نتايج جستجو مطالب برچسب : شک

میهن فال:توی مهمانی در خانه پدری، کنار اقوام، خواهرزاده و برادرزاده‌ات نشسته‌ای، همسرت در آشپزخانه مشغول کمک کردن و شستن ظرف‌های شام است، با خیال راحت گوشی تلفن همراه خود را در دست می‌گیری، تلگرام یا دیگر صفحه‌های مجازی را باز و شروع می‌کنی به چَت کردن، همان طور که غرق نوشتن و خواندن هستی ناگهان سایه‌ای بالای سرت می‌بینی، چشم که می‌اندازی همسرت ایستاده و می‌گوید باز هم که کله‌ات را فرو کردی داخل گوشی، با کی داری چت می‌کنی؟

مشکوک شدن به همسر و  چک کردن گوشی از نظر حقوقی

کار به مطالبه گوشی و چک کردن چت‌ها می‌رسد، حالا تو مانده‌ای و انتخاب میان سپردن گوشی به دست همسر یا مقاومت و کوتاه نیامدن در برابر این خواسته. برخی اقوام هم زیرچشمی تو را نگاه می‌کنند و گوش‌هایشان تیز شده است.

این که سرانجام این اتفاق و کش و قوس چه می‌شود و تو با چه کسی داشتی چت می‌کردی سوژه اصلی این گزارش نیست، بلکه باید ریشه‌های این داستان را مورد بررسی قرار داد و این که چه مجموعه رویدادهایی باعث می‌شود همسران نسبت به یکدیگر و روابط هم در فضای مجازی مشکوک شوند و چک کردن محسوس و نامحسوس وسایل شخصی همچون تلفن همراه، تبلت، ایمیل و… را در دستور کار خود قرار دهند و این که آیا اساسا این رفتار و کنجکاوی و شکستن برخی حریم‌ها می‌تواند به بهبود روابط زناشویی کمک کند یا خیر؟

گردن باریک تکنولوژی

نخستین نکته این است که فکر نکنیم تکنولوژی مقصر است. بستن راه‌های ارتباطی و برخورد قهری و حذفی با فناوری در هیچ خانه‌ای به رونق زندگی منجر نشده است، اما می‌توان با مدیریت فضا و استفاده از امکانات و برقراری اعتماد متقابل به هم نخستین گام‌ها را برداشت.

فراموش نکنیم هیچ چیز مانند بدبینی در خراب کردن یک رابطه خوب زناشویی و ویران کردن یک کانون گرم خانواده قدرتمند نیست. روان‌شناسان می‌گویند تشویش و استرس، عصبانیت و فراتر از آن احساس ترس و تنفر ریشه در همین بدبینی‌ها دارد.

اما برای این که داستان را علمی‌تر دنبال کنیم سراغ دکتر فرزانه سعیدی، روان‌شناس و مشاور خانواده رفتیم تا او این رفتار و کنجکاوی و بدبینی را تجزیه و تحلیل کند.

این روان‌شناس ابتدا به نکته مهمی اشاره و تاکید می‌کند که همسران فکر نکنند روش‌های ارتباطی جدید و باز شدن فضا علت اصلی خیانت است، وقتی از سعیدی می‌پرسم که پس کارکرد آنها در این زمینه چیست با لحنی که کمی به مزاح و شوخی هم طعنه می‌زند می‌گوید: روش‌های جدید ارتباطی باعث شده زن و شوهرها راحت‌تر مچ یکدیگر را بگیرند.

سوال دیگری که از این روان‌شناس می‌پرسم این است که از بین مراجعه‌کنندگان معمولا بیشتر خانم‌ها گوشی همسرشان را چک می‌کنند یا آقایان و او پاسخ می‌دهد: بیشتر خانم‌ها هستند، دلیل هم دارد، اغلب به شکلی متوجه خیانت همسرشان شده‌اند و با شکستن اعتماد و از بین رفتن آن حس، اضطراب زیادی دارند و باعث می‌شود به چک کردن دائم همسرشان در ابعاد مختلف زندگی بپردازند که یکی از این ابعاد تلفن همراه و شبکه‌های مختلف اجتماعی است.

این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: کسی که مدام همسرش را چک می‌کند در واقع دچار نوعی عدم امنیت در زندگی است و اعتماد به نفس‌اش نیز کم‌کم از بین می‌رود و دائم در این فکر است که چه چیزی در زندگی‌اش کم است.

