دشمنی را که به اسارت گرفتی، اگر نکشی روزی او تو را خواهد کشت.
خیره رائی بود قیاس و درنگ (1)
و گروهی مخالف این عمل هستند و می گویند در کشتن اسیران، هر چند که
ادامه مطلب / دانلوددشمنی را که به اسارت گرفتی، اگر نکشی روزی او تو را خواهد کشت.
خیره رائی بود قیاس و درنگ (1)
و گروهی مخالف این عمل هستند و می گویند در کشتن اسیران، هر چند که
ادامه مطلب / دانلوداگر به خاطر شکم نبود هیچ مرغی شکار نمی شد، زیرا هیچ صیادی به دنبال صید کردن نبود.
شکم بنده، کمتر پرستد خدای (1)
حکیمان بین وعده هایشای فاصله می اندازند و
ادامه مطلب / دانلودبی هنران هنرمند را نتوانند که بینند، همچنانکه سگانِ بازاری سگِ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند. یعنی سِفله چون بههنر با کسی برنیاید بهخُبثش در پوستین افتد.
کند هر آینه غیبت حسودِ کوتهدست
که در مقابله، گنگش بوَد زبانِ مَقال
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلودضعیفی که با قوی دلاوری کند، یارِ دشمن است در هلاکِ خویش.(1)
که رود با مبارزان به قِتال (2)
پنجه با مردِ آهنین چنگال (3)
1- کسی که خود را در چنگال قوی تر از خود قرار می دهد او را در هلاک خویش یاری می دهد.
2- کسی که بیشترین وقت خود را در حال استراحت است طاقت رویارویی با جنگجویان را ندارد.
3- انسان های ضعیف در تصوراتشان، هنگام مبارزه با انسان های قوی، خود را پیروز می بینند.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلودپنجه با شیر زدن و مشت بر شمشیر، کارِ خردمندان نیست.
پیشِ سرپنجه در بغل نِهْ دست
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلودنه هر که به صورت نکوست، سیرتِ زیبا دروست؛ کار اندرون دارد نه پوست. (1)
توان شناخت به یک روز در شمایلِ مرد (2)
که
ادامه مطلب / دانلوداگر شبها همه قدر بودی، شبِ قدر بیقدر بودی. (1)
گر سنگ همه لعلِ بدخشان بودی
پس قیمتِ لعل و
ادامه مطلب / دانلودنه هر که در مجادله چُست؛ در معامله درست. (1)
1- اگر کسی در سخنوری و بحث ماهر و زبردست باشد دلیل بر آن نیست که در عمل نیز همانگونه باشد.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلوداز انسانی که دلش به لرزه نیفتد هیچ نوع عبادت و فرمانبرداری بر نمی آید، همانگونه که از پوست بی مغز هیچ بهره ای حاصل نمی شود.
پوست بی مغز: منظور خوراک هایی مانند گردو، فندق و … می باشد که هنگام شکستن و مصرف، میبینیم بعضی از آنها پوک و خالی از مغز است.
ادامه مطلب / دانلودهر کسی که کسب دانش کرد و علم آموخت اما بدان عمل نکرد، مانند کسی است که زمینی را شخم می زند و دانه ای در آن کشت نمی کند.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلودبه دنبال فاش کردن اسرار پنهان مردم نباش، چرا که با این کار هم آنها را رسوا می کنی و هم خود را بی ارزش …
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلوداین مسئله که زن و شوهر با یکدیگر صداقت داشته باشند و همه مسائل را با هم در میان بگذارند نشان دهنده وجود رابطه خوب بین آن هاست.
بعضی افراد با اینکه با همسر خود صمیمی هستند، گاهی اوقات مسئله خاصی را از او مخفی می کنند. مثلا مردی که کار خود را از دست داده، مدتی آن را به خانم خود نمی گوید. مانند گذشته صبح ها از خانه بیرون می آید و عصر بر می گردد تا همسرش متوجه بیکاری او نباشد. پس از چندی مسئله روشن می شود و در برابر گله همسر خود به توجیه این پنهان کاری می پردازد.
