در حقیقت عجول بودن انسان براى کسب منافع بیشتر و شتابزدگى او در تحصیل خیر و منفعت سبب مىشود که تمام جوانب مسائل را مورد بررسى قرار ندهد، و چه بسیار که با این عجله، نتواند خیر واقعى خود را تشخیص دهد، بلکه هوى و هوس هاى سرکش چهره حقیقت را در نظرش دگرگون سازد و به دنبال شر برود.
خداوند متعال, انسان را با ویژگیها و خصوصیات مختلف و ممتاز و نیز بهره مند از نیروی تعقل و تفکر آفرید و پس از شرح چگونگی خلقت آن, با عبارت «فتبارک الله احسن الخالقین», خلقت ممتاز وی را یادآور میشود.[1]
با این وجود در برخی از آیات قرآن کریم, از شتابزدگى انسان و شرّخواهى او بارها سخن به میان آمده و مورد مذمت قرار گرفته است.[2]
با عنایت به موارد فوق, باید این نکته را مورد توجه قرار داد که در حقیقت عجول بودن انسان براى کسب منافع بیشتر و شتابزدگى او در تحصیل خیر و منفعت سبب مىشود که تمام جوانب مسائل را مورد بررسى قرار ندهد، و چه بسیار که با این عجله، نتواند خیر واقعى خود را تشخیص دهد، بلکه هوى و هوس هاى سرکش چهره حقیقت را در نظرش دگرگون سازد و به دنبال شر برود. و در این حال همانگونه که انسان، از خدا تقاضاى نیکى مىکند، بر اثر سوء تشخیص خود، بدی ها را از او تقاضا مىکند، و همانگونه که براى نیکى تلاش مىکند، به دنبال شر و بدى مىرود، و این بلاى بزرگى است براى نوع انسانها و مانع عجیبى است در طریق سعادت. چه بسیارند کسانى که بر اثر شتابزدگى خود را به پرتگاههاى خطرناک افکندهاند, به گمان اینکه به محل امن و امان مىروند، در بیراههها گام گذاردهاند به تصور اینکه به سوى منزل سعادت پیش مىروند، در زشتیها و بدبختیها غوطهور شدهاند به پندار اینکه در مسیر افتخار راه مىروند و این نتیجه شوم عجله و شتابزدگى است.[3]
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «براستی که عجله مردم را هلاک و تباه می سازد, و اگر مردم درنگ و تعمل می کردند, احدی از آنان هلاک نمی شد» .[4]
علاوه بر آنچه بیان گردید, در برخی از آیات قرآن کریم, بر این امر که انسان ذاتاً عجول آفریده شده, تصریح شده است.[5]
در خصوص چگونگی این امر و تفسیر دو کلمه” انسان” و” عجل” در این آیه, از سوی مفسران اقوال مختلفی به شرح ذیل, بیان گردیده است.
