نتايج جستجو مطالب برچسب : نامزدی

چگونه با نامزد شکاک برخورد کنیم؟

فرض کنید یک روز مثل همه روزها از خواب بیدار می‌شوید و کمی از غروب می‌گذرد که مخاطب خاص‌تان بی‌خبر با دسته گل به خواستگاری‌تان می‌آید. چشم‌های‌تان را که ببندید دست کمی از سیندرلا  ندارید! هر روز هم که می‌گذرد بیشتر مطمئن می‌شوید مرد رؤیاهای‌تان همین است.

با همان سختگیری‌هایش دو ستش دارید، آخر می‌گوید: «آنقدر عاشق تو هستم که به پشه‌های نری که در اتاقت می‌چرخند حسادت می‌کنم!» یا «آنقدر عاشقت هستم که دوست دارم با هیچ‌کس جز من نگویی و نخندی و نفس نکشی!»، «من به تو اعتماد دارم اما جامعه آن‌قدر کثیف است که به خاطر من «فقط» با مادرت بیرون برو!». . . فکر می‌کنید دوست‌تان دارد، آن وسط‌ها هم با یک جمله آشنا سختگیری‌های عجیبش را برای شما جامی‌اندازد. ..«غیرتم اجازه نمی‌دهد که. . . » آن اوایل داستان‌تان شبیه قصه‌های عشقی است، از فرط توجهش بال درآورده‌اید اما فقط کمی از این رؤیای شیرین می‌گذرد که گیرهای باخود و بی‌خودش کلافه‌تان می‌کند. شاهزاده با اسب سپیدش از راه رسیده اما به اندازه شرلوک هولمز از روابطش با شما و روابط تان با کل عالم بشریت نکته منفی بیرون می‌کشد! زنگ خطر به صدا درآمده است شاید این عاشق دلباخته خوش‌تیپ، پارانوئید باشد.

تئوری توطئه و سایر مخلفات!
بیایید به قصه‌مان بازگردیم. در حال برگشتن از ‌مهمانی هستید، طبق معمول باز هم اخم‌هایش تا جای ممکن درهم است، سعی می‌کنید با آرامش مشکل را حل کنید اما هرچه بیشتر سعی کنید او عصبی‌تر و غیر منطقی‌تر می‌شود. وقتی دلیل این همه بداخلاقی‌اش به‌طور مثال جوکی باشد که یکی از پسرهای فامیل در جمع تعریف کرده و شما هم مثل همه ‌مهمان‌ها از ته دل به آن خندیده‌اید یا اینکه با یکی از مهمانان گفت‌وگوی ساده‌ای داشته‌اید، کم‌کم‌گیرنده‌های عاطفی‌تان باید فعال شود. شاید نامزدتان بیماری بدبینی دارد.

فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای‌شان شک دارد از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند، این دیگران که می‌گوییم شامل همه آشنایان نزدیک و دور خودش و شما می‌شود. ارتباطات خودش که محدود و ناچیز است از شما هم می‌خواهد مثل خودش باشید، شاید با اعتماد به نفس در حالی که منطقی‌ترین آدم دنیا به نظر می‌رسد به ساده بودن متهم‌تان کند، بگوید تو بی‌تجربه هستی که راحت اعتماد می‌کنی. اصلا تئوری توطئه برای فرد بدبین یک اصل پذیرفته شده است. او می‌گوید همه می‌خواهند سرمان کلاه بگذارند و از ما سوء‌استفاده کنند! دوستان صمیمی کمی دارد یعنی او اصلا درکی از صمیمت ندارد، یک ذره‌بین قوی دستش گرفته تا دشمنان احتمالی را شکار کند! پس فرصت و موقعیتی برای صمیمی شدن نمی‌ماند.

خسیس اطلاعاتی
نامزد بدبین هر چند به خودش اجازه و حق می‌دهد که ریزترین جزئیات زندگی شخصی فعلی و قبلی و بعدی ! شما را بداند و بپرسد اما به محض اینکه خودش در موردی سوال‌پیچ شود، نیت شما را هم مثل نیات مشکوک خودش فرض کرده بنابراین با کلافگی به آن واکنش نشان می‌دهد. اگر از این تیپ آدم‌ها درباره مدرسه و خانواده‌شان سوال کنید و بعد بخواهید کمی پرس‌وجوی‌تان را ادامه بدهید با خست و وسواس هرچه تمام‌تر اطلاعات درخواستی شما را بروز می‌دهند.

در حین پاسخ دادن به سوالات هم ممکن است به شما بگوید: «یعنی تو به من شک داری؟» یا «چرا این را می‌پرسی؟» او نمی‌خواهد حتی به نامزدش اطلاعاتی بدهد چون راستش به شما هم اعتماد ندارد پس اگر به بدبینی نامزدتان شک کردید کافی است در فواصل زمانی از او در مورد زندگی شخصی یا گذشته‌اش سوالاتی بپرسید و به واکنش‌هایش بادقت توجه کنید.

  فرد بدبین به‌طورکلی کینه‌ای است

بادکنکی که ساده می‌ترکد
فرد بدبین به‌طورکلی کینه‌ای است او به‌راحتی از گناه دیگران نمی‌گذرد و سخت می‌بخشد. وقتی هم ببخشد یک عمر خطای شخص خاطی در یادش هست. یک نشانه دیگر  فرد بدبین هم هم قهرهای طولانی‌مدتش با شماست. او اگر برنجد سرد می‌شود و خیلی راحت می‌بینید که روزهای زیادی به تماس‌تان پاسخی نمی‌دهد. افراد بدبین عواطف خودشان را بروز نمی‌دهند و به همین دلیل سعی دارند عقلانی و منطقی جلوه کنند. ضمن اینکه به وضعیت‌شان افتخار کرده و معتقدند اصلا خوب است آدم جدی باشد.

او از خود راضی و خودبزرگ‌بین است اما در واقع این پوششی است برای کمبود اعتماد به نفسی که به این سادگی‌ها هم خوب نمی‌شود. او دقیقا مثل بادکنکی است که با اولین انتقاد می‌ترکد چون برخلاف ظاهر پراز منم‌منم‌اش از درون تهی است. یک تست دیگر هم این است که از او انتقاد کنید تا چهار انتقاد بدتر از آن را به خودتان بازنگرداند آرام نمی‌گیرد.

پیش از شروع بخوانید
شک و بدبینی می‌تواند به دلایل ساده‌ای وجود داشته باشد انواع خوش‌خیم بدبینی به مرور زمان و با دقت روی اعمال و رفتاری که فرد بدبین را تحریک می‌کند شفا می‌یابد یا حداقل می‌شود امید داشت که خوب شدنی است.

وقتی کسی تجربه‌های شور، تند و تلخ در رابطه با جنس مخالف دارد، طبیعی است سخت می‌تواند اعتماد کند و بپذیرد زندگی شیرین است پس باید صبر کرد تا ذائقه‌اش تغییر طعم را باور کند.

فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است اصلا اگر راه داشته باشد با کت و پوتین می‌خوابد، به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یک کارآگاه در حال انجام ماموریت توجه می‌کند و واکنش نشان می‌دهد آخر می‌خواهد به هر قیمتی شده خطر را کشف کند حتی اگر خطری نباشد! نگاهش تیز و دقیق است و با شما به عنوان نامزدش هم تماس چشمی مداوم دارد یعنی یک لحظه نمی‌شود از زیر نگاه سنگینش خلاص شد. او سرتاپای مخاطب را زیر نظر می‌گیرد و می‌تواند از تغییر رنگ جوراب‌هایش هم نتیجه‌گیری‌های عجیب و غریب داشته باشد.

جنگ شبانه روزی
حالا وای به آن روز که در محیط فرد بدبین، آدمی که نسبت به او حس تهدید دارد هم نفس بکشد دیگر چشم‌هایش را تا جای ممکن به کار می‌اندازد و ریز می‌کند، اگر شخص سمت چپ‌شان نشسته باشد، پای چپ را روی پای راست می‌اندازد، دست به سینه با عضلاتی سفت و حرکاتی خشک! طوری روی صندلی می‌نشیند که رقیب فرضی‌شان بداند کسی که روی صندلی کنارشان نشسته در هر جنگی برنده است. شخص بدبین با نگاه و حرکاتش، دائم سعی دارد به دیگران بفهماند که حواسش به تهدیدی که از طرف آنها برایش وجود دارد هست و آمادگی دفاع و مبارزه دارد درضمن به ذهن‌خوانی هم علاقه دارد.

غافلگیرت می‌کنم پس هستم
همان‌طور که اول قصه گفتیم نامزد بدبین در ابتدا با یک پز عاشقانه سعی می‌کند در تمام اوقات شبانه‌روز شما را نظارت و کنترل کند. حرف‌های او پر از بکن، نکن مداوم است. دخالت را از لباس‌تان شروع می‌کند و کم‌کم شعاع مداخله‌اش آنقدر وسعت پیدا می‌کند که شامل همه ابعاد ریز و درشت زندگی‌تان می‌شود؛ «اینجا برو، آنجا نرو»، «اینجا بخند، آنجا نخند»، «اینجا سرت را پایین بینداز، آنجا سرت را بالا بگیر» و هزار جمله شبیه به این در روز از دهانش بیرون می‌آید، از طرفی هم وقتی تنها کمی از دسترس‌شان دور باشید یک‌سره با هر ابزار ممکن می‌خواهد با شما در تماس باشد.

نامزدی را به هم بزنید؟
خشم فرد بدبین  ممکن است با خودخوری و زیرلب غرزدن آغاز شده و بعد از ترک محیط و تنها شدن با شما به اوج خودش برسد. خوب است بدانید عادی‌ترین رفتار و حرکات کسی که مورد بدبینی نامزد شکاک شما قرار گرفته می‌تواند به بی‌محلی، تحقیر یا تهدید تعبیر شود و فاجعه اینجاست که شخص بدبین بخواهد براساس همین برداشت‌های اشتباه و بیمارگونه خودش به اطرافیان واکنش نشان داده و با فرد یا افراد مورد نظر، درگیر هم شود. رسیدن به این نقطه همان جایی است که مشاور محترم ازدواج در مورد ادامه دوران نامزدی با نامزد رؤیایی‌تان به شما اخطار خواهد داد و پیشنهاد می‌کند نامزدی را به هم بزنید.

ادامه مطلب / دانلود

از پشت چهره نامزدتان اینگونه مطلع شوید

رفتارهای عجیب و غریب یا حتی عاشقانه ای که از نامزدتان می بینید، ممکن است هر کدام هشداری جدی درباره شخصیت او و مشکلات رفتاری اش باشند. هشدارهایی که افراد کم تجربه، آن را اشتباه تفسیر کرده و نادیده می گیرند.

زندگی با یک آدم عجیب و غریب غیرقابل تحمل است. آدم هایی که به هر دلیلی رفتارشان آزاردهنده است، طبیعی نیستند یا روی اعصابتان راه می روند، نمی توانند همسران قابل اعتمادی باشند. کسی که دچار اختلالات شخصیتی است، باید بعد از درمان به فکر ازدواج بیفتد اما مشکل اینجاست که خیلی وقت ها فرد بیمار نمی داند که بیمار است و نامزد او هم رفتارهای بیمارگونه آن را طوری توجیه می کند که کار از کار می گذرد و بعدتر، در طول زندگی به مشکل برمی خورند.

ما در اینجا چند نشانه و هشدار را برایتان می گوییم اما بررسی دقیق را به خود شما و روانشناس واگذار می کنیم. لازم است همین اول کار بگوییم اگر این نشانه ها را در نامزد خود می بینید، قبل از آن که به او برچسب بیماری بزنید، با یک روانشناس صحبت کنید. این مطلب فقط قصد هشدار دادن دارد تا با چشم های باز وارد زندگی مشترک شوید.

از پیشم تکون نخور
اگر نامزدتان به شما می گوید آنقدر دوستتان دارد که نمی خواهد لحظه ای بدون شما باشد، اگر کنترلتان می کند و مرتب باید به او جواب پس بدهید، اگر نمی گذارد بدون حضور او آب بخورید و وقتی اعتراض می کنید، می شنوید: خب عزیزم، از بس دوستت دارم، باید بدانید که با یک هشدار جدی مواجهید. فرد مقابل شما احتمالا کنترلگر است و اگر این نشانه ها در او بسیار زیاد و غیرمنطقی باشد، حتی می تواند به اختلال شخصیت پارانوییدی مبتلا باشد. اختلالی که فرد در آن به شدت بدبین است و به همه چیز و همه کس و هر اتفاقی شک دارد.

من به آزادی ات احترام می گذارم
این ها از آن طرف بام می افتند. یعنی هیچ کاری به کار شما ندارند و معتقدند که شما هم نباید کاری به کار آنها داشته باشید. اگر دلیلش را بپرسید، احترام به آزادی و فضای شخصی و حریم خصوصی همدیگر را مطرح می کنند اما اغلب این ها بهانه است. نامزد/ همسری که این ویژگی ها را دارد در حال اجتناب کردن از شما است و نمی خواهد در مسایل تان درگیر شود. او ممکن است شخصیت اجتنابی داشته باشد یا به شدت مسئولیت ناپذیر باشد.

فقط من، فقط تو
اگر نامزدتان به حقوق همه آدم های دنیا به جز خودش و خودتان بی توجه است، اگر همه را قربانی می کند که به خودتان دو نفر آسیبی نرسد، اگر با کلاه گذاشتن سر دیگران، دور زدن قانون و خرابکاری و نادیده گرفتن احساسات دیگران سعی می کند گلیمش را از آب بیرون بکشد و اعتقادش این است که به خاطر موفقیت زندگی تان این کارها را می کند، شما به احتمال زیاد با یک شخصیت ضد اجتماعی طرف هستید. شخصیتی که بسیار خطرناک است و ممکن است به زودی همین بلاها را سر شما هم بیاورد. حتی اگر خیلی عاشق پیشه به نظر برسد.

می خوام تو لاک خودم باشم
اگر نامزد شما بلافاصله بعد از به دست آوردن شما سرد شده، به هر بهانه ای از شما دوری می کند، دوست دارد اغلب در خلوتش باشد، با کسی از اقوام و دوستان ارتباط ندارد، از کسی تاثیر نمی پذیرد و در خلوت خودش غوطه می خورد، ممکن است با یک شخصیت اسکیزویید طرف باشید. البته همه این موارد چنانچه موقتی باشند، ممکن است از یک مشکل فردی یا خانوادگی نشات بگیرد اما در صورتی که هیچ مشکل مشخصی وجود نداشته باشد و علایم طولانی مدت و همیشگی باشند، پای اختلال شخصیت به میان می آید. افراد مبتلا به شخصیت اسکیزویید به ندرت از لاک خود بیرون می آیند. وقت عاشقی ممکن است بسیار پرشور به نظر برسند اما به محض رسیدن به خواسته شان، دوباره در لاکشان فرو می روند.

نازم را بکش
اوایل آشنایی و نامزدی شاید فکر کنید قهرهای پی در پی نامزدتان، حساسیت های او، خودپسندی و علاقه اش به جلب توجه شما و اطرافیان یک طور ادا و اطوار خاص سن و موقعیتش باشد. به خصوص درباره عروس خانم این شائبه زیاد پیش می آید که عروس است و ناز دارد. اما این افراد ممکن است مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته باشند. چنین افرادی دارای یک حس خودباوری بیش از حد هستند، شیفته قدرت و جلب توجهند، نسبت به دیگران بی علاقه هستند و احساس می کنند یک فرد بسیار ویژه اند و به همین دلیل همیشه باید در مرکز توجه قرار بگیرند.

هر چی تو بگی
اگر ورد زبان نامزدتان جمله «هر چی تو بگی، هر جور تو بخوای» است، نباید همیشه این را به حساب عشق زیاد و احترام گذاشتنش به نظر خودتان بگذارید. بی نظر بودن در همه چیز و اتکا کردن به نظر شما در هر امری، نشان دهنده شخصیت وابسته است. شخصیتی منفعل، تاثیر پذیر و ناتوان در تصمیم گیری که همیشه درباره همه چیز مردد است، بارها مسیر زندگی اش را عوض کرده و آخر سر هم هیچ کدام را به مقصد نرسانده. آنها از همه چیز می ترسند و کارهایشان را به تعویق می اندازند و از خود هیچ نظری ندارند.

ادامه مطلب / دانلود

این مشکلات نامزد ها احتیاج به روانشناس دارد

رفتارهای عجیب و غریب یا حتی عاشقانه ای که از نامزدتان می بینید، ممکن است هر کدام هشداری جدی درباره شخصیت او و مشکلات رفتاری اش باشند. هشدارهایی که افراد کم تجربه، آن را اشتباه تفسیر کرده و نادیده می گیرند.

زندگی با یک آدم عجیب و غریب غیرقابل تحمل است. آدم هایی که به هر دلیلی رفتارشان آزار دهنده است، طبیعی نیستند یا روی اعصابتان راه می روند، نمی توانند همسران قابل اعتمادی باشند. کسی که دچار اختلالات شخصیتی است، باید بعد از درمان به فکر ازدواج بیفتد اما مشکل اینجاست که خیلی وقت ها فرد بیمار نمی داند که بیمار است و نامزد او هم رفتارهای بیمارگونه آن را طوری توجیه می کند که کار از کار می گذرد و بعدتر، در طول زندگی به مشکل برمی خورند.

ما در اینجا چند نشانه و هشدار را برایتان می گوییم اما بررسی دقیق را به خود شما و روانشناس واگذار می کنیم. لازم است همین اول کار بگوییم اگر این نشانه ها را در نامزد خود می بینید، قبل از آن که به او برچسب بیماری بزنید، با یک روانشناس صحبت کنید. این مطلب فقط قصد هشدار دادن دارد تا با چشم های باز وارد زندگی مشترک شوید.

این نشانه های هشدار دهنده دوران نامزدی، چهره واقعی نامزدتان را نشان می دهد

اگر نامزدتان به شما می گوید از پیشم تکون نخور

اگر نامزدتان به شما میگوید آنقدر دوستتان دارد که نمی خواهد لحظه ای بدون شما باشد، اگر کنترلتان می کند و مرتب باید به او جواب پس بدهید، اگر نمی گذارد بدون حضور او آب بخورید و وقتی اعتراض می کنید، می شنوید: خب عزیزم، از بس دوستت دارم، باید بدانید که با یک هشدار جدی مواجهید. فرد مقابل شما احتمالا کنترلگر است و اگر این نشانه ها در او بسیار زیاد و غیرمنطقی باشد، حتی می تواند به اختلال شخصیت پارانوییدی مبتلا باشد. اختلالی که فرد در آن به شدت بدبین است و به همه چیز و همه کس و هر اتفاقی شک دارد.

