نتايج جستجو مطالب برچسب : روابط

۱۱ چیزی که آقایون می خواهند ولی نمی گویند

۱۱ چیزی که آقایون می خواهند ولی نمی گویند

چیزهایی وجود دارد که مردها از شما می خواهند اما هیچ گاه در مورد آنها به شما چیزی نمی گویند. درک این موضوع که چرا نیازهای خود را به زبان نمی آورند کمی سخت به نظر می رسد، در صورتی که اگر در مورد آنها حرف بزنند هم برای شما و هم برای خودشان همه چیز خیلی ساده تر خواهد بود. یکی از دلایلی که آنها در مورد این مسائل حرف نمی زنند این است که فکر می کنند نیازی به گفتن آنها نیست و ما خودمان باید این چیزها را بدانیم. در صورتی که خیلی وقت ها ما نمی دانیم که خواسته آنها چیست. خوب، حالا ببینیم این خواسته ها چه چیزهایی هستند.

۱- احترام

یکی از مهمترین چیزهایی که آقایان در زندگی از خانم ها انتظار دارند احترام است.اگر شک دارید از همسرتان بپرسید و خواهید دید که چه جوابی به شما خواهد داد. این خواسته، با وجود اینکه شاید مهمترین خواسته یک مرد از زن زندگی اش باشد، از آن چیزهایی است که هیچ وقت در مورد آن حرفی به شما زده نمی شود. حالا این احترام چه چیزهایی را در بر می گیرد؟ خیلی ساده است، احترام به افکار، عقاید، رفتار و احساسات آنها. این که فکر کنید آنها مهم هستند و این موضوع را در رفتارتان نیز نشان دهید.

۲- تحسین

چیزی که همراه با احترام باید وجود داشته باشد تحسین است. مردها عاشق تحسین شدن هستند، اما به یک شرط، این تعریف و تمجید باید واقعی باشد. آنها یک رادار مخفی دارند که هرنوع تعریف متملقانه و غیر صمیمی را کشف می کند. برای همین سعی کنید اگر می خواهید او را مورد تعریف و

ادامه مطلب / دانلود

با همسر بی اعتماد چه کنیم؟!

با همسر بی اعتماد چه کنیم؟!

زندگی کردن با یک فرد شکاک و بی اعتماد و برقراری یک رابطه عاطفی باکیفیت با او، شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به دلیل این که حس بی اعتمادی همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید به فردی محتاط و بدون حس شوخ طبعی تبدیل شوید. شاید با این وضعیت مواجه شده اید که هرگونه تلاش شما برای ایجاد رابطه صمیمانه با فرد بی اعتماد، از سوی او به عنوان حمله تلقی شده و در نتیجه او یا از شما بیشتر فاصله گرفته و یا با خشم و پرخاشگری شما را از خودش دور کرده است؛ بنابراین، هرقدر شما وقت وانرژی خود را صرف رابطه خود با یک فرد بی اعتماد می کنید، پس از مدتی می بینید که مورد اعتماد او واقع نشده و هنوز در اول راه مانده اید.

شاید موضوع نگران کننده تر این است که فرد بی اعتماد و شکاک در صورت احساس توهین و انتقاد، ممکن است دست به واکنش های هیجانی و یا حتی فیزیکی بزند. ماهنامه “سپیده دانایی” می نویسد: افراد بی اعتماد ممکن است دائم منتظر خیانت همسرشان باشند، بنابراین اگر با یک فرد بی اعتماد زندگی می کنید، این احتمال وجود دارد که از سوی او بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خیانت متهم شده باشید.

چرا همسرم بی اعتماد است؟

اغلب کسانی که در گذشته، عذاب بدرفتاری و بی اعتمادی را چشیده اند، مجموعه پیچیده ای از احساساتی مثل درد، ترس، غضب و سوگ را تجربه کرده اند. در نتیجه روابط فعلی شان هم درد آفرین و تحت تأثیر گذشته است. از آن جا که فرد بی اعتماد احتمالاً در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته و به اطرافیان خود بی اعتماد بوده است، در دوران بزرگسالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با آن ها هراس دارد. آن ها در روابط خود احساس راحتی نمی کنند. دیگران به جای این که برای شان اطمینان آفرین و شادی بخش باشند، پیش بینی ناپذیر و خطرناک جلوه می کنند. چنین افرادی، فکر می کنند که دیگران به آن ها صدمه می زنند، خیانت می کنند و از آن ها سوء استفاده می کنند؛ پس باید در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی داشته باشند. اعتماد کردن برای آن ها سخت است، حتی به نزدیکان. این افراد گمان می کنند که دیگران مخفیانه قصد دارند به آن ها آسیب بزنند. حتی اگر رفتار فردی با آن ها خوب، انسانی و احترام آمیز باشد، در ذهنشان به این می اندیشند که انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است.

