‌شوند. در این کنوانسیون ازدواج کودکان ممنوع است.

بسیاری از ازدواج‌های در سن کم ثبت نمی‌شوند

با توجه به این آمار، بسیاری افراد به قانون‌های موجودی که با جدیت جلوی این‌دست از ازدواج‌ها را نمی‎‌گیرد انتقاد می‌کنند. آرش دولت‌شاهی –وکیل پایه یک دادگستری- در این‌باره می‌گوید: اگر قرار باشد دختری زیر سن قانونی، یعنی زیر ۱۳ سالگی ازدواج کند، دادگاه باید حکم به آن دهد در غیر اینصورت این ازدواج ثبت نخواهد شد. در شهرهای بزرگی همچون تهران این مسئله کمرنگ‌تر است، اما در شهرهای کوچک و در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان و شهرهای مرزی بیشتر شاهد چنین ازدواج‌هایی هستیم.

تعداد زیاد این ازدواج‌ها بیشتر در آماری است که ثبت نمی‌شوند. وی در ادامه گفت: در قانون اگر ازدواج غیرمجازی صورت بگیرد شوهر به حکم حبس محکوم می‌شود و اگر دختر زیر ۱۳ سال باشد، چنانچه بدون اجازه قانون ازدواج کند، هم شوهر و هم پدر به‌دلیل معاونت در این ازدواج محکوم می‌شوند. همچنین این نوع از ازدواج‌ها می‌توانند در بحث کودک‌آزاری نیز پیگیری شوند. تغییر سن قانونی ازدواج به دلیل اولویت‌های دیگری که در قانون وجود دارد، به نظر نمی‌رسد به زودی قابل پیگیری باشد.

این وکیل در رابطه با سن مناسبی که باید از نظر قانونی برای ازدواج وجود داشته باشد اظهار کرد: با توجه به اینکه فرهنگ‌های متفاوتی در کشور ما وجود دارد، نمی‌توان دقیقا از یک سن مشخص نام برد. در برخی کشورها ازدواج زیر ۱۸ سال ممنوع است و در برخی دیگر این سن به ۲۱ نیز می‌رسد. آرش دولت‌شاهی همچنین تصریح کرد: به‌طور کلی آمارها نشان می‌دهد که اکثریت طلاق‌ها در متولدین دهه هفتاد رخ می‌دهد، به این‌دلیل که زود ازدواج می‌کنند و به نظر می‌رسد این سنین پایین برای ازدواج مناسب نیست و ازدواج‌های زود هنگام می‌تواند آسیب‌زا باشد.

ازدواج در سنین پایین علاوه بر آسیب‌های اجتماعی‌ای که ایجاد می‌کند، می‌تواند تبعات منفی روان‌شناختی نیز داشته باشد؛ تبعاتی که به زعم کارشناسان تا سال‌ها می‌تواند زندگی کسی که در کودکی ازدواج کرده را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. مهدی ملک‌محمد –روان‌شناس و عضو انجمن روان‌شناسی ایران- معتقد است ازدواج زیر سن قانونی به‌خصوص برای دختران تنش‌ها و استرس‌های روانی زیادی را ایجاد خواهد کرد و شبیه به حالتی‌است که در روان‌‌شناسی به آن استرس پس از سانحه می‌گویند.

در ازدواج‌ در سنین پایین، جامعه فعلی در نظر گرفته نمی‌شود

ملک‌محمد در ادامه اظهار کرد: اولین اتفاقی که در ازدواج باید بیفتد شناخت آگاهانه است. تا هنگامی‌که فرد متوجه نباشد که هدف ازدواج چیست و با چه فردی قرار است ازدواج کند؛ ازدواج به هر صورت یک اشتباه است. از دلایل اصلی نیز که افراد بعد از ازدواج با مشکل مواجه می‌شوند نداشتن پاسخی برای این سئوالات است و قاعدتا افرادی که به دوران بزرگ‌سالی نرسیده‌اند به شناخت آگاهانه از خود و دیگری نرسیده‌اند تا بتوانند به سئوالات دیگر پیرامون ازدواج پاسخ دهند.

اگر آن‌ها پاسخی نیز برای این سئوالات داشته باشند، ناآگاهانه و تقلیدی خواهد بود. در مورد افرادی که زیر سن قانونی یعنی زیر ۱۳ و ۱۵ سالگی ازدواج می‌کنند نیز همین امر حاکم است. این روان‌شناس با مقایسه ازدواج در زمان قدیم با ازدواج در دوران فعلی همچنین گفت: ما نمی‌توانیم با قواعد قدیم با مسائل دنیای جدید روبرو شویم. شرایط ازدواج تغییر کرده و تعریف ما از ازدواج در دنیای جدید ماهیتا متفاوت است. در دنیای قدیم همسر فردی بود که می‌توانست نیازهای جنسی را ارضا کند و یا همصحبت باشد، اما حالا همسر به‌عنوان یک شریک واقعی زندگی شناخته می‌شود و نگاه در ازدواج تساوی‌طلبانه است.

