نتايج جستجو مطالب برچسب : ازدواج

ازدواج هایی که به شکست منجر می شوند معمولا دلایل متفاوتی دارند اما وجه اشتراک بیشتر آنها انتخاب نادرست بوده است. اگر می خواهید در انتخابتان موفق تر باشید، این اشتباهات رایج را بخوانید:

5 دلیل درست و غلط برای ازدواج

دلیل غلط 1: جذابیت جنسی

افراد بسیاری جذابیت جنسی را با عشق اشتباه می‌گیرند و این می‌تواند منجر به ازدواج‌های کوتاه‌مدت شود. بودن با یک فرد جدید برای همه جذاب است. اما وقتی این جذابیت جنسی محو می‌شود، اگر اعتماد متقابل و برنامه‌های مشترک برای آینده وجود نداشته باشد، ازدواج نیز برهم خواهد خورد. جذابیت جنسی بین دو فرد بسیار خوب است و به ازدواج انرژی می‌دهد اما اگر پایه ازدواجی بر مبنای ارتباط قوی دو طرف و ارزش‌های مشترک نباشد، احتمال موفقیت آن ازدواج بسیار کم خواهد بود.

دلیل درست 1: خیلی خوب می‌توانید با تفاوت‌های هم کنار بیایید

تحقیقات نشان می‌دهد که یک وجه اشتراک مهم در ازدواج‌های موفق، توانایی حل اختلافات بوده است. در همه روابط مشکل و اختلاف وجود دارد. اما زوج‌هایی که می‌توانند درمورد تفاوت‌های خود حرف بزنند، مشکلشان را ریشه‌یابی کرده و با هم به مصالحه برسند، موفق خواهند بود. زوج‌هایی که فقط دچار خشم و ناراحتی می‌شوند و نمی‌توانند درمورد این اختلافات با هم حرف بزنند، ازدواج بادوامی نخواهند داشت.

دلیل غلط 2: فرار از خانواده

برای خیلی از افراد مجرد زندگی در کنار خانواده طاقت فرسا می‌شود. وقتی فردی برای ازدواج پیش می‌آید، برای فرار از پدر و مادر و رسیدن به آزادی بیشتر با او ازدواج می‌کنند. در این مواقع معمولاً این مسئله که طرف‌مقابل می‌تواند همسر خوبی برای آنها باشد یا نه مطرح نیست زیرا فقط نیاز دارند که از والدینشان جدا شوند. باید بدانید که راه‌های زیادی برای جدا شدن از والدین وجود دارد و نیازی نیست که برای آن وارد تعهدی شوید که اصلاً برای ازدواج با شما مناسب نیست.

دلیل درست 2: شریک شدن در علایق مشترک

اگر زوج‌ها علایق مشترکی داشته باشند، موجب نزدیکی بیشتر و تجربیات مشترک بین آنها خواهد شد. متخصصین می‌گویند زوج‌هایی که علایق مشترک ندارند، اما با این وجود می‌توانند در کنار هم وقت بگذرانند، باز می‌توانند در ازدواج خود موفق باشند. علایق مشترک می‌تواند چیزهای مختلفی مثل وقت گذراندن با بچه‌ها، علاقه به سفر، ورزش و امثال‌ آن باشد.

دلیل غلط 3: سندرم شیفتگی

خیلی‌ها شیفتگی را با عشق اشتباه می‌گیرند. شیفتگی احساسی زودگذر نسبت به یک فرد است درحالیکه عشق طولانی مدت و بادوام است و براساس اعتماد و تعهد شکل می‌گیرد. شیفتگی ناگهانی است و خیلی از متخصصین عقیده دارند که می‌تواند هورمونی باشد. عشق همراه با صبر و تحمل است درحالیکه در شیفتگی حس اضطرار وجود دارد. وقتی ازدواجی براساس شیفتگی اتفاق بیفتد، به محض از بین رفتن این شیفتگی و شور اولیه، فرد تصور خواهد کرد که با فرد مناسبی ازدواج نکرده است و به دنبال افراد دیگری خواهد رفت.

دلیل درست 3: طرفتان نیازهایتان را پر می‌کند نه خواسته‌هایتان را

خیلی از افراد برای چیزهایی که می‌خواهند ازدواج می‌کنند نه چیزهایی که نیاز دارند. بعنوان مثال، زنی کتاب‌های داستان زیادی می‌خواند و خیلی دوست دارد که درمورد آنها با شوهرش حرف بزند اما این ژانر مورد علاقه شوهرش نیست. بااینحال ازدواجی محکم خواهند داشت زیرا آن زن به کسی نیاز دارد که قابل اعتماد و سختکوش باشد. ازدواج با کسی که با نیازهایش همخوانی دارد باعث دوام ازدواجشان شده است.

دلیل غلط 4: تصور می‌کنید ازدواج کردن مشکلاتتان را حل خواهد کرد

اگر شوهرتان خیلی زود از دست شما عصبانی می‌شود و کنترل خود را از دست می‌دهد، می‌تواند نشان دهنده این باشد که مشکلاتی در ازدواجتان وجود دارد خیلی از افراد این علائم را نادیده می‌گیرند. آنها نشانه‌های رفتارهای مشکل‌دار را می‌بینند اما تصور می‌کنند که اگر ازدواج کنند درست می‌شود. اگر این رفتارهای مشکل‌دار در طول دوران نامزدی اتفاق بیفتد، بعد از ازدواج مطمئناً بدتر خواهد شد مگراینکه به دنبال مشاوره و درمان بروید. بعضی‌ها تصور می‌کنند بعد از ازدواج همه چیز را درست خواهند کرد. باید بدانید که هر چیز کو چکی که کمی اذیتتان می‌کند، بعد از «بله» گفتن بسیار زیاد آزاردهنده خواهد شد.

دلیل درست 4: اهداف و برنامه‌های آینده‌تان هماهنگی دارند

صحبت کردن درمورد انتظارات یک زوج از آینده یکی از راه‌های مطمئنی است که کمکتان می‌کند بفهمید مسیرتان یکی هست یا خیر. خیلی از زوج‌ها درمورد اینکه می‌خواهند بچه‌دار شوند، کجا دوست دارند زندگی کنند و امثال آن صحبت نمی‌کنند. خیلی‌ها فکر می‌کنند بعد از ازدواج همه چیز به طور جادویی حل خواهد شد اما این اتفاق نمی‌افتد. هرقدر بیشتر درمورد ایده‌هایتان درمورد آینده بیشتر با هم حرف بزنید، احتمال موفق بودن ازدواجتان بیشتر خواهد بود.

دلیل غلط 5: از سر تا پا عاشق شده‌اید

بعضی افراد وقتی عاشق می‌شوند کور می‌شوند و واقعاً تلاشی برای شناختن طرف‌مقابل خود نمی‌کنند. آنچه که افراد را واقعاً کنار همدیگر نگه می‌دارد، دوستی، صمیمیت و حمایت آنهاست. اگر از خودتان بپرسید که «اگر کارم را از دست بدهم یا دچار یک بیماری شوم، برای حمایت و پشتیبانی پیش چه کسی می‌روم.» پاسخ به این سوال عشق واقعی‌ زندگی‌تان را مشخص خواهد کرد.

دلیل درست 5: هر دو شما به همدیگر حس خاص بودن می‌دهید

یکی از عوامل ازدواج‌های موفق این است که به طرفتان حس خاص و مهم بودن بدهید، مخصوصاً برای مردها. ازآنجا که دوستی که مردها ایجاد می‌کنند معمولاً به اندازه عمق روابط خانم‌ها نیست، مردها برای دریافت حس خاص بودن، معمولاً به همسرانشان نیاز دارند. وقتی زنی می‌گوید «دوستت دارم، تو زندگی من رو هیجان‌انگیز کرده‌ای» یا برای طرف‌مقابل خود دسر محبوبش را درست می‌کند، بهترین حس دنیا را به طرف خود منتقل خواهد کرد و همین مسئله موجب دوام ازدواجشان خواهد شد.

ادامه مطلب / دانلود

در زندگی هر انسانی مسائلی وجود دارد که گفتنش هنگام “ازدواج” ضروری است اما گاهی از بازگو کردن مسائل باید چشم پوشی کنید.

احمد اصغری، روانشناس گفت: بازگو کردن برخی مسائل و رویدادها که در خانواده تان می گذرد نیازی به گفتن آن نیست اما اگر راز نهفته ای دارید و نگفتن آن رازهایی که نباید به همسرتان بگویید! باعث شده آرامش زندگیتان را از دست دهید بهتر است راهکارهایی اشاره شده را انجام دهید.

وی افزود: اگر در زندگیتان رابطه ای سالم می خواهید بنابراین نباید پنهان کاری کنید از این رو اگر این راز و رازهای دیگر بر رابطه‌ی زندگی مشترکتان تاثیر می گذارد حتما باید آن را بازگو کرد، همچنین از طرفی نگفتن آن باعث می شود آینده تان به خطر بیفتد و ممکن است هنگامی که حقیقت روشن شود ناگهان در طرف مقابل شما بحث عدم اطمینان و خیانت به میان بیاید.

وی در خصوص بازگو نکردن بعضی از رازها اظهار داشت: گاهی زنان و مردان نیاز است که برخی مسائل را مخفی کنند و اتفاقاتی که در گذشته برایشان رخ داده بازگو نکنند زیرا این امر ممکن است، باعث شود فرد مقابل ریز بین تر و حساس تر شود.

این روانشناس، به شیوه بیان راز اشاره کرد و خاطر نشان کرد: به صورت ناگهانی سر صحبت را باز نکرده و بهتر است جایی امن و به دور از شلوغی را برای باز گو کردن انتخاب کنید.

ادامه مطلب / دانلود
٢ سال ابتدایی ازدواج، سال هایی پرتنش است. مطالعات نشان داده است درصد زیادی از طلاق ها در این سال ها اتفاق می افتد. در این زمان زوج در حال شناخت ویژگی ها و عادات یکدیگرند، از آن جا که شیوه حل مسئله افراد با هم تفاوت دارد، به احتمال زیاد حتی اگر 2 نفر بر سر وجود مشکل با هم توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نمی رسند.

روزهای پرتنش زوج‌های صفرکیلومتر

برخی از مشکلات رایج در سال های اولیه ازدواج عبارت است از: ارزش ها، مشکلات مادی، ارتباط با خانواده ها و خویشاوندان و برخی روابط زناشویی. بسیاری از زوج ها قبل از ازدواج چشم خود را روی اختلافات و تفاوت هایی که با هم دارند می بندند ولی پس از ازدواج متوجه تفاوت در ارزش ها و عقاید خود می شوند و دیگر نمی توانند آن را نادیده بگیرند. تفاوت عقیده در مسائلی ازجمله مذهب، سیاست، شغل و نحوه پوشش می تواند مشکلات زیادی را باعث شود. اختلاف بر سر خرج کردن پول از مهم ترین مشکلات زوج های تازه ازدواج کرده است. انتظارات متفاوت در این باره و ناتوانی در مدیریت مالی باعث بروز دلخوری می شود.

نقش خانواده ها

ازدواج باعث گسترش خانواده و اقوام می شود که سیستم حمایتی بسیار وسیعی را برای ما به ارمغان می آورد اما از طرف دیگر همین گسترش می تواند عامل بسیاری از اضطراب ها شود به خصوص اگر عروس یا داماد جدید از جانب یکی از اقوام نزدیک (به ویژه یکی از والدین) پذیرفته نشود و نتواند رابطه ای خوب با وی برقرار کند.

برخی از والدین به سختی می توانند ازدواج فرزندشان را قبول کنند و همین نپذیرفتن کامل می تواند در نخستین سال های ازدواج عامل اختلافات و درگیری های بسیاری شود. روابط زناشویی نیز از مشکل سازترین مسائلی است که زوجین ممکن است با آن مواجه شوند.

برای بسیاری از زن و شوهرهای جوان، اولین ارتباط زناشویی بسیار پراسترس و تنش زا خواهد بود. ازجمله عوامل به وجود آورنده این مسئله گاه وجود اطلاعات ناکافی و حتی نادرستی است که ازگوشه و کنار در اختیار افراد قرار می گیرد لذا باورها و انتظارات نادرستی در این زمینه در ذهن آن ها شکل گرفته است که باعث بروز استرس در آن ها می شود.

چه باید کرد؟

اگر مسائلی مشابه موارد ذکر شده، برای شما دردسرساز شده است، نگران نباشید راهکارهایی برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد ولی قبل از هر چیز پیدا کردن مشکل اصلی مهم ترین مسئله است:

با همسر خود صحبت و سعی کنید علت اصلی بی علاقه شدن اش به زندگی مشترکتان را بیابید، شنونده فعال بودن و قضاوت نکردن درباره احساسات همسرتان از اهمیت بسزایی برخوردار است.

اگر وی احساس کند که شما به او و دلمشغولی هایش اهمیت می دهید و درصدد رفع مشکل هستید، با شما همکاری خواهد کرد.

در صورتی که مشکل در تغییر اهداف و آرزوها باشد، بررسی اهداف جدید و پیدا کردن نقاط مشترک و برنامه ریزی برای دستیابی به آن ها می تواند به هر دو نفر انگیزه و امید بدهد. در نظر داشته باشید که هیچ کسی دقیقا مطابق انتظارات و خواسته های شما نیست، بنابراین پذیرش تفاوت های شخصی و اعتقادی کمک می کند که آرامش بیشتری را تجربه و ارتباط بهتری با همسرتان برقرار کنید.

روزهای پرتنش زوج‌های صفرکیلومتر

گفت وگو کنید

گفت وگو کردن درباره اولویت های مالی و ایجاد یک برنامه کلی درباره نحوه و میزان خرج کردن پول می تواند از بروز اختلافات در این زمینه بکاهد. هرچه قدر دقیق تر این کار را انجام دهید به همان میزان از بروز مشکلات پیش گیری کرده اید. تنظیم ارتباطات با خانواده ها امری مهم به شمار می آید. به یاد داشته باشید شما خانواده جدیدی تشکیل داده اید. با خانواده خود و همسرتان با احترام رفتار کنید ولی در عین حال مرزی برای خود و آنها در نظر بگیرید.

