نتايج جستجو مطالب برچسب : تکنیک های ارتباط با جنس مخالف

قرار ملاقات با افراد جدید درست مثل رانندگی کردن در یک جاده ناشناخته است: شما می بایست به خوبی بدانید چه موقع باید پای خود را روی ترمز بگذارید، چه زمان با احتیاط برانید، و چه زمان هم می توانید به صندلی خود تکیه داده و پدال گاز را فشار دهید.
چراغ سبزها و چراغ قرمزهای عشق

چراغ قرمز1: حرکت با سرعت بالا

باید مراقب سرعت رابطه باشید. سعی کنید در چند قرار ملاقات اولیه، طرف خود را از طریق مطرح نمودن سۆالات متعدد بهتر بشناسید. می توانید پرسش هایی از این دست را مطرح کنید: کجا بزرگ شدی؟ پدر و مادرت چه کاره هستند؟ خواهر و برادر داری؟ آنها چطوری هستند؟

ما می توانیم با توجه به پاسخ هایی که طرف مقابل به سۆالاتمان می دهد او را بهتر بشناسیم و اطلاعات گسترده ای در موردش بدست آوریم. مردم دوست دارند در مورد خود با دیگران صحبت کنند. اگر در پاسخ دادن تعلل کرد، بهتر است جانب احتیاط را در مورد او بیشتر رعایت کنید.

چراغ قرمز2: قرار ملاقات در فضای اشتباه

زمانیکه با کسی قرار ملاقات فیکس می کنید، اگر از طریق یک واسطه با او آشنا شده اید یا او را تا کنون ندیده اید، باید در یک زمان مناسب در طول روز و در مکانی عمومی او را ملاقات کنید. به عنوان مثال رستوران، کافی شاپ، و یا یک محیط فرهنگی بزرگ گزینه های مناسبی به شمار می روند. همچنین برای اطمینان بیشتر، می توانید با یکی از دوستان خود سر قرار حاضر شوید.

چراغ قرمز3: پاسخ‌های نامفهوم و مبهم

نسبت به پاسخ ها و بهانه های مبهم مانند: “من سرم خیلی شلوغ است” ، یا “واقعا آخر هفته درگیر هستم” (به ویژه اگر تکرار آنها به صورت مکرر باشد) شک کنید. فرض کنید با آقایی در حال گفتگوی تلفنی هستید، ناگهان شماره دیگر او زنگ می زند و طوری با تلفن صحبت می کند که شما متوجه گفته هایش نشوید؛ این مثال یکی از رایج ترین موارد مشکل زاست و قطعاً مسئله حادی در ورای آن نهفته است. همچنین اگر آقا تنها شماره تلفن همراهش را به شما بدهد، باز هم باید به او مشکوک شوید. به طور حتم شخص دیگری در زندگی او وجود دارد که نمی تواند به راحتی با شما تماس داشته باشد. اگر به دنبال ازدواج هستید و می خواهید با طرف مقابل به نتیجه برسید، در وهله اول باید بتوانید به راحتی با هم گفتگو کرده و تماس حاصل نمایید. شاید در همان ابتدای رابطه به طور آنی نتوان به یک چنین نتیجه ای دست پیدا کرد، اما به هر حال با عمیق تر شدن این شناخت باید چنین پیوندی در وجود شما شکوفه کند.

چراغ قرمز4: بازگشت به ارتباط قبلی

اگر نمی دانید که با ارتباط یا نامزدی گذشته خود چه کنید، بهتر است زیاد عجله نکنید و کمی فرصت به خودتان بدهید. اگر بخواهید صرفاً برای فرار از تنهایی به ازدواج فکر کنید، کارتان به هیچ کجا نخواهد رسید. در ضمن پیدا کردن فرد ایده آل آن هم با سرعت نور امری است که به ندرت جامه عمل به خود می گیرد.

آماده پذیرایی از عشق حقیقی شوید

اگر نکات مثبت زیر از نقاط بارز فردی که با او ملاقات می کنید، باشد، او می تواند همسر مناسبی برای شما باشد.

