نتايج جستجو مطالب برچسب : اس ام اس سیگار

دلنوشته غمگین قرار نبوده…

دلنوشته غمگین قرار نبوده...

قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم

قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا …

تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …

من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده!

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند

ادامه مطلب / دانلود
اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست


اس ام اس غمگین و دلشکسته


چقدر باورش سخت است
باوراین که روزهای من بدون مواظب خودت باش های تو
شب میشود
چه کسی میداند عمق این فاجعه را؟


گاهی باید یک نفر دست به صورتت بزند
و نقاب خنده ات را بیندازد
آن وقت در آغوشت بگیرد یک دل سیر گریه کنی
گریه ات که تمام شد در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم دیگه هیچوقت گریه نکن


بیا جایمان را عوض کنیم
دلم تنگ شده برای اینکه کسی عاشقم باشد


من ازت خاطره دارم
چجوری یادت بیارم
ما روزای خوبی داشتیم
همشون رو جا گذاشتیم
چند روز میشه که نیستی اما انگاری یه ساله
بیشتر از این نمیتونم بی تو خوشبختی محاله


به حریم من که پا میگذاری
کفشهایت را در بیاور
اینجا مطهر است
اینجا انسانیت حکم فرماست
پا به حریم من که میگذاری مرد باش
منظورم نر نیست
منظورم مرداست
زن قداست دارد
برای بودن با او باید مرد باشی نه
نر


ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

لبخند بزن
عکاس مدام این جمله را تکرار می کند
اصلا برایش مهم نیستکه در وجودت
حتی یک بهانه برای لبخند نیست


بگو از کدام راه برخواهی گشت ؟ می خواهم گل بگیرمش آسوده از انتظار دست در جیب و سوت زنان به زندگیم برگردم


توی خواب و خیالم
هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای
ولی من برات میمیرم


اس ام اس غمگین و دلشکسته


اس ام اس غمگین93

شبیه مه شده بودی
نه میشد در آغوشت گرفت
ونه آنسوی تو را دید
تنها میشد در تو گم شد
که شدم



یک شب آنقدر با خودکار ودفترم کلنجار رفتم
که خودکار دیگر نای نوشتن نداشت
ودفتر جای نوشتن
ومن هنوز نتوانستم با چه زبانی بنویسم که تنهایم


دلی که شکسته شد رو گچ چاره نکردگل گرفتمش


دوست عزیزم
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن بعضی ها تنها ترت می کند


اس ام اس غمگین و دلشکسته 93

اخرش خاطره هاجداییه
نفرین بی گناهی وفریادبی صداییه
نفرین به من که عشقت ازیادم نمیره
کاشکی بی تابت نبودم
کاشکی احساسم بمیره


درد من تنهاییم نیست
درد من این است
که هرروز از خودم میپرسم
مگر خودش مرا انتخاب نکرد؟



اس ام اس غمگین


هرآمدنی رفتنی داردقبول
آمدنت قشنگ بوداماچراانقدربیرحمانه رفتی


گاهی چقدردلت
برای یک خیال راحت تنگ میشود


سخت نیست پیشش باشی و بدونی که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی بهش نمیرستی؟؟؟
این بدترین درد دنیاس

یه وقتایی که یه جور دیگه ای دوست دارم
وقتایی که لج می کنی و می خوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی
خود به خود یه تای ابروم بالا می ره و زل می زنم به چشای وحشیت
نمی دونی اذیت کردنت توی این مواقع چه حالی می ده که به دو ساعت منت کشی بعدش می ارزه


لالا لالا نخواب دنیا خسیسه
واسه کمتر کسی خوب می نویسه
یکی لبهاش همیشه غرق خندست
یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه



روز

تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری ، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد !



یکی بود ، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته !

من خستم و اون…



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ” میدهی ؟؟؟

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳

در کنار ساحل دریای غم

قایقی میسازم از دلواپسی

بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت

یک مسافر از دیار بی کسی



کدام خیابان را بگردم؟ کدام کوچه را؟

بر کوبه ی کدام در بکوبم تا بر چارچوبش ظاهر شوی تو؟

و بازم بشناسی مرا از من به آغوشم بگیری و نپرسی هرگز که

چه به روزگارم آورده است روزگار بی تو ماندن های بسیار!



امشب شب تولدم من است

ولی چیزی برای ترکاندن ندارم جز بغض!


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



به مرگ گرفتی مرا تا به تبی راضی شوم

کاش “میفهمیدی” به مرگ راضی بودم وقتی که تب می کردم از ندیدنت!



به من شلیک کن

قبل از آنکه به دیگری بگویی: دوستت دارم!



