نتايج جستجو مطالب برچسب : افسرده

5 موردی که نشان می دهد همسر شما افسرده است!

5 موردی که نشان می دهد همسر شما افسرده است!

افسردگی در مراحل اولیه دارای نشانه ها و علائم مخفی و پنهانی است که می‌توانید با دقت در برخی تغییرات رفتاری افراد وقوع این احساس ناخوشایند را در آنان شناسایی کنید و کمک کنید تا به حالت عادی بازگردد. تصور اشتباه عموم این است که فرد افسرده به طور مداوم گریه می کند و رفتارهایی نا به هنجار از خود نشان می دهد؛ در صورتی که علائم افسردگی حاد که در مواردی انگیزه خودکشی را در فرد فراهم می‌کند به شرح زیر است:

انزوا؛ سکوت سنگین و تمایل به تنهایی

از جمله مواردی که نشان دهنده بروز افسردگی در یکی از زوجین است می توان زیاد شدن زمان خواب و تماشای بیش از حد تلویزیون و بی علاقگی برای شرکت در فعالیت های اجتماعی و

ادامه مطلب / دانلود

این جملات را به افراد افسرده نگویید!

این جملات را به افراد افسرده نگویید!

همه ما می‌خواهیم به کسانی که افسرده هستند، کمک کنیم؛ اما بعضی جملات را اصلا نباید به افراد افسرده گفت، چون واقعا عواقب خوبی ندارد و باعث ناراحتی طرف مقابل خواهد شد، حتی اگر قصد شما آزار او نباشد.

یکی از جمله‌هایی که احتمال دارد استفاده شود، این است: «همه این‌ها فقط در سر تو وجود دارد!».

شاید در نظر اول فکر کنید که حرف درستی زده‌اید و چه اشکالی دارد که از این جمله استفاده کنید، اما این جمله واقعا باعث آزار فرد افسرده خواهد شد. بله، درست است که افسردگی از نظر علمی به دلیل بر هم خوردن تعادل عناصر شیمیایی در مغز اتفاق می‌افتد، اما این جمله باعث می‌شود که

ادامه مطلب / دانلود

این تست به شما می گوید افسرده هستید یا نه!

این تست به شما می گوید افسرده هستید یا نه!

برخی از کسانی که به این تست پاسخ می دهند، تنها چند ساعت یا چندروز از سالشان را با این حال گذرانده اند و بسیاری از کسانی که به این سوالات پاسخ می دهند، روزها و حتی ماه هایی از عمرشان را با حال ناخوشایند که گاهی خودشان هم نمی دانستند اسمش افسردگی است، گذرانده اند.

۱- کارهایتان را خیلی کند انجام می دهید؟

نه، هرگز  فقط گاهی 

تاحدی  نسبتا 

اغلب

ادامه مطلب / دانلود

ایجاد تومور مغزی به دلیل افسردگی!

ایجاد تومور مغزی به دلیل افسردگی!

خانم ۵۴ ساله‌ای از لحاظ جسمی ضعیف و نسبت به علاقه‌مندی‌های پیشین خود بی‌تفاوت شده بود. او زمان بیشتری را در اتاقش سپری می‌کرد. در آخر اما مورد او کمی عجیب از کار درآمد!

به گزارش هافینگتن پست، این خانم گفت که کمی زودرنج شده و اراده قبلی خود را ندارد. او حتی مدام خودش را به خاطر عدم کارایی مناسب سرزنش می‌کرد. شوهر این خانم همچنین به سابقه مشکلات حافظه‌ای در همسرش اشاره کرده بود.

پزشکان معالج این خانم پس از انجام آزمایش‌های مربوطه و عدم تشخیص هرگونه مشکلی به این نتیجه رسیدند که مشکل روانی است و چند داروی ضد افسردگی را به او تجویز کردند. اما این داروها یکی پس از دیگری از درمان او عاجز ماندند. در نهایت اما مشخص شد که این خانم، که پیش از آن به مدت شش ماه از نوعی افسردگی غیر قابل تحمل رنج می‌برد، چند تومور در سرش – به ویژه در لوب پیشانی چپ -دارد.

