مطالب دسته بندی : زناشویی

اگر تازه ازدواج کرده‌اید،حتما بخوانید

بعضی از همسران جوان آن چنان سرگرم جشن ازدواج می‌شوند که نمی‌دانند درگیر چه مسایلی شده‌اند. شما متاهل شده‌اید.

 

زوج‏های جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک‌اند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج می‏تواند کمک کند که مانع بروز آنها شویم. در پیچ و خم دل‌دادگی و حرف‌های نگفته جوانی، واقعیت‌های یک عمر زندگی در کنار یکدیگر و تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارت‌های لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش می‌شود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک می‌کند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازی‌های عاشقانه را مشاهده کنیم…
فکر نکردن به فردای ازدواج
بعضی از همسران جوان آن چنان سرگرم جشن ازدواج می‌شوند که نمی‌دانند درگیر چه مسایلی شده‌اند. شما متاهل شده‌اید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و خانواده خودتان را تشکیل دهید. از برنامه‌های جشن و بازتاب آن، از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان لذت ببرید، اما تمام مدت، تصویر بزرگ‌تری را در ذهن داشته باشید.
تلاش برای عوض کردن خلقیات همسر
به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کرده‌اید که عاشقش بوده‌اید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرز چشم‌گیری تغییر نمی‌کنند. پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوت‌هایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحه‌دار کرده و زندگی مشترک شما را خراب می‌کند.

رابطه بد با خانواده همسر
اگر تا این لحظه به رابطه شما لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود ببخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار می‌کند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر می‌شود، همسرتان است که احساس می‌کند بین شما گیر افتاده است.

 

مشاجره به‌جای گفتگو
پرخاشگری و فریاد زدن و جیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمی‌کند. گفتگوی آرام و منطقی شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خودتان را کنترل کنید، زندگی تان را به مخاطره می‌اندازید. پس هر کاری را که شامل این موارد است از استراحت در میانه بحث تا طلب کمک به وسیله روش‌های درمانی انجام دهید.

 

کوتاه بودن افق دید
هیچ‌کس دوست ندارد درباره مسایل سنگینی مثل کنترل مسایل مالی، راه‌های ممکن در صورت بچه‌دار نشدن، نحوه آمادگی برای اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شده‌اید، چاره‌ای جز صحبت درباره این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسایل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسایل با همسر خود صحبت کنید. در صورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما این مسایل را نادیده نگیرید. زندگی، تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست. درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگ‌تر را داشته باشید.

 

دعواهای بیهوده
هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسایلی بحث می‌کند، از باز گذاشتن سر خمیردندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در که در نظر دیگران بی معنی است. بحث‌های خود را برای مسایل مهم‌تری نگه دارید. این دلخوری‌ها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جوراب‌های کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوش‌شانس بدانید.

 

حسادت
همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان می‌شود که تصور می‌کند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این برای رابطه سم است.

 

زندگی کردن مانند مجردها
اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که شما مجرد بودید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبود. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما می‌دانید درست و غلط چیست. پس کار درست را انجام دهید.

 

غرور در زندگی مشترک
زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار می‌کند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترک‌شان انجام نمی‏دهد. او اجازه می‌دهد غرور و روش‌های حل مشکلات و عشق و علاقه او به همسرش راه پیدا کند و رابطه آنها به نتیجه برسد. باید ملایم‌تر باشید و راهی پیدا کنید که مسوولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.

 

با هم نبودن
باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامه‌ریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.

ادامه مطلب / دانلود

با چه مردانی نباید رابطه برقرار کرد؟

مردهایی هستند که به هیچ عنوان نباید با آنها رابطه ای شروع کنید. در ادامه، لیستی از این مردها را برای شما آماده کرده ایم.

 

مردی که خود را آفتابی نمی کند

در شهری با هم آشنا می شوید که هیچکدام در آن زندگی نمی کنید. تماس های تلفنی و ایمیل ها ارتباط را برایتان شیرین می کند؛ دو ماه بعد از شما خواهش می کند همدیگر را دوباره ببینید و به شهر او سفر کنید. در مسیر رفت، در هواپیما، وقتی که می خواهید با بغل دستی تان کمی دردودل کنید، می گویید که تصور می کنید کسی که همیشه می خواستید را پیدا کرده اید. سی دقیقه بعد، وقتی هواپیما می نشیند و کسی برای استقبال از شما نیامده است، بغل دستی تان با ترحم به شما نگاه می کند و پیشنهاد می دهد که شما را تا مسیری برساند. این همان زمانی است که باید مستقیم به باجه فروش بلیط بروید و همان لحظه به شهر خودتان برگردید!

مرد حسود

 

اوایل وقتی گارسون رستوران کمی بیشتر از حالت متداول به شما توجه می کند، کوتاه می آید. اما بعدها وقتی مکالمه تان با یکی از همکاران مرد یا هم کلاسی هایتان طول می کشد، تحمل نکرده و از جا در می رود. وقتی می گوید که شما و برادرتان بیش از اندازه همدیگر را بغل می کنید یا حتی دوست دخترتان را به داشتن تمایل به جنس موافق متهم می کند و می گوید که به شما نظر دارد، زمان آن است که ترکش کنید. بااینکه این تعصبات و توجهات در ابتدای رابطه جالب و خوشایند می آید اما خیلی زود جذابیت خود را از دست داده و بیش از اندازه محدود کننده خواهند بود. و وقتی بالاخره رابطه تان با او را تمام می کنید، مطمئن باشید تا مدت ها به دنبال شما با نفر بعدی که با او وارد رابطه می شوید هم خواهد بود!

مردی که دست بزن دارد

این مردی است که شما را می نشاند، بازویتان را می گیرد، موهایتان را می کشد یا کتکتان می زند. بااینکه خودمان بهتر از هر کس دیگری می دانیم که بودن با چنین مردی عین دیوانگی است اما خیلی وقت ها به بهانه های مختلف خودمان را گول می زنیم. اما قبل از اینکه این خشونت ها مشکل جدی تری برایتان ایجاد کند، باید از رابطه بیرون بیایید.

مرد خیانت کار

 

بعد از اولین قرار ملاقاتتان، تظاهر به مریضی می کند و قرار نمی گذارد. سعی می کنید فراموش کنید که تولدتان است و شروع به پختن سوپ معروفتان می کنید و به در خانه اش می روید. دو روز بعد، هنوز مریض است اما دعوتتان می کند به خانه اش بروید. از او می پرسید دوست دارد برایش سوپ داغ کنید و با صدایی آرام می گوید، «عالی میشه اگه اینکارو بکنی.» قابلمه سوپ را از یخچال درمی آورید که روی گاز بگذارید و می بینید که داخل این سوپ قارچ هست درحالیکه سوپی که شما درست کرده بودید قارچ نداشت. خیلی راحت باید نتیجه بگیرید که این مرد یک منبع دیگری برای سوپ درست کردن دارد و تا زمانیکه شما به او اجازه دهید به شما خیانت خواهد کرد.

مرد متکی

ممکن است خیلی از شما اینطور باشید که با هر مردی که آشنا می شوید، می بینید کم کم کارش را رها می کند، ماشینش را می فروشد و حتی گاهی خانه اش را پس می دهد و سر شما سوار می شود. خیلی از مردها، بیشتر از همه موزیسین ها، نقاشان و هنرمندان همیشه به دنبال زن هایی قوی هستند که از آنها حمایت کند. این نوع از مردها به هیچ درد شما نمی خورند و باید سریعاً رهایشان کنید.

مرد خیانت دیده

ممکن است با مردی آشنا شوید که به تازگی از رابطه ای شکست خورده بیرون آمده باشد. این مردها کلاً بی هیچ دلیلی همیشه عصبانی هستند، هر چقدر هم که رابطه شما ادامه پیدا کند و تصور کنید که اعتماد او را جلب کرده اید، باز هم باید حتی قید خانواده و دوستان دخترتان را بخاطر او بزنید.

مرد خودشیفته

 

از لباستان خوشش نمی آید؟ آیا اصلاً لازم است درمورد این دسته از مردها صحبت کنیم؟ این مردها کسانی هستند که اگر بچه داشته باشید حتی به چشمان فرزندتان نگاه نمی کند، دوست ندارد خواهر یا مادرتان را ببیند و دفعه اولی که بخواهید با دوستانتان برنامه بگذارید داد و بیدادش بر خواهد خواست. وارد رابطه شدن با چنین مردهایی، بحث و جدل هایی را وارد زندگیتان می کند که خیلی زود خسته تان خواهد کرد.

مرد بخیل

به موانعی که سر راه موفق شدنتان می گذارد خوب دقت کنید. اگر ترفیع رتبه ای با افزایش حقوق بگیرید و او سعی کند آن را کوچک جلوه دهد، می تواند اولین تلنگر برایتان باشد. وقتی موقع حرف زدن درمورد شما همیشه از عبارات و اصطلاحات تحقیرآمیز استفاده می کند، دومین تلنگر خواهد بود. فقط به این دلیل که مردها برایشان سخت است که باور کنند زنی می تواند نان آور باشد، به این معنی نیست که باید خودتان را قربانی کنید تا این را به او بفهمانید. خیلی از مردها اصلاً از پیشرفت زن زندگیشان خوشحال نمی شوند و دستاوردها و استعدادهای شما تاثیر مثبتی بر آنها ندارد.

مردی که شادترین کودکی ممکن را داشته است

مادر او بهترین بوده است؛ پدرش هیچوقت سیگار نمی کشیده، مشروب نمی خورده و به مادرش خیانت نکرده است. از اینکه دوستانش والدینشان را برای همه چیز مقصر می دانند متنفر است درحالیکه او و هفت خواهر و برادرش همیشه سیراب از عشق و محبت خانواده بوده اند، شاید ابتدا تصور کنید که چقدر جالب است و اولین باری باشد که چنین چیزهایی را می شنوید اما خوب به صدای او توجه کنید، صدایی که ممکن است قصد توجیه کردن خودش را داشته باشد، صدایی که ممکن است شکننده و همراه با بغض باشد. زمانیکه این بغض بشکند، صدای آن همه جا را گرفته و مطمئن باشید که رابطه شما را هم با خود خواهد شکست.

 

ادامه مطلب / دانلود

ده برتری جالب زنان بر مردان!

زنان بهتر حرف می‌زنند

در یک مطالعه گسترده که در سال 2008 در 3 کالج و دانشگاه آمریکا در بین دانشجویانی از نژادها و رنگ پوست‌های مختلف انجام گرفت، مشخص شد که زنان در حین مطرح‌کردن جملات منظور خود را شفاف‌تر و درست‌تر بیان می‌کنند. درواقع وقتی تصاویری به نمایش درمی‌آمد شرکت‌کننده‌ها- چه زن‌ها و چه مردها- از طریق جملات زنان بهتر موضوع مرتبط با تصاویر را می‌فهمیدند. در واقع درک زنان از نمایش یک تصویر و سپس توضیح آن جامع‌تر، پرنکته‌تر و دقیق‌تر از مردان بود.

زنان سریع‌تر هستند

براساس مطالعات انجام شده، شاید در دوهای سرعت مردان از زنان پیش بیفتند، اما سرعت هماهنگی عملکرد بدن زن‌ها به‌طور متوسط از مردها بیشتر است. محققان در مطالعه‌ای که در دانشگاه‌های هاروارد و بریکام انجام گرفت، متوجه شدند که زنان به‌راحتی می‌توانند عملکرد میان مغز و اندام‌های خود را هماهنگ کرده و سریع‌تر برای انجام یک کار برنامه‌ریزی کنند. جالب است بدانید، در یک مطالعه گسترده هم مشخص شد که براساس ساعت فیزیولوژیک بدن،‌ عملکرد بدن زنان طی یک روز 6 دقیقه کوتاه‌تر از مردان است، درواقع بدن آن‌ها به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که در طول زمانی کمتر از روز تمام کارها را به پایان برساند.

زنان دانشگاه‌ها را فتح کرده‌اند

حالا تقریبا در تمام جهان، در رشته‌های دانشگاهی، چه در پذیرش و چه در فارغ‌التحصیلی، زنان موفق‌تر از مردان هستند. در سال تحصیلی 2009-2008 در آمریکا، 60درصد از سهمیه فوق‌لیسانس در تمامی رشته‌ها توسط زنان اشغال شده و برای اولین‌بار در طول تاریخ میزان زنان فارغ‌التحصیل در رشته دکترا از مردان بیشتر بود (51درصد به 49درصد) این نسبت در سال‌های بعد بیشتر هم خواهد شد و در تمامی مقاطع تحصیلی میزان دانشجویان زن از دانشجویان مرد بیشتر خواهد بود.

آن‌ها به سلامت فکر می‌کنند

زنان در کشورهای آمریکا و کانادا، براساس آمار موسسه‌های بهداشتی بسیار بیشتر از مردان به فکر سلامت خود هستند و به‌طور منظم به پزشکان مراجعه کرده و برای پیگیری بیماری‌های خود هم بیشتر و منظم‌تر به پزشک مراجعه می‌کنند.

