نتايج جستجو مطالب برچسب : روانشناسی کودک

با ریخت و پاش کودکان چه کنیم؟

با ریخت و پاش کودکان چه کنیم؟

بسیاری از والدین از دست فرزندان کـوچـک‌شـان در عـذاب‌انـد زیـرا ایـن فـرزنـدان بـه طـور مرتب ریخت‌وپاش می‌کنند و تمایلی هم برای جمع‌وجور کردن آن ندارند. نام‌گذاری زلزله برای ایـن کودکان چندان بی‌ربط نیست اما راه‌هایی برای مطیع کردن این قبیل فرزندان نیز در فضای خانه وجود دارد.

فرزندان خردسال هر چه‌قدر وسایل بیشتری برای بازی کردن در اطراف‌شان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند بنابراین آنها هرگز فکر نمی‌کنند این وسایل را به هم ریخته‌اند و بعد از مدتی خانه‌تان شبیه بازارشام می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که وسایلی را کـه ریخته است، جمع‌وجور کند و یا اینکه خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت شما باز هم مسوولیت دیگری را که بر عهده فرد دیگری بوده، پذیرفته‌اید و از همه بدتر اینکه کودک می‌فهمد کسی هست که پشت‌سرش چیزهایی را که به هم ریخته، جمع کند.

فراموش نکنیم کـه هر فردی در خانه مسوول ریخت‌وپاش خودش است بنابراین به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوص‌شان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است. گاهی هم لازم است که شما خیلی جدی بگویید: <این خانه باید این طور باشه که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم> و اگر چنین اتفاقی روی نداد، از روش‌های زیر استفاده کنید.

برنامه ریزی قبلی

مـرتب بودن باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که

ادامه مطلب / دانلود

با کودکی که بزرگتر از سنش حرف می زند چگونه برخورد کنیم؟

با کودکی که بزرگتر از سنش حرف می زند چگونه برخورد کنیم؟

گاهی اوقات، بچه‌های کوچک حرف‌های ما بزرگ‌‌ترها را تکرار می‌کنند؛ حرف‌هایی که زیاد مناسب سن و سالشان نیست و به نوعی گنده‌گویی محسوب می‌شوند؛ اما ممکن است ما در همان لحظه، پاداش‌هایی مانند خندیدن به بچه‌ داده باشیم.

بهتر است بدانید که بچه‌ها متوجه این خنده ما نمی‌شوند و

ادامه مطلب / دانلود

نیاز کودکان به روانشناس از چه سنی شروع می شود؟

ه دلیل باورهای غلطی که در مورد سلامت روان وجود دارد، بسیاری از کودکان توجه و مراقبت لازم را دریافت نمی‌کنند. در واقع خانواده‌ها باید بدانند که اگر در مواقع ضروری از روان‌شناس کمک بگیرند نشانه ضعف و ناتوانی آن‌ها نخواهد بود.

کودکان در مسیر رشد و زندگی خود موانع بسیاری نظیر اضطراب، استرس، غم و غیره را تجربه می‌کنند و بسیار دشوار است که بدانیم چه هنگام کودک می‌تواند روی پای خود بایستد و چه زمانی نیاز به کمک یک متخصص دارد. در بسیاری از موارد والدین تا آنجا که ممکن باشد از مراجعه به پزشک و روان‌شناس خودداری می‌کنند.

اگر دست کودکتان شکسته باشد، مراجعه به پزشک اولین کاری است که انجام خواهید داد؛ پس چرا زمانی که روح کودکتان آسیب دیده است، از مراجعه به متخصص دوری می‌کنید؟!

خبر بسیار خوب آن است که متخصصین می‌توانند کمک‌های بسیاری خوبی به کودک شما برسانند. کودکان از سن ۴ سالگی می‌توانند به راحتی از این‌گونه درمان‌ها بهره ببرند.

اگر در کودک خود به موارد زیر برخورد کردید، حتماً به متخصص مراجعه کنید:

* کودکتان ناگهان شروع به فاصله گرفتن از دوستان خود کرده است
روابط دوستی به مرور زمان تغییر می‌کنند و برخی از کودکان گروهای دوستی بزرگ‌تری را می‌پسندند. اما اگر کودکتان از دوستان خود دوری می‌کند، می‌تواند برای شما زنگ خطری باشد. حواستان به این جملات باشد: همه از من متنفر هستند، من یک بازنده هستم، من هیچ دوستی ندارم.

*  کودکتان در خانه، مدرسه و اجتماع با مشکل روبه‌رو است
اگر کودکی از لحاظ احساسی با مشکل روبه‌رو باشد، بسیار بد رفتار خواهد شد. به طور مثال جواب معلم خود را می‌دهد، خواهر و برادرش را می‌زند و به حرف مربی خود گوش نمی‌دهد.

* کودکتان پسرفت کرده است
یک اصل وجود دارد: هنگامی‌که کودکان با یک تغییر عمده در زندگی خود مواجه می‌شوند نظیر تولد نوزاد جدید، تغییر محل زندگی یا طلاق والدین، ممکن است دچار پسرفت شوند. اما رفتارهایی نظیر شب‌ادراری، وابستگی شدید، ترس بیش‌ازحد، و کج‌خلقی‌هایی که به تغییر مربوط نمی‌شوند و یا ماه‌ها پس از تغییر همچنان باقی می‌مانند، نشانه‌هایی از مشکل هستند.

