نتايج جستجو مطالب برچسب : اشتباه

7 اشتباهی که به ناخن ها آسیب می زند

7 اشتباهی که به ناخن ها آسیب می زند

ناخن ها به اندازه پوست مان حساس و آسیب پذیر بوده و به مراقبت نیاز دارند. لازم است برای مراقبت از هر چه بیشتر از آنها، برخی عادت های نادرست را کنار بگذاریم، چون ناخن ها کارکرد زیادی دارند و سلامتی آنها تاثیر زیادی در زیبایی دست ها دارد. با ما همراه باشید تا با هفت عادت نادرست در این باره بیشتر آشنا شوید.

در خصوص مسئله ناخن ها دو برخورد کاملا متفاوت وجود دارد. عده ای که همیشه در حال بررسی و دستکاری کردن ناخن هایشان هستند و عده ای که اصلا وجود آنها را به رسمیت نمی شناسند. در واقع خیلی از افراد توجه کافی و لازم را به ناخن ها ندارند. غافل از اینکه این پوشش کمابیش سخت، نه بی فایده است و نه صرفا جنبه تزیینی دارد.

بریدن یا کوتاه کردن کوتیکول ناخن به سلامتی آنها لطمه می زند

کوتیکول یا قاعده ناخن، همان پوست بسیار نازک و

ادامه مطلب / دانلود

اشتباهاتی که مادرها نباید در ‌مهمانی ها تکرار کنند!

اشتباهاتی که مادرها نباید در ‌مهمانی ها تکرار کنند!

از همان ماه اول بارداری، پای دیگران در کفش شماست. از آقای نانوای محله تان گرفته تا راننده تاکسی، و از خانمی که در صف اتوبوس ایستاده گرفته تا همسایه‌ها و زنان فامیل‌تان، همه به شما می‌گویند چه باید بخورید، چقدر بخوابید، چطور بنشینید و چطور راه بروید و… اما این آموزش‌های خودجوش و مردمی، تنها به دوران بارداری شما محدود نمی‌شود بلکه از همان روزهای اول زایمان و شیردهی، جای خود را در زندگی‌تان باز می‌کنند و گاهی آنقدر پیش می‌روند که احساس می‌کنید مادری کردن همه آدم‌های اطراف‌تان برای کودک شما، گیج، کلافه و سردرگم‌تان کرده است. دید و بازدیدهای نوروزی به آدم‌های اطراف شما فرصتی طلایی برای یاد دادن راه و رسم مادری به شما می‌دهد و گاهی حضور در جمع را برای‌تان به سخت‌ترین کار دنیا تبدیل می‌کند.

از آشنایانی که بدشان نمی‌آید در کارتان دخالت کنند گرفته تا کسانی که تصور نمی‌کنند نصیحت‌های دوستانه‌شان دخالت تلقی شود، همه و همه به شما فشار می‌آورند و مادر بودن را برای‌تان سخت می‌کنند اما نگران نباشید. ما به شما می‌گوییم که کجا باید در مقابل آنها بایستید و چه چیزهایی را به‌خاطر آرامش خود و فرزندتان نباید سخت بگیرید. در ادامه روایتی از چهارتجربه شخصی مادرانه را در این باره می‌خوانید.

کودک آزار نباشید

می‌خواهید فرزندتان شمع مجلس باشد و با نمایش چیزهایی که تازه یاد گرفته است توجه همه را به خود جلب کند؟ برای رسیدن به این هدف، به محض آمدن ‌مهمان‌ها از او می‌خواهید حرکات ورزشی که

ادامه مطلب / دانلود

مردی که قصد خرید آنلاین یک قالیچه را داشت دچار اشتباه جالبی شد و تنها کاری که کرد این بود که آن را در توییتر به اشتراک گذاشت.

یک اشتباه خنده دار در خرید اینترنتی + عکس

شخصی به نام آدام هِس قصد خرید یک قالیچه برای اتاق خوابش را داشت برای همین تصمیم گرفت به صورت آنلاین خرید کند. او با دیدن تصویر یک قالیچه در سایت فروش آنلاین آمازون بلافاصله آن را سفارش داد و منتظر ماند چند روز بعد آن را تحویل بگیرد. اما با صحنه جالبی روبه‌رو شد.

چیزی که به در منزل او پست شده بود یک قالیچه مینیاتوری در ابعاد بسیار کوچک بود. وی که از دیدن این صحنه شگفت‌زده شده بود تنها کاری که توانست بکند این بود که در توییتر خود تصویر قالیچه را منتشر کرد و یادداشت کوچکی برای آن نوشت. او خطاب به فروشندگان آنلاین نوشت “بهتر است سایز محصولات را کنار آن ذکر کنند تا آدم اینگونه دچار اشتباه نشود”.

ادامه مطلب / دانلود

۵ عادت اشتباه کارآفرینان

کارآفرینی همیشه همراه بوده با سختی‌هایی که باعث میشود افراد کمی به دنبال آن بروند؛ داشتن یک برنامه ریزی منظم و پیروی از قوانین سخت در زندگی برای یک کارآفرین موفق شدن، ضروری است؛

در مسیر کارآفرینی نیز توجه به این عادات ضروری و حیاتی است. حتی اگر عادتی دارید که به نظرتان خوب نیست اما مخرب هم نیست سعی کنید در اسرع وقت به رفع و اصلاح آن بپردازید. طی کردن مسیر کارآفرینی به طور بالقوه همراه با ریسک و خطر است و خوب نیست این ریسک را با داشتن برخی عادات ناپسند بیشتر هم بکنید.

در این مقاله با ما همراه باشید و از ۵ عادت خطرناک و مهلک خودتان باخبر شوید که مانعی بزرگ در مسیر کارافرینی‌تان محسوب می‌شوند.
۱. گرفتن تصمیمات سخت را به تعویق می‌اندازید.

سال‌ها پیش کتابی را خواندم با عنوان قورباغه را قورت بده! شاید تاثیر مفهوم کلی این کتاب سال‌ها است که بر زندگی من سایه افکنده و باعث شده بسیاری از تصمیمات مهم و البته سخت زندگی‌ام را در نخستین فرصت بگیرم و به عبارتی از برزخ تصمیم‌گیری خلاص شوم. به عنوان یک کارآفرین احتمالا روزانه با موقعیت‌های زیادی روبه‌رو می‌شوید که باعث ناراحتی و دودلی شما می‌شوند و اسمش را می‌گذارید: یک تصمیم سخت.

اما باید بدانید هر چقدر در برزخ بلاتکلیفی بمانید و با موضوع اصلی مواجه نشوید بیشتر به ضررتان است. عواقب ناخوشایند تصمیم سخت شما هرچقدر هم بد باشد اما یک فایده‌ی مهم دارد و آن فایده این است که شما از نظر روحی و روانی به یک آرامشی رسیده‌اید که یک کار نیمه‌تمام را به سرانجام رسانیده‌اید و تمام شده است.
۲.ارتباطات خوب و هدفمند با سایرین برقرار نمی‌کنید.

بسیاری از کارآفرینان نیاز دارند برای شروع حرکت کسب و کار خود از فن بیان خوب و قدرت مذاکره‌ی قوی برخودار باشند. این که شما نتوانید به نامه‌های دیگران خوب پاسخ دهید یا در مکالمات تلفنی شتابزده و بدون تفکر پاسخگو باشید اعتبار شماو کسب و کارتان را به شکل وحشتناکی پایین می‌آورد. این موضوع در مورد ملاقات‌های حضوری و جلسات کاری به شکل بارزتری مهم جلوه می‌کند.
۳. برنامه‌ریزی را از سبد وظایف روزانه‌تان خارج کرده‌اید.

شاید برای‌تان عادی باشد که در طول یک روز برخی کارها را باید انجام دهید و برخی را نباید انجام دهید. اما این نکته رافراموش نکنید که اهمیت به زمان‌بندی و پایبندی به آن در یک یادداشت‌برداری ساده به شکل برنامه‌ی روزانه می‌تواند کمک شایانی به شما بکند. شما به عنوان یک کارآفرین باید هر روز و هر هفته، تمام کارهای ضروری خود را مرور و آنها را بر حسب اولویت سازماندهی کنید.
۴. می‌ترسید به دیگران بگویید: “نه”.

عادت کردن به تایید دیگران و همواره پاسخ مثبت دادن به آنان یکی از سمی‌ترین و مخرب‌ترین عادات زندگی ما است. اما اگر شما به عنوان یک کارآفرین پا به عرصه‌ی کسب و کار گذاشته‌اید این تابو را کنار بگذارید و هرجا که لازم بو با صراحت بگویید “نه”.

