نتايج جستجو مطالب برچسب : زندگی

راهکارهای مقابله با آنفلوآنزای زندگی

راهکارهای مقابله با آنفلوآنزای زندگی

چند سال از ازدواج شما می گذرد؟ هنوز هم عاشق همسرتان هستید؟ هنوز هم نظر و جلب توجه او برای شما مهم است؟ چقدر حال زندگی تان را می پرسید و سعی می کنید بیمار و کسل نشود.

خانم عزیز دقیقا طرف صحبت مان با شماست، قبل از رسیدن همسرتان به خانه، آیا لباس های تمیز و زیبا می پوشید؟ موهایتان را پیرایش می کنید؟ کمی آرایش می کنید؟ عطر می زنید؟ یا اینکه آنقدر خسته هستید که حوصله این کارها را ندارید و پرداختن به امورات منزل و فرزندان همه وقت تان را گرفته؟

شما آقای محترم، وقتی به خانه می آیید، آیا لبخند می زنید یا تمام خستگی روز را با خود به خانه می آورید؟ گاهی اوقات مثل دوران نامزدی، یک شاخه گل برای همسرتان می گیرید؟ در کارهای خانه کمکش می کنید یا آنقدر درگیر مسئولیت های خارج از خانه هستید که

ادامه مطلب / دانلود

این عادت‌ها زندگی شما را زیبا میکند

 [box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]هیچ‌کس قهرمان و پیروز متولد نمی‌شود؛ بلکه قهرمانی حاصل پذیرش و پیروی از عادات صحیح است.پس بیایید قهرمان زندگی خود باشیم :)[/box]

ارسطو معتقد است، ما همان چیزی هستیم که مدام انجام می‌دهیم. خیلی هم عالی، پس نقش بازی نمی‌کنیم، بلکه عادت می‌کنیم. این اسطوره‌ی یونان باستان دریافته بود که پیروی از عادات صحیح برای غلبه بر ناملایمات از اهمیت ویژه‌ایی برخوردار است و موفقیت و قهرمانی در گروی پایداریست. من آموخته‌ام که هیچ‌کس قهرمان و پیروز متولد نمی‌شود؛ بلکه قهرمانی حاصل پذیرش و پیروی از عادات صحیح است.

با الهام از دیگران تصمیم گرفتم تا عادات خودم را بررسی نمایم. پس دریافتم که در زندگی من، از دید من و حتی به لحاظ معنوی عادات صحیح چقدر سریع شکل می‌گیرند و منجر به پیدایش باورهای عمیق می‌گردند. در ابتدا این فرایند چندان هم آسان نبود. هرگز درگیر عادات زشتی از قبیل مواد مخدر، شراب‌خواری یا سیگار که مضرات آن مشهود است، نشدم زیرا از سنین کودکی دریافتم که این عادات چه بلایی بر سرم برادرم آورده بودند و نمی‌خواستم من هم همان اشتباهات را تکرار کنم. به هیچ وجه ادعا نمی‌کنم که من فردی فوق‌العاده هستم( البته دستیابی به شهرت و بزرگ‌منشی مستلزم فوق‌العاده بودن نیست)، اما قطعا عادت زشت کم‌تری داشتم.

درک اینکه چه چیزهایی در زندگی شخصی‌ام خوب پیش نمی‌رود را مدیون زمان و البته بازخوردهای مداوم هستم و این سفریست به درون که تا روز مرگم از آن باز نخواهم گشت. در طی این سالها، تلاش نمودم تا عادات صحیح خود را افزایش دهم و ماحاصل آن نه تنها منجر به تغییری شگرف در زندگی‌ام شد، بلکه مرا از اعماق وجود راضی نگه می‌دارد. برخی از این عادات عبارتند از:

[box type=”success” align=”” class=”” width=””]

همواره سپاسگزار هستم
حتی‌الامکان در برخورد با دیگران لبخند می‌زنم
شب‌ها زود می‌خوابم
بین ۷ تا ۸ ساعت می خوابم
صبح‌ها تختم را مرتب می‌کنم
منظم هستم
از دیگران و خودم قدردانی می‌کنم
مادامی که دیگران نیز در سفر به اعماق درون خود هستند، به آنها عشق می‌ورزم
غذای سالم می‌خورم
ورزش می‌کنم
عاقلانه خرج و پس‌انداز می‌کنم
مدیتیشن می‌کنم
نتایج اقداماتم را تصور کرده و بالطبع برنامه‌ریزی می‌کنم
به دیگران احترام می‌گذارم
برای پیشرفت خودم سرمایه‌گذاری می‌کنم
پیش از لحظات مهم حتما خودم را آماده می‌کنم
با افراد الهام‌بخش حشر و نشر می‌کنم

[/box]

پایداری در پیروی از عادات صحیح کمی چالش‌برانگیز است. گاهی از آنها تخطی می‌کنم. بارها سخت تمرین نموده‌ام تا زندگی‌ام را به نحو احسن اداره نمایم و گاهی، حالا به هر دلیلی، موفق نشده‌ام. گاهی پس از تخطی از عادات مثبت، ۳ تا ۴ ماه خود را درگیر می‌نمودم و در آخر نیز درمی‌یافتم آنچه برایم باقی مانده خستگی مفرط است. کلید نجات و پایداری در این لحظات، حتی در صورت تخطی و زیرپا گذاشتن اصولی که به آن پایبند هستید، این است که خود را سرزنش نکنید. در عوض، دیدگاه‌های خود مبنی بر اهمیت پیروی از عادات صحیح را در ذهن مرور کرده و به خودتان متذکر شوید که چرا از ابتدا در صدد پیروی از این عادات درست بوده‌اید.

بخش فریبنده‌ی عادات این است که هر یک از آنها(درست یا غلط)، مادامی که شخصا به آنها توجه می‌شود، چندان ضروری به نظر نمی‌رسند. اما هنگامی که آنها را به عنوان یک مجموعه یا جزئی از یک کل در نظر می‌گیرید، به طرز باورنکردنی قدرتمند و مهم می‌شوند. به همین دلیل افراد بسیار خویشتندار مورد تحسین واقع می‌شوند. دلیل این امر ناشی از این نیست که آنها فوق‌العاده متولد شده‌اند، نه! بلکه آنها نحوه‌ی بهره جستن از قدرت عادات صحیح را فراگرفته‌اند و آن قدرت را در خلق سبک زندگی خود به کار می‌برند تا در همه حال حامی بهترین ورژن خودشان باشد.

ادامه مطلب / دانلود

۳ روش برای لذت بخش کردن زندگی

چه می‌شد اگر به‌جای کشتن زمان، می‌توانستیم خلقش کنیم؟

البته، به‌طور فیزیکی نمی‌توانیم زمان را متوقف کنیم. اما جان کویل اسکیت‌باز سابق المپیک و کارشناس زمان استدلال می‌کند که احساس گذشت زمان نتیجه‌ی رفتارهای خود ماست، نه ساعت. وقتی که کودک بودیم، این احساس را نداشتیم؛ تمام زمان‌های دنیا در اختیار ما بود. در آن زمان همه چیز هنوز جدید بود، از تجربه‌ها تا احساسات شدید و جدید که همراه آن‌ها می‌آمد. از نشاط دیدن اقیانوس برای اولین بار تا آموختن دوچرخه‌سواری(با اولین افتادن‌ها، اما بعد هیجان موفق شدن)، ذهن‌ ما هر درس و احساس جدیدی را همچون پرده‌ایی نقش‌دار و سرشار از خاطرات جذب می‌کند. اما اکنون به عنوان بزرگسال، چیزهای خیلی کمی برایم جدید هستند. ما دنبال روزمرگی هستیم، تلاش می‌کنیم تا هیجانات را به حداقل برسانیم و اغلب مانند یک خلبان اتوماتیک به زندگی ادامه می‌‌دهیم. همانطور که کویل توضیح می‌دهد، این دقیقا چرایی حرکت سریع زمان است.

برای مبارزه با این احساس، کویل معتقد است که باید تجربیات جدید و احساسات را تلفیق کنیم. تحقیقات این موضوع را تایید می‌کند. در واقع داشتن احساسات عاطفی شدیدتر در تجربیات، خاطرات ما را غنی می‌سازد. اریک فین گولد، مدیر ارشد در مرکز نوآوری و خلاقیت و متخصص تجزیه و تحلیل احساسات، روابط، و استرس می‌گوید، خاطرات تلفیق حوادث با زمینه‌های عاطفی هستند. کیفیت زمینه‌ی عاطفی، عمق جزئیات خاطرات را تعیین می‌کند.

توصیه نمی‌کنم که کارهای عجیب انجام دهید، همه‌‌ی ما باید پایبند مسولیت‌ها و کارهای معمول خود باشیم. اما کویل پیشنهاد می‌کند که از تجربیات جدید استقبال کنید و احساسات نامطمئن (و گاهی اوقات شدید) که با آنها همراه است را بپذیرید. برای شروع از:

۱. آنچه را که تاکنون هرگز در تصورتان هم نمی‌گنجیده، امتحان کنید.

شانس خود را امتحان کنید. آیا دونده هستید؟ ثبت ‌نام کنید و بدوید، شاید کسی در یک خیریه محتاجِ به خط پایان رسیدن شما باشد. آیا در جمع خانوادگی به فردی برون‌گرا معروف هستید؟ یا شخصی شاد؟ در کلاس بدیهه‌گویی ثبت نام کنید یا به انجمن تئاتر ملحق شوید. تنیس بازی می‌کنید؟ به مسابقه‌های لیگ محلی بپیوندید. این تشکل‌ها فقط شانس شما را برای رسیدن به هدف افزایش نمی‌دهند؛ بلکه شما را از محیط امنی که دور خود ساخته‌اید، خارج کرده و خطر اشتباه نمودن را پیش روی شما قرار می‌دهند. فعالیتی که در مورد آن مطمئن نیستید یا موجب هراس شما می‌شود را بپذیرید. خطر کردن فقط شما را مقاوم‌تر نمی‌کند، بلکه تجربه‌ایی بسیار به‌یاد ماندنی‌تر برایتان خلق می‌کند.

۲. داستانی ماجراجویانه خلق کنید.

به‌گفته‌ی کویل، ذهن‌ ما برای خلق داستان‌ها طراحی شده است. بنابراین زندگی اتوماتیک و پافشاری بر برنامه‌ریزی هر چیز این طراحی را از بین می‌‌برد. حوادث غیرمنتظره‌ را پذیرا باشید. کویل می‌گوید که سفر با دخترش، که یک گردش بی‌برنامه‌ریزی بود به خاطره‌انگیزترین تجربیات زندگی‌اش منجر شد. اخیرا، خانواده‌ خود من برای چیدن سیب برنامه‌ریزی کردند، اما آن روز سرد و بارانی بود، دخترمان خوب نخوابید، دچار بی‌خوابی شد و من نیز باید به برخی از کارهایم رسیدگی می‌کردم. اما همسرم اصرار داشت که برویم و ما رفتیم. باران تمام شد. هنگامی ‌که بزهای اهلی کوتاه ‌قد سعی می‌کردند تا بلوز دخترم را بخورند، من و دخترم بی‌اختیار می‌خندیدیم. ما به تماشای مسابقه شنای خوک‌ها رفتیم و بی‌وقفه تشویق کردیم، “برو خوک!” و ناهارمان با سیب‌های کاراملی کامل شد. یک ماجراجویی کثیف اما کاملا بی‌نقص. هر از چند گاهی، گزینه‌‌ی “‌اَه هی، چرا که نه؟” را انتخاب کنید. به ماجراجویی‌های گاه و بی گاه بله بگویید.

۳. وارد معرکه شوید.

زمانی که وارد “محدوده” می‌شوید مغزتان ۱۰۰٪ بکار گرفته می‌شود و همه‌ی جزییات را مو به مو دریافت می‌کند، آنچه که کویل آن را دقیقا در مقابل زندگی بدون احساس و اتوماتیک توصیف می‌کند. کجای “محدوده” احساس بهتری دارید، یا کجا خودتان را می‌یابید؟ “محدوده‌ی” من زمانیست که با دخترم وقت می‌گذرانم، یا در مرکز اورژانس از بیمارانی که اوضاعشان وخیم است، مراقبت می‌کنم. در حین انجام این کارها، بقیه‌ی چیزها فروکش کرده و فراموش می‌شود. اما انسان‌ها با هم متفاوتند. می‌توانید “محدوده‌ی” خود را در جایی از شغلتان یا کارهایی که پس از خوابیدن بچه‌ها انجام می‌دهید مانند نقاشی، خواندن کتاب یا کارهای داوطلبانه، پیدا کنید. ارتباط با افرادی که دوستشان دارید و دوستان نزدیکتان نیز یک روش عالیست، این “محدوده” می‌تواند هر جایی که حضور دارید یا در هر کاری که غرق هستید، باشد.

زمان بسیار با ارزش است. نمی‌توان آن را بیشتر نمود، اما می‌توان هر هفته و هر روز تجربه‌های زیبا و به یاد ماندنی در آن خلق نمود و اتلاف زمان را متوقف نمود. ما همه‌ی زمان‌های دنیا را در اختیار داریم.

