نتايج جستجو مطالب برچسب : ازدواج

می خواهم یک توصیه جدی و اساسی به همه شما داشته باشم؛ اینکه حتما ازدواج کنید! شاید تعجب کنید و بگویید ازدواج که کار بی حساب و کتابی نیست که فقط با یک توصیه بتوان آن را انجام داد. بله درست است اما هر ازدواجی هم لزوما آن ازدواجی که شما فکر می کنید، نیست!

ازدواج کنید اما اینطوری!

ازدواج یعنی پیوند با فرد دیگر و شروع زندگی مشترک با او. کسی که بین او و ما نوعی همدلی، تفاهم و علاقه عمیق وجود داشته باشد و بتوانیم برای یکدیگر و به خاطر هم، گذشت و فداکاری کرده و در فراز و نشیب های زندگیاز خودخواهی ها و منیت خود بگذریم. اما ازدواج، محدود به این نوع ازدواج کردن نیست! غیر از یافتن جفتی ایده ال که بتوانیم زندگی مشترک خود را با او آغاز کنیم و ادامه دهیم، همه ما نیاز به پیوند ها و مزدوج شدن های دیگری هم داریم! پیوندهایی که برای رشد ما ضروری هستند و بدون آنها نمی توانیم زندگی موفقی داشته باشیم.

با «شعور» ازدواج کنید!

همه ما برای حل مسائل زندگی و روبه روشدن با سختی ها و مشکلات آن و همچنین در برخورد و برقراری رابطه با دیگران، نیازمند خرد و شعور هستیم. گرچه برای واژه شعور معانی زیادی قید شده است، اما در این مقاله ما شعور را توانایی به کار انداختن قوه عقل و خرد معنا می کنیم؛ قدرتی که به وسیله آن می توان به هر موضوعی، نگاه کامل تر و همه جانبه تری داشت و ابعاد بیشتری از موضوعات را دید و فهمید.

با آنکه گوهر شعور به همه انسان ها داده شده، اما متاسفانه این گوهر در همه انسان ها به اندازه کافی آشکار نمی شود و مورد استفاده قرار نمی گیرد. در واقع ما ترجیح می دهیم به جای فکر کردن، سنجیدن شرایط و عواقب و تبعات کار و بررسی ابعاد مختلف موضوعات، واکنش های آنی و هیجانی نشان دهیم و مسائل را به جای عقل و تدبیر با برخوردهای احساسی زودگذر حل کنیم؛ در حالی که نقش شعور در زندگی ما خیلی بیش از اینهاست.

شعور به ما کمک می کند تا دریافت های ما عمیق تر باشد و به عمل تبدیل شود. به ما کمک می کند تا مسائل خود و اطرافیان مان را به بهترین نحو، بدون ترس و اضطراب و ناکامی و بدون شکست حل کنیم. متاسفانه ما از این گوهر درونی و نهائی دور مانده ایم و به همین دلیل لازم است هر چه زودتر پیوند و ازدواج مان را به شعور و خرد خود برقرار کنیم.

با «بخشایش» ازدواج کنید!

تنفر تبدیل به بیماری می شود و نبخشیدن دیگران مانند زنجیری از وجود آنها به گردن ما می افتد؛ زنجیری که مدام کشیده می شود و اگر به این نبخشیدن ادامه دهیم ممکن است ما را خفه کند. بسیاری از ما اطرافیان و نزدیکان خود را نمی بخشیم و کینه به دل می گیریم و این کینه را همچنان در قلب و وجود خود پرورش می دهیم . ما دلایل نبخشیدن دیگران که برگرفته از نتایج یک پژوهش در همین زمینه است، عبارتند از:

آسیب روانی جدی که فرد هنوز نتوانسته آن را فراموش کند یا آثار آن همچنان باقی است. باور به اینکه با بخشیدن او ممکن است نتایج عمل منفی و مکافات برای او از بین برود و به جزای عمل خود نرسد!

قربانی، دلیلی برای بخشیدن و ادامه رابطه با چنین شخصی ندارد.قربانی، براین باور است که افراد تغییرپذیر نیستند و شخصی که او را آزار داده همچنان دیگران را هم آزار می دهد و هنوز ادب نشده است و دلایل دیگر.

با حس بخشایندگی درونی خود پیوند برقرار کنید. با قوه شعور خود دلیل نبخشیدن خود را پیدا و هر چه زودتر زنجیرهای نامرئی را از دست و پا وگردن خود باز کنید.

با «محبت» ازدواج کنید!

گرچه اکثر انسان ها محبت کردن و دوست داشتن را تجربه کرده اند، اما خیلی از آنها قادر نیستند این محبت را جز افراد خانواده و نزدیکان به همه دنیا و همه انسان ها تعمیم دهند. رحیم و مهربان بودن از صفات الهی است. کسی که با این صفت پیوند بخورد و ازدواج کند به سطح بالاتری از ارتباط با هستی و کائنات و خداوند دست خواهد یافت. محبت در هر سطح و با هر کس معنا و مفهوم خود را دارد. دقت در این نکته مهم است که محبت به معنای لوس کردن و فراهم آوردن تجمل و امکانات زیاده از حد برای دیگری نیست. معنای اصیل وحقیقی محبت این است که اسباب رشد روحی و روانی و ارتقای فهم و آگاهی را برای کسی که دوستش داریم فراهم آوریم و این همان محبتی است که لازم است روح خود را با آن پیوند دهیم.

ازدواج کنید اما اینطوری!

 با «انعطاف» ازدواج کنید!

نرمی و انعطاف کلید موفقیت است. همه ما با استفاده از نرمی و انعطاف می توانیم بر نزدیکان مان تأثیر بگذاریم و خود و آنها را از نظر روانی و حتی روحی ارتقا دهیم. در غیر این صورت روش های خشن و سخت هر یک از ما می تواند منجر به انباشت خشم، کینه و ترس در دیگران شود و در نهایت هم به روابط بین فردی ما آسیب وارد کند و هم به سلامت روانی هر یک از ما. هیچ چیزی در این دنیا ثابت و بدون تغییر نیست.

همه چیز در حال حرکت و پویایی و تحول است. اگر انسان با حرکت جهان و با روند تکامل و پویایی آن حرکت کند، می تواند زنده بماند و همچون همه موجوداتی که با سازگاری خود در جهان ماندگار شدند، در نظام هستی ماندگار شود. اما اگر بی انعطاف و سرسخت باشد، مانند موجوداتی که نسل آنها منقرض شد، نابود خواهد شد و این قانون درباره تک تک ما صادق است.

بدون نرمی و پذیرش، طرد شده و یکه و تنها می مانیم و محکوم به نابودی روانی و حتی جسمی می شویم؛ چون انسان بدون محبت و حمایت نزدیکان نمی تواند چندان به زندگی خود ادامه دهد. انعطاف، کلید سازگاری و موفقیت است. هستی خود را با انعطاف پیوند دهید و با هستی کل پیوند حاصل کنید.

با «ایمان» ازدواج کنید!

وقت آن رسیده که دوگانگی ها و چند پارچگی را به طور کامل کنار بگذاریم و برای هر کاری به خدای خود و تنها و تنها به او مراجعه کنیم، چرا که منبع برکت و رحمت، تنها و تنها خداوند است.گرچه از دوران بت پرستی قرن ها می گذرد، اما متاسفانه هنوز بسیاری از ما برای رفع حاجات و آرزوها و خواسته ها و نیازهای مان به جای خداوند به دیگران مراجعه می کنیم؛ ایمان خود را قدرت ببخشید و گسترش دهید. همیشه فقط به یکی، همو که یگانه است و تنها یگانه و بی همتاست، پناه ببرید . او را بخوانید و او شما را اجابت خواهد کرد. تا اینجا از چیزهایی گفتیم که باید با آنها ازدواج کنیم؛ اما راستش برای داشتن یک ازدواج موفق هم همه این ویژگی ها به کار می آید و حتی لازم و ضروری است. پس اگر خواستید ازدواج کنید، باز هم این نکات را در نظر داشته باشید.

برگرفته از: دنیای سلامت

ادامه مطلب / دانلود

اگر ازدواج نکنیم چی میشه؟

اگر ازدواج نکنیم چی میشه؟

یک وقت کسی عذر موجه دارد، مثلاً هنوز به سربازی نرفته یا منتظر است شغل مناسبی پیدا کند و بعد به سراغ ازدواج برود. خوب، این شخص حق دارد. اما اگر کسی بی جهت و در عین حال که شرایط برایش مهیاست ازدواج نکند، معلوم است که بسیار ضرر می کند. در این جا به بعضی از این ضررها اشاره می کنیم.

فاصله گرفتن از پیامبر اکرم(ص) و سنت آن حضرت

حتماً شنیده اید که پیامبر عزیزمان فرموده اند: « ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من دوری کند از من نیست.» پس حتی اگر ما حکمت ها و فوائد ازدواج را هم ندانیم، وقتی به توصیه ی رسول خدا عمل کنیم، خیر و سعادت نصیبمان خواهد شد و اگر بی توجهی کنیم، ضرر کرده ایم؛ به ویژه که آن حضرت در جمله ی دیگری فرموده اند: «هرکه قدرت ازدواج داشته باشد و ازدواج نکند، از من نیست. »

فراهم بودن زمینه ی دخالت شیطان و گرفتار شدن به گناه

نمی خواهم بگویم هر آدم مجردی گناه کار است؛ چه بسا جوان های مجردی که وقتی یوسف وار از زمینه های گناه فرار می کنند چنان پیش خدا عزیز می شوند که ده ها متأهل هم به گردشان نمی رسند. اما واقعیت این است که اگر کسی بتواند ازدواج کند و نکند، شیطان خیلی به او طمع می کند و برایش نقشه می کشد! پیامبر اکرم(ص) به شخصی فرمودند: « آیا همسر داری؟ گفت: نه یا رسول الله. فرمودند: « آیا ثروت و امکانات ازدواج داری؟ گفت: بله. فرمودند: ازدواج کن و گرنه از گناهکاران خواهی بود. »

در معرض خطر بودن اعمال صالح

کارهای خوبی که انسان انجام می دهد مانند پس اندازی است که جوانی کوشا و پرتلاش دارد. حالا مجسم کن اگر جوانی زحمت بکشد و کار کند اما پول های خود را جایی پنهان کند که در دسترس دزدان و شیادان است، هر لحظه خطر سرقت هست. چقدر این جوان در معرض خطر قرار دارد؟ از همین روست که امام باقر(ع) فرموده اند: « دو رکعت نماز همسردار بهتر است از آنکه فرد بی همسر شب را تا صبح نماز بخواهند.» بله، اجر نمازهای او زیاد است اما شاید شیطان با یک فریب دستاورد او را غارت کند.

محروم شدن از نسل پاک

می دانی که فرزند صالح بهترین دستاورد زندگی است. گاهی در میان اخلاف انسان، افرادی ممتاز متولد می شوند که اجداد ایشان هم از برکات اعمالشان بهره مند می شوند. ازدواج نکردن انسان را از این نعمت محروم می کند.

ضررهای دیگر

علاوه برآنچه گفتم، اگر بعد از سالها که تصمیم نداشته ای ازدواج کنی در سن بالا به فکر ازدواج بیفتی، ضررهای غیرقابل جبرانی متوجه تو خواهد بود:

1) از دست دادن شور و شوق زندگی
2) سخت شدن هماهنگی و هم دلی زن و شوهر، چون شخصیت هریک تا آن سن شکل گرفته و تثبیت شده است.
3) بالا رفتن توقعات و مشکل پسندی
4) کم شدن احتمال پیدا کردن همسر مورد نظر
5) زود رنجی و ضعف اعصاب

ادامه مطلب / دانلود

ازکجا بفهمیم ازدواج موفقی خواهیم داشت

ازکجا بفهمیم ازدواج موفقی خواهیم داشت

چه بخواهید چه نخواهید باید باور کنید که متاسفانه یک سوم ازدواج هایی که در هر سال به ثبت می رسند به طلاق ختم می شوند اما اینکه باقی زوج ها کنار هم زندگی مشترکشان را ادامه می دهند به این معنی نیست که از زندگی خود رضایت کامل دارند. 30 درصد از زوج هایی که کنار هم زندگی می کنند رضایتی از زندگی مشترکشان ندارند و فقط یکدیگر را تحمل می کنندو این زندگی موجب خوشحالی این زوجین نمی شود و عوامل مختلفی از جمله فرزندان یا نیاز مالی و … آنها را کنار یکدیگر نگه داشته است.

آیا ازدواج موفقی در انتظار شماست

در حقیقت یافتن فردی مناسب و ایده آل برای ازدواج و ادامه زندگی کار ساده ای نیست و پیش بینی اینکه کدام زندگی آ؛از خوب یا بدی خواهد داشت نیز کار هر کسی نیست. با پاسخگویی به آزمون زیر درمی یابید زندگی مشترکی که در آستانه آغاز آن هستید چگونه خواهد بود. آیا پایان خوشی در انتظار شما است یا اینکه از تصمیم خود پشیمان می شوید.

1- قبل از ازدواج کمتر از شش ماه برای شناختن یکدیگر وقت صرف کردیم.

صحیح

غلط

2- هر دوی ما بیشتر از 21 سال سن داریم.

صحیح

غلط

3- من و همسرم دوستان مشترک زیادی داریم.

صحیح

غلط

4- یکی از ما دوست ندارد بچه دار شویم بنابراین تصمیم گرفتیم هرگز بچه دار نشویم.