شاید باورتان نشود اما این رفتار به سادگی می‌تواند شما را از افتادن در ورطه‌ی یک خرید و فروش بد، یا استخدام یک آدم نادرست، یا حتی پول قرض دادن به فردی که می‌دانید برای‌تان پس نمی‌آورد نجات دهد.

به راحتی به دیگران نه بگویید و خلاص شوید. این کار شما است و شما حق دارید آنطور که می‌خواهید تصمیم بگیرید و انتخاب کنید.

۵. به تمام ایمیل‌هایی که دریافت می‌کنید پاسخ می‌دهید.

این که شما هر رزو به ایمیل‌تان سر بزنید و از پیامهایی که برایتان رسیده باخبر شوید خیلی خوب است اما اگر این عادت بیش از حد از شما وقت و انرژی بگیرد و بهره‌وری‌تان را پایین بیاورد دیگر نه تنها خوب نیست بلکه سم کارایی و اثربخشی شما محسوب می‌‌شود. نگران نباشید گاهی اوقات برخی پیامها بدون جواب بماند بهتر است. یا اگر فردی جواب پیامش را دو روز دیرتر هم بگیرد اتفاق خاصی نمی‌افتد.

ادامه مطلب / دانلود

جبران شکست های بزرگ

همه انسان ها اشتباه می کنند. در زندگی حرفه ای خود می توانید مشاغل یا فرصت های اشتباهی را انتخاب کنید. این اشتباه ها بر اساس موقعیت افراد تغییر می کند. می توانید در زندگی مرتکب اشتباه هایی بشوید که شما را از بالا به پایین بکشد. بنابراین، جبران چنین اشتباه هایی مساله ساده و کم اهمیتی نیست.

استیو توباک – نویسنده این مطلب – می گوید: من یک بار هارد کامپیوتر رئیس خود را پاک کردم. پس از اینکه او آرام شد به من گفت: می توانی اشتباه کنی اما کاری نکن مجبور به کنار آمدن با آن باشی! این صحبت هنگامی برای من محرز شد که رئیسم فرد دیگری را به جای من به عنوان معاون شرکت برگزید. این مساله باعث شد تصور کنم شکست خورده هستم و باعث ناامیدی من شد.

هیچ چیز به اندازه شکست انسان به دست خود و غرور و حماقت های بیهوده نیست. هر انسانی اشتباه می کند اما نباید این اشتباه ها منجر به تاسف های بزرگ و نابخشودنی شود.

شکست مهم نیست

به قول میلس دیویس – نوازنده مشهور جاز -: «هنگامی که نُتی را اشتباه می زنید، این نت بعدی است که خوب یا بد بودن آن را تعیین می کند.» این جمله ساده درس بزرگی در خود دارد. اگر فقط کمی اعتماد به نفس و شهامت چاشنی کار خود کنید، می توانید اشتباه های بزرگ خود را تا حد زیادی جبران کنید.

با توجه به جمله دیویس می توانید در نتیجه اشتباه های شغلی خود، روند کاری خود را به طور کامل تغییر دهید. شاید مسیر جدید بسیار سازنده تر از روشی باشد که همیشه دنبال کرده اید. با تغییر مسیر حتی می توانید در شغل خود پیشرفت کنید و به مراتب بالاتر برسید.

همه چیز دوباره به نقطه اول باز می گردد

یک اشتباه ساده و از آن مهم تر، یک تصمیم عجولانه و نابخردانه می تواند موقعیت شغلی شما را به خطر بیندازد. با به کار گرفتن توصیه دیویس در شغل خود و برداشتن قدم های درست پس از ارتکاب یک اشتباه، می توان مسیر کاری را از شکست به پیروزی تغییر داد. هر انسانی اشتباه می کند. اگر اشتباه نکند نمی تواند ریسک کند.

در نتیجه اشتباه های خود زانوی غم بغل نگیرید و در غم و تاسف غرق نشوید، بلکه از این اشتباه درس بگیرید و تجربه کنید. با داشتن تجربه در یک مسیر اشتباه، راحت تر می توان مسیر و راه درست را تشخیص داد و پیدا کرد. اگر نُتی را اشتباه نواختید، در نت های بعدی آن را جبران کنید.

 

ادامه مطلب / دانلود

اشتباهات خطرناک در انتخاب همسر

هر کس برای ازدواج معیارهایی دارد که به اعتقاد خودش منطقی و اصولی است اما واقعیت این است که حتی منطقی ترین معیارهای ازدواج هم ممکن است با باورهای غلط و تمایلات اشتباهی ترکیب شوند که چشم شما را روی واقعیت ها ببندند. چطور؟

فرض کنید شما با فردی مواجه شده اید که بخشی از خواسته ها و نیازهایتان را برآورده می کند. آدم جالبی است اما شخصیت او تفاوت های عمیقی با شخصیت شما دارد. با این حال تصمیم می گیرید دل به دریا بزنید و زندگی را با او شروع کنید به این امید که در طول زندگی بتوانید او را تغییر دهید یا شاید همین تفاوت ها تبدیل به جذابیت های زندگی شما شود. تصمیم می گیرید با او ازدواج کنید تا با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را که به دلیل محرومیت ها و مشکلات دوران کودکی اش به وجود آمده تغییر دهید. یا او را زیر پر و بال تان بگیرید و بهش اعتماد به نفس دهید و تشویقش کنید تا به راه درست بیاید. اینجاست که شما درگیر یک باور غلط شده اید: تغییر دادن همسر بعد از ازدواج و نادیده گرفتن مشکلات موجود به امید معجزه ای که در آینده رخ دهد و اوضاع را عوض کند!

اما باورهای غلط به همین جا ختم نمی شود. شما گاهی خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می شوید که در جایگاه قدرت قرار دارند. یا به خاطر موقعیت شغلی شان برجسته اند، یا جذابیت ظاهری شان، محبوبیت شان در جمع و سایر ویژگی هایشان آنها را برجسته کرده است. این فرد کسی است که هر فرد دیگری دوست دارد با او ازدواج کند اما واقعیت این است که هر کسی باید با فردی که برای زندگی با او مناسب است، ازدواج کند! تناسب در ازدواج بر هر گرایش و تمایل دیگری ارجحیت دارد و کسی که هر مرد و زن دیگری در آرزوی ازدواج با او باشد، تنها با فردی در حد و اندازه های خودش خوشبخت خواهد بود.

اشتباه بعدی وقتی رخ می دهد که شما با کسی ازدواج می کنید که معتقدید خودش خوب است اما شرایط خوبی ندارد، خودش خوب است اما خانواده خوبی ندارد و… یعنی بین فرد مورد نظر با شرایط یا موقعیت واقعی او یک مرز قائل می شوید. در صورتی که هر کدام از ما همان چیزی هستیم که به نظر می رسیم. مردی که خوب است اما شغل ندارد، یا در حال حاضر اعتیاد دارد، همسر مناسبی نیست. زنی که خودش خوب است اما فعلا افسردگی دارد گزینه مناسبی برای ازدواج شما نخواهد بود. یادتان باشد ما ناجی نیستیم. شما ازدواج می کنید تا همراه و همدل و شریک زندگی داشته باشید نه این که کسی را از بدبختی نجات دهید. اعتیادش را درمان کنید، تنهایی اش را پایان دهید یا ضعف هایش را بپوشانید. اگر قرار است چنین نقشی برای فرد مقابل ایفا کنید، شما مددکار او هستید نه همسرش. و بعد از مدت کوتاهی از تلاش برای نجات خسته خواهید شد و زندگی تان را خسته کننده و عذاب آور خواهید دید.

باور غلط بعدی را کسانی دارند که معتقدند ازدواج تمام و کمال به قسمت بر می گردد و به همین دلیل دور مشورت و مطالعه و تحقیق را خط می کشند. آنها به جای تحقیق استخاره می کنند و به جای مشورت می گویند: یا نصیب و یا قسمت! و صرفا با توجه به کلیات پیش می روند تا در زندگی مشترک بالاخره راهشان را پیدا کنند. برای این افراد، ازدواج یعنی یک تقدیر از پیش تعیین شده نه یک انتخاب.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه عذرخواهی کنم؟

این سوالی است که وقتی بحث و جدالی رخ می دهد ممکن است در ذهن هر کدام از طرفین پیش آید.این مقاله حتما به شما کمک خواهد کرد.