ادامه مطلب / دانلود

با این نشانه ها عاشق واقعی را بشناسید؟

عاشق واقعی چع نشانه هایی دارد؟,حتما شما هم دوست دارید بدانید که آیا شریک زندگی تان واقعا عاشق شما است یا خیر. برخی از نشانه های عشق واقعی واضح و روشن اند. اما اگر هنوز به احساس واقعی او شک دارید، به دنبال نشانه هایی که در اینجا برایتان آورده ایم، باشید. اگر این نشانه ها را در رفتار او مشاهده کردید، باور کنید که او یک عاشق واقعی است.

نشانه های یک عاشق واقعی

• او به شما آزادی لازم را می دهد و هیچگاه شما را مجبور به کاری که دوست ندارید، نمی کند.• تمام دوستان او شما را می شناسند و زمانی که ملاقات شان می کنید، در مورد شخصیت و محل کار و علاقمندی هایتان اطلاع دارند زیرا شریک زندگی تان همیشه از شما پیش آنها سخن می گوید.• او شما را به خانواده اش معرفی کرده است یا به زودی قصد آن را دارد.• او برای گفتن «صبح بخیر» و «شب بخیر» به شما پیغام می دهد.• او تمام حالات شما را تحسین می کند، به عنوان مثال: «تو زیباترین لبخند دنیا را داری!»

• او شما را بدون هیچ منتی در اولویت کارهایش قرار می دهد. به عنوان مثال تماشای بازی فوتبال تیم مورد علاقه اش را از دست می دهد تا با شما به میهمانی دوست تان آید.• زمانی که مرد دیگری به شما نزدیک می شود، او در آن واحد هم به خود مغرور می شود که تنها قهرمان زندگی شما است و هم حسادت می کند.• او در مورد آینده با شما برنامه ریزی می کند. به عنوان مثال «تابستان آینده باید … را انجام دهیم.»

• او همیشه آخرین لقمه خوشمزه غذایش را برای شما نگه می دارد.• او می خواهد که شما هم زیر کارت پستالی که برای مادرتان خریده است را امضا کنید یا چیزی بنویسید.• هنگامی که شما در رختخواب هستید و در ناحیه ای از بدن خود احساس درد می کنید، او برای خرید مسکن به داروخانه می رود.• تمام انگیزه ای که او برای ادامه راهش احتیاج دارد، لبخند شما است. در این صورت هیچ چیز نمی تواند جلوی عشق و دیوانگی او را بگیرد.

• فرقی نمی کند که او برای یک میهمانی بزرگ حاضر می شود یا یک قرار ملاقات کوچک، همیشه نظر شما را درباره لباس هایی که به تن می کند، می پرسد.• آیا دل تان پیش آن لباس یا خوراکی که در خیابان از کنارش رد شده اید، گیر کرده است؟ نگران نباشید، شریک زندگی تان آن را برای شما خریده است.• او حتی از دنیای مجازی هم عشق خود را به شما نشان می دهد و هر چند وقت یک بار پیامی که موجب لبخندتان شود، برایتان ارسال می کند.

• هنگامی که او با شما است، به گوشی خود اهمیتی نمی دهد.• او برای خنداندن شما، نه به هدف طعنه و کنایه، سر به سرتان می گذارد.• او تمام چیزهایی که شما به او داده اید را نگه داشته است، حتی پاپیونی را که دور اولین هدیه شما به او پیچیده بود.• او موفقیت های شما را برای دیگران بازگو و به آن افتخار می کند.• او هر روز به شما می گوید: «دوستت دارم» و شما بی هیچ تردیدی باورش دارید.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه زندگی مشترکمان را رویایی کنیم؟

بی شک انسان ها در «رابطه» است که متولد می شوند و می میرند. قدمت «رابطه» به قدمت عمر «آدمی» است و تصور اینکه آدمی بدون رابطه با خود یا دیگران باشد، محال می نماید.

با این حال و به رغم پیوند تاریخی رابطه با وجود آدمی، انسان ها همواره در یافتن رابطه صمیمی با دشواری رو به رو بوده اند. امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که داشتن یک رابطه صمیمی آرزوی دل هاست.

من همسری مهربان و دلسوز دارم. وفادار، سخت کوش و متعهد. در ظاهر، هر کس شاهد زندگی ما باشد به خوشبختی ما غبطه می خورد اما آن چیزی که در طی این ده سال زندگی همیشه مرا عذاب داده، سکوت همسرم است. بسیار سخت حرف می زند و همیشه در حال شنیدن است نهایتاً با پاسخ هایی مثل: بله، نه، شاید، حق با شماست و … قائله را تمام می کند.

گاهی دلم هم صحبت می خواهد. تاکی من فقط گوینده باشم و او شنونده؟
چند ماه از عقد من و همسرم می گذرد. کم کم به این نتیجه رسیده ام که خانمم اصلاً مناسب من نیست. من بسیار برون گرا، پر حرف و پر جنب و جوش هستم در حالیکه همسرم همیشه ساکت است. هیچ گاه برای شروع رابطه پیش قدم نیست. وقتی کنار هم هستیم به من سخت می گذرد چون اگر من حرفی نزنم، سکوت حکم فرماست.

اکثر زوجین آرزوی پیش رفتن با یکدیگر را دارند. در این دنیای پیچیده که ما در آن زندگی می کنیم، رسیدن به این مرحله چیزی بیش از یک رویاست. وقتی شما و شریک زندگی تان بر رابطه تان توجه می کنید و از آن مراقبت می کنید، به توانایی خود برای پیش رفتن می افزایید. البته خیلی از افراد هستند که معتقدند برای حفظ تعامل با همسرشان، تمام تلاش ها یک طرفه شده است و طرف مقابل در این زمینه کوتاهی می کند یا اصلاً استعداد و انگیزه آن را ندارد. ولی ما معتقدیم حتی اگر شما و همسرتان هر دو بدانید که چگونه مهارت های ارتباط ممکن است استفاده کنید، گاهی یکی از شما ممکن است مهارت ها را کنار بگذارد. اما مطمئن باشید که فقط یک نفر کافی است که تعامل را تحت تأثیر قرار دهد.

شما شخصاً می توانید تفاوت ایجاد کنید، صرف نظر از اینکه همسرتان چه کار می کند، این حق شماست که این مهارت ها را به کار ببرید. شما به طور انحصاری می توانید روی گفت و گوی تان، به گونه ای مثبت تأثیر بگذارید.

آغاز تغییرات
وقتی در زندگی زناشویی تان مساله ای ایجاد می شود، فعالیتی باید طراحی شود، چالشی ایجاد می شود و … و باید تصمیمی اتخاذ شود، شاید در نقطه ای قرار بگیرید که یکی از طرفین مخالف شرایط ایجاد شده باشد. مثلاً شاید در برهه ای از زمان یکی از شما دو نفر پیشنهادی ارائه دهد و دیگری پاسخ دهد. عمدتاً عمده اختلافات و مشکلات در همین آغازگری و پاسخ دهی، کلید می خورد. در ادامه چند دستورالعمل ارائه می شود که در آغاز تغییر و در پاسخ دادن به تغییر به گونه ای مثبت یاری دهد:

دستورالعمل برای آغاز تغییر به گونه مثبت
قطعاً در یک رابطه زناشویی زن و شوهر نمی توانند درباره چیزی نظر ندهند یا دائماً سکوت کنند. تعامل جز لاینفک یک زندگی مشترک است. برای داشتن و آغاز تغییرات مثبت به ذهن بسپارید که:
– زمان و مکان خوبی را انتخاب کنید.
– با لحنی دلنشین و جذاب از طرف خودتان صحبت کنید.
– به علایق همسرتان بپیوندید و خواسته هایی را به نفع دیگری مطرح کنید.
– بی میلی و پاسخ های سرد همسرتان را تصدیق کنید.
– همسرتان را به حرف زدن دعوت کنید.
– حق انتخاب را به حداکثر برسانید.

مراقب باشید که:
– مرزها را زیر پا نگذارید یعنی مطلبی را به طرز نامناسب مطرح نکنید.
– با لحن مطالبه آمیز، شکوه گرانه، دو پهلو درشت آزاردهنده حرف هایتان را بیان نکنید.
– توقع نداشته باشید هر چه می خواهید به دست آورید.
– به زور توافق را تحمیل نکنید یا به شکل منفی خود را کنار نکشید.

دستورالعمل برای پاسخ دادن به تغییر به شیوه ای مثبت
برای اینکه پاسخ شما بر تبادل نظر تأثیرگذار باشد لازم است که:
– از مهارت گوش دادن به طور جدی بهره ببرید
– توجه کنید
– سوال کنید
– دعوت به حرف زدن کنید
–  خلاصه کنید
– هنگام پاسخ دادن به جای خودتان حرف بزنید
– وقتی جواب می دهید به رفتارهای سرد و گرم در همسری که پیش قدم شده، توجه داشته باشید.

مراقب باشید که:
– از پیام های «تو» استفاده نکنید
– انتقاد نکنید
– خود را به شکل منفی کنار نکشید
– از کارهای بی فایده مثل دست نگه داشتن، تغییر جهت دادن، قهر کردن و … خودداری کنید

ادامه مطلب / دانلود

اشتباه بیماران دیابتی در رژیم گرفتن

نکات مهم درباره رژیم غذایی در دیابت

دیابت یکی از بیماری های مزمن شایع به ویژه در عصر حاضر است. کنترل دیابت نیازمند تغییرات اصولی در شیوه زندگی از جمله تغذیه و فعالیت بدنی است. با همه اینها افراد دیابتی می توانند زندگی طبیعی داشته و به راحتی بیماری خود را کنترل کنند. در ادامه به ۱۰ اشتباه رایج درباره این بیماری می پردازیم.

اشتباه اول: قوانین زیاد و سختی باید برای برنامه غذایی دیابتی ها در نظر گرفته شود

اگر دیابت دارید وعده های غذایی تان نیاز به برنامه ریزی خواهند داشت. اما اصول کلی این برنامه ریزی بسیار ساده است. پیروی از رژیم دیابتی به این معناست که انتخاب غذاها به نحوی با فعالیت بدنی و داروهای مصرفی تان هماهنگ شود که قند خونتان تا حد ممکن نزدیک به مقدار طبیعی حفظ شود. ممکن است لازم باشد در نوع غذاها هم تغییراتی ایجاد کنید اما این تغییرات آنقدر نیستند که موجب نگرانی شما شوند.

اشتباه دوم: کربوهیدرات ها برای دیابتی ها ضرر دارند

در حقیقت کربوهیدراتها برای دیابتی ها مفیدند. کربوهیدراتها، اساس یک رژیم دیابتی سالم یا بهتر بگوییم هر نوع برنامه غذایی سالمی را تشکیل می دهند. کربوهیدراتها بیشترین تأثیر را روی قند خون دارند به همین دلیل در صورت ابتلا به دیابت نیاز به کنترل مقدار آنها در برنامه غذایی است. نکته قابل توجه در مورد کربوهیدراتها انتخاب نوع آنهاست مثل استفاده از غلات کامل و سبوس دار، میوه ها و کربوهیدرات های پر فیبر.

اشتباه سوم: برای دیابتی ها پروتئین ها از کربوهیدرات ها مفیدترند

به دلیل این که کربوهیدراتها بسیار سریعتر روی قند خون تأثیر می گذارند احتمالا دیابتی ها تمایل دارند که پروتئین ها را جایگزینشان کنند. اما مصرف پروتئین ها به مقدار زیاد، می تواند منجر به ایجاد مشکلاتی برای دیابتی ها شود. مهمترین اشکال این کار این است که بسیاری از غذاهای غنی از پروتئین مثل گوشت ممکن است از چربی های اشباع نیز انباشته باشند که خوردن مقدار زیاد این چربی ها خطر بیماری های قلبی عروقی را بالا خواهند برد. در رژیم دیابتی پروتئین ها باید ۱۵ تا ۲۰ درصد کل کالری روزانه محاسبه شوند.

اشتباه چهارم: دیابتی ها می توانند داروهای خود را طوری تنظیم کنند که هر غذایی می خواهند بخورند

اگر برای کنترل دیابتتان انسولین می گیرید  آموخته اید که چگونه میزان و نوع آن را با مقدار غذای مصرفی تان هماهنگ کنید، اما این کار به این معنی نیست که می توانید هر مقدار که خواستید غذا بخورید و برای حفط قند خونتان داروی بیشتری مصرف کنید. اگر از انواع دیگر داروهای دیابت استفاده می کنید سعی نکنید که دوز مصرفی تان را با تغییرات مقدار کربوهیدرات غذای تان هماهنگ کنید مگر این که این مهارت را از پزشکتان آموخته باشید.

اشتباه پنجم: اگر دیابت دارید باید غذاهای مورد علاقه تان را فراموش کنید

در صورت ابتلا به دیابت هیچ نیازی به دست کشیدن از غذاهای مورد علاقه تان نیست. با اندکی تغییرات و سالم سازی روش های آماده سازی می توانید غذای مورد علاقه تان را هم بخورید. در این زمینه می توانید با متخصص تغذیه مشورت کنید.

اشتباه ششم: اگر دیابت دارید دسرها برای شما ممنوع هستند

همیشه این طور نیست. در این مورد هم با تغییراتی می توانید دسر را در رژیم غذایی خود داشته باشید. مثلا می توان از شیرین کننده های مصنوعی استفاده کرد.