این افراد اعتماد راسخ دارند که سلام گرگ بی طمع نیست. به علاوه این افراد به خودشان و توانایی ها و

ادامه مطلب / دانلود

حسی که زندگی زوج ها را تهدید می کند

حسی که زندگی زوج ها را تهدید می کند

آدم های زیادی با حسادت زندگی می کنند. یک پژوهش علمی نشان داده است که بیش از یک سوم آدم ها به ویژه در رابطه زناشویی حسود هستند. حسادت یکی از دلایل مهم مراجعه زنان و مردان به مراکز روان درمانی و مشاوره است.

شاید برایتان این سوال پیش می آید که چرا حسادت می کنید یا چرا او به شما حسادت می کند؟ می خواهید بدانید چطور باید آن را کنترل یا متوقف کنید و عکس العمل درست در برابر حسادت بی دلیل دیگری چه باید باشد.

حسادت از چه و برای چه؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید حسادت بیشتر از اینکه یک خصلت باشد یک واکنش عاطفی است در برابر نگرانی واقعی یا غیر واقعی که فرد گمان می کند رابطه اش را در معرض تهدید قرار داده است یا موقعیت اش را خراب خواهد کرد. می گویند کمی حسادت برای حفظ چیزی که داریم یا برای به دست آوردن یک رابطه و بهبود رابطه لازم است. اما به نظر نمی آید این توجیه درستی برای وجود چنین احساسی و ابراز آن در یک رابطه باشد. حسادت باعث نمی شود چیزی را حفظ کنید یا مراقب آن باشید. اگر کسی را دوست دارید و

ادامه مطلب / دانلود

روابط جنسی بعد از ۴۰ سالگی برای زنان بهتر می شود یا بدتر؟

 

از زنان مسن اظهار داشتند که در بیشتر یا همه موارد در طول رابطه جنسی به ارگاسم می رسند، محققان دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو به این نتیجه رسیدند که با افزایش سن رابطه جنسی بهتر می شود.

مطمئنا، درباره کم شدن میل جنسی و خشکی واژن که موانع بزرگی برای داشتن رابطه جنسی در سن بالا هستند شنیده اید. اما اوضاع به این بدیها هم نیست. با اینکه تغییر، غیرقابل اجتناب است به نظر کارشناسان رابطه جنسی از چندین جهت با بالارفتن سن بهتر می شود.

آنچه لازم است برای مدیریت تغییراتی که با بالا رفتن سن تان در مورد روابط جنسی تجربه خواهید کرد، بدانید:

۱-رابطه جنسی در سن بالا رضایت بخش تر است

خانم رابینسون در اینجا به شما می گوید: با توجه به مطالعه ای در مجله آمریکایی پزشکی منتشر شده، بیشتر از دو سوم زنان که شامل خانمهای ۸۰ ساله نیز می شدند از رابطه جنسی خود رضایت داشتند. خبر بهتر اینکه ۶۷% از زنان مسن اظهار داشتند که در بیشتر یا همه موارد در طول رابطه جنسی به ارگاسم می رسند، محققان دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو به این نتیجه رسیدند که با افزایش سن رابطه جنسی بهتر می شود. دکتر سوزان ترامپتر Susan Trompeter همکار نویسنده در این تحقیق می گوید:” نه تنها زنان مسن تر راضی ترین افراد در این مطالعه بودند، افراد مسنی هم که به تازگی رابطه جنسی خود را شروع کرده بودند میزان رضایت ارگاسمی معادل شرکت کنندگان جوان این مطالعه داشتند.”

۲-شریک شما می داند چه می کند

دکترلورن استریچر Lauren Streicher متخصص زنان در شیکاگو و نویسنده کتاب Sex Rx (هورمونها، سلامت و بهترین سکسی که تا به حال داشته اید) می گوید: برای داشتن رابطه جنسی بهتر، تجربه حرف اول را می زند و به همین خاطر است که زنانی که در دهه ۴۰ زندگی خود و یا بیشتر از آن هستند در این زمینه مزیت بیشتری نسبت به جوانتر ها دارند.

۳-فشار برای جذاب به نظر رسیدن ممکن است ذهن شما را آشفته کند

استریچر میگوید: “احتمالا همه خانم ها دوست دارند در ۵۰ سالگی، ۳۰ ساله به نظر برسند اما این انتظار بعلاوه انتظارات اجتماعی از زنان برای اینکه با گذر سال ها همانطور جوان باقی بمانند،فشاری را به خانم ها وارد می کند که آنها بجای لذت بردن از زندگی جنسی، همیشه در فکر جذاب و جوان بودنشان باشند.”

انتظارات خود را درباره ظاهرتان معقول کنید. و سعی کنید در امروزتان زندگی کنید و عاشق خود و همسر امروزتان باشید و ببینید که چگونه همه چیز بهتر و زیباتر می شود.