این تومورها با علائم افسردگی نیز در ارتباط هستند. پس از عمل جراحی و

ادامه مطلب / دانلود

افسردگی، دختران امروزی را تهدید می‌کند

افسردگی بیماری هزار چهره‌ای است و گاهی آنقدر از نشانه‌هایش بی‌خبریم که سراغ درمان نمی‌رویم و اجازه می‌دهیم حسابی کهنه شود.

گاهی یک بی‌حوصلگی به ظاهر ساده است و گاهی هم تصویر زندگی ویران‌شده‌ای که از پیش چشم می‌گذرد. افسردگی بیماری هزار چهره‌ای است و گاهی آنقدر از نشانه‌هایش بی‌خبریم که سراغ درمان نمی‌رویم و اجازه می‌دهیم حسابی کهنه شود. مسئولان می‌گویند کمتر از 30 درصد ایرانی‌ها افسرده‌اند و برخی از کارشناسان معتقدند افسردگی سراغ بیش از 60 درصد ایرانی‌ها می‌رود. اما شاید بهتر باشد کمی از این آمار‌ها فاصله بگیریم و بپذیریم که ممکن است استرس‌های هر روزه، دامنگیر شدن یک ژن خانوادگی و حتی نوسانات هورمونی ما را هم گرفتار این بیماری کند. دکتر بهروز بیرشک، روانشناس و مدرس دانشگاه، سال‌هاست که به مشاوره و درمان مبتلایان این بیماری می‌پردازد. او که عضو هیأت موسس انجمن روانشناسان و انجمن مشاوران ایران است، به سؤالات رایج شما درمورد این بیماری پاسخ می‌دهد.

بسیاری از خانم‌ها علامتی از افسردگی را در خود پیدا می‌کنند. آیا واقعا این مشکل در زنان شایع‌تر است؟

افسردگی از مسائل بسیار شایع در همه جوامع است و دلایل بسیاری می‌تواند در بروز آن موثر باشد. از طرف دیگر، افسردگی بیماری‌ای است با اقسام مختلف که به شکل‌های متفاوتی بروز پیدا می‌کند. نه تنها مسائل ژنتیک، بلکه شرایط هورمونی و بیولوژیکی هم می‌توانند در ایجاد این بیماری موثر باشند. اما گذشته از همه این موضوعات، همان‌طور که گفتید آمارهای جهانی خبر از بیشتر بودن تعداد زنان مبتلا به این بیماری را می‌دهند. شیوع ا فسردگی در خانم‌ها را می‌توان هم با دلایل موقعیتی، اجتماعی و فرهنگی و هم با بررسی نوسانات هورمونی و مسائل بیولوژیک توجیه کرد. برای مثال دختران (مخصوصا دختران امروزی) که احساس می‌کنند که با وجود داشتن توانایی‌هایی برابر با پسران، محدودیت‌های بیشتری را باید تحمل کنند، خواه‌ناخواه روی تفکر و روانشان تاثیر می‌گذارد.

تغییر موقعیت در از بین بردن نشانه‌های این بیماری تاثیر بیشتری دارد یا دارودرمانی؟

در هر کدام از زمینه‌های افسردگی، اگر دلیل بروز بیماری مسائل بیولوژیکی باشد، بیمار باید مدتی دارو درمانی شود. اما در افسردگی‌های موقعیتی (ناشی از شرایطی که به‌وجود آمده) یا شناختی (ناشی از تعبیر‌های خاص فرد درمورد موقعیت‌ها) تغییر در موقعیت یا مشاوره گرفتن می‌تواند موثر باشد. اما نباید فراموش کرد که حتی این انواع افسردگی، درصورت سهل‌انگاری و به‌موقع مراجعه نکردن می‌توانند مزمن شوند و با دشواری بیشتری درمان شوند.