چراغ سبز1: توجه و علاقه

کسی که توجه خالص خود را نثار ما می کند به طور قطع محافظ همیشگیمان خواهد بود. چیزی که واقعاً به صورت یک خصوصیت بارز نمود می کند، عمل به گفته هایش است. در صورتی که برنامه هایش تغییر کند، باید حتما شما را در جریان قرار دهد. اگر قرار باشد که ساعت 8 شما را برای صرف شام ملاقات کند، اما کارهای اداری باعث شود که 20 دقیقه تاخیر داشته باشد، باید به شما زنگ بزند و اطلاع دهد. او باید شما را در برنامه هایش دخیل کند و برای حضور شما در زندگی اش احترام قایل باشد.

چراغ سبز2: عضو گروه شدن

یکی از نشانه های وجود سازش میان شما و همسر آینده تان این است که او شما را از هر نظر پذیرفته باشد و در تمام جمع های خود راه دهد. در زمانی که خانواده، دوستان و همکارانش را ملاقات می کنید، ببینید که چگونه می توانید خود را با آنها سازگار سازید؛ آیا احساس می کنید که می توانید جزئی از گروه او باشید؟ اگر این چنین نباشد ارتباط شما به بن بست خواهد رسید. او هر چقدر هم تلاش کند، باز هم فشاری که از خارج بر او وارد می شود، باعث ایجاد جدایی میان شما دو نفر خواهد شد.

چراغ سبزها و چراغ قرمزهای عشق

چراغ سبز3: ارتباط متعارف خانوادگی

ارتباطی که میان هر یک از اعضای خانواده آقا وجود دارد، گویای مطالب بسیار زیادی در مورد اوست. رابطه او با مادرش چگونه است؟ با پدر؟ و با خواهرها و برادرهایش چطور؟ به طور کلی رفتار او با افراد دیگر به چه شکل است؟ اگر در همان ابتدای کار نمی توانید یک مرتبه مادرش را ملاقات کنید، فقط کافی است دقت کنید که او در مورد مادرش به شما چه می گوید. داشتن رابطه های عاطفی و مناسب با فامیل، همیشه به عنوان یک امتیاز مثبت محسوب می شود. این امر نشان می دهد که او برای اطرافیانش ارزش قائل است و با شما هم به خوبی رفتار خواهد کرد.

چراغ سبز4: اشتیاق به آینده

مهم نیست الان کجا هستید، مهم این است که به کجا می روید. مثلا اگر همسر آینده تان در حال حاضر از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشته باشد، (ممکن است دانشجو باشد و یا تازه شغلش را شروع کرده باشد) اما به آینده خود خیلی خوش بین بوده و با علاقه وافر به آن نگاه کند، نباید او را به خاطر مسئله بی پولی کنار بگذارید، چراکه آینده روشنی در انتظار اوست. برخورداری از چنین حس انگیزه و علاقه ای به اندازه طلا گرانبهاست. نکته مهم این است که او اشتیاق ساختن آینده را داشته باشد و در حال حاضر بتواند مقدمات اولیه زندگی مشترک را حتی در سطحی ابتدایی (مثل یک خانه کوچک اجاره ای و شغلی که درآمدش کفاف دو نفر را بدهد) فراهم کند.

ادامه مطلب / دانلود

نوجوانی دوره شکل گیری هویت، خودمختاری و فاصله گرفتن از والدین، گرایش به دوستان و تعصب نسبت به آنها، بیداری میل جنسی و بروز مشکلات روانی و اجتماعی است. غریزه جنسی، این کشش مقدس و پرتوان در آغاز دوره شکوهمند و پرهیجان نوجوانی بیدار می شود. نوجوان به مسائل جنسی حساسیت نشان می دهد و در تماس با یک نفر از جنس مخالف و البته در محدوده سنی خود او، در هاله ای از شورمندی قرار می گیرد و ژاله های شوق و شهوت آزرم بر رخسار لطیفش می نشیند.

بررسی دوستی های دختران و پسران

به تدریج، هم با میل شدید از درون و هم با فشار گروه همسالان از برون، به جنس مخالف نزدیک و با او صمیمی تر می شود و چه بسا با او قرار می گذارد و دور از چشم آمران و ناهیان، به گفته های عاشقانه می پردازد.

