نتايج جستجو مطالب برچسب : اس ام اس دلشکسته جدید 92

 اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93

چنان ﭼﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻨﻢ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

که ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…



هر صبح که سپیده سلام می دهد

یا کریم ها به پنجره ی اتاقم سر می زنند

چه مانوس شده ایم ما

من منتظر صدای بالشان، آنها مشتاق سفره ی نانشان

حیران مانده ام

کجا بالهایت بسته شد

که دیگر به انتظار دلم مشتاقانه سر نزدی؟



کسی چه می داند؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود

هوا خوب شود، عشق خوب شود و تو خوب من شوی



کاش میدانستی هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم

عجب نفسگیر است هوای بی تو؟



نگاه تو تلخ

اشک های من شور

یادت شیرین

زندگی بامزه ای دارم


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



برای من همانقدر که خواستنی هستی

دست نیافتنی هم هستی



بی خیال خیالت میشوم

همان خیالی که هیچوقت سهم من نبود



سخته واسه خوشبخت شدن کسی دعا کنی

که یه روز واسه خوشبخت کردنت قسم میخورد



گفتند فراموشت کنم

اما به یاد آوردنت هر روز

درد آورترین شکل فراموشیست



در تمام داروخانه ها موجود است

نرم کننده موی سر

نرم کننده پوست دست

کاش میشد برای نرم کردن دل تو هم نسخه ای گرفت



حالا ما که هیچ

اما امیدوارم عکس های شما

توی سال جدید ۲نفره باشه


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



صدایت در گوشم زمزمه می شود

نگاهت در ذهنم مجسم

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را



رو به رویم سراب

پشت سر خاطرات

نازنینم، کدامین طرف سوی توست؟



هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن

نمیدانی چه درد بدی است

پیر شدن در خم کوچه های انتظار…



جانم باش تا به لبم برسی

می خواهم همه ببیند

با تو جان به لب شدم لعنتیِ دوست داشتنی



یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم

دلخوشی ها کم نیست



روزی که این عکس ۲نفره را گرفتیم

نمیدانستیم کدامیک از ما

آن را با چشم های خیس تماشا میکند



پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را می گویم

و نمی آیی!؟



امشب یک جمله ی تلخ مهمان من باش
بگذار یادم نرود

که مرا در شبی رو به انتهای زمستان

به هیچ خدایی نسپردی و رفتی



میگویند زمان طلاست اما من چشیدم

دروغ میگویند، زمان آتش است

ثانیه به ثانیه اش میسوزاند

و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد


یکی بود، یکی نبود

من موندم و اون نموند

من دیدم و اون ندید

من خواستم و اون نخواست

من التماس کردم و اون نشنید

من هستم و اون رفته

من خستم و اون



چه جمله ی غریبی است“فراموشت می کنم”

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی



روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک

ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود

من کاناپه ای پوسیده در باران

تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو

چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم



راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد

فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار



تو راحت فراموش می کنی

باز دل می بری، باز دل می بازی

و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم



فرو می ریزد عاقبت

سقف خانه ای

که جای خالی ات ستون های آن باشد



اگر خبری از من نشد نگران نشو

یک فاتحه بخوان



از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای

بلاتکلیفی بین ما موج میزند

مثلا همین دل من

نمیداند با تو بیاید؟ یا پیش من بماند؟



پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد

من پشت این عکس با تو قدم زده ام


اس ام اس غمگین و دلشکسته فروردین 93



دیروز دستش تو دستت بود

امروز بغضش تو گلوت



گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست



تداعی نشو اینقدر در این همه خیابان

در این همه آدم



خدایا حالم خوب نیست

یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم

“مرگ”میدهی؟



روزهایم با یاد تو

و شب هایم با خواب تو سر میشوند



پای رفته را میتوان برگرداند اما دل رفته را هرگز



ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻤﯿﺮﺩ

و ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻧﺪ

و ﮔﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ زندگی

ﺩﻟﺶ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ



هیچ اتفاقی نیفتاده

ستون حوادث هنوز خالیست

زنده ام بی تو! باورت میشود؟

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین فروردین 1393

شب هایم بروز شده اند

دردهایم آنلاین

به مغزم کلیک که می کنم بالا نمی آید!



می خواهم نباشم

کاش سرم را بردارم و برای یک هفته

در گنجه ای بگذارم و قفل کنم!

