اگر شکست عشقی خورده اید حتما این مطلب رو بخونید…
اگر به تازگی رابطه تان را با فردی که می خواستید ازدواج کنید به هم زده اید، به روش های زیر توجه کنید تا آسیب کمتری ببینید.
1 – اگر لازم است، گریه کنید
اتفاقی که برای شما افتاده واقعا ناراحت کننده است و شما هم انسان هستید. از اینکه دلتان بگیرد و اشک به چشمتان بیاید، احساس گناه نکنید و بغضتان را فرو نخورید.
2 – عصبانی باشید
احساس عصبانیت می کنید؟ این که بد نیست. عصبانیت در این لحظه ای که شما در آن قرار دارید، یکی از بهترین راه های بیرون کردن احساسات بد است. با کمی عصبانیت، بسیاری از احساسات بد خود را در یک لحظه نابود خواهید کرد. چه چیزی از این بهتر؟ فقط مراقب طولانی شدن این هیجان و تبدیل آن به تنفر از طرف مقابل و یا فکر انتقام باشید.
3 – دلایل به هم خوردن ازدواج تان را بررسی کنید
سعی کنید همه مسیر را، از آغاز آشنایی تا این لحظه که رابطه تان به هم خورده است، روی یک صفحه کاغذ بیاورید. این گونه از هرگونه تحریف اتفاقات جلوگیری خواهید کرد. این کار علاوه بر آنکه تصویری عینی از همه آنچه اتفاق افتاده را به شما نشان می دهد، موجب می شود در آینده دوباره خطاهایتان را تکرار نکنید.
4 – زمان به عقب باز نمی گردد
گذشته، گذشته است؛ چه خوب چه بد. در هر صورت دیگر جای برگشتی وجود ندارد. چیزی که هنوز شکل نگرفته، آینده است.
5 – درک کنید که تغییرات بزرگ به زمان نیاز دارند
از تغییردادن خود نترسید، دیگران هرچه می خواهند فکر کنند، این زندگی شماست و فقط یک بار به شما داده شده است، پس آینده خود را خودتان بسازید.
6 – از دوستان خود کمک بگیرید
دوستان واقعی از همه بهتر شما را درک می کنند. درد دل کردن با دوستان یکی از بهترین روش های مقابله با هیجانات منفی بعد از این اتفاق است. سعی کنید ساعات بیشتری را با دوستان خود سپری کنید. بله، کمی تنها بودن خوب است.
7 – عجله نکنید
کمی به خود زمان دهید تا جنبه های خوب و بد اتفاقی را که افتاده بررسی کنید و با احساسات و آنچه رخ داده کنار بیایید. دقت کنید دوباره شتاب زده وارد رابطه جدیدی نشوید. برای آمادگی بهتر برای ورود به یک رابطه جدید حتما کمی زمان به خود بدهید. اگر شتاب زده دوباره رابطه جدیدی را شروع کنید، احساسات شما هم شتاب زده تغییر خواهند کرد و دوباره همه چیز نابود می شود. اگر زمان کافی برای فکر کردن به خود ندهید دوباره همه چیز به همان شکل قبل فقط با فرد جدیدی تکرار خواهد شد. پس برای بازبینی ماجراها و آماده شدن برای استفاده از آنها کمی زمان به خود بدهید و عجله نکنید.
8 – تعمیم ندهید
طرز فکری که در مورد او دارید، درمورد افراد جدید نداشته باشید. صفات منفی طرف مقابلتان را به همه افراد هم جنس او تعمیم ندهید. این جمله که همه دختران یا همه پسران همین طورند، تنها از یک تعمیم اشتباه و خطرناک ناشی می شود که می تواند آینده تان را تهدید کند.
9 – از زندگی لذت ببرید
سعی کنید نکات خوب موقعیت فعلی خود را درک کنید. از لحظه لحظه زندگی خود استفاده کنید. کوهنوردی، اسکی، قایق سواری و صدها کار دیگر برای انجام دادن وجود دارد. قدم زدن هم بد نیست.
در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود. اگر شما هم درگیر چنین مسئلهای هستید ما به کمکتان آمدهایم.
ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر میرسد به هر جا که نگاه میکنید، ازدواجهای بسیار بـادوامــی را میبینید که در حال فروپاشی است. در واقع میتوان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کردهاید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دلکندن از کسی که دوستش دارید سختترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحلهای هستید شاید توصیههای ما به کارتان بیاید.