چه نشانه‌هایی به ما می‌گویند که در کنار یک فرد افسرده زندگی می‌کنیم؟

اگر می‌بینیم که فردی بسیار خمود و بی‌حوصله است و بیشتر از قبل تحریک‌پذیر شده، حرکاتش کند‌تر شده و در روابطش تغییراتی ایجاد کرده باید نسبت به سلامت او نگران باشیم. ممکن است فرد حتی میلی به رسیدگی به سلامت و ظاهرش نداشته باشد و از اطرافیان و حتی اعضای خانواده فاصله بگیرد. پر خواب یا کم‌خواب شود و به عبارت دیگر، نسبت به قبل، رفتاری کاملا متفاوت را درپیش بگیرد. در این شرایط، باید حدس بزنیم که او از چیزی رنج می‌برد و زمینه را برای گرفتن تشخیص درست از یک مشاور فراهم کنیم.

افسردگی، دختران امروزی را تهدید می‌کند

خود افراد هم گاهی این بیماری را نمی‌شناسند و برای کمک گرفتن اقدام نمی‌کنند. واقعا چه موقع باید به روانپزشک مراجعه کرد؟

شاید فرد خودش نتواند حالات خود را بیان کند، چراکه در این مواقع گمان می‌کند دیگران او را درک نمی‌کنند و به همین دلیل ترجیح می‌دهد درمورد شرایطی که دارد سکوت کند. همین موضوع فاصله او و اطرافیانش را هر روز بیشتر می‌کند. گاهی هم گمان می‌کند که اگر چنین موضوعاتی را به کسی بگوید، دیگران او را به چشم یک فرد ضعیف یا پرتوقع می‌بینند، به همین دلیل مشکلاتی که تجربه می‌کند را بیرون نمی‌ریزد. اما توصیه ما این است که در صورتی که افراد حالات ناخوشایندی را تجربه کردند تا آنجا که می‌توانند با کسانی که احساس نزدیکی و راحتی می‌کنند موضوع را در میان بگذارند. در هر زمانی که فرد گمان می‌کند با دیگران فرق می‌‌کند باید در اولین فرصت موضوع را مطرح کند یا کمک حرفه‌ای بگیرد. البته این متفاوت بودن به معنای آن نیست که فرد در یک روز یا برخی از ساعات احساس ناخوشی کند. درصورتی که اشخاص به‌طور مداوم حالتی را تجربه کنند و ببینند در بیشتر ساعات روز دچار حالت ناخوشایندی هستند، با یک متخصص مشورت کنند. چراکه در بیشتر موارد در صورت مراجعه به‌موقع، یک مشاوره ساده می‌تواند شرایط افراد را بهتر کند.

اگر همسر یا یکی از اعضای خانواده دچار این مشکل باشد اما حاضر به مراجعه نشود، آیا گرفتن مشاوره توسط خود او می‌تواند در درمان بیماری‌ فردی که درکنارش زندگی می‌کند تاثیرگذار باشد؟

لزوما نه. ممکن است مراجعه این افراد در مواردی بتواند به خود بیمار هم کمک کند، اما در اصل این اقدام، کمک به طرف دوم است. یعنی به خود مراجعه‌کننده کمک می‌کند تا شرایط را بهتر بپذیرد و توان خود در کنار آمدن با زندگی‌ای که دارد را بالاتر ببرد. از طرف دیگر، این اقدام به مراجعه‌کننده کمک می‌کند تا در فرد بیمار برای ملاقات یک روانشناس شوق و انگیزه بیشتری ایجاد کند، اما متاسفانه در بسیاری از موارد افرادی که افسرده می‌شوند، دنیا را آنقدر تیره و تار می‌بینند که امیدی برای تغییر ندارند و به همین دلیل مشکل خود را با یک متخصص در میان نمی‌گذارند.