برای این قبیل پنهان کاری ها ممکن است افراد دلائل خاصی را در نظر داشته باشند. مایل به ناراحت کردن همسر خود نباشند ، اظهار آن را ضروری ندانند و یا این امر را به موقع مناسبی موکول کنند.
یکی از علل دیگر این مسئله این است که مسائلی که زن و مرد گفتن آن را ضروری می دانند، یکسان نیستند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که صمیمی ترین زن و شوهرها همه اوقات تمام مسائل مربوط به خود را با همسر خود در میان بگذارند.
بعضی از مردها مشکلات یا یک بیماری خاص خود را بروز نمی دهند و از همسر خود مخفی می کنند. شاید علت آن است که به اصطلاح غرور مردانه دارند و نمی خواهند خود را ضعیف نشان دهند تا همسرشان همچنان آن ها را سالم و پرقدرت بداند.
خانم ها نیز گاهی مسائلی را از شوهر خود مخفی می کنند که از جمله آن ها موضوع مالی است. بسیاری از آن ها از این که در آینده دچار تنگدستی شوند احساس نگرانی می کنند و ذخیره ای را در نظر می گیرند تا در مواقع لازم برای آن ها کارساز باشد و مشکل خانواده را برطرف کند.
مسئله دیگر آن که گفتن بعضی مسائل مربوط به گذشته نیز صلاح نبوده و ممکن است باعث ناراحتی همسر باشد. مثلا اگر مردی قبلا زن دیگری را دوست داشته یا خانمی خواستگار دیگری داشته است بهتر است از طرح آن ها خودداری کنند. زیرا هیچ کدام آن ها از این نوع اطلاعات خشنود نمی شوند و در روحیه آن ها اثرات نامطلوب می گذارد.
در هر حال ابراز بعضی مسائل و چیزهای ناراحت کننده باید با تأمل و دقت صورت گیرد. زن یا شوهر درباره اثرات مثبت یا منفی آن در روحیه همسر خود به حد کافی فکر کند.
درباره اینکه زن و شوهر چگونه می توانند اعتماد یکدیگر را جلب کنند و رابطه خوبی داشته باشند ، توصیه های زیر می تواند مفید باشد:
شناخت بیشتر و گفتگو
لازم است که زن و شوهر از خواسته ها و تمایلات یکدیگر اطلاع داشته باشند. این امر مستلزم گفتگو و صحبت های صمیمانه است. اگر یکی از آن ها بعضی از مسائل و جریاناتی را که همسرش از آن اطلاع ندارد با او در میان بگذارد او را نیز وادار می کند که درباره کار و مسائلی که با آن ها برخورد داشته توضیحاتی بدهد و برخی از ناگفته ها را بیان کند. این روش می تواند موجب شناخت بیشتر آن ها از یکدیگر و آشنایی زیادتر از نظر نظریات و تمایلات همدیگر باشند.
بعضی از زن و شوهرهایی که گفتگو و تماس فکری لازم را با یکدیگر ندارند از برخی سلیقه ها و خواسته های همسر خود بی اطلاع هستند. این مسئله موجب آن می شود که گاهی یکی از آن ها برنامه ای را در نظر می گیرد و با حدس و گمان تصور می کند که همسرش نیز با آن موافق است، اما وقتی با مخالفت او روبرو می شود دچار ناراحتی می شود و ممکن است با او به نزاع و مجادله بپردازد.
عدم کنجکاوی های نادرست
چنانچه زن و یا شوهر متوجه شود که همسرش موضوعی را از او پنهان می کند بهتر است از کنجکاوی های غیر معقول مثل چک کردن موبایل و ایمیل خودداری کند. روشن شدن این گونه کنجکاوی ها موجب سلب اعتماد و خرابی رابطه آن ها خواهد بود. باید بدبینی را کنار گذاشت و صبر و تحمل به خرج داد تا همسرش او را از آن مطلع کند، یا گذشت زمان آن را روشن کند.