درد دل کردن نزد خانواده ها و بدتر از آن بدگویی از همسرتان، باری از دوش شما برنمی دارد و تنها روابط را تخریب می کند. درباره مسائل زناشویی با یکدیگر باز و روشن باشید.

از خواسته ها و نگرانی های تان در این باره به صورت شفاف با هم صحبت کنید و در صورتی که اطلاعات شما ناکافی است به کتاب های معتبر و یا مشاوران دارای تجربه در این زمینه مراجعه کنید. فراموش نکنید هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، پس تلاش کنید با برقراری ارتباط مناسب و موثر با همسرتان او را بیشتر بشناسید و علت دلسردی وی را از بین ببرید. مراجعه به یک مشاور خانواده بسیاری از ابهامات را برطرف می کند و به شما در حل مشکلتان یاری می رساند. نادیده گرفتن مشکل و به تعویق انداختن حل مسائل باعث جدی تر شدن آن ها می شود.

ادامه مطلب / دانلود
ازدواج هدیه ای برای پایان دوران تجرد شماست. اگر شما از نسل آدم و حوا هستند، خدا فرد ویژه ای را برای شما خلق کرده است! سوال این است که آیا شما برای حضور آن فرد خاص آماده هستید؟

مهارت‌های زندگی مشترک

ازدواج دشوار است زیرا نیاز به آموزش دارد

آن نیاز به آموزش دارد زیرا ما چیزی از مهارت های قبل از ازدواج نمی دانیم. در حالی که در طول زندگی ما باید با توسعه و افزایش مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند، حمایت شویم. ازدواج چیز فراتر از دوستیابی است اما اکثر ما اغلب آن را با دوستیابی مقایسه می کنیم در حالی که اینکار اشتباه است. ازدواج سخت تر است، اما زمانی که موفق شوید بسیار شاد می شوید. مزایای آن شامل همسر شاد، همسر خوشحال، اعتماد، احترام، ثبات، حمایت، عشق بی قید و شرط، رابطه جنسی عاری از گناه، همدم زندگی طولانی، دانشی است که بدون سایه یک شک، وقتی هر کاری کی منید و نمی شود فردی وجود دارد که پشت شماست.

برای ازدواج ما 10 مهارت های عملی به شما ارائه می دهیم که به منظور موفقیت در ازدواج مورد نیاز شماست.

ساختن، رشد دادن، قرض گرفتن آنها را ازدست ندهید. شما باید هرکاری برای بدست آوردن این مهارت ها قبل از ازدواج انجام دهید.اگر شما در حال حاضر ازدواج کرده، باید برخی از این مهارت ها را توسعه دهید.

1- مهارت های حل مساله: مهارت حل مشکل مهم ترین مهارت در این فهرست است اول به آن اشاره می کنیم زیرا اگر این مهارت را نداشته باشید مهارت های دیگر به کارتان نمی آید.

با مهارت حل مسئله مشکلی نخواهید داشت، 2 سال اول ازدواج سالهای سختی است. در طول دو سال اول ازدواج شما و همسرتان رویکرد های خودتان را برای حل مشکلات دارید. شما برای پیدا کردن راه حل مشکلتان با همسر فقط نصف زمان را فرصت دارید. مهارت حل مسأله به شما زمان مناسب برای دعوا کردن، تسلیم شدن، دادن و بخشیدن را آموزش می دهد.

2- مقدم دانستن همسرتان: او پس از خدا، اولین نفر زندگی شما است او را قبل از بچه ها و یا کار خود، دوستان و یا ایکس باکس، پلی استیشن یا هر چیز دیگری که شما می توانید فکرش را کنید قرار دهید. خدا – اول. همسر – دوم. کودکان و نوجوانان – سوم. او صدر جدول کار های مهم شما باید قرار گیرد زیرا شما می خواهید او همیشه اولین باشد.

3- مهارتهای زندگی: این مهم است که هر یک از همسران نه تنها برای امروز خود بلکه برای فردا و همسرشان برنامه ریزی داشته باشند. “امروز باید چگونه باشم تا در آینده مرد یا همسر خوبی باشم ؟”، “چه کاری می توانم انجام دهم که 5 سال دیگه هم همینقدر برای همسرم جذاب باشم؟”، “باید به دانشگاه بروم؟”، “باید شروع کنم رونق کسب و کارم؟”، “چگونه به همسرم نشان دهم که می خواهم از او حمایت کنم؟” برنامه ریزی مالی، صرفه جویی، مسئولیت رسیدگی به کسب و کار، سبک زندگی و… نیاز به یک شریک دارد.

4- مهارت عفو و بخشش: در طول زندگی، شما مجبور نیستید ببخشید اما می توانید انتخاب کنید که فراموش کنید. به منظور موفقیت در ازدواج، نه تنها شما باید قادر به ببخشیدن اتفاقات گذشته باشید، بلکه باید قادر به بخشیدن در همان لحظه باشید ! کار اشتباه خود و همسرتان را بپذیرید و عذر خواهی کنید و پذیرای عذر خواهی باشید.نه شما کاملید نه او.زمانی که شما نتوانید ببخشید رابطه شما متوقف میشود. شما نمی توانید کاری را انجام دهید بدون بخشش. اگر نتوانید ببخشید تنها می مانید.

5- مهارت های خلاقیت: ما همدیگر را هر روز می بینیم، پس می توانیم به راحتی برای هم یکنواخت شویم. گهگاه، در ایام هفته خودتان را به چالش بکشید و سرگرم کنید حتی برای چند دقیقه به پیاده روی بروید، فوتبال بازی کنید، بازی های متفاوت جنسیتی داشته باشید و…به همسرتان در هنگام بازی نگاه کنید.از مشارکت همدیگر لذت ببرید.

6- مهارت تمرکز: یاد بگیرید بر روی ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. برخی از صفات در او وجود دارد که شما به آنها عشق می ورزید. برخی از ویژگی ها ممکن ایت در او باشد که شما از آنها نفرت دارید، اما خوبی ها بیشتر از بدی هاست. بنابراین تمرکز بر روی چیزهایی که شما دو نفر با هم به ارمغان آورد یک کار لذت بخش است. مهارت تمرکز داشتن یعنی دیدن نیمه پر لیوان. مراقب باشید وقتی با یک انگشت به همسرتان اشاره می کنید چهار انگشتتان به سمت خودتان است.

7- مهارت اعتماد به نفس: فکر می کنید که ازدواجتان هرگز شکست نخواهد خورد و طلاق یک گزینه نیست. باید اعتماد به نفس داشته باشید که همسرتان شما را همانقدر که شما او را دوست دارید دوست دارد. گاهی اوقات آنها ممکن است آن را نشان ندهند، بنابراین شما باید از دوست داشته شدنتان مطمئن باشید. نگران بودن پی در پی در باره این که آیا دوستتان دارد؟ هنوز برایش جذاب هستید؟ نکند ابراز نکردن محبتش یعنی دیگر از سکه افتاده اید و… اعتماد به نفس شما را پایین می آورد و همین مانند مانع دست اندازی در زندگی شم عمل می کند.

مهارت‌های زندگی مشترک

8- مهارت های یادگیری: در برخی از مراحل زندگی ما فکر می کنیم همسرمان را می شناسیم اما او تغیر کرده است. او همان زن 28 ساله نیست. او همان مردی که 7 سال پیش بود نیست. این دلیلی برای گرفتن طلاق نیست. شما همیشه باید مایل به دوباره یادگیری همسر خود باشد. هر چیز دیگری در زندگی تغییر و تکامل می یابد، چرا همسرتان تغییر نکند؟ اگر شما مایل به دوباره یادگیری همسرتان نیستید نباید ازدواج می کردید.

9- مهارت های ادراک: در اینجا منظور خودتان نیستید منظور ادراکتان از محیط اطراف و جهان است که بعد از ازدواج تغییر می کند. ادراک این است که من باور دارم مرد خوشبختی در ازدواجم هستم. برای من مهم این است که دید خوبی از زندگی به همسرم بدهم.

برای من مهم این است که همسرم باعث شود دید مثبتی بدست آورم. البته منظور این نیست که به صورت غیر واقعی خودتان را خوشحال نشان دهید. در ارتباط بین زن و شوهر، نوع ادراک یا تفکر هر یک، بر رفتار و درک متقابل تأثیرگذار است. درک درست از نیازهای خودتان و همسرتان و انتقال آن به یکدیگر یکی از مهارت های مهم در ازدواج موفق است.

10- مهارت مبارزه: زمانی که شروع به مبارزه می کنید باید مبارزه ای عادلانه داشته باشید.مبارزه با هدفتان. مبارزه تان نباید طولانی شود و ساعت ها به طول بی انجامد زیرا همسرتان را آزرده می کند.. به همسرتان اطمینان دهید که کاری که انجام می دهید با عث خوشحالی اوست.مبارزه با اهداف شما را از رکود خارج می کند و باعث افزایش امید به زندگی مشترک می شود. اگر در رسیدن به اهدافتان دچار اشتباه شدید دوباره انجام دهید.موفق می شوید.

ادامه مطلب / دانلود

ازدواج و جشن عروسی یک بار در طول عمرتان بیشتر تجربه نمی‌شود. و این روز، شادترین روز هر خانمی در زندگیش است. چه چیزی می‌تواند از یک جوش قرمز که فقط یک روز قبل از عروسی‌تان سبز شده است بدتر باشد؟! آیا دوست دارید در عکس‌های عروسی‌تان چاق بنظر برسید؟ چه می‌شود اگر چیزی را برای روز عروسی خود فراموش کنید؟

کارهایی که باید پیش از عروسی‌تان انجام دهید

تمام این‌ها کابوس‌هایی هستند که نباید آن‌ها را دست کم بگیرید! در این متن ما یک راه حل ساده‌ی ۹ مرحله‌ای را به شما ارائه می‌کنیم تا هیچ چیزی بهترین روز زندگی شما را خراب نکند. این مراحل را باید ۷ روز قبل از روز عروسی‌تان پیگیر شوید.

۱- یک چک لیست تهیه کنید

چک لیستی از همه‌ی چیزهای مهم درست کنید، بنابراین می‌توانید مطمئن شوید که انجام هیچ کاری را فراموش نخواهید کرد. می‌توانید بعداً از این لیست برای یادآوری انجام کارها نیز استفاده کنید. بعلاوه، بعداً آرامش خواهید داشت، چرا که لیستی از کارهایی که باید انجام دهید روبروی شماست و دلهره نخواهید گرفت.

۲- درباره‌ی برنامه‌های جایگزین فکر کنید

فقط نوشتن چک لیستی از کارهایی که باید انجام شود کافی نیست! برای روزی به بزرگی روز عروسی‌تان، بهتر است که بجای اظهار پشیمانی، جوانب احتیاط را رعایت کنید! از اینرو مطمئن شوید برای زمانی که چیزی اشتباهی شد یا کاری به خوبی پیش نرفت، برنامه‌های جایگزینی در نظر گرفته‌اید.

۳- یک دوره‌ی آزمایشی داشته باشید

بجای اینکه صبر کنید تا نتیجه‌ی آرایش و مدل مویتان را روز عروسی ببینید، بهتر است یکبار یک دوره‌ی آزمایشی داشته باشید تا مطمئن شوید که چه شکلی خواهید شد. اگر احتیاج شد می‌توانید تغییراتی ایجاد کنید، مثلاً در موردی که فکر می‌کنید چیزی مناسب شما نیست.

۴- لباس و کفشتان را امتحان کنید

شما میلیون‌ها بار لباستان را امتحان می‌کنید! اما برای آخرین بار، یک هفته قبل از عروسی‌تان هم دوباره امتحانش کنید. در مواردی ممکن است شما کمی وزن کم کرده یا برعکس کمی هم تپل تر شده باشید، می‌توانید در چنین مواردی از خیاطتان بخواهید تا تغییرات مورد نیاز را روی لباستان اعمال کند. به همین شکل، کفش‌هایتان را هم تست کنید تا مطمئن شوید که به خوبی اندازه‌ی پایتان است. حالا لباس و کفش‌هایتان را باهم بپوشید تا ببینید آیا می‌توانید بخوبی با آن‌ها راه بروید، برقصید و تمام کارهایی که روز عروسیتان قرار است انجام دهید را انجام بدهید؟

۵- رژیم زیبایی بگیرید

از یک متخصص، مشاوره بگیرید و یک رژیم زیبایی خاص مناسب پوستتان را تنظیم و اجرا کنید. با پاک‌کننده‌های مخصوص صورت و آن دسته از محصولاتی که مخصوص عروس‌ها تولید شده است، چربی بیش از اندازه‌ی پوستتان را بگیرید. حواستان هم باشد که اگر پوست حساسی دارید، محصول جدیدی را که پیش‌تر از آن استفاده نکرده‌اید امتحان نکنید.

۶- به خودتان استراحت دهید

یک هفته قبل از عروسی‌تان، از رفت و آمد خیلی زیاد بپرهیزید. تا آنجایی که ممکن است داخل خانه بمانید و از نور خورشید دور باشید. اگر هم می‌خواهید برنزه کنید، همیشه می‌توانید به سراغ اسپری‌های برنزه کننده بروید. به یک مرکز اسپا و ماساژ مراجعه کنید و کمی به خودتان برسید و آرامش کسب کنید.

۷- دندان‌هایتان را سفید کنید

در روز عروسی‌تان، کاری که باید انجام دهید این است که خیلی بخندید! بنابراین به یک دوره‌ی جرم گیری دندان نزد دندان پزشکتان بروید تا مطمئن شوید هنگامی که لبخند می‌زنید دندان‌هایتان همچون مروارید سفیدند. همچنین لبخند زدنتان را روبروی آینه میلیون‌ها بار تمرین کنید، تا اینکه در آن روز بزرگ به بهترین شکلی که می‌توانید بخندید.