وی ادامه داد: هنگامی که ما شکل امروزین ازدواج را نپذیریم و باورمان بر این بنا باشد که با ازدواج مانند گذشته رفتار کنیم، به بن‌بست خواهیم رسید. ممکن است افراد بتوانند زندگی‌اشان را بر اساس گذشته قرار دهند، اما آیا رسانه‌های امروز نیز چنین می‌کنند؟ خیر. در رسانه‌ها، فیلم‌ها و همسایه‌ها فردی که در سن کم ازدواج کرده می‌بیند که دیگری به شکل دیگری ازدواج می‌کند و دست به مقایسه خود و دیگری خواهد زد که در نتیجه احساس ناکارآمدی و حقارت شدید و نارضایتی زناشویی می‌کند. درنتیجه نباید براساس دنیای قدیم با مسائل دنیای جدید مواجه شد.

مهدی ملک‌محمد همچنین درباره تفاوت افراد با یکدیگر در گذشته و حال گفت: اگر در گذشته یک کودک ۹-۱۰ ساله می‌توانست ازدواج کند، به دلیل شرایطی بود که در آن زمان حاکم بود. در گذشته فردی که ۲۰ سال داشته به اندازه یک فرد ۴۰ ساله تجربه داشت. او نوجوانی را پشت سر نمی‌گذاشت و بلافاصله وارد بزرگسالی می‌شد. در دنیای جدید اما افراد نمی‌توانند بلافاصله وارد دنیای بزرگسالی شوند و پله‌پله آموزش می‌بینند.

تجربه جنسی در ازدواج‌های زودهنگام آسیب‌زننده است

عضو انجمن روان‌شناسی درباره تبعاتی که ازدواج در سن کم می‌تواند داشته باشد توضیح داد: هنگامی که یک فرد از نظر فکری آمادگی ازدواج را نداشته باشد، روان او تخریب خواهد شد و ازدواج برای او استرس‌آورنده است. برای مثال داشتن تجربه جنسی در قالب ازدواج در یک دختر ۱۱ ساله به‌شدت آسیب‌زننده است، چرا که او را از هر نوع رابطه جنسی متنفر خواهد کرد؛ نه جسم و نه روان این دختر آمادگی این رابطه و ازدواج را نداشته است. اتفاق روانی‌ای که در چنین فردی رخ می‌دهد مانند استرس پس از سانحه است؛ فردی که زود ازدواج کند تا آخر عمر گویی دچار سانحه‌ای شده و استرس می‌گیرد.

وی ضمن اشاره به تفاوت سنی زیاد در چنین ازدواج‌هایی گفت: هنگامی که یک دختر در سن پایین به ازدواج یک مرد در می‌آید، قطعا آن مرد از خود او بسیار بزرگتر است. مردی که با یک دختر کوچک ازدواج می‌کند نمی‌تواند با وی رابطه‌ای زناشویی برقرار کند، بلکه این رابطه بیش از هرچیز رابطه‌ای است که در آن بزرگسالی-کودکی حاکم است و قواعد برپایه فرمان‌دادن و فرمان‌پذیری شکل خواهد گرفت. وی تصریح کرد: در دنیای جدید اما این قاعده نمی‌تواند حاکم شود به این‌دلیل که سلامت افراد را به خطر خواهد انداخت. فردی که در سن کم ازدواج کند سلامت روان آسیب‌دیده‌ای در آینده خواهد داشت؛ خصوصا اگر ازدواج او به طلاق منتهی گردد؛ به این دلیل که فرد در کودکی تجربه جنسی داشته و تابوی جنسی برای او در زمانی که نباید شکسته شده، ممکن است در بزرگسالی تن به هر رابطه دیگری بدهد.

ملک‌محمد در انتها گفت: نمی‌توان سن قانونی مشخصی برای ازدواج تعیین کرد، به این دلیل که فرهنگ‌های مختلفی در کشور ما حاکم است که بر این امر تاثیر دارد. اما از نظر روانی سن معمول ازدواج برای دختران ۲۰ تا ۲۵ سال و برای پسران ۲۵ تا ۳۰ سال بهترین سن در نظر گرفته می‌شود و بهترین تفاوت سنی نیز سه تا پنج سال است. فردی که در جامعه ما به این سنین رسیده شناخت نسبی مستقلانه‌ای از جهان پیرامون پیدا کرده و پاسخ مشخصی به آن داده است.

