نتايج جستجو مطالب برچسب : قرآن

خدای سبحان، ادراک معارف قرآن، این کتاب عظیم الهی را مخصوص کسانی دانسته است که دارای قلب‌اند و آن را مرکز علم حقیقی می‌داند و گروهی که قلب خود را از دست داده‌اند یا آن را بیمار کرده‌اند، از فهم اسرار قرآنی محروم‌اند. منظور از قلب در تعبیرهای عربی یا عنوان دل در تعبیرهای فارسی، همان روح مجرّد و لطیف الهی است که خداوند به انسان‌ها مرحمت نموده و استعداد دریافت هرگونه کمالی را داراست و تعلق به دنیا و هرگونه تبه‌کاری او را از اوج کمال یا لیاقتِ تکامل اسقاط می‌کند و پرده ضخیمی جلوی آن می‌آویزاند که حقایق را نبیند و فقط به خاطرات نفسانی و آرمان‌های شیطانی که از قوای درونی یا وسوسه‌های شیطان سر بر می‌آورند، می‌نگرد و به تحقّق بخشیدن آن‌ها می‌کوشد.

مهم‌ ترین لازمه درک مفاهیم قرآن

چون اندیشه و علم، یک وجود مجرد (غیر مادی) است، نیل به آن، نه در اختیار مغز مادّی است و نه در عهده قلب مادّی که در تمام حیوان‌ها وجود دارد؛ بلکه مخصوص روح مجرّد انسانی است که دستگاه مادّی مغز و مانند آن کارهای فیزیکی و مقدمات مادّی آن را به عهده دارند و وجود متافیزیکی آن فقط به عهده روح مجرّد است.

اکنون برخی از شواهدی که دلالت می‌کند بر اینکه منظور از قلب، همان روح مجرّد است، نقل می‌شود.

تجرد محتوای قرآن و فرشته وحی

الف. قرآن بر قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است: «نزل به الروح الأمین * علی قلبک لتکون من المنذرین» 1؛ یعنی فرشته وحی که از هر جهت، امین از تعدّی و دگرگون کردن است، قرآن را بر قلب تو (ای پیامبر) فرود آورد.

شک نیست که هم معارف و علم و اخبار غیبی که قرآن حاوی آن‌هاست، مجرّد از طبیعت و مادّه‌اند و هم حضرت جبرئیل علیه‌السلام، و ممکن نیست این امورِ مجرّد از ماده و منزّهِ از تنگنای طبیعت بر قلب صنوبری یا بر مغز مادّی فرود آیند. گاهی در هنگام نزول بعضی از سوره‌ها هزاران فرشته آن را بدرقه نموده تا در جایگاه اصیل خود که قلب مطهّر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است مستقر شود و هرگز نمی‌توان این نزول را امر مادّی دانست و آن همه نازل شوندگان را مادّی پنداشت. پس، قلب که محل تجلّی آن علوم و حاملان آن معارف است، یقیناً مجرد است.

اسناد اطاعت و عصیان به قلب

ب. کتمان شهادت در محکمه عدل، گناه دل است؛ «و لا تکتموا الشهاده و من یکتمها فإنّه اثم قلبه»؛2 یعنی از ادای شهادت حق در حضور حاکم عادل خودداری نکنید و آن را کتمان ننمایید؛ زیرا هرکس شهادت حق را مستور کند، قلب او گناه‌کار است.

تردیدی نیست که اطاعت و عصیان، مخصوص روح آدمی است؛ نه اعضا و جوارح او که ابزار امتثال اوامر یا تمرّد از آن‌ها هستند و شک نیست که قلب طبیعی و مادّی که عهده‌دار پالایش خون و سایر کارهای طبیعی است، اطاعت و عصیان تشریعی ندارد. پس، مراد از قلب در این‌گونه از موارد، همان روح انسانی است که حقیقت انسان به اوست.