۸- آب بیشتری بنوشید

آب، پوست شما را از داخل پاکسازی می‌کند. هیچ مقدار و هیچ نوع آرایش و رژیم زیبایی نمی‌تواند این کار را برایتان انجام دهد! از این رو مطمئن شوید که ۷ روز قبل از عروسی‌تان بیشتر و بیشتر از قبل آب می‌نوشید تا پوستی درخشان و روشن پیدا کنید.

۹- به اندازه‌ی کافی بخوابید

اگر کم بخوابید، نه تنها پوستتان آویزان می‌شود، بلکه زیر چشمانتان هم خورجین کبود زشتی پدیدار خواهد شد! بنابراین مهم نیست چه کار می‌کنید، قبل از عروسی‌تان باید به اندازه‌ی کافی بخوابید.

حالا نوبت این است که تمام غذاهای چرب و بدون ارزش غذایی را کنار بگزارید. واقعاً زمان این نیست که خطر کنید. بنابراین اطمینان حاصل کنید که یک رژیم غذایی سالم حاوی آجیل‌ها، غلات، برنج قهوه‌ای، میوه‌ها و سبزیجات دارید. برایتان آرزوی موفقیت و خوشبختی می‌کنم عروس خانم.

ادامه مطلب / دانلود

واقعاً دوست دارید مراسم عروسی‌تان را چه طور برگزار کنید؟ می‌خواهید بی‌خیال جشن شوید یا اینکه دوست دارید کمتر از عروسی نوه ملکه الیزابت نباشد و کاری کنید که دوست و آشنا به شما غبطه بخورند؟ اصلا می‌دانید که با شرایطی که دارید چه نوع جشنی به دردتان می‌خورد؟ قرار است بعد از انجام این تست به جواب همه سۆال‌ها برسید. پس اول یک قلم بیاورید و بعد بروید سراغ دلتان بروید.

دوست دارید جشن عروسیتان چطور باشد؟

1- قرار است چند نفر را به عروسی‌تان دعوت کنید؟

یک نگاهی به فهرست میهمان‌هایتان بیندازید. بعد پیش خودتان قضاوت کنید که شما را یاد چه می‌اندازد.

الف) شناسنامه. فقط اسم پدر و مادرهایمان در آن است. فقط خودمان و پدر و مادرهایمان. بعد هم خواهرها، برادرها، داماد‌ها و عروس‌های خانواده و شاید هم نوه‌ها. همین!

ب) فهرست آخرین میهمانی دوستانه‌ای که گرفتیم. همه دوستان مشترک و همه کلاسی‌هایی که می‌شناسیم. یک جمع دوستانه و جوان.

ج) فهرست میهمانی‌های آخر هفته‌ای مادر. همه فامیل و آشناها به اضافه آنهایی که فقط سال‌به‌سال ایام عید همدیگر را می‌دیدیم. البته دوستان نزدیک خودمان هم دعوت هستند.

د) فهرست یک میهمانی شاهانه. انگار که عروسی دختر شاه پریان است، فامیل و دوست و آشنا تا همکارهای پدر و مادر همه هستند. هر کسی که زمانی با آنها سلام و علیک داشتیم دعوت است!

2- دوست دارید در شب عروسی چه لباسی بپوشید؟

الف) یک چیزی که اصلا شبیه لباس‌های معمولی نباشد. یک لباس غیرمتعارف و خارج از تصور همه. می‌خواهم فقط یک لباس شب بلند بپوشم که رنگش زیاد مهم نیست. اگر سفید باشد که حتما یک کلاه سفید بزرگ هم روی سرم می‌گذارم!

ب) یک پیراهن سفید یا عاجی معمولی که یقه‌اش قلبی شکل است با دامن بلند راسته. یک چیزی که هم ساده باشد و هم زیبا. البته دوست دارم روی لباسم یک کمربند نقره‌ای داشته باشم یا کیف نقره‌ای به دست بگیرم. حالا یک هارمونی شیک احساس می‌شود!

ج) یک لباس عروس سبک که بتوانم با آن راحت باشم و همه حواسم به این نباشد که سنگینی دامنم را چه کار کنم. یک پیراهن عروسی شیک و البته نه چندان پوشیده که آدم را به یاد الهه‌های یونانی بیندازد. نه فقط یک عروس!

د) یک لباس عروس کامل با همه تزییناتی که می‌تواند داشته باشد. درست مانند یک شاهزاده خانم. یک دامن پفی بزرگ با پارچه ساتن اصل و توری که روی زمین کشیده شود و کلی طلا و جواهرات!

3- برای انتخاب سالن عروس چه فکری دارید؟

هیچ فکر کرده‌اید که می‌خواهید در چه جور جایی عروسی‌ بگیرید؟
الف) دنبال جایی برای عروسی‌مان نیستیم. فقط یک جایی که خطبه عقد را بخوانند و یک سفره کوچک عقد هم داشته باشد، شاید خانه یکی از خانواده‌های خودمان. البته همان دفترخانه برایمان کفایت می‌کند.

ب) جایی که خودمانی باشد. زیاد مهم نیست که کجا باشد. همین که بتوانیم چند ساعت را کنار دوستانمان شاد باشیم و شب عروسی‌مان را جشن بگیریم کافی است. حالا پارکینگ خانه پدر من باشد یا یکی از طبقه‌های خانه پدری همسرم.

ج) یک جای خوش رنگ و لعاب. جایی که فضای قشنگی داشته باشد مثل یک باغ بزرگ در اطراف تهران. هر جایی که بشود خودمان هر طوری که دوست داریم به آن سر و شکل بدهیم و البته جای کافی هم برای همه فامیل داشته باشد. طراحی‌اش مهم نیست فقط باید بزرگ باشد.

د) یک سالن عروسی تمام عیار با همه جزئیات، نورپردازی و گل‌آرایی خوب، سقف بلند و لوسترهای آویزان. نباید هیچ‌ کم و کسری داشته باشد. باید طوری باشد که میهمان‌ها فکر کنند آن شب وارد یک قصر پر نور و رویایی شده‌اند.

4- درباره گل‌های سالن عروسی و دسته‌گلی که می‌خواهید کمی فکر کنید. برای آنها چه تصمیمی دارید؟

الف) کار خاصی نمی‌کنیم. شاید فقط یک دسته‌گل کوچک دستم بگیرم و از همان گل هم روی کت داماد بزنم درست مانند چیزی که تا امروز رسم بوده است. این جوری عروسی‌مان شاید کمی رسمی‌تر هم بشود!

ب) از گل‌های ریز استفاده می‌کنم، رزهای مینیاتوری یا غنچه‌های رز. گوشه و کنار محل عروسی هم دسته‌های غنچه را می‌گذارم. فکر می‌کنم غنچه برای عروسی بهترین انتخاب باشد. البته زیاده‌روی نمی‌کنم!

ج) انتخاب دسته‌گل زیاد مهم نیست فقط می‌خواهم از هر گلی که برای دسته‌گل انتخاب کردم مقدار زیادی گلبرگ‌های پرپر شده داشته باشم که به محض ورود روی سرم بریزند. می‌خواهم تمام مدت وقتی در سالن راه می‌روم زیر پایم گل باشد!

د) شک ندارم که برای انتخاب دسته‌گل و گل‌آرایی سالن عروسی همه تهران را زیر و رو می‌کنم. شاید به باغچه‌ها و بازارهای گل دور و بر شهر هم سری بزنم. باید تازه‌ترین گل‌ها با عجیب‌ترین طراحی در سالن عروسی باشد. یک گل‌آرایی عجیب و باورنکردنی!

برای گرفتن یک عروسی کاملا خصوصی و خانوادگی اصلا لازم نیست کار خاصی انجام دهید. همین که یک دسته‌گل کوچک دست بگیرید و فضا را کمی عوض کنید کافی است.

5- همین الان که دارید نقشه‌های شب عروسی‌تان را مرور می‌کنید چه چیزی بیشتر از همه نگرانتان می‌کند؟

الف) خبر ندادن به بعضی از دوستان و آشنایان. می‌ترسم آنهایی که دعوت‌شان نکرده‌ایم از دست ما ناراحت شوند و تا مدت‌ها این دلخوری ادامه پیدا کند.

ب) هماهنگ شدن همه کارها در روز جشن. اگر نخواهیم کارها را به یک کترینگ خوب بسپاریم آن وقت جفت‌وجور کردن خیلی چیزها شاید برایمان سخت باشد. اینکه همه چیز سر جایش اجرا شود خیلی مهم است.

ج) نگران هستم که همه میهمان‌ها نتوانند به عروسی ما بیایند. به‌خصوص اینکه عروسی‌مان را می‌خواهیم در شهر دیگری برگزار کنیم. می‌ترسم فامیلم نتوانند برای عروسی راهی سفر شوند و آن وقت من جلوی خانواده همسرم خجالت‌زده شوم.

د) میهمانی که بزرگ باشد همه چیز نگران‌کننده می‌شود. تعداد زیادی میهمان باکلی جزئیات.آیا مدیر سالن از پس همه‌چیز برمی‌آید؟

6- هر عروس و دامادی دوست دارد که بعد از مراسم نظر میهمان‌ها را درباره جشن عروسی خود بداند. اگر قرار باشد از زبان میهمان‌ها سه کلمه درباره عروسی‌تان بشنوید آن سه کلمه کدامند؟

الف) خصوصی، بدون ایراد و بدون ریخت و پاش

ب) گرم، بامزه و منحصر به فرد

ج) شاعرانه، بی‌عیب و خیره‌کننده

د) عجیب، رۆیایی و فراموش نشدنی

نتیجه تست:

اگر بیشتر پاسخ‌هایتان الف است:

چه امتیازی دارد: رمانتیک بهترین صفتی است که می‌شود برای تعریف این جور مراسم استفاده کرد. فرار کردن از دست عالم و آدم و یک میهمانی خصوصی دو نفره می‌تواند برای خودش دنیایی هیجان داشته باشد. البته حضور پدر و مادرها و خانواده نزدیک چیزی از این هیجان کم نمی‌کند. شما از آن آدم‌هایی هستید که در زندگی همیشه دو نفری کاری برای انجام دادن و لذت بردن از لحظه‌ها دارید.

مناسب چه کسانی است: اگر زوج رویاپردازی هستید و دوست دارید که زندگی‌تان را یک جور خاص شروع کنید بهترین شیوه را انتخاب کرده‌اید. یک زوج همیشه فراری که دوست ندارند قشنگ‌ترین لحظه‌های زندگی‌شان را با کسی شریک شوند. اگر نظرتان به این عروسی خصوصی است به هیچ‌چیزی فکر نکنید.

مهم این است که هر دو این طور می‌خواهید.

خوبی‌اش چیست؟ معلوم است دیگر! اینکه هیچ پولی از جیب‌تان نمی‌دهید و می‌توانید با هزینه‌ای که برای راه انداختن یک مراسم بزرگ باید پرداخت می‌کردید برای اول زندگی‌تان حسابی نقشه بکشید.

اصلا همه‌اش را می‌توانید صرف یک ماه‌عسل گران‌قیمت در خارج از کشور کنید!

حواستان باشد که: چون عروسی نگرفته‌اید حداقل برای ماه عسل‌تان درست و حسابی برنامه بریزید. یک مسافرت ساده تا شمال ایران هم برنامه می‌خواهد. این یکی دیگر شوخی‌بردار نیست و نمی‌شود همین‌طور بدون برنامه‌ریزی به جاده زد. اگر عروسی‌تان در روز به‌خصوصی باشد که قضیه بدتر هم می‌شود. باید هم حساب ترافیک راه یا نبودن بلیت هواپیما را بکنید و هم برای ماندن در شهری که انتخاب کرده‌اید برنامه دقیق داشته باشید. مطمئن باشید اگر برای این یکی کم وقت بگذارید بعدها خیلی پشیمان می‌شوید!

اگر بیشتر پاسخ‌هایتان ب است:

چه امتیازی دارد: یک جشن راحت و خودمانی. نه خیلی ساده است و بی‌زرق و برق و نه خیلی پر ریخت و پاش و شلوغ. انگار که در یک آخر هفته قرار باشد همه دوستان‌تان را دور هم ببینید. چه‌قدر به شما خوش می‌گذرد؟ مطمئن باشید روز عروسی‌تان هم همان قدر خوش هستید. همه چیز شبیه یک میهمانی دوستانه است فقط همه لباس‌های رسمی‌تری پوشیده‌اند!

مناسب چه کسانی است: این نوع خاص عروسی نشان‌دهنده سبک زندگی عروس و داماد است. پس اگر آدم‌های رفیق بازی هستید و هر روز با کلی از آنها سر و کار دارید بهتر است سراغ جشنی بروید که تعداد زیادی از دوستان‌تان در آن شرکت دارند. رابی ویلیامز و آیدا فیلد هم دوستان زیادی داشتند و هم کلی توله سگ بامزه که باید در جشن‌شان می‌آوردند. بهترین راه برای آنها همین بود که مراسم را ساده و در خانه بگیرند تا سگ‌ها هم از پیوند آنها لذت ببرند. این دلیل خاص زوج آمریکایی برای داشتن این عروسی بود. حالا شما هم باید برای خودتان دلیل خاصی داشته باشید. این وسط چه دلیلی بهتر از دوست‌های خوب‌تان که همیشه با شما هستند!

خوبی‌اش چیست؟ به جای تحمل افرادی که همه هم‌سن و سال پدر و مادرتان هستند و دیگر توانی برای بزن و بکوب و شادی ندارند در عروسی‌تان کلی آدم جوان دارید که می‌شود روی هر کدام‌شان برای داشتن یک شب رۆیایی حساب کرد. عروسی دوستانه عروس و داماد را تا آخر شب سرپا نگه می‌دارد و معمولا از آن جشن‌هایی می‌شود که تا بعد از نیمه شب هم ادامه پیدا می‌کند. ضمن اینکه برگزاری مجلس عروسی در خانه پدری می‌تواند از هزینه‌ها کم کند.