زنان قوی‌تر هستند

مطالعه‌ای که در سال 2009 توسط پژوهشگران دانشگاه کل گپل انجام شده است نشان می‌دهد، در بدن زنان مکانیسم‌هایی وجود دارد که احتمال ابتلای آن‌ها به بیماری‌های عفونی را کاهش می‌دهد، در واقع می‌توان گفت که آن‌ها مکانیسم‌های تدافعی بهتری دارند. این مطالعات نشان داد، استروژن موجود در بدن زنان آنزیمی را که باعث برهم خوردن سیستم ایمنی بدن و ابتلا به عفونت می‌شود را غیرفعال می‌کند. احتمالا در آینده به مردان دچار مشکلات سیستم ایمنی و عفونت‌های مکرر درمان‌های حاوی استروژن تجویز شود.

تغذیه زنانه بهتر است

مطالعه‌ای که در 8 کشور اروپایی طی 3 سال انجام شده است نشان می‌دهد، درصد زیادی از کودکان حالا به‌طور منظم از غذاهای فست‌فود استفاده می‌کنند (بین 20تا 35 درصد از کودکان زیر 16سال در این کشورها حداقل 3بار در هفته غذاهای فست‌فود مصرف می‌کنند)، اما در میان بالغان میزان مصرف فست‌فود و گرایش به آن در میان دختران کمتر از پسران است. در واقع این مطالعه نشان داد، اطلاعات در مورد تغذیه سالم در زنان بیشتر است و آن‌ها الگوی تغذیه سالم‌تر و مناسب‌تری نسبت به آقایان دارند.

زنان‌ نیکوکارترهستند

مطالعه‌ای که سال 2010 انجام شد نشان داده که زنان نسبت به مردان با سطح درآمد مشابه خود بیشتر در کارهای خیرخواهانه و اعانه دادن شرکت می‌کنند و تمایل بیشتری به حضور در فعالیت‌های نیکوکاران و اقدامات عام‌المنفعه دارند.

زنان قلب سالم‌تر دارند

در کل زنان نسبت به مردان کمتر در معرض خطر مشکلات قلبی هستند تا قبل از سن یائسگی، این موضوع به‌خاطر اثرات محافظتی هورمون‌های زنانه است اما بعد از آن هم باز زنان کمتر از مردان هم‌سن خود در خطر هستند، چرا؟ چون بدن آن‌ها نسبت به عوامل مساعدکننده ابتلا به بیماری‌های قلبی مثل دیابت و سطح کلسترول خون، پاسخ بهتری می‌دهد. درضمن زنان پس از ابتلا به مشکلات قلبی شیوه زندگی سالم‌تری را در پیش می‌گیرند و سطح چربی خون و سطح قندخون آن‌ها نسبت به مردانی که شرایط مشابه دارند پایین‌تر و مناسب‌تر است. نکته مهم در مورد شرایط قلبی این است که طولانی‌ترین طول عمر پس از جراحی قلب هم مربوط به یک زن است. در سال 1924 سادی پوردی، دختر 17 ساله انگلیسی که مشکل قلبی مادرزادی داشت، تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. آن موقع پزشکان فکر می‌کردند که او از این عمل جراحی جان سالم به در نخواهد برد، ولی پوردی نه تنها زنده ماند که 80 سال پس از آن عمل جراحی هم عمر کرد تا نامش در کتاب رکوردهای گینس جاودانه شود.

 

ادامه مطلب / دانلود

قلب زنان سریعتر میشکند یا مردان؟

یافته های جدید محققان شواهد علمی را ارائه کرده که نشان می دهند قلب زنها بسیار سریعتر و ساده تر از قلب مردها می شکند.

پزشکان قلب در پی یکی از اولین مطالعاتی که در سرتاسر آمریکا بر روی نوعی اختلال قلبی انجام داده اند، اعلام کردند میزان ابتلای زنان به “سندرم قلب شکسته” هفت تا 9 برابر مردان است، وضعیتی که در پی وارد شدن فشار عصبی طولانی در اثر شکست سخت عاطفی و یا از دست دادن یکی از عزیزان ایجاد شده و می تواند نشانه هایی مانند حمله یا اختلال قلبی را در زنان ایجاد کند. معمولا بیماران پس از ابتلا به این سندروم بدون آسیب دیدگی جدی مداوا می شوند.

به گفته محققان دانشگاه پنسیلوانیا یکی از رایج ترین وضعیتهایی که در پی آن زنان دچار این سندرم می شوند، از دست دادن همسر یا مشاهده بیماری شدید همسر است. این سندرم برای اولین بار توسط پزشکان ژاپنی و در سال 1990 شناسایی شد، ژاپنیها نام این وضعیت را “بیماری قلبی تاکوتسوبو” گذاشتند. تاکوتسوبو نام دامهایی ویژه اختاپوسها است که یادآور فرم کوزه مانند قلبهای آسیب دیده است.

این سندروم زمانی رخ می دهد که شوک عصبی شدیدی به بدن وارد می شود. این شوک در بدن حمله آدرنالین و دیگر هورمونهای عصبی ایجاد می کند. این حمله هورمونی اتاقک اصلی پمپ خون قلب را به صورت ناگهانی مختل می کند. مبتلایان به این سندروم معمولا پس از چند هفته کاملا بهبود می یابند اما در نمونه هایی نیز فرد جان خود را از دست داده است.

پزشکان برای یافتن دلیل رواج ابتلا به این سندروم در میان زنان، مطالعه ای گسترده را انجام داده و نتایج آن را در کنفرانس انجمن قلب آمریکا مطرح کردند. در این تحقیق بررسی اطلاعات ثبت شده در هزار بیمارستان نشان داد تنها در سال 2007 در حدود 6 هزار و 229 نفر در آمریکا به این سندروم مبتلا شده اند که از این میان تنها 671 مبتلا مرد بودند. پس از انطباق دادن شرایطی از قبیل فشار خون بالا، سیگار کشیدن و دیگر عواملی که می توانند بر روی اختلالات قلبی تاثیرگذار باشند، دانشمندان دریافتند زنان 7.5 برابر مردان به این سندروم مبتلا می شوند.

همچنین میزان ابتلا به این سندروم در میان زنان بالای 55 سال سه برابر زنان جوان بود و زنان جوانتر از 55 سال 9.5 برابر مردان در سنی مشابه به این سندروم مبتلا شده بودند. هنوز دلیل مشخصی برای این پدیده کشف نشده است و تنها مشخص است این سندروم اختلال قلبی است که زنان را بیشتر از مردان تحت تاثیر خود قرار می دهد.

بر اساس گزارش واشنگتن پست، یکی از نظریه های ممکن، نقش هورمونها در ابتلا به این سندروم است. نظریه دیگر این است که تعداد گیرنده های آدرنالین در سلولهای قلب مردان بیشتر از قلب زنان است و از این رو مردان بهتر می توانند استرس را در خود کنترل کنند.

ادامه مطلب / دانلود

تست همسر شناسی

تست همسرشناسی!

شاید این جمله را زیاد شنیده ‌باشید که نیازهای عاطفی مردها خیلی پیچیده نیست و آنقدر که زنان پر از رمز و رازند، شناخت مردها چندان سخت نیست، به راحتی می‌توان نیازهای مردها را شناخت و کاری کرد که آنها خودشان را خوشبخت‌ترین شوهر دنیا بدانند اما شما چقدر از نیازهای همسرتان آگاهید؟

 

آیا می‌دانید نیازهای او در زندگی چیست ؟ما می‌خواهیم به شما کمک کنیم تا خصوصیات شوهرتان را بهتر تشخیص دهید. وقتی شما نیازهایش را بدانید، درک او بسیار آسان‌تر است. آزمون زیر به شما کمک می‌کند تا بفهمید که باید به چه نکاتی بیشتر توجه کنید و اصلا با محک خودتان متوجه شوید که چقدر به نیازهای مردتان توجه می‌کنید.

هریک از عبارات زیر را از یک تا ۵ امتیازدهی کنید. عدد یک به این معناست که شما به هیچ وجه، موافق این جمله نیستید و عدد ۵ به این معناست که شما با این جمله بسیار موافق هستید.

۱٫ مردی که نیاز دارد مورد توجه و اهمیت قرار گیرد

……. وقتی شوهرم بیمار می‌شود، از کار می‌افتد و نیاز به توجه عاطفی دارد.

……. وقتی با تلفن صحبت می‌کنم یا پشت رایانه هستم، شوهرم لب و لوچه خود را آویزان می‌کند و در اتاق پرسه می‌زند.

……. وقتی خانه ریخت و پاش است، با من بحث می‌کند تا خانه را تمیز کنم.

……. شوهرم به من می‌گوید که وقتی به او محبت می‌کنم، آرامش پیدا می‌کند.

……. امتیاز او

۲٫ مردی که نیاز دارد از تلاش‌هایش قدردانی و تشکر شود

……. هنگامی که شوهرم در خانه مشغول انجام دادن کاری می‌شود اگر تشویقش نکنم خیلی ساکت می‌شود.

……. به محض اینکه شوهرم به خانه می‌آید در مورد تمام موفقیت‌ها و پیشرفت‌هایش در محل کار با من صحبتی کند.

……. او تمام کارهایی را که انجام می‌دهد به من نشان می‌دهد.

……. وقتی شوهرم لباس جدیدی را می‌پوشد که خودش خریده است بادی به غبغب می‌اندازد تا من او را ببینم.

……. امتیاز او

 

3. مردی که در بیان عشق و تأسف مشکل دارد

……. شوهرم معمولا به من نمی‌گوید «دوستت دارم» و وقتی هم می‌‌گوید، به‌نظر می‌رسد بیان کردن آن برایش راحت نیست.

……. وقتی سعی می‌کنم بنشینم و درباره احساساتم با شوهرم صحبت کنم او احساس ناآرامی می‌کند.

……. شوهرم به ندرت می‌گوید، ببخشید.

……. شوهرم درک نمی‌کند که چرا من از دوستانم معذرت‌خواهی می‌کنم و در چنین مواردی می‌گوید تو کاری نکرده‌ای که به خاطر آن متأسف باشی و از آنها عذرخواهی کنی.

……. امتیاز او

۴٫ مردی که نیاز دارد از خانواده‌اش حمایت و حفاظت کند

……. وقتی دوستانم به من زنگ می‌زنند و مشکلات‌شان را با من در میان می‌گذارند شوهرم ناراحت می‌شود.

……. وقتی می‌خواهیم با خودروی خودمان رانندگی‌‌های طولانی مدت داشته باشیم، شوهرم با کنترل کردن میزان بنزین، آب و باد لاستیک‌ها از وضعیت سلامت خودرو مطمئن می‌شود.

……. وقتی هوا برفی است شوهرم زودتر بیدار می‌شود تا مسیر رانندگی یا پیاده‌رو را پاک کند یا برف را از روی خودروی من بروبد.

……. شوهرم به داشتن بیمه عمر و بیمه ازکارافتادگی در مواردی که اتفاقی هم برایش نمی‌افتد، اهمیت می‌دهد.

……. امتیاز او

تست همسر شناسی

۵٫ مردی که می‌خواهد دقیق و مسلط باشد

……. وقتی شوهرم در حال تماشای مسابقات ورزشی با دوستانش است در مورد اینکه آیا داور به درستی بازی را قضاوت می‌کند یا نه بحث می‌کند.

……. وقتی من به عقاید شوهرم اعتراض می‌کنم او اخم می‌کند یا عصبانی می‌شود.

……. شوهرم وقتی در مورد موضوعی پیش‌بینی درست می‌کند، با غرور می‌گوید دیدی گفتم؟

……. هر وقت که در حال تماشای تلویزیون هستیم کنترل تلویزیون باید همیشه در دست او باشد.

……. امتیاز او

۶٫ مردی که نیاز به کار و فعالیت دارد

……. شوهرم از اینکه در مواقعی مجبور است ‌مدت طولانی بنشیند و منتظر باشد، متنفر است.

……. شوهرم به‌طور منظم خود را با ورزش یا فعالیت‌های ورزشی سرگرم می‌کند.

……. وقتی که فعالیت‌های ورزشی را با هم انجام می‌دهیم شوهرم آرامش بیشتری دارد.

……. وقتی به دیدن خانواده‌مان می‌رویم، شوهرم اغلب خودش را با انجام دادن برخی کارها سرگرم می‌کند یا با مردان دیگر بیرون می‌رود.

……. امتیاز او

۷٫ مردی که گرایش زیاد و انکارناپذیری نسبت به زنان دارد.

……. شوهرم از فیلم‌هایی که بازیگران زن در آن وجود دارد بیشتر استقبال می‌کند.

……. وقتی ما در خیابان قدم می‌زنیم یا به سینما می‌رویم، من نمی‌توانم توجه شوهرم را به‌خودم جلب کنم زیرا چشم‌های او در حال چرخیدن و پرسه زدن است.

……. هنگامی که قصد رفتن به مهمانی را داریم توجه شوهرم به من جلب می‌شود.

……. وقتی برای صرف ناهار به رستوران می‌رویم، شوهرم سعی می‌کنددر حضور زنان جلب توجه کند.

……. امتیاز او

 

آژیر خطر به صدا در آمده‌ است

۱۵+

این نشان‌دهنده آژیر خطر است! شوهرتان در کدام گروه از خصوصیات مردانه، بالاترین امتیاز را کسب کرده است؟ تمام بخش‌هایی که همسرتان امتیاز ۱۵ یا بیشتر دارد، نشان‌دهنده وجود مواردی است که در زندگی‌تان مشکل‌سازند و ‌باعث ایجاد مشاجرات می‌شوند. اگر شما نسبت به این مسئله آگاه شوید که این نیازها به‌شدت رفتار شوهرتان را به هیجان می‌آورد، برای رسیدن به خوشبختی حقیقی زناشویی فرصت بیشتری خواهید داشت و مسلما او نیز خوشحال‌تر و راضی‌تر خواهد شد.