قلبی خاکی داشتم، آدما خیسش کردند

گِل شد، بازی کردند، خشک شد، خسته شدند

زدند شکستند، خاک شد، پا رویش گذاشتند، رد شدند…


اس ام اس غمگین و دلشکسته اردیبهشت ۹۳



سخت است بغض داشته باشی

و بغضت را هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست!



من نمی دانستم معنیِ هرگز را…

تو چرا بازنگشتی دیگر؟


اس ام اس غمگین



درخت احساسم سالهاست خشکیده است

دیگر تشنه ی هیچ محبتی نیست!



من سرم درد میکند برای “دعواهایی” که با هم “نکردیم”

لعنتی، چقدر مهربان رفتی!



دریا را بی خیال

زمین جواب نمی دهد

دیگر دل به آسمان زده ام!



هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته:

ساده بودم، باختم!


اس ام اس غمگین 93



انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند!

نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند

بختک جان دیوارهای این شهر


اس ام اس غمگین جدید 93



سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند

سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند

سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند

سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند!


اس ام اس دلشکسته



بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…



جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم

اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 93



درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود

خودت را به طوفان بزنی!


اس ام اس غمگین اردیبهشت 1393



این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند

و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد!


پیامک غمگین



ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ

ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ!



نگران نباش، حال من خوب است، بزرگ شده ام

دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم

آموخته ام که این فاصله ی کوتاهِ بین لبخند و اشک نامش زندگیست

آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود

راستی، بهتر از قبل دروغ می گویم…

“حال من خوب است”، خوبِ خوب…



تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند

تو بر نمی گردی!



خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی

از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی!


پیامک غمگین 93



یه آهنگ خاص

یه خاطره ناب

یه یاد کهنه

یه نفر تنها

یه عاشق

یه عکس یادگاری

یه عطر مشترک

یه حس ساده

چه معجونی میشود برای گریه امشب؟!



ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ…

ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!

ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ…


پیامک غمگین اردیبهشت 93



و سکوت چه زیباست

وقتی میدانی همه دروغ می گویند…



هنوز کمی عشق در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستم داشته باشد

هنوز کمی دلتنگی در من مانده است

آنرا به کسی میدهم که دوستش داشته باشم

هنوز کمی اندوه در من مانده است

آنرا برای خود نگه میدارم…



شبی دست از سرم بردار

و سر بر شانه ام بگذار لطفا!



عشق کوتاه است

و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی؟!



من آدمِ نرفتنم

آدمِ دوست موندن

یا اصلا آدمِ دیر رفتنم ولی خیلی دیر!

اما وقتی برم

دیگه آدمِ برگشتن نیستم

آدمِ مثل قبل شدن نیستم

باور کن!



تو رفتى

اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى

ادامه مطلب / دانلود

 اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…



هر صبح که سپیده سلام می دهد

یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند

چه مانوس شده ایم ما

من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان

حیران مانده ام

کجا بالهایت بسته شد

که دیگر به انتظار دلم مشتاقانه سر نزدی؟



کسی چه می داند؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود

هوا خوب شود، عشق خوب شود و تو خوب من شوی



کاش میدانستی هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم

عجب نفسگیر است هوای بی تو؟



نگاه تو تلخ

اشک های من شور

یادت شیرین

زندگی بامزه ای دارم


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



برای من همانقدر که خواستنی هستی

دست نیافتنی هم هستی



بی خیال خیالت میشوم

همان خیالی که هیچوقت سهم من نبود



سخته واسه خوشبخت شدن کسی دعا کنی

که یه روز واسه خوشبخت کردنت قسم میخورد



گفتند فراموشت کنم

اما به یاد آوردنت هر روز

درد آورترین شکل فراموشیست



در تمام داروخانه ها موجود است

نرم کننده موی سر

نرم کننده پوست دست

کاش میشد برای نرم کردن دل تو هم نسخه ای گرفت



حالا ما که هیچ

اما امیدوارم عکس های شما

توی سال جدید ۲نفره باشه


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



صدایت در گوشم زمزمه می شود

نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را



رو به رویم سراب

پشت سر خاطرات

نازنینم، کدامین طرف سوی توست؟



هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن

نمیدانی چه درد بدی است

پیر شدن در خم کوچه های انتظار…



جانم باش تا به لبم برسی

می خواهم همه ببیند

با تو جان به لب شدم لعنتیِ دوست داشتنی



یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم

دلخوشی ها کم نیست



روزی که این عکس ۲نفره را گرفتیم

نمیدانستیم کدامیک از ما

آن را با چشم های خیس تماشا میکند



پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را می گویم

و نمی آیی!؟



امشب یک جمله ی تلخ مهمان من باش
بگذار یادم نرود

که مرا در شبی رو به انتهای زمستان

به هیچ خدایی نسپردی و رفتی



میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد


یکی بود، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته

من خستم و اون



چه جمله ی غریبی است“فراموشت می کنم”