چه مشخصه‌ای دارد؟ زیاد هزینه‌ای برای حاشیه‌های عروسی نمی‌دهید. بیشترین کاری که می‌خواهید بکنید اجاره چند دست میز و صندلی است. شاید اصلا احتیاجی نشود. در نهایت می‌خواهید رومیزی‌ها را سر و شکل مناسب‌تری بدهید. البته می‌توانید کاری کنید که از حالت میهمانی‌های دوستانه در بیاید؛ روی دستمال‌های کاغذی میزها اسم میهمان‌ها را بنویسید و جایشان را تعیین کنید. این طوری دوستان‌تان هم احساس می‌کنند که به جمع رسمی‌تری وارد شده‌اند.

حواستان باشد که: جمع شدن دوستان دلیل بر این نمی‌شود که مسن‌ترهای جمع را فراموش کنید. اگر نمی‌توانید خودتان تمام امور تدارکات را انجام بدهید بد نیست از یک کترینگ ساده که هزینه زیادی نداشته باشد کمک بخواهید. بهتر است یکی دو نفر خدمه در آن روز به کمک اعضای خانواده بیایند. البته نکته اینجاست که هر قدر هم خدمه کارها را انجام دهند چون عروسی در خانه است شما میزبان اصلی تلقی می‌شوید و شاید برای مسن‌ترها توقع پذیرایی بیشتر باشد. در هر حال یک نکته دیگر هم یادتان باشد که بعد از عروسی نباید توقع داشته باشید میز و صندلی‌ها به همان حالت روز اول شان باقی مانده باشند. خوشحالی جوان‌ترها بعضی اوقات سر اسباب خانه خالی می‌شود!

اگر بیشتر پاسخ‌هایتان ج است:

چه امتیازی دارد: خیلی بستگی دارد که بخواهید چه قدر دوست و فامیل دعوت کنید. اگر قرار است مراسم عروسی را در شهری دیگر بگیرید که نزدیک است نباید زیاد نگران باشید. فامیل برای آب و هوا عوض کردن هم که شده سری می‌زنند اما اگر دور است باید برای اقامت‌شان حتما فکری کرده باشید. عروسی‌های فامیلی اگرچه کوچک‌تر از عروسی‌های پر ریخت و پاش هستند اما دلیل نمی‌شود که جلوه‌ای نداشته باشند. این نوع مراسم ها معمولا خودمانی هستند اما رسمی و به‌جا برگزار می‌شوند!

مناسب چه کسانی است: به تازگی‌ رسم شده که عروس و داماد مراسم را در شهری ساحلی می‌گیرند و همه دوست و آشنا را به آنجا می‌کشانند. این همه یک مراسم رۆیایی است. یاگر هم به خانه پدری عروس یا داماد در شهرستان می‌روید که هم فال است و هم تماشا. باید اهل سفر باشید تا به این جور عروسی‌ها تن بدهید. برای کسانی که عاشق خانواده و اقوام‌شان هستند بهترین گزینه این سبک عروسی‌هاست. میهمانی‌هایی که همه اقوام باشند تا کسی بعدها گله‌مند نشود. دوست‌ها را می‌شود بعدا به یک جشن خصوصی‌تر در خانه دعوت کرد.

خوبی‌اش چیست؟ گفتیم که هم فال است و هم تماشا. شاید عروسی در شهری دیگر برای شما زیاد ذوقی نداشته باشد اما خوبی‌اش این است که تا دلتان بخواهد به فامیل و اقوام خوش می‌گذرد. انگار که همه با هم به مسافرت آمده باشید! عروسی‌هایی که در آن فامیل زیاد باشند یا مراسم در شهرستان دیگری باشد معمولا با یک روز تمام نمی‌شود. فامیل از دو سه روز قبل شروع می‌کنند به پایکوبی و بساط همه جور رسم و رسومی هم برپاست.

چه مشخصه‌ای دارد؟ اگر مراسم را در سالن می‌گیرید که باید به طراح مراسم اختیار بدهید. اما اگر باغی را اجاره کرده‌اید و قرار است کارهای هماهنگی با خودتان باشد بد نیست کارهایی برای جذابیت بیشتر عروسی‌تان انجام بدهید. مثلا کیف‌های کاغذی کادویی بگیرید و در آنها مجسمه‌ای کوچک عروس و داماد یا عکس یادگاری خودتان را بگذارید و به‌عنوان کیف خوشامدگویی به میهمان‌ها تقدیم کنید.

حواستان باشد که: باید کاری کنید فامیل از ارج و قربی که برایشان قائل شده‌اید حسابی لذت ببرند. در واقع باید یک جوری هوای فامیل را داشته باشید تا بعد مراسم‌تان را با دیگران مقایسه کنند و شروع نکنند به بهانه و ایراد گرفتن! هر قدر برنامه‌هایتان منظم‌تر باشد نشان می‌دهد که چه قدر برای میهمان‌ها ارزش گذاشته‌اید. البته برنامه‌ریزی را طوری انجام بدهید که نه تبدیل به وسواس شود و نه یک جور نمایش به نظر برسد. گاهی ریخت و پاش زیادی، اقوام را به این فکر می‌اندازد که می‌خواهید برایشان نمایش اجرا می‌کنید!

به جای تحمل افرادی که همه هم‌سن و سال پدر و مادرتان هستند و دیگر توانی برای بزن و بکوب و شادی ندارند در عروسی‌تان کلی آدم جوان دارید که می‌شود روی هر کدام‌شان برای داشتن یک شب رۆیایی حساب کرد. عروسی دوستانه عروس و داماد را تا آخر شب سرپا نگه می‌دارد و معمولا از آن جشن‌هایی می‌شود که تا بعد از نیمه شب هم ادامه پیدا می‌کند. ضمن اینکه برگزاری مجلس عروسی در خانه پدری می‌تواند از هزینه‌ها کم کند

اگر بیشتر پاسخ‌هایتان د است:

چه امتیازی دارد: یک لباس عروس کامل با انواع و اقسام جواهرات و مدل مو و آرایشی که چیزی کمتر از دختر شاه‌پریان ندارد. از طرف دیگر کت و شلواری که قیافه داماد را شبیه شاهزاده‌های توی قصه‌ها می‌کند. یک عروسی کامل که باب میل خیلی‌هاست. گذشته از همه هزینه‌هایش دیگر جایی برای ایراد گرفتن‌ها باقی نمی‌گذارد!

مناسب چه کسانی است: باز هم مسئله سبک زندگی‌ها به میان می‌آید. معمولا عروس و دامادهایی که خیلی اهل رفت‌وآمد هستند و به تک‌تک آدم‌هایی که توی زندگی‌شان آمده‌اند احترام می‌گذارند دوست دارند که در شب عروسی همه دور هم جمع باشند. هرچه باشد فقط یک شب عروسی است و دیگر هم قرار نیست در عمرشان تکرار شود پس چه بهتر که هرچه دارند و ندارند را رو کنند و شب رۆیایی زندگی‌شان را به بهترین شکل ممکن جشن بگیرند. اگر آدم شلوغی هستید و اهل رفت‌وآمد باید بگوییم که انتخاب‌تان درست بوده. یک عروسی مجلل و شلوغ می‌تواند برای همیشه آرام‌تان کند.

خوبی‌اش چیست؟ هرچه در خواب و خیال برای شب عروسی‌تان داشتید می‌توانید اجرا کنید. یک طراح لباس خوب و یک کترینگ مناسب همه نقش‌های شما را اجرا کرده به واقعیت تبدیل می‌کنند. البته اگر در نیمه راه نقشه کشیدن‌ها جیب آقای داماد خالی نماند!

چه مشخصه‌ای دارد؟ وقتی دارید این همه برای عروسی‌تان خرج می‌کنید و از جان و دل و البته از جیب آقای داماد مایه می‌گذارید پس سعی کنید که چیزی کم و کسر نباشد تا سورتان کامل شود. در یک چنین عروسی باشکوهی باید به فکر همه چیز باشید. از نوشیدنی‌هایی که قرار است در کافه کنار حیاط سالن عروسی‌تان دست و پا کنید تا تک تک آهنگ‌هایی که می‌خواهید گروه نوازنده برایتان اجرا کند. با این جزئیات و دقت! می‌توانید برای زمان شام هم گروه نمایش بیاورید و همین طور که میهمان‌ها مشغول خوردن غذا هستند از نمایش پانتومیم یا کمیک گروه نمایش لذت ببرند. کلا باید برای هر تکه ماجرا نقشه داشته باشید. پس ساده نگیرید و با طراح مراسم حتما برای سرگرمی‌های شب عروسی صحبت کنید. یک چنین عروسی مجللی مسلما به حواشی زیادی احتیاج دارد.

حواستان باشد که: ریخت و پاش زیاد این احساس را در میان دوست و آشنا به‌وجود نیاورد که دارید به آنها فخرفروشی می‌کنید. اینکه همه کارها را خودتان انجام بدهید کمی برای فامیل نزدیک سنگین است. به‌خصوص اگر در شب عروسی برخودتان طوری باشد که نشان بدهد کنترل همه چیز در دست‌تان است. بگذارید یک کارهایی را هم دیگران بکنند. از روی عمد دیگران را هم وارد جریان عروسی و تهیه تدارکات آن کنید تا ظاهرتان خودخواه و خودنما جلوه نکند!

ادامه مطلب / دانلود
نمایشگاه‌های همسریابی شانگهای، جایی که مردان و زنان مجرد در آن به دنبالی زوجی برای خود می گردند این روزها بیش از گذشته شلوغ به نظر می رسد.

به گزارش سی.ان.ان، پارک “خلق” در شانگهای یکی از مکان هایی است که به نمایشگاه همسریابی در این شهر تبدیل شده و آخر هر هفته والدین یا خود افراد جویای همسر به آن مراجعه می کنند تا زوج مناسب را شناسایی کنند.

تصویر آخر هفته در این پارک، افراد پیر و جوانی است که در محوطه نمایشگاه جایی که آگهی ها نصب شده است، قدم می زنند، مقابل یادداشت مشخصات افراد مایل به ازدواج می ایستندٰ و اگر موردی نظرشان را جلب کرد آن را یادداشت می کنند.

نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر

در حالی که روابط غیر رسمی زوج های جوان در چین رو به افزایش است خانواده ها برای کاهش اثرات مخرب اینگونه روابط به این محل می آیند تا خود برای فرزندشان زوجی مناسب پیدا کنند.

در کنار این، معمولا خود افراد جویای زوج، آخر هفته ها با حضور در این محل ضمن آنکه خود را به عنوان یک جویای همسر معرفی می کنند با کسانی که ممکن است همسر آینده شان باشد آشنا می شوند.

نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر

نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر

گفته می شود به دلیل سیاست های جمعیتی حکومت چین بیشتر جوانانی که در دهه 1980 به دنیا آمده اند، خواهر یا برادر ندارند و به همین خاطر اینگونه مراکز راهی است که می تواند آنها را در ازدواج کردن و یافتن شخص مورد علاقه شان یاری دهد.

این مرکز از سال 2004 تشکیل شده است و با اینکه برطبق آمار دولتی چین، تعداد مردان 34 میلیون نفر بیشتر از زنان است، مسئولین مرکز می گویند مشتریان زن سه برابر مردان هستند.

گفته می شود به دلیل محدودیت هایی مثل پرداخت حق ثبت نام 500 دلاری برای زنان (مردان می توانند رایگان ثبت نام کنند)  و همچنین محدودیت سنی برای زنان (زیر 33 سال) بسیاری از زنان نمی توانند مرد مورد علاقه خود را پیدا کنند.

نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر

از سوی دیگر باوجودی که تعداد مردان نسبت به زنان در این کشور بیشتر است، مردان چینی تمایل دارند با درنظر گرفتن شرایط خاص سنی و تحصیلی با زنان ازدواج کنند و به همین خاطر برخی از دختران و زنان چینی به ویژه آنانی که مطلقه هستند مجرد باقی می مانند؛ این در حالی است که حضور مردان مسن در میان جویندگان زوج در این مراکز به چشم می آید.

نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر
نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر
نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر
نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر
نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر
نمایشگاه همسریابی در چین! +تصاویر

ادامه مطلب / دانلود
با وجود اینکه شوهر هر کس، منحصر به فرد است، اما همواره به یاد داشته باشید که اساساً همه ی آنها چون شوهر هستند، ویژگی های مشترک بسیاری نیز دارند. شما می توانید با شناخت این ویژگیها، زندگی بهتر و شادتری برای خود و همسرتان بسازید!

حقایقی درباره‌ی شوهر شما

به شوهرتان، اعتماد کنید!

آیا می خواهید همسر خوبی باشید؟ پس به شوهرتان، اعتماد کنید! با اعتماد کردن، در او احساس قدرت به وجود می آورید. و این احساس قدرت، می تواند بزرگترین حامی شما در زندگی باشد. گذشته ازین، مردانی که اعتماد همسرانشان را از دست داده اند، قدرت کمتری برای مبارزه با مشکلات محل کار خواهند داشت.  اگر همسر یک مرد، به او اعتماد نداشته باشد، اعتماد هیچ کس دیگر به حال او مفید نخواهد بود!

البته منظور ما از اعتماد کردن، این نیست که شما اجازه دهید هر اشتباهی از سوی همسرتان، زندگی تان را نابود کند! بلکه اعتماد کردن می تواند حتی به این معنا نیز باشد که او را تشویق کنید اهدافش را گسترش دهد و برای این أمر، به او اعتماد کنید. وقتی هم که نیاز به کمک و حمایت شما دارد، تلاشتان را از او دریغ نکنید. با اینکار به او توانایی زیادی می بخشید.

