نتايج جستجو مطالب برچسب : طلاق گرفتن

این ۶ جمله را نباید به دوست طلاق گرفته تان بگویید!

این ۶ جمله را نباید به دوست طلاق گرفته تان بگویید!

در دید و بازدیدها ممکن است برخی از اقوام را بعد از مدت ها دیده و از حال آن ها خبردار شویم. این «خبردار شدن» از حال همدیگر البته شامل اخبار متنوعی می شود، گاهی عقد و عروسی است، گاهی بچه دار شدن، گاهی بیماری و البته گاهی طلاق. در زمان مواجه شدن با رویدادهایی چون عقد، ازدواج، بچه دار شدن و حتی فوت نزدیکان مان به صورت معمول تا حد زیادی آموزش دیده ایم که باید چه طور برخورد کنیم، چه صحبت هایی بکنیم و چه حرف هایی را نزنیم، اما وقتی نوبت به طلاق می رسد بسیاری از ما نمی دانیم چه باید بگوییم و البته چه چیزهایی را نباید بگوییم. نتیجه آنکه گاهی حرف هایی را به فردی که طلاق گرفته می زنیم که نباید آن ها را به زبان بیاوریم.

مواجهه دیگران با فردی که به تازگی طلاق گرفته می تواند تجربه ای استرس زا برای او باشد. همه می دانیم که فردی که از همسرش جدا می شود، در روزهای بعد از طلاق شرایط دشواری دارد، تا حدی که برخی افراد این زمان را مشابه وقتی می دانند که همسر کسی فوت کرده باشد؛ با وجود این، برخی از ما ممکن است در این روزهای دشوار صحبت هایی را با فردی که طلاق گرفته مطرح کنیم که نه تنها کمکی به او نمی رساند که باعث افزایش اضطراب و ناراحتی در او شده و یا عصبانیت و احساس گناه را در او تشدید می کند. در زمان گفت و گو با فرد جداشده از همسر بهتر است چه حرف هایی را به زبان نیاوریم؟

۱- «آخه تو که خوشحال به نظری می رسیدی، من فکر می کردم ازدواج خوبی داری»

هر کسی که طلاق می گیرد ولو این اینکه دلایل بسیار موجهی نیز برای این کار خود داشته است، باز هم در گوشه ذهنش کمی تردید نسبت به انتخاب خوددارد. ممکن است تا مدت ها بعد از طلاق، فرد با خود تکرار کند که «آیا واقعا هیچ راهی نبود تا من بتوانم زندگی مشترک خود را حفظ کنم و از این انتخاب دوری کنم؟» در نتیجه بیان این که «من فکر می کردم که تو ازدواج خوبی داشتی»، گاهی تنها می تواند تقویت کننده همان تردید و

ادامه مطلب / دانلود

دلایلی که منجر به طلاق می شود!

دلایلی که منجر به طلاق می شود!

قبل از هر چیز باید توجه داشت که «طلاق» را نباید آسان گرفت. خسارات مالی و احساسی ناشی از اتمام ازدواج می‌تواند برای هر دو طرف و احیانا فرزندان خانواده، بسیار بزرگ و چه بسا جبران ناپذیر باشد.

دکتر اریس هومر وینانس، مشاور ازدواج و نویسنده، می‌گوید: «طلاق باید آخرین راه‌حل باشد.» البته منظور این نیست که به کل باید طلاق را فراموش کرد زیرا در برخی موارد طلاق تنها راه‌حل ممکن برای زوجین است، به ویژه زمانی که قرار است بعدها فرزندانی در آن خانواده رشد کنند.

قوانین مربوط به طلاق چندان خطوط پررنگ و مستحکمی ندارد که بتوان آن‌ها را برای همه اعمال کرد. با این وجود اگر احساس می‌کنید در یکی از دسته‌های زیر قرار می‌گیرد، بهتر است با یک مشاور ازدواج پیرامون مسئله طلاق صحبت کنید.

همسر شما اعتیاد دارد

اعتیاد به مواد مخدر، قمار و مشروبات الکلی می‌توانند به بدنه ازدواج آسیب فراوانی بزند. چنانچه همسر شما کاملا مصمم شده تا اعتیاد خود را برای همیشه ترک کند، شما می‌توانید به بازگشت فکر کنید. هومر وینانس هشدار می‌دهد که

ادامه مطلب / دانلود

۷ رابطه ای که باعث طلاق می شود!

۷ رابطه ای که باعث طلاق می شود!