اگر کودکتان همیشه مضطرب است حتما به متخصص مراجعه کنید

 

* کودکتان رفتارهای خود-مخربی از خود نشان می‌دهد
این مسئله می‌تواند بسیار سخت باشد، زیرا گاهی کودکان ممکن است بدون آنکه بخواهند به خود آسیب برسانند، سر خود را به چیزی بکوبند. اما رفتارهای خود-مخرب تکرارشونده، می‌تواند نگران‌کننده شوند؛ نظیر کندن ناخن‌ها از ته به نحوی که درد بگیرد، زدن یا بریدن خود.

*  عادت‌های خواب و اشتهای کودکتان تغییر کرده است
علامت‌های نگران‌کننده می‌تواند شامل اختلالات خواب، کابوس، پرخوری یا کم خوری بیش‌ازاندازه و سردرد و دل‌درد شدید را شامل شود.

* کودکتان به شدت ناراحت و نگران است
همه کودکان نگرانی‌هایی داشته و همگی ممکن است گریه کنند و این بخشی از کودکی است؛ اما نگرانی‌هایی که مانع از به مدرسه رفتن او و یا مراقبت از خودش شود، می‌تواند غیرعادی باشد.

کودکتان درباره مرگ زیاد سخن می‌گوید
هنگامی که کودک با مفهوم مرگ آشنا می‌شود، بسیار طبیعی خواهد بود که در مورد آن صحبت کند. اما صحبت مکرر از مرگ می‌تواند زنگ خطر باشد. مراقب جملاتی که در مورد خودکشی و یا دیگر کشی هستند باشید. هرگونه صحبت در مورد خودکشی و یا کشتن دیگران نیاز فوری به کمک متخصص دارد.

به طور کلی شناخت شما از کودکتان بیشتر است. برخی از کودکان می‌توانند به راحتی احساسات خود را بروز دهند. رفتار آن‌ها را به‌دقت تحت نظر بگیرید. اگر رفتاری در او می‌بینید که شما را نگران می‌کند حتماً از یک متخصص کمک بگیرید.

ادامه مطلب / دانلود

نحوه دوست شدن با فرزندان دلبندتان

دوست داشتن فرزندان، ازجمله مواردی است که خداوند به صورت فطری در وجود ما انسا‌ن‌ها قرار داده است،به خصوص در وجود مادران ، فلسفه این حکمت الهی بسیار روشن است،  به واقع اگر این محبت ومهر مادری که به‌وسیله هورمون‌های(‌اکسی‌توسین) ایجاد می‌شود در وجود مادران نهادینه نبود، احتمالا هیچ مادر ی حاضر نمی‌شد حتی یک لحظه هم دردها ،رنج‌ها و شب بیداری‌های فرزندانش را متحمل شود.

اما آن‌چه که قصد داریم به طور اختصار در این مقاله به آن بپردازیم اهمیت و ضرورت این دوست‌داشتن است و اصولا  روش‌ها  و مهارت‌هایی که این مهم را ممکن می‌سازند.

شاید پذیرفتن این نکته کمی سخت باشد که  مشکلات شخصیتی اکثر قریب به اتفاق ما بزرگ‌ترها به دلیل عدم مهارت دوست داشتن از جانب والدین‌مان در کودکی شکل گرفته است.

مسئله‌ نیازهای روانی و از جمله نیاز به محبّت، از مباحث اصولی در روانشناسی تربیتی و حتّی روانکاوی است. دوست داشتن و دوست داشته شدن از احتیاجات ضروری انسان است و فقدان آن به شکل غیر قابل باوری آدمی را دچار نقصان در بینش و رفتار می‌کند لذا ضروری است تا والدین توجه لازم و کافی به این نکته داشته باشند. برای این مهم لازم است ابتدا کودکان‌مان را خوب بشناسیم و به یاد داشته باشیم که  دوست‌داشتن آن‌ها بدون شناخت‌شان میسر نیست. دقت کنیم که آن‌ها آیینه وجود ما هستند. پس هر‌گونه بینش و رفتار آنان انعکاس بینش و رفتار ماست.

لذا اگر آن‌ها دوست داشتن را در وجود ما پیدا کنند آن را می‌آموزند. به یاد داشته باشید اصیل‌ترین و مهم‌ترین احتیاجات روانی کودک، برخورداری از محبّت است. کودکان باید احساس کنند که والدین‌شان با آن‌ها صمیمی و مهربان اند و آنان را در حل مشکلات‌شان یاری   می‌کنند.

کودکانی که این حس را درون خویش دریافته‌اند و به این باور رسیده‌اند، مسائل و مشکلات خود را با والدین خود مطرح می‌کنند و راحت‌تر از پس آن‌ها بر می‌آیند. برای برقرای ارتباط و دوستی با آنان اولین قدم پس از خواستن، این است که فاصله سنی با فرزندان‌تان را در ذهن خود به حداقل برسانید تا بدین‌گونه زمینه‌هایی برای صحبت دوستانه با آن‌ها فراهم کنید. اما توجه داشته باشید که این ارتباط با حفظ جایگاه‌تان به عنوان والدین باشد.

اصیل‌ترین و مهم‌ترین احتیاجات روانی کودک، برخورداری از محبّت است

* در دقایقی از شبانه روز،  درخلوت آن‌ها وارد شوید و با فرزندتان صحبت کنید و از دیدگاه‌های او با خبر شوید. سعی کنید در این گفت‌وگوها از مشکلات و دغدغه‌های احتمالی فرزندتان با خبر شوید و برای آنها راه‌حلی بیابید. سعی کنید قبل از این‌که فرزندتان از شما درخواست کمک کند، خودتان به کمک وی بروید و نگذارید برای رفع مشکل خود،  به غریبه‌ها پناه ببرد، حتی اگر این غربیه دوست‌های وی باشند. به عنوان راهی برای برقراری رابطه بیشتر با فرزندان‌تان با آنها تماس جسمانی داشته باشید. کودکان دوست دارند به والدین خود نزدیک باشند.