حقیقتی ساده درباره ازدواج

هر کدام از ما در زندگی برای خوشبختی، هدفی داریم. ولی معمولاً آن را بسیار دشوار و پیچیده توصیف می کنیم. در حالیکه یک حقیقت ساده در ازدواج وجود دارد و آن اینکه:

« اگر می خواهید شریک زندگی تان، خوشبخت تر شود، کاری کنید که خودتان خوشبخت تر شوید! »

اگر یک خانم خانه دار هستید، یاد بگیرید که از انجام وظایف خانه لذت ببرید. اگر شاغل هستید کارتان را دوست داشته باشید. وقتی شما از کاری که می کنید راضی و خشنود هستید، این رضایت در زندگی زناشویی تان، خودش را خیلی آشکار تر از آنچه که فکرش را بکنید، نشان خواهد داد! زیرا زنی شاد، سرزنده و امیدوار خواهید بود که زندگی و فعالیت هایش را با همه سختی هایش، دوست می دارد و ازآن لذت می برد! واضح است که زندگی در کنار چنین زنی، برای یک مرد چقدر لذت بخش تر و راحت تر  از  زندگی در کنار یک زن دلمرده و ناشاد است که از خود و زندگی اش، ناراضی است!

شوهرانِ مهربان!

شوهرانی وجود دارند که هر از گاهی، به همسرشان، شاخه گلی هدیه می دهند. گاهی هوس می کنند که برای همسرشان، چای درست کنند. یا بعضی مواقع، ناگهان احساساتی شده و شما را در غرق در کلمات محبت آمیز می کنند! شاید فکر می کنید که همسران این مردان، باید زنان خوشبختی باشند. حق باشماست! ولی متاسفانه بسیاری از زنان، پس از چندسال، اهمیت این مسائل را فراموش می کنند و جملاتی نظیر این می گویند: «با این سنّت خجالت نمی کشی؟» «بچه ها پیش خودشان، چه فکری می کنند؟»

اگر شما نیز ازین دسته زنان هستید، کمی بیندیشید. مطمئن باشد هیچ دلیلی که نشان دهد محبت همسران به هم، ناپسند است وجود ندارد. از همسرتان تشکر کنید. و بالاتر از آن، از خداوند نیز به خاطر عنایت فرمودن چنین همسری، قدردانی کنید. مطمئن باشید تشکر شما ، روحیه مهر ورزی را در همسرتان، بالاتر نیز خواهد برد.

اگر هم از آن دسته خانمهایی هستید که همسرانشان، این عادت های خوب را پس از چند سال زندگی از دست داده اند، می توانید علت آن را درون خود جستجو کنید. شاید قدردانی شما آن قدر نبوده است که انگیزه ی مهر ورزی او را استمرار دهد.

وقتی شوهرتان به خانه می آید…

با خودتان قرار بگذارید که هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در 90 دقیقه ی اولِ ورود همسرتان به خانه ، به او نگویید. آسمان که به زمین نمی آید! این همه ساعت ، از صبح، مشکل را در دل خود داشته اید تا او به خانه برگردد و به او بگویید، یکی دو ساعت دیگر هم رویش!

برای مردی که از سرِ کار بر می گردد، هیچ چیز مهمتر و خوشحال کننده تر از شما نیست، در حالیکه با لبخندی بر لب و فنجانی چای منتظر بازگشت او بوده اید! لذا این مسئله، در روایات ما صراحتاً بیان شده است که «به هر زنی که به شوهرش جرعه ای آب بنوشاند پاداش فراوانی داده می شود و شصت گناه از او بخشوده می شود.» [1]

جمعه های دوست داشتنی!

روز های جمعه را به خانواده و همسرتان، اختصاص دهید و کارهایی که هر دوی شما دوستشان دارید را با هم انجام دهید.

شما خانم محترم! نقشی اساس دارید. رئیس، شما هستید! بیاموزید که از خوشی های کوچک زندگی، لذت ببرید. هر 5 شنبه، کارهای یک هفته تان را بررسی کنید و ببینید که در طول آن یک هفته، چطور رفتار کرده اید؟ سپس برنامه ریزی کنید که در روز جمعه، رفتار بهتری داشته باشید و درباره نتیجه بررسی 5 شنبه تان، با همسر خود، گفت و گو کنید و سوء تفاهمات را برطرف نمایید. (البته نتیجه ی بهتر وقتی حاصل می شودکه هر دوی زن و شوهر، این کار را انجام دهند) و به یاد داشته باشید: همانگونه که خطا کردن، مخصوص انسانهاست، بخشش نیز مخصوص انسانهاست! رسول خدا (ص) فرمود : «…به یکدیگر ستم نکنید و کینه نورزید» [2] و نیز فرمود : «از کسی که به تو ستم کرده درگذر و به آن که از تو بریده است بپیوند و به آن که تو را محروم کرده، بخشش کن!» [3]

دوستانتان را ارزیابی کنید!

دوستان شما چه کسانی هستند؟ نصیحت چه کسانی را می پذیرید؟ با چه کسانی مشورت می کنید؟

در زندگی هر کدام از ما پیش آمده است که درباره کار یا زندگی شخصی مان، به بن بست رسیده باشیم. آن وقت است که اگر دوست خوبی نداشته باشیم، با سر به زمین می خوریم. چه کار باید کرد؟ دوستانتان را ارزیابی کنید تا خوب ها و یاری دهنده ها  از بدها و سوءاستفاده گران ، متمایز شوند. اگر خیلی عالی هم نبودند، اشکالی ندارد، هیچ انسانی کامل نیست!  اما آیا شما چند فرد مطمئن را دارید که می توانید افکار درونی تان را با آنان در میان بگذارید و به عنوان افراد عاقل، از آنان کمک بخواهید؟ امیر مومنان علی (ع) می فرمایند: مشورت، اندیشه های صحیح دیگران را برایت به ارمغان می آورد و تو را هدایت می کند. [4]

حقایقی درباره‌ی شوهر شما

به شوهرتان، در نظم بخشیدن به بچه‌ها کمک کنید

کمتر مردی است که در مقابل بچه ها، گیج نشود ! وقتی کوچولوی شما بداخلاقی می کند ، او نمی داند باید چه تصمیمی بگیرد و چه عکس العملی نشان دهد؟

به او کمک کنید تا متوجه شود سیلی زدن، عکس العمل درستی برای حل این مشکل نیست! ساعت های کاری مداوم نیز نمی تواند دلیل خوبی برای «پدر خشنی بودن» باشد! او را متوجه این قضیه کنید که ایجاد تعادل بین کار و خانواده، اولویتی است که در درجه اول قرار دارد. به همسرتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید «هنرِ پدرِ خوب بودن» را کسب کند! مطمئن باشید او از پَسش برمیاید! فقط کافیست که بداند تنها یک زندگی وجود دارد، نه دو زندگی (یکی کاری و یکی خانوادگی!). پس با تعیین اهداف و اولویت بندی آنها، شوهرتان می فهمد که باید اوقاتش را با شما و بچه ها تقسیم کند. آنگاه متعجب خواهید شد از اینکه بعضی از روزهای تعطیل، بدون اینکه شما بگویید، همسرتان، بچه ها را به پارک می برد تا شما بیشتر استراحت کنید!

دانستن برخی حقایق درباره شوهرتان، کار سختی نیست! ولی به آسانی می تواند زندگی تان را شیرین تر و دلچسب تر کند!

البته یادمان باشد که هیچ موفقیتی، یک طرفه حاصل نمی شود و برای کسب نتیجه ی مطلوب، هردوی زن و مرد، باید تلاش کنند! لذا به تلاشهایی که مردان باید بکنند نیز در فرصتی دیگر خواهیم پرداخت.

پی‌نوشت ها:

[1] مفاتیح الحیات . ص 262

[2] مفاتیح الحیات . ص 289

[3] بحارالانوار . ج 75 . ص 71

[4] غرر الحکم . ص 441

ادامه مطلب / دانلود
مطلع شدن از خیانت همسر یک خبر تکان‌دهنده و از لحاظ هیجانی ویران‌کننده است. این واقعه می‌تواند دنیای زوج خیانت‌دیده را به هم بریزد. احساس خشم شدید، طرد شدن، ترک شدن، و بسیاری از احساسات منفی دیگر از جمله پیامدهایی هستند که در اکثر قریب به اتفاق موارد در طرفی که مورد خیانت واقع شده بروز می‌یابد.

خیانت در برابر خیانت!

در این میان ممکن است زوج خیانت‌دیده تصمیم بگیرد همسرش را با خیانت متقابل تنبیه کند به این امید که بتواند دوباره او را به دست بیاورد. اما باید این مهم را دانست که تلافی کردن آن هم به این شکل فقط می‌تواند میزان باقیمانده احتمالی شانس درمان رابطه را از بین برده و از این گذشته سلامت هیجانی فرد تلافی‌جو را با آسیبهای جدی مواجه کند. در این مقاله بر آنیم که مخاطرات تلافی‌جویی از طریق خیانت متقابل را بررسی نماییم.

هدف از تلافی به وسیله خیانت متقابل، تصفیه حساب کردن با همسر خائن است. در این مواقع انگیزه غالب زوج خیانت دیده این است که رفتاری کند که احساس تلخ قربانی شدن (یعنی همان احساسی که خیانت همسر در خودش ایجاد کرد) را در همسر به وجود بیاورد و همان صدمه‌ای را که خیانت همسر به زوجش وارد کرد بر او وارد کند و او را مجبور کند که احساس زوج دیگر را بفهمد و درسی فراموش نشدنی به او بیاموزد. همچنین بسیاری از افراد تلافی‌جو امیدوارند که بعد از آموختن این درس به همسرشان، بتوانند رابطه قبلی‌شان را از سر بگیرند. اما آنچه در اکثر قریب به اتفاق موارد بعد از انتقام اتفاق می‌افتد درست بر عکس انتظار است.

با خیانت در برابر خیانت، نمی‌توان به تصفیه حساب با همسر امیدوار بود. چرا که خیانتِ همسر قبلاً اعتماد و احترام بین زوجین را خدشه‌دار کرده و پیوند عاطفی بین آنها را کمرنگ کرده است. به عبارت دیگر چیزی را که قبلاً از بین رفته و از هم گسیخته شده نمی‌توان دوباره از بین برد و چیز زیاد دیگری هم بین آنها باقی نمانده که گرفتن آن از زوج خائن برای او گران تمام شود. بنابراین خیانتِ متقابل هرگز تأثیری را که زوج خیانت دیده انتظار دارد، در طرف مقابل ایجاد نخواهد کرد.

امید به به‌وجودآوردن احساسِ قربانی شدن در همسرِ خیانت‌کار نیز به جایی نمی‌رسد. در واقع خیانتِ متقابل نه تنها چنین احساسی در طرف خاطی ایجاد نمی‌کند بلکه بر عکس بهانه خوبی برای خیانت‌های بیشتر هم در حال حاضر و هم در آینده به دست او می‌دهد. خیانت متقابل می‌تواند به راحتی سبب شود که زوجِ خائن، خیانت را یک مسئله پذیرفته شده بداند چرا که زوجین هر دو همین کار را کرده‌اند.

خیانتِ متقابل هرگز احساسات تلخی را که در زوج خیانت دیده به وجود آمده در همسر او ایجاد نخواهد کرد، چه برسد به این که او را به درک کم و کیف واقعی این احساسات برساند. همچنین خیانت متقابل به جای ایجاد احساس گناه در همسر خیانت‌کار، بهانه خوبی به او می‌دهد تا احساسات طرف دیگر را کاملاً نادیده بگیرد و پیامدهای رفتارهای خودش را هم کوچک و ناچیز بنمایاند.

با این حساب، بعید است که با این شیوه بتوان درسی به همسر خیانت‌کننده داد. تنها چیزی که خیانت در برابر خیانت به او می‌آموزد نقاط ضعف و خصلت کینه‌جویی زوج آسیب‌دیده است.

همچنین انتقام‌جویی از طریق خیانتِ متقابل احتمال بهبود و از سرگیری مجدد رابطه را ضعیف می‌کند. این رفتار، طرف خیانت‌دیده را از مواجهه با مسائلی که به خیانتِ اولیه‌ی همسر منجر شده دور می‌کند، تعهد زوجین نسبت به یکدیگر را نابود می‌کند و در نتیجه فاصله روانی و عاطفی بین آنها را بیشتر می‌کند و حتی می‌تواند به دشمنی بین زوجین و اقدام به خشونت نیز بینجامد. از سوی دیگر خیانت در برابر خیانت، رابطه آسیب دیده‌ی بین زوجین را پیچیده‌تر و آسیب‌پذیرتر می‌کند طوری که ممکن است هر فرصتی برای بهبود یافتن رابطه را از بین ببرد. از این رو خیانتِ متقابل به هیچ وجه راه خوبی برای ایجاد زمینه مناسب برای بازسازی ارتباط و اعتماد به نظر نمی‌رسد.

مخاطره دیگر ِ خیانت در برابر خیانت، آسیبی است که این رفتار به سلامت فردیِ زوجِ خیانت دیده وارد می‌کند. در این رفتارِ تلافی‌جویانه، طرفِ آسیب‌دیده از خشم استفاده می‌کند تا از خود در برابر درد هیجانی ناشی از خیانت همسر محافظت نماید. نتیجه پیش گرفتن این شیوه، فقط و فقط ابتلا به بیماریهای جسمانی-روانی متعدد است. مواجه شدن با درد و احساسات تلخ و کنار آمدن با آنها (کنار آمدن به معنای تسلیم شدن و انفعال نیست)، راهی است که بهبود فردی را به همراه خواهد آورد و در نتیجه این بهبودی می‌توان به از سرگیری رابطه نیز امیدوار بود.

قبلاً گفتیم که یکی از انگیزه‌های خیانت در برابر خیانت چشاندن طعم تلخ احساسات ناشی از این رفتار در همسر خاطی است. حتی اگر فرض کنیم که این کار اثربخش بیفتد و احساس بد قربانی شدن را در همسر خائن ایجاد کند، اما به قطع و یقین این شرایط موجب نخواهد شد که احساس خوبی در طرفِ تلافی‌جو ایجاد شود. دلیل آن روشن است: واقعیتِ احساس مورد خیانت واقع شدن، آسیب دیدن و مورد بی حرمتی قرار گرفتن همچنان در فرد خیانت‌دیده وجود خواهد داشت و این قابل انکار نیست. بنابراین در پیش گرفتن این ساز و کار کودکانه، تکانشی، ناپخته و نابخردانه یعنی تلافی کردنِ خیانت همسر با عمل مشابه نه تنها از لحاظ روانشناختی فایده‌ای نخواهد داشت بلکه در آینده‌ای نه چندان دور احساس گناه، حسرت و افسوس زیادی را هم در فرد تلافی‌جو ایجاد خواهد کرد.