این ماجرا یک روی دیگر سکه هم دارد و روان‌شناس ما می‌گوید: گاهی مردهایی را هم دیده‌ام که وفادار بوده‌اند، اما به این دلیل که همسرشان بی‌اندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، آگاهانه دست به خیانت زده‌اند. این مردان به نقطه‌ای رسیده‌اند که همان ضرب‌المثل معروف ماست: «آش نخورده و دهان سوخته.» پس فکر کرده‌اند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکرده‌اند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند. در واقع ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود.

سعیدی در بخش پایانی صحبت‌هایش توضیح می‌دهد: باید از خودمان بپرسیم شفافیت در زندگی به چه معناست؟ آیا چک کردن دائم گوشی‌های کسانی که با ما زندگی می‌کنند نشانه شفافیت است یا فقدان امنیت؟

من باور دارم این چک کردن‌های مضطربانه هیچ جایگاهی در یک رابطه شفاف ندارد. وظیفه من این است که به شما بگویم خانواده‌ها باید کاری کنند تا بتوانند دوباره به هم اعتماد کنند. خود ما وقتی با بی‌اعتمادی به کسی یا موضوعی نگاه کنیم، همه چیز مشکوک به نظر خواهد رسید.

این برای خارج از خانه، کار کردن و برقراری ارتباط با بیگانگان شاید مناسب باشد، اما خانه محل آرامش و پناهگاه عاطفی انسان‌هاست و نباید دائم در حال شک باشیم، بگذارید خیلی راحت بگویم، من اگر گوشی خودم را با تشکیک زیر و رو کنم بالاخره یک چیز مشکوک خواهم یافت چه برسد به گوشی دیگری، آخر کلام آن که اگر تمام فکر و ذهن تان معطوف به این است که دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت و خیانت همسرتان باشید، من از همین الان به شما قول می‌دهم که مطمئنا آن را خواهید یافت، چون در نگاه کسی که به همه چیز مشکوک است بالاخره یک موضوعی، شخصی یا اتفاقی برای برجسته کردن و بزرگ کردن وجود خواهد داشت.

4 نکته مهم درباره مشکوک شدن به همسر

1 ـ به جای چک کردن موبایل و حتی کیف و دیگر وسایل شخصی که ممکن است تنش‌هایی را در رابطه‌تان ایجاد کند با همسرتان راحت صحبت کنید و به او بگویید که تغییر رفتارش آزارتان می‌دهد و از او بخواهید درباره برخی موارد توضیح دهد.

2 ـ سعی کنید همسر خوبی باشید، همسر بهتری بشوید، حفظ زیبایی ظاهر و آراستگی در پوشش، مهربانی بیشتر، انجام دادن بهتر مسئولیت‌های زناشویی می‌تواند به برقراری دوباره اعتماد و گرم شدن خانواده کمک شایانی کند، در واقع نشان دهید که در قلب‌تان محبت خانواده و همسر موج می‌زند.

3 ـ سفره دل و رازها و شک‌هایتان را پیش دیگران باز نکنید و هر روز تلفن دست نگیرید. مادر همسر، خواهر همسر، دوست و همسایه قطعا نمی‌توانند در این زمینه بیشتر از خودتان به شما کمک کنند. مشکلات زناشویی باید بین خودتان باقی بماند و اگر نیاز به مشورت و کمک فکری و روحی دارید، بهترین گزینه یک مشاور و متخصص است نه دوست و فامیل.

4 ـ اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در رفتار همسرتان هیچ نوع نشانه‌ای از خیانت پیدا نکرد، باید مساله را به عنوان یک مشکل ذهنی در خودتان بپذیرید و برای درمان از روان‌شناس کمک بگیرید؛ شکاک بودن ویرانگر رابطه زناشویی است.

آیا چک کردن گوشی همسر جرم است؟

برخی زنان و مردان عادت به کنترل و بازرسی تلفن همراه همسران خود دارند. این کار از نظر حقوقی چه وضعیتی دارد و آیا می‌توان بابت آن شکایت کرد؟

این پرسش را هفته گذشته خبرگزاری وابسته به قوه قضائیه کشورمان منتشر کرد و در آن آمده بود: «این نوع اقدامات زن و شوهر نسبت به یکدیگر در راستای حساسیت‌ها و علایق طرفین نسبت به یکدیگر و زندگی‌شان است؛ لذا نباید به جای درک‌کردن طرف مقابل و تلاش در اعتمادسازی به دنبال چنین راه‌هایی بود.