* کنار خود نگاه‌داشتن، آرامش و اطمینان را به آنان منتقل می‌کند.  استفاده از یک آغوش گرم به او کمک می‌کند تا یک حامی را در کنار خود باور کنند. کودکان علاقه‌مند به مشارکت در تصمیم گیری‌ها هستند. تصمیم‌گیری به آنها احساس تسلط و استقلال می‌دهد. سعی کنید در امور مختلف حتی اگر به ظاهر، نظرات آنها را نیز جویا شوید تا بدین صورت این حس را در او تقویت کرده و رابطه دوستی‌تان را محکم‌تر کنید.

* فرزندان را در آغوش بگیرید ، ببوسید و آنان را نوازش کنید. نوازش کردن کودکان اثر بسیاری ماندنی دارد. رسول اکرم (ص) نیز توصیه ی  ارزشمندی در این باره دارد و می فرماید: فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا با هر بوسه ای ، برای شما درجه ای در بهشت فراهم می شود.

*  به فرزندان خود احترام  بگذارید و به سخنانشان  با علاقه و تمایل گوش دهید ، این کار احساس ارزشمند بودن را در آنان تقویت می کند و آنها حس می کنند شما به ایشان علاقه دارید و دوستشان دارید.  پیامبر گرامی در این مورد می فرماید: شخصیت فرزندان خود را بشناسید و آنها را گرامی بدارید ، دوستشان داشته باشید ، آنها را به نیکوترین وجهی تربیت کنید و آداب زنگی خوب را به ایشان بیاموزید.

* جمله خود را با کلمه«باشه؟» تمام نکنید مگرآن‌که آماده باشید«نه» گفتن کودک خود را بپذیرید. اگر از کودک درخواستی بکنید که منوط به موافقت او باشد، در دام بحث‌های طولانی و حتی جنگ قدرت گرفتار می‌شوید.  برای تفهیم مسائل و موضوعات مختلف به او، زیاد توضیح ندهید. اثربخشی توضیحات ساده معمولاً بیش از بحث‌های طولانی است. در ضمن بچه‌ها خیلی زود از توضیحات مشروح خسته شده و فرار می‌کنند. به کودک خود توجه کامل داشته باشید و به‌خاطر بسپارید که حتی یک رابطه سریع اما با توجه‌،می‌تواند نیاز کودک شما را به ارتباط برآورده سازد.

ادامه مطلب / دانلود

فرزند شما به تازگی از الفاظی استفاده می کند که چندان مناسب نیست. برای اولین بار که حرف زشتی از دهانش درآمد چه رفتاری با او داشتید؟ در عین متعجب بودن از لحن کودکانه او خنده تان گرفت یا تنبیهش کردید؟ گرچه فرزندتان منظوری از بیان الفاظ نامناسب ندارد اما به هر حال هر والدی ترجیح می دهد فرزندش مودبانه برخورد کند.

با حرف زشت زدن کودکان چه رفتاری نشان دهیم؟

اگر نمی دانید چطور باید با این موضوع کنار بیایید و به فرزندتان بفهمانید نباید فحش بدهد، توصیه های دکتر خوشابی فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوانان را بخوانید.

چرا گاهی بچه ها از کلمات نامناسبی استفاده می کنند که گاه حتی معنی آن را نمی دانند؟
فحش دادن نوعی پرخاشگری کلامی است و در بسیاری از موارد جنبه یادگیری دارد. کودک از والدین یا در مهد و حتی از فیلم ها و برنامه های کودک الفاظ زشت را می آموزد و برای جلب توجه اطرافیان و ابراز خود یا تحریک احساسات دیگران و به خشم آوردنشان و حتی برای لجبازی و شکستن محدودیت ها، از آن استفاده می کند.

با کودکی که فحش می دهد چطور برخورد کنیم؟
این موضوع به سن کودک بستگی دارد. ۲ تا ۳ سالگی سن لجبازی کودکان است وکودک بدون اینکه مفهوم الفاظ را بداند، ممکن است این کلمات را به زبان بیاورد. مواهه تند و قاطعانه یا برعکس تعجب کردن و خندیدن به کودک می تواند باعث این رفتار شود. در این سن نادیده گرفتن رفتار بهترین عملکرد است و به تغییر آن کمک می کند. این نوع رفتارها در کودکان دوره ای است. در سنین نوپایی مدت کوتاهی ممکن است کودک الفاظ نامناسب را استفاده و بعد رفتار دیگری را جایگزین آن کند.

در سنین بالاتر مثل ۶-۵ سالگی چطور؟ والدین چه رفتاری باید داشته باشند؟
در سنین بالاتر کودک متوجه معنی دشنام می شود و برای بزرگ نشان دادن خود در مقابل دوستان ممکن است مخصوصا در مدرسه از این کلمات استفاده کند یا آنها را از دوستانش بیاموزد و به خواهر و برادرهایش بگوید. نادیده گرفتن رفتار کودک در این سن کمک کننده نیست و والدین باید نارضایتی خود را اعلام کنند.