خیلی از نوجوانان در سنین بلوغ دچار علائمی شبیه افسردگی یا اضطراب می‌شوند. آیا با دیدن چنین عواملی باید به روانشناس مراجعه کرد یا اینکه خود خانواده‌ها می‌توانند از پس حل این مشکل بربیایند؟

بزرگ‌ترها در این موارد نقش مهمی دارند. موضوعی که در دوران بلوغ بیشترین مشکل را برای نوجوان ایجاد می‌کند «بحران هویت» است. در واقع فرد از دوران کودکی به مرحله تازه‌ای وارد می‌شود و با نیازها و وظایف تازه‌ای روبه‌رو می‌شود. از طرف دیگر تغییرات هورمونی زیادی در او به وجود می‌آید که شرایطش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

رفتار، برخورد و انتظارات دیگران مهم‌ترین نقش را در سپری شدن این شرایط بازی می‌کند. به همین دلیل خانواده‌ها باید بچه‌ها را آماده کنند و به او این پیش‌آگهی را بدهند که تو داری وارد مرحله جدیدی از زندگی می‌شوی و از کودکی بیرون می‌آیی. در این شرایط والدین باید تحمل بیشتری داشته باشند و زمان زیادی را برای صحبت یا بودن در کنار فرزندشان سپری کنند. چراکه نوجوان دچار نوعی سردرگمی می‌شود و از یک سو انتقال این تصور که تو هنوز بچه‌ای و از سوی دیگر تکرار جمله «تو دیگر بزرگ شده‌ای»، می‌تواند او را گیج و مضطرب کند. در این شرایط برخورد خانواده‌ها بیشترین کمک را به نوجوان می‌کند و فرد حتما نیاز به مشاوره گرفتن از یک متخصص ندارد. اما در صورتی که مشکلات بیشتر شد و خانواده‌ها در کمک کردن به فرزندشان ناتوان شدند، حضور یک متخصص می‌تواند نقش مهمی را در راهنمایی والدین و خود نوجوان بازی کند.

در افراد افسرده بعضی از بیماری‌های جسمی بیشتر دیده می‌شوند. آیا این بیماری می‌تواند عامل ایجاد درد باشد؟

در این موارد فقط موضوع افسردگی نیست. باید بپذیریم که میان جسم و روان رابطه تنگاتنگی وجود دارد. بسیاری از بیماری‌ها که به آنها «روان‌تنی» می‌گوییم منشا عصبی دارند اما به صورت دردهای جسمانی بروز پیدا می‌کنند. ولی برخی از بیماری‌های جسمی هستند که با قرار گرفتن در موقعیت‌های آزار دهنده تحریک می‌شوند. برخی از انواع سردرد‌ها به دلیل استرس، خستگی و حتی رژیم‌های غذایی تشدید می‌شوند و افراد در این مواقع باید با کنترل تحریک‌های عصبی و استرس‌ها، درد‌شان را هم کنترل کنند.

در اولین اقدام برای درمان، آیا باید برای تغییر شرایط محیطی اقدام شود یا اینکه فرد به‌طور تخصصی برای درمان خود اقدام کند؟

استرس را از راه‌های مختلفی می‌توان کمتر کرد. افرادی که مستعد آن هستند و به دلیل بودن در یک موقعیت خانوادگی یا شغلی دچار استرس زیادی می‌شوند، نباید فراموش کنند که نگاه آنها به موضوعات بیشترین نقش را در داشتن این استرس دارد. در واقع تعبیر و تفسیری که ما از موقعیت‌های مختلف ارائه می‌دهیم، می‌تواند این استرس را ایجاد کند. در این شرایط افراد باید معیارها و توقعات خود را بررسی کنند و با مشاوره، روان‌درمانی یا استفاده از تکنیک‌های رفتاری و ریلکسیشن، این توقعات را با شرایط تنظیم کنند. گاهی تغییر شیوه زندگی فرد، می‌تواند سهم قابل‌توجهی در کم کردن استرس داشته باشد و اگر فردی به تنهایی از پس یادگرفتن این مهارت‌ها یا ایجاد این تغییرات بر نمی‌آید، می‌تواند با کمک گرفتن از یک متخصص زمینه را برای داشتن یک زندگی کم‌استرس‌تر آماده کند.