صحیح

غلط

5- سطح تحصیلات ما با یکدیگر بسیار فاصله دارد.

صحیح

غلط

6- ما هر دو مذهبی هستیم.

صحیح

غلط

7- والدین هر دو نفر ما با این ازدواج موافق بودند و رضایت قلبی خود را اعلام کردند.

صحیح

غلط

8- هیچ کدام ما تعصبی نیستیم و حد تعادل را می پسندیم.

صحیح

غلط

9- درآمد ما برای اداره زندگیمان کافی است و نیازی به کمک اطرافیان نداریم.

صحیح

غلط

10- پیش از ازدواج چندین بار میان ما اختلافاتی بروز کرد که ناچار شدیم مدتی ارتباطمان را قطع کرده و از هم دور باشیم.

صحیح

غلط

11- هر دو نفر ما با خانواده هایمان ارتباط خوبی داریم.

صحیح

غلط

12- هر دو نفر ما در دوران کودکی مورد علاقه و محبت خانواده هایمان بودیم.

صحیح

غلط

13- میان خانواده های هر دو نفر ما تعداد افراد مطلقه بسیار کم است. شاید از هر 20 ازدواج یک مورد طلاق داریم.

صحیح

غلط

14- هر دو نفر ما با ما در و پدرهای دیگری ارتباط خوبی داریم.

صحیح

غلط

15- زمانی که کودک بودیم هر دو نفر ما حرف والدینمان را گوش می کردیم و به آنها احترام می گذاشتیم.

صحیح

غلط

برای محاسبه امتیازاتتان به پاسخی که مطابق با کلید باشد یک امتیاز بدهید، کلید سوالات در زیر ارائه شده است:

1- غلط، 2- صحیح، 3- صحیح، 4- غلط، 5- غلط، 6- صحیح، 7- صحیح، 8- صحیح، 9- صحیح، 10- غلط، 11- صحیح، 12- صحیح، 13- صحیح، 14- صحیح، 15- صحیح

امتیاز 12 تا 15

شما به خوبی می توانید چالش های مختلف در زندگی مشترک را درک کرده و از عهده آنها برآیید، شانس موفقیت شما در داشتن یک زندگی سعادتمند بسیار بالا است.

امتیاز 7 تا 11

شما تقریبا می دانید برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق و سالم چه باید بکنید، اندکی مطالعه و استفاده از تجربیات افراد موفق در اطرافتان می تواند اطلاعات شما را بالاتر برده و موجب شود زندگی بهتر و موفق تری را تجربه کنید.

امتیاز صفر تا 6

شما کمی رمانتیک و غیرمنطقی هستید و دید شما به یک زندگی مشترک موفق نیز اینگونه است. امتیازی که کسب کرده اید نشان می دهد شما و همسرتان باید کمی بیشتر روی مهارت های مختلف زندگی مشترک از جمله مهارت های ارتباطی تمرکز کنید تا بتوانید زندگی موفق و سالمتری را تجربه کنید.

بسیاری اوقات ازدواج هایی که بعد از شناخت کافی از طرفین از یکدیگر صورت گرفته اند موفق نیستند، بسیاری از اختلافات جدی و بزرگ در زندگی زناشویی و طلاق ها به این دلیل هستندکه زوجین قبل از ازدواج مدت زمانی ضروری برای شناختن یکدیگر صرف نکرده اند.

مطالعات نشان می دهند سن نقش بسیار مهمی در موفقیت زندگی زناشویی ایفا می کند، حدود 50 درصد طلاق ها در زندگی زوج هایی رخ می دهد که در سنین پایین و به خصوص زیر 20 سال ازدواج کرده اند. بیشتر این ازدواج ها بدون شناخت کافی و از روی احساسات یا به اجبار خانواده ها صورت می گیرند به همین دلیل نمی توان انتظار داشت این ازدواج ها با موفقیت همراه باشند.

داشتن تعداد زیادی دوستان مشترک موجب می شود پیوند بیشتری میان زوج ها ایجاد شود و این موضوع ارتباط میان زوج ها را عمیق تر و صمیمی تر می کند. بهتر است زوج ها قبل از ازدواج در مورد اینکه آیا می خواهند بچه داشته باشند یا نه به توافق برسند، البته در چنین موارد مهمی طرفین باید با یکدیگر کاملا صداقت داشته باشند.

اگر یکی از طرفین پیش از ازدواج شروط طرف دیگر را موقتی و تنها برای کسب رضایت او بپذیرد اما در دلش این موضوع را نخواهد، در آینده بعد از شروع زندگی نمی تواند به قولی که داده عمل کند و همین امر موضوع اختلافات جدی در زندگی آنها خواهد شد.

هر چه میان سطح تحصیلات دو طرف فاصله بیشتری وجود داشته باشد در آینده اختلاف نظرها و مشکلات بیشتری میان آنها بروز خواهد کرد و همین موضوع می تواند زندگی آنها را با بحران های جدی مواجه کند.

دو نفر که می خواهند زندگی مشترکی بسازند باید از لحاظ مسائل اعتقادی و مذهبی به یکدیگر نزدیک و شبیه باشند تا بتوانند زندگی موفق تری داشته باشند. موافقت خانواده های دو طرف در ازدواج فرزندانشان با یکدیگر یکی دیرگ از شروط مهم موفقیت در ازدواج است، اختلافات خانواده ها با یکدیگر بسیاری اوقات حتی در مورد زوج هایی که با یکدیگر مشکل خاصی ندارند می تواند مشکل ساز شده و دلیل بروز اختلافات متعدد میان آنها شود.

تعصب حتی اگر از روی علاقه باشد بعد از مدتی موجب می شود زوج ها خسته و عصبی شوند. بهتر است قبل از ازدواج طرفین به خوبی حساسیت های خود را برای یکدیگر بازگو کنند و هر دو نفر با چشم باز وارد زندگی مشترک شوند. اگر شما قبل از ازدواج به حساسیت های همسرتان آگاه بودید و او حساسیت هایش را با شما در میان گذاشته بود و شما آنها را پذیرفته بودید اکنون که وارد زندگی مشترک شده اید هم باید به آنها احترام بگذارید تا این نمسائل برایتان مشکل ساز نشوند.

مشکلات مالی یکی از مهمترین دلایل جدایی زوج ها از یکدیگر هستند. زوج هایی که برای حل مشکلاتشان نمی توانند راه حل منطقی بیابند و تنها راه ممکن برایشان این است که مدتی از هم دور باشند، در بیشتر موارد همان زوج هایی هستند که بعد از مدتی تصمیم به جدایی و طلاق می گیرند چون هرگز نیاتموخته اند که از طریق راه های عملی و منطقی مشکلاتشان را حل کنند.

حفظ ارتباط با اعضای خانواده یکی از مهمترین عوامل ثبات و دوم زندگی زناشویی است. افرادی که از دوران کودکی مورد علاقه و پذیرش خانواده هایشان بوده اند با احتمال بیشتری در زندگی مشترکشان موفق می شوند.

در برخی خانواده ها تعداد افراد مطلقه بسیار زیاد است، احتمال می رود راه حل مشکلات در چنین خانواده هایی جدایی است و این خانواده ها کمتر برای حفظ زندگی مشترک و حل مشکلاتشان تلاش و از خودگذشتگی می کنند.

توانایی کنار امدن با افراد خانواده همسر یکی از نشانه های بلوغ و سازگاری افراد است، چنین فردی با همسرش نیز سازگار است و سعی می کند مشکلاتش را به خوبی با او حل کند. اختلاف با اعضای خانواده همسر تاثیرات منفی بر زندگی زوجین برجا می گذارد و موجب بروز اختلافات متعدد میان زوجین می شود.

حفظ احترام و رعایت حرمت بزرگترها یک ویژگی بسیار خوب و پسندیده است، کسی که به نصایح و پندهای بزرگترها و والدینش گوش می دهد مسلما برای حرف های همسرش – فردی که عاشقانه او را دوست دارد – نیز احترام قائل است و به آنها عمل می کند.

سوالات و پاسخ های این آزمون بعد از سال ها تحقیق و بررسی محققان در مورد مسائل و مشکلات زوج ها در زندگی مشترک طراحی شده اند. بیش از هزار زوج بعد از انجام آزمون بالا اظهار کرده اند نکات مشخص شده در این آزمون از جمله مهمترین عوامل موفقیت یا شکست زندگی مشترک هستند.

ادامه مطلب / دانلود

اهداف انحرافی در ازدواج

 اهداف انحرافی در ازدواج

با توجه به موارد فوق می توان گفت در زناشویی ، هدف ارضای نیازهای روانی، جسمانی و آرامش و فراهم ساختن امکانات رشد و تعالی مرد و زن می باشد. زناشویی باید براساس محبت، همکاری، همدردی، تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل زن و شوهر استوار باشد. بنابراین عدول از هدف های فوق زندگی را به طرف نابسامانی و جدایی سوق خواهد داد.

بسیاری از افراد، ازدواج را برای هدف هایی غیر از اهداف زناشویی انجام می دهند و در نتیجه پس از حصول به هدف خود و یا قبل از آن، ازدواج دچار نابسامانی و تزلزل می شود و زندگی را دچار سختی و گرفتاری می نماید.

●مشاوره ازدواج در رابطه با هدف های انحرافی

ابتدا مشاور باید بررسی نماید که هدف های واقعی ازدواج، مورد نظر مراجع هست یا خیر. چنانچه مراجع در انتخاب همسر تحت تأثیر عامل یا عوامل خاص، قرار گرفته است، مشاور باید او را به هدف های ازدواج در ارتباط با ارضای نیازهای روانی و جسمانی و داشتن یک زندگی خوشایند و لذتبخش و با ثبات توجه دهد و نتیجه گزینش فعلی او را در رابطه با هدف های حقیقی ازدواج بسنجد.

در این رابطه مهم آن است که با استفاده از روش غیرمستقیم ، عواطفی که مراجع را منصرف ساخته ، تخفیف یابد و او شخصاً در جهت انتخاب مناسب بینش حاصل نماید. بدیهی است برای حصول به این هدف ، مشاور باید وقت بیشتری بگذارد و از فنون و روش های مختلف استفاده کند تا بتواند در تغییر مسیر مراجع تأثیر بگذارد.

فنون و روش هایی که در این مورد می تواند مورد استفاده قرار گیرد به شرح زیر است:

▪ دختران کم سن و سال (در سنین دبیرستان) غالباً بدون توجه به کلیه عوامل مؤثر در ازدواج و تنها تحت تأثیر یک یا چند عامل مورد علاقه خود به پسر یا مردی خاص اظهار علاقه می کنند. در چنین مواردی مشاور باید علاوه بر آن که مراجع را به کلیه عوامل مؤثر در ازدواج توجه می دهد ، او را از مخاطرات همسر گزینی با تکیه بر یک خصوصیت آگاه سازد. باید از پدر و مادر او کمک بگیرد و ضمن مشاوره با مراجع ، والدینش را قبل از وقوع حوادث در جریان قرار دهد.

▪پدران و مادرانی که روی عقاید خاص، دختران و پسران خود را مجبور به انتخاب همسر می کنند، باید مورد مشاوره قرار گیرند. به این گونه پدران و مادران باید مفهوم ازدواج و هدف های آن تفهیم گردد و ضمن طرح موارد مشابه و نتایج شوم حاصله، به آنان بصیرت داده شود، تا از فشار بر جوانان ( که تنها همسر پیشنهادی آنان را قبول کنند) دست بردارند.

▪ پدری می خواهد برای پسرش همسری انتخاب کند که مطیع محض او باشد( به جای همسر کلفت بگیرد). قوم و قبیله ای که نظرشان در ازدواج، صلح و آشتی است یا کسانی که به خاطر ثروت ازدواج می کنند، بهتر است برای رسیدن به هدف خود وسیله دیگری را برگزینند. مشاور با روش های مختلف باید به این قبیل افراد، اهمیت امر زناشویی را تفهیم کند و راه هایی که می تواند هدف آنان را تأمین کند نشان دهد.

▪دختران یا پسرانی که تحت تأثیر عناوین علمی یا شغلی ، یا به خاطر زیبایی طرف مقابل بدون احتساب سایر عوامل مؤثر در ازدواج به انتخاب می پردازند ، نیاز به مشاوره دارند. عناوین علمی و شغلی ، یا زیبایی از عوامل مهم در ازدواج به شمار می رود؛ ولی مهمتر از آن نادیده گرفتن عوامل اخلاقی و فرهنگی و سن ازدواج و سایر عوامل است که احتمال توفیق در ازدواج لذتبخش و خوشایند را کاهش می دهد. مشاور خانواده باید این گونه مراجعان را به خطرات یک بعدی نگریستن در ازدواج توجه دهد، و سعی کند اهمیت سایر عوامل مؤثر در زناشویی را نیز به آنان تفهیم نماید.

▪دختران و پسرانی که به خاطر هنر، استعداد و نبوغ ، لباس ، ظواهر و قهرمانی فریفته ازدواج می شوند و سایر جنبه ها را نادیده می گیرند نیز باید با موارد مشابه که زناشویی موفق نبوده ، مواجه گردند و با بحث و بررسی، آگاهی کافی در مورد عواقب نامطلوب نادیده گرفتن عوامل مهم زناشویی به آنان داده شود تا بینش لازم را به دست آورند و بتوانند تصمیم عاقلانه بگیرند.