خیانت در برابر خیانت!

گذشته از این مضرات، خیانت در برابر خیانت خطر دیگری را نیز متوجه فرد تلافی‌جو خواهد کرد. این خطر از جانب فرد سومی خواهد بود که به هر ترتیب وارد چرخه معیوب انتقامگیری شده است.

در نظر داشته باشیم، فردی که از ارتباط با او برای تلافی‌جویی استفاده می‌شود یک انسان است با نیازها و احساسات انسانی و زمانی که به نیت فرد تلافی‌جو پی ببرد احساس قربانی‌شدن و مورد سوءاستفاده واقع شدن خواهد کرد و به این ترتیب شبکه روابط عاطفی زوج خیانت‌دیده پیچیده‌تر از قبل خواهد شد.

این در حالی است که بعد از مواجهه با خیانت همسر زمان مناسبی برای تجربه کردن روابط هیجانی دیگر که می‌تواند مخاطره‌آمیز نیز باشد نیست. بلکه فرصتی است برای کنارآمدن با خود.

(ممکن است در این زمینه ذهن فرد تلافی‌جو و همینطور خود ما دچار قضاوت درباره دیگران شود، برای مثال گفته شود که فرد سوم به خواست خودش وارد رابطه شده و حتماً او هم دلایلی داشته، کسی که مجبورش نکرده بوده و یا این که او خودش این کاره است و …  فرد سوم هر که باشد و مشکلات او هر چه باشد از بار گناه فرد تلافی‌جو در سوءاستفاده از انسانی دیگر کم نمی‌کند).

و آخرین زیان روانی خیانت در برابر خیانت برای زوج تلافی‌جو زیر پا گذاشتن معیارهایی است که تا به حال او را از این رفتار بازداشته است. شاید این معیار برای شخص اخلاقیات و وفاداری و تعهد و … بوده باشد شاید هم تقید به مذهب تا به حال او را  از انجام چنین رفتاری حفظ کرده، به مخاطره انداختن این معیارها- هر چه باشند- در آینده احساس شرمندگی و افسوسی را در فرد تلافی‌جو ایجاد می‌کند که به تصور از خود، رضایت از خود و سلامت او آسیب می‌زند.

همیشه راههای بهتری وجود دارد، این انتخاب ماست که حال و وضع ما را بهتر یا بدتر می‌کند!

ادامه مطلب / دانلود

سن ازدواج و اختلاف سنی زوجین چقدر باشد بهتر است؟

سن ازدواج به عوامل مختلفی ارتباط دارد که می توان به بلوغ جسمی و فکری، توانایی کسب درآمد، پیشرفت تحصیلی و…. اشاره کرد و در کل مرد و زن باید از نظر عقلی و ذهنی به چنان رشدی برسند که بتوانند به راحتی از والدین خود جدا شوند، به خودکفایی دوران بزرگسالی برسند.
سن ازدواج و اختلاف سنی زوجین چقدر باشد بهتر است؟

روان شناسان اختلاف سنی ۴ تا ۷ سال را برای ازدواج پیشنهاد می کنند، ولی به صورت استثنا تفاوت های سنی هم گزارش شده که از معیارهای روان شناختی خارج بوده است ولی موفقیت آمیز بوده اند.

اما سن ازدواج به عوامل مختلفی ارتباط دارد که می توان به بلوغ جسمی و فکری، توانایی کسب درآمد، پیشرفت تحصیلی و…. اشاره کرد و در کل مرد و زن باید از نظر عقلی و ذهنی به چنان رشدی برسند که بتوانند به راحتی از والدین خود جدا شوند، به خودکفایی دوران بزرگسالی برسند. جایگاهی رضایت بخش در بازار کار بیابند. صمیمیت عاطفی و جنسی را در یک رابطه مبتنی بر تعهد تجربه کنند. با افراد در سنین مختلف رابطه دوستانه برقرار کنند. قدرت پذیرش نقش همسر و به تبع آن پدر یا مادر بودن را از ابعاد مختلف روان شناختی و زیستی دارا باشند.

اعتقاد عمومی بر این است که بهترین زمان برای ازدواج بعد از بیست سالگی است، زیرا در این سن زندگی افراد از ثبات بیشتری برخوردار خواهد بود. کسانی که در سنین ۲۴ -۳۰ سالگی ازدواج می کنند آمادگی پذیرش مسئولیت های بیشتری را دارند. درصد طلاق این افراد به کمترین حد خود می رسد.

ازدواج که رابطه ای پایدار ومتعهدانه ایجاد می کند یکی از هیجان انگیزترین و مقدس ترین پدیده های موجود در زندگی فرد می باشد، پس چنین تعهد طولانی مستلزم آماده سازی خویش و رسیدن به سنی خاص برای تعامل روحی، روانی و جسمی است. فرد باید قبل ازدواج در خود تعهدی صادقانه احساس کند و برای شناخت خود و طرف مقابل صمیمانه بکوشد.

دوره آمادگی برای ازدواج دوره ای است که در آن زوجین باید به منظور درک اهداف و نگرش ها و نیز بررسی مسائل خانوادگی، اقتصادی و امیال و آرزوهای طرفین همدیگر را صادقانه و دقیق بررسی کنند. همچنین بحث و مذاکره در این دوره درباره جنبه های زندگی مشترک امری ضروری است. بنابراین، افراد باید از بلوغ فکری و سن مناسب برخوردار باشند و به مسائل مربوط به آن با جدیت نگاه کنند.

وجود بلوغ جسمی و جنسی و بلوغ عقلی و فکری از ابتدایی ترین عوامل شروع هر زندگی مشترک است. تفاوت سنی بین دختر و پسر از مسائلی است که همیشه مطرح بوده است. در حال حاضر می توان گفت میانگین سن ازدواج در سراسر جهان،برای دختران از ۲۲ تا ۲۷ سالگی و برای پسران از ۲۶ سالگی به بعد می باشد. روان شناسان اختلاف سنی ۴ تا ۷ سال را پیشنهاد می کنند، ولی به صورت استثنا تفاوت های سنی هم گزارش شده که از معیارهای روان شناختی خارج بوده است ولی موفقیت آمیز بوده اند.

زن زودتر به سن بلوغ عقلی و فکری می رسد، بنابراین پختگی روانی لازم را زودتر پیدا می کند و زودتر به نیاز های جنسی او باید پاسخ داده شود. همچنین زن زودتر وارد مرحله اجتماعی شده و آماده برای ازدواج می شود. این دلایل نشان می دهد که فاصله سنی بین ۴ تا ۷ سال بهترین مدتی است که می توان پیشنهاد کرد. این فاصله موجب می شود که زن و شوهر از نظر عقلی، تجربی و فیزیکی، و حتی هیجانات جوانی و جنسی و بالاخره در پیشرفت رفتار های اجتماعی و اخلاقی نزدیک و هماهنگ باشند. این عوامل باعث می شوند تا سایر اختلافات فکری، کمتر امکان بروز پیدا کنند. چنین زن و شوهری قادر خواهند بود که مسائل را خود بهتر حل کنند و در حقیقت، زندگی خود را از این نظر بیمه کنند.

همچنین تحت شرایط مناسبی، مرد که باید افتصاد خانواده را اداره نماید باید به قابلیتهای لازم رسیده باشد و دیگر مجبور نباشد که از خانواده کمک مالی بگیرد، زیرا کمک مستقیم خانواده پسر به اداره زندگی، به نوعی به دخالت ناخواسته می انجامد که معمولا برای خانمها خوشایند نیست و از آن دوری می کنند. علاوه بر همه، حالا دیگر دخترها نیز آن رشد فکری و به اصطلاح “پختگی” لازم را برای اداره یک زندگی زناشویی موفق در چنین سن و سالی را پیدا کرده اند.

تفاوت سنی نباید زیاد باشد. طبیعی است که زن و مرد نباید نسبت به هم فاصله سنی زیادی داشته باشند وجود فاصله سنی فاحش سنی در ازدواجها، آسیب پذیری بیشتری نسبت به سایر عوامل دارند. معمولا این گونه ازدواج ها یا محکوم به شکست هستند، یا یک عمر سوختن و ساختن همراه خواهند بود و مخصوصا در بافتهای فرهنگی جامعه ما اکثرا با ناخوشبختی زن همراه می باشند.

ادامه مطلب / دانلود
وقتی دختر مورد علاقه‌تان را در محیط کار، دانشگاه یا یک فضای عمومی می‌بینید ممکن است تصمیم بگیرید نظر او را راجع به خودتان بدانید و بعد، در صورت موافقت موضوع را با خانواده‌ها در میان بگذارید. در چنین شرایطی مطرح کردن درخواست ازدواج کار سخت و مهمی است. کاری که باید به بهترین شکل انجام شود تا نتیجه مطلوب داشته باشد. ما چند نکته را در این باره به شما تذکر می‌دهیم که به کارتان خواهد آمد.

چطور پیشنهاد ازدواج بدهیم؟

قبل از پیشنهاد

1- قبل از هر چیز از خودتان بپرسید واقعا آماده ازدواج هستید؟ می دانید از ازدواج چه می خواهید؟ آیا این فرد کسی است که دوست داشته باشید برای همه عمر او را مقابل خود ببینید؟ پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره اهداف خود فکر کنید و با او صحبت کنید.

ببینید آیا اهداف مشترکی دارید یا صرفا چون از او خوشتان می آید و دلتا می خواهد مدت بیشتری او را ببینید، دارید به او پیشنهاد ازدواج می دهید. در واقع آیا ازدواج برای شما به معنی مجوزی برای بیشتر دیدن کسی است که دوستش دارید یا می خواهید ادامه زندگی تان، اهدافتان و سنگ بنای بقیه زندگی تان را با او بچینید؟

2- هیاهو نکنید. اگر قصد پیشنهاد ازدواج دادن به کسی را دارید، همین قدر که خانواده شما در جریان باشند کفایت می کند. همکاران و دوستان و فامیل را تا مشخص شدن نتیجه نهایی مطلع نکنید. اگر برای مطرح کردن درخواستتان نیاز به واسطه ای از دوستان خود، دوستان طرف مقابل یا همکاران مشترک تان دارید، می توانید او را در جریان بگذارید. به شرطی که از رازداری او مطمئن باشید.

3- ازدواج چیزی نیست که بخواهید بخاطر انگیزه های آنی وارد آن شوید. نباید فکر کنید چون او خیلی زیباست، چون خواستگاران زیادی دارد یا چون ممکن است به زودی فکر رفتن از ایران به سر او بزند، باید سریع وارد عمل شوید و او را شکار کنید. باید ارزش‌های شما با ارزش‌های همسرتان یکسان باشد. اگر در مورد  فردی که می‌خواهید با او ازدواج کنید تردید دارید، بهتر است بیشتر برای شناخت او وقت بگذارید.

چطور پیشنهاد را بگوییم؟

1-  حتما در این مدت اطلاعات حداقلی درباره روحیات او به دست آورده اید. جدی است یا شوخ طبع؟ فانتزی فکر می کند یا خیلی رسمی؟ صحبت کردن درباره ازدواج را به فضایی که مورد علاقه او است ببرید. مثلا می توانید این کار را تلفنی انجام دهید اما چندان خوشایند نیست. صحبت درباره یک زندگی مشترک به چیزی بیشتر از گفتگوهای تلفنی نیازمند است. قرارتان را در یک محیط فرهنگی تنظیم کنید. کافی شاپ یک فرهنگسرا یا موزه محل مناسبی به نظر می رسد. اگر او را به محلی ببرید که پاتوق جوان های پرهیاهو است، مثلا کافه ای شلوغ پر از بوی دود سیگار، قطعا نتیجه مناسبی نخواهید گرفت.

2- از او نخواهید سوار ماشین شما شود تا در خیابان یا همین طور که در حال رانندگی هستید موضوع را با او در میان بگذارید. پیشنهاد ازدواج دادن و صحبت درباره آینده نیازمند فضای مناسب و مکان مناسب است.

3- در جلسه ای که برای صحبت درباره آینده نزد او می روید، هدیه و گل نبرید. این کار ممکن است حس بدی به همسر آینده شما بدهد و فکر کند به جای صحبت درباره ازدواج، قرار است درباره یک رابطه دوستی با او صحبت کنید.

4- از قبل آماده کنید که چه باید به او بگویید. پراکنده گویی نکنید و خیلی راحت با یک مقدمه کوتاه سر اصل موضوع بروید. به او بگویید چرا به فکر ازدواج با او افتاده اید و چه نقاط مثبتی در او دیده اید. خودتان را معرفی کنید و به او بگویید آمادگی دارید به سوالات او صادقانه پاسخ دهید. مراقب باشید در گفتن از محسنات خود زیاده روی نکنید وگرنه او را فراری خواهید داد.

بعد از پیشنهاد

1- به او فرصتی برای فکر کردن بدهید و مجبورش نکنید فورا نظرش را درباره شما اعلام کند. از او بخواهید درباره پیشنهادتان فکر کند و در صورت موافقت موضوع را با خانواده اش درمیان بگذارد و از او وقتی بگیرید تا با خانواده به منزل آنها مراجعه کنید.

2- انتظار نه شنیدن را داشته باشید. ممکن است او به هر دلیلی شما را نپسندد یا فکر کند آینده مشترکی با شما نخواهد داشت. بنابراین تحمل و ظرفیت پذیرش آن را در خود ایجاد کنید و محترمانه به او حق انتخاب بدهید. بگویید: «پاسخ شما منطقی و محترم است ولی اگر بیشتر درباره این موضوع فکر کنید و نتیجه را به من اعلام کنید ممنون خواهم شد. چون واقعا مایلم به طور جدی درباره آینده مشترک فکر کنیم و امیدوارم بتوانیم به نقاط مشترکی برسیم.»