عشق آتشین و رمانتیک بین یک پسر و دختر سه ویژگی دارد: جاذبه جسمی، کشش عاطفی و قرار ملاقات گذاشتن که در فرهنگ و جامعه ما بیشتر پنهانی و دور از چشم بزرگترها صورت می گیرد. این پیوند عاشقانه گرچه ریشه در گرایش طبیعی دو غیر همجنس به یکدیگر دارد و با آنکه فایده هایی همچون صمیمیت و حمایت را برای آن بیان کرده اند، هزینه های زیادی را به هر دو نفر تحمیل می کند:

داویس و ویندل در پژوهشی در سال 2000 میلادی مسیر عملکردهای روانی و اجتماعی 701 دانش آموز را که در دوره میانی نوجوانی قرار داشتند، با توجه به نوع رابطه آنان با جنس مخالف به مدت یک سال مطالعه کردند و به نتایجی رسیدند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

* هر سن شروع رابطه با جنس مخالف کمتر باشد، نوجوان بیشتر در خطر مشکلات رفتاری و ناراحتی های روانی قرار می گیرد.

* نوجوانانی که رابطه طولانی مدت با جنس مخالف دارند یا همزمان با چند نفر ارتباط برقرار می کنند، بیش از کسانی که رابطه ندارند یا رابطه های سطحی با یک نفر دارند، درگیر انواع بزهکاری ها، مصرف الکل و فعالیت جنسی می شوند و دوستان الکلی زیادتری می گیرند.

* آنهایی که روابط کوتاه مدت و گذرایی برقرار می کنند بیشتر دچار اختلالات هیجانی، افسردگی و برداشت منفی از ظاهر خود می شوند.

* تعویض دوستان جنس مخالف یا از دست دادن آنها باعث می شود که فرد نسبت به بهترین دوستان خود رفتارهای خشونت آمیز را آشکار سازد.

* گذر از دوستی های سطحی به رابطه های عمیق تر، احتمال مصرف الکل را در طی زمان افزایش می دهد.

کازمارک و بک لند در سال 1991 در مقاله ای با عنوان «سوگ محرومیت: گسسته شدن پیوند عاشقانه یک نوجوان» که در شماره 26 مجله نوجوانی به چاپ رسید با استناد به چندین بررسی علمی نشان دادند که وقتی رابطه عاطفی دو نفر قطع می شود، هر دو دچار حالاتی شبیه داغدیدگی و سوگ می شوند که شدت این مسئله برای دختران بیشتر است. افت تحصیلی، بروز مشکلات جسمی، بی توجهی به لباس و ظاهر، کنار کشیدن از مسئولیت های شغلی و خانوادگی، تنها ماندن در اتاق خود، گوش دادن به موسیقی های غم انگیز و همزمان اشتغال ذهنی با فرد سابق، از بارزترین نشانه های واکنش به جدایی است.

مک دونالد و مک لینی در سال 1994 با مطالعه روی 121 دانش آموز دبیرستانی دریافتند کسانی که مدت زیادی با یک یا چند نفر از جنس مخالف پیوند عاطفی برقرار می کنند دچار کاهش عزت نفس می شوند.

جونیر و اودری در سال 2000 نشان دادند که علائم افسردگی در دختران و پسرانی که درگیر رابطه های عاشقانه هستند افزایش می یابد.

ابی. ال فروث (Abbey.L.Frujth) در سال 2007 از پایان نامه دکترای روانشناسی خود با عنوان قرار عاشقانه و سلامت روان نوجوانان «در یکی از دانشگاه های آمریکا دفاع کرد او با مطالعه طولی روی 1316 نوجوان دختر و پسر 13 تا 18 ساله نشان داد که داشتن رابطه عاطفی و عاشقانه با جنس مخالف اعتماد به نفس را کاهش و افسردگی را افزایش می دهد. نوجوانان نسبت به زمان قبل از دوستی بیشتر دچار این دو ناراحتی روانی می شوند.

اگر به تحقیقات خارجی اشاره می کنیم به این خاطر است که فکر نکنید وضعیت نوجوانان و جوانان آمریکایی و اروپایی بهتر از فرزندان ما در ایران است. وقتی آنها – که در زمینه دوستی با جنس مخالف آزادی های بشری دارند – اینگونه دچار ناراحتی های روانی می شوند، وضعیت دختران و پسرانی که در ایران با فرهنگ دیرپای مذهبی درگیر این دوستی های پنهان و آسیب رسانی هستند دشوارتر است. تحقیقاتی که نگارنده در بیست سال اخیر در ایران انجام داده است، می رساند شاداب ترین و سالم ترین نوجوانان ما کسانی هستند که با وجود گرایش طبیعی که به جنس مخالف دارند، پنهان و آشکار با کسی قرار عاشقانه نمی گذارند و آسوده خاطر و خرسند به تحصیل در زندگی ادامه می دهند.