– افرادی که هدف آنان از ازدواج سوء استفاده است. چون ویژگی های اخلاقی و شخصیتی در طول زمان ایجاد می شود و برای اصلاح آن به زمان زیادی نیاز است، بنابراین مشاوران باید با استفاده از فنون و روش های مختلف و تشکیل جلسات متعدد مشاوره، نسبت به اصلاح رفتار این گونه افراد اقدام نمایند همچنین باید به مراجعانی که ممکن است طعمه این افراد قرار گیرند اطلاعات لازم داده شود.

ادامه مطلب / دانلود

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین خانواده هایی که در دل کویر زندگی می نمایند هر چند از زندگی مدرن و تکنولوژی بدور هستند اما افرادی سخت کوش هستند که با ناملایمات روزگار دسته و پنجه نرم می نمایند و از عرق جبین خود زندگی قبیله ای خود را اداره می نمایند.آنها رسم و رسومات خاص خود را دارند.انها مجبورند برای چرای دامهای خود گاهی مسافتهای زیادی را طی نمایند.چادری ساده و بی زرق و برق محل اسایش انهاست.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

در قسمتی از اریتره آفریقا کویر نشینانی هستند که با زندگی بیابانی خو گرفته اند.آقای “اریک لافورک”از ان دسته عکاسانی است که علاقمند به زندگی و راه و رسم قبایل مناطق مختلف است.او به دیلی میل می گوید بسیار علاقمند بود تا از نزدیک با قبایل ” رشیدا “آشنا شود.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

کارگران پاکستانی امارات متحده به او گفتند که دوروبر انها نرود به خاطر اینکه انها قبایل خطرناکی هستند و ممکن است به او اسیب برسانند.با تلاش فراوان توانست راننده ای را پیدا نماید که او را تا انجا راهنمایی نماید.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

راننده نیز مانند دوستان پاکستانی خود به اریک می گفت مواظب باش انها بسیار خطرناکند.اگر تاکسی را نربایند خیلی شانس اوردیم.هنگامی که به نزدیکی روستا رسیدند راننده جرات نزدیک شدن ننمود و در فاصله 200 متری اریک را پیاده نمود.اریک به تنهایی به راه افتاد.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

او موفق شد با ریش سفید روستا به نام”سلام سلیم محمد”به صحبت بپردازد.ریش سفید محله در سخنانی به او گفت ما خانواده های بزرگی هستیم!مجبوریم برای امرار معاش سخت کار نماییم.از محل فروش شتران سرمایه خیلی خوبی نصیب ما می گردد.با کشورهایی من جمله عربستان،سودان و مصر به تجارت می پردازیم.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

اریک ضمن گرفتن تصاویری از این قبیله می گوید آنها سنت های خاص خود را دارند.هنگامی که دختر به سن 6 سالگی می رسد مقدمات عروسی و تهیه جهاز او آماده می گردد. اگر دختری به سن 16 سالگی برسد بسیار پیر به حساب می اید.شتر دام مخصوص انهاست و از راه فروش ان کسب معاش می نمایند.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

انها هر نفر شتر را به 16 هزار پوند به شیخ نشینان عرب می فروشند.البته برخی از افراد این قبایل دست به کارهای خلاف همچون قاچاق اسلحه و ادرم ربایی می زنند.

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

سنت عجیب ازدواج در بین دختران قبیله بادیه نشین +تصاویر

ادامه مطلب / دانلود

در سال های کودکی، دوستی های پسران و دختران جنبه شهوانی ندارد. اما با بحران بلوغ کشش جنسی بیدار می شود و نوجوان به موضوعات جنسی حساسیت پیدا می کند.

کنجکاوی های جنسی در نوجوانان

مسائل جنسی  غالباً فکر نوجوان را مشغول می کند و سوالاتی را در ذهن او ایجاد می کند. رفتارهای جنسی برای نوجوان، والدین و کسانی که به نوعی با نوجوان ارتباط دارند مسائل و مشکلاتی تولید می کند، این مسئله باعث می شود برای حل و کاهش این مشکل به دنبال چاره باشند تابتوانند تا اندازه ای از ناراحتی های نوجوان کم کنند و راه صحیح را به او نشان دهند.

عدم اطلاع و آشنایی با مسائل جنسی در نوجوانان خطرات زیادی دارد. باید به طریقی نوجوانان را قبل از بلوغ در جریان تغییرات جسمی و اتفاقات درونی قرار داد و همین طور بعد از بلوغ هم آن ها را هدایت و راهنمایی کرد. بهترین راهی که برای جلوگیری از انحرافات جنسی و عواقبی که برای نوجوان ممکن است پیش آید، آموزش جنسی و آگاهی دادن در خانواده و محیط های آموزشی است.

معمولا طرز تفکر نوجوان درباره مسائل جنسی بستگی به رفتار و واکنش های والدینش در دوران کودکی دارد. نوجوان در اوائل دوران نوجوانی به علت کنجکاوی می خواهد در مورد رشد جسمی بدن خود و اعضای تناسلی و مسائل جنسی اطلاعاتی کسب کند و حتی بفهمد که آیا وضعیت جسمی و جنسی اش طبیعی است یا خیر.  اگر اطلاعات لازم در این موارد را والدین در اختیار نوجوان قرار ندهند او مجبور می شود که در مورد مسائل جنسی اطلاعاتش را از همسالان و همکلاسان خود به دست آورد، و چه بسا که این اطلاعات صحیح نباشد. اگر پدر و مادر از همان دوران کودکی رابطه عمیق و دوستانه ای با فرزندان خود برقرار کنند می توانند در دوران نوجوانی به سادگی و راحتی با هم صحبت کنند، و اطلاعات صحیح و درستی نیز درباره مسائل جنسی به آن ها بدهند.

برای آموزش جنسی بهتر است که اموری به کودک آموخته شود که مورد علاقه و تمایل اوست نه آن چیزی که مورد علاقه بزرگسالان است. آموزش جنسی به هیچ وجه نباید به تاخیر افتد بلکه باید اطلاعات و آگاهی کودک و نوجوان همزمان با احتیاجات اجتماعی و رشد او پیش برود. به عبارتی شاید بهتر باشد اطلاعات جنسی زمانی به نوجوان یا کودک داده شود که او کنجکاو شده است و دوست دارد در این مورد اطلاعاتی کسب کند.

والدین باید به خواسته های نوجوان خود احترام بگذارند و دغدغه خاطر نوجوان را با برخورد صحیح و منطقی  کاهش دهند تا او بتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. نوجوان سعی دارد تا جایی که ممکن است اطلاعات لازم را به دست آورد، والدین نباید با شنیدن یا دیدن چیزهایی از فرزند خود نگران شوند و این عمل او را غیر اخلاقی تلقی کنند. این کشش و هیجانات و علاقه به امور و اطلاعات جنسی طبیعی است و تا مرحله ازدواج و تشکیل خانواده ادامه پیدا می کند.

بسیاری از والدین از صحبت کردن با فرزند خود درباره مسائل جنسی ناراحت می شوند ، و نمی دانند که چگونه این اطلاعات را در اختیار فرزند خود بگذارند.

والدین با راحتی خیال باید موارد زیر را برای نوجوان خود به سادگی تمام توضیح دهند:

** قاعدگی در دخترها

** چگونگی انزال شبانه در پسرها

** استمناء و اثرات مخرب آن

** بیماری های مختلف مربوط به مسائل جنسی

**  مسائل اخلاقی پیرامون مسائل جنسی

** انحراف جنسی

** نزدیکی جنسی

** ازدواج

** حاملگی و چگونگی بارداری و زایمان و….

نبودن کانون گرم خانوادگی و کمبود محبت، بی ثباتی و درگیری خانوادگی و بی کفایتی والدین برای راهنمایی فرزندان از عواملی هستند که باعث انحرافات جنسی در نوجوان می شوند. همین طور وجود وسائل و کتاب ها و سی دی های تحریک کننده  باعث انحرافات جنسی در نوجوانان می شود.

ادامه مطلب / دانلود
خیلی از دختران قبل از ازدواج به دنبال ایده آل هایشان هستند. ایده آل هایی که از گوشه و کنار به گوششان خورده و شاید در دنیای واقعی وجود خارجی نداشته باشند اما آنها حاضرند به خاطر این ایده آل ها تمام خواستگارانشان را رد کنند. عبارت «شاهزاده‌ای سوار بر اسب سپید» برای این دخترها صادق است.

آنچه یک دختر جوان باید بداند

ما در اینجا قصد داریم شما دختران را با اشتباهات رایجی که در رفتار این دختران وجود دارد آشنا کنیم تا نگاه عاقلانه‌تری به ازدواج پیدا کنید.

1- اگر فکر می‌کنید ازدواجتان دیر شده و دیگران شما را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند و فقط به همین دلیل، قصد دارید فورا به اولین خواستگارتان بله بگویید، بدانید که دارید دستی دستی خودتان را به بدبختی می کشانید. ازدواج در هر سنی باید سنجیده و درست باشد. قرار نیست به خاطر حرف مردم زندگی تان را خراب کنید. ازدواج تغییر موقعیتی است که باید مراقب باشید تعبیر از چاله به چاه افتادن نباشد.

2- مقایسه همیشه کار را خراب می‌کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته‌اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید. معیار مقایسه شما باید ویژگی های فردی خودتان و خواسته هایتان از شریک زندگی تان باشد.

3- اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فکر نکنید. دو دستی به غم و غصه یا گذشته نچسبید. به جای آن پویا باشید و خود را برای آینده آماده سازید.

4- منتظر تایید همگان نباشید. همین که خانواده و نزدیکان شما که شما را به خوبی می شناسند انتخاب تان را تایید کردند، اطمینان پیدا کنید و پیش بروید. ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست‌داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی‌منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی‌ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خود بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده‌اید.

5- بعضی دخترخانم‌ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می‌کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی‌گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی‌ها بهتر به نظر می‌رسند. خود را دست کم نگیرید و فکر نکنید بخت در خانه شما را نخواهد زد.

6- در مواردی، دخترخانم‌ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده‌شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و توقعات مورد نظر آنها برآورده نمی‌شود، فورا دلسرد شده، عقب می‌کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته‌اید. با این کار واقع‌بینی را کنار گذاشته‌اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

7- مرد ایده‌آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده‌آل فیلم‌ها کاملا فرق می‌کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم‌ها تعلق دارند.

8- گاهی دخترها سراغ فردی می‌روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. مثلا شغل دهان پرکنی دارد یا تحصیلات، وضعیت مالی یا تیپ اجتماعی اش چشم دیگران را پر می کند. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی‌توان زندگی کرد.

9- تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

10- بعضی دخترخانم‌ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می‌کنند به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دخترخانم‌ها با این طرز تفکر، سد بزرگی مقابل خود ایجاد می‌کنند و نمی‌توانند دست به انتخاب درست بزنند، چون با اتخاذ موضع بالا مدام دیگران را از خود می‌رنجانند.

11- ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیازشان را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می‌شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی‌تان فکر کنید تا موقعیت‌های مناسب را از دست ندهید.

12- هیچ کس کامل نیست. دنبال این نباشید که همسرتان همه چیز تمام باشد. کمالات اخلاقی اگر در کنار کمالات مادی و دنیوی قرار گیرد ایده آل است اما به یاد داشته باشید نمی توان همه چیز را با هم داشت.

13- قبل از این که طرف مقابل را با ایده آل های خود بسنجید نگاهی به خودتان بیندازید. چقدر به این ایده آل ها نزدیک هستید؟ اگر تحصیلات کمی دارید نمی توانید انتظار داشته باشید یک پروفسور به خواستگاری تان بیاید. اگر خانواده تان به لحاظ مالی موقعیت ضعیفی دارند نمی توانید خواستگارانتان را در انتظار یک خواستگار پولدار همه چیز تمام رد کنید. همسرتان را متناسب با خودتان انتخاب کنید.

14- خواستگار شما، خواستگار شما است. پس آن را با شوهر خواهر، خواستگار همسایه یا نامزد دوستتان مقایسه نکنید. هر آدمی ویژگی های منحصر به فردی دارد و در شرایط خاص خانوادگی و  اجتماعی رشد کرده که باید با خودش سنجیده شود.

15- به خاطر رسیدن به آرزوهایتان به کسی بله نگویید. اگر خودتان نتوانید به آرزوهایتان برسید، هیچ کس دیگر نخواهد توانست شما را به آنها برساند. در زندگی مشترک اهداف و خواسته های مشترک موضوعیت دارد نه آرزوهای یک نفر. هیچ کس نمی تواند نردبان شما برای ترقی و رسیدن تان به خواسته هایتان باشد جز خود شما.

ادامه مطلب / دانلود
عقد کرده اید و همه چیز را مادر همسرتان را برای شما مشخص می کند. این که کجا زندگی کنید، کی یکدیگر را ببینید، چطور برای مراسم عروسی برنامه ریزی کنید، چی بخرید و… نگرانید که این دخالت ها بعد از ازدواج شما هم ادامه پیدا کند و نمی دانید باید چه کنید. ما به شما خواهیم گفت چطور روابطتان را با خانواده همسرتان تنظیم کنید که نه سیخ بسوزد نه کباب!
دردسرهای دخالت بزرگترها

والدین هر کس مال اوست!