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی



روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک

ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود

من کاناپه ای پوسیده در باران

تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو

چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد



اگر خبری از من نشد نگران نشو

یک فاتحه بخوان



از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای

بلاتکلیفی بین ما موج میزند

مثلا همین دل من

نمیداند با تو بیاید؟ یا پیش من بماند؟



پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد

من پشت این عکس با تو قدم زده ام


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



دیروز دستش تو دستت بود

امروز بغضش تو گلوت



گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست



تداعی نشو اینقدر در این همه خیابان

در این همه آدم



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ”میدهی؟



روزهایم با یاد تو

و شب هایم با خواب تو سر میشوند



پای رفته را میتوان برگرداند اما دل رفته را هرگز



ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻤﯿﺮﺩ

و ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻧﺪ

و ﮔﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ زندگی

ﺩﻟﺶ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ



هیچ اتفاقی نیفتاده

ستون حوادث هنوز خالیست

زنده ام بی تو! باورت میشود؟

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس تنهایی فروردین 93

احمقانه تر از دوست داشتن های یک نفرِه

تنهایی های دو نفره است



دلم خوش نیست غمگینم…

کسی شاید نمیفهمد کسی شاید نمیداند…

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی:

عجب احساس زیبایی…! تو هم شاید نمیدانی…!



فصل ها پشت سر هم می آیند می روند و تمام می شوند

اما تمام شدنی نیست فصلِ رفتن تو و تنهاییِ من…



چه کسی گفته که من تنهایم؟

من، سکـوت، خاطرات، بغض و اشک همیشه با همیم…

بگذار تنهایی از حسودی بمیرد!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام

که به اندازه ” تنهایی ” شایسته رفاقت باشد…



تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی

تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن…



دستای من سرده یعنی که من تنهام

یعنی ازت دورم , یعنی تو رو میخوام…



تکان می دهد خانه را سالی که می آید…

سرگرمیِ خوبی ست:

تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم

و آغاز می شود سال تنهایی…



من زیر ِ باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های ِ بهار است،

نیامده دیوانه می کند

کوچه را از تنهایی…



تـَـنــهــایـــے خـــوبــه…

ولــے ۲ نــَـفـَـرش…!



حالا همین تنهایی بى رحم

با من رفیقى دل وفاداره

نون و نمک خوردیم، یه جورى که

دست از سر من بر نمى داره



نشستم، خسته شدم؛ دیگر قایق نمیسازم…

پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد؛

وقتی از تو خبری نیست قایق میخواهم چکار؟

مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام

گاهی لباسِ برگ میپوشد و گاهی لباسِ برف اما همیشه هست



زندگی چه اتفاق غم انگیزیست،

وقتی تنهاییت سالها از تو بزرگتر باشد…



تنهایی

تنها سهمی بود که از من دریغ نشد…



من از این تنهایی

از این که دیر می آیی

از این که روزی به من بگویی

تو به من نمی آیی می ترسم…

چرا نمی دانی تو چگونه بی تو زمان میگذرد

بارها این را از خودم می پرسم

من می ترسم…می ترسم…



گاهی “تنهایی” یعنی خیلیا در “حدت” نیستن!



برای دل خودم می‌نویسم…

برای دلتنگی‌هایم

برای دغدغه‌های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست!

برای دلی که دلتنگم نیست…

برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست…

برای خودم می‌نویسم!

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست!


اس ام اس تنهایی فروردین 93



من تنهـــــــایی را دوســــت دارم…

تنها کِ باشی ۱۰۰ سال یه بار موبایلت رو می زنی تو شارژ…

تنهآ کِ بآشی قهوه ات هرگز سرد نمی شود…

تنهآ کِ بآشی نور زیآد است…

تنهآ کِ بآشی دیرتر شب می شَود…

تنهآ کِ بآشی همه خُوشحآلنَد…

تنهآ کِ بآشی موهایَت رآ مُرتب نمی کنی…

تنهآ کِ بآشی شیشه عَطرِت پربآقی می ماند ..

تنهآ کِ بآشی بهمن هم مارلبروست…

تنهآ کِ بآشی هیچ چیز خنده دآر نیست…!

تنهایی خوبـــــــــــه…

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین فروردین 1393

شب هایم بروز شده اند

دردهایم آنلاین

به مغزم کلیک که می کنم بالا نمی آید!



می خواهم نباشم

کاش سرم را بردارم و برای یک هفته

در گنجه ای بگذارم و قفل کنم!