۴-داشتن رابطه جنسی طولانی مدت با یک نفرشادی بخش است

دکتر استفانی مک کللان Stephanie McClellan متخصص زنان می گوید علاوه بر اسپرم ، منی (این مایع از اندام‌های جنسی مردانهٔ انسان ترشح می‌شود و می‌تواند با تخمک جنس ماده فرایند لقاح را برقرار کند.) هم حاوی اکسی توسین(Oxytocin یک هورمون نوروهیپوفیزیال و پپتید است که در پستانداران وجود دارد.و نقش اساسی در ارتباط عاشقانه، تولیدمثل جنسی و در بسیاری از رفتارها از جمله اوج لذت جنسی، شناخت اجتماعی، جفت‌پیوندی، اضطراب و رفتارهای مادرانه دخیل است.) و سروتونین است (هورمونهای شادی و لذت) که مستقیماً به مغز می رسند.

وی می گوید”مطالعات متعدد نشان داده زنانی که به طور مرتب در معرض مایع منی یک نفر قرار دارند کمتر به افسردگی مبتلا می شوند و سطوح بالاتری از شادی و خوشبختی را تجربه می کنند.

۵-یک شریک جدید می تواند همه چیز را خراب کند

مک کللان می گوید “واژن نقطه ورود از دنیای خارج به دنیای درون است. و مستقیماً با سیستم ایمنی شما در ارتباط است.اگر برای سالهای متمادی با یک فرد در ارتباط بوده اید و سپس ناگهان با فرد دیگری رابطه داشته باشید “واژن شما هشداری ایمنی ارسال می کند که این منی جدید خارجی است. نتیجه اینکه ممکن است در هنگام مقاربت سوزش و یا حتی درد داشته باشید.”

۶-ضعف ماهیچه های لگن یک عامل مخرب است

کارلی تریسی Karly Treacy مربی یوگا و متخصص سلامت کف لگن می گوید”سطح استروژن با افزایش سن کاهش می یابد. این نه تنها بر میزان تمایل جنسی شما و رطوبت واژن تاثیر می گذارد بلکه می تواند بر قوام ماهیچه های لگن نیز تاثیر گذاشته و موجب کاهش حس در آن ناحیه بشود. یعنی رسیدن به ارگاسم برایتان سخت تر می شود. اما قبل از اینکه تمرینات کگل را آغاز کنید (نوعی ورزش برای تقویت عضلات کف لگن) به این نکته توجه داشته باشید: احتمال زیادی وجود دارد که تا به حال این تمرین را اشتباه انجام داده اید.

تریسی می گوید : روش صحیح آن ربطی به توانایی نگه داشتن جریان ادرار هنگام ادرار کردن ندارد. درعوض باید ماهیچه های کف لگن را طوری به کار بگیرید که همگی آنها را جمع کرده به سمت بالا بکشید و استقامت ایجاد کنید.

تریسی توصیه می کند: ماهیچه های بین نشیمنگاه (ماهیچه های دو طرف لگن ) خود را تصور کنید. زمانی که بازدم انجام می دهید این ماهیچه ها را به طرف یکدیگر بکشید مثل درهای آسانسوری که در حال بسته شدن است. سپس وقتی که درها بسته شدند. ماهیچه ها را بالا بکشید و نگه دارید ۱۰ بار تنفس کنید و سپس آنها را رها کنید. دوبار در روز به مدت ۳ هفته این کار را انجام دهید.

ادامه مطلب / دانلود

در کافی شاپ خواستگاری نکنید

در کافی شاپ خواستگاری نکنید

دختر و پسری که در آستانه ازدواج قرار می گیرند، بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند به کسب مهارت های گفت وگو برای شناخت خود و راه های کاربردی برای شناخت طرف مقابل؛ به معیارهای عینی و واقعی. ما در این فرصت کوتاه به مجموعه مهارت هایی اشاره خواهیم کرد که برای برگزاری جلسات خواستگاری مهم به نظر می رسند.

یاد بگیریم

تصمیم به ازدواج گرفته اید؟ پیشنهاد ما این است که شروع کنید به مطالعه و تحقیق. پسر و دختر جوانی که ازدواج را در اولویت زندگی شان قرار داده اند، بهتر است چند کتاب درباره شخصیت زن یا مرد مطالعه کرده و به شناختی که از طریق خواهر و مادر یا پدر و برادرش کسب کرده اکتفا نکند. خواندن کتاب، مشاوره، شنیدن سخنرانی و شرکت در کارگاههای آموزشی میتواند افراد را چه دختر و چه پسر در شناخت جنس مخالف کمک کند. علامه جعفری می فرماید: آیا برای ۵۰سال زندگی مشترک نمی خواهید ۵۰ساعت وقت بگذارید، فکر کنید، مطالعه کنید یا به سخنرانی بزرگان در این زمینه گوش دهید؟