3- در پایان به یاد داشته باشید که زود یا دیر پیشنهاد ندهید. اگر او تازه وارد محل کار یا دانشگاه شما شده است، نمی توانید ظرف یک ماه به او پیشنهاد ازدواج بدهید. همین طور اگر 2-3 سال از آشنایی تان می گذرد، تقریبا زمان دیری را برای پیشنهاد دادن انتخاب کرده اید. اما اگر شرایط مساعدی دارید و مانعی برای ازدواج نمی بینید، سعی کنید زمانی میان این دو را برای پیشنهاد انتخاب کنید.

ادامه مطلب / دانلود
وقتی به ازدواج فکر می کنید، اولین ملاکی که در نگاه اول مورد بررسی قرار می‌گیرد‌، پیچیده نیست و به راحتی قابل اندازه‌گیری می‌باشد‌، ملاک زیبایی ظاهری است. چه دختر خانم باشید و به خواستگاری‌تان بیایند و چه آقا پسر باشید و به خواستگاری بروید‌، باید در اولین قدم تکلیف خود را با انتظارتان از ظاهر طرف مقابل مشخص کنید.

ملاک‌های ازدواج

به دنبال یک شریک مهربان و دوست داشتنی هستید یا ترجیح می‌دهید شاهزاده سیندرلا به دنبالتان بیاید؟ البته همیشه انتخاب بین زشت و زیبا نیست اما باید فکر کنید و ببینید ظاهر همسر آینده‌تان چقدر برایتان مهم است.

این ملاک از جمله ملاک‌هایی است که باید جانب اعتدال را در آن رعایت کنید.ما انسان‌ها ناخود آگاه به سمت زیبایی گرایش داریم و این یک امر فطری است‌. گاهی هم زیبایی و خوبی را با هم اشتباه می‌گیریم.

یکی از دلایل اشتباه گرفتن زیبایی با خوبی را باید از کارتون‌های زمان کودکی‌مان تا فیلم‌ها و سریال‌هایی که با آن بزرگ شدیم جستجو کنیم. در همه آنها، شخصیت‌های نقش مثبت‌، چهره‌های زیبایی داشتند‌، زیبایی سیندرلای مهربان در مقابل خواهران ناتنی زشت و بد جنسش‌، یکی از این مثال‌هاست.در سریال‌های تلویزیون هم که دختران و پسران نقش مثبت آن خیلی زود مهمان تصاویر صفحه اول مجلات می‌شوند‌،‌ همه اینها در ایجاد این حس که اگر دختری یا پسری زیبا رو باشد‌، انسان بهتری است‌، نقش دارد.

از طرفی ارزش‌های بزرگ انسانی هم رنگ و رویش را از دست داده است.هر کسی گوشی تلفن همراه بهتری داشته باشد‌، ماشین مدل بالاتر و خانه بزرگ‌تری‌، در نگاه مردم انسان خوشبخت‌تری است. به این داشتن‌ها‌، همسری زیبا و متمول را هم اضافه کنید. تعریف خوشبختی تغییر کرده و این در انتخاب همسر مۆثر بوده‌ است.

مسائلی که مطرح شد به معنی منفی بودن زیبایی نیست اما باید ببینیم تا به کجا باید به آن اهمیت دهیم؟ برای پاسخ به این سۆال بهتر است بررسی کنیم زیبایی چه هست و چه نیست؟

زیبایی‌؛ مطلق یا نسبی؟

جز قصه‌ها و افسانه‌ها‌، کسی وجود ندارد که از نظر همه بی‌نقص باشد.هر کس تعریفی از ظاهر خوب داشته و البته هر انسانی در خلقتش بی نهایت زیبایی وجود دارد اما از روی یک سر مشق نمی‌توان همه را بررسی کرد. ملاک‌های زیبایی مثل قد و وزن و فرم چهره و‌ … برای انتخاب دختر و پسر شایسته بکار می‌رود، مهم این است که چهره طرف مقابل به دلتان بنشیند. حال ممکن است قدش از چیزی که قبلاً مطرح می‌کردید کوتاه‌تر باشد.

ایده‌آل‌های بدقیافه

ممکن است کسی برای ازدواج به شما معرفی شود که در معیارهای دیگر بی‌نقص بوده و همه چیزش کامل است. حتی ممکن است از نگاه خیلی‌ها چهره خوبی هم داشته باشد اما شما ظاهرش را دوست نداشته باشید.در این صورت اگر احساس کردید این عدم رغبت به ظاهر او را نمی‌توانید تغییر دهید‌، سعی نکنید به زور و به خاطر محاسن دیگر او را انتخاب کنید.

ملکه‌های زیبایی در طول زمان

یک چیز را فراموش نکنید‌، زیباترین چهره‌ها نیز به مرور زمان عادی می‌شوند. چند ماهی که از زندگی مشترک‌تان بگذرد‌، وقتی هر روز یکدیگر را ببینید و تب و تاب چیزهای دیگر فروکش کند‌، شما می‌مانید و کنار آمدن با اخلاق یکدیگر. وقتی با هم دچار اختلاف می‌شوید‌، چشم و ابروی طرف مقابل به کمک‌تان نمی‌آید بلکه توانایی حل مسئله باعث می‌شود از اختلافات عبور کنید. پس اگر از آن دسته افراد هستید که معیار ظاهر خوب برایتان خیلی اهمیت دارد‌، کمی بیشتر فکر کنید.

ملاک‌های ازدواج

آسایش یا آرامش‌؛ مسئله این است!

یکی دیگر از ملاک‌هایی که اصولاً با چشم ظاهر و به سادگی قابل بررسی است‌، وضعیت مالی فرد است. نیازی به سۆالات پیچیده و تحقیق و صحبت‌های طولانی نیست تا معلوم شود که شرایط اقتصادی همسر احتمالی آینده‌تان چگونه است.

شرایط اقتصادی طرف مقابل‌، یک معیار زیر بنایی و خیلی اساسی نیست اما نمی‌توان با حرف‌های شعار گونه به طور کلی منکر اهمیت رفاه در زندگی شد. در بررسی شرایط اقتصادی فرد مانند معیار زیبایی ظاهر‌، حفظ اعتدال مهم است. اینکه یک نفر به دنبال حد کفاف در زندگی‌اش باشد و بتواند زندگی ساده و آرامی را تجربه کند و یا به دنبال یک زندگی رویایی و ایده‌آل‌های پر هزینه باشد، تفاوت از زمین تا آسمان است.

در کشور ما با توجه به فرهنگمان‌، مسائل اقتصادی در باره مردان اهمیت بیشتری دارد اما به طور کلی مراقب باشید که آسایش و آرامش را با هم اشتباه نکنید. بحث کلی هم کفو بودن با همسر آینده‌تان می‌تواند در تک‌تک ملاک‌ها کمک کننده باشد.یعنی اگر شما از نظر مالی و ظاهری با یکدیگر همخوانی داشته باشید‌، زندگی راحت‌تری را خواهید گذراند.

ادامه مطلب / دانلود

یک عروس جوان اسکاتلندی با تراشیدن موهایش 1 ساعت بعد از مراسم رد و بدل شدن حلقه ها در روز ازدواجش باعث تعجب میهمانان شد.

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

این زن و شوهر جوان تصمیم گرفتند در روز مراسم ازدواج کار بزرگی انجام دهند. به همین دلیل قرار شد موهای سر عروس خانم توسط همسرش تراشیده شود و به نفع انجمن تحقیقات سرطان بریتانیا به فروش برسد. و بنابراین بعد از اتمام مراسم حلقه این زوج در مقابل چشمان متعجب 80 میهمان کار خود را آغاز کردند.آنها میگویند از آنجا که بسیاری از افراد مورد علاقه خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست داده اند تصمیم گرفتند این کار را انجام دهند.

عروس 31 ساله میگوید از 16 سالگی تصمیم داشته است این کار را انجام دهد و فکر کرده است که روز ازدواج میتواند این تصمیم را برای همیشه جاوادانه کند.

عروس خانم در دوران جوانی

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

او اضافه میکند: وقتی تصمیمم را با شوهرم در میان گذاشتم او مخالفتی نکرد اما گفت باید هنگام رد و بدل شدن حلقه ها مو داشته باشم . او گفت اگرچه موهای بلند مرا دوست دارد اما بدون مو نیز در نظر او زیبا هستم و مرا به این کار تشویق کرداو اضافه میکند که خوشحال است توانسته در اقدامی بشر دوستانه حرکتی کوچک داشته باشد. این زوج توانستند موهای عروس خانم را به قیمت 1300 پوند به فروش رسانده و مبلغ را به انجمن تحقیقات سرطان بریتانیا اهدا کنند.

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

کار عجیب و باورنکردنی این عروس خانم در روز عروسیش!

ادامه مطلب / دانلود

در کتاب مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی‌ها، سن ۲۴ سالگی برای ازدواج در نظر گرفته شده است.

در کتاب مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی‌ها که امسال جدیدالتألیف است، درسی به نام «من بزرگتر شده‌ام» وجود دارد.

در این درس روند رشد افراد نشان داده شده و سن ۲۴ سالگی نیز برای ازدواج در نظر گرفته شده است.

کتاب قبلی تعلیمات اجتماعی درباره یک مأمور اداره پست به نام آقای هاشمی بود که به همراه خانواده‌اش از کازرون به نیشابور سفر می‌کند و در خلال این سفر، نکات آموزشی به دانش‌آموزان ارائه می‌شود.

سن ازدواج در کتاب سوم دبستانی‌ها +عکس

کتاب جدیدالتألیف مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی دارای موضوع جدیدی است که با توجه به نیازهای عمومی تألیف شده است؛ به عنوان مثال درباره هویت شخصی، هویت خانوادگی و هویت اجتماعی در این کتاب به دانش‌آموزان مطالبی ارائه می‌شود.

ادامه مطلب / دانلود

اکثر دختر خانمهای جوان ممکن است هنگام ازدواج تحت تاثیر احساسات خود و بدون توجه به موضوعات جدی که پس از ازدواج با آن روبرو خواهند شد، تن به ازدواجی دهند که نهایتا موجب پشیمانی آنها در آینده خواهد شد. در این مطلب شما با 7 اشتباه رایج تفکرات دختران در این زمینه آشنا خواهید شد.

7 اشتباه رایج دختر خانم ها در ازدواج1- پس از ازدواج برای همیشه زندگی خوشی خواهند داشت

زنان از همان روز اول زندگی، آرمان‌های عاشقانه دارند. کتاب‌ها و فیلم‌هایی که هدفشان جلب‌توجه دختران است، تصور عروسی مجلل و مرد کامل را در ذهن آنها ایجاد می‌‌کند. بنابراین تعجب‌آور نیست که زنان پیش از ازدواج بیشتر به مسائل عاشقانه و مراسم عروسی توجه دارند تا 50 سالی که پس از آن باید با همسرانشان بگذرانند. حقیقیت این است که ازدواج، کار مشکلی است. یک دیدگاه واقع‌گرایانه‌ این است که ازدواج شامل حدود 20 درصد خوشی و شادی، 30 درصد رضایت و 50 درصد کار سخت است. ازدواج با نگرشی واقع‌گرایانه از بروز بسیاری ناامیدی‌ها جلوگیری می‌کند.

2- می‌توانند شوهر آینده‌شان را تغییر دهند

زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقه‌شان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده می‌توانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که چنین آرزویی معمولا محال است و نمی‌توان به زور کسی را تغییر داد. تازه اگر زن با فشار بتواند مرد را به تغییری وادارد، ممکن است باعث آسیب روابط شود. در این موارد یا باید تفاوتها را بپذیرید و از آنها لذت ببرید یا باید محیطی ایجاد کنید که همسرتان تشویق شود به خاطر شما خودش تغییر مورد نظر را بپذیرد.

3- دوران عاشقانه نامزدی پس از ازدواج همچنان ادامه خواهد یافت

بیشـتر زنان انتظارات بسیار غیرواقع‌گرایانه‌ای بر اساس نحوه رفتار همسر آینده‌شان در طول دوران نامزدی پیدا می‌کنند. متاسفانه اغلب مردان پس از اتمام این دوران و رسمی‌شدن ازدواج، نفس راحتی می‌کشند زیرا فکر می‌کنند اکنون می‌‌توانند با خیالی آسوده توجه به همه «آرزوهای دخترانه» همسرشان را کنار بگذارند. البته این به معنی آن نیست که شوهرتان شما را دوست ندارد، بلکه دیگر نباید انتظار داشته باشید هر روز با ژستی عاشقانه نقش یک مرد عاشق پیشه را ایفا کند.

4- مشکل حفظ هویت

مشکل رایج دیگر یک زن جوان پیش از ازدواج، عواطف شدیدی است که در دوران نامزدی پیش از آنکه درک روشنی از هویت خود داشته باشد، او را در برمی‌گیرد. زنان در این دوره بدون اینکه درک واضحی از هویت خود داشته باشند به نحوی آشکار با نامزدشان همانندسازی می‌کنند بنابراین توجه و دفاع از خود و نیازهای‌شان برایشان مشکل می‌شود. زنی که حسی قوی از هویت خودش داشته باشد، یک همسر جالب‌توجه‌ و متعادل‌تر است.

5- رهاکردن دوستان و علایق قبلی

عشقی که زنان را در دوره ازدواج فرامی‌گیرد، ممکن است باعث شود دوستان، خانواده، سرگرمی‌ها و ورزش‌های مورد علاقه‌شان را کنار بگذارند. این کار یک اشتباه اساسی است، به این علت که زنان به شبکه‌های حمایتی در سراسر زندگی‌شان نیاز دارند و فقط همسرشان نمی‌تواند همه مشکلات آنها را حل کند. داشتن چنین تقاضایی از همسر بیش از حد توان آنهاست. مهم است که در این مورد تعادل را در زندگیتان برقرار کنید.