درست است که پدر و مادر همسرتان از این به بعد حکم پدر و مادر شما را خواهند داشت و شما آنها را مامان و بابا صدا می کنید اما آنها هیچ وقت واقعا پدر و مادر شما نمی شوند. پس مرزهای ارتباطی را با آنها حفظ کنید و در نزدیک شدن به آنها زیاده روی نکنید. چون مطمئنا اگر مشکلی پیش بیاید در انتها والدین حق را به فرزند خودشان می‌دهند نه شما. احترام و فاصله‌ را حفظ کنید و مراقب باشید زیاد به آنها نزدیک نشده، زیاده از حد رفت و آمد نکنید و شوخی و راز گویی را با آنها محدود کنید.

رفت و آمدتان را کنترل کنید

طوری نباشید که بعد از عقد همیشه شما را خانه نامزدتان پیدا کنند و روزهای متوالی به خانه خود سر نزنید. اگر رفت‌و‌آمد با خانواده همسرتان بیش از عرف باشد باعث درگیری می‌شود. حتی در دوران عقد، اقامت های طولانی مدت شما در خانه پدری همسرتان می تواند زمینه دخالت های آینده خانواده همسرتان در زندگی شما را فراهم کند.

اگر دعوا شد

شاید با نامزد یا همسرتان یک بگو مگوی جزیی داشته باشید که خانواده همسرتان در جریان آن قرار گرفته است. فکر می کنید در این باره باید اجازه دخالت بدهید یا نه؟ اگر واقعا نیتشان خیر باشد و بخواهند پادرمیانی کنند چطور؟ در این موارد، اولویت مداخله با کسی است که برای زن و شوهر جایگاه خوبی دارد و هر دو طرف او را قبول داشته باشند. مثلا اگر هر دو، پدر داماد یا مادر عروس را قبول دارند فقط نظر او را بپرسند و اجازه دخالت را به دیگران ندهند.

حمایت مالی را نپذیرید

قطعا خانواده همسر شما با حسن نیت اقدام به حمایت مالی شما می کنند اما شما باید بین پذیرش این حمایت و قناعت بیشتر و متکی بودن به خود، دومی را انتخاب کنید. حمایت های مالی این حق را برای خانواده حمایتگر ایجاد می کند تا در امورتان دخالت کرده، بخواهند زیر و بم هزینه کردهای شما، شکل زندگی و رفت و آمدها و حتی رابطه تان را کنترل کنند.

او همیشه فرزندشان می ماند

روابط عاطفی میان اعضای خانواده به قدری قوی است که حتی پس از ازدواج فرزندان باز هم این ارتباط وجود خواهد داشت و پدر و مادر هنوز خود را بخش اصلی زندگی فرزندشان می بینند. پس وابستگی شما به خانواده‌تان امری طبیعی است، اما مهم است که بتوانید از همان دوران عقد میان انتظاری که به عنوان همسر و انتظاری که به عنوان فرزند از شما وجود دارد تمایز قائل شوید.

ادامه مطلب / دانلود
ازدواج تصمیم حساسی است که اگر با چشمان بسته بگیرید، ممکن است رنج فراوانی برایتان در پی داشته باشد و مهم تر از آن، سرمایه جوانی، سرزندگی، سلامتی و رضایتمندی شما را از چنگتان در آورد. ازدواجی که در آن کفویت و تناسب وجود نداشته باشد مستقیم ترین راه تا بدبختی است.
اختلافاتی که باعث شکست در ازدواج می‌شوند!

در اینجا به مهم ترین تناسب هایی که ممکن است در انتخاب و ازدواج نادیده بگیرید اشاره می کنیم. اختلاف هایی که اغلب در حین انتخاب از نگاه شما و خانواده تان جا می مانند یا ممکن است ساده تلقی شوند.

اختلاف در خواسته ها

زندگی زن و شوهری که خواسته های غیر واقعی و متفاوت از یکدیگردارند، رو به نابسامانی می رود. اگر خواسته شما در زندگی ادامه تحصیل و مهاجرت باشد و خواسته او، خانه خریدن در منطقه خوبی از شهر، هیچ وقت آب تان با هم در یک جوی نمی رود. خواسته ها و اهداف زندگی شما باید مشابه هم باشد. این تشابه هر چه بیشتر باشد شانس موفقیت ازدواج شما بالاتر می رود. ازدواج با فردی که اهدافی متضاد با شما دارد اتلاف انرژی است و در نهایت هیچ کدام به خواسته هایتان نمی رسید.

تعداد بچه هایی که در آینده خواهید داشت، محلی که زندگی می کنید، نوع رابطه تان با اقوام و… همه در همین دسته قرار می گیرد. اگر یکی خواستار روابط زیاد و رفت و آمدهای پی در پی باشد و دیگری خواستار روابط محدود و منزوی، بالاخره یک جا این تلاش برای یکی شدن یا تلاش برای رفتار مطابق سلیقه طرف مقابل تمام می شود و شما هر کدام به سمت و سوی خودتان خواهید رفت. تازه این به جز درگیری ها و دعواهای احتمالی شما درباره موضوعات مورد اختلاف تان است.

اختلاف در خلق و خو

بعضی از افراد بسیار خشن، متکبر، خودخواه و از خود راضی اند و برخی روحیه ای گرم دارند، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراین توافق اخلاقی، مهم ترین تناسب در ازدواج است. درونگرایی و برونگرایی شما هم می تواند تاثیر زیادی در رابطه تان داشته باشد. ازدواج یک درونگرا با برونگرا اشتباه بزرگی است که به دلیل تغییر نکردن خلق و خوی افراد برای همیشه رابطه شما را دچار بحران می کند. حتی اگر در اوایل ازدواج چنین بحرانی به چشم نیاید و حس کنید که می توانید خودتان را با طرف مقابل هماهنگ کنید و به حدی از تعادل برسید، در آینده و بعد از گذشت چند سال تفاوت ها خودشان را نشان می هند و شما را دچار فاصله عاطی خواهند کرد.

اختلاف در میزان هوش

این یکی از مهم ترین مواردی است که نباید از آن غافل شوید. اختلاف زیاد سطح هوشِ همسران نسبت به یکدیگر می تواند در زندگی مشکلاتی ایجاد کند. همسر کم هوش هیچ وقت نمی تواند باهوش شود و فرد باهوش هیچ وقت نمی تواند برای همه عمر یک فرد متوسط یا کم هوش را تحمل کند. هوش البته با سطح تحصیلات متفاوت است. اگر شما هر دو تحصیلات دانشگاهی داشته باشید باز به این معنا نیست که هوشتان با هم تناسب دارد. حتی اگر هم رشته هم باشید این تناسب وجود نخواهد داشت. هوش ابعاد مختلفی دارد. افراد باهوش روابط متفاوتی دارند، آینده را پیش بینی می کنند، می توانند با دیگران به شکل مسالمت آمیزی رابطه داشته باشند و مدیریت بهتری دارند. اما همسر کم هوش می تواند همیشه باری باشد روی دوش طرف مقابل و انرژی زیادی از او بگیرد. بهترین راه برای فهمیدن تناسب شما در هوش کلی و هوش اجتماعی و هوش هیجانی، تست دادن پیش یک مشاور امین و باتجربه است.

اختلاف در ابعاد معنوی

مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی متفاوت هستند، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. اگر فکر می کنید بعد از ازدواج همسرتان را تغییر خواهید داد و مذهبی تر خواهید کرد، یا او را از تقیداتش دور می کنید سخت در اشتباهید. اعتقادات مذهبی بسیار محکم هستند و حتی اگر مدتی به طور موقت تغییر کنند باز دوباره به شکل سابق برمی گردند. بنابراین در امر ازدواج، باید بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن، جایگاه مذهب و تقید به آن در خانواده و خود فرد و میزان تناسب در عمل به دین مورد بررسی جدی قرار بگیرد.

ادامه مطلب / دانلود
از قدیم گفته‌اند که عقد دختر‌عمو و پسر‌عمو را توی آسمان‌ها بسته‌اند اما این روزها می‌گویند اگر با دختر‌عمویم ازدواج کنم، ممکن است بچه‌مان ناقص شود!

ازدواج فامیلی، خوب یا بد؟

خیلی از پدر و مادرها در مورد ازدواج کردن و به قول خودشان عاقبت به خیری تمایل دارند کسی را برای دختر یا پسرشان انتخاب کنند که بهترین باشد و چه کسی بهتر از بچه های خواهر و برادرشان که هم دیده و شناخته شده هستند و هم حیف است چنین کسی با این شرایط اخلاقی خوب و امکانات تحصیلی و شغلی مناسب را از دست بدهند؟! آنها پیشنهاد می دهند و در ظاهر، شما را آزاد می گذارند که پاسخ مثبت یا منفی بدهید اما اگر جرات دارید، بگویید نه!

ازدواج ناف بریده‌ها یکی از موضوعاتی است که هنوز در خیلی از خانواده‌ها مطرح می‌شود. هرچند این روزها بازار ازدواج فامیلی به گرمای دیروز نیست اما بازهم برای شما که در‌گیر‌و‌دار انتخاب همسر هستید‌، ممکن است یکی از گزینه‌ها دختر‌عمو یا پسر‌خاله‌تان باشد. پس خالی از لطف نیست کمی هم در این‌باره صحبت کنیم.

در هرصورت فامیل یک شبکه بزرگ ارتباطات است که می‌تواند امکان آشنایی دختر و پسر را فراهم آورد. این شبکه مزایایی دارد که می‌تواند به یک انتخاب صحیح کمک کند و البته این نوع از انتخاب خالی از مشکلات نخواهد بود‌. اول خوبی‌ها و بدی‌هایش را بخوانید و سپس این شما و این میدان!

نکته‌های منفی‌ ازدواج فامیلی

مشکلات ژنتیکی

اولین چیزی که با شنیدن ازدواج فامیلی به ذهن‌مان خطور می‌کند‌، مشکلات ژنتیکی است. اکثریت کارشناسان معتقدند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج های غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است در حالی که این رقم برای ازدواج های خویشاوندی به 4 تا 5 درصد می رسد. زمانی که یک دختر و پسر که دارای بارهای ژنتیکی مشابه هستند با هم ازدواج کنند، بیماری‌های مختلفی که در خانواده وجود داشته در این ژن‌ها وجود دارد و زمانی که این ژن‌ها با هم جمع می‌شود، بیماری‌ها خودشان را نشان می‌دهند. این قضیه خصوصا در مورد بیماری‌های روان‌پزشکی بسیار صادق است. اگر زن و شوهری که دارای اختلالات روانی هستند با هم ازدواج کنند، درگیری‌هایی در خانواده ایجاد می‌شود که هم در خانواده و هم در جامعه تبعات مثبتی نخواهد داشت.در دهه‌های گذشته‌، برنامه‌های زیادی در صدا و سیما در این خصوص پخش شده و فرهنگ‌سازی خوبی صورت گرفته است. این یک واقعیت است که ازدواج فامیلی می‌تواند بروز برخی اختلالات ژنتیکی را دامن بزند اما مشاوره‌ی ژنتیک این روزها کمک‌کننده است. از طرفی وقتی نسبت‌ها خیلی نزدیک نباشد، نگرانی مشکلات ژنتیکی کمتر خواهد بود‌.

این مشکل یک راه‌حل ساده دارد‌، دلدادگی و روابط عاطفی یا اطلاع دادن به بستگان و گرفتن مراسم را به بعد مشاوره‌ی ژنتیکی موکول کنید. اگر قرار است با دختر‌دایی‌تان به زیر یک سقف بروید اول مطمئن شوید که فرزندان سالمی خواهید داشت و بعد شمع و چراغ‌ها را روشن کنید.

دخالت‌های بیشتر

مشکل دیگری که در این نوع ازدواج‌ها ممکن است آزار‌دهنده باشد‌، دخالت بیشتر خانواده‌ها در زندگی عروس و داماد تازه است. گاهی دو خواهر که فرزندان‌شان با هم ازدواج می‌کنند‌، در مقام مادر زن و مادر شوهر می‌توانند بسیار تخریب‌کننده عمل کنند. حریم شخصی چنین زوج‌هایی کم‌رنگ‌تر است. وقتی خاله‌ی تو مادر زنت هم باشد‌، هم احتمال صمیمیت بیشتر وجود دارد و هم دخالت بیشتر! البته این به سطح فرهنگ خانواده‌ها و همچنین خود زوج جوان هم بستگی دارد.

این مشکل هم می‌تواند با درایت دختر و پسر و ایجاد حریم مناسب برای زندگی جدید و همچنین درک خانواده از نیاز آنها به استقلال حل شود.