اشتباه هفتم: شیرین کننده های مصنوعی برای مبتلایان به دیابت خطرناک است

استفاده نامحدود از شیرین کننده های مصنوعی برای دیابتی ها و حتی افراد غیر دیابتی مجاز نیست اما در مقادیر مجاز می توانید از آنها استفاده کنید.

اشتباه هشتم: مبتلایان به دیابت باید از غذاهای ویژه دیابتی ها استفاده کنند

حقیقت این است که چیزی به عنوان غذای دیابتی وجود ندارد. غذاهایی که برای مبتلایان به دیابت مناسبند برای دیگر اعضای خانواده نیز انتخاب های خوب و سالمی شمرده می شوند و معمولا نیازی به آماده کردن غذای خاصی برای دیابتی ها نیست. تفاوت بین رژیم فرد دیابتی با برنامه معمول خانواده در این است که باید روی چیزهایی که می خورید کنترل دقیقتری داشته باشید. به این معنی که مقدار کل کالری مصرفی، مقدار و نوع کربوهیدراتها، چربی ها و پروتئین را در نظر داشته باشید.

اشتباه نهم: خوردن قند زیاد باعث دیابت می شود

بدن ما غذایی را که مصرف می کنیم به واحد های گلوکز که قند مورد نیاز سلولهاست می شکند. هورمون انسولین که توسط پانکراس ترشح می شود به سلول های بدن کمک می کند که از گلوکز به عنوان سوخت استفاده کنند. هرگونه اختلال در این مسیر موجب افزایش غیر طبیعی قندخون و دیابت می شود. بیماری دیابت انواع مختلفی دارد:

دیابت نوع ۱: وقتی اتفاق می افتد که پانکراس توانایی ساختن انسولین را نداشته باشد. بدون انسولین قند در خون انباشته می شود. افراد مبتلا به این نوع دیابت باید انسولین دریافت کنند تا قند به درون سلولها راه پیدا کند. تحقیقات نشان می دهند که نوعی اختلال در سیستم ایمنی علت این نوع دیابت است.

دیابت نوع ۲: وقتی اتفاق می افتد که یا پانکراس نتواند به حد کافی انسولین بسازد یا انسولین تولید شده در بدن کارایی نداشته باشد و یا هر دو. اضافه وزن، چاقی، پرخوری و بی تحرکی از علل ابتلا به این نوع دیابت به شمار می روند.

دیابت بارداری: این نوع دیابت ویژه دوران بارداری است. در این نوع دیابت تغییرات هورمونی دوران بارداری از کارکرد صحیح انسولین جلوگیری می کند. اغلب مبتلایان به دیابت بارداری نیاز به دریافت انسولین دارند. معمولا این شرایط بعد از تولد نوزاد بهبود می یابد.

اشتباه دهم: غذاهای رژیمی برای دیابتی ها بهترین انتخابند

فقط به دلیل این که غذایی برچسب رژیمی خورده به این معنی نیست که برای دیابتی ها انتخاب بهتری است. در هنگام انتخاب غذاها برچسب آنها را به دقت بخوانید تا مواد تشکیل دهنده و محتوای کالری آن را بررسی کنید. برای انتخاب نوع غذا می توانید از متخصص تغذیه کمک بگیرید.

ادامه مطلب / دانلود

تقویت مهارتهای زندگی ویژه زوج های جوان

تازه ازدواج کرده‌اید و هنوز رگ خواب همسرتان دستتان نیامده است؟! نمی‌دانید چطور خواسته‌تان را به همسرتان بگویید که به او بر نخورد و غرور مردانه‌اش جریحه‌دار نشود؟! باما همراه باشید تا زیر و بم های زندگی مشترک را برایتان بگوییم.

نیازها یکی‌ است؛ زبان آدم‌ها متفاوت است
نیازهای انسان‌ها تفاوت چندانی با هم ندارد بلکه آدم‌ها به خاطر تفاوت در فرهنگ‌های متفاوت، به شیوه‌های مختلفی رشد می‌کنند و مثل هم نیستند، بنابراین نیازهایشان به شیوه‌های مختلفی بیان می‌شود و تفاوت آنچنانی با هم ندارد. در واقع همه آدم‌ها نیازهای زیستی، روانی- اجتماعی و عاطفی دارند اما به‌دلیل سبک متفاوت زندگی‌شان، نحوه بیان نیازهایشان هم با هم متفاوت است.

وقتی آدم‌ها با خصوصیات و هیجان‌های دیگران، با شیوه و سبک زندگی که در آن بزرگ شده‌اند، آشنا نباشند، در روابط بین‌فردی خود دچار مشکل می‌شوند و این اتفاق به‌صورت پررنگ‌تری در روابط بین زن و شوهرها خود را نشان می‌دهد. برای جلوگیری از این مشکلات، باید چند نکته را به خاطر بسپاریم: در بحث‌های مختلف زندگی، مهارتی به عنوان حل مساله وجود دارد و اولین اصل حل مساله این است که بپذیریم «من و همسرم دو آدم متفاوت هستیم و دلیلی ندارد مثل هم باشیم» و این تفاوت ناشی از سبک‌های زندگی و شیوه‌های متفاوت تربیتی است.

شما زنانه می‌بینید و او مردانه!
بپذیرید شما و همسرتان دو جنسیت متفاوت دارید و بسیاری از ویژگی‌های رفتاری افراد، مرتبط با جنس‌شان است، جنس زنانه و جنس مردانه. به همین دلیل نوع نگاه افراد در قالب جنسیت بسیار متفاوت از یکدیگر است و مساله‌ای که برای یک خانم بسیار جذاب است ممکن است برای همسرش جذاب نباشد یا ماجرایی که برای یک آقا جالب است، لزوما مورد پسند همسرش نیست! پس باید دقت کنیم که جنسیت در نوع نگاه، بیان و ابراز احساسات‌مان متفاوت است. اما همه اینها آموختنی است و تمام این رفتارها از بروز عواطف و احساسات، نحوه صحبت کردن، ابراز وجود، درک کردن دیگران و همچنین نحوه مذاکره همه مهارت‌های آموختنی هستند، بنابراین مسائل ژنتیکی نقشی در آنها ندارند و غیرقابل‌حل نیستند.

غرورش را نشکنید
در مقایسه‌های بین مردها، مسائلی به خصوص مثل جربزه، عرضه داشتن و لیاقت داشتن را نباید دستکاری کرد. فرض کنید خانمی بعد از یک مهمانی، به همسرش می‌گوید: «ما و فلانی، هر دو همزمان ازدواج کردیم؛ اما ببین وضع زندگی آنها چطور است و زندگی ما چطور!» نباید فراموش کنیم که توانمندی، هوش و امکانات آدم‌ها با هم متفاوت است و همین تفاوت‌هاست که باعث ایجاد فاصله‌های اجتماعی، اقتصادی و طبقاتی می‌شود.

اگر همیشه قرار باشد یک خانم همسرش را سرزنش کند، این حرف‌ها نه‌تنها کمکی به رشد همسرش نمی‌کند، که اعتماد به‌نفس او را کاهش داده، از توانایی‌هایی که هم که دارد کم می‌کند و به شدت احساس خشم و کینه نسبت به فردی که با او مقایسه شده از خود نشان می‌دهد و این رفتار را در قالب بی‌احترامی، پرخاشگری و… نسبت به کسی که با او مقایسه شده، بروز می‌دهد. در ضمن، وقتی آقایی ببیند که مدام با دیگران مقایسه می‌شود، اول از همه از همسرش منزجر می‌شود چون فکر می‌کند خانم برایش ارزش قائل نیست و داشته‌هایش- مهربانی و… – را نادیده می‌گیرد و فقط امکانات مادی زندگی دیگران را به رخش می‌کشد.

راه رسیدن به هدفتان اینجاست!
اگر خواسته‌ای از همسرتان دارید و مثلا می‌خواهید داشته‌هایتان را رشد دهید، اول به نقاط قوت، قدرت و مثبت او، چه به لحاظ رابطه عاطفی و چه از نظر موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشاره کرده، پررنگشان کنید و در موردش صحبت کنید.

همه باید یاد بگیرند
همه آدم‌ها، چه کسانی که تازه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند و چه زوج‌هایی که ۲۰-۱۰ سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، نیازمند آموزش مهارت‌های زندگی هستند. همه اشکال در روابط بین زوج‌ها به خاطر عدم آگاهی افراد و نبود ابزار و امکانات آموزشی است. به کلاس‌ها و کارگاه‌ها و سمینارها ی مرتبط با مهارت های ارتباطی، فردی و خانوادگی بروید و مهارت‌های خود را تقویت کنید و سطح کیفیت روابط فردی و زناشویی خود را ارتقا دهید.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه زندگی مشترک پرشور و با حرارت بسازیم؟

یک کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی گفت: ممکن است در زندگی مشترک خود دچار احساس یکنواختی شده باشید اما با روش‌هایی مانند مسافرت‌های کوتاه آخر هفته و انجام فعالیت‌های تازه می‌توانید زندگیتان را پرشور کنید.

میناخانی در این زمینه افزود: بسیاری از زوجین بعد از مدتی به یک روند ثابت و یکنواختی در زندگی مشترک می رسند؛ روندی که در آن فعالیت‌های روزانه، کاملا مشخص و ثابت است. هیچ فعالیت تازه ای در آن نیست و زندگی مشترک براساس یک الگوی مشخص از پیش تعیین شده مثل حضور در محل کار، بودن در کنار هم، دیدار خانواده ها، رسیدگی به فرزندان و … در جریان است.

وی تاکید کرد: برای پرشور کردن زندگی مشترک باید، فعالیت‌های تازه‌ای را شروع کنید. سرگرمی و «تفریح» داشته باشید. برخلاف تصور رایج – که تفریح و بازی را نوعی وقت تلف کردن می دانند- روانشناسان معتقدند که «تفریح» یکی از نیازهای اساسی انسان‌هاست و در کنار نیازهایی مثل نیازهای فیزیولوژیک مانند نیاز به آب و غذا و نیازهایی مثل نیاز به «عزت نفس» و «تعلق خاطر» قرار می گیرد و یک زندگی مشترک موفق می سازد. بنابراین برنامه‌های تفریحی مثل کوهنوردی، خوردن شام در یک فضای شاداب، پیاده‌روی یا حتی انجام بازی‌های مختلف در خانه یا بیرون از خانه داشته باشید.

مسافرت های کوتاه آخر هفته را فراموش نکنید
این روانشناس تصریح کرد: اغلب مردم وقتی از مسافرت حرف می زنند، تصور می‌کنند که مسافرت باید چند روزه یا هفته‌ای همراه با اسکان درهتل یا مسافرخانه و خرید سوغاتی باشد، ولی سفر می‌تواند با کمترین هزینه ها باشد اینها نکات زندگی مشترک موفق است. یک سفر کوتاه یک یا دو روزه در آخر هفته، با غذاهای ساده خانگی و اسکان در محل‌هایی با کمترین هزینه ممکن. اگر اهل اینترنت باشید، می توانید در سایت‌هایی که امکان مهمانی در شهرهای دیگر را می دهند، عضو شوید و به یک مهمانی یکی دو روزه رایگان بروید.

همسرتان را «سورپرایز» کنید
وی در ادامه گفت: انگار کلمه «سورپرایز» همیشه با تولدها عجین شده است ولی غافلگیر کردن همسرتان، می‌تواند زندگی مشترک تان را از یکنواختی دربیاورد و نیز به عاطفه‌تان شور تازه‌ای بدهد.می توانید با کارهای ساده همسرتان را غافلگیر کنید. مثل یک هدیه کوچک، یک شام مفصل، یک شاخه گل بی‌مناسبت، تعیین یک روز برای رسیدگی تمام وقت به علایق همسرتان.

از همسرتان قدردانی کنید
میناخانی افزود: مطالعات نشان می‌دهد که قدردانی و تشکر کردن از رفتارها و اعمال پسندیده افراد، بهبود عمیق عاطفی را دربر دارد. در ابراز محبت خسیس نباشید. از همسرتان صادقانه تعریف کنید این یکی از اصول زندگی مشترک موفق است. این احساس خوب را با همدیگر به اشتراک بگذارید. قدردانی، حس خوبی برای افراد هدیه می آورد و البته رنگ تازه‌ای هم به روابط تان می دهد.

برای پرشور کردن زندگی مشترک باید، فعالیت‌های تازه‌ای را شروع کنید‎

زمانی را برای بودن در کنار دوستان شخصی تان اختصاص دهید
وی در ادامه گفت: بسیاری از زوجین، بعد از ازدواج ارتباط‌های دوستانه خود را کاملا قطع می کنند. این در ابتدای رابطه عاطفی، اتفاق رایجی است. طرفین بیشتر زمان خود را با هم می گذرانند و عاطفه مورد نیاز را از همدیگر دریافت می‌کنند ولی بعد از مدتی، نیاز به ارتباط با دوستان در طرفین احساس می شود. بنابراین زمان‌هایی را برای ارتباط با دوستانتان، در نظر بگیرید و به زمان‌های شخصی همدیگر احترام بگذارید.