چقدر خودت را می شناسی؟

به دنبال نیمه گمشده ات هستی؟ کسی که مکمل باشد؟ عالی است! اما چطور می خواهی نیمه گمشده کسی را پیدا کنی که هنوز خودش پیدا نشده! چقدر خودت را می شناسی و پیدا کرده ای؟ تا خودت را از هر نظر خوب و

ادامه مطلب / دانلود

چه کسانی عشق ناسالم را تجربه می‌کنند؟

شما هم جزو کسانی هستید که مدام پیگیر احوال نامزد یا همسرشان هستند و توقع دارند از ثانیه به ثانیه اوضاعش سر در بیاورند؟ مدام گوشی موبایل دست‌شان است و با او چت می‌کنند؟ دکتر نوری، روانشناس در حوزه زوج‌درمانی به چنین ارتباطی «عشق ناسالم» می‌گوید. کسانی که در روابط، شیفتگی کاذب را تجربه می‌کنند نمی‌توانند نقاط ضعف طرف مقابل را ببینند و هیچ‌گاه احساسات خودشان را بروز نمی‌دهند که یک وقت در ارتباط طرد نشوند. بحث شیفتگی در ارتباط بیشتر بین خانم‌ها مطرح است. دکتر نوری در ادامه می‌گوید که تفاوت بین شیفتگی و عشق سالم در چیست و ریشه اینکه بسیاری از خانم‌ها وارد چنین فازهایی از ارتباط می‌شوند، چیست.

افراد شیفته چه شکلی‌اند؟!

این افراد در ارتباط‌های‌شان واقعیت‌های رفتاری، هیجانی و شخصیتی طرف مقابل را نادیده می‌گیرند. یعنی از یک سری رفتارهای دمدمی مزاجی و

ادامه مطلب / دانلود

چگونه زندگی زناشویی را مستحکم کنیم؟

عامل,روابط,زناشویی,روابط,زوج,ترین,شیوه,فراموش,گرم,اساس,شوهر,ساده,علت,زنان,وارد

به گزارش لایوساینس یک بررسی جدید نشان می‌دهد که چرا یکی از  زوجین اغلب درگیر کارهای خانه است، در حالیکه دیگری به خالی‌کردن سطل زباله یا شستن رخت‌ها بی‌اعتنا است. پژوهشگران می‌گویند شگرد ایجاد هماهنگی می‌تواند تنها یک “متشکرم” ساده باشد.
بنجامین کالدول از دانشگاه بین‌المللی آلیانس در کالیفرنیا در این مورد می‌گوید: “تقسیم کار در خانه ، احتمالا یکی از رایج‌ترین علل تعارض بین زن و شوهرهاست.”
در “بررسی ارزش‌های جهانی”  ۲۰۰۷ به وسیله مرکز پژوهشی پیو ، اشتراک در کارهای خانه پس از وفاداری و رابطه ی زناشویی در ردیف سوم فهرست عوامل موفقیت ازدواج قرار گرفت.
به گفته دانشمندان حتی تخمین‌های محافظه‌کارانه نشان می‌دهد که زنان حدود دو سوم کارهای خانه را انجام می‌دهند.
اما تحقیقی که اخیرا در دانشکده ارتباطات انسانی هیو داونز در دانشگاه ایالتی آریزونا انجام شد، نشان می‌‌دهد که زنان و مردان در این مورد نظرات متفاوتی دارند.
هنگامی از آزمودنی‌ها اعم از مجرد و متاهل در مورد انجام کارهای خانه در زمان کودکی سوال شد، زنان به یاد می‌آوردند که نسبت به برادرانشان در کارهای خانه مشارکت بیشتری داشته اند ، در حالیکه مردها می‌گفتند کارها به یکسان تقسیم می‌شد.
به گفته کالدول “حتی در زوج‌هایی که می‌پذیرند کارهای خانه را یکسان تقسیم کرده‌اند، زنها معمولا بیش از مردان کار می‌کنند.”
آزمودنی‌ها در این تحقیق هم  بدون استثنا بیان کردند که مادرانشان حتی هنگامی که کار تمام وقت بیرون داشتند، همه کارهای خانه را انجام می‌دادند و پدرها تنها کار بیرون خانه انجام می‌دادند.
اینکه یکی از زوجین یا دیگری یک کار خانه را انجام می‌دهد تا حدی به آستانه درک فرد از آشفتگی بستگی دارد.
ممکن است زن به محض آنکه آشغال‌ها به لبه ی سطل می‌رسد آن را خالی کند، در حالی که مرد  تنها هنگامی زباله‌ها از سطل سرریز کرد به فکر تخلیه آن بیفتد. در چنین حالتی ، تخلیه سطل زباله به عهده زن خواهد افتاد.