تغییر نقش ها و تعارضات وابسته به آن

مساله مهمی که در ازدواج فامیلی مطرح است این است که معمولا اختلاف های خانوادگی و فامیلی به زندگی زوجین کشیده می شود و بر روابط آنها تاثیر می گذارد و زندگی زناشویی آنها را تحت الشعاع قرار می دهد.اصل و ریشه این اختلافات از آنجایی ناشی می‌شود که بعد از ازدواج نسبتی که بین ما و خاله یا عمه یا زن‌دایی‌مان بوده است حالا تغییر می‌کند و او را مادر همسرمان می‌دانیم نه همان خاله‌ جان یا عمه جان. شاید هنوز هم عمه یا خاله جان را دوست داشته باشیم اما حس ما نسبت به او تغییر می‌کند. توقعی که از او داریم رنگ دیگری می‌گیرد و او مادرشوهر یا مادرزن ماست نه خاله جانی که از کودکی برایمان عزیز بوده است. در واقع چون حس ما تغییر کرده و نوع توقعات‌مان در این قالب جدید عوض شده‌اند این روند اتفاق می‌افتد. شما با این ازدواج تماس‌ها و برخورد‌هایتان بیشتر می‌شود و به دنبال عمیق‌تر شدن رابطه با هم در تعارض قرار می‌گیرید چون منافع شما با هم در تقابل‌اند یا لااقل حس شما این را القا می‌کند که چنین حالتی وجود دارد. همین جا لازم است بگویم اگر شما اصرار دارید با هم ازدواج کنید و مشاوره ژنتیک هم انجام داده‌اید و مانعی وجود ندارد قبل از ازدواج حتما با یک مشاور صحبت کنید تا با آموزش برخی نکات مهم به شما کمک کند این حس خود را در اختیار بگیرید. مشاور به شما می‌آموزد چطور با فراگیری مهارت‌های بهتر زیستن، رفتاری با مادر همسرتان داشته باشید که نه تنها نقش قبلی را حفظ کند بلکه در جایگاه خاص‌تری هم قرار بگیرد.

اگر مهارت ارتباط سالم با خانواده همسر را یاد بگیرید، می‌توانید مانع اختلافات خانوادگی شوید و این یعنی مدیریت صحیح و داشتن خانواده‌ای سالم. در این شرایط شما قادرید مشکلات بین خود و همسرتان را حل و فصل کنید.

ازدواج فامیلی، خوب یا بد؟

گسترده نشدن خانواده‌ها

یکی دیگر از بدی‌هایی که ازدواج فامیلی دارد این است که با ازدواج کردن خانواده ‌ما گسترده‌تر نخواهد شد. در حالی که اگر با یک فرد غریبه ازدواج کنیم، اعضایی جدید به خانواده ما اضافه می‌شود. گسترش روابط و برخورداری از حمایتی گسترده از محاسنی است که با ازدواج فامیلی از آن بی‌بهره می‌مانیم.

دعواهای ناخوانده

مساله مهم دیگری که در ازدواج فامیلی مطرح است این است که معمولا اختلاف‌های خانوادگی و فامیلی به زندگی زوجین کشیده می‌شود و بر روابط آنها تاثیر می‌گذارد و زندگی زناشویی آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در هر صورت وقتی اختلافی رخ می‌دهد‌، ممکن است یکی از زوجین با نیت حل اختلاف از اقوامش حمایت کند و همسرش هم از طرف دیگر حمایت کند. این موضوع نه تنها اختلاف‌ها را حل نمی‌کند بلکه سبب افزایش آن می‌شود و دامنه‌اش به زندگی این زوج هم کشیده می‌شود.

برای حل این مشکل هم باید زوج جوان خود را در اختلافات والدین‌شان دخالت ندهند. هرچند این کار بسیار سخت است.

وجه دیگر این مساله، زمانی که زن و شوهر با هم اختلاف پیدا می‌کنند، نمایان می‌شود. در ازدواج‌های فامیلی، نقش حمایتی خانواده‌ها در زمان اختلاف زن و شوهر بیشتر است و ممکن است مشکل‌ساز شود. البته باید گفت نمی‌توان قانون کلی صادر کرد و گفت چنین حمایت‌هایی همواره اختلاف‌ها را بیشتر می‌کند.

نکته‌های مثبت ازدواج فامیلی

دیده و شناخته، بهتره

در ازدواج حتی اگر کامل‌ترین تحقیقات هم انجام شود باز هم همه‌ی جوانب زندگی فرد روشن نخواهد شد. اما افرادی که با هم قوم و خویش هستند‌، از کودکی تا به امروز یکدیگر را مانیتورینگ کرده و از همه‌چیز هم با خبرند.

هم‌کفو بودن‌های خونی

کفویت که یکی از شرایط ازدواج موفق است‌، در این نوع ازدواج‌ها بیشتر به چشم می‌خورد‌. زن و شوهری که در یک فامیل بزرگ شده‌اند‌، باید دارای تشابهات زیادی باشند؛ تشابهات مذهبی ،فرهنگی ، اعتقادی، تحصیلی، شغلی، مالی، خانوادگی و سبک تربیتی ، طرز تفکر در مورد اداره زندگی، روابط جنسی و فرهنگی همگی همراه بلوغ فکری و عاطفی، یک ازدواج موفق را برای افراد رقم می‌زند.

حمایت‌های گروهی

زوج جوان در ازدواج‌های فامیلی همان‌طور که ممکن است از دخالت والدین خود آسیب ببینند‌، می‌توانند از حمایت بیشتر نزدیکان‌، سود ببرند. حمایت‌های مالی، میانجیگری هنگام اختلاف و قبح بیشتر طلاق در چنین ازدواج‌هایی می‌تواند به یک زندگی موفق منجر شود.

حال تصمیم‌گیری با شماست‌، می‌خواهید با فامیل‌تان ازدواج کنید؟

ادامه مطلب / دانلود

رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله در بیانی ارزشمند فرموده‌اند که ازدواج در سن کم، فریاد و ناله شیطام رجیم را درپی دارد.

حدیث امروز سه شنبه 29 بهمن 1392

پیامبر اعظم حضرت محمد(ص):

هر جوانى که در سن کم ازدواج کند، شیطان فریاد بر مى آورد که: واى برمن، واى بر من! دو سوم دینش را از دستبرد من، مصون نگه داشت.

پس بنده باید براى حفظ یک سومِ باقى مانده دینش، تقواى الهى پیشه سازد.

متن حدیث:

قال رسول الله صلى الله علیه و آله : ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَهِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَیطانُهُ : یا وَیلَهُ ، یا وَیلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دینِهِ ، فَلیَتَّقِ اللّه العَبدُ فِى الثُّـلُثِ الباقى؛

پی نوشت: «نوادر راوندى، صفحه112»

ادامه مطلب / دانلود
باورهای غیر واقع بینانه همان افکار یا انتظارات غیر منطقی هستند. غیر منطقی بودن باور ها به این معناست که افراد را از دستیابی به اهداف اساسی شان باز می‌دارند و نامعقولند و با واقعیت ناساز گار. اگر افراد باورها یا انتظارت غیر واقع بینانه ای در مورد انتخاب همسر داشته باشند، بیشتر احتمال دارد که دچار تردید، ناکامی و دلسردی شوند. هدف این مطلب شناساندن رایج ترین باور های غیر منطقی در مورد انتخاب همسر است.

باورهای غیر منطقی درباره ازدواج

1- شاهزاده رویاها

فکر می کنید تنها یک شخص مناسب در دنیا برای ازدواج با هرشخصی وجود دارد. سوالاتی که اینجا مطرح می شود اینهاست: یک فرد چگونه تعیین می کند که چه موقعی این فرد مناسب را خواهد یافت؟

آیا ممکن است در مواجهه با آن شخص مناسب احساس خاص و جادویی را تجربه می کند؟ آیا در انتظار آمدن آن شخص مناسب، شانس های دیگر فرد برای ازدواج از دست نخواهد رفت؟

بی تردید، چنین باوری باعث انفعال در فرایند انتخاب همسر می شود. برای مثال، برخی از افراد باور دارند که شاهزاد رویاهایشان سر انجام می رسد و بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که فعالانه به شناخت دیگران برای ازدواج بپردازند.

2- همسر کامل و بی نقص

برخی از افراد باور دارند تا زمانی که شخص کاملی برای ازدواج نیافته اند نباید ازدواج کنند. چنین تمایلی برای کمال، توانایی فرد را برای یافتن راه حل ها کاهش می دهد و می تواند منجر به عکس نتیجه دلخواه شود. همه ما در دنیای احتمالات زندگی می کنیم. میل به حقیقت کامل تنها منجر به بزرگ شدن بیش از حد انتظاراتی می شود که نمی تواند رضایت بخش باشد و در نتیجه باعث تردید و اضطراب می شود. افرادی که این باور را دارند اغلب در گیر روابط کوتاه مدت می شوند. یعنی، به جای شناخت درست فرد مقابل شان آنها را با معیارهای نادرست خود ارزیابی می کنند. بیهودگی این باور با این نظر تقویت می شود که بدانیم افراد طی زمان تغییر می کنند. شخصی که در شروع ازدواج به نظر می رسد که فرد کاملی است ناگزیر بعدا چنین به نظر نخواهد رسید.

3- کامل بودن خود

برخی افراد باور دارند که هر فرد قبل از اینکه تصمیم به ازدواج بگیرد باید کاملا احساس کفایت و قابلیت را برای همسر بودن داشته باشد. این افراد به دلیل این باور به مدت طولانی مجرد می مانند، زیرا افراد معدودی هستند که کاملا احساس کفایت در این مورد دارند. به علاوه، ازدواج موفق به همکاری و تلاش دونفر نیاز دارد و کامل بودن یک نفر برای موفقیت ازدواج کافی نیست. البته برخی افراد از این باور به عنوان توجیهی برای ترس اساسی شان از ازدواج استفاده می کنند. یک باور جایگزین معقول تر در اینجا می تواند این باشد که فرد باید نسبتا احساس قابلیت همسر بودن را داشته باشد، اما اکثر افراد به دلیل اضطراب نمی توانند قضاوت درستی از میزان قابلیت و کفایت خود در این مورد داشته باشند. اضطراب نباید فرد را از ازدواج کردن دور کند. این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که هیچکس کامل نیست.

4- رابطه کامل

برخی افراد باور دارند که هر زوج باید قبل ازازدواج ثابت کنند که رابطه شان خوب است. این افراد به مدت طولانی ازدواج خود را به تعویق می اندازند تا برایشان ثابت شود رابطه شان خوب خواهد بود. آنها حتی موقعیت هایی ایجاد می کنند تا قدرت رابطه شان را امتحان کنند و بارها وبارها نامزدشان را ازمایش می کنند. احتمالا پس از مدتی، نامزد این فرد از این ازمون ها خسته می شود و رابطه را قطع می کند. باید توجه داشته باشیم که متاسفانه، ما در دنیایی ناکامل با آدم ها و روابط نا کامل زندگی می کنیم. به علاوه، استرس ها و بحران ها و چالش های آتی رابطه را نمی توان به درستی پیش بینی کرد.

5- متضادهای مکمل

یک باور اشتباه این است که شخص باید کسی را برای ازدواج انتخاب کند که ویژگی های شخصیتی اش متضاد با او باشد. پیامد منفی این باور این است که افراد را تشویق می کند تا به جای افراد مشابه در جست وجوی افراد متفاوت از خودشان باشند. برای مثال، شخص فکر می کند که به جای تغییر خود به دنبال کسی باشد که متضاد با او باشد و ضعف های اورا بپوشاند. اگرچه در برخی موارد متضادها جذابند، ازدواج با کسی که صفاتش به نحو چشمگیری متفاوت است معمولا منجر به تعارض و نارضایتی می شود.

6- انتخاب کردن ساده است

برخی افراد باور دارند که انتخاب همسر ساده است. این باور بر اساس این تصور رایج قرار دارد که ازدواج و انتخاب همسر شانسی است. این افسانه باعث می شود که افراد از پذیرش مسئولیت شکست در روابط و همچنین، در کمک به رشد رابطه شانه خالی کنند. این باور موجب امتناع افراد از حضور در جلسات مشاوره پیش از ازدواج می شود.

ادامه مطلب / دانلود
شمع و چراغها را روشن کنید، امشب عروسی داریم… اما فکر نکنید به همین سادگی‌هاست. برای این که بخواهید عروسی راه بیندازید و دو نفر را به خانه بخت بفرستید، باید از هفت‌خوان رستم رد شوید. از همان قدم اول که پسری به خواستگاری دختری می‌آید تا مراسم ازدواج و پاتختی و… همگی خطوط قرمز و قوانین نانوشته‌ای دارد که اگر آن را رعایت نکنید، ممکن است برخی ناراحت شوند و اگر رعایت کنید هم ممکن است باعث دلخوری برخی دیگر شود، اما همیشه راه سومی وجود دارد، کافی است به آن فکر کنید.

امان از حاشیه‌های پررنگ ازدواج!

مهریه یکی از سنت های شرعی و قانونی ما است. نام زیبایی دارد و اگر درست تعیین شود مشکلی برای ازدواج پیش نخواهد آورد، اما مشکل زمانی ایجاد می شود که برای تعیین آن، دو خانواده، جلسه ای معروف به مهربران یا بله بران را با مناقصه و مزایده اشتباه می گیرند.

قوم عروس و داماد هر کدام باید سعی کنند مبلغ را به نفع خودشان تغییر دهند. خانواده عروس با دلایلی چون مهریه را چه کسی داده است و چه کسی گرفته است و همچنین بیان رقم مهریه بقیه اعضای خانواده، سعی در بالابردن رقم آن دارند و خانواده داماد هم با آوردن دلایلی چون بی ارزش بودن مادیات و مهم بودن مهر و علاقه بین طرفین، سعی در پایین آوردن مبلغ آن خواهند داشت.

در برخی مواقع چانه زنی در این گونه مراسم آنقدر زیاد می شود که تا فسخ جلسه بله بران پیش می رود. البته اگر دختر و پسر تمایل زیادی به این ازدواج داشته باشند، با ریش سفیدی بزرگان خانواده جلسه دیگری با نام: بله بران2، برای رسیدن به تفاهم تشکیل می شود. تمدید این جلسه تا ده بار بلامانع است و خانواده عروس می توانند تا آنجا که لازم است برای حفظ آبرو و خانواده داماد برای جلوگیری از ضرر احتمالی با هم چانه بزنند.