اگر نامزدتان به شما می گوید من به آزادی ات احترام می گذارم

این ها از آن طرف بام می افتند. یعنی هیچ کاری به کار شما ندارند و معتقدند که شما هم نباید کاری به کار آنها داشته باشید. اگر دلیلش را بپرسید، احترام به آزادی و فضای شخصی و حریم خصوصی همدیگر را مطرح می کنند اما اغلب این ها بهانه است. نامزد/ همسری که این ویژگی ها را دارد در حال اجتناب کردن از شما است و نمی خواهد در مسایل تان درگیر شود. او ممکن است شخصیت اجتنابی داشته باشد یا به شدت مسئولیت ناپذیر باشد.

اگر نامزدتان به شما می گوید فقط من، فقط تو

اگر نامزدتان به حقوق همه آدم های دنیا به جز خودش و خودتان بی توجه است، اگر همه را قربانی می کند که به خودتان دو نفر آسیبی نرسد، اگر با کلاه گذاشتن سر دیگران، دور زدن قانون و خرابکاری و نادیده گرفتن احساسات دیگران سعی می کند گلیمش را از آب بیرون بکشد و اعتقادش این است که به خاطر موفقیت زندگی تان این کارها را می کند، شما به احتمال زیاد با یک شخصیت ضد اجتماعی طرف هستید. شخصیتی که بسیار خطرناک است و ممکن است به زودی همین بلاها را سر شما هم بیاورد. حتی اگر خیلی عاشق پیشه به نظر برسد.

اگر نامزدتان به شما می گوید می خوام تو لاک خودم باشم

اگر نامزد شما بلافاصله بعد از به دست آوردن شما سرد شده، به هر بهانه ای از شما دوری می کند، دوست دارد اغلب در خلوتش باشد، با کسی از اقوام و دوستان ارتباط ندارد، از کسی تاثیر نمی پذیرد و در خلوت خودش غوطه می خورد، ممکن است با یک شخصیت اسکیزویید طرف باشید. البته همه این موارد چنانچه موقتی باشند، ممکن است از یک مشکل فردی یا خانوادگی نشات بگیرد اما در صورتی که هیچ مشکل مشخصی وجود نداشته باشد و علایم طولانی مدت و همیشگی باشند، پای اختلال شخصیت به میان می آید. افراد مبتلا به شخصیت اسکیزویید به ندرت از لاک خود بیرون می آیند. وقت عاشقی ممکن است بسیار پرشور به نظر برسند اما به محض رسیدن به خواسته شان، دوباره در لاکشان فرو می روند.

نامزدی هایی که دائما به شما می گویند نازم را بکش

اوایل آشنایی و نامزدی شاید فکر کنید قهرهای پی در پی نامزدتان، حساسیت های او، خودپسندی و علاقه اش به جلب توجه شما و اطرافیان یک طور ادا و اطوار خاص سن و موقعیتش باشد. به خصوص درباره عروس خانم این شائبه زیاد پیش می آید که عروس است و ناز دارد. اما این افراد ممکن است مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته باشند. چنین افرادی دارای یک حس خودباوری بیش از حد هستند، شیفته قدرت و جلب توجهند، نسبت به دیگران بی علاقه هستند و احساس می کنند یک فرد بسیار ویژه اند و به همین دلیل همیشه باید در مرکز توجه قرار بگیرند.

اگر نامزدتان به شما می گوید هر چی تو بگی

اگر ورد زبان نامزدتان جمله «هر چی تو بگی، هر جور تو بخوای» است، نباید همیشه این را به حساب عشق زیاد و احترام گذاشتنش به نظر خودتان بگذارید. بی نظر بودن در همه چیز و اتکا کردن به نظر شما در هر امری، نشان دهنده شخصیت وابسته است. شخصیتی منفعل، تاثیر پذیر و ناتوان در تصمیم گیری که همیشه درباره همه چیز مردد است، بارها مسیر زندگی اش را عوض کرده و آخر سر هم هیچ کدام را به مقصد نرسانده. آنها از همه چیز می ترسند و کارهایشان را به تعویق می اندازند و از خود هیچ نظری ندارند.

ادامه مطلب / دانلود

مشکلات بسیار کوچک در دوران نامزدی

دوران نامزدی می‌تواند تنها بخش هیجان‌انگیزی از رابطه شما با کسی که مطمئنید قرار است همسرتان شود، باشد یا اینکه بیشتر به یک آزمون و خطای ارتباطی که جوابش را از پیش تعیین نکرده‌اید، تبدیل شود. تصوری که شما از این چند ماه دارید و سوال‌هایی که در ذهن‌تان است و به دنبال پاسخ‌شان می‌گردید، می‌تواند تا اندازه‌ای آینده‌ای که قرار است به آن وارد شوید را پیش‌بینی کند؛ پس مراقب خشت اول باشید!

اگر از همان روزهای نامزدی، اولین خشت این رابطه را کج بگذارید، مقدمات از دست دادن کسی که دوستش دارید یا وارد شدن به رابطه‌ای که تحمل ماندن در آن را ندارید، فراهم می‌کنید.

نامزدی را طولانی نکنید
شرایط رفتن به خانه بخت را ندارید اما می‌خواهید با به رابطه تان رسمیت دهید؟ پیشنهاد می‌کنیم اگر نمی‌توانید پس از ۶ماه یا نهایتا یک سال از نامزدشد‌ن‌ به خانه خود بروید، به جای عجله کردن در رسمیت بخشیدن به این رابطه، برای فراهم کردن مقدمات ازدواج‌تان تلاش کنید. نامزدی طولانی می‌تواند به رابطه شما آسیب بزند.

کار را تمام  شده ندانید
نامزدی تنها دوره شناخت است نه بخشی از دوران متاهل شدن شما. اجازه ندهید تعهدی که در این دوره ایجاد می‌شود، بر تفاهم میان شما مقدم شود و حق تصمیم‌گیری درست و منطقی را از شما بگیرد. چشم‌های‌تان را باز کنید. چه تفاوت‌ها و چه مشابهت‌هایی دارید؟ این تفاوت‌ها تا چه اندازه می‌توانند باعث زیر پا گذاشته شدن خطوط قرمز شما شوند؟ در برابر کدام‌شان می‌توانید چشم‌های‌تان را ببندید و کدام‌شان اگر یک عمر در زندگی‌تان تکرار شوند، می‌توانند آرامش شما را بگیرند؟ نباید به‌خاطر ترس از حرف دیگران یا نگرانی در مورد احساسات فرد مقابل‌تان خود را موظف به نشستن پای سفره عقد بدانید. شاید اگر نامزد بودن‌تان را فریاد نزنید و آن را تنها به اطلاع آشنایان نزدیک برسانید، برهم زدن این قرارداد در صورت نبود تفاهم برای‌تان آسان‌تر باشد.

فاصله ها را حفظ کنید
حتی اگر صیغه محرمیت میان‌تان جاری شده، باز هم تا گرفتن جشن عروسی و رفتن به خانه خودتان، فاصله‌ها را حفظ کنید تا بخاطر درگیر شدن بیش از اندازه احساسات‌تان  چشم‌های شما بر واقعیت ها بسته نشود. ممکن است به‌خاطر آغاز کردن رابطه زناشویی در این دوره، احساس کنید که امکانی برای قطع این ارتباط، به هم زدن نامزدی و ازدواج در آینده با فردی دیگر وجود ندارد. از آنجا که قرار نیست نامزدی شما زیاد طول بکشد، به خودتان این مجال را بدهید که بدون وجود عواملی از این دست، با چشم باز یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های زندگی‌تان را بگیرید.

همه رازها را نگویید
درست است که شما نباید جز حقیقت چیزی را به زبان بیاورید اما می‌توانید گاهی در مورد برخی حقایق سکوت کنید. اگر رازی در خانواده شما هست که گفتن یا نگفتنش تاثیری روی زندگی نامزد شما و حتی زندگی مشترک‌تان نمی‌گذارد، می‌توانید آن را به زبان نیاورید. تصور نکنید زندگی مشترک یعنی داشتن اطلاعات مشترک در مورد گذشته و احساساتی که سراغ‌تان می‌آید. گاهی شکستن این سکوت می‌تواند کام رابطه شیرین شما را تلخ کند.

آزمون عشق برگزار نکنید
نامزدتان چقدر دوست‌تان دارد؟ برای داشتن شما حاضر است تا کجا پیش برود و از چه چیزهایی بگذرد؟ شاید چنین سوال‌هایی که در ذهن اغلب ما چرخ می‌خورد، خیال راه انداختن چند آزمون عشق را به ذهن شما بیندازد. «اگر من را دوست داری با فلانی قطع رابطه کن!»، «اگر من را دوست داری نباید هیچ محدوده خصوصی‌ داشته باشی و باید رمز عبور حساب‌های اینترنتی‌ات را در اختیار من بگذاری و اجازه دهی گوشی‌ات را وارسی کنم» و…؛ اینها خواسته‌هایی است که از نظر برخی خانم‌ها و حتی آقایان، به عنوان آزمونی برای سنجیدن میزان عشق طرف مقابل به آنها، معرفی می‌شود اما اگر شما هم اهل برگزار کردن چنین آزمون‌هایی هستید، دست نگه ‌دارید. هرگز به حریم شخصی نامزدتان وارد نشوید و اجازه ندهید او هم حریم شما را زیر پا بگذارد. سعی کنید میزان عشق همسرتان را در وفاداری‌ به قول‌هایش، احترام گذاشتن به شما و کسانی که دوست‌شان دارید و تلاشش برای ساختن آینده‌ای بهتر بسنجید، نه ویران کردن پل‌های پشت سرش برای جلب رضایت شما.

خودتان را زیر و رو نکنید
درست است که سازگاری بعد از ازدواج، می‌تواند به نفع شما و رابطه‌تان تمام شود، اما این سازگاری به معنی زیر پا گذاشتن خودتان و اولویت‌های‌تان نیست. هرگز بخشی از خودتان را زیرپا نگذارید که بعدها به‌خاطر از دست دادنش حسرت بکشید یا اینکه به فرد مقابل‌تان فشار بیاورید. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج شما دقیقا مثل دوران مجردی‌تان باشد و هیچ محدودیتی به زندگی شما پا نگذارد، اما قرار نیست خودتان هم به فرد دیگری تبدیل شوید که نمی‌شناسیدش و نمی‌توانید در قالب او زندگی کنید.

به تغییر دادنش دل‌خوش نکنید
اینکه آدم‌ها بعد از تشکیل خانواده تغییر می‌کنند عجیب نیست. همه ما با قرار گرفتن در موقعیت‌های تازه اندکی تغییر می‌کنیم و به‌خاطر سازگار شدن با شرایط تازه، برخی خواسته‌های‌مان را کنار می‌گذاریم و خواسته‌های جدیدی را جایگزین آن می‌کنیم اما اگر با خیال تغییر کردن شریک زندگی‌تان پس از وارد شدن به خانه مشترک، می‌خواهید با وجود همه ایرادهایی که از نظر شما دارد پای سفره عقد بنشینید، مطمئن باشید که آینده خوبی در انتظارتان نیست.

اگر قصد ازدواج با او را دارید، باید بپذیرید که او همین است؛ با همین کاستی‌ها یا حتی عاداتی که گاهی ناراحت‌تان می‌کند. شاید به مرور زمان در برخی زمینه‌ها تغییر کند، اما این تغییرات حتمی نیستند. باید با این پیش فرض که همسر فردای شما دقیقا همین فردی است که امروز در کنارش راه می‌روید، برای ادامه دادن این رابطه و به سرانجام رساندنش برنامه‌ریزی کنید، نه اینکه با رویای ساختن کس دیگری- که ممکن است حتی خود نامزدتان ادعا کند که به او تبدیل می‌شود- به خانه مشترک‌تان وارد شوید.

ناشناس نمانید
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات شما در دوران نامزدی می‌تواند درست معرفی نکردن خودتان باشد. اغلب افراد تصور می‌کنند دوران نامزدی یعنی شناخت فرد مقابل؛ اما مهم‌تر از اینکه شما فرد مقابل‌تان را بشناسید، این است که درست خودتان را معرفی کنید. شما چه کسی هستید؟ چه باورهایی دارید؟ چه انتظاراتی از آینده دارید؟ می‌خواهید چطور زندگی کنید؟ اگر شما خودتان را درست به فرد مقابل‌تان معرفی کنید و او با توجه به همین شناخت دقیقی که از شما به دست آورده حاضر شود در کنارتان بماند، یعنی بخش مهمی از راه را پشت سر گذاشته‌اید.

ادامه مطلب / دانلود

یکی از مهم ترین نکات در دوران نامزدی شناخت کامل طرف مقابل است و سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که نامزدمان را چگونه بشناسیم؟

نامزدمان را چگونه بشناسیم؟

یک کارشناس ارشد روانشناسی گفت: متاسفانه بسیاری از ما قبل از شروع یک رابطه حتی به اندازه زمانی که می خواهیم یک جفت کفش بخریم نیز سوال نمی کنیم و با این اشتباه ، فرصت کشف بسیاری از ویژگی های شریک آینده زندگی مان را از دست می دهیم.

بی‌نیاز افزود: «چطور نامزد خود را بشناسمش؟» این سوالی است که

ادامه مطلب / دانلود

تمام مراحل ازدواج و نامزدی

تمام مراحل ازدواج و نامزدی

تمام مراحل ازدواج و نامزدی راهی که باید برای رسمیت بخشیدن به ازدواج یک زوج طی کرد چندان دراز و پرپیچ و خم نیست. با این حال به کمی زمان نیاز دارد. یک هفته شاید کمترین زمانی باشد که می‌توان برای آن درنظر گرفت. البته در مواقعی خاص ظرف 2‌روز هم می‌توان همه مراحل این کار را طی کرد. با این مراحل بیشتر آشنا شوید.

گام شماره صفر: مشورت
قبل از این که به توافق های اولیه برسید، در همان جلسات اول و حتی در طول دورانی که نامزدی و عقدتان را طی می کنید، باید با یک مشاور مجرب در ارتباط باشید. فکر نکنید که رفتن پیش مشاور ازدواج یک کار نمایشی و فرمالیته است. این توجیه که مگر قدیمی ها چطور ازدواج می کردند، حداقل در زمان فعلی جواب نمی دهد. ازدواج های امروزی بسیار پیچیده تر از ازدواج های قدیمی هستند. اولا چون آدم های امروز پیچیده تر شده اند و ثانیا چون الگوهای زندگی مشترک تغییر کرده، افراد سازشکاری کمتری دارند و دیگر مثل سابق تحمل شرایط دشوار را ندارند. از این مهم تر، با بزرگتر شدن جوامع آدم ها از هم فاصله بیشتری گرفته اند و شناخت پیدا کردن نسبت به یکدیگر به اندازه سابق آسان نیست. در دنیای پیچیده امروز که نرخ بیماری ها و اختلالات روانی هم بالاتر رفته، کمک گرفتن از یک متخصص دلسوز، دیندار و مجرب شرط عقل است. بنابراین از هزینه کردن در این باره نترسید و در تمام مراحل ازدواج تان با یک مشاور ارتباط داشته باشید.

گام اول: دریافت نامه از محضر
اولین گام برای ثبت ازدواج انتخاب محضر است و مراجعه به این محضر ثبت ازدواج. در این مراجعه به همراه داشتن مدارک شناسایی زوجین و شناسنامه پدر زوجه الزامی است. مدارک را به همراه یک قطعه عکس 4* 3 به دفتردار تحویل دهید تا نامه‌ای دریافت کنید که در آن زوجین به آزمایشگاه مورد نظر برای انجام آزمایش‌های قبل از ازدواج معرفی می‌شوند. این نامه مهر و امضای محضر را دارد و یک قطعه عکس از زوجین بالای آن منگنه شده است. در این نامه جایی برای مهر و امضای آزمایشگاه گنجانده شده است. بدون داشتن این معرفی‌نامه، آزمایشگاه زوجین را نمی‌پذیرد. معمولا هر دفتر ثبت ازدواج بسته به موقعیت مکانی‌ای که دارد زوجین را به نزدیک‌ترین آزمایشگاه معرفی می‌کند.

گام دوم: مراجعه به آزمایشگاه
معرفی‌نامه محضر را به قسمت پذیرش تحول دهید و منتظر باشید تا نامتان اعلام شود. ناشتا بودن، شرط اولیه برای انجام آزمایش اعتیاد است که با نمونه‌گیری از ادرار انجام می‌شود. هنگام این آزمایش، شما با دوربین مدار بسته تحت نظارت هستید تا تقلبی انجام ندهید. برای انجام آزمایش اعتیاد لازم است مواردی را رعایت کنید. ازجمله اینکه یک هفته قبل از انجام آزمایش از مصرف برخی از دارو‌ها خودداری کنید، مثل داروهای کدئین‌دار و مسکن‌های مخدر. ظاهرا مصرف داروی ویتامین ب کمپلکس هم در چند روز قبل از انجام آزمایش نتیجه آزمایش را با اختلال روبه‌رو می‌کند. اگر داروی خاصی هم مصرف می‌کنید حتما از قبل با پزشک خود مشورت کنید تا درصورت امکان، قبل از انجام این آزمایش، آن را استفاده نکنید.

گام سوم: واکسن کزاز
سومین مرحله مخصوص خانم‌هاست؛ باید با راهنمایی مسئولان آزمایشگاه به اتاق واکسن مراجعه و به نوبت، واکسن کزاز را دریافت کنند. کسانی که بیش از 10سال از تزریق این واکسن به بدنشان می‌گذرد باید این واکسن را دریافت کنند؛ هرچند به تمام افرادی که برای انجام آزمایش‌های پیش از ازدواج به آزمایشگاه مراجعه می‌کنند تزریق این واکسن توصیه می‌شود.

گام چهارم: آزمایش خون
چهارمین خان مربوط به آقایان است؛ از آنها نمونه خون دریافت می‌شود تا 2بیماری خونی در آنها بررسی شود؛ هپاتیت و تالاسمی. تالاسمی خود 2نوع ماژور و مینور دارد و نوع آن در تعیین نتیجه آزمایش ازدواج تأثیر زیادی دارد. تالاسمی مینور نوعی کم خونی قابل درمان است و تالاسمی ماژور کم خونی بسیار شدید است که قابل درمان نیست. نتیجه این آزمایش خیلی زود و در‌‌ همان روز مراجعه به آزمایشگاه آماده می‌شود و زوجین قبل از دریافت نامه به محضر، از آن مطلع می‌شوند. به زوجینی که در خانواده و یا اطرافیانشان مواردی شامل بیماری‌ها و اختلال‌های ژنتیک دیده می‌شود توصیه می‌شود که علاوه بر انجام آزمایش‌های معمول پیش از ازدواج، برای انجام آزمایش ژنتیک در کلینیک‌های مربوطه اقدام کنند.بد نیست بدانید که ازدواج‌های خویشاوندی در ایران منجر به افزایش بیماری‌های کمیاب و نادر ژنتیکی شده که این بیماری‌های نادر در بسیاری از مناطق دنیا شیوع ندارند زیرا در کشورهای اروپایی حدود چند صد سال است که ازدواج‌های فامیلی صورت نمی‌گیرد. بنابراین مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج بسیار اقدام مهمی است.