دل هوا پرست از یاد خداوند غافل است؛ «و لا تطع من أغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتّبع هواه و کان أمره فرطاً» یعنی از کسی که ما قلب او را از یاد خودمان در اثر تداوم تبه‌کاری و استمرار هوا پرستی غافل نمودیم، پیروی نکن و او تابع هوای خویش است و کار او تجاوز از مرز بندگی و تعدّی از عدل است.

اشکالی در این جهت نیست که یاد حق، امر مادّی نیست و غفلت از آن هم امر طبیعی و محسوس نخواهد بود؛ اگرچه ریشه آن تعلّق به عالم طبیعت دارد و چون خدای سبحان، مجرّد از هر قید مادّی است، یاد خداوند که همان توجه به سوی او و گرایش به سمت اوست، یقیناً منزّه از مادّه است و قلبی که به یاد اوست، حتماً مجرّد است و قلبی که از یاد او غافل است، از تجرّد خود بهره نمی‌برد و بر چهره جانِ مجرّد انسانِ غافل، پرده پندار باطل آویخته است، چنان‌که رخسار جان انسان متذکّر، از پوشش پرده وَهْم و حجابِ خیال، مصون است؛ «و اذکر ربّک فی نفسک تضرّعاً و خیفهً و دون الجهر من القولِ بالغدوّ و الآصال و لا تکن من الغافلین» 4 . در این کریمه، یاد خداوند را به نفس نسبت داده است که همان نفس ناطقه انسانی است و همان در حقیقت، عهده‌دار یاد خدا و مسئول غفلت از یاد حق تعالی است.

اسناد سلامتی و بیماری به قلب

ج. برای دل در فرهنگ قرآن کریم، سلامت و مرضی است که هیچ ارتباطی به قلب مادّی ندارد و خداوند سبحان، بعضی از امور را مرض قلب می‌داند و برخی از دل‌ها را بیمار می‌شمارد. گاهی عقیده تباه و جهان‌بینی باطل و ایمان ناصواب را مرض می‌شمارد و گاهی روابط سیاسی و برخوردهای سوء آن را مرض قلب می‌داند.

مثلاً نفاق را مرض می‌داند؛ «فی قلوبهم مرض فزادهم اللّه مرضاً» 5 و همچنین گرایش مرد به آهنگ زن نامحرم و اجنبی را مرض می‌شمارد و به همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور می‌دهد که در هنگام سخن گفتن، صدایتان را رقیق نکنید تا مردی که قلب او مریض است، طمع نکند؛ «فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً».6

همین طور گرایش سیاستمداران کاذب را به بیگانگان، مرض دل می‌شمارد و به آنان که رابطه مرموزی با بیگانگان دارند، اعلام می‌نماید که این گرایش سیاسی مرض دل است و هشدار می‌دهد که همین مایه رسوایی آن‌ها خواهد شد: «فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشی أن تصیبنا دائره فعسی اللّه أن یأتی بالفتح أو أمرٍ من عنده فیصبحوا علی ما أسرّوا فی أنفسهم نادمین» یعنی می‌بینی (تو ای پیامبر) کسانی را که در دلهای آنان مرض است، به سَمْت کفّار و بیگانگانْ شتاب‌زده گرایش دارند و بهانه آنان که به عنوان منطق سوء آن‌ها مطرح است، این است که می‌گویند: ما می‌ترسیم برگشت وضع سیاسی به ما اِصابت کند و ما را آسیب برساند (احتمالاً وضع سیاسی دگرگون می‌شود و مشرکان پیروز می‌گردند و مسلمین شکست می‌خورند).