اندر مصائب خرید عروسی

این که هر خانواده ای رسم دارد چه چیزهایی بخرد، خود حکایت پردردسری است که گاهی باعث اختلاف می شود. برخی رسم دارند از نوک پا تا فرق سر را خرید کنند. حال زمانی را در نظر بگیرید که رسم دو خانواده با هم متفاوت باشد. بیچاره عروس و داماد که این میان به جای آن که بهترین روزهای خود را بگذرانند، باید تلاش کنند تا اختلافی پیش نیاید.

اما گاهی نحوه خرید کردن هم بر مشکلات این پیش نیاز لازم الاجرا اضافه می کند. چند نفر از قوم عروس، چند نفر از خانواده داماد که همگی صاحب نظر هستند نیز به نشانه احترام همراه با عروس و داماد به بازار می روند. ناهار دسته جمعی را مهمان جیب آقای داماد هستند، اما بخش جالب آن خرید هدیه هایی با عنوان «سرخریدی» برای افرادی است که قدم رنجه کرده اند و همراه عروس و داماد راهی بازار شده اند.

جهازبران و جهازبینان

یکی از سنت های ما همراه کردن همه لوازم زندگی همراه عروس خانم است، به طوری که وقتی خانواده ای صاحب دختر می شود، از همان ابتدا دلشوره تهیه جهیزیه او را دارد. این که پدر و مادر، راحتی فرزند را می خواهند و دوست دارند کاری کنند که در ابتدای راه دخترشان کم و کسری نداشته باشد؛ هرچند کار چندان ساده ای نیست، اما اگر فقط به نداشتن کم و کسری اکتفا شود، چندان دشوار هم نخواهد بود، ولی داشتن ماشین ظرفشویی و مبلمان و ده ها لوازم لوکس و زینتی دیگر که می شود زندگی را بدون آنها شروع کرد.این روزها همراه داشتن این وسایل نوعی ارزش است و باعث شده تهیه جهیزیه سخت باشد. از طرفی زمانی که لوازمی را برای حفظ آبرو و دیده شدن در چشم قوم داماد یا حتی برخی از اقوام خود به فرزندتان می دهید، اجرای مراسم جهازبران و جهازبینان لازم می شود.

پاتختی، چرا و چگونه؟

«پاتختی» یکی از حاشیه های مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیث هایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.

بخش مهم و هیجان انگیز این مراسم، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتی تر بوده و گاهی باعث دردسرهایی می شود.

سرود دست جمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانواده ها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا می شود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!

حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش می زنند تا هدیه شان از دیگران چیزی کم نیاورد.

امان از حاشیه‌های پررنگ ازدواج!

هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آن قدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟

تا همین جا بس است مابقی مراسم را خودتان بهتر می دانید…!

حال سوال این است که:

این همه رسم ها و پیرایه های کمر شکن را چه کسی بوجود آورده است؟

چرا ما به ماه و سال به سال بر این گونه رسوم غلط افزوده می گردد؟

چرا به جای گشودن گره ها، بر گره ها می افزاییم؟

چرا در فکر آن پسر و دختر جوانی که ضرورت فطری و اجتماعی ازدواج را به آن ها لازم می داند نیستیم؟

توصیه های لازم

در تعیین مهریه به کم اکتفا کنید؛ چرا که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «بهترین زنان امت من، آنان هستند که مهریه اش کمتر باشد.»[ بدانید که مهریه سنگین و سرسام آور، آبرو و اعتبار نمی آورد. مثل کسانی نباشید که وقتی در این مورد با انتقاد مواجه می شوند، در جواب می گویند: «چه کسی مهریه را داده و چه کسی مهریه را گرفته» این ها غافل اند که مهریه یک بدهکاری سختی است که زن هر زمان می تواند آن را مطالبه کند. (البته تحقیق و شناخت از همسر و تدین آن مهم است).

تشریفات و خرج های اضافی را کم کنید، بدانید که تشریفات و تجمل گرایی، همانند تارهای عنکبوتی است که هر چه بیشتر باشد، بیشتر انسان را گرفتار می کند. صحیح است که وضع زندگی عوض شده و سطح معیشت بالا آمده، اما معیارها و ارزش های اسلامی ـ انسانی، هرگز عوض نشده و نخواهد شد، یعنی: اسراف نکردن، ساده گرفتن، چشم و هم چشمی نکردن و باطل بودن خرافات و تشریفات، و ….همیشه به حال خود باقی است.

به قدر توانتان جهیزیه تهیه کنید و به ضرورت اکتفا کنید آیا می دانید که در اکثر مواقع 30 درصد جهیزیه ها جزء لوازم زندگی است و بقیه یعنی 70 درصد اضافی و تشریفاتی است. خانواده های عزیز چرا به خاطر تهیه وسایل غیر ضروری و تجملی خود را به قرض و مشکلات می اندازید.

در هر حال، اعتدال و انصاف را رعایت نموده و امکانات و شرایط خانواده عروس و داماد را رعایت کنید و از آن ها انتظارات بیشتر از توانشان نداشته باشید.

لااقل شما یک قدم مثبت بردارید و به پیشرفت مدگرایی های افراطی و تجمل گرایی ها کمک نکنید. آری در صورت تمکن مالی هدیه دادن خوب است، ولی آیا انصاف است کسی که ندارد با دلیل آوردن این که این رسم است که مثلاً برای تک تک اعضای خانواده عروس و داماد کادو خرید و … خود را به فشار و فلاکت بیاندازید.

این که عروسی فقط یک شب است جواز انجام کارهای حرام و غیر قانونی نمی شود! از برقراری مجالس عروسی مختلط، فساد انگیز، رقص زنان آرایش کرده به خصوص عروس در مقابل مردان و از مزاحمت ها به همسایه ها و مردم مثل بوق زدن و … خود داری کنید.

چرا با وسوسه های پوچ شیطانی، مراعات حریم محرم و نامحرم را نمی کنیم؟ عقد پسر عموها و دختر عموها، اصلاً در آسمان بسته نشده است! این یک عقیده خرافاتی است.

بدانید اگر ما تشریفات پیچیده ازدواج و امور زندگی را حذف کنیم و آن را بدون آرایش با توافق همدیگر انجام دهیم، نه تنها مانع از تحصیل نیست؛ بلکه کمک خوبی برای ادامه تحصیل و پیشرفت در زندگی خواهد بود.

بر اساس توصیه های دینی و نیز یافته های روان شناسی دین؛ دین داری عامل بسیار قوی برای رضایت از زندگی و رضایت مندی زناشویی است.

ادامه مطلب / دانلود
انسان اجتماعى‏ترین موجود روى زمین است و هیچ انسان سالمى نمى‏تواند بدون ارتباط با دیگران زندگى کند. آدمى از لحظه‏اى که به دنیا مى‏آید تا آن دمى که از دنیا مى‏رود هر کارى که مى‏کند براى رفع احساس تنهایى خویش است.

ازدواج با چشمانی باز

کامل‏ترین و جامع‏ترین نمود این جستجو ازدواج است که ارمغان‏هاى مهمى را براى زن و مرد به همراه دارد که رسیدن به آرامش و سکون، تأمین نیازهاى عاطفى ،بقاى نسل ،تکمیل شخصیت و تکامل اجتماعى، سلامت و امنیت، و تأمین نیازهاى روانى و اجتماعى از جمله آنهاست.

ازدواج حرکت از “من”به سوى “ما” است.نیازى مقدس و طبیعى که از فطرت و آفرینش انسان‏ها سرچشمه مى‏گیرد.ازدواج سنت دیرینه اجتماعى است.ادیان الهى از مشوقان آن هستند و آن را میثاق مقدس مى‏خوانند.دین مبین اسلام بر این سنت پاک و ارزشمند که سعادت جامعه را رقم مى‏زند و موجب بقاى نسل مى‏گردد بسیار تأکید ورزیده است.قرآن مجید تشکیل خانواده را مایه آرامش و احساس امنیت و سرچشمه ظهور مودت و رحمت دانسته و آن را از آیات الهى شمرده است.

بقا و دوام این بنا به برنامه و نوعى مهندسى فکرى و روحى نیاز دارد.این امر به ویژه در دنیاى مدرن امروز که از پیچیدگى فراوان برخوردار است اهمیت دوچندان پیدا مى‏کند.

ثمرات و آثار ازدواج

ازدواج و تشکیل خانواده آثار و ثمرات فراوانی دارد که برخی مربوط به زن و شوهر است و برخی دیگر مربوط به اجتماع است‌، اینک به اساسی‌ترین فواید ازدواج اشاره می‌کنیم؛

** بهره‌مندی از لذت‌های جنسی؛ بهترین و صحیح‌ترین روش ارضای غریزه جنسی و شهوت‌، از نظر اسلام ازدواج می‌باشد.

** ایجاد آرامش برای مرد وزن؛ «وَمِن آیاتِهِ ان خَلَق لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجًا لِتَسکُنوا اِلیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَهً وَ رَحمَهً (1)ضامن بقای این آرامش دو عنصر عشق و محبت‌، رحمت و رأفت است که اگر یکی از این دو بین زن و مرد وجود نداشته باشد و دوستی و عشق جای خود را به نفرت دهد و عطوفت و گذشت تبدیل به کینه گردد‌، زندگی زناشویی همانند جهنمی خواهد شد که نه تنها زن وشوهر بلکه دیگران را نیز در کام خود فرو می‌برد.

آسایش و آرامش زن و مرد در کنار یکدیگر فوائد و نتایج روحی، جسمی، فردی و اجتماعی فراوانی داشته و در پرورش استعدادها و حفظ امنیت جامعه نقش بسزایی دارد. با انجام پیوند زناشویی به‌تدریج نوعی همبستگی روحی و عاطفی و عشق و محبت میان آن‌ها پدیدار می‌شود و آنان را به‌سوی تامین سعادت و خوشبختی سوق می‌دهد.

پیش به سوی انتخاب آگاهانه!

نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تأثیر آن در تداوم و استحکام خانواده، تربیت فرزندان، داشتن زندگی سالم توام با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از خدمات مشاوره‌ای مناسبی بهره‌مند شوند و از این طریق با اهداف، وظایف و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند.

امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج با بهره‌گیری از خدمات مشاوره ازدواج می‌توانند با گام‌های راسخ‌تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه پر پیچ و خم ازدواج و تشکیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر مهم موفق باشند.

متأسفانه در جامعه ما در برخی موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و ذوق منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج می‌کنند. پس از ازدواج نیز به دلایل عدم آگاهی، به این مشکلات دامن می‌زنند.

در اینجا توجه شما را به نکاتی چند جهت انتخاب همسر جلب می‌کنیم:

1) نسبت به کل ماجرا واقع‌بین باشید. تابع احساسات نگردید و به شکل منطقی جوانب کار را بسنجید. در تداوم یک ازدواج، دوست‌داشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست. پس به سایر مسایل مهم نیز بپردازید. رویایی نیندیشید.

2) شریک احتمالی زندگی خود را بشناسید.در چارچوب آنچه در دین و فرهنگ مجاز می‌باشد، قبل از تصمیم‌گیری برای ازدواج شریک احتمالی زندگی خود را بیشتر بشناسید. این شناخت یا به واسطه رفت و آمد و پرسش‌های مستقیم حاصل می‌گردد و یا از طریق دیگر آشنایان.

توجه داشته باشید دوستان فرد، گاه برخی حقایق را پنهان می‌کنند. پس شاید بهتر باشد در بعضی مواقع بطورغیرمستقیم به پاسخ برسید در مجموع شما بایستی در مورد خلق و خو، افکار، عقاید، خواسته‌ها، عادات، دیدگاه‌ها، حساسیت‌ها، نوع برخوردها، توانائی‌های ارتباطی و غیره شناخت پیدا کنید. طرز برخورد فرد را در موقعیت‌های بحرانی و در برابر مادیات بشناسید.

ازدواج با چشمانی باز

3) اعتقادات و باورهای مذهبی طرف مقابل را جویا شوید. عقاید و باورهای همسر احتمالی خود را در مورد آئین و مذهب جویا شوید و ببینید که آیا برداشت او از دین با برداشت شما سازگار است یا خیر. چرا که اگر نقطه نظرات این فرد برای شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشکلات شدیدی پیش‌بینی می‌‌‌شود. مگر آن که در این زمینه انعطاف‌پذیر باشید و بتوانید خود را در چارچوب نظرات او قرارداده و شیوه زندگی او را بپذیرید. پس به طرف مقابل اجازه دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید و انتظارات خود را در مورد عقاید شما به عنوان همسر، بیان نماید.

4) برخوردهای همسر احتمالی خود را در موقعیت‌های مختلف بررسی کنید. هر چه بیشتر در شرایط متفاوت و متعددی همسر احتمالی خود را ملاقات کرده و مورد مشاهده قرار دهید، نشانه‌های بیشتری از طرز برخورد او با مردم در موقعیت‌های مختلف خواهید یافت.