«پنج» سال بعدتان را پیش بینی کنید
این روانشناس تاکید کرد: گاهی وقت‌ها پیش بینی آینده و نگاه به گذشته می‌تواند مسیر جالبی در زندگی شما باز کند. خودتان را در پنج سال آینده تصور کنید چه کاره هستید؟ چه دغدغه هایی دارید؟ مشکلات آن روزهای تان چیست؟ وقتی پنج سال آینده به روزهایی که گذشت فکر کنید، چه اشتباه هایی در زندگی داشته اید؟ می‌توانید اشتباه هایی که قرار است در پنج سال آینده، به خاطر انجام آن افسوس بخورید، از همین حالا انجام ندهید این کار باعث ایجاد هیجان در زندگی مشترک است. به این فکر کنید که چطور می توانید بدون ایجاد چنین پشیمانی زندگی کنید.

به زندگی تان موج بیندازید
وی در ادامه گفت‌: اگر از شما بپرسند هدف از زندگیتان چیست و برای چه زندگی کرده اید، چه جوابی می‌دهید؟ اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که احساس می‌کنید زندگی بیهوده ای داشته‌اید و هیچ تغییری در روند زندگی ایجاد نکرده‌اید. شروع کنید که به زندگی مشترک خود موج ببیندازید. یعنی کارهایی بکنید که وقتی چند سال بعد به زندگی‌تان فکر کنید، از اینکه زندگی‌تان را معنادار کرده اید، خوشحال شوید. یک پروژه شخصی یا مشترک با همسرتان شروع کنید، مثل انجام یک کار طولانی مدت که همیشه دوست داشته اید، مثل یاد گرفتن یک زبان دیگر، مثل ایجاد کمپین حمایت از کودکان کار یا یک پروژه کاری که برایتان معنادار است.

زندگی تان را مصرف کنید
میناخانی در پایان گفت‌وگویش اظهارکرد: شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره اش مصرف می کنید چون ارزشمند است. زندگی مشترک خیلی ارزشمندتر است. تلاش کنید زندگی‌تان را تا جای ممکن مصرف کنید. هیچ فرصتی از زندگی را برای «زندگی کردن» از دست ندهید. لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود.

ادامه مطلب / دانلود

اگر عادت به خواندن مطالب روانشناسی داشته باشید، احتمالاً درمورد طرح سبک‌زندگی چیزهایی خوانده‌اید. شاید ندانید معنای این اصطلاح چیست و چطور می‌توانید اینکار را بکنید.

روش های ابتکاری برای ساختن زندگی سبز

به طور خلاصه، طرح سبک‌زندگی یعنی تلاش شما برای ساختن زندگی که خودتان انتخاب می‌کنید، هر شکلی که باشد. این زندگی شماست، برنامه شماست، خودتان تعیین‌کننده و سازنده آن هستید.

فقط به این دلیل که والدینتان در شهری کوچک زندگی می‌کرده‌اند، در ۱۷ سالگی ازدواج کرده و ۳۰ سال از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر کار کارده‌اند، به این معنا نیست که شما هم باید همان کار را انجام دهید.

شما انتخاب‌های بسیار زیادی پیش رو دارید و با گسترش تکنولوژی به‌ویژه اینترنت، این انتخاب‌ها به طور قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر و بیشتر شده است. شما زندگی خودتان و همه اتفاق‌هایی که در آن می‌افتد را کنترل می‌کنید و زمانیکه به خوبی متوجه شوید، فضای رشد و تجربه برای خودتان ایجاد کرده و شروع به ساختن زندگی رویایی‌تان خواهید کرد.

می‌توانید این را یک نوع «جنبش» تلقی کنید، آدم‌ها سوار عرابه زندگی‌شان شده، به سمت مقصدی که در ذهن دارند جهت گرفته و به سمت آرزوهایشان حرکت می‌کنند.

اگر با عبارت «ساخت سبک زندگی» مشکل دارید می‌توانید آن «پیدا کردن هدف» بنامید.

چرا اینجایید؟
می‌خواهید در این دنیا به چه برسید؟
چه چیزی شما را به هیجان می‌آورد؟
دوست دارید بیشتر چه کاری انجام دهید؟
دوست دارید کارهای موردعلاقه‌تان را با چه کسی انجام دهید؟
با کارهایتان دوست دارید چه تاثیری بر دیگران بگذارید؟

اینها همه سوالاتی است که اگر بخواهید سبک زندگی‌تان را بسازید، قبل از اینکه وارد مسیر کشف و ماجراجویی‌تان شوید، باید از خودتان بپرسید.

همه انسان‌ها به دنبال معنای زندگی و همیشه به دنبال پیدا کردن پاسخی برای این سوال‌اند: «من چرا اینجا هستم؟» همه ما دوست داریم بدانیم که واقعاً بودن ما در این دنیا چه هدف و مقصدی داشته است و چطور می‌توانیم زندگی‌مان را طبق آن هدف پیش ببریم.

کسانیکه می‌خواهند سبک زندگی‌شان را بسازند، پیدا کردن جواب این سوال را ماموریت خودشان دانسته و سعی می‌کنند زندگی‌شان را طبق هدف پیش ببرند.

داستان شخصی من و لحظه «آهان!»
در سال ۲۰۰۵ من مادری مجرد و ۲۸ ساله و صاحب یک دختر ۸ ساله و دختری نوزاد بودم. نزدیک به ده سال – ده سال طولانی و خسته‌کننده – بود که به کار بازاریابی و مالی می‌پرداختم. خیلی وقت بود که علایق و سرگرمی‌های شخصی‌ام را کنار گذاشته بودم، چون در هر حال مجبور بودم که ۶۰-۴۰ ساعت در هفته کاری را انجام دهم که به هیچ وجه دوست نداشتم. تصور من این بود که سخت و طولانی کار کردن تنها راهی بود که می‌توانستم زندگی که می‌خواستم را برای دخترهایم فراهم کنم.

خیلی زود بعد از به دنیا آمدن دختر دومم، قدم بسیار بزرگ و خطرناک برداشتم و خواستم که برای خودم کار کنم شاید با این روش بتوانم زمان بیشتری را با دخترهایم بگذرانم.

چند سال بعد، باز هم احساس می‌کردم که بیش از اندازه از خودم کار کشیده‌ام و سردرگم و ناراضی بودم. بااینکه می‌توانستم هر ساعتی که خودم دوست دارم کار کنم و با این روش وقت بیشتری را با دخترهایم بودم اما واقعیت این بود که ساعت‌های بسیار بیشتری نسبت به قبل کار می‌کردم.

انگار لپ‌تاپم به انگشت‌هایم چسبیده بود و حتی سر میز شام کنار دخترهایم هم لپ‌تاپم کنارم بود.

یک چیزی باید تغییر می‌کرد!
کتاب «قدرت هدف» اثر دکتر واینه دایر (Dr. Wayne Dyer) را شروع به خواندن کردم و دیدم واقعاً این کتاب انگار با روحم حرف می‌زند. وقتی درس‌های این کتاب را وارد عمل کردم، متوجه تغییری فوری و قابل‌توجه در میزان شادی، سلامت و رضایتم شدم.

این کتاب باعث شدن چندین و چند کتاب دیگر در این رابطه مطالعه کنم و کم‌کم چیزهای زیادی درمورد ایده رشد و پیشرفت فردی، ساختن سبک‌زندگی، زندگی باهدف، مدیتیشن، هدف‌سازی و آزادی مالی یاد گرفتم.

من بزرگترین لحظه «آهان!» را در زندگی‌ام تجربه کردم و تصمیم گرفتم که وقتم را فقط صرف دخترهایم، کشف خودم و ساختن سبک‌زندگی‌ام کنم.

قسم خوردم که دیگر هیچوقت کار را فقط به خاطر کار انجام ندهم و سعی کنم هر روزم را به دنبال کردن علایقم، لذت بردن از زندگی‌ام و انجام کارهایی که از آن لذت می‌برم صرف کنم. این مسیر باعث شد که من به طور رسمی نویسنده و مربی زندگی شوم.

روش های ابتکاری برای ساختن زندگی سبز

تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید

راه‌هایی که می‌توانید از طریق آن سبک‌زندگی خودتان را بسازید

۱. یادتان باشد که تصمیم با شماست.
اول از همه اینکه خیلی مهم است بفهمید انتخاب‌های زیادی دارید. شما تصمیم می‌گیرید و شما اجرا می‌کنید. پس تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید و این واقعیت را قبول کنید که ممکن است این زندگی کمی متفاوت به نظر برسد. هیچ اشکالی ندارد.
زندگی شما مال شماست. شما ۱۰۰٪ خاص و به نوع خودتان بااستعداد هستید. حق دارید زندگی‌تان را با کارهایی بگذرانید که دوست دارید و چیزهایی را تجربه کنید که به شما لذت می‌دهد.
شما نعمت‌ها و استعدادهایی دارید که شاید دیگران از آن بی‌بهره باشند. خیلی از کارها را شاید کسی نتواند مثل شما انجام دهد. شما تنها کسی روی کره‌زمین هستید که می‌توانید از توانایی‌هایتان استفاده کنید! این را همیشه به یاد داشته باشید. این باعث می‌شود همیشه به خاطر داشته باشید که انتخاب‌های زیادی در زندگی دارید.

۲. کمی خودخواه شوید!
وقتی متوجه شدید که انتخاب‌های زیادی پیش رو دارید، قدم بعدی این است که کمی وقت با خودتان بگذرانید تا ببینید دوست دارید این انتخاب‌ها چه شکلی باشند. طرحی درست کنید که نشان دهد دوست دارید زندگی‌تان چه شکلی باشد.
شاید به موسیقی یا سفر علاقه‌مند باشید و بخواهید سبک‌زندگی بسازید که اینها را در بر داشته باشد.
شاید عاشق ماهیگیری باشید و بخواهید سبک‌زندگی‌تان را طوری بسازید که ماهیگیری در آن گنجانده شده باشد. بنشینید، با خودتان خلوت کنید و روحتان را بشکافید تا ببینید دوست دارید واقعاً زندگی‌تان چه شکلی باشد. حتی به این فکر کنید که دوست دارید وقتی از دنیا رفتید، دیگران درموردتان چه بگویند.
دوست دارید مردم همه دستاوردهایتان را تقدیر کرده یا دوست دارید مرگتان به یاد کسانی بماند که درمورد اکتشافات و تجربیات خاص شما، محبتتان و مهربانی‌تان به دیگران حرف می‌زنند؟

۳. به استقبال تغییر بروید و تغییر کنید.
وقتی فهمیدید که دوست دارید زندگی‌تان چه شکلی باشد، وقتش است که آن را عملی کنید. وارد عمل شوید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. تغییر ترسناک است اما این ترس باید مثبت و هیجان‌انگیز باشد.
«از همه چیز مهم‌تر این است که زمانبندی واقعاً اعصاب‌خردکن است. کی وقت آن می‌رسد که از کارتان بیرون بیایید؟ مطمئن باشید که چراغ‌سبزهای زندگی‌تان هیچوقت همه با هم روشن نمی‌شوند. جهان هیچوقت علیه شما توطئه نمی‌کند اما هیچوقت هم به میل شما پیش نمی‌رود. شرایط زندگی هیچوقت ایدآل نیست. «یک روز» بیماری است که همه آرزوهایتان را با شما خاک خواهد کرد. اگر برایتان مهم است و می‌خواهید «بالاخره» اینکار را بکنید، شروع کنید چون راه درازی در پیش دارید.» — تیم فریس، از کتاب ۴ ساعت کار در هفته اگر لازم است کم‌کم شروع کنید و با ایجاد تغییرات جزئی در زندگی‌تان خودتان را در مسیر تغییر بیندازید. نکته مهم این است که فقط کاری کنید که این تغییرات ایجاد شوند. کم‌کم تغییرات بزرگ و بزرگ‌تری را در زندگی‌تان شروع می‌کنید و درنتیجه این تغییرات شادی و خوشبختی‌تان روز‌به‌روز بیشتر خواهد شد.
به استقبال چیزهایی بروید که از ته قلب دوست دارید و این مسیر هیجان‌انگیز ساختن سبک‌زندگی‌تان را آغاز کنید. یادتان باشد شما خودتان به تنهایی کاپیتان این کشتی خاص هستید!
«هیچوقت برای اینکه به کسی تبدیل شوید که می‌خواهید دیر نیست.» — جرج الیوت

ادامه مطلب / دانلود

همه ما تا به حال درباره افراد موفق و رمز و رازهای رسیدن‌شان به موفقیت مطالبی خوانده ایم یا حرف‌هایی شنیده ایم. به گزارش تسنیم، آن چه در ادامه می خوانید اندکی متفاوت از آن هایی خواهد بود که خوانده یا شنیده اید.

آشنایی با نحوه موفقیت این افراد مشهور...

۱ – بیل گیتس / یک ساعت مطالعه :

بیل گیتس رئیس شرکت مایکروسافت هر شب قبل از خواب حدود یک ساعت درباره تمامی مسائل نظیر سیاست و اخبار اقتصادی روز مطالعه می کند. دانشگاه اسکز در سال ۲۰۰۹ مطالعاتی انجام داد که بر اساس آن ۶ دقیقه مطالعه روزانه می تواند استرس را تا ۶۸ درصد کاهش دهد. از دیگر خواص مطالعه در بلند مدت، به تاخیر انداختن ابتلا به آلزایمر گزارش شده است.