در تاریکی یک گنجه خالی

و روی شانه هایم در جای خالی سرم چناری بکارم

و برای یک هفته در سایه اش آرام بگیرم



ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ!

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی…!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ…



در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

حتی وقتی دستشان را میگیرم

دلت برای من نسوزد ؛

من عادت کرده ام که همیشه

دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد



دل استــ دیگر خسته میشود…

بی حوصله میشــود…

از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ

از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح

از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد


اس ام اس غمگین فروردین 93



آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم

علتش پـول نبود

انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود

علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یڪ دلقڪ,

یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود…

من بهِ « من » خندیدم!

ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج

نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید…!



نمیدانم چه کسی

دست اتفاق های خوب زندگی ام را گرفته است

که دیگر نمی افتد!



این روزها، تلخم

دست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم ها

پرهیز می‌‌کنم از ثبتِ

وجود‌هایی‌ که ماندگاری ندارند…

این روزها، تلخ تر از همیشه

از همه ی آدم‌ها بریده ام!



گذاشتــم به دارم بکشنــد . . .

بــی گنــاه بـــودم اما،

حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم . .!



لعنت به این روزها!

این روزها که اسم دارند، شماره دارند، تعطیلی دارند،

هفته و ماه و سال دارند اما افسوس که روح ندارند…



خــستــہ امـ…

از صبورے خــستـــہ ام…

از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد…

از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב…

و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم

آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را،

در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے…

ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ…

بدون تو برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ



کاش زندگی من هم

مثل دوست داشتنهای تو کوتاه بود . . .



سخت است اتفاقی را انتظار بکشی

که خودت هم بدانی در راه نیست!



خوابهایم گاهی زیباتر از زندگیم می شوند

کاش گاهی برای همیشه خواب می ماندم



خسته اونــے نیســتــ ڪہ خـوابــیــده ‬

اونـــیـــه ڪہ نـمـیـتـونـه بـخــوابــه …!



زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن!

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد

بـــرای ضـربــه بـعــد…!

کـمـی خـسـتــگـی در کــن، لـعـنـتـــی…

خـیــالـت راحـت!

خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود…


اس ام اس غمگین فروردین 93



دیگر حوصله ای نمانده است!

راستی، مگر حوصله هم جزء آن چیزهایی بود

که تو آورده بودی که موقع رفتنت همه اش را بردی؟



کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…



کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!

ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی: خوب نیستم…!



به آیینه نگاه میکنم…

لبخند میزنم…

لبخند نمیزند…



خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم!

هر تمام شدنی که مرگ نیست!؟

گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید”…



دیگر هیچ چیز “شیرین” نیست

جز خوردن یک قهوه “تلخ” با تــــو . . .

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های زیبا با طعم سیگار

همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را

به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم این خودِ لعنتی را!



دود سیگار با یه روح بیمار

عکس دونفره ی ما روی دیوار

دو سه روزه بیکار

توی خونه بیدار

اشکایی که میچکه روی گیتار!



ساکت و خیره به عکست

بوی سوختنی می آید!

به خودم می آیم، لعنتـــــــــــــی

آخرین سیگار هم ته گرفت!



یادش بخیر که گشتم با تو شبی هم آغوش

زنگ صدای قلبت قرنیست مانده در گوش

اکنون من و سراب و سیگار نیمه خاموش

حرفی دگر نمانده، یادم تو را فراموش



خاموش شدی در من

درست مثل سیگاری نیمه که پرت کرده باشند میان جوی!



این سیگار که در دست من است

می سوزد و صدایش در نمی آید

درست مثل خود من در دست خاطرات تو!



سیگار را باهیچ چیز عوض نمی کنم

برگرد، ثابت کن دروغ میگویم!



سیگار بهانه‌ است

درد میکشم!



دنیا عجیب است

آدمها رنگارنگ، دود سیگارها یکرنگ!



سیگارهای تلخ مرا به خوابهای شیرین بردند

کاش می توانستم خوابهایم را به تصویر بکشم!



دلم سیگار می خواهد ولی نه برای کشیدن

برای داغ کردن دستی که خوبی میکند!



از وقتی رفته ای، در خانه هرج و مرج شده

سیگارهایم به گلدان های مظلوم شمعدانی زور میگویند!

وای از



روزی که شریک خاطره هایت یک شماره خاموش باشد

و یک سیگار روشن!



ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ

ﺩﺭﺩ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺍﺯﻫﻢ؛ ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ!



شعرهایم مثل خاکستر سیگار می سوزند

تا تو را بسازند!



قهوه ى درون فنجانم فردا را نشانم میدهد

خطوط زیر چشمم دیروز را

و حلقه هاى سیگارم رویایى ترین لحظات امروزم را…



ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺑﮑﺶ ﺗﺎ ﺳﺘﺎره اﯼ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﻢ

ﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!