تست همسر شناسی

 

به‌دنبال عقاید مشترک باشید

۸-۱۲

امتیازاتی که بین ۸ تا ۱۲ هستند ممکن است گویای این امر باشند که شوهر شما در یک مورد خاص دارای برخی خصوصیات ویژه است اما این خصوصیت مهم‌ترین خصوصیات او نیستند؛ یعنی فرصت پیدا می‌کنید که عقاید مشترک بسیاری را با همسرتان پیدا کنید و در خیلی از موارد شما و او ممکن است با شیوه‌ای مشترک از عهده شرایط و پیشامدها برآیید و آنها را کنترل کنید. درواقع با این امتیاز خیالتان راحت می‌شود که همسرتان نیاز جدی ندارد که واجب باشد به آن توجه ویژه کرده و تمام فکر و ذهن‌تان را به آن مشغول کنید، شما یک قدم جلو هستید و تنها برای ارتباط بیشتر با همسرتان باید دنبال عقاید مشترک باشید.

نگرانی وجود ندارد

کمتر از ۸

اگر مرد شما چنین امتیازی در هر گروه کسب کرده‌ است باید بدانید یکی از بهترین مردهای دنیا همسر شماست زیرا مردانی که در این گروه شخصیتی هستند، منشا اصلی مشاجره و جروبحث‌ در محیط خانه نیستند. آنها خودشان به راحتی از پس نیازهایشان برمی‌آیند و احتیاجی نیست که وقت بگذارید و تلاش کنید تا این خصوصیات را بفهمید و به آن بپردازید؛ مثلا توجه بیش از اندازه یا حمایت زیاد خیلی برای او تفاوتی ایجاد نمی‌کند و برکار‌ها و رفتارهایش تاثیری نخواهد داشت.

۲ آدم یکسان وجود ندارد

به خاطر داشته باشید که در این آزمون هیچ خوب و بدی وجود ندارد. برخی از زنان امتیاز بالاتر از ۱۵ را درخصوص هر مورد بیان کرده‌اند. این مطلب نشان می‌دهد که این شوهران با چنین خصوصیاتی ‌زاده و بزرگ شده‌اند و یاد گرفته‌اند که این خصلت‌های خاص مردانه را داشته باشند. این خصوصیات نشانه‌های ذاتی همسرتان است که باعث می‌شود همسرتان به‌گونه‌ای شود که اکنون هست؛ یعنی مردی که شما به‌علت داشتن آن خصوصیات برای ازدواج با خودتان انتخاب کرده‌اید. با درنظر گرفتن این موارد و با استفاده از توانایی ذاتی خودتان در ایجاد آمادگی و مواجهه با نیازهای او سعی کنید بفهمید چه کاری می‌توانید بکنید تا همسرتان را بیشتر دوست داشته باشید.

منبع:مجله ایده آل/برترین ها

ادامه مطلب / دانلود

رازهای موفقیت در روابط عاشقانه

در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند. همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور می‌تواند یک زوج را هفته‌ها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کم‌اهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه می‌شوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی می‌تواند یک رابطه را مستحکم‌تر کند.

 

 

گردنبند عشق – شال عشق

به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقه‌ها و محبت‌ها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف ۱۰ رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوج‌ها را معرفی کرده است.

۱- به همسرتان بگویید دوستش دارید.

بااینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی‌اوقات کلمات و حرف‌ها تاثیر به‌مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هرازگاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک “دوستت دارم” ساده می‌تواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث می‌شود او احساس دوست‌ داشته شدن و امنیت کند.

۲- کمی محبت نشان دهید.

رفتارهایی که نشان‌دهنده صمیمیت جسمی است—گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانه‌هایش وقتی جلوی تلویزیون نشسته‌اید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشسته‌اید، گرفتن دست‌هایش موقع راه رفتن—احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل می‌کند و عشق و محبت شما را به او می‌رساند.

۳- همسرتان را تحسین کنید.

همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید—چیزهایی که تحسین می‌کنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور می‌کند، توانایی‌ها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطه‌ای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از توانایی‌های خود در بالاترین حد استفاده کند.

۴- خود را تقسیم کنید.

چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترس‌ها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. بااینکه لازم است در هر رابطه‌ای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیک‌ترین فرد به شما باشد.

۵- هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید.

وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبه‌رو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد-مثل یک مشاجره کوچک در محل‌کار، یک اشتباه کاری و … باید به حرف‌های او گوش دهید، با او دردودل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.

۶- هدیه بدهید.

از فرصت‌ها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان می‌دهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.

۷- به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید.

یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کرده‌اید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگی‌های همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. ازآنجاکه ضعف‌های ما در مرکز عمیق‌ترین ناامنی‌های ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجسته‌تر از آنچه که هست نشان دهید.

۸- “زمان تنهایی” را یکی از اولویت‌ها قرار دهید.

هر چقدر هم هر دو شما زندگی‌های پرمشغله‌ای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربه‌های تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.

۹- هیچ چیز را دست‌کم نگیرید.

هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگی‌تان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطه‌تان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام می‌دهد که رابطه‌تان پابرجا بماند. هیچوقت این را دست‌کم نگیرید.

۱۰- به دنبال برابری باشید.

حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیت‌ها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.

 

ادامه مطلب / دانلود

چطور بعد از برهم خوردن یک رابطه، زندگی‌مان را ادامه دهیم وقتی یک رابطه یا ازدواج بر هم می‌خورد هیچ‌وقت آسان نیست. دلیل این بر هم خوردن رابطه هر چه که باشد–و اینکه می‌خواسته‌اید یا نه– اتمام رابطه ممکن است کل زندگیتان را از این رو به آن رو کند و همه جور احساسات دردناک و پریشان‌کننده برایتان به ارمغان آورد. اما برای کنار آمدن با این وضعیت دشوار و ادامه راهتان کارهای مختلفی می‌توانید انجام دهید. حتی می‌توانید از این تجربه درس بگیرید و به فردی قوی‌تر و هوشیارتر تبدیل شوید.

التیام یافتن بعد از بر هم خوردن رابطه یا طلاق

چرا حتی بااینکه رابطه‌تان دیگر آنقدرها خوب نیست، بر هم خوردن رابطه اینقدر دردناک است؟ طلاق و جدایی به این دلیل دردناک می باشد که نشانگر فقدان است و نه فقط از رابطه بلکه از آرزوها و تعهدات مشترک. روابط عاشقانه با هیجانی وصف‌ناپذیر و امید به آینده شروع می‌شوند. وقتی چنین روابطی بر هم می‌خورند، دچار ناامیدی، استرس و فقدان شدید می‌شویم.

طلاق و جدایی ما را به ورطه‌ای نامعلوم می‌کشاند. همه چیز بر هم می‌خورد:  برنامه زندگی و مسئولیت‌هایتان، خانه‌تان، روابط خانوادگی و دوستی‌هایتان و حتی هویت تان. جدایی، تردید نسبت به آینده را می‌آورد. بدون داشتن همسر زندگی چه شکلی خواهد بود؟ آیا می‌توانید کس دیگری را پیدا کنید؟ آیا تا آخر عمر تنها خواهید ماند؟ این تردیدها گاهی بدتر از یک رابطه بد به نظر خواهد رسید.

التیام یافتن و بهبودی از جدایی و طلاق بسیار سخت است. اما، خیلی مهم است که بدانید و مرتب به خودتان یادآور شوید که می‌توانید و باید به جلو بروید. اما التیام یافتن زمان می‌برد، پس باید صبور باشید.

کنار آمدن با جدایی و طلاق

باید بدانید که داشتن احساسات مختلف و گوناگون هیچ اشکالی ندارد. اینکه احساس ناراحتی، عصبانیت، خستگی و سردرگمی کنید کاملاً طبیعی است؛ حتی این احساسات می‌توانند بسیار شدید باشند. بپذیرید که واکنش‌هایی مثل این به مرور زمان کمتر خواهند شد. حتی اگر ازدواجتان، ازدواجی ناسالم بوده باشد، افتادن به ورطه‌ای نامعلوم ترسناک است.

به خودتان استراحت بدهید. به خودتان اجازه دهید برای یک دوره در حد مطلوب احساس و عمل نکنید. شاید نتوانید در کار یا توجهتان به دیگران بازده قبل را داشته باشید. هیچکس سوپرمن نیست؛ برای التیام یافتن و به دست آوردن دوباره انرژی زمان بگذارید.

نباید این دوره را به تنهایی سپری کنید. در میان گذاشتن احساساتتان با دوستان و خانواده می‌تواند به شما برای کنار آمدن با این شرایط دشوار کمک کند. کناره‌گیری از جمع و منزوی کردن خودتان فقط سطح استرستان را بالا برده، تمرکزتان را کم کرده و در کار، روابط و سلامت عمومی‌تان تداخل ایجاد می‌کند. اگر نیاز به کمک دارید، از کمک گرفتن دریغ نکنید.

به خودتان اجازه دهید برای از دست دادن رابطه‌تان غصه بخورید

غصه خوردن یک واکنش طبیعی به فقدان است و جدایی و طلاق از یک رابطه عاشقانه شامل فقدان‌های مختلف می‌شود:
فقدان همراهی و تجربیات مشترک (که ممکن است همیشه لذت‌بخش نبوده باشد)
فقدان حمایت و پشتیبانی (چه مالی، چه عقلی، اجتماعی و یا احساسی)
فقدان امید، برنامه و آرزوها (که از فقدان‌های عملی‌تر حتی دردناک‌تر می‌تواند باشد)

اینکه به خودتان اجازه دهید درد این فقدان‌ها را احساس کنید ممکن است ترسناک باشد. ممکن است بترسید که احساساتتان آنقدر زیاد شوند که نتوانید تحملشان کنید یا همیشه در آن ورطه تاریک باقی بمانید. باید به خاطر داشته باشید که غصه خوردن برای فرایند التیام یافتن شما ضروری است. درد غصه خوردن دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می‌کند رابطه قدیمی را فراموش کرده و در زندگی پیش بروید. و مطمئن باشید غصه خوردنتان هر چقدر هم که عمیق باشد تا آخر عمر باقی نمی‌ماند.

نکاتی برای غصه خوردن بعد از طلاق یا جدایی:

با احساساتتان نجنگید — طبیعی است که فرازونشیب‌های زیادی داشته باشید و احساسات گوناگونی مثل عصبانیت، خشم، ناراحتی، آسودگی و ترس و سردرگمی را تجربه کنید. خیلی مهم است که این احساسات را تشخیص داده و بشناسید. بااینکه این احساسات همیشه دردناک هستند، اینکه سعی در سرکوب یا نادیده گرفتن آنها داشته باشید فقط فرایند بهبودی شما را طولانی‌تر خواهد کرد.

درمورد احساستان حرف بزنید — بااینکه حرف زدن درمورد احساساتتان با دیگران ممکن است سخت باشد، اما خیلی مهم است که راهی برای این کار پیدا کنید. اینکه بدانید دیگران از احساسات شما آگاهند باعث می‌شود کمتر احساس تنهایی کنید و این به بهبودی شما کمک می‌کند. نوشتن احساساتتان هم می‌تواند برای بیرون ریختن آنها به شما کمک کند.

به خاطر داشته باشید که پیش رفتن در زندگی هدف اصلی‌تان است — ابراز احساساتتان به طریقی شما را آزاد می‌کند اما بسیار مهم است که خیلی خود را درگیر احساسات منفی نکنید یا بیش از اندازه سعی در تحلیل موقعیت نداشته باشید. ماندن در احساسات ناراحت‌کننده‌ای مثل تقصیر، عصبانیت و خشم انرژی شما را گرفته و اجازه بهبودی به شما نخواهد داد.

به خودتان یادآور شوید که هنوز آینده‌ای پیش رو دارید — وقتی به فردی متعهد می‌شوید، یک دنیا امید و آرزو برای خود می‌سازید. اینکه اجازه بدهید این امیدها و آرزوها از دست بروند خیلی سخت است. وقتی برای آینده‌ای که یک روز تجسم می‌کردید غصه می‌خورید، با این واقعیت که امیدها و آرزوهای جدیدی می‌توانند جایگزین آن قبلی‌ها شوند به خودتان شجاعت ادامه راه را بدهید.

تفاوت بین یک واکنش طبیعی به جدایی و افسردگی را بفهمید — سوگواری و غصه خوردن بعد از جدایی می‌تواند فلج‌کننده باشد اما بعد از مدتی، این ناراحتی کم‌کم کاهش می‌یابد. با گذشت روزها کم‌کم در زندگیتان جلو می‌روید اما اگر به مرور زمان این حس را در خود ندیدید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.

برای کمک و پشتیبانی گرفتن در فرایند غصه خوردن، به سراغ دیگران بروید

حمایت دیگران برای بهبودی بعد از جدایی و طلاق الزامی است. شاید دلتان بخواهد تنها باشید اما منزوی کردن خودتان فقط این دوران را برایتان سخت‌تر می‌کند. سعی نکنید خودتان به تنهایی از پس این شرایط برآیید.