* در یک بررسی در سال 1380 در نمونه ای دقیق و تصادفی از دختران و پسران دبیرستان شهرهای کرج، اسلام شهر، رباط کریم، شهر ری و منطقه 12 تهران بزرگ، 2000 دانش آموز به سه پرسشنامه رابطه با جنس مخالف، سلامت روان و عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد نوجوانانی که با جنس مخالف دوستی و ارتباط دارند به طور معناداری نسبت به نوجوانان بدون ارتباط دارای نشانه های اضطراب، افسردگی و بیماری های روان تنی هستند و میزان دینداری آنها پایین تر است.

* در سال 1382، از جمعیت 62,000 نفری دانش آموزان دختر و پسر شهرستان قم، 3,200 نفر به عنوان گروه نمونه، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در گروه های 400 نفره سلسله همایش های آموزشی و پژوهشی به پرسشنامه هایی با محتوای وضعیت ارتباط با جنس مخالف، سلامت روان، آسیب های روانی اجتماعی (گرایش به خودکشی، فرار …)، رضایت از جنسیت، رضایت از ظاهر و روابط خانوادگی و عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. در این تحقیق جامع که به سفارش شورای فرهنگ عمومی استان قم و با همکاری سازمان آموزش و پرورش انجام شد. دانش آموزان از نظر وضعیت ارتباط با جنس مخالف به چهار گروه تقسیم شده بودند:

1- کسانی که در زمان انجام پژوهش با جنس مخالف ارتباط داشتند.

2- نوجوانانی که در آن زمان ارتباط های پیشین خود را قطع کرده بودند.

3- دختران و پسرانی که به یک نفر از جنس مخالف علاقه داشتند اما آن فرد در جریان آن علاقه نبود.

4- کسانی که نه در گذشته و نه در حال، چه یکطرفه و چه دو طرفه ارتباطی با جنس مخالف نداشتند.

یادآور می شود که ارتباط را دلبستگی عاطفی، همراه با تماس های پنهانی و دور از چشم خانواده تعریف کرده بودیم.

نتایج تحقیق نشان داد که گروه اول از نظر آسیب های اخلاقی و اجتماعی، تنش های روحی و ضعف اعتقادات و اعمال دینی بدتر و پایین تر از بقیه بودند.

گروه دوم از نظر آسیب اجتماعی و ضعف دینداری در رتبه دوم قرار داشتند، گروه سوم (علاقه های یکطرفه) از نظر اخلاقی و دینی از وضعیت خوبی برخوردار بودند، ولی از نظر روانی از نشان های افسردگی رنج می بردند و گروه چهارم یعنی نوجوانانی که تجربه دوستی و ارتباط با جنس مخالف را نداشتند از همه جهات یعنی سلامت روان، سلامت اخلاق و پایبندی به باورهای دینی در رتبه بالاتری قرار داشتند.

خلاصه آن که دوستی با جنس مخالف هر چند در زمان ارتباط شور و هیجانی عاطفی و غریزی به نوجوان می بخشد اما چون پنهانی، غیرقانونی و خلاف اخلاق صورت می گیرد در همان دوره عاشقی باعث افزایش تنش های روانی، حواس پرتی و هنجارشکنی می شود، انگیزه های پیشرفت تحصیلی، میزان دینداری و رضایت خانوادگی را کاهش می دهد و حساسیت به ظاهر و اندم و نیز بدبینی و حسادت نسبت به طرف مقابل را دامن می زند و مصیبت بارتر آن که هنگام گسسته شدن رابطه، جوان دلداده را به وادی احساس بی ارزشی، تنهایی و فکر مرگ و سوء مصرف مواد الکی می کشاند.

ادامه مطلب / دانلود
تعامل با جنس مخالف و حد وحدود آن چیزی است که فرزندان در طول کودکی و نوجوانی از والدین خود می آموزند.