فاکتورهایی وجود دارند که اگر در نامزدی با آنها مواجه شوید، هر چه سریع تر باید نامزدی را به پایان برسانید یا با کمک یک مشاور در پی حل مشکل باشید. در غیر این صورت، اگر با همین فرمان جلو بروید، خیلی زود طلاق سرنوشت شما خواهد شد.

اختلال جنسی

رابطه جنسی چیزی فراتر از یک ارتباط فیزیکی است. این رابطه مثل چسبی است که همه اجزای یک زندگی مشترک را به هم متصل می کند و اگر ایراد داشته باشد، باعث از هم پاشیدگی زندگی زن و مرد می شود. دوران نامزدی و عقد، فرصتی برای تشخیص اختلالات جنسی است. در این زمان شما می توانید سرد مزاجی، پرخاشگری جنسی، اعتیاد جنسی یا اختلالات فیزیولوژیک طرف مقابل را بشناسید. اختلالات جنسی دو گونه اند. برخی درمان دارند و برخی نه. اگر با چنین موردی مواجه شدید، به پزشک متخصص یا روانپزشک مراجعه کنید تا در صورت درمان پذیر بودن، مشکل را برطرف کند. در غیر این صورت، ادامه دادن نامزدی و برنامه ریزی برای ازدواج به صلاح نیست.

اعتیاد

همیشه شنیده ایم که اعتیاد بلای خانمان سوز است. بله این دقیقا بهترین تعبیری است که می توان برای اعتیاد به کار برد. فرد معتاد حتی اگر با انگیزه درونی ترک کرده باشد، باید ۵سال راکاملا پاک بگذراند تا بتوان گفت اجازه ازدواج دارد. اگر طرف مقابلتان اعتیاد دارد (به هر چیزی، از الکل گرفته تا مواد مخدر سنتی، مواد مخدر صنعتی و…) با او ازدواج نکنید و

ادامه مطلب / دانلود

خشونتگرها چه شخصیتی دارند و چه کسانی حاضر نمی‌شوند از یک رابطه خشونت بار بیرون بیایند؟

کتک زدن ویژه چه مردانیست؟
چهار سال است که از همسرش جدا شده اما پشیمان است. دلیل طلاقش فحاشی و کتک‌زدن‌های شوهرش بوده اما حالا که تنها شده، می‌گوید کاش حتی به قیمت کبودی‌های روی بدنم، در خانه شوهرم می‌ماندم. اینکه سرنوشت یک زن پس از طلاق به کجا می‌رسد که هر روز دشنام شنیدن و آسیب دیدن را بر به دست آوردن آزادی‌اش ارجح می‌داند، موضوع این مطلب نیست اما در ادامه، با کمک هرایر دانلیان، روانشناس و زوج درمانگر، به شما می‌گوییم کسانی که با همسرشان رفتاری خشونتگرانه دارند چه کسانی هستند و آنهایی که ترجیح می‌دهند جسم و روان‌شان در رابطه زن و شوهری آسیب ببیند اما مهر طلاق به شناسنامه‌شان وارد نشود، چه ویژگی‌هایی دارند.

بیمار روانی است؟
تنها برخی از افرادی که دست به خشونت‌ می‌زنند، دچار اختلالات روانی هستند. گرچه برخی از افرادی که دست به خشونت خانگی می‌زنند دچار اختلال شخصیت هستند، اما همیشه بیماران روانی نیستند که مرتکب این رفتارها می‌شوند.

در صورتی که فرد مقابل شما به اختلال شخصیت دچار باشد، می‌توانید پیش از اینکه پای خشونت به رابطه‌تان باز شود، با تشخیص برخی رفتارهای شدید و کاملا مشخص از بیماری او باخبر شوید. این افراد دارای افکاری ناسالم هستند و البته از نظر خودشان رفتارهای‌شان کاملا طبیعی و سالم است. آنها ناگهان خشمگین می‌شوند، از کوره در می‌روند، در کنترل رفتارهای‌شان ناتوان هستند و گاهی دچار سوء‌مصرف مواد مخدر هم می‌شوند که باعث تشدید رفتارهای نادرست‌شان می‌شود.

چهار ستون روانش سالم است؟
تنها مبتلایان اختلال شخصیت نیستند که دست به خشونت خانگی می‌زنند. گاهی فرد دچار این اختلال نشده اما رگه‌هایی از آن را در رفتارها و شخصیتش می‌توان دید. فردی که همه علائم این اختلال را ندارد اما رگه‌هایش را در رفتارهای خود نشان می‌دهد، تکانه‌ای است. یعنی نمی‌تواند هیجان‌هایش را کنترل کند و به این هیجانات اجازه می‌دهد که ناگهان به عمل تبدیل شوند.