۲ – دکتر چارلز چیسلر / خاموش کردن تلفن همراه و وسایل الکترونیکی :

دکتر چارلز چیسلر رئیس دانشگاه هاروارد آمریکا بر این باور است که نور آزاد شده از صفحه تلفن های همراه باعث فرستادن پیام هایی به ذهن ما می شود که ذهن ما را فعال نگاه می دارد و باعث می شود دستور آزادسازی مواد شیمیایی به هنگام خواب در بدن به تعویق بیفتد که برای خواب ما مشکل آفرین می شود. اگر می خواهید شب ها راحت و آسوده بخوابید تلفن همراه خود را در اتاق دیگری و دور از دسترس قرار دهید.

۳ – ورا وانگ / انجام فعالیت های خلاقانه :

ورا وانگ که باید لقب معروف ترین طراح مد و لباس جهان را به او داد، همواره قبل از خواب به طراحی می پردازد. شاید بهترین زمان برای انجام فعالیت های خلاقانه در سکوت و آرامش شب باشد. مطالعات نشان می دهد که افرادی که سحر خیز هستند به هنگام شب در انجام فعالیت های خلاقانه موفق تر عمل می کنند. این گونه افراد به هنگام شب بهتر می توانند مسائل منطقی را تحلیل کنند و همچنین راحت تر به ارتباطات بین ۲ موضوع پی می برند و در نتیجه در فعالیت ها و عملیات های خلاقانه موفق تر ظاهر می شوند.

۴ – فردریک اسمیت / برنامه ریزی برای روز بعد :

مدیر شرکت اکسپرس آمریکا که بزرگ ترین شرکت های هواپیمایی باری دنیا شناخته می شود، همواره قبل از خواب به بررسی برنامه روز بعد خود می پردازد و بنابراین صبح ها به راحتی می تواند بعد از بیدار شدن بلافاصله به سراغ فعالیت روز و آن چه باید انجام دهد برود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که آن دسته از کسانی که شب ها قبل از خواب برنامه روز بعدی خود را آماده می کنند می توانند به مراتب انسان های موفق تری باشند و بعد از مدتی پیشرفت ها و قدم های بزرگی در زندگی برمی دارند.

ادامه مطلب / دانلود

روبرو شدن با همسرتان در محل کار

فرض کنید با خواندن پیام های شخصی همسرتان ، یا از طریق یکی از دوستان مشترکتان متوجه شده اید که همسرتان با یکی از همکارهایش رابطه دارد. سوال های بسیاری ذهنتان را به خود مشغول کرده اند- چرا به من خیانت کرده است؟ آیا قبلا هم این کار را کرده است؟ آیا او را به من ترجیح می دهد؟ آیا رابطه ما به پایان رسیده است؟

قرار گرفتن در چنین موقعیتی تجربه بسیار سختی است. ولی خوب حتی اگر دانستن این مسئله کمک زیادی به شما نکند، باید بگوییم که افراد زیادی با این مشکل روبرو هستند. تحقیقات نشان داده اند که در ایالات متحده 44% از مردان و 37% از زنان با همکاران خود، حتی برای مدتی اندک هم که شده، رابطه داشته اند. با این مشکل چطور باید مواجه شویم؟

روبرو شدن با همسرتان
مواجه شدن با همسرتان بدون تبدیل کردن موضوع به یک جنگ تمام عیار نیاز به تمرین و مهارت بسیار دارد. قبل از اینکه درباره رابطه اش حرفی با او بزنید چیزهایی که می خواهید به او بگویید را بنویسید تا خطوط اصلی بحثتان مشخص باشد. اگر حین صحبت کردن احساس کردید که دارید زیادی عصبانی می شوی، بحث را متوقف کرده و محیط را ترک کنید تا هم هوایی بخورید و به اعصابتان مسلط شوید و هم فکرتان را یک جا جمع کنید.

درک مشکلات مخفی
همسرتان لزوما بخاطر مسائل جنسی به شما خیانت نمی کند. دلایل بسیاری وجود دارند که ممکن است باعث شوند که به آغوش دیگری پناه ببرد. احساس دوست داشته نشدن، احساس درک نشدن، عدم گذراندن وقت کافی با یکدیگر، و بسیاری مسائل دیگر می توانند این مشکل را به وجود بیاورند. هر کدام ازاین مشکلات در صورتی که درک و برطرف نشود می تواند به مرور زمان به خیانت طرفین منجر شود. با صحبت و زمان گذاشتن این مشکلات را یافته و به کمک یکدیگر راه حلی برای آنها بیابید.

چگونه این مرحله را پشت سر بگذاریم؟

حرف زدن با دیگران
حرف زدن در مورد این مسئله و احساساتتان طی دوران پشت سر گذاشتن این بحران می تواند به شما کمک کند. اگردر دوستان نزدیک یا اعضای خانواده کسی هست که به او اعتماد دارید، می توانید با آنها حرف بزنید و یا اگر دوست ندارید با آشنایان راجع به این مسئله حرف بزنید می توانید به مشاور مراجعه کنید. مراجعه به مشاور این مزیت را دارد که می توانید راهکارهایی نیز دریافت کنید. در هر صورت مهم این است که راجع به مشکلتان حرف بزنید.

کنار یکدیگر باقی ماندن
کنار یکدیگر باقی ماندن پس از خیانت یکی از طرفین انتخاب سختی می تواند باشد. اما این را هم  در نظر بگیرید که گاهی اوقات رابطه پس از برطرف شدن این مشکلات قوی تر از دوران پیش از خیانت می شود. این موقعیت باعث می شود که طرفین رابطه خود را مورد سوال قرار دهند، مشکلات موجود در رابطه شان را یافته و برطرف کنند.

جدا شدن؟
برای برخی یک چنین رابطه ای هیچ توجیهی ندارد و بلافاصله زندگی مشترکشان را به پایان می رسانند. برخی دیگر نیز تصمیم می گیرند فرصت دیگری به طرف مقابلشان بدهند، ولی با گذشت زمان می بینند که سایه تاریک این مسئله رابطه شان را تیره و تار کرده است و نمی توانند بحران پس از آن را پشت سر بگذارند. چنانچه با راهنمایی گرفتن از مشاور نیز به نتیجه مطلوب نرسیدید جدایی گزینه صحیحی برای شما خواهد بود.

ادامه مطلب / دانلود

داشتن شهامت برای ازدواج و زندگی مشترک

داشتن شهامت برای ازدواج و زندگی مشترک

داشتن شهامت برای ازدواج و زندگی مشترک مسئولیت در زندگی مشترک از جمله وظایف بسیار سنگین و حساس می‌باشد که زیرمجموعه مسئولیت‌های اجتماعی و تدبیر منزل است.

مسئولیت پذیری

همان‌طور که در هستی هیچ ذره‌ای نیست که بیهوده آفریده شده و دارای وظیفه‌ای نباشد، انسان نیز که گل سرسبد آفرینش است، در قبال خداوند، خود و دیگران مسئولیت‌های عظیمی بر عهده دارد. تفاوت وظایف انسان با سایر موجودات مثل جماد، نبات و حیوان آن است که مسئولیت‌های آن‌ها غیر‌اختیاری و جبری است.

یعنی این موجودات و حتی موجودات مجرد مانند فرشتگان به گونه‌ای از روی اجبار انجام وظیفه می‌کنند. اما مسئولیت آدمی به اختیار خود اوست. خداوند در سوره‌ی انسان آیه 3 می‌فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ما راه حق و باطل را به او نشان دادیم. می‌خواهد هدایت پذیرد (مسئولیت‌هایش را انجام دهد) یا کفران (نعمت) کند.»

سه گونه مسئولیت انسان

1-مسئولیت عبودی که وظیفه بین او و خدایش می‌باشد. مثل: نماز، روزه، حج، زکات و…

2-مسئولیت فردی که دو قسمت است:

الف) وظیفه‌ای که انسان نسبت به اعضا و جسم خویش دارد. یعنی وظیفه حفظ صحت جسم برای استفاده صحیح از آن جهت تعالی روح.
ب) وظیفه تکامل و حفظ روح از بیماری‌های معنوی و رذیلت‌های اخلاقی مثل بی‌ایمانی، ستم، حسادت و…

3-مسئولیت اجتماعی که به دو شاخه تقسیم می‌شود:
الف) وظایف مربوط به امور خانواده و افراد آن (تدبیر منزل)
ب) وظایف مربوط به جامعه و افراد آن.

مسئولیت در زندگی مشترک از جمله وظایف بسیار سنگین و حساس می‌باشد که زیرمجموعه مسئولیت‌های اجتماعی و تدبیر منزل است. همسرداری و تربیت فرزند دارای آداب و احکام ویژه‌ای در اسلام است و افراد خانواده دراین‌باره وظایف و جایگاه مشخصی دارند که فقط با انجام درست آن مسئولیت‌ها و عدم‌جابجایی نقش‌ها در خانواده می‌توان در خانه محیطی سالم و متعالی فراهم کرد. خداوند در سوره‌ی زمر آیه 15 می‌فرماید:

«همانا زیان‌کارترین افراد کسانی هستند که خود خانواده خود را بر اثر عدم تربیت صحیح یا کوتاهی در آن در روز قیامت به زیان انداختند. هان! این همان خسران و زیان آشکار است.»حضرت علی(ع) می‌فرماید: «برای هریک از کارکنان منزل کاری معین کن و مسئولیت آنها رابر عهده‌شان بگذار. وقتی وظیفه خود را فهمیدند به امید دیگران از زیر کار، شانه خالی نمی‌کنند.» (غررالحکم-ص145)

اثرات مسئولیت‌پذیری

مسئولیت‌پذیر بودن باعث انجام بهتر و صحیح‌تر کارها می‌شود. اشخاص وظیفه‌شناس به‌علت پاسخ‌گو بودن در مقابل کارهای‌شان قابل‌اعتمادترند و این جلب‌اعتماد از زمینه‌های پیشرفت آن‌ها به‌شمار می‌رود. این ویژگی مهم روند پیشرفت‌های فردی و اجتماعی

و تعاملات بین افراد را سرعت می‌بخشد و بر میزان اعتبار اجتماعی شخص می‌افزاید و به او احساس ارزشمند بودن و عزت‌نفس می‌دهد. زندگی با یک همسر وظیفه‌شناس و مسئولیت‌پذیر بسیار لذت‌بخش‌تر از زندگی با فردی بی‌مسئولیت و بی‌وجدان است.

متاسفانه به علت تغییر ساختار فرهنگی خانواده‌ها در جامعه ایرانی برخی از والدین، فرزندان خود را برای مسئولیت‌پذیری در زندگی تربیت نمی‌کنند و وقتی فرزندان آن‌ها به سن ازدواج می‌رسند، به علت ترس از قبول وظایف راضی به ازدواج نمی‌شوند. یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج، همین عدم مسئولیت‌پذیری جوانان می‌باشد.

جوانان باید بدانند که پس از ازدواج نوع مسئولیت‌های آن‌ها تغییر می‌کند و تفاوت ویژه‌ای با دوران مجردی دارد. دیگر نباید تنها نظرات خود را مهم بدانند و اعمال کنند و ‌باید به عقیده همسر آینده خود نیز توجه داشته باشند،

حتی اگر نظراتی متفاوت با یکدیگر دارند در نهایت به‌صورت مشترک تصمیم‌گیری کنند. از سوی دیگر آگاه باشند با ازدواج به تعهدات و قیدوبندهای آنان اضافه می‌شود برای همین لازم است زوجین هر دو حس مسئولیت‌پذیری داشته باشند.

فکر می‌کنید چرا برخی از ازدواج‌ها محکوم به شکست است؟ حس وظیفه‌شناسی دیدگاه فرد را نسبت به مشکلات بازتر و شجاعت او را در برخورد با سختی‌ها بیش‌تر می‌کند. پذیرفتن مسئولیت از کودکی و نوجوانی در بزرگسالی از انسان فرد شجاع‌تر و مدبرتری می‌سازد که می‌تواند با اندیشه و تفکر محیطی مثل خانواده را با برنامه‌ریزی صحیح مدیریت کند.

البته وظیفه‌شناسی در ازدواج و تشکیل زندگی مشترک نیازمند بلوغ جسمانی، عاطفی، اجتماعی و تا حدودی اقتصادی نیز می‌باشد و در صورت عدم‌وجود هر کدام از فاکتورهای بالا فرد نمی‌تواند

نقش خود را به نحواحسن ایفا کند. ازدواج بدون توجه به ویژگی مسئولیت‌پذیری حاصلی جز افزایش اختلاف و بی‌نظمی در زندگی مشترک نداشته و منجر به فروپاشی کانون گرم خانواده در آینده خواهد شد.