به سراغ دوستان قابل‌اعتماد و اعضای خانواده‌تان بروید. کسانیکه خود جدایی یا طلاق را تجربه کرده‌اند هم می‌توانند خیلی خوب کمکتان کنند. آنها می‌دانند که چه حال و هوایی دارید و مطمئنتان خواهند کرد که امیدی برای آینده و روابط جدید وجود دارد.

با کسانیکه از شما پشتیبانی می‌کنند، به شما توجه دارند و به شما انرژی می‌دهند بیشتر رفت‌وآمد کنید. برای انتخاب این افراد هوشیارانه عمل کنید. اطرافتان را با کسانی پر کنید که مثبت باشند و خوب به حرف‌هایتان گوش دهند. خیلی مهم است که بتوانید از آنچه بر شما می‌گذرد با صداقت برایشان حرف بزنید، بدون اینکه نگران قضاوت و انتقاد کردن آنها باشید.

اگر نیاز بود از بیرون کمک بگیرید. اگر نتوانستید به طور طبیعی با دیگران ارتباط برقرار کنید، می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید. مهمترین نکته این است که حداقل یک جا داشته باشید که در آنجا کاملاً احساس راحتی کنید.

دوست های تازه پیدا کنید. اگر تصور می‌کنید به همراه طلاق یا جدایی‌تان بسیاری از دوستان و آشنایانتان را هم از دست داده‌اید، سعی کنید با افراد تازه آشنا شوید. در کلاس‌های مختلف یا در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید.

مراقبت از خود بعد از طلاق یا جدایی

طلاق اتفاقی بسیار استرس‌زا است که زندگیتان را تغییر می‌دهد. وقتی دستخوش ناراحتی‌های احساسی می‌شوید و می‌خواهید با تغییرات عمده‌ای که در زندگیتان پدید آمده مواجه شوید، مراقبت از خودتان اهمیت بسیار بیشتری نسبت به مواقع عادی پیدا می‌کند. ناراحتی و اندوه ناشی از طلاق و جدایی شما را از نظر جسمی و روحی به شدت آسیب‌پذیر می‌کند.

با خودتان طوری برخورد کنید انگار دچار آنفولانزا شده‌اید. به اندازه کافی استراحت داشته باشید، سایر منابع استرس در زندگیتان را کمتر کنید و حجم کاریتان را هم اگر مقدور است کمتر کنید.

اینکه یاد بگیرید از خودتان مراقبت کنید یکی از ارزشمندترین درس‌هایی است که می‌توانید بعد از طلاق یا جدایی بیاموزید. وقتی احساسات ناشی از فقدانتان را حس می‌کنید و شروع به درس گرفتن از این تجربه ناراحت‌کننده می‌کنید، باید از خودتان خوب مراقبت کرده و انتخاب‌های مثبتی برای جلو رفتن در زندگی داشته باشید.

نکاتی برای مراقبت از خود:

هر روز وقتی را برای رسیدگی به خودتان اختصاص دهید. با قرار دادن ساعتی از روز برای فعالیت‌هایی که به شما آرامش می‌دهد، به خودتان برای بهبودی کمک کنید. برای پیاده‌روی به طبیعت بروید، به موسیقی گوش دهید، از یک حمام داغ لذت ببرید، ماساژ بگیرید، کتاب دلخواهتان را بخوانید، در کلاس‌های یوگا شرکت کنید، یا فقط از یک فنجان چای داغ لذت ببرید.

به اینکه در هر لحظه چه می‌خواهید خوب دقت کنید و نیازهایتان را بیان کنید. به آنچه که تصور می‌کنید برایتان خوب است احترام بگذارید حتی اگر مخالف آن چیزی باشد که همسر سابقتان یا دیگران می‌خواسته‌اند. بدون اینکه احساس گناه کنید «نه» بگویید.

به یک برنامه پایبند شوید. طلاق یا جدایی تقریباً همه قسمت‌های زندگی شما را بر هم می‌زند و احساساتی مثل استرس، تردید و هرج و مرج را همه جا باقی می‌گذارد. برگشتن به یک برنامه منظم می‌تواند احساس نظم و ترتیب را دوباره در شما زنده کند.

کمی وقفه بیندازید. سعی کنید در این شرایط تصمیمات مهم زندگیتان مثل شروع یک کار جدید یا رفتن به یک شهر دیگر را اتخاذ نکنید. صبر کنید تا احساسات تند شما از بین رفته و بتوانید معقول‌تر تصمیم بگیرید.

از مصرف الکل، موادمخدر یا غذا برای کنار آمدن با مشکلتان خودداری کنید. در این شرایط ممکن است وسوسه شوید راهی برای آرام کردن خودتان و برطرف‌ کردن تنهایی‌تان پیدا کنید. اما استفاده از این موارد بعنوان راه فرار در طولانی‌مدت کاملاً ناسالم و مخرب خواهد بود. لازم است که راه‌های سالم‌تری برای مقابله با این احساسات دردناک پیدا کنید.

علایق جدید را امتحان کنید. طلاق یا جدایی هم یک شروع و هم یک پایان است. از این فرصت برای کشف علایق و فعالیت‌های جدید استفاده کنید. تفریح کردن و فعالیت‌های جدید فرصتی برای لذت بردن از زندگی برایتان فراهم می‌کند.

انتخاب‌های سالم داشته باشید: خوب بخورید، خوب بخوابید و ورزش کنید

وقتی با استرس ناشی از جدایی و طلاق روبه‌رو می‌شوید، عادت‌های سالم خیلی راحت کنار گذاشته می‌شوند. ممکن است ببینید که اصلاً غذا نمی‌خورید یا بیش از اندازه پرخوری می‌کنید. ورزش کردن در این شرایط ممکن است سخت‌تر به نظرتان برسد و خوابتان هم مختل خواهد شد. اما اگر نتوانید انتخاب‌های سالمی برای سبک‌زندگیتان در آینده داشته باشید، همه تلاش‌هایتان برای بهبودی بی‌سرانجام خواهد بود.

از طلاق یا جدایی‌تان درس بگیرید

در زمان‌های بحران‌های احساسی، فرصت برای رشد و یادگیری بسیار است. فقط به این دلیل که الان در زندگیتان احساس فقدان و خلاء دارید به این معنی نیست که هیچ اتفاقی نمی‌افتد یا هیچ‌وقت هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. این دوران را یک وقفه قلمداد کنید، زمانی برای پاشیدن بذر رشد. با این تجربه می‌توانید خودتان را بهتر بشناسید و احساس قدرت بیشتری کنید.

برای اینکه به طور کامل طلاق یا جدایی را بپذیرید و بتوانید از آن بگذرید، باید بفهمید چه اتفاقی افتاده است و نقش خودتان را هم درک کنید. خیلی مهم است که بفهمید انتخاب‌های شما چه تاثیری بر این رابطه داشته است. درس گرفتن از اشتباهاتتان رمز موفقیت برای تکرار نکردن آنهاست.

چند سوال که باید از خودتان بپرسید:

– عقب بایستید و به کل تصویر نگاه کنید. سهم شما در مشکلات به وجود آمده در رابطه‌تان چه بوده است؟
– آیا می‌خواهید همان اشتباهات را دوباره تکرار کنید یا در روابط بعدی هم آدم‌های نامناسبی برای خودتان انتخاب کنید؟
– به اینکه چطور به استرس واکنش می‌دهید و با تعارضات و تردیدهایتان کنار می‌آیید فکر کنید. آیا می‌توانید بهتر برخورد کنید؟
– ببینید آیا می‌توانید دیگران را آنطور که هستند بپذیرید، نه آنطور که می‌توانند باشند یا باید باشند.
– احساسات منفی‌تان را نقطه‌ای برای شروع تغییر ببینید. آیا کمتر احساساتتان دستتان است یا آنها کنترل شما را به دست گرفته‌اند؟

باید طی این قسمت از فرایند بهبودی با خودتان صادق باشید. سعی نکنید که مقصر را پیدا کنید یا همه تقصیرها را گردن خودتان بیندازید. وقتی به گذشته رابطه نگاه کنید، فرصتی برای یادگیری درمورد خودتان، چگونگی ارتباطتان با دیگران و مشکلاتی که باید روی آنها کار کنید پیدا خواهید کرد. اگر بتوانید انتخاب‌ها و رفتارهای خود، از جمله دلیل اینکه چرا همسر سابقتان را انتخاب کردید،  را بی‌تعصب بررسی کنید، می‌توانید بفهمید که اشتباهتان کجا بوده و در آینده انتخاب‌های بهتری داشته باشید.

ادامه مطلب / دانلود


در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت.

 

رابطه عاشقانه مورد انتظار آقایان!

 

« خانم خوبم، کمکم کن برای فرزندانم یک قهرمان باشم. از من و از کارهای خوبی که کرده ام تعریف کن. فقط از کاستی هایم حرف نزن. »

همان طور که به بچه هایمان هم گفته ام: « تو را دوست دارم و به تو افتخار می کنم». نیاز دارم که من هم همین را از تو بشنوم: « که دوستم داری و به عنوان یک شوهر و یک پدر به من افتخار می کنی».

« به شوهرت احترام بگذار. علی رغم همه کمبودهایش (که تو ضعفهایش را بهتر از هر کسی می شناسی). بگذار بداند که تو فکر می کنی او بزرگ است. و تحسینش می کنی. »

« وقتی دارم از خودم انتقاد می کنم. وقتش نیست که بارم کنی.»

« وکیل من باش. طرف من باش. اگر فکر می کنی اشتباه می کنم. راهنمایی ام کن تا به سمتی که فکر می کنی درست است بروم. نخواه که بر من مسلط شوی و مرا به آن سو بکشانی.»

 

در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت.

آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند

رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد.

خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد.

نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید.

آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند

یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند.

نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید.

به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد

آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند

آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند.

به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد.

نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید.

آقایان، خواهان رشد هستند

یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد.

خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند.

نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید.

 

آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند

وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است.

به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند.

نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند.

آقایان خواهان کسی هستند که آنها را به چالش وا دارد

تعجب نکنید؛ درست متوجه شدید مردها از خانم هایی که آنها را به چالش وا می دارند خوششان می آید. دوست میدارند که خانم ها، آنها در انتظار بگذارند. مردها معمولا زمانی که احساس امنیت کنند اندکی در رابطه تنبل می شوند اما زمانیکه آنها را به چالش وا می دارید، حداقل کاری برای انجام دادن دارند.

نکته ای برای خانم ها:  اگر می خواهید مرد خود را همواره به خود علاقمند نگه دارید باید او را همیشه به چالش وادار کنید.

آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند

بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند.

خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است.

نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست.

ادامه مطلب / دانلود
چطور همسر آینده ام را بشناسم؟
این سوالی است که خیلی از کسانی که در آستانه ازدواج قرار دارند از روان شناس یا مشاور پیش از ازدواج خود می پرسند. این که همسر شما چه شخصیتی دارد یکی از مهم ترین سوال هایی است که باید به آن جواب دهید.این که طرف مقابل ما درچه خانواده ای تربیت شده است ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج معلوم شود.
 توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد.البته معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید.معمولاً از دو طریق می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. که در این شماره شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم. توجه داشته باشید که اگر نوع مرز بندی خانواده ای که شما در آن بزرگ شده اید با مرز بندی خانواده همسر آینده تان متفاوت باشد احتمالا در زندگی مشترک دچار مشکل خواهید شد.
1 – مرزهای درون خانواده
هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد.
الف) مرزهای درهم تنیده
این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود.
ب – مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته)
این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و… این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت.
ج – مرزهای منعطف
خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند.
ادامه مطلب / دانلود
چرا در زندگی مشترک مردان خیانت می کنند؟
مردان بیش از زنان در زندگی مشترک دچار خیانت می‌شوند و از سن ۲۸ تا ۵۰ سالگی بیشترین خیانت‌ها از سوی مردان صورت می‌گیرد.
۷۰ درصد از خیانت زوجین به دلیل ضعف جنسی است
عدم توانایی در مدیریت غزیزه جنسی و ضعف جنسی مرد یا زن از علل اصلی ایجاد روابط فرا زناشویی است که ۷۰ درصد از این روابط ریشه در این امر دارد.
کمرنگ شدن ارزش‌های اخلاقی و باروهای دینی در خانواده، عدم علاقه زن و شوهر به یکدیگر، وجود ضوابط عاطفی قبل از ازدواج و تداوم آن به بعد از ازدواج، انتقام‌جویی از شوهر توسط زن به دلایل مختلف و اعتیاد مرد، از دیگر علل ایجاد روابط فرا زناشویی عنوان کرد.
در مردان به دلیل تنوع‌طلبی و کمرنگ شدن صداقت و ارزش‌های دینی و بی‌توجهی همسر پس از تولد اولین فرزند و حتی جداسازی بستر از سوی زن موجب می‌شود تا مردان به دنبال تامین نیازهای جنسی خارج از محیط خانواده باشند.
سن خیانت مردان از ۲۸ تا ۵۰ سالگی / سن خیانت زنان از ۲۰ تا ۴۰ سالگی
 اصولا سن خیانت در مردان به همسران از ۲۸ تا ۵۰ سالگی است، تعداد اندکی از مردان بعد از سن ۵۰ سالگی به همسران خود خیانت می‌کنند و به دنبال برقراری ارتباطات فرازناشویی هستند. این مساله در زنان در سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی دیده می‌شود.
مردان بیش از زنان خیانت می‌کنند
  اصولا زنان کمتر از مردان به روابط فرا زناشویی تمایل دارند، خوشبختانه هنوز زنان جامعه دارای عفت و وفاداری بیشتری هستند و هنوز شرایط اخلاقی حاکم بر جامعه صدق می‌کند.
مراحل خیانت در زندگی زناشویی در سه مرحله تقسیم بندی می شود ‌:

خیانت در دهه اول به دلیل عدم علاقه به همسر
در سال‌های اولیه ازدواج که مرد نسبت به همسر خود علاقه‌ای ندارد واز روی اجبار تن به ازدواج داده است یا اینکه متوجه می‌شود همسرش توانایی لازم جنسی ندارد.