ادامه مطلب / دانلود

در دوران عقد طلاق بگیریم یا خیر؟

مشکلاتی مانند مسکن، شاغل نشدن مرد، توانایی نداشتن خانواده در تهیه جهیزیه و بسیاری مسائل دیگر، از اصلی ترین دلایل طلاق در این دوران هست اما چگونه می شود از این مسئله پیشگیری کرد و اگر پیش آمد چه کار کنیم که کمتر ضربه بخوریم؟!

در این سال ها با افزایش شوک آور آمار طلاق روبرو شدیم. در غالب اوقات، طلاق های دوران عقد به این دلیل روی می دهند که انتخاب افراد اشتباه بوده است؛ آنقدر اشتباه که لازم شده همسران در مدت کوتاهی از هم جدا شوند.

مشکلاتی مانند مسکن، شاغل نشدن مرد، توانایی نداشتن خانواده در تهیه جهیزیه و بسیاری مسائل دیگر، از اصلی ترین دلایل طلاق در این دوران هست اما چگونه می شود از این مسئله پیشگیری کرد و اگر پیش آمد چه کار کنیم که کمتر ضربه بخوریم؟!

«اگه دقیقا از حال این روزام بخوام بگم، بیشتر بین حس تنفر و عشق درگیرم. یه روز اون رو می بخشم، چون حس دوست داشتن و دلتنگی میاد سراغم، یه روزم که یاد خاطرات تلخ می افتم ازش متنفر می شم و بدم میاد ولی چیزی که بیشتر از همه داره تو این روزا اذیتم می کنه، کمبود اعتماد به نفسه. ان روزا که اون سر هر چیزی ازم ایراد گرفت و تحقیرم کرد، باعث شده الان تصمیم گیری برام خیلی سخت بشه.

به روی خودم نمی یارم ولی خودم رو تو هر چیزی از یک آدم معمولی هم کمتر می بینم. وقتی می خوام یه چیز بخرم به خودم می گم اگه الان او اینجا بود به خاطر این خریدم مسخره ام می کرد یا وقتی می خوام جایی حرف بزنم، حس می کنم خیلی چرت و پرت حرف می زنم، فقط بقیه از روی ناچاری دارن حرفم رو گوش می دن. حس می کنم کلا برخوردم، حرفام، قیافم یه مشکلی داره که تا حالا کسی روش نشده چیزی بهم بگه. تازه بعضی روزا دچار عذاب وجدان شدید می شم، از اینکه چرا یه سری رازهای زندگی شخصی خودم رو برا دیگران گفتم. همش این حس رو دارم که من توی زندگیم، همیشه دچار شکست خواهم شد. با خودم روزا فکر می کنم که من چقد خلقیاتم بد بوده که یه پسر بیشتر از یک ماه نتونسته منو تحمل کنه.»

این یک روایت واقعی از ذهن دختری است که در دوران عقد جدا شده است. طلاق در دوران عقد آنقدر پیچیده است که می تواند این آسیب های ذهنی را برای هر کسی به وجود بیاورد.

البته طلاق در دوران عقد، به دلیل نداشتن فرزند و مدت زمان کوتاه تر زندگی دو طرف آسیب های کمتری به دنبال دارد اما تفاوت طلاق در دوران عقد، بیشتر در نوع فرآیند روانی است که این افراد طی می کنند. نحوه مواجه شدن نزدیکان با این مسئله و اختلاف های مالی هم پیچیده تر از طلاق بعد از عروسی است.

چرا طلاق ها در دوران عقد زیاد شده اند؟

۱. چند برابر شدن هزینه های تشکیل زندگی
وقتی خانواده ها می بینند حتی برای تدارک مراسم ازدواج با مشکلات مالی فراوانی روبرو هستند، ترجیح می دهند که از همان آغاز عطای زندگی مشترک را به لقایش ببخشند و خود را درگیر مسائل مالی بیشتر نکنند.

۲. واقعیت ها متفاوت با تصورات
گاهی افراد همسری انتخاب می کنند که بعد از عقد متوجه می شوند مثل آرزوهایشان نیست. آنها به تفاوت رفتارهای همسرشان بعد از عقد و عیب هایی که چه بسا از قبل نمی دانستند، پی می برند.

۳. عقدهای طولانی
عقدهای طولانی هم از جمله دلایل دیگری هست که معمولا به دلیل بالا رفتن هزینه های خرید جهیزیه و تدارک مراسم ازدواج اتفاق می افتد. گاهی عقدهای طولانی به ازدواج ختم نمی شود.