گام پنجم: جلسه آموزشی
زوجین برای اینکه با زندگی مشترکی که پیش رو دارند بهتر آشنا شوند باید در جلسه آموزشی‌ای که در آزمایشگاه برگزار می‌شود شرکت کنند. این جلسه یک ساعته برای آقایان و خانم‌ها جداگانه برگزار می‌شود و در پایان این کلاس آموزشی، در مقابل نام شرکت‌کنندگان در کلاس امضای تأیید جا می‌گیرد. افرادی که ازدواج مجدد را تجربه می‌کنند از شرکت در این کلاس‌ها معاف هستند. در پایان کلاس کتابچه یا جزوه‌ای مربوط به آموزش‌های قبل از ازدواج به زوجین داده می‌شود.

گام ششم: نامه از آزمایشگاه
قبل از ظهر نتیجه نهایی آزمایش‌ها مشخص می‌شود و در برگه ازدواج امضاهایی مربوط به انجام آزمایش اعتیاد، دریافت واکسن کزاز برای زوجه و نتیجه آزمایش خون زوج و تأییدیه شرکت در جلسه آموزشی دیده می‌شود و مطلوب بودن همه این موارد را به محضرخانه اطلاع می‌دهد. نتیجه این آزمایش تنها برای مدت یک‌ماه اعتبار دارد و اگر در این مدت عقدتان را ثبت نکردید باید آزمایش تجدید شود.

گام هفتم: ثبت ازدواج
حالا باید دوباره به محضر مراجعه کنید؛ این بار برای ثبت رسمی ازدواج. البته این کار با تعیین وقت قبلی از محضر انجام می‌شود. اطلاعاتی مانند نوع عقد و مدت آن، میزان مهریه و شیربها، شروط عقد و… در زمان تعیین وقت از محضر باید به محضردار ارائه شود. روزی که برای ثبت رسمی ازدواج به دفا‌تر ثبت مراجعه می‌کنید بعد از جاری شدن خطبه عقد و اعلام شرط و شروط ازدواج، باید دفتر بزرگ محضر را به همراه دفترچه‌ای که در اختیار شما قرار می‌دهند امضا کنید. تعداد این امضا‌ها کم نیست و هر کدام درباره موضوع خاصی است که باید قبل از امضا با دقت بخوانید. اگر بین خانواده‌های دوطرف در زمان خواستگاری توافقی کتبی انجام شده باشد لازم است این اسناد هم قبل از جاری شدن عقد به محضر ارائه شود.

گام هشتم: دریافت عقدنامه
بسته به شلوغی و یا خلوتی محضردار مورد نظر، از 3 تا 10 روز طول می‌کشد تا عقدنامه رسمی زوجین آماده شود و اطلاعات درج‌شده در آن در اسناد رسمی به ثبت برسد و عقد، جنبه رسمی پیدا کند. ثبت عقد در شناسنامه هم توسط‌ همان محضر انجام می‌شود و برای این کار هم مدت زمانی را باید درنظر گرفت. حالا دیگر عقدنامه هم به دست‌تان رسیده و ازدواج، رسمیت پیدا کرده است. نخستین کاربرد این عقدنامه این است که به وسیله آن می‌توانید برای دریافت وام ازدواج اقدام کنید. این وام کم بهره‌ترین وامی است که بانک‌ها پرداخت می‌کنند. برای همین هم متقاضیان زیادی دارد. این نکته را به‌خاطر داشته باشید که تنها تا 6‌ماه پس از تاریخ تنظیم و صدور عقدنامه امکان دریافت وام ازدواج را دارید.

امروزه بیش از هر زمان دیگری تعاریف متفاوت از دوران نامزدی در بین خانواده‌های ایرانی رواج دارد. عده‌ای نامزدی را به معنای آمادگی دختر و پسر برای تشکیل زندگی مشترک می‌دانند که بعد از مراسم خواستگاری با رد و بدل کردن حلقه ازدواج آغاز می‌شودو با عقد رسمی پایان می‌گیرد و تنها اقوام درجه اول دختر و پسر از آن آگاه هستند. در مقابل نیز برخی از خانواده‌ها پس‌از خواستگاری و توافق در امر ازدواج، دختر و پسر را به عقد موقت در می‌آورند تا در این مدت نسبت به یکدیگر آشنایی بیشتری پیدا کرده و این امکان را داشته باشند

در صورت عدم رضایت از یکدیگر پس از انقضای مدت عقد‌موقت از هم جدا شوند و بعضی نیز نامزدی را دوران عقد دایم و قبل از مراسم عروسی می‌دانند. با توجه به تعاریف ارایه شده، نامزدی معنای قطعی خود را در هیچ‌کدام از موارد فوق پیدا نکرده است.در دوران نامزدی با توجه به اینکه شالوده و آینده یک زندگی دایم بنا نهاده می‌شود اهمیت بسیاری دارد تا آنجا که ضرب‌المثل «مشت نمونه خروار است» را در این زمان به کار می‌برند چراکه دوران نامزدی تا حدودی نمونه دوران بلندمدت زندگی مشترک است.

در این دوران، دختر و پسر در عین آنکه نسبت به هم شناخت پیدا می‌کنند خود را آماده ورود به زندگی جدید و مستقل می‌کنند. مشاوران ازدواج بر این اعتقادند که در این مرحله، سه کارکرد وجود دارد که شامل عمیق‌تر شدن آشنایی، آمادگی برای ورود به زندگی مشترک و پذیرفتن نامزد به عنوان همسر قطعیت در تصمیم‌گیری است.در رابطه با تعریف نامزدی، شناخت در این مرحله، مدت زمان و نوع روابط دختر و پسر در این دوران با شمس‌الدین حسینی، مشاوره ازدواج گفت‌وگو کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید.

‌منظور از آمادگی دختر و پسر برای وارد شدن به مرحله نامزدی از دید شما چیست؟اولین گام در یک ازدواج عاقلانه، شناخت خود و خودشناسی است. یعنی اینکه فرد با خواسته‌ها، نیازها و سطح هوش هیجانی‌اش آشنا باشد و بداند برای چه می‌خواهد ازدواج کند، هدفش چیست و در این مسیر باید با یک روان‌شناس که در زمینه ازدواج تخصص دارد، همگام شود و پس از این مرحله فرد آماده است که وارد مرحله نامزدی شود.متاسفانه خیلی از مراجعان دلیل نرفتن‌شان قبل از ازدواج به مشاوره را این‌گونه توجیه می‌کنند که هزینه مشاوره ازدواج گران است؛ اما من هم در پاسخ‌شان می‌گویم هزینه طلاق به تبع سنگین‌تر و گران‌تر است.

‌همان‌طور که می‌دانید در جامعه ما با توجه به فرهنگ‌ها و آداب و رسوم گوناگون، تعاریف متفاوتی از دوران نامزدی ارایه داده‌اند، تعریف شما از نامزدی به عنوان یک روان‌شناس متخصص در این زمینه چیست؟من یک رابطه هدفمند را نامزدی می‌دانم و تاکیدم بر این است فردی که با عزت نفس بالا و اعتماد به نفس است یعنی به مرحله خودشناسی رسیده هرگز خودش را در یک مسیر ارتباطی که می‌داند منجر به شکست و آسیب‌روحی و روانی می‌شود، قرار نمی‌دهد.

منظور از ارتباط هدفمند چیست؟یعنی رابطه براساس یک چارچوب بین زوج‌ها جلو برود که با توجه به شناختی که از طرف مقابل‌مان به‌دست می‌آوریم به تعهد ختم شود.‌تعریفی که شما ارایه دادید، مقوله نامزدی را از مرحله عقد کاملا جدا می‌کند اما خانواده‌ها دوران عقد کردگی تا شب عروسی را غالبا دوران نامزدی می‌نامند؟عقد یعنی ازدواج و ما تا زمانی که همسر آینده‌مان را در دوران قبل از عقدکردگی نشناسیم نباید وارد مرحله عقد شویم، وقتی صیغه عقد جاری شد؛ یعنی ازدواج کرده‌ایم. در صورتی که نامزدی یعنی مرحله‌ای که ما به شناخت دست پیدا می‌کنیم.

آیا واقعا احتمال اینکه ما در این مرحله به شناخت کامل از همسر آینده‌مان برسیم، امکان دارد؟فرد با توجه به آنچه که ما از آن به عنوان خودشناسی نام بردیم و با آشنایی با مهارت‌هایش، می‌تواند در چند جلسه اول آشنایی ارزیابی‌های مهم را انجام دهد و ببیند که آیا شخص موردنظر ارزش زمان و انرژی گذاشتن را دارد وجود یک روان‌شناس برای شناخت کامل و بهتر در این مرحله بسیار کمک کننده است، آنچه که مهم تلقی می‌شود آن است که شناخت حتما باید قبل از مرحله شیفتگی صورت گیرد.

مقصود شما از مرحله شیفتگی چیست؟شیفتگی یعنی احساس جذب شدید نسبت به جنس مقابل که باعث افزایش ترشح آمفیتامین‌ها در هورمون‌های عصبی می‌شود. این تغییرات شیمیایی سبب می‌شد که فرد دارای تفکر خوشبینانه‌ و غیرواقع‌گرایانه‌ای شود و به همین دلیل فردی که شیفته و عاشق می‌شود،نسبت به نقاط ضعف زوج آینده‌اش بی‌توجه می‌‌شود. در این دوره فرد دست به رویاپردازی می‌زند و به شدت هیجان‌زده می‌شود و اگر از او جدا شود احساس اضطراب، نگرانی و بی‌قراری زیادی می‌کند.

فرد شیفته نمی‌تواند نسبت به همسر آتی خود شناختی پیدا کند، به عنوان مثال اگر به فرد عاشق بگویید که آیا می‌دانی نامزدت معتاد است، شغل ندارد و از ازدواج قبلی‌اش بچه هم دارد، او در جواب خواهد گفت: اشکالی ندارد ما با هم از پس مشکلات برمی‌آییم.نکته مهم این است که رضایت و شادمانی‌ ناشی از شیفتگی تنها شش ماه تا یک سال طول می‌کشد و سپس فروکش می‌کند. هرکسی که در این مرحله تصمیم به ازدواج بگیرد در زندگی حتما با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود چراکه شیفتگی در دوران آشنایی و نامزدی اجازه شناخت واقع‌بینانه را به او نمی‌دهد.

‌بهترین مدت زمان دوره نامزدی با توجه به شناخت از یکدیگر چقدر است؟حداقل یک سال و حداکثر یک سال و نیم.‌اما مشاهده شده که خیلی از خانواده‌ها اجازه نامزدی یک سال و یک‌سال و نیم را نمی‌دهند.بله. متاسفانه، خانواده‌ها معتقدند که ممکن است به دلیل طولانی‌ شدن این مرحله، زوج‌ها از یکدیگر خسته شوند و نامزدی را به هم بزنند و از دید خودشان موجب آبروریزی شود،

اما باید به خانواده‌ها هشدار داد که گر زوج‌ها با مشکلات عدیده و بدون گذراندن مرحله نامزدی به سرخانه خود بروند و طلاق بگیرند آبروریزی نمی‌شود؟ ما باید این فرصت را برای دختران و پسران جوان فراهم کنیم که در کنار یک روان‌شناس مجرب مراحل نامزدی را سپری کنند.‌آیا در دوران نامزدی زوج‌ها می‌توانند به تغییر و اصلاح رفتار یکدیگر بپردازند؟شما نمی‌توانید رفتار طرف مقابل‌تان را تغییر دهید، مگر در سه شرایط: 1-خود فرد بخواهد تغییر کند. 2-شرایطی که فرد شدیدا تحت فشار قرار دارد (شرایط پادگانی). 3-خود فرد با یک تحول معنوی عمیق روبه‌رو شود. این شرایط احتمال تغییر را فراهم خواهد کرد.

اینکه ما معتقد باشیم بعد از ازدواج رفتار همسرمان بهتر می‌شود، غلط و اشتباه است، جوانان باید بدانند که بعد از ازدواج هیچ معجزه‌ای رخ نمی‌دهد. آنچه که در نامزدی مهم است این است که آیا ما این فرد را می‌توانیم با همان ویژگی‌هایی که دارد، بپذیریم یا نه.‌چارچوب روابط دختر و پسر در دوران نامزدی برای آنکه به شناخت قطعی‌تری برسند، چگونه باید باشد؟بهتر است که هر کدام از نامزدها با توجه به شناختی که از خود دارند چهار، پنج تا از نیازهای مهم خود را

از قبیل؛ نیاز به محبت، نیاز به گفت‌وگو، نیاز به صداقت، نیاز به حمایت مالی، نیاز به تعهدات خانوادگی و… مشخص کنند و در طی سپری کردن این دوران ببینند که طرف مقابل تا چه حد می‌تواند نیازهای نامزدش را برطرف کند.‌چه نشانه‌هایی در دوران نامزدی وجود دارد که بهتر است، دختر و پسر نامزدی و رابطه را ادامه ندهند؟نشانه‌هایی که در این دوران مهم است و باید در نظر گرفته شود ـ اگر طرف مقابل در این نشانه‌ها ضعف داشت،

بهتر است که فرد وارد مرحله نامزدی نشود و اگر شد و این نشانه را دید باید که ادامه ندهد ـ این نشانه‌ها شامل؛ عزت نفس پایین، عدم کنترل خشم، پیشینه منفی خانوادگی، اعتیادها، اختلالات رفتاری و جنسی، نابالغ بودن از نظر احساسی سرد وغیرقابل دسترس، از آسیب‌های ارتباطی گذشته خود التیام نیافته و…یکی از مشکلاتی که بر سر دوران نامزدی قرار می‌گیرد، عدم تعادل رابطه فرد بین خانواده و همسر آینده‌اش است، شما در این زمینه چه راه حلی را توصیه می‌کنید؟
تا زمانی که دختر و پسر در خانه پدری خود زندگی می‌کنند، باید طبق اصول خانواده رفتار کنند و بتوانند با کمک خانواده بین این دو وضعیت تعادل برقرار کنند،

اما بعد از ازدواج اولویت با همسر است. باید خانواده‌ها تا حد امکان از بیان نظر و تحمیل عقیده دست بردارند و مسوولیت این امر را برعهده روان‌شناس ازدواج بگذرانند.با توجه به همه آنچه که گفتید، آیا واقعا دوران نامزدی، دوران شیرینی است؟به نظر من بستگی به دید دختر و پسر برای ازدواج دارد. اگر شخص بخواهد به‌دلیل فشار خانوادگی، تنهایی، میل جنسی، احساس گناه و پرکردن خلأهای احساسی وارد مقوله ازدواج و نامزدی بشودبا توجه به اینکه این معیارها، معیارهای درست و اصولی نیست و فقط به صرف اینکه ازدواج کند به طبع دوران نامزدی‌اش به‌دلیل فشارهایی که روی آن است دوران شیرین تلقی نمی‌شود.انسان‌ها باید ابتدا سطح شادی و آرامش درونی خود را به حد فوران برسانند و به این احساس دست یابند که با ازدواج بتوانند شادی و آرامش خود را با دیگری تقسیم کنند.

ادامه مطلب / دانلود

خراب شدن دوران نامزدی با این اشتباهات اساسی

خراب شدن دوران نامزدی با این اشتباهات اساسی

خراب شدن دوران نامزدی با این اشتباهات اساسی فراموش نکنید که این شرایط بسیار سخت است اما کشنده نیست بنابراین بهتر است که در روزهای نخستین این اتفاق ناگوار به اندازه کافی به خودتان فرصت و استراحت دهید

سوال :

در دوران نامزدی بنا به دلایلی رابطه مان بهم خورد و من خیلی نامزدم را دوست داشتم و الان خیلی داغونم و افسرده شدم و حوصله هیچ کاری را ندارم چگونه می توانم به خود مسلط تر شوم و آن دوران را هر روز مرور نکنم؟ پاسخ از اتفاقی که برای شما افتاده بسیار متاسفم در هر حال بر هم خوردن رابطه ای که به آن دل خوش کرده بودید بسیار سخت است.

پاسخ :

شرایط روحی شما برای من کاملا قابل درک است اما در هر حال اتفاقی است که رخ داده و این واکنش های شما کاملا طبیعی است. بنابراین شما باید این شرایط را بپذیرید و طبیعی بودن آن را قبول کنید و سپس برای رفع این دوره بحرانی تلاش کنید.

لذا این اقدامات را هم حتما انجام دهید :

گام اول

فراموش نکنید که این شرایط بسیار سخت است اما کشنده نیست بنابراین بهتر است که در روزهای نخستین این اتفاق ناگوار به اندازه کافی به خودتان فرصت و استراحت دهید. همچنین به خودتان اجازه دهید که در برابر این اتفاق به سوگواری پرداخته و حتی تا جایی که دوست دارید گریه کنید. حتی مرخصی تحصیلی بگیرید . تمام روز را بخوابید و سعی کنید از خوراکی های شیرین مانند بستنی و … استفاده کنید.

گام دوم

فقط نیمه خالی لیوان را نبینید بلکه به جنبه های مثبت این رویداد نیز توجه داشته باشید.وقتی ما با مشکلات عاطفی شدید مواجه می شویم و قلبمان می شکند، یعنی یک انسان عاطفی هستیم و این امتیاز کمی نیست؛ سعی کنید برای کنار آمدن با این مساله دایما از خودگویی های مثبت استفاده کنید مانند “این اتفاق هم می گذرد” و یا ” من تحمل این فشار شدید را دارم” و … برخی دیگر از افراد نیز سعی می کنند از اذکار مذهبی و یا دعا و نیایش (برای کسب آرامش) بهره گیرند.

گام سوم

ارتباط نزدیک تری با دوستان و اقوام خود بر قرار کنید. این اقدام به شما کمک می کند تا غم و اندوه خود را با آنها تقسیم کنید. از دیدن فیلمهای پریشان کننده و یا موسیقی غمگین خودداری کنید و در ازای آن سعی کنید موسیقی شاد و یا حتی فیلم های کمدی و یا تصاویری که تضمین کننده احساس خوب در شما هستند، استفاده کنید.