خیانت مردان در دهه دوم و سوم زندگی به دلیل تنوع‌طلبگی
بعد از تولد اولین فرزند و بی‌توجهی همسر، دوره دوم برقراری ارتباط فرا زناشویی است. در دهه دوم و سوم زندگی به لحاظ تنوع‌طبلی و عدم تمکین زن به ایفای نقش زناشویی نوع دیگری از خیانت در زندگی مطرح می‌شود.
متاسفانه در دهه‌های دوم و سوم به دلیل ناجوانمردی برخی از مردان نسبت به همسرانشان خیانت رخ می‌دهد.
ادامه مطلب / دانلود
همسرم خسیس است، چگونه با او رفتار کنم؟
روان شناسان خساست را یک نوع مشکل «روانی» می دانند چون معتقدند افراد مبتلا به این اختلال روحی- روانی در همه رفتارهایشان دچار خست و امساک هستند؛ حتی در ابراز احساسات و نشان دادن محبتشان به همسر، فرزندان و اقوام نزدیک.
تلاش کردیم تا با خساست به عنوان یک مشکل روحی- روانی و تاثیر آن بر روابط زوجها و شیوه رفتار با همسر مبتلا به این اختلال روحی – روانی آشنا شویم.
خسیسها از دیدگاه علم
از نظر علم روان شناسی « سخاوت روح » یکی از ویژگی های مثبت روحی – روانی و رفتاری است که تقریبا در همه افراد – با اندکی تفاوت در میزان آن – وجود دارد. اما در برخی افراد این ویژگی رفتاری اجازه یا فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کند و همین ناتوانی ، آنها را به فردی خسیس ( اسکروچ ) تبدیل می کند.
خساست در شیوه خرج و پس انداز کردن، رفتارهای فردی و اجتماعی، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، گوشه گیری، امتناع از حضور در جمع، توجه بیش از حد به رفتارهای دیگران و بررسی رفتارهای آنها به قصد انتقاد و … مشاهده می شود.
آنها حتی در ابراز احساسات هم خساست می کنند! به این مثال توجه کنید؛ مدیر مؤسسه ای از اینکه کارمندان اش به خوبی کار می کنند، آگاه است اما خساست او اجازه نمی دهد تا با پاداش مالی یا حداقل تشویق زبانی از همکاران اش تشکر و تقدیر کند.
در واقع « سخاوت » به صورت بالقوه در این فرد وجود دارد چون متوجه تلاش کارمندانش می شود ولی خسیس بودن او مانع از آن می شود که سخاوتمندی اش را نشان بدهد. این نمونه یکی از هزاران نمونه ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به دلیل خساست است.
خانواده در سایه خست
شاید زمان مجردی، خساست مشکلات فراوانی را برای فرد خسیس ایجاد کند که مهمترین آن، جدا ماندن از جمع و تنها ماندن است. در واقع خساست اجازه نمی دهد اندکی از درآمد شخصیمان را صرف رفت و آمد یا خرید هدیه برای دیگران کنیم و در برنامه های دسته جمعی حاضر شویم. به این ترتیب، هر لحظه بیش از قبل از جمع فاصله می گیریم و در نهایت به فردی منزوی تبدیل می شویم. تا اینجای قضیه، فقط خودمان ضرر می کنیم؛ ولی بعد از ازدواج، وضعیت کاملا فرق می کند چون پای نفر دیگری هم در میان است.
بعد از تشکیل خانواده، خسیس بودن یکی از طرفین، به شدت بر روابط زوجین و رابطه آنها با یکدیگر تاثیر می گذارد؛ تا حدی که شاید به جدایی بینجامد؛ مگر آنکه هر دو نفر ( زن و شوهر ) مبتلا به مشکل خساست باشند تا بتوانند از بودن در کنار هم لذت ببرند. از مهمترین مشکلات زندگی افراد خسیس با خانواده (همسر و فرزندان) می توان به این موارد اشاره کرد:
– ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی؛ این افراد حتی نمی توانند از ساده ترین کلمات محبت آمیز برای بیان احساسات خود استفاده کنند. جالب اینکه اگر هم از این کلمات استفاده کنند، آزادی و آرامش در رفتارشان دیده نشده و همیشه حالتی از گرفتگی و ناراحتی در رفتار آنها مشاهده می شود.
– به نظر آنها خرید هر چیزی غیر ضروری است و بهتر است به جای آن در بانک پول پس انداز شود. خرید هدیه هم که اصلا محلی از اعراب ندارد و دور ریختن پول به حساب می آید. در مواقع اجبار هم پرداخت نقدی، بهتر از هر هدیه ای است.
– فاصله عمیقی در روابط زن و شوهر دیده می شود؛ سایه دائمی خساست در زندگی مشترک، باعث جدایی آنها از هم می شود چون یکی از طرفین نمی تواند نیازهای عاطفی و روحی – روانی طرف مقابل را برآورده کند. بگذریم از اینکه رفع نیازهای دیگر به طور کامل از یاد رفته است.
– ارتباط زن و شوهر به بحث ها و رفع نیازهای مالی محدود می شود. در نهایت نیز برای رفع هر نیاز- پس از یک جدال طولانی – باید همه افراد خانواده از چهارچوبی که فرد خسیس تعیین می کند، پیروی کنند.
– والد یا والدین ( بسته به اینکه کدام یک به بیماری خساست دچار باشند ) همواره از رفتارها و تلاش های فرزندشان در هر زمینه ای ناراضی هستند. این نارضایتی از مسائل درسی تا کارها و رفتارهای روزمره آنها را شامل می شود. اما این والدین برخلاف والدین کمال گرا – که برای موفقیت فرزندشان هزینه کرده و آنها را همراهی می کنند – هیچ تلاش و کمکی برای پیشرفت بیشتر فرزندشان نمی کنند و فقط توقع دارند.
– مردان یا زنان خسیس هر مسئله ای را با مسائل مالی می سنجند و « پول و درآمد » مهم ترین عامل تعیین کننده در زندگی آنهاست. مثلا معیار محبتشان، مبلغ، کیفیت یا نوع هدایای خریداری شده است، نه زیبایی این کار.
– تصمیم گیری برای خرید هر وسیله ساده ای برای منزل باید با اجازه زن یا شوهر خسیس باشد. برای صدور این اجازه هم باید همیشه دلیل قانع کننده ای وجود داشته باشد؛ دلیلی که بتواند فرد خسیس را قانع کند. به این ترتیب، طرف مقابل از هر خریدی منصرف می شود.
به نظر شما زندگی ای که یکی از طرفین اختیار کامل دارد و دیگری هیچ اختیاری ندارد، به زندگی در زندان شبیه نیست؟
– رفتارها آزادانه نیست؛ ترس از بروز واکنشی نامطلوب از سوی فرد خسیس بر همه رفتارها و روابط سایه افکنده و آزادی عمل را از همه افراد خانواده – به ویژه همسر – سلب کرده است.
– این افراد در برآوردن نیازهای فردی شان هم امساک می کنند؛ تا حدی که سلامتی شان هم در معرض خطر قرار می گیرد.
روح و روان، اسیر امساک
بررسیها نشان می دهد « افسردگی » یکی از مهمترین اختلالات روحی – روانی است که فرد خسیس به آن دچار می شود. روان شناسان دلیل اصلی بروز این حالت را منزوی شدن آنها می دانند.
از طرفی عناد دائمی آنها با جمع، باعث تنها ماندن شان می شود و همین امر باعث تشدید افسردگی خواهد شد. در واقع عقاید آنها باعث می شود تا همیشه تنها بمانند؛ حتی اگر به ظاهر، دیگران آنها را طرد نکنند.
یکی دیگر از مشکلات روحی – روانی این افراد، « بی تابی و بروز حالت های هیجانی » است. نگرانی درباره همه چیز، به ویژه مخارج ( فقط فکرکردن به مخارج و نه خرج کردن واقعی )، آنها را به افرادی بهانه جو، بی تاب، ایرادگیر و… تبدیل می کند. این نکته را هم فراموش نکنیم که حالتی « تهاجمی و عصبی » در رفتارهای آنها دیده می شود که هم باعث آزار خانواده و هم باعث آزار خودشان می شود.
رفتارهای دیگری مثل حرص و ولع دائمی برای همه چیز، شک و تردید، حسابگری و خود محوری از دیگر اختلالات روحی – روانی افراد مبتلا به بیماری خساست است. این افراد فراموش کرده اند که تیر تیز رفتارهای نامطلوب و تهاجمی آنها، بیش از همه، روح و روان همسر و فرزندان شان را زخمی می کند.
با آنها چه کنیم؟
اول از همه به خاطر بسپاریم که بیماری همسر خسیس ما هیچ گاه درمان نمی شود؛ بنابراین فقط باید تلاش کنیم تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنیم. درمان قطعی ای برای این بیماری وجود ندارد؛ فقط با این شیوه ها می شود با او مدارا کنیم :
– طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث می شود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل باشد.
– مقابله به مثل نکنیم؛ این مقابله هیچ اثری جز تکرار رفتارهای نامطلوب او ندارد. حتی این رفتارها می تواند با شدت بیشتری تکرار شود.
– پیش از خرید هر وسیله ای برای منزل با همسرمان مشورت کنیم. با وجود اختلاف نظر، مشورت کردن ضروری است تا پس از خرید با لجبازی او روبه رو نشویم. به این ترتیب، مانع از جنجال شده و زمینه سازی کرده ایم.
– برای خرید های شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرون رفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع بدهیم تا احساس کنارگذاشته شدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.
– بعضی افراد مبتلا به خساست، تلاش می کنند تا این صفت نامناسب را اصلاح کنند. در این صورت با درک مشکلشان و تلاشی که برای ترک این صفت می کنند، به آنها کمک کنیم.
فراموش نکنیم نباید این افراد را مسخره کنیم یا دائم از آنها ایراد بگیریم. کنارشان باشیم تا با کمک هم به تدریج بر مشکل غلبه کنیم.
– زمانی که از رفتار همسرمان غمگین و عصبی می شویم، ناراحتی مان را ابراز کنیم؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضیح بدهیم که از رفتارهای او ناراحت می شویم و خجالت می کشیم. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.
– همان طور که اشاره کردیم، این افراد در ابراز احساسات نیز ناتوان هستند. در مقابل این ناتوانی، لجبازی و بی اعتنایی نکنیم اما طوری رفتار کنیم که طرف مقابل هم با کمی کم اعتنایی ما روبه رو شود. با کمی تغییر در رفتارهای گذشته خود می توانیم به راحتی تغییراتی در رفتار همسرمان ایجاد کنیم.
– اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم. فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده پدر یا مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. فقط دفعه بعد طوری رفتار کن که با سرزنش او روبه رو نشوی.
– افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه می کنند؛ بنابراین به جای دلخورشدن یا مسخره کردن همسرمان از او تشکر کنیم. همین که او هزینه ای را بابت خرید چیزی پرداخت کرده، کافی است. تشکر ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است.
– برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنیم تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.

– با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنیم؛ این راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.

ادامه مطلب / دانلود
چگونه به همسرم اعتماد کنم؟]
برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید.آیا شما شرط وفاداری را می‌دانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس ازدست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید.
ازدواج یک تعهد و مسئولیت مهم است. با اینکه هر زن و مردی که تصمیم به شروع زندگی مشترک می‌گیرند مسئولیت و تعهدات زندگی زناشویی را می‌پذیرند اما بازهم نگرانی از وفاداری و پایبندی باعث می‌شود بسیاری از زن و شوهرهای جوان اعتماد کامل به شریک زندگی شان نداشته باشند و زن و مردهای دیگر را تهدیدی علیه زندگی خود بدانند.

 برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید.آیا شما شرط وفاداری را می‌دانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس ازدست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید.
گام اول : از خودتان شروع کنید و اعتماد کنید
زمانی که مسئولیت و تعهد زندگی زناشویی را می‌پذیرید نباید آن را بشکنید.هم شما و هم همسرتان باید شرط وفاداری را به جا بیاورید.
شک و تردید نسبت به همسرتان او را خائن نمی‌کند اما هرچقدر شما به همسرتان بدگمان و ظنین باشید به همان نسبت به رابطه عاطفی‌ای که با او برقرار کرده‌اید آسیب می‌زنید.اگر هر دوی شما حدود و مرزهای رابطه را مشخص کنید و درهمان محدوده گام بردارید به راحتی می‌توانید به یکدیگر اعتماد کنید.وفاداری، اعتماد و باور، شما و همسرتان را در یک زندگی آرام و مطمئن قرار می‌دهد.اگر می‌خواهید زندگی مستحکم و قابل اتکایی داشته باشید خودتان باید آن را اینگونه بسازید.مثلاً اگر در زندگی از حد و مرزهای رابطه فراتر بروید نباید انتظار داشته باشید همسرتان به راحتی از آن بگذرد و شما را ببخشد.رفتار و عملکرد شماست که او را مظنون و مشکوک می‌کند.به همین ترتیب همسرتان نیز نباید از مرزهای مشخص رابطه فراتر برود و اعتماد شما را فروبریزد.
گام دوم : بپذیرید که دیگر تنها نیستید
شما یک زوج هستید و نسبت به شریک زندگی تان مسئولیت و تعهداتی دارید حتی اگر بخشی از این تعهدات را خوشایند ندانید.اگر می‌خواهید فردیت و خودمختاری تان را به همسرتان اثبات کنید شک نکنید که نمی‌توانید این رابطه را ادامه بدهید.به همسرتان عشق بورزید و از او عشق را طلب کنید.در یک رابطه سالم زناشویی شما باید عشق را از همسرتان بگیرید.اگر در این رابطه سالم عاشقانه قرار دارید دیگر نباید نگران بی وفایی‌های همسرتان باشید زیرا او در اختیار شما است.یاد بگیرید که برای زندگی زناشویی تان باید بخشی از نیازهای خودخواهانه تان را کنار بگذارید.
گام سوم : مرموز نباشید
همیشه پاسخگو و در دسترس باشید.این مسئله هرگز هویت و آزادی عمل را از شما نمی‌گیرد بلکه راه را برای آزادانه عمل کردن باز می‌گذارد. مکالمات تلفنی پنهانی؛روابط اینترنتی پنهانی؛دوستان پنهانی؛حساب‌های بانکی پنهانی و هرنوع رفتار دیگری که برای همسرتان سوتفاهم ایجاد می‌کند را کنار بگذارید.هرچقدر درستکارتر باشید رفتارهای مرموز و شک برانگیز کمتری خواهید داشت.مطمئن باشید در یک رابطه نزدیک زناشویی نمی‌توانید رفتارهای پنهانی طولانی داشته باشید.یک روز همسرتان ممکن است پیامکی را بخواند و یا از شما بپرسد که چرا دیر به خانه آمده‌اید و شما مجبور به پاسخگویی هستید.هرچقدر صادق‌تر باشید همسرتان اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت و از طرفی خودتان نیز نگران رفتارها و افکار پنهانی همسرتان نخواهید بود.
گام چهارم : همسرتان را کنترل نکنید
بیش از اندازه کنجکاوی کردن و نگران بودن نشانه تعهد و مسئولیت شما نسبت به همسرتان نیست.همین که مدام از همسرتان بپرسید کجا بودی؟ چی پوشیدی؟ چی خوردی و چرا دیرآمدی زنگ خطری برای رابطه شماست.بین رفتارهایی که نشان دهنده کنترل بیش از اندازه همسرتان است و رفتارهایی که نشانه توجه و حمایت است تفاوت قایل شوید.طوری رفتار کنید که همسرتان احساس نکند شما او را تحت سلطه خود گرفته‌اید.
گام پنجم : با همسرتان صمیمی باشید
اگر راه محبت و عشق ورزیدن به همسرتان را بلد نباشید همیشه نگران خواهید بود چون شما خوب می‌دانید او از چشمه محبت شما سیراب نمی‌شود.پس اگر راه ابراز علاقه و محبت را بلد نیستید سعی کنید آن را بیاموزید. توجه به ظاهر، جملات عاشقانه و به آغوش کشیدن را بیاموزید تا اعتماد بیشتری به رابطه زناشویی تان پیدا کنید.
گام ششم : بی‌دلیل همسرتان را متهم نکنید
او را امتحان نکنید و در موقعیت‌هایی قرار ندهید که او مجبور باشد از یک امتحان سخت بیرون بیاید.یک مثال ساده‌ای که این روزها بسیار شایع شده است فرستادن پیامک ناشناس و یا با یک شناسه ناشناس ایمیل زدن و مکالمه کردن در اینترنت است.چرا می‌خواهید همسرتان را با این روش‌ها امتحان کنید؟ اگر او از این آزمایش سربلند بیرون نیاید در واقع این شما هستید که بازنده می‌شوید.آزمون وفاداری در طی سالیان دراز زندگی و در مراحل مختلف به وضوح از شما و همسرتان گرفته می‌شود.
گام هفتم : بهانه به دست همسرتان ندهید
نوع رفتار و منش شما می‌تواند همسرتان را ظنین کند.نوع آرایش، نوع پوشش؛ نوع برخورد شما با جنس مخالف و حتی افکار و ایده‌هایی که درباره روابط زن و مرد دارید می‌تواند باعث نگرانی و شک و دودلی همسرتان بشود.اینکه به همسرتان نشان بدهید چقدر باورهای اخلاقی دارید و به آنها پایبند هستید به او ثابت می‌کند که شما همسری وفادار هستید و خواهید بود.به همین ترتیب پایبندی‌های اخلاقی همسرتان را باور کنید و به او اعتماد کنید که مطابق با باورهای اخلاقیش رفتار خواهد کرد.
گام هشتم : همیشه در کنار همسرتان باشید
اگر اعتماد همسرتان را می‌خواهید باید سعی کنید در موقعیت‌های مختلف او را همراهی کنید.به نیازها و خواسته‌هایش توجه کنید و گام‌هایتان را با او هماهنگ کنید.طوری زندگی کنید که همسرتان در کنار شما هیچ خلا و کمبودی را احساس نکند.همینطور از او بخواهید نیازها و خواسته‌های شما را جدی بگیرد.
اگر سبک خاصی از زندگی را دوست دارید و یا همسرتان دوست دارد باید آن را به یکدیگر بیاموزید.البته نیازها و خواسته‌های شما و همسرتان باید متناسب با توانایی‌هایتان باشد.مثلاً شما می‌توانید از همسرتان بخواهید تا یک نوع لباس خاص را بپوشد تا زیباتر باشد و یا یک نوع رفتار معقول و متناسب داشته باشد اما شما نمی‌توانید از او بخواهید تا از آنچه هست زیباتر شود و یا به یک رفتار افراطی که فقط مطلوب شماست تن بدهد برای اینکه شما آن را می‌پسندید.
گام نهم : حد و مرزهای معقول و منطقی داشته باشید
شما و همسرتان برای اینکه وفاداری‌تان را به یکدیگرثابت کنید نیاز دارید تا در محدوده مجاز زندگی زناشویی حرکت کنید.این حد و مرزها باید قواعد اخلاقی معقول و منطقی درستی باشند.شما نمی‌توانید قوانین نامعقولی مثل اینکه همسرتان اصلا کار نکند، بدون شما از خانه خارج نشود، با هیچ زن یا مردی گفتگو نکند مگر در حضور شما و…را قانون‌های اخلاقی خانواده بگذارید زیرا این حدومرزها انسانی نیستند و اصلا باعث اعتماد و پایبندی بیشتر در زندگی نمی‌شوند و چه بسا مشکلات دیگری در زندگی ایجاد کنند.آنچه شما به عنوان قواعد اخلاقی خانواده تعیین می‌کنید باید با تایید و تصدیق همسرتان باشد و او نیز همانند شما به آنها اعتقاد داشته باشد.
گام دهم : به خانه اهمیت بدهید
مطالعات نشان می‌دهند که بسیاری از مردانی که به همسرانشان خیانت می‌کنند کسانی هستند که تا دیر وقت کار می‌کنند یا بیش از اندازه با دوستانشان معاشرت می‌کنند.زنان نیز معمولاً از اینکه همسرانشان تا دیروقت کار می‌کنند و یا بی توجه به خانواده تفریح‌های مجردی دارند گله و شکایت می‌کنند.تا آنجه که می‌توانید عوامل و رفتارهایی که شما و صداقتتان را زیرسوال می‌برد را کم کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا همسرتان اعتماد و وفاداری را احساس کند.
ادامه مطلب / دانلود
دو گام اصلی و مهم برای داشتن ازدواج موفق
ازدواج درست است که به یک هندوانه در بسته تشبیه می شود اما واقعیت این است که به جز برخی موارد خاص و محدود که زیر یک سقف مشخص می شوند، انتخاب شما تا حدود زیادی به دقت تان بستگی دارد. این که از پیوندتان یک هندوانه سرخ و شیرین نصیب ببرید یا یک هندوانه نارس و بدطعم، تنها به میزان شناخت و توجه و حساسیت های شما نسبت به زنگ خطرها مربوط می شود.
در ازدواج شما دو گام را باید بردارید. اول طرف مقابل تان را غربال کنید تا علایم هشدار دهنده در او وجود نداشته باشد و در مرحله بعد، باید با او دنبال نقاط تفاهم و سازگاری بگردید. هر دو این گام ها برای داشتن یک زندگی مشترک موفق ضروری است.
مرحله اول : علایم خطر در ازدواج
1 – زخم حل نشده از رابطه عاطفی قبلی
2 – هرج و مرج در سبک زندگی :
یعنی بی نظمی، بی هدفی، نوسان شدید در تصمیم گیری ها.
3-ناتوانی در بیان خود و احساسات خود
4 – انواع اعتیاد :
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اینترنت، سرگرمی های خاص، گیم، فیلم و…
5 – رابطه مخدوش با خانواده :
یعنی یا وابستگی زیادی که طرف فکر می کند ادب در برابر خانواده دارد در حالی که استقلال ندارد و یا بی اعتنایی به خانواده خود.
6 – وضعیت اجتماعی نامعلوم :
مثلا تکلیف سربازی و شغل و دورنمای آینده اش نامعلوم نباشد، هنوز نداند می خواهد ادامه تحصیل بدهد یا ندهد، نداند دقیقا شغلش چیست و قرار است در آینده چطور درآمد داشته باشد و…
7 – هنوز نداند می خواهد کجای کره زمین زندگی اش را شروع کند.
8 – اگر در خود یا طرف مقابلتان این ویژگی ها را می بینید، دست نگه دارید. این خصوصیات چیزی نیستند که با مدارا، تلاش و صبوری و مهارت های ارتباطی شما بتوان کنترل شان کرد: خودشیفتگی، خودکم بینی و تایید طلبی، کمال طلبی، پارانویا و شکاکیت، شخصیت وسواسی، اختلال دو قطبی، اعتیاد به هیجان، اعتیاد به نت، رابین هود بازی، توجه طلبی.
مرحله دوم : تفاهم ها
اگر از مرحله اول به سلامت گذشتید، در گام دوم انتخابتان به این مسائل توجه کنید :
1 – تفاهم و صمیمیت نسبی :
تفاهم باید در مرحله اول در مسائل اعتقادی و اهداف و چشم اندازهای زندگی باشد و بعد در سلایق و علاقه ها.
2 -خوش آمدن فیزیکی :
باید ظاهر یکدیگر را بپسندید. برای هم جذابیت داشته باشید و از آن مهم تر حس کنید از دیده شدن در جمع با این همسر معذب نخواهید بود.
3 – به دل نشستن اخلاق و معاشرت طرف.
4 – افقهای مشترک فلسفی و اهداف نزدیک به هم :
اگر یکی از شما آرزوی ادامه تحصیل و مهاجرت و تجربه فرصت های جدید و ریسک کردن داشته باشد و دیگری در رویای ثبات شغلی و زندگی آرام و بی دغدغه ای باشد، به مشکل برمی خورید. اهداف شما باید در یک زمینه مشترک باشند و تا حد امکان نزدیک به همدیگر.
5 – نقش های مشابه همسری در خانواده ها :
در خانواده های پدرسالار، مادرسالار یا مشارکتی، نقش های همسری تعریف متفاوتی دارند. این تعریف ها باید در خانواده شما و طرف مقابلتان به هم نزدیک باشد. در غیر این صورت ممکن است در تقسیم وظایف و انتظارات زن و مرد از همدیگر مشکل و تنش ایجاد شود. نقش زن و مرد عوض شود و دو طرف احساس کنند وظایف زیادی به آنها تحمیل شده یا طرف مقابل به اندازه کافی به آنها میدان نمی دهد.

6 – شباهت خانواده ها و امکان برقراری رابطه بین دو خانواده :
این همان کفویت فرهنگی و اجتماعی است که باید بین خانواده شما و طرف مقابل تان وجود داشته باشد. خانواده های شما باید توان کنار آمدن با همدیگر و درک آداب، مقررات، نقطه نظرها و قوانین طرف مقابل را داشته باشند و در حداقل حالت، بتوانند به نقطه مشترکی در این زمینه برسند.

ادامه مطلب / دانلود

آیا تمایل جنسی زنان از مردان کمتر است؟ سوالی است که برای بسیاری بی پاسخ مانده است. هیچ دلیل و مدرکی دال بر اینکه تمایلات جنسی زنان از مردان کمتر باشد وجود ندارد. تمایلات جنسی امری فردی است و مفهوم این امر آن است که برخی افراد صرفنظر از جنسیت دارای تمایلات جنسی قوی تر یا ضعیف تر هستند. ضمناً نیاز به رابطه جنسی برای یک فرد در دوران های مختلف متفاوت است و به عوامل مختلفی از جمله دوره عادت ماهانه، عاشق بودن، وضعیت خانوادگی، نگرانی، فشار عصبی و خستگی بستگی دارد.