عوامل اجتماعی تا چه حد در بروز این بیماری نقش دارد و افراد چطور می‌توانند در مقابل این عوامل خطر ایستادگی کنند؟

ما در جامعه و در میان مراجعان می‌بینیم که شیوع افسردگی و اضطراب بسیار بالاست. اما بسیاری از این مشکلات تحت‌تاثیر شرایط محیطی و موقعیتی قرار دارند. بیشتر افرادی که به این مشکلات دچار می‌شوند، معیارهایی را در ذهن دارند و از آنجا که امکان برآورده کردن آنها برایشان وجود ندارد، مستعد ابتلا به این مشکلات می‌شوند. از طرف دیگر، تکرار روزمره مشکلات و استرس‌های کوچک هم می‌تواند در این زمینه نقش مهمی را بازی کند. اما نباید فراموش کنیم آدم‌های سختگیر و منفی‌باف، همه چیز را بزرگ‌تر از آنچه هست، می‌بینند و مشکلاتی که بسیاری از افراد به‌راحتی از کنار آن می‌گذرند را بزرگ و فجیع می‌بینند. این افراد لذت کمی را از زندگی می‌برند و حس خود را به تمام جنبه‌های زندگی تعمیم می‌دهند. پس اگر در میان خوانندگان این صفحات، کسی احساس می‌کند که مشکلات زندگی روزمره بیش از اندازه برایش آزاردهنده است و زندگی‌اش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، از او تقاضا می‌کنیم که با مشورت با یک روانشناس رنگ دیگری به زندگی خود دهد و توانایی‌اش را برای پذیرش شرایطی که در آن قرار دارد بالاتر ببرد.

ادامه مطلب / دانلود

 

تست افسردگی بک. آیا شما افسرده هستید؟

تست افسردگی

 

پرسش نامه دکتر بک یکی از بهترین معیار های روان پزشکی است برای تعیین سطح افسردگی .این پرسش نامه را به دقت بخوانید و به سوال های آن یک به یک پاسخ دهید

1

0 )من غمگین نیستم

1) من غمگینم

2)غم و غصه از زندگی من دست بر نمی دارد

3) دیگر تحمل این زندگی را ندارم

2

0) من به آینده خوشبینم

1)امیدی به آینده ندارم

2)احساس می کنم که آینده خوبی در انتظارم نیست

3)هیچ روزنه امیدی در زندگی ام نیست

3

0)من ناکام نیستم

1)من از دیگران ناکام ترم

2)وقتی به گذشته نگاه می کنم می بینم تمام زندگی ام شکست و ناکامی بوده است

3)من یک شکست خورده تمام عیارم

4

0)مثل گذشته از زندگی ام رضایت دارم

1)مثل گذشته از زندگی لذت نمی برم

2) از زندگی ام رضایت واقعی ندارم

3)از همه چیز و همه کس ناراضی ام

5

0)احساس گناه و تقصیر نمی کنم

1)گاهی اوقات احساس گناه می کنم

2)اغلب اوقات احساس گناه و تقصیر دارم

3)همیشه احساس گناه و تقصیر در من است

6

0)انتظار مجازات ندارم

1)احساس می کنم ممکن است مجازات شوم

2)انتظار مجازات دارم

3)مطمئنم مجازات می شوم

7

0)من از خودم رضایت دارم

1)من از خودم ناراضی ام

2)از خودم بدم می آید

3)من از خودم متنفرم

8

0)من بدتر از دیگران نیستم

1)گاهی از خودم به خاطر خطاهایم انتقاد می کنم

2)همیشه به خاطر خطاهایم خودم را سرزنش می کنم

3)برای هر اتفاق و حادثه ای خودم را سرزنش می کنم

9

0)هیچ وقت به خودکشی فکر نمی کنم

1) فکر خودکشی به سرم زده ولی هیچ وقت اقدام به خود کشی نکرده ام

2)به فکر خودکشی هستم

3)اگر بتوانم خودکشی می کنم

 