گام چهارم

سعی کنید خودتان را وادار کنید که از خانه خارج شده و روابط اجتماعی برقرار کنید حتی اگر این کار برایتان مشکل است به یک پیاده روی طولانی بروید. در طی مسیر سعی کنید به طور طبیعی هیجانات خود را ابراز کنید. حتی می توانید در اوقاتی که در منزل هستید، بنویسید، نقاشی کنید، موسیقی گوش دهید و یا ورزش نمایید. ترشح آندروفین ناشی از ورزش کردن به شما کمک می کند که زودتر روحیه از دست رفته تان را بازیابید. یک کاغذ بردارید و تمام احساسات و ناراحتی های خود را بر روی آن یادداشت کنید. آخر هفته را به خارج از شهر رفته و نفسی تازه کنید. حتی برخی از مشاوران توصیه می کنند که هر خاطره ناراحت کننده و رنج آوری را که از این اتفاق اخیر دارید بر روی کاغذ نوشته و داخل یک جعبه بگذارید و بعد جعبه را به داخل آب بیندازید.

گام پنجم

تمام اوقات خود را با دوستانتان پر کنید. این اقدام به شما کمک می کند تا در زمانهایی که در کنار دوستان خود هستید کمتر احساس رنجش و ناراحتی بکنید.

گام ششم

فعالیتهایی را انتخاب کنید که همه وقت شما را پر کند، ذهن شما را به خود مشغول کند و حتی حواستان را پرت کند تا اعتماد از دست رفته تان را به دست آورید. هر روز به مدت مشخصی شروع به دویدن کنید. به کلاسهای یوگا بروید و یا حتی سعی کنید یک زبان جدید بیاموزید. فراموش نکنید که نباید غم و اندوه را در درون خود حبس کنید بلکه آن را تخلیه کرده و با دیگران در میان بگذارید.

گام هفتم

به طور پیوستهفعالیتهای اجتماعی خود را حفظ کنید و به ورزش ادامه دهید هر گاه احساس رنجش شدید کردید حتما با یکی از نزدیکان خود صحبت کنید بنابراین به حفظ رابطه دوستانه بسیار توجه کنید و به خاطر داشته باشید که هیجاناتی مانند غم، خشم، ترس، گناه و … از ویژگی های طبیعی شرایط شماست. تمرکز بیش از حد و یا نادیده گرفتن این هیجانات فرآیند سلامتی شما را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین بنویسید، گریه کنید، درددل کنید و … اما احساساتتان را محبوس نکنید.مراجعه به یک روان شناس هم اکیدا توصیه می شود.

بخشی از اشتباهاتی  که در این دوران اتفاق می افتد و گاهی تا آخر عمر گریبانگیر دو طرف می شود، به خاطر همین هیجان زدگی هاست. بخش دیگر این اشتباهات فرهنگی است.بلاتکلیف بودن یا اختلاف نظر فرهنگی دو خانواده در مورد دوران نامزدی بخشی از این عوامل فرهنگی را تشکیل می دهد. شاید شما در مقابل اشتباه بودن بعضی از این موارد جبهه داشته باشید، فقط با این پیش زمینه این مطلب را بخوانید که هر کدام از این اشتباه ها بعدها منجر به یک مشکل جدی در رابطه همسران شده که حالا در این لیست قرار گرفته است.

– خانواده ها محدودیت نگذارید!

حالا درست است که این مجله مال جوان هاست اما این قسمت را می توانید راست بگذارید جلوی پدر و مادرهایی که نامزدها را بیش از حد محدود می کنند؛ جوری که دو طرف حتی برای یک حرف زدن ساده خصوصی هم فرصت نداشته باشند.محدودیت بیش از حد ایجاد کردن خانواده ها در دوران نامزدی باعث می شود که دو طرف نتوانند نسبت به یکدیگر شناخت کافی پیدا کنند.ضمن اینکه احترام به بلوغ فکری جوان ها ایجاب می کند خانواده ها در این مورد کمی بازتر عمل کنند. البته دخالت خانواده ها در این مرحله اشتباه ترین اتفاقی است که می تواند بیفتد.

– رابطه جنسی نداشته باشید

مهمترین حریم و مرز دوران نامزدی رابطه جنسی است. تجربه نکردن رابطه جنسی به این دلیل توصیه می شود که در صورتی که افراد احساس کردند مناسب یکدیگر نیستند و لازم شد از هم جدا شوند، این جدایی به راحتی انجام شود.در صورت برقراری رابطه جنسی هم پسر بیشتر احساس تعهد می کند و هم دختر ناتوانی بیشتری برای جدایی احساس می کند. این در فرهنگ کشور ما بسیار مهم است. ضمن اینکه تفاوت های جنسیتی هم در این مورد مهم هستند.معمولا پسرها دوست دارند که هر چه سریعتر رابطه جنسی با نامزدشان را تجربه کنند. برای آنها رابطه جنسی بیشتر فیزیولوژیک است تا عاطفی اما دخترها به محض اینکه با کسی رابطه جنسی برقرار کردند، به او از لحاظ عاطفی هم وابسته می شوند. در واقع در رابطه جنسی دخترها رگه های عاطفی بسیار پررنگ هستند. همین تفاوت هم باعث می شود که جدایی بعد از رابطه جنسی برای دخترها بسیار سخت تر باشد.

– رابطه نامزدی را جار نزنید

یادتان باشد که هر چه رابطه نامزدی پنهان تر باشد و افراد کمتری از اقوام و آشنایان شما یا همسرتان از آن خبر داشته باشند، راحت تر می توان از یکدیگر جدا شد. هر چه این رابطه بیشتر در چشم باشد، شما تعهد ناخواسته بیشتری به ادامه دادن آن دارید؛ مخصوصا در فرهنگ ما «من اجتماعی» پررنگ تر از «من فردی» است.این تعهد ناخواسته و پیچیده را همه شما احتمالا در موارد دیگری مثل انتخاب شغل، انتخاب رشته دانشگاهی یا هر تصمیم مهم دیگر زندگی که دیگران زود از آن خبر شده اند احساس کرده اید. در مهمترین تصمیم زندگی یعنی ازدواج، شما هر چه بیشتر رابطه را داد بزنید، بیشتر در آن گیر می کنید.

– رفت و آمد زیاد از حد نداشته باشید

یادتان باشد که رفت و آمدها در دوران نامزدی باید منظم و قانومند باشند. به هر حال شما می خواهید چیزی شبیه به زندگی واقعی تجربه کنید و در زندگی واقعی هم هر کسی بیش از حد برای طرف مقابلش وقت نمی گذارد! ضمن اینکهرفت و آمدها اگر خانواده ها را هم دربر گیرد موجب زحمت متقابل خانواده ها می شود. اگر هم خودتان به تنهایی به خانه پدری فرد مورد نظر می روید، زیاد رفتن به آنجا می تواند هم موجب ناراحتی آنها و خجالت کشیدن خودتان شود. بروید و بشناسید اما در حد معقول.

– از طرف مقابلتان بت نسازید

وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خودما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. البته اینکه طرف مقابلمان را بی نقص تصور کنیم، می تواند دلایل روانکاوانه عجیب و غریبی داشته باشد و بی نقص بودن طرف مقابل یکجورهایی به رخ کشیدن سلیقه خودمان به خودمان است؛ یعنی این معنا را می دهد که من آنقدر آدم والایی هستم که به کمتر از موجود بی نقص راضی نمی شوم. حواستان به این مکانیسم های دفاعی گول زننده باشد.

– عشقتان را تحمیل نکنید

اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتارت کنیم؛ نه آنقدر بی اعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب معمولا کسانی که شخصیت نمایشی دارند اینگونه رفتار می کنند؛ یعنی می خواهند همیشه احساساتشان در چشم طرف مقابل باشد و با او اغواگرانه حرف می زنند. اگر واقعا یکی از نامزدها همیشه و در مورد همه آدم ها اینگونه رفتار می کند مراجعه به روانشناس الزامی است. البته این قضیه می تواند فرهنگی هم باشد؛ یعنی چون در فرهنگ ما دوره نامزدی دوره شیرین و شیرین ترین دوره ها تعریف شده است، پس ما حتما باید احساساتمان را به یکدیگر به شدت نشان دهیم.

– خودبزرگ بین نباشید

نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خود بزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین نامزدها فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود. این قضیه هم می تواند به دلیل همان باورهای غلط فرهنگی باشد «ناز کردن باعث عزیز شدن می شود». در واقع اینگونه نیست. لااقل در قرن بیست و یکم دیگر اینگونه نیست! خودبزرگبین حتی اگر به قصد ناز کردن باشد، باعث می شود که فضایی فراهم شود که همه چیز حول خودمحوری شما می چرخد. اینگونه دیگر نه فرصت شناخت عمیق پیش می آیدو نه رابطه عاطفی سالم شکل می گیرد.

– دروغ نگویید

دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است، چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک و سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است. هر چه فضا بازتر باشد و ما بتوانیم خود واقعیمان را به نامزدمان نشان دهیم، در زندگی آینده راحت تر خواهیم بود. این خود واقعی هم نقاط منفی و هم مثبت شخصیت ما را دربر می گیرد.

– رازهای شخصی تان را افشا نکنید

البته دروغ نگفتن به این معنی نیست که لازم است ما ریز و درشت زندگی مان را برای نامزدمان بگوییم. بسیاری از رازها هستند که فقط ما یک طرف آنها هستیم و آشکار کردنش برای همسرمان تبعاتی برای نفر سوم دارد، ضمن اینکه خیلی از رازها را آشکار کردن فقط باعث سوء تفاهم می شود و رابطه را بیشتر به هم می ریزد. سوالی که بسیاری از نامزدها از روانشناسان خانواده می پرسند این است که آیا ما باید در مورد روابط قبلی خودمان همه چیز را به نامزدمان بگوییم. جواب روانشناسان یک نه با شرط و شروط است. آنها می گویند که لازم نیست از تمام جزییات رابطه قبلی شما خبردار شود. اگر او سوالی پرسید می توانید بگویید که کسانی بوده اند اما مهم این است که الان تو در زندگی من هستی و من به تو متعهدم. در واقع ما در زندگی گذشته تعهدی به هم نداشته ایم که حالا بخواهیم رابطه هامان را برای هم رو کنیم.

– مقایسه نکنید

خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را را رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند. متاسفانه مقایسه کردن ها مخصوص در خانم ها می تواند از همان اول تخم کینه را در دل طرف مقابل بکارد.به عنوان مثال کسی که از نامزد شاغلش می خواهد که وقت بیشتری برایش بگذارد به این دلیل که فلان کس وقت بیشتری برای نامزدش می گذارد. این مقایسه ها معمولا بدون در نظر گرفتن سن، وضعیت شغلی، وضعیت مالی، وضعیت تحصیلی و وضعیت فرهنگی طرف مقابل صورت می گیرد.

ضمن اینکه مقایسه کردن های این شکلی باعث می شود که نامزد شما – که او هم در حال بررسی شماست – به این نتیجه برسد که با آدم بی انصافی نامزد کرده است و همین مقدمه جدایی را فراهم آورد. در نهایت اینکه این مقایسه ها ممکن است بتواند در دوران نامزدی رفتار نامزدتان را موقتا عوض کند و او به خاطر شما دست به کارهایی بزند اما ناخواسته بودن این کارها هم طعم تلخی را در ذهن او به جا خواهد گذاشت و هم کمکی به هدف نامزدی یعنی شناخت بیشتر نمی کند.

ادامه مطلب / دانلود

گفتگوهای دوران نامزدی و زیر و بم های دوران عقد

گفتگوهای دوران نامزدی و زیر و بم های دوران عقد

گفتگوهای دوران نامزدی و زیر و بم های دوران عقد اختلاف نظر در دوران آشنایی و  نامزدی خیلی طبیعی است. شما دو آدم از دو جایگاه مختلف هستید که باید آنقدر با هم صحبت کنید و به تفاهم برسید تا بتوانید تو تکه جور پازل شوید. اما چطور باید یک گفتگوی صحیح در نامزدی داشت؟ چطور می  توان جنگ و دعواهای گفتگوی دوران نامزدی را درست مدیریت کرد؟اگر از راه و رسم گفتگوهای دوران نامزدی بی‌خبر باشید،  هر چه می‌گویید نامزدتان از یک گوش می‌شنود و از گوش دیگر بیرون می‌کند. این مطلب را بخوانید و با کمک این راه‌ها، آموزش مدیریت دوران نامزدی را یاد بگیرید و به گفتگویی درست و موثر برسید تا دوران نامزدی موفقی داشته باشید.

در گفتگوی دوران نامزدی یکی باشید

وقتی درباره زندگی مشترک صحبت می کنید سعی کنید واقعا به آن نگاه مشترک داشته باشید. شما قرار نیست بعد از ازدواج همچنان حافظ منافع خانواده پدری تان باشید. با حفظ احترام به بزرگترها خط مشی زندگی دو نفره تان را تعیین کنید. و البته همان طور که از همسرتان توقع دارید بیش از آرزوها و خرده فرمایشات خانواده اش به خواسته های شما توجه کند، خودتان هم به منافع زندگی جدیدی که می سازید توجه کنید. به این ترتیب می توانید با همسرتان در یک جبهه قرار گیرید و خیلی از دلخوری ها و جنگ و دعواها را از میان بردارید.

مذاکره کنید

فکر کنید شما معتقدید عروسی باید در شهر پدری شما گرفته شود و همسرتان شهر محل سکونت تان در آینده را به عنوان محل مناسب عروسی پیشنهاد می کند. اگر شما روی حرف خود پافشاری کنید و بگویید «همین که من می گم، وگرنه عروسی بی عروسی» در واقع توقعات، شرایط یا توانایی های همسرتان را نادیده گرفته و آتش یک جنگ را روشن کرده اید. نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل و شرایطی که در آن قرار دارد می‌تواند تیر خلاص را به گفتگوی دوران نامزدیتان بزند. این احساس ناخوشایند باعث خواهد شد که به جای ادامه دادن گفت‌وگو سپر دفاعی را در دست بگیرد

و به جای آنکه پذیرای حرف‌های شما شود، خودش را به نشنیدن بزند. در چنین شرایطی، حتی اگر به شما اجازه دهد که برنده بحث شوید، بردتان واقعی نخواهد بود. همسر شما باید احساس کند نتیجه گفتگویهای دوران نامزدی به نفع هر دوی شما و منطبق با شرایط هر دو شما است.پس: نگویید این اتفاق باید بیفتد چون می‌خواهم، چون من می‌گویم. برای رسیدن به هدف‌تان گرو کشی نکنید و نگویید اگر تو حرفم را نپذیری من هم تلافی می‌کنم. صدای‌تان را پایین بیاورید. فضایی که میان شما ایجاد می‌شود، فضای مذاکره است نه جنگ.گفتگوهای دوران نامزدی بر پایه احترام متقابل می چرخد

کسی قصد ضربه فنی شما را ندارد

در گفتگوی دوران نامزدی حتی اگر شریک زندگی‌تان با شما مخالفت می‌کند یا احساسات‌تان را در بحث نادیده می‌گیرد، به خود بگویید که او قصد رنجاندنم را ندارد. به این فکر کنید که او با برنامه‌ریزی قبلی برای رنجاندن شما قدم برنداشته و آگاهانه نمی‌خواهد به شما و احساسات‌تان لطمه بزند. آدم ها پشت اشتباهات‌شان آرزوی ضربه زدن به دیگران را ندارند، پس کمی‌صبور باشید و با محبت و دلسوزی بیشتری حرف‌هایش را بشنوید.

وقتی به استدلال‌هایی که می‌آورد گوش دهید، بهتر می‌توانید اشتباهاتی که در ذهنش می‌گذرد را پیدا کنید و با آوردن دلایل درست و منطقی ذهنیاتش را تغییر دهید. این جریان به شما فرصت به اشتراک گذاشتن نظرات‌تان را می‌دهد و باعث می‌شود جریان گفت‌وگو را در دست بگیرید.در گفتگوی دوران نامزدی به محض مخالفت‌تان با یک موضوع، بحث را شروع نکنید. کمی‌به دلایل‌تان فکر کنید و با جملاتی پخته به بحث وارد شوید. اشتباهات قبلی‌اش را به رخش نکشید و نگذارید پای گذشته به این مکالمه باز شود. وقتی حرف می‌زند سکوت کنید و نشان دهید که به تک تک جملاتش فکر می‌کنید.

در حرفهای دوران نامزدی برد و باخت در میان نیست

یک گفت و گوی موفق در دوران نامزدی، بر پایه احترام متقابل می‌چرخد. اگر شما خودتان را دانای کل بدانید و این تصور را ایجاد کنید که قصد قبولاندن نظرتان به او را دارید، هیچ وقت شنیده نمی‌شوید. حتی اگر با نگاهی که نامزدتان به موضوع دارد مخالفید، باز هم به او و نظرش احترام بگذارید. شما این شانس را دارید که به او برای درک بهتر موضوع کمک کنید اما تنها زمانی می‌توانید از این فرصت استفاده کنید که شمشیر را از رو نبسته باشید.

نگذارید لجبازی به این گفت و گو وارد شود و به جای برد به دنبال حل مسئله باشید. آتش عروس و مادر شوهر، داماد و پدر شوهر، باجناق و خواهر شوهر و… را به پا نکنید و پای کسانی را که می‌دانید همسرتان روی آنها حساس است به این بحث باز نکنید تا حالت دفاعی به خود نگیرد. هنگام بیان کردن ایده‌های‌تان، گاهی بگویید «درست می‌گویی! حالا نظرت راجع به این راه چیست؟»

در گفتگوی دوران نامزدی به محض ورود تنش به گفت و گو، بگویید «من به حرف‌هایت فکر می‌کنم و بعدا دوباره در این مورد صحبت می‌کنیم.همه دختران و پسرانی که سر سفره عقد می نشینند، تصمیم می گیرند که یک زندگی رویایی را شروع کنند. اما بعضی از همین زوج ها در روزهای اول بعد از عقدشان، به دلایل توجه نکردن به چند مسئله جزئی ولی مهم به این نتیجه می رسند که با همسرشان توافق ندارند. گاهی این مشکلات روی هم جمع می شوند تا حدی که این زوج جوان به خانه بخت هم نمی رسند و تمام آن آرزوهای رویایی بر باد می رود!

همسر مناسب باشید

هر جوانی قبل از عقد باید بداند که تنها 50 درصد خوشبختی در زندگی در گروی انتخاب همسر مناسب است. یعنی زمانی که فردی ازدواج می کند باید بداند که 50 درصد دیگر به خودش مربوط است یعنی این که او هم باید یک همسر مناسب باشد.پس رمز خوشبختی بعد از ازدواج این است که هر فردی تلاش کند برای همسرش، همسری ایده آل باشد. چون اگر فردی به این نتیجه برسد و برای خوب بودن برای همسرش تلاش کند، خیلی از مشکلات زندگی اش را حل شده خواهد دید.