چه وقت، چرا و چگونه باید عذرخواهی کرد؟

به آخرین نفری که از شما عذرخواهی کرد و نپذیرفتید، فکر کنید. اصلا شاید آخرین نفری که عذرخواهی کرد و پذیرفته نشد، خودتان بودید. اما چرا؟ فکر می‌کنید مشکل از نحوه عذرخواهی شما بوده یا از سخت‌گیری طرف مقابل‌تان؟ آنچه این هفته در صفحه «موضوع ویژه» می‌خوانید، مسیری است برای یک عذرخواهی درست و اصولی که به احتمال قوی، می‌زند به هدف! خلاصه، اگر شما هم با معذرت‌ خواهی مشکل دارید، مطالب زیر را بخوانید.

یک، دو، سه، عذرخواهی

عذرخواهی موثر، آداب و دستوالعمل‌هایی دارد که در عمل آن‌قدرها که فکر می‌کنیم، ساده نیست. عذرخواهی صحیح، راه و رسم خودش را دارد. یعنی اجزای مشخصی دارد که اگر حق هر یک از این اجزا به درستی ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذیرفته نشدن عذرخواهی ما زیاد است.

۱- پذیرش از درون

اول از همه باید در درون خودمان بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم و باید مسئولیت اشتباه‌مان را قبول کنیم.

۲- اشتباهاتت را نام ببر

در معذرت‌خواهی باید از اشتباه‌مان اسم ببریم. مثلا چنین کلماتی برای یک عذرخواهی مناسب نیستند: «اگر باعث آزارتان شده‌ام، ببخشید … ‌اگر به هر دلیلی از دست من دلخور شده‌ای، ‌معذرت می‌خواهم…» بهتر است دقیقا به اشتباه‌تان اشاره کنید. مثلا: «من واقعا اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش. . .»

۳- خوب توضیح بدهید

می‌تواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند. مثلا ممکن است توضیحاتتان چیزهایی از این قبیل باشد: «خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بیماری مادرم مشغول بود، حواسم نبود، و قول می‌دهم که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.»

۴- قصدتان خیر باشد

بخش مهمی از توضیح ما باید به همین نکته اشاره کند که آنچه مرتکب شده‌ایم، عمدی نبوده و قصد توهین و بی‌احترامی نداشته‌ایم. این اشاره، به شخصی که از ما رنجیده، اجازه می‌دهد که دیگر در مقابل ما احساس راحتی کند و در برابرمان موضع خصمانه نگیرد.

۵- صادقانه و صمیمانه حرف بزنید

تا زمانی که ما به شرم و احساس گناه و پشیمانی خودمان اعتراف نکرده‌ایم، معمولا طرف مقابلمان متوجه نمی‌شود که آیا ما از عمل مان واقعاً پشیمانیم یا نه. حس نگرانی و شرمندگی ما به هنگام عذرخواهی، به فرد مقابل‌مان می‌فهماند که ما بیمناکیم که مبادا رابطه‌ دوطرفه‌مان به هم بریزد و این اظهار شرمندگی، در واقع، یک احترام مضاعف به شخصی است که از ما رنجیده است.

۶- جبران کنید

عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرت‌خواهی‌کننده، احساس شرمندگی‌اش را به زبان بیاورد. در عذرخواهی، اگرچه کلمات خیلی مهم‌اند اما معمولا کفایت نمی‌کنند. بیان صریح اینکه: «به من بگو چه کار کنم تا از من بگذری و مرا ببخشی؟» در خیلی از موارد، لازم است.

۷- هدیه بدهید

تهیه یک هدیه مناسب هم تأثیر یک عذرخواهی شفاهی را چند برابر می‌کند. عذرخواهی، خیلی بزرگ‌تر از آن چیزی است که اغلب‌مان فکر می‌کنیم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جای خود اما باید قبول کرد که عذرخواهی می‌تواند از ارزش‌های انسانی هم پاسداری کند. چه بین دو نفر، چه بین چند نفر و چه بین دولت‌ها و ملت‌ها.

چه زمانی عذرخواهی کنیم؟

برای یک رنجش ساده، مثلاً وقتی که حرف کسی را قطع می‌کنیم و اصطلاحاً وسط حرفش می‌پریم، اگر بلافاصله عذرخواهی نکنیم، ممکن است دیگر دیر شود و عذرخواهی‌مان تأثیرش را از دست بدهد. برای یک دلخوری شدید، مثلاً بابت اینکه یک نفر را در جمع تحقیر کرده‌ایم، عذرخواهی بلافاصله صورت خوشی ندارد.

حتی کار را بدتر می‌کند چون حواس همه ی جمع روی آن موضوع متمرکز می‌شود و دلگیری فرد را از ما بیشتر می‌کند. برای عذرخواهی در چنین مواردی، باید سنجیده‌تر و حساب‌شده‌تر اقدام کنیم اما بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی مؤثر، این است که ما (به غلط) تصور کنیم که معذرت‌خواهی نشانه‌ای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی‌مان می‌شود. اینکه وقتی کسی را رنجانده‌ایم، اصلا به روی خودمان نیاوریم و بگذاریم زمان همه چیز را حل کند، خام‌ترین تصمیم ممکن است. عذرخواهی نمادی از استحکام شخصیتی است. نمادی از صداقت است چرا که صادقانه اعتراف می‌کنیم ما اشتباه کردیم.

نمادی از سخاوت است چرا که می‌خواهیم با شکستن خودمان، یک رابطه ویران را بازسازی کنیم. نمادی از جسارت است چرا که این ریسک وجود دارد که طرف مقابل‌مان اصلا عذرمان را نپذیرد و حرمت‌مان را بشکند اما آموزه‌های دینی به ما آموخته‌اند تا زمانی که حواس‌مان باشد که ما آدم‌هایی جایزالخطا هستیم و روی زمین خدا، خودمان را با خدا اشتباه نگیریم، هنوز نشانه‌هایی از خیر و صلاح در ما وجود دارد. در بحث معذرت‌خواهی، تصویر و تصوری که آدم‌ها از خودشان دارند، خیلی مهم است. هر وقت که این تصویر و تصور مخدوش شود، معمولا یک رنجشی به وجود می‌آید که اگر بخواهیم آن را از بین ببریم، باید برویم سراغ عذرخواهی.

در نظر بگیرید که شما خودتان را کارمند نمونه یک اداره می‌دانید. هر روز صبح، سر وقت به سر کارتان می‌آیید و وظایف کاریتان را به درستی انجام می‌دهید اما یک روز، رییس اداره بدون هیچ دلیل مشخصی، از کار شما در مقابل سایر همکارانتان انتقاد می‌کند یا توبیختان می‌کند. قطعا می‌رنجید چرا که احساس می‌کنید تصویر و تصوری که خودتان از خودتان داشته‌اید، در ذهن رییس تان و حتی در ذهن خودتان مخدوش شده است. دوای چنین رنجشی ـ و چنین رنجش‌هایی ـ فقط و فقط عذرخواهی است اما نه هر عذرخواهی ساده و ساختگی بلکه یک عذرخواهی صحیح.

 

ادامه مطلب / دانلود

7 تیپ مردانه که خانم ها عاشقش هستند!

آیـا تـا به حال فکر کرده اید که چرا همیشه بعضی از مردها در ارتـبـاطات خود با خانم‌ها از سایرین موفق تر هستـند؟ گــروه خاصی از مردها وجود دارند که خانم‌ها به هیچ وجه نمی‌تـوانند از آنها اجتناب کنند و این امر هیچ ارتباطی به چهره‌های زیبا و یا تناسب اندام آنها ندارد. حقیقت این است که خانمها به گروه ویژه ای از خصوصیات اخلاقی مردها علاقمند هستند و طبیعتا بـسـمت کسانی کشیده می‌شوند که آن ویژگی‌ها را دارا باشند.

در اینجا هفت مورد از این ویژگی‌های “ایده آلیستی” و توضیح آنکه چرا خانم‌ها عاشق این خصوصیات هستند را برای شما ذکر می‌کنیم. البته نباید خود را به یکباره تغییر دهید و و شخصیت خود را به طور کامل عوض کنید. شاید برخی از این صفات مناسب حال شما نباشند، توجه داشته باشید که خانم‌ها به سادگی متوجه تناقض موجود در شما خواهند شد.