در دراز مدت این فرد متخصص انجام آن کار معین می‌شود و همسرش آن را مربوط به او  حساب می‌کند. در این صورت تشکری هم رد و بدل نمی‌شود، چرا  فرض بر این است که او ، تنها دارد وظیفه‌اش را انجام می‌دهد؟
این تحقیق هم‌چنین نشان داد  افرادی که احساس می‌کنند به خاطر انجام کارهای خانه مورد تحسین همسرشان هستند، از عدم تعادل در این مورد کمتر ناراحت می‌شوند و رضایت بیشتری از رابطه‌شان دارند.
به قول کالدول یکی از چیزهایی که می‌تواند یک رابطه را نابود کند، همین رنجش‌های کوچک است که در طول زمان انبار شده‌اند.
به گفته محققان ، یافتن تعادلی در مورد مقیاس‌های کار خانه به خصوص در زمانه ی فعلی که زن و شوهر هر دو اغلب در ساعات طولانی در بیرون خانه کار می‌کنند، اهمیت دارد.

پژوهشگران اعمال ساده‌ای را یافتند که می‌تواند انصاف و حق‌شناسی را در خانه افزایش دهد، برای فردی که بیشتر کار خانه به دوش اوست، این راهبردها پیشنهاد می‌شود:

از انجام مکرر کاری که نمی‌خواهید “مال خود کنید”، پرهیز کنید.

در مورد اینکه کاری که احساس می‌کنید باید انجام شود با همسرتان ارتباط برقرار کنید و منتظر نمانید تا خود او متوجه انجام آن شود.
تحسین خود را در مورد کاری که همسرتان انجام می‌دهد بیان کنید، حتی اگر این کار معیارهای شما را برآورده نکرده باشد.

برای افرادی که سهم کمتری از کارهای خانه را انجام می‌دهند، این توصیه‌ها پیشنهاد می‌شود:

کارها را پیش از آن که ضرورت پیدا کند انجام دهید.
برای کارهای خاص از یک برنامه پیروی کنید.
به یاد کاری که همسرتان انجام می‌دهد باشید و سپاسگزاری خود را بیان کنید.
و  بالاخره هر دو همسر می‌توانند:
فهرستی از وظایف‌شان را بنویسند. سپس برای یک هفته یا یک ماه این فهرست‌ها را با هم عوض کنند و کار نفر دیگر را انجام دهند تا درک بهتری از مشارکت همسرشان در کارهای خانه پیدا کنند.
متوجه باشید که هریک از زوجین آستانه متفاوتی برای لزوم انجام یک کار دارد،
بنابراین شما می‌توانید به طریقی آرام‌تر و کمتر اتهام‌زننده انجام کاری را به همسرتان گوشزد کنید.

ادامه مطلب / دانلود

دوست پسر آری یا خیر؟!

غیر از فرهنگ منحرف غرب آن هم در دهه های اخیر، در تمامی فرهنگ ها و ملت ها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کم وبیش نابهنجار و غیرمتعارف شمرده می شود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر می گیرند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع می دانند.

دین زندگی آموز اسلام نیز در این زمینه احکام و مرزهای ویژه ای ترسیم کرده است. اسلام روابط بین دوجنس مخالف را در چارچوب خانواده جایز و خارج از آن را سبب انحراف اخلاقی و فساد فردی و اجتماعی می داند. البته این سخن به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و ارتباط های متعارف و ضروری کاری، علمی، فرهنگی و… نیست. بلکه در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از روابط عادی خارج شده و به سوی دوستی و گفت وگوهای طولانی کشیده شود.

آرمان ها و انگیزه ها

آمارها همگی از فرجام ناخوب دوستی های میان دختر و پسر خبر می دهند؛ بیشتر دختران، با هزاران احساس و آرزو و امید با پسری دوست می شوند و با خود می اندیشند که این جوان عاشق مرا خوشبخت خواهد کرد یا می پندارند پسری که به آن ها ابراز علاقه کرده همان فرد ایده آل و رویایی آرزوهای آن هاست؛ غافل از این که در بیشتر پسران انگیزه دوستی و ارتباط، حس کنجکاوی، رقابت جویی، فخرفروشی در میان دوستان، ارضای شهوات و خوش گذرانی است. چه بسا اگر پسری هم از روی صداقت با دختری دوست شود، معلوم نیست ایا ویژگی های اخلاقی و دینی و خانوادگی مناسبی داشته باشد یا نه.

واقعیت و حقیقت

طبق آمارهای به دست آمده فقط چهاردرصد دوستی های میان دختر و پسر به ازدواج منتهی می شود. که البته بیش تر همین چهاردرصد هم به طلاق می انجامد. تعداد اندکی که بر پایه دوستی های خیابانی زندگی مشترک تشکیل داده اند، تا یکی دو سال احساس خوشبخت کرده اند، ولی در نهایت، در پیچ و خم زندگی به کاستی های یکدیگر پی برده و این نکته را دریافته اند که ازدواج بر پایه عشقی گذرا و هیجانی چنین پیامدهایی دارد؛ در حقیقت علاقه شدید ابتدایی در آغاز دوستی به آنان اجازه نمی دهد تا عیب های یکدیگر ببینند.

