نتايج جستجو مطالب برچسب : زندگی

نکات مهم روزهای اول متاهلی

ازدواج و از تب و تاب افتادن احساسات عاشقانه، از آن تجربه‌های ناخوشایندی است که بسیاری از زوج‌ها درگیر آن هستند. گاهی در رابطه‌ای هستید که مدت‌ها در انتظارش بوده‌اید، اما حالا احساس خوشبختی نمی‌کنید…

گاه حس می‌کنید کسی را که عاشقانه دوست داشتید گم کرده‌اید یا او ناگهان به آدم دیگری تبدیل شده است یا شاید فکر کنید که از اول درباره او اشتباه کرده‌اید و این چیزی نبوده که می‌خواستید. این نه مساله پیش پا افتاده‌ای است و نه چیزی که بتوانید به سادگی از آن چشم‌پوشی کنید. از خودتان می‌پرسید این اتفاق کی و چگونه رخ داده است؟ چطور ممکن است چنین اشتباهی کرده باشید؟ و چرا همه نقشه‌هایتان غلط از آب درآمده؟ غمگین و دلسرد می‌شوید، امیدهایتان را بر باد رفته می‌بینید و بارها و بارها حال و گذشته رابطه‌تان را زیرورو می‌کنید. اما اینها چیزی را عوض نمی‌کند؛ این اتفاقی است که افتاده و از این پس، نوع مواجهه شماست که اهمیت دارد.
بنابراین توصیه می کنیم قبل از این که سایه سردی بر زندگی تان بیفتد، این نکته ها را بخوانید و به کار ببندید:
زندگى مشترک عرصه کمال است نه صحنه پیکار

بنابراین یار و یاور هم باشید و سعى نکنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم! خانواده زمانى موفق خواهد بود که در آن هماهنگى وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادى زندگى کنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتارى شامل طعنه‏زدن، تحقیر و مقایسه کردن همسر با دیگران و… پرهیز نمایند.

از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نورزید

ابراز محبت به‏ موقع در زندگى مشترک، نشاط و طراوت و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان نهال نوپاى زندگى به درختى تناور تبدیل مى‏شود که نیاز بیشترى به آبیارى دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، مى‏توان این درخت تناور را براى همیشه بارور و باطراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.

عاشقانه به هم نگاه کنید

نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگرى، به « چگونه بودن ما » بستگى دارد نه به « چگونه بودن او ». شیفتگى زمانى حاصل مى‏شود که فکر کنید همسرتان فردى باشکوه، ناب، صمیمى، خوش‏ خُلق و خوش‏ برخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان مى‏آموزد به جاى اینکه عشق را جستجو کنند، با عشق و محبت به زندگى نگاه کنند. زبان نگاه، زبان مؤثرى است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل به او مى‏فهمانید به صحبت کردن با وى علاقه‏مند هستید. حالات نگاه کردن اثر معجزه‏انگیزى در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمى بلکه جنبه روانى نیز دارد.

وقتى اشتباه می ‏کنید، صادقانه و صمیمى اعتراف کنند

صداقت و اظهار پشیمانى و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.

در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید

مثلاً به جاى اینکه بگویید « چرا با فلانى این طور برخورد کردى »، بهتر است بگویید: « کاش با فلانى این طور برخورد نمى‏کردیم. »

اگر خطایى از همسر خود مشاهده نمودید، زود از کوره در نروید

سفره دل‏تان را نزد هر کسى باز نکنید. بخصوص پیش پدر و مادرتان درددل نکنید زیرا این کار موجب سرافکندگى همسرتان شده و امکان آشتى را بسیار ضعیف مى‏ کند.

اگر می خواهید عشق و علاقه‏تان تداوم داشته باشد

نخست باید بدانید زمان کافى را براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواج‏تان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادى‏ها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.

انعطاف‏پذیرى یکى از ویژگى‏هاى مهم براى ایجاد سازگارى بیشتر و سلامت روانى است

با چشم‏پوشى و نرمش نسبت به برخى رفتارهاى کودکانه و لجبازى‏ها نه تنها مى‏توان از تنش‏هاى بى‏دلیل پیشگیرى نمود، بلکه مى‏توان از همان اول زندگى بنیاد خانواده را مستحکم نمود. زوج‏هاى جوان باید به خاطر داشته باشند که مسائل و موارد اختلاف و یا اختلاف‏برانگیز را براى رسیدن به یک دیدگاه مشترک طرح نمایند، نه به تکرار و تثبیت کدورت‏ها و دشمنی ها.

 

ادامه مطلب / دانلود

10 روش موثر برای ایجاد انگیزه در خود

هیچ کس نمی تواند به فرد دیگری انگیزه بدهد. تنها کاری که دیگران می کنند تشویق ما برای انجام دادن کارهاست. این خود انسان است که بهترین مشوق و انگیزه دهنده برای خودش است.

در این مطلب 10 راه موثر برای ایجاد انگیزه در خود را برایتان نام برده ایم تا کمک کند از استعدادها و توانایی های درونی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.

1. همیشه در آسایش و آرامش نباشید. از اینکه کمی به خود سختی دهید نهراسید. بزرگ ترین مانع برای رسیدن به استعدادهای درونی همین راحت طلبی است. اتفاق های مهم زمانی رخ می دهند که شما کمی هم تلاش و سختی را تحمل کنید.

2. از اشتباه کردن نهراسید. عقل به ما کمک می کند تا اشتباه نکنیم و در نتیجه هزاران اشتباه به وجود می آید.

3. فکر خود را به مسایل معمولی محدود نکنید. سعی کنید بزرگ و وسیع فکر کنید.

4. شاد بودن را در زندگی خود انتخاب کنید. افراد شاد همیشه انگیزه بیشتری برای انجام امور دارند. شادی حق مسلم شماست و آن را با چیز دیگری عوض نکنید.

5. حداقل یک ساعت در روز را به خودشناسی اختصاص دهید. کتاب های مفید مطالعه یا موسیقی الهام بخش گوش کنید. رانندگی بهترین فرصت برای گوش کردن به کتاب های صوتی در مورد پرورش روح و خودشناسی است.

6. به خود یاد بدهید که کاری که آغاز کرده اید را باید تمام کنید. بسیاری از ما پیش از پایان یک کار یا انجام یک تصمیم، سراغ کار دیگری می رویم. این خوب نیست. همیشه کارهای خود را تمام کنید.

7. در حال زندگی کنید. وقتی در گذشته ها گیر کرده اید یا در آینده ای که نیامده سیر می کنید، نمی توانید از لحظه های کنونی خود استفاده و تصمیمات درست اتخاذ کنید.

8. خود را مجبور کنید تا از زندگی لذت ببرد. لذت بردن بهترین شغل بهشت است.

9. وقتی درمانده می شوید یا شکست می خورید، هرگز عقب نشینی نکنید. شاید موفقیت در چند قدمی شما ایستاده باشد.

10. همیشه آرزوهای بزرگ در سر بپرورانید. اگر چیزی فراتر از سطح انتظار باشد ما همه تلاش خود را می کنیم تا آن آرزو و خواسته را برآورده کنیم.

 

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در زندگی به بن بست می رسیم؟

زندگی مدام در حال تغییر و تحول است. گیر کردن در زندگی یک انتخاب است. خودت ناآگاه این گزینه را در زندگی دنبال می کنی. انتخاب توست که سرنوشتت را تعیین می کندو ربطی به بخت و اقبال ندارد.

جاده زندگی طویل است حتی سفر هزار کیلومتری هم با یک گام شروع می شود. اگر در همین لحظه هم مسیر زندگی ات را دوست نداری، این شانس را داری که تغییر مسیر بدهی. تو مسوول هستی که مسیر زندگی ات را متحول کنی ولی باید این تغییر و تحول گام به گام باشد.