خشم آنها می‌تواند به آزار جسمی هم تبدیل شود و نشان دادن رفتار انفجاری هم می‌تواند یکی دیگر از ویژگی‌های این افراد باشد. این افراد گرچه به‌طور کامل علائم اختلال شخصیت را ندارند، اما می‌توانند به‌شدت آسیب‌زننده باشند و خشمشان به سادگی به رفتار تبدیل شود. البته اگر آنها را در شرایط و محیطی دیگر ببینید، ممکن است از این واقعیت بی‌خبر بمانید، چراکه این افراد در مواقع دیگر می‌توانند بسیار آرام و راحت به نظربرسند.

ظاهری مودب و باوقار دارد؟
برای تشخیص اینکه آیا فرد در آینده رفتارهای خشونت‌آمیز در محیط خانه از خود نشان دهد یا نه، نمی‌توانید رفتارهای اجتماعی او را مبنای قضاوت قرار دهید. شما به محیطی نیاز دارید که فرد معمولا در آن به چنین رفتارهایی دست می‌زند و واقعیت تلخ این است که در بسیاری موارد، شکل‌گیری رابطه زن و شوهری است که به او بستری برای نشان دادن این رفتارها می‌دهد.

گذشته از این، در اغلب موارد حتی خود فرد هم نمی‌داند که قرار است در آینده به یک خشونتگر تبدیل شود. برای مثال همسرش را کتک بزند و اگر پیش از این چنین رابطه‌ای را تجربه نکرده باشد، احتمالا از داشتن چنین قابلیتی، بی‌خبر خواهد بود. در بسیاری موارد دشواری تشخیص این آدم‌ها بیشتر از آنچه تاکنون گفتیم، است چراکه آنها ممکن است با روی آوردن به یک مکانیسم دفاعی، در مواقع دیگر رفتاری کاملا متضاد از خود نشان دهند و کاملا آرام و مبادی آداب باشند.

زود از کوره در می‌رود؟
آدم‌هایی که کمی تند مزاج هستند، پتانسیل تبدیل شدن به یک خشونتگر را دارند اما همیشه به چنین فردی تبدیل نمی‌شوند اما اگر فردی که اهل خشونت است، به شکل مرضی این رفتار را ابراز کند، خشونتگری‌ او تنهامحدود به چهاردیواری خانه نمی‌شود؛ چنین فردی ممکن است هر کسی را مورد ضرب و شتم قرار دهد و مشکلش آنقدر واضح است که به راحتی می‌‌توان آن را تشخیص داد. اما همان‌طور که گفتیم، همه خشونتگر‌ها بیمار نیستند و در بسیاری مواقع، در مقابل کسی دست به خشونت می‌زنند، آزار جسمی می‌رسانند، فحاشی می‌کنند و او را در معرض آزار روانی قرار می‌دهند که اجازه این کار را به آنها می‌دهد.

خشونت خانگی تنها کتک زدن نیست

قربانیان چه کسانی هستند؟
خشونت خانگی تنها کتک زدن نیست؛ ما در ادامه به شما می‌گوییم که چه کسانی در یک رابطه پر از خشونت قرار می‌گیرند؟

اعتماد به نفس‌شان پایین است
کسانی که به فرد خشونتگر اجازه نشان دادن چنین رفتار‌هایی را می‌دهند، اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. این افراد قدرت بیان خواسته‌های‌شان را ندارند و نمی‌توانند در مقابل آنچه که از نظرشان نادرست یا حتی ظالمانه‌ است، ایستادگی کنند.

می‌ترسند
ترس از آینده باعث می‌شود قربانیان در رابطه‌ای ناسالم بمانند. ازدواج به دلیل ترس از ماندن در خانه پدر، ترس از تنها ماندن، ترس از مسخره شدن به خاطر تجرد در سن بالا و. . . قطعا تبعات خوشایندی نخواهد داشت.

به‌خاطر ترس به خانه بخت رفته‌اند
افرادی که از سر ترس ازدواج می‌کنند، حتی اگر خودشان هم ندانند این پیام را به فرد مقابل‌شان هم منتقل می‌کنند. همسر آنها فکر می‌کند «هرکاری بکنم او می‌ماند» و به همین دلیل تلاشی برای هدایت رابطه به مسیری سالم نمی‌کند. همه ما از لحظه‌ای که با هم آشنا می‌شویم به شکل خودآگاه و ناخودآگاه همدیگر را چک می‌کنیم و با جمله‌هایی که می‌گوییم و رفتارهایی که انجام می‌دهیم، خود را به دیگری معرفی می‌کنیم و حتی به بخش گسترده‌ای از رفتار او هم شکل می‌دهیم.