1- این تعبیر کنایه ای است و «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» کنایه است از زیادى عجله در انسان. [6]
2- برخی مراد از «انسان» در این آیه را حضرت آدم(علیهالسلام) دانسته, لذا در تفسیر این آیه چنین نوشته اند: «مقصود این است که آدم(علیهالسلام) به شتاب آفریده شده است زیرا او آخرین مخلوقى است که ظهر روز جمعه آخر سال، با سرعت و عجله پیش از آنکه خورشید غروب شود، آفریده شد. یا اینکه او بر خلاف انسانهاى دیگر به سرعت آفریده شد، نه از نطفه و علقه و مضغه، بلکه خدا او را یکباره ایجاد کرد. پس خلقت آدم، آیت عجیبى است که خداوند به آن تنبیه مىکند.»[7]
3- منظور از «انسان» در اینجا «نوع انسان» و منظور از” عجل” شتاب و شتابزدگى است. [8] و در این صورت این تعبیر بدان معناست که؛ انسان عجول آفریده شده است و در کارها دوست مىدارد عجله کند و هر چه را دوست میدارد بدنبال آن مىشتابد. عرب نظیر این تعبیر را دارد. مثلا در باره کسى که زیاد مىخوابد، مىگوید: از خواب آفریده شده است و براى کسى که زیاد بدى مىکند، مىگوید: از شر آفریده شده است. [9]
به عبارت دیگر, انسان وقتى چیزى را طلب مىکند صبر و حوصله به خرج نمىدهد، در جهات صلاح و فساد خود نمىاندیشد تا در آنچه طلب مىکند راه خیر برایش مشخص گردد، و از آن راه به طلبش اقدام کند بلکه به محض اینکه چیزى را برایش تعریف کردند و مطابق میلش دید با عجله و شتابزدگى به سویش مىرود و در نتیجه گاهى آن امر، شرى از آب در مىآید که مایه خسارت و زحمتش مىشود، و گاهى هم خیرى بوده که از آن نفع مىبرد. [10]
امام صادق(علیه السلام) در این خصوص می فرماید: راه نجات و هلاک خود را درست بشناس مبادا از خدا چیزى بطلبى که نابودى تو در آن است، در حالى که گمان مىبرى، نجات تو در آن است، خداوند متعال مىگوید انسان دعاى شر مىکند آن گونه که دعاى خیر مىکند چرا که انسان، عجول است. [11]
4- «عجل» در اینجا به معنای «خاک» است.[12]
5- یعنى آفرینش انسان در امرى است که نیازى به زمان ندارد. چنان که مىفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»[13].[14]
با عنایت به اقوال فوق, شاید بتوان این گونه بیان نمود که, آنچه علامه(ره) بیان داشته, مبنی بر کنایه ای بودن این تعبیر, تفسیر بهتر و مناسب تری برای این تعبیر باشد, ولیکن آنچه مسلم و قطعی می نماید, آن است که عجله و شتابزدگی در هر امری, نتیجه مطلوب و مورد انتظاری نخواهد داشت؛ لذا انسان باید با در نظر داشتن هدف در هر کاری, سنجیده و دقیق عمل نماید, تا دچار خسران و زیان نشود.
پی نوشت ها:
[1]. المومنون/ 14: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِین».
[2]. الاسراء/ 11: «وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولا» ونیز: الرعد/6
[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الکتب الإسلامیه، 1374ش, ج12، صص 40و 39
[4]. حر عاملى، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهمالسلام قم، 1409 ه, ج 27, صص 169و 168, ح33513
[5]. الانبیاء/ 37: «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُون».
[6]. موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان, قم, دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم, چاپ پنجم, 1374ش, ج14، ص407
[7]. الطبرسى, فضل بن حسن, مجمع البیان فى تفسیر القرآن, تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى, چاپ سوم, تهران, انتشارات ناصر خسرو, 1372ش، ج7، ص76
[8]. الطوسى, محمد بن حسن, التبیان فى تفسیر القرآن, تحقیق: با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى, بیروت, دار احیاء التراث العربى, بیتا، ج7، ص248 و نیز: مکارم شیرازى, تفسیر نمونه، پیشین, ج13، ص408
[9]. الطبرسی, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج7، ص76
[10]. موسوى همدانى, ترجمه المیزان، پیشین, ج13، ص66
[11]. حویزى، عبد العلى بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، محقق: هاشم رسولى محلاتى، چاپ چهارم، قم، اسماعیلیان،1415ه, ج7, ص365
[12]. الطبرسى, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج7، ص76. طبرسی برای تحلیل خویش به اشعار عرب استناد نموده و می گوید: شاعر مىگوید: و النبع ینبت بین الصخر ضاحیه و النخل تنبت بین الماء و العجل (چشمه از میان سنگها مىروید و نخل از میان آب و خاک مىروید.). وی در کتاب جوامع الجامع خویش این واژه را در لهجه «حمیری» به معنای «گل» دانسته است.
[13]. یس/82
[14]. الطبرسی, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج7، ص77