رازداری
بعضی افراد به اهمیت رازدار بودن و اینکه تا چه حد در جلب اعتماد در رابطه با همسر یا افراد دیگر تأثیر دارد توجه ندارند و موجب آن می شود که دیگران کمتر با آن ها صحبت کنند و مسائلی را با آن ها در میان بگذارند. این مسئله در رابطه زن و شوهر اثرات زیاد دارد.
چنانچه یکی از آن ها مسئله ای را که نباید به دیگران بگوید فاش کند یا از اطلاعاتی که همسرش در اختیارش گذاشته بر علیه او استفاده کند موجب آن می شود که همسرش برخی از موضوعات را به او نگوید و فاصله بین آن ها پیوسته زیادتر می شود.
خوب گوش دادن
خوب گوش دادن به گفته های همسر ، با دقت به چهره او نگاه کردن و برخی از گفته های او را تایید کردن موجب آن می شود که او بیشتر و بهتر درباره مسائل توضیح دهد.
این حالت به او می فهماند که همسرش به شخصیت و نظرات او اهمیت داده و با علاقه به سخنانش توجه دارد. این روش نه تنها گفتگوهای صمیمانه را افزایش می دهد بلکه در حسن روابط بین آن ها نیز اثرات فراوان دارد.
ادامه مطلب / دانلودروانشناسها میگویند اگر فقط یک فرق بین زنها و مردها باشد این است که برای زنها ارتباط برقرار کردن با دیگران مهمترین چیز است و برای مردها استقلال و اقتدار. اینکه زنها خیلی بیشتر به ارتباط با دیگران اهمیت میدهند، از همان کودکی شروع میشود. حتماً همه شما دیدهاید دخترها عروسک را بهعنوان اسباببازی اصلی انتخاب و با آن ارتباط برقرار میکنند. روانشناسها به این ویژگی زنانه «پیوندجویی» میگویند.
پیوند با خانواده پدری
زنها از مردها پیوندجوتر هستند و برای رابطه با دیگران اهمیت بیشتری از مردان قائلاند. یکی از مهمترین کسانی که زنها برای رابطه با آنها انرژی میگذارند، خانواده پدریشان است. از خواهر، مادر، برادر و پدر گرفته تا بچههای خواهر و برادرها و دایی و عمو و عمه و خاله همه و همه میتوانند در دایره دغدغههای یک زن قرار بگیرند و از همه آنها خبر بگیرند. معمولاً مردها این رفتار همسرانشان را در تقابل با قدرت خودشان میدانند و برای همین از زنها میخواهند بین خانواده و شوهرشان به یکی اولویت بدهد. معلوم است میخواهند آن یکی هم خودشان باشند. در صورتی که رابطه با خانواده پدری، فقط به خاطر ویژگی پیوندجویی خانمهاست. همان ویژگی که آنها را به شوهرانشان هم وصل کرده است!
رازداری نکردن
یکی از مسائلی که بین مردها و زنها همیشه اختلاف است مرز بین چیزی است که باید بیرون از خانه گفته شود و چیزهایی که نباید گفته شود. زنها به خاطر ویژگی پیوندجویی معمولاً هم مرزها را بازتر میگیرند و هم تعداد آدمهایی که میتوان چیزهایی را که در ذهن مردها خصوصی است به آنها گفت. یک زن ممکن است در اتوبوس بین شهری سر درددل را به یک کنار دستی غریبه باز کند و خصوصیترین چیزهای زندگیاش را به او بگوید. اتفاقی که در مورد مردان تقریباً غیرممکن است.