خداوند در ابطال این پندار و از بین بردن این بیماری سیاسی فرمود: «امید آن می‌رود که پروردگار، فتح مهمّی نصیب مسلمین کند یا کار دیگری پیش آورد و این گروه بیمارْ دل بر آنچه در نهادشان مستور داشتند، پشیمان گردند»

در موارد یاد شده و مشابه آن که فراوان است منظور از قلب، همان روح انسانی است؛ وگرنه هیچ متخصص قلبی، اثر مرض را در دل منافق نمی‌یابد و هیچ قلب‌شناس حاذقی اثر بیماری را در دل مردی که به زن نامحرم طمع دارد، مشاهده نمی‌کند و هیچ طبیب محققی که سالیان متمادی در شناخت امراض گوناگون قلب کار کرده است، و راه‌های درمان آن را می‌شناسد، اثر مرض را در قلب سیاستمداری که به بیگانگان گرایش سوء دارد، احساس نمی‌کند؛ بلکه گاهی همه این گروه‌های یاد شده یا در عنفوان شبابند و از سلامتی کامل قلب برخوردارند و یا اگر به دوره کهولت رسیده‌اند، از گزند مرض‌های مادّی قلب و از آسیب بیماری‌های قلب مادّی، مصون مانده‌اند.

معلوم می‌شود که منظور از قلب در این موارد که گاهی به مرض و زمانی به سلامت متصف می‌شود مانند: «إذ جاء ربّه به قلب سلیم» 8، «إلاّ من أتی اللّه به قلب سلیم» 9 همانا نفس ناطقه آدمی است؛ چنان‌که در ذیل آیه‌ای که گرایش سوء سیاسی را مرض قلب می‌داند، می‌فرماید: «فیصبحوا علی ما أسرّوا فی أنفسهم نادمین» 10؛ یعنی بر آنچه در نفوسشان نهان کرده‌اند، پشیمان می‌شوند. پس، مراد از قلب، همان روح مجرّد انسانی است.

برگرفته از بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسرا

1- سوره شعراء، آیات 193 194

2- سوره بقره، آیه 283

3- سوره کهف، آیه 28

4- سوره اعراف، آیه 205

5- سوره بقره، آیه 10

6- سوره احزاب، آیه 32

7- سوره مائده، آیه 52

8- سوره صافات، آیه 84

9- سوره شعراء، آیه 89

10- سوره مائده، آیه 52

ادامه مطلب / دانلود

قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، به قدری جامع و کامل است که همه جوانب زندگی را در بر می‌گیرد. در این نوشتار، اشاره‌ای خواهیم داشت به آداب معاشرت افراد با یکدیگر در قرآن کریم.


آداب معاشرت انسانها با یکدیگر در قرآن

سوره مبارکه نمل ـ آیه 27

«قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْکَاذِبِین»

«گفت: خواهیم دید آیا راست گفته‌ای یا از دروغگویان بوده‌ای»

جریان خبر هدهد به سلیمان است.

زمانی که به ما خبری داده می‌شود و هیچ قرینه‌ای بر قبول آن نیست، فوراً آن را قبول نکنیم. خبر واحد، حجت نیست و نمی‌توان هر خبر را فوری مبنا قرار داد، بلکه باید در اطلاعات، تأمل داشت.

سوره مبارکه قصص ـ آیه 25

«فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»

«پس یکی از آن دو زن در حالی که به آزرم گام برمی‌داشت، نزد وی آمد [و] گفت: پدرم تو را می‌طلبد تا تو را به پاداش آب‌دادن [گوسفندان] برای ما مزد دهد و چون [موسی] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد [وی] گفت: مترس که از گروه ستمگران نجات یافتی»

جریان دختر شعیب و موسی و ملاقات پر برکتی است که بین آن‌ها صورت گرفت. دختر شعیب به موسی گفت «إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ»

از آداب ملاقات این است که لطف افراد را هیچ‌گاه فراموش نکرده و آن را بی‌پاسخ نگذاریم و بازگو کنیم؛ مثلاً لطفی را که کسی در حق من انجام داده، در ملاقات با دیگری بیان کنم.

سوره مبارکه قصص ـ آیه 24

«فَسَقَی لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»

«پس برای آن دو، [گوسفندان را] آب داد. آنگاه به سوی سایه برگشت و گفت پروردگارا من به هر خیری که سویم بفرستی، سخت نیازمندم»

چنانچه در ملاقات‌ها کسی مضطر بود، قبل از اینکه او اظهار نیاز کند، ما نسبت به او خدمت‌رسانی داشته باشیم و منتظر درخواست او نباشیم.

