به چه آسانی ترکم کردی
و من به چه آسانی سال هاست که در ترک همین پک آخرم
•
•
•
می کِشد، می کِشی، می کِشم
او ناز تو را
تو عشق او را
و من…
فندکم کجاست؟
•
•
•
سیگار امروز هم
به علامت همدری با من خیال خاموش شدن ندارد
همچنان می سوزد!
•
•
•
ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻴﮕﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﺭﻳﺰﻡ
ﺷﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭستت ﺩﺍﺷﺘﻢ!
•
•
•
اوضاع حالم چطوره دکتر؟
دکتر: همراهت کسی هست؟
آره تو جیبم؛ سیگار و فندکم…
•
•
•
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم!
دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود
•
•
•
حالا که هستی کام می گیرم از عمق “بودنت”
و دود می کنم همه فاصله ها را با یک پک عمیق از “داشتنت”
•
•
•
یک نخ سیگار کشیدم
و هرکس دید گفت: چه نقاش زبردستی؟
•
•
•
بیخود از این شهر به آن شهر نکن
تو همین جایی، داخل همین پاکت، لابه لای همین چند نخ سیگار
من باید تو را دود کنم که نمی کنم
•
•
•
نخی سیگار مانده برایم
برای همه دلتنگی هایم
من و شب و تنهایی و سیگار
کوله بار غم و تکیه بر دیوار
پک اول به حرمت دلم
پک بعدی به حرمت دلت
به حرمت دلم که بی صدا شکست
به حرمت دلت که باور نکرد و رفت
•
•
•
عشق من
این بار که از کنار من گذشتی واژه ای تلخ بگو
تا با آن سیگاری روشن کنم
و دنیا را در دود
به پشت میز همان کافه همیشگی برگردانم
شاید داخل فنجان قهوه تصویر تازه ای پیدا کنیم
•
•
•
سیگارم
را از پنجره می تکانم…
دنیای شما زیر سیگاری من است
•
•
•
سیگارم چه خوب درک می کند مرا…
وای که چه زیبا کام میدهد…
این نو عروس هر شب تنهایی هایم…
لباس سپیدش را تا صبح برایم می سوزاند…
و من تا صبح بر لبانش بوسه می زنم…
•
•
•
سیگار های مدام ماه
توی کوچه های کپک زده
چشم های خواب رفته اش را به انزوای دلگیر رهگذری مدام هدیه می دهد
و نگاه دلگیر تو زمزمه خمار خیابان می شود
•
•
•
آه سیگار سیگار زجر رفتنت را میکشم
و پاکت پاکت توی تنهایی خیابان پرت میشوم
•
•
•
با نفس های تو
من دود می شوم
و تو برای خودت دود میکنی
•
•
•
امروز بازهم سیگار کشیدم
آرام، زیاد، با احساس…
همه ی تورا، همه ی آنچه که از تو با من باقی مانده بود را دود کردم
با همین بهمن های کوچک دوست داشتنی…
•
•
•
بازهم پاسخ نَـئشه ی من به این سوال مسخره
مــرگ یا زندگــی؟!
قطعآ مــرگ
•
•
•
همیشه دو نخِ آخر سیگارت رو پشت به پشت بکش
تا سیگارِ آخر زیاد تنهایی نکشد
•
•
•
حقیقت این زندگی همان سیگار هایی بود که خاکستر می شدند
و خاکسترهایی که هیچ گاه سیگار نمی شدند..
حماقت این زندگی همان چترهایی بود که ابلهانه در برابر روشنایی باز می کردم
•
•
•
همین که فهمید غم دارم آتش گرفت…
به خودت نگیر رفیق!
سیگارم را گفتم…
•
•
•
سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم
افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود
ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم
در بستر این کابوس که تو رفته ای…
•
•
•
نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم؟
آخر بدجوری میسوزد دلم!
•
•
•
یادت عادت است
همین روزها ترک میکنم
مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم
•
•
•
سیگار میسوزه، کم میشه ولی تکرار میشه
من میسوزم، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم
•
•
•
به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود
یاد تو به من نزدیکتر می شود…
•
•
•
بقال گفت سیگار گران شده، ترک نمیکنی؟
با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم…
•
•
•
میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم
از آدمای روزگارم درد میکشم
•
•
•
وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی
و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور…
•
•
•
تلخ ترین قصه دنیاست
صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی
ادامه مطلب / دانلود