از بین تمام ویژگی‌ها چند موردی را که بیشتر با شما سازگاری دارد، انتخاب کنید و سعی کنید هر یک از آنها را در وجود خود پرورش دهید. شاید در حال حاضر هم بعضی از آنها در وجود شما یافت شود اما با نگاه کوتاهی که به نوشته های زیر می‌اندازید متوجه خواهید شد که خانم‌ها به دنبال چه چیزی در شما هستند، این امر موفقیت شما را تضمین خواهد کرد.

1. مرد رمانتیک
آقایی که به عشق کلاسیک اعتقاد داشته باشد، دائما برای همسرش گل و شکلات بخرد، بر سر میز شام شمع روشن کند، برای اینکه نشان دهد به یاد اوست با وی تماس تلفنی بگیرد، به چشمان بانوی خود خیره شود و احساسات قلبی خود را به بیرون بریزد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
خانم‌ها نیاز دارند که مورد احترام قرار گیرند و یک مرد رمانتیک این نیاز زن‌ها را برآورده می‌سازد. این مرد با ژست‌های رمانتیکی که به خود می‌گیرد به خانمش نشان می‌دهد که دوستش دارد، و در مقابل خانم نیز برای تلافی گرایشات رمانتیک خودش را در طبق اخلاص قرار می‌دهد.

2. مرد با اعتماد به نفس
او کاملا مطمئن است و به خود اعتماد کامل دارد، مردم او را به عنوان یک فرد مثبت می‌شناسند و تجلی قدرت و اراده است (البته توجه داشته باشید که مردهای خودبین و از خود راضی شامل این گروه نمی‌شوند) به ارتباط خانم‌ها با سایر مردها حسادت نمی‌ورزند و اصلا احساس نمی‌کنند که ممکن است به وسیله دوستان مذکر و یا همکاران خانم تهدید شوند.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
زن‌ها جذب مردهای مطمئن می‌شوند. اگر خود را بزرگ تصور کنید بدون شک چنین تصوری در فرد مقابل نیز ایجاد خواهد شد. یک مرد با اعتماد به نفس به دنبال تایید و تمجید خانم‌ها نیست و همین امر باعث می‌شود که بیشتر مورد توجه آنها قرار بگیرد.

3. مرد هنرمند
یک مرد هنرمند خودجوش که در وضعیت امروزی زندگی می‌کند و برای اظهار عشق و علاقه اغلب از خلاقیت خود استفاده می‌کند مثلا برای خانم شعر می‌سراید و یا یک نقاشی زیبا می‌کشد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
تمام زن‌ها دوست دارند احساس کنند که خاص و بی همتا هستند و چه راهی بهتر از اینکه شما او را الهه و منبع الهام خود قرار دهید. او شیفته ذهن خلاق مردهای هنرمند است خصوصا هنگامیکه او را نیز با هنرشان در می‌آمیزند.

4. مرد خارجی
این مرد از یکی از کشور‌های دور دست خارجی می‌آید و دارای لهجه شیرینی است. او دید متفاوتی نسبت به دنیا دارد. روابط اجتماعی و رفتارهای روزمره اش اندکی عجیب و غریب به نظر می‌رسند اما با وجود همه این حرف‌ها باز هم به دل می‌نشیند و بسیار جذاب است. البته برای اینکه جزء این دسته محسوب شوید حتما لازم نیست که خارجی باشید بلکه اگر با چند زبان مختلف آشنایی داشته باشید و زیاد سفر کنید همان مقدار محبوبیتی را که یک خارجی می‌گیرد می‌توانید به خود اختصاص دهید.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی. هیچ چیز دیگری را نمیتوان در این مورد ذکر کرد. تنها راز، گفتن جمله ای با لهجه ای زیبا است که خانم‌ها را جذب می‌کند و مرد مورد نظر را برای او دلکش و فریبنده می‌سازد و اغلب نیز خانم‌هایی این مرد‌ها را انتخاب می‌کنند که در مورد دنیا کنجکاو هستند. البته تمام جاذبه‌های دنیا در مقابل قرار گذاشتن با یک چنین مردی هیچ است.

5. مرد آزاد و رها 
این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه می‌دهند که باد آنها را به هر کجا که می‌خواهد ببرد که معمولا هم به مکان‌های جالب و سرگرم کننده ای کشیده می‌شوند. او موتورسواری می‌کند، از کار خود می‌زند تا با شما در کوچه‌ها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
تمام خانم‌ها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد می‌شود و آرزو می‌کند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه می‌کند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هر چند می‌داند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.

6. مرد زیرک و بامزه
صحبت‌های این مرد انسان را به وجد می‌آورد او تنها مردی است که به حرف‌های شما نیز گوش می‌دهد. این مرد باعث می‌شود که خانمش بخندد و با احساس شوخ طبعی و بذله گویی خود برای او شادی به بار می‌آورد. او برای جذب خانم‌ها از سیاست خنداندن و سرگرم کردن استفاده می‌کند. این مرد می‌تواند ساعت‌های متمادی با خانمش گفتگو کند بدون اینکه او را خسته و کسل کند.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
با گذشت زمان موهای شما شروع به ریزش می‌کنند و عضلات محکم بدنتان نرم می‌شوند اما اگر بتوانید او را همچنان سرگرم نگه دارید برنده میدان خواهید بود. گفتگو و تبادل نظر عامل مهمی در ادامه ارتباط است، اگر به او نشان دهید که دارای این ویژگی می‌باشید او خیلی سریع به دام شما اسیر می‌شود.

7. مرد با ملاحظه
او مردی است که در ماشین را باز می‌کند، صندلی را برای او بیرون می‌کشد، پول شام را حساب می‌کند، مطمئن می‌شود که خانم حتما دسر خود را سفارش دهد و همیشه با یک بیان منطقی و مودبانه برای بیرون رفتن از او در خواست می‌کند، هنگام بازگشت او را تا درب منزل همراهی می‌کند، برای احساسات او ارزش قائل است و می‌داند که چه موقع برای رفتن به منزل آمادگی دارد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
غافلگیر شدید؟ احتمالا فکر نمی‌کردید که یک مرد خوب و با فکر مورد توجه خانم‌ها قرار بگیرد. زمانیکه زن‌ها مردهای بد و بی ادب و شرور و کسانیکه به خود زحمت تلفن زدن را هم نمی‌دهند و بسیار بی توجه هستند را ملاقات می‌کنند، مجددا اولویت‌های خود را از نو می‌چینند. البته خانم‌ها نیازمند رشد عقلی و بلوغ فکری هستند تا بتوانند به این نتیجه دست پیدا کنند. اما بالاخره تمام دخترخانم‌ها متوجه می‌شوند که مردی را باید انتخاب کنند که با آنها در طول یک رابطه دراز مدت خوب رفتار کند.

 

ادامه مطلب / دانلود

زنان از همسر ایده آل خود چه انتظاراتی دارند؟

آهای آقایان، می‌دانید همسرانتان از شما چه انتظاری دارند؟ تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید؟ این راهنمایی است که به شما می‌گوید همسران‌تان چه توقعاتی از شما دارند و چگونه می‌توانید همسری ایده‌آل باشید.

1. به عواطف او احترام بگذارید
بگذارید گریه کند. زنان همیشه قدردان مردهایی هستند که به عواطف و احساسات‌شان اهمیت می‌دهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه می‌کند به او دستمال تعارف کنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه می‌شود.

2. اهمیت آنچه می‌پوشید
با نظر او لباس بپوشید. مدها می‌آیند و می‌روند اما توجه یک مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یک زن حائز اهمیت است. باید سعی کنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را می‌پسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواسته‌اش توجه کنید.

لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می‌گویند این یکی از اولویت‌های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می‌شود مردها قوی‌تر و جالب‌‌تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربان‌تر نشان دادن شما کمکی نمی‌کند.

3. از خودگذشتگی هیچ وقت از مد نمی‌افتد
یک مرد سنتی باشید. زمانی که پای عواطف به میان می‌آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می‌دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی می‌توانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابه‌جا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می‌کنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.

4. اشتباهات خود را پنهان نکنید
شجاع باشید، اعتراف کنید. می‌خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند که با ملاحظه و متفکر باشد، به خصوص وقتی می‌دانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه می‌تواند اعم از بدخلقی یا بی‌توجهی به آنها به دلیل خستگی از کار باشد. آنها مشتاقند ببینند که شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباه‌تان اعتراف کنید.

5. نقش حلال مشکلات را بازی نکنید
گوش کنید، راه‌حل ارائه ندهید. وقتی چیزی همسرتان را آزار می‌دهد او گوش شنوای شما را می‌خواهد نه نصیحت. مردها فکر می‌کنند باید همه چیز را حل کنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یک زن گوش سپردن به حرف‌هایش مانند معجزه‌ای عمل می‌کند که به عمیق‌تر شدن رابطه کمک می‌کند.