به عبارتی دیگر، برای عبور از دشوارترین ایام زندگی، لازم است گام های کوتاه و کودک وار برداری و به راهت ادامه دهی.

اگر همین حالا احساس می کنی دست به هر کاری می زنی، موفق نمی شوی و به مانع برمی خوری که تو را به شدت سرخورده می کند، به این مفهوم است که در زندگی جا زده ای و اصلا گام برنمی داری و شاید به خاطر دلایل زیر باشد که باید در آنها تجدید نظر کنی.

در برابر شرایط موجود در زندگی ات، آنطور که لازم است، احساس مسوولیت نمی کنی

شاید تو هم مثل بیشتر مردم عادت کرده ای مرتب شرایط موجود در زندگی ات را ملامت کنی و اشتباهات خودت را ناشی از بدشانسی بدانی ولی باید توجه کنی که شرایط زندگی تو حاصل گزینش های خودت است. لازم است بیشتر روی این امر مهم تمرکز کنی و برای رشد و پیشرفت، اصلاحات ضروری را انجام دهی. تو باید وضعیت فعلی ات را بپذیری و در قبال آن، احساس مسوولیت کنی. از آن درس عبرت بگیری تا بتوانی تحول و دگرگونی را که موجب موفقیت و پیشرفت توست، ایجاد کنی.

در زندگی دچار ترس و وحشت شده ای

اگر دست به اقدامی بزرگ زده ای و به شدت تلاش می کنی که رویاهایت به حقیقت بپیوندد، خواه ناخواه با شرایطی روبرو می شوی که باعث ترس و اضطراب تو می شود. چه باید بکنی؟ دل به دریا بزن و با شجاعت پیش برو، یادت باشد به هیچ وجه نباید اجازه دهی که دودلی و ترس بر تو غلبه کند چون این واهمه ناشی از قوه تجسم خودت است و واقعیت ندارد.

به ندای درونت بی توجه هستی

توجه کن که شم و شهود، زبان خاص روح و روانت است. تو با حس قوی آگاهی درونی به دنیا آماده ای، که موهبتی الهی است و تو را به خود برتر و روح الهی متصل می کند. تو به نحوی شم و شهودت را تجربه کرده ای یعنی همان تلنگرهای آرامی که اغلب آنها را نادیده می گیری و صرفا خیال می کنی به نظرت آمده است. علایمی شهودی هستند. از حالا به بعد سعی کن با راهنمای درونی ات ارتباط برقرار کنی تا موهبت الهی را به زندگی ات بیاوری.

به منفی گری عادت کرده ای

مشکل کار در اینجاست که تو می بینی ولی دیدن تو جنبه بصیرتی و بینشی ندارد بلکه سرسری است. بزرگترین دیواری که باید از آن بالا بروی، دیواری است که در ذهن خودت ساخته ای. اگر تو نتوانی نگرش و ذهنیت خودرا کنترل کنی، در این صورت آنها تو را کنترل می کنند. احساسات منفی دقیقا مثل علف های هرز هستند که اگر آنها را از ریشه درنیاوری باز هم رشد می کنند. پس کنترل سرنوشتت را در دست بگیر. خودت را باور داشته باش، به افرادی که می خواهند تو را دلسرد کنند، محل نگذار. از افراد، اماکن و عادت های منفی دوری کن، هرگز مایوس نشو و در برابر زباله های منفی ذهنی که تلاش می کنند خودشان را به خورد تو بدهند، تسلیم نشو.

قدر نعمات الهی را که داری نمی دانی

یک لحظه صبر کن. نفسی عمیق و آهسته بکش. اعجاز تنفسی ات را احساس کن و با هر عمل دم و بازدم خدا را شکر کن. شاید امروز با کمی درد و رنج از خواب بیدار شدی، ولی به هر حال بیدار شدی. تو در زندگی ایام خوش و ناخوش را فراوان دیده ای. شاید هم اکنون هر آنچه را که دلت می خواهد نداری، ولی با همان چیزهایی که فعلا داری می توانی به جلو حرکت کنی. زندگی بی عیب و نقص نیست ولی مواهب الهی فراوانی دارد که باید به تک تک آنها توجه کنی.

ذهنت را درگیر نگرانی هایی که فعلا وجود ندارد کرده ای

تو نمی توانی «امروز» بهتری داشته باشی، اگر فکرت متوجه «دیروزت» باشد، هر چه بود گذشته است. زمان حال را دریاب و در آن زندگی کن. به سیر و سفرت ادامه بده، حواست را روی زمان حال متمرکز کن. نهایت تلاشت را بکن و به روند الهی توکل داشته باش. امدادهای غیبی در راه است.

در بیرون خودت دنبال شادی می گردی

بینش و بصیرت، به مفهوم مجموعه آگاهی ها نیست، بلکه پی بردن کامل و درک هویت خودت است. ثروت واقعی تو ربطی به مادیات، خانه، ماشین، ملک و تجملات ندارد.

ثروت اصلی، درون خودت نهفته است. درون تو اقیانوسی وسیع نهفته است، چرا آب را از دیگران گدایی می کنی؟ هر چقدر بیشتر به دنبال خوشی، خارج از وجود خودت باشی، همان خوشی بیشتر از نظر تو پنهان می شود. پس یادت باشد که منشأ عمیق ترین دلخوشی هایت در وجود خودت است. بگذار با شکوفایی آن به سر حد کمال برسی.

هنوز به دنبال راه بی دردسر می گردی

روزی به عقب برمی گردی و می فهمی که برای هر آنچه تلاش کردی و به موانع برخوردی، همان ها تو را متحول کرده و از تو آدمی دیگر ساخته است. تلاش و تقلاهای شدید، موجب موقعیت های فوق العاده ات می شود. هر کوشش و تقلایی که می کنی باعث کسب تجربه ات می شود یا اگر شکست خوردی، از آن درس عبرت می گیری.

سیر و سفر عظیم زندگی آنقدرها هم آسان نیست، خیال نکن مشکلات سر راه، باعث اتلاف وقت تو شده است، بلکه همین درد و رنج های زندگی است که موجب رشد معنوی و کمال تو می شود. پس با توجه به موارد بالا بر زندگی غلبه کن و با شهامت رو به جلو حرکت کن.

این را بدان که تو هرگز نمی توانی به طور کامل و صددرصد بر مشکلات زندگی غلبه کنی، بهترین کار این است که بن بست ها و موانع زندگی را تشخیص دهی و آهسته آهسته مسیرهای الهی و پربار را جایگزین آنها کنی و با مدیریت خردمندانه و دیدن زیبایی طی مسیر، به راهت ادامه دهی.

ادامه مطلب / دانلود

چطور از اشتباهات گذشته تجربه کسب کنیم؟

مثل بسیاری از مدیران عامل، من هم از سرویسی استفاده می‌کنم که وقتی در خبرها به اسم شرکتم اشاره می‌شود، آن خبر برای من ایمیل شود. صبح روز نهم نوامبر 2009 اولین تیتر خبری که مشاهده کردم این بود: «کالسکه‌های شرکت مک لارن مرجوع شد.»

در متن این خبر آمده بود که شرکت مک لارن که من از سال 2001 مدیر عامل آن شده بودم، تعداد یک میلیون از کالسکه‌های تولیدی خود را که موجب جراحت دست 12 کودک شده، مرجوع کرده است. اطلاعاتی که در خبرها آمده بود درست بود، اما انتظار نداشتم این خبر را در روزنامه‌های آن روز بخوانم.