سوره مبارکه قصص ـ آیه 76 تا 79

فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاهَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیم (79)

«پس [قارون] با کوکبه خود بر قومش نمایان شد. کسانی که خواستار زندگی دنیا بودند گفتند: ای کاش مثل آنچه به قارون داده شده، به ما [هم] داده می‌شد، واقعاً او بهره بزرگی [از ثروت] دارد.»

خداوند در آیه 79 می‌فرماید: مردم وقتی قارون را با زینت‌هایش می‌دیدند می‌گفتند: ای کاش به ما نیز سرمایه‌ای به اندازه قارون داده می‌شد.

چنانچه فردی از تمول مالی برخوردار است، نباید در ارتباط با دیگران، همه موجودی‌اش را عرضه کند؛ بلکه باید رعایت حال طرف مقابل خود را بکند.

سوره مبارکه قصص ـ آیه 80

«وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ»

«و کسانی که دانش [واقعی] یافته بودند گفتند: وای بر شما برای کسی که گرویده و کار شایسته کرده، پاداش خدا بهتر است و جز شکیبایان، آن را نیابند.»

آیه می‌فرماید: اهل علم به مجرد اینکه دیدند ثروت قارون توجه مردم را به خود جلب کرده، به آن‌ها هشدار دادند و گفتند: وای بر شما، پاداش‌های خدا قابل مقایسه با ثروت قارون نیست.

از آداب ملاقات این است که اگر در جمعی حضور داشتیم که تمام توجهشان به دنیا معطوف بود، باید آن‌ها را متوجه و متنبه کنیم تا از این فضا خارج شوند.

آداب معاشرت انسانها با یکدیگر در قرآن

سوره مبارکه احزاب آیه 28 تا 31

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا» (28)

«ای پیامبر، به همسرانت بگو اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آنید، بیایید تا مهرتان را بدهم و [خوش و] خرم شما را رها کنم.»

«وَإِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَهَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا» (29)

«و اگر خواستار خدا و فرستاده وی و سرای آخرتید، پس به راستی خدا برای نیکوکاران شما، پاداش بزرگی آماده گردانیده است»

یَا نِسَاء النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَهٍ مُّبَیِّنَهٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرًا (30)

«ای همسران پیامبر، هر کس از شما مبادرت به کار زشت آشکاری کند، عذابش دو چندان خواهد بود و این بر خدا، همواره آسان است»

وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّۆْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا کَرِیمًا (31)

«و هر کس از شما، خدا و فرستاده‌اش را فرمان برد و کار شایسته کند، پاداشش را دو چندان می‌دهیم و برایش روزی نیکو فراهم خواهیم ساخت.»

آیه در مورد نساء‌النبی است، قرآن می‌فرماید: شما مثل بقیه نیستید، اگر مبادرت به کار زشتی کنید، عذابتان دو برابر است و اگر اراده خیر کنید، پاداشتان دو برابر است.

در ملاقات‌ها باید توجه افراد را به ارزش‌ها و توانمندی‌هایشان جلب کرد و اراده متعالی آن‌ها را فعال نمود. اگر آنان از توانمندی‌های خود آگاه شوند، متوجه می‌شوند که خطای آنان می‌تواند بیش از بقیه مخرب باشد؛ به عبارت دیگر، ممکن است خطایی از شخصی صادر شود و بسیار قبیح نباشد، اما اگر همان خطا از این افراد صادر شود، بسیار ناپسند است.

سوره مبارکه سبأ ـ آیه 16 و 17

فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَوَاتَی أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِیلٍ (16)

«پس روی گردانیدند و بر آن سیل [سد] عرم را روانه کردیم و دو باغستان آن‌ها را به دو باغ که میوه‌های تلخ و شوره‌گز و نوعی از کنار تنک داشت تبدیل کردیم.»