در تاریکی یک گنجه خالی

و روی شانه هایم در جای خالی سرم چناری بکارم

و برای یک هفته در سایه اش آرام بگیرم



ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ!

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی…!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ…



در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

حتی وقتی دستشان را میگیرم

دلت برای من نسوزد ؛

من عادت کرده ام که همیشه

دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد



دل استــ دیگر خسته میشود…

بی حوصله میشــود…

از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ

از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح

از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد


اس ام اس غمگین فروردین 93



آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم

علتش پـول نبود

انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود

علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یڪ دلقڪ,

یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود…

من بهِ « من » خندیدم!

ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج

نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید…!



نمیدانم چه کسی

دست اتفاق های خوب زندگی ام را گرفته است

که دیگر نمی افتد!



این روزها، تلخم

دست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم ها

پرهیز می‌‌کنم از ثبتِ

وجود‌هایی‌ که ماندگاری ندارند…

این روزها، تلخ تر از همیشه

از همه ی آدم‌ها بریده ام!



گذاشتــم به دارم بکشنــد . . .

بــی گنــاه بـــودم اما،

حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم . .!



لعنت به این روزها!

این روزها که اسم دارند، شماره دارند، تعطیلی دارند،

هفته و ماه و سال دارند اما افسوس که روح ندارند…



خــستــہ امـ…

از صبورے خــستـــہ ام…

از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد…

از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב…

و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم

آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را،

در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے…

ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ…

بدون تو برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ



کاش زندگی من هم

مثل دوست داشتنهای تو کوتاه بود . . .



سخت است اتفاقی را انتظار بکشی

که خودت هم بدانی در راه نیست!



خوابهایم گاهی زیباتر از زندگیم می شوند

کاش گاهی برای همیشه خواب می ماندم



خسته اونــے نیســتــ ڪہ خـوابــیــده ‬

اونـــیـــه ڪہ نـمـیـتـونـه بـخــوابــه …!



زنـدگــی انـگــار تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن!

هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام هـول میزنــد

بـــرای ضـربــه بـعــد…!

کـمـی خـسـتــگـی در کــن، لـعـنـتـــی…

خـیــالـت راحـت!

خـسـتـگــی ِ مــن بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود…


اس ام اس غمگین فروردین 93



دیگر حوصله ای نمانده است!

راستی، مگر حوصله هم جزء آن چیزهایی بود

که تو آورده بودی که موقع رفتنت همه اش را بردی؟



کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…



کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند!

ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی: خوب نیستم…!



به آیینه نگاه میکنم…

لبخند میزنم…

لبخند نمیزند…



خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم!

هر تمام شدنی که مرگ نیست!؟

گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید”…



دیگر هیچ چیز “شیرین” نیست

جز خوردن یک قهوه “تلخ” با تــــو . . .

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین اسفند 1392

چه جمله ی غریبی است فراموشت می کنم

وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی!



جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …

الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم!



چه رسم بدیست در عاشقی

فرهاد به خاطر عشقش کوه کند

ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم!



از یه جایی به بعد

توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی!



روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند!



هرچه احساس داشتم

نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد!



مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست

من انگار لکنت فصلِ بودنم!



سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست

نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …



یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو

و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …



نمی دونم چرا هرجا میرم

“فکرت” منو پیدا میکنه؟!!!



بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید

اما زندگی هم پیش نمی رود!



نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم

اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …

بازگـــــــــــــــرد!



خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد!

خسته ام از تکرار ندیدنت …



گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی

بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری

به همین سادگی!



باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد

بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی!



تو رفته ای اما یادت هنوز چه پابرجاست اینجا!



در قحطی تو چه دل خوشی دارند!

بیهوده می آیند و می روند این نفسهای من …



آدم فقط در مورد بقیه خیلى راحت میتونه بگه:

فراموشش کن!



تعطیل است مثل جمعه ها

تمام حوصله ی من!



من بازمانده یک قصه ام

همان “یکی” که نبود …



خدایا ببخش ، امانت دار خوبی نبودم

دلی که داده بودی شکست!



آنکه جان داد مرا عشقت بود

آنچه لرزاند مرا هجرت بود …



آدم گاهی میخواهد حرف بزند اما نمیداند با چه کسی

پس لال می شود، خفه می شود

وقتی که هرکه هست نمیفهمدت و هرکه “میفهمدت” نیست!