1. همه چیز را به خاطر بیاورید
به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواجتان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامیها و تنشهایی که برایتان به وجود میآورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواجتان را قطع کنید، علتها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق میافتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید میتوانید اشتباههای خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطههای دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.
دائم به تصمیمی که گرفتهاید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفتهاید به یاد داشته باشید که فکر کردن به خاطرات خوب میتواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر میکردید بد نبوده است یا حتی خیالاتی به ذهنتان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلیتان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمیآیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.
3. به این مکانها نروید
از تمام محیطهایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ایمیل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیطهایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش میکند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانتها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.
4. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید
سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه خود را بپذیرید و امید داشته باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبودهاید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شدهاست. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطهها حتما پیش میآید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفتهاید.
5. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند
بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت میشوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلیتان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتنابناپذیر بوده است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلیتان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود میآورد که میتواند برایتان دردسر ساز شود.
6. یک شبکه بسازید
بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوستتان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی میتوانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک میکنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرامبخش از دوستان بیش از هر چیز میتواند از دردها و آلام شما کم کند.
7. شما میتوانید نویسنده شوید
سعی کنید آنچه درونتان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ میآید که خودتان از دیدن آنها شگفتزده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیقتر از خود میرسید و همین شناخت عمیق باعث میشود که رابطههای بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غمها کم میکند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس میکنید مغزتان خالی شدهاست.
8. تابلوهای یادآور نصب کنید
یکی از بهترین راهها برای فراموش کردن نامزد قبلیتان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که میگویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانهای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمیخواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشتها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوریکنندهها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من میخواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبهنفس کمی دارید و گمان میکنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمیتواند برای تو خوب باشد.
9. چیزهای جدید پیدا کنید
یک جدایی میتواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد میکنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصیتان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساساتتان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی میتواند شما را افسرده کند و فقط استرسها و اضطرابهای شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا میکند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول میکنند و به شما انرژی میدهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایلهای اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقیهای آرامشبخش را هم جایگزین آهنگهای غمگین قبلی کنید.
10. چیزهایی که باید دور بریزید
تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلیتان بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگها، بوها، صداها، وسیلهها و… در این زمان که درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطرهای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری میکنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال میدهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که میتوانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمیخواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد میکنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.
11. خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید
شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوامتان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاسهای آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبتنام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بودهاست و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبههای زیادی برای لذت بردن دارد و شما میتوانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که میتوانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که میتوانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.
12. تا میتوانید ورزش کنید
تا جایی که میتوانید سراغ ورزش و فعالیتهای بدنی بروید چرا که حال شما را عوض میکند و افسردگی را از بین میبرد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلیتان دور میکند، صبحها پیادهروی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیادهروی کنید. با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان میآید تا بتوانید بر دردهای خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.
13. این بار حق دارید به منفیها فکر کنید
به هر صورت فردی که شما از او بریدهاید خصوصیات منفی هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کردهاست؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگیهای منفیاش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشتهاست یا اخلاقش تند بودهاست یا غرور زیادی داشتهاست. وقتی او به یادتان میآید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگیهای بدش را به یاد بیاورید.
14. این منفیها را دور بریزید
باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمیکند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد.
به یاد داشته باشید که این روزها طی میشوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلیتان خیلی ویژه بودهاست ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شدهاست. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته باشد اما در این زمان دیگر عشق نمیتواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.
ادامه مطلب / دانلود
آنقدر دوستش دارید که دل کندن از این رابطه برای تان اگر محال نباشد، لااقل زیادی سخت است؟ از همان روز که به خواستگاری تان آمده و رسما نامزد شما شده، برای ساختن این رابطه هر کاری کرده اید اما باز هم همه چیز آنطور که می خواهید پیش نمی رود؟
احساس می کنید با وجود تمام علاقه ای که به او دارید، چندان دوست تان ندارد یا این که سرنوشت این رابطه برایش آنقدرها هم مهم نیست و گاهی به خودتان می گویید شاید همین روزها از ازدواج با شما منصرف شود؟ یادتان نرود برای شما که آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن یک حق طبیعی است. برای این که او را هم درگیر یک عشق واقعی کنید و برای نشان دادن حس واقعی آماده اش کنید، راه های زیادی وجود دارد؛ بهتر است قبل از ناامید شدن این راه ها را امتحان کنید و بعد در مورد او و ارتباط تان قضاوت کنید.