رعایت مسائلی که در دوران عقد بسیار مهم است

زمانی که جوانان در دوره عقد هستند، باید به چندین نکته بسیار مهم توجه کنند تا مشکلات مهمی برای آنان ایجاد نشود. رفتار زن و شوهرها در دوران عقد از اهمیت ویژه ای برخوردار است که اگر با رعایت ملاحظات نباشد، ممکن است آرامش یک زندگی را به صورت جدی تهدید کند. در ادامه با 4 نکته از مسائل مهم دوران عقد آشنا می شوید.

معجزه‌ای به نام دوستت دارم

زوج ها باید بدانند که محبت یک مفهوم نظری است که در قلب مکتوم است اما مودت یک واژه و مفهوم عملی است که باید ابراز شود. گاهی اصلا مهم نیست که ما چه قدر نسبت به همسرمان محبت قلبی داریم بلکه مودت عملی ما مهم است. خرید یک شاخه گل برای همسرمان نشان می دهد که محبت ما به همسرمان بدون عمل نیست.زن و شوهرها در زمان عقد از گفتن جمله های احساسی مانند «دوستت دارم» برای خوشحال کردن یکدیگر، زیاد استفاده کنند.

پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمایند: این که مرد به زنش بگوید دوستت دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.امروزه روان شناس ها بررسی کرده و متوجه شده اند که بعضی جملات به دلیل قوی بودن حافظه بلند مدت خانم ها، از ذهن شان پاک نمی شود. بهتر است زن و شوهرها در همه لحظات زندگی شان از جملات محبت آمیز استفاده کنند و فکر نکنند فقط در مواقعی که سرشار از عشق هستند، باید جملات احساسی بیان کنند.

به ظاهر یکدیگر توجه کنید

تاریخ مناسبت های مهم زندگی مشترک تان را از همین روزهای ابتدایی، یادداشت کنید تا فراموش نکنید! تاریخ عقد، ازدواج، تولد یکدیگر و … برای خانم ها به خصوص در روزهای ابتدایی زندگی مشترک، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زن و شوهرها هر بار که یکدیگر را می بینند، حتما و حتما به نکات ظاهری همسرشان توجه کنند و درباره آن با هم صحبت کنند. پیراهن جدید شوهر یا مدل موی جدید خانم، اگر با واکنش خوب همسرش روبه رو شود، نشان دهنده این است که زوجین خیلی به هم اهمیت می دهند و همین در تقویت پایه های یک زندگی مشترک تاثیر زیادی دارد.

فکر بد ممنوع

چندین اشتباه بد هم در دوران عقد وجود دارد که زوجین جوان به هیچ وجه نباید به آن ها دچار شوند. مثلا زوج ها هیچ وقت نباید همسرشان را با دیگران مقایسه کنند چون هیچ انسانی از مقایسه شدن خوشش نمی آید. مقایسه کردن همسر در جمع های فامیلی یا دوستانه بسیار بدتر است و آسیب های جبران ناپذیری را روی روابط زن و شوهرها می گذارد. زوج ها باید یکدیگر را محترمانه خطاب کنند تا دیگران هم با احترام با آن ها برخورد کنند.

اگر زن و شوهری در جمع های فامیلی با کلمات نامناسب همدیگر را صدا کنند، مطمئن باشند که بقیه هم همان طور آن ها را صدا خواهند کرد.زوج ها نباید حتی در ذهن های شان هم نسبت به هم نظر سوء داشته باشند. وقتی مرد یا زنی نسبت به همسرش مدام فکرهای بد کند، روی رفتارش تاثیر می گذارد و در ارتباط با همسرش به مشکل بر خواهد خورد.

عقدتان را خاطره انگیز کنید

گفتن چند توصیه به زوج های جوان برای این که دوره عقدشان خاطره انگیزتر شود، خالی از لطف نیست. زن و شوهرها تا می‌توانند در دوران عقد از یکدیگر عکس بگیرند. گاهی این عکس‌ها را به یکدیگر هدیه بدهند و تاثیر آن را در زندگی شان ببینند! گاهی پیش آمده که زن و شوهری به دلایلی با هم قهر کرده و وقتی در تنهایی خودشان عکس های یکدیگر را دیده اند، برای آشتی پیش قدم شده اند. زوج ها در دوران عقد باید اولا علایق همسرشان را کشف کنند و در مرحله بعد

به آن علایق احترام بگذارند! مثل خرید گل مورد علاقه یا درست کردن غذای مورد علاقه همسر، باعث تثبیت محبت در قلب زوج ها می شود. زوج ها باید در برابر ابراز علاقه همسرشان، پاسخ مناسبی بدهند. گاهی پیش می آید که زنی از شوهرش می پرسد که آیا من را دوست داری!؟ در این مواقع مردها نباید به گونه ای رفتار کنند که گویی، مردد هستند. یعنی باید هیجانی و سریعا به همسرشان اظهار علاقه کنند تا رابطه شان سرد نشود.

بالاخره شما داماد این خانواده اید

در زمینه رفت و آمدهای دوران عقد، زن و شوهرها باید بدانند که هرچه قدر هم با خانواده همسرشان رابطه خوبی داشته باشند نباید فراموش کنند که مهمان خانواده همسرشان هستند. این که بدون اجازه مثلا در یخچال خانه همسرشان را باز کنند یا کانال های تلویزیون را عوض کنند، ممکن است نشانه بی احترامی به خانواده همسر باشد. در نتیجه زوج ها در خانه والدین همسرشان نباید اجازه خیلی کارها را به خودشان بدهند. درباره میزان رفت و آمد در دوران عقد هم به دو شکل کمی و کیفی می توان برنامه ریزی کرد.

زوج ها برای تعیین میزان رفت و آمد صحیح و بدون مشکل در دوران عقد باید با یکدیگر هماهنگ باشند. زمان کمی یعنی خانواده همسرتان بداند که شما بی نظم و برنامه به خانه شان نمی روید، بلکه مثلا یک روز اول هفته و یک روز آخر هفته به آن جا می روید. زمان کیفی هم یعنی مثلا شما از نظر زمان کمی باید شنبه و چهارشنبه ها به خانه همسرتان بروید ولی چون امروز پدر همسرتان مریض است، بهتر است برای عیادت او به منزل آن ها بروید. برای تعیین بهترین زمان کمی و کیفی هم زن و شوهرها باید با هم مشورت کنند تا به بهترین زمان برسند.

ادامه مطلب / دانلود

با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟

با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟

با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟در اولین روزهای نامزدی و ازدواج زوج های زیادی هستند که با یک مشکل مشترک دست به گریبانند: حساسیت های بیش از حد همسرشان که گاهی آن را آن حسادت های عاشقانه تعبیر می کنند.واقعیت این است که ما چیزی به عنوان حسادت یا حساسیت های عاشقانه نداریم. همه چیز از احساس ناامنی در رابطه سرچشمه می گیرد.

شما وقتی نامزدتان را در حال گفتگویی صمیمی با یک غریبه می بینید، حساس می شوید چون حس می کنید امنیت رابطه تان به خطر افتاده است و ممکن است کسی بیش از شما بتواند به همسرتان نزدیک شود یا مورد قبول او واقع گردد. در چنین شرایطی ممکن است شما برای سرپوش گذاشتن به حس خود، آن را با عباراتی مثل حسادت عاشقانه، حساسیت از روی عشق زیاد و عباراتی از این دست مطرح کنید.

این وضعیت اگر خیلی تشدید شود، یعنی اگر شما با کوچکترین حدس و گمان، نشانه یا حرفی احساس کنید امنیت رابطه تان به خطر افتاده است، یعنی وارد فاز بی اعتمادی شده اید و باید ریشه این بی اعتمادی را پیدا کنید.اگر در ابتدای رابطه هستید و فکر می کنید مورد بی اعتمادی نامزدتان قرار گرفته اید، توصیه می کنیم دقت بیشتری در انتخابتان داشته باشید و روی ازدواجتان بیشتر فکر کنید. اما اگر عقد کرده هستید یا اولین ماه های زندگی مشترکتان را می گذرانید، این توصیه ها به تعدیل احساسات منفی همسرتان کمک خواهد کرد:

1- علت را شناسایی کنید:

گاه رفتار ماست که زمینه بدگمانی را به وجود می آورد. رفتار های تصنعی و ابراز احساسات خالی از صداقت، به میزان زیادی موجب می شود نامزد یا همسرمان دیگر به ما اعتماد لازم را نداشته باشد و این است که رفته رفته روابط میان ما و او به سردی می گراید. قبل از هر چیز، سهم خود را در این بی اعتمادی بازنگری کنید. چنانچه تصور می کنید آنقدر که باید، با همسرتان صادق نبوده اید لازم است قبل ازهر اقدامی در این زمینه، این صداقت را به رابطه میان خودتان بازگردانید.

2- تحمل و انعطاف پذیری خود را افزایش دهید:

گاهی بد دلی و بد بینی یک بیماری تلقی نمی شود، بلکه تجربیات و شکست های متعددی که فرد در زندگی خود داشته، او را به فردی بد بین و بی اعتماد تبدیل کرده است. سعی کنید او را درک کنید، مهربانی و علاقه خود را به او نشان دهید. فرد بد بین، با همان عینکی که شما را ارزیابی و قضاوت می کند، خود را می بیند و می شناسد. لذا بسیار ضروری است که این پیام را به او منتقل سازید که با وجود ویژگی های رفتاری که دارد، او را دوست دارید و می پذیرید. تحمل خود را با به یاد آوردن عشقی که به او دارید افزایش دهید و بدانید که برای کسب آرامش در زندگی لازم است منعطف باشید تا نشکنید.

3- اعتماد همسرتان را جلب کنید:

سعی کنید به تعهدات و ارزش هایی که میان خود و همسرتان قرار داده اید، پایبند باشید و این پایبندی را به او نشان دهید. با صداقت و عطوفت، حسن نیت و اعتماد خود را به او ابراز و با کاهش رفتار های ضد و نقیض، سعی کنید انسجام لازم را در این امر ایجاد کنید. اعتماد کنید تا مورد اعتماد قرار گیرید.

4- از همسرتان بخواهید که با شما صحبت کند و اعتماد به نفس او را بالا ببرید:

گاهی خود فرد بد دل به آزار دهنده بودن رفتارش آگاه است، اما قادر به متوقف کردن افکار خود نیست. گاهی پیامی چون: “تو برای من مهم و دوست داشتنی هستی” او را نرم و آرام می کند و تمام چیزی است که نیاز دارد؛ بنابراین لازم است همواره نکات مثبت، خوبی ها و ویژگی های مثبت او را به یادش بیاورید و سعی کنید در محیطی که توام با آرامش، صداقت، احترام و امنیت است او را به گفت و گو ترغیب کنید.

5 – از مشاوره تخصصی کمک بگیرید:

چنانچه آنچه را که توصیه شد به کار گرفتید و برای رفع مسئله تان کافی نبود، در نهایت استفاده از مشاوره تخصصی روانشناسی توصیه می شود.اختلاف های اول زندگی، به خصوص در دوره نامزدی و عقد خیلی رایج و البته خیلی استراتژیک هستند. چون می توانند آینده رابطه شما را تعیین کنند. می توانند مشخص کنند شما در تنظیم روابط بالغانه رفتار خواهید کرد یا با همین فرمان تا آخر پیش می روید و زندگی پرتنشی می سازید.شاید بگویید بعد از مدتی برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده به نظر می رسد. در چنین شرایطی به کمک چند توصیه می توانید شرایط موجود را بهتر بپذیرید و خودتان را با زندگی مشترک تطبیق دهید.

پیشگویی را متوقف کنید!

تصور کنید همسرتان در ارتباط با شما آدم فراموش کاری است، او به صورت معمول تاریخ تولد شما، سالگرد ازدواج و یا مناسبت هایی از این دست را فراموش می کند، در عین حال قرارهایی که با شما دارد نیز پشت گوش انداخته و به عنوان مثال اگر قرار است با هم خرید بروید، ساعتی را که با شما قرار گذاشته فراموش کرده و با تأخیر از راه می رسد.

در این مواقع اگر کمی روی رفتار خود دقت کنید متوجه می شوید هر زمان که قراری با او دارید و یا مناسبت خاصی در راه است شما الگوی خاصی را طی می کنید. از ساعت ها پیش، در ذهن خود مشغول تکرار ماجرایی هستید که انتظارش را دارید؛ به احتمال زیاد با خود فکر می کنید که او باز هم دیر خواهد آمد، قرار را فراموش می کند، تولد من را به کل از یاد برده و … .

این کار که به عنوان «نشخوار ذهنی» نیز می توان از آن یاد کرد، یکی از کارهایی است که می تواند آرامش شما را حسابی به هم بریزد. در واقع از ساعت ها پیش از اینکه رویدادی ناخوشایند برایتان رخ دهد، سطح تنش و اضطراب را در خودتان افزایش داده و باعث می شوید تا تحریک پذیری تان افزایش یابد. در این شرایط اگر همسرتان طبق انتظار شما به وعده خود عمل نکند و یا باز هم قراری را فراموش کند،

عصبانیت و دلخوری شدیدتری را تجربه خواهید کرد، چرا که از نظر روانی پیش از این رویداد، دچار فرسایش روانی شده بودید.در عین حال اگر همسرتان مطابق انتظار شما نیز عمل نکند و به عنوان مثال دقیقاً طبق قرار عمل کند، شما لذت کمتری از این رویداد خوشایند را تجربه کرده و به احتمال زیاد برخورد شما نمی تواند مشوق همسرتان برای تکرار این رفتار باشد. اما راه چاره چیست؟

دست به تجربه بزنید!

گاهی اوقــات برخی رفتارهای ساده همسرمان تنها برای ما تبدیل به رفتارهایی آزاردهنـده می شود، آنقدر که اگر آن رفتار را برای دوستی تعریف کرده و نظر او را بخواهیم، به احتمال زیاد به ما خواهد گفت که بی جهت حساسیت نشان می دهیم و این موضوع آنقدرها هم اهمیت ندارد.واقعیت این است که رفتارهای کوچک در واقعیت چندان اهمیتی ندارند اما امان از وقتی که یکی از همسران روی یکی از آنها حساس شود. آن وقت با هر بار تکرار، آرامش خانه است

که به کل از دست می رود. یکی از ساده ترین راه ها برای کمک کردن حساسیت می تواند تجربه همان رفتار ناخوشایند توسط خود ما باشد.شاید با خود فکر کنید که امکان ندارد من کاری را که دور از نزاکت می دانم انجام دهم. هرچند هیچ کسی نمی تواند شما را مجبور به انجام کاری که دوست ندارید بکند اما توجه داشته باشید که گاهی اوقات تنها بعد از انجام همان کار است

که می توانیم متوجه شویم چرا همسرمان آن کار را تکرار می کند و همین نزدیک شدن به دنیای همسر می تواند باعث کم شدن حساسیت در ما باشد.به عنوان مثال تازه بعد از ترکاندن آدامس، متوجه می شویم که وقتی کسی آدامس را می ترکاند صدایی متفاوت با دیگران را می شنود، صدایی که او تجربه می کند شدت کمتری از صدایی دیگران می شنوند، دارد و در نتیجه کمتر آزاردهنده است. همین دیدن مسئله از زاویه ای دیگر می تواند به ما کمک کند تا واکنش کمتری نشان داده و حداقل با هر بار تکرار آن رفتار آزار کمتری ببینیم.

نقطه مشترک بسازید

انتقاد و قضاوت را بس کنید. بیشتر مردم از همان اول رابطه شروع به انتقاد می‌کنند. به یاد داشته باشید که هیچ‌کس نمی‌تواند ازدواجی را نجات بدهد اگر طرفین بیشتر از تحسین‌شدن مورد انتقاد قرار بگیرند. انتقادهای مدام و پی در پی به همسرتان این حس را می‌دهد که او به اندازه کافی برای شما خوب نیست. این حس (به خصوص برای مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چیز سعی کنید همسرتان را بشناسید و بعد از آن تفاوت‌های قابل قبول همدیگر را بپذیرید.

درباره تفاوت‌ها شفاف‌سازی کنید. اینکه تفاوت را چه معنی می‌کنید، مهم است.

ما همیشه حقایق را از بین فیلترهای متفاوتی رد می‌کنیم که وجود آن فیلترها به فرهنگ، ‌جنسیت و خانواده بستگی دارد. تنها شرط یک ازدواج خوب، حفظ کردن عشق در رابطه است. می‌توانید همسرتان را در نوع سپاسگزاری‌تان غافلگیر کنید. اگر او چیزهایی را همیشه دوست داشته که شما با آن مخالفت می‌کردید، می‌توانید با موافقت خود به او حس متفاوت بدهید. اگر همسرتان همیشه تیر و کمان دوست داشته و به نظر شما خرید تیرو کمان از خرج‌های غیرضروری زندگی بوده، ‌می‌توانید با پس‌اندازهایی که برای تفریح خود کنار گذاشته‌اید،‌ برایش یک تیروکمان بخرید.

ادامه مطلب / دانلود

چرا دختران کمتر ازدواج می کنند؟

چرا دختران کمتر ازدواج می کنند؟

یک آسیب شناس اجتماعی از افزایش میزان آسیب های روحی و اجتماعی در بین دختران جامعه ابراز نگرانی کرد و گفت: متاسفانه مشکل ازدواج و اشتغال در بین جوانان بخصوص دختران، آنها را به آسیب های جدی روانی و اجتماعی نظیر افسردگی، گرایش به اعتیاد، روابط آزاد جنسی، انتخاب خانه های مجردی و غیره در جامعه مبتلا کرده است، لازم است مسوولان با ریشه یابی اساسی مشکلات دختران در جهت رفع آن برنامه ریزی کرده و اجازه ندهند برخی رفتارهای شایع هنجارشکنانه در بین آنها به فرهنگ تبدیل شود.

ازدواج و اشتغال؛ دو منشا آسیب های روانی و اجتماعی دختران
دکتر قادری ازدواج و اشتغال را دو منشا آسیب های روانی و اجنماعی دختران در جامعه ایران دانست و افزود: متاسفانه امروزه زنان و دختران جوان در جامعه ایران به دلیل موانع ازدواج، بیکاری و نابرابری در توزیع شغل دچار آسیب های جدی روحی، روانی، عاطفی و اجتماعی شده اند. بطوریکه عوارض این آسیب ها نظیر گرایش به اعتیاد، خشونت، بی اخلاقی، افسردگی، خودکشی، پرخاشگری و غیره در بین آنها روند صعودی را به خود گرفته و سازمان های مسوول و رسمی هر روز آمارهای جدیدی در این زمینه اعلام می کنند.