از جان دادن هم سخت تر است

این خنده های مصنوعی!



چه فرقی می کند بهشت یا جهنم؟ شاد یا غمگین؟

دنیای بی تو سراسر جهنمی غمگین است!



تو هنوز با تمام نبودنت ، تمام بودن منی!

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 92 (2)

خدا تو را برای عاشقانه زیستن به من نداد

برای شاعرانه زیستن ز من گرفت

عشق یعنی وقتی هزار دلیل برای رفتـن هست

هنوز دنبال یه بهــــونه ای که بمـونـی !

عبور تو از حوالی چشم های من

تنها اتفاق غیر منتظره ی زندگیم بود

چرا که من  همیشه منتظر نیامدنت بودم

هم آشوبگری و هم خاموش

کولی وار می توان دوستت داشت

همین که باد را به آغوش می کشی

دگر حس شقایق را نداری

هوای قلب عاشق را نداری از آن

چشمان خون سرد تو پیداست

که قلب تنگ سابق را نداری

دلتنگى حس نبودن کسی است که

تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند

فاصله خط عابر پیاده ندارد

دست مرا بگیر و از آن رد کن

قرار دیدار ما هر نیمه شب

خیالت که نمی گذارد بخوابم

از ساعت متنفرم !

این اختراع غریب بشر که مدام

جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!

در شب آسایش ماه

کنج پستوی خیس از عطر شب بوها

پشت نقاب غبار آلود خاطره ها

تصویری از درنگ را نقاشی می کنیم

تو را طلب نمی کنم

نه اینکه بی نیازم

صبورم…

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان ماه 1392

تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت

از ته دل داد میزنم می میرم از نبودنت

می نالم از جدایی، ای نازنین کجایی؟

سوزم ز درد هجرت، ای بهترین کجایی؟

در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده

در حسرت گل هستم بهار من کجایی؟

چه کردی با دل من نازنینم

که هر شام و سحر اندوهگینم

مرا دعوت بکن در باغ چشمت

که از باغ دلت چند گل بچینیم

بهترینم

در دنیای کوچک اندیشه هایم کلامی را که شایسته ی توست نمی یابم

جز آنکه بگویم در قلب کوچکم به اندازه وسعت آسمان جای داری

توی برگ برگ وجودم  همش از تو مینویسم

تا جدا نشی ز قلبم من بدون تو میمیرم

تمام می شود زندگی ام

آن روز که قاب چشمانت بر دیوار دل دیگری باشد

بهانه های دنیا

تو را ازیادم نخواهد برد

من تورا درقلبم دارم.نه در دنیا

زندگى با تو برایم بوى ریحان میدهد

بى تو اما بوى ریحان بوى زندان میدهد

نم نم عشقت را

با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم

حتی اگر در طوفان غمت بمیرم

در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد

اگر دیدی دنیا برات مفهومی نداره

تحمل کن  شاید خودت دنیای کسی باشی

درخت هم که باشی

من دارکوبی می شوم که

هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد

فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

قسم به تین و عنکبوت

به مرغ باغ ملکوت

از ته دل بهت میگم

دنیا فدای تار موت

شب را دوست دارم

چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست

و هر لحظه این امید در درونم ریشه می زند

که آمده ای ولی من ندیده ام

هیچ بارانی جای پای دوست را

از کوچه خاطره ها نخواهد شست

دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که

در دسترس هیچ دستی نباشم

بعد رفتنت ، من که هیچ

این همه دیواری که به عکست تکیه دادند ، ویرانه شدند

 

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس های غمگین و پرمعنی آبان ماه 1392

غربت آن نیست که تنها باشی

فارغ از فتنه فردا باشی

غربت آن است که چون قطره ی آب در پی دریا باشی

غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی

گر بدانم نیستی غمی نیست ز تنهایی

اینکه هستی و تنهایم غم دارم

باتو بودن همیشه پرمعناست

بی تو روحم گرفته و تنهاست

باتو یک کاسه آب یک دریاست

بی تو دردم به وسعت صحراست

دلی بستم به آن عهدی که بستی

تو آخر هردو را باهم شکستی

اگه یه وقت توپت افتاد خونه همسایه اونم پارش کرد

اصلا ناراحت نباش چون هنوز یه رفیق داری

که حاضره دلشو بندازه زیرپات تا باهاش بازی کنی

دلم تنگه برای گریه کردن، کجاست مادر کجاست گهواره من؟

نگو بزرگ شدم نگو گریه به من نمیاد!