10

0)بیش از حد معمول گریه نمی کنم

1)بیشتر از گذشته گریه می کنم

2)همیشه در حال گریه کردنم

3)قبلا زیاد گریه می کردم اما حال با آن که دلم می خواهد نمی توانم گریه کنم

11

0)کم حوصله تر از گذشته ام

1) از گذشته کم حوصله ترم

2)اغلب اوقات کم حوصله ام

3) همیشه کم حوصله ام

12

0)مثل همیشه مردم را دوست دارم

1)کمتر از گذشته به مردم علاقمندم

2)تا حدود زیادی علاقه ام را به مردم از دست داده ام

3)از همه مردم سیر شده ام و دیگر به هیچ کس علاقه ای ندارم

13

0)مثل گذشته تصمیم می گیرم

1)کمتر از گذشته تصمیم می گیرم

2)نسبت به گذشته تصمیم گیری برایم سخت تر شده است

3) قدرت تصمیم گیری ام را کاملا از دست داده ام

14

0)جذابیت گذشته را دارم

1)نگرانم که جذابیتم را از دست بدهم

2) احساس می کنم که جذابینم را روز به روز بیشتر از دست می دهم

3)من زشت هستم

15

0)به خوبی گذشته کار می کنم

1) به خوبی گذشته کار نمی کنم

2)برای هر کاری مجبورم به خودم فشار بیاورم

3)دستم به هیچ کاری نمیرود

 

16

0) مثل گذشته خوب می خوابم

1)مثل گذشته خوابم نمیبرد

2)یکی دو ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دوباره خوابیدن برایم سخت می شود

3)چند ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دیگر خوابم نمی برد

17

0)بیشتر از گذشته خسته نمی شوم

1)بیشتر از گذشته خسته می شوم

2)از انجام هر کاری خسته می شوم

3)از شدت خستگی هیچ کاری نمی توانم انجام دهم

18

0)اشتهایم هیچ تغیری نکرده است

1)اشتهایم به خوبی گذشته نیست

2)اشتهایم خیلی کم شده است

3)تازگی ها هیچ اشتهایی به غذا ندارم

19

0)اخیرا وزن کم نکرده ام

1)تازگی بیش از دو و نیم کیلو وزن کم کرده ام

2)تازگی بیش از پنج کیلو وزن کم کرده ام

3) تازگی بیش ازهفت کیلو وزن کم کرده ام

20

0)بیش از گذشته بیمار نمی شوم

1) سردرد و دل درد و یبوست دارد اذیتم می کند

2)به شدت نگران سلامتم هسنم

3)آنقدر نگران سلامت خود هستم که دست و دلم به هیچ کاری نمی رود

21

0)میل ج…. ام هیچ تغیری نکرده است

1) میل ج…. ام تازگی کمتر شده است

2)میل ج…. ام خیلی کم شده است

3)اصلا هیچ میل ج…. در من باقی نمانده است

تفسیر تست

ابتدا باید نمره ها را با هم جمع کنید

10-1شما افسرده نیستید

16-11خطرناک و شدید است حتما با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید افسردگی شما خفیف است

30-17 بهتر است هر چه زودتر با روانشناس مشورت کنید

40-31 افسردگی شما شدید است مشورت با روانشناس را فراموش نکنید

بیشتر از 40 افسردگی شما بسیار است حتما با روان پزشک مشورت نمایید

ادامه مطلب / دانلود

قابل توجه خانم های کم حوصله

 

نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد زنان در مواقعی که احساس کسالت و بی‌حوصلگی دارند در طول روز بیشتر می‌خورند و در نتیجه بیشتر با مشکل افزایش وزن مواجه می‌شوند.

این مطالعه روی 5000 فرد بالغ انجام گرفته و نشان داده است یک چهارم از موارد غذا خوردن در طول هر روز مربوط به افرادی است که اصلا گرسنه نیستند.

متخصصان در این بررسی‌ها نتیجه گرفتند که کسالت و بی‌حوصلگی عامل اصلی خوردن اتوماتیک و بی‌انگیزه است. این افراد معمولا برای فرار از بیکاری و بی‌حوصلگی به خوردن روی می‌آورند و این وضعیت در زنان بیشتر مشاهده می‌شود.

متخصصان تغذیه در انگلیس می‌گویند: زنان مخصوصا اگر افسرده و غمگین باشند بیشتر به ریزه‌خواری روی می‌آورند. کنترل آنچه که می‌خوریم بی‌تردید کار ساده‌ای نیست بلکه نیازمند یک آگاهی و هوشیاری دائمی از نوع تغذیه و مواد غذایی است که مصرف می‌کنیم. ایجاد درک و ارتباط صحیح با تغذیه نقش مهمی در کنترل اضافه وزن ایفا می‌کند.