6- عجله برای ازدواج

بسیاری از زنان جوان در سنین پایین برای ازدواج عجله می‌کنند، گویی ازدواج مسابقه‌ای است که خط پایان آن عروسی است. ازدواج ممکن است سال‌ها طول بکشد ولی 30-20 سالگی شما فقط یک دهه به طول می‌انجامد. اینکه کسی که فکر می‌کند مردی را یافته‌ است که می‌تواند بقیه زندگی‌اش را با او به سر برد، به این معنا نیست که باید به فوریت با او ازدواج کند. عجله‌ در ازدواج ممکن است باعث پشیمانی بعدی شود.

7- صحبت‌نکردن درباره موضوعات جدی

لازم است با همسر آینده درباره نظرات خود در مورد مسایلی که ممکن است باعث اختلاف در زندگی مشترک شود، صحبت کنید. درباره تعداد بچه‌هایی که می‌خواهید داشته باشید، در مورد اینکه برای بزرگ‌کردن آنها حاضرید کارتان را رها کنید و در خانه بمانید یا نه، درباره اولویت‌های‌ زندگی، نحوه هزینه‌کردن درآمدها در زندگی، آرزوها و اهداف، اینکه 20 سال بعد می‌‌خواهید در چه موقعیتی قرار داشته باشید، سبک‌های تربیت بچه‌ها، سهیم شدن در مسوولیت‌ها و… از قبل باید دانست آیا عقاید همسران شبیه هم هست یا نه. به توافق رسیدن درباره این موضوعات می‌تواند تعیین‌کننده ازدواجی شادمان یا پر از مشاجره در آینده باشد.

ادامه مطلب / دانلود

مردی که به او دلبسته اید، حرفی از ازدواج نمی زند و با بهانه های مختلف خواستگاری را عقب می اندازد؟ باید با او چطور رفتار کرد؟ گاهی دچار تعارض می شوید که آیا به رابطه عاطفی که مدت زیادی درگیرش هستید بدون آنکه صحبتی از ازدواج در میان بوده یا اقدامی جدی از سوی نامزدتان صورت گرفته باشد، ادامه دهید یا خیر؟

در انتظار ازدواج با این مردان نمانید!

در این صورت شما مدام منتظرید تا اتفاق خوشایندی پیش بیاید و بحث ازدواج جدی تر شود غافل از اینکه فرصت ها و موقعیت های مناسب دیگر ازدواج را نادیده می گیرد و همچنان منتظر پیشنهاد از طرف کسی می مانید که هنوز تصمیمی در این مورد نگرفته است. اگر درگیر چنین رابطه ای هستید، باید واقع بین تر از این باشید زیرا فرصت هایی که از دست می دهید، تکرار نشدنی هستند.در اصل اگر مردی واقعا خواستار این رابطه باشد بدون تعلل و بهانه های نابجا، آن را به سمت ازدواج پیش می برد و در صورت فراهم بودن همه شرایط، آن را به تاخیر نمی اندازد.ما به شما پیشنهاد میکنیم هرگز منتظر خواستگاری مردی که یکی از خصوصیات زیر را دارد نباشید.

با زبان بی زبانی می گوید نه؟

شما پیوسته از مرد مورد علاقه تان درخواست تعیین نمودن تاریخ ازدواج می کنید تا هر چه زودتر با شما ازدواج کند. وقتی مردی برای سال های طولانی با شما رابطه دارد و از شما تقاضای ازدواج نکرده است و به تقاضاهای شما با پاسخ های مبهمی که نمی توانید از آنها برداشت مثبتی کنید بی توجه است، پس این مرد اهل ازدواج نیست.
شاید مردی که به ازدواج با شما تمایل دارد خیلی زود این پیشنهاد را مطرح نکند، اما لااقل پاسخ منفی قاطعی به شما نمی دهد و در گفتگوهای جدی، می گوید که از شما فرصتی برای بررسی این موضوع می خواهد. البته در صورت چنین جمله ای ماجرا را تمام شده ندانید و از او در مورد زمانی که برای بررسی کردن نیاز دارد سوال کنید.

شما را منتظر نگه می دارد؟

عجیب نیست که مردی از شما بخواهد تا محقق شدن اهدافی که می توانند زندگی آرامتری را برای هر دوی شما بسازد، صبر کنید اما اگر هدف هایی که خواستگار شما تعریف می کند هیچ گاه تمامی ندارند، کمی مراقب باشید.

اگر با وجود محقق شدن اهدافی که گفته بود، هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز فردا می کند، می توانید متوجه شوید که این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد. اگر حتی سال های طولانی است که نامزد مانده اید و او از تعیین کردن تاریخ معین برای ازدواج سر باز می زند، این مرد اهل ازدواج نیست.

با فداکاری رهایتان می کند؟

یکی از ترفندهای مردان در روابطی که پایان مشخصی ندارد، این است که به دختر طرف مقابلشان اظهار می کنند: «من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بسیار بهتر از من، خواهی داشت.»اما واقعیت این است که زمانی که یک مرد به ازدواج با دختری تمایل دارد، به جای فرار با چنین بهانه هایی، برای رسیدن به جایگاهی قابل قبول تلاش می کندو به هیچ وجه حاضر نمی شود مرد دیگری به راحتی پا به این میدان بگذارد. پس به جای به دست آوردن دل او بعد از بیان این جمله و ابراز حس همدردی و ترحم، واقعیتی را که پشت این حرف پنهان شده ببینید.

شما را نادیده می گیرد؟

برخی از مردها با بی تفاوتی سعی می کنند دختر را دل آزرده کنند تا خودش رابطه را پایان دهد. چنین مردهایی حتی آنقدر برای طرف مقابلشان ارزش قائل نیستند که با او برای پایان گرفتن رابطه گفتگو کنند. برای آنها فرقی نمی کند که این دختر در زندگی شان ماندگار شود یا نه اما حاضر نیستند سهم بزرگی از زندگی، وقت و احساساتشان را به او اختصاص دهند.

اگر احساس می کنید طرف مقابلتان برخورد سردی دارد، از او در این مورد سوال کنید و در صورتی که بعد از گفتگو هم به نتیجه مطلوب نرسیدید، می توانید حس واقعی تان را بیان کنید و مدتی از او فاصله بگیرد. اگر سردی او به دلیل مشکلات شخصی اش بود و ارتباطی به این رابطه نداشت، بعد از برطرف شدن این مشکلات سراغتان می آید اما درصورتی که از این پیشنهاد استقبال کرد وبرای ادامه رابطه تلاشی نکرد، می توانید به هدف اصلی اش پی ببرید.

تکلیف خود را نمی دانید؟

هنگامی که با مردی وارد رابطه عاطفی می شوید، باید از ابتدا هدف چنین رابطه ای را مشخص کنید. مردانی که نیت ازدواج ندارند، با پیشنهاد ازدواج جلو نمی آیند و از شما می خواهند بدون اطلاع خانواده ها، بدون ذکر مدت معینی همدیگر را بشناسید.

پس اگر رابطه شما با پیشنهاد ازدواج شروع نشود، لازم است ظرف مدت کوتاهی بعد از شروع رابطه از او بپرسید که برای آینده اش چه برنامه ای دارد. فکر می کند آینده رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ او چیزی جز ازدواج بود، بدانید که این رابطه نافرجام است.

اما ممکن است طرف مقابل شما، پاسخی دوپهلو بدهد و تصمیم گیری را برای شما دشوار کند؛ مثلا بگوید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه؟

یا بگویید برای تحقق این شرایط چه کارهایی انجام داده یا قرار است انجام دهد؟ اگر برنامه روشنی نداشت، باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آنکه وابسته همدیگر شوید، به او اعلام کنید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در تصیمم خود قاطعیت داشته باشید.

در این صورت او، به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط تلاشش را می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد. پس صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک مرد در ازدواج با شما نیست.

شما را به خانواده اش معرفی نمی کند؟

اگر او بعد از گذشت چند ماه از رابطه تان و شناخت نسبی از هم، درباره شما به خانواده اش اطلاع نمی دهد، بدانید که قصد ازدواج با شما را ندارد. شاید او در ماه های اول به شما پیشنهاد ازدواج ندهد و در انتظار شناخت دقیق تر و واقعی تری باشد اما اگر در ذهن خود احتمال چنین اتفاقی را بررسی کند، بدون شک با دوستان و خانواده اش در این مورد صحبت می کند.

اگر او شما را از جمع های دوستانه پنهان می کند و معتقد است هیچ کس در اطراف شما و او نباید از این ارتباط باخبر شود، باید با احتیاط بیشتری انگیزه و هدف او را بررسی کنید.

می ترسید، دیگر عاشق نشوید؟

هنگامی که شما درگیر یک رابطه عاطفی باشید، احساس تعهد می کنید و در نتیجه به خواستگارانتان جواب رد می دهید زیرا مدام لحظات عاشقانه با طرف مقابل را با زندگی معمولی با خواستگارتان مقایسه می کنید.

واقعیت این است که این مقایسه غلط است چون مردی که به مرحله ازدواج رسیده و به خواستگاری شما آمده است، اعلام مسوولیت پذیری کرده و حداقل چیزی که بیشتر از فرد مورد علاقه شما دارد، این است که تصمیم جدی به داشتن یک زندگی جدید دارد.

بهتر است بدانید، مرد ایده آل لزوما مردی نیست که با او بتوان اوقات خوشی داشت. بسیاری از مردان گرچه جذاب، خوش مشرب و سرشار از قابلیت هستند اما مناسب ازدواج نیستند. تنها به درد تفریح، وقت گذرانی و هیجانات زودگذر می خورند.

آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی پشتیبان و قوت قلبی برای شما نخواهند بود. پس زمانی که به تصمیمی فکر می کنید که قرار است تا پایان عمر همراهتان باشد، همه جوانب ماجرا را در نظر بگیرید و تسلیم احساسات و هیجانانتان نشوید.

قبل از آنکه به احساساتتان اجازه بدهید به شما غلبه کند، این نکته ها یادتان باشد:

خواستگار شما در چه شرایط سنی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی قرار دارد؟ در حال حاضر پسرها در سن 20 تا 25 سالگی اغلب آمادگی ازدواج را ندارند.

پسری که شاغل نبوده و هیچ برنامه ریزی شغلی برای خود ندارد نمی تواند از پس مسوولیت ها و دشواری های این راه بربیاید.

مهمترین ویژگی کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد، داشتن شرایط ازدواج است. مردی که آمادگی و موقعیت ازدواج ندارد، حتی اگر برای تشکیل زندگی به شما اصرار هم بکند باید به صلاحیت او شک کنید.

ادامه مطلب / دانلود

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!

تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد.

 

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که ۶ سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

راه چاره چیست؟

۱ – بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.

۲ – بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.

۳ – اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا ۶ ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.

به این مردان اعتماد نکنید

کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:

۱ – به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.

۲ – از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.

۳ – عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.

۴ – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.

۵ – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.

۶ – هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و…

ادامه مطلب / دانلود

بر اساس گزارش پلیس هند، یک زن ۳۳ ساله طی چند سال گذشته با فریب چندین مرد اموال آنان را سرقت و اقدام به فرار کرده بود.

زنی که در یک سال با ۵۰ مرد ازدواج کرد! +عکس

پلیس هند اعلام کرد: بعضی گزارش‌ها حاکی از آن دارد که این متهم ۳۳ ساله نزدیک به ۵۰ بار اقدام به ازدواج کرده است.

پلیس شهر «چنای»اعلام کرد: در حال حاضر ۷ شکایت رسمی علیه این زن به ثبت رسیده و این احتمال وجود دارد با دستگیری متهم بر تعداد قربانیان افزوده شود.

متهم پس از فریب دادن قربانیانش اقدام به ازدواج با آنان می‌کرد و پس از مدتی به بهانه‌های مختلف جواهراتش را می‌فروخت و با پول آن فرار می‌کرد.

به نقل از روزنامه دیلی‌میل، پلیس پس از دستگیری متهم، بازجویی از او را آغاز کرد و این احتمال وجود دارد که متهم جرائم دیگری نیز مرتکب شده باشد.

ادامه مطلب / دانلود

این روزها در فضای مجازی ویدئوهای خواستگاری‌ و درخواست ازدواج در میان جمعیت حسابی زیاد شده است. هر چند اکثر این خواستگاری‌ها با جواب مثبت ختم به خیر می‌شود اما حرکتی مشابهی در دوبی به یک آبروریزی ختم شد.

کسانی که در یک مرکز خرید در دوبی بودند با شنیدن صدای مردی که قصد ابراز علاقه به دختر مورد علاقه‌اش را داشت فکر کردند با یک صحنه شاد و پر از احساس روبرو خواهند شد.

تعجب مرد جوان هندی که قصد درخواست ازدواج داشت با آوردن دو نوازنده و در دست گرفتن میکروفن متصل به بلندگوهای مرکز خرید شروع به گفتن جملات احساسی به دختر مورد علاقه‌اش کرد و همین مسئله باعث شد تا مردم به تدریج اطراف آنها جمع شوند. کسانی که در اطراف این دو نفر حلقه زده بودند فهمیدند که همه چیز برای یک درخواست ازدواج آماده می‌شود و تصور می‌کردند که با جواب بله عروس خانم همه چیز با شادی و هورا تمام می‌شود اما مدت کمی بعد ماجرا تبدیل به یک کابوس شد. وقتی که این مرد به شیوه آمریکایی‌ها روی زمین زانو زد تا از دختر مورد علاقه‌اش خواستگاری کند دختری که قرار بود عروس باشد گیتار کوچک در دست نوازنده‌ها را گرفت و با آن بر فرق مرد جوان کوبید و جلسه خواستگاری را ترک کرد. مرد جوان که رویای عاقبت شیرین ویدئوهای درخواست ازدواج در فضای مجازی را در ذهن داشت بعد از مدتی که روی زمین افتاده بود بهت زده جمعیت را تماشا می‌کرد.

شیرین کاری داماد کار دستش داد! +تصاویر

شیرین کاری داماد کار دستش داد! +تصاویر

شیرین کاری داماد کار دستش داد! +تصاویر

شیرین کاری داماد کار دستش داد! +تصاویر

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 4 از 8«... قبلی 345 بعدی ...»
css.php