● با هم بخندید
نامزدتان را در تفریحات و فعالیت های تان دخیل کنید و اگر هم موفق نمی شوید، خودتان زحمت وارد شدن به تفریحات او را بکشید. مثلا از او بپرسید که امروز دوست دارد وقتش را چطور بگذراند؟ اگر می خواهد یک مسابقه مهم فوتبال را ببیند با او همراه شوید یا اگر هوس دیدن یک فیلم را کرده با هم به سینما بروید. اگر بخواهید خودتان مشغول کارهای تان باشید و او هم درگیر کارهای خودش، فاصله شما از این چیزی که هست بیشتر خواهد شد. سعی کنید علائق مشترک تان را پررنگ تر کنید. اگر شما ۲ آدم کاملا متفاوت با علائق و فعالیت های متفاوت باشید، هرگز نمی توانید آنطور که می خواهید به دنیای یکدیگر وارد شوید.
● خودتان را قربانی نکنید
به این بهانه که می خواهید یک رابطه دوطرفه بسازید خود را بنده نامزدتان نکنید. فکر نکنید با امتیاز دادن های بی وقفه، او به این رابطه تکیه خواهد کرد و شما همه کس او خواهید شد. شما قرار است شریک زندگی او باشید نه کسی که همه مشکلاتش را تحمل می کند و شکایتی هم نمی کند. شخصیت و استقلال خودتان را حفظ کنید. هیچ مردی از این که وقتش را با یک زن منفعل بگذراند احساس خوشبختی نمی کند. پس سعی کنید واقعا یک رابطه دو طرفه بسازید نه این که با چشم گفتن همیشگی بخواهید دل او را به دست بیاورید. سعی کنید تا آنجا که می توانید در دسترش باشید اما این حق شماست که چنین انتظاری را از او هم داشته باشید. اگر می بینید که او تمایلی به این موضوع نشان نمی دهد، یکدفعه همه چیز را به هم نریزید بلکه سعی کنید با زیرکی تعادلی در این بده بستان ها به وجود بیاورید البته یادتان نرود که قبل از قضاوت کردن باید نگاهی به شرایط او هم بیندازید. ممکن است این که او وقت زیادی را برای بیرون رفتن با شما اختصاص نمی دهد برای تان نشانه بی علاقگی اش به شما باشد اما شاید هم شرایط کاری او در این روزها به شکلی است که واقعا نمی تواند بیشتر از این شما را ببیند.
● به اطرافیانش گره بخورید
سعی کنید در دوره نامزدی بیشتر به زندگی خصوصی اش وارد شوید. اینکه هنوز رسما ازدواج نکرده اید را بهانه نکنید چراکه نامزدی باید زمان تکمیل شناخت شما باشد. دوستانش را ببینید و تلاش کنید که به جمع شان وارد شوید. هر چه بیشتر خودتان را در زندگی او جا دهید، نزدیکی شما به یکدیگر بیشتر خواهد شد. گاهی هم او را به جمع دوستان تان بیاورید یا وقتی که می خواهید با خواهرتان و همسرش برای شام بیرون بروید او و یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی اش را هم با خود همراه کنید. اجازه دهید که بخشی از زندگی روزانه او باشید اما طوری رفتار نکنید که از اصرارهای شما خسته و عصبی شود. در ضمن شما باید در مورد خاطره های تلخ و شیرینش، آدم هایی که دوست شان دارد یا از آن ها بیزار است و… هم اطلاعات دقیقی داشته باشید تا بتوانید در موقعیت های مختلف واکنش هایش را حدس بزنید و خودتان هم بهترین همراه برای هر حال و هوایش بشوید.