دختران غافل

بررسی ها نشان می دهد یکی از مهم ترین عوامل فرار دختران از خانه، دوستی و ارتباط با جنس مخالف است. تحقیقات نشان می دهد که بیش از شصت درصد دختران فراری پیش از فرار، دوست پسر داشته اند و بیش تر این دختران به وسیله همین دوستان اغفال شده اند شگفت این جاست که دختران فراری و گرفتار، یا نام واقعی دوست پسر خود را نمی دانند یا اگر هم می دانند به خیال خود برای وفاداری نام او را فاش نمی کنند و در خیال واهی خود، بر این باورند که دوست پسرشان به سراغ آنان خواهد آمد.

پسران بد!

شاید به طور کلی بتوان گفت این پسران هستند که برای نخستین بار به صورت مستقیم با دخترها ارتباط برقرار می کنند، اما روش های این ارتباط متفاوت است روش هایی هم چون:

1. آشنایی به وسیله یکی از دوستان هم جنس

2. آشنایی اتفاقی از طریق تلفن، پارک،…

3. زیر فشار تحقیر دوستان بر ناتوانی در جلب نظر یک پسر و همسان سازی با همسالان

بنابراین تحریک و ترغیب هم سالان را می توان یکی از عوامل مهم این ارتباط ها دانست. در ادامه به چند نمونه حقیقی از این ارتباط ها اشاره می کنیم:

نمونه اول

رؤیا دختری شانزده ساله است که به همراه دوست پسر خود از یکی از شهرستان ها به تهران آمده، و در ترمینال جنوب تنها و بی سرپناه دستگیر شده است.

از او می پرسم که برای چه به تهران آمدی؟

می گوید: با نامزدم! آمدیم تهران عقد کنیم و با هم کار کنیم و زندگی خوبی را درست کنیم. می گویم: از نامزدت خبر داری؟ می دونی الان کجاست؟

درحالی که گریه می کند و اشک هایش آرام و قطره قطره روی گونه هایش می ریزد، می گوید: چند روز پیش که با دوستم تلفنی صحبت می کردم، می گفت که با دخترخاله اش عقد کرده و قرار است چندماه دیگر عروسی کنند. می گویم: پس معلوم می شود که چندان هم به تو علاقه نداشته. شانه هایش را بالا می اندازد و پاسخی نمی دهد.

می گویم: چطور با هم آشنا شدید؟

می گوید: یک بار که به خانه دوستم رفته بودم با او آشنا شدم و پس از چندبار که او را دیدم، مرا به خانه اش دعوت کرد و به هم علاقه مند شدیم و قرار فرار و ازدواج گذاشتیم.

نمونه دوم

فریبا با وجود آن که به عقد پسرخاله اش درآمده، به هنگام گردش با چند پسر دستگیر شده است. او با یکی از این پسرها ارتباط داشته است. وقتی به او می گویم تو که عقد کرده بودی، چرا با دیگران دوست شدی و چرا دست به این اعمال خلاف زدی؟ می گوید: پسرخاله ام به درد نمی خورد. می گویم: از کجا می دانی؟ می گوید: او فقط سرگرم کار است. از دنیا و لذت هایش چیزی سرش نمی شود.

می گویم: خوب از اول با اون عقد نمی کردی یا وقتی فهمیدی طلاق می گرفتی. دیگر چرا تن به این ارتباط ها دادی؟ می گوید: اولش نمی فهمیدم توی دنیا چه می گذرد. خر بودم. بعد که توسط سمانه با افشین آشنا شدم، فهمیدم تو دنیا چه خبره و من چقدر احمق بودم که با یک پسر پاپتی عقد کرده ام، با این کارم می خواستم پسرخاله ام من را طلاق بده تا با افشین ازدواج کنم!

می گویم: افشین الآن کجاست از اون خبر داری؟ می گوید: زرنگی! می خواهی جایش را بفهمید تا دستگیرش کنید. می گویم: من که پلیس نیستم. راستش را بگو اصلا می دونی کجاست یا نه؟

گریه اش می گیرد و می گوید: نمی دونم. مخفی شده، فرار کرده، نمی دونم کدوم گوریه و… تازه بغضش می ترکه و دست هایش را روی صورتش می گذارد و شروع می کنه های های گریه کردن. وقتی کمی آرام می شود، می گوید: سمانه چندبار رفته در خانه شان، من هم دو بار زنگ زده ام که پدرم و بهزیستی موافقت کرده اند که مرا به عقد او در آورند، ولی افشین خودش را آفتابی نمی کند و اصلا از او خبری ندارم.