افزایش هراس از ازدواج در بین دختران ایرانی
وی در ادامه با تاکید بر اینکه هراس و ناامیدی از ازدواج در بین دختران جامعه بسیار افزایش یافته است تصریح کرد: با توجه به افزایش آمارهای مربوط به طلاق و اینکه اکثر ازدواج ها در سه سال اول زندگی مشترک زوجین به شکست منجر می شود، باعث شده است نوعی ترس و هراس از این پدیده در بین جوانان بخصوص دختران بوجود آید و آ نها هیچ انگیزه ای برای ازدواج نداشته باشند و مجردی را به زندگی مشترک ترجیح بدهند.

دلایل اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار بر بالا رفتن سن ازدواج دختران
دکتر قادری همچنین به دلایل دیگر افزایش سن ازدواج در بین دختران اشاره کرد و گفت: افزایش زندگی های مجردی در شهرهای بزرگ، کاهش تقاضای ازدواج از سوی پسرها به دلیل وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه نظیر بیکاری، بالا بودن مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به کلان شهرها، فقر، افزایش تورم و غیره باعث شده است دختران نتوانند در سن مناسب ازدواج کنند. بنابراین آنها مجبور هستند خودشان به نوعی نیازهای اقتصادی، امنیتی، جنسی، روحی و عاطفی خود را تامین کنند و با توجه به اینکه ملزومات تامین این نیازها در جامعه برای دختران هنوز فراهم نشده است یا سخت است، آنها را دچار انواع آسیب های اجتماعی و روانی می کند.

زنگ خطر افزایش خانه های مجردی در کلان شهرها
این عضو هیات علمی دانشگاه بهزیستی و توانبخشی، روند افزایش خانه های مجردی در بین جوانان بخصوص دختران را زنگ خطری برای جامعه دانست و اظهار کرد: متاسفانه بالا رفتن سن ازدواج، تحصیل در شهرهای دور از محل زندگی و اشتغال باعث شده است بسیاری از جوانان بخصوص دختران به زندگی های مجردی روی آورند. با توجه به اینکه در زندگی های مجردی آزادی های فردی افراد به دلیل عدم کنترل اجتماعی و خانوادگی نسبت به قبل افزایش می یابد در نتیجه بسیاری از مفاهیم که در گذشته برای آنها تابو و خط قرمز محسوب می شد به دلیل ارتباطات با گروههای دوستان و تاثیرگذاری عوامل محیطی کم رنگ و حتی از بین می رود. در نتیجه آنها را به سنت شنکی یا نادیده گرفتن عرف های جامعه سوق می دهد. به همین دلیل بسیاری از جوانان نیازهای جنسی خود را خارج از چارچوب های شرعی، اخلاقی و قانونی خود تجربه می کنند و تن به ازدواج و زندگی مشترک نمی دهند.

دکتر قادری در ادامه با تاکید بر اینکه افرادی که نیازهای جنسی خود را خارچ از چارچوب عرفی، شرعی و اخلاقی تامین می کنند بیشتر از دیگر به آسیب های عافطی و اجتماعی مواجه می شوند افزود: مسلما هر جامعه ای عرف، آداب و رسوم، هنجارها و قوانین مربوط به خود را دارد اگر چه برخی از این ملزومات در گذر زمان به دلیل برخی تحولات و تبلیغات کم رنگ شوند اما همواره این هنجارها ملاک و معیار بسیاری از قضاوت ها قرار می گیرد، در جامعه ما با وجود انواع مشکلات و موانعی که بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد اما همچنان یکی از بهترین و پذیرفته ترین ابزار تامین نیازهای جنسی است، کسانی که خارج از این چارچوب رفتار می کند مطمئنا بیشتر از دیگران با آسیب های روحی، روانی، عاطفی و اجتماعی مواجه هستند و حتی آمارها نشان می دهد زوجینی که قبل از ازدواج شرعی، تجربه روابط آزاد جنسی را داشته اند سردرگم و نسبت به زندگی مشترک وفاداری کمتری دارند و این خود به منشا اصلی طلاق در بین آنها تبدیل می شود.

لزوم تحصیل دختران در دانشگاه های نزدیک به محل زندگی
وی در ادامه خاطر نشان کرد: لازم است مسوولان و همچنین خانواده ها الزاماتی را فراهم کنند که فرزندان خود را در دانشگاههای نزدیک به محل ها یا شهرهای خود برای تحصیل وادار کنند تا از بین رفتن کنترل های اجتماعی، محیطی و همچنین خانوادگی آنها را دچار انواع آسیب های ذکر شده نکنند. چرا که بسیاری از دخترانی که در کلان شهرها زندگی های تن به زندگی های مجردی می دهند کسانی هستند که ابتدا به دلیل تحصیل از خانواده ها و محل زندگی خود دور شده اند.

سردرگمی جوانان در انتخاب معیارهای ازدواج
این مددکار اجتماعی همچنین ازدواج را امری تخصصی، نیازمند ارائه مشاوره های قوی و آموزشی دانست و گفت: متاسفانه بحث ازدواج در جامعه ما بسیار راحت و ساده تلقی می شود و هنوز دختران و پسران ما نمی دانند چه معیارها و ملاک هایی را باید برای ازدواج موفق مورد توجه قرار دهند و در این زمینه تک بعدی نگاه می کنند. مثلا در تصمیم گیری های خود تنها به یک معیار و ملاک که شاید زیاد هم مهم نباشد توجه دارند نظیر( تحصیلات یا ثروت)، در حالی که ازدواج امری کاملا تخصصی، علمی و نیازمند مشاورهای آموزشی بسیار قوی دارد، بطوریکه جوانان ما بتوانند با مهارت های زندگی مشترک و حتی فردی کاملا آشنا شوند. تا زمانی که آموزش این مهارت ها در بین جوانان در دوران قبل از ازدواج جدی گرفته نشود نمی توان انتظار داشت آنها ازدواج موفقی داشته باشند و آمار طلاق نیز کاهش یابد.

توزیع ناعادلانه شغل بین زنان و مردان جامعه
این آسیب شناس اجتماعی در ادامه زیر ساخت های توزیع اشتغال بین زن و مرد در جامعه را بسیار ناعادلانه و نابرابر ارزیابی کرد و افزود: متاسفانه با توجه به بالا رفتن سطح تحصیلات زنان در جامعه و همچینن افزایش ورودی های دانشگاهی خانم در کشور، هنوز ملزومات و زیرساخت های اشتغال بین زن و مرد بطور برابر توزیع نشده است بطوریکه بسیاری از مشاغل صنعتی، کشاورزی و خدماتی در جامعه تک جنسیتی و مخصوص آقایان است، این نوع تبعیض هازنان و دختران جامعه ما را دچار نوعی بی انگیزگی، ناامیدی و دلسردی کرده و در نهایت آسیب روانی و روانی بخصوص افسردگی در بین آنها بسیار افزایش می یابد.بنابراین با توجه به شرایط تبعیض آمیز بین دختران و پسران، بهتر است دانشگاهها متناسب جذب نیروی تحصیل کرده داشته باشند.دکتر قادری در پایان خاطر نشان کرد: لازم است مسوولان و برنامه ریزان اجتماعی دلایل افزایش انواع آسیب های اجتماعی دختران نظیر گرایش به مصرف مواد مخدر، سیگار و غیره را بطور دقیق موشکافی کنند و با اتخاذ راهکارهای اصلاحی و برنامه ریزی صحیح، اجازه ندهند بسیاری از این آسیب ها تبدیل به نوعی فرهنگ بین زنان و دختران جامعه شود.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در دوران نامزدی یکدیگر را بشناسیم؟

چگونه در دوران نامزدی یکدیگر را بشناسیم؟

دوست دارید خوش مشرب و زود جوش باشد و در مهمانی‌ها همه توجه‌ها را به خود جلب کند؟ آرزوی زندگی با شریکی خوش قول را دارید که همیشه به وعده‌هایش عمل کند یا اینکه دوست دارید شما را غرق محبت کند و این عشق را همه جا فریاد بزند؟ باور کنید رسیدن به این خواسته‌ها نیازمند خواندن یک ورد جادویی نیست، بلکه کافی است در روزهای نامزدی کمی دقیق‌تر به اطراف‌تان نگاه کنید و با دقت بیشتری رفتار نامزدی که کنارتان قدم برمی دارد را زیر نظر بگیرید.

پشت فرمان امتحانش کنید

بهترین راه برای شناختن همسر آینده‌تان،

ادامه مطلب / دانلود

اختلاف های اول زندگی، به خصوص در دوره نامزدی و عقد خیلی رایج و البته خیلی استراتژیک هستند. چون می توانند آینده رابطه شما را تعیین کنند. می توانند مشخص کنند شما در تنظیم روابط بالغانه رفتار خواهید کرد یا با همین فرمان تا آخر پیش می روید و زندگی پرتنشی می سازید.

عروس خانم ها بخوانند!

شاید بگویید بعد از مدتی برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده به نظر می رسد. در چنین شرایطی به کمک چند توصیه می توانید شرایط موجود را بهتر بپذیرید و خودتان را با زندگی مشترک تطبیق دهید.

پیشگویی را متوقف کنید!

تصور کنید همسرتان در ارتباط با شما آدم فراموش کاری است، او به صورت معمول تاریخ تولد شما، سالگرد ازدواج و یا مناسبت هایی از این دست را فراموش می کند، در عین حال قرارهایی که با شما دارد نیز پشت گوش انداخته و به عنوان مثال اگر قرار است با هم خرید بروید، ساعتی را که با شما قرار گذاشته فراموش کرده و با تأخیر از راه می رسد.

در این مواقع اگر کمی روی رفتار خود دقت کنید متوجه می شوید هر زمان که قراری با او دارید و یا مناسبت خاصی در راه است شما الگوی خاصی را طی می کنید. از ساعت ها پیش، در ذهن خود مشغول تکرار ماجرایی هستید که انتظارش را دارید؛ به احتمال زیاد با خود فکر می کنید که او باز هم دیر خواهد آمد، قرار را فراموش می کند، تولد من را به کل از یاد برده و …

این کار که به عنوان «نشخوار ذهنی» نیز می توان از آن یاد کرد، یکی از کارهایی است که می تواند آرامش شما را حسابی به هم بریزد. در واقع از ساعت ها پیش از اینکه رویدادی ناخوشایند برایتان رخ دهد، سطح تنش و اضطراب را در خودتان افزایش داده و باعث می شوید تا تحریک پذیری تان افزایش یابد. در این شرایط اگر همسرتان طبق انتظار شما به وعده خود عمل نکند و یا باز هم قراری را فراموش کند، عصبانیت و دلخوری شدیدتری را تجربه خواهید کرد، چرا که از نظر روانی پیش از این رویداد، دچار فرسایش روانی شده بودید.

در عین حال اگر همسرتان مطابق انتظار شما نیز عمل نکند و به عنوان مثال دقیقاً طبق قرار عمل کند، شما لذت کمتری از این رویداد خوشایند را تجربه کرده و به احتمال زیاد برخورد شما نمی تواند مشوق همسرتان برای تکرار این رفتار باشد. اما راه چاره چیست؟

دست به تجربه بزنید!

گاهی اوقــات برخی رفتارهای ساده همسرمان تنها برای ما تبدیل به رفتارهایی آزاردهنـده می شود، آنقدر که اگر آن رفتار را برای دوستی تعریف کرده و نظر او را بخواهیم، به احتمال زیاد به ما خواهد گفت که بی جهت حساسیت نشان می دهیم و این موضوع آنقدرها هم اهمیت ندارد.

واقعیت این است که رفتارهای کوچک در واقعیت چندان اهمیتی ندارند اما امان از وقتی که یکی از همسران روی یکی از آنها حساس شود. آن وقت با هر بار تکرار، آرامش خانه است که به کل از دست می رود. یکی از ساده ترین راه ها برای کمک کردن حساسیت می تواند تجربه همان رفتار ناخوشایند توسط خود ما باشد.

شاید با خود فکر کنید که امکان ندارد من کاری را که دور از نزاکت می دانم انجام دهم. هرچند هیچ کسی نمی تواند شما را مجبور به انجام کاری که دوست ندارید بکند اما توجه داشته باشید که گاهی اوقات تنها بعد از انجام همان کار است که می توانیم متوجه شویم چرا همسرمان آن کار را تکرار می کند و همین نزدیک شدن به دنیای همسر می تواند باعث کم شدن حساسیت در ما باشد.

به عنوان مثال تازه بعد از ترکاندن آدامس، متوجه می شویم که وقتی کسی آدامس را می ترکاند صدایی متفاوت با دیگران را می شنود، صدایی که او تجربه می کند شدت کمتری از صدایی دیگران می شنوند، دارد و در نتیجه کمتر آزاردهنده است. همین دیدن مسئله از زاویه ای دیگر می تواند به ما کمک کند تا واکنش کمتری نشان داده و حداقل با هر بار تکرار آن رفتار آزار کمتری ببینیم.

نقطه مشترک بسازید

انتقاد و قضاوت را بس کنید. بیشتر مردم از همان اول رابطه شروع به انتقاد می‌کنند. به یاد داشته باشید که هیچ‌کس نمی‌تواند ازدواجی را نجات بدهد اگر طرفین بیشتر از تحسین‌شدن مورد انتقاد قرار بگیرند. انتقادهای مدام و پی در پی به همسرتان این حس را می‌دهد که او به اندازه کافی برای شما خوب نیست. این حس (به خصوص برای مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چیز سعی کنید همسرتان را بشناسید و بعد از آن تفاوت‌های قابل قبول همدیگر را بپذیرید.

درباره تفاوت‌ها شفاف‌سازی کنید. اینکه تفاوت را چه معنی می‌کنید، مهم است.

ما همیشه حقایق را از بین فیلترهای متفاوتی رد می‌کنیم که وجود آن فیلترها به فرهنگ، ‌جنسیت و خانواده بستگی دارد. تنها شرط یک ازدواج خوب، حفظ کردن عشق در رابطه است. می‌توانید همسرتان را در نوع سپاسگزاری‌تان غافلگیر کنید. اگر او چیزهایی را همیشه دوست داشته که شما با آن مخالفت می‌کردید، می‌توانید با موافقت خود به او حس متفاوت بدهید. اگر همسرتان همیشه تیر و کمان دوست داشته و به نظر شما خرید تیرو کمان از خرج‌های غیرضروری زندگی بوده، ‌می‌توانید با پس‌اندازهایی که برای تفریح خود کنار گذاشته‌اید،‌ برایش یک تیروکمان بخرید.

ادامه مطلب / دانلود

او نه یک غریبه کشف نشدنی است و نه همسر بی چون و چرای آینده شما! مردی که در جلسه خواستگاری امروز جواب بله را از زبان شما شنیده، تنها نامزدتان است. کسی که قرار است چند ماه از شما فرصت بگیرد و به شما فرصت دهد تا یکدیگر را بیشتر بشناسید و جاده را برای رسیدن به یک مقصد مشترک صاف کنید.

با نامزدم چطور برخورد کنم؟

پس به جای آنکه روزهای نامزدی را به چشم یک بازی سرگرم کننده و خاطره ساز ببینید، از آن به عنوان یک فرصت تکرار نشدنی استفاده کنید و در این ماه ها، برای فهمیدن همه پیش نیازهایی که برای رفتن زیر یک سقف به آنها نیاز دارید تلاش کنید. عجله نکنید و فرصت را هم نسوزانید. شما در سرنوشت‌سازترین روزهای زندگی‌تان به سر می‌برید. قدر این فرصت را بدانید.

تند و کند پیش نروید

قبل از آنکه به نامزد شدن با خواستگارتان فکر کنید، یک‌بار دیگر تعریف این دوره را در ذهن خود مرور کنید. از یاد نبرید که دوران نامزدی، دوران شناخت است، پس این دوره را با شتاب سپری نکنید. بررسی‌ها نشان داده است که نحوه استفاده بهینه از این دوران می‌تواند تأثیر بسیار زیادی بر زندگی زناشویی داشته باشد و به همین دلیل است که گفته می‌شود مدت دوران نامزدی نباید خیلی کوتاه باشد. در این دوره قرار نیست تنها دلبستگی و وابستگی ای به فرد مقابل‌تان پیدا کنید، بلکه باید شما و نامزدتان به حد قابل قبولی از تعهد، مسئولیت‌پذیری، ثبات روانی و عاطفی و رضایت از ارتباط رسیده باشید تا بتوانید پرونده این دوره را ببندید و به خانه بخت بروید.

ماسک نزنید

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات جوانان این است که در برخورد با نامزد خود، سعی می‌کنند چهره‌ای از خود نشان دهند که بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر سعی می‌کنند، نقش فرد ایده‌آل نامزد خود را بازی کنند.

اگر از جمله کسانی هستید که سعی می‌کنند نقش بازی کنند و خود واقعی شان را نشان ندهند، به خود بی احترامی کرده اید. مثل این است که به روح و روان خود بگویید: «من از آنچه که هستم شرمسارم، بنابراین تا زمانی که این فرد را به چنگ آورم، خود واقعی ام را پنهان می‌کنم. بعد از آن خود را از آن اتاق بسته بیرون می‌آورم.» ممکن است با نشان ندادن خود واقعی‌تان، موقتاً عشق کسی را به‌دست آورید، اما با این کار، فرصت تجربه یک عشق واقعی را از خود خواهید گرفت.

خود بودن یکی از قدرتمندترین عواملی است که به شما کمک می‌کند فرد مناسب‌تان را جذب کنید. هر قدر بیشتر خودتان باشید، آرام‌تر و واقعی تر خواهید بود. هر قدر واقعی‌تر و آرام‌تر باشید، نامزد شما در کنارتان احساس راحتی و آرامش بیشتری می‌کند و می‌خواهد بیشتر در کنارتان باشد تا جایی که بدون شما نمی‌تواند زندگی کند.

از خط قرمز رد نشوید

دوران نامزدی دوره آشنایی است و پس از این دوره، با ۲ گزینه منطقی روبرو هستید؛ یکی تایید و دیگری رد انتخاب. قرار نیست که در این دوران تنها به دنبال تأیید انتخاب‌تان باشید و با قطعی دانستن تصمیم تان، بیشتر از آنچه که برای شناخت فرد مقابل‌تان لازم است به او نزدیک شوید. قرار نیست در این دوره کوتاه، همه آنچه افراد در زندگی مشترک تجربه می‌کنند را تجربه کنند. پس مراقب خط قرمزها باشید تا در صورت ختم نشدن این دوره به زندگی مشترک، بیش از اندازه آسیب نبینید. کم نیستند دختر و پسرهایی که به‌خاطر بیش از حد گسترده کردن ارتباط‌شان در دوران نامزدی، فشار و اجبار بسیار زیادی را برای ازدواج احساس می‌کنند و با این فشار و اجبار، نامزدی را از حالت طبیعی انتخاب خارج می‌کنند.