6. سر تکان دادن کافی نیست
با دقت گوش کنید. خانم‌ها واقعا دوست دارند بدانند که به حرف‌هایشان توجه می‌کنید. کافـی نیست سر تکان دهید و وقتی مکث می‌کنند منتظرند عکس‌العمل شما همراه با توجه کامل باشد. مثلا اگر از کارفرمای خود شکایت می‌کنند دوست دارند چیزهایی از زبان شما بشنوند از قبیل: متاسفم که روز سختی داشتی یا چه بد، نگران نباش و… یادتان باشد سعی کنید در ارائه راه‌حل شتاب نکنید.

7. تقلید می‌تواند نشانه علاقه باشد
نشانه عشق را از یاد نبرید. همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقه‌اش را به شما نشان می‌دهد. مثلا او ممکن است غذایی را که باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقه‌تان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.

8. به یک بار گفتن اکتفا نکنید
چند بار بگویید، نه یک بار. بد نیست گاهی ویژگی‌های فردی مثبت او را گوشزد کنید. مثلا از زیبایی‌اش تعریف کنید و بدون اینکه به شما بگوید تغییرات ظاهری‌اش را تحسین کنید. تغییراتی از قبیل کاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند کوچک هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقه‌مند می‌کند.

9. از رابطه‌تان صحبت کنید
فرصتی برای صحبت فراهم کنید. وقتی او می‌خواهد سر صحبت در مورد روابط‌تان را باز کند لزوما قرار نیست مشکلی را مطرح کند. روانشناسان معتقدند که زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترک، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور کلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند که این نشانه خوبی است. یک صحبت صادقانه دونفره می‌تواند یک زوج را به هم نزدیک‌تر می‌کند.

10. با او چشم در چشم صحبت کنید
چشم در مقابل چشم. شما به عنوان یک مرد ممکن است ترجیح بدهید در کنار همسرتان نشسته و با او صحبت کنید اما او اغلب ترجیح می‌دهد با شما رودررو باشد. تماس چشمی در حین مکالمه باعث افزایش علاقه بین شما به عنوان یک زوج خواهد شد.

11. لحظه را از دست ندهید
گاهی شما فرمان را در دست بگیرید. نگذارید او همیشه پیش‌قدم شده و سرحرف را باز کند. اگر به شما فرصت صحبت کردن می‌دهد سعی کنید از آن استفاده کرده و بحث را هدایت کنید هرچند موضوع ساده‌ای باشد. توجه به موضوع بحث و به نتیجه رساندن آن برای او بسیار حائز اهمیت است.

12. حفظ رابطه صمیمی اصلا سخت نیست
چرا شاعر نمی‌شوید؟ همسرتان همیشه خواستار محبت و عشق شماست. فرقی نمی‌کند 2 ماه از ازدواج‌تان گذشته باشد یا 20 سال. تقدیم یک شاخه گل، دعوت به یک شام ساده، چند بیت شعر، حتی اگر کلیشه‌ای به نظر برسد باعث ایجاد صمیمیت بیشتر می‌شود. به گفته روانشناسان زنان از ابراز علاقه‌هایی اینچنین ساده لذت برده و قدردان آن خواهند بود و این قدردانی را همیشه ابراز خواهند کرد.

 

ادامه مطلب / دانلود

چطور از اشتباهات گذشته تجربه کسب کنیم؟

مثل بسیاری از مدیران عامل، من هم از سرویسی استفاده می‌کنم که وقتی در خبرها به اسم شرکتم اشاره می‌شود، آن خبر برای من ایمیل شود. صبح روز نهم نوامبر 2009 اولین تیتر خبری که مشاهده کردم این بود: «کالسکه‌های شرکت مک لارن مرجوع شد.»

در متن این خبر آمده بود که شرکت مک لارن که من از سال 2001 مدیر عامل آن شده بودم، تعداد یک میلیون از کالسکه‌های تولیدی خود را که موجب جراحت دست 12 کودک شده، مرجوع کرده است. اطلاعاتی که در خبرها آمده بود درست بود، اما انتظار نداشتم این خبر را در روزنامه‌های آن روز بخوانم.

بعد از راهنمایی‌هایی که از کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی (CPSC) دریافت کرده بودیم، قصد داشتیم در روز دهم نوامبر بیانیه‌ای در مورد این موضوع صادر کنیم، اما خبرهایی که منتشر شده بود، همه چیز را جلوتر از برنامه‌ریزی ما فاش کرد و به عقیده من، این روند ناعادلانه و نادرست بود. مک لارن هشداری را مبنی بر جمع کردن کالسکه‌های مشکل دار خود از بازار دریافت نکرده بود و ما با توجه به افزایش گزارش‌هایی که از زخمی شدن، کبود شدن و بریدن دست بچه‌ها به علت گیر کردن در لولای زین دو نوع از مدل کالسکه هایمان دریافت کرده بودیم، داوطلبانه برای حل این مشکل واکنش نشان داده بودیم.

این اتفاق‌ها تنها در آمریکا و تنها با دو مدل از کالسکه‌های ما رخ داده بود. ما به مدت چند ماه با کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی همکاری کرده بودیم تا طرحی را ایجاد کنیم که صاحبان این کالسکه‌ها را از خطر موجود آگاه کنیم و برای کسانی که می‌خواهند و هر مدل از کالسکه‌های ما را خریداری کرده‌اند، پوشش‌های محافظ تهیه کنیم.

این بدون شک بهترین کار ممکن بود، اما خبری که علیه ما منتشر شده بود، به هیچ یک از این موارد اشاره نکرده بود. همچنین توضیحی نداده بود که کلیه کالسکه‌های موجود در بازار عملا لولاهای مشابهی دارند.

آن روز صبح، به سرعت به سوی دفتر کارم رفتم و همه مدیران اجرایی ارشد شرکت و نیز تیم پروژه مرجوعی‌ها را فراخواندم تا در مورد جوابگویی به این خبر صحبت کنیم. اولین دغدغه من این بود سوءتفاهمی را که به سرعت در حال انتشار بود، تصحیح کنم. دیگر مجراهای خبری هم به این موضوع پرداخته بودند. کم کم تماس مشتری‌هایمان شروع شد و بسیاری از آنها به وضوح ناراحت و نگران بودند.

ما امیدوار بودیم که فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها، به مردم در مورد ریسک‌های بزرگ‌تر استفاده از هر کالسکه‌ای آگاهی دهد، نه فقط مشکل لولاها. در عوض، ما مجبور شدیم دفاع از برندمان را آغاز کنیم، اما بدون تایید CPSC تمایلی به اظهار نظر عمومی نداشتیم. بنابراین با آژانس تماس گرفتیم تا ببینیم آیا می‌توانیم بیانیه مان را زودتر منتشر کنیم یا نه. چند ساعت طول کشید تا آژانس پاسخ مثبت به ما بدهد، اما تا آن زمان ما هم تلاش خودمان را متوقف نکرده بودیم.

همچنین با مشکل بزرگتر و زیان‌آورتری روبه‌رو بودیم. کارشناسانی که به ما مشاوره می‌دادند – از جمله CPSC – ارزیابی کرده بودند که در 30 روز اول طرح جمع آوری کالسکه ها، ما حدود 50 هزار درخواست پوشش محافظ دریافت می‌کنیم که 5 درصد از کل یک میلیون کالسکه‌ای که در بازار داشتیم را دربرمی گرفت. به منظور محکم کاری، خودمان را برای دو برابر این تعداد آماده کرده بودیم.

یعنی کارمندان بیشتری را برای مدیریت سفارش‌های تلفنی، ایمیل‌ها و اجرای کار استخدام کردیم و ظرفیت رایانش ابری (Cloud Computing) را طوری تنظیم کردیم تا از بار اضافی وب‌سایت‌مان جلوگیری کنیم. اما در روز نهم نوامبر که آن خبر منتشر شد، هیچ یک از اینها آماده نبود. در واقع ما در این زمینه غفلت کرده بودیم و باید پیش‌بینی فاش شدن این خبر را می‌کردیم و حداقل آمادگی آن را در خودمان ایجاد می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد و باعث شد هزاران والدین نگران با ما تماس بگیرند، اولین اتفاقی که افتاد این بود که سیستم‌های ارتباطی ما دچار اختلال شد. کسانی که تماس می‌گرفتند، مدت‌ها با بوق اشغال مواجه می‌شدند، ایمیل‌های آنها به ما نمی‌رسید و وب سایت شرکت از کار افتاد.

