برای رهایی از «غم و اندوه»، بعضی به موسیقی و برخی به مواد افیونی و اعتیاد پناه می برند، اما طب جدید ضمن ریشه یابی این بیماری با داروهای مسکن و تقویتی و ویتامینها و قرصهای خواب آور و آرام بخش، سعی می کنند تا اندازه ای در بیمار تسکین ایجاد کنند.
چه کنیم تا غم فرساینده از ما رخت بر برسته و غم سازنده جایگزین آن شود؟ در این موارد، راههای گوناگونی وجود دارد که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می شود:
بینش و تربیت اسلامی
یکی از اساسی ترین ره آوردهای اسلام در زدودن غمها این است که بینشها را دگرگون می سازد. بینش اسلام غم زداست و شادی آفرین، آموزه های دینی بینش انسان را چنان می سازد تا دنیا را ناپایدار و کوچک بداند و برای از دست رفته ها اندوهناک نشود. و بداند اندوه برای از دست رفته ها نه تنها سودی ندارد بلکه حال و آینده را نیز نابود می-سازد. حضرت علی علیه السلام فرمود:
«لاتُشعر قَلبَک الهَمَّ عَلی مافاتَ فَیَشغَلُکَ عَّما هُوآتٍ.»
«اندوه بر گذشته را آویزه دل خویش مساز که غم بر آنچه رفته است تو را از توجه به آنچه می آید باز دارد»1
تقویت ایمان
با دقت در زمینه ها و عوامل غم و اندوه، می توان چنین نتیجه گیری کرد که بسیاری از زمینه ها و عوامل غم، ریشه در ضعف ایمان دارد و اگر ایمان به خدا و امداد و رحمت او در وجود انسان تقویت شود، بسیاری از غمها و غصه ها از بین می رود. قرآن کریم می فرماید:
(الَّذینَ امَنُوا وَ لَم یَلبِسوُا ایمانَهُم بِظُلمٍ اۆلئکَ لَهُمُ الأمنُ وَ هُم مُهتَدوُنَ).2
«آنانکه ایمان به خداوند آورده و ایمان خود را به ظلم و «شرک» نیالودند، برای آنها امنیت و آرامش است و هم آنها به حقیقت (به سر منزل سعادت) هدایت یافته اند».
ایمان به خدا انسان را از دلبستگی به دنیا می رهاند و این باور را برای او ایجاد می کند که دنیا مقصد نیست و با این بینش، دنیا در نگاه مۆمن، رنگ می بازد و با دست نیافتن به مظاهر دنیا همچون مال، مقام و رفاه، غمگین نمی شود؛ چرا که اعتماد به رحمت بی پایان الهی دارد.
توجه به ناپایداری نعمتهای دنیا
در حدیث قدسی آمده است:
«یَابنَ آدَمَ! لا تَحزَن عَلَی ما فاتَکَ مِنَ الدُنیا و لا تَفرَح بِما اُوُتیتَ مِنها فَاِنَّ الدُّنیا الیَومَ لَکَ وغَداً لِغَیرِکَ».3
«بر آنچه از اموال و مقامهای دنیا از دستت می-رود، اندوهناک مشو و نیز برای آنچه از نعمتهای این جهان بر تو داده می شود، فرحناک مباش؛ زیرا دنیا امروز از آن تو است و فردا از آن غیر تو (بنابراین، انسان نباید برای چیزهای ناپایدار، اندوهگین شود)».
سیر و سفر
زندگی در یک مکان خاص، یکسانی و یکنواختی می آورد و همین باعث گرفتگی روحی و از دست رفتن شادی می-شود. برای رهایی از چنین وضعیتی، مسافرت بهترین راه است. حتی اگر جایی که به آن سفر می کنیم خیلی خوش آب و هوا نباشد باز برای انسان فرح انگیز است. چون نفس تغییر محیط و آب و هوا و جابجایی انسان نشاط آور است.
علی علیه السلام در شعری که منسوب به اوست میفرماید:
تَغَرَّب عَنِ الاَوطانِ فی طَلَبِ العُلی فَسافِر فَفِی الأسفارِ خَمسَ فَوائِد
تَفــَرُّجُ هَـمٍّ وَ اکتِســابُ مَعیشَـهِ وعِلــمٍ وَ آدابٍ وُ صُحبَهُ ماجِد 4
سفر کن تا مثل مرغ پابسته نباشی که نمی تواند تکان بخورد. سفر کن ولی هدف تو از سفر طلب علوها و برتریها؛ یعنی فضیلتها و کسب کمالها باشد.
نگاه کردن به آب، سبزه و صورت نیکو
امام رضا علیه السلام فرمود:
«ثَلاثٌ یَجلینَ البَصَر: النَظَّرُ اِلَی الخَضرَهِ وَ النَظَّرُ اِلَی الماءِ الجاری وَ النَّظَرُ اِلَی الوَجهِ الحَسَنِ».5
«سه چیز دیده را روشن می سازد: نگاه کردن به سبزه، آب جاری و به صورت زیبا».
و در زبان شعر نیز چنین آمده است:
ثَلاثَهٌ یُذهِبنَ عَن قَلبِ الحَزَن اَلماءُ وَالخَضراءُ وَالوَجهِ الحَسَنِ
سه چیز اندوه را از قلب انسان می برد: آب، سبزه و چهرهء زیبا.
«عطر، عسل، اسب سواری»:
علی علیه السلام فرمود:
«اَلطیبُ نُشرَهٌ وَالعَسَلُ نُشرَهٌ وَالرُّکُوب نُشرَهٌ والنَّظَرُ اِلَی الخَضرَهِ نُشرَهٌ»6
«عطر، عسل، اسب سواری، نگاه به سبزه، موجب نشاط و انبساط می شود و حزن و غم را از بین می برد».