بیا نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه می خواد

کجاست مریم ناجی اون مریم پاک؟

چرا به یاد این شکسته دل نیست؟

به حق اون خداوندی که یکتاست

وجودش باعث گرمی دل هاست

دلم در عاشقی به قد دریاست

ولیکن مثل دریا تک و تنهاست

نگران نبودنت نباش نفرینت نمی کنم!

همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست برایم کافیست!

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار

منو از خاطره کم کن خدانگهدار

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی

دیگر نفسی برای ماندن درکنار او باقی نخوهد ماند

وقتی کسی دیربه دیر ازم یاد می کنه

نگرانش نمی شم حتما شاد بوده از یادش رفتم!

چوپان قصه ی ما دروغگو نبود

او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد

افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد

و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند

بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

شمع، این مساله را بر همه کَس روشن کرد

که توان تا به سحر، گریه ی بی شیون کرد

من همان برگم که بر روی درخت

لرزم از برد چنین پاییز سخت

در نهایت باید افتاد و گریست

به درخت گفت خداحافظ و رفت

من از اعدام نمی ترسم

نه از چوبش نه از دارش

من از پایان بی دیدار می ترسم

۴تا دوست صمیمی دارم

حسرت، غم، ماتم، تنهایی

بهشون سفارش کردم تحویلت نگیرند

هیچوقت نفهمیدم که چرا درست همان کسی که فکر می کنی

باهمه فرق داره یک روز مثل همه تنهات می زاره!

نیمکت باهم بودن من تنهاست

من دل نشستن ندارم تو دلیل نشستن باش

چه عاشقانه نوشت دکترشریعتی

که من تو را دوست دارم

تودیگری را،دیگری دیگری را و دراین میان همه تنهاییم

فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم، گذشتیم و رفتیم …

روزگار حافظه خوبی دارد، هرگز فراموش نمی کند!

ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ!

کسانی که از خود می رنجانیم

مثل ساعت هایی می مانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند

و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

هیچوقت حال اونی که هست

رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید…

پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند

و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود

پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند

پدر در تمام آینه ها فریاد می زند: حال من خوب است

پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است

پدر، سایبان لحظه های بارانی

چشمان پدر، شعری است مردانه

پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار

پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی

فراموش می کنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند!

مادربزرگ می گفت: دل هر آدمی دری دارد

می گفت: باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها

می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند

می گفت: کلید دل آدم دست خود آدم نیست

می گفت: انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند

بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش

می گفت بلند شو برو بگرد

بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت؟

ببین کلید قلبت کجاست؟

همیشه میشه تموم کرد

فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد…

مواظب همدیگه باشیم !

اکبر عبدی می گوید: یک روز سر سریال بودیم

و هوا هم خیلی سرد بود، حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن!

گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟

نگفتی سرما می خوری؟ کاپشن خوشگلت کو؟

گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟

گفتم: آره!

گفت: من هم خیلی دوسش داشتم

ولی سر راه یکی رو دیدم که اون هم دوسش داشت

و هم احتیاجش داشت ولی من فقط دوسش داشتم!

گفت: اگه این یکی هم دختر بشه دستاشو قطع می کنم

خدا بهشان پسری داد که دست نداشت…

سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ:

ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ!

به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه؛

امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره

که گفت: آخه ماشینش جون بچشو می گیره!

حواستون به بعضی حرف ها و بعضی کارا باشه

چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمی کنه!

یادش بخیر یه کوچه ۸متری

۴تا آجر، یه توپ پلاستیکی ۲ لایه…

دلخوشیامون خیلی ساده بود!

و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست!

کبریت های سوخته هم روزی درخت های شادابی بوده اند

مثل ما که روزگاری می خندیدیم قبل از اینکه عشق روشنمان کند!

پای معرفت میاد وسط

دست خیلیا کوتاه میشه…

دل یک زن تمای دنیای اوست…

شاه دنیایش باش ای مرد نه سردار سپاهی

که احساسش را در هم می شکند!

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام…

مگر دلبستگی همین نیست؟

آنانی که تو را به خاطرِ هیچ خواسته ای دوست دارند به خاطر بسپار …

ادامه مطلب / دانلود

css.php