من و همکارانم مجبور شدیم از موبایل‌ها و ایمیل‌های شخصی مان برای ارتباط با هم استفاده کنیم تا به ارزیابی موقعیت به وجود آمده بپردازیم. تیم IT شرکت هم بی‌وقفه کار می‌کرد تا سیستم‌های ارتباطی را به شرایط عادی برگرداند. خیلی زود دریافتیم که به هر چیزی بیش از برنامه ریزی‌هایی که انجام داده بودیم، احتیاج داریم. مثلا 10 کارمند اضافی استخدام کرده بودیم، اما به 40 نفر احتیاج داشتیم، یا 125 هزار پوشش محافظ برای کالسکه‌ها تولید کرده بودیم، اما بیش از سه برابر آن تعداد نیاز داشتیم.

در شرایطی قرار گرفته بودیم که باید نیازهایمان را اولویت‌بندی می‌کردیم و البته ناامیدی ما به اوج خود رسیده بود. طبق برنامه‌ریزی ما پاسخگویی به کالاهای مرجوعی قرار بود ظرف چند ماه صورت گیرد، اما اکنون شرایط ورزشکاری را داشتیم که ناگهان مجبور شده مسابقه مهم خود را یک روز زودتر انجام دهد.

این شرایط نفسگیر، دو هفته ادامه داشت و بعد از آن تقریبا کلیه ارتباطات ما با مشتری به وضعیت اول برگشت و توانستیم پوشش‌های محافظ اضافی را از مراکز تولید به فروشگاه هایمان در نقاط مختلف با هواپیما منتقل کنیم.

ایمنی، اولویت اول

فراخوان جمع آوری محصول، به خصوص به دلایل ایمنی برای من خیلی دردناک بود. اولویت اول مک لارن همیشه حفظ ایمنی بوده است. مردم همیشه قیمت بالا و زیبایی کالسکه‌های ما را با مدل‌های مشابه در بازار مقایسه می‌کنند، اما این موضوع به این دلیل است که کالاهای ما با قوی‌ترین و بهترین مواد اولیه ساخته می‌شوند و با بالاترین استانداردهای صنعتی آزمایش می‌شوند؛ حتی با اینکه برای این موضوع ملزومات قانونی در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر وجود ندارد. اما از نظر ما، مهم نیست کودک در کجا زندگی می‌کند، بلکه امنیت او باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.

مشکل صنعتی جهانی

مک لارن به دلیل این تعهد به کیفیت بالا، موفقیت بزرگی را نصیب خود کرده است. مک لارن برندی برجسته با دفاتر مهندسی در هنگ‌کنگ، مرکز طراحی در انگلستان، برون سپاری تولید و شبکه توزیع گسترده در مناطق مختلف جهان است.

چنین ساختاری به روش‌های مختلف به شرکت کمک کرده است.

همیشه متمرکزسازی تولید و مدیریت برند، پایداری کیفیت را تضمین می‌کند، در حالی که فروش داخلی و تیم‌های ارتباطی می‌توانند تصمیم بگیرند که چه استراتژی‌هایی برای بازارهای آنها بیشترین کاربرد را دارد، اما طی بحرانی که در آمریکا برای ما به وجود آمد، عدم وجود یک بدنه مدیریتی همه جانبه، همکاری جهانی را مشکل کرده بود.

تاخیری که ناخواسته بود

چند ماه قبل از انتشار آن خبر و بعد از اینکه ما با افزایش گزارش‌های مربوط به صدمات بدنی در آمریکا مواجه شدیم، یک تیم تحقیقاتی تعیین کردیم که به موضوع رسیدگی کند. پس از مشاوره‌های فراوان و همفکری با دیگر مدیران شرکت در سراسر جهان، تصمیم گرفتیم دو روش را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه در دفترچه راهنمای کلیه کالسکه‌های تولیدی شرکت در سراسر دنیا، بندی به عنوان هشدار در مورد نحوه استفاده را اضافه کنیم. دوم اینکه، به گروه‌های ناظر و قانون گذار در آمریکا و دیگر بازارهای مناسب نزدیک شویم.

در نتیجه گزارشی به CPSC فرستادیم و از آنها درخواست برگزاری جلسه کردیم. چند هفته بعد، آژانس روز 12 اوت را برای برگزاری جلسه تعیین کرد و ما مجبور شدیم کلیه مهندسین و مدیران اجرایی شرکت را از تعطیلات تابستانی گرد هم آوریم. در روز جلسه تصمیم گرفتیم تا ماه سپتامبر پوشش‌های محافظی برای لولای کالسکه‌ها تهیه کنیم و چون اقدام ما به مرجوع کردن کالا داوطلبانه بود، طبق برنامه‌ریزی ما این کار سه هفته زمان می‌برد.

اما رفت و آمد مکرر به مکان CPSC کار ما را به تاخیر‌انداخت و مجبور شدیم تاریخ دهم نوامبر را برای انتشار بیانیه تعیین کنیم. البته هدف ما فقط مرجوع و اصلاح کردن کالسکه‌ها نبود، بلکه قصد داشتیم والدین را نسبت به مسائل امنیتی کودکان بیشتر آگاه کنیم. بنابراین، چند ماه منتهی به 10 نوامبر را در امور مختلف سرمایه‌گذاری کردیم، از جمله: کارشناسان ایمنی محصول، تولید و حمل و نقل پوشش‌ها، مدیران مشاور پروژه با مدارک MBA برای نظارت بر مرجوعی ها، توسعه دسترسی به خرده‌فروشان و همان طور که قبلا گفتم، استخدام نیروهای اضافی.

اشتباهات ما چه بود؟

ما اشتباهات زیادی داشتیم. اگر مشاوران خوبی بکار گرفته بودیم، می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که یک افشاگری رسواگرایانه، چقدر زود و ساده می‌تواند رخ دهد و در آن صورت یک استراتژی جامع برای واکنش به هر سناریوی ممکن آماده می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد، واکنش ما کاملا بداهه بود. در آن روز، گذشته از مصاحبه با تلویزیون محلی، با هیچ یک از نمایندگان مطبوعات هم صحبت نکردم. چند روز پس از آن، مصاحبه‌ای با روزنامه فایننشیال تایمز داشتم، اما حتی این ارتباط محدود انتقاد فراوان مطبوعات را برانگیخت (اینکه آقای رستگار چرا در میان بحران کالاهای مرجوعی خود، فرصت مصاحبه کردن دارد؟). بنابراین من و همکارانم به اشتباه تصمیم گرفتیم به هیچ وجه مصاحبه نکنیم.

بدون شک، واکنش تند احساسی و کاهش فروش جهانی ما قابل پیش‌بینی بود. گزارشگران، قانون‌گذاران و مصرف‌کنندگان در کانادا، بریتانیا، اروپا و ژاپن می‌پرسیدند که چرا مک لارن فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها را در کشورهای آنها اعلام نکرده است. در حقیقت، ما در مورد اقدام در سطح جهان از CPSC مشورت خواسته بودیم. پاسخ آنها این بود که جراحت‌ها در آمریکا اتفاق افتاده و مربوط به شعب شرکت در آمریکا است.

ما نسبت به این نگرش تردید داشتیم، اما توصیه CPSC را رعایت کردیم. اما در واقع، این تصمیم اشتباه بود. مهم‌ترین دلیل آن این بود که فراخوان «مرجوع کردن» کالاها در کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. مثلا در آمریکا به معنی انجام یک کار اصلاحی است، مثل ما که می‌خواستیم پوشش‌های محافظ لولا به کالسکه‌ها اضافه کنیم. اما در انگلستان این مفهوم یعنی کالایی معیوب است و باید تعویض شود یا مبلغی که بابت آن پرداخت شده، پس داده شود.

پاسخ منفی ما مثل انفجاری از یک بازار به بازار دیگر سرو صدا به پا کرد و به دلیل عدم متمرکزسازی مدیریت مک‌لارن، هماهنگ‌سازی یک پاسخ جهانی کار دشواری بود. توزیع‌کننده ما در کانادا از انجام هر کاری سلب مسوولیت کرده بود. شعبه انگلستان از ارتباط با رسانه‌ها خودداری می‌کرد.