غسل
غسل یکی دیگر از زمینه های نشاط و رفع حزن است و در حدود صد غسل مستحبی وارد شده است که همه آنها نشاط آور است و جالب اینکه یکی از غسلها به نام غسل نشاط است.7
توجه به سرمایه ها
انسان نوعا از دارایی و سرمایه های خود، غافل است و بیشتر، نقصها و کمبودها را می بیند و لذا همین که احساس کمبود و نقص بکند، غمگین می شود، در حالی که اگر به سرمایه هایی که دارد توجه کند، خوشحال می شود. هر شخصی ولو فقیرترین فرد باشد، اگر دقت کند به سرمایه های وجودیش، خواهد دانست که بزرگترین سرمایه ها را دارد. نعمت سلامتی، نعمت چشم، گوش، قلب و … و هزاران نعمتی که انسان از آنها غافل است.
گویند: مردی درنهایت ناامیدی با یک روانشناس تماس-گرفت، او گفت: من به آخر خط رسیده ام، تمام هستی من از دستم رفته است. دکتر پرسید آیا می توانی ببینی؟ آیا می توانی راه بروی؟ می توانی بشنوی؟ گفته بود: بلی. دکتر روانشناس به او گفته بود: با این حساب تقریبا همه چیز داری و تنها چیزی که از دست داده ای پول است. راهکارهایی برای رفع غم و اندوه
سید جزایری نقل کرده که مردی از مستمندان شیعه به حضور امام صادق علیه السلام آمده و از فقر و تنگدستی خود شکایت کرد. حضرت فرمود:
«اَنتَ مِن شیعَتِنا و تَدَّعیِ الفَقرَ؟! شیعَتُنا کُلُّهُم اَغنِیاءُ»
«تو از شیعیان مایی و با این حال ادعای فقر و تنگدستی می کنی؟ شیعیان ما همه اغنیاء هستند».
سپس فرمود:
«یا فُلانُ اِنَّ لَکَ تِجارَهً قَد اَغنَتکَ»
«ای فلان برای تو تجارتی است که تو را بی نیاز گردانیده.»
عرض کرد. آن تجارت چیست؟ حضرت فرمود: اگر ثروتمندی به تو بگوید: من دنیا را پر از نقره به تو می دهم که از ولایت اهل بیت علیه السلام بیرون آیی و داخل ولایت غیر آنان شوی آیا چنین خواهی کرد؟ عرض کرد. نه یابن رسول الله، اگرچه دنیا را پر از طلا کنند و به من بدهند. امام فرمود:
«اِذَن لَستَ فقیراً وانَّما الفقیرُ مَن لَیس لَه ما لَکَ»
«بنابراین تو فقیر نیستی. فقیر کسی است که آنچه تو داری نداشته باشد.»
آنگاه مالی را به او دادند.8
مردی از مۆمنین به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد، حضرت فرمود: چگونه می یابی قلبت را نسبت به مۆمنین؟».
عرض کرد: من آنها را مثل خودم می دانم، آنچه آنها را ناراحت می کند مرا نیز ناراحت می نمایم و آنچه آنها را خوشحال می کند، مرا نیز خوشحال می نماید. پیامبر اکرم علیه السلام فرمود: «تو ولی خدا هستی؛ احدی ازمخلوقات خداوند سودی مانند تو ندارد، مگر کسی که مانند تو باشد، موقعیت تو برتر است از کسانی که سرمایه هایی مانند مال، فرزند و عیال دارند، بشارت باد بر تو که از ثروتمندان مردم هستی».9
کارگشایی
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَن اَراد اَن تُستَجابَ دَعوُته و اَن تُکشَفَ کُربَنُهُ فَلیُفرّج عَن مَعسر.»10
هرکه بخواهد دعایش مستجاب و غمش از بین برود تنگدستی را گشایش دهد».
در جهان تا نکنی چاره ی درد دگران دگران درد تو درمان و مداوا نکنند
درد دل کردن با برادران دینی
یکی از عواملی که حزن و غم را از بین می برد، در میان گذاشتن عقده ها و گرفتاریها با هسته های مشاوره و مۆمنانی که اهل درد و سوزند می باشد، تا بدین وسیله غم برطرف شود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«اِذا ضاقَ اَحَدُکُم فَلیُعلِم أخاهُ و َلا یُعینُ علی نَفسِهِ».11
«هرگاه یکی از شما دچار گرفتاری غم و اندوهی شد باید برادر خود را آگاه سازد تا مشکلش را برطرف نماید و به توانایی خود اکتفا نکند (و خودش را با فشارهای روحی از بین نبرد).»
پی نوشت ها:
1- غررالحکم، ج 6، ص 345 و ج 3، ص 176.
2- انعام / 82.
3- علی اکبر مظاهری، از اوج آسمان، ص 146، حدیث 484.
4 –مستدرک ج 8/115
5- وساتل الشیعه، ج 14، ص 38.
6- همان، ج 1، ص 442، کتاب الطهاره، نهج البلاغه، قصار 400.
7- عروه الوثقی، ج 1، ص 464 العشرون لتحصیل النشاه فی الصلاه.
8- الانوار النعمانیه، ج 3، ص 294؛ نمونه هایی از ارزشهای اصیل و انسانی، ص 178.
9- بحارالانوار، ج 17، ص 383.
10- نهج الفصاحه، حدیث 2961
11- وسائل الشیعه، ج 2، ص 55، و ج 12، ص 12. بحارالانوار، ج 74، 287.
منبع: مجلات علمی، خبری؛ مبلغان؛ مهر 1388 – شماره 121
ادامه مطلب / دانلود