دیروز دست هایش میان دست هایم بود

امروز عکسش و فردا سیگار!



نمیدانم من بازیچه دست سیگارم یا او بازیچه دست من

مهم نیست چون این بازی برنده ندارد چون هر دو میبازیم عمر را…



ﻣﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ

ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ

ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ

ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ

ﻣﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ



کاش روزهای زندگیم کوتاه بود

به تعداد نخهای یک پاکت سیگار

کم است میدانم اما با عشق تو دود میشدند و بر باد می رفتند!



و ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻣﺜﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ

ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺮﻓﯽ، ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﮐﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ!



و مرگ مُردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند

حرف میزدند، سیگار میکشیدند!



خیلی حالش خراب بود

از زمین و زمان بریده بود

مدام سیگار میکشید

رفتم تو زندگیش

خیلی طول نکشید که حالش خوب شد

تشکر کرد و رفت تو زندگی یکی دیگه!

حالا من سالهاست که مدام سیگار میکشم!



بعضیا تو زندگیه آدم هستن که هرچقدر اذیتت کنن

هرچقدر ناراحتت کنن باز آدم یادش میره

و دلت واسشون تنگ میشه و حتی سیگارم نمیتونه جاشونو پر کنه!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین اسفند 1392

چه جمله ی غریبی است فراموشت می کنم

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی!



جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …

الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم!



چه رسم بدیست در عاشقی

فرهاد به خاطر عشقش کوه کند

ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم!



از یه جایی به بعد

توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی!



روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند!



هرچه احساس داشتم

نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد!



مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست

من انگار لکنت فصلِ بودنم!



سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست

نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …



یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو

و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …



نمی دونم چرا هرجا میرم

“فکرت” منو پیدا میکنه؟!!!



بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید

اما زندگی هم پیش نمی رود!



نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم

اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …

بازگـــــــــــــــرد!



خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد!

خسته ام از تکرار ندیدنت …



گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی

بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری

به همین سادگی!



باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد

بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی!



تو رفته ای اما یادت هنوز چه پابرجاست اینجا!



در قحطی تو چه دل خوشی دارند!

بیهوده می آیند و می روند این نفسهای من …



آدم فقط در مورد بقیه خیلى راحت میتونه بگه:

فراموشش کن!



تعطیل است مثل جمعه ها

تمام حوصله ی من!



من بازمانده یک قصه ام

همان “یکی” که نبود …



خدایا ببخش ، امانت دار خوبی نبودم

دلی که داده بودی شکست!



آنکه جان داد مرا عشقت بود

آنچه لرزاند مرا هجرت بود …



آدم گاهی میخواهد حرف بزند اما نمیداند با چه کسی

پس لال می شود، خفه می شود

وقتی که هرکه هست نمیفهمدت و هرکه “میفهمدت” نیست!



از جان دادن هم سخت تر است

این خنده های مصنوعی!



چه فرقی می کند بهشت یا جهنم؟ شاد یا غمگین؟

دنیای بی تو سراسر جهنمی غمگین است!



تو هنوز با تمام نبودنت ، تمام بودن منی!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های زیبا با طعم سیگار

به چه آسانی ترکم کردی

و من به چه آسانی سال هاست که در ترک همین پک آخرم

می کِشد، می کِشی، می کِشم

او ناز تو را

تو عشق او را

و من…

فندکم کجاست؟

سیگار امروز هم

به علامت همدری با من خیال خاموش شدن ندارد

همچنان می سوزد!

ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻴﮕﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﺭﻳﺰﻡ

ﺷﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭستت ﺩﺍﺷﺘﻢ!

اوضاع حالم چطوره دکتر؟

دکتر: همراهت کسی هست؟

آره تو جیبم؛ سیگار و فندکم…

عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم!

دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود

حالا که هستی کام می گیرم از عمق “بودنت”

و دود می کنم همه فاصله ها را با یک پک عمیق از “داشتنت”