وقتی کودک از این الفاظ استفاده می کند، اگر والدین از لحن کودکانه فرزندشان خوششان بیاید و به او بخندند یا واکنش خیلی تند نشان دهند این رفتار در کودک تثبیت می شود. در این شرایط اقوام درجه یک و حتی دو باید هماهنگ با هم برخورد مناسبی نشان دهند یعنی روشی مشابه والدین را انتخاب کنند. باید به کودک فهماند که این الفاظ نامناسب است و نباید از آنها استفاده کند. اگر با وجود تذکرات رفتار تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد.

منظور از تنبیه چیست؟
منظورم از تنبیه محرومیت است. مثلا والدین وقتی کودک حرفی نامناسب زد، به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه او را به اتاق دیگری بفرستند و نیم ساعت بعد از پایان محرومیت به او بی توجهی کنند و نارضایتی خود را اعلام کنند یا اسباب بازی مورد علاقه اش را برای چند ساعت از کودک بگیرند و بعد از آن بدون آنکه کودک متوجه شود، به اتاقش بفرستند یا مثلا از بردن کودک به پارک یا جایی که دوست دارد، خودداری کنند.

  اگر با وجود تذکرات بد دهانی کودک تکرار شد باید از روش های تنبیهی استفاده کرد

اگر کودک در محلی عمومی یا در مهمانی حرف نامناسب زد، چطور برخورد کنیم؟
اگر کودک در مهمانی یا در محیط عمومی از الفاظ نامناسب استفاده کرد، باید او را کنار بکشید و بخواهید به این رفتار خود پایان دهد. قبل از مهمانی هم والدین باید از روش های تشویقی استفاده کنند و مثلا به کودکشان گوشزد کنند اگر از این الفاظ استفاده نکند، به او جایزه می دهند. روش های تشویقی باید تا حد ممکن کلامی و غیرمادی باشد تا کودک شرطی نشود. لبخند محبت آمیز یا آفرین گفتن یا نهایتا جایزه دادن به کودک کافی است. در صورتی که کودک به این روش توجه نداشت و رفتار خود را تکرار کرد، باید والدین به همراه او محیط را ترک کنند. اگر این رفتار چند بار تکرار شود، کودک متوجه حد و مرز کلامی می شود و رفتارهای پرخاشگرانه کلامی خود را کنترل خواهدکرد.

از تشویق و تنبیه برای اصلاح رفتار و کلام نوجوانان هم می توان استفاده کرد؟
نه، استفاده از این روش ها در سنین پایین موثر است. از ۱۰ سالگی به بعد روش های رفتاری جوابگو نیست و باید از روش های دیگری استفاده کرد. در سنین بالا باید روی خود کودک کار کرد و برنامه های رفتاردرمانی داشت.

وقتی کودک ناسزا می گوید، به او چه بگوییم؟
۱- می دانم که از رفتار دوستت (خواهرت یا برادرت) عصبانی هستی اما ناسزاگفتن کار صحیحی نیست.

۲- اگر عصبانی هستی، نفس عمیقی بکش و بدون اینکه از الفاظ نامناسب استفاده کنی به کمک الفاط درست و مناسب مشکلت را بیان کن.

۳- فحش دادن شخصیت تو را خراب می کند. اگر می خواهی به دوستانت نشان دهی از آنها برتری، باید با آنها موقر و باادب صحبت کنی.

ادامه مطلب / دانلود

انسان‌ها ذاتاً علاقه‌مندند که دیگران به آن‌ها احترام بگذارند و این مسئله شامل همۀ طبقات، از بزرگسال تا خردسال می‌شود.به کودکان احترام بگذارید آن ها هم سرمایه‌های عظیم و ارزندۀ جامعه‌اند، و هم از این قاعده مستثنا نیستند. به‌خصوص اگر این اکرام و اظهار محبت به آن‌ها در مقابل دیگران باشد.

چگونه به فرزند دلبندمان احترام بگذاریم؟

رعایت احترام کودک
احترام به دیگران، یکی از عوامل مهم در جذب و اطاعت آن‌هاست و این احترام دربارۀ کودکان بیشتر صادق است. اگر پدر و مادری به فرزند خود احترام بگذارند، در تربیت او موفق‌ترند. چون کودکان در این‌ صورت بهتر به سخنان و نصایح والدین خود گوش می‌دهند؛ اگر به شخصیت آن‌ها بی‌احترامی یا توهین شود، این رفتار دشمنی و کینۀ آن‌ها را به همراه خواهد داشت.

در روانشناسی همه رفتارهای انسان یک معنی و توجیه دارد و آن‌هم فرار از حقارت است. بنابراین اکرام کردن و بزرگ دانستن، همه تربیت خواهد بود از جمله کودکان.احترام به کودکان در شخصیت آ نها تاثیر بسزایی دارد.

اکرام کردن همان رفتاری است که به موجب آن احساس بزرگ و محترم بودن در فرد پدید می‌آید و در او باور خوبی نسبت به خودش ایجاد می‌شود و محصولات شیرینی چون عزت و اعتماد به نفس به بار می‌آورد.

حال اگر می‌خواهید فرزند خود را بسیار متشخص و با اعتماد به نفس بار بیاورید به کودکتان احترام بگذارید . به‌طور مثال وقتی وارد خانه می‌شوید همان‌گونه که با همسرتان سلام و احوالپرسی می‌کنید با کودک‌تان هم احوالپرسی کنید. وقتی نام او را صدا می‌زنید اسمش را کامل و محترمانه صدا بزنید.