بعد از راهنمایی‌هایی که از کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی (CPSC) دریافت کرده بودیم، قصد داشتیم در روز دهم نوامبر بیانیه‌ای در مورد این موضوع صادر کنیم، اما خبرهایی که منتشر شده بود، همه چیز را جلوتر از برنامه‌ریزی ما فاش کرد و به عقیده من، این روند ناعادلانه و نادرست بود. مک لارن هشداری را مبنی بر جمع کردن کالسکه‌های مشکل دار خود از بازار دریافت نکرده بود و ما با توجه به افزایش گزارش‌هایی که از زخمی شدن، کبود شدن و بریدن دست بچه‌ها به علت گیر کردن در لولای زین دو نوع از مدل کالسکه هایمان دریافت کرده بودیم، داوطلبانه برای حل این مشکل واکنش نشان داده بودیم.

این اتفاق‌ها تنها در آمریکا و تنها با دو مدل از کالسکه‌های ما رخ داده بود. ما به مدت چند ماه با کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی همکاری کرده بودیم تا طرحی را ایجاد کنیم که صاحبان این کالسکه‌ها را از خطر موجود آگاه کنیم و برای کسانی که می‌خواهند و هر مدل از کالسکه‌های ما را خریداری کرده‌اند، پوشش‌های محافظ تهیه کنیم.

این بدون شک بهترین کار ممکن بود، اما خبری که علیه ما منتشر شده بود، به هیچ یک از این موارد اشاره نکرده بود. همچنین توضیحی نداده بود که کلیه کالسکه‌های موجود در بازار عملا لولاهای مشابهی دارند.

آن روز صبح، به سرعت به سوی دفتر کارم رفتم و همه مدیران اجرایی ارشد شرکت و نیز تیم پروژه مرجوعی‌ها را فراخواندم تا در مورد جوابگویی به این خبر صحبت کنیم. اولین دغدغه من این بود سوءتفاهمی را که به سرعت در حال انتشار بود، تصحیح کنم. دیگر مجراهای خبری هم به این موضوع پرداخته بودند. کم کم تماس مشتری‌هایمان شروع شد و بسیاری از آنها به وضوح ناراحت و نگران بودند.

ما امیدوار بودیم که فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها، به مردم در مورد ریسک‌های بزرگ‌تر استفاده از هر کالسکه‌ای آگاهی دهد، نه فقط مشکل لولاها. در عوض، ما مجبور شدیم دفاع از برندمان را آغاز کنیم، اما بدون تایید CPSC تمایلی به اظهار نظر عمومی نداشتیم. بنابراین با آژانس تماس گرفتیم تا ببینیم آیا می‌توانیم بیانیه مان را زودتر منتشر کنیم یا نه. چند ساعت طول کشید تا آژانس پاسخ مثبت به ما بدهد، اما تا آن زمان ما هم تلاش خودمان را متوقف نکرده بودیم.

همچنین با مشکل بزرگتر و زیان‌آورتری روبه‌رو بودیم. کارشناسانی که به ما مشاوره می‌دادند – از جمله CPSC – ارزیابی کرده بودند که در 30 روز اول طرح جمع آوری کالسکه ها، ما حدود 50 هزار درخواست پوشش محافظ دریافت می‌کنیم که 5 درصد از کل یک میلیون کالسکه‌ای که در بازار داشتیم را دربرمی گرفت. به منظور محکم کاری، خودمان را برای دو برابر این تعداد آماده کرده بودیم.

یعنی کارمندان بیشتری را برای مدیریت سفارش‌های تلفنی، ایمیل‌ها و اجرای کار استخدام کردیم و ظرفیت رایانش ابری (Cloud Computing) را طوری تنظیم کردیم تا از بار اضافی وب‌سایت‌مان جلوگیری کنیم. اما در روز نهم نوامبر که آن خبر منتشر شد، هیچ یک از اینها آماده نبود. در واقع ما در این زمینه غفلت کرده بودیم و باید پیش‌بینی فاش شدن این خبر را می‌کردیم و حداقل آمادگی آن را در خودمان ایجاد می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد و باعث شد هزاران والدین نگران با ما تماس بگیرند، اولین اتفاقی که افتاد این بود که سیستم‌های ارتباطی ما دچار اختلال شد. کسانی که تماس می‌گرفتند، مدت‌ها با بوق اشغال مواجه می‌شدند، ایمیل‌های آنها به ما نمی‌رسید و وب سایت شرکت از کار افتاد.

من و همکارانم مجبور شدیم از موبایل‌ها و ایمیل‌های شخصی مان برای ارتباط با هم استفاده کنیم تا به ارزیابی موقعیت به وجود آمده بپردازیم. تیم IT شرکت هم بی‌وقفه کار می‌کرد تا سیستم‌های ارتباطی را به شرایط عادی برگرداند. خیلی زود دریافتیم که به هر چیزی بیش از برنامه ریزی‌هایی که انجام داده بودیم، احتیاج داریم. مثلا 10 کارمند اضافی استخدام کرده بودیم، اما به 40 نفر احتیاج داشتیم، یا 125 هزار پوشش محافظ برای کالسکه‌ها تولید کرده بودیم، اما بیش از سه برابر آن تعداد نیاز داشتیم.

در شرایطی قرار گرفته بودیم که باید نیازهایمان را اولویت‌بندی می‌کردیم و البته ناامیدی ما به اوج خود رسیده بود. طبق برنامه‌ریزی ما پاسخگویی به کالاهای مرجوعی قرار بود ظرف چند ماه صورت گیرد، اما اکنون شرایط ورزشکاری را داشتیم که ناگهان مجبور شده مسابقه مهم خود را یک روز زودتر انجام دهد.

این شرایط نفسگیر، دو هفته ادامه داشت و بعد از آن تقریبا کلیه ارتباطات ما با مشتری به وضعیت اول برگشت و توانستیم پوشش‌های محافظ اضافی را از مراکز تولید به فروشگاه هایمان در نقاط مختلف با هواپیما منتقل کنیم.

ایمنی، اولویت اول

فراخوان جمع آوری محصول، به خصوص به دلایل ایمنی برای من خیلی دردناک بود. اولویت اول مک لارن همیشه حفظ ایمنی بوده است. مردم همیشه قیمت بالا و زیبایی کالسکه‌های ما را با مدل‌های مشابه در بازار مقایسه می‌کنند، اما این موضوع به این دلیل است که کالاهای ما با قوی‌ترین و بهترین مواد اولیه ساخته می‌شوند و با بالاترین استانداردهای صنعتی آزمایش می‌شوند؛ حتی با اینکه برای این موضوع ملزومات قانونی در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر وجود ندارد. اما از نظر ما، مهم نیست کودک در کجا زندگی می‌کند، بلکه امنیت او باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.

مشکل صنعتی جهانی

مک لارن به دلیل این تعهد به کیفیت بالا، موفقیت بزرگی را نصیب خود کرده است. مک لارن برندی برجسته با دفاتر مهندسی در هنگ‌کنگ، مرکز طراحی در انگلستان، برون سپاری تولید و شبکه توزیع گسترده در مناطق مختلف جهان است.

چنین ساختاری به روش‌های مختلف به شرکت کمک کرده است.

همیشه متمرکزسازی تولید و مدیریت برند، پایداری کیفیت را تضمین می‌کند، در حالی که فروش داخلی و تیم‌های ارتباطی می‌توانند تصمیم بگیرند که چه استراتژی‌هایی برای بازارهای آنها بیشترین کاربرد را دارد، اما طی بحرانی که در آمریکا برای ما به وجود آمد، عدم وجود یک بدنه مدیریتی همه جانبه، همکاری جهانی را مشکل کرده بود.