«ذَلِکَ جَزَیْنَاهُم به ما کَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِی إِلَّا الْکَفُورَ» (17)

«این [عقوبت] را به [سزای] آنکه کفران کردند به آنان جزا دادیم و آیا جز ناسپاس را به مجازات می‌رسانیم؟»

به افراد، اجازه ناشکری ندهیم، نه اینکه به آن‌ها مستقیماً گفته شود ناشکری نکنید، بلکه به آن‌ها نعمت‌هایشان یادآوری شود.

سوره مبارکه فاطر آیه 34

«وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ»

«و می‌گویند: سپاس خدایی را که اندوه را از ما بزدود. به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حق‌شناس است.»

یکی از آداب ملاقات این است که افراد در ملاقات با همدیگر، گزارش خوبی‌ها را بدهند نه کاستی‌ها را. بهشتی‌ها هیچ‌گاه از مصیبت‌هایشان سخن نمی‌گویند، بلکه گفته می‌شود: الهی شکر که فلان مصیبت تمام شد.

بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آید

قانونمان این است که در ملاقات‌ها معمولاً خبرهای ناخوشی به هم می‌دهیم، اما ادب ملاقات این است که با دادن خبرهای خوش، انرژی مثبت ایجاد کنیم و اگر کسی از وضعیت نامناسبی و یا از غصه‌ای سۆال کرد، در جواب گفته شود: الحمدلله که تمام شد و الان همه چیز خوب است.

ادامه مطلب / دانلود

چقدر برای کلاس قرآن فرزندان خود هزینه می‌کنید؟

با آغاز ایام فراغت و تعطیلات تابستانی برای دانش‌آموزان بازار ثبت‌نام در انواع کلاس‌های آموزشی، تفریحی و … گرم است. اکنون این سوال مطرح است که برای کلاس قرآن فرزندان خود چه فکری کرده‌ایم و آیا اساسا دغدغه‌ای برای این کار داریم؟

به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اتمام ایام امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان در سراسر کشور، ایام فراغت تعطیلات تابستانی آغاز می‌شود و خانواده‌ها برای پر کردن اوقات فراغت فرزندان خود برنامه‌های متنوعی در نظر می‌گیرند که از جمله آنها ثبت‌نام فرزندان در انواع کلاس‌های زبان، ورزشی، فرهنگی، هنری و … است.

یکی از برنامه‌هایی که نهادهای فرهنگی و قرآنی در سال‌های گذشته برنامه‌ریزی خوبی نسبت به جذب جوانان و نوجوانان و حتی سنین پایین‌تر انجام داده‌اند طرح کلاس‌های قرآنی، احکام، اعتقادات و … است که از جمله آنها می‌توان به برنامه‌ “طرح تابستانی نشاط معنوی” در جوار امامزادگان و بقاع متبرکه سراسر کشور اشاره کرد که از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه و با مشارکت نهاد فرهنگی برگزار می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین شرفخانی معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف در این باره به برپایی طرح نشاط معنوی در امامزادگان و بقاع متبرکه در تابستان اشاره کرد و گفت: ثبت‌نام در این طرح از 10 تا 30 خردادماه در ادارات اوقاف، مساجد، حسینیه‌ها و امامزادگان سراسر کشور انجام می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند به صورت رایگان یا با پرداخت کمترین هزینه فرزندان خود را در این طرح ثبت‌نام کنند.

وی ادامه داد: در قالب این طرح برنامه‌های متنوعی در نظر گرفته شده و کتاب‌های «الفبا تا خدا» در مقطع ابتدایی، «30 راه و 30 نشانه» در مقطع راهنمایی و «پرتگاه‌ها و نردبان‌های زندگی» در مقطع دبیرستان امسال برای اولین‌بار در طرح تابستانی نشاط معنوی ارائه می‌شود.