ادامه مطلب / دانلود

چرا دختران ایرانی افسرده ترند؟

همسو با آمارهای عمومی منتشر شده درخصوص گستردگی شیوع بیماری‌های روانی در کشور، آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ورزش و جوانان نشان می‌دهد که «افسردگی شایع‌ترین اختلال روانی میان نسل جوان کشور است».

 این را محمدتقی حسن‌زاده رئیس مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان می‌گوید که البته به گفته او میزان افسردگی در بین دختران بیشتر از پسران است. پیش از این نیز آمارهای ارائه شده جهانی نشان می‌داد ابتلای زنان به افسردگی تا دو برابر بیش از مردان است اما در گزارش انجمن روان‌شناسی ایران آمده است که سهم زنان ایرانی از این اختلال روانی، سه تا چهار برابر بیشتر از حد معمول است. استاندارد افسردگی زنان، بین پنج تا هفت درصد است اما با ارقام اعلام شده بین 15 تا 28 درصد زنان ایرانی افسرده‌اند. با یک حساب سرانگشتی، می‌توان افسردگی را خطری جدی تلقی کرد چرا که زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند و علاوه بر آن، به‌طور مستقیم تربیت کودکان را نیز در خانواده بر عهده دارند.

 به گفته مهناز حاجلو کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی و مولف بیش از 20 جلد کتاب در زمینه‌های گوناگون روانشناختی و روان درمانی: «فرزندان مادران افسرده، هم در زندگی شخصی و هم در زندگی اجتماعی خود دچار مشکلاتی خواهند شد.» آخرین نرخ شیوع اختلالات روانی که در میان زنان، 26 درصد و در میان مردان 15 درصد اعلام شده است، نشان می‌دهد زنان با اختلافی یازده درصدی بر سکوی نخست ابتلا به افسردگی در کشور ایستاده اند!

 هر غصه‌ای، افسردگی نیست

به گفته حاجلو«افسردگی یک بیماری خلقی است. اختلالات خلقی طبقه‌بندی متفاوتی دارد اما چیزی که باعث می‌شود افسردگی به عنوان یک بیماری خلقی برچسب بخورد مجموعه‌ای از علائم است؛ بی‌حالی، سستی، فقدان انرژی، احساس گناه یا احساس بی‌ارزشی از علائم افسردگی است. کم شدن اعتماد به نفس، تغییر در وزن و وضعیت اشتهای فرد یا وضعیت خواب بی‌عزتی یا از دست دادن علائمی مثل شوق زندگی که فرد پیش از ابتلا داشته نیز در همین گروه قرار می‌گیرد. گاهی شدت افسردگی به حدی است که فرد به مرگ فکر می‌کند و احتمال خودکشی وجود دارد. روان‌شناسان می‌گویند برای بررسی افسردگی، فرد باید پنج علامت از این علائم را در یک مدت زمان مشخص دارا باشد و البته مهم‌ترین شرط آن است که این علائم به عملکرد اجتماعی، تحصیلی، کاری، خانوادگی و… اثر منفی وارد کرده باشد.»

کدام زنان افسرده ترند؟

دکتر سیما فردوسی روان‌شناس در این باره می‌گوید: «سن افسردگی زنان خانه دار معمولا از سن ۳۷ سالگی به بعد است که به‌دنبال بروز علائم یائسگی تشدید می‌شود، اما در حالی که زنان طبقه متوسط تا 6 درصد مبتلا به افسردگی می‌شوند، ۲۳ درصد از زنان کارمند در چاه این اختلال روانی اسیر هستند زیرا زندگی آنها سرشار از فشار و اضطراب است.»