تکنیک های تعامل با جنس مخالف

وقتی همسر مورد علاقه ام را یافتم و قرار بود هر چه زودتر زندگی مشترک مان را شروع کنیم، واقعا در پوست خود نمی گنجیدم.

من همسر رویاهام رو پیدا کرده بودم و برای شروع زندگی مشترک لحظه شماری می کردم. همسرم از خانواده ای خوب و آبرومند بود. در حقیقت تناسب زیادی با هم داشتیم و در ظاهر مشکلی نبود.

ولی…

شب عروسی مان، بنا به اعتراف خود همسرم(و البته به خاطر احساس گناه شدیدی که داشت) متوجه شدم که او بر اساس ناپختگی و حتی حیله یک مرد وارد رابطه با وی شده ولی خوب خیلی زود متوجه اشتباهش شده و این رابطه تمام می شود………..

البته دیگه برای من فرقی نمی کرد. من در یک لحظه احساس کردم تمام آنچه را که به دست آورده بودم، ناگهان از دست دادم. نمی توانستم او را به عنوان شریک زندگی ام بپذیرم و این شد که از همان شب اول ناسازگاری ما شروع شد.

ناسازگاری که چه عرض کنم. منظور دعوا و مشاجره نبود. من دیگه او را دوست نداشتم  نمی توانستم او را به همسری بپذیرم. صبحها زود از خانه میرفتم و شبها بعد از بازگشت از کار، آن قدر در خیابان پرسه میزدم تا وقت خواب شود و به خانه برای خواب بروم. حتی دیگر دوست نداشتم خانه پدری خود بروم، خانواده ام را ببینم وکلا از دنیا بیزار شده بودم. این درد بی درمان را نمی توانستم برای کسی هم بازگو کنم.

همسرم بارها از من عذرخواهی کرد، التماس کرد او را ببخشم، فراموش کنم ولی من توانایی آن را نداشتم. با چند مشاور صحبت کردم آنها متفق القول معتقد بودند این زندگی سرد و یخی بهتر است زودتر خاتمه یابد. وقتی صحبت از  طلاق شد همسرم به دست و پای من افتاد. گفت هر کار دوست داری بکن، دوباره ازدواج کن، اصلا با من حرف نزن، منو بذار و برو حتی خرجی هم نده فقط طلاقم نده، آبرومو نبر؛ تو منو طلاق نده، اجازه بده صوری همسرت بمانم.

راستش خودم هم وقتی به یاد چهره مظلوم و آبرومند مادر و پدر همسرم می افتادم از خودم بدم می آمد ولی واقعا توان تحمل او را نداشتم.

زندگی ما با همین سردی می گذشت و من شاهد آب شدن همسرم بودم. ایمان قلبی داشتم که از کارش پشیمان است. شبها با گریه می خوابید و صبحها با چشمان ورم کرده بیدار می شد. زندگی برایم جهنم بود. از اینکه چنین زندگی برایش ساخته بودم در عذاب بودم ولی اصلا نمی توانستم با این مقوله کنار بیایم.

چند ماه با همه این فشارهای روحی گذشت. دخترک آن قدر با گریه خوابید و بلند شد که در نهایت یک روز صبح ایست قلبی کرد و در جا از دنیا رفت و من ماندم یک دنیا احساس گناه.

خواهش می کنم هیچی نگو،

منو قضاوت نکن،

برای من یا همسرم ناکامم حکم صادر نکن،

فقط سرنوشتمو بخون، ببین از میان این جملات چیزی برای درس گرفتن پیدا می کنی؟

به نظر خودم این یکی از تلخ ترین یادداشتهایی است که تا به حال به دست من رسیده و به جرات می توانم بگویم روزی نیست که به یاد این اتفاق نیفتم. هدفم برای نوشتن این یادداشت صرفا بیان کردن این سرگذشت تلخ بود. تصور می کنم این سرگذشت آنقدر گویا هست که دیگر نیاز چندانی ندارد برای شما خواننده گرامی آسیب شناسی کنم، مقصر را شناسایی کنم و یا در چند شماره برای تان شرح دهم که چرا این اتفاق افتاد؟