حتی وقتی که قصد تنبیه یا دعوا کردن او را دارید از هر گونه اقدامی که موجب تحقیر و خجالت کشیدن او شود خودداری کنید. تنبیه بدنی به شدت موجب تحقیر انسان می‌شود و مانع از احترام گذاشتن به فرد یا کودک است .در اغلب موارد آنچه موجب گریه کودک می‌شود درد حاصل از تنبیه نیست بلکه درد حاصل از حقارت است. بنابراین هرگز رفتاری از خود بروز ندهید که موجب تحقیر او شود.

فرزندان والدینی که به کودک خود احترام می‌گذارند، اعتماد به نفس بیشتری دارند. بنابراین هرگز کودک خود را با دیگران مقایسه نکنید. همیشه سعی کنید فرزندان خود را همان‌گونه که هستند، یعنی با نقاط قوت و ضعفی که دارند، بپذیرید. همواره آنان را در ارتقای نقاط قوت و اصلاح نقاط منفی حمایت کنید. این یکی از بهترین شیوه‌های احترام گذاشتن به آنهاست.

دین ما، توجه به نیازهای معنوی و تأمین احتیاجات روانی کودک را به طرز ظریفی پیش بینی کرده است. از این روست که می گویند به کودکان احترام بگذارید این به عنوان یک حق مسلم بر عهدۀ والدین و دیگران، مورد تأکید قرار گرفته است. زیرا که دورۀ کودکی مهم‌ترین دورۀ زندگی انسان و دورۀ شکل پذیری و اثر پذیری اوست. هر چه در کودکی در قالب انسان ریخته می‌شود شخصیت فردای او را می‌سازد.

چگونه به فرزند دلبندمان احترام بگذاریم؟

احترام به کودکان در شخصیت آ نها تاثیر بسزایی دارد‎

پیام‌ها و نتایج احترام به کودک
احترام به کودک یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودک است که او را فردی باشخصیت، مسئولیت پذیر، دارای اعتماد به نفس قوی و خلاق می‌گرداند، تصور مثبتی از خویشتن پیدا می‌کند و روح شرافت و بزرگواری را در کودک پرورش می‌دهد.

یکی از علل اساسی اختلالات رفتاری کودکان، فقدان محبت و احترام کافی از ناحیه والدین است.
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند به کودکان احترام بگذارید. رفتارها، عملکرد و شیوه‌های برخورد ایشان با کودکان و نوجوانان بهترین الگوی رفتاری برای خانواده‌هاست. اگر مردم به شیوه ایشان در برخورد با کودکان و نوجوانان عمل کنند، از بسیاری اختلالات و مشکلات روحی و روانی کودکان و نوجوانان پیشگیری خواهد شد.

شیوه‌های عملی تکریم کودکان و نوجوانان مانند سلام کردن، همبازی شدن، هم‌صحبت شدن و … راهنمای خوبی برای همه والدین است.

ادامه مطلب / دانلود

گاهی یک قصه می تواند تاثیری بر زندگی و آینده ی کودک بگذارد که ده ها آموزش از آن عاجز است….

 تاثیر قصه گفتن در شخصیت کودکان

اختلال‌های رفتاری طبقه‌ای از رفتار کودک است. کودکانی که رفتارشان به این طبقه تعلق دارد از میزان شرارت و شیطنتی که ویژگی گروه سنی آن‌هاست پا را فراتر می‌گذارند. آن‌ها به‌طور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا می‌گذارند و یا قوانین عمده اجتماعی را خدشه‌دار می‌کنند. گاهی بسیاری از کودکان از نظر هیجانی نیز با مشکل رو‌به‌رو می‌شوند و در معرض افسرده شدن قرار می‌گیرند. اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن پاسخ‌های هیجانی و رفتاری در مدرسه با هیجان‌های فرهنگی، سنتی، و قومی تفاوت داشته باشد؛ به‌طوری‌که در عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی داشته باشد. اغلب کودکان با اختلالات رفتاری احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری می‌کنند. در بیشتر موارد، معلمان و هم کلاسی‌ها آن‌ها را طرد می‌کنند، در نتیجه فرصت‌های آموزشی آنان کاهش می‌یابد. به‌رغم مشکلات فراوانی که این کودکان با آن مواجه‌‌اند، بیشتر آن‌ها تا سال‌ها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمی‌شوند مگر این‌که اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان تشدید شود.

بسیاری از بزرگسالان تحمل رفتارهای کودکان با اختلالات رفتاری را ندارند و به تنبیه آنان نیز متوسل می‌شوند. این کودکان در مقایسه با همسالان بهنجار خود در جنبه‌های مهم زندگی محدودیت دارند و در تعاملات اجتماعی با مشکلات جدی مواجه‌اند. ناتوانی‌های این کودکان از رفتارهای آن‌ها ناشی می‌شود. قصه‌درمانی در سال‌های اخیر به‌صورت یکی از فنون بازی‌درمانی مطرح شده است. استفاده از قصه‌درمانی به‌مثابه یک فن درمانی فقط به درمان مشکلات روان‌شناختی کودکان منجر نمی‌شود. در قصه‌درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه‌های زندگی فرصت‌های جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.

کودکان از طریق داستان‌ها و افسانه‌ها با حقایق و تجربه‌های زندگی آشنا می‌‌شوند. تأثیرپذیری از شخصیت‌های قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان‌سرایی به‌‌شمار می‌روند. در واقع داستان خلاقیت گسترده‌ای است که با آن هر فردی می‌تواند عقاید به‌ظاهر نامعقول را بازیابی و آن‌ها را جایگزین و استفاده سازنده از آن‌ها را مطرح کند.