به هرحال این مورد ظاهرا با هیچ یک از عنوان‌های مجرمانه قابل انطباق نیست و قانونگذار در قانون مدنی صرفا زوجین را مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر کرده است که این امر با تفسیری وسیع از قانون می‌تواند از مصادیق تکلیف به حسن معاشرت تلقی شود؛ هر چند ضمانت اجرای قانونی برای آن مقرر نشده است.»

جام جم

ادامه مطلب / دانلود

وقتی صحبت از خیانتهای زناشویی به میان می اید عمدتا تصور ضعف در اعتقادات مذهبی، فقدان توجه زوجین به هم، فقدان تعهدات زناشویی و .. به ذهن متبادر می شود. ولی همیشه این گونه نیست…

خیانت ناآگاهانه!

خیانت ناآگاهانه!

چندماه است که عقد کرده ام. همسرم را خیلی دوست دارم و البته او هم چنین ادعایی دارد. تفکراتم به سمت مذهب تمایل بیشتری دارد ولی زیاد غرق مذهب نیستم، درست زندگی کردن رو دوست دارم پاک بودن رو دوست دارم تمام محبتم رو خرج همسرم می کنم، تاجایی که بتونم چیزایی رو که میخواد تامین می کنم همسرم فوق العاده مهربون و با محبته، پدرش چندسالیه سکته مغزی کرده و زمین گیر شده ، از این بابت ضربه روحی خورده، سه تا خواهر داره یکی بزرگتر دو تا کوچکتر، برادر نداره ولی دامادشون مثل برادر بلکه بیشتر از یک برادر براشون برادری می کنه، روحیه نسبتا مذهبی داره ، اونم مثل من زیاد غرق مذهب نیست،

ادامه مطلب / دانلود

شکاک بودن به خیانت همسر

وقتی شوهر اعتقادی هذیانی دارد که همسرش به او خیانت می کند زندگی هر دوی آن ها جهنم می شود . متاسفانه این اختلال به تازگی در برخی خانواده ها دیده می شود .

مرد به شدت عصبانی است که « چگونه این ننگ و خفت را تحمل کند » . او به همان شدتی عصبانی می شود که مردی که واقعا همسرش به او خیانت می کند .

وقتی از او بخواهید که به خاطر بچه ها این زندگی مشترک را حفظ کند ، ممکن است جواب دهد :« اگر شما به جای من بودید این بی ناموسی را قبول می کردید ؟»

مرد به شدت احساس ناامنی و عذاب می کند و از این که کسی حرف های او را تأیید نمی کند « به خدا پناه می برد » . او سال های طولانی رنج « عدم صداقت » همسر خویش را تحمل می کند در حالی که همیشه به این اندیشه است که روزی او را طلاق بدهد .

زن افسرده می شود . از این که به ناحق مورد تهمت قرار می گیرد و هیچ راهی برای ثابت کردن بی گناهی خویش نزد همسر خود نمی یابد مستأصل می شود . او بی آن که جرمی و خیانتی مرتکب شده باشد رکیک ترین فحش ها را از شوهر خود می شنود .

بستگانش به او می گویند : شوهرت بیمار است و بدرفتاری های او از اختیار و آگاهی او خارج است و « دست خودش نیست » . زن هر بار قهر می کند ، مجددا به منزل خویش بر می گردد . احساس ناامنی و ترس و انتظار این که هر لحظه ممکن است به بهانه ای واهی مورد اهانت و ضرب و شتم شوهر خود قرار گیرد دل شوره ای مداوم را بر او تحمیل می کند .

زن جر و بحث می کند ، استدلال می کند ، « مهربانی می کند »، تسلیم می شود ، اما مشکل او حل نمی شود . سال های طولانی محیط زندگی هراسناک خانه را تحمل کرده است. بچه هایش بزرگ شده اند ، پدر و مادرش پیر شده اند و استقلال مالی هم ندارد . به تدریج خود او نیز در خانه ی شوهر پیر شده است و راه به جایی نمی برد .

شوهر از مصرف دارو برای کنترل هذیان هایش امتناع می ورزد . می گوید : « دارو بخورم که بخوابم تا زنم هر کار که خواست بکند » و ممکن است به درمانگر خود نیز اهانت بکند و به او هم تهمت بزند .

