کد خبر : 240361 تاریخ انتشار : شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۷

حکایت های گلستان سعدی: باب هفتم – حکایت 6: درجات شایستگى براى تربیت

پادشاهى پسر خود را در اختیار یک نفر مربى قرار داد و گفت: این پسر را همان گونه که پسران خودت را پرورش مى دهى، تربیت کن. مربى با کمال احترام، دستور شاه را پذیرفت و به تربیت پسر پرداخت، چند سال گذشت آن پسر به جایى نرسید، ولى پسران …

حکایت های گلستان سعدی: باب هفتم – حکایت 6: درجات شایستگى براى تربیت

پادشاهى پسر خود را در اختیار یک نفر مربى قرار داد و گفت: این پسر را همان گونه که پسران خودت را پرورش مى دهى، تربیت کن. مربى با کمال احترام، دستور شاه را پذیرفت و به تربیت پسر پرداخت، چند سال گذشت آن پسر به جایى نرسید، ولى پسران خودش، رشد و ترقى کردند و به مقام عالى علمى نایل شدند. پادشاه مربى را طلبید و او را سرزنش کرد و به او گفت: بر خلاف پیمان رفتار کردى، پسرانت را خوب پروردى که به مقام رسیدند، ولى پسر من به جایى نرسید. مربى گفت: بر پادشاه زمین مخفى نیست که تربیت یکسان است، ولى خویهاى افراد گوناگون مى باشد.

گرچه سیم و زر ز سنگ آید همى

در همه سنگى نباشد رز و سیم

بر همه علم همى تابد سهیل

جایى انبان مى کند جایى ادیم (1)

1- یعنى: اگر چه طلا و نقره از سنگ بیرون آورند، ولى در هر معدنى طلا و نقره یافت نمى شود، ستاره سهیل بر همه جهان نور مى افشاند، ولى بر اثر تابش آن، یکجا چرم ناپیراسته و جاى دیگر چرم پیراسته نیکو ساخته شود.

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

4/5 - (26 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 4,399 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php