او را تغییر ندهید

شما کسی را می‌توانید برای ازدواج انتخاب کنید که همان‌طور که هست برای‌تان قابل پذیرش باشد. گاهی با وجود آنکه متوجه ناهنجاری‌ها، تفاوت‌های اساسی و مشکلات رفتاری در طرف مقابل می‌شوید، فکر می‌کنید که می‌توانید او را تغییر دهید و این مسائل را نادیده می‌گیرید.

باید بدانید، مهم‌ترین شرط اساسی برای تغییر، خواست و اراده خود فرد است. گاهی اوقات شما با این تصور که در آینده می‌توانید نامزدتان را وادار به تغییر کنید، بعضی از جنبه‌های مهم رفتاری و شخصیتی وی را نادیده می‌گیرید. اما باید بدانید تغییر اتفاقی ارادی، تدریجی و دشوار است. مهم‌تر اینکه اگر نامزد شما تمایلی به تغییر رفتارش نداشته باشد تلاش شما بی‌نتیجه و ناراحت کننده است.

با تردیدها شوخی نکنید

گرچه شما و نامزدتان تازه با هم آشنا شده‌اید و طبیعی است که در مورد بعضی از مسائل زندگی با هم کمی تعارض و اختلاف نظر داشته باشید اما نباید فراموش کنید که هیچ مشکلی با گذشت زمان خود به خود حل نمی‌شود. درست اســـت که شما با گذشت زمان با خصوصیات اخـــلاقی و روحیات نامزدتان بیشتر آشنا می‌شوید اما آشنایی به تنهایی برای حل مسائل کافی نیست، تنها در صورتی که شیوه‌های حل مشکل را بیاموزید و با نامزدتان تمرین کنید، می‌توانید به داشتن یک زندگی مشترک موفقیت آمیز امیدوار باشید.

گاهی هم دچار تردیدهایی در ازدواج می‌شوید اما به دلایلی، این تردیدها را نادیده گرفته و سریع تصمیم به ازدواج می‌گیرید. در چنین شرایطی تردیدها را بررسی و بر آنها غلبه کنید. با یک بررسی دقیق بفهمید که این تردیدها ناشی از حساسیت بی مورد و بیش از حد شماست یا از یک خطر جدی خبر می‌دهد؟ گاهی شما متوجه برخی مشکلات ارتباطی و رفتاری نامزدتان می‌شوید اما به دلیل این تصور غلط که دوران آشنایی پیش از ازدواج، باید بهترین دوران زندگی باشد و بدون کوچک‌ترین ناراحتی و جر و بحثی تمام شود، از این علائم نگران کننده به سادگی می‌گذرید یا به دلیل علاقه شدیدی که به نامزدتان دارید و دوست ندارید کوچک‌ترین ناراحتی را به او تحمیل کنید، اعتراضی نمی‌کنید . گاهی هم چون هنوز با او کاملاً راحت نیستید، ابراز ناراحتی نمی‌کنید، اما اینگونه واکنش‌ها نه تنها موجب بهبود رابطه شما نمی‌شود بلکه به مرور این رابطه را از هم می‌پاشد.

گوش‌های‌تان را نگیرید

منشا بسیاری از مشکلات دوران نامزدی، ناتوانی افراد در گوش دادن است. گاهی نامزد شما چیزی می‌گوید و برداشتی که شما از حرف او می‌کنید، آن قدر ناخوشایند است که تا چند شب خواب به چشم‌تان نیامده و حتی در مورد انتخاب‌تان دچار تردید می‌شوید، در صورتی که او هیچ منظوری نداشته است. بهترین راه برای رفع این سوء تفاهم، این است که زمانی که نامزدتان صحبتی می‌کند، به جای اینکه برداشت خاصی از گفته‌های او در ذهن خود بپرورانید، ذهنیت خود را با او در میان بگذارید تا بفهمید که آیا به خوبی متوجه منظور او شده اید یا خیر.

یکی از بهترین شیوه‌هایی که می‌تواند در دوران نامزدی باعث افزایش علاقه بین ۲ فرد شود، خوب گوش دادن است. وقتی خوب گوش می‌دهید طرف مقابل‌تان را بهتر درک می‌کنید، با او همدل می‌شوید و از روابط خود بیشتر لذت می‌برید و به جای ذهن خوانی، می‌فهمید که نامزدتان چه منظوری از بیان آن مطالب داشت. گوش دادن نوعی تعهد برای فهمیدن و رسیدن به درک همدلانه است، پس از تعصبات، سلیقه‌ها و نیازهای خود بکاهید و از زاویه دید فرد مقابل به مسائل نگاه کنید تا بتوانید از این ارتباط بیشتر بهره ببرید.

اولین قرار ملاقات

رازهای‌تان را فاش نکنید

هرچند لازم است که شما با نامزدمان صادق باشید، اما هر انسانی در زندگی خود، اسراری دارد که باید در نگهداری آنها کوشا باشد. برخی از این اسرار، مربوط به خودتان و برخی مربوط به خانواده یا افراد دیگر است. پوشیده ماندن این اسرار به خاطر حساسیت و ضرر احتمالی صاحب راز، ضروری است.

یکی از نشانه‌های بلوغ فکری آن است که برای تداوم روابط زناشویی، تمامی اسرار خانوادگی خود را برای نامزدتان بازگو نکنید. بازگو کردن برخی مشکلات در دوران قبل از نامزدی تنها باعث مشوش شدن ذهن او می‌شود. گرچه گفتن برخی مسائل به نامزدتان ضروری است، مثلا اگر احتمالا تجربه نامزدی ناموفقی در گذشته داشته اید، بدون ذکر جزئیات به طرف مقابل‌تان بگویید، اما مشکلاتی که با خانواده داشتید که عنوان کردن آنها به دیدگاه نامزدتان نسبت به آنها خدشه وارد می‌کند، (مانند کمبودهای زندگی، رنج‌ها و سختی‌هایی را که متحمل شده‌اید و…) را بهتر است بازگو نکنید.

اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته‌اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده‌اید، لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل شما اثر سوء بگذارد یا حتی برخی از قابلیت‌های فعلی‌تان از سوی نامزدتان نادیده گرفته شود. اگر گمان می‌کنید که مطرح کردن برخی از رازها ضروری است، آن را برای نامزدتان بازگو کنید اما سعی کنید وارد جزئیات نشوید و مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید.

ادامه مطلب / دانلود
دوران نامزدی در فرهنگ عامه به عنوان خوش ترین دوران زندگی جا افتاده است. دورانی که فلسفه به وجود آمدنش شناخت بیشتر است اما هیجان در آن غلبه دارد. بخشی از اشتباهاتی که در این دوران اتفاق می افتد و گاهی تا آخر عمر گریبانگیر دو طرف می شود، به خاطر همین هیجان زدگی هاست. بخش دیگر این اشتباه هات فرهنگی است.

اشتباهات جبران نشدنی دوران نامزدی

بلاتکلیف بودن یا اختلاف نظر فرهنگی دو خانواده در مورد دوران نامزدی بخشی از این عوامل فرهنگی را تشکیل می دهد.

شاید شما در مقابل اشتباه بودن بعضی از این موارد جبهه داشته باشید، فقط با این پیش زمینه این مطلب را بخوانید که هر کدام از این اشتباه ها بعدها منجر به یک مشکل جدی در رابطه همسران شده که حالا در این لیست قرار گرفته است.

1- خانواده ها! محدودیت نگذارید!

این مطلب را می توانید راست بگذارید جلوی پدر و مادرهایی که نامزدها را بیش از حد محدود می کنند؛ جوری که دو طرف حتی برای یک حرف زدن ساده خصوصی هم فرصت نداشته باشند.

محدودیت بیش از حد ایجاد کردن خانواده ها در دوران نامزدی باعث می شود که دو طرف نتوانند نسبت به یکدیگر شناخت کافی پیدا کنند.

ضمن اینکه احترام به بلوغ فکری جوان ها ایجاب می کند خانواده ها در این مورد کمی بازتر عمل کنند. البته دخالت خانواده ها در این مرحله اشتباه ترین اتفاقی است که می تواند بیفتد.

2- رابطه جنسی نداشته باشید

مهمترین حریم و مرز دوران نامزدی رابطه جنسی است. تجربه نکردن رابطه جنسی به این دلیل توصیه می شود که در صورتی که افراد احساس کردندمناسب یکدیگر نیستندو لازم شد از هم جدا شوند، این جدایی به راحتی انجام شود.در صورت برقراری رابطه جنسی هم پسر بیشتر احساس تعهد می کند و هم دختر ناتوانی بیشتری برای جدایی احساس می کند. این در فرهنگ کشور ما بسیار مهم است.

ضمن اینکه تفاوت های جنسیتی هم در این مورد مهم هستند. معمولا پسرها دوست دارند که هر چه سریعتر رابطه جنسی با نامزدشان را تجربه کنند. برای آنهار ابطه جنسی بیشتر فیزیولوژیک است تا عاطفی اما دخترها به محض اینکه با کسی رابطه جنسی برقرار کردند، به او از لحاظ عاطفی هم وابسته می شوند. در واقع در رابطه جنسی دخترها رگه های عاطفی بسیار پررنگ هستند. همین تفاوت هم باعث می شود که جدایی بعد از رابطه جنسی برای دخترها بسیار سخت تر باشد.

3- رابطه نامزدی را جار نزنید

یادتان باشد که هر چه رابطه نامزدی پنهان تر باشد و افراد کمتری از اقوام و آشنایان شما یا همسرتان از آن خبر داشته باشند، راحت تر می توان از یکدیگر جدا شد. هر چه این رابطه بیشتر در چشم باشد، شما تعهد ناخواسته بیشتری به ادامه دادن آن دارید؛ مخصوصا در فرهنگ ما «من اجتماعی» پررنگ تر از «من فردی» است.

این تعهد ناخواسته و پیچیده را همه شما احتمالا در موارد دیگری مثل انتخاب شغل، انتخاب رشته دانشگاهی یا هر تصمیم مهم دیگر زندگی که دیگران زود از آن خبر شده اند احساس کرده اید. در مهمترین تصمیم زندگی یعنی ازدواج، شما هر چه بیشتر رابطه را داد بزنید، بیشتر در آن گیر می کنید.

4- رفت و آمد زیاد از حد نداشته باشید

یادتان باشد که رفت و آمدها در دوران نامزدی باید منظم و قانومند باشند. به هر حال شما می خواهید چیزی شبیه به زندگی واقعی تجربه کنید و در زندگی واقعی هم هر کسی بیش از حد برای طرف مقابلش وقت نمی گذارد! ضمن اینکه رفت و آمدها اگر خانواده ها را هم دربر گیرد موجب زحمت متقابل خانواده ها می شود. اگر هم خودتان به تنهایی به خانه پدری فرد مورد نظر می روید، زیاد رفتن به آنجا می تواند هم موجب ناراحتی آنها و خجالت کشیدن خودتان شود. بروید و بشناسید اما در حد معقول.

اشتباهات جبران نشدنی دوران نامزدی

5- از طرف مقابلتان بت نسازید

وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خودما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. البته اینکه طرف5 مقابلمان را بی نقص تصور کنیم، می تواند دلایل روانکاوانه عجیب و غریبی داشته باشد و بی نقص بودن طرف مقابل یکجورهایی به رخ کشیدن سلیقه خودمان به خودمان است؛ یعنی این معنا را می دهد که من آنقدر آدم والایی هستم که به کمتر از موجود بی نقص راضی نمی شوم. حواستان به این مکانیسم های دفاعی گول زننده باشد.

6- عشقتان را تحمیل نکنید

اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتارت کنیم؛ نه آنقدر بی اعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب معمولا کسانی که شخصیت نمایشی دارند اینگونه رفتار می کنند؛ یعنی می خواهند همیشه احساساتشان در چشم طرف مقابل باشد و با او اغواگرانه حرف می زنند. اگر واقعا یکی از نامزدها همیشه و در مورد همه آدم ها اینگونه رفتار می کند مراجعه به روانشناس الزامی است. البته این قضیه می تواند فرهنگی هم باشد؛ یعنی چون در فرهنگ ما دوره نامزدی دوره شیرین و شیرین ترین دوره ها تعریف شده است، پس ما حتما باید احساساتمان را به یکدیگر به شدت نشان دهیم.

7- خودبزرگ بین نباشید

نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خود بزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین نامزدها فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود. این قضیه هم می تواند به دلیل همان باورهای غلط فرهنگی باشد «ناز کردن باعث عزیز شدن می شود». در واقع اینگونه نیست. لااقل در قرن بیست و یکم دیگر اینگونه نیست! خودبزرگبین حتی اگر به قصد ناز کردن باشد، باعث می شود که فضایی فراهم شود که همه چیز حول خودمحوری شما می چرخد. اینگونه دیگر نه فرصت شناخت عمیق پیش می آیدو نه رابطه عاطفی سالم شکل می گیرد.

8- دروغ نگویید

دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است، چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک و سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است. هر چه فضا بازتر باشد و ما بتوانیم خود واقعیمان را به نامزدمان نشان دهیم، در زندگی آینده راحت تر خواهیم بود. این خود واقعی هم نقاط منفی و هم مثبت شخصیت ما را دربر می گیرد.

9- رازهای شخصی تان را افشا نکنید

البته دروغ نگفتن به این معنی نیست که لازم است ما ریز و درشت زندگی مان را برای نامزدمان بگوییم. بسیاری از رازها هستند که فقط ما یک طرف آنها هستیم و آشکار کردنش برای همسرمان تبعاتی برای نفر سوم دارد، ضمن اینکه خیلی از رازها را آشکار کردن فقط باعث سوء تفاهم می شود و رابطه را بیشتر به هم می ریزد. سوالی که بسیاری از نامزدها از روانشناسان خانواده می پرسند این است که آیا ما باید در مورد روابط قبلی خودمان همه چیز را به نامزدمان بگوییم. جواب روانشناسان یک نه با شرط و شروط است. آنها می گویند که لازم نیست از تمام جزییات رابطه قبلی شما خبردار شود. اگر او سوالی پرسید می توانید بگویید که کسانی بوده اند اما مهم این است که الان تو در زندگی من هستی و من به تو متعهدم. در واقع ما در زندگی گذشته تعهدی به هم نداشته ایم که حالا بخواهیم رابطه هامان را برای هم رو کنیم.

اشتباهات جبران نشدنی دوران نامزدی

10- مقایسه نکنید

خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را را رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند. متاسفانه مقایسه کردن ها مخصوص در خانم ها می تواند از همان اول تخم کینه را در دل طرف مقابل بکارد.

به عنوان مثال کسی که از نامزد شاغلش می خواهد که وقت بیشتری برایش بگذارد به این دلیل که فلان کس وقت بیشتری برای نامزدش می گذارد. این مقایسه ها معمولا بدون در نظر گرفتن سن، وضعیت شغلی، وضعیت مالی، وضعیت تحصیلی و وضعیت فرهنگی طرف مقابل صورت می گیرد.

ضمن اینکه مقایسه کردن های این شکلی باعث می شود که نامزد شما – که او هم در حال بررسی شماست – به این نتیجه برسد که با آدم بی انصافی نامزد کرده است و همین مقدمه جدایی را فراهم آورد. در نهایت اینکه این مقایسه ها ممکن است بتواند در دوران نامزدی رفتار نامزدتان را موقتا عوض کند و او به خاطر شما دست به کارهایی بزند اما ناخواسته بودن این کارها هم طعم تلخی را در ذهن او به جا خواهد گذاشت و هم کمکی به هدف نامزدی یعنی شناخت بیشتر نمی کند.

ادامه مطلب / دانلود

مردی که به او دلبسته اید، حرفی از ازدواج نمی زند و با بهانه های مختلف خواستگاری را عقب می اندازد؟ باید با او چطور رفتار کرد؟ گاهی دچار تعارض می شوید که آیا به رابطه عاطفی که مدت زیادی درگیرش هستید بدون آنکه صحبتی از ازدواج در میان بوده یا اقدامی جدی از سوی نامزدتان صورت گرفته باشد، ادامه دهید یا خیر؟

در انتظار ازدواج با این مردان نمانید!

در این صورت شما مدام منتظرید تا اتفاق خوشایندی پیش بیاید و بحث ازدواج جدی تر شود غافل از اینکه فرصت ها و موقعیت های مناسب دیگر ازدواج را نادیده می گیرد و همچنان منتظر پیشنهاد از طرف کسی می مانید که هنوز تصمیمی در این مورد نگرفته است. اگر درگیر چنین رابطه ای هستید، باید واقع بین تر از این باشید زیرا فرصت هایی که از دست می دهید، تکرار نشدنی هستند.در اصل اگر مردی واقعا خواستار این رابطه باشد بدون تعلل و بهانه های نابجا، آن را به سمت ازدواج پیش می برد و در صورت فراهم بودن همه شرایط، آن را به تاخیر نمی اندازد.ما به شما پیشنهاد میکنیم هرگز منتظر خواستگاری مردی که یکی از خصوصیات زیر را دارد نباشید.

با زبان بی زبانی می گوید نه؟

شما پیوسته از مرد مورد علاقه تان درخواست تعیین نمودن تاریخ ازدواج می کنید تا هر چه زودتر با شما ازدواج کند. وقتی مردی برای سال های طولانی با شما رابطه دارد و از شما تقاضای ازدواج نکرده است و به تقاضاهای شما با پاسخ های مبهمی که نمی توانید از آنها برداشت مثبتی کنید بی توجه است، پس این مرد اهل ازدواج نیست.
شاید مردی که به ازدواج با شما تمایل دارد خیلی زود این پیشنهاد را مطرح نکند، اما لااقل پاسخ منفی قاطعی به شما نمی دهد و در گفتگوهای جدی، می گوید که از شما فرصتی برای بررسی این موضوع می خواهد. البته در صورت چنین جمله ای ماجرا را تمام شده ندانید و از او در مورد زمانی که برای بررسی کردن نیاز دارد سوال کنید.

شما را منتظر نگه می دارد؟

عجیب نیست که مردی از شما بخواهد تا محقق شدن اهدافی که می توانند زندگی آرامتری را برای هر دوی شما بسازد، صبر کنید اما اگر هدف هایی که خواستگار شما تعریف می کند هیچ گاه تمامی ندارند، کمی مراقب باشید.

اگر با وجود محقق شدن اهدافی که گفته بود، هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز فردا می کند، می توانید متوجه شوید که این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد. اگر حتی سال های طولانی است که نامزد مانده اید و او از تعیین کردن تاریخ معین برای ازدواج سر باز می زند، این مرد اهل ازدواج نیست.