وقتی وابستگان او به خاطر مشکل همسرش او را به پزشک ارجاع می دهند از مصرف دارو اجتناب می کند و می گوید : « من داروی بی غیرتی نمی خورم » . او به پندارهای هذیانی خویش کم ترین تردیدی ندارد .

چگونه می توان انتظار داشت تا با درمانگر خود یا دیگران که « او را درک نمی کنند » همکاری کند ؟ لذا بحث کردن با او به امید آن که متقاعد شود و نظرش عوض شود بی فایده است .

استفاده از دارو نیز به این امید نیست که فکر هذیانی او عمیقا عوض شود بلکه به این امید است که بار عاطفی و هیجانی همراه با اعتقادات غلط او کاهش یابد .

به عبارت دیگر دارو به این امید مصرف می شود تا افکار داغ او که با هیجان شدیدی همراه است به افکاری خنثی و تحت کنترل تبدیل شوند .

اتفاقا شوهری که هذیان دارد که همسرش به او خیانت می کند از این که نمی تواند بر اعصاب خویش مسلط باشد ناراحت است ، ولی با او نمی توان در مورد صحت و سقم افکارش بحث و جدل کرد ، اما می توان در مورد این که بتواند بر اعصاب خویش مسلط باشد و با پرخاشگری ها بهانه به دست دیگران ندهد با او صحبت کرد . می توان از او خواست دارو مصرف کند تا بتواند با درایت و خونسردی در قبال مشکلی که دارد چاره جویی کند .
می توان از او خواست که حتی الامکان در مورد افکار خود با دیگرانی که او را باور ندارند صحبت نکند . می توان با او قرار گذاشت که دست از فحاشی و کتک کاری بردارد و دارو به او کمک خواهد کرد تا بر اعصاب خود مسلط شود و خود را در وضعیت های دشوار قرار ندهد . او به دلیل این که بر هیجانات خود مسلط شود حاضر می شود دارو مصرف کند . دارویی که مطمئنا هیجان مربوط به افکار هذیانی او را کنترل خواهد کرد .

احساس ناامنی بیمار و عدم اعتماد او به دیگران ، برقراری رابطه ی درمانی را که اهرم اصلی درمان است ، مشکل می کند . در عین خونسردی و حفظ آرامش و اجتناب از جر و بحث با بیمار باید با درایت و تدبیر درباره ی اثرات مضر افکار او در عین روراستی و بدون حقه و کلک گفت و گو کرد و از او خواست تا برای حفظ آرامش و برخورد عاقلانه با مشکل در مصرف دارو پیگیر باشد .

بیمار مبتلا به اختلال هذیانی از نوع هذیان بی وفایی همسر اعتماد به نفس خوبی ندارد .

در واقع این هذیان به نوعی به انتظاری که آدمی از رفتار دیگران با خود دارد مربوط می شود . به عبارت دیگر وقتی انسان خود را شایسته و لایق نداند ،در رفتار دیگران نسبت به خود مترصد است تا مورد بی احترامی یا تخطئه و اهانت قرار گیرد یا جدی گرفته نشود و احیانا به او خیانت شود . گاهی مشکلات فیزیکی مثل سنگینی گوش ، مشکلات اجتماعی مثل زندگی در محیط غریب و نامأنوس یا در اقلیت قرار گرفتن و گاهی انتظاری که آدمی از بدرفتاری های خویش دارد و در واقع قیاس به نفس کردن سبب می شود تا زمینه های پیدا شدن هذیان ها شکوفا شود .

در هنگام درمان نیز گفتن به بیمار که چرا فکر می کند که به او خیانت می شود ، مشکل آفرین است و غالبا سبب تخریب رابطه ها می شود . اما اگر با صداقت ، ظرافت ، هم دلی ، حوصله و درک عمیق بیمار همراه باشد می تواند بسیار مفید واقع شود و به ویژه کمک کند که رابطه ی خوبی فراهم شود تا بتواند با کمک آن از بیمار حمایت کرد و او را تشویق کرد تا داروهای خود را به درستی مصرف کند .

نکات زیر از جمله مواردی است که برای کسانیکه می خواهند به این افراد کمک کنند مفید خواهد بود :

**سعی کنید نگرانی های بیمار را ، اگر چه به نظر شما غریب می آید ، درک کنید . به نیازهای واقعی او توجه کنید و در رفتار خود به او نشان دهید که خیرخواه او هستید . آن گاه به رشد اعتماد بیمار نسبت به خودتان امیدوار باشید .