چند نکته مهم؛

اگر می‌خواهید در زندگی آینده خود فردی مسئولیت پذیر باشید بهتر است به این موارد توجه کنید؛

– سعی کنید همیشه در کارها اعتماد‌به نفس داشته باشید.
– همیشه آن‌چه در توان دارید برای انجام وظایف خود به کار گیرید.
– با کمال شجاعت اشتباهات خود را بپذیرید.
– برای جبران شکست‌هایتان تلاش کنید.
– همیشه انتقادپذیر باشید و ظرفیت شنیدن انتقاد را نیز داشته باشید.
– برای رسیدن به اهداف خود برنامه‌ریزی کنید.
– با وظیفه‌شناسی نشان دهید صلاحیت و شایستگی انجام کارهای محوله را دارید.
– قبل از انجام هرکار قدری تأمل داشته باشید و اندیشه کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را در کوتاه‌ترین زمان کسب کنید

ادامه مطلب / دانلود

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک

دوران عقد زیربنای یک عمر زندگی مشترک زوجین در این دوران به دلیل عدم تعهد نسبت به یکدیگر و قرارگیری در موقعیت عاطفی جدید دوران خوشایندی را تجربه می‌‌کنند و به دلیل عدم وجود تعارضات دوران عقد و ازدواج در‌ دوران نامزدی، در این دوران بدون مشکل باهم ارتباط برقرار می‌‌کنند.به اختصار چند ویژگی مهم دوران نامزدی را در اینجا برایتان می گوییم. نکته هایی که شاید در مقدمه زندگی مشترک، حکم نکات کنکور زندگی تان را داشته باشند!دوران نامزدی زوجین به موجب یک قرارداد به توافق می‌رسند که در آینده با یکدیگر ازدواج کنند.دوران نامزدی باید با نظارت خانواده‌‌ها و در چارچوب شرعی باشد و از مسائلی که زن و شوهر محرم دارند، اجتناب شود. در این دوران دختر و پسر در راستای شناخت برای ازدواج با حفظ موازین شرعی حق صحبت کردن، مسافرت کردن را دارند.

دوران آشنایی بهتر است حداقل سه ماه و حداکثر 4 یا 5 ماه ‌باشد و در این دوران نباید هیچ گونه وابستگی به وجود آید و هر لحظه آماده شنیدن پاسخ منفی ‌یا مثبت باشد. افراد درون فامیل یا آشنا به اندازه غریبه ها نیازی به دوران نامزدی ندارند چون شناخت آنها درباره خانواده و کلیات روحیه فرد مقابل شان بیشتر از غریبه ها است. بنابراین شناخت و نامزدی در میان این جوانان می تواند در یکی دو ماه حاصل شود. افرادی که از مناطق گوناگون هستند، می توانند برای شناخت بیشتر مدتی طولانی‌تر با یکدیگر نامزد باشند.والدین در دوران نامزدی باید با ایجاد فرصتی برای ملاقات‌‌های متعدد، رفت و آمد‌های خانوادگی، کمک به تصمیم گیری عاقلانه و آگاهانه و حمایت از انتخاب نهایی فرزندان خود به آنها کمک کنند.

در دوران نامزدی افراد باید دقت، حساسیت و هوشیاری بالایی را برای تصمیم‌گیری قطعی داشته باشند.اشتباهات خطرناک دوره نامزدی این ها هستند: عدم توجه به ویژگی‌‌های منفی و علائم هشدار دهنده طرف مقابل، چشم پوشی از ارزش‌ها و باور‌های درست خود، تسلیم در برابر خواسته‌‌های جنسی طرف مقابل. این مشکلات باعث وجود معضلات بعدی در زندگی زوجین می‌شود.

این دوران بهترین موقعیت برای محک زدن معیارهای افراد برای ازدواج و انتخاب همسر، شناخت ویژگی‌‌های شخصیتی خودشان، همچنین انتخاب منطقی و عاقلانه و در نهایت ازدواجی آگاهانه است.از بهترین شیوه‌ها برای شناخت فرد مشاهده‌ نحوه تعامل وی با خانواده ‌است. نحوه‌ برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر، شاخصی از رفتار آینده او در یک ارتباط صمیمانه است.

در دوران آشنایی، فرد باید بر اساس شناخت خود از زندگی و آینده نگری و تصمیم برای انتخاب همسر و شریک زندگی به دنبال کسب اطلاعات لازم و کافی باشد. فرد در این دوران باید از خانواده همسر، جایگاه وی در خانواده و خصوصیات شخصی‌اش اطلاعاتی را کسب کند. اطلاعات خانوادگی، تحقیق و تفحص در محل کار، زندگی، تحصیل و استفاده از راهنمایی‌های مشاور از جمله منابع اطلاعاتی برای آشنایی بهتر در دوران آشنایی است.

برای تصمیم گیری بهتر برای ازدواج در این دوران نباید هیچ گونه وابستگی بین طرفین به وجود آید.این دوران فرصتی برای آشنایی بیشتر خانواده‌ها، فامیل و دوستان، آمادگی برای زندگی مشترک، آشنایی عمیق زوجین با یکدیگر، پذیرش نامزد به عنوان همسر آینده، قطعیت در تصمیم گیری برای انتخاب همسر و قبول تعهد برای زندگی مشترک است. قبل از عقد دوران نامزدی برای استحکام زندگی زوجین باید مورد توجه قرار گیرد.

افراط و تفریط در دوران نامزدی، وجود انتظارات بیش از حد طرفین از یکدیگر و عدم رعایت حد و مرزها از مشکلات دوران نامزدی است.حدود ارتباطات در دوران نامزدی باید در حد شناخت، تعیین ‌اهداف و برنامه‌های آینده زندگی زوجین باشد. وجود ارتباطات جسمی و جنسی برزندگی مشترک زوجین اثرات نامطلوبی خواهد گذاشت مادر همیشه می‌گفت: «دوران عقد مثل لبه تیغ می‌مونه، اگر صادقانه و با محبت قلبی و دلسوزانه باشه. اگر مودبانه و از راه درستش رفتار بشه. حتی اگه همه اینها باشه ولی با ظرافت خودش انجام نشه درست برعکسش نتیجه می‌ده و می‌شه…»

مادر همیشه می‌گفت: «دوران عقد مثل لبه تیغ می‌مونه، اگر صادقانه و با محبت قلبی و دلسوزانه باشه. اگر مودبانه و از راه درستش رفتار بشه. حتی اگه همه اینها باشه ولی با ظرافت خودش انجام نشه درست برعکسش نتیجه می‌ده و می‌شه…»محترم همیشه می‌گفت خانواده همسرش بی‌دلیل حسادت می‌کنند و باعث ناراحتی می‌شوند. همسرش هیچ‌وقت از حق او دفاع نمی‌کرد. مدام حرفهای مادرش را تکرار می‌کرد و از او می‌خواست بهش حق بدهد. از انتخاب لباس گرفته تا خرید وسایل. مدام می‌گفت نظر مادر را پرسیدی؟انگار که مادرش مثل آنتن به او وصل بود. وقتی به شوهرش می‌گفت بچه ننه، ناراحت می‌شد!

رابطه تازه عروس و دامادها با خانواده‌های طرف مقابل از عوامل مهم در استحکام رابطه همسران است.با توجه به اینکه خانواده اولین و تاثیرگذارترین نهادی است که فرد در آن رشد کرده، والدین قابلیت دخالت مثبت و منفی را در همه مراحل زندگی فرزندان حتی زمانی که آنها مستقل شده‌اند را دارند و البته شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز به این مسئله دامن می‌زند که متاسفانه دخالت های نابجا و نادرست والدین از حیطه‌های مشکل‌زا برای زوج‌های تازه شکل گرفته تا آنجا که آمار بالایی در زمینه طلاق را به خود اختصاص داده است.

بی تجربگی و عدم مدیریت

روانشناسان به این اعتقادند که دوران عقد می‌تواند برای خیلی از زوجین دوران سختی باشد. چرا که آنها به دلیل بی‌تجربه‌گی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند. برای اینکه از استرس‌ها و درگیریهای احتمالی کاسته شود، افراد باید از همان روزی که تصمیم به ازدواج می‌گیرند درست رفتار کردن، مدیریت برنامه‌ها و آینده‌نگری را نیز از اصول اولیه یک ازدواج موفق بدانند و در جهت آن گام بردارند.

وابستگیهای بیش از اندازه پسر به خانواده نشانه وجود آسیب روانی و وجود اختلال عاطفی در مرد می‌باشد که جز با روان‌درمانی نمی‌توان از عوارض این آسیب در امان ماند. اما پس از روان‌درمانی با توجه به میزان این وابستگی می‌‌توان راه‌کارهایی را اجراء نمود از قبیل صحبت کردن با خانواده پسر و درخواست عدم دخالت خانواده. دادن مسئولیتهای بیشتر و پر کردن خلاء عاطفی به شکل صحبتهای سالم و روابط سالم از طرف همسر.

وابستگی بیش از حد

نرگس و رضا هر دو شاکی بودند. رضا می‌گفت نرگس بیش از اندازه حساس و وابسته به مادرش است. هر خریدی که انجام می‌دهیم باید طوری باشد که مادرش هم خوشش بیاید و آبرویش جلو خانواده‌اش نرود. نرگس هم می‌گفت رضا می‌خواهد طوری رفتار کنم که خوشایند خانواده‌اش باشم. باید هر جشنی می‌خواهیم برویم و هرکاری می‌خواهیم بکنیم، با خانواده‌اش باشیم. دیگر خسته شده‌ام! مهمترین اختلالات در دوران عقد،

ناشی از وابستگی است و از جمله آسیبهایی که به وجود می‌آورد، شکستن اقتدار مرد در تصور زن و حساس شدن مرد به رفتارهای همسر و اطرافیانش است. ناپخته بودن شخصیت زن و مرد سبب عدم انتقال حس حمایت از سوی مرد به زن و زن به مرد می‌شود. عدم قدرت تصمیم‌گیری در مورد مسائل مهم زندگی و اختلاف بین روابط زن و شوهر باعث آسیبهای عاطفی عمیق می‌شود. در واقع این آسیبها کاملا به شرایط تربیتی و نحوه تربیت زوجین بستگی دارد و شکل بروز این آسیبها کاملا متفاوت است.

هنوز بچه هستید!

به واقعیتی فکر می‌کند که این روزها تبدیل به رویا شده است. می‌خواهند خانواده شوند با چهارچوب‌هایی که بنا می‌کنند. ولی کسی آنها را باور نمی‌کند. می‌گویند: «هنوز بچه هستید.» می‌خواهند چهارچوب‌های زندگی خودشان را به او و همسرش دیکته کنند. می‌گوید: «شاید چهارچوب‌هایمان هنوز ضعیف است ولی کم‌کم قوی می‌شود.» با ناراحتی می‌گویند: «این حرفها هنوز برایتان زود است. حتما می‌خواهید ما را کنار بگذارید، چون فکر می‌کنید بزرگ شده‌اید.» به اینجا که می‌رسد می‌خواهد بگوید: «مگر می‌شود آدم از ریشه‌اش جدا شود؟ فقط می‌خواهیم تجربه کنیم تا بزرگ شویم. تا کودک نمانیم.» اما اینها را توی دلش می‌گوید.

فرق میان نصیحت و دخالت

برای تمایز و تشخیص بین پند و نصیحت‌های والدین و دخالت باید گفت که رابطه محترمانه‌ای که در آن مرزها رعایت شود، تعیین‌کننده است. اگر در ابتدا روابط بین زوج‌ها و خانواده‌ها محترمانه باشد آن وقت دختر و پسر تلاش والدین برای حل مسئله را به‌عنوان نصیحت و ارائه راهکار می‌پذیرند اما اگر این ارتباط محترمانه نباشد، مسلما آن را دخالت می‌بینند. یکی از نیازهایی که زوجین دارند این است که در سال‌های اولیه تشکیل زندگی می‌خواهند با والدین طرف مقابلشان صمیمی شوند و بیش از اندازه به معاشرت کردن روی می‌آورند یا در هر کاری از آنها مشورت می‌گیرند و در واقع خود زوج‌ها هستند که این اجازه را می‌دهند که رابطه از حالت احترام خارج شود و این را باید دانست که صمیمیت‌های زیاد درگیری و تنش ایجاد می‌کند.

قطع ارتباط با خانواده

زهرا چند ماهی که از عقدش گذشته و ارتباطش را با خانواده همسرش قطع کرده است. نمی‌خواسته دخالتی در زندگیش باشد. خواسته است مستقل باشند. حالا همسرش مدتی است که می‌خواهد با خانواده‌اش ارتباط داشته باشد ولی او این را به حساب بی‌ارادگی همسرش می‌گذارد.روان شناسان می گویند: در باب معاشرت و رفت‌و‌‌آمد زوج‌ها با خانواده‌های طرف مقابل نمی‌توان نسخه خاصی پیچید و این مسئله براساس انتظارات زوج‌ها پایه‌گذاری می‌شود. بهترین نوع حالت دیدارها و رفت‌وآمدها این است که باعث به هم خوردن خلوت‌های دو نفره زن و شوهر نشود.

اما به هیچ عنوان قطع ارتباط کردن با خانواده درست نمی‌باشد. زیرا خانواده و روابط بین فردی موجود در خانواده زمینه‌ساز استقلال فرد در دورانهای بعدی رشد است. در این دوران والدین با بحران روحی دیگری مواجه می‌شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از اینکه فرزندشان جذب خانواده همسرش شود وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می‌آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل می‌کند. زوجهای جوان باید بدون قطع ارتباط و بصورتی آگاهانه ارتباطی درست و سالم داشته باشند.