تاخیری که ناخواسته بود

چند ماه قبل از انتشار آن خبر و بعد از اینکه ما با افزایش گزارش‌های مربوط به صدمات بدنی در آمریکا مواجه شدیم، یک تیم تحقیقاتی تعیین کردیم که به موضوع رسیدگی کند. پس از مشاوره‌های فراوان و همفکری با دیگر مدیران شرکت در سراسر جهان، تصمیم گرفتیم دو روش را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه در دفترچه راهنمای کلیه کالسکه‌های تولیدی شرکت در سراسر دنیا، بندی به عنوان هشدار در مورد نحوه استفاده را اضافه کنیم. دوم اینکه، به گروه‌های ناظر و قانون گذار در آمریکا و دیگر بازارهای مناسب نزدیک شویم.

در نتیجه گزارشی به CPSC فرستادیم و از آنها درخواست برگزاری جلسه کردیم. چند هفته بعد، آژانس روز 12 اوت را برای برگزاری جلسه تعیین کرد و ما مجبور شدیم کلیه مهندسین و مدیران اجرایی شرکت را از تعطیلات تابستانی گرد هم آوریم. در روز جلسه تصمیم گرفتیم تا ماه سپتامبر پوشش‌های محافظی برای لولای کالسکه‌ها تهیه کنیم و چون اقدام ما به مرجوع کردن کالا داوطلبانه بود، طبق برنامه‌ریزی ما این کار سه هفته زمان می‌برد.

اما رفت و آمد مکرر به مکان CPSC کار ما را به تاخیر‌انداخت و مجبور شدیم تاریخ دهم نوامبر را برای انتشار بیانیه تعیین کنیم. البته هدف ما فقط مرجوع و اصلاح کردن کالسکه‌ها نبود، بلکه قصد داشتیم والدین را نسبت به مسائل امنیتی کودکان بیشتر آگاه کنیم. بنابراین، چند ماه منتهی به 10 نوامبر را در امور مختلف سرمایه‌گذاری کردیم، از جمله: کارشناسان ایمنی محصول، تولید و حمل و نقل پوشش‌ها، مدیران مشاور پروژه با مدارک MBA برای نظارت بر مرجوعی ها، توسعه دسترسی به خرده‌فروشان و همان طور که قبلا گفتم، استخدام نیروهای اضافی.

اشتباهات ما چه بود؟

ما اشتباهات زیادی داشتیم. اگر مشاوران خوبی بکار گرفته بودیم، می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که یک افشاگری رسواگرایانه، چقدر زود و ساده می‌تواند رخ دهد و در آن صورت یک استراتژی جامع برای واکنش به هر سناریوی ممکن آماده می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد، واکنش ما کاملا بداهه بود. در آن روز، گذشته از مصاحبه با تلویزیون محلی، با هیچ یک از نمایندگان مطبوعات هم صحبت نکردم. چند روز پس از آن، مصاحبه‌ای با روزنامه فایننشیال تایمز داشتم، اما حتی این ارتباط محدود انتقاد فراوان مطبوعات را برانگیخت (اینکه آقای رستگار چرا در میان بحران کالاهای مرجوعی خود، فرصت مصاحبه کردن دارد؟). بنابراین من و همکارانم به اشتباه تصمیم گرفتیم به هیچ وجه مصاحبه نکنیم.

بدون شک، واکنش تند احساسی و کاهش فروش جهانی ما قابل پیش‌بینی بود. گزارشگران، قانون‌گذاران و مصرف‌کنندگان در کانادا، بریتانیا، اروپا و ژاپن می‌پرسیدند که چرا مک لارن فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها را در کشورهای آنها اعلام نکرده است. در حقیقت، ما در مورد اقدام در سطح جهان از CPSC مشورت خواسته بودیم. پاسخ آنها این بود که جراحت‌ها در آمریکا اتفاق افتاده و مربوط به شعب شرکت در آمریکا است.

ما نسبت به این نگرش تردید داشتیم، اما توصیه CPSC را رعایت کردیم. اما در واقع، این تصمیم اشتباه بود. مهم‌ترین دلیل آن این بود که فراخوان «مرجوع کردن» کالاها در کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. مثلا در آمریکا به معنی انجام یک کار اصلاحی است، مثل ما که می‌خواستیم پوشش‌های محافظ لولا به کالسکه‌ها اضافه کنیم. اما در انگلستان این مفهوم یعنی کالایی معیوب است و باید تعویض شود یا مبلغی که بابت آن پرداخت شده، پس داده شود.

پاسخ منفی ما مثل انفجاری از یک بازار به بازار دیگر سرو صدا به پا کرد و به دلیل عدم متمرکزسازی مدیریت مک‌لارن، هماهنگ‌سازی یک پاسخ جهانی کار دشواری بود. توزیع‌کننده ما در کانادا از انجام هر کاری سلب مسوولیت کرده بود. شعبه انگلستان از ارتباط با رسانه‌ها خودداری می‌کرد.

همچنین در حین بحران ما یک موسسه روابط عمومی را به کار گرفته بودیم که این کار ما هم اشتباه بود. توصیه این شرکت – از پیشنهاد عذرخواهی کردن گرفته تا محدود کردن حضور فیزیکی من در رسانه‌ها به دلیل لهجه غیرانگلیسی – با تمایل ما برای دفاع علنی از کالاهایمان و ارتباط مستقیم با مشتریان، سازگار نبود.

درس‌های ارزشمند

آن روزهای بحران، با اینکه یکی از سخت‌ترین دوران زندگی کاری من و البته تاریخ مک لارن بود، اما درس‌های خوبی از آن فراگرفتم؛ درس‌هایی در مورد خودم، نقشم به عنوان مدیر عامل و روش‌های مدیریت یک شرکت بزرگ جهانی.

اول اینکه، به این نتیجه رسیدم که باید کلیه سهام‌داران، خرده‌فروشان، مشتریان و کارمندان شرکت را تحسین کنم، چرا که رفتار آنها بسیار هوشمندانه، منطقی و دلگرم کننده بود. حتی در اوج بحران، بسیاری از والدین بیانیه‌های حمایتی صادر کرده بودند. در ضمن، کارمندان شرکت که تحت فشار کاری شدیدی قرار داشتند، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان دادند و بسیاری از افرادی که به دلیل رفع بحران آنها را استخدام کرده بودیم، هنوز هم با ما کار می‌کنند.

به طور کلی، بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره رکود بعد از فراخوان مرجوع کردن کالسکه ها، فروش ما اکنون دوباره قوت گرفته و برند ما همچنان از حمایت شدید مشتریان برخوردار است. دوم اینکه، فراخوان جمع‌آوری کالا به تیم مدیریت ارشد مک لارن نشان داد که این شرکت باید انسجام بیشتری در سراسر دنیا داشته باشد و به فکر ایجاد موسسه‌ای تحت نام «مک لارن واحد» بیفتد که هدف آن مالکیت کلیه شعبه‌های تحت یک چتر واحد جهانی است.

و سومین و مهم‌ترین نکته اینکه، مک لارن باید نقش مدیریتی بزرگ‌تری در صنعت خود ایفا کند تا دیگر برندها، تولیدکنندگان، خرده‌فروش‌ها و قانون‌گذاران را در سراسر دنیا به سوی رعایت استانداردهای اجباری با تعاریف مشترک، فرآیندهای یکسان و پروتکل‌های یکنواخت سوق دهد.

اتفاق آن سال موجب شد دریابیم که مک لارن شرکتی کوچک با نام بسیار بزرگ است و بنابراین ما می‌توانیم بر صنعت‌مان تاثیر بگذاریم.

ادامه مطلب / دانلود

خانم ها عاشق این جملات اند!

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

چقدر زیبایی

زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی… او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.

تو خیلی خاصی

این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.

با تو بودن بی نظیر است

زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.

دوستت دارم

اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.

متاسفم

برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!

همه چیز را درست می کنم

حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.