۴. ازدواج های عجله ای
والدین نباید در کمترین مدت زمان آشنایی، به جوانان اجازه دهند تن به ازدواج دهند و حتی فرصت گفتگو و شناخت را در جلسات پیش از ازدواج را از فرزندان خود بگیرند. ازدواج های عجله ای بیشتر به طلاق ختم می شوند.

  بیشترطلاق های دوران عقد به دلیل انتخاب اشتباه فرداست

قبل از طلاق در دوران عقد باید به چه چیزهایی فکر کنیم و چه کار کنیم؟

۱. هزینه تصمیم مهمی که گرفته اید را بسنجید
آیا طلاق آخرین راه حل است؟ اینکه می شود از دیدگاه فرد سوم شخصی، مثلا یک مشاور به قضیه نگاه کرد تا بتواند راه حل های گوناگون را ببیند و به تردیدهای شما پاسخ دهد.

۲. راهنمایی بگیرید
خیلی ها هستند که در این دوران نیز مشکلاتی مشابه شما داشته اند و به مرور زمان مشکلات شان حل شده است. از آنها بپرسید. تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. لجبازی کاری از پیش نمی برد. گاهی لازم است به تصمیم اشتباهی که گرفته ایم اعتراف کنیم.

۳. سرانجام تصمیم خود را ببینید
اگر تصمیم تان طلاق بود، یادتان باشد تا مدت ها حرف جدایی شما بین دیگران زده می شود. به این مسائل فکر نکنید و به ساختن آینده تان فکر کنید و وقت و انرژی خود را با این حرف ها هدر ندهید. در مقابل سوال ها و جواب های دیگران خیلی سربسته و محترمانه بگویید که این ازدواج سرانجامی نداشته است و تصمیم گرفته اید به دلایلی که برای خودتان روشن است، جلوی ضرر را از همین جا بگیرید.

چه اتفاق هایی بعد از طلاق در دوران عقد می افتد؟ مهمتر اینکه چگونه با این مسئله برخورد کنیم

۱. ترس بعد از جدایی
ازدواج نکردن یکی از شایع ترین اتفاق های بعد از طلاق است. دلیلش این است که فرد می ترسد دوباره با فردی که خصوصیات منفی دارد مواجه شود و شکست بخورد.

۲. افسردگی
طبیعی است وقتی بعد از هزار امید و آرزو با کسی ازدواج کنید و در کوتاهترین زمان ممکن ناکام شوید، این احساس بسیار طبیعی است و باعث می شود که فرد به رابطه جدیدی فکر نکند. در این مورد رفتن پیش مشاور خوب برای ترمیم احساسات ناخوشایند و شروع دوباره توصیه می شود.

۳. دچار شدن به وسواس های احتمالی
معمولا یکی از طرفین احساس می کند به دلیل بی کفایتی یا نقصی که خود از وجود آن خبر ندارد، همسرش او را طلاق داده است. در این مورد بهتر است تنها سهم خود را در مسئله نبینید و به همه ابعادی که منجر شده است تن به این تصمیم بدهید، فکر کنید.

۴. احساس گناه شدید
گاهی افراد به خاطر احساس گناه تصمیم می گیرند که برای تسکین خود این موضوع را تا مدتی نامعلوم از دیگران پنهان کنند. یکی از روش های اشتباه دور شدن از دیگران برای نشنیدن این حرف هاست. دور شدن از همه می تواند شما را از فوایدی که در زمان داشتن رابطه با بقیه می توانید کسب کنید، محروم کند.

۵. سرزنش دیگران
سرزنش و قضاوت دیگران از اشتباه های شایع در این دوران است و بیشتر به این دلیل است که دیگران فکر می کنند این اتفاق بسیار زود افتاده است و دو طرف نخواسته اند تلاش کافی برای حفظ زندگی شان بکنند.

ورود به وادی توضیح دادن برای قوم و خویش، درباره تصمیم خود باعث احساس سرخوردگی، ناامیدی و شکست می شود. این نگرش را در خود به وجود بیاورید که مسئول اصلاح و تصور برداشت های دیگران نیستید.

۶. بدبینی
همه چیز تمام نشده است. در زمینه هایی از زندگی که قبلا برای شما خوشایند بوده، دریچه تازه ای را به روی شما باز می کند. سعی کنید به جنبه های دیگر زندگی خود نیز فکر کنید و همه چیز را سیاه و وحشتناک نبینید.

ادامه مطلب / دانلود

css.php