حال با توجه به برنامه‌ریزی گسترده‌ای که در سطح کشور صورت گرفته و با مدنظر قرار دادن اهمیت و تاثیرگذاری کلام وحی در زندگی انسان‌ها و همچنین آشنا شدن نوجوانان و کودکان در سنین پایین‌تر با آموزه‌های دینی که می‌تواند آینده زندگی آنها را تضمین کند و از سویی رایگان بودن این کلاس‌ها آن هم در محیطی بسیار امن و معنوی چقدر توجه ما را جلب کرده و چقدر فرزندان خود را برای شرکت در این کلاس‌ها تشویق و ترغیب می‌کنیم.

امروز با توجه به گسترش فضای مجازی و در دسترس بودن آن برای همه اقشار مختلف و برنامه‌های جذابی که برای کودکان در سایت‌های مختلف و نرم‌افزارهای گوناگون طراحی شده این دغدغه برای خانواده‌ها وجود دارد که چگونه فرزندانشان را از آسیب‌هایی که از قِبَل این فضاها در کمین آنهاست محافظت کنند. شاید پاسخ این باشد که همنشینی با آیات سعادت‌بخش قرآن کریم و آموزش معارف آن در قالب این کلاس‌ها و همجواری امامزادگان (ع) آن هم با بهره‌مندی از اساتید و مربیان قرآنی می‌تواند فرزندان ما را در برابر این تهدیدها و آسیب‌ها واکسینه و بیمه کند پس برای ثبت‌نام در این طرح و کلاس‌های قرآنی وقت را از دست ندهیم.

ادامه مطلب / دانلود

15 معمای زیبای قرآنی

قرآن کریم به عنوان کلام وحی در بردارنده معارف، داستان‌ها، قصه‌ها، پندها و معمعاهای فراوان و آموزنده است هرچند هدف از نزول قرآن مجید تنها بیان این مسائل نبوده است، اما توجه به آنها نشان از اعجاز این کلام الهی و زیبایی‌های آن دارد که محققان و پژوهشگران قرآنی آنها را استخراج کرده‌اند.

 بیان معماها و سوالات قرآنی برای کسانی که علاقه‌مند تعلیم و تربیت و معلومات قرآنی هستند می‌تواند مقدمه خوبی برای وارد شدن در داستان‌ها و معارف عظیم قرآنی باشد.

در این بخش به ۱۵ معمای زیبای قرآنی اشاره می‌کنیم:

۱- سوره‌هایی که حضرت محمد(ص) فرمود آن سوره‌ها مرا پیر کرد، چیست؟

۲- کدام سوره قرآن به نام یکی از فلزات است؟

۳- نام موجودی که نه انسان است و نه حیوان و نه فرشته و نام یکی از سوره‌های قرآن است؟

۴- سوره‌ای که نام میوه‌ای است و خداوند به آن قسم خورده است؟

۵- نام سوره‌ای که به معنای روزگار است، چیست؟

۶- کدام سوره‌ها نشان دهنده بخش‌هایی از شبانه روز هستند؟

۷- سوره‌هایی که نام آنها از اولین کلمه همان سوره گرفته شده، کدامند؟

۸- نام مرد دانشمندی که یکی از سوره‌های قرآن به نام اوست؟

۹- سوره‌هایی را که تعداد آیه‌های آن، برابر با تعداد امامان معصوم است؟

۱۰- سوره‌ای که به نام یکی از روزهای هفته است؟

۱۱- کدام سوره به «قلب قرآن» معروف است؟

۱۲- کدام سوره به «عروس قرآن» مشهور است؟

۱۳- تنها سوره‌ای که به زبان حال بندگان نازل شده، کدام است؟

۱۴- زینت قرآن چیست؟

۱۵- کدامیک از اسماء الحسنی خداوند است که ۱۱۴ مرتبه مطابق با تعداد سوره‌های قرآن آمده است؟

پاسخ:

۱- سوره‌های هود، واقعه، مرسلات و نبا می‌باشد.