بیا صحبت کنیم

اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

 

ادامه مطلب / دانلود

10 جمله ای که زندگی کاری شما را ویران...!

کلمه‌ها بسیار اهمیت دارند چراکه نه تنها شخصیت شما را به دیگران نشان می‌دهند بلکه طرز فکر دیگران درمورد شما را شکل می‌دهند.» این جمله‌ای است که «کارن فرایدمن» نویسنده کتاب «خفه شو وذ چیزی بگو!» می‌نویسد. این کتاب به بررسی استراتژی برقراری ارتباط در محل کار می‌پردازد. «اگر شما چهره‌ای مثبت به خود بگیرید قطعا توجه دیگران را جلب خواهید کرد. در این صورت شما در بهترین شرایط
قرار می‌گیرید تا آنها به حرف‌هایتان گوش دهند.»

با این حال اغلب اوقات وقتی در محیط کاری شروع به صحبت می‌کنیم اغلب از کلماتی مبهم و تردیدآمیز استفاده می‌کنیم که تنها فایده‌اش مخدوش کردن پیامی است که قصد انتقال آن را داریم. کاربرد کلمه‌هایی همچون «به نوعی، در اغلب موارد» باعث کاهش قدرت کلام می‌شود یا استفاده از جمله‌های منفی مثل «نمی‌توان، امکان ندارد و هرگز» که باعث ناامیدی و منفعل شدن می‌شود. براساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، ۱۰ جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.

این کار من نیست
همین جمله ساده و پرکاربرد باعث می‌شود شما خودتان را از جمع اعضای تیم کاری‌تان جدا کنید. این جمله دقیقا متضاد حس انعطاف‌پذیری و میل به یادگرفتن چیزهای جدیدی است که برای برعهده گرفتن پست‌های حساس و عالی حیاتی است. به جای این جمله منفی می‌توان از این جمله مثبت استفاده کرد: «واقعا در این زمینه تجربه‌ای ندارم.»

فکر می‌کنم که…
«لوری توماس روس» که مدیر یک شرکت بزرگ است اعتقاد دارد این جمله و جمله‌های مشابه آن همچون «تصور می‌کنم، احساس می‌کنم» باعث می‌شود از تسلط مدیریتی شما کاسته شده و قدرت پیام را نیز تضعیف کند. گفتن «فکر می‌کنم این بهترین استراتژی است» قدرت کمتری دارد از جمله «این بهترین استراتژی است.» حتی این مورد را باید به تشکر کردن هم تسری دارد.

نمی‌دانم
شما فکر می‌کنید گفتن این جمله یعنی صداقت؟ با گفتن این جمله ممکن است دیگران فکر کنند شما از روی تنبلی با این جمله خود را خلاص کرده‌اید. به جای این جمله بگویید: «اجازه بدهید جواب را پیدا کنم.» یا «نمی‌دانم چطور این کار را انجام دهم.» و حتی «برای انجام این کار از چه کسی می‌توانم کمک بگیرم؟» نیز جمله مناسبی است. با این کار زمان می‌خرید تا راه حل را بیابید.

نمی‌توانم
با بر زبان «نیاوردن» این جمله به همکاران خود می‌فهمانید که برای هرنوع یادگیری آماده هستید. می‌توانید مشکل را بررسی و راه حل پیشنهاد کنید. مثلا اگر از شما خواسته باشند پروژه‌ای را معرفی کنید که به دلیل مشغله کاری توان انجام آن را ندارید بگویید: «متاسفانه الان مشکلی دارم. با این حال با فلانی در این مورد صحبت کرده‌ام و مطمئنم او به خوبی از پس آن برمی‌آید.»

ولی…
استفاده از کلمه «ولی» همه آن چیزی را که پیش از این گفته‌اید کاملا انکار می‌کند. مثلا این جمله را ببینید: «این پیراهن خیلی زیباست اما این گوشواره‌ها به پیراهنت نمی‌آید.» ما همیشه به طورغریزی جملات منفی را می‌بینیم. بنابراین استفاده از این کلمه تنها باعث برجسته شدن بخش منفی ماجرا می‌شود.

سعی خودم را می‌کنم
استفاده از این جمله یعنی احتمال شکست وجود دارد و ممکن است داستان به آخر نرسد. وقتی در ساعات آغازین کار، رئیس‌تان از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید و شما به او می‌گویید «سعی خودم را می‌کنم» باعث می‌شود تردید در روح رئیس‌تان شکل بگیرد. به جای این جمله می‌توانید بگویید: «ساعت ۹ روی میز کارتان خواهد بود.»

ایده خوبی نیست
این اولین و دم‌دست‌ترین جمله‌ای است که در برابر ایده‌های همکارانتان می‌توانید بگویید. بکار بردن این جمله باعث می‌شود آنها جرات ابراز ایده‌های خود را نداشته باشند. به جای اینکه چیزی را به طور کامل رد کنید می‌توان مثلا از یک پرسش استفاده کرد: «خب می‌توان این ایده را اجرایی کرد؟»

تقصیر من نیست
به جای گفتن این جمله و در مقام ضعف و مظلوم‌نمایی قرار گرفتن بهتر است دست بالا را بگیریم. چنین جمله‌هایی می‌تواند کمک حال هرکسی باشد: «سعی می‌کنم بفهمم چه اتفاقی افتاده است.» یا «بهتر است سعی کنیم بفهمیم چطور می‌شود از تکرار این اتفاق جلوگیری کرد.»

تصور می‌کنم…
اجتناب کردن از جمله‌هایی که در آنها عدم قطعیت موج می‌زند باعث می‌شود قدرت و تسلط خود را بهتر به دیگران نشان دهید. اگر ذهن شما را چیزی به خود مشغول کرده که باعث درنگ شما می‌شود به جای اینکه با خجالت صحبت کنید بهتر است مشغولیت ذهنی‌تان را صادقانه مطرح کنید.

غیرممکن است
این جمله بدون شک منفی‌ترین جمله این فهرست است. این جمله یعنی اینکه شما حتی آماده نیست که آن موضوع خاص را امتحان کنید. حس منفی واگیردار است و همچون یک ویروس منتشر می‌شود. برای مثبت بودن می‌شود گفت: خب بگردیم شاید راه حلی پیدا کردیم.

ادامه مطلب / دانلود

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

۱۰ درس مهم زندگی که خیلی دیر یاد می ‌گیرید

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال – همین حالا و همین جا – تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.

زندگی طولانی نیست!

این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد–چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد–باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که  کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.

شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که  می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه  بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و  در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.

مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند.

پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.

گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که  یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.

ادامه مطلب / دانلود

جملات الهام بخش برای زندگی

نحوه ای که روزتان را آغاز می کنید می تواند روی کل آن روز تاثیر بگذارد… هر روز را با یک لبخند، آرامش خیال، خونسردی و قلبی سرشار از قدردانی از خدا آغاز کنید. زندگی یعنی اعتماد کردن به احساسات، استفاده از فرصت ها، درس گرفتن از گذشته و درک اینکه همه چیز تغییر خواهد کرد. بیاموزید به همگان احترام بگذارید چون هر کسی درحال مبارزه با کارزار زندگیش است. همه ما مشکلات، گرفتاریها و دغدغه های خود را داریم. اما در ورای آن کشمکشها، ناگفته های بسیاری پنهان است، هم برای من، هم برای شما، هم دیگران.
جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

 

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی
جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

 

جملات الهام بخش برای زندگی

 

جملات الهام بخش برای زندگی
ادامه مطلب / دانلود

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ مردی مدت ۱۵ سال است که در یک آپارتمان به مساحت ۱٫۵۶ مترمربع در شهر پاریس زندگی می کند.