داستان‌سرایی به‌مثابه تدبیری مداخله‌ای برای آموزش می‌تواند دانش‌آموزان را به کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آن‌ها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. مهارت‌های کلامی می‌تواند توانایی دانش‌آموزان را برای حل و فصل اختلاف بین فردی به‌صورت آرام و توأم با بحث و گفت‌و‌گو افزون سازد. بیان داستان و نیز گوش فرا دادن به آن دانش‌آموزان را به بهره‌گیری از تخیلاتشان تشویق می‌کند. این تخیل قوی می‌تواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانش‌آموزان افزایش دهد، زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور می‌کنند.

تاثیر قصه گفتن در شخصیت کودکان

قصه‌ها می‌تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی در کودک نیز موثر واقع شوند

قصه‌ها می‌تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نیز موثر واقع شوند و بسیاری از مقررات، هنجارهای اجتماعی و دستورالعمل‌های زندگی را منتقل کنند. چگونگی روبرو شدن با مشکل‌ها، حل آن‌‌ها و بسیاری از الگوهای رفتاری در گروه‌ها و طبقه‌های مختلف اجتماعی و سنی در داستان‌ها بیان می‌شود. اگر والدین یا درمان‌گران قادر به فهم افکار سری کودک یا شناسایی احساس‌های پنهان او باشند، هر اندازه تفسیرهای انجام شده نیز درست باشند، باز این فرصت از کودک گرفته می‌شود که خود از طریق شنیدن پی در پی داستان و تفکر درباره آن به احساس رویارویی موفقیت‌آمیز با مشکل خود دست یابد. به‌همین دلیل است که رویکردهای داستانی به روان‌درمانی تأکید دارد و قصه‌ها در چگونگی رفتار و واقعیت‌های کودکان نقش موثری ایفا می‌نماید. قصه‌ها به کودکان راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهند که غیرمنتظره و شگفت‌انگیز و در عین حال شدنی و مثبت هستند. تلاش پژوهش‌گران و درمان گران منجر به استفاده از ادبیات و قصه و قصه‌درمانی شده است.

برخی از مسائل کودکان با مشکلات عاطفی و رفتاری از ضعف آگاهی و بهره نبردن از مهارت‌های اجتماعی، الگوی کلامی صحیح، رفتارهای جامعه‌پسندانه، مهارت‌های ارتباطی و دوست‌یابی، مسئولیت‌پذیری، و غیره ناشی می‌شود؛ پس آموزش این مهارت‌ها به این کودکان ممکن است تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کند. درمان‌گران و روان‌شناسان کودک می‌توانند جدیت بیشتری برای استفاده از قصه در مداخله‌های درمانی کودکان و نوجوانان نشان دهند و والدین و معلمان بهتر است استفاده گسترده‌تر از قصه‌های هدف‌دار را در برنامه‌های آموزشی و تربیتی کودکان بگنجانند به خصوص که این امر در سنت تربیتی فرهنگ ما جایگاه خاص خود را هم دارد.

در این‌جا چند نمونه از راهبردهای مهارت‌های اجتماعی را ذکر می‌کنیم که مربیان می‌توانند برای آموزش آن‌ها از داستان استفاده کنند و برای این‌که کودک مطالب را بهتر درک کند از سوال‌های نیمه سازمان یافته نیز کمک بگیرند. این راهبردها به کودکان پرخاش‌گر کمک می‌کند تا تمایلات و رفتارهای پرخاش‌گرانه خود را مهار کنند.
– پیوستن به فعالیت‌های دیگر
– ابراز خشم با لحن آرام
– ترک صحنه
– نپذیرفتن تقاضاهای دیگران به شیوه‌ای مودبانه
– یادآوری سودمندی و مزایای رفتار مناسب
– نادیده انگاشتن رفتار نامطلوب دیگران
– استفاده از جمله‌های تلفیقی
– هم‌دلی کردن

ادامه مطلب / دانلود

دوستانِ فرزندان خود را باید بشناسید

دوستی گاهی برای والدین نگران کننده است زیرا می‌ترسند که فرزندان تحت تأثیر رفتارهای بد دوستان قرار گیرند. پدر و مادرها باید نظارت غیرمستقیم برروابط فرزندانِ خود داشته باشید.هر قدر که درباره دوست خوب و دوست یابی سخن بگوییم باز هم کم گفته‌ایم. دنیای ما فارسی زبانان پر است از حکایات و اشعار، احادیث و ضرب‌المثل‌های فراوان راجع به دوست؛ مثلاً «دشمن دانا به است از دوست نادان» یا «دوست آن است که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی». در این که دوست خوب نعمتی بزرگ محسوب می‌شود شکی نیست؛ اکثراً از میان دوستان و همراهان جدید و قدیم آن‌هایی را به یاد داریم و دل‌تنگشان می‌شویم که به ما نزدیک‌تر بوده‌اند و با آنان احساس راحتی داشته‌ایم یا داریم.

تقریباً همه والدین دلشان می‌خواهد دوست فرزندانشان را بشناسند یا بهتر است بگوییم پدر و مادری نیست که خواهان دانستن این مطلب نباشد. در واقع داشتن دوستان خوب، علاوه بر رفع تنهایی، سبب رشد اجتماعی و عاطفی و کسب مهارت‌های زندگی، همچون اعتماد کردن و مورد اعتماد واقع شدن می‌گردد. دوستان با احساس حمایت و ایمنی که برای کودکان و نوجوان ایجاد می‌کنند به او کمک می‌نمایند تا با موفقیت، استقلال عاطفی خود را از خانواده به دست آورد. گروه‌های دوستی، میدانی مناسب برای یادگیری رقابت، برخورد و سازش را فراهم می‌آورند و آنان را در جهت پذیرش نقش‌های آینده آماده می‌سازند.