یک کلمه حرف حساب

شما دختر جوان! ایا می توان به پسری که در خیابان و کوچه یا در جشن و مهمانی با چشم چرانی فراوان شما را پیدا کرده، و با نامه یا تلفن با شما ارتباط برقرار نموده، اعتماد و اطمینان کرد؟ ایا باید فریب چرب زبانی ها و وعده های پوچ او را خورد؟

چه تضمینی برای این نوع ازدواج ها وجود دارد؟ بر فرض که این روابط و آشنایی ها زمینه ای برای ازدواج باشد، از کجا می توان یقین کرد که بعدها با ده ها نفر دیگر رابطه ای برقرار نکند؟ و صدها پرسش دیگر.

ادامه مطلب / دانلود

آیا عشقتون یک طرفه شده؟!

 

آنقدر دوستش دارید که دل کندن از این رابطه برای تان اگر محال نباشد، لااقل زیادی سخت است؟ از همان روز که به خواستگاری تان آمده و رسما نامزد شما شده، برای ساختن این رابطه هر کاری کرده اید اما باز هم همه چیز آنطور که می خواهید پیش نمی رود؟

احساس می کنید با وجود تمام علاقه ای که به او دارید، چندان دوست تان ندارد یا این که سرنوشت این رابطه برایش آنقدرها هم مهم نیست و گاهی به خودتان می گویید شاید همین روزها از ازدواج با شما منصرف شود؟ یادتان نرود برای شما که آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن یک حق طبیعی است. برای این که او را هم درگیر یک عشق واقعی کنید و برای نشان دادن حس واقعی آماده اش کنید، راه های زیادی وجود دارد؛ بهتر است قبل از ناامید شدن این راه ها را امتحان کنید و بعد در مورد او و ارتباط تان قضاوت کنید.

● با هم بخندید

نامزدتان را در تفریحات و فعالیت های تان دخیل کنید و اگر هم موفق نمی شوید، خودتان زحمت وارد شدن به تفریحات او را بکشید. مثلا از او بپرسید که امروز دوست دارد وقتش را چطور بگذراند؟ اگر می خواهد یک مسابقه مهم فوتبال را ببیند با او همراه شوید یا اگر هوس دیدن یک فیلم را کرده با هم به سینما بروید. اگر بخواهید خودتان مشغول کارهای تان باشید و او هم درگیر کارهای خودش، فاصله شما از این چیزی که هست بیشتر خواهد شد. سعی کنید علائق مشترک تان را پررنگ تر کنید. اگر شما ۲ آدم کاملا متفاوت با علائق و فعالیت های متفاوت باشید، هرگز نمی توانید آنطور که می خواهید به دنیای یکدیگر وارد شوید.

● خودتان را قربانی نکنید

به این بهانه که می خواهید یک رابطه دوطرفه بسازید خود را بنده نامزدتان نکنید. فکر نکنید با امتیاز دادن های بی وقفه، او به این رابطه تکیه خواهد کرد و شما همه کس او خواهید شد. شما قرار است شریک زندگی او باشید نه کسی که همه مشکلاتش را تحمل می کند و شکایتی هم نمی کند. شخصیت و استقلال خودتان را حفظ کنید. هیچ مردی از این که وقتش را با یک زن منفعل بگذراند احساس خوشبختی نمی کند. پس سعی کنید واقعا یک رابطه دو طرفه بسازید نه این که با چشم گفتن همیشگی بخواهید دل او را به دست بیاورید. سعی کنید تا آنجا که می توانید در دسترش باشید اما این حق شماست که چنین انتظاری را از او هم داشته باشید. اگر می بینید که او تمایلی به این موضوع نشان نمی دهد، یکدفعه همه چیز را به هم نریزید بلکه سعی کنید با زیرکی تعادلی در این بده بستان ها به وجود بیاورید البته یادتان نرود که قبل از قضاوت کردن باید نگاهی به شرایط او هم بیندازید. ممکن است این که او وقت زیادی را برای بیرون رفتن با شما اختصاص نمی دهد برای تان نشانه بی علاقگی اش به شما باشد اما شاید هم شرایط کاری او در این روزها به شکلی است که واقعا نمی تواند بیشتر از این شما را ببیند.

● به اطرافیانش گره بخورید

سعی کنید در دوره نامزدی بیشتر به زندگی خصوصی اش وارد شوید. اینکه هنوز رسما ازدواج نکرده اید را بهانه نکنید چراکه نامزدی باید زمان تکمیل شناخت شما باشد. دوستانش را ببینید و تلاش کنید که به جمع شان وارد شوید. هر چه بیشتر خودتان را در زندگی او جا دهید، نزدیکی شما به یکدیگر بیشتر خواهد شد. گاهی هم او را به جمع دوستان تان بیاورید یا وقتی که می خواهید با خواهرتان و همسرش برای شام بیرون بروید او و یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی اش را هم با خود همراه کنید. اجازه دهید که بخشی از زندگی روزانه او باشید اما طوری رفتار نکنید که از اصرارهای شما خسته و عصبی شود. در ضمن شما باید در مورد خاطره های تلخ و شیرینش، آدم هایی که دوست شان دارد یا از آن ها بیزار است و… هم اطلاعات دقیقی داشته باشید تا بتوانید در موقعیت های مختلف واکنش هایش را حدس بزنید و خودتان هم بهترین همراه برای هر حال و هوایش بشوید.