● به خاطراتش وارد شوید
سعی کنید، تجربه های مشترکی داشته باشید. به یک محل جدید بروید و یک پیک نیک خوب را تجربه کنید. یک ورزش ۲ نفره انتخاب کنید یا این که قرار یک پیاده روی هر روزه را با هم بگذارید. سعی کنید بخشی از حافظه او شوید و برایش تداعی کننده شرایط یا مکان هایی باشید که همیشه با هم تجربه شان می کنید. با هم به کنسرت های موسیقی بروید و آلبوم های جدید را تجربه کنید. با این کار شما کم کم بخشی از خاطره شنیداری او هم می شوید. شاید ابتدا او شما را درگیر همه قرارها و تفریحاتش نکند اما به مرور میل او به حضور شما بیشتر خواهد شد و زمانی که لذت واقعی این تجربه های مشترک را حس کرد، بودن با شما برایش ارزش بیشتری خواهد داشت.
● هفته ای فقط یک تغییر
به نامزدتان در این رابطه مسئولیت هایی بدهید. همانطور که خودتان همه هوش و حواس تان به او و آرامشش است، باید انتظارهایی هم داشته باشید. اگر ازدواج کرده اید او را در مسئولیت های خانه سهیم کرده و سعی کنید در مورد تصمیم گیری های اقتصادی و برنامه ریزی های آینده، خودتان را وارد میدان تصمیم گیری اش بکنید. اگر هم نامزد هستید و می بینید که مرد آینده تان زیاده از حد از شما فاصله می گیرد، از او بخواهید که گاهی دنبال تان بیاید، در مورد بعضی کارها و موضوعات برای تان تحقیق کند یا نظرش را در مورد کارهایی که می خواهید انجام دهید بپرسید و وادارش کنید که فکرش درگیر فعالیت های شما و آینده تان شود. باز هم باید تاکید کنیم که در سهیم کردن او اغراق نکرده و فکر نکنید یک روزه باید همه چیز تغییر کند. اگر شما هر هفته یک تغییر کوچک هم در این رابطه به وجود بیاورید یک برنده واقعی هستید. به او بگویید که چه انتظاراتی از او و این رابطه دارید. سعی کنید بدون دعوا و گلایه های همیشگی، خودتان را به او بشناسانید. هیچ وقت محبتش را رد نکنید. اگر پیشنهاد یک شام بیرون را می دهد نه نگویید و نخواهید با مراعات کردن های بیهوده فاصله خودتان با او را بیشتر کنید. از او بخواهید که مثل شما به فکر برنامه ریزی های مشترک تان باشد یا این که گاهی به شیوه ای که دوست دارید و برایش توضیح داده اید به شما محبت کند.
● با دنیای هم آشنا شوید
دوره های مشاوره ۲ نفره را تجربه کنید. با مطرح کردن خواسته ها و احساسات تان در کنار هم و در مقابل یک متخصص بی طرف هم یکدیگر را بیشتر بشناسید و هم با دنیای واقعی زنان و مردان هم آشنا شوید. شاید بد نباشد گاهی در کلاس ها و همایش های رایگانی که برای زوج درمانی برگزار می شود هم شرکت کنید و با یاد گرفتن فوت و فن گفت وگو با همسر یا نامزدتان، از این فاصله ای که میان شما ایجاد شده کم کنید.
● یا رومی روم؛ یا زنگی زنگ
نامزدی یک مرحله حساس از زندگی شماست. مرحله ای که در آن نمی توانید به بهانه های کوچک همه چیز را از بین ببرید و نباید هم دلایل بزرگی که به شما خطر یک زندگی ناموفق را گوشزد می کنند نادیده بگیرید. اگر برای ترک کردن این رابطه آماده نیستید پس باید راهی برای درست کردنش پیدا کنید. به نامزدتان بگویید که چه رفتارهایی باعث آزرده شدن تان می شود، چه انتظاراتی از او دارید و حتی اگر واقعا از این فاصله نگران هستید، نگرانی تان را با او درمان بگذارید و بگویید که نمی توانید آنطور که می خواهید به سرنوشت این رابطه امیدوار باشید. شاید همسر یا نامزدتان نداند که چطور می تواند به شما نزدیک تر شود، پس با گفت وگو دوستی میان تان را عمیق تر کنید اما شاید او واقعا میلی به بهتر کردن این رابطه نداشته باشد. اگر شفاف با هم در مورد آینده و احساس تان حرف بزنید شاید بتوانید تصمیم منطقی تری بگیرید و بدانید که شکاف میان شما ۲ نفر پر شدنی است یا این که بیش از آنچه فکر می کنید رابطه تان از دست رفته است.
ادامه مطلب / دانلود