5) خواسته‌ها و انتظارات یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خودش و شما دارد. شما باید در مورد مسایل مهم زندگی به توافق برسید. بطور مثال شما باید بدانید:

** در چه شهر یا کشوری زندگی مشترک خود را آغاز خواهید کرد؟

** زندگی خود را با خانواده همسر آغاز خواهید کرد یا بطور مستقل؟

** زمان بچه‌دار شدنتان حدوداً‌ چه مدت پس از ازدواج خواهد بود؟

** نظر همسر احتمالی شما در مورد شغل و فعالیت‌های خارج از منزل چیست؟

** نظر همسر احتمالی شما در مورد رابطه‌ها و معاشرت خانوادگی و دوستانه چیست؟

بررسی کنید که تعهد وی در قبال خانواده و افراد فامیلش چگونه است ودر آینده چه تعهداتی نسبت به آن‌ها دارد وتأثیر این موضوع بر زندگی شما چگونه خواهد بود.

6) با خود واقعی‌تان مشورت کنید و به ندای درونی خود گوش فرا دهید. از خود بپرسید آیا این فرد همان کسی است که واقعاً به دنبالش بوده‌ام؟ آیا می‌خواهم که این مرد یا زن، پدر یا مادر فرزند من باشد؟ اگر پاسخ صریحی ندارید دوباره بر روی موضوع تمرکز کنید و سعی کنید پاسخی قاطع برای آن قبل از ازدواج بیابید چرا که ازدواج یکی از بزرگترین و مهمترین مسایل زندگی شما است و آینده فرزندان شما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

7) دلایل مناسبی برای ازدواجتان پیدا کنید و خود تصمیم گیرنده نهایی باشید. هرگز تحت فشار برای ازدواج متقاعد نشوید. تنها خوب بودن احساسات اطرافیان در مورد طرف مقابل کافی نیست. ‌قلب و منطق شما نیز باید در این کار رضایت دهد. ضمن احترام به تجربه و عقاید اطرافیان به ویژه والدین و حفظ آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی، تصمیم نهایی را خود بگیرید و به مصالحی از قبیل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غیره اکتفا نکنید.

8) نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنید . تا شریک زندگی شما وابسته به مواد مخدر و دارای بیماری‌های خاص جسمانی و روانی نباشد.

9) توجه داشته باشید که با شریک احتمالی زندگی خود در مواردی مانند طبقه اجتماعی، سن، میزان تحصیلات و توانائی‌های هوشی تناسب داشته باشید. این موارد را جدی بگیرید.

عجله نکنید. با توجه به این که بسیاری از ازدواج‌ها به دلیل دستپاچگی و عجله‌ کردن در تصمیم‌گیری در نهایت به شکست منتهی می‌شود در تصمیم خود برای قبول یک ازدواج عجله نداشته باشید. حتماً در مورد فردی که می‌خواهید عمری را با وی سپری کنید، تحقیق کنید. به شناخت برسید و وقت بگذارید صرفاً به دلیل نا امید شدن از ازدواج تن به یک ازدواج نامناسب ندهید و خود را به فهرست قربانیان ازدواج اضافه نکنید.

10) از خداوند کمک و راهنمایی بگیرید: با ایمان و توکل به خدا از او بخواهید تا در انتخاب صحیح زندگی شما را یاری کرده و مسیر مناسبی را پیش رویتان قرار دهید. چنانچه پس از مطالعه نکات مذکور هنوز در تصمیم‌گیری خود دچار تردید هستید می‌توانید به مشاورین حاضر درمراکز مشاوره رجوع کرده و با آن‌ها مشورت نمائید.

ادامه مطلب / دانلود

لازم است زن و شوهر در آغاز زندگى یکدیگر را بشناسند، با طرز تفکر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمى هم آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت یک دیگر آگاهى یابند و این شناخت هم به منظور تحکیم بنیاد زناشویى و دست یابى به راه هاى تنظیم زندگى، تعدیل خواسته ها و حداکثر استفاده کردن از امکانات موجود باشد، نه به قصد عیب جویى و کشف نقاط ضعف شخص مقابل.

نخستین وظیفه بعد از ازدواج چیست؟

اگر با بینش مناسب در صدد شناخت یک دیگر برآمدند و در هم دیگر نقطه ضعفى یافتند، هرگز سر و صدا راه نمى اندازند، بلکه سعى مى کنند وضع موجود را اصلاح نمایند. نقطه ضعف، از دو حال خارج نیست: یا نقص جسمانى است و یا اخلاقى و روانى.

 اگر نقص جسمانیِ قابل اصلاح است، که در این صورت باید در صدد چاره برآیند و از طریق معمول، آن را اصلاح نمایند. چنان چه نقص جسمانیِ غیر قابل اصلاح باشد، در این صورت باید زندگى خود را با وضع موجود، تطبیق دهند و تا پایان عمر با هم زندگى کنند. و اما اگر نقص اخلاقى و روانى است، در این صورت با خیرخواهى و تفاهم، در صدد اصلاح آن برآیند، و اگر با بردبارى و مهربانى عمل نمایند غالباً اصلاح و حداقل تعدیل خواهد شد و اگر در اصلاح عیب اخلاقى توفیق نیافتند، باز هم به صلاح آن هاست که با گذشت و اغماض، آن را نادیده بگیرند و خود را با وضع موجود تطبیق دهند. مرد اگر نقصى در همسرش مى بیند و احساس مى کند که قابل اصلاح نیست، همسرش را با همان نقص بپذیرد و تصمیم بگیرد هر طور شده با او زندگى کند. مثلاً، اگر همسرش عصبانى است اسباب عصبانیت او را فراهم نسازد و اگر عصبانى شد بردبارى و گذشت نشان بدهد.

 اگر زود رنج است سعى کند وسیله رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجیده شد از او دل جویى کند. اگر در زندگى نامنظم است و تأکیدات و توصیه ها هم در او کارسازنیست، با گذشت و فداکارى، خود را با وضع موجود تطبیق دهد و مقدارى را نادیده بگیرد و بعضى ها را هم خودش منظم سازد.

به هر حال زن و شوهر باید توجه داشته باشند که جز معصوم (ع)، هیچ کسى بى عیب و نقص نیست، نهایت این که هر انسانى عیب یا عیوب خاصى دارد و دیگرى عیب هایى دیگر. انسان باید فکر کند مگر خودش بى عیب است که از همسرش انتظار دارد کاملاً بى عیب باشد. البته بیش ترِ عیب ها قابل اغماضند و مى شود با تحمل آن ها، خوش و خرم زندگى نمود. حیف نیست انسان با مشاهده یک عیب کوچک، زندگى را بر خود و همسرش تلخ و ناگوار سازد؟!

به هر حال مهم ترین وظیفه زن و شوهر در آغاز زندگى، شناخت یک دیگر و در مرحله بعدى، فراگرفتن آیین همسردارى است. فکر نکنید که همسردارى کار ساده اى است، بلکه فن بسیار ظریف و حساسى است که نیاز به علم و آگاهى دارد.

نخستین وظیفه بعد از ازدواج چیست؟

زن و شوهر باید در آغاز زندگى، فن همسردارى را بیاموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در این باره کوتاهى کنند، عواقب سوء آن را در آینده اى نزدیک مشاهده خواهند کرد. در آن زمان دیگر اصلاح، دشوار و چه بسا غیر ممکن خواهد بود.

لازم است یادآور شوم که دوران اول ازدواج، یعنى دو سه سال اول زندگى زناشویى، دوران بسیار حساس و مهم و در واقع خطرناک است; زیرا دختر و پسرى که زندگى جدید را آغاز مى کنند قبلاً براى همسردارى آماده نشده بودند. به این دلیل، برخورد آن ها غالباً حساب شده نیست، ناچارند آیین همسردارى را به وسیله تجربه و در طول سال هاى متمادى فراگیرند، و به تدریج خودشان را تعدیل کنند و با شرایط جدید تطبیق دهند. چون خام و بى تجربه اند ممکن است دست به اقدام خطرناکى بزنند و بنیاد خانواده را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسیارند افرادى که در اثر عجله و لج بازیِ بى دلیل در سال هاى اول زندگى، بنیاد ازدواج خود را متلاشى نموده اند، در صورتى که اگر مقدارى صبر و بردبارى به خرج مى دادند، مى توانستند با تحمل هم زندگى را ادامه دهند.

بنابراین، به عروس و دامادهاى جوان توصیه مى کنم که دردوران اول ازدواج، صبر و عاقبت اندیشى بیش ترى از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خویش را حفظ کنند و از هر گونه اقدام تندى جداً اجتناب نمایند و سعى کنند مشکلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمایند.

ادامه مطلب / دانلود
باورهای نادرست درباره ازدواج، یکی دوتا نیستند و معدودی که به آن اشاره شد، تنها مشتی نمونه خروار است. در «ازدواج و سلامت جنسی» این هفته، نگاهی می‌اندازیم به برخی از رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج.

رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج

ازدواج کند، خوب می‌شود!

یکی از باورهای نادرست درباره ازدواج این است که ازدواج می‌تواند به بهبود بیماران روان‌پزشکی کمک کند. منشاء شکل‌گیری این باور، این تصور نادرست است که مشکلات جنسی، علت بروز بیماری‌های روان‌پزشکی هستند بنابراین اگر فرد از نظر جنسی ارضا و خلاء ناشی از نیاز جنسی او پر شود، شفا خواهد یافت!

معمولا خانواده‌هایی که چنین باور نادرستی دارند، فرزندان بیمار خود را به ازدواج تشویق می‌کنند و اگر در این کار موفق نشوند، به زور و اجبار متوسل خواهند شد درحالی که بروز بیماری‌های روان‌پزشکی علل متعددی دارند؛ عوامل ژنتیکی، تجربه‌های زندگی، یادگیری و عوامل اجتماعی می‌توانند دست به دست هم دهند و باعث بروز بیماری شوند. دارودرمانی و روان‌درمانی بهترین گزینه‌های درمانی هستند، نه ازدواج.

ازدواج نوعی تغییر است و هر تغییری چه مثبت و چه منفی، استرس‌زاست. ازدواج به‌عنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی به بار می‌آورد. اگر والدین با این دید به ازدواج نگاه کنند، متوجه خواهند شد ازدواج نه‌تنها به درمان بیماری‌های روانی کمکی نمی‌کند بلکه به عنوان یک عامل استرس‌زا می‌تواند این بیماری‌ها را تشدید کند بنابراین اگر قرار است ازدواجی انجام شود، بهتر است زمانی باشد که بیماری روانی فرد درمان شده باشد. در این‌گونه موارد برای ازدواج فرد بهتر است نظر نهایی درمورد بهبود بیمار را پزشک اعلام کند، نه خانواده‌.

قیافه عادی می‌شود!

خیلی‌ها به دختر و پسری که در شرف ازدواج هستند، می‌‌گویند: «قیافه را جدی نگیر»، «قیافه اصلا مهم نیست چون پس از گذشت زمان برایت عادی می‌شود». البته این درست است که معیارهای زیبایی نسبی هستند و هرکس بنا به سلیقه شخصی خود معیارهای متفاوتی دارد. این هم درست است که اگر زیبایی و جذابیت جسمانی به عنوان مهم‌ترین ملاک یا تنها ملاک مدنظر قرار گیرد، انتخاب همسر مشکل خواهد بود. اما نباید منکر این حقیقت شد که زوج‌ها باید تا اندازه‌ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح ظاهر همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. گرچه این باور که با گذشت زمان، قیافه و زیبایی طرف مقابل عادی می‌شود، تا اندازه‌ای درست است؛ اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که چهره زیبا و جذاب به مرور عادی می‌شود درحالی که چنین چیزی در مورد قیافه زشت صدق نمی‌کند.

با چادر سفید برو با کفن بیا

بسیاری از والدین در شهرها و روستاهای کشورمان هنوز هم به این باور پایبندند که اگر دختری را با چادر سفید به خانه بخت فرستادند، باید به هر روشی با هر موقعیت دشواری کنار آید و فقط مرگ باید او و همسرش را جدا کند. این اعتقاد نادرست در بسیاری از مواقع باعث می‌شود عروس در یک وضعیت نابسامان و آزاردهنده، تنها راه نجات خود را خودکشی، خودسوزی، ‌فرار از خانه یا تسلیم و پذیرفتن این نوع زندگی بداند.

تا عاشق نشدی، ازدواج نکن!

ابتدا لازم است بین عشق و علاقه تفاوت قائل شد. عشق، به معنای علاقه شدید و خواستن بی‌اندازه‌، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است. چنین چیزی می‌تواند به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت، شعف و سرخوشی منتهی شود. توجه بیش‌ازحد به عشق، مانع دیدن واقعیت‌ها می ‌شود. افراد عاشق اغلب تحت‌تاثیر عواطف مثبت و شدید و خطاهای شناختی، دچار تحریف اطلاعات می‌شوند.

رایج‌ترین باورهای نادرست درباره ازدواج

در چنین وضعیتی برخی اطلاعات مربوط به معشوق رنگ می‌بازند، برخی پررنگ‌تر و برخی کمرنگ می‌شوند. درنتیجه می‌توان گفت عشق قبل از ازدواج می‌تواند تا اندازه‌ زیادی مشکل‌آفرین باشد درحالی که علاقه‌مندی قبل از ازدواج مانعی ایجاد نمی‌کند. چه بسا افرادی که به دیگری علاقه‌مند هستند اما با وجود علاقه از توانایی قضاوت درست برخوردارند یعنی طرف مقابل را با امتیازها و ضعف‌هایش در نظر می‌گیرند. این گروه می‌توانند انتخاب مناسبی داشته باشند.

شانس فقط یک بار در خانه را می‌زند!