● به خاطراتش وارد شوید

سعی کنید، تجربه های مشترکی داشته باشید. به یک محل جدید بروید و یک پیک نیک خوب را تجربه کنید. یک ورزش ۲ نفره انتخاب کنید یا این که قرار یک پیاده روی هر روزه را با هم بگذارید. سعی کنید بخشی از حافظه او شوید و برایش تداعی کننده شرایط یا مکان هایی باشید که همیشه با هم تجربه شان می کنید. با هم به کنسرت های موسیقی بروید و آلبوم های جدید را تجربه کنید. با این کار شما کم کم بخشی از خاطره شنیداری او هم می شوید. شاید ابتدا او شما را درگیر همه قرارها و تفریحاتش نکند اما به مرور میل او به حضور شما بیشتر خواهد شد و زمانی که لذت واقعی این تجربه های مشترک را حس کرد، بودن با شما برایش ارزش بیشتری خواهد داشت.

● هفته ای فقط یک تغییر

به نامزدتان در این رابطه مسئولیت هایی بدهید. همانطور که خودتان همه هوش و حواس تان به او و آرامشش است، باید انتظارهایی هم داشته باشید. اگر ازدواج کرده اید او را در مسئولیت های خانه سهیم کرده و سعی کنید در مورد تصمیم گیری های اقتصادی و برنامه ریزی های آینده، خودتان را وارد میدان تصمیم گیری اش بکنید. اگر هم نامزد هستید و می بینید که مرد آینده تان زیاده از حد از شما فاصله می گیرد، از او بخواهید که گاهی دنبال تان بیاید، در مورد بعضی کارها و موضوعات برای تان تحقیق کند یا نظرش را در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید بپرسید و وادارش کنید که فکرش درگیر فعالیت های شما و آینده تان شود. باز هم باید تاکید کنیم که در سهیم کردن او اغراق نکرده و فکر نکنید یک روزه باید همه چیز تغییر کند. اگر شما هر هفته یک تغییر کوچک هم در این رابطه به وجود بیاورید یک برنده واقعی هستید. به او بگویید که چه انتظاراتی از او و این رابطه دارید. سعی کنید بدون دعوا و گلایه های همیشگی، خودتان را به او بشناسانید. هیچ وقت محبتش را رد نکنید. اگر پیشنهاد یک شام بیرون را می دهد نه نگویید و نخواهید با مراعات کردن های بیهوده فاصله خودتان با او را بیشتر کنید. از او بخواهید که مثل شما به فکر برنامه ریزی های مشترک تان باشد یا این که گاهی به شیوه ای که دوست دارید و برایش توضیح داده اید به شما محبت کند.

● با دنیای هم آشنا شوید

دوره های مشاوره ۲ نفره را تجربه کنید. با مطرح کردن خواسته ها و احساسات تان در کنار هم و در مقابل یک متخصص بی طرف هم یکدیگر را بیشتر بشناسید و هم با دنیای واقعی زنان و مردان هم آشنا شوید. شاید بد نباشد گاهی در کلاس ها و همایش های رایگانی که برای زوج درمانی برگزار می شود هم شرکت کنید و با یاد گرفتن فوت و فن گفت وگو با همسر یا نامزدتان، از این فاصله ای که میان شما ایجاد شده کم کنید.

● یا رومی روم؛ یا زنگی زنگ

نامزدی یک مرحله حساس از زندگی شماست. مرحله ای که در آن نمی توانید به بهانه های کوچک همه چیز را از بین ببرید و نباید هم دلایل بزرگی که به شما خطر یک زندگی ناموفق را گوشزد می کنند نادیده بگیرید. اگر برای ترک کردن این رابطه آماده نیستید پس باید راهی برای درست کردنش پیدا کنید. به نامزدتان بگویید که چه رفتارهایی باعث آزرده شدن تان می شود، چه انتظاراتی از او دارید و حتی اگر واقعا از این فاصله نگران هستید، نگرانی تان را با او درمان بگذارید و بگویید که نمی توانید آنطور که می خواهید به سرنوشت این رابطه امیدوار باشید. شاید همسر یا نامزدتان نداند که چطور می تواند به شما نزدیک تر شود، پس با گفت وگو دوستی میان تان را عمیق تر کنید اما شاید او واقعا میلی به بهتر کردن این رابطه نداشته باشد. اگر شفاف با هم در مورد آینده و احساس تان حرف بزنید شاید بتوانید تصمیم منطقی تری بگیرید و بدانید که شکاف میان شما ۲ نفر پر شدنی است یا این که بیش از آنچه فکر می کنید رابطه تان از دست رفته است.

 

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 2 از 2 قبلی 12
css.php