با فداکاری رهایتان می کند؟

یکی از ترفندهای مردان در روابطی که پایان مشخصی ندارد، این است که به دختر طرف مقابلشان اظهار می کنند: «من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بسیار بهتر از من، خواهی داشت.»اما واقعیت این است که زمانی که یک مرد به ازدواج با دختری تمایل دارد، به جای فرار با چنین بهانه هایی، برای رسیدن به جایگاهی قابل قبول تلاش می کندو به هیچ وجه حاضر نمی شود مرد دیگری به راحتی پا به این میدان بگذارد. پس به جای به دست آوردن دل او بعد از بیان این جمله و ابراز حس همدردی و ترحم، واقعیتی را که پشت این حرف پنهان شده ببینید.

شما را نادیده می گیرد؟

برخی از مردها با بی تفاوتی سعی می کنند دختر را دل آزرده کنند تا خودش رابطه را پایان دهد. چنین مردهایی حتی آنقدر برای طرف مقابلشان ارزش قائل نیستند که با او برای پایان گرفتن رابطه گفتگو کنند. برای آنها فرقی نمی کند که این دختر در زندگی شان ماندگار شود یا نه اما حاضر نیستند سهم بزرگی از زندگی، وقت و احساساتشان را به او اختصاص دهند.

اگر احساس می کنید طرف مقابلتان برخورد سردی دارد، از او در این مورد سوال کنید و در صورتی که بعد از گفتگو هم به نتیجه مطلوب نرسیدید، می توانید حس واقعی تان را بیان کنید و مدتی از او فاصله بگیرد. اگر سردی او به دلیل مشکلات شخصی اش بود و ارتباطی به این رابطه نداشت، بعد از برطرف شدن این مشکلات سراغتان می آید اما درصورتی که از این پیشنهاد استقبال کرد وبرای ادامه رابطه تلاشی نکرد، می توانید به هدف اصلی اش پی ببرید.

تکلیف خود را نمی دانید؟

هنگامی که با مردی وارد رابطه عاطفی می شوید، باید از ابتدا هدف چنین رابطه ای را مشخص کنید. مردانی که نیت ازدواج ندارند، با پیشنهاد ازدواج جلو نمی آیند و از شما می خواهند بدون اطلاع خانواده ها، بدون ذکر مدت معینی همدیگر را بشناسید.

پس اگر رابطه شما با پیشنهاد ازدواج شروع نشود، لازم است ظرف مدت کوتاهی بعد از شروع رابطه از او بپرسید که برای آینده اش چه برنامه ای دارد. فکر می کند آینده رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ او چیزی جز ازدواج بود، بدانید که این رابطه نافرجام است.

اما ممکن است طرف مقابل شما، پاسخی دوپهلو بدهد و تصمیم گیری را برای شما دشوار کند؛ مثلا بگوید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه؟

یا بگویید برای تحقق این شرایط چه کارهایی انجام داده یا قرار است انجام دهد؟ اگر برنامه روشنی نداشت، باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آنکه وابسته همدیگر شوید، به او اعلام کنید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در تصیمم خود قاطعیت داشته باشید.

در این صورت او، به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط تلاشش را می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد. پس صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک مرد در ازدواج با شما نیست.

شما را به خانواده اش معرفی نمی کند؟

اگر او بعد از گذشت چند ماه از رابطه تان و شناخت نسبی از هم، درباره شما به خانواده اش اطلاع نمی دهد، بدانید که قصد ازدواج با شما را ندارد. شاید او در ماه های اول به شما پیشنهاد ازدواج ندهد و در انتظار شناخت دقیق تر و واقعی تری باشد اما اگر در ذهن خود احتمال چنین اتفاقی را بررسی کند، بدون شک با دوستان و خانواده اش در این مورد صحبت می کند.

اگر او شما را از جمع های دوستانه پنهان می کند و معتقد است هیچ کس در اطراف شما و او نباید از این ارتباط باخبر شود، باید با احتیاط بیشتری انگیزه و هدف او را بررسی کنید.

می ترسید، دیگر عاشق نشوید؟

هنگامی که شما درگیر یک رابطه عاطفی باشید، احساس تعهد می کنید و در نتیجه به خواستگارانتان جواب رد می دهید زیرا مدام لحظات عاشقانه با طرف مقابل را با زندگی معمولی با خواستگارتان مقایسه می کنید.

واقعیت این است که این مقایسه غلط است چون مردی که به مرحله ازدواج رسیده و به خواستگاری شما آمده است، اعلام مسوولیت پذیری کرده و حداقل چیزی که بیشتر از فرد مورد علاقه شما دارد، این است که تصمیم جدی به داشتن یک زندگی جدید دارد.

بهتر است بدانید، مرد ایده آل لزوما مردی نیست که با او بتوان اوقات خوشی داشت. بسیاری از مردان گرچه جذاب، خوش مشرب و سرشار از قابلیت هستند اما مناسب ازدواج نیستند. تنها به درد تفریح، وقت گذرانی و هیجانات زودگذر می خورند.

آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی پشتیبان و قوت قلبی برای شما نخواهند بود. پس زمانی که به تصمیمی فکر می کنید که قرار است تا پایان عمر همراهتان باشد، همه جوانب ماجرا را در نظر بگیرید و تسلیم احساسات و هیجانانتان نشوید.

قبل از آنکه به احساساتتان اجازه بدهید به شما غلبه کند، این نکته ها یادتان باشد:

خواستگار شما در چه شرایط سنی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی قرار دارد؟ در حال حاضر پسرها در سن 20 تا 25 سالگی اغلب آمادگی ازدواج را ندارند.

پسری که شاغل نبوده و هیچ برنامه ریزی شغلی برای خود ندارد نمی تواند از پس مسوولیت ها و دشواری های این راه بربیاید.

مهمترین ویژگی کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد، داشتن شرایط ازدواج است. مردی که آمادگی و موقعیت ازدواج ندارد، حتی اگر برای تشکیل زندگی به شما اصرار هم بکند باید به صلاحیت او شک کنید.

ادامه مطلب / دانلود
پیدا کردن همسر مناسب آرزوی خیلی از دخترها و پسرها است. اما این که چطور باید به این انتخاب دست بزنند، مساله ای است که شاید کمتر کسی از آن اطلاع داشته باشد. ما راهکارهای مناسبی برای این انتخاب به شما نشان می دهیم.

1)قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟

راهکارهایی مناسب برای انتخاب همسر

کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.

کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند.

به عنوان مثال، یک دختر 17 ساله دوست دارد در سن 30 سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند ویک بچه داشته باشد.

-اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند.

-از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از 30 سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد.

– در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.

٢)مرحله دوم این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

3) در مرحله سوم باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.

– نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد.

– نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد 170 کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.

4) مرحله چهارم عبارتست از «دیدن» و «دیده شدن» برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.

5) خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.

به هر حال، فراموش نکنید وقتی از کسی به قصد ازدواج خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.

راهکارهایی مناسب برای انتخاب همسر

6) مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.

در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده.

– این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:

الف) می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید».

ب) مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟»

پ) «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟»

ت) « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟»

پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند.

از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟

علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.

7) مرحله آخر جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند.

سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.

می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید.

مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.

ادامه مطلب / دانلود

نکات مهم در خواستگاری

می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. … اول از آقاپسرها، یعنی آقادامادها شروع می کنیم که در این موقع به حضور یک خواهر زرنگ و چابک برای انجام هماهنگی های لازم با خانواده عروس نیاز دارند.

راستی طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ منظورم این است که می خواهید با گل بروید یا بدون گل و خودتان نقش گل را ایفا خواهید کرد؟

گل ببرید یا نبرید؛ مسئله این است!

ما دیدگاه نویسنده کتاب «در پیچ و خم خواستگاری» یعنی خانم «سیده بتول حسن پور» را برای شما بازگو می کنیم، تصمیم با خودتان.

وی می نویسد: «خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند: اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.

دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)

گل، چه رنگش خوبه؟

وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید.

در کتاب یاد شده آمده است: « بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.»

در ضمن حواستان باشد از باغچه منزل یا همسایه یا … گل نچینید. حسن پور در این باره نوشته است: «مواردی پیش آمده که خانواده پسر از گل های باغچه منزل استفاده کرده اند. امکان دارد خانواده دختر چنین کاری را حمل بر بی احترامی کنند. حتی اگر قرار است از گل های باغچه منزل استفاده شود، باید همراه با چند گل دیگر در گل فروشی به صورت دسته گلی زیبا تزیین و سپس برده شود.»

وی به خانواده دختر هم توصیه می کند: « خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.»

چه کسی بیاید، چه کسی نیاید؟!

خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و …

کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کتاب مورد بحث در این باره گفته می شود: «در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند.

بعضی مادران نیز همراهی یک خانمی را که روابط نزدیکی با خانواده عروس دارد، ترجیح می دهند. بهتر است خانم هایی که به خواستگاری می روند از بردن عروس های خانواده، دخترخانم های مجرد کم سن و سال و بچه ها خودداری کنند؛ چرا که معمولا عروس های خانواده ابتدا به مقایسه خودشان با دخترخانم که احتمالا در آینده «جاری» آن ها می شود، می پردازند و این موضوع ممکن است در ارزیابی آن ها از شرایط عروس تاثیر بگذارد. دخترخانم های مجرد کم سن و سال قدرت تجزیه و تحلیل کامل فضای خواستگاری را ندارند.

بچه های کوچک نیز ممکن است عملی انجام دهند یا حرفی نابجا را در شرایط نامناسبی بزنند که مشکل ساز شود. گاهی در برخی خانواده ها به دلیل آشنایی و رفت و آمدی که از قبل داشته اند یا به دلیل داشتن نسبت فامیلی، در همان نوبت اول، پدر و پسر هم همراه مادر می روند.»در شماره بعد درباره لباس مناسب خواستگاری و راه هایی برای کاهش اضطراب خواهیم نوشت. عروس خانم ها هم منتظر باشند تا به آن ها بگوییم وقتی خواستگارها زنگ خانه را به صدا در آوردند، آن ها کی در را باز کنند!

ادامه مطلب / دانلود

سوالات خطرناک در خواستگاری!

یک هفته است که منتظرید! به همه چیز فکر کرده اید. حتی به رنگ لباس و جورابتان هم اندیشیده اید. یک دوره کامل مشاوره از افراد خانواده اعم از عمه، خاله، عمو و دایی‌جان گرفته اید. از دوست تان که در زمینه خواستگاری چند پیراهن بیشتر از شما پاره کرده است، کلی سۆال پرسیده اید که چطور می شود از اسرار و رموز خواستگارتان و یا دختری که به خواستگاری اش می روید، سر در بیاورید.

اگر تصمیمتان را برای تهیه انواع میوه، شیرینی، لباس و … گرفته اید، بد نیست درباره نحوه پرسیدن سوال در جلسه خواستگاری به چند توصیه ما نیز توجه کنید:

از فرد کلی گو، سۆال جزئی بپرسید!

تعجب نکنید، شیوه درست پرسیدن سۆال تنها محدود به کلاس علوم دوره ابتدایی نیست! یکی از مهم ترین عرصه های کاربرد آن، جلسات پر نقل و نبات خواستگاری است. برای تحقق این امر مهم امیدوارم شما در شمار کسانی باشید که به هر مسئله‌ای با کنجکاوی برخورد می کنند، عادت دارند پیش از تصمیم‌گیری، مطالعه، بررسی و مشورت کنند، زود اعتماد نمی کنند، ساده لوح و زودباور نیستند، شکاک نیستند اما کمی موشکافی را چاشنی نگاهشان می کنند و … اگر این گونه باشید، بزرگ ترهایتان می توانند کمی نفس راحت بکشند که احتمالا هنگام گفت و گو با فرد مورد نظر در جلسه خواستگاری نیز با نگاهی منطقی، متعادل و واقع نگر برخورد خواهید کرد. چگونه؟ ادامه مطلب را بخوانید: از کنار موضوعات با سرعت عبور نکنید، یعنی تا زمانی که مفهوم و معنای موضوع کاملا برایتان روشن نشده است، دست بردار نباشید. به این گفت‌وگوی فرضی در جلسه خواستگاری توجه کنید:

– برای من مهم است که همسرم (خانم) فعالیت اجتماعی داشته باشد.

– منظورتان از فعالیت اجتماعی چیست؟

– یعنی خودش را در خانه و کارهای خانه محدود نکند.

– لطفا بیشتر توضیح دهید

– مشخص است دیگر، یعنی در اجتماع حضور داشته باشد!

– منظورتان این است که دوست دارید همسرتان شاغل باشد؟

– بله، بله دقیقا!

– ولی خیلی از خانم ها شاغل نیستند اما باز هم فعالیت اجتماعی دارند!

– من اصولا موافقم که خانم ها حضور اجتماعی داشته باشند و در خانه محدود نشوند …

احتمالا در ادامه این گفت وگو جناب خواستگار به شدت احساس گرما می کند، چرا که اصلا گمان نمی کرد که جهت صحبت ها به این سو تغییر کند، اما واقعیت این است که خود او هنوز نمی داند منظورش از فعال بودن همسر آینده اش در جامعه چیست و طرح روشنی برای این امر ندارد.

در مقابل، سۆالات دختر خانم از خواستگار برای دریافت پاسخ دقیق تر و تلاش برای یافتن یک نظر و پاسخ واقعی است. به یاد دارم که آقایی در مراسم خواستگاری ضمن موافقت با اشتغال همسر آینده اش، تاکید کرده بود که او در زندگی مشترک حتی از هرگونه حمایتی نیز در این باره دریغ نخواهد کرد. ولی وقتی دختر خانم پرسیده بود: “آیا حمایت شما تا حدی هست که اگر من به مدت یک هفته هر روز در محل کارم برای انجام اضافه کاری اجباری بمانم، شما مشکلی برای ناهار ندارید و حاضرید هر روز تخم مرغ نیمرو بخورید؟” جناب خواستگار صادقانه گفته بود: نه دیگر تا این حد!

این سۆالات را نپرسید!

نتیجه آن که، برای دستیابی به دیدگاه واقعی طرف مقابل، سۆال های کلی نپرسید تا پاسخ های کلی دریافت نکنید، بر این اساس پرسیدن این سۆالات در جلسه خواستگاری توصیه نمی شود: نظر شما درباره میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی در زندگی مشترک چیست؟ نظر شما در باره حجاب چیست؟ شما چگونه فردی هستید؟ و…. اما چطور می شود موضوعات مهم و اساسی را در قالب سوالات جزئی پرسید؟ به این مثال توجه کنید:

مثال) فرض کنید در مراسم عروسی یکی از دوستان تان شرکت کرده اید و فرصت اقامه نماز را پیدا نکرده اید، این مسئله چقدر برایتان مهم است؟

طرح این گونه سۆالات دارای دو حسن است؛ نخست آن که شما فضایی کاملا عینی را ترسیم کرده اید که فرد به راحتی می تواند خود را در آن شرایط تصور کند و یا حتی آن را قبلا تجربه کرده است. حسن دوم آن است که با آوردن عبارت “واقعا برایتان مهم است” او را نسبت به دیدگاه خود در فضایی مبهم نگاه می دارید (توجه دارید که شیوه و لحن پرسش نیز در تحقق این مسئله مهم است). این ابهام به آن دلیل مفید است که فرد نمی تواند با حدس زدن دیدگاه شما نظر خود را مطابق با نظر شما بیان کند تا نتیجه نهایی خواستگاری مطابق میلش شود و شما را فریب دهد بلکه مجبور است پاسخ صادقانه خود را مطرح کند.

مچ گیری کنیم یا نکنیم؟

نکته: ایجاد ابهام مداوم و در تمام سۆالات اصلا توصیه نمی شود. فراموش نکنیم مراسم خواستگاری از قداست، اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار است و برخورد صادقانه و شرافتمندانه در آن از ضروریات اخلاقی و و جدانی است که نتیجه آن به طور مستقیم به آینده و حتی سرنوشت شما ربط دارد؛ بنابراین یادمان باشد که قرار نیست از طرف مقابل بازجویی کنیم و با طرح سۆالات کلی و مبهم او را در محاق و فشار قرار دهیم.

چطور از شخصیت فرد مقابل سر در بیاوریم؟

خیلی از افراد بر اساس تجربه های شخصی، خانوادگی و اجتماعی شان گاهی نگرانند که فرد مقابل دارای یک ویژگی منفی باشد مثلا “دروغ گو” باشد. توجه این گونه افراد را به این نکته جلب می کنیم که مراقب باشید، تأکید بر داشتن یا نداشتن یک ویژگی مثبت یا منفی شما را از توجه به دیگر ویژگی ها باز ندارد. هر فردی در شاکله و مختصات جامعی شناخته می شود نه تنها با یک یا چند خصلت و صفت. شناخت شخصیت افراد مستلزم صرف زمان قابل توجه و تجربه شرایط خاص و متفاوت است. انتظار نداشته باشید در گفت و گوهای معین و گاهی کوتاه خواستگاری به این شناخت دست پیدا کنید. پرسیدن از خود فرد درباره ویژگی های شخصیتی اش کمک کننده است ولی به هیچ وجه کافی نیست. از فرصت پرسش و پاسخ در جلسات خواستگاری با روش هوشمندانه‌تری بهره بگیرید تا شاید کمی با شخصیت فرد آشنا شوید.

پرسیدن این سوالات را فراموش نکنید:

1- به نظر شما بزرگترین اشتباهی که هر فرد می‌تواند در رابطه خود با همسرش مرتکب شود چیست؟ (پاسخ این سوال اطلاعات زیادی را در مورد اینکه چه چیزهایی باعث ناراحتی و غمگینی او شده و نیز در مورد طرز برخوردش نسبت به مسایل مختلف در اختیار شما قرار خواهد داد.)

2- فکر می‌کنید مردها (زن‌ها) گرایش به بی‌احساسی و سردی زیاد دارند یا محبت و عاطفه زیاد؟

3- معیارهای یک رابطه ایده‌آل به عقیده شما چیست؟

4- مهمترین چیزی که یک مرد (زن) در مورد یک زن (مرد) درک نمی‌کند ولی باید درک کند چیست؟

5- آیا تا به حال قلبتان شکسته است؟ (با این سوال می توانید بهتر بفهمید که چه تجربیات تلخی در زندگی داشته و چه چیزهایی بیشتر او را ناراحت می کند.)

6- هدف تان از ازدواج چیست؟

7- بیشترین هراس شما در ازدواج و شروع رابطه عاطفی به خاطر چیست؟

8- فکر می‌کنید تا به حال یک ارتباط موفق ( با دوستان و یا آشنایان) داشته‌اید؟

9- علت شکست شما (در صورت وجود) چه بوده است؟

10- در مورد شروع یک زندگی تازه چه احساسی دارید؟

ادامه مطلب / دانلود

صفحه 2 از 3 قبلی 123 بعدی
css.php