همچنین در حین بحران ما یک موسسه روابط عمومی را به کار گرفته بودیم که این کار ما هم اشتباه بود. توصیه این شرکت – از پیشنهاد عذرخواهی کردن گرفته تا محدود کردن حضور فیزیکی من در رسانه‌ها به دلیل لهجه غیرانگلیسی – با تمایل ما برای دفاع علنی از کالاهایمان و ارتباط مستقیم با مشتریان، سازگار نبود.

درس‌های ارزشمند

آن روزهای بحران، با اینکه یکی از سخت‌ترین دوران زندگی کاری من و البته تاریخ مک لارن بود، اما درس‌های خوبی از آن فراگرفتم؛ درس‌هایی در مورد خودم، نقشم به عنوان مدیر عامل و روش‌های مدیریت یک شرکت بزرگ جهانی.

اول اینکه، به این نتیجه رسیدم که باید کلیه سهام‌داران، خرده‌فروشان، مشتریان و کارمندان شرکت را تحسین کنم، چرا که رفتار آنها بسیار هوشمندانه، منطقی و دلگرم کننده بود. حتی در اوج بحران، بسیاری از والدین بیانیه‌های حمایتی صادر کرده بودند. در ضمن، کارمندان شرکت که تحت فشار کاری شدیدی قرار داشتند، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان دادند و بسیاری از افرادی که به دلیل رفع بحران آنها را استخدام کرده بودیم، هنوز هم با ما کار می‌کنند.

به طور کلی، بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره رکود بعد از فراخوان مرجوع کردن کالسکه ها، فروش ما اکنون دوباره قوت گرفته و برند ما همچنان از حمایت شدید مشتریان برخوردار است. دوم اینکه، فراخوان جمع‌آوری کالا به تیم مدیریت ارشد مک لارن نشان داد که این شرکت باید انسجام بیشتری در سراسر دنیا داشته باشد و به فکر ایجاد موسسه‌ای تحت نام «مک لارن واحد» بیفتد که هدف آن مالکیت کلیه شعبه‌های تحت یک چتر واحد جهانی است.

و سومین و مهم‌ترین نکته اینکه، مک لارن باید نقش مدیریتی بزرگ‌تری در صنعت خود ایفا کند تا دیگر برندها، تولیدکنندگان، خرده‌فروش‌ها و قانون‌گذاران را در سراسر دنیا به سوی رعایت استانداردهای اجباری با تعاریف مشترک، فرآیندهای یکسان و پروتکل‌های یکنواخت سوق دهد.

اتفاق آن سال موجب شد دریابیم که مک لارن شرکتی کوچک با نام بسیار بزرگ است و بنابراین ما می‌توانیم بر صنعت‌مان تاثیر بگذاریم.

ادامه مطلب / دانلود

6 اشتباه رایج هنگام شامپو زدن

کدری مو، پوسته پوسته شدن پوست سر و شاداب نبودن مو تنها به علت آب و هوا نیست بلکه در برخی موارد به علت طرز نامناسب شامپو زدن است. در این مطلب  به چند نکته درباره نحوه شامپو کردن اشاره می کنیم.

۱ -به اندازه کافی موها را خیس نمی کنید: برای به دست آوردن نتیجه مطلوب، قبل از شامپو کردن، موها را کاملاً خیس کنید و از چلاندن موها بپرهیزید.

۲ -از شامپوهای ملایم و طبیعی استفاده نمی کنید: ماده اصلی یک شامپوی خوب باید حاوی سولفات طبیعی باشد. کف نکردن شامپو یعنی درست تمیز نشدن موی سر؛ در واقع این کف است که کثیفی را از مو جدا می کند. پس از ریختن کمی شامپو به پشت گردن و بالای سر کمی آب اضافه کنید و موها را با سر انگشتان بمالید تا کف کند.

۳ -موها را بین دو دست مالش می دهید: به هیچ عنوان موها را بین ۲ دست نمالید و به جای آن از سر انگشتان استفاده کنید.

۴ -بیش از اندازه از شامپو استفاده می کنید: تنها یک بار استفاده از شامپو برای شست وشو کافی است.

۵ -به اندازه کافی موها را آب نمی کشید: با حوصله سر خود را کاملاً آب بکشید تا شامپو بین موها نماند.

۶ -در صورت نیاز از نرم کننده استفاده نمی کنید: نرم کننده را با سر انگشتان تنها روی مو بمالید و سپس با آب ولرم بشویید.

ادامه مطلب / دانلود
با ۸ اشتباه زیر حتما شوهرتان را از دست می دهید
بعضی زن ها فکر می کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه ای که از محل کارش خارج می شود، دربست در اختیار شان باشد و با این کار عشقش را به این زندگی ثابت کند.

 

فکرش را هم نمی کنید که یک کار ساده یا جمله بی اهمیت، چطور می تواند روی قضاوت همسرتان تاثیر بگذارد، اما اشتباه می کنید. درست است که مردها حسشان را بروز نمی دهند اما باور کنید که با همین کارهای ساده، نظر شان در مورد شما از این رو به آن رو می شود. مردها حساس تر از چیزی هستند که شما فکر می کنید و جملات و کارهای ساده گاهی اوقات در ذهنشان از شما یک هیولا می سازد؛ هیولایی که آنها را درک نمی کند، خودخواه است و نمی تواند آرامش را به خانه شان بیاورد. اگر نمی خواهید خوشبختی شما به دلیل نادیده گرفتن این ریزه کاری ها از دست برود، نگاهی دوباره به رفتارهایتان بیندازید و سعی کنید دنیا را از دریچه نگاه همسرتان ببینید.
این نوع انتقاد را متوقف کنید
انتقاد از زن های دیگر و تلاش برای تخریب چهره آنها، راهی است که خیلی از زن ها می خواهند با کمک آنها زندگی شان را نجات دهند. بسیار از زن ها فکر می کنند، تحقیر خانم های دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیب های آنها می تواند تصور همسرشان را نسبت به زن های دیگر تغییر دهد. اما این جملات منفی، دقیقا همان حرف هایی است که مردها از شنیدن شان بیزارند. نگاهی به رفتارهایتان بیندازید. اگر شما هم پیش از این چنین اشتباهاتی را مرتکب می شدید، از همین لحظه برای تغییر آن تلاش کنید. مردها اهمیت نمی دهند که شما چه نظری در مورد خانم های دیگر دارید. آنها دنیا را همانطور که خودشان می خواهند می بینند؛ پس با انتقال این قضاوت های اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمی تواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. پس اگر به موضوعی شک دارید، به جای ابراز تنفر از زن های دیگر، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط تان را اصلاح کنید.
زیر ذره​بین نبرید
زندگی مشترک شما در هر وضعیتی که قرار داشته باشد، حسادت می تواند اوضاعش را بدتر و خیلی زود همه چیز را نابود کند. مردها از اینکه به صورت مداوم تحت نظر باشند بیزارند. برای آنها گرفتن رمزعبور، چک کردن تلفن یا حساسیت نسبت به همکاران، می تواند نشانه نابود شدن یک زندگی باشد. چیزی که بیشتر از همه مردها را از ازدواج فراری می دهد، ترس از محدودیت و همین کنترل شدن هاست. به جای اینکه مثل بازپرس ها رفتار کنید و زندگی تان را وارد همان چالش هایی کنید که از آنها می ترسید، سعی کنید با ساختن یک خانه امن، پایه های زندگی مشترک تان را محکم تر کنید.
اغراق نکنید
مردها از اینکه به عنوان تنها پشت و پناه شناخته شوند بیزارند. بیشتر مردها به دنبال یک زن معمولی هستند؛ زنی که معمولی رفتار می کند و نیازهایی عادی هم دارد. آنها دوست ندارند هر روز پیامک های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه را دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوش شان نمی آید. درواقع مردها به همان اندازه از زن های وابسته و بیش از حد عاطفی بدشان می آید که از زن های خیلی مستقل و سرد. پس اگر می خواهید زندگی خوبی داشته باشید، به جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامک های خارق العاده باشید، سعی کنید موقعیت های جدی و موقعیت های عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد.
مثل دوقلوهای به هم چسبیده نباشید
بعضی زن ها فکر می کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه ای که از محل کارش خارج می شود، دربست در اختیار شان باشد و با این کار عشقش را به این زندگی ثابت کند. خود این زن ها هم زندگی شان را محدود به همسرشان می کنند و چون از همه فرصت ها و خواسته هایشان می گذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصت هایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی می کند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمی خورد.
بیماری خرید کردن
مرد ها با زن هایی که تمام زندگی شان به فکر خرید کردن هستند کنار نمی آیند. آنها از زن هایی که سخت خرید می کنند هم راضی نیستند. بیشتر مردها معتقدند تا زمانی که به چیزی احتیاج ندارند، دلیلی ندارد پایشان را به مراکز خرید بگذارند. این دسته از مردها هدفمند وارد مغازه ها می شوند و بیشتر تا وقتی ندانند که کالای مورد نظرشان را کجا پیدا می کنند، سراغ خریدنش هم نمی روند. زن هایی که دوست دارند تمام شهر را برای پیدا کردن یک روسری بگردند، باب میل این مردها نیستند. شما هم اگر می خواهید یک مرد را خوشبخت کنید، کمی شیوه خرید تان را تغییر دهید و انتظارهای آنها را درک کنید.
مثل ضبط صوت
حرف زدن در زندگی مشترک اتفاق خوبی است. موضوعی است که اگر کمرنگ شود، می تواند بقای یک زندگی را هم به خطر بیندازد. اما با وجود این اصل، مردها از زن هایی که مدام حرف می زنند هم خوش شان نمی آید. گلایه خیلی از آنها این است که همسرم به من اجازه حرف زدن نمی دهد. آنها وقتی که همسرشان به جایشان اظهار نظر می کند و به سؤالاتی که از آنها پرسیده شده جواب می دهد، از همیشه عصبانی تر می شوند و اگر چنین اتفاقاتی پشت سر هم تکرار شود، یک مرد خیلی زود از همسرش ناامید می شود. پس حواستان را جمع کنید. اگر قرار است خاطره ای تعریف کنید که هیچ، اما اگر می خواهید در مورد موضوعی با او گفت وگو کنید، اجازه دهید که آزادانه نظرش را بگوید و هیچ وقت با حدس زدن جمله هایش و کامل کردن آنها رابطه تان را ویران نکنید.
عوض کردن کانال تلویزیون
حق دارید؛ از صدای گزارشگر ورزشی یا برنامه تفسیر خبر خسته شده اید. اما حق ندارید به دلیل خستگی تان، توجه او را نادیده بگیرید. بدون اینکه به او هشدار دهید یا نظرش را بپرسید، کانال تلویزیون را عوض نکنید. شاید برنامه ای که می بیند، برایش واقعا مهم باشد. درواقع انجام چنین کاری باعث می شود فکر کند علایقش را نادیده می گیرید پس قبل از آنکه خودتان را در معرض چنین اتهامی قرار دهید، نظر او را بپرسید و اگر دیدن یک برنامه برایش اهمیت دارد، از او بپرسید که چه زمانی می توانید شبکه مورد علاقه تان را انتخاب کنید. البته بد نیست برای تغییر ذائقه تان هم تلاش کنید و به خودتان این فرصت را بدهید که برنامه های مورد علاقه او را هم دوست داشته باشید و او را در زمان مشاهده آنها همراهی کنید.
خط و نشان نکشید
مردها از زن هایی که برای رسیدن به خواسته هایشان از در تهدید وارد می شوند بیزارند، پس اگر می خواهید رابطه تان یک سویه نشود و زندگی تان مشترک بماند، خط و نشان نکشید و کارخودتان را انجام دهید. تجربه نشان داده تهدید های زنانه در بیشتر موارد عملی نمی شود. پس به جای اینکه همسرتان را در منگنه بگذارید و به شکل توهین آمیزی او را تهدید کنید، برایش اهمیت مسئله را توضیح دهید و تلاش کنید با گفت و گو به یک نظر مشترک برسید. اگر او به خواسته شما اهمیت نمی دهد، مشکل تان بزرگ تر از آن است که با تهدید حل شود.
ادامه مطلب / دانلود