 تمایل جنسی زنان بیشتر است یا مردان

به گزارش مجله پزشکی دکتر سلام، چنانچه مردان بنظر مشتاق تر می آیند می تواند به این امر بستگی داشته باشد که تمایلات جنسی مردان بیشتر پذیرفته شده و از این رو مردان خیلی زود فرا می گیرند که به این گونه تمایلات خود توجه کرده و آنرا ابراز کنند. زنانی که تمایلات جنسی خود را دنبال کرده اند اغلب به عنوان بی بند و بار، بیمار یا خطرناک انگاشته شده اند. بنابراین عجیب نیست که زنان تمایلات خود را هم در خود و هم در نظر دیگران سرکوب کرده و انکار می کنند.

ادامه مطلب / دانلود

مردانی که نباید با آنها رابطه برقرار کرد

مردی که خود را آفتابی نمی‌کند

در شهری با هم آشنا می‌شوید که هیچکدام در آن زندگی نمی‌کنید. تماس‌های تلفنی و ایمیل‌ها ارتباط را برایتان شیرین می‌کند؛ دو ماه بعد از شما خواهش می‌کند همدیگر را دوباره ببینید و به شهر او سفر کنید. در مسیر رفت، در هواپیما، وقتی که می‌خواهید با بغل‌دستی‌تان کمی دردودل کنید، می‌گویید که تصور می‌کنید کسی که همیشه می‌خواستید را پیدا کرده‌اید. سی دقیقه بعد، وقتی هواپیما می‌نشیند و کسی برای استقبال از شما نیامده‌ است، بغل‌دستی‌تان با ترحم به شما نگاه می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که شما را تا مسیری برساند. این همان زمانی است که باید مستقیم به باجه فروش بلیط بروید و همان لحظه به شهر خودتان برگردید!

مرد حسود

اوایل وقتی گارسون رستوران کمی بیشتر از حالت متداول به شما توجه می‌کند، کوتاه می‌آید. اما بعدها وقتی مکالمه‌تان با یکی از همکاران مرد یا هم‌کلاسی‌هایتان طول می‌کشد، تحمل نکرده و از جا در می‌رود. وقتی می‌گوید که شما و برادرتان بیش از اندازه همدیگر را بغل می‌کنید یا حتی دوست دخترتان را به داشتن تمایل به جنس موافق متهم می‌کند و می‌گوید که به شما نظر دارد، زمان آن است که ترکش کنید. بااینکه این تعصبات و توجهات در ابتدای رابطه جالب و خوشایند می‌آید اما خیلی زود جذابیت خود را از دست داده و بیش از اندازه محدود‌کننده خواهند بود. و وقتی بالاخره رابطه‌تان با او را تمام می‌کنید، مطمئن باشید تا مدت‌ها به دنبال شما با نفر بعدی که با او وارد رابطه می‌شوید هم خواهد بود!

مردی که دست بزن دارد

این مردی است که شما را می‌نشاند، بازویتان را می‌گیرد، موهایتان را می‌کشد یا کتکتان می‌زند. بااینکه خودمان بهتر از هر کس دیگری می‌دانیم که بودن با چنین مردی عین دیوانگی است اما خیلی وقت‌ها به بهانه‌های مختلف خودمان را گول می‌زنیم. اما قبل از اینکه این خشونت‌ها مشکل جدی‌تری برایتان ایجاد کند، باید از رابطه بیرون بیایید.

مرد خیانت‌کار

بعد از اولین قرار ملاقاتتان، تظاهر به مریضی می‌کند و قرار نمی‌گذارد. سعی می‌کنید فراموش کنید که تولدتان است و شروع به پختن سوپ معروفتان می‌کنید و به در خانه‌اش می‌روید. دو روز بعد، هنوز مریض است اما دعوتتان می‌کند به خانه‌اش بروید. از او می‌پرسید دوست دارد برایش سوپ داغ کنید و با صدایی آرام می‌گوید، «عالی میشه اگه اینکارو بکنی.» قابلمه سوپ را از یخچال درمی‌آورید که روی گاز بگذارید و می‌بینید که داخل این سوپ قارچ هست درحالیکه سوپی که شما درست کرده بودید قارچ نداشت. خیلی راحت باید نتیجه بگیرید که این مرد یک منبع دیگری برای سوپ درست کردن دارد و تا زمانیکه شما به او اجازه دهید به شما خیانت خواهد کرد.

مرد متکی

ممکن است خیلی از شما اینطور باشید که با هر مردی که آشنا می‌شوید، می‌بینید کم‌کم کارش را رها می‌کند، ماشینش را می‌فروشد و حتی گاهی خانه‌اش را پس می‌دهد و سر شما سوار می‌شود. خیلی از مردها، بیشتر از همه موزیسین‌ها، نقاشان و هنرمندان همیشه به دنبال زن‌هایی قوی هستند که از آنها حمایت کند. این نوع از مردها به هیچ درد شما نمی‌خورند و باید سریعاً رهایشان کنید.

مرد خیانت‌دیده

ممکن است با مردی آشنا شوید که به تازگی از رابطه‌ای شکست‌خورده بیرون آمده باشد. این مردها کلاً بی هیچ دلیلی همیشه عصبانی هستند، هر چقدر هم که رابطه شما ادامه پیدا کند و تصور کنید که اعتماد او را جلب کرده‌اید، باز هم باید حتی قید خانواده و دوستان دخترتان را بخاطر او بزنید.

مرد خودشیفته

از لباستان خوشش نمی‌آید؟ آیا اصلاً لازم است درمورد این دسته از مردها صحبت کنیم؟ این مردها کسانی هستند که اگر بچه داشته باشید حتی به چشمان فرزندتان نگاه نمی‌کند، دوست ندارد خواهر یا مادرتان را ببیند و دفعه اولی که بخواهید با دوستانتان برنامه بگذارید داد و بیدادش بر‌خواهد خواست. وارد رابطه شدن با چنین مردهایی، بحث و جدل‌هایی را وارد زندگیتان می‌کند که خیلی زود خسته‌تان خواهد کرد.

مرد بخیل

به موانعی که سر راه موفق شدنتان می‌گذارد خوب دقت کنید. اگر ترفیع رتبه‌ای با افزایش حقوق بگیرید و او سعی کند آن را کوچک جلوه دهد، می‌تواند اولین تلنگر برایتان باشد. وقتی موقع حرف زدن درمورد شما همیشه از عبارات و اصطلاحات تحقیرآمیز استفاده می‌کند، دومین تلنگر خواهد بود. فقط به این دلیل که مردها برایشان سخت است که باور کنند زنی می‌تواند نان‌آور باشد، به این معنی نیست که باید خودتان را  قربانی کنید تا این را به او بفهمانید. خیلی از مردها اصلاً از پیشرفت زن زندگیشان خوشحال نمی‌شوند و دستاوردها و استعدادهای شما تاثیر مثبتی بر آنها ندارد.


مردی که شادترین کودکی ممکن را داشته است

مادر او بهترین بوده است؛ پدرش هیچوقت سیگار نمی‌کشیده، مشروب نمی‌خورده  و به مادرش خیانت نکرده است. از اینکه دوستانش والدینشان را برای همه چیز مقصر می‌دانند متنفر است درحالیکه او و هفت خواهر و برادرش همیشه سیراب از عشق و محبت خانواده بوده‌اند، شاید ابتدا تصور کنید که چقدر جالب است و اولین باری باشد که چنین چیزهایی را می‌شنوید اما خوب به صدای او توجه کنید، صدایی که ممکن است قصد توجیه کردن خودش را داشته باشد، صدایی که ممکن است شکننده و همراه با بغض باشد. زمانیکه این بغض بشکند، صدای آن همه جا را گرفته و مطمئن باشید که رابطه شما را هم با خود خواهد شکست.