عاطفی بودن
زنها عاطفیتر از مردها هستند. این یک باور عمومی است که اتفاقاً پایههای علمی هم دارد. البته روانشناسها کمی جزئیتر در این مورد اظهار نظر میکنند. آنها میگویند، مردها میتوانند جنبههای عقلانی و احساسی یک ماجرا را از هم جدا کنند، اما زنها حتی در یک بحث منطقی زود احساساتی میشوند.
عصبشناسها میگویند دلیل این قضیه میتواند این باشد که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکره راست مغز آنهاست در صورتی که مراکز عاطفه در زنها هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز پراکنده است.
حتماً میدانید سمت چپ مغز مسئول تکلم و تفکر منطقی است. برای همین احتمالاً خیلی از مردها تعجب میکنند چرا وقتی یک بحث منطقی را با زنانشان پیش میبرند، آنها ناگهان احساساتی میشوند. البته در مقابل خانمها هم از اینکه مردها حتی در یک بحث احساسی میتوانند خونسردی خودشان را حفظ کنند و با منطق خودشان پیش بروند تعجب میکنند.
اگر بخواهیم کلیتر نگاه کنیم، مخصوصاً مردهایی که زنان موفقی دارند، ممکن است به این اشتباه بیفتند که چون همسرشان در جمع آدمهایی است که خیلی خوب از پس خودشان و کارهایشان برمیآیند دیگر نیازی به حمایت عاطفی ندارند. اما روانشناسی زنان دقیقاً بر عکس این را میگوید. حتی زنانی که اسطوره اعتماد به نفس هستند در مقابل شما دوست دارند زنانه رفتار کنند و از حمایت عاطفیتان برخوردار شوند. دعوای همیشگی زنان و مردان در به زبان آوردن جمله «دوستت دارم» توسط مردها ریشه در همین تفاوت جنسیتی دارد.
زنها به خاطر عاطفی بودنشان بیشتر از مبالغه در جملههایشان استفاده میکنند. وقتی آنها میگویند هیچ وقت، همیشه، بهترین، بدترین، همه یا هیچ واقعاً منظورشان دقیقا آن جملهها نیست. اما شما بهعنوان یک مرد احتمالاً منطقی فکر میکنید و میبینید واقعاً آنطور که همسرتان گفته نیست و وارد یک جدل بیحاصل منطقی با او میشوید.
خوشصحبتی
مردان معمولاً از این شکایت دارند که همسرانشان خیلی حرف میزنند. برای همین در مورد زیاد حرف زدن زنان هم تا دلتان بخواهد لطیفه و پیامک درست شده است. روانشناسان هم موافقاند زنها و مردها هم در میزان صحبت کردن و هم در شیوه صحبت کردن با هم فرق دارند.
عصبشناسها میگویند، مردان برای حرف زدن فقط از نیمکرهچپشان استفاده میکنند اما زنها از هر دو نیمکره. روانشناسان رشد میگویند تجهیزات سخن گفتن (مثلاً تارهای صوتی) در زنها زودتر از مردان رشد میکند،روانشناسهای تکاملی هم میگویند، در طول قرنها مردها یاد گرفتهاند ساکتتر باشند و زنها یاد گرفتهاند که بیشتر حرف بزنند.
آنها میگویند هزاران سال پیش زنان به صورت گروهی با زنان دیگر حرکت میکردند و در حالیکه بچههایشان را در بغل داشتند پا را از محدوده غار فراتر نمیگذاشتند. اگر آنها با همدیگر رابطه برقرار میکردند احتمال بقایشان بیشتر بود. اما مردها باید خاموش در بالای تپه به انتظار شکار مینشستند. اگر آنها حرف میزدند شکار فرار میکرد و بقایشان به خطر میافتاد.گذشته از میزان حرف زدن مشکلاتی که تفاوت در نحوه حرف زدن خانمها و آقایان ایجاد میکند خودش را به شکلهای متفاوتی در محیط خانواده نشان میدهد که در ادامه فصل با ذکر مثال آنها را توضیح میدهیم.
ادامه مطلب / دانلود