اشتباهات تکراری روزانه


ضایع کردن وقت و زمان

آنچه که شیرازه زندگی انسان‌ها را تشکیل می‌دهد وقت است و مطمئنا بارها این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که «وقت طلاست»؛ با این تفاوت که طلا را می‌توان ذخیره و جمع‌آوری کرد و در صورت از دست دادنش، آن را دوباره به دست آورد در حالی‌که این موضوع برای زمان صدق نمی‌کند. روانشناسان بر این باورند که عوامل بسیاری باعث تباهی وقت انسان‌ها می‌شود که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: برنامه‌ریزی غلط، در لحظه تغییر دادن کارها و وظایف از قبل برنامه‌ریزی شده، زیاده‌روی در تماشای برنامه‌های تلویزیون، نیمه‌کاره گذاشتن کاری و شروع کردن کار دیگر و عدم آمادگی لازم برای انجام کارها. زمان از جمله نعمت‌های گران‌بها و ارزشمندی است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است که به آن «مدیریت زمان» گفته می‌شود.

مدیریت زمان به معنای مسلط بودن بر زمان است که وقت را تحت کنترل خود در می‌آورد. آمادگی بهتر برای روز کاری، تصویری روشن و فراگیر از اهداف روزانه، نظم شخصی، کاهش هیجانات و فشارهای عصبی، کاهش عوامل حواس‌پرتی، تصمیم‌گیری براساس اولویت‌ها، پراکندگی کمتر در انرژی، تمرکز روی مسایل اساسی از جمله مزایای مدیریت زمان است. البته باید توجه داشت که پیش‌فرض مدیریت زمان، برنامه‌ریزی است.

منظور از برنامه‌ریزی آن است که فرد برنامه‌های روزانه خود را روی کاغذ پیاده و از فهرست آن استفاده کند. متخصصان مدیریت زمان اظهار دارند که برنامه زمانی افراد شامل سه دسته است: الف-60‌درصد برای برنامه‌ریزی فعالیت‌ها (برنامه روزانه) ب- 20‌درصد برای فعالیت‌های غیرمنتظره (دزدهای زمان) ج- 20‌درصد برای فعالیت‌های بی‌سابقه و فعالیت‌های اجتماعی (زمان خلاق). آشنایی با مدیریت زمان و راهکارهای آن به افراد فرصت آن را می‌دهد که از حداقل زمان، حداکثر استفاده را ببرند.


توجه بیش از اندازه به مسایل پیش پا افتاده از جمله شایعات

تبادل اندیشه و افکار، احساسات و اطلاعات اساسی‌ترین عامل ارتباط بین‌فردی و شاخص پویایی حیات اجتماعی انسان است. بدون تردید در این ارتباطات اجتماعی بخش قابل توجهی از گفته‌ها و شنیده‌ها و محاورات روزانه را شایعات و مسایل بیهوده تشکیل می‌دهد که بخش اعظمی از ساعات روزانه افراد را درگیر خود می‌کند. روانشناسان این‌گونه مسایل را به بمب ویرانگر تشبیه می‌کنند که باعث ایجاد اضطراب در افراد می‌شود با این حال نمی‌توان منکر این قضیه شد که بخشی از محاورات اجتماعی و گفت‌وگوهای دوستانه افراد را شایعات و خبرهای ساختگی تشکیل می‌دهد.

افراد برای اینکه از این‌گونه مسایل دوری کنند باید بزرگ‌اندیشی را سرلوحه خود قرار دهند؛ 1-بلندنظر باشند 2-کارها را از دید بزرگ‌اندیشان بنگرند 3-خود را دست‌کم نگیرند 4- فراتر از مسایل پیش پا افتاده بیندیشند.

نگرانی و ترس از آینده

افراد باید به این مساله آگاهی داشته باشند که تمام دارایی‌هایشان در لحظه حال است. میزان آرامش و کارآیی براساس میزان توانایی‌هایشان در زیستن در لحظه حال مشخص می‌شود، صرف‌نظر از آنچه دیروز رخ داده و آنچه که فردا ممکن است پیش آید، زمان حال جایی است که فرد در آن ایستاده و متعلق به آن است.

انسان‌ها به مشکلات گذشته و مسایل آینده اجازه تجمع در زمان حال را می‌دهند، به این ترتیب حال را از دست می‌دهند و شادی‌های خود را به تعویق می‌اندازند و همواره در ترس از آینده به سر می‌برند. هراس و نگرانی از آینده چنان فلج‌کننده است که انجام هر عمل سازنده‌ای را برای فرد ناممکن می‌کند.

محققان معتقدند که اگر جزو افرادی هستید که برای آینده نگرانید و در ترس به سر می‌برید هر صبح که از خواب بیدار می‌شوید با خود این جمله را زمزمه کنید: «امروز در اختیار من است باید آن را به خوبی به پایان برسانم.» نگران فردا نباشید چراکه فردا همان امروزی است که از راه رسید و نگرانش بودید.

ادامه مطلب / دانلود
css.php