دومینیک مرد ۵۰ ساله مدت ۱۵ سال در یک “به اصطلاح” آپارتمان به مساحت ۱٫۵۶ مترمربع زندگی کرده و ماهیانه ۳۳۰ یورو اجاره می پرداخت.

۱۵ سال زندگی در آپارتمان ۱٫۵ متری + عکس

درآمد او اجازه نمی داد تا در شهر پاریس بتواند جای بهتری را اجاره کند یا باید در همان جا می ماند یا ناگزیر باید در کنار خیابان زندگی می کرد.

دومینیک می گوید: سقف خانه شیبدار است و تنها جایی که می توان تمام قد ایستاد فقط ۲۰ سانتیمتر مربع مساحت دارد. به خانه می آیم و می خوابم. این زندگی نیست ،بقا است. درهرحال، اگر اینجا نمی ماندم باید به گوشه خیابان می رفتم. ابتدا تصور می کردم زندگی در چنین محلی عادی است.

مرد ۵۰ ساله به توصیه یک همسایه به بنیاد “آبه پیر” مراجعه می کند. یک سخنگوی این بنیاد تصریح می کند: اجاره دادن چنین محلی شرم آور است. در آنجا فقط به اندازه یک تشک، یک کاسه دستشویی و یک تک شعله برقی  فضای قابل استفاده وجود دارد.

هم اکنون به دستور دادستانی این آپارتمان مهر و موم شده و مستاجر ۵۰ ساله در انتظار برگزاری دادگاهی است که موجر را مجبور می کند وی را در محل مناسبی اسکان دهد. قرار است حکم دادگاه آخر ژانویه صادر شود.

ادامه مطلب / دانلود
وقتی اندیشه‌های پریشان کننده درباره همسرتان و رابطه‌ای که با او دارید پابرجا و محکم می‌شوند می‌توانند ازدواج شما را به مخاطره بیندازند، آیا خود را یک قربانی و یا یک حق‌به‌جانب تلقی می‌کنید؟ در این صورت بدانید که شرایط را برای کلافه کردن خود مهیا می‌سازید…
در زندگی زناشویی تا پیش از آن‌که شناخت دقیقی از روحیات، حالات، عواطف، نگرشها و ارزشهای طرفین حاصل شود و هریک از طرفین این رابطه نوع انتظارات و توقعات خود را از یکدیگر روشن کنند در معرض عوامل تهدید کننده بسیاری است. در مقاله زیر برخی از این عوامل تهدید کننده و خطرساز و راههای برطرف کردن آنها مرور شده است.
انتقاد
اگر شما یا همسرتان در زمینه انتقاد مشکلاتی دارید بدانید که زندگی زناشویی شما در خطر است. وقتی مورد انتقاد قرار می‌گیرید احساس می‌کنید اشکالی در شما وجود دارد از این‌رو ممکن است دلگیر شوید و رنجش به دل بگیرید. واکنش مثبت نشان دادن به انتقاد هم هرگز ساده نیست زیرا به شخصیت شما حمله شده است.
اگر با انتقاد کننده موافقت کنید و نظرش را بپذیرید در واقع در حمله به خودتان شریک او شده‌اید و اگر انتقاد را نپذیرید حالت تدافعی پیدا می‌کنید. جواب سازنده دادن به انتقاد بسیار دشوار است.
درمان :
برای برخورد با آثار مخرب انتقاد باید نظر خود را به‌گونه‌ای با همسرتان در میان بگذارید که او آن را حمله به خود تلقی نکند. باید مشخص‌تر صحبت کنید و حتی‌المقدور آن را به شکل گلایه مطرح سازید.
تحقیر و اهانت
تحقیر و اهانت نابودکننده عشق در ازدواج است؛ پس بهتر است که شما و همسرتان به یکدیگر احترام بگذارید و تا حد امکان در مقام تحقیر کردن یکدیگر نباشید. کسی که تحقیر می‌شود و مورد اهانت قرار می‌گیرد به احساسی از خشم و بی‌ارزش بودن می‌رسد. زندگی کردن با کسی که به شما توهین می‌کند بسیار دشوار است.
درمان :
زن و شوهر هرکدام از تحقیر و اهانت استفاده می‌کنند باید این روش را کنار بگذارند و به‌جای آن تا حد امکان از روش تاییدآمیز و تعریف و تحسین استفاده کنند. باید کاری کنید که نسبت مثبت‌ها به منفی‌ها در زندگی زناشویی شما افزایش یابد.
رفتار تدافعی
اگر به این نتیجه رسیدید که شما رفتار تدافعی ندارید اما همسر شما از رفتار تدافعی استفاده می‌کند ممکن است کاملاً با خود صادق نبوده باشید. رفتار تدافعی اغلب یک خیابان دوطرفه است و نشانه‌هایی از ترس و هراس را در خود دارد. به عبارت دیگر کسی که از یک حمله احتمالی، واقعی یا خیالی می‌ترسد رفتار تدافعی اتخاذ می‌کند.
درمان :
آرام شدن و آرام گرفتن نخستین کاری است که باید صورت دهید. اگر شما رفتار تدافعی دارید بعید نیست تحت تاثیر رفتار منفی همسرتان کلافه شده‌اید. در این صورت لازم است که به خود آرامش بدهید و به اندیشه خود دقیق شوید و نشانه‌های ناراحتی درونی را پیدا کنید.
سکوت
وقتی که کسی در برابر شما سکوت می‌کند ممکن است به این نتیجه برسید که همسرتان سرد، بی‌عاطفه و حتی با احساس برتری است. احساس می‌کنید که همسرتان به شما واکنش نشان نمی‌دهد و برای احساساتتان بهایی قایل نیست. احساس می‌کنید به شما بی‌اعتنایی می‌کند و بی‌توجه شما را زیرپا می‌گذارد.
اما سکوت‌کنندگان اغلب خود را خنثی و بی‌طرف توجیه می‌کنند اما خودشان را منفی نمی‌دانند. کسی که سکوت می‌کند می‌خواهد خودش را از ماجرا بیرون بکشد، می‌خواهد به آرامش برسد و حتی فرار را بر قرار اختیار کند.
اما در مورد ازدواجهایی که زن و شوهر هر دو از سیاست سکوت استفاده می‌کنند باید گفت که فروپاشی ازدواج در این نوع خانواده‌ها بسیار زیاد است.
درمان :
باید قبل از هر کاری، سعی کنید به آرامش برسید. باید بیاموزید که به شکلی غیرتدافعی گوش بدهید و صحبت کنید.
اندیشه‌های پریشان‌ کننده
وقتی اندیشه‌های پریشان کننده درباره همسرتان و رابطه‌ای که با او دارید پابرجا و محکم می‌شوند می‌توانند ازدواج شما را به مخاطره بیندازند، آیا خود را یک قربانی و یا یک حق‌به‌جانب تلقی می‌کنید؟ در این صورت بدانید که شرایط را برای کلافه کردن خود مهیا می‌سازید. طرز فکر شما، حتی اگر درباره آن با کسی صحبت نکنید روی برخوردی که با همسرتان می‌کنید تاثیر می‌گذارد.
درمان :