اعتقاد به این باور نادرست باعث می‌شود فرد در فرایند تصمیم‌گیری، تحت فشار الزام درونی «شانس» قرار گیرد زیرا داشتن چنین باوری همواره این احساس را در فرد ایجاد می‌کند که مبادا با رد کردن پیشنهاد ازدواج فرد موردنظر، شانس ازدواج را برای همیشه از دست بدهد…

ترس و اجتناب حاصل از اعتقاد به این باور، باعث می‌شود فرد عجولانه به کسی که شناخت کافی از وی ندارد، پاسخ مثبت بدهد زیرا نگران است این موقعیت را از دست بدهد و مورد مناسبی هم سر راهش قرار نگیرد.

ادامه مطلب / دانلود

یک جامعه شناس معتقد است: سخت گیری‌های غیرمسئولانه جوانان سبب شکل‌گیری نگرش منفی در ازدواج می شود.

آیا ازدواج کردن ریسک است؟

ابراهیم اندرخورا اظهار کرد: خانواده و نگرش‌های غالب و حاکم بر آن، باورهای شخصیتی و تجربیات ادراکی و باورهای اجتماعی از عوامل تاثیرگذار بر بالا رفتن سن ازدواج جوانان محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: با توجه به جایگاه انسانی، اخلاقی و از همه بالاتر جایگاه دینی ازدواج این سوال به ذهن خطور می کند که چرا ازدواج باید در نزد برخی به عنوان یک اقدام ریسک دار پرخطر و یک تصمیم پراضطراب و نگران کننده تلقی می‌شود و یا به زبانی دیگر چرا سن ازدواج افزایش یافته است.

این کارشناس مسایل اجتماعی تصریح کرد: خانواده به عنوان مهمترین رکن شکل گیری باورهای تربیتی و نگرش های انسانی بیشترین تاثیر را در شکل گیری این بحران اجتماعی دارد. شیوه و سبک برقراری ارتباط بین پدر و مادر، میزان آرامش، سلامت و عشق حاکم بر خانواده، شیوه گفتمان و انتقال اطلاعات در محیط خانواده، سبک تربیت فرزندان و بلوغ خانواده از عوامل تاثیرگذار در این امر است. جوان امروز اثرات و نتایج گذشته را به صورت ناخواسته در زندگی خود تجربه می‌کند.

اندرخورا خاطرنشان کرد: سخت گیری‌های غیرمسئولانه، شاخص‌های انتخاب احساسی و هیجانی، ایجاد موانع و مشکلات جدی برای جوانان از جمله وضع مهریه سنگین، برپایی مراسم‌های پرهزینه و تشریفات غیرضروری، همه و همه مسایل شکل گیری نگرش منفی جوان نسبت به ازدواج را رقم می‌زنند.

این جامعه شناس ادامه داد: تجربیات ارتباطی ناموفق، حضور در دنیای ارتباط مجازی، بحران‌های روحی جوانان، ترس و نگرانی از پذیرش مسئولیت‌ها، وجود روابط پوچ همراه با تزویر به جای روابط تمام عیار، رمانتیک و مشفقانه، افزایش تصورات عاقلانه و ارتقای تحصیلات، شغل و درآمد، دشواری انتخاب همسر با توجه به ملاک‌ها و شاخص‌های فردی از جمله عوامل تاثیرگذار بر افزایش سن ازدواج در جوانان به شمار می‌رود.

وی، افزایش آمار طلاق عاطفی و رسمی، اعتیاد به مشروبات الکلی و مواد مخدر، افزایش اختلالات و ناهنجاری های رفتاری و فیزیکی، بیکاری و نبود درآمد کافی و تمایل به زندگی مجردی را از دیگر عوامل تاثیرگذار بر بالا رفتن سن ازدواج جوانان دانست.

این استاد دانشگاه، بهترین سن برای ازدواج دختران را 19 تا 23 سالگی و پسران را 23 تا 25 سالگی عنوان کرد و افزود: این سن شناسنامه‌ای نیاز به بلوغ اجتماعی دارد که خانواده، جامعه و فرد در قالب یک مثلث ارتباطی تاثیرگذار در آن سهیم هستند.

وی با بیان اینکه ازدواج یک ضرورت و نیاز است که باید به آن توجه جدی شود، افزود: افزایش سن ازدواج به هر دلیل رابطه مستقیمی با افزایش اختلالات و مشکلات اجتماعی دارد که مستلزم توجه ویژه‌ای است.

ادامه مطلب / دانلود

شاید خودتان هم در زندگی، با افراد با هوش زیادی روبرو شده باشید که مبنای تمام مسائل را در زندگی هوش، استعداد و توانایی می دانند اما مطالعات جدید دانشمندان نشان می دهد معیارهای افراد تحصیل کرده و باهوش برای ازدواج گاهی باعث به خطر انداختن زندگی آن ها خواهد شد.

رابطه آی کیو و ازدواج

افرادی که هوش و آی کیو بالایی دارند بیش از افراد معمول و عادی شکست را تجربه می کنند و درصد احتمال موفقیت شان در مسائلی هم چون “ازدواج” کمتر است.

مطالعات جدید نشان می دهند افرادی که آی کیو بالایی دارند کمتر میل به ازدواج دارند و این حالت در زنان نسبت به مردان به مراتب بیشتر است.

بررسی ها نشان می دهند مردانی که آی کیو بالایی دارند بیشتر مایل اند تا با زنان خانه دار و سنتی و زنانی که ظرافت خاصی دارند ازدواج کنند این گروه در افراد بر این باورند چون بخش اعظم روزانه شان را به کار و فعالیت مشغول هستند از این رو به دنبال همسری می گردند تا در فضای خانه آنها “آرامش” ایجاد کنند و کارهای خانه را منظم و روبه راه کند.

ادامه مطلب / دانلود

امام صادق (ع): خوشخویی عامل جلب دوستی است. مفاتیح الحیاه

برای رشد شخصیت انسان ها هیچ محدودیتی وجود ندارد. همه می توانیم تا جایی که دوست داریم خوب باشیم. برای خوب بودن، مثل رسیدن به سایر اهداف باید گام های آهسته و پیوسته برداشت. حتی گاهی اوقات لازم است که خطر کنیم ولی در عوض به چیزی بالاتر دست یابیم. برای آنکه تغییرات مثبت در شخصیت خود ایجاد کنید لازم است که:

رازهای جذب کردن دیگران

قبل از صحبت کردن کمی مکث کنید

گاه حرف های نیشدار و گزنده برخی افراد بسیار آزاردهنده تر از خشونت ها و آزارهای فیزیکی است چرا که تاثیر آنها تا سال ها و حتی تا آخر عمر در روح و قلب تان می ماند مثل زخمی التیام نیافته که گاه سر باز می کند و چرک می کند. ممکن است برخی حرف هایتان از روی صداقت باشد ولی تند و گزنده بوده و طرف مقابل تان را به شدت بیازارد پس لازم است قبل از حرف زدن کمی مکث کنید و به تاثیر حرف هایی که می خواهید بگویید فکر کنید. اگر خودتان این حرف هار بشنوید چه احساسی خواهید داشت؟

برخی افزاد به طور ذاتی محبوب و جذاب به دنیا می آیند. آنها به صورت طبیعی روش های جذب کردن اطرافیان خود را می دانند و این موفقیتی بزرگ است. شما نیز می توانید با برخی روش ها به این محبوبیت برسید مثلاض از دیگران در مورد خودشان سوال کنید. معمولاً مردم عاشق حرف زدن درباره خودشان هستند. شنیدن حرف های دیگران و گوش دادن به آنها، هنر بزرگ است. از آنها سوالات اصلی را بپرسدی و بعد بگذارید تا راجع به آن سوال ها برای شما حرف بزنند. خواهید دید که چه علاقه ای در درون شان برای ادامه مکالمه و صحبت با شما ایجاد می شود. این روش مخصوصاً برای افراد سرشناس و مهمتر، بسیار مناسب است چرا که از این راه می توانید بیشتر در مورد آنها اطلاعات کسب کنید و بدانید که چگونه به موفقیت رسیده اند و چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته اند.

به دیگران کمک کنید

وقتی که به کمک دیگران می رویم، نه تنها تصویر ذهنی آنها را نسبت به خودمان بهتر می کنیم بلکه از نظر درونی نیز احساس خوبی به خودمان دست می دهد. در واقع ماهیت درونی شما وقتی که به دیگران کمک می کنید، بیشتر شناخته می شود نه با مدرک تحصیلی و پول و ثروت تان در این کار احساس رضایت و لذتی است که با هیچ چیز دیگری به دست نمی آید.

دانش و مهارت های خود را با دیگران تقسیم کنید

اگر در کار یا رشته ای ماهر و با تجربه هستید، فکر نکنید که نباید دیگران را از آن ناآگاه نگه دارید تا همواره خودتان در آن زمینه مطرح باشید. ارزش استعداد و مهارتی که دارید در استفاده از آن برای سود رسانی به دیگران است.

از دیگران تشکر و قدردانی کنید

تعدادی از ما عادت نداریم دیگران را تحسین کنیم و کارهای خوب آنها را مورد تقدیر قرار دهیم. در حالی که می توانید با ساده ترین کلمات از آنها تشکر و قدردانی کنید و به آنها نشان دهید که برایشان ارزش قائل هستید. اگر کسی برای شما کاری انجام داده است از روی عشق و علاقه بوده و کمترین کاری که از دست شما بر می آید، تقدیر و تشکر است. یک لبخند مهربان، یک حرف یا جمله خوب یا یک کارت پستال می تواند نشان دهد که شما برای خدمات و زحمات دیگران ارزش قائل هستید و همواره آنها را در نظر می گیرید.

ضعف و کاستی های خود را بشناسید

همان طور که مهارت ها، استعدادها و دانسته هایتان به شما اعتماد به نفس بیشتری می دهند و از آنها کاملاً مطلع و آگاه هستید، باید کاستی ها و ضعف هایتان را نیز بشناسید و آنها را بپذیرید. در واقع نخستین گام برای برطرف کردن ضعف ها شناخت آنهاست. گاه شناخت آنها برای خودمان دشوار می شود پس بهتر است که از اطرافیان خود کمک بگیریم؛ از کسانی که به ما نزدیکند و ما را می شناسند در چنین مواقعی جبهه گیری کردن را کنار بگذارید چرا که هدف اصلی تان رشد شخصیتی و مقبول تر شدن است.

روشنفکر باشید

رابطه دوستی خوب و مناسب باید با درک متقابل ساخته شود. گاه تفاوت در ارزش های شخصی و فردی باعث می شود تا در درک دیگران کوتاهی کنید و به خاطر این تفاوت ها از آنها دور شوید. این موضوع وقتی که در میان افراد یک خانواده رخ می دهد، بسیار دردناک تر می شود. اگر به این نتیجه رسیده اید که ارزش های شما با ارزش های دیگران و نزدیکان تان فرق دارد، سعی کنید از راه دیگری وارد شوید و همدم آنها باشید. در ضمن روی حرف ها و عقاید خود اصرار نورزید و کمی روشنفکرانه تر عمل کنید. مردم را با تمام ویژگی هایشان قبول کنید و در مواقع نیاز از آنها حمایت کنید، بدون آنکه تفاوت ها را در نظر بگیرید.

از تشابهات استفاده کنید

همه ما آنهایی را که ما را دوست دارند دوست داریم. اغلب ما کسانی را دوست داریم که بیشتر شبیه ما هستند و با آنها احساس نزدیکی می کنیم. این شباهت ها باعث نزدیکی های بیشتر می شود و ارتباط ها محکم تر و ادامه دارتر می شوند. وقتی با دیگران رابطه برقرار می کنید به دنبال یافتن این شباهت ها باشید. شباهت هایی در حد سرگرمی علایق، عادت ها، شغل ها، حتی شهری که در آن زندگی می کنید و…

هنگام صحبت کردن به آنها نگاه کنید

شاید به نظرتان برسد که همیشه این مسئله را رعایت می کنید و به هنگام صحبت کردن به صورت طرف مقابل تان نگاه می کنید اما برخی افراد نمی توانند این کار را انجام دهند و شاید حتی خودشان هم ذره ای متوجه آن نباشند. در واقع نگاه کردن به در و دیوار به هنگام صحبت کردن، طرف مقابل را آزار خواهد داد و نوعی بی احترامی تلقی می شود. شاید فرد مقابل تان احساس کند که شما علاقه ای به ادامه مکالمه یا بحث ندارید ولی این مسئله در مورد شما حقیقت نداشته باشد.

حرف های صحیح و معتبر بگویید

همواره سعی کنید که خودتان باشید و بیش از اندازه نیز روی این مسئله تمرکز کنید چرا که در این حالت فقط جذب خودتان می شوید. برخی از حرف ها و رفتارهای ما می توانند دیگران را از ما بسیار دور سازند پس سعی کنید از جملات بجا و درست استفاده کنید. حرف های دیگران را با بی ادبی قطع نکنید و تا آخر آنها را بشنوید.

علاقمند باشید

هر فردی در شخصیت و رفتارهایش لااقل یک نقطه مثبت و خوب دارد. اگر با این ویژگی های خوب آشنا باشید می توانید از آنها در مکالمات خود استفاده کنید. در واقع می توانید حرف های خود را از جای خوبی شروع کنید تا دوست داشتنی تر به نظر برسید. مکالمات خود را به سمت موضوعاتی سوق بدهید که به آنها علاقمندید.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 3 از 8«... قبلی 234 بعدی ...»
css.php