استقلال،  گوی همیشه گمشده

دوست دارد روی پای خودش بایستد. از این وضع خسته شده است! فکر می‌کند داشتن استقلال خیلی سخت است. آن هم بعد از ازدواج. اصلا فکر می‌کند این کار نشدنی است!کارشناسان می‌گویند: «خیلی از خانواده‌ها می‌خواهند مثلا به فرزند خود کمک کنند تا گره‌ای از مشکلات را باز کنند ولی متاسفانه با دخالتهای بی‌جا باعث کور شدن آن گره می‌شوند. زوجهای جوان خیلی راحت و با نهایت احترام می‌توانند خود مانع دخالتها شوند.»

می‌خواست تعادل بین ارتباط خانواده و استقلال همسرش وجود داشته باشد. دوست داشت همه‌چیز به جا و در کنار هم باشد. می‌ترسید پازلها درست کنار هم چیده نشوند. ولی نمی‌دانست همیشه راههایی وجود دارد که این پازلها به درستی کنار هم قرار بگیرند.اولین راهکار، آگاهی خانواده‌ها در زمینه اهمیت استقلال در زوجین و عوارض مخرب ناشی از عدم تعادل است. دوم عدم دخالت والدین در تصمیم‌گیریهای زوجین و هدایت نامحسوس آنها در مواردی که تصمیمهای نا‌درست گرفته می‌شود.

حضورهای همیشه پررنگ  و نا به جا

با وجود داشتن مشکلات مالی همسرش و کمکهایی که از طرف خانواده‌اش در دوران عقد می‌شد روز به روز حضورشان پررنگ‌تر می‌شد. به طوری که احساس می‌کرد دیگر نقشی در زندگی ندارد. وقتی دلایل نگرانیش را به همسرش می‌گفت جواب می‌شنید چاره‌ای نیست.مشاوران  می‌گویند: «گاهی مدیریت نادرست خانواده باعث می‌شود، زوج جوان با مشکلات جدیدی مواجه شوند. در این دوران همسران جوان عمدتا هنوز با خانواده خود زندگی می‌کنند.

به دلیل اینکه هنوز وابستگی اقتصادی به خانواده وجود دارد و این می‌تواند مشکلاتی برای زوجین ایجاد کند.‌ راه‌کاری که در این شرایط می‌توان ارائه داد در درجه اول مستقل شدن مالی پسر از خانواده خود است استغناء روانی مرد و نحوه مدیریت مالی وکسب و کار و مرزبندی در مسائل اقتصادی بین او و خانواده‌اش می‌تواند مثمر ثمر باشد. و در صورت دخالت های بیش از اندازه از حد و عدم توانایی در مدیریت، جدا شدن کسب و کار از والدین شاید بتواند به این وضعیت پایان دهد.

ادامه مطلب / دانلود

4 خطری که زندگی مشترک را تهدید می کند

4 خطری که زندگی مشترک را تهدید می کند

چکار کنم همسرم را دوست ندارم،در بعضی از ازدواج ها دیده می شود یکی از زوجین دائم این احساس را دارد که همسرش شخص دلخواهش نیست و از این موضوع احساس ناراحتی می کند. واقعیت این است که این حس تقریبا به سراغ بسیاری از افراد متاهل می آید، اما برای برخی افراد،

ادامه مطلب / دانلود

افرادی که شاد هستند و بیشتر می‌خندند، خود را به‌صورت طبیعی از بیماری‌ها در امان نگه‌می‌دارند چون سیستم ایمنی قوی‌تری دارند و در نتیجه عمر طولانی‌تری خواهند داشت.

این افراد عمر طولانی تری خواهند داشت!

تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد احساساتی مانند استرس، عصبانیت و ترس سیستم ایمنی بدن را دچار اختلال می‌کند و در نتیجه افراد غمگین و پراسترس، خطر ابتلا به بیماری‌هایی مانند سکته ‌قلبی، سکته مغزی و دیابت را در خود افزایش می‌دهند اما در مقابل، افرادی که شاد هستند و بیشتر می‌خندند، خود را به‌صورت طبیعی از بیماری‌ها در امان نگه‌می‌دارند چون سیستم ایمنی قوی‌تری دارند و در نتیجه عمر طولانی‌تری خواهند داشت.

با دانستن این حقیقت، شاید بسیاری از افراد تصمیم به شاد بودن بگیرند اما چیزی برای شادی و خندیدن پیدا نکنند و تنها بار سنگین مشکلات و نگرانی‌ها راه را برای شاد بودنشان مسدود ‌کند اما نگران نباشید؛ راهکار خندیدن شما دست ماست!

با مردم زنده دل دوست شوید

به جای وقت گذراندن و معاشرت با افراد ناامید و منفی‌باف، دوستان خود را از بین افراد شاد و خنده‌رو انتخاب کنید. منتظر نباشید که شادی به سمت شما بیابید بلکه باید خودتان در جستجوی شادی باشید و یافتن دوستان شاد یکی از تلاش‌های شما برای داشتن اوقاتی خوش و نشاط‌آور است. بعضی از افراد استعداد ذاتی در داشتن روحیه طنز دارند و هم‌صحبتی با آنها کسالت را از وجود شما بیرون خواهد کرد.

معجزه مرور خاطرات

هر فردی در زندگی لحظات خوب و شادی‌آوری داشته که به اصطلاح عامیانه یک دل سیر در آن لحظات خندیده و احساس خوبی را تجربه کرده است. با افراد خانواده یا دوستانتان خاطرات آن لحظات خوش را مرور کنید و از تجدید خاطرات خنده‌دار و شاد، لبخند را بار دیگر به لب‌هایتان بنشانید. مخصوصا وقتی دچار کسالت یا ناراحتی شدید، سعی کنید مروری بر گذشته داشته باشید و یکی از لحظات شادتان را در ذهنتان مجسم کنید تا اگر هم نخندیدید، آن شرایط سخت را راحت‌تر پشت سر بگذرانید.

زندگی را آسان بگیرید

همه انسان‌ها، دقت کنید؛ همه انسان‌ها! در زندگی مشکلاتی را تحمل می‌کنند و هیچ انسانی در کره زمین وجود ندارد که بدون مشکل باشد. روی این جمله خوب فکر کنید و سعی کنید این حقیقت را ملکه ذهنتان کنید که شما هم از دیگر انسان‌ها مستثنی نیستید. پذیرش این واقعیت باعث می‌شود احساس تنهایی نکنید و مهم‌تر از آن در مشکلاتتان غرق نشوید و زندگی را کمی آسان بگیرید. اگر برای چیزهایی که در یک لحظه و فوری نمی‌توانید تغییرش دهید نگران شوید و بی‌تابی کنید، نه‌تنها مشکلات حل نخواهد شد، بلکه عمق فاجعه را بیشتر می‌کنید چون تاکید روی هر مساله‌ای، باعث تقویت آن می‌شود. سعی کنید زندگی و مشکلات آن را خیلی جدی نگیرید و با این کار انرژی بیشتری در خود به وجود آورید.

واکنش سریع ممنوع

هنگام رویارویی با مشکلات یا اتفاق‌های غیرمنتظره، سریع واکنش منفی نشان ندهید. در مورد موضوع کمی فکر کنید و به راه‌حل بیندیشید. زندگی سیاه و سفید نیست و باید همیشه حد تعادل را در آن رعایت کرد. این باور را در خود به وجود آورید که هر اتفاقی در زندگی شما می‌افتد، دارای هدف است و تاثیری خوب روی شما خواهدگذاشت. اگر با این اعتقاد زندگی کنید، بعد از هر تجربه‌ای حتی تلخ و ناگوار، به دنبال جنبه‌های مثبت آن اتفاق خواهیدرفت و قدرت روانی‌تان را بالا می‌برید و شادتر از همیشه زندگی خواهیدکرد. به خاطر داشته باشید که هدف از زندگی، تکامل شماست و فقط از طریق تحمل سختی‌ها و بالا رفتن تجربه‌هاست که هر روز پخته‌تر و بالغ‌تر می‌شوید.

طبیعت، منبع انرژی

هر چقدر بیشتر به طبیعت نزدیک شوید، شادی بیشتری را تجربه خواهیدکرد و راحت‌تر می‌خندید. اگر در فضای سبز هستید، کفش‌هایتان را دربیاورید و اجازه بدهید کف پایتان زمین را لمس کند. ارتباط با طبیعت، روان را با نشاط و کسالت و خستگی را از شما دور می‌کند. گل‌ها را ببویید و با تمام وجود عطرشان را استشمام کنید. حتی اگر از جنگل دور هستید، می‌توانید در یکی از پارک‌ها و فضاهای سبز شهرتان لحظاتی را با خود خلوت و با درختان و فضای اطرافتان ارتباط برقرار کنید تا شادمانی درونتان زنده شود.

فست فود نخورید تا بخندید

خوردن بعضی از غذاها شاید لذت‌های خوب اما زودگذر داشته باشد اما آثار بدی روی سلامت می‌گذارد. فست‌فودها به مرور شما را افسرده و کسل خواهندکرد و تاثیر بدی روی شادی شما می‌گذارند. هر چقدر رژیم غذایی سالم‌تر باشد، به همان اندازه لبخند بیشتری به لب‌هایتان خواهدآمد. اسفناج، شکلات تلخ، آواکادو، سالمون چند مورد از صدها خوراکی‌ای هستند که باعث بالا بردن نشاط و شادمانی شما می‌شوند. آنها را در سبد غذایی خود بگنجانید.

پرنده‌های خانگی

سرگرم شدن با حیوانات خانگی، مخصوصا پرنده‌ها، اوقات خوبی را برایتان به وجود می‌آورد. مرغ عشق، کاسکو، مرغ مینا، طوطی چند نمونه از پرنده‌های خانگی سرگرم‌کننده هستند که با شیرین‌کاری‌هایشان شما را سرگرم و انرژی زیادی را به اهالی خانه منتقل می‌کنند. از این پرنده‌های سرگرم‌کننده و شیرین غافل نشوید.

تصاویر امیدبخش

داخل اتاقتان از پوسترها و عکس‌های بانشاط و بامفهوم مثبت استفاده کنید. جمله‌های مثبت و انرژی‌دهنده را روی یک برگه کاغذ بنویسید و آن را روی در یخچال، آینه و هرجایی که چشمتان به آن می‌خورد، بگذارید تا روحیه‌تان را حفظ کنید. می‌توانید تصاویری از خنده آدم‌ها، فرزندانتان، دوستان یا حتی خودتان روی کمد لباستان قرار دهید تا هر روز موقع آماده‌شدن و رفتن به محل کار، با دیدن لبخند آنها، لب‌هایتان به خنده باز شود. روزتان را با لبخند آغاز کنید و به خاطر داشته باشید که خندیدن به تمرین نیاز دارد. با رعایت این نکته‌ها می‌توانید وارد مسیر تازه شادمانی شوید. حال برای یک خنده از ته دل آماده‌اید؟

ادامه مطلب / دانلود

اختلاف های اول زندگی، به خصوص در دوره نامزدی و عقد خیلی رایج و البته خیلی استراتژیک هستند. چون می توانند آینده رابطه شما را تعیین کنند. می توانند مشخص کنند شما در تنظیم روابط بالغانه رفتار خواهید کرد یا با همین فرمان تا آخر پیش می روید و زندگی پرتنشی می سازید.

عروس خانم ها بخوانند!

شاید بگویید بعد از مدتی برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده به نظر می رسد. در چنین شرایطی به کمک چند توصیه می توانید شرایط موجود را بهتر بپذیرید و خودتان را با زندگی مشترک تطبیق دهید.

پیشگویی را متوقف کنید!

تصور کنید همسرتان در ارتباط با شما آدم فراموش کاری است، او به صورت معمول تاریخ تولد شما، سالگرد ازدواج و یا مناسبت هایی از این دست را فراموش می کند، در عین حال قرارهایی که با شما دارد نیز پشت گوش انداخته و به عنوان مثال اگر قرار است با هم خرید بروید، ساعتی را که با شما قرار گذاشته فراموش کرده و با تأخیر از راه می رسد.

در این مواقع اگر کمی روی رفتار خود دقت کنید متوجه می شوید هر زمان که قراری با او دارید و یا مناسبت خاصی در راه است شما الگوی خاصی را طی می کنید. از ساعت ها پیش، در ذهن خود مشغول تکرار ماجرایی هستید که انتظارش را دارید؛ به احتمال زیاد با خود فکر می کنید که او باز هم دیر خواهد آمد، قرار را فراموش می کند، تولد من را به کل از یاد برده و …

این کار که به عنوان «نشخوار ذهنی» نیز می توان از آن یاد کرد، یکی از کارهایی است که می تواند آرامش شما را حسابی به هم بریزد. در واقع از ساعت ها پیش از اینکه رویدادی ناخوشایند برایتان رخ دهد، سطح تنش و اضطراب را در خودتان افزایش داده و باعث می شوید تا تحریک پذیری تان افزایش یابد. در این شرایط اگر همسرتان طبق انتظار شما به وعده خود عمل نکند و یا باز هم قراری را فراموش کند، عصبانیت و دلخوری شدیدتری را تجربه خواهید کرد، چرا که از نظر روانی پیش از این رویداد، دچار فرسایش روانی شده بودید.

در عین حال اگر همسرتان مطابق انتظار شما نیز عمل نکند و به عنوان مثال دقیقاً طبق قرار عمل کند، شما لذت کمتری از این رویداد خوشایند را تجربه کرده و به احتمال زیاد برخورد شما نمی تواند مشوق همسرتان برای تکرار این رفتار باشد. اما راه چاره چیست؟

دست به تجربه بزنید!