ابتدا باید این انگاره‌های فکری را شناسایی کنید. باید هر وقت به سراغتان می‌آیند مچ آنها را بگیرید. بعد باید بدانید که مجبور نیستید این افکار را باور کنید، می‌توانید آنها را تغییر دهید.
فاصله گرفتن و منزوی شدن
اگر احساس می‌کنید که کلافه شده‌اید، ممکن است بخواهید از همسرتان دوری کنید و گاه بی‌آن‌که این را متوجه شوید چنین کاری می‌کنید. اگر فکر می‌کنید مسایل زندگی شما جدی هستند، ممکن است امیدتان را به آن از دست بدهید. اگر احساس می‌کنید صحبت با همسرتان در این مورد بی‌فایده است در جهت نومیدی و دلسردی حرکت می‌کنید و این‌گونه ممکن است نتوانید بر مشکلات خود غلبه کنید.
درمان :
مشکلی که در این میان وجود دارد، همان کلافه شدن است. اگر بتوانید این احساسات را در خود ملایم کنید، راه را برای اصلاح شرایط دشوار خود هموار می‌کنید. تغییر، زمان می برد. یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
توصیه های کلی در مورد حل اختلافات
با رعایت توصیه های زیر می توانید رابطه ای رضایت بخش و دور از تحقیر و سرزنش با همسرتان برقرار کنید :
مشخص حرف بزنید :
رسیدگی به خبرها و اظهارات عینی و ملموس، آسان تر از رسیدگی به حرفهای انتزاعی و کلی است. با مشخص حرف زدن می توانید افکارتان را روشن کرده و احتمال به توافق رسیدن را بیشتر کنید.
من – پیام بدهید. جمله خود را با ضمیر” من” آغاز کنید و احساساتتان را بیان کنید. به این ترتیب مسئولیت رفتارتان را می پذیرید و از سرزنش کردن همسرتان پرهیز می کنید.
حکم های مطلق را کنار بگذارید :
به کار بردن کلماتی مثل” همیشه”، “هرگز”، نباید” و .. مشکل را بزرگ جلوه می دهد و جایی برای خطای انسانی نمی گذارد. پس از بیان چنین کلماتی خودداری کنید.
راه حل ها همیشگی نیستند. هیچ راه حلی لزوما مادام العمر و همیشگی نیست. وقتی راه حلها آزمایشی باشند طرفین بیشتر به توافق می رسند. با یکدیگر عهد ببندید به توافق تان عمل کنید. مدتی به آن عمل کنید سپس آن را مورد ارزیابی قرار دهید و در صورت لزوم تغییراتی در آن ایجاد کنید.
هر بار یک مساله را حل کنید :
بعضی از زن و شوهرها می خواهند در آن واحد چند مشکل را حل کنند. انها با این کار تنش رابطه را بیشتر می کنند. راه حلها را به صورت گام های کوچک اجرا کنید. صبور باشید! هر بار مشکل مشخصی را مطرح کنید.
تغییر، زمان می برد :
یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
فکر و احساس خود را باز گو کنید. حتی وقتی فکر یا احساس شما غیر واقع بینانه و خودخواهانه به نظر می رسد هم از مطرح کردن آن نترسید. گاهی اوقات پس از طرح فکر و احساس خود از این که می فهمید همسرتان فلان چیز را در مورد شما نمی دانسته تعجب می کنید.
یاد بگیرید عادات خود را کنار بگذارید :
توجیهات و استدلالهای مخرب و بی ثمر خود را بشناسید و کنار بگذارید. در عوض سعی کنید بفهمید بیشتر درباره چه چیزهایی بگومگو می کنید. مصالحه اثر بخش اگر چه ایده آل نیست ولی از راه حل بی نظیری که به همسری متنفر تحمیل شده باشد، بهتر است . بردن در بحث ها و بگو مگوها، شادی و آرامش نمی آورد.
ادامه مطلب / دانلود
 نوع جدید زندگی مجردی در تهران
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از افزایش زندگی مجردی دانشجویی در شهر تهران در محلات شمال شهر خبر داد و گفت: ‌این پدیده جدیدی از نوع آسیب‌های اجتماعی است که پیامدهای خطرناکی دارد.
به گزارش ایلنا مرتضی طلایی با بیان این مطلب افزود: ‌متاسفانه‌ گزارش‌هایی مبنی بر تشکیل زندگی‌های مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف زندگی می‌کنند.
وی ادامه داد: ‌هنوز آمار رسمی در ابن بخش اعلام نشده است اما این معضل و پدیده جدید قطعا آسیب‌های جدیدی را به همراه خواهد داشت.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران درباره زنان ویژه در شهر تهران، با بیان اینکه این افراد در جامعه حضور دارند، افزود: برخی از زنان از این محل ارتزاق می‌کنند البته افراد دو جنسه نیز در این گروه هستند.
مشکل زنان ویژه با جمع‌آوری و برخورد قهری حل شدنی نیست
طلایی زنان ویژه را از معضلات اجتماعی دانست و صراحتا اعلام کرد که نمی‌شود با این زنان برخورد قهری کرد تا مشکلشان حل شود.
وی تصریح کرد: ‌بر فرض که پلیس این زنان را از سطح شهر جمع کند و شهرداری هم پای کار بیاید بعد از جمع‌آوریشان با آن‌ها چه باید کرد؟!
به گفته وی منشا برخی از آسیب‌های و معضلات اجتماعی را در جای دیگری باید جست‌وجو کرد برای نمونه وقتی رشد طلاق افزایش می‌یابد قطعا حاشیه‌هایی خواهیم داشت اگر می‌خواهیم این پدیده کمرنک شود ابتدا کانون خانواده تقویت شود چرا که برخی از زنان با طلاق به این سمت گرایش می‌یابد.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه آیا شورا نمی‌خواهد پیشنهادی برای این رفع معضل زنان ویژه ارائه دهد، تصریح کرد: شورا هنوز به ضرورت این مساله نرسیده است البته شورا نقش بین بخشی دارد و در ‌‌نهایت بتواند با کمک شهرداری تهران کاری کند اما مسئولیت مستقیم ندارد.
وی ادامه داد: ‌ تلاش ما بیشتر بر این است تا نظام خانواده را حفظ کنیم از این رو آماری دال بر افزایش زنان ویژه ندارم اما شخصا آمار آسیب‌ها را می‌فهمم چرا که طلاق رو به رشد است.
کاهش سن روسپی‌گری را قبول ندارم
طلایی درباره کاهش سن روسپی‌گری به سن ۱۳ سال گفت: من این حرف را قبول ندارم شاید موردی این مساله وجود داشته باشد.
ادامه مطلب / دانلود