حق با شماست

به عنوان پدر و مادر همگان حق را به شما می‌دهند که دوست فرزندتان را بشناسید. شناخت این موضوع نیاز به کنکاش و جستجوی فراوان ندارد و شما به راحتی می‌توانید دوستان بچه های خود را بشناسید. اول این که کودک یا نوجوان شما با کسی دوست می‌شود که از لحاظ بعد مسافت به او نزدیک باشد؛ مثلاً با بچه همسایه دیوار به دیوار صمیمی‌تر است. در کلاس نیز با همکلاسی ها به خصوص کسی که در کنار او روی یک نیمکت می‌نشیند دوست می‌شود تا با دانش آموزان کلاس‌های دیگر.

اگر در مدرسه یا محل زندگی‌تان دانش آموزی وجود دارد که در چیز خاصی مثلاً صدا یا صورت زیبا شهره باشد؛ کودک شما حتماً با او دوست می‌شود، چون بچه‌ها دوست دارند رفیقی منحصر به فرد داشته باشند و از این که بگویند با خوش خط مدرسه یا باهوش محله ارتباط دارند لذت می‌برند.نکته مهم‌تر آنست که فرزند شما معاشرت با کسی را انتخاب می کند که با وی خوشحال باشد و به او خوش بگذرد؛ بنابراین اگر مثلاً با زرنگ مدرسه دوستی کند وبا او احساس راحتی نداشته باشد، از این دوستی دست بر خواهد داشت.

کی نگران شوید؟

دوستی گاهی برای والدین نگران کننده است؛ زیرا می‌ترسند که فرزندان تحت تأثیر رفتارهای بد دوستان قرار گیرند. پدر و مادرها باید نظارت غیرمستقیم بر روابط فرزندانِ خود داشته باشید. بهترین روش برای قضاوت کردن در مورد دوستان، شناخت کامل آنان می‌باشد. برای شناخت بیشتر آن‌ها، راحت‌ترین کار اینست که تشخیص دهید آیا تأثیر‌ها منفی و ناخوشایندی روی دلبند شما دارند یا خیر؟

اگر دوست فرزند شما از میان همسایه‌هایتان است که کار زیاد سختی ندارید؛ آن‌ها را هر روز مشاهده می‌کنید و با آنان در ارتباط هستید؛ ولی برای شناخت دوستان مدرسه‌ای باید کمی قدم را فراتر گذاشته و آنان را با بهانه‌های مختلف به منزلتان دعوت کنید؛ یکی از این بهانه‌ها می‌تواند درس خواندن باشد. در میان این رفت و آمدها از کسب و کار اعضای خانواده او جویا شوید؛ گاهی از وی بخواهید برایتان خاطره تعریف کند یا از او بپرسید تا به حال دروغ گفته است؟

دوستانِ فرزندانِ خود را بشناسید

در نظر داشته باشید، وقتی فرزندتان با دوستان بد رفت و آمد می‌کند کم کم رفتارهای او نیز عوض می‌شود. مثلاً نمرات پایین، رفتار خشن، حالت‌های غیرمعمول و… همه گواه این مطلبند که دوستان بد، تأثیر خود را روی او گذاشته‌اند. شما باید هر کاری که می‌توانید انجام دهید تا ارتباط او با آنان قطع شود. گاهی به مدرسه فرزندتان سر بزنید؛ از معلم‌های او بپرسید که آیا وی با دوستان بد معاشرت دارد یا نه؟ فراموش نکنید که بد سابقه‌ها و افراد ناباب مدرسه را ناظمان مدرسه به خوبی می‌شناسند.

فرزندان در دوران نوجوانی، در ایجاد ارتباط با والدین علاقه‌مندی کمتری نشان می‌دهند؛ ارتباط والدین با نوجوان به همین دلیل از دشواری و حساسیت خاصی برخوردار است. چنانچه بتوان در انتخاب ترکیب دوستان هم‌گروه نوجوان، گام‌های موثری برداشت، شاید بزرگ‌ترین خدمت، هم به لحاظ رفتاری و هم به لحاظ پیشرفت تحصیلی در حق او انجام شده باشد. نوجوان از نظر رفتاری، به طور عمده دوستان هم گروه خود را الگوی رفتاری خویش می‌داند.

 بنابراین توصیه ما به پدر و مادرها این است که:

* بعضی اوقات بسیار صمیمی با فرزند نوجوانتان گفتگو کنید.
*  از معجزات سخن آرام و دلنشین غافل نمانید.
*  آرزوهایی که برای او داشتید را باز گو کنید و گاهی از شب تولدش با وی حرف بزنید.
*  تلاش کنید ارتباطتان با فرزندتان آن گونه باشد که به راحتی بتواند مشکلات و نیازهایش را با شما در میان بگذارد.
*  فضایی ایجاد کنید که او در آن احساس آرامش کند.
*  اگر اتاقی مخصوص به خود دارد حریم شخصی وی را نشکنید؛ حتماً در بزنید و با اجازه‌ی او وارد اتاقش شوید.

*  نکته آخر این که اگر فردی را لایق دوستی با فرزندتان نمی‌دانید همه کار بکنید الا این که جلوی او از دوستش بد بگویید؛ چنین رفتاری باعث موضع گرفتنش می‌شود.نهایتا، قرآن کریم دوست خوب را بهترین یاری گر انسان در رسیدن به اوج سعادت دانسته و در مقابل، دوست بد را مهم ترین عامل ناکامی معرفی کرده است؛ بنابراین تلاش کنید تا دوستان فرزندتان خود را بشناسید و آن‌ها را در یافتن همراهی خوب یاری رسانید.