یک نخ سیگار کشیدم

و هرکس دید گفت: چه نقاش زبردستی؟

بیخود از این شهر به آن شهر نکن

تو همین جایی، داخل همین پاکت، لابه لای همین چند نخ سیگار

من باید تو را دود کنم که نمی کنم

نخی سیگار مانده برایم

برای همه دلتنگی هایم

من و شب و تنهایی و سیگار

کوله بار غم و تکیه بر دیوار

پک اول به حرمت دلم

پک بعدی به حرمت دلت

به حرمت دلم که بی صدا شکست

به حرمت دلت که باور نکرد و رفت

عشق من

این بار که از کنار من گذشتی واژه ای تلخ بگو

تا با آن سیگاری روشن کنم

و دنیا را در دود

به پشت میز همان کافه همیشگی برگردانم

شاید داخل فنجان قهوه تصویر تازه ای پیدا کنیم

سیگارم

را از پنجره می تکانم…

دنیای شما زیر سیگاری من است

سیگارم چه خوب درک می کند مرا…

وای که چه زیبا کام میدهد…

این نو عروس هر شب تنهایی هایم…

لباس سپیدش را تا صبح برایم می سوزاند…

و من تا صبح بر لبانش بوسه می زنم…

سیگار های مدام ماه

توی کوچه های کپک زده

چشم های خواب رفته اش را به انزوای دلگیر رهگذری مدام هدیه می دهد

و نگاه دلگیر تو زمزمه خمار خیابان می شود

آه سیگار سیگار زجر رفتنت را میکشم

و پاکت پاکت توی تنهایی خیابان پرت میشوم

با نفس های تو

من دود می شوم

و تو برای خودت دود میکنی

امروز بازهم سیگار کشیدم

آرام، زیاد، با احساس…

همه ی تورا، همه ی آنچه که از تو با من باقی مانده بود را دود کردم

با همین بهمن های کوچک دوست داشتنی…

بازهم پاسخ نَـئشه ی من به این سوال مسخره

مــرگ یا زندگــی؟!

قطعآ مــرگ

همیشه دو نخِ آخر سیگارت رو پشت به پشت بکش

تا سیگارِ آخر زیاد تنهایی نکشد

حقیقت این زندگی همان سیگار هایی بود که خاکستر می شدند

و خاکسترهایی که هیچ گاه سیگار نمی شدند..

حماقت این زندگی همان چترهایی بود که ابلهانه در برابر روشنایی باز می کردم

همین که فهمید غم دارم آتش گرفت…

به خودت نگیر رفیق!

سیگارم را گفتم…

سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم

افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود

ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم

در بستر این کابوس که تو رفته ای…

نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم؟

آخر بدجوری میسوزد دلم!

یادت عادت است

همین روزها ترک میکنم

مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم

سیگار میسوزه، کم میشه ولی تکرار میشه

من میسوزم، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم

به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود

یاد تو به من نزدیکتر می شود…

بقال گفت سیگار گران شده، ترک نمیکنی؟

با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم…

میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم

از آدمای روزگارم درد میکشم

وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی

و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور…

تلخ ترین قصه دنیاست

صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 92 (2)

خدا تو را برای عاشقانه زیستن به من نداد

برای شاعرانه زیستن ز من گرفت

عشق یعنی وقتی هزار دلیل برای رفتـن هست

هنوز دنبال یه بهــــونه ای که بمـونـی !

عبور تو از حوالی چشم های من

تنها اتفاق غیر منتظره ی زندگیم بود

چرا که من  همیشه منتظر نیامدنت بودم

هم آشوبگری و هم خاموش

کولی وار می توان دوستت داشت

همین که باد را به آغوش می کشی

دگر حس شقایق را نداری

هوای قلب عاشق را نداری از آن

چشمان خون سرد تو پیداست

که قلب تنگ سابق را نداری

دلتنگى حس نبودن کسی است که

تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند

فاصله خط عابر پیاده ندارد

دست مرا بگیر و از آن رد کن

قرار دیدار ما هر نیمه شب

خیالت که نمی گذارد بخوابم

از ساعت متنفرم !

این اختراع غریب بشر که مدام

جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!