احتمالا دیگر دختران و پسران جوان ما می دانند نتیجه هر سبک زندگی چه تاثیراتی در زندگی حال و آینده آنها دارد. برای همین تصور می کنم بهتر است کمی به عقب تر باز گردیم. زمانی که تربیت کودکان بی گناه در دستان ما والدین است. اینکه چقدر نقش پدر و مادری خود را درست ایفا می کنیم؟ چقدر اصول اساسی و حیاتی زندگی را درست آموزش می دهیم و یا اصلا آموزش می دهیم یا اینکه فرزندان را به امان خدا در جامعه رها می کنیم تا خودش کوشش و خطا کند و نهایتا به هر قیمتی شده، چیزی یاد بگیرد.

آیا فرزندانمان را از لحاظ ارتباطات اجتماعی ساده لوح پرورش می دهیم یا بدبین و شکاک و یا….

آموزش رابطه با جنس مخالف یکی از آموزشهای بسیار مهمی است که والدین باید در دستور کار خود قرار دهند و در هر دوره سنی، آموزشی فراخور سن فرزندان دختر و پسر ارایه دهند.

گرایش به جنس مخالف و حتی تمایل به برقراری رابطه با وی بخشی از فرآیند رشد نوجوان است. نوجوانان بر اساس گروه اجتماعی که به آن تعلق دارند، ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف، دارای دیدگاههای شخصی بسیار محکمی باشند مثلا کلا با برقراری این دست رابط مخالف باشند و یا اینکه تصور کنند این دست روابط الزامی است.

به طور کل به نظر می رسد که در سالهای اول نوجوانی، احتمال دارد که نوجوان هیچ تمایلی به برقراری رابطه با جنس مخالف نداشته باشد؛ اما در اواخر نوجوانی ممکن است ارتباط با جنس مخالف برای وی جذاب شود و تقریبا این زمان است که امکان بروز عشق و عاشقیهای نوجوانی افزایش می یابد.

آنچه مهم است این است که این گرایش در هر حال ایجاد می شود لذا نوجوانان در این زمینه خاص، نیازمند درک و توصیه والدین خود هستند اما توجه کنید که این راهنمایی ها باید قبل از ایجاد این دست تعلقات خاطر به نوجوان ارایه شود نه بعد از آن!

تکنیک های تعامل با جنس مخالف

این یک راه حل است

**شما و همسرتان باید در مورد قوانینی که در زمینه رابطه با جنس مخالف وجود دارد، به یک اتفاق نظر برسید.

**اگر نوجوان شما با نظر شما مخالف است به او گوش دهید و برای او شرح دهید که چرا عقیده دارید دوستی با جنس مخالف در این سن مضر است

**از قبل با همسرتان تصمیم بگیرید که اگر نوجوان تان خط مشی ها را بر هم زد، چه خواهید کرد؟

**والدین در اتخاذ تصمیمات تربیتی با یکدیگر متفاوت هستند لذا اگر شرایط جامعه شکل خاصی یافته دلیلی ندارد که شما بخواهید از اصول و ارزشهای خود تخطی کنید.

**اگر تمایل دارید فرزندتان در ارتباط با جنس مخالف حریمها را رعایت کند خودتان هم در این ارتباطات محتاط بوده و درست رفتار کنید.

**والد غیر همجنس می تواند با افزایش ارتباط عاطفی خود با فرزندش نقش یک جایگزین خوب را ایفا کرده و مانع از ایجاد این دست دوستی ها شود(مثل رابطه عاطفی پدر با دختر یا مادر با پسر)

برای جهت دهی مطلوب به نیازهای جنسی نوجوان تان توصیه می شود که:

**تمایلات جنسی نوجوانتان را بپذیرید(منظور گرایش نوجوان به جنس مخالف است) و آن را در مجرای درست هدایت کنید.

** بعد از پذیرش این مساله سعی در تبیین اهداف این گرایشات جنسی داشته باشید.

**پیامدهای نامطلوب بی بند و باری های جنسی و ارتباطات آزاد را برای نوجوانتان شرح دهید

**شیوه های کنترل هیجانات جنسی را به نوجوانتان آموزش دهید.

**تشویق به ادامه تحصیل و علم اندوزی از بهترین روشهای کنترل میل جنسی است.

ادامه مطلب / دانلود
css.php