ادامه مطلب / دانلود

به حرفم گوش نکنی، لولو می‌خوردت!

درست و غلط‌های برخورد با ترس کودکان

انسان از همان روزهای نخستین، هنگام شب و با قرار گرفتن در تاریکی غارها و جنگل‌ها، صداهایی می‌شنید که از منشا اصلی آن‌ها بی‌خبر بود و به همین دلیل ترس از تاریکی به واکنشی همیشگی در او تبدیل شد. کودکان نیز در تاریکی دچار هراس شده و شدت ترس آن‌ها چند برابر بزرگسالان می‌شود.

 ترس در کودکان

ترس‌های شبانه کودکان شامل؛ ترس از تاریکی، کابوس‌های وحشتناک است. متاسفانه این ترس‌ها خیلی مواقع در بزرگسالی نیز گریبانگیرشان می‌شود و آزاردهنده است. ترس از تاریکی حدود 2 تا 3 سالگی ظاهر می‌شود و در میان کودکان متفاوت است. یک شب از هیولا و شب دیگر از دزد و چیزهای دیگر می‌ترسند. ترس‌های شبانه کودکان شامل؛ ترس از تاریکی، کابوس‌ها و شخصیت‌های ترسناک است. این ترس‌ها همیشه هم در کودکی باقی نمی‌مانند و شاید در بزرگسالی نیز گریبانگیر شود. بسیاری از اینگونه ترس‌ها که اثر روانی بدی روی کودک داشته؛ در بزرگسالی نیز برای او آزاردهنده خواهد بود.

 ترس از تاریکی نشانه هوش است

اصولا ترس از تاریکی همیشه بد نیست و نشانه هوش کودک است. زیرا این ترس از ذهن خلاق کودک بیرون آمده است و همانگونه که گفتیم این خلاقیت نشانه هوش کودک است. بنابراین والدین محترم باید بدانند که هرگز کودک هراسانشان را مورد تمسخر قرار ندهند و به ترس او احترام بگذارند حتی اگر از نظر آن‌ها آن ترس کاملا بی‌مورد باشد. بهتر است به جای مسخره کردن کودکتان با او صحبت کنید و ریشه ترس او را پیدا کنید. با همین گفتگوی ساده می‌توانید قوه تخیل کودکتان را محک بزنید و او را متوجه کنید از چیزهایی که تخیل می‌کند، هراس نداشته باشد.

 جادوگر، اژدها و هیولا در تاریکی

همانطوریکه می‌دانید به راحتی می‌توان هر چیز وحشتناکی را در دل تاریکی تصور کرد و متاسفانه بزرگسالان مصونیت در برابر ترس‌های خیالی ایجاد نمی‌کنند؛ به همین دلیل بسیاری از کودکان از تاریکی، هیولا، جادوگر، اژدها و این‌جور چیزها هراس دارند. کودکان قوه تخیل بسیار قوی دارند و تا آنجا که به آن‌ها مربوط است اژدها، جادوگر، هیولا و … کاملا واقعی هستند. محققان ثابت کرده‌اند کودکانی که توان تشخیص موقعیت‌های خیالی و واقعی را ندارند بیشتر دچار اینگونه ترس‌ها می‌شوند. اکثر کودکان دوست ندارند در تاریکی یا در اتاقی که درش بسته است؛ بخوابند. بهتر است هنگام خواب، اتاق او را با چراغ کم نور، روشن نگه داریم. بدین ترتیب هرگاه کودک بعد از خوابی که می‌بیند بیدار شود، می‌تواند موقعیت خود را در اتاق پیدا کند و رویا را از واقعیت تشخیص دهد.

کودک هراسان نیازمند آرامش و امنیت

اصولا ترس از تاریکی این مساله را یادآوری می‌کند که کودک نمی‌داند در تاریکی چه کاری باید انجام دهد. خیلی مواقع این ترس برگرفته از تصورات ذهنی او درباره دزد و سایر موجودات خیالی‌ست که از اطرافیانش شنیده است. کودکانی که از تاریکی و تنهایی دچار ترس می‌شوند؛ بیش از هر چیز نیازمند احساس امنیت و آرامشی هستند که والدین می‌توانند به آن‌ها بدهند. همانگونه که گفته شد آن‌ها نیاز به امنیت خاطر و آسودگی از طرف والدینشان دارند تا بتوانند مرز واقعیت و خیال را به راحتی تشخیص دهند.

 لولو شب می‌یاد سراغت

روانشناسان معتقدند نحوه صحبت کردن والدین با کودک می‌تواند یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار ترس در کودکان باشد. به طور مثال گفتن جملاتی مانند: «اگر به حرفم گوش نکنی لولو شب می‌یاد تو اتاقت و با خودش می‌بردت.» و سایر جملات از مواردی هستند که ترس کودکان را چندین برابر می‌کنند. پس والدین عزیز با پیدا کردن راهکارهای مناسب باید سعی کنند تا آرامش را به کودکانشان برگردانند و به آن‌ها کمک کنند تا بر ترس‌شان غلبه کنند. آرام کردن کودک با روش ایجاد ترس از موجودات خیالی، یکی از بدترین روش‌های تربیتی است که متاسفانه میان خانواده‌ها رواج دارد.

ادامه مطلب / دانلود
css.php