 به گفته دکتر فردوسی «زن حساس‌تر و عاطفی‌تر از مرد است و وقتی مجبور می‌شود دوشادوش مرد برای تامین مایحتاج زندگی و ازدواج و اشتغال کار کند، فشار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی شوهر و فرزندان را در خانه و در جامعه تحمل کند، بیشتر در معرض افسردگی قرار می‌گیرد.» او می‌گوید: «در برخی مناطق از کشور به دلیل رفتارهای بد خانواده و سنت‌های نادرست، برخورد مناسبی با زنان نمی‌شود و میزان افسردگی زنان در این مناطق بیشتر است. اما این موضوع در شهرها حتی شهرهای توسعه یافته نیز دیده می‌شود.وقتی زن باید با حداقل درآمد شوهر مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر یا فرزندان و اطرافیان تحمل کند و سنگ صبور همه باشد اما در مقابل هیچکس به حرف او گوش ندهد، معلوم است که افسردگی در بین این قشر بیشتر می‌شود.»

ضعف مهارت ارتباطی؛ یک عامل مهم

اما در مقابل، مهناز حاجلو کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی و مولف بیش از 20 جلد کتاب در زمینه‌های گوناگون روان‌شناختی و روان درمانی عامل افسردگی زنان را ضعف مهارت‌های ارتباطی می‌داند. او در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «کسی که حجم زیادی از استرس در نتیجه فقدان کسی یا چیزی را تحمل می‌کند احتمال ابتلا به افسردگی دارد. مثلا سقط جنین یا از دست دادن همسر که در این حالت اگر فرد مهارت مدیریت بر هیجانش را نیاموخته باشد مثل کامپیوتری که هنگ می‌کند، زانو به زمین می‌زند، کمرش خم می‌شود و در چاه عمیق افسردگی گرفتار می‌شود.»

زندگی مدرن، انسان‌ها را افسرده‌تر می‌کند

او ادامه می‌دهد: «اختلالات افسردگی یا درون زاد هستند یا برون زاد. عوامل درون زاد شامل زمینه ژنتیکی فعال و اختلالات هورمونی است. کسی که در خانواده‌اش سابقه اختلال خلقی وجود دارد نسبت به افرادی که این سابقه فامیلی را ندارند احتمال بیشتری در ابتلا به افسردگی دارد. عامل دیگر تغییر در میزان بعضی از هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های شیمیایی- عصبی مغز است. دانشمندان ثابت کرده‌اند این مواد می‌توانند در بروز اختلالات خلقی تاثیرگذار باشند. البته ما نمی‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم کسی که ژن فعال افسردگی دارد، افسرده می‌شود. بلکه مجموعه‌ای از عوامل سبب افسردگی می‌شود. مثل سطح استرس‌هایی که در زندگی تجربه می‌کنیم.»

 او می‌گوید: «ساختار جامعه ما مردسالار است و ما نمی‌توانیم منکر آن شویم. نوع تبعیضی که پدران و مادران بین فرزندان می‌گذارند در شکل‌گیری شخصیت آنان موثر است. این امربه دلیل ندانستن و پایین بودن سطح آگاهی است. علاوه بر فرهنگ حاکم بر کل کشور، خرده فرهنگ‌هایی نیز در کشور وجوددارد که می‌توان گفت در هر فامیل نسبت به فامیل دیگر متفاوت است. همین خرده فرهنگ هاست که گاهی نگاه به زن در آن ارزشی نیست.» به گفته حاجلو، زندگی شهری در دنیای مدرن امروزی، در کنار پیشرفت تکنولوژی و تلاش هر روزه برای داشتن زندگی مادی بهتر سبب می‌شود تا انسان‌ها بیشتر به چاه افسردگی سقوط کنند. به ویژه آنکه زنان حساس‌ترند، از این رو احتمال بیشتری برای لغزیدن پایشان و سقوط آنها به چاه افسردگی وجود دارد. انگار افسردگی در هر لحظه در کمین زنان ایرانی نشسته است تا سایه سیاهش را بر زندگی آنان بگستراند و آنها باید هر روز برای درامان ماندن از سایه سیاه این اختلال روانی برنامه‌ریزی کنند. سایه سیاهی که گسترده شدنش می‌تواند کمر یک زندگی را خم کند.

ادامه مطلب / دانلود
css.php