در شب آسایش ماه

کنج پستوی خیس از عطر شب بوها

پشت نقاب غبار آلود خاطره ها

تصویری از درنگ را نقاشی می کنیم

تو را طلب نمی کنم

نه اینکه بی نیازم

صبورم…

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 1392

تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت

از ته دل داد میزنم می میرم از نبودنت

می نالم از جدایی، ای نازنین کجایی؟

سوزم ز درد هجرت، ای بهترین کجایی؟

در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده

در حسرت گل هستم بهار من کجایی؟

چه کردی با دل من نازنینم

که هر شام و سحر اندوهگینم

مرا دعوت بکن در باغ چشمت

که از باغ دلت چند گل بچینیم

بهترینم

در دنیای کوچک اندیشه هایم کلامی را که شایسته ی توست نمی یابم

جز آنکه بگویم در قلب کوچکم به اندازه وسعت آسمان جای داری

توی برگ برگ وجودم  همش از تو مینویسم

تا جدا نشی ز قلبم من بدون تو میمیرم

تمام می شود زندگی ام

آن روز که قاب چشمانت بر دیوار دل دیگری باشد

بهانه های دنیا

تو را ازیادم نخواهد برد

من تورا درقلبم دارم.نه در دنیا

زندگى با تو برایم بوى ریحان میدهد

بى تو اما بوى ریحان بوى زندان میدهد

نم نم عشقت را

با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم

حتی اگر در طوفان غمت بمیرم

در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد

اگر دیدی دنیا برات مفهومی نداره

تحمل کن  شاید خودت دنیای کسی باشی

درخت هم که باشی

من دارکوبی می شوم که

هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد

فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

قسم به تین و عنکبوت

به مرغ باغ ملکوت

از ته دل بهت میگم

دنیا فدای تار موت

شب را دوست دارم

چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست

و هر لحظه این امید در درونم ریشه می زند

که آمده ای ولی من ندیده ام

هیچ بارانی جای پای دوست را

از کوچه خاطره ها نخواهد شست

دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که

در دسترس هیچ دستی نباشم

بعد رفتنت ، من که هیچ

این همه دیواری که به عکست تکیه دادند ، ویرانه شدند

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین و پرمعنی آبان ماه 1392

غربت آن نیست که تنها باشی

فارغ از فتنه فردا باشی

غربت آن است که چون قطره ی آب در پی دریا باشی

غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی

گر بدانم نیستی غمی نیست ز تنهایی

اینکه هستی و تنهایم غم دارم

باتو بودن همیشه پرمعناست

بی تو روحم گرفته و تنهاست

باتو یک کاسه آب یک دریاست

بی تو دردم به وسعت صحراست

دلی بستم به آن عهدی که بستی

تو آخر هردو را باهم شکستی

اگه یه وقت توپت افتاد خونه همسایه اونم پارش کرد

اصلا ناراحت نباش چون هنوز یه رفیق داری

که حاضره دلشو بندازه زیرپات تا باهاش بازی کنی

دلم تنگه برای گریه کردن، کجاست مادر کجاست گهواره من؟

نگو بزرگ شدم نگو گریه به من نمیاد!

بیا نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه می خواد

کجاست مریم ناجی اون مریم پاک؟

چرا به یاد این شکسته دل نیست؟

به حق اون خداوندی که یکتاست

وجودش باعث گرمی دل هاست

دلم در عاشقی به قد دریاست

ولیکن مثل دریا تک و تنهاست

نگران نبودنت نباش نفرینت نمی کنم!

همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست برایم کافیست!

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار

منو از خاطره کم کن خدانگهدار

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی

دیگر نفسی برای ماندن درکنار او باقی نخوهد ماند

وقتی کسی دیربه دیر ازم یاد می کنه

نگرانش نمی شم حتما شاد بوده از یادش رفتم!

چوپان قصه ی ما دروغگو نبود

او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد

افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد

و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند

بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

شمع، این مساله را بر همه کَس روشن کرد

که توان تا به سحر، گریه ی بی شیون کرد

من همان برگم که بر روی درخت

لرزم از برد چنین پاییز سخت

در نهایت باید افتاد و گریست

به درخت گفت خداحافظ و رفت

من از اعدام نمی ترسم

نه از چوبش نه از دارش

من از پایان بی دیدار می ترسم

۴تا دوست صمیمی دارم

حسرت، غم، ماتم، تنهایی

بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرند

هیچوقت نفهمیدم که چرا درست همان کسی که فکر می کنی

باهمه فرق داره یک روز مثل همه تنهات می زاره!

نیمکت باهم بودن من تنهاست

من دل نشستن ندارم تو دلیل نشستن باش

چه عاشقانه نوشت دکترشریعتی

که من تو را دوست دارم

تودیگری را،دیگری دیگری را و دراین میان همه تنهاییم

فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم، گذشتیم و رفتیم …

روزگار حافظه خوبی دارد، هرگز فراموش نمی کند!

ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!

کسانی که از خود می رنجانیم

مثل ساعت هایی می مانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند

و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

هیچوقت حال اونی که هست

رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید…

پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند

و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود

پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند

پدر در تمام آینه ها فریاد می زند: حال من خوب است

پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است

پدر، سایبان لحظه های بارانی

چشمان پدر، شعری است مردانه

پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار

پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی

فراموش می کنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند!

مادربزرگ می گفت: دل هر آدمی دری دارد

می گفت: باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها

می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند

می گفت: کلید دل آدم دست خود آدم نیست

می گفت: انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند

بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش

می گفت بلند شو برو بگرد

بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت؟

ببین کلید قلبت کجاست؟

همیشه میشه تموم کرد

فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد…

مواظب همدیگه باشیم !

اکبر عبدی می گوید: یک روز سر سریال بودیم

و هوا هم خیلی سرد بود، حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن!

گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟

نگفتی سرما می خوری؟ کاپشن خوشگلت کو؟

گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟

گفتم: آره!

گفت: من هم خیلی دوسش داشتم

ولی سر راه یکی رو دیدم که اون هم دوسش داشت

و هم احتیاجش داشت ولی من فقط دوسش داشتم!

گفت: اگه این یکی هم دختر بشه دستاشو قطع می کنم

خدا بهشان پسری داد که دست نداشت…

سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ:

ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ!

به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه؛

امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره

که گفت: آخه ماشینش جون بچشو می گیره!

حواستون به بعضی حرف ها و بعضی کارا باشه

چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمی کنه!

یادش بخیر یه کوچه ۸متری

۴تا آجر، یه توپ پلاستیکی ۲ لایه…

دلخوشیامون خیلی ساده بود!

و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست!

کبریت های سوخته هم روزی درخت های شادابی بوده اند

مثل ما که روزگاری می خندیدیم قبل از اینکه عشق روشنمان کند!

پای معرفت میاد وسط

دست خیلیا کوتاه میشه…

دل یک زن تمای دنیای اوست…

شاه دنیایش باش ای مرد نه سردار سپاهی

که احساسش را در هم می شکند!

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام…

مگر دلبستگی همین نیست؟

آنانی که تو را به خاطرِ هیچ خواسته ای دوست دارند به خاطر بسپار …

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس زیبا با طعم سیگار!

سیگار بکش

بغض کن

گریه کن

دق کن

ولی با هر آدم نامردی درد و دل نکن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مرگ، مُردن نیست

و مرگ، تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بی شماری را دیده ام

که راه می رفتند

حرف می زدند

سیگار می کشیدند

و خیس از باران انتظار و تنهایی را درک می کردند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برایم سیگاری آتش بزن

میان لب هایم بگذار و دور شــو. . .

پر از باروتم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش با خود می گوید:

باید تـَرکـــــ کنم!

ســیگار را، خانــــه را، زندگـــی را و باز پُــکــی دیگــــر می زند…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتی دهانت بوی شــیر می دهد و رفتـی

حالا بوی سیـگـار، بوی دروغ هم می دهد

برگرد…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا ترک کنم سیگار لعنتی را که فریاد می زند نبودنت را؟

که در دست می گیرم بدن نرمش را جای دست های سردت

درونم که می فشارد ریه هایم را ذره ذره می پوساند

مثل تو بیچاره دلم با هر که لحظه ای نشست عاشقش شد

و درد دل هایش را باور کرد اما نمی دانست که این روزها دیگر وفا معنایی ندارد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شاید سیگارو بزارم کنار اما دودش رو نمی تونم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سیگار بی جان ترین عصیانگریست که مرا به عصیان وا می دارد

او به نابودی تن نشسته است، من به نابودیِ “من” و هر دو به ” نابودیِ ” هم…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تو به احساست بیاموز نفس نـکـشــد

هواﮮ دل هـا آلـودسـت

ایـنـجــا فاصلـه یک عـشـق تا عـشـق بـعــدﮮ یک نخ سیگار است. . .!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گوشه ی کافه ای می نشینم بدون هیچ بهانه ای قه قهه می زنم

نه به حضور باران نیازی است

نه به قهوه، نه به سیگار و نه حتی به نگاه تو

فقط بی دلیل، به نداشته هایم می خندم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روزها چقدر سیگارت شبیه آرزوهای من است

هر دو دود می شوند…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاش پشت پاکت سیگار به جای تصویر ریه ای بعد از کشیدن سیگار

تصویر اعصاب های خراب قبل از کشیدن سیگار را می ذاشتن…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لب ساحل نشسته بودم ازدرد فراق دوست سیگاری روشن کردم

یاد لحظه ای افتادم که منواون کنار ساحل نشسته بودیم

سیگار بعدی را آتش به آتش روشن کردم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وای از نیمه شبــی که بیـــــدار شوم و تـــــو را بخواهـــــم

و پاکـــــت سیگارم خالـــی باشــــد…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مردی که روبروی تو سیگار می کشد

در فکر گفتگوی تو سیگار می کشد

وقتی که می روی و دلش تنگ می شود

بی شک به جستجوی تو سیگار می کشد

این بار بی تو فاصله ها را نمی دود

در سوگ آرزوی تو سیگار می کشد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

غرور گوگــردی ام را بگیران بگذار روی سیگــارت

که نمی دانی برای بخاطر آوردنم است

یا از خاطر بردنم

بســـرانم در ریه ات به یاد روزهایی که نفست بودم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عشق سیگار نیست که ازش خسته شدی زیر پات لهش کنی !

ادامه مطلب / دانلود
css.php