گاهی اوقــات برخی رفتارهای ساده همسرمان تنها برای ما تبدیل به رفتارهایی آزاردهنـده می شود، آنقدر که اگر آن رفتار را برای دوستی تعریف کرده و نظر او را بخواهیم، به احتمال زیاد به ما خواهد گفت که بی جهت حساسیت نشان می دهیم و این موضوع آنقدرها هم اهمیت ندارد.

واقعیت این است که رفتارهای کوچک در واقعیت چندان اهمیتی ندارند اما امان از وقتی که یکی از همسران روی یکی از آنها حساس شود. آن وقت با هر بار تکرار، آرامش خانه است که به کل از دست می رود. یکی از ساده ترین راه ها برای کمک کردن حساسیت می تواند تجربه همان رفتار ناخوشایند توسط خود ما باشد.

شاید با خود فکر کنید که امکان ندارد من کاری را که دور از نزاکت می دانم انجام دهم. هرچند هیچ کسی نمی تواند شما را مجبور به انجام کاری که دوست ندارید بکند اما توجه داشته باشید که گاهی اوقات تنها بعد از انجام همان کار است که می توانیم متوجه شویم چرا همسرمان آن کار را تکرار می کند و همین نزدیک شدن به دنیای همسر می تواند باعث کم شدن حساسیت در ما باشد.

به عنوان مثال تازه بعد از ترکاندن آدامس، متوجه می شویم که وقتی کسی آدامس را می ترکاند صدایی متفاوت با دیگران را می شنود، صدایی که او تجربه می کند شدت کمتری از صدایی دیگران می شنوند، دارد و در نتیجه کمتر آزاردهنده است. همین دیدن مسئله از زاویه ای دیگر می تواند به ما کمک کند تا واکنش کمتری نشان داده و حداقل با هر بار تکرار آن رفتار آزار کمتری ببینیم.

نقطه مشترک بسازید

انتقاد و قضاوت را بس کنید. بیشتر مردم از همان اول رابطه شروع به انتقاد می‌کنند. به یاد داشته باشید که هیچ‌کس نمی‌تواند ازدواجی را نجات بدهد اگر طرفین بیشتر از تحسین‌شدن مورد انتقاد قرار بگیرند. انتقادهای مدام و پی در پی به همسرتان این حس را می‌دهد که او به اندازه کافی برای شما خوب نیست. این حس (به خصوص برای مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چیز سعی کنید همسرتان را بشناسید و بعد از آن تفاوت‌های قابل قبول همدیگر را بپذیرید.

درباره تفاوت‌ها شفاف‌سازی کنید. اینکه تفاوت را چه معنی می‌کنید، مهم است.

ما همیشه حقایق را از بین فیلترهای متفاوتی رد می‌کنیم که وجود آن فیلترها به فرهنگ، ‌جنسیت و خانواده بستگی دارد. تنها شرط یک ازدواج خوب، حفظ کردن عشق در رابطه است. می‌توانید همسرتان را در نوع سپاسگزاری‌تان غافلگیر کنید. اگر او چیزهایی را همیشه دوست داشته که شما با آن مخالفت می‌کردید، می‌توانید با موافقت خود به او حس متفاوت بدهید. اگر همسرتان همیشه تیر و کمان دوست داشته و به نظر شما خرید تیرو کمان از خرج‌های غیرضروری زندگی بوده، ‌می‌توانید با پس‌اندازهایی که برای تفریح خود کنار گذاشته‌اید،‌ برایش یک تیروکمان بخرید.

ادامه مطلب / دانلود

می‌خواهید شریک زندگی تان هم در کارهای خانه شریک شود؟ روی کمک ما حساب کنید! ما راه‌های شریک کردن مردها در کار خانه را به شما می‌گوییم.

خانم ها بخوانند

مردهای امروزی بیشتر از قدیمی‌ها همسرشان را درک می‌کنند یا لااقل ادعا می‌کنند نسبت به مردان دیروز با شریک زندگی‌شان صمیمی‌ترند. اما همین آقایان نیمه روشنفکر وقتی با انبوهی از ظرف‌های نشسته و خانه پر گرد و خاک روبه‌رو می‌شوند، خود را کنار می‌کشند و همسرشان را به عنوان تنها مسئول انجام کارهای خانه معرفی می‌کنند. در میان مردهای امروزی، کم نیستند کسانی که بار مسئولیت خانه را برای همسرشان کمی‌سبک‌تر می‌کنند. اما اغلب آنها هم از انجام کارهای خانه نه به عنوان یک وظیفه ثابت، بلکه به عنوان یک لطف به همسر دوست‌داشتنی‌شان یاد می‌کنند. در این مطلب از اصلی‌ترین شکایت‌های زنان از دست تنهایی‌شان در انجام کارهای خانه صحبت کرده‌ایم و برای خلاص شدن از آنها راه‌حلی‌هایی را پیشنهاد داده‌ایم. اگر در موقعیت مشابهی قرار دارید، از این راه‌ها برای کم کردن خستگی‌تان کمک بگیرید.

از توانایی‌هایش استفاده کنید

شکایت خانم‌ها: انگار اصلا حرف‌های من را نمی‌شنود. من می‌گویم خسته‌ام، دیگر نای کار کردن ندارم اما او باز هم دست به سیاه و سفید نمی‌زند. از اینکه یک‌تنه باید مهمان داری کنم، به بچه برسم، غذا درست کنم و خانه را تمیز نگه دارم کلافه شده‌ام. چرا خودش خستگی‌ام را نمی‌بیند و برای آرام شدنم تلاشی نمی‌کند؟

درست است که شریک کردن مردها در کارهای خانه شدنی است اما باید انتظارات‌تان را با واقعیت هماهنگ کنید. شاید همسر شما اهل گردگیری خانه نباشد اما بتواند گاز را بشوید و شاید در طول هفته انرژی جارو کردن را نداشته باشد اما در خانه تکانی آخر هفته بتواند به شما کمک کند. پس برای جلب همکاری‌اش، بیشتر از آنکه به مساوی بودن حجم کارهای‌تان توجه کنید، به توانایی‌ها، مهارت‌ها و علایق او توجه کنید. ممکن است همسرتان توانایی یا حوصله انجام کارهای ظریف مثل برق انداختن قاشق‌ها را نداشته باشد اما بهتر از شما بتواند کاشی‌های حمام را برق بیندازد. پس در این مورد با هم حرف بزنید و اجازه دهید از میان کارهای بی‌شمار خانه، چند کار را برای شروع انتخاب کند.

چرا ظرف‌ها را نمی‌شوید؟

شکایت خانم‌ها: تا به حال بارها و بارها به‌ دلیل همکاری نکردن همسرم در کارهای خانه با هم بحث کرده‌ایم. هر بار که ناراحتی من را می‌بیند، زود دست به کار می‌شود اما از فردا من را دست تنها رها می‌کند. از بحث کردن در مورد این موضوع خسته‌ام. چرا همسرم بدون اینکه من بخواهم یا بحث کنم، برای شستن ظرف‌ها یا گردگیری خانه پیش قدم نمی‌شود؟

تصور نکنید همه این پیش فرض‌های همسرتان، قرار است یک روزه تغییر کنند. شما به زمان و صبر بیشتری نیاز دارید و قطعا نمی‌توانید یک روزه از همسری که سال‌ها به شما کمک نکرده، مرد دیگری بسازید، پس صبور باشید و قدم قدم جلو بروید. ناامید نشوید و برای تنبیه کردن همسرتان دوباره همه کارها را با عصبانیت و قهر یک‌تنه به عهده نگیرید. شاید لازم باشد تا مدتی هر بار که به کمک او نیاز دارید، موضوع را با جزئیات کامل مطرح کنید. مردهایی که از کار خانه چیزی سر در نمی‌آورند، نمی‌توانند خودجوش به این امور رسیدگی کنند و باید کسی دقیقا به آنها بگوید که باید از کجا شروع کنند و کارها را چطور پیش ببرند.

با کار کردن شما در خارج خانه مشکل دارد؟

شکایت خانم‌ها: صبح ساعت 7 از خانه بیرون می‌زنم و ساعت 6عصر از اداره برمی‌گردم. تازه وقتی به خانه می‌رسم باید ظرف‌های هله‌هوله‌ای که همسرم دیشب خورده و خرده‌های بیسکویت و پوست‌های تخمه را از جلوی تلویزیون جمع کنم. نمی‌توانم هم به کار بیرونم خوب برسم و هم خانه را هر روز مرتب کنم. وقتی به همسرم موضوع را می‌گویم، می‌گوید کار بیرون را رها کن تا اینقدر خسته نشوی.

نه تنها بی‌تفاوتی همسرتان و به هم ریختن خانه، بلکه کمک نکردن او در وظایف روزمره هم می‌تواند به یکی از دلایل اصلی اختلاف میان شما تبدیل شود. می‌توانید برایش توضیح دهید که همراهی‌اش برای انجام کارهای خانه، تنها خستگی شما را کم ‌نمی‌کند یا شما را به هم نزدیک‌تر نمی‌کند، بلکه عشق میان‌تان را بیشتر می‌کند. به او بگویید که کمک کردن‌هایش احساس آرامش بیشتری را در شما ایجاد کرده و رابطه میان شما را نزدیک‌تر و دوستانه‌تر می‌کند. شاید هم همکاری نکردن او در کارهای خانه، راهی برای ابراز مخالفت او با شاغل بودن شما باشد، یادتان نرود که اغلب مردها مخالفت‌شان با یک موضوع را به شکلی غیر مستقیم نشان می‌دهند. پس در یک گفت و گوی آرام اما شفاف، نظرش را در این مورد بپرسید و اگر گفت با کار کردن شما مخالف است، دلایل مخالفتش را جویا شوید. ساعت کار؟ محل آن؟ مسیر کار؟ حقوق ماهانه آن؟ سبک خرج کردن درآمدتان؟ کدامشان دلیل اصلی مخالفت و مقاومت او هستند؟ این دلیل را پیدا کنید و برای تغییر دادن شرایط تلاش کنید.

چرا حرفم را پشت گوش می اندازد؟

شکایت خانم‌ها: بعد از مدت‌ها بحث و جدل، همسرم راضی شده که در کارهای خانه به من کمک کند اما با سهل انگاری وظایفش را پشت گوش می‌اندازد و به محض اینکه اعتراض می‌کنم، می‌گوید تو قدر کمک‌های من را نمی‌دانی و با همین بهانه از ادامه دادن طفره می‌رود.

نمی‌گوییم همسرتان حق دارد اما شاید رفتارهای اشتباه شما در این مورد بی‌تاثیر نباشد. به همسرتان با رفتار و حرف‌های‌تان نشان دهید که کمک‌هایش چقدر در آرامش شما و نزدیک‌تر شدن‌تان به هم تاثیر گذاشته. به او امر و نهی نکنید، بی وقفه از کارهایش ایراد نگیرید و تاثیر این همکاری را از او پنهان نکنید. انجام کارهای خانه برای اغلب مردها لذت بخش نیست اما می‌توانید با قدردانی از زحماتش احساس خوب‌تان را به او هم منتقل کنید. اگر همسرتان بداند که با انجام همین مسئولیت‌های کوچک تا چه اندازه شما را آرام‌ کرده، برای به عهده گرفتن وظایف پیش‌قدم می‌شود.

چرا به بچه نمی‌رسد؟

شکایت خانم‌ها: همه مسئولیت‌های خانه با من است. عصر زودتر از همکاران دیگرم از کار بیرون می‌زنم تا بچه را از مهد بیاورم. رئیسم مدام از غیبت‌های هر روزه‌ام ایراد می‌گیرد و بچه‌ام به دلیل دیر رسیدن‌هایم غر می‌زند. وقتی می‌بینم خاک روی میز خانه نشسته عصبی می‌شوم و اینکه هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهد، آزارم می‌دهد.

چه همسرتان در کارهای خانه کمک کند و چه نه، انجام کارهای بیرون از منزل، رسیدگی به وضعیت فرزندتان و بی‌عیب و نقص نگهداشتن همه این مسئولیت‌ها آسان نیست. پس بیشتر از توان‌تان از خود انتظار نداشته باشید. قطعا خانه شما نمی‌تواند به تمیزی خانه کسی باشد که چند ساعت در روز برای رفت و روب فرصت دارد. پس کمال‌گرایی را کنار بگذارید و به جای تلخ کردن زندگی به کام خود و همسرتان، راهی برای آرام شدن پیدا کنید. یکی از موثرترین راه‌ها برای جلب همکاری مردها، ساختن خانه‌ای آرام است. اگر شریک زندگی‌تان بعد از ورود به خانه دغدغه‌ای نداشته باشد و از تلاش‌هایی که برای آرامشش می‌کنید باخبر باشد، کمتر احتمال دارد که تنهای‌تان بگذارد و با انبار کردن مسئولیت‌ها روی دوش شما، کسی که دوستش دارد را خسته کند.

ادامه مطلب / دانلود

10 فرمان جالب و خواندنی زندگی

1- دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.

2- می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.

3- دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه

4- تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت

5- دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.

6- اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان

7- وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره

8- شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن نگرش و دیدگاه .

9- وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است

10- نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 17 از 19«...10 قبلی 161718 بعدی ...»
css.php