نتايج جستجو مطالب برچسب : دخترها

باور عموم بر این است که دختر‌ها، مرد‌ها و پسرهای پولدار را دوست دارند. بعضی‌ها ادعا می‌کنند که این مسئله ژنتیکی است؛ یعنی دلایل بیولوژیک باعث این است که زن‌ها به مادیات بیشتر از چیزهای دیگر اهمیت بدهند. برخی از مردم تصور می‌کنند که این مسئله به محیط بستگی دارد؛ یعنی اشتباهی به زنان در سن کم آموزش داده می‌شود که برای مادیات ارزش زیادی قائل باشند و اینکه فقط پول می‌تواند آن‌ها را خوشبخت و راضی کند.

چرا دخترها، مردهای پولدار را ترجیح میدهند؟

نمی‌توان انکار کرد که یکسری از دختر‌ها مجذوب پولند. زنانی هستند که به طرز غیرقابل‌باوری مادی هستند. مسئله جالب این است که این زنان آسیب‌های شدیدی هم به دلیل این رویکرد خود می‌بینند. خیلی از آن‌ها به این دلیل جذب پول می‌شوند که مردشان با آن‌ها رفتار درستی نداشته‌ و فرضاً نمی‌دانسته که خرید کردن تنها راه شاد کردن آن‌ها بوده است؛ اما تعداد این دختر‌ها واقعاً خیلی زیاد نیست. پس چرا به نظر می‌رسد که همه دختر‌ها فقط و فقط به پول فکر می‌کنند؟

پاسخ آن به این سادگی که تصور می‌کنید نیست

چه چیزهایی را می‌توان با پول خرید؟

با اینکه دختر‌ها به آن اندازه‌ای که مردم فکر می‌کنند مجذوب پول نیستند، اما این به آن معنی نیست که مجذوب مردان پولدار نیستند. چیزی که باید درک کرد این است که این دو یکی نیستند؛ یعنی ممکن است دختری مجذوب مرد پولدار باشد اما دلیل آن ممکن است پول او نباشد. دلیل آن این است که مردان پولدار رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که دختر‌ها عاشق آنند. برای مثال، وقتی مردی پول داشته باشد، معمولاً همه موارد زیر را هم دارد

اعتماد به ‌نفس:

قبل از هر چیز، مردان پولدار اعتماد به ‌نفس بالایی دارند. شغل خوبی دارند، می‌دانند که می‌توانند هر چیزی که بخواهند را بخرند و هیچ کدام از مشکلات و استرس‌های مالی که بقیه مرد‌ها دارند را ندارند. وقتی بدانید پول کافی برای خریدن هر چیزی که بخواهید را دارید، راحت‌تر اعتماد به ‌نفس پیدا می‌کنید .

آرامش:

یکی دیگر از ویژگی‌های مردهای پولدار این است که تقریباً در همه موقعیت‌ها خونسردند و آرامش دارند. وقتی پول زیادی دارید، چرا نباید آرام باشید؟ خیلی از استر‌س‌هایی که مردهای عادی دارند فقط به دلیل مسائل مالی است .

بی‌علاقگی:

زن‌ها مردهایی را که با آن‌ها بدرفتاری می‌کنند دوست ندارند اما از مردهایی که به آن‌ها نیازی ندارند، خوششان می‌آید. ارتباط با مردانی که فقط عاشق ظاهر و قیافه آن‌ها هستند را خسته‌کننده می‌دانند و یکی از دلایل اصلی رد کردن خواستگاری آن‌ها همین ذهنیت می‌شود. اما مردی که پول دارد می‌داند که به نوعی بر مردان دیگر برتری دارد. به همین دلیل به اندازه مردان دیگر برای به دست آوردن دختری جوش نمی‌زند. این مسئله باعث مجذوب شدن بیشتر دختر به او می‌شود .

بنابراین، پول نیست که دختران مجذوب آنند، طریقه رفتار و برخورد مردان پولدار است که آن‌ها را جذب می‌کند. دلیل اینکه چنان مردی آن گونه رفتار می‌کند هم فقط و فقط پول اوست.