ادامه مطلب / دانلود

افزایش میل جنسی

خانم‌ها برخلاف آقایون می‌توانند از چند ارگاسم در یک جلسه رابطه‌ جنسی لذت ببرند. از طرف دیگر، آقایون می‌توانند بعد از رسیدن به اوج لذت جنسی خود، خیلی راحت به خواب بروند. و این اتمام شب برای هر دو طرف است درحالیکه زن هنوز میل به ادامه کار دارد. چرا اینقدر تفاوت؟مقصر دوره بی‌پاسخی است. این زمان استراحت بعد از ارگاسم است که از نظر فیزیولوژیکی برای مرد غیرممکن است که بتواند چندین ارگاسم دیگر داشته باشد. در طول این دوره، آلت به شدت حساس شده و تحریک بیشتر آن دردناک خواهد بود.
هدف از این دوره این است: بازگرداندن ذخیره خون و مایعات دفعی آلت تناسلی شما. هر چه سنتان کمتر باشد، این مدت‌زمان کوتاهتر خواهد بود، از ۱۰ دقیقه در نوجوانان تا چند روز برای افراد پیرتر. در همه موارد، این یک رکود موقتی است نه ناتوانی.از طرف دیگر، خانم شما بلافاصله بعد از ارگاسم نیاز به این دوره بی‌پاسخی ندارد. در بسیاری از موارد، آنها می‌توانند با تحریک بیشتر به چندین ارگاسم دیگر هم برسند. اما آیا شما هم می‌توانید در طول یک شب لذتتان را چندبرابر کنید؟ غیرممکن نیست اما اول باید طرزفکرتان را تغییر دهید و نکات زیر را دنبال کنید.
ارگاسم را از انزال متمایز کنید
تفاوت ارگاسم و انزال – داشتن چند ارگاسم برای مردان به معنی اینکه یاد بگیرید طی یک جلسه نزدیکی چند انزال داشته باشید نیست. انزال و ارگاسم در مردان دو تجربه فیزیولوژیکی و روانی جدا هستند. وقتی مردها یاد بگیرند این دو را از هم جدا کنند، می‌توانند بیاموزند که چطور برای هر انزال چند ارگاسم داشته باشند.
نزدیکترین چیز برای ارگاسم‌های چندگانه این است که یاد بگیرید چطور بدون انزال چند ارگاسم پشت سر هم را تجربه کنید. حدود ۸۰ درصد از مردان می‌توانند با سه ماه تمرین این کار را انجام دهند. اما نباید خیلی نگران نتیجه نهایی باشید. رابطه جنسی و ارگاسم نباید با این دید که چقدر انزال داشته‌اید یا چند مرتبه در یک جلسه می‌توانید انزال داشته باشید، ارزیابی شود. قرار نیست در رابطه‌جنسی چیزی را به کسی ثابت کنید. همان چیزی مهم است که بهترین احساس را به شما بدهد.
به خودتان استرس وارد نکنید
یک باور اشتباه این است که ارگاسم‌های چندگانه باید پشت‌سرهم باشد. ارگاسم چندگانه زمانی صورت می‌گیرد که فردی بیشتر از یک ارگاسم در یک جلسه رابطه‌جنسی داشته باشد—با احتساب زمان‌های استراحت، یا طی روند همان فعالیت جنسی بیش از یک ارگاسم داشته باشند.پس به خودتان استرس وارد نکنید که در همان جلسه رابطه جنسی به چند اوج لذت برسید. اضطراب مخرب‌ترین چیز در عملکرد جنسی است. هرچه بیشتر نسبت به ارگاسم ترس و اضطراب داشته باشید، ارگاسم شما زودتر فرا می‌رسد. باید با متمرکز شدن روی واکنش همسرتان به حرکات خود، حواستان را پرت کنید.
به تاخیر انداختن انزال
همچنین می‌توانید با به تاخیر انداختن انزالتان، بر ارگاسم‌های خود چیره شوید. برای تقویت کنترل انزالی خود، تمرین کرانچ لگن را تمرین کنید که توسط دکتر آرنولد کگل (Arnold Kegel) طراحی شده است. این تمرین بر روی عضله انزال—همان عضله‌ای که برای نگه داشتن جریان ادرار از آن استفاده می‌کنید—تمرکز دارد. دکتر کگل این تمرین را اینطور تعریف می‌کند، “فشار دهید، برای چند لحظه نگه دارید، بعد آن عضلات را ریلکس کنید. این تمرین را در سه ست ۲۰ تکراری انجام دهید. خیلی زود متوجه توانایی خود در کنترل آن عضلات و به تاخیر انداختن ارگاسمتان تا زمانیکه خودتان بخواهید می‌شوید.”
وقتی در انتظار هستید، چیز جدیدی را امتحان کنید
دوره پس از ارگاسم در یک فرد متوسط ۳۰ ساله حدود نیم ساعت است. وقتی در حال انتظار هستید، چند حقه جدید امتحان کنید. همه چیز به تنوعی که به کار می‌گیرید بستگی دارد. هر چیزی اگر زیاد استفاده شود خسته‌کننده خواهد شد، حتی اگر خیلی خوب باشد.زنان به طور متوسط می‌توانند بدون داشتن دوره استراحت یا بی‌پاسخی به چندین ارگاسم دست پیدا کنند. اما بدون تحریک آنها به سطح پایه انگیختگی می‌رسند. انقباضات متوقف می‌شود، رحم پایین می‌آید و کلیتوریس (چوچوله) به زیر صدف خود برمی‌گردد. ضربان‌قلب و تنفس کند شده و گردش خون به حالت طبیعی برمی‌گردد. کلیتوریس هم نسبت به تحریک بسیار حساس می‌شود اما سایر قسمت‌های بدن توجه می‌طلبند.
چطور ارگاسم‌ های زنانه را به حداکثر برسانیم
رابطه‌جنسی فقط برای تولیدمثل نیست. سکس باید تجربه‌ای لذت‌بخش برای هر دو طرف باشد و پیوند بین زوج‌ ها را تقویت کند. رابطه‌جنسی عملی بسیار صمیمی و نزدیک بین دو نفر است و نیاز به تجربه و رابطه دادن و گرفتن بین شما و همسرتان دارد تا هر دو بتوانید از آن لذت ببرید.بااین وجود، واقعیت این است که اکثر افراد واقعاً از آن لذت نمی‌برند. تحقیقات و مطالعات  نشان می‌دهد که اکثر زنان در روابط‌جنسی ندرتاً به ارگاسم می‌رسند.و این امکان وجود دارد که وقتی ندرتاً به اوج لذت جنسی برسید، احتمالاً نمی‌دانید که چطور باید ارگاسم‌هایتان را به حداکثر برسانید.در زیر به چند نکته ساده برای کمک به تقویت ارگاسم‌های زنانه و لذت بردن از سکس تا حد امکان اشاره می‌کنیم.
نیاز به پیش‌ نوازی
برای تقویت ارگاسم‌هایتان، باید ریلکس کرده و فقط از لحظات صمیمانه بین خود و همسرتان لذت ببرید. نباید خیلی جدی روی رسیدن به ارگاسم تمرکز کنید. اگر ذهنتان خیلی درگیر افکار و نگرانی‌های اینچنینی باشد، احتمال رسیدن به اوج لذت جنسی کاهش می‌یابد. درعوض باید روی بدن همسرتان تمرکز کنید  و اینکه چطور با شما پیوند می‌خورد و به شما واکنش می‌دهد. به این ترتیب، می‌توانید بیشتر روی حرکات و حس های بدنتان تمرکز کنید. ذات و ماهیت اصلی رابطه جنسی حس کردن، واکنش دادن و لذت بردن است.
در اوج لحظات، شما و همسرتان حتی بدون پیش‌نوازی به سراغ رابطه جنسی می‌روید. گاهی‌اوقات هیجان رابطه آنقدر قوی است که به یک سکس سریع ختم می‌شود و درنتیجه زمان پیش‌نوازی کاهش می‌یابد. پیش‌نوازی نقش مهمی در رسیدن به ارگاسم دارد زیرا می‌تواند شما را به اوج لذتی جاودان برساند. پیش‌نوازی شامل در آغوش گرفتن‌، نوازش کردن و بوسیدن می‌شود.در این لحظات، ضربان‌قلب شما افزایش یافته، دستگاه تناسلیتان متورم شده، تندتر نفس می‌کشید و ترشحات زیادی خواهید داشت. برای اینکه بتوانید ارگاسمی عالی داشته باشید، پیش‌نوازی در رابطه‌جنسی نباید فراموش شود.
بیان تخیلات جنسی
علاوه‌براین، داشتن تحیلات جنسی راهی عالی برای به حداکثر رساندن ارگاسم است. این یک واقعیت اثبات‌شده است که برای هر فردی داشتن افکار و تخیلات جنسی خصوصی در روابط‌جنسی خود با همسرشان، کاملاً طبیعی است. جدا از داشتن تخیلات قوی جنسی، می‌توانید صحنه‌ هایی را با همسرتان نقش بازی کنید. به این ترتیب، نه تنها تخیلاتتان را به واقعیت تبدیل می‌کنید، بلکه از رسیدن به اوج لذت جنسی هم لذت خواهید برد.
حرف زدن با همسرتان حین رابطه‌ جنسی نیز یکی از جنبه‌های مهم در تقویت ارگاسمتان است. وقتی خواسته‌ها و نیازهای جنسی خود را با همسرتان مطرح می‌کنید، برای شما و همسرتان رسیدن به اوج لذت آسان‌تر خواهد شد. حرف زدن درمورد چیزهایی که هر دوی شما در رابطه‌جنسی می‌خواهید، پیوند جنسی بین شما را هیجان‌انگیز‌تر و قوی‌تر خواهد کرد. معمولاً این زنان هستند که مکالمه را شروع می‌کنند. بهتر است اینگونه مسائل را با زبانی نرم و لطیف و غیرمستقیم با همسرتان بیان کنید.
سلامت خوب، لذت بیشتر
سرحال بودن و داشتن انرژی جنسی مثبت می‌تواند به ایجاد یک رابطه‌جنسی ارضاکننده و عالی بین شما و همسرتان کمک کند. ازآنجاکه سالم بودن کمک می‌کند بهتر بتوانید در فعالیت‌های جنسی شرکت داشته باشید، خیلی مهم است که بدنتان را همیشه قوی و متناسب نگه دارید. برای داشتن فیزیکی سالم، می‌توانید از مکمل‌های غذایی که برای بالا بردن سطح انرژی بدن هستند استفاده کنید.
به‌طورکلی، رسیدن به ارگاسم ماکسیمم آنقدرها که همه فکر می‌کنند سخت نیست. آنچه مهم‌تر است این است که از طبیعی‌ترین و ساده‌ترین راه‌های برای کشف جنسیت خودتان استفاده کنید زیرا در به دست آوردن یک رابطه جنسی هیجان‌انگیز و ارضاکننده به شما کمک می‌کند.فقط لذت ببرید، تفریح کنید، و هیچوقت از درمیان گذاشتن آنچه به شما لذت می‌دهد با همسرتان خجالت نکشید. به خاطر داشته باشید که سکس باید مفرح باشد. نگرانی‌هایتان را دور بریزید و برای ایجاد پیوندی عمیق بین خودتان و همسرتان زمان بگذارید.
پایین بودن میل جنسی در زنان
پایین بودن میل جنسی یکی از موانع بر سر راه زنان برای دست یافتن به ارگاسم است. تقویت‌کننده‌های مختلفی برای میل جنسی خانم‌ها وجود دارد که این روزها بسیار محبوب شده‌اند زیرا تعداد زیادی از زنان آنها را خریداری می‌کنند.این تقویت‌کننده‌های طبیعی ترکیبی از مواد گیاهی و ارگانیک هستند که به بالا بردن گردش خون در اندام جنسی، افزایش تحریک جنسی، تقویت واکنش و سرعت انگیختگی و غلبه بر خشکی واژن کمک می‌کنند.
ادامه مطلب / دانلود

چه چیز انسان را بی‌دین می‌کند؟ فاصله از اسلام‌شناس، زیرا با یک شبهه خیلی از افراد بی‌دین می‌شوند، دوسوم دین مربوط به ازدواج است، البته در سن پایین یعنی ۱۸ سالگی ازدواج کند، آنها بچه نیستند، ما بچه‌ایم که می‌گوییم آنها بچه‌اند.

یک بچه کوچک بود که با قرآن آشنا بود به او گفتم کی داماد می‌شوی؟ فردی گفت او بچه است، کودک برای او آیه سلیمان را خواند و گفت: من بچه‌ام، اما می‌فهمم.

نظر حجت الاسلام قرائتی درباره سن ازدواج

بچه‌های امروزی خوب می‌فهمند، آنچه فرزندان را از ازدواج دور می‌کند دوری از اسلام‌شناسی است، زیرا شبهه‌ای برای او به وجود می‌آورند و او را از دین دور می‌کنند، اگر می‌خواهید بچه‌ها بیمه شوند باید با مسجد دوست شوند، پیش‌نماز باید پرمطالعه باشد و مردم همیشه چیز نویی از او یاد گیرند، ارتباط با دین انسان را بیمه می‌کند، پدران ما کلاس ایدئولوژی و جهان‌بینی نداشتند، در روستاها زمانی ۹۰ درصد بی‌سواد بودند.

اتصال به اولیای خدا انسان را حفظ می‌کند، ازدواج سریع انسان را حفظ می‌کن

ادامه مطلب / دانلود

قواعد یک رفاقت ماندگار

دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است یک دوست محتاج کمک ما باشد. اگر میخواهید کمک کنید ولی نمیدانید که از کجا باید شروع کنید، باید بدانید که یک فرد نیازمند کمک، انتظار کسی را دارد که با علاقه به دل مشغولی های وی گوش کرده و کمک می‌کند تا درک بهتری از آنها داشته باشد و بنابراین بتواند با راحتی و کارآمدی بیشتری با مشکلاتش مواجه شود.یک دوست و شنونده خوب، باید این شرایط را مهیا کند که دوستش با آزادی و بطور صریح مسائل مورد علاقه خود را مطرح سازد. شما به عنوان یک شنونده و همدل باید بدانید که ضرورتی ندارد که شما مهارت یا دانش “جادویی” داشته باشید فقط سعی کنید در رابطه با مسائل بیان شده از جانب دوست تان به شدت راز دار بوده و حتما در این رابطه به وی اطمینان دهید.

در ذیل یکسری ایده ارائه می شود که بهتر است به ذهن بسپارید:

** پیگیری خود را ابراز کنید. اگر دوست تان فکر می کند که محتاج کمک نیست، بگذارید متوجه شود که شما پیگیری و رسیدگی می کنید و از او حمایت می نمائید.

** به او بگویید که میخواهید کمکش کنید. برخی از افراد درخواست کمک کردن برایشان سخت و دشوار است زیرا نمی خواهند باعث زحمت و آزار کسی شوند. بگذارید متوجه شود که میخواهید کمکش کنید زیرا مراقب و نگران او هستید.

** به دقت گوش دهید. اگر دوست تان به دلیل نیازی که به شما دارد به طرف تان آمد به دقت به حرف هایش گوش دهید تا بتوانید پی به ریشه اصلی مشکل او ببرید.

** بگذارید دوست تان خودش را خالی کند. پرسیدن سوالات مستقیم و کلی مانند “چی شده؟” به او این فرصت را می دهد که دروغ بگوید و یا چیزی نگوید. در عوض گفتن چیزی شبیه “می دانم یک مشکلی هست اگر میخواهی درباره اش حرف بزنی من اینجا هستم” بهتر است.

**رازدار باشید. اگر دوست تان مشکلش را برای شما بازگو کرد و گفت که مشکل چیست، با گفتن آن نزد دیگران و یا شایعه پراکنی آن را در همه جا پخش نکنید.

به آنچه دوست تان می گوید، به دقت گوش دهید. برای آنکه بتوانید اطمینان طرف مقابل را به خود جلب کنید، هیچ روشی بهتر از این نیست که با علاقه و محبت به حرفهایش گوش دهید و سوالهایی در آن باره از ایشان بپرسید

** محدودیت های خود را بشناسید. اگر دوست تان سوء مصرف مواد مخدر دارد، گرفتار یک ارتباط نادرست شده است، اختلال تغذیه ای دارد، خودکشی میخواهد بکند و یا به طریقی سلامتی یا زندگی اش در خطر است؛ وقت را از دست ندهید و دنبال کمک گرفتن از افراد آگاه‌تر و متخصص و یا مراکز تخصصی باشید.

** از نقض و انکار گفته های طرف مقابل تان اجتناب کنید. مثلا مجاز است به وی بگویید : «من با شما هم عقیده نیستم .اما از آن ضد و نقیض گویی ها و معارضه های صریح و قاطع که به هرگونه رابطه ای پایان می دهد پرهیز کنید . سعی داشته باشید با طرف خود نقطه های  مشترکی پیدا کنید . به این ترتیب موضوع در نتیجه مشارکت و سهمی که هرکس در صحبت به عهده می گیرد ؛غنای بیشتری پیدا می کند و به اصطلاح پرمایه تر می شود.

** به آنچه دوست تان می گوید، به دقت گوش دهید. برای آنکه بتوانید اطمینان طرف مقابل را به خود جلب کنید، هیچ روشی بهتر از این نیست که با علاقه و محبت به حرفهایش گوش دهید و سوالهایی در آن باره از ایشان بپرسید.

قواعد یک رفاقت ماندگار

** هرگز نظر خودتان را تحمیل نکنید. واقعیت همیشه واقعیت است اما نتیجه هایی که شما از این واقعیت می گیرید به جای آنکه جنبه تاکید داشته باشد باید چیزی مثل پیشنهاد و اظهار نظر باشد و این استنتاجها همیشه باید با احتیاط صورت گیرد . مثلا بهتر است جمله هایی چون «به نظر من » یا «مگر ممکن نیست که …» را به کار ببرید.

** از صحبتهایی که باعث تضعیف روحیه می شود دوری کنید. همه ما گاهی در مورد هم نوع خود بیهوده اظهار نظرهای عجولانه می کنیم. طبعا نمی توان اعمال زشت را تایید کرد اما باید سعی داشته باشیم که از انتقادهای زیاد اجتناب کنیم . وقتی دوستی برای شما دردل کرده و شما را محرم می داند یعنی گوشی شنوا می خواهد نه فردی در مقام قضاوت که کارهایش را از لحاظ اخلاقی و قانونی حلاجی کند. از اینها گذشته؛ نباید به مرحله ای برسیم که جز جنبه های زشت و ناگوار زندگی چیزی را نبینیم. پس سعی کنید صرفا شنونده صحبتهای دوست تان بوده و هیچ قضاوت و یا شماتتی نکنید و هر جا لازم بود با وی همدردی کنید و هر جا ملاحظه کردید که امکان بروز اشتباه وجود دارد بدون سوگیری و طعنه وی را راهنمایی کرده و حتی به دوست تان کمک کنید تا از کمکهای تخصصی تر بهره گیرد.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 36 از 38«...102030 قبلی 353637 بعدی ...»
css.php