یکی از نکاتی که باید در زندگی مد نظر قرار گیرد این است که زن و شوهر اطلاعات دقیقی از وضعیت جسمی و روحی یکدیگر داشته تا بتوانند به درک متقابلی از یکدیگر برسند. هر چقدر دانش و اطلاعات زوجین گسترش یابد، این مسأله به راحتی میسر خواهد شد. لذا باید خانواده های گرامی به این نکته توجه داشته باشند برای اینکه آرامش بیشتری در محیط خانه مستولی و حاکم باشد: باید به این اصول اساسی گردن نهاد تا بتوان به تحکیم نهاد خانواده کمک کرد. روابط سالم و صحیح زوجین زمانی میسر می شود که زوجین در امر مبادله ی اطلاعات و احساسات، مسایل خاصی را رعایت کنند.

۵ اصل طلایی زندگی مشترک

 

در این بخش، به این مسایل اشاره می شود:

اصل اول: درک متقابل یا همدلی دوطرفه
یکی از رایج ترین اشتباهات ارتباطی که همه ما مرتکب آن می شویم این است که گمان می کنیم وقتی کسی را می شناسیم، هر برداشتی که از اعمال، رفتار و گفتار او داشته باشیم صحیح و درست است.
در این مواقع بیشتر تصور می کنیم که می دانیم طرف مقابل چه می گوید و چه منظوری دارد، حال آنکه اغلب معنا و مقصود صحیح طرف مقابل را درک نکرده و دچار نتیجه گیری شتاب زده و قضاوت اشتباه شده ایم.
این نتیجه گیری های شتاب زده و قضاوت های اشتباه همان فرضیه های خانمان براندازی هستند که به راحتی مهر و عشق میان زن و شوهر را از بین می برند و سبب ایجاد سوءتفاهم و تنش های عاطف می شوند.
خوشبختانه یا متاسفانه باید گفت که ارتباط حقیقی و موثر جز با درک کردن دیگران و فهمیدن احساس آنها ممکن نیست و رسیدن به این حد خود نیازمند درک واقعیت های دیگری است؛ واقعیت هایی همچون :
_ آنچه در ظاهر می بینیم همیشه با واقعیت ها همخوانی ندارد.
_ رفتار، اعمال و گفتاری که از طرف مقابل می بینیم بیانگر همه وجوه واقعی احساس او نیستند و می بایست به دنبال احساسات واقعی او در پس رفتار، اعمال و گفتارش باشیم.
_ آنچه پرسیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل بسیار دشوار باشد.
_ آنچه شنیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل دردناک باشد.
_ آنچه ما گمان می کنیم برای طرف مقابل مفید است ممکن است به نفع او نباشد.
_ افراد به شیوه های مختلف احساسات خود را بروز می دهند.
_ هر آنچه ما فکر می کنیم صددرصد درست نیست و هر آنچه دیگران می گویند صددرصد نادرست نیست.
داوری کردن و قضاوت های منفی، به راحتی می توانند مناسبات و روابط زناشویی ما را مختل کنند و تا زمانی که ما نتوانیم قضاوت های میان افراد را به رسمیت بشناسیم ادامه پیدا می کنند
اصل دوم : درک صحیح تفاوت ها و احترام به آنها
همه ما کم و بیش از متفاوت ظاهرشدن می ترسیم. شاید به این دلیل که نگرانیم مبادا مضحکه دیگران شویم و یا موجبات شکست و ناکامی خود را فراهم آوریم. در حالی که تفاوت ها جادویی هستند و می توانند جذب کننده همه موهبت هایی باشند که خواهان آن هستیم.
در روابط میان زن و مرد، تفاوت های موجود میان این دو جنس در واقع مکمل آنان بوده و به هر کدام از طرفین این فرصت را می دهد که به تعادل و کمال برسند. به بیان ساده تر، از آنجا که هرکدام از ما گاهی جذب کسانی می شویم که به طور کامل با ما تفاوت دارند می توانیم نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم و با کمک یکدیگر با مسایل خود کنار بیاییم.
بعد دیگر جادوی تفاوت، تقویت عشق و روابط مهرانگیز میان زن و شوهر است؛ چراکه وقتی تفاوت ها را می پذیریم کم کم متوجه اشتباهات و قضاوت های ناعادلانه خود می شویم و رنجش کمتری از طرف مقابل به دل می گیریم و تنها در چنین حالتی است که عشق اصیل نمود پیدا می کند، در حالتی که ما طرف مقابلمان را با تمام تفاوت ها و شباهت هایی که با ما دارد می پذیریم و دوست داریم.
اصل سوم : داوری نکردن
ما تنها وقتی می توانیم از شر داوری منفی و نادرست خلاص شویم که تفاوت های میان خود و همسرمان را درک کنیم و احساسات، افکار و امیال خود را به طور صحیح و با موفقیت به طرف مقابل منتقل کنیم.
داوری کردن و قضاوت های منفی، به راحتی می توانند مناسبات و روابط زناشویی ما را مختل کنند و تا زمانی که ما نتوانیم قضاوت های میان افراد را به رسمیت بشناسیم ادامه پیدا می کنند.
در حقیقت ما باید دوست بداریم، بپذیریم، قدرشناسی کنیم و احترام بگذاریم تا بتوانیم داوری کردن را کنار بگذاریم و خود و دیگران را همان گونه که هستیم و هستند دوست بداریم.
آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که قضاوت منفی ما درباره دیگران نشان دهنده این است که ما از خودمان راضی نیستیم. چراکه اغلب داوری های منفی نشانه فرافکنی عقایدی است که در خفا درباره خود داریم و آنها را به دیگران تعمیم می دهیم.
اصل چهارم: قبول مسوولیت برابر برای حفظ یک رابطه
اگر ندانید که شما و همسرتان هر دو به یک اندازه در قبال یکدیگر مسئولید، ادامه رابطه تا حدودی غیرممکن می شود. همه ما گاه گاهی احساس می کنیم که مدام صحبت می کنیم، ایثار می کنیم، زحمت می کشیم و رسیدگی می کنیم اما در مقابل چیزی عایدمان نمی شود.
این رویه قربانی هاست و نشانه آن است که به یک اندازه قبول مسوولیت نکرده و نمی کنیم. قربانی ها احساس می کنند که توان تغییردادن شرایط را ندارند. چنین افرادی نمی دانند و یا اعتقاد ندارند که می توانند روابط زناشویی خود را کنترل و اداره کنند و آن را تغییر دهند.
آنها هرگز باور نمی کنند که اگر به شکل دیگری برخورد کرده بودند نتایج بهتری به دست می آوردند. قربانی ها نمی خواهند بپذیرند که خود در چگونگی ایجاد مسایل پیش آمده، نقش داشته اند.
نتیجه احساس قربانی بودن، احساس رنجش و سرزنش است و سرکوب کردن رنجش نه تنها موجب داروی منفی می شود بلکه یکی از زمینه های بالقوه به هم خوردن روابط عاطفی است.

اگر مردی با چوب بر سر زنش بکوبد و بر اثر این ضربه از سر زن خون جاری شود، مرد به راحتی مسوولیت کارش را می پذیرد. اما بیشتر مردان مسوولیت کم کاری خود در یک رابطه عاطفی را نمی پذیرند چون از چگونگی عملکرد خود بی اطلاعند.
به همین دلیل شاید بتوان گفت مهم ترین وظیفه زن برای ایجاد مسوولیت برابر طرفین در یک رابطه این است که احساسات، عواطف و دلخوری های خود را بدون پیش داوری و قضاوت و بی آنکه رنجشی به دل داشته باشد محترمانه با مرد در میان بگذارد و به جای سرکوب کردن رنجش و تجربه قربانی بودن، مرد را آگاه کند که کدام رفتار او باعث واکنش تند زنش شده است.
اصل پنجم: تمرین بخشش
ابراز مهر و عشق نیازمند هیچ کوشش فرساینده ای نیست و اگر ما برای محبت کردن و مهرورزیدن به تلاش و کوشش بسیار نیاز داریم به این معناست که خود را فریفته ایم و رنجشی را در خود سرکوب کرده ایم.
بنابراین ما در برابر ایجاد حس رنجش تنها دو راه پیش رو داریم: یا به راستی ببخشیم، یا اینکه به جای رنجیدن، مسوولیت خود را در قبال آنچه بر سر رابطه مان آمده است بپذیریم. باید واقع بین باشیم، همه ما قدرت آن را داریم که شرایط را تغییر دهیم. کافی است بدانیم و درک کنیم که چگونه با رفتار و گفتار خود واکنش های موردنظر را در رفتار طرف مقابل ایجاد کنیم.
اگر احساس قربانی بودن را کنار بگذاریم و از احساسات و رنجش های خود با طرف مقابل سخن بگوییم، اگر داوری نکنیم و هیچ کس جز خود را مقصر ردیف اول ندانیم و اگر بدانیم که این رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال طرف مقابل ما را رقم می زند، اگر فراموش نکنیم که سرکوب کردن رنجش ها و پاگذاشتن بر روی دلخوری ها، خواسته یا ناخواسته تاثیر سوء خود را در طرف مقابل می گذارد و در یک چشم برهم زدن اساس رابطه ما را از بیخ و بن نابود می کند، می توانیم یک زندگی زناشویی موفق داشته باشیم.

ادامه مطلب / دانلود

چقدر همسرتان را دوست دارید ؟!!

۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش
ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش
ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش
د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز !

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 19 از 19«...10 قبلی 171819
css.php