۲- «حدید» که به معنای «آهن» است.

۳- سوره«جن»

۴- سوره «تین»

۵- سوره «دهر»

۶- فلق، عصر، لیل و فجر.

۷- تبت، عصر، قارعه، عبس، لیل، شمس و…

۸- «لقمان»

۹- «تحریم » و«طلاق» است.

۱۰- «جمعه»

۱۱- سوره «یس»

۱۲- سوره «الرحمن»

۱۳- سوره«حمد» است.

۱۴- به فرمایش حضرت محمد(ص)صوت زیبا زینت قرآن است.

۱۵- لفظ «رحیم» ۱۱۴ مرتبه در قرآن کریم آمده است.

ادامه مطلب / دانلود

چند توصیه دینی برای مردان متاهل

روایات زیر، نکاتی ژرف پیرامون «آیین همسرداری» در خود دارد که خواندن

و عمل به آنها می‌تواند در زندگی هر زوجی تحول زیادی ایجاد کند….برخی از این احادیث اسلامی به نقل از مجله مبلغان در پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه درج شده که در پی می‌آید: 

۱- امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر کس بیشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به همسرش نیز بیشتر دوستی می‌کند.»
۲- حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: «همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود.»
۳- پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.»
۴- پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور می‌دهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند.»
۵- پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «این گفتار مرد به همسرش که “من تو را دوست دارم” هرگز از قلب زن بیرون نمی‌رود.»
امام رضا علیه السلام می فرمایند: «کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانواده‌اش تلاش می‌کند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد می‌کند.»
۶- امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد .»

۷- امام صادق (ع) می‌فرمایند: «به زنان خود تهمت نزنید زیرا در این کار، پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود.»

۸- پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «نشستن مرد در کنار خانواده‌اش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنی‌تر از اعتکاف در مسجد من است.»

۹- پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «مرد در برابر لقمه‌ای که در دهان زنش می‌گذارد پاداش می‌برد.»

۱۰- پیامبر خدا (ص) به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش می‌فرمایند: «حق تو بر شوهرت این است که به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد.»

منابع به ترتیب احادیث:
۱) بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۷
۲) مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸
۳) مکارم‌الاخلاق، ص ۲۱۶
۴) مستدرک‌الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۵۰
۵) وسائل‌الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۰
۶) وسائل‌الشیعه، ج ۸، ص ۳۳۷
۷) بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۹
۸) میزان‌الحکمه، ج ۴، ص ۲۸۷
۹) المحجه‌البیضاء، ج ۳، ص ۷۰
۱۰) مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸

ادامه مطلب / دانلود

چرا قرآن به زبان عربی نازل شد؟

دلیل نازل شدن قرآن به زبان عربی

افکار، هدف از آمدن قرآن درک و فهم مفاهیم آن است و به خاطر همین امر، قرآن به زبان عربی آمده است چه اینکه زبان عربی برای ترجمه زبان وحی جامع ترین و کاملترین زبان است که می تواند ریزه کاری های کلام وحی را بازگو کند، و همه، آن را درک کنند و به دنبال آن عمل نمایند.

خداوند متعال می فرماید: انا انزلنا قرآنا عربیا لعلکم تعقلون؛ ما آن -قرآن- را به عربی نازل کردیم تا شما تعقل کنید.(یوسف/۲)

اگر قرآن کریم قابل فهم باشد که هست؛ در تعقل و تفکر انسان بازتابی موثر دارد و اگر قرآن به زبان عربی آمده است به خاطر قابل فهم بودن آن برای مردمان عرب که اسلام در آن منطقه ظهور کرد، و هم قابل ترجمه بودن به زبانهای مختلف و رسا بودن زبان عربی در جهت بیان مطلب است، و اگر چنانچه انسان بفهمد و درک کند در رشد عقلی او تأثیر خواهد داشت

چرا قرآن به زبان عربی نازل شد؟

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 2 از 2 قبلی 12
css.php