**علی رغم اعتقاد غلط بیمار صادقانه با او روبه رو شوید و او را بپذیرید ، صبور باشید و در جلب اعتماد بیمار نسبت به خود عجله نکنید .

**در ذهن خود به بیمار حق دهید ، با چنین اعتقادی که دارد باید وحشت زده باشد و ممکن است رفتار آزار دهنده از خود نشان دهد . لذا از سرزنش کردن ، مسخره کردن ، توهین و قضاوت عجولانه جدا بپرهیزید .

**از هرگونه بحث و گفت و گو به منظور تغییر اعتقاد بیمار پرهیز کنید ، زیرا او پذیرش لازم را جهت قبول دلایل شما ندارد .

**مواظب پیام های غیر کلامی خود مانند خندیدن ، نگاه کردن ، نحوه ی ایستادن ، نشستن ، میزان فاصله ی خود با او ، تماس فیزیکی با او ، حرکات چهره و بدن و امثال آن باشید ، زیرا بیمار به شدت مراقب همه ی حالات کسانی است که در مقابل او هستند .

**پچ پچ کردن و در گوشی صحبت کردن شک بیمار را تشدید می کند و باید از آن اجتناب کرد .

**وقتی بیمار از دوره ی حاد جنون نجات می یابد ممکن است احساس شرم و گناه ، افسردگی ، انزوا و تنهایی و احساس تحقیر کند . در این دوره ضروری است که از جانب درمانگر و همراهان به درستی حمایت شود .

**صبوری ، صداقت ، تحمل هیجانات شدید و منطق ویژه ی بیمار و انتظار بهره ی اندک در قبال تلاش بسیار، از ویژگی های کسی است که قصد کمک به بیمار مبتلا به اختلال هذیانی را دارد .

ادامه مطلب / دانلود

دلایل دل سرد شدن همسران

یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند.

بسیاری از زوج‌ها علی رغم حسن نیتشان، به روش‌های متفاوتی باعث دلسردی همسرشان می‌شوند. گاهی به یکدیگر احترام نمی‌گذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمی‌گیرند، گاهی قدرت‌طلبی می‌کنند و گاهی تحقیر و سرزنش.

نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنکه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشکلات ارتباطی ناشی از مشکلات درونی نباشد، مهارت‌های ارتباطی پیشقدم می‌شوند.
یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند. مشاوره خانواده

در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد کننده اشاره می‌کنیم:

سلطه پذیری
گاهی احساس می‌کنیم، برای اینکه کار‌ها خوب پیش رود باید ما کار‌ها را انجام بدهیم. برای همین هم است که نظر همسرمان یا پیشرفت‌های او را نمی‌بینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیرکانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار می‌دهند.

ترساندن
کمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس می‌شود. همسرانی که توقع دارند همسرشان بر اساس ملاک‌های کمالگرایانه آن‌ها عمل کنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال می‌دهند.

تصدیق نکردن پیشرفت
وقتی پیشرفت‌های همسرتان را تصدیق نمی‌کنید باعث دلسرد شدن همسرتان می‌شوید. تصدیق کردن پیشرفت‌های همسر باعث تشویق آن‌ها برای تغییر می‌شود.

حساسیت بیش از حد
وقتی همسری می‌خواهد بر‌تر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس می‌شود، چرا که این اعتقاد اشتباه را دارد که وقتی کسی می‌شوم که از دیگران سر‌تر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یک دوست خود صحبت می‌کند یا از لباس قشنگ کسی حرف می‌زند، طرف مقابل این صحبت‌ها را کنایه از نواقص خود می‌بیند و واکنش نشان می‌دهد. این نوع رفتار‌ها ممکن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا که هم منظور او را بد تعبیر کرده‌اید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستاده‌اید.

مشکلات زندگی زناشویی

آگاهی از رفتار‌ها و تاثیر آن بر طرف مقابل می‌تواند ما را در بهبود یک رابطه کمک کند. دلسرد کردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش کردن آتش یک زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است که بر اثر دقت و تمرین به دست می‌آید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی که به روابط و در ‌‌نهایت به زندگی ما لطمه می‌زنند برنامه‌ای داشته باشیم.

ادامه مطلب / دانلود
css.php