کد خبر : 182861 تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۲

آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره ها است؟

چرا که اصولاً ثبت «بسم الله» در متن قرآن مجید در آغاز همه سوره ها، خود گواه زنده این امر است، زیرا می دانیم در متن قرآن چیزی اضافه نوشته نشده است و ذکر «بسم الله» در آغاز سوره ها از زمان پیامبر تا کنون معمول بوده است. از نظر …

آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره ها است؟

چرا که اصولاً ثبت «بسم الله» در متن قرآن مجید در آغاز همه سوره ها، خود گواه زنده این امر است، زیرا می دانیم در متن قرآن چیزی اضافه نوشته نشده است و ذکر «بسم الله» در آغاز سوره ها از زمان پیامبر تا کنون معمول بوده است. از نظر دانشمندان اهل تسنن، نویسنده تفسیر المنار جمع آوری جامعی از اقوال آنها بدین شرح کرده است: در میان علما گفتگو است که آیا بسم الله در آغاز هر سوره ای جزء سوره است یا نه؟ دانشمندان پیشین از اهل مکه اعم از فقها و قاریان قرآن از جمله ابن کثیر و اهل کوفه از جمله عاصم و کسائی از قراء و بعضی از صحابه و تابعین از اهل مدینه و همچنین شافعی در کتاب جدید و پیروان او و ثوری و احمد در یکی از دو قولش معتقدند که جزء سوره است، همچنین علمای امامیه و از صحابه ـ طبق گفته آنان ـ علی و ابن عباس و عبدالله بن عمر و ابو هریره و از علمای تابعین سعید بن جبیر و عطا و زهری و ابن المبارک این عقیده را برگزیده اند . سپس اضافه می کند مهمترین دلیل آنها اتفاق همه صحابه و کسانی که بعد از آنها روی کار آمدند بر ذکر «بسم الله» در قرآن در آغاز هر سوره ای ـ جز سوره برائت – است، در حالی که آنها متفقاً توصیه می کردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند و به همین دلیل «آمین» را در آخر سوره فاتحه ذکر نکرده اند .سپس از مالک و پیروان ابوحنیفه و بعضی دیگر نقل می کند که آنها بسم الله را یک آیه مستقل می دانستند که برای بیان آغاز سوره ها و فاصله میان آنها نازل شده است و از احمد (فقیه معروف اهل تسنن) و بعضی از قاریان کوفه نقل می کند که آنها بسم الله را جزء سوره حمد می دانستند نه جزء سایر سوره ها. از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده می شود که حتی اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بسم الله را جزء سوره می دانند.

در اینجا بعضی از روایاتی را که از طرق شیعه و اهل تسنن در این زمینه نقل شده یادآور می شویم. «معاویه بن عمار» از دوستان «امام صادق (ع) می گوید از امام پرسیدم هنگامی که به نماز بر می خیزم «بسم الله» را در آغاز حمد بخوانم؟ فرمود بلی مجدداً سؤال کردم هنگامی که حمد تمام شد و سوره ای بعد از آن می خوانم «بسم الله» را با آن بخوانم؟ باز فرمود آری.

در جایی دیگر دار قطنی از علمای سنت به سند صحیح از حضرت علی(ع) نقل می کند که مردی از آن حضرت پرسید «السبع المثانی» چیست؟ حضرت فرمود: سوره حمد است. عرض کرد: سوره حمد شش آیه است؟ حضرت فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم نیز آیه ای از آن است.

همچنین بیهقی محدث مشهور اهل سنت با سند صحیح از طریق ابن جبیر از ابن عباس چنین نقل می کند: مردم شیطان صفت، بزرگترین آیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم را سرقت کردند (شاره به اینکه در آغاز سوره ها آن را نمی خوانند).

گذشته از همه اینها سیره مسلمین همواره بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن بسم الله را در آغاز هر سوره ای می خواندند و متواتراً نیز ثابت شده که حضرت محمد (ص) آن را نیز تلاوت می فرمودند. اما اینکه بعضی احتمال داده اند که بسم الله آیه مستقلی باشد که جزء قرآن است اما جزء سوره ها نیست، احتمال بسیار سست و ضعیفی به نظر می رسد، زیرا مفهوم و محتوای بسم الله نشان می دهد که برای ابتدا و آغاز کاری است، نه اینکه خود یک مفهوم و معنی جدا و مستقل داشته باشد. در حقیقت این جمود و تعصب شدید است که ما بخواهیم برای ایستادن روی حرف خود هر احتمالی را مطرح کنیم و آیه ای را همچون بسم الله را که مضمونش فریاد می زند سرآغازی است برای بحثهای بعد از آن، آیه مستقل و بریده از قبل و بعد بپنداریم.

تنها ایراد قابل ملاحظه ای که مخالفان در این رابطه دارند این است که می گویند در شمارش آیات سوره های قرآن (بجز سوره حمد) معمولاً بسم الله را یک آیه حساب نمی کنند، بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار می دهند . پاسخ این سؤال را «فخر رازی» در تفسیر کبیر به روشنی داده است آنجا که می گوید: هیچ مانعی ندارد که بسم الله در سوره حمد به تنهایی یک آیه باشد و در سوره های دیگر قرآن جزیی از آیه اول محسوب گردد. بنابراین مثلا در سوره کوثر «بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر» همه یک آیه محسوب می شود.

به هر حال مسأله آنقدر روشن است که می گویند: یک روز معاویه در دوران حکومتش در نماز جماعت بسم الله را نگفت ، بعد از نماز جمعی از مهاجران و انصار فریاد زدند: «اسرقت ام نسیت؟ آیا بسم الله را دزدیدی یا فراموش کردی؟».

منابع:

۱- شیخ محمد عبده، تفسیر المنار، ج ۱: ۳۹-۴۰٫

۲- کلینی، کافی، ج ۳: ۳۱۲٫

۳- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱: ۱۷٫

۴- مکارم شیرازی، یکصد و هشتاد پرسش: ۱۰۸٫

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، مذهبی بازدید 905 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php