آدمی که ناخودآگاه این باور را منتقل می‌کند که من از تنهایی می‌ترسم و از اینکه تو از رابطه بیرون بروی می‌ترسم، به فرد مقابلش این پیام را می‌دهد که حتی اگر قربانی خشونت شوم هم چاره‌ای جز ماندن در این رابطه ندارم. مثال ساده‌اش خانمی است که می‌گفت: «به خواستگارم گفتم که من از پدرم خیلی می‌ترسم و نباید بعد از ساعت ۱۰ به خانه ما زنگ بزنی.» آقای خواستگار بعد از این ساعت به او زنگ زده بود و خانم می‌گفت: «من ۴۵ دقیقه با او صحبت کردم که چرا ۱۰ به بعد زنگ زدی.» همین اتفاق ساده چه پیامی را به مردی که در این رابطه‌است می‌دهد؟ درواقع به او می‌گوید که من از تو بیشتر از پدرم می‌ترسم و به سادگی زمینه قرار گرفتن در رابطه‌ای یکطرفه و حتی خشونت‌آمیز را فراهم می‌کند.

حواس‌شان به خط‌قرمز‌ها نیست
هر فرد خط قرمزهایی برای خودش دارد و وقتی طرف مقابل آگاهانه یا ناآگاهانه آنها را زیر پا بگذارد، به او واکنش نشان می‌دهد. این واکنش می‌تواند کلامی یا غیرکلامی باشد و باعث شود در آینده این خطوط قرمز به رسمیت شناخته شده یا شکسته شوند. وقتی فرد به شکسته شدن این مرز‌ها واکنش نشان می‌دهد اما فرد مقابل دوباره این رفتار را تکرار می‌کند، چه پیامی منتقل می‌شود؟ این پیام که «هرکاری می‌خواهی بکن؛ من خیلی ناراحت می‌شوم اما در رابطه می‌مانم».

جای بهتری برای رفتن ندارند
همه افرادی که مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند به بیرون آمدن از رابطه ناسالم فکر نمی‌کنند. در شرایطی که حمایت اجتماعی چندانی از این افراد صورت نمی‌گیرد، قربانی به خود می‌گوید اگر رنج ماندن در این رابطه را بکشم، بهتر از آن است که تنها شوم و به خیال خودش بین بد و بدتر یکی را انتخاب می‌کند. طلاق و زن مطلقه بودن در جامعه ما هنوز کاملاً پذیرفته شده نیست و از آنجا که هر کشوری فرهنگ خود را دارد، نمی‌توان انتظار داشت فردی که بعد از طلاق آینده تلخ‌تری در انتظارش است و از حمایت اجتماعی و حتی خانوادگی برخوردار نیست، به‌خاطر ترک این خشونت، به بستر خشونت‌بارتری وارد نشود.

نمی‌خواهند به ضعف‌شان اعتراف کنند
کتک خوردن به معنی ضعیف بودن است و خیلی سخت است که فرد اعتراف کند که «من ضعیف هستم!». بیان خشونت و صحبت کردن در مورد آن، در درجه اول یعنی قبول چنین ضعفی. به همین دلیل بسیاری از قربانیان سکوت را انتخاب می‌کنند و توان به اشتراک گذاشتن اندوه‌شان را با دیگران ندارند.

آینده روشنی برای خود نمی‌بینند
«طلاق بگیرم بعد چه کنم؟» این سوالی است که خیلی از قربانیان پاسخ خوشایندی برایش ندارند. اگر به خانه پدرم برگردم و آنجا هم مورد خشونت قرار بگیرم چه؟ اگر از پس تنها زندگی کردن بر نیایم چه؟ اگر دوباره با کسی ازدواج کنم که من را کتک بزند چه؟ پاسخ مبهمی که برای همه این سوالات وجود دارد، می‌تواند میل قربانی به ماندن در رابطه را بیشتر از ترک کردن همسر خشونتگرش کند.

ادامه مطلب / دانلود

زن جوان وقتی دید که شوهرش مو‌هایش را کوتاه نمی‌کند تصمیم به جدایی گرفت.

طلاق گرفتن زن ایرانی به خاطر موی بلند!

به گزارش میهن فال به نقل از خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد.

وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم مو‌هایش را بلند می‌کند و این موضوع مرا آزار می‌دهد، موهای بلند شوهرم باعث

ادامه مطلب / دانلود
css.php