اگر مردی بتواند‌‌ همان رفتار‌ها را داشته باشد اما پولش به آن اندازه نباشد، هر دختر مورد علاقه‌اش را می‌تواند مجذوب خود کند. مردان پولدار زیادی را می‌بینید که نامزد یا همسر چندان جالبی ندارند. مردهای پولداری می‌‌توانند بهترین دختر‌ها را از آنِ خود کنند که پولشان باعث بالا بردن اعتماد ‌به ‌نفسشان شده باشد.

به دست آوردن دختر مورد ‌علاقه

رمز جذاب بودن، داشتن پول زیاد نیست. با اینکه بودن پول ضرری ندارد، اما الزام هم نیست. کاری که باید بکنید این است که رفتار‌ها و نگرش مردان پولدار را یاد بگیرید. اگر بتوانید دقیقاً‌‌ همان رفتار‌ها را انجام دهید، مطمئن باشید که می‌توانید دختر موردعلاقه‌تان را به دست آورید.

فقط یادتان باشد که این پول نیست که باعث می‌شود بتوانید دل دختری را به دست آورید. این اعتماد به ‌نفس، آرامش، اخلاق و زبان بدن شماست که شما را خواستنی می‌کند.

ادامه مطلب / دانلود

تفاوت جالب زمین خوردن دخترها و پسرها(فقط بخندید)

پسر در حال دویدن…

زااااارت (صدای زمین خوردن) نیشخند

رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو!

(شپلخخخخخ “صدای پس گردنی”) خنده

یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟ یکم کمتر میزدی خب!! نگران

یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ! زبان

.

.

.

.

.

دختر در حال راه رفتن…

دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش) نگران

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…از خود راضی

یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟ نیشخند

یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من! شیطان

من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!! چشمک

ادامه مطلب / دانلود

خانم ها به طور غیرمستقیم با هم رقابت می کنند زیرا نیاموخته اند چگونه امیال،احساسات و اهداف درونی خود را بشناسند و آن ها را به سمت واقعیت هایی ملموس هدایت کنند.

آیا خانم ها از هم متنفرند؟

“شاید با خواندن عنوان این مطلب شوکه شده باشید ، خانم ها شاید اعتراض کنند اما اگر کمی با دقت به اطرافتان نگاه کنید متوجه موضوع خواهید شد ، خانم ها معمولا با هم کنار نمی آیند و این موضوع چیزی نیست که با سهل انگاری از کنار آن رد شویم ، آنها عالی هستند وهر کاری را به بهترین شکل انجام می دهند اما گویی یک رقابت درونی دائمی میان آنها در میان است ، چیزی که گاهی حتی از وجود آن آگاه نیستند  .”

خانم ها در سطح اجتماعی با هم رقابت می کنند، معیارهای برنده شدن معمولا توسط دیگران وضع شده اند و نتایج شخصی و غیر ملموس هستند. خانم ها معمولا بنابر ویژگی هایی که تحت کنترلشان نیست مورد قضاوت قرار می گیرند؛ چیزی که آن ها خلق نکردند و در محیط بیرونی آن ها وجود دارد مانند ظاهر جسمی شان. موفقیت او بر مبنای ارزیابی های بیرونی، شخصی و جانبدارانه دیگران است. او نمی داند که چگونه رقیبش را شکست دهد زیرا رقیبش هم کنترلی بیش از او بر اوضاع ندارد. واقعا چگونه می توانید از زن دیگری زیباتر باشید، زمانی که تصمیم چیزی جز عقیده فرد دیگری در مورد زیبایی نیست؟

چگونه می توانید سلیقه فردی را در مورد سایز و شکل مشخصی از بدن، رنگ چشمی خاص یا علاقه به رنگ بور تغییر دهید؟لازم است چندین نفر فکر کنند که شما زیبا هستید پیش از اینکه قضاوتشان معتبر و با معنا باشد؟ نیاز دارید چه کسی به شما بگوید زیبا هستید پیش از اینکه باور کنید گفته اش صحیح است …. کارگران ساختمانی، راننده های کامیون، مردی که در خیابان راه می رود،پدر روحانی ، پاپ اعظم یا کارفرمایتان؟ خانم ها برای جلب توجه مردان با هم رقابت می کنند و این مسئله موجب افزایش ارزش شخصی یا عزت نفس آن ها می شود. خانم ها سعی میکنند از بقیه همجنسان خود توجه برانگیزتر لباس بپوشند و اندام زیباتری داشته باشند.

خانم ها به طور غریزی می دانند که وقتی موضوع رابطه  میان زن و مرد مطرح باشد مردان قدرت کم تری دارند. خانم ها می دانند اگر بین زن و مردی رابطه ای افلاطونی(رابطه ای بدون لذت ها ی جسمی) برقرار باشد، در نود درصد موارد به این دلیل است که زن خواهان رابطه جسمی با مرد نیست و نه برعکس. اکثر خانم ها فکر نمی کنند که مردان به دلیل عشق انکارناپذیر، وفاداری و احترامشان به روابط متعهدانه، از لحاظ روحی و جسمی قادر به مقاومت در برابر مهارت زن دیگری باشند . اگر مردی با زن بسیار زیبایی وارد رابطه نشود، اکثر خانم ها فکر می کنند به این دلیل است که زن دیگر نتیجه این نوع رابطه را تحت کنترل داشته است. زنان تصور می کنند مردان زنان بسیار زیبا را غیرقابل مقاومت می دانند و اگر آن زن بسیار زیبا شریکش را بخواهد، مرد برای همراهی با او خواهد بود.

خانم ها آنچنان برای جلب توجه مردان با هم در رقابت هستند که توانایی روحی،فکری و احساسی برای تغییر دادن این رویکرد اجتماعی که باعث رنج کشیدنشان از عزت نفس پایین می شود را ندارند . خانم ها مردان را افرادی بی بندوبار، بی وفا،دروغگو و متقلب می پندارند. اما خانم ها باید به این نکته توجه کنند که دیده شده دربسیاری از موارد خیانت، یک مرد با بهترین دوست، فامیل یا همسایه همسرش وارد رابطه شده است … زنی که همسرش به او اعتماد و علاقه دارد و احترام می گذارد. یکی از دلایلی که مردان در تقلب کردن موفق می شوند این است که زنان با رقابت کردن با هم این اجازه را به مردان می دهند.

خانم ها بر این باورند که اگر از لحاظ جسمی جذابتر باشند از خانم های دیگر برترند.در تبلیغی برای یک قرص لاغری زنی مغرورانه گفت،”حالا از زنی که همسرم مرا به خاطرش ترک کرد لاغرترم.” این حرف باعث شد فکر کنم که او حس می کند به دلیل وزن اضافه اش مستحق بی وفایی شوهرش بوده است. انگیزه اش برای کاهش وزن این بود که لاغرتر از زنی شود که همسرش وی را به خاطر آن زن ترک کرد.او بیشتر زن دیگر را به عنوان رقیبی می دید تا بی وفایی شوهرش را. انگیزه زن برای کاهش وزن به خاطر بهبود سلامتی اش یا ترقی عزت نفسش نبود بلکه لاغرتر بودن از رقیبش- زن دیگر بود.تجارت کنترل وزن به خانم ها می گوید برای به دست آوردن عشق و وفاداری همسرشان نیازمندند شکل خاصی باشند. اینکه غذایش را طبخ می کنید، بچه هایش را بزرگ می کنید و رویاهایش را حمایت می کنید مهم نیست… چیزی که در رابطه بیشترین ارزش را دارد اینست که آیا از لحاظ جسمی به اندازه کافی جذاب هستید که همسرتان را در خانه نگه دارید یا نه. تصور این است که برای مرد طبیعی است به زنی که دیگر برایش از لحاظ جسمی جذاب نیست خیانت کند.بسیاری از خانم ها عقیده دارند وقتی همسر یا دوست پسرشان به آن ها خیانت می کند مقصر خودشان هستند زیرا به اندازه ای که بتوانند مرد را حفظ کنند جذاب نیستند.

احساس خود-ارزشمندی زن بیرون از وجودش ،توسط دیگران تایید می شود و بر تصور روحی و درونی او از ارزش خودش به عنوان یک انسان تاثیر می گذارد.خانم ها به طور غیرمستقیم با هم رقابت می کنند زیرا نیاموخته اند چگونه امیال،احساسات و اهداف درونی خود را بشناسند و آن ها را به واقعیت هایی ملموس هدایت کنند.زمانی که خانم ها یاد بگیرند نمی توانند به جای بچه ها و همسرشان زندگی کنند، تنفر ورزیدن به یکدیگر را متوقف می کنند و بر استعدادها،نبوغ و مهارت های منحصر به فرد خودشان متمرکز می شوند

چرا خانم ها به هم تنفر می ورزند؟

1- خانم ها فکر می کنند دوره کمالشان محدود است. زن جوانتر و زیباتری به راحتی می تواند جانشین او شود. جوانی رفیق نیمه راه یک زن است.

2- خانم ها فکر می کنند زنان دیگری وفاداری همسرشان را کنترل می کنند.

3- خانم ها تصور می کنند که میزان زیبایی جسمی شان به شانس مربوط است و برخلاف چیزی است که بتوانند آن را کنترل کنند.

4- خانم ها فکر می کنند زنان دیگر قادرند چیزی که آن ها برایش بسیار تلاش کرده اند را با استفاده از زیبایی شان در محل کار،مدرسه و سیستم قانونی به دست آورند زیرا مردان جذب زیبایی آن ها می شوند.

5- خانم ها فکر می کنند زنان دیگر قابل اعتماد نیستند. آن ها بسیار شایعه می سازند،بسیار حقه بازند و درست جلوی چشمتان شوهرتان را از شما می ربایند.

6- خانم ها فکر می کنند زنان دیگر توجه را از آنان دور می کنند.

7- خانم ها برای جذاب تر بودن از لحاظ روانی با زنان دیگر احساس رقابت می کنند.

8- خانم ها ناخودآگاه فکر می کنند اگر فقط شبیه زن دیگری باشند؛ می توانند وارث زندگی، ثروت و همسر او شوند و دیگران به وی با همان تحسین می نگرند.

نکاتی برای اندیشیدن

واقعا فکر میکنید زنان دیگر فقط به خاطر زیبایی ظاهری ارزش انسانی بیشتری از شما دارند؟

شما چیزی بیشتر از بدنتان هستید. شما چه نبوغ، استعداد یا مهارت هایی برای مشارکت در جامعه دارید؟

نمی توانید آنچه مردم در مورد شما فکر می کنند را کنترل کنید. هر زمان واقعا پذیرفتید در مورد اینکه چه کسی هستید یا چگونه باید زندگی کنید کنترلی بر افکار دیگران ندارید؛آزاد خواهید بود که زندگیتان را از درون به بیرون طراحی کنید.

هرگز نمی توانید با کسی جز خودتان رقابت کنید.

تنها کسی که قادر هستید کنترل کنید خودتان هستید.

هرچیزی که در دیگران به دنبالش هستید را در خود تقویت کنید.نیاز ندارید با پزشکی ازدواج کنید،خودتان پزشک شوید.

شما مهمترین فردی در دنیا هستید که باید زیبایی حقیقی و منحصر به فردتان را باور کنید و بشناسید.چرا شخص دیگری باید بیشتر از خودتان عاشق شما باشد و به شما احترام بگذارد.

ادامه مطلب / دانلود

غیر از فرهنگ منحرف غرب آن هم در دهه های اخیر، در تمامی فرهنگ ها و ملت ها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کم وبیش نابهنجار و غیرمتعارف شمرده می شود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر می گیرند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع می دانند. دین زندگی آموز اسلام نیز در این زمینه احکام و مرزهای ویژه ای ترسیم کرده است. اسلام روابط بین دوجنس مخالف را در چارچوب خانواده جایز و خارج از آن را سبب انحراف اخلاقی و فساد فردی و اجتماعی می داند. البته این سخن به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و ارتباط های متعارف و ضروری کاری، علمی، فرهنگی و… نیست. بلکه در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از روابط عادی خارج شده و به سوی دوستی و گفت وگوهای طولانی کشیده شود.

فقط دخترها بخوانند! دوست پسر آری یا خیر؟!

آرمان ها و انگیزه ها

آمارها همگی از فرجام ناخوب دوستی های میان دختر و پسر خبر می دهند؛ بیشتر دختران، با هزاران احساس و آرزو و امید با پسری دوست می شوند و با خود می اندیشند که این جوان عاشق مرا خوشبخت خواهد کرد یا می پندارند پسری که به آن ها ابراز علاقه کرده همان فرد ایده آل و رویایی آرزوهای آن هاست؛ غافل از این که در بیشتر پسران انگیزه دوستی و ارتباط، حس کنجکاوی، رقابت جویی، فخرفروشی در میان دوستان، ارضای شهوات و خوش گذرانی است. چه بسا اگر پسری هم از روی صداقت با دختری دوست شود، معلوم نیست ایا ویژگی های اخلاقی و دینی و خانوادگی مناسبی داشته باشد یا نه.

واقعیت و حقیقت

طبق آمارهای به دست آمده فقط چهاردرصد دوستی های میان دختر و پسر به ازدواج منتهی می شود. که البته بیش تر همین چهاردرصد هم به طلاق می انجامد. تعداد اندکی که بر پایه دوستی های خیابانی زندگی مشترک تشکیل داده اند، تا یکی دو سال احساس خوشبخت کرده اند، ولی در نهایت، در پیچ و خم زندگی به کاستی های یکدیگر پی برده و این نکته را دریافته اند که ازدواج بر پایه عشقی گذرا و هیجانی چنین پیامدهایی دارد؛ در حقیقت علاقه شدید ابتدایی در آغاز دوستی به آنان اجازه نمی دهد تا عیب های یکدیگر ببینند.

دختران غافل

بررسی ها نشان می دهد یکی از مهم ترین عوامل فرار دختران از خانه، دوستی و ارتباط با جنس مخالف است. تحقیقات نشان می دهد که بیش از شصت درصد دختران فراری پیش از فرار، دوست پسر داشته اند و بیش تر این دختران به وسیله همین دوستان اغفال شده اند شگفت این جاست که دختران فراری و گرفتار، یا نام واقعی دوست پسر خود را نمی دانند یا اگر هم می دانند به خیال خود برای وفاداری نام او را فاش نمی کنند و در خیال واهی خود، بر این باورند که دوست پسرشان به سراغ آنان خواهد آمد.

پسران بد!

شاید به طور کلی بتوان گفت این پسران هستند که برای نخستین بار به صورت مستقیم با دخترها ارتباط برقرار می کنند، اما روش های این ارتباط متفاوت است روش هایی هم چون:

۱٫ آشنایی به وسیله یکی از دوستان هم جنس

۲٫ آشنایی اتفاقی از طریق تلفن، پارک،…

۳٫ زیر فشار تحقیر دوستان بر ناتوانی در جلب نظر یک پسر و همسان سازی با همسالان

۴٫ …

بنابراین تحریک و ترغیب هم سالان را می توان یکی از عوامل مهم این ارتباط ها دانست. در ادامه به چند نمونه حقیقی از این ارتباط ها اشاره می کنیم:

نمونه اول

رؤیا دختری شانزده ساله است که به همراه دوست پسر خود از یکی از شهرستان ها به تهران آمده، و در ترمینال جنوب تنها و بی سرپناه دستگیر شده است.

از او می پرسم که برای چه به تهران آمدی؟

می گوید: با نامزدم! آمدیم تهران عقد کنیم و با هم کار کنیم و زندگی خوبی را درست کنیم. می گویم: از نامزدت خبر داری؟ می دونی الان کجاست؟

درحالی که گریه می کند و اشک هایش آرام و قطره قطره روی گونه هایش می ریزد، می گوید: چند روز پیش که با دوستم تلفنی صحبت می کردم، می گفت که با دخترخاله اش عقد کرده و قرار است چندماه دیگر عروسی کنند. می گویم: پس معلوم می شود که چندان هم به تو علاقه نداشته. شانه هایش را بالا می اندازد و پاسخی نمی دهد.

می گویم: چطور با هم آشنا شدید؟

می گوید: یک بار که به خانه دوستم رفته بودم با او آشنا شدم و پس از چندبار که او را دیدم، مرا به خانه اش دعوت کرد و به هم علاقه مند شدیم و قرار فرار و ازدواج گذاشتیم.

نمونه دوم

فریبا با وجود آن که به عقد پسرخاله اش درآمده، به هنگام گردش با چند پسر دستگیر شده است. او با یکی از این پسرها ارتباط داشته است. وقتی به او می گویم تو که عقد کرده بودی، چرا با دیگران دوست شدی و چرا دست به این اعمال خلاف زدی؟ می گوید: پسرخاله ام به درد نمی خورد. می گویم: از کجا می دانی؟ می گوید: او فقط سرگرم کار است. از دنیا و لذت هایش چیزی سرش نمی شود.

می گویم: خوب از اول با اون عقد نمی کردی یا وقتی فهمیدی طلاق می گرفتی. دیگر چرا تن به این ارتباط ها دادی؟ می گوید: اولش نمی فهمیدم توی دنیا چه می گذرد. خر بودم. بعد که توسط سمانه با افشین آشنا شدم، فهمیدم تو دنیا چه خبره و من چقدر احمق بودم که با یک پسر پاپتی عقد کرده ام، با این کارم می خواستم پسرخاله ام من را طلاق بده تا با افشین ازدواج کنم!

می گویم: افشین الآن کجاست از اون خبر داری؟ می گوید: زرنگی! می خواهی جایش را بفهمید تا دستگیرش کنید. می گویم: من که پلیس نیستم. راستش را بگو اصلا می دونی کجاست یا نه؟

گریه اش می گیرد و می گوید: نمی دونم. مخفی شده، فرار کرده، نمی دونم کدوم گوریه و… تازه بغضش می ترکه و دست هایش را روی صورتش می گذارد و شروع می کنه های های گریه کردن. وقتی کمی آرام می شود، می گوید: سمانه چندبار رفته در خانه شان، من هم دو بار زنگ زده ام که پدرم و بهزیستی موافقت کرده اند که مرا به عقد او در آورند، ولی افشین خودش را آفتابی نمی کند و اصلا از او خبری ندارم.

یک کلمه حرف حساب

شما دختر جوان! ایا می توان به پسری که در خیابان و کوچه یا در جشن و مهمانی با چشم چرانی فراوان شما را پیدا کرده، و با نامه یا تلفن با شما ارتباط برقرار نموده، اعتماد و اطمینان کرد؟ ایا باید فریب چرب زبانی ها و وعده های پوچ او را خورد؟

چه تضمینی برای این نوع ازدواج ها وجود دارد؟ بر فرض که این روابط و آشنایی ها زمینه ای برای ازدواج باشد، از کجا می توان یقین کرد که بعدها با ده ها نفر دیگر رابطه ای برقرار نکند؟ و صدها پرسش دیگر…

ادامه مطلب / دانلود

20 دلیل که به دختر بودنت افتخار کنی

1- هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

2- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست!!)

3- هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جونو بفهمه.

4- خوب می تونی نقش بازی